ترید یا سرمایه گذاری؟ تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در ارز دیجیتال چیست؟
معامله گر و سرمایه گذار دو طرف دنیای بازارهای مالی از جمله بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال هستند. این دو هر یک استراتژیهای متفاوتی را دنبال میکنند. معامله گری یا همان ترید تفاوتهایی با سرمایه گذاری دارد. اما واقعاً فرق تریدر و سرمایه گذار در چیست؟ اصلاً ترید سود بیشتری دارد یا سرمایه گذاری؟ در این مقاله از صرافی آنلاین رمزینکس در تلاش برای پاسخ به این پرسشها هستیم.
فرق تریدر و سرمایه گذار
در ادامه به برررسی تفاوت معامله گر (تریدر) با سرمایه گذار از جنبههای مختلف میپردازیم.
فرق معامله گر و سرمایه گذار بر اساس رویکرد
اولین تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در رویکردی است که افراد فعال در این دو روش برای کسب درآمد از بازار سهام و سایر بازارهای مالی استفاده میکنند. معامله گران از تحلیل فنی برای تصمیم گیری در خرید و فروش خود استفاده میکنند، در حالی که سرمایه گذاران از تحلیل بنیادی استفاده میکنند.
سرمایه گذار در تحلیل بنیادی به تحلیل مالی شرکت، تحلیل صنعتی که شرکت در آن فعالیت میکند و وضعیت کلی اقتصاد کلان در کشور توجه میکند.
این تحلیل شامل مطالعه سلامت مالی یک صنعت خاص و شرکت مدنظر و چشم انداز رشد آن در آینده است، در حالی که معامله گر در تحلیل فنی از نمودارها به جای گزارشهای سالانه و نمودارها و الگوها استفاده میکند.
در تحلیل تکنیکال از قیمت بازار سهام برای پیش بینی الگوهای آینده قیمت و تحلیل الگوهای تاریخی استفاده میشود و به تحلیل عوامل موثر بر قیمت بازار مقید نیست. متخصصان در این روش روند قیمت، حجم و میانگین متحرک در طی یک دوره زمانی مشخص را بررسی میکنند.
تریدر از استراتژی معاملاتی متفاوتی مانند کپی تریدینگ و مارجین تریدینگ استفاده می کند که در مقاله «هر آنچه که باید در مورد ترید ارز دیجیتال بدانید! ترید چیست و چگونه است؟» به طور مفصل در خصوص ترید و معامله گری صحبت شده است.
تریدر به حوزه فعالیت شرکت یا چشمانداز رشد شرکت علاقهای ندارد.
این یکی از تفاوتهای اساسی بین ترید و سرمایه گذاری است. در معاملات تحلیل فنی بیشتری استفاده مفهوم افق زمانی در سرمایه گذاری میشود، در حالی که در سرمایه گذاری توجه به شرایط بازار و تحلیل بنیادی ضرورت بیشتری دارد.
معامله شامل شناسایی روند بازار و سپس خرید سریع یا فروش سهام برای کسب سود کوتاهمدت است. از طرف دیگر، سرمایه گذاری بر روی سهام یک شرکت تنها پس از تحلیل و بررسی دقیق آن شرکت انجام میشود.
سرمایه گذاران ترجیح میدهند سهام شرکتهایی را خریداری کنند که از نظر بنیادی شرایط خوبی دارند و سهام خود را برای مدت طولانی نگه میدارند. با رشد آن شرکت ارزش سهام آنها نیز افزایش پیدا میکند. سرمایه گذار بازار سهام هیچ توجهی به نوسانات کوتاهمدت بازار ندارد.
تفاوت تریدر و سرمایه گذار بر اساس افق زمانی
فرق تریدر و سرمایه گذار را میتوان براساس افق زمانی نیز بررسی کرد. اجازه دهید این تفاوت را با یک مثال نشان دهیم. فرض کنید با پولی که دارید خانهای را در موقعیتی مناسب خریداری میکنید. طی دو هفته قیمت ملک شما افزایش مییابد و شما آن را با سود مناسبی میفروشید.
این کار معامله نامیده میشود. اما اگر بدانید، مثلاً، در چند سال آینده بزرگراهی در نزدیکی ملکی ساخته خواهد شد و امروز اقدام به خرید آن ملک کنید و انتظار داشته باشید که در آینده ارزش پیدا کند به این کار سرمایه گذاری گفته میشود.
معامله در اصل به معنای نگه داشتن سهام برای مدت کوتاه و کسب سود از طریق فروش آن به محض بالا رفتن قیمت است. مدت زمانی که معامله گران برای خرید و فروش یک دارایی در نظر میگیرند میتواند از یک روز تا چند هفته و شاید چند ماه باشد.
بسیاری از معامله گران ممکن است صبح سهامی را بخرند و در پایان روز آن را بفروشند! نوسان بازار اهمیت و تأثیر بسزایی در تصمیماتی که یک معامله گر میگیرد دارد. در سوی دیگر، سرمایه گذاری با چشم انداز بلند مدت انجام میشود.
سرمایه گذاران سهام مورد نظر خود را بر اساس ویژگیهای بنیادی امیدوارکننده انتخاب میکنند و آن را برای مدت زمان طولانیتر، از چند سال تا چند دهه، و حتی بیشتر نگه میدارد.
فرق براساس خطرات موجود در ترید و سرمایه گذاری
چه معامله کنید و چه سرمایه گذاری کنید، سرمایه شما در گرو رفتار بازار است و از این رو یک رابطه جانشینی بین بازدهی و خطر در فعالیتهایتان وجود دارد که باید از آن آگاه باشید. با این حال خطر موجود در معامله گری بیشتر از خطرات موجود در سرمایه گذاری است.
دلیل ساده پر خطر بودن معامله این است که در معامله فرد باید بسیار سریع و بر اساس اطلاعات محدود تصمیمگیری کند؛ این تصمیمها ممکن است خوب و یا به طرز وحشتناکی اشتباه از آب در بیایند.
معامله گر بر اساس امیدبخش بودن چشم انداز رشد یک شرکت تصمیم نمیگیرد. او ممکن است تحت تأثیر عومال خارجی یک دارایی بخرد که مجبور شود با پایین آمدن قیمتها آن را بفروشد و ضرر کند.
ناگفته پیداست که در معاملات قیمت ممکن است به سرعت بین سطوح بالا و پایین در نوسان باشد. در سوی دیگر، سرمایه گذاری به عنوان یک عادت به زمان بیشتری برای به بار نشستن نیاز دارد و در بلند مدت نتیجه میدهد.
هر چه زمان نگه داشتن یک دارایی کمتر باشد خطرات توام با آن نیز کمتر و بازده آن نسبتاً کمتر خواهد بود، با این حال، اگر دارایی خود را برای مدت طولانیتر نگهداری کنید میتوانید به لطف عواملی مانند سود مرکب و سود سهام بازده بیشتری به دست آورید.
اگر سهمیکه در آن سرمایه گذاری کردهاید از نظر بنیادی قوی باشد نوسانات روزانه هیچ تاثیری بر سرمایه گذاریتان نخواهد داشت.
فرق تریدر و سرمایه گذار بر اساس نگرشها
تفاوت نهایی در شخصیت یا نگرش ثروت آفرینی سرمایه گذار و معامله گر نهفته است. در جدول زیر میتوانید تفاوتهای اصلی را مشاهده کنید:
معامله گر (خرید و فروش) | سرمایه گذار (خرید و نگه داشتن) |
شخصیت ناشکیبای معامله گر (خرگوش) | رویکرد آرام اما با ثبات سرمایه گذار (لاک پشت) |
معامله گر در خلال چند دقیقه، روز، هفته، یا ماه تصمیم میگیرد | تصمیمهای سرمایه گذار بر اساس نتایج بلندمدت گرفته شده در نتیجه ممکن است سالها تا دههها زمان نیاز داشته باشد |
زمانبندی کردن بازار؛ احتمال ضرر کردن در نتیجه از دست دادن زمان مناسب برای ورود و خروج از بازار | عدم توجه به زمانهای کوتاهمدت و آشفته نشدن به دلیل نوسانهای کوتاهمدت بازار |
انتخاب و خرید سهام یا دارایی بر اساس تحلیل فنی؛ معامله گری بر اساس شتاب بازار | انتخاب و خرید سهام بر اساس تحلیل بنیادی شرکت؛ سرمایه گذاری بر روی ارزش |
نیاز به دادهها و اطلاعات در زمان واقعی برای تصمیم گیری در مورد خرید و فروش و همیشه گوش به زنگ بودن | رویکرد خونسردتر؛ صرفاً نیاز به اطلاعات بنیادی شرکتها |
عدم توجه به فعالیت اقتصادی شرکت و صرفاً توجه به قیمت و حجم معاملاتی دارایی | اتخاذ تمام تصمیمها بر اساس اعتقاد به رشد شرکت در بلندمدت |
احتمال خرید دارایی یا سهام به توصیه دوستان، سایر معامله گران، رسانهها و سایر منابع بیرونی | سرمایه گذاری تنها در صورت انطباق اهداف سرمایه گذاری فرد با اهداف شرکت. انجام تحقیق شخصی و تصمیمگیری نهایی در صورت اعتقاد یافتن به پتانسیل رشد شرکت |
کدام یک برای سرمایه گذار خرده فروش بهتر است؟
اگر به تفاوت و فرق بین تریدر و سرمایه گذاری نگاه کنید متوجه خواهید شد که روش معامله گری بیشتر مناسب سرمایه گذاران خرده فروشی است که میخواهند بیشتر با سهام و داراییها سر و کار داشته باشند.
سرمایه گذاری بر روی سهام مزایای بی شماری دارد. برای این کار سرمایه گذار صرفاً باید سهام شرکتی را انتخاب کند که طرحهای اساسی قوی ارائه بکند، دائماً در حال نوآوری و انطباق با نیاز مشتری باشد و تیم مدیریتی خوبی از آن پشتیبانی کند.
سرمایه گذار پس از مطمئن شدن از انتخاب درست دیگر نیازی به انجام هیچ کاری ندارد. لازم به ذکر است که هیچ کدام از دو روش ثروتاندوزی مورد بحث در این مقاله فرمول تضمینی برای کسب درآمد در بازار سهام و بازارهای مالی دیگر ندارند.
رویکرد سرمایه گذاری موفقیت در مدت زمان طولانیتر را تضمین میکند. این روش همچنین به سرمایه گذار آرامش روانی میدهد؛ چیزی معامله گران به ندرت از آن بهرهمند میشوند.
پس یک شرکت را به صورت بنیادی تحلیل کنید، بر روی آن سرمایه گذاری کنید، از سر و صدا و آشوب بازار کنارهگیری کنید و منتظر بمانید تا در بلندمدت از منافع بلند مدت سرمایه گذاری خود بهرهمند شوید.
مزایا و معایب سرمایه گذاری
ساخت یک سبد سرمایه گذاری ارز دیجیتال می تواند مزایا و معایب زیادی داشته باشد. سرمایه گذاری رویکرد سنتی کسب درآمد در بازارهای مالی بوده و مبتنی بر مفهوم ایجاد ثروت از طریق «به کار انداختن پول» است. اجرای رویکرد مدیریت سرمایه بر اساس اصول سرمایه گذاری مزایای متعددی را برای فرد فراهم میکند از جمله:
- مسئولیت کوتاه مدت محدود: ریسکی که به نوسانات دورهای بازار یا یک محصول مربوط میشود بسیار کاهش مییابد. شیوههای سرمایه گذاری افراد فعال در بازار را قادر میسازد تا با این تفکر که ارزش بازار به سطوح بالاتر باز میگردد شرایط سخت بازارها را پشت سر بگذارند.
- افزایش سرمایه غیرمنتظره: پرداخت سود سهام پیش بینی نشده و تقسیم سهام از جنبههای مثبت سرمایه گذاری در سهام است که ممکن است با گذشت زمان ارزش آن را بسیار افزایش دهد.
- سود مرکب: به ارزش زمانی پول اشاره میکند که منجر به رشد یک یک دارایی در یک دوره طولانی میشود. درآمدهای مرتبط با نرخ بهره و سرمایه گذاری کردن مجدد آن از جوانب بسیار مهم این روش سرمایه گذاری است.
- کارمزدهای معاملاتی و هزینههای مالیاتی: به دلیل تعداد محدود معاملات، هزینههای مربوط به سرمایه گذاری نیز کاهش مییابد. همچنین، برخی از حسابهای سرمایه گذاری واجد شرایط تخفیف مالیاتی سود تحقق یافته هستند.
با این حال، سرمایه گذاری اشکالات مختلفی نیز دارد:
- در دسترس بودن سرمایه: پول سرمایه گذاری شده معمولاً تا زمان تسویه شدن پوزیشن معاملاتی به راحتی در دسترس نیستند.
- نرخهای بازده کمتر: اگرچه متنوع سازی سبد سهام و مدیریت پورتفولیو در کاهش ریسک سرمایه گذاری موثر است اما این اقدامات ممکن است باعث کاهش بازده سرمایه گذاری (ROI) نیز شوند. برای مثال، چاپ سال ۲۰۱۴ تحلیل کمی رفتار سرمایه گذاران موسسه دالبار (QAIB) دالبر نشان داد که نرخ بازدهی سرمایه گذاری یک شخصی معمولی در بازه زمانی ۱۰ ساله منتهی به سال ۲۰۱۳ تنها ۲/۶ درصد بود.
- زمانبندی بازار: اگرچه خطرات مربوط به نوسانات کوتاه مدت محدود است اما شرایط بازار در سررسید یکی از جنبههای اصلی تحقق سود است. اگر در زمان تسویه پوزیشن معاملاتی ارزش سرمایه گذاری کاهش یابد، سود محقق شده متحمل ضرر خواهد شد.
مزایا و معایب معامله گری یا ترید
ترید و معامله گری مزایا و معایب خود را دارد. در مقابل سرمایه گذاری، روشهای معاملات (ترید) مبتنی بر ایجاد درآمد در کوتاه مدت است.
معامله گر اغلب نوسانهای دورهای در ارزش ابزارهای مالی را به عنوان راه مناسبی برای دستیابی به سود تلقی میکنند. معامله گران نوسانی، معامله گران روزانه و اسکالپرها همه روشهای مشابه معامله کوتاهمدت دارند.
معامله فعال مزایای مختلفی را به معامله گران میدهد از جمله:
- نقدینگی: معامله گران پوزیشنهای معاملاتی را به سرعت باز و بسته میکنند. این امر باعث میشود تا حساب معاملاتیشان دارای نقدینگی باشد.
- قرار گرفتن در معرض خطر سیستمیک: داشتن فلسفه معاملاتی فعال باعث کاهش خطرات مرتبط با سقوط بازار، ورشکستگی و فروش چشمگیر میشود. معامله گران میتوانند به در موقعیتهای نامساعد به سرعت از بازار خارج شوند و از تحت تاثیر قرار گرفتن حساب معاملاتیشان در نتیجه اتفاقات غیرقابل پیش بینی بازار جلوگیری کنند.
- بازده دورهای بیشتر: دورههای افزایش سودآوری در این روش وجود دارد. یک سری معاملات مثبت ممکن است سود مازادی ایجاد کند که مفهوم افق زمانی در سرمایه گذاری از آن میتوان برای رشد حساب معاملاتی استفاده کرد.
- کاهش ریسک سرمایه: از طریق استفاده از لورج (اهرم)، میتوان از مقادیر کمتری از سرمایه برای دستیابی به سود قابل قبول استفاده کرد.
با این حال، در بازار دیجیتال فعلی اجرای رویکردی صرفاً مبتنی بر معامله فعال ممکن است با اشکالات مختلفی همراه باشد از جمله:
- شکاف فنی: سیستمهای اطلاعاتی و فناوریهای اینترنتی دائماً در حال پیشرفت هستند و معامله گران فعال باید بخشی از سرمایه خود را به تهیه تجهیزات معمول و به روزرسانی زیرساختها اختصاص دهند.
- قرار گرفتن در معرض نوسانهای کوتاه مدت: نوسانها ممکن است در هر زمانی و تقریباً در هر بازاری رخ دهند. نوسانهای دورهای قیمت ممکن است منجر به از بین رفتن سریع حساب معاملاتی شود.
- هزینهها و کارمزدها: فعالیتهای مکرر معاملاتی، کارمزدها و هزینههای قابل توجهی را برای معامله گر ایجاد میکند.
- پیامدهای مالیاتی: سود حاصل از عملیات معاملاتی اغلب به منزله سود کوتاه مدت است و مشمول بدهی مالیاتی بیشتر است.
از کجا ارز دیجیتال بخریم؟
صرافی ارز دیجیتال رمزینکس با پشتیبانی کردن از بهترین ارزهای دیجیتال و کارمزد معاملاتی مناسب به ارائه خدمات به کاربران می پردازد. با طی کردن چند مرحله ساده از جمله ثبت و نام و احراز هویت می توانید به طور مستقیم یا با وارد شدن به بازار معاملاتی همتا به همتا به خرید و فروش ارز دیجیتال بپردازید.
بعد از ثبت نام و احراز هویت هم می توانید با مراجعه به وب سایت صرافی رمزینکس و هم با دانلود و نصب برنامه و اپلیکیشن رمزینکس در گوشی های هوشمند خود به خرید و فروش ارز دیجیتال مشغول شوید.
برای رصد قیمت لحظه ای انواع ارزهای دیجیتال به صفحه قیمت لحظه ای ارز دیجیتال مراجعه کنید. برای اطلاعات بیشتر در خصوص قوانین و مقررات خرید و فروش ارزهای دیجیتال در رمزینکس می توانید به صفحه سوالات متداول درباره رمزینکس مراجعه کنید.
سخن آخر
تریدر و سرمایه گذار بدون شک با یکدیگر تفاوت دارند اما اینکه کدام بهتر است برای هر کسی میتواند متفاوت باشد. مهم این است که هر دوی ترید و سرمایه گذاری میتواند به نوبه خود سودآور باشد. بهتر است روحیات خود را بسنجید و ببینید که با کدام روش بیشتر هماهنگی دارید. به کار گرفتن هر دو با رعایت مدیریت سرمایه توصیه میشود. فراموش نکنید که بزرگترین سرمایه داران فعلی از طریق سرمایه گذرای به موفقیت رسیده اند.
تایم فریم چیست و بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال کدام است؟
تایم فریم چیست یکی از سؤالاتی است که هر تریدری در بازار ارزهای دیجیتال به خوبی با پاسخ آن آشناست. بازار ارزهای دیجیتال، میدان رقابتِ پرهیاهو و پرالتهابی است که قیمتها در آن مدام در حال تغییر هستند. برای کسب بیشترین سود در بازار ارزهای دیجیتال، باید بتوانید تغییر قیمتها را به خوبی تحلیل کنید. اگر فکر میکنید که برای تحلیل نیاز به بررسی لحظه به لحظهی قیمتها دارید، سخت در اشتباهید. تریدرهای بازار ارز دیجیتال با بررسی بازههای زمانی مشخص، روند رشد رمزارزها را تحلیل میکنند. این بازههای مشخص در زبان معاملهگران ارزهای دیجیتال، تایم فریم نام دارد. در اصل مفهوم تایم فریم با تحلیل تکنیکال گره خورده است.
اگر به خرید و فروش در بازار ارزهای دیجیتال علاقهمندید؛ در ادامه با ما همراه باشید تا با اینکه تایم فریم چیست و انواع آن مثل تایم فریم یک دقیقهای یا تایم فریم یک ساعته چه کاربردی دارند و چگونه میتوان بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال را انتخاب کرد؛ بیشتر آشنا شوید.
تایم فریم چیست ؛ انتخاب دورههای زمانی برای تحلیل
تریدرها برای تحلیل تکنیکال به نمودار قیمت نگاه میکنند و به بررسی آن میپردازند. نمودار قیمت از دو محور قیمت و زمان تشکیل شده است. زمان معاملات را میتوان به قالبهای مشخصی تقسیم کرد تا به تحلیل قیمت ارز دیجیتال در بازههای زمانی مشخص پرداخت. این بازههای زمانی دارای واحد مشخصی هستند. برای مثال شما میتوانید قیمت را در یک ساعت اخیر، یک روز اخیر، یک ماه اخیر، یک سال اخیر و … بررسی کنید. به این قالبهای زمانی تایم فریم میگویند.
برای مثال منظور از تایم فریم روزانه بیت کوین، نمودار قیمت بیت کوین در طی یک روز اخیر و مقایسه آن با روزهای قبل است. در صرافیها و سایتهای تحلیل ارز دیجیتال معمولاً ابزارهایی برای تغییر تایم فریمها قرار دارد. در معاملات ارز دیجیتال در ایران میتوانید از انواع تایم فریمها برای بهبود نتیجه معامله، استفاده کنید.
انواع تایم فریم برای تحلیل رمزارزها کداماند؟
تایم فریمها با توجه به بازههای زمانی مختلف به قالبهای زمانی کوتاهمدت تا بلندمدت تقسیم میشوند. این قالبها به صورت نمودارهای دقیقهای ، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه وجود دارند. تریدرها عموماً از تایم فریمهای پرکاربردی در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال استفاده میکنند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
- یک دقیقه M1 تغییرات در مدت ۱ دقیقه
- ۵ دقیقه M5 تغییرات در مدت ۵ دقیقه
- ۱۵ دقیقه M15 تغییرات در مدت ۱۵ دقیقه
- ۳۰ دقیقه M30 تغییرات در مدت ۳۰ دقیقه
- ۱ ساعت H1 تغییرات در مدت یک ساعت
- ۴ ساعت H4 تغییرات در مدت ۴ ساعت
- ۱ روز D1 تغییرات در مدت ۱ روز
تایم فریم چه کاربردی در معاملات ارزهای دیجیتال دارد؟
تایم فریم یا همان دورهی زمانی، از اصلیترین مفاهیم و اجزای تحلیل تکنیکالِ ارزهای دیجیتال است که تحلیلگر را به یک تحلیل درست از رفتار قیمت در بازههای مشخص میرساند. تایم فریم به دلیل اینکه به معاملهگران برای پیدا کردن بهترین زمان برای خرید و یا فروش ارزهای دیجیتال کمک میکند، اهمیت بسیاری دارد. به بیان سادهتر، تایم فریم نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخص است.
به طور کلی تایم فریم دو مسئله مهم را برای تریدرها روشن میکند:
- میزان ریسک معامله
- مدت زمانی که طول میکشد تا نتیجهی تحلیل و بررسی معاملهی یک معاملهگر مشخص شود.
در حقیقت تریدرها با بررسی یک بازهی زمانی مشخص و در کنار آن با رصد کردن قیمت لحظهای ارزهای دیجیتال بهترین زمان را برای انجام معاملات پیدا میکنند.
عوامل موثر در انتخاب تایم فریم
انتخاب یک تایم فریم برای بررسی رفتار قیمت ارزهای دیجیتال تا حد زیادی به سبک سرمایهگذاری تریدرها بستگی دارد. با این حال یکی از شاخصههایی که بر انتخاب تایم فریم اثر میگذارد افق زمانی سرمایهگذاری شخص است. به عنوان مثال استراتژی شخصی که افق سرمایهگذاری کوتاهمدت دارد با کسی که به دنبال سرمایهگذاری بلندمدت است متفاوت است. در نتیجه این دو نفر تایم فریم یکسانی را انتخاب نخواهند کرد. در کنار این مسئله عوامل دیگری مانند روش تحلیل، مدیریت ریسک و نگاه افراد به سرمایهگذاری نیز در انتخاب تایم فریم تاثیرگذارند. در مفهوم افق زمانی در سرمایه گذاری ادامه در خصوص هر یک از این موارد بیشتر توضیح خواهیم داد تا بهترین تایم فریم را برای معاملات خود انتخاب کنید.
افق معامله خود را مشخص کنید
به نظر شما مدت زمان باز بودن یک موقعیت باید چقدر باشد؟ آیا میتوانید شب در حالی که هنوز از یک موقعیت معاملاتی خارج نشدید؛ بخوابید؟ به طور کلی، دید شما نسبت به معامله بلند مدت است یا کوتاه مدت؟ پاسخ به این سؤال، منجر به انتخاب تایم فریم مناسب خواهد شد. اگر دید شما برای معامله بلند مدت است؛ پس تایم فریمهای چنددقیقهای نباید برای شما استرسزا باشد و تایم فریمهای روزانه و حتی هفتگی برای شما اهمیت بیشتری دارد. این در حالی است که اگر به معاملات کوتاه مدت علاقهمندید؛ تایم فریمهای یک دقیقهای، ده دقیقهای یا یک ساعته برای شما انتخاب بهتری است. پس پیش از انتخاب تایم فریم باید اهداف معامله خود را شناسایی کنید.
مدیریت سرمایه
اغلب افراد برای تعیین نقاط حد سود و حد ضرر از سطوح مقاومت و حمایت استفاده میکنند. نقاط حد سود و حد ضرر به معنای نقاط خروج از یک معامله است. نقطه حد سود زمانی است که معامله مطابق تحلیل شما پیش رفته و با خیالی آسوده از آن خارج میشوید و نقطه حد ضرر زمانی است که شرایط مطابق انتظار شما پیش نرفته و ممکن است منجر به ضرر جبرانناپذیری شود. در تایم فریمهای طولانیتر فاصله بیشتری بین نقطه ورود و خروج وجود خواهد داشت زیرا به طور معمول تحرکات قیمتی و فاصله کف و سقف بازار در این تایم فریمها بیشتر است. با توجه به این مسئله برای انتخاب نقطه خروج، معاملهگر ناچار است حد ضرر بالاتری را تقبل کند. از سویی دیگر استفاده از تایم فریمهای کوتاه مدت ریسک معاملات را بالاتر خواهد برد. برای اطلاع بیشتر در این خصوص مقاله مدیریت ریسک را مطالعه کنید.
روش تحلیل خود را انتخاب کنید
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال ممکن است حتی تا هفتهها تشکیل نشوند یا فرصت مناسب برای معامله به این سرعتها دست ندهد. از طرفی دیگر برخی الگوها در کوتاه مدت تشکیل میشوند و تعداد بسیار بیشتری دارند. در انتخاب تایم فریم حتماً به الگوی معاملاتی خود توجه کنید و فرصت مطلوب خود را بر آن اساس پیدا کنید.
به تجربه شخصی خود اعتماد کنید
بسیاری از نکات درباره تحلیل را میتوان آموزش دید ولی نکات زیادی هستند که تنها با تجربه آموخته میشوند. شما میتوانید در مواقعی به این تجربیات تکیه کنید و از بین دوراهیها راه خود را پیدا کنید. هرچند توجه داشته باشید که از روی احساسات تصمیم نگیرید و صرفاً تجربیات واقعی خود را به خاطر داشته باشید. در این زمینه ژورنال ترید میتواند برای شما مناسب باشد.
بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال کدام است؟
بهترین تایم فریم مسلماً تایم فریمی است که با ریسک پایینتر بیشتری سود را داشته باشد؛ اما این تعریف به هیچ عنوان تعریف دقیقی نیست. انتخاب بهترین تایم فریم برای ارزهای دیجیتال تفاوت چندانی با سایر بازارهای مالی ندارد اما پیش از شروع معامله در این بازار باید توجه داشته باشید که بازار کوتاه مدت ارزهای دیجیتال ممکن است دقیقه مطابق با تحلیل تکنیکال شما پیش نرود. در ادامه انتخاب تایم فریم برای موقعیتهای مختلف را با یکدیگر مرور خواهیم کرد:
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری و ترید روزانه
اگر به دنبال بهترین تایم فریم برای ترید روزانه یا همان نوسان گیری هستید باید نکات مهمی را در این رابطه به خاطر بسپارید. در نوسان گیری معاملهگران اغلب برای مدت بسیار کوتاهی در یک معامله میمانند و به سرعت از این موقعیت خارج میشوند. با توجه به بازه زمانیای که یک معاملهگر در یک معامله میماند، میتوان بهترین تایم فریم برای نوسان گیری را انتخاب کرد. معمولاً در چنین مواقعی تریدرها از تایم فریمهایی با مدت زمان کوتاه مثل تایم فریم یک دقیقهای، ۵ دقیقهای و… برای تحلیل استفاده میکنند با این وجود بد نیست که نیمنگاهی هم به تایم فریمهای بزرگتر داشته باشید. تایم فریمهای بزرگتر روند کلی را نشان میدهند و تایم فریمهای کوچکتر میتوانند به تشخیص نقطه مناسب ورود کمک کنند. برای انتخاب بهترین تایم فریم برای ترید روزانه پیش از هر چیز باید رویههای مدیریت سرمایه را به خوبی آموزش ببینید.
بهترین تایم فریم برای معاملهگران فاندامنتال
حتی اگر شما به تحلیل فاندامنتال بیش از تکنیکال علاقهمندید؛ باز هم تایم فریم برای شما کاربردی خواهد بود. در تحلیل فاندامنتال شما هیچ نیازی به تایم فریمهای کوتاه مدت نخواهید داشت و میتوانید برای تحلیل به سادگی از تایم فریمهای بلند مدت، برحسب نیاز خود، استفاده کنید. تایم فریمهای روزانه و هفتگی در تحلیل فاندامنتال پرکاربردترین هستند با این وجود حتی برخی بیشتر به تایم فریمهای ماهانه علاقهمندند.
بهترین تایم فریم برای معاملات بین روزی
معاملات بین روزی معاملاتی هستند که کمتر از یک روز به پایان میرسند. در این معاملات اغلب از تایم فریمهای ۵ دقیقهای، ۱۵ دقیقهای و یک ساعته استفاده میشود.
تایم فریم یک دقیقهای بیشتر مناسب چه معاملهگرانی است؟
همانطور که پیشتر اشاره شد، سبک و استراتژی معاملهگران در انتخاب تایم فریم از اهمیت بسیاری برخوردار است مثلاً تریدرهای اسکالپر قاعدتاً ترجیح میدهند تا تایم فریم چارت خود را بر روی یک دقیقه تنظیم کنند. اصطلاحاً ستاپ معاملاتی آنها (trading setup) بسیار متفاوتتر از دیگر معاملهگران است. این نوع تریدرها ممکن است در یک ساعت وارد چندین موقعیت خرید یا فروش شوند و تعداد زیاد معاملات به دلیل تغییرات بسیار زیاد نمودار در تایم فریم یک دقیقه است. به طور کلی اسکالپرها بیشترین میزان ریسک را متحمل شده و سعی میکنند از تمام حرکتهای قیمتی در کوچکترین بازههای زمانی کسب سود کنند. از دیگر فواید تایم یک دقیقهای شناسایی سریعتر کندلهایی است که در نهایت باعث تغییر روند نمودار میشوند. از آنجایی که اسکالپرها ریسک بسیار بیشتری را وارد معاملات خود میکنند، انتخابی جز توجه کامل به نمودار و تغییرات لحظهای آن ندارند. بنابراین بد نیست همه معاملهگران هر از گاهی به نوع کندلها و اندازههای کندلها در تایم فریم یک دقیقهای نیز توجه داشته باشند تا بتوانند تغییرات، فشار خرید یا فروش یا به طور کلی توان روند مورد نظر را پیشبینی کنند. اگر به این مبحث علاقهمندید میتوانید مقاله روش معاملاتی اسکالپ چیست را بخوانید.
انتخاب تایم فریم مناسب برای نوسان گیری
چرا باید از چند تایم فریم برای بررسی قیمت رمزارزها استفاده کنیم؟
تأثیر تایم فریمها بر معاملات غیرقابلانکار است. بنابراین توصیه میشود که معاملهگران از «مولتی تایم فریم» که همان چند تایم فریم در بازههای زمانی متفاوت است، استفاده کنند. این توصیه دلایل مهمی دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
بررسی چند بازه زمانی؛ دید متفاوت برای معاملات بهتر ارزهای دیجیتال
تصور کنید یک تایم فریم را برای بررسی تغییرات یک بازه زمانی قیمت انتخاب کردهاید. با پیگیری این تایم فریم بازههای زمانی دیگر را رها میکنید و در زمانی که به نمودار ۱۰ دقیقهای نگاه میکنید روند قیمتها در یک تایم فریم دیگر معکوس میشود و شما از آن بیخبر میمانید. اگر شما در یک تایم فریم روندی صعودی را پیگیری میکنید ممکن است در یک تایم فریم دیگر ادامهی آن روند، نزولی و بلندمدت باشد. بنابراین با رصد کردن چند تایم فریم تمام این جوانب را مدنظر خواهید داشت. مثلاً اگر شما قصد فروش بیت کوین را دارید باید با بررسی چند تایم فریم موقعیت مناسب را شناسایی کنید و رفتار قیمت را در بازههای زمانی متفاوت بسنجید.
استفاده از مولتی تایم فریم؛ بهترین راه برای تشخیص سطوح مهم قیمت رمزارزها
اگر شما در یک تایم فریم کوتاه مدت چند دقیقهای یا حتی تایم فریم یک دقیقهای یک سطح قیمت را پیدا کنید که بارها نقش حمایت برای قیمت یک ارز دیجیتال داشته است، با مراجعه به تایم فریمهای بالاتر میتوانید متوجه مفهوم افق زمانی در سرمایه گذاری شوید که آیا این سطح دارای اهمیت و جایگاه کلیدیست و یا تنها یک سطح کوتاهمدت در نمودار است؟ این سطوح مختلف حمایت و مقاومت در قیمت، با خرید و فروشهای پیدرپی تریدرها شکل میگیرد.
به عنوان مثال خرید و فروش مداوم بیت کوین باعث شکلگیری سطوح مختلفی در قیمت آن میشود که معاملهگران با استفاده از تایم فریمهای مختلف میتوانند آنها را رصد کنند. اگر شما هم جزو این دسته از معاملهگران هستید میتوانید با استفاده از ماشینحساب بیت کوین قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را محاسبه کنید و با استفاده از «تایم فریم» بهترین زمان معامله را تشخیص بدهید.
دریافت تأییدیه؛ استراتژی معاملاتی خود را با چند تایم فریم تائید کنید
مسلماً هدف تمام کسانی که وارد بازار ارزهای دیجیتال میشوند کسب سود بیشتر و زیان کمتر است. بنابراین به شما توصیه میکنیم قبل از انجام هر معاملهای نسبتِ پاداش به ریسک را بسنجید. یکی از راههایی که میتواند ریسک زیان معاملات شما را کاهش بدهد تائید استراتژی معاملاتی شما در کنار رفتار قیمت در چند تایم فریم متفاوت است. به این معنی که اگر مثلاً در یک تایم فریم ۱۰دقیقهای یک موقعیت خرید را مشاهده میکنید ممکن است با بررسی تایم فریم بالاتر، روند نزولی تشخیص داده شود.بنابراین احتمال کسب سود شما از انجام این معامله پایین میآید و ریسک ضرر شما افزایش پیدا میکند. با در نظر گرفتن تایم فریمهای بلندمدت و ماهانه و پیشبینی رفتار قیمت ارزهای دیجیتال میتوانید در بازار فیوچرز ارز دیجیتال نیز معاملات پرسودی را تجربه کنید.
استفاده از مولتی تایم فریم
انتخاب تایم فریم مناسب؛ مهمترین رکن معاملات پرسود رمزارزها
خرید و فروش ارز دیجیتال و کسب سود نیازمند آگاهی و دانش کافی پیرامون این بازار است. شما میتوانید با تسلط بر تحلیل نمودار قیمت و انتخاب تایمفریم مناسب معاملات پرسودی را انجام بدهید.نوبیتکس به عنوان معتبرترین صرافی آنلاین با پشتیبانی ۲۴ ساعته در هفت روز هفته شما را در انجام معاملات پرسود یاری میکند. شما میتوانید پس از مشاورهی رایگان با کارشناسان حرفهای نوبیتکس اقدام به خرید و فروش ارزهای دیجیتال بکنید.
ریسک چیست
معمولا زمانی که صحبت از انواع ریسک به میان میآید، کلمه خطر برجسته میشود؛ اما باید بدانیم که ریسک فقط دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست.
ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان میدهد. ممکن است ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصتهای مثبت مواجه شویم. این فرصتهای مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند. بنابراین ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است.
عموماً مفهوم ریسک در مالی و سرمایهگذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو قصد داریم به توضیح انواع ریسک بپردازیم.
چرا ریسک وجود دارد و انواع آن کدامند؟
از آغاز پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد.
هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتری قرار میگیرد و در معرض ریسکهای بیشتری قرار میگیرد.
به طور کلی، موقعیتهای ریسکی که افراد با آن مواجه میشوند معمولا شامل دو دسته میشود:
ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk)
این ریسکها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجهای جز خسارت ندارند. این ریسکها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
ریسک سوداگرانه یا پویا
این نوع ریسکها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازهگیری هستند و نتیجه احتمالی آنها میتواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایهگذاریهای اقتصادی، بازیهای مبتنی بر شرطبندی، از جمله چنین ریسکهایی هستند.
ریسکهای نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن میتوان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسکهای نوع دوم میتوانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند. در ادامه به تقسیم بندی ریسکهای پویا که در سرمایهگذاری با آن مواجه هستیم، میپردازیم.
بهتر است ابتدا “مفهوم ریسک” در سرمایهگذاری را تعریف کنیم، در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود. این انحراف بازده میتواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته میشود که ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک
سرمایهگذاران را از منظر پذیرش ریسک میتوان به سه دسته تقسیم نمود:
- افراد ریسکگریز: این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- افراد ریسکپذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
ریسکپذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان میدهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی انتظار دارند.
همچنین افراد ریسکپذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی توقع دارند.
این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمیتوان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایهگذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد.
در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت میکنید که به آن صرف ریسک میگویند. صرف ریسک در سرمایهگذاریهایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.
معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری
برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است.
بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشاندهنده بالا بودن ریسک سرمایهگذاری میباشد. شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسکهای متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند. عموماً ریسکهای سرمایهگذاری، به دو نوع اساسی تقسیم میشود:
۱- ریسک سیستماتیک
این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیتماتیک بر کل بازار اثر میگذارد و محدود به صنعت خاص نیست.
۲- ریسک غیرسیستماتیک
برخلاف ریسک سیستماتیک، این نوع ریسک قابل کنترل و کاهش است. ما میتوانیم شرکتی را که در اثر تصمیمگیریهای نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده را خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم. به جز دو مورد فوق، انواع دیگری نیز از ریسک وجود دارد که برخی زیرمجموعه همین دو نوع ریسک هستند.
۳- ریسک نرخ سود (Interest rate risk)
اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح میشود. به عنوان مثال سرمایهگذاری در سهام یا اوراق مشارکت. تفاوت نرخ سود این دو سرمایهگذاری میتواند ما را به یکی از دو گزینه که ریسک کمتری برای ما دارد، سوق دهد.
مثلاً اگر خرید سهام ۲۰ درصد سود و خرید اوراق سود ثابت ۱۵ درصدی داشته باشد و بانک سود اوراق را تا سطح ۲۰ درصد افزایش دهد در این صورت به صرفه است که با ریسک کمتری اوراق خریداری کنیم نه سهام. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
۴- ریسک تورم (Inflation risk)
رشد نرخ تورم باعث میشود بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود. به طور مثال اگر انتظار بازدهی ۵۰ درصدی داشته باشیم و نرخ تورم سالانه ۱۵ درصد داشته، در نهایت ۳۵ درصد بازدهی خواهیم داشت.
هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته میشود. پس باید سرمایهگذاری انتخاب کنیم که بازدهی بیشتری داشته و در نهایت پس از کسر تورم، رضایت ما را فراهم کند. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل میشود، ریسک تورم میگویند.
۵- ریسک مالی (Financial risk)
شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد. به این نوع ریسک، ریسک مالی گفته میشود.
بسیاری از سرمایهگذاران با لحاظ این نکته سهام شرکتها را خریداری میکنند و از شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل ریسک مالی فاصله گرفته و به سراغ گزینههای کم ریسک تر میروند.
۶- ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)
دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است.
در مورد سهام نیز این ریسک وجود دارد. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، کسی سهام را نمیخرد. در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن را روانتر باشد این ریسک در آن کم رنگتر است.
۷- ریسک نرخ ارز (currency risk)
در مورد شرکتهای واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد میکند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود.
با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست.
۸- ریسک تجاری
در ریسک تجاری به این موضوع توجه میشود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد.
این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، میباشد.
۹- ریسک اعتباری یا ریسک نکول
ریسک اعتباری یا نکول، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد میشود. این نوع ریسک برای سرمایهگذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند.
از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.
۱۰- ریسک کشور
ریسک کشور، به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته میشود. در صورت بروز چنین ریسکی، به عملکرد سایر بخشهای مالی کشور نیز صدمه وارد میشود. آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. این ریسک در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ میدهد.
۱۱- ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد. این نوع ریسک با عنوان ریسک ژئوپلیتیک نیز شناخته میشود. نکتهای که در مورد این ریسک وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایهگذاری طولانیتر شود، این ریسک بیشتر میشود.
جمع بندی انواع ریسک
در این مقاله با تعریف ریسک آشنا شدیم. انواع مختلف ریسک از منظرهای مختلف را بررسی کردیم. همچنین با طبقه بندی پذیرش ریسک در افراد مختلف، آشنا شدیم.
به طور کلی، ریسکهایی که با آن مواجه هستیم؛ دو نوع قابل پویا و خالص هستند. ریسکهای خالص عموماً زیان ده هستند و هدف ما صرفا کنترل ریسکهای پویا است. به منظور کاهش زیانهای ناشی از ریسکهای سرمایهگذاری، چندین راه حل وجود دارد.
لازم به ذکر است که ما قادر نیستیم همه ریسکهای سرمایهگذاری را مهار کنیم. بلکه با دانش و تجربه حاصل از مدیریت ریسک میتوانیم آن را به سطح قابل تحملی کاهش دهیم. یکی از راههای کاهش ریسک سرمایهگذاری، سبد دارایی است.
در واقع با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تک تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوع بخشی این امکان را فراهم میکند که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم.
استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایهگذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک میگردد. تنوعبخشی باید با دانش و تجربه کافی صورت بگیرد و در صورت امکان از متخصصین این امر بهره گرفته شود.
درحالیکه اکثر متخصصان سرمایهگذاری موافق هستند که تنوع سازی نمیتواند در برابر ریسک آنها را تضمین کند، میتوان گفت تنوع سازی مهمترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایهگذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این درحالیکه ریسک مالی را به حداقل میرساند.
۸ سبک سرمایه گذاری: کدام یک برای شما مناسب است؟
رویکردها و سبکهای زیادی برای سرمایهگذاری وجود دارد که افراد بنا به میزان ریسکپذیری و توقع سودآوری، آنها را انتخاب میکنند. البته برقراری توازن بین سبکهای مختلف سرمایهگذاری بر مبنای شرایط موجود بسیار مفید است و بهتر است هرگاه که ضرورت حکم میکرد و در فواصل زمانی معین، برای بهینه کردن سرمایهگذاری از ترکیب سبکهای مختلف استفاده کنیم. در این مقاله قصد داریم ابتدا تعریفی از سبک سرمایهگذاری داشته باشیم و با شمردن انواع آن بگوییم که کدام سبک سرمایه گذاری برای شما مناسب است؟
منظور از سبک سرمایه گذاری چیست؟
سبک سرمایهگذاری در تعریف ساده، روشی است که مدیران برای خرید سهام یا دیگر داراییها از آن استفاده میکنند. تازهواردان حوزه سرمایهگذاری معمولا از کثرت قابل ملاحظه سبکها و تاثیر عظیم آنها بر عملکرد سرمایهگذاری در طی یک دوره تعجب میکنند اما این تنوع قابل توجیه است. چرا که سبکهای سرمایهگذاری ابزارهای بسیار مفید اما نادیده گرفته شدهای برای کاهش ریسک سرمایهگذاری هستند.
استفاده آگاهانه از گونههای مختلف سبکهای سرمایهگذاری با هدف کاهش ریسک، باعث مقبولیت آنها در دنیای سرمایهگذاری میشود. بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که استفاده از سبکهای مدیریتی، بخش مهمی از روند متنوعسازی سبد داراییها است.
در عصر حاضر استفاده گردشی از سبکها اهمیت بیشتری پیدا کرده است چرا که به علت ظهور اینترنت و تکنولوژی، بسیاری از بازارهای سرمایه جهان در هم تنیده شدهاند. ادغام بازارهای سرمایه جهان باعث شده است که شکاف پیشین بین ابزارهای سرمایهگذاری تاثیر خود را از دست بدهد. در حال حاضر این جهانی شدن به از میان رفتن تفاوت میان انواع داراییها منجر شده است. در نتیجه بسیاری از بازارهای بینالمللی هماهنگ با هم حرکت میکنند و این موضوع مهر تاییدی بر اهمیت سبکهای سرمایهگذاری است.
۸ سبک سرمایه گذاری کدامند؟
حال اگر سوال شما این است که سبکهای سرمایهگذاری کدامند؟ در ادامه به معرفی هشت سبک اصلی خواهیم پرداخت اما در ابتدا بهتر است با پرسیدن سوالاتی از خود، هدف سرمایهگذاریتان را مشخص کنید. به عنوان مثال از خود بپرسید که آیا ریسک پذیر یا خطرپذیر هستید؟ آیا به دنبال سود بلند مدت یا کوتاه مدت و فوری هستید؟ آیا میخواهید خودتان به صورت مستقیم سرمایهگذاری کنید یا قصد دارید به صورت غیرمستقیم و با استفاده از سبدگردان یا صندوقها اقدام به سرمایهگذاری کنید؟ و… پاسخ به این سوالها به شما کمک میکند تا نیازهای خودتان را با یک سبک سرمایهگذاری خاص مطابقت دهید و به شیوه آن پیش بروید.
سرمایهگذاری فعال
اگر در برابر نوسانات بازار صبور هستید و در دسته افراد ریسکپذیر قرار دارید، سبک سرمایهگذاری فعال برای شما مناسب باشد. سرمایهگذاری فعال معمولا توسط سرمایهگذارانی استفاده میشود که پایبند به افق زمانی کوتاهمدت هستند. این افراد با استفاده از استراتژی شخصی خود، سهام خاصی را انتخاب میکنند و با زمانبندی درست سعی میکنند از بازار پیشی بگیرند و سود خوبی را در بازه زمانی کوتاه کسب کنند.
سرمایهگذاری منفعل
حال اگر دارای روحیه ریسکپذیری کمتری هستید و قصد ندارید زمان و انرژی بسیاری را برای سرمایهگذاری خود صرف کنید به روش سرمایهگذاری منفعل اقدام کنید. سرمایهگذاران منفعل کسانی هستند که پول خود را با افق زمانی بلند مدتی سرمایهگذاری میکنند. برعکس مفهوم افق زمانی در سرمایه گذاری سرمایهگذاران فعال، سرمایهگذاران منفعل رقم شاخص کل را دنبال میکنند که پیگیری شاخص، منجر به کاهش ریسک، کاهش هزینههای معامله و تنوع پرتفوی میشود.
سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش
در سبک سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش، سرمایهگذاری روی سهمهایی انجام میشود که پس از برآیند ارزان باشند. سرمایهگذاران ارزشی انتظار دارند که این اوراق بهادار افزایش یابند بنابراین مدتها منتظر آن هستند. این سبک سرمایهگذاری توسط وارن بافت، یکی از بزرگترین فعالان عرصه بورس، ابداع و محبوب شد. افرادی که این استراتژی را انتخاب میکنند، پیش از خرید بخشی از سهام یک شرکت، با آنالیز صورتهای مالی و سنجههای بنیادین آن شرکت، ارزش ذاتی سهام آن را تخمین میزند.
نهایتا وقتی سرمایهگذار مطمئن شد که قیمت آن سهم با قیمتی پایینتر از ارزش ذاتیاش عرضه میشود به آن سهم به چشم یک فرصت برای خرید نگاه میکند. در واقع سرمایهگذار به این امید سهم را خریداری میکند که رشد کند زیرا با محاسبات خود به یقین رسیده که سهم مورد نظر پتانسیل رشد برای رسیدن به ارزش بازاری خود را دارد.
سرمایهگذاری مبتنی بر رشد
در سبک رشد، سرمایهگذاری بر سهام شرکتهایی تمرکز دارد که درآمد آنها از سایر سهامها سریعتر رشد میکند و انتظار میرود رشد آن به همین منوال ادامه داشته باشد. این گونه سهمها عموما نسبت قیمت به درآمد بالایی دارند. توجه به این نکته مهم است که این سهام به طور کلی سود کم میپردازند یا بدون سود هستند اما با عملکرد خوب میتوانند آن را جبران کنند. با این که سبک رشد و ارزش کاملا با هم متفاوت هستند اما سرمایهگذاران با داشتن منابع مالی کافی میتوانند از هر دو سبک همزمان استفاده کنند؛ چراکه در بلندمدت، سرمایهگذارها متوجه میشوند که افت و خیزهای سود سبد سرمایهگذاری را میتوان از طریق ترکیب کردن این دو سبک کاهش داد.
سرمایهگذاری مبتنی بر درآمد
در سرمایهگذاری مبتنی بر درآمد تاکید بر نگهداری سهام شرکتهای است که سودآور هستند و سود سهام مناسبی پرداخت میکنند. شرکتهایی که سابقه پرداخت سود سهام دارند در این جدول قرار میگیرند. سرمایهگذاران این سبک روی شرکتهایی دست میگذارند که سود سهامشان حداقل پنج تا شش درصد قیمت هر سهم باشد. البته بهتر است سهمهایی را بخریم که بنیانهای قوی داشته باشند زیرا اگر احیانا شرکت عرضه کننده سهم شروع به از دست دادن سرمایه کند در نتیجه آن پرداخت سود نیز قطع میشود.
سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش بازار
سبک دیگر سرمایهگذاری نیز بر ارزش سرمایه در بازار شرکت تاکید دارد. در حقیقت با انتقال سرمایه از شرکتهایی با ارزش خاص به سوی شرکتهایی با ارزش دیگر میتوان نتایج متفاوت و سود بیشتر کسب کرد. ممکن است برخی اوقات سهام شرکتی با ارزش اندک سرمایه در بازار، سود بالاتری نسبت به شرکتی با ارزش سرمایه بالا نصیب سرمایهگذار کند.
سرمایهگذاری مبتنی بر نگهداری
سبک خرید و نگهداری در حقیقت زیر مجموعه سرمایهگذاری منفعل است. در این سبک سرمایهگذاری، سرمایهگذار سهم را میخرد و آن را نگه میدارد و به ندرت در پرتفوی خود مشغول معامله و تجارت میشود. دید سرمایهگذار بلند مدت است و دغدغه رشد در طولانی مدت را دارند. در این روش فرد زمانی که قیمت سهم پایین است آن را میخرد و نگه میدارد تا با گذشت زمان از افزایش قیمت آن بهرهمند شود.
سرمایهگذاری مبتنی بر متنوع سازی
در این سبک لازم است سبدی با ساختار مناسب و متنوع بچینید. شکل استاندارد متنوعسازی، گنجاندن انواع داراییها از قبیل اوراق قرضه و سهام و… در سبد دارایی است. در واقع با ایجاد تنوع در سبد سهام خود و افزودن یا جایگزینی برخی از شرکتها با شرکتهای دیگر، سطح ریسک شما نیز کاسته میشود.
سرمایهگذاری مبتنی بر متنوع سازی
در این سبک لازم است سبدی با ساختار مناسب و متنوع بچینید. شکل استاندارد متنوعسازی، گنجاندن انواع داراییها از قبیل اوراق قرضه و سهام و… در سبد دارایی است. در واقع با ایجاد تنوع در مفهوم افق زمانی در سرمایه گذاری سبد سهام خود و افزودن یا جایگزینی برخی از شرکتها با شرکتهای دیگر، سطح ریسک شما نیز کاسته میشود.
سرمایهگذاری مبتنی بر متنوع سازی
این که کدام سبک سرمایه گذاری میتواند مناسب شما باشد بسته به عواملی چون میزان تحمل ریسک، افق زمانی سرمایهگذاری، سن و اهداف سرمایهگذاری شما دارد. در حقیقت نسخه ویژه و نهایی برای گزینش سبک سرمایهگذاری وجود ندارد که با آن بتوانیم به شما بگوییم که به کدام سبک پایبند باشید چراکه هیچ شیوه سرمایهگذاری درست یا غلطی برای پیگیری وجود ندارد و همه چیز بستگی به استراتژی و روحیات خودتان دارد. البته ممکن است در طول مسیر سرمایهگذاری و با کسب تجربه و دانش بیشتر، اهداف سرمایهگذاری شما تغییر کند و به تبع آن رویکرد و سبک سرمایهگذاری ترجیحی شما نیز تغییر کند.
گفتنی است که در بسیاری از مواقع، سرمایهگذارها آمیزهای از چند رویکرد و سبک متفاوت را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند تا با کسب تجربه، به سبک منحصر به فرد خودشان دست یابند. علاوه بر انتخاب رویکرد مناسب سرمایهگذاری، به یاد داشته باشید که میزان سود در سبکهای مختلف، در زمانهای گوناگون، در بازارهای مختلف و با مدیران متفاوت، یکسان نیست. برای بهینهسازی ساختار سبد دارایی خود باید از این تفاوتها استفاده کنید و با نظارت مداوم و ترکیب سبکها، بیشترین سود را برای خود به ارمغان آورید.
سخن آخر
در این مقاله در ذیل تعریف سبک سرمایه گذاری گفتیم که رویکردهای گوناگونی برای سرمایهگذاری وجود دارد که با پیروی از هر کدام آنها، میتوان به بازدهی مناسبی دست پیدا کرد. سرمایهگذاری مبتنی بر متنوع سازی، رشد، ارزش، درآمد، نگهداری، ارزش بازار و… از جمله این سبکها هستند.
توصیه هایی برای سرمایه گذاری در بورس
از جمله موارد مهمی است که در این شیوه سرمایهگذاری باید مد نظر قرار داد.
روش غیر مستقیم
- صندوق با درآمد ثابت؛ سرمایهگذاری در انواع سپرده بانکی، اوراق مشارکت دولتی، گواهی سپرده بانکی و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت است. به آندسته از سرمایهگذاران توصیه میشود که علاقمند به ریسک پایین و سود کم هستند.
- صندوق در سهام: برای آندسته از سرمایهگذاران توصیه می شود که زمان کافی برای تحلیل و انتخاب سهام ندارند و بدنبال نوسان کم هستند، سهولت در سرمایهگذاری، سرمایهگذاری با هر مبلغی، تنوع سبد دارایی، قیمتگذاری شفاف بر اساس عرضه و تقاضا، سرمایهگذاری بلند مدت، نحوه مدیریت و کنترل ریسک سرمایهگذاران از ویژگیهای بارز این صندوق است.
- صندوق های سرمایه گذاری مختلط؛ ترکیبی از درآمد ثابت و سهام می باشد، این صندوق ها اغلب بازدهی کمی بالاتر از صندوق ها با درآمد ثابت را کسب می کنند.
- سبد گردانی اختصاصی؛ چیدمان صحیح داراییها در قالب یک سبد است که میزان هر یک از سهام و زمان خرید و فروش آنها به دقت انتخاب می شود. سبدگردان با توجه به نیروی انسـانی متخصص و استفاده از مدل های مناسب جهت تجزیه و تحلیل شرکت ها و صنایع، به تشکیل سبدهای سـرمایهگذاری و مدیریت آن اقدام می نماید. در این روش پرتفوی سرمایه گذاری براساس سطح ریسک پذیری و علایق شخص سرمایه گذار از طریق سبدگردان مدیریت میشود.
سود سرمایهگذاری در بورس
بازده متوسط شاخص کل بورس به طور تقریبی در ده سال گذشته 32% بوده است، به این معنی که اگر فردی 10 سال پیش مبلغی را در بازار سرمایه سرمایه گذاری کرده بود به طور متوسط هر سال حدود 32 % بازده به سرمایه گذاری او تعلق می گرفت ، هرچند در بعضی از سال ها این بازدهی به 100 درصد و در برخی از سالها نیز کمتر از سپرده بانکی بوده است.
تضمین سود سرمایهگذاری در بورس
هیچ تضمین قانونی جهت سود سرمایه گذاری در بورس وجود ندارد.، اصل سرمایه و سود حاصل از سرمایه گذاری قابل تضمین نمی باشد. سرمایه گذاری در بورس مانند هر سرمایه گذاری دیگری ممکن است همراه با سود یا زیان باشد بنابراین اگر فردی علاقمند به ریسک پذیری نیست باید از بازدهی های بازار چشم پوشی و به سپرده ها یا ابزارهای با درآمد ثابت که سود تضمین شده دارند اکتفا کند.
سبد سرمایهگذاری
سبد سرمایه گذاری پورتفویی از سهام است که مالکیت آن متعلق به مشتری و مدیریت آن توسط یک مدیر سبد انجام می شود، رابطه بین مدیر سبد و سرمایه گذار توسط یک قرارداد سبد گردانی تعریف میشود( نمونه قرارداد سبد گردانی)
قوانین ناظر بر قرارداد سبد گردانی، سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، امین سبدگردانی و حسابرس شرکت سبدگردانی بر حسن انجام قرارداد سبد گردانی نظارت می کنند.
حداقل میزان سرمایهگذاری
حداقل مبلغ سرمایه گذاری حدود 1 میلیارد تومان می باشد، زیرا برخی فاکتورها از جمله زمان، نیروی انسانی مورد نیاز، دقت در تجزیه و تحلیل برای ارائه خدمات سبد گردانی موارد مهمی بشمار می روند که باید توجیه و صرف اقتصادی برای مدیر سبد داشته باشد. برای مبالغ کمتر، سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری پیشنهاد می گردد.
کارمزد خدمات سبدگردانی چه میزان است؟
خدمات سبد گردانی دارای دو کارمزد ثابت و عملکرد است.
مدیر پرتفوی جهت مدیریت سبد از مشتری کارمزد ثابت دریافت می کند که این کارمزد اغلب بین 1-2 درصد است و با توجه سرمایه مشتری تا حدودی قابل تعدیل است.
کارمزد عملکرد به صورت توافقی بین مشتری و مدیریت سبد تعیین می شود. طی قرارداد سبدگردانی ، بازدهی تا 20 % کارمزد عملکرد محاسبه نمی شود و برای بازدهی بالای نرخ Hurdle Rate (یا همان نرخ اعمال) نسبت به مازاد20% هر میزان بازدهی کسب شده باشد 20 در صد از آن به مدیر سبد پرداخت می شود.
اگر شما 100 واحد منابع را با کارمزد ثابت 2% و کارمزد عملکرد 20% بالای بازدهی 20% در اختیار مدیر سبد قراردهید و پس از یک سال بازدهی 30 درصدی برای سبد شما کسب گردد در پایان دوره 2 واحد کارمزد ثابت پرداخت خواهید کرد که سپس 28 واحد بازدهی سبد محاسبه میشود که20 % از 8 واحد مازاد معادل 6/1 واحد کارمزد عملکرد را پرداخت می کنید. هرچه کارمزد عملکرد سبد سرمایه گذاری بالاتر باشد انگیزه مدیر سبد نیز برای عملکرد بهتر بیشتر می شود.
سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری به چه صورت است؟
صندوق های سرمایه گذاری نهاد های مالی هستند که افراد با سرمایه های خرد منابع خود را در قالب آن نهاد مالی تجمیع می کنند و یک مدیریت حرفه ای تمام این منابع را در بازار سرمایه مدیریت می کند. افراد در صندوق های سرمایه گذاری واحد های صندوق را مالک هستند و صندوق، اوراق بهاداری که در آن سرمایه گذاری کرده را مالک است.
حسن و سهولت صندوق های سرمایه گذاری این است که افراد دغدغه محاسبه بازدهی، تصمیم به خرید و فروش، دریافت سود تقسیمی، شرکت در افزایش سرمایه ها و جستجو و پیگیری اخبار بازار سرمایه را ندارند بلکه مدیر صندوق این وظایف را انجام می دهد.
افراد چگونه میتوانند سود سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری را دریافت کنند؟
صندوق های سرمایه گذاری معمولاً سود تقسیم نمی کنند بلکه NAV هر صندوق در سایت صندوق سرمایه گذاری منتشر می شود. در خصوص صندوق های مبتنی بر صدورو ابطال فرد میتواند با مراجعه به شعبه صندوق درخواست ابطال کند سپس در یک زمان کوتاه منابع مورد ابطال به حساب فرد واریز می شود اگر از نوع صندوق ETF باشد فرد با مراجعه به کارگزاری یا از طریق حساب کاربری آنلاین خود درخواست فروش واحد صندوق را ارائه می دهد.
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چه تفاوتی دارند؟
در تحلیل تکنیکال فرض بر آن است که همه داده ها، اطلاعات، انتشار اطلاعات شرکت ها، دیدگاه های سرمایه گذاران و متغیرهای اقتصادی در قیمت یک سهم یا یک محصول خلاصه میشوند بنابراین با بررسی نمودارها و محاسبه برخی شاخص ها میتوان نتیجه گیری کرد که دیدگاه سرمایه گذاران در مورد یک سهم به چه شکل است و بر آن اساس در خصوص خرید یا فروش یک سهم تصمیم گیری میشود.
در روش بنیادی به روند حرکتی قیمت سهم توجه نمی شود بلکه متغیرهای کلان اقتصادی موثر بر صنعت، متغیرهای کلان اقتصادی موثر بر شرکت، کلیت اقتصاد، میزان ظرفیت تولید، میزان امکان فروش، شدت رقابت در صنعت، نحوه قیمت گذاری بهای تمام شده، حاشیه سود و … بررسی می گردند و سپس برآوردی نسبت به میزان سود شرکت حاصل می شود و بر اساس روش های مختلف ارزش گذاری مثل روش PE ( روش قیمت به درآمد) یا روش های تنزیل جریانات نقد آتی، ارزش یک شرکت محاسبه می شود اگر قیمت جاری یک سهم کمتر از این قیمت باشد سهم خریداری و اگر بالاتر باشد سهم به فروش میرسد.
رویکرد شرکت مشاور سرمایه گذاری ترنج رویکرد بنیادی است و از تحلیل تکنیکال فقط برای بررسی تعیین نقاط ورود و خروج استفاده می شود و ماهیت سرمایه گذاری نهایتاً بر اساس رویکرد بنیادی صورت می گیرد.
دیدگاه شما