بازگشت سیگنال فروشان به بورس


-->

حمله به علی دایی، علی کریمی و رضا امیرخانی اصولگرا در روزنامه دولت /«الان سطح هوشی آقای رئیسی چقدر است؟»

ساعت24-روزنامه ایران که قبلا هم به رضا امیرخانی حمله کرده بود در مطلب دیگری هم از او انتقاد کرد و البته نقدهایی تند به علی کریمی کرد و علی دایی را نیز بی بهره نگذاشت.

به‌راستی اینها از ذهن خلاق امیرخانی می‌تراود؟ او که مهندس است و آمار حساب‌های بانکی را دارد و می‌تواند با اعداد و کلمات، سامانه برداشت خمس از اموال مردم را برای مؤدیان طراحی کند، پس چرا به آن طرف ماجرا فکر نمی‌کند؟ چرا به این فکر نمی‌کند که اگر خواندن یک سرود می‌تواند خشم عده‌ای را برانگیزد و «مردم» را در برابر «مردم» قرار دهد! خب این نیروی دوگانه‌سازی در خود دعای فرج و خواندن جمعی آن هم هست. پس سامانه نخواندن آن را هم طراحی کنیم! دارم به اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر فکر می‌کنم؛ و به ۸۴!

این نیرو در خواندن نماز جماعت و راهپیمایی روز قدس و پرفروش‌شدن کتاب‌های نویسنده‌های محبوب‌مان در دهه هشتاد هم بود. آنجا چرا از ترس خشم عده‌ای و ایجاد دوگانگی، جلوی چاپ آن کتاب‌ها را نگرفتیم؟ می‌روم جلوتر و شگفت‌زده‌تر می‌شوم! علی کریمی سلبریتی اصیل است چون ۸۰ میلیون را دریبل زده است و محمود کریمی نه، چون مداح است؟! دارد با ما شوخی می‌کند؟! پناهیان و کریمی ۸۰ میلیون را در نوحه‌خوانی و منبر دریبل نزده‌اند و هزاران ذاکر بی‌استعداد و بدصدا و هزاران طلبه بی‌مزه و کم‌ذوق را پشت سر نگذاشته‌اند تا رسیده‌اند به اینجا؟

هلی‌بردشان کرده‌اند در این نقطه؟ ولو اینکه امروز من از صدا و سیمای هیچ‌کدام‌شان خوشم نیاید! مگر دریبل‌زدن فقط مختص مستطیل سبز است؟ خود امیرخانی عزیز در دهه هشتاد چند نویسنده نابلد و خشک‌قلم را دریبل زد تا شد سلبریتی و جوان مؤمن انقلابی نسل ما؟ خودش مگر شرح نداده در شعر دریبل‌زن خوبی نبوده و به اشاره پیری رهایش کرده و به میدان داستان آمده؟ خود مرا چند شاعر خوش‌قریحه‌تر و خلاق‌تر دریبل زده‌اند و پشت سر گذاشتند؟ باید انکارشان کنم؟ پس این دوگانه «سلبریتی اصیل» و «جوان مؤمن انقلابی» از کجا درآمد؟ خواندن سلام فرمانده دوگانه‌سازی است و این مرزکشی‌ها وحدت‌آفرین؟

اصلاً همه اینها درست! کریمی و پناهیان و امیرخانی، جوان مؤمن انقلابی و غیراصیل، کریمی و افشار و صدف‌بیوتی، سلبریتی واقعی! کلاه از سر برداشتن نویسنده خلاق و هوشمند سال‌های جوانی‌ام را برای یک اکانت فروخته‌شده چه کنم؟ این را کجای دلم بگذارم؟ واقعاً دارد با ما چه کار می‌کند؟ می‌گوید چون کریمی ۸۰ میلیون را دریبل زده، حق دارد اکانتش را بفروشد و باید برای رسانه‌شناسی خریدارش هورا کشید؟ یعنی برای او، «تو خفه بی‌نظیر» یک اکانت فروشی و فیک، به بصیرت جن و انس می‌ارزد؟ اینها را امیرخانی می‌نویسد؟ دلش را اکانت کاربری برده که تا دیروز فرق جملات کوروش و نهج‌البلاغه را نمی‌دانست و امروز جنگ شناختی می‌کند؟ گیرم کریمی سیاه‌کار که از روی خال‌بازی‌اش خانه‌اش را به این و اکانتش را به آن فروخته و کلاه ۸۰ میلیون را برداشته، اینقدر قالتاق هست که حق داشته در فدراسیونی صندلی را از زیر قالتاق‌های دیگر بکشد، گیرم فدراسیون قالتاق‌ها ملک طلق او، آخر یک اکانت فروخته‌شده چطور می‌تواند قاپ نویسنده باهوش ما را بدزدد؟

درک هندسه زشتی مهندسی

اصلاً به مضامین توئیت‌ها و طراحی‌اش برای جنگ داخلی و آموزش نبرد خیابانی و تهییج جامعه به آشوب و شورش‌اش هم کاری نداریم، نازشست دریبل‌های فروشنده قبلی؛ اما با این دریبل ضایعی که به جوان مؤمن انقلابی سال‌های قبل‌مان زده چه کنیم؟ ما که دست کم عکس‌های گل‌کوچکش را در حیاط حوزه هنری با مؤمنی و شاکری و بایرامی و دیگران دیده‌ایم! دارد با خاطرات ما چه کار می‌کند؟

خانواده مرحومه از چوب حراجی که به آبرویشان زده‌اند فغان می‌کنند و آقای گل‌مان استوری پشت استوری برای قتل عزیزشان می‌گذارد، آن‌وقت ایشان پیشنهاد عضویتش را در کمیته حقیقت‌یابی می‌دهد؟ واقعاً دوربین مخفی است؟ مگر در دوره انتقالی قدرت‌ایم؟ مگر وسط بحران روآنداییم؟ مگر در شرایط از هم پاشیدن نظام فضایی و زیرساخت‌های اداری و جنگ داخلی میان قبایل مسلح‌ایم؟ گیرم آقای گل هم شوت‌هایش از ۸۰ میلیون قشنگ‌تر بوده؛ محق می‌شود که با استوری‌هایش کشور را به سمت آشوب داخلی هل بدهد و برای عضویت در کمیته‌های حقیقت‌یابی باج‌خواهی کند؟ واقعاً سطح آی‌کی‌یویی که ازش سخن می‌رفت در این حد است؟ با این بهره‌ هوشی مدعی بی‌پرنسیبی رئیسی و دولت اوییم؟ الان سطح هوشی آقای رئیسی چقدر است؟ اصلاً مظنه هوش امروز چند بوده؟

دارم به ۷۰ فکر می‌کنم و به ۸۰؛ و البته ۸۴! انگار چاره‌ای نیست. باید حرفش را بپذیرم. راست گفته. همه‌چیز از ۸۴ شروع شد. زمانی که در یکی از باشکوه‌ترین و امیدبخش‌ترین انتخابات‌ ایران، نامی از صندوق‌های رأی بیرون آمد که کمترین نسبت را داشت با اراده سیاه‌کارها و خال‌بازها و بیشترین تناسب را با خواسته ولی‌نعمتان انقلاب. حالا ظاهرش و طبقه اجتماعی‌اش آن روز به مذاق من خوش نمی‌آمد، خب نیاید. حالا بعد از آنکه در آن‌ بازی همه رقبایش را دریبل زد، امروز تصمیم گرفته مثل اکانت کریمی، تمام هویت و حیثیت‌اش را بفروشد و بایستاد کنار همه آن مجامر و اراذلی که از آن سو یا این سوی مرز دارند پنجه به چهره‌ انقلاب می‌کشند، خب بگیرد! چه ربطی به آن روزهای روشن و افتخارآفرین دارد؟

چون دایی زمانی قشنگ گل می‌زد، امروز باید حیثیت دستگاه قضا را ریخت به پایش و چون امروز آشیخ‌عبدالعالی‌ نامی از گذشته‌اش پشیمان است، باید به انکار تاریخ یک ملت پرداخت؟ واقعاً مسأله مشارکت مردم است و حضورشان در صحنه؟ که باید هم باشد و افسوس به اشتباهاتی که در این یک دهه رخ داد؛ اما اگر مسأله مردم است، چطور می‌شود ماجرا را از ۸۴ شروع کرد؟ اگر مهندسی صحنه بد است، که بد است و هزار افسوس، پس چرا در همه‌ آن هشت‌سالی که مصلحت به پای مهندسی رأی یکی از خال‌بازترین‌ها نشست، صدایی برنخاست؟ پیش از آنش برای جابه‌جایی ساعت اذان هم یادداشت‌های تحلیلی و تهدیدی از نویسنده محبوب‌مان می‌خواندیم؛ در آن هشت‌سال بعدی لیاقت شنیدن گوشه‌ای از آن نقدهای داغ و خلاقانه را نداشتیم؟ واقعاً باور کنیم که مسأله فقط حضور مردم است؟ چون نویسنده محبوب‌مان سطح هوشی اعضای دولت را در مشت‌اش دارد، ما هم باید تخمین سطح هوشی‌مان را دودستی بسپاریم به او؟ نکنید این کار را با ما!

از آزادی کیلوبایتی تا آزادگی انسانی

باور کنیم نقد خشنی که در «رهش» بر سر اداره شهر تهران آوار شد و در آخر برای تکمیل کارش از بلندای پلی بر آن خود را خالی کرد و هم متروپلی بی‌روح و هم‌شأن داستان‌نویسی و نویسندگی را به گند کشید، به ادعای نویسنده، از بغض مدیریت تکنوکراتی جناب شهردار وقت بوده؟ باید به بهانه‌ الگوی تکنوکراتی‌اش بر سر این مدیریت فلان کرد، اما در برابر جنس اصلی و نسخه دست اول، یعنی سرنمون همه‌ مدیران تکنوکراتی دیگر، حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، تا بلغ ما بلغ کرنش نمود و در تمجید و ستایش‌اش قلم فرسود و به افتخارش تمام‌قد برخاست؟ باور کنیم همه‌ اینها را؟

باور کنیم که نویسنده هوشمندمان خطاب به نسل جدید می‌گوید آزادی تو امروز وابسته به سرعت نت توست؟! همو که همین چند سطر پیش داشت برایمان از تناقض روش و هدف داد سخن می‌داد و با مثال‌های جالب، دست کم‌ هوشان را رو می‌کرد؟ به‌راستی این نسل در چشم نویسنده‌ محبوب و خلاق‌مان مدیون فناوری است و آزادی‌اش وابسته به سرعت نت! افسوس به حال چنین نسل و ملتی که به آسانی بشود با بستن شیر اینترنت، آزادی‌اش را از او گرفت. ننگا به آزادی و شرفی که واحد سنجش‌اش کیلوبایت در ثانیه است و می‌شود شل و سفت‌اش کرد! حاشا و کلا که این نسل آزاده و آینده‌ساز و وارث انقلاب، آزادی را چنین بفهمد. او آزاده است، ولو با قطع نت در داخل و قطع همه‌ شریان‌های حیات اقتصادی‌اش در خارج و جمع شدن همه احزاب پشت خندق‌ها و سیاه شدن آسمان از نعره‌های کرکننده همه اکانت‌ها و روبات‌ها و ترول‌ها و صفحات سنگین‌وزن کریه‌ترین رجاله‌ها و فاجره‌های عالم.

واقعیت آن است که مسأله نه از ۱۳۶۷ شروع شد و نه از ۱۳۷۸؛ از ۱۳۳۲ شروع شد؛ از زمانی که قهرمان بازگشته از فرنگ، برای گلاویز شدن با دولت بریتانیا، چشم امید به کمک‌های امریکا دوخت و ایران را کرد سلسله‌جنبان نقشه‌های امپریالیسم جدید و الگوی کودتا در آن بدل شد به سرمشق کودتاهای بعدی در اقصی‌نقاط جهان. آغاز ماجرا از خیانتی بود که در حق آیت‌الله کاشانی شد و از جایی که دکتر شریعتی با خون دل نوشت: «ادعا می‌کنم که در تمام این دو قرن گذشته، در زیر هیچ قرارداد استعماری، امضای یک آخوند نجف‌رفته نیست، در حالی‌که در زیر همه این قراردادهای استعماری، امضای آقای دکتر و آقای مهندس فرنگ‌رفته هست؛ باعث خجالت بنده و سرکار!» همان کاشانی‌ای که اگر نه امام زنده، دست کم امام درگذشته‌ای که بسیاری دل در گروش دارند و البته هیچ‌گاه موزه‌ای نخواهد شد، در پاسخ اهانت جبهه ملی به او گفت: «اینها تفاله‌های آن جمعیت هستند که حالا قصاص را، حکم ضروری اسلام را غیرانسانی می‌خوانند!»

نه، مسأله نه از ۱۳۸۴ شروع شد و نه از ۱۳۸۸؛ شروع مسأله از ۱۲۸۸ بود. از همان تاریخی که جلال آل قلم، در کتاب خدمت و خیانت روشنفکران در شرح‌اش نوشت: «از آن روز بود که نقش غرب‌زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی می‌دانم که به علامت استیلای غرب‌زدگی پس از ۲۰۰ سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد.»

شروع ماجرا از آن پرچم سرخی بود که حضرت روح‌الله، همو که گویا بسیاری هنوز دل در گروش دارند، گفت: «جرم شیخ فضل‌الله بیچاره چه بود؟ جرم شیخ فضل‌الله این بود که گفت قانون باید اسلامی باشد. جرم شیخ فضل‌الله این بود که گفت احکام قصاص غیرانسانی نیست.اما انسانی است که او را دار زدند و از بین بردند و شما حالا به او بدگویی می‌کنید؟»

دارم به همه این سال‌های عجیب می‌اندیشم و گمان می‌کنم حق با اوست. درست می‌گوید. جمهوری اسلامی در این سال‌ها هیچ‌گاه عقب‌نشینی را نیاموخته. ولو فریادهای زردِ‌ «داری اشتباه می‌کنی» کپتَن و «دوربرگردان» را رد نکنی، گوش‌هایش را بخراشد. خوب می‌داند که دورِ دوربرگردان نیست. اصلاً همۀ این نشانه‌ها یعنی داریم به دور آخر نزدیک می‌شویم. یعنی محکم بنشینید. بله همیشه خط را نگه داشته تا آخرین قطره خون، اما نه با نتیجه مغالطه‌آمیز عقب‌نشینی. وقتی تا آخرین قطره خون می‌ایستی، دیگر چیزی در شریان‌هایت نداری که بخواهی کیلومترها عقب بنشینی. خط را نگه داشته تا آخرین قطره خون، حتی اگر مجبور شده باشد نعش‌اش کیلومترها را همانند لاله صحرا فرش کند. به قول وصالی، ننگ بر جنازه پاسداری که توی خشاب اسلحه‌اش فشنگ مانده باشد!

جمهوری اسلامی با همین دهه هشتادی‌ها، با همین نسلی که «سلام فرمانده» می‌خواند و ترانه «برای» شروین را و دلش از خیلی چیزها خون است، بازو به بازوی همین‌ها و با سپردن انقلاب به دست همین‌ها و در کف همین خیابان‌ها، ولو با بغض و گلایه از هم و دلخوری‌هایی که شاید برطرف شود و شاید نه، همچنان می‌ایستد و همچنان می‌پاید و از دست هیچ اکانت فروخته‌شده و هویت فروخته‌شده و شرف فروخته‌شده و خبرنگاران فروشی با پول سعودی و ستاره‌های فروشی با پول ملکه و سرکرده‌های این نبرد سهمگین احزاب و ابزارهای پیچیده رسانه‌ای و شناختی و ترکیبی‌شان هم کاری برنمی‌آید؛ ان‌شاءالله.

دنیای شاهکار های علمی تخیلی تو کتابا یه حالِ دیگَن؛ با این رمان ها کلی هیجانی میشی

اگر به سینمایی ها و سریال های علمی تخیلی علاقه دارید پس با خواندن کتاب های این ژانر غرق در لذت خواهید شد پس پیشنهادات ما را بشنوید.

شایانیوز- دنیای کتاب و ادبیات دنیای عجیبی است، برای همه انسان ها با هر سن و سال و هر سلیقه ای که باشند راهی داره که به جاده ای رویایی و دوست داشتنی ختم میشه، جاده ای که شما رو فارق از همه اتفاقات و همه روز مرگی ها و درگیری ها به چند ساعت حال خوب و اتفاقات غیر منتظره مهمان می کند حتا گاها یک اثر ادبی خوب و درجه یک توانایی آن را دارد که برای مدت های طولانی بازگشت سیگنال فروشان به بورس ذهن شما رو به خود مشغول کنه و به این ترتیب باعث تغییر حس و حال شما بشود. جدای از داستان های عاشقانه، اجتماعی، کلاسیک و خیلی ژانرهای دیگه یک دسته از آثار هستند که در ژانر علمی تخیلی نوشته میشند، این کتاب ها معمولا مخاطب های خاصی دارند که لذت خواندن یک اثر علمی تخیلی یا حتا یک فیلم علمی تخیلی را با چیز دیگری عوض نمی کنند.

هفت فیلم سینمایی علمی تخیلی که باید دید

اگر تا به حال هیچ اثری از این ژانر را نخوانده اید و تجربیاتتان در این ژانر به چند اثر سینمایی محدود می شود به شما پیشنهاد می کنیم که در ادامه با ما همراه باشید تا چند داستان خوب علمی تخیلی را به شما معرفی کنیم که با خواندنشان احتمالا اشتیاق خواندن آثار مشابه در وجودتان شعله خواهد کشید.

1.تلماسه اثر فرانک هربرت

در بین تمامی آثار نوشته شده در ژانر علمی تخیلی تلماسه یکی از شاهکار ترین آن ها می باشد. جالبه بدونید که هربرت برای خلق جهان تماسه بسیار تحت تاثیر فرهنگ خاورمیانه و اسلام بوده است. ماجرای اصلی این رمان مشهور و معروف نبرد بین سه خاندان بر سر تصاحب سیاره و زندگی قهرمانی افسانه ای به نام پل مودیب می باشد. توضیح کتاب کار راحتی نیست اما به شما پیشنهاد می کنیم که اگر می خواهید تنها یک رمان علمی تخیلی بخوانید آن یک رمان را تلماسه در نظر بگیرید.

2.فرانکنشتاین اثر مری شلی

فرانکنشتاین از آن داستان هایی است که بی بر و برگرد نام آن راشنیده اید و خوب می دانید که در رابطه با چیست. تا به حال بار ها و بار ها اقتباس های سینمایی ای از این اثر شده است که بسیاری از آن ها هم توانسته اند موفق باشند اما لذت خواندن یک اثر با لذت تماشای یک اثر بسیار متفاوت است پس حتا اگر بار ها و بارها هم سینمایی های وام گرفته از فرانکنشتاین شلی را دیده اید، این بار به خواندن اصل اثر بپردازید.

فرانکنشتاین

3.راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها اثر داگلاس آدامز

بخش عظیمی از داستان های علمی تخیلی را در هر مدیومی که باشند وقایع مربوط به آدم فضایی ها تشکیل میدهد، و غالبا هم این فرود آمدن آن ها به زمین است که داستان را کلید می زند، اما راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها کمی متفاوت از دیگر داستان های مرتبط با موجودات فضایی است. این بار یک زمینی است که در میان فضایی ها گیر افتاده است. برای آن هایی که نمی دانند باید بگوییم که این اثر اولین بار با عنوان مسافران مجانی کهکشان در ایران به چاپ رسید و شاید هنوز هم این نام را در قفسه کتاب فروشی ها ببینید.

4.بازی های گرسنگی اثر سوزان کالینز

به گزارش شایانیوز، بازی های گرسنگی نیز مانند بسیاری دیگر از اثار ادبی امریکا دارای اقتباس سینمایی می باشد و به احتمالا شما نام آن را شنیده اید. دنیای پسا آخرالزمانی ای که انسان ها به طبقه های مختلف تقسیم شده اند و برترین ها برای تفریح و هیجانات خود آن ها را مجبور می کنند تا در بازی های مرگ شرکت کنند، بازی ای که در آن یا باید بکشی و یا کشته خواهی شد. بازی های گرسنگی از آن مجموعه هایی است که به شما پیشنهاد می کنیم حتما برایش وقت بگذارید چرا که خالی از لذت نخواهد بود.

بازی های گرسنگی

5.سه جرم کیهانی اثر سیکسین لیو

یکی دیگه از آثار بسیار در خوری که می تونید در این ژانر بخونید سه جرم کیهانی است. این مجموعه آینده ای را به تصویر می کشد که در آن زمین در انتظار حمله از نزدیک ترین منظومه ستارگان است. برای آن هایی که به داستان های فرا زمینی علاقه دارند این اثر یکی از بهترین گزینه هاست. جالبه بدونید که این رمان در سال 2015 جایزه هوگو برای بهترین رمان سال را به دست آورد.

لازم به ذکر است که تمامی آثار ذکر شده در بالا به فارسی ترجمه شده اند و شما می توانید با خیال راحت به خواندن آن ها بپردازید.

به نظر شما کاربران شایانیوز چه کتاب های دیگه ای باید در این لیست قرار بگیرند؟ نظرات و پیشنهاد های خودتون رو با ما به اشتراک بگذارید.

اگر دوست داری زندگیت و قشنگ تر کنی به صفحه کتابخونه ما سر بزن تا با کتاب های خوب دنیات و بسازی.

پیشرفت و توسعه امروز ایران مدیون وحدت تمامی اقوام، ادیان و مذاهب است

رییس هیات مدیره و مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم گفت: با وجود تحریم ها و اقدامات دشمن در تمام سال های گذشته، پیشرفت و توسعه امروز ایران اسلامی در سایه وحدت و اتحاد تمامی اقوام، ادیان و مذاهب کشور به دست آمده است.

پیشرفت و توسعه امروز ایران مدیون وحدت تمامی اقوام، ادیان و مذاهب است

-->

افشار فتح الهی با بیان این مطلب در مراسم جشن میلاد حضرت رسول (ص) و هفته وحدت در مدرسه علوم دینی اسماعیلیه روستای گیاهدان، اظهار داشت: قرن هاست که مسلمانان مذاهب مختلف در جزیره قشم با وحدت بازگشت سیگنال فروشان به بورس بازگشت سیگنال فروشان به بورس و همراهی کنار یکدیگر برای پیشرفت تلاش می کنند و امروز اتحاد قشم یک الگوی مثال زدنی برای جهان اسلام است.

وی ادامه داد: امروز دشمنان با نقشه های جدید به دنبال آسیب رساندن به وحدت میان مردم هستند و فتنه گری های آنها ادامه دارد، اما آگاهی و هوشمندی مردم مانع به نتیجه رسیدن این دشمنی ها می شود.

مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم افزود: در دوران دفاع مقدس، تحریم های اقتصادی و فتنه های مختلف، مردم ایران اسلامی در سایه هدایت و رهبری امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب توانسته اند با حفظ اتحاد پیروز میدان باشند.

به گفته فتح الهی؛ نظام مقدس جمهوری اسلامی از روز نخست با تکیه به خواست مردم پیش آمده و امروز موفق شده است تا الگوی موفقی از مردم سالاری دینی را به دنیا معرفی کند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: مشکلاتی در زمینه های اقتصادی وجود و حق اعتراض و انتقاد نیز توسط تمامی مسئولان به رسمیت شناخته می شود، گوش شنوا نیز در کشور وجود دارد و ملت ایران با تکیه بر خداوند و تحت رهبری مقام معظم رهبری از رذالت دشمنان عبور کرده و مشکلات را پشت سر خواهند گذاشت.

*قشم الگوی وحدت و اتحاد

حجت الاسلام هادی اکبری، مدیریت اهل سنت بعثه مقام معظم رهبری نیز در این مراسم گفت: قشم همیشه الگوی وحدت و اتحاد میان مذاهب در کشور بوده است و نخبگان و علما در ایجاد این وحدت نقش بسیار مهمی بر عهده دارند.

وی ادامه داد: تفرقه و جدایی و ایجاد نفاق در جوامع اسلامی موجب عقب ماندگی و تسلط دشمنان می شود و علما و افراد صاحب تریبون باید برای استحکام وحدت میان مردم تلاش کنند.

مدیریت اهل سنت بعثه مقام معظم رهبری افزود: در دنیای امروز برجسته کردن مفهوم اسلامیت و اتحاد امت اسلام بجای مذاهب مختلف برای وحدت مسلمانان دارای اهمیت زیادی است.

حجت الاسلام اکبری در پایان با بیان اینکه هر نظر و حرفی که ایجاد تفرقه کند، آب به آسیاب دشمن ریخت است، تصریح کرد: مساله جهاد تبیین در حوزه وحدت و آشنایی جوانان برای جامعه امروز ضرورت دارد.

*اهمیت برگزاری جشن های مردمی هفته وحدت

حجت الاسلام غلامرضا حاجبی، امام جمعه شهرستان قشم نیز گفت: برگزاری جشن های مردمی هفته وحدت و مناسبت میلاد پیامبر اعظم (ص) یکی از نقاط قوت در جامعه اسلامی ایران بوده که دارای اهمیت بالایی است.

وی با بیان اینکه مومنین برادران هم هستند، ادامه داد: تمامی علما و نخبگان و افراد صاحب تریبون در نظام مقدس جمهوری اسلامی امروز بر ضرورت شکل گیری وحدت میان مردم تاکید دارند.

امام جمعه شهرستان قشم افزود: وقتی انسان ها در جامعه اسلامی خیرخواه برادر خود باشند، اجتماع از نفاق و تفرقه دور شده و دروغ و کبر و بدبینی که آفت های وحدت هستند از میان برداشته می شود.

حجت الاسلام حاجبی در پایان تصریح کرد: حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری با درایت، هوشمندی و دلسوزی خود از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی میدان دار و ستون ایجاد اتحاد در کشور بودند.

همچنین شیخ عبدالرحیم خطیبی، امام جمعه اهل سنت قشم بیان کرد: امروز همه ما باید شکرگزار نعمت ایمان، هدایت، اخوت و از همه مهمتر وحدت و اتحاد میان مسلمانان باشیم.

وی در پایان گفت: رسیدن مسلمانان به وحدت نیازمند آشنایی بیشتر با آموزه های سیره رسول اکرم (ص) است که باید برای معرفی بهتر آن در جامغه تلاش کرد.

دولت روحانی همان کاری را می کند که ونزوئلا و بولیوی کردند

یک اقتصاددان تاکید می‌کند: «راه‌حل برون رفت از وضعیت کنونی اقتصاد کشور به ویژه بعد از افزایش قیمت بنزین، به هیچ عنوان اهدای یارانه نقدی به مردم نیست، باور من این است که یک ریال از مابه‌التفاوت قیمت بنزین، نباید به مردم برگردد و خود عامل تقاضای فزآینده شود بلکه باید در بخش تولید و عمران باید صرف و هزینه شود.»

بهمن آرمان، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران در ارتباط با مباحثی که پیرامون افزایش نرخ کالاها بعد از افزایش قیمت بنزین مطرح می‌شود، به انتخاب گفت: «افزایش قیمت‌ها تماما متاثر از افزایش نرخ حامل‌های انرژی نیست؛ به گونه‌ای که پیش‌تر شاهد بودیم قیمت بسیاری از کالاها بدون تغییری در قیمت بنزین به چند برابر رسید. علاوه بر این باید توجه داشت که قیمت گازوئیل و گاز به عنوان منبع مصرف بسیاری از تولید کنندگان، هیچ تغییری نداشته است. بنابراین، این‌که خرده فروشان توجیه کنند که نرخ کالاها بیشتر شده هیچ‌گونه توجیه علمی و عملی ندارد. مبنای یافتن قیمت واقعی را باید از تولید‌ی‌های بزرگ و فروشگاههای زنجیره‌ای مبنا قرار داد. فروشگاههای زنجبره‌ای و حتی تولیدی‌های از وسایل نقلیه بنزین بهره نمی‌گیرند تا افزایش قیمت‌ها را توجیه کنند.»

وی افزود: «نابه‌سامانی‌های موجود در بازار که برخی بر افزایش قیمت‌ها در نتیجه افزایش قیمت بنزین بر آن تاکید دارند، نتیجه و برآیند عدم صنعتی‌سازی توزیع کالا است. در کشورهای توسعه‌یافته، توزیع کالا به صورت صنعتی انجام می‌گیرد و هزینه خرده فروشی به کمتر از 2 درصد می‌رسد. این در شرایطی است که هزینه خرده‌فروشی در ایران به 25 درصد نیز می‌رسد. واقعیت این است که در سال‌های ابتدایی بعد از انقلاب دولت برای ایجاد اشتغال مجوز فعالیت را به مشاغل مختلف در سطح خرد و ریز واگذار کرد که به هیچ عنوان منطقی نبود. بنابراین، تصور من این است که افزایش قیمت‌هایی که بعد از افزایش قیمت بنزین اعلام می‌شود، باید با اعلام وصول نرخ از کارخانه‌های تولید بزرگ و فروشگاههای زنجیره‌ای مطرح شوند.»

این اقتصاددان، در ادامه تصریح کرد: «باید توجه داشته باشیم در دیگر کشورها نیز شاهد روند حذف یارانه بر روی حامل‌های انرژی بوده‌ایم که نماد بارز آن را می‌توان به کشور مصر در زمان ریاست عبدالفتاح السیسی دانست اما در کشور ایران، متاسفانه جناح‌بندی‌های سیاسی و برخی جریان‌ها که….، همچنان رغبت دارند که وضعیت به روال سابق برگردد. بنابراین، مشکلات به وجود آمده بعد از سهمیه‌بندی و افزایش قیمت بنزین را نمی‌توان تماما متوجه دولت کرد، بلکه ریشه در ساختار نادرست، سوء مدیریت، وجود باندهای مافیایی و … دارد.»

آرمان در بخشی دیگر از گفته‌های خود تاکید کرد: «آن‌چه که باید به اطلاع مردم می‌رسید این بود که دولت با صراحت به شهروندان اعلام کند که مابه‌التفاوت افزایش نرخ بنزین را صرف این مقدار طرح عمرانی در قالب مترو، جاده و… می‌کنم اما در عمل شاهد بودیم چنین اتفاقی نیافتد و دولت به یکباره و بدون اعلام قبلی افزایش قیمت را اعلام کرد. واقعیت این است که این رخداد در راستای منافع قدرت‌های خارجی بود. واقعیت این است که بسیاری از افزایش قیمت‌ها غیرواقعی هستند و پایه واقعی ندارند. لذا باید گفت مشکل در ساختار توزیع کالا در ایران وجود دارد.»

وی در ادامه تصریح کرد: «طی روزهای اخیر شاهد نرخ سعودی ارز بوده‌ایم؛ در نتیجه کسی که کالا را با دلار فلان قیمت وارد می‌کند، به طور حتم نمی‌تواند کالای خود را به نرخ گذشته بدهد. این مساله تا حدود زیادی قابل پیش بینی بود و اکنون نیز انتظاری مبنی بر پایین آمدن نرخ ارز وجود ندارد؛ همین خود نوعی عامل ایجاد تورم خواهد شد. افزون براین، عدم کنترل دقیق نهادهای نظارتی بر واحدهای تولید اعم از قوه مجریه و قوه قضاییه خود عامل دیگری است که نوعی تورم ساختگی را ایجاد کرده است.»

این کارشناس مسائل اقتصادی، در بخشی دیگر از گفته‌های خود تصریح کرد: «راه‌حل برون رفت از وضعیت کنونی اقتصاد کشور به ویژه بعد از افزایش قیمت بنزین، به هیچ عنوان اهدای یارانه نقدی به مردم نیست، باور من این است که یک ریال از مابه‌التفاوت قیمت بنزین، نباید به مردم برگردد و خود عامل تقاضای فزآینده شود بلکه باید در بخش تولید و عمران باید صرف و هزینه شود. دولت در شرایط کنونی نوعی سیاست «گداپروری» را در پیش گرفته؛ یعنی همان کاری که در دولت ونزوئلا، بولیوی و… انجام دادند و نتیجه‌ای به همراه نداشت. دولت باید به تقویت سیستم توزیع کالا اقدام کند.»

ضوابط تعیین نرخ سقف بازار برق اعلام شود

ضوابط تعیین نرخ سقف بازار برق اعلام شود

عضو سندیکای شرکت های تولید کننده برق با تأکید بر اینکه وزارت نیرو وظیفه دارد ضوابط تعیین نرخ سقف بازار برق را اعلام کند، گفت: در حال حاضر نرخ هایی با منطق غیرمشخص و شرایط مبهم اعلام می‌شود.

به گزارش خبرنگار مهر، در روزهای گذشته با ابلاغی از سمت وزیر نیرو سقف قیمت پیشنهادی انرژی در بازار برق ایران از ۶۴۲ ریال به‌ازای هر کیلووات‌ساعت به ۸۰۳ ریال افزایش یافت و نرخ پایه آمادگی کماکان ۱۸ تومان به ازای هر کیلووات‌ساعت ثابت ماند.

ضوابط تعیین نرخ سقف بازار برق اعلام شود

به گفته سخنگوی صنعت برق این افزایش صرفاً برای خرید برق از نیروگاه‌ها بوده و به‌هیچ‌عنوان تعرفه برق مصرفی مشترکان تغییری نخواهد کرد و مصرف‌کنندگان برق، کماکان بر اساس تعرفه‌های تعیین شده نسبت به پرداخت بهای برق مصرفی خود اقدام خواهند کرد.

با این حال این نرخ بسیار مهمی برای نیروگاه‌های بخش خصوصی بوده است و بر افزایش درآمد انرژی نیروگاه‌ها در بازار و متناسب با آن افزایش نرخ در فروش مستقیم تأثیر مستقیمی دارد. با این حال همچنان بسیاری از فعالان صنعت برق نسبت به این نرخ و ساز و کار اعلامی آن منتقد هستند.

اختیار فراقانونی به افراد خاصی برای تعیین نرخ داده شده است

در این راستا، سیدصادق نیکوسپهر ، عضو سندیکای شرکت‌های تولیدکننده برق در گفت‌وگو با خبرنگار مهر گفت: طبق دستورالعمل بند ت ماده ۴۸ قانون برنامه ششم وزارت نیرو موظف بوده ضوابط تعیین نرخ سقف بازار و آمادگی را که به صورت سالانه یا حتی بازه‌های کوتاه‌تر از سالانه را اعلام کند که این اتفاق نیافتاده است. وقتی این بند دستورالعمل اجرایی نشده عملاً یک اختیار فراقانونی به یک سری افراد داده شده که نرخ‌هایی را در بازه‌های نامنظم با منطق غیر مشخص و شرایط غیر معلوم اعلام کنند و این طور می‌شود که در یک سال اعلام نکنند و یک سال اردیبهشت، یک سال خرداد و یک سال شهریور اعلام شود.

وی با تاکید بر اینکه انتقادی که به جلسات هیئت تنظیم غیرعمومی بودن این جلسات است، افزود: در واقع فضا به گونه‌ای نبوده که همه کارشناسان در معرض مباحث و جزئیات تهیه نرخ‌های هیئت تنظیم باشند. نرخ برق یک بحث امنیتی نیست و یک بحث کاملاً کارشناسی است و خیلی خوب است که کارشناسان در معرض این محاسبات و منطق آن باشند که هم برای پیش‌بینی سرمایه‌گذاری و هم برای صنایع خوب است.

نیکوسپهر تصریح کرد: با این پیش‌فرض، هیأت تنظیم محاسباتی انجام داده و یک جدول شش نرخی و شش جفت نرخ تهیه کرده بود و این جدول در جلسه‌ای که نماینده سندیکا حضور داشت تعیین تکلیف شد؛ یعنی شش جفت نرخ تعیین شد که جهت ابلاغ برای وزیر ارسال شود و نرخی که الان اعلام شده، هیچ کدام از آن شش تا نیست؛ یعنی یک فرایند اشتباه و غیر شفافی که هیأت تنظیم برای تعیین نرخ پیش گرفته بود، وزیر نیرو نیز در اقدامی غلط نرخ دیگری را گذاشته بود؛ یعنی نرخ ۸۰۳ و آمادگی سال ۱۸۵ در هیچ کدام از آن منطق‌ها نبود. در محاسبات شش جفت نرخ که در خرداد ماه انجام شد و هیأت تنظیم جهت تعیین تکلیف به وزیر نیرو ارسال کرد حساب و کتاب‌ها با سوخت ۱۰ تومانی انجام شده بود. در حال حاضر طبق استعلاماتی که انجام شده به نظر می‌رسد نرخ ۸۰۳ با سوخت ۲۵ تومانی است؛ یعنی باز هم یک عملکرد غیر شفاف و عملکردی با نظر شخصیِ یک سری افراد است. طبق محاسباتی که توسط ما انجام شده به نظر می‌رسد این نرخ کم است ولی تا مبانی آن ارائه نشود قابلیت نظر کارشناسی ندارد.

انتقادی بر ثابت ماندن نرخ پایه نیست

این فعال ص نعت برق در پاسخ به این که چرا نرخ پایه هشت سال است که ثابت مانده است، گفت: من انتقادی بر ثابت بودن بهای آمادگی ندارم؛ چون هیأت تنظیم بازار برق با یک مبنای اقتصادی تعیین می‌کند که چه بخشی از بهای پرداختی به نیروگاه‌ها بابت آیتم‌های مربوط به آمادگی پرداخت شود که بیشتر ناظر به بازگشت سرمایه‌گذاری است و چه بخشی با توجه به نرخ انرژی پرداخت می‌شود که ناظر به هزینه‌های متغیر است.

وی در رابطه با این که نرخ حاضر چه میزان می‌تواند مشوق سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری در این صنعت باشد، با بیان این که ذیل برنامه ششم هیچ سرمایه‌گذاری نسبت به احداث نیروگاه و انعقاد قرارداد با وزارت نیرو اقدام نکرده است، تصریح کرد: اگر فکر می‌کنید بازار برق ایران شرایطی داشته که سیگنال تشویق به سرمایه‌گذاری برای سرمایه‌گذاران ارسال کند این فکر صددرصد غلط است و به اندازه‌ای نرخ‌ها پایین‌تر از حد انتظار و رفتار شرکت مدیریت شبکه یک‌طرفه است که اگر هم قرار است سرمایه‌گذاری برای ورود به عرصه سرمایه‌گذاری در تولید برق اقدام کند، این در واقع قرارداد خرید تضمینی است که چنین سیگنالی را ارسال می‌کند و نه بازار برق؛ پس وقتی چنین کارکردی ندارد، بی‌معنی است. در دنیا این اتفاق می‌افتد؛ یعنی خروجی بازار یک نرخ رقابتی است و بر اساس شرایط مختلفی که به وجود می‌آید می‌تواند سرمایه‌گذاران را برای مناسب بودن یا مناسب نبودن سرمایه‌گذاری در هر حوزه‌ای آگاه کند. در کشور ما چنین کارکردی برای بازار برق نمی‌بینم. بدتر از روش برخورد با نرخ‌ها روش برخورد سلیقه‌ای است که هر مقامی هر طور و هر زمانی که دلش می‌خواهد بدون مشخص کردن مبانی اقتصادی نرخ اعلام کند و طبیعتاً ورود به چنین بازاری اصلاً قابل اعتماد نیست و ریسک ورود به این بازار خیلی بالاست.

وی در پاسخ به این سوال که آیا با رویه و سیاستگذارهای کنونی، امکان انتقال صحیح معاملات از بازار برق به بورس انرژی، چنان که مسئولان مدعی آن هستند، فراهم خواهد شد یا خیر، اظهار داشت: با این که مسئولان دولتی صنعت برق این روند را به عنوان یک فرایند طبیعی انتقال معاملات از بازار به بورس می‌دانند، ما آن را طبیعی نمی‌دانیم بلکه نامش را دستوری می‌گذاریم. چرا که برای نیل به صرفاً چنین نتیجه‌ای می‌توانستند کار را راحت‌تر و با یک اطلاعیه کل رقابت‌ها را در بازار برق کنسل کنند تا خرید را با یک نرخ دستوری انجام دهند. نهایتاً هم با «دستور» می‌توانند همه معاملات را به بورس انتقال دهند و بازار برق را هم تعطیل کنند! اگر منظور یک انتقال طبیعی است باید دو بازار یعنی بازارهای موازی در دسترس همه بازیگران بازار باشد و هر کدام بر اساس طبیعت خود انتخاب کنند که چه بخشی از معاملاتشان را در کجا انجام دهند. سرکوب قیمت‌ها در بازار با تعیین قوانین یک‌طرفه، تعیین شرایط تبعیض‌آمیز در قرارداد خرید برق از جمله عدم پردات خسارت تأخیر به فروشندگان، دستکاری در بورس و قرار دادن یک سری الزامات در آن، مانند آنچه با مصوبه ۳۴۸ هیأت تنظیم بازار برق صورت گرفت و نیروگاه‌ها را ملزم به عرضه درصدی فزاینده از برق تولیدی در بورس کرده‌اند، به طوری که در صورت عدم اقدام در این باره به عنوان تبیه بهای آمادگی به ان‌ها پرداخت نمی‌شود، در حالی که چنین برخوردی به نظر می‌رسد با «قانون تسهیل رقابت و منع انحصار» مطابقت ندارد.

نرخ‌های بورس از روی قیمت‌های بازار برق تعیین می‌شود

نیکوسپهر ادامه داد: نرخ‌های بازارها با نسبتی به همدیگر مرتبطند و نمی‌توان گفت بازار بورس و بازار برق به هم ارتباطی ندارند؛ کما این که همین الان متوجه می‌شوید نرخ‌های بورس با نسبتی از روی قیمت‌های بازار تعیین می‌شود و تا حد خوبی می‌توان این ارتباط را دید. اگر قرار باشد این ارتباط خارج از رابطه معقولش شکل بگیرد، عملاً آربیتراژ (بهره‌گرفتن از تفاوت قیمت بین دو یا چند بازار برای کسب سود) است و امکان دارد افرادی بتوانند از این موضوع سوءاستفاده کنند. این که به صورت دستی و با اعمال نظر شخصی مناسبات یک بازار با رفتارهایی بر خلاف قواعد بازار و رقابت سرکوب شود، بعید می‌دانم به بازار دیگری کمک کند، در واقع با چنین رویه‌ای هم آن بازار و هم بازار دوم خراب می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.