“میزان انگیزه یک کارمند نتیجه مجموع تعاملاتی است که با مدیر خود دارد.”
آموزش فارکس، منابع رایگان و تخصصی
یادگیری فارکس، فرآیند راحتی نیست و پر از چالش است. اما وقتی آموزش فارکس منجر به درآمد دلاری می شود،متوجه خواهید شد که ارزش این همه وقت صرف کردن و انرژی گذاشتن را دارد. در این صفحه ابتدا توضیح می دهیم که چرا باید فارکس یاد بگیریم، و سپس منابع آموزشی رایگان فارکس در اختیارتان قرار می دهیم.
آموزش فارکس از صفر
قسمت اول (۲۲ دقیقه)
فارکس چیست؟
در ابتدایی ترین مفهوم آن، بازار فارکس قرن هاست که وجود داشته است. مردم همیشه برای خرید کالاها و خدمات، کالاها و ارزها را مبادله کرده اند. با این حال، بازار فارکس، همانطور که امروز آن را درک می کنیم، یک اختراع نسبتا مدرن است.
بازار جهانی از فارکس، ارزهای دیجیتال و بازار کالا تشکیل شده است، بازار فارکس بزرگترین بازار مالی جهان و بازار داد و ستد پول خارجی است.
همچنین FOREX مخفف Foreign Exchange می باشد و بازاری است که ارزهای مختلف کشورها خرید و فروش می شود.
حجم پولی که در بازار فارکس معامله می شود در هیچ بازار دیگری وجود ندارد!
بازار فارکس جایی است که ارزها بر اساس قیمت معاملاتی آنها خرید و فروش می شوند. این قیمت بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می شودو بر اساس عوامل متعددی از جمله نرخ بهره فعلی، عملکرد اقتصادی، احساسات نسبت به موقعیتهای سیاسی جاری (چه در سطح محلی و چه در سطح بینالمللی) و درک عملکرد آینده یک ارز در برابر ارز دیگر محاسبه میشود.
بازار فارکس از نقدپذیرترین بازارهای جهان می باشد. از این رو، نسبت به سایر بازارها، مانند املاک و مستغلات، نوسانات کمتری دارند. نوسانات یک ارز خاص تابع عوامل متعددی مانند سیاست و اقتصاد کشور آن است. بنابراین، رویدادهایی مانند بیثباتی اقتصادی به شکل پیشفرض پرداخت یا عدم تعادل در روابط تجاری با ارز دیگر میتواند منجر به نوسانات قابل توجهی شود.
چرا در فارکس معامله کنم؟
بازار فارکس ، دارای جذابیت های بسیاری است که معیار توانمندی معاملهگر موفق دلیل می شود ما به این بازار ورود کنیم و درآمد دلاری خود را داشته باشیم. ۳ مورد از دلایلی که اثبات می کند باید فارکس یاد بگیریم:
دلیل اول: ۵ روز در هفته و بصورت ۲۴ ساعته باز است و در هر ساعت از شبانه روز می توانید درآمد داشته باشید!
دلیل دوم: حداقل سرمایه ای که برای ورود نیاز دارید، ۱۰۰ دلار است(۲/۵۰۰/۰۰۰ تومان در زمان نگارش این مطلب).
دلیل سوم: هیچگونه محدودیت سنی، یا تحصیلی برای کار کردن در فارکس وجود ندارد!
چگونه به یک معامله گر موفق در فارکس تبدیل شویم؟
هنگام شروع معامله، مهم است که بدانید می خواهید از آن به چه چیزی برسید و موفقیت را چگونه تعریف می کنید .
- برای خود یک هدف واقع بینانه و قابل سنجش تعیین کنید. این می تواند چیزی در راستای دستیابی به بازده سالانه ۲۰ درصدی سرمایه گذاری شما یا رسیدن به مجموع ۱۰۰ پیپ در ماه باشد.
- هدف شما نیز باید به راحتی قابل اندازه گیری باشد.
- هدفی را تعیین کنید که در یک بازه زمانی طولانی قابل دستیابی باشد. توصیه می شود به جای یک هدف ماهانه، یک هدف سالانه برای دستیابی تعیین کنید.
آموزش بورس جهانی
براساس معیار توانمندی معاملهگر موفق نظرسنجی های انجام شده بازار بورس جهانی یا بازار فارکس،بزرگترین بازار مالی در جهان است.
دلایلی وجود دارد که بازار فارکس را تبدیل به بزرگترین بازار مالی جهان کرده و این قدرت را به همه ی افراد از بانک های مرکزی تا سرمایه گذاران خرد می دهد که بتوانندبه صورت بالقوه سود حاصل از نوسانات ارزی را در بازار بورس جهانی بگیرند.
بازار بورس جهانی بازاری ۲۴ ساعته و پنج روز در هفته باز است و ارزها در سراسر جهان در مراکز مالی مهم فرانکفورت، هنگ کنگ، لندن، نیویورک، پاریس، سنگاپور، سیدنی، توکیو و زوریخ در سراسر جهان معامله می شوند.
این به این معنی است که تقریبا در هر منطقه زمانی وقتی روز معاملاتی ایالات متحده به پایان می رسد، بازار فارکس دوباره در توکیو و هنگ کنگ آغاز می شود. به این ترتیب، بازار فارکس میتواند در هر زمان بسیار فعال باشد و قیمتها دائما در حال تغییر باشند.
چه چیزی باعث حرکت قیمت ارز می شود؟
جفت های فارکس به دلیل طیف گسترده ای از عوامل، دائماً در قیمت در نوسان هستند. این یکی از دلایل اصلی محبوبیت ارز خارجی در بین معامله گران است.
با این حال، برای درک فارکس، باید دقیقاً بدانید که چه چیزی ممکن است باعث شروع یک روند جدید در بازارهای انتخابی شما شود.
مهم ترین محرک های نوسانات بازار فارکس عبارتند از:
کارگزار فارکس چیست؟
یک کارگزار فارکس به عنوان یک واسطه بین شما و سیستم بین بانکی کار می کند. اگر نمی دانید سیستم بین بانکی چیست، اصطلاحی است که به شبکه هایی از بانک ها اطلاق می شود که با یکدیگر تجارت می کنند.
معمولاً یک کارگزار فارکس قیمتی را از بانکهایی که خطوط اعتباری و دسترسی به نقدینگی فارکس دارند به شما پیشنهاد میدهد. بسیاری از کارگزاران فارکس از چندین بانک برای قیمت گذاری استفاده می کنند و بهترین بانک موجود را به شما ارائه می دهند.
حساب معاملاتی فارکس چیزی شبیه به یک حساب بانکی است که در آن می توانید ارزها را خریداری کرده و آنها را نگه دارید. ارزها به طور خاص به صورت جفت خریداری می شوند. اگر یورو/دلار آمریکا را بخرید، انتظار دارید ارزش دلار آمریکا در طول زمان به ازای هر یورو کمتر شود. یورو باید به دلار ارزش بیشتری پیدا کند تا بتوانید سود کنید.
یک کارگزاری فارکس راهی را به شما پیشنهاد میکند که با شبکه بانکی ترکیب شوید و یک جفت ارز را به روشی آسان خریداری کنید. قبل از اینکه کارگزاران فارکس وجود داشته باشند، افرادی که مایل به معامله کردن ارز خارجی بودند، برای خرید ارزهای خارجی نیاز به داشتن مقدار زیادی پول و ارتباط ویژه با بانک داشتند.
آموزش افتتاح حساب در فارکس
برای افتتاح حساب و شروع به کار در بازار فارکس، کافی است در یکی از بروکر(کارگزاری)هایی که با ایرانیان کار می کند، ثبت نام کنید.
هیچ شخص یا موسسه ای نمی تواند مستقیماً یک بروکر را کاملاً تأیید یا رد کند.
ما در آکادمی چرتکه ۳ سال است که با بروکر آمارکت و ویندزور کار می کنیم و تا به حال مشکلی از هر نظر نداشته ایم.
آکادمی چرتکه هیچ بروکری را رد یا تایید نمی کند، اما براساس تجربه کاری با دو بروکر ویندزور و آمارکت،تاکنون مشکلی پیش نیامده است اگر سوالی دارید به شماره ی واتسپ آکادمی(۰۹۹۰۶۲۶۰۳۶۷)پیام دهید.
برای ثبت نام در بروکر Amarkets می توانید همین الان فیلترشکن خود را روشن کنید و از طریق لینک زیر ثبت نام خود را انجام دهید.
می توانید از هر فیلترشکن رایگانی استفاده فرمایید و نیاز به فیلترشکن با ip ثابت ندارید
کسب مهارت راه رسیدن به موفقیت در معامله گری
در این مقاله به اهمیت کسب مهارت های مختلف در دنیای معامله گری میپردازیم .
کسب مهارت راه رسیدن به موفقیت در معامله گری
اهمیت کسب مهارت بر کسی پوشیده نیست.
همه ما در بره های مختلف زندگی بر حسب علاقه یا اجبار، برای افزایش کسب مهارت خود در زمینه های مختلف اقدام کرده ایم .
از آنجایی که مهارت زیر مجموعه های زیادی را شامل میشود و تعریف گسترده ای دارد .
نمی توان آن را در یک جمله به صورت جامع و کامل توضیح داد.
اما اگر بخواهیم به صورت مختصر و مفید مهارت را تعریف کنیم میتوان گفت مهارت ، ترکیبی از تجربه ، آموزش رسمی و غیر رسمی است که میتواند فرد را در زمینه های مختلف توانمد کرده و او را برای زندگی بهتر آماده کند .
مهارت در دیکشنری Merriam-webster به عبارت زیر تعریف شده است :
- توانایی استفاده موثر از دانش خود در انجام دادن کارها
- توانایی و چیره دستی در اجرای فعالیتهای بدنی یادگرفته شده
- یک قدرت آموخته شده برای انجام دادن کاری به صورت شایسته و قابل توجه (یک استعداد یا توانایی توسعه )
بنابراین داشتن مهارت برای موفق شدن در هر زمینه ای نیاز خیلی آشکاری است .
با این وجود تعداد زیادی روش برای رشد و توسعه سطح مهارت ها وجود دارد که ساز و کار همه آنها یکسان نیست .
برای روشن کردن منظور ، این فرمول رو برای مهارت در نظر بگیرید:
مطمئنا این تنهار نمونه راه و روشد برای رشد دادن سطح مهارت ها نیست ، اما وقتی مهارتها رو از دیدگاه معامله گری بررسی میکنیم ، بسیار کارآمد است.
بیایید از اول شروع کنیم :
SK به معنی دانش تخصصی است
دانش تخصصی با درسهای پایه ای آموخته شده شروع میشود.
کاری که یک استراتژی و دانش معتبر و تخصصی برای شما انجام میدهد این است
که در صورت استفاده مداوم از آنها به نتایج مثبتی در معاملات خود دست یابیم .
دانش تخصصی در ادامه راه با چهار فعالیت دیگر پیگیری میشود .
که داخل پرانتژ قرار گرفتند اولین مرحله P است که مخفف کلمه ی protocol است .
پروتکل دارای تعاریف متعددی در رشته ها و زمینه های مختلف مانند سیاست پزشکس و علوم است .
تعریفی که من برای معامله گران و در زمینه معامله گری در نظر دارم این است که :
مجموعه از مراحل با ترتیب خاص، جهت رسیدن به یک هدف .
این مورد به بررسی فرآیندهای معاملاتی که به عنوان یک استراتژی برتر موجب ایجاد تفاوت هایی در عملکرد شما میشود مربوط میشود .
مراحل ذکر شده در اینجا مراحلی است که به محاسبه عملکرد معاملاتی و بررسی اهداف در مسیر یاد شده میپردازد.
و شامل دسته بندیی مانند ستاپهایی معاملاتی فعالیت ها آموزشها و تمارینی است که شما را به عملکردی که به آن هستید زندگی میکند .
در ادامه موردی که به پروتکل یا گامهای شما در مسیر هدف اضافه میشود ER است که مخفف Effective Routines است .
همانطور که بیشتر مربیان و آکادمی های آموزش معامله گری اشاره میکنند. داشتن یک روتین برای فرآیند معامله گری امری بسیار حیاتی است .
در اینجا ما میخواهیم گامی فراتر بگذاریم ، و مشخص کنیم که معامله گر برای مدیریت فعالیتها و توانمندی لازم در همه موقعیتهای احتمالی باید چکار کند.
و البته این مورد با توانایی معامله گر در نوشتن برنام ی معاملاتی و اجرای آن رابطی تنگاتنگی دارد .
روتین بودن فعالیتهای مربوط به مسیر معامله گری باعث اشتیاق در معامله گران میشود ،
و آنها با انجام دادن روتین های خود پیشرفت و اثرگذاری خود را مشاهده میکنند که بسیار مهم است .
در این مرحله هدف پردازش اطلاعات و آموخته هاست ، معامله گران میخواهند اطمینان حاصل کنند که معاملات آنها از قوانین و آموزشهایشان پیروی میکند .
همچنین برنامه های معمول یک معامله گر باید برای توانمند سازی رفتارها و ایجاد عادات مثبت طراحی شده باشد ،
و با شخصیت معامله گر سازگار باشد و به معامله گران این اطمینان را بدهد که در مسیر خود ثابت قدم باشند
(نکات و راهکارهای لازم برای ساختن برنام ی معاملاتی در آموزشهای مدیریت ذهن و آمادگی برای معامله گری آقای کاپری به صورت تخصصی و ملموس تشریح شده است )
جزئیات غالبا کوچک که در برنامه معاملاتی قرار میگیرد،
هنگامیکه نه فقط برای تمرکز برای موارد مهم در مسیر معامله گری ،
بلکه برای ارتقا کلی جنبه های مختلف روانی و جسمی در معامله گر استفاده میشوند ، بهترین نتیجه ممکن را دارند .
معامله گرانی که در تکاپو هستند اما صرفا به سود فکر میکنند به جای اینکه چگونه میتوانند به سوددهی برسند
معامله گران هدفمندی نیستند و احتمالا هم نتیجه دلخواه خود را نمیگیرند
عادات پایداری که با روتین های موثر، تقویت میشوند .
فایده های بسیار زیادی در مسیر خواهند داشت ، و به معامله گر کمک میکنند تا با موفقیت مشکلات را از سر راه خود بردارد.
قدم بعدی در فرمول ما قرار میگیرد FL یا حلقه های باز خودرد است .
حلقه ی باز خورد ابزاری برای ارزیابی روند عملکرد در فرآند آموزش معامله گری و سنجش میزان موفقیت در اجرای برنامه ی معاملاتی است .
در اینجا فیدبک از اطلاعاتی که به صورت بلقوه مفید است فراتر میرود و به شکل فرایندی تعریف میشود که رفتار یاد گیرنده را تغییر میدهد .
بود و مولی فیدبک را اینطور تعریف میکنند :
فرآیندی که در آن یادگیرندگان اطلاعاتی راجع به کار خودشان و شباهت ها بین استاندارهای مرتبط با آن کار و کیفیت کار خودشان دریافت میکنند و عملکردشان را بهبود میدهند .
در این مرحله از فرآند ایجاد مهارت ، با استفاده از قدرت درون گری و سنجش و بازخورد گرفتن از فعالیت ها
، میتوان عملکردی بهینه در معاملات خود شخصی سازی کرد .
ارزیابی عملکرد ، فرآیندی است که در جریان آن با ایجاد شاخصهایی میزان دستیابی سیستم را به خروجیهای مورد انتظار میسنجد
و فرآیند تصمیم گیری را پشتیبانی میکند .
نظارت مستمر ، معیار محور و علمی بر عملکرد خود در فرآیند یادگیری در همه سطوح مبتنی بر الگوها و استاندارهای تعریف شده ،
یکی از علل پیشرفت در ساخت مهارت های معامله گری است .
معامله گران با استفاده از این مرحله به خودآگاهی بالایی دست میابند و از ایجاد عادات نامناسب و نهادینه شدن آموزشهای غلط جلوگیری میکنند ،
در نتیجه انعطاف پذیرتر میشوند و توانایی انها برای ساخت مهارتهای موثر افزایش می یابد .
ردیابی و ارزیابی معاملات ، فراهم کردن اطلاعات و نتایج معاملاتی در زمان های مشخص و مرور منظم این نتایج بینش بیشتر و بیشتری در مورد
چگونگی هر معامله و همچنین تغییراتی که باید ایجاد شود به معامله گر میدهد .
این نتایج و اطلاعات دقیق میتواند معامله گران را به مرور به خودشناسی و مهارتهای ثابت و در نتیجه موفقیت برساند .
آخرین مورد در فرمول مذکور HH یا ساختن عادت است .
عادت به صورت کلی به معنای تکرار یک فعالت و یا یک رفتار به صورت منظم است .
همه ما حاصل مجموعه ای از عادت ها هستیم . بیش از 45 درصد رفتارهای ما از عادت های دیرینه ریشه میگیرد و بدون عادتها قادر به انجام هیچ کاری نیستیم .
پس از بیدار شدن چه کاری باید انجام دهیم ؟ قبل از خوابیدن چه اقداماتی را به انجام رسانده ایم ؟
در مواجهه با استرس چه رفتاری از خود نشان میدهیم ؟ اهمیت عادت های را در تمام برهه های زندگی روزمره به وضوح میبینیم .
هچنین عادت ها بهره وری ما را افزایش میدهند .
پردازش تمام اطلاعات ، کار بسیار زمانبر و خسته کننده ای برای مغز است .
در واقع از هر 11000 سیگنال ارسالی به مغز تنها 40 مورد پردازش میشود و سیگنالهای باقی مانده بدون پردازش و بر اساس عادت انجام میشود .
و عادتها در معامله گری شاید بیشتر از دیگر حرفه ها و زمینه های زندگی تاثیر گذار باشد .
اهمیتت عادتها با تاثیر آنها مشخص میشود اما همه عادتها خوب نیستند . در واقع مغز تفاوتی بین عادتهای خوب و بد قائل نمیشود .
بلکه با توجه به جهت گیری ما نسبت به آن عادت ، شروع به پردازش میکند .
موفقیت در زیمنه مثبت یا منفی برای مغز مفهومی ندارد .
برای مثال مغز ما اهمیت نمیدهد فعالیتی که انجام میدهیم به حرفه معامله گری ما ضربه میزند یا آن را رشد میدهد ، مغز الگوها را شناسایی میکند .
این الگوها خواه مثبت خواه منفی به بهترین شکل اجرا میشوند و سبک زندگی شما بر همین اساس ساخته میشوند .
در فرآیند عادت کردن به روتینهایی که در قسمت دوم فرمول بررسی شد ، از کارهای کوچک شروع کنید .
این تغییرات کوچک ممکن است بی اهمیت به نظر برسند اما اثر مهمی بر موفقیت طولانی مدت دارند .
این کارها چندان محدود کننده و بازدارنده نیستند و هر بار موفق به یکی از این تغییرات کوچک بشوید
از کل جریان احساس خرسندی میکنید و این حس ، انگیزه شما را در رسیدن به هدف ها تقویت میکند .
و هر چه به عنوان معامله گر روتین های موثر خود را تکرار کنید فیولوژی تان با آن کار سازگاری بیشتری پیدا میکند
و دنبال کردن آن فعالیت آسانتر و آسانتر میشود تا حدی که در ناخداگاه تان جای میگرد .
باور غلطی که در مورد عادات وجود دارد در مورد زمان شکل گیری یک عادت است .
این باور میگوید 21 روز طول میکشد تا عادتی را تغییر داد ، تحقیقات نشان میدهد که بسته به پیچیدگی عادت های بین 66 تا 122 روز طول میکشد
تا عادتی تاز شکل بگیرد یا عادتی را ترک کنیم .
موفقیت در تغییر عادت نه در هدف که در مسیر تعیین میشود .
آنچه هر روز برای رسیدن به هدف خود انجام میدهید اهیمیت دارد . راز آن مدادومت است
خبر خوب اینکه با گذشت زمان کار آسانتر میشود نه سختر
پژوهش ها نشان میدهد که وقتی عادتی شکل گرفت دیگر به طور خودکار انجام میشود و نیازی به نیروی اراده ندارید و حتی لازم نیست به آن فکر کنید .
معامله گران هر چه بیشتر طبق این گامهای گفته شده در فرمول ما فعالیت ها و آموزشهای خود را پیگیری کنند
عادتها و مارت های جدیدی را کسب میکنند که نقطه قوت مهمی در این مسیر است
هنگامیکه از این فرمول به طور مدام استفاده میکنید متوجه میشوید که گرایشتان به مهارت افزایی بیشتر و بیشتر میشود
ویژگی های مدیر مالی موفق
مدیریت کسب و کارها، به افرادی دارای مهارت کافی و با تجربه نیاز دارد. صرف این که یک شخص راهنمای خوبی باشد یا رفتار خوبی با دیگران داشته باشد، نمی تواند دلیل درستی بر مدیریت وی باشد.
یک مدیر موفق باید به برخی از مهارت ها تسلط داشته باشد و بتواند از آنها به درستی استفاده کند. در ادامه این مطلب برخی از ویژگی هایی که برای مدیریت لازم است عنوان شده است.
ویژگی های یک مدیر موفق:
ویژگی هایی وجود دارند که باعث می شوند شخص تعاملات خوبی با دیگران داشته باشد و وی را تبدیل به یک مدیر موفق کند که دیگران از پیروی کردن از او رضایت داشته باشند. در زیر به برخی از مهم ترین این مهارت ها اشاره شده است:
خود انگیزی:
توانایی انگیزه دادن به خود و سایرین، یکی از ویژگی هایی است که برای هر مدیری لازم می باشد.
صداقت:
یک مدیر با صداقت بهتر می تواند با پرسنل ارتباط بر قرار نماید، از حق کارمندانش دفاع کند، از قوانین سرپیچی نکند و به وعده های خود پایبند باشد.
قابل اعتماد:
قابل اعتماد بودن، یکی از ضروری ترین مشخصه های یک مدیر موفق است بنابراین اگر کارمندان نتوانند به مدیر خود اعتماد کنند، قدرت مدیر نادیده گرفته می شود و نمی تواند به وظایف خود به خوبی عمل کند.
دیدگاه لینوس توروالدز:
“راستش را بخواهید، این اعتماد افراد است که به شما قدرت زیادی می دهد. جلب اعتماد دیگران قدرتمندتر از تمام تکنیک های مدیریتی است.”
خوش بینی:
با توجه به نامعلوم بودن آینده و چشم به راه بودن برای اتفاقات، صاحبان کسب و کار با استرس مواجه هستند. لذا داشتن یک نگرش خوشبینانه به مدیران امکان افزایش توان و انگیزه را در پرسنل بیشتر می کند و انجام کارها را برای آنها لذت بخش می نماید.
اعتماد به نفس:
یک مدیر موفق و با تجربه تصمیمات درست و منطقی خود را بر پایه اعتماد به نفس می گیرد. این اعتماد به نفس و اخذ تصمیمات درست باعث می گردد که پرسنل وی نیز دارای اعتماد به نفس باشند و به کاری که انجام می دهند ایمان داشته باشند.
آرامش:
حفظ آرامش مدیر در رویارویی با سختی ها و مشکلات، یکی از ارکان مهم برای مدیران می باشد زیرا باعث ثبات عمل پرسنل و نیروی کار شده و از متشنج شدن شرایط و جو جلوگیری می کند.
انعطاف پذیری:
در برخی مواقع لازم است که در مورد تصمیمات گرفته شده و یا روند سازمان، تجدید نظر انجام شود. اگر مدیر سازمانی از قدرت انعطاف پذیری محروم باشد، باعث می شود که با پیش بردن روند های اشتباه یا ناقص، ضرر های جبران ناپذیری به سازمان وارد گردد و باعث شکست مدیر گردد.
دانش صنعت:
داشتن هوش تجاری یا کسب و کار یکی از ارکان مهم برای یک مدیر موفق می باشد. با این که نیاز نیست میزان هوش یک مدیر در حد هوش یک معامله گر حرفه ای باشد، اما آشنایی با اصول و روال کسب و کار و همچنین آگاهی داشتن از صنعت مورد نظر و درک آن صنعت برای موفقیت در نحوه مدیریت وی مهم و ضروری به شمار می رود.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله مدیر مالی و مدیر اجرایی را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.
آشنایی با زمان واگذاری:
یک مدیر موفق می داند که انجام برخی از کار ها را باید به دیگران واگذار نماید تا بتواند سایر وظایف خود را انجام دهد و با کمبود زمان و انرژی مواجه نشود. برای واگذار کردن این وظایف، لازم است شخصی انتخاب گردد که در این زمینه مهارت و تجربه لازم را داشته باشد تا بتواند از پس آن به خوبی بر آید.
دیدگاه تئودور روزولت در این باره:
“مدیران موفق کسانی هستند که از درک کافی برخوردارند و می دانند چه کسانی را برای انجام خواسته هایشان انتخاب کنند، همچنین از خویشتن داری کافی برخودارند و در کاری که به دیگری واگذار کرده اند، دخالت نمی کنند.”
رویکرد سازمانی:
برای موفقیت در مدیریت، لازم است مدیر مربوطه رویکرد سازمانی را به خوبی بشناسد و از آن برای پیشبرد اهداف سازمان استفاده نماید. بنابراین بایستی یک مدیر موفق توانایی انجام کارها به نحو احسن داشته باشد.
- بررسی روند پیشرفت پروژه ها
- تحت نظر داشتن کارمندان و انجام وظایفشان
- رسیدگی به تمام امور مربوط به کسب و کار
مدیریت مقدماتی مالی:
مسائل مالی در هر سازمانی بسیار مهم و لازم توجه می باشد که یک مدیر موفق ملزم است که حداقل با مقدمات آن آشنایی داشته باشد و بتواند مدیرت مالی پروژه ها را به درستی انجام دهد.
سلسله مراتب کاری:
برای هر کسب و کار سلسله مراتبی وجود دارد که باید از آنها پیروی گردد. مدیر خوب به مدیری گفته می شود که این سلسله مراتب را شناسایی نموده و با درک آنها بتواند مراحل را برنامه ریزی و ابلاغ نماید.
مفاهیم حقوقی:
یکی از ارکان مهم و مورد توجه در کسب و کارها، آشنایی با مسائل حقوقی مورد نیاز کسب و کار می باشد که یک مدیر موفق باید به آنها آشنایی داشته باشد. برخی از این مسائل در زیر ذکر شده اند:
-
و اخراج
- مفاهیم حقوقی آزار و اذیت جنسی در محیط کار
- محرمانه بودن اطلاعات
- سایر مسائل مربوط به حیطه کاری مورد نظر
ارتباطات نوشتاری:
نحوه نگارش و املای افراد باعث ایجاد تمایز می شود و این موضوع باعث می گردد که اشخاص بتوانند با دیگران ارتباط درستی برقرار نمایند. استفاده از علائم نگارشی و دستوری به صورت حرفه ای باعث تمایز مدیران با سایرین می شود. نحوه ارتباط نگارشی می تواند به صورت های زیر انجام گردد.
- ارسال ایمیل
- پیام رسان های جمعی
- ارسال نامه و درخواست
- و سایر راه های ارتباطی با دیگران
دیدگاه باب نلسون در این باره:
“میزان انگیزه یک کارمند نتیجه مجموع تعاملاتی است که با مدیر خود دارد.”
سخنرانی:
سخنرانی شامل مواردی همچون اعلام خبرها به صورت رسمی، بیان ایده ها و برنامه های سازمان و سایر صحبت های جمعی می شود که توانایی انجام آن، یکی از ویژگی های مهم برای یک مدیر موفق به شمار می رود.
موسسه مشاوران پیشنهاد مطالعه مقاله مهارت های حسابدار موفق را به شما عزیزان می دهد.
بازخورد سازنده:
بازخوردهای سازنده و اعلام آنها به دیگران، یکی دیگر از ویژگی های مهم مدیران موفق به شمار می رود که وینستون چرچیل در این رابطه می گوید:
“بازخورد شاید خوشایند نباشد، اما ضروری است. عملکرد بازخورد مانند احساس درد در بدن انسان است و توجه ما را به محل درد معطوف می کند.”
گوش دادن فعال:
شنونده خوب بودن یکی از ارکان بسیار ضروری است که یک مدیر موفق با داشتن این هنر می تواند اعتماد و رضایت کارمندان خود را جلب نماید و در موفقیت خود و سازمان گام موثری بردارد.
قاطعیت:
قاطع بودن در اجرای دستور العمل ها و کارهایی که معیار توانمندی معاملهگر موفق باید انجام شوند، لازمه اجرای هر کاری است. لی آیاکوکا می گوید:
“اگر بخواهم در یک کلمه، ویژگی های یک مدیر موفق را خلاصه کنم، می گویم: قاطعیت.”
خدمات مشتری:
هر کسب و کاری، دارای مشتریان مخصوصی می باشد که سازمان ها باید برای ارائه خدمات خود به آنها، این ویژگی ها را ر نظر بگیرند. یکی از این ویژگی ها، ایجاد ارتباط درست با مشتریان می باشد.
قدرت کار تیمی:
تحقیقات ثابت کرده اند که امروزه کار تیمی بسیار بهتر از کار های انفرادی پیش می رود. یک مدیر موفق باید بتواند در یک تیم عضو شود و به خوبی از عهده وظایف خود برآید.
احترام:
با توجه به این امر که احترام یک رفتار متقابل می باشد، اگر یک مدیر انتظار رفتار محترمانه از دیگران دارد، باید خود نیز به دیگران احترام بگذارد و به خوبی رفتار کند.
همکاری:
همکاری با پرسنل سازمان و ادغام ایده های آنها با یکدیگر، لازمه اجرا و پیش بردن کار ها و اهداف هر سازمان می باشد که در این خصوص بایستی مدیر سازمان، جو همکاری را به درستی مدیریت نماید.
ارزش قائل شدن برای دیگران:
اگر کارمندان سازمان، احساس با ارزش بودن کنند، وظایف خود را به خوبی انجام می دهند و نسبت به سازمان وفادار خواهند بود. مدیر موفق به کسی می گویند که به اعمال کارمندان خود مهر تایید می زند و باعث می گردد نیروی کار، احساس مفید بودن داشته باشند.
ویژگی های مهم مدیر مالی موفق:
می توان گفت که یک مدیر مالی موفق با داشتن برنامه هایی نظیر موارد زیر، می تواند موفقیت های بسیاری را کسب کند.
- داشتن طرح عملیاتی
- پس انداز کردن ده درصد از درآمد
- به حداقل رساندن بدهی
- تعیین اهداف مالی بلند مدت و کوتاه مدت
- داشتن استراتژی در خرج کردن
- آگاهی از تمام هزینه ها
- توصیه گرفتن از متخصصین مدیریت مالی
- در تعامل بودن با مدیران مالی موفق
- یادگیری مداوم استراتژی های مالی جدید
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله استاندارد سازی را به شما پیشنهاد می کنیم.
۲۵ ویژگی شخصیتی و کاری مدیران موفق
آیا بهخوبی با دیگران کار میکنید و راهنمای خوبی هستید؟ این دو ویژگی شاید از شما یک مدیر خوب بسازد، اما برای اینکه عنوان مدیر موفق به شما اطلاق شود، باید از ویژگیهای دیگری نیز برخوردار باشید. در تعیین اینکه آیا شما مدیر موفقی خواهید شد یا نه، عواملی نقش دارند. خبر خوب این است که ویژگیهای یک مدیر موفق، لزوما نباید ذاتی باشند و بهصورت اکتسابی نیز میتوان آنها را بهدست آورد. اگر در فکرِ مدیریت هستید، این ۲۵ ویژگیِ مدیران موفق را بهخاطر داشته باشید.
ویژگیهای شخصی
برخورداری از ویژگیهای شخصی به بهتر شدنِ شما و تعاملاتتان با دیگران کمک میکند و از شما مدیر موفقی میسازد که دیگران برای آن احترام قائلند و از پیروی کردن از او احساس رضایت میکنند.
۱. خودانگیزی
اگر مدیر از خودانگیزی برخوردار نباشد، نمیتواند به دیگران انگیزه بدهد. خودانگیزی یا به عبارتی، تواناییِ انگیزه دادن به خود و پذیرفتن وظایف، از ویژگیهای شخصی یک مدیر موفق است.
۲. صداقت
کارمندان به مدیر موفق اعتماد میکنند، چون به صداقت او ایمان دارند. یک مدیر موفق از حق کارمندانش دفاع میکند، از قوانین سرپیچی نمیکند، به گفتههایش پایبند است و صداقت توشهی راه اوست.
۳. قابلیت اعتماد
یک مدیر موفق باید قابلاعتماد باشد و رؤسا و زیردستانش بتوانند روی او حساب باز کنند.
«راستش را بخواهید، این اعتماد افراد است که به شما قدرت زیادی میدهد. جلب اعتماد دیگران قدرتمندتر از تمام تکنیکهای مدیریتی است.»
۴. خوش بینی
آیا شما با امید، چشمبهراه آینده هستید؟ نگرش خوشبینانهی یک مدیر، روحیهی کارمندانش را بالا میبرد، الهامبخش آنهاست و باعث میشود از کاری که انجام میدهند، لذت ببرند.
۵. اعتماد به نفس
شما باید بتوانید تصمیماتتان را با اعتمادبهنفس بگیرید و به دیگران نشان بدهید که قادر به تصمیمگیریهای درست هستید. اعتمادبهنفس شما به نفع اطرافیانتان است و ناخودآگاه به آنها منتقل میشود.
۶. آرامش
یک مدیر موفق در مواجهه با سختیها ناامید نمیشود و تواناییِ آرام ماندن در شرایط بحرانی و انجام اقدامات لازم از خصوصیات چنین فردی است.
۷. انعطافپذیری
میزان خاصی از انعطافپذیری برای انطباق با موقعیتهای مختلف، لازمهی مقام مدیریت است.
ویژگیهای کاری
برای یک مدیر موفق، داشتن هوش کسبوکار مهم است. با اینکه نیاز نیست میزان هوش یک مدیر در حدِ هوش یک معاملهگر حرفهای باشد، اما آشنایی با اصول و روال اساسی کسبوکار برای او مفید خواهد بود.
۸. دانش صنعت
شما از صنعتی که در آن مشغول بهکار هستید، چقدر آگاهی دارید؟ برای اینکه بتوانید پاسخگوی پرسشها باشید و کارهایتان را بهنحو مؤثری انجام بدهید، باید از دانش صنعت برخوردار باشید. شاید کارگران نیازی به دانش صنعت نداشته باشند، اما یک مدیر موفق، تاحدودی از این دانش برخوردار است.
۹. آشنایی با زمان واگذاری
یک مدیر موفق میداند که میتواند برخی از وظایفش را به دیگران واگذار کند، همچنین میداند چه کسانی آن وظایف را با موفقیت انجام میدهند و در این راه از کمک گرفتن از این افراد، دریغ نمیکند.
«مدیران موفق کسانی هستند که از درک کافی برخوردارند و میدانند چه کسانی را برای انجام خواستههایشان انتخاب کنند، همچنین از خویشتنداری کافی برخودارند و در کاری که به دیگری واگذار کردهاند، دخالت نمیکنند.»
۱۰. رویکرد سازمانی
برای اینکه مدیر موفقی باشید باید رویکرد سازمانی را سر لوحهی کارتان قرار بدهید. روند پیشرفت پروژهها، کارمندان و وظایفشان را پیگیری کنید تا در جریان اموری قرار بگیرید که باید در کسبوکارتان به آنها رسیدگی شود.
۱۱. مدیریت مقدماتی مالی
با مفاهیم مقدماتی مالی آشنایی داشته باشید تا بدانید چگونه مسائل مالی مربوط به پروژهها را مدیریت کنید.
۱۲. سلسله مراتبِ کاری
شما باید سلسله مراتب کارتان را بشناسید و از آن پیروی کنید. حتما وظایفتان را درک کنید و بدانید گزارش کارتان را باید به چه کسی بدهید. همچنین باید از نحوهی تأثیر سازمان بر زیردستان خود آگاهی داشته باشید.
۱۳. مفاهیم حقوقی
نیاز نیست کارشناس مسائل حقوقی باشید، اما باید مفاهیم حقوقی در حیطههای آزار و اذیت جنسی، روشهای صحیح استخدام و اخراج، محرمانه بودن و مسائل دیگر را درک کنید.
ویژگیهای ارتباطی
یک مدیر موفق باید بتواند بهنحو مؤثری ارتباط برقرار کند. شاید از ویژگیهای مختلفی که به ارتباطات مربوط میشوند، تعجب کنید. حتما توانایی خود را برای برقراری ارتباط تقویت کنید. اگر میخواهید همزمان با انجام وظایف مدیریتی خود، بهخوبی با دیگران ارتباط داشته باشید، سعی کنید از ویژگیهای زیر برخوردار شوید:
۱۴. ارتباطات نوشتاری
یاد بگیرید در قالب ایمیل، یادداشت و پیام تشکر، بهنحو مؤثری با دیگران ارتباط برقرار کنید. طرزِ نگارش یک مدیر موفق باید حرفهای و بدون اشتباهات دستوری باشد.
«میزان انگیزهی یک کارمند نتیجهی مجموع تعاملاتی است که با مدیر خود دارد.»
۱۵. سخنرانی
سخنرانی کردن، اعلام رسمی خبرها و بیان دقیق ایدهها در مصاحبهها یا خطاب به کارگران از ویژگیهای یک مدیر موفق است.
۱۶: بازخورد سازنده
ارائهی بازخوردهای سازنده و مفید از دیگر ویژگیهای یک مدیر موفق است.
«بازخورد شاید خوشایند نباشد، اما ضروری است. عملکردِ بازخورد مانند احساسِ درد در بدن انسان است و توجه ما را به محل درد معطوف میکند.»
۱۷. گوش دادن فعال
یکی از مهمترین مهارت های ارتباطی، گوش دادن است. حتما به صحبتهای کارمندان، رؤسا و مشتریان خود بهصورت فعال گوش بدهید.
۱۸. قاطعیت
هنگام دادنِ دستورالعملها، در مورد کاری که باید انجام بشود و نتیجهای که انتظار میرود، قاطعیت داشته باشید.
«اگر بخواهم در یک کلمه، ویژگیهای یک مدیر موفق را خلاصه کنم، میگویم: قاطعیت.»
۱۹. آمادگی برای سخنرانی
از پیش به متن سخنرانی خود فکر و آن را تهیه کنید تا سخنرانیِ روشن و دقیقی داشته باشید.
۲۰. خدمات مشتری
خدمات مشتری یک ویژگیِ رابطهای است. اگر میخواهید مدیر موفقی باشید، باید بتوانید با مشتریان خود رابطهی خوبی برقرار کنید. سعی کنید آنها را درک کنید و خودتان را جای آنها بگذارید.
۲۱. میانجی
آیا میدانید چگونه صلح برقرار کنید؟ معمولا یک معیار توانمندی معاملهگر موفق مدیر موفق در موقعیتهایی قرار میگیرد که بهواسطهی آنها باید میان کارمندان، میان یک کارمند و مشتری یا میان یک عضو ارشد سازمان و یک کارمند، بهعنوان میانجی عمل کند. این ویژگی را در خودتان تقویت کنید و تکنیکهای حل اختلاف را یاد بگیرید تا مدیر موفقی باشید.
۲۲. عضو تیم
آیا شما عضوی از یک تیم هستید؟ اگر میخواهید مدیر موفقی باشید، باید بتوانید به عنوان عضوی از یک تیم، مایل به کار کردن با دیگران باشید و به وظایفتان عمل کنید.
۲۳. احترام
اگر میخواهید به عنوان مدیر، شما را محترم بشمارند، باید با دیگران محترمانه رفتار کنید. این کار به خود شما بستگی دارد که الگوی چنین رفتاری برای دیگران باشید.
۲۴. همکاری
شما باید بتوانید با تیم خود همکاری داشته باشید و بدانید ایدهها و شخصیتها را چگونه با هم ادغام کنید.معیار توانمندی معاملهگر موفق
۲۵. ارزش قائل شدن برای دیگران
یک مدیر موفق کاری میکند که کارمندانش احساس باارزشبودن کنند. کارمندان احتیاج دارند از سوی مدیر به کمکهایشان مهر تأیید زده شود تا احساس کنند وجودشان برای سازمان مفید است.
معاملات رنج در بازارهای مالی
اگر شما نیز یک معامله گر ارزهای دیجیتال هستید، باید از نوسانات مداوم بازار آگاه باشید. نمودار قیمت دارایی که شاخص اصلی ارزیابی هر بازاری است، احتمالاً معیار توانمندی معاملهگر موفق در زمانهای مختلف و بر اساس رویدادهای مختلف، واکنشهای متفاوتی را نشان میدهد اما به طور کلی، بازارهای مالی به دو دسته تقسیم می شوند: بازار روند و بازار رنج (بدون روند). در بازارهای رونددار، قیمت گاهی در یک روند صعودی به سمت بالا حرکت میکند و گاهی در یک روند نزولی به کف های جدیدتر میرسد. از سوی دیگر، در یک بازار رنج، ما شاهد حرکت و نوسان در یک محدوده قیمتی خاص هستیم. همانطور که برای کسب سود در بازارهای روند صعودی و نزولی باید استراتژی خاصی را در پیش بگیریم، دانستن اینکه کدام بازارها متضرر هستند و ایجاد یک استراتژی موثر برای این شرایط بازار نیز موضوع مهمی برای افزایش سودآوری پرتفوی هر معامله گر است. در این مقاله در مورد چگونگی معاملات رنج در بازار مالی و با برخی از الگوهای مهم و تکراری این بازار آشنا می شویم. حتی به معرفی چند استراتژی در این بازار مالی می پردازیم. برای آشنایی بیشتر تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
معاملات رنج چیست؟
منظور از معاملات رنج، معاملاتی است که در آن معامله گر، نقطه اشباع فروش و اشباع خرید را شناسایی می کند. تریدرهای بازار رنج، در نواحی مقاومت یا حمایت خرید و فروش می کنند. این معاملات در هر بازه زمانی امکانپذیر است اما بهترین موقعیت برای انجام معاملات رنج، زمانی است که بازار روند مشخصی نداشته باشد. بنابراین زمانی که بازار شرایط رنج داشته باشد، استفاده از استراتژی در بازار رنج نتیجه بخش نخواهد بود.
انواع معاملات رنج
در صورتی که می خواهید به یک معامله گر توانمند در شرایط رنج بازار ارز دیجیتال و بازارهای مالی تبدیل شوید، باید اطلاعات کافی در این زمینه داشته باشید. به صورت کلی چهار نوع الگو در معاملات رنج بازار وجود دارد که شامل:
• رنج مستطیلی شکل
در شرایط محدوده مستطیلی، با حرکات جانبی قیمت بین حمایت و مقاومت مواجه هستیم. این وضعیت را می توان در شرایط مختلف بازار مشاهده کرد اما بیشتر در بازارهای رنج دنباله دارد و کانال های رنج بیشتر اتفاق می افتد. در نمودار زیر می بینید که چگونه حرکت قیمت بین خطوط مقاومت و حمایت در نوسان است و یک محدوده مستطیلی ایجاد می کند. در این حالت، معامله گر می تواند به راحتی فرصت های ورود به بازار را با استفاده از استراتژی مناسب شناسایی کند.
هنگامی که محدوده در یک بازه مستطیلی رخ می دهد، مناطق حمایت و مقاومت اغلب به وضوح قابل مشاهده هستند. همچنین، در این نوع محدوده، خطوط میانگین متحرک معمولاً صاف میشوند و نقاط سقف و کف قیمت در یک نوار افقی تشکیل میشوند. بنابراین، حتی بدون استفاده از یک شاخص خاص، می توان این نوع رنج را به راحتی تشخیص داد.
• رنج مورب
رنج مورب یکی دیگر از الگوهای رایج در بازارهای مالی و ارز دیجیتال است و در بین بسیاری از معامله گران بسیار محبوب است. در معیار توانمندی معاملهگر موفق نمودار زیر، ما با یک محدوده مورب نزولی روبرو هستیم که در آن خط روند بالا و خط روند پایین می تواند به شناسایی شکست احتمالی کمک کند.
در رنج مورب، قیمت در یک کانال روند شیب، دارد صعود و یا نزول می کند. این کانال ممکن است به دو صورت مستطیل پهن شونده و جمع شونده باشد.
• رنج ادامه دار
رنج ادامه دار، یک الگوی نموداری است که در یک روند افزایشی یا نزولی بزرگتر ظاهر می شود، معمولاً برای اصلاح بازار. الگوهای مثلث، زاویه و پرچم می توانند این نوع رنج را در یک روند صعودی یا نزولی غالب نشان دهند. در نمودار زیر الگوی مثلثی را مشاهده می کنید که در روند بزرگتری از بازار شکل گرفته و محدوده ای از ثبات قیمت را در محدوده فشرده ای ایجاد کرده است.
در شرایط رنج ادامه دار، اینکه آیا معاملات خود را بر اساس محدوده قرار می دهید یا منتظر می مانید تا قیمت برای ورود به معامله، باز شود، به بازه زمانی که در استراتژی معاملاتی خود در نظر می گیرید، بستگی دارد. استراتژی های صعودی، نزولی یا پیوسته ممکن است در هر بازه زمانی تشکیل شوند.
• رنج نامنظم
بسیاری از محدوده های رنج، لزوماً از یک الگوی واضح پیروی نمیکنند. گاهی اوقات بازار یک مبارزه نامنظم را تجربه می کند که در خط پیوت همراه با سطوح حمایت و مقاومت اطراف آن شکل می گیرد. در نمودار زیر، روندی مورب را مشاهده می کنید که در محدوده مستطیلی بزرگتری شکل گرفته و سطوح جدیدی از حمایت و مقاومت را ایجاد کرده است.
تعیین مرزهای حمایت و مقاومت در مورد رنج معیار توانمندی معاملهگر موفق نامنظم می تواند دشوار باشد اما اگر یک معامله گر به جای تلاش برای یافتن سطوح حمایت و مقاومت، سعی کند در محدوده ای نزدیک به پیوت مرکزی معامله کند، می تواند فرصت های خوبی برای معامله پیدا کند.
استراتژی های لازم در مورد انجام معاملات رنج
بسیاری از معامله گران به دنبال کسب درآمد از بازارهای رنج هستند. اگر شما هم قصد دارید در این نوع بازارها فعال باشید، علاوه بر شناخت انواع رنج، باید استراتژی موثری برای معامله در این بازارها در نظر بگیرید. برای این منظور در ادامه به نکاتی اشاره می کنیم که می تواند شما را در انتخاب بهترین استراتژی در حوزه بازار رنج یاری کند.
1. مشخص کردن محدوده رنج بازار
اولین قدم برای انجام معاملات رنج، شناخت آن است. بازارهای رنج ممکن است پس از بازگشت قیمت از معیار توانمندی معاملهگر موفق محدوده حمایت یا مقاومت، در حالت ایده آل پس از حداقل دو برخورد حمایتی یا مقاومتی شکل بگیرند. توجه داشته باشید که نقاط قیمتی بالا و پایین (قله ها و دره ها) ممکن است در یک خط و موارد مشابه شکل نگیرد اما حداقل آنها باید نزدیک باشند.
برخی از تریدرها تا زمانی که دو سقف و دو کف ایجاد نشده است وارد بازار نمی شوند اما این یک موضوع ترجیح شخصی است. پس از تعیین کف و سقف قیمت به گونه ای که بتوان یک خط مستقیم را در نمودار به هم متصل کرد، می توان گفت که بازار محدوده شکل گرفته است.
2. نقطه ورود را انتخاب کنید
پس از تعیین محدوده معاملات رنج، نوبت به تعیین نقطه ورود می رسد. معامله گران رنج اغلب با حمایت وارد بازار می شوند و با مقاومت می فروشند. برای این منظور، برخی از معاملهگران از چندین ابزار تحلیل تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) و اندیکاتور استوکاستیک برای شناسایی محدودههای اشباع خرید و اشباع فروش استفاده میکنند. با استفاده از اندیکاتورهای مختلف می توانید شرایط بازار را بهتر مشاهده کنید و نقاط ورود و خروج یک موقعیت را بهتر تعیین کنید.
3. مدیریت ریسک
مدیریت ریسک نکته مهمی در معاملات رنج است که پس از تعیین رنج و تعیین نقطه ورود نباید آن را فراموش کنید. سنگ بنای هر تلاش معاملاتی موفق در بازارهای مالی، مدیریت ریسک هایی است که ممکن است ایجاد شود. این موضوع در بازارهای رنج اهمیت بیشتری پیدا می کند. زیرا در صورت شکست سطح حمایت یا مقاومت، معامله گر باید بتواند با کمترین ریسک از موقعیتی که در بازار رنج گرفته است خارج شود. تعیین حد ضرر (Stop Loss) می تواند در کاهش ریسک بازار مشکل موثر باشد. اگر قصد دارید دارایی خود را با مقاومت به فروش برسانید، معمولاً توصیه می شود حد ضرر خود را بالاتر از سقف قیمت قبلی قرار دهید و بالعکس.
فراموش نکنید که تنها در صورتی می توانید بهترین نتیجه را از معامله در بازار رنج بدست آورید که ریسک های خود را به طور موثر مدیریت کنید. به طور کلی، اگر اصول و مبانی بازار رنج را بدانید، می توانید ریسک معاملات خود را کنترل کنید و از این طریق درآمد مناسبی داشته باشید.
بریک اوت چیست؟
نوعی دیگر از معاملات رنج، بریک اوت به افزایش قابل توجه در دامنه نوسانات در محدوده رنج گفته می شود. بنابراین نمودار قیمت می تواند سقف ها یا کف های معیار توانمندی معاملهگر موفق جدید را ببیند. پس از بریک اوت، معمولا یک روند جدید شروع می شود. بریک اوتها اغلب زمانی رخ میدهند که بازارها برای مدت طولانی در یک محدوده باقی بمانند. تنها یک تغییر کوچک در عرضه یا تقاضا می تواند منجر به یک حرکت بزرگ قیمت شود و معامله گران را به ورود به بازار سوق دهد. چنین وضعیتی تأثیر حرکت اولیه بازار را افزایش می دهد.
دیدگاه شما