باند بولینگر چیست؟
آموزش ویدیویی 📹 معامله گری و کار با اندیکاتور Bollinger Bands
باند بولینگر Bollinger Bands ، یکی از اندیکاتورهای محبوب بین معامله گران ، باندبولینگر است ، حتی اگر کمی از بازارهای مالی سررشته داشته باشید ، حتما اسم این اندیکاتور به گوشتان خورده است . در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا کاملا با این ابزار تکنیکال آشنا شوید .
باند بولینگر چیست ؟
Bollinger Band یا به اختصار BB در اوایل دهه 1980 میلادی توسط تحلیلگربازارهای مالی و تاجری به نام جان بولینگر ابداع شد و به طور گسترده ای برای تجزیه و تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار گرفت . از باندبولینگر برای اندازه گیری میزان نوسانات موجود در بازار استفاده می شود ، همچنین این ابزار شرایط اشباع خرید و اشباع فروش را نیز به معامله گران نشان می دهد .هدف اصلی از ابداع این اندیکاتور ، پیدا کردن نقاطی بود که قیمت حول آن نوسان می کند .
باندبولینگر از چه اجزایی تشکیل شده است ؟
به طور کلی اندیکاتور باندبولینگر ، از باندبالایی (Upper band )، باند پایینی (Lower band ) و خط میانگین متحرک که به آن باندمیانی (middle line ) نیز گقته می شود . دو باند کناری به نوسانات قیمت واکنش نشان می دهند به این صورت که وقتی نوسانات قیمت زیاد است از باندمیانی فاصله می گیرند و هنگامی که نوسان قیمت کم است ، منقبض شده و به سمت باندمیانی حرکت می کنند ، پس هنگامی که باندهای کناری به شدت به باند میانی نزدیک شده اند ، بازاری راکد با نوسانات کم قیمت را شاهد هستیم .
نحوه محاسبه باندبولینگر
همان طور که در بالا به آن اشاره شد ، اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت این ابزار از سه خط متفاوت تشکیل شده ، بنابراین هر کدام از این خطوط فرمول محاسبه خاص خود رادارند .باند میانی صرفا یک میانگین متحرک ساده است اما باندهای بالا و پایین بر اساس نوسانات بازار نسبت به SMA محاسبه می شود که از آن به عنوان انحراف معیار یاد می شود .
باند میانی : میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA)
باندبالایی : انحراف معیار 20 روزه ×2 +میانگین متحرک ساده 20 روزه
باند پایینی : انحراف معیار 20 روزه ×2 _ میانگین متحرک ساده 20 روزه
در 85 درصد مواقع قیمت بیت دو باند بالا و پایینی نوسان می کند . اما گاهی ممکن است هر معامله گر بر اساس نیاز و استراتژی خود ، تنظیمات را تغییر دهد .
آموزش ویدیویی اندیکاتور باند بولینگر Bollinger Bonds
چگونه باندبولینگر را در tradingview به نمودار خود اضافه کنیم ؟
اگر اولین بار است که قصد دارید یک اندیکاتور را به نمودار قیمتی خود اضافه کنید و اطلاعات کافی در این باره ندارید با ما همراه باشید . برای این کار ابتدا به سایت Tradingview رفته و بعد از نمایش نمودار قیمتی مورد نظر خود ، مطابق شکل زیر عمل می کنید .
روی گزینه Fx کلیک می کنید ، در این گزینه شما قادر هستید هر اندیکاتوری که می خواهید به نمودار قیمت خود اضافه کنید .
عبارت Bollinger Band را جست و جو کرده و بعد از کلیک روی آن ، اندیکاتور باندبولینگر به نمودار شما اضافه شده است .
همان طور که در نمودار بالا مشهود است ، اندیکاتور باندبولینگر به این شکل ظاهر شده است . حال می توانید با انتخاب گزینه Setting ، برخی تنظیمات را با توجه به سلیقه خود تغییر دهید .
برای مثال می توانید ، بازه زمانی میانگین متحرک ها یا انحزاف از معیار را با توجه به استراتژی خود تغییر دهید .
باندبولینگر چه اطلاعاتی را در اختیار تحلیل گر می گذارد ؟
اندیکاتور باندبولینگر از دسته ابزارهایی به شدت محبوب است . بسیاری از معامله گران معتقد هستند که هر چه قیمت ها به باندبالایی نزدیک شود ، به معنای خرید بیش از حد در بازار و هر چه به باندپایینی نزدیک شود به معنای فروش بیش از حد است . زمانی که نوسانات قیمت کم است و بازاری راکد را شاهد هستیم ، دو باندبالایی و پایینی به هم نزدیک شده و باند منقض می شود . هر چه نوسانات قیمت بیشتر باشد ، باندبالایی و پایینی از باندمیانی فاصله گرفته و باند منبسط می شود . معمولا نود درصد نوسانات قیمت بیت دو باند بالایی و پایین اتفاق می افتد . پس این مورد نیز می تواند تاحدی به تحلیلگر برای شناخت محدوده های نوسان کمک کند .
نحوه سیگنال گیری از اندیکاتور باندبولینگر
اگر چه باندبولینگر از ابزارهایی است که در بازارهای مالی سنتی مورد استفاده قرار می گیرد ، اما می تواند گزینه خوبی برای ارزهای رمزنگاری شده نیز باشد . به طور کلی روش های مختلفی اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت برای استفاده و تفسیر شاخص BB وجود دارد ، اما هر تحلیلگر باید این را بداند که نباید تنها از یک شاخص برای تحلیل استفاده کرد ، بنابراین باندبولینگر باید در کنار سایر ابزارهای تحلیل استفاده شود .
1 . تعیین محدوده خرید بیش از حد / فروش بیش از حد
یکی از کاربردهای اساسی ابزار BB این است که تا حدی می توان محدوده های خرید بیش از حد یا Over Bought و فروش بیش از حد یا Over sell را با استفاده از آن شناسایی کرد .
• هنگامی که قیمت بالاتر از باند میانی قرار بگیرد و از باند بالایی فراتر رود ، وضعیت خرید بیش از حد را نشان می دهد . اگر قیمت چندین بار باندبالایی را لمس کرده و موفق به شکست آن نشود ، این سطح توانسته به عنوان یک مقاومت قوی عمل کند . معمولا زمانی که بازار در وضعیت خرید بیش از حد قرار می گیرد ، باید منتظر یک تغییر روند بود .
• اگر ، قیمت یک دارایی به طور قابل توجهی کاهش پیدا کند و چندین بار از باندپایینی عبور گند و یا آن را لمس کند ، نشانه ای است از بازاری که از فروش اشباع شده است . همچنین باندپایینی می تواند تشکیل یک سطح حمایتی قدرتمند دهد .
2 . انبساط و انقباض باند
انبساط و انقباش باند یکی دیگر از روش های تحلیل این اندیکاتور است که بیشتر در تایم فریم های کوتاه مدت استفاده می شود . این روش به تحلیل گر کمک می کند که تا حدی نوسانات بازار را شناخته و حرکت های آینده را پیش بینی کند .
•زمانی که باند بالایی و پایینی از باند میانی به شدت فاصله گرفته اند و به اصطلاح باند منبسط شده ، بیانگر نوسانات زیاد در بازار است .
•زمانی که دو باند بالایی و پایینی به شدت به باند میانی نزدیک شده و اصطلاحا باند منقبض شده ، شاهد یک بازار خنثی هستیم ، یکی از استراتژی هایی که از این نوع سیگنال استفاده می کند ، squeeze نام دارد ، در این روش ، معامله گران مناطقی که باند منقبض شده را شناسایی کرده و بر این باورند که بعد از این استراحت ، باید منتظر یک صعود یا نزول شدید باشیم .
همانطور که در نمودار بالا مشهود است ،بعد از مدت ها بازار راکد و انقباض باند ، شاهد یک صعود بودیم که همزمان با آن نیز باند ، منبسط شد .
3. خطوط حمایت و مقاومت باند میانی
همان طور که در متن بالا گقته شد ، بیش از 90 درصد نوسانات قیمت بین دو باند بالایی و پایینی اتفاق می افتد ، بنابراین زمانی که قیمت مدام به باند بالایی برخورد کرده و بعد از آن ریزش قیمت داشته ، می تواند به این معنا باشد که باند بالایی یک سطح مقاومتی قوی تشکیل داده است . همچنین باندپایینی نیز می تواند یک سطح حمایتی اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت مهم باشد ، علاوه بر سطوح حمایت و مقاومتی که باند بالایی و پایین تشکیل می دهند ، موقعیت قیمت نسبت به باند میانی نیز می تواند حاوی اطلاعات مفیدی برای تحلیلگران باشد . زمانی که قیمت بالای باند میانی باشد ، این باند می تواند به منزله سطح حمایت باشد ، همچنین زمانی که قیمت پایین باندمیانی باشد ، باند میانی می تواند به منزله سطح مقاومتی باشد . برای فهم بهتر این موضوع به مثال های پایین توجه کنید .
به نمودار بالا دقت کنید ، قیمت بارها تلاش کرده بود که باندمیانی را شکست دهد و موفق نشده بود ، بعد از شکست این سطح بود که توانست رشد نسبتا خوبی داشته باشد .
یکی از مهم ترین سیگنال هایی که اندیکاتور باندبولینگر به تحلیلگران می دهد ، شکست باند میانی است ، همانطور که در نمودار بالا مشخص است ، قیمت بعد از اینکه باندمیانی را شکسته است ، حدود 27 درصد رشد داشته است .
همچنین باندمیانی می تواند به منزله سطح حمایتی به شدت معتبری باشد ، در نمودار واضح است که هنگامی که حمایت این خط از دست رفته و قیمت ، باندمیانی را به سمت پایین شکسته ، شاهد ریزش شدید قیمت بودیم .
معایب اندیکاتور باندبولینگر
اندیکاترو باندبولینگر نمی تواند به تنهایی یک استراتژی معاملاتی باشد ، این اندیکاتور تنها یک شاخص برای اندازه گیری نوسانات قیمت است . جان بولینگر خالق این ابزار به تحلیل گران توصیه می کند که در کنار باندبولینگر ، از دو یا سه ابزار دیگر مثل MACD ، RSI و حجم معاملات استفاده کنند . از آنجا که خطوط این اندیکاتور ، توسط یک میانیگین متحرک ساده محاسبه می شوند ، بنابراین اهمیت برابری برای قیمت های اخیر و قدیمی تر قائل هستند و این موضوع شاید باعث ایجاد سیگنال های کاذب خرید و فروش شود .
کلام آخر باند بولینگر Bollinger Bonds
باندبولینگر یکی از ابزارهای به شدت محبوب است که مدت ها است توسط تحلیل گران استفاده می شود . اسفاده از این ابزار در کنار ابزارهای دیگر می تواند منجر به نتیجه گیری خوبی برای معاملات شود . هر تحلیلگر با توجه به استراتژی خود می تواند از این ایزار استفاده کرده و با حتی اعداد آن را تغییر دهد . یکی از بهترین سیگنال های این ابزار در رابطه به باندمیانی است که در متن بالا به تفصیل شرح داده شد .
ممنون از اینکه تا پایان ” باند بولینگر Bollinger Bonds ” همراه ما بودید.
استفاده از اندیکاتور باند بولینگر برای ارزیابی روند بازار
باندهای بولینگر یک نوع اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال هستند و در خیلی از بازارها از جمله بازار بورس، آتی و ارزها کاربرد زیادی دارند. این باندها که در دهه 1980 میلادی توسط جان بولینگر طراحی شدند، دیدگاه منحصربفردی نسبت به قیمت و نوسان بیتکوین ایجاد میکنند. باندهای بولینگر کاربرد زیادی دارند مثل تعیین سطوح اشباع خرید و اشباع فروش، ابزاری برای دنبال کردن روند و نظارت بر بریک اوتها.
نکات کلیدی
- باندهای بولینگر ابزار معاملاتی هستند که برای تعیین نقاط ورود و خروج به معامله استفاده میشوند.
- معمولاً از این باندها برای تعیین شرایط اشباع خرید و اشباع فروش استفاده میشود.
- تنها در نظر گرفتن باندهای بولینگر برای اجرای معامله، یک استراتژی پرخطر است چون این اندیکاتور متمرکز بر نوسان و قیمت است و خیلی از اطلاعات مرتبط اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت دیگر را نادیده میگیرد.
- باندهای بولینگر ابزار معاملاتی نسبتاً سادهای هستند و بین تریدرهای خانگی و حرفهای محبوبیت زیادی دارند.
محاسبات باندهای بولینگر
باندهای بولینگر از سه خط تشکیل شده اند. در یکی از پرکاربردترین روشهای محاسبه، از یک میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده میشود. باند بالایی با در نظر گرفتن باند وسطی و اضافه کردن دو برابر انحراف معیار روزانه به آن محاسبه میشود. باند پایینی با در نظر گرفتن باند وسطی منهای دو برابر انحراف معیار روزانه محاسبه میشود.
فرمول باند بولینگر به این صورت محاسبه میشود:
که در اینجا BOLU باند بولینگر بالایی، BOLD باند بولینگر پایینی، MA میانگین متحرک، TP قیمت تیپیکال (جمع اوج، کف و نرخ بستن شدن تقسیم بر سه)، n تعداد روزها در دوره هموارسازی، m تعداد انحراف معیارها و σ[TP,n] انحراف معیار روی n دوره اخیر از TP است.
استراتژی اشباع خرید و اشباع فروش
یکی از روشهای پرکاربرد برای استفاده از باندهای بولینگر، تشخیص اشباع خرید و اشباع فروش در بازار است. وقتی نمودار قیمت یک دارایی از باند بولینگر پایینی خارج میشود، احتمالاً قیمت بیش از حد ریزش کرده و به زودی جهش خواهد داشت. از طرفی وقتی خط نمودار قیمت از باند بولینگر بالایی خارج شود، احتمالاً بازار در وضعیت اشباع خرید قرار داشته و به زودی یک پول بک خواهیم داشت.
استفاده از اندیکاتورهای اشباع خرید/ اشباع فروش متکی بر مفهوم معکوس شدن میانگین قیمت است. بر اساس این اصل اگر نمودار قیمت به صورت چشمگیری از میانگین یا میانه فاصله بگیرد، در نهایت باز هم به قیمت میانگین برخواهد گشت.
باندهای بولینگر، ارزهایی که فاصله چشمگیری با میانگین پیدا کرده اند را شناسایی میکنند.
در بازارهایی با رنج محدود، استراتژیهای معکوس شدن میانگین میتوانند کارآمد باشند چون در این بازارها نمودار قیمت مثل یک توپ بین دو باند حرکت میکند. اما اندیکاتور باند بولینگر همیشه هم سیگنال خرید و فروش دقیقی ایجاد نمیکند. مثلاً در یک روند قوی، احتمال اینکه تریدر معاملاتی روی سمت اشتباهی از نمودار قرار دهد وجود دارد چون ممکن است اندیکاتور به سرعت و پشت سر هم سیگنالهای اشباع خرید یا اشباع فروش را نشان دهد.
تریدرها میتوانند برای بهبود این شرایط، جهت کلی نمودار قیمت را در نظر بگیرند و بعد فقط سیگنالهایی را در نظر بگیرند که تریدر را با روند همسو میکنند. مثلاً اگر روند کند است، هنگام لمس نمودار قیمت با باند بالایی، تنها پوزیشنهای Short در نظر گرفته میشود. باز هم در صورت تمایل میتوان از باند پایینی به عنوان سیگنال خروج استفاده کرد اما یک پوزیشن long جدید باز نمیشود چون این کار یعنی حرکت کردن بر خلاف روند.
ایجاد چند باند برای دید بهتر
به گفته جان بولینگر "تگهای باندها فقط تگ هستند نه سیگنال." یک تگ (یا برخورد) با باند بولینگر بالایی به خودی خود سیگنال فروش محسوب نمیشود. تگ باند بولینگر پایینی به خودی خود سیگنال خرید محسوب نمیشود. نمودار قیمت در اغلب مواقع میتواند به اصطلاح روی باند راه برود. در چنین بازارهایی تریدرهایی که دائماً سعی به فروش در اوج یا خرید در کف دارند با تعداد بی شماری حد توقف طاقت فرسا روبرو میشوند یا حتی بدتر با حرکت بیشتر قیمت و دور شدن آن از نقطه ورود اصلی با ضرر چشمگیر مواجه میشوند.
می توان گفت که روش بهتر برای اجرای معامله بر اساس باند بولینگر، استفاده از آن برای ارزیابی روند است.
باندهای بولینگر در اصل فاصله گرفتن را مشخص میکنند و به همین دلیل برای تشخیص وضعیت روند مناسب هستند. با ایجاد دو مجموعه باند بولینگر که یکی با استفاده از "یک انحراف معیار" و دیگری با استفاده از تنظیم متداول تر یعنی "دو انحراف معیار" ایجاد شده باشد، میتوانیم نسبت به قیمت دیدگاه کاملاً جدیدی پیدا کنیم. به خروجی این کار باندهای باند بولینگر گفته میشود.
در نمودار پایین مشاهده میشود که هر زمان نمودار قیمت بین باند بولینگر بالایی + یک انحراف معیار و + 2 انحراف معیار از میانگین باقی میماند، روند رو به صعود است بنابراین میتوانیم این کانال را به عنوان محدوده خرید تعریف کنیم. بالعکس اگر کانالهای قیمت بین باندهای بولینگر -1 انحراف معیار و -2 انحراف معیار باشند، به آن محدوده فروش میگوییم. در نهایت اگر نمودار قیمت بین باند +1 انحراف معیار و باند -1 انحراف معیار باقی میماند، یعنی وضعیت خنثی دارد و میتوان گفت در محدودهای نامعین هستیم.
با افزایش و کاهش نوسان، باندهای بولینگر به صورت پویا متناسب با افزایش و کاهش قیمت تطبیق پیدا میکنند. بنابراین این باندها به صورت طبیعی و همگام با پرایس اکشن وسیع تر و باریک تر میشوند و شاخص بسیار دقیقی برای ارزیابی روند تشکیل میدهند.
ابزاری برای تریدرهای روند
پس از مشخص کردن قوانین پایه باندهای باند بولینگر، حالا میتوانیم نحوه استفاده از این اندیکاتور توسط تریدرهای روند که به دنبال بهره برداری از مومنتوم هستند و تریدرهای مبتنی بر محو شدگی روند که به دنبال بهره برداری از خستگی یا معکوس شدگی روند هستند، را بررسی کنیم. با توجه به همان مثال بالا میتوان دید که تریدرهای روند، زمان ورود قیمت به محدوده خرید وارد پوزیشن long میشوند. از آنجایی که باندهای باند بولینگر بیشتر پرایس اکشن که حالت صعودی دارد را پوشش میدهند، چنین تریدرهایی در معامله خواهند ماند.
در رابطه با نقطه خروج، شرایط برای هر تریدری متفاوت است اما یکی از روشهای منطقی این است که اگر کندل روی نمودار کندل استیک قرمز شد و بیش از 75 درصد بدنه آن زیر محدوده خرید قرار داشت، معامله long بسته شود. با استفاده از قانون 75 درصد، در این نقطه نمودار به وضوح خارج از روند است اما چرا اصرار میکنیم که کندل هم باید قرمز شود؟ این کار برای پیشگیری از خروج معامله گران مبتنی بر روند از پوزیشن خودشان، به دلیل یک حرکت سریع که در انتهای دوره معاملاتی دوباره به وضعیت قبل برمی گردد، انجام میشود.
در نمودار زیر توجه کنید که تریدر چگونه میتواند با بخش عمدهای از روند صعودی همگام بماند و تنها زمانی از پوزیشن خارج شود که نمودار قیمت شروع به تحکیم در بالای محدوده جدید میکند.
باندهای باند بولینگر برای تریدرهایی که به دنبال بهره برداری از خستگی روند هستند هم مفید است و به آنها کمک میکند چرخش قیمت را تشخیص دهند. اما دقت داشته باشید که اجرای معامله در جهت عکس روند نیاز به حاشیه خطای بسیار بزرگتری دارد چون معمولاً خط روند چندین بار برای تداوم روند جاری تلاش میکند تا اینکه در نهایت معکوس شود.
در مثال پایین مشاهده میشود که تریدرهایی که بر اساس محو شدن روند (یا استراتژی ضد روند) اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت کار میکنند، با استفاده از باندهای باند بولینگر میتوانند به سرعت اولین سرنخ از ضعیف شدن روند را مشاهده کنند. ممکن است چنین تریدرهایی با دیدن خارج شدن نمودار قیمت از کانال روند تصمیم بگیرند که با ورود به پوزیشن Short در برخورد بعدی با باند بولینگر بالایی، به روش کلاسیک از باندهای بولینگر استفاده کنند.
در رابطه با نقطه حد توقف، قرار دادن این حد درست بالای نقطه اوج سوئینگ روش مطمئنی است چون معمولاً قیمت در این محدوده نوسان زیادی دارد به این دلیل که خریداران سعی میکنند روند جاری را گسترش دهند. در عوض گاهی اوقات خوب است که عرض محدودهی موسوم به "سرزمین هیچکس" (فاصله بین +1 و -1 انحراف معیار) را ارزیابی کرده و آن را به باند بالایی اضافه کنیم. تریدرها میتوانند با استفاده از نوسان بازار برای تنظیم سطح حد توقف، از خروج زودهنگام پیشگیری کرده و زمانی که قیمت شروع به سقوط کرد، باز هم در پوزیشن Short بمانند.
استراتژی جمع شدگی (اسکوئیز) باندهای بولینگر
یکی دیگر از استراتژیهای استفاده از باند بولینگر، استراتژی اسکوئیز است. اسکوئیز زمانی رخ میدهد که نمودار قیمت حرکت شدیدی داشته و بعد شروع به حرکت افقی در یک محدوده تحکیم فشرده میکند.
تریدر میتواند به صورت بصری تشخیص دهد که چه زمان یک دارایی در وضعیت تحکیم قرار دارد چون در این حالت باندهای بالایی و پایینی به یکدیگر نزدیک میشوند. این یعنی نوسان دارایی مورد نظر کاهش یافته است. پس از یک دوره تحکیم، معمولاً نمودار قیمت یک حرکت بزرگتر در یک جهت (در حالت ایده آل، با حجم زیاد) انجام میدهد. افزایش حجم هنگام وقوع بریک اوت نشان میدهد که تریدرها معتقدند نمودار قیمت در جهتی مشابه بریک اوت حرکت خواهد کرد.
زمانی که نمودار قیمت از باند بالایی یا پایینی عبور میکند، تریدرها دارایی مورد نظر را به ترتیب خریده یا میفروشند. سفارش حد توقف معمولاً خارج از تحکیم روی جهت مخالف بریک اوت قرار میگیرد.
مقایسه بولینگر و کلتنر
اندیکاتورهای باند بولینگر و کانالهای کلتنر با هم تفاوت دارند اما شبیه هم هستند.
باند بولینگر از انحراف معیار دارایی مورد نظر استفاده میکند اما کانالهای کلتنر از میانگین محدوده واقعی (ATR) که نوسان را بر اساس محدوده معاملات سهام ارزیابی میکند. به غیر از شیوه ایجاد، تفسیر این دو تقریباً به یک صورت است.
نمی توان گفت که یکی از این اندیکاتورهای تکنیکال از دیگری بهتر است بلکه خود تریدرها باید تصمیم بگیرند که برای استراتژی مد نظر آنها کدام روش مناسب تر است.
از آنجایی که کانالهای کلتنر به جای انحراف معیار از میانگین محدوده واقعی استفاده میکنند، نسبت به باند بولینگر سیگنالهای خرید و فروش بیشتری ایجاد میکنند.
جمع بندی
اندیکاتور باند بولینگر کاربردهای مختلفی دارد از جمله تشخیص اشباع خرید و اشباع فروش. تریدرها میتوانند چند باند مختلف را اضافه کنند که به تشخیص قدرت حرکات قیمت کمک میکند. یکی دیگر از روشهای استفاده اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت از باندها، بررسی فشرده شدن محدوده نوسان است. معمولاً پس از این انقباضها یک بریک اوت قیمت چشمگیر ایجاد میشود (در حالت ایده آل با حجم بالا). نباید اندیکاتور باند بولینگر را با کانال کلتنر اشتباه گرفت. گرچه این دو اندیکاترو شبیه هم هستند اما دقیقاً یکسان نیستند.
چگونه از باندهای بولینگر استفاده کنیم؟
تبریک می گویم! شما در آموزش فارکس یک سطح ارتقا پیدا کردید.
هر اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت بار که به سطح بعدی می روید ، همینطور ابزار های بیشتر و بیشتری را به جعبه ابزار معامله گری تکنیکال خود اضافه می کنید.
حتما می پرسید: “جعبه ابزار معامله گری چیست؟”
بیایید معامله گری را به ساختن یک خانه تشبیه کنیم.
شما برای پیچ کردن از چکش استفاده نمی کنید ، درسته؟ قطعا از فرز سنگ بری هم برای میخ زدن استفاده نمی کنید!
برای هر موقعیتی یک ابزار متناسب با آن وجود دارد.
دقیقاً به همین صورت در معامله گری ، برخی از اندیکاتور های تکنیکال در برخی محیط ها یا شرایطِ خاص ، بهتر مورد استفاده قرار گرفته و کارایی بهتری دارند.
بنابراین ، هرچه ابزار بیشتری داشته باشید ، بهتر می توانید خود را با محیطِ همیشه در حال تغییر بازار وفق دهید.
اگر هم می خواهید روی تعداد محدود و مشخصی از ابزار و محیط های معاملاتی کار کنید تا تمرکز بیشتری داشته باشید ، باز هم آنها برای شما بسیار کاربردی خواهند بود.
همانطور که هنگام برق کشی یا لوله کشی خانه خود ، از یک متخصص دعوت می کنید ، فراخواندن یک متخصص باند بولینگر Bollinger Bands یا Moving Average میانگین متحرک نیز به همین صورت بسیار جذاب و موثر خواهد بود.
بله! برای گرفتن چند پیپ ، شاید یک میلیون روش مختلف وجود داشته باشد!
در این دروس ، با یادگیری چیزهای مختلف در مورد این اندیکاتور ها ، هر یک را به عنوان ابزاری جدید تصور کنید که می توانید در جعبه ابزار خود اضافه کنید.
ممکن است لزوماً از تمام این ابزارها استفاده نکنید ، اما نکته اینجاست که همیشه در اختیار داشتن گزینه های متنوع و زیاد چیز خوبی است ، درسته؟
حتی ممکن است موردی را پیدا کنید که کامل آن را درک می کنید و به قدری با آن راحت هستید که می توانید به تنهایی در آن خبره شوید.
باشه. صحبت از ابزار آلات دیگر کافیست!
بیایید شروع کنیم!
باند های بولینگر
باند های بولینگر ، اندیکاتور تکنیکالی ساخته شده توسط جان بولینگر است که برای اندازه گیری میزان تلاطم بازار و شناسایی شرایط ” بیش خرید” یا ” بیش فروش” استفاده می شود.
اساساً ، این ابزار کوچک به ما می گوید که آیا بازار آرام است یا اینکه بازار ناآرام است!
وقتی بازار آرام است ، باندها منقبض می شوند و وقتی بازار نا آرام است ، باندها از هم باز می شوند.
به نمودار زیر نگاه کنید. باندهای بولینگر (BB) اندیکاتوری است که روی نمودار اصلی قیمت می افتد.
دقت کنید که وقتی قیمت آرام است ، باند ها به هم نزدیک هستند. وقتی قیمت بالا می رود ، باندها از هم جدا می شوند.
باند های بالا و پایین تلاطم ، یا میزان نوسانات قیمت ها را در طول زمان اندازه گیری می کنند.
از آنجا که باندهای بولینگر تلاطم و نوسانات را اندازه گیری می کنند ، این باند ها با شرایط همیشه در حال تغییر بازار به طور خودکار سازگار می گردند.
تمام مباحث مرتبط با باندها همین ها بودند. بله ، ما می توانیم همینطور ادامه دهیم و داستان سرایی کنیم و از تاریخچه باند های بولینگر ، نحوه محاسبه آنها ، فرمول های ریاضی پشت آنها ، و غیره و غیره ، بگوییم و شما را خسته کنیم ، اما واقعاً حس تایپ آن همه مطلب را نداشتیم.
بسیار خوب ، بسیار خوب ، با این حال یک توضیح مختصر می دهیم …
باند بولینگر چیست؟
باند های بولینگر در حالت عادی به صورت سه خط رسم می شوند:
- یک باند بالایی
- یک خط میانی
- یک باند پایینی
خط میانی در این اندیکاتور ، یک میانگین متحرک ساده (SMA) است.
بیشتر نرم افزار های تکنیکالی به صورت پیش فرض میانگین متحرک 20 دوره دارند ، که برای اکثر معامله گران مناسب است ، اما شما می توانید بعد از کمی تسلط در کار با باند های بولینگر ، بازه های زمانی مختلف میانگین متحرک را آزمایش کنید.
باندهای بالایی و پایینی ، به طور پیش فرض ، دو انحراف معیار را در بالا و پایین خط میانی (میانگین متحرک) نمایش می دهند.
شاید به دلیل عدم آشنایی با انحراف معیارها ، کمی گیج شده باشید.
جای نگرانی نیست.
مفهوم انحراف معیار (SD) فقط اندازه گیری میزان پخش شدن اعداد است.
اگر باندهای بالا و پایین دارای 1 انحراف معیار باشند ، بدان معناست که حدود 68٪ از جابجایی های قیمت که اخیراً رخ داده اند داخل این باندها قرار گرفته اند.
اگر باندهای بالا و پایین دارای 2 انحراف معیار باشند ، بدان معناست که حدود 95٪ از تغییرات قیمت که اخیراً رخ داده اند در داخل این باندها قرار گرفته اند.
احتمالاً داره خوابتون میبره! اجازه بدهید با تصویر زیر خواب را از سرتان بپرانیم!
همانطور که مشاهده می کنید ، هرچه مقدار SD یا انحراف معیاری که برای باند ها استفاده می کنید بیشتر باشد ، باندها قیمت های بیشتری را بخود می گیرند.
به محض آشنایی بیشتر با عملکرد باند ها ، انحرافات معیار مختلفی را می توانید تست کنید.
صادقانه بگوییم ، برای شروع ، نیازی به دانستن این مطالب نیست. ما فکر می کنیم مهمتر این است که به شما راه هایی را نشان دهیم که می توانید از Bollinger Bands یا باندهای بولینگر در معاملات خود استفاده کنید.
توجه: اگر واقعاً می خواهید در مورد اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت محاسبات باندهای بولینگر اطلاعاتی کسب کنید ، بهتر است سراغ کتاب اقای جان یعنی Bollinger on Bollinger Bands رفته و مطالعه آن را شروع کنید.
واکنش به بولینگر
نکته ای که باید درباره باند های بولینگر بدانید این است که قیمت تمایل به بازگشت به وسط باند ها دارد.
کل فرض “واکنش بولینگر” همین است.
با نگاه کردن به نمودار زیر ، آیا می توانید به ما اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت بگویید که قیمت احتمالا به کدام سمت می رود؟
اگر گفتید پایین ، درست است! همانطور که می بینید ، قیمت به سمت ناحیه میانی باند ها کاهش یافت.
آنچه شما دیدید یک واکنش بولینگر کلاسیک بود. دلیل وقوع این برگشت ها این است که باندهای بولینگر همچون سطح حمایت و مقاومت دینامیک عمل می کنند.
هرچه بازه زمانی که انتخاب می کنید طولانی تر باشد ، این باند ها نیل به قوی تر شدن دارند.
بسیاری از معامله گران سیستم هایی را طراحی کرده اند که با این واکنش ها شکوفا شده و گل می دهند. بهترین جای استفاده از این استراتژی در جاییست که بازار رنج یا خنثی است و روند مشخصی وجود ندارد.
شما فقط وقتی باید با چنین رویکردی معامله کنید که قیمت ها بدون روند باشد. بنابراین مراقب پهنای باند ها باشید.
هنگامی که باند ها در حال باز شدن هستند، از معامله با استفاده از روش “واکنش به بالینگر” خودداری کنید، زیرا معمولاً به این معنی است که قیمت در محدوده ای خاص نبوده و رنج نیست ، بلکه دارای روند است!
درعوض ، در صورت تثبیت یا حتی انقباض باندها سعی کنید به دنبال این شرایط باشید.
حال بیایید راهی برای استفاده از باند های بولینگر در زمانی که بازار دارای روند است پیدا کنیم…
بهم فشردگی (باریک شدن) بولینگر
لغت “بهم فشردگی بولینگر” خود گویای همه چیز است. وقتی باند ها به هم فشرده می شوند ، معمولاً به این معنی است که در حال آماده شدن برای شکست از یک طرف هستند.
اگر کندل ها از بالای باندها شروع به شکستن محدوده رنج کنند ، حرکت معمولاً به سمت بالا ادامه می یابد.
اگر کندل ها از زیر باند پایین شروع به شکستن محدوده رنج کنند ، حرکت قیمت معمولاً به سمت پایین ادامه می یابد.
با نگاهی به نمودار بالا می توانید باندهای فشرده بهم را ببینید. قیمت تازه شروع به شکست از باند بالایی می کند. براساس این اطلاعات ، فکر می کنید قیمت به کجا می رود؟
اگر گفتید بالا ، دوباره درست گفتید!
عملکرد به هم فشردگی بولینگر در حالت عادی اینگونه است.
این استراتژی طراحی شده است تا بتوانید در سریع ترین زمان ممکن یک حرکت قیمتی را بگیرید.
شرایطی از این قبیل هر روز رخ نمی دهند ، اما اگر روی نمودار 15 دقیقه ای متمرکز شوید ، می توانید در هفته چند بار آنها را مشاهده کنید.
از باند بولینگر می توانید به شکل های بسیار زیاد دیگری نیز استفاده کنید، اما این دو استراتژی رایج ترین موارد استفاده از آنها هستند.
کار را ادامه دهید و این نماگر را به نمودارهای خود اضافه کنید و نحوه حرکت و جابجایی قیمت ها در ارتباط با این سه باند را مشاهده کنید. پس از درک صحیح مطلب و شناخت کامل آن، سعی کنید برخی از پارامترهای این اندیکاتور را تغییر و اصلاح و حتی ارتقا دهید.
خوب، پیش از رفتن به سراغ اندیکاتور بعدی ، بهتر است این باند ها را نیز در جعبه ابزار تحلیل تکنیکال خود جای دهید.
مقدمهای بر اندیکاتور بولینگر باند
اندیکاتور بولینگر باند یا Bollinger Bands نوعی اندیکاتور به شکل نمودار برای تحلیل تکنیکال است و به طور گسترده توسط معامله گران در بسیاری از بازارها از جمله سهام، معاملات آتی و ارز استفاده میشود. این اندیکاتورها که توسط جان بولینگر در دهه 1980 ایجاد شدند، بینشهای منحصر به فردی را در مورد قیمت و نوسانات آن ارائه میدهند. در واقع، چندین کاربرد برای Bollinger Bands وجود دارد، مانند تعیین سطوح خرید و فروش بیش از حد، ابزار پیروی از روند، و نظارت برای شکستگیها یا breakouts . برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این اندیکاتور پیشنهاد میکنیم تا انتهای این متن با ما همراه باشید.
بولینگر باند چگونه محاسبه میشود؟
محاسبه باندهای بولینگر یا Bollinger Bands از سه خط تشکیل شده است. یکی از رایجترین محاسبات، از میانگین متحرک 20 روزه یا SMA برای باند میانی استفاده میکند. باند بالایی با گرفتن باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار محاسبه میشود. باند پایین با در نظر گرفتن باند میانی منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه میگردد.
خرید و فروش بیش از حد با بولینگر باند
استراتژی اشباع خرید و فروش بیش از حد یک رویکرد رایج هنگام استفاده از Bollinger Bands است. شناسایی شرایط بازار در هنگام خرید و فروش بیش از حد کاری است که این اندیکاتور انجام میدهد. هنگامی که قیمت دارایی به زیر باند پایین اندیکاتور بولینگر باند میرسد، قیمتها شاید بیش از حد کاهش یافته و دچار جهش شدهاند. از سوی دیگر، زمانی که قیمت به بالای باند بالایی حرکت میکند، بازار احتمالاً بیش از حد خرید شده و عقب نشینی اتفاق افتاده است. استفاده از باندها بهعنوان شاخصهای خرید و فروش بیش از حد بر مفهوم بازگشت میانگین قیمت متکی است. بازگشت میانگین فرض میکند که اگر قیمت به طور قابل توجهی از میانگین انحراف داشته باشد، در نهایت به قیمت میانگین برمیگردد.
استراتژیهای بازگشت میانگین با بولینگر باند
در بازارهای محدود، استراتژیهای بازگشت میانگین میتوانند به خوبی کار کنند، زیرا قیمتها بین دو باند مانند یک توپ جهنده حرکت میکنند. با این حال، Bollinger Bands همیشه سیگنالهای خرید و فروش دقیقی ارائه نمیدهد. برای مثال، در طول یک روند قوی، معاملهگر با خطر قرار دادن معاملات در سمت اشتباه حرکت مواجه میشود، زیرا این اندیکاتور میتواند سیگنالهای خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد را خیلی زود نشان دهد. برای کمک به رفع این مشکل، یک معاملهگر میتواند به جهت کلی قیمت نگاه کند و سپس فقط سیگنالهای تجاری را بگیرد که معاملهگر را با روند همسو میکند.
برای مثال، اگر روند نزولی است، فقط زمانی که باند بالایی برچسب گذاری شده است، موقعیت های کوتاه را در نظر بگیرید. در صورت تمایل میتوانید از باند پایینی همچنان به عنوان خروجی استفاده کنید، اما موقعیت طولانی جدید باز نمیشود زیرا این به معنای مخالفت با روند است.
بولینگر و کلنتر
اندیکاتور بولینگر باند و کلتنر( ( Kltner Channels متفاوت هستند اما شباهتهایی هم دارند. در اینجا نگاهی کوتاه به تفاوتها میاندازیم تا بتوانید تصمیم بگیرید که کدام یک بیشتر به کار شما میآید. Bollinger Bands از انحراف استاندارد دارایی زیربنایی استفاده میکند، در حالی که کانالهای Keltner از میانگین محدوده واقعی یا ATR استفاده میکنند، که معیاری برای نوسانات بر اساس دامنه معاملات در اوراق بهادار است. جدای از نحوه ایجاد باندها/کانال ها، تفسیر این شاخصها به طور کلی یکسان است. همیشه به این نکته توجه کنید که یک شاخص فنی بهتر از دیگری نیست. این یک انتخاب شخصی است که بر اساس آن برای استراتژیهایی که به کار گرفته میشوند بهترین کار را انجام میدهد. از آنجایی که کانالهای Keltner از میانگین محدوده واقعی به جای انحراف استاندارد استفاده میکنند، معمولاً سیگنالهای خرید و فروش بیشتری در کانالهای Keltner نسبت به زمانی که از Bollinger BBand استفاده میشود تولید میکنند.
خط پایین کاربردهای متعددی در bollingerBands دارد، از جمله از این خطوط برای سیگنالهای تجاری خرید و فروش بیش از حد استفاده میشود. معامله گران همچنین میتوانند باندهای متعددی را اضافه کنند که به برجسته کردن قدرت حرکت قیمت کمک میکند. راه دیگر برای استفاده از باندها، جستجوی انقباضات نوسانات است. این انقباضها معمولاً با شکستهای قابل توجه قیمت، به طور ایدهآل در حجم بالا، دنبال میشوند. Bollinger Bands نباید با کانالهای Keltner اشتباه گرفته شود. درست است که این دو شاخص مشابه هستند، اما دقیقا عین هم نیستند.
سخن آخر درباره اندیکاتور بولینگر باند
اندیکاتور بولینگر باند ابزار معاملاتی است که برای تعیین نقاط ورود و خروج برای یک معامله استفاده میشود. این باندها اغلب برای تعیین شرایط خرید بیش از حد و فروش بیش از حد استفاده میشوند. استفاده تنهایی از باندها برای معامله یک استراتژی مخاطرهآمیز است، زیرا شاخص بر قیمت و نوسانات متمرکز است، در حالی که بسیاری از اطلاعات مرتبط دیگر نادیده گرفته میشوند. Bollinger Bands یک ابزار معاملاتی نسبتاً ساده است و در میان معاملهگران حرفهای و تازه کار بسیار محبوب است.
چگونه از باندهای بولینگر استفاده کنیم؟
با پشت سر گذاشتن هر دوره، بیشتر یاد میگیرید و ابزارهای بیشتری را به جعبه ابزار تحلیل تکنیکالتان اضافه میکنید.
میپرسید: «جعبه ابزار تریدر چیه؟»
بیایید معامله را با ساخت یک خانه مقایسه کنیم.
مطمئناً از یک چکش برای بستن یک پیچ استفاده نمیکنید، مگر نه؟ از یک ارهی چرخشی هم برای کوبیدن میخها استفاده نمیکنید.
برای هر شرایطی، ابزاری مناسب داریم.
درست شبیه معاملات، که اندیکاتورهای تکنیکال مشخصی داریم که بهتر است از آنها در محیطها و شرایط مشخصی استفاده کنیم.
پس هرچقدر ابزار بیشتری داشته باشیم، بهتر میتوانیم بهشرایط همیشه متغیر بازار عادت کنیم.
البته هیچ اشکالی ندارد اگر دوست دارید که روی محیطها و ابزارهای معاملاتی خاصی متمرکز شوید.
همانطور که برای لولهکشی یا برقکشی یک ساختمان به سراغ متخصص آنها میرویم، بهتر است که به یک متخصص باندهای بولینگر یا میانگینهای متحرک تبدیل شویم.
میلیونها روش مختلف برای بهدست آوردن پیپ داریم!
در این آموزش، همانطور که اندیکاتورهای جدید یاد میگیرید، به این فکر کنید که هر کدام از اینها یک ابزار جدید هستند اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت که به جعبه ابزار خود اضافه میکنید.
شاید از همهی این ابزارها استفاده نکنید، اما بهتر است که گزینههای مختلفی در دسترس داشته باشیم، مگر نه؟
حتی ممکن است ابزاری را پیدا کنید که بتوانید خودتان آن را یاد بگیرید و آنقدر ساده باشد که بهتنهایی بتوانید در آن تخصص پیدا کنید. خُب، بحث دربارهی ابزارها کافی است!
بیایید شروع کنیم!
باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
باندهای بولینگر نوعی اندیکاتور تکنیکال هستند که از سوی جان بولینگر معرفی شدند و برای اندازهگیری نوسان بازار از آنها استفاده میشود. میتوان بهکمک آنها شرایط اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) را تشخیص داد.
اساساً این ابزار به ما میگوید که بازار ساکت است یا شلوغ!
زمان ساکت بودن بازار، باندها فشرده میشوند و زمان شلوغی، بسط مییابند.
به چارت زیر نگاه کنید. باندهای بولینگر (BB) یک اندیکاتور چارت اورلی (Chart Overlay) است، یعنی که روی قیمت نمایش داده میشود.
دقت کنید که چطور در زمان سکوتِ بازار، باندها به هم نزدیکند. با بالا رفتن قیمت، باندها از هم فاصله میگیرند.
باندهای بالا و پایین، نوسان یا درجهی تغییرات قیمت را در طول زمان اندازهگیری میکنند.
چون باندهای بولینگر نوسان را میسنجند، باندها بهصورت خودکار با شرایط متغیر بازار تنظیم میشوند.
تمام توضیحات را دادیم. بله، میتوانیم به این داستان کسلکننده ادامه دهیم و به تاریخچهی باندهای بولینگر، شیوهی محاسباتشان، فرمولهای ریاضی اساسی آنها و غیره و غیره بپردازیم، اما حقیقتاً خودمان هم حوصله تایپ کردن آنها را نداشتیم.
خُب، باشه، باشه…. توضیحاتی کوتاه میدهیم.
باندهای بولینگر چیستند؟
باندهای بولینگر معمولاً با سه خط رسم میشوند:
- باند بالایی
- خط میانی
- باند پایینی
خط میانیِ اندیکاتور، یک میانگین متحرک ساده (SMA) است.
بیشترِ برنامههای رسم نمودار به صورت پیشفرض میانگین متحرک را 20 دورهای (20 روزه) درنظر میگیرند که برای بیشتر تریدرها مناسب است. اما وقتی کمی بیشتر در باندهای بولینگر تجربه کسب کردید، میتوانید دورههای زمانی مختلفی را برای میانگین متحرک امتحان کنید.
باندهای بالایی و پایینی به صورت پیشفرض دو انحراف معیار را بالا و پایین خط میانی (میانگین متحرک) نشان میدهند.
اگر با انحراف معیار آشنایی ندارید، لازم نیست بترسید.
مفهوم انحراف معیار (SD) تنها شاخصی برای مشخص کردن میزانِ پراکندگی اعداد است.
اگر باندهای بالایی و پایینی 1 انحراف معیار باشند، میتوان نتیجه گرفت که تقریباً 68% از تغییرات قیمت اخیر در محدودهی این باندها حفظ شدهاند.
اگر باندهای بالایی و پایینی 2 انحراف معیار باشند، میتوان نتیجه گرفت که تقریباً 95% از تغییرات قیمت اخیر در محدودهی این باندها حفظ شدهاند.
احتمالاً خوابتان برده، بیایید با یک شکل توضیح دهیم.
همانطور که میبینید، هرچقدر مقدار SDای که برای باندها در نظر میگیرید بیشتر باشد، قیمتهای بیشتری را هم «ثبت میکند».
وقتی بیشتر با شیوهی کارشان آشنا شدید، میتوانید انحراف معیارهای مختلفی را برای باندها درنظر بگیرید.
صادقانه بگوییم برای شروع به بیشتر این اطلاعات نیازی ندارید. فکر کنیم بهتر باشد نشانتان دهیم که چطور میتوانید باندهای بولینگر را در معاملات خود بهکار ببرید.
نکته: اگر دوست دارید بیشتر دربارهی باندهای بولینگر یاد بگیرید، میتوانید به سراغ کتاب جان با عنوان ” بولینگر و باندهای بولینگر” بروید.
برگشت بولینگر
چیزی که باید دربارهی باندهای بولینگر بدانید این است که قیمت تمایل دارد به وسط باندها برگردد.
این کل مفهومِ “برگشت بولینگر” است.
با دقت کردن در چارت زیر، آیا میتوانید تشخیص دهید که موقعیت بعدی قیمت کجاست؟
قیمت به بالای باند رسیده….
گفتید پایین؟ درست گفتید! همانطور که میبینید، قیمت دوباره به سمت ناحیهی میانی باندها برگشت.
قیمت به وسط برمیگردد!
چیزی که دیدید، یک برگشت بولینگر کلاسیک بود. دلیل رخ دادن این برگشت قیمتها این است که باندهای بولینگر بهعنوان سطوح حمایت و مقاومت داینامیک عمل میکنند.
هرچقدر تایمفریمتان طولانیتر باشد، این باندها هم قویتر میشوند.
بیشتر تریدرها سیستمی دارند که از این برگشتها بهره میبرند و این استراتژی زمانی که بازار متغیر است و روند واضحی وجود ندارد، بهترین عملکرد را دارد.
بهتر است زمانی از این رویکرد استفاده کنید که قیمتها روند ندارند. بههمین دلیل باید حواستان به پهنای باندها باشد.
زمانی که باندها بسط پیدا میکنند از برگشت بولینگر خودداری کنید، چون این مسئله نشان میدهد که قیمت در یک محدوده حرکت نمیکند و روند دارد!
در عوض، حواستان به مواقعی باشد که باندها ثابت هستند یا کوچک میشوند.
حالا بیایید ببینیم که وقتی بازار دارای روند است، چطور از باندهای بولینگر استفاده کنیم….
فشرده شدن بولینگر
عبارت “فشرده شدن بولینگر” بهخوبی همهچیز را توضیح میدهد. وقتی باندها به هم نزدیک شده و فشرده میشوند، احتمال وقوع یک شکست دیده میشود.
اگر کندلها توانستند از باند بالایی عبور کنند، آن وقت جریان معمولاً به سمت بالا ادامه دارد.
اگر کندلها توانستند از باند پایینی عبور کنند، آن وقت جریان معمولاً به سمت پایین ادامه دارد.
باندها بههم نزدیک شده و فشرده میشوند…. . کندل از باند بالایی عبور میکند
با دقت در چارت بالا، میبینید که کندلها بههم نزدیک شده و فشرده میشوند. قیمت هم کمکم از باند بالایی عبور میکند. براساس این اطلاعات، بهنظرتان قیمت به کدام جهت حرکت میکند؟
قیمت صعود میکند!
گفتید بالا؟ دوباره درست حدس زدید!
در این چارت شیوهی کارکرد فشرده شدن ساده را دیدیم.
این استراتژی بهگونهای طراحی شده که یک حرکت قیمت را بهسرعت شناسایی کنید.
تنظیمات این چنینی هر روز اتفاق نمیافتند، اما اگر به صورت هفتگی به چارتهای 15 دقیقهای نگاه کنید، احتمالاً چند باری آنها را مشاهده میکنید.
کارهای زیادی میتوانید با باندهای بولینگر انجام دهید. اینها، دو استراتژی مطرح و پایهی مرتبط به این اندیکاتور بودند.
حالا بروید و این اندیکاتور را به چارت خود اضافه کنید و ببینید که چطور قیمت با توجه به این سه باند حرکت میکند. وقتی متوجه ماجرا و شیوهی کارکرد آن شدید، میتوانید برخی از پارامترهای اندیکاتور را تغییر دهید.
قبل از اینکه به سراغ اندیکاتور بعدی برویم، باندهای بولینگر را به جعبه ابزار تکنیکالتان اضافه کنید.
دیدگاه شما