یک معامله گر پیش از اینکه به سود احتمالی فکر کند باید به ضرر احتمالی فکر کند.
استراتژی معاملاتی خود را طراحی کنید
در گذشته به صورت مفصل در مورد استراتژی معاملاتی و ضرورت داشتن یک استراتژی مناسب توضیحاتی را ارائه کردیم و تاکید داشتیم که هر شخص میبایست بر اساس شخصیت خود یک استراتژی معاملاتی را طراحی کند و به آن پایبند باشد. در ادامه قصد داریم تا به صورت کاملا تخصصی توضیحاتی پیرامون نحوه طراحی یک استراتژی معاملاتی ارائه دهیم.
یک دانشجوری خلبانی بعد از فارغالتحصیلی و کسب مهارتهای لازم میبایست یکبار بدون کمک مربی و به تنهایی در کابین بنشیند و پرواز کند. تمام خلبانها یک برگه به نام چکلیست همراه خود دارند و تمام اقدامات و تنظیماتی که میبایست پیش از پرواز انجام دهند را بر روی آن به ترتیب نوشتهاند. پیش از پرواز تمام مراحل را به ترتیب و با دقت بررسی میکنند.
یک معاملهگر نیز مانند یک خلبان، میبایست یک چکلیست برای استراتژی خود داشته باشد و تمام مراحل را به ترتیب و با جزئیات مشخص کند. حال قصد داریم تا تمام مراحل را با جزئیات شرح دهیم و شما نیز قادر خواهید بود تا چکلیست خود را آماده نمایید:
مرحله نخست: چه نوع معاملهگری هستید؟
ابتدا مشخص کنید که چه نوع معاملهگری هستید؟ و چه سبک معاملاتی برای روحیات شما مناسب است؟ در گذشته در مورد انواع سبکهای معاملاتی اعم از اسکالپینگ، معاملهگری روزانه، معاملهگر نوسانی و سرمایهداری توضیحاتی را ارائه کردیم و روحیات، شخصیت و میزان ریسکگریزی معاملهگران هر سبک را مورد بررسی قرار دادیم. حال بر اساس شناختی که از خود دارید و بدون تعارف شخصیت خود را تعریف کنید و یک سبک معاملاتی مناسب را برای خود انتخاب نمایید.
مرحله دوم: بازه زمانی خود را مشخص کنید
پس انتخاب هر یک از سبکهای معاملاتی میبایست دقیقا مشخص کنید که در چه بازه زمانی (Time Frame) قصد انجام معامله دارید.
در طول روز، هفته یا ماه چقدر میتوانید برای مدیریت معاملات خود وقت صرف کنید؟ آیا بازه زمانی انتخاب شده در زندگی شما خللی ایجاد نمیکند؟ توجه داشته باشید که انتخاب بازه زمانی مناسب میتواند در کنترل ریسک شما نیز تاثیرات مستقیمی داشته باشد. افرادی که بازههای زمانی خیلی پایین را انتخاب میکنند مجبور هستند با هیجانات بازار نیز کنار بیایند؛ همچنین افرادی که در بازه زمانی بسیار بلند معامله میکنند میبایست صبر و شکیبایی بیشتری در معاملات داشته باشند که این ویژگی نیز در افراد خاصی قابل مشاهده است. بنابراین انتخاب یک بازه زمانی مناسب میتواند به صورت مستقیم تمام جوانب معاملات شما را تحت تاثیر قرار دهد. انتخاب یک بازه زمانی اشتباه یا نامناسب میتواند مدیریت روان و سرمایه را دچار اختلال کند و در نهایت ممکن است شما را با مشکل مواجه نماید.
مرحله سوم: جذابیت گزینه سرمایهگذاری خود را تعیین کنید
سرمایهگذاری موفق مدیریت ریسک است، نه اجتناب از آن. (بنجامین گراهام / سرمایهگذار معروف آمریکایی در دهه ۶۰ میلادی)
برخی از سرمایهگذاران مبتدی معتقدند که تحمل ریسک بیشتر میتواند سودهای بزرگتر را نیز به همراه داشته باشد اما سرمایهگذاران حرفهای فقط زمانی معامله میکنند که ریسک سرمایهگذاری خود را در کمترین حالت ممکن پیشبینی کرده باشند؛ در واقع این باور که ریسک بیشتر مساوی هست با سودهای بزرگتر را میبایست از ذهن خود پاک کنیم. بر خلاف دیدگاه ریسکپذیری که از سرمایهگذاران یا به قول معروف بورس بازها در ذهن عموم مردم وجود دارد؛ سرمایه گذاران حرفهای و بزرگان بازار سرمایه یک شخصیت کاملا محتاط و ریسک گریز را دارند. آنها زمانی وارد یک معامله میشوند که جذابیت معامله به قدری بالا باشد که ریسک آن درصد ناچیزی را در بر گیرد. در کتاب بورس باز اثر سلمان امین بارها به این نکته اشاره شده است که احتمال پیروزی یک سرمایه گذاری میبایست چندین برابر احتمال شکست آن باشد (Risk / Reward). در واقع یکی از اشتباهات نابخشودنی در سرمایه گذاری عدم رعایت همین نکته است که در بلند مدت میتواند شما را از بازار خارج کند لذا در مرحله سوم طراحی استراتژی میبایست به این نکته بسیار مهم توجه داشته باشید.
مرحله چهارم: چه مقدار از سرمایه خود را اختصاص دهید؟
مرحله چهارم ارتباط مستقیمی با مرحله سوم دارد؛ جذابیت یک معامله میتواند در تخصیص میزان سرمایه به آن تاثیر گذار باشد. هر چقدر احتمال پیروزی در گزینه سرمایهگذاری بیشتر باشد و از امنیت بالاتری برخوردار باشد میتواند بخش عظیمتری از سرمایه را به خود اختصاص دهد. لذا در مرحله چهارم ضمن بررسی پتانسیل گزینه سرمایهگذاری، میزان سرمایه تخصیص یافته به آن را مشخص میکنیم.
مرحله پنجم: نقاط ورود و خروج سرمایهگذاری را مشخص کنید
انتخاب نقاط ورود و خروج مناسب میتواند در افزایش میزان سود شما تاثیر بهسزایی داشته باشد. سرمایهگذاران بعد از شناسایی یک موقعیت معاملاتی بسیار مشتاق هستند که سریعا به آن ورود کنند تا در آینده از منافع سرمایهگذاری خود بهرهمند گردند ولی سرمایهگذاران حرفهای با بررسی دقیق نمودار بهترین نقاط ورود را شناسایی میکنند و طبق استراتژی خود به آن ورود میکنند.
تحلیلگران بنیادی جذابیت یک موقعیت سرمایهگذاری را با پیشبینی قیمت آینده آن قضاوت میکنند. آنها از اسناد مالی، صورتهای مالی، وضعیت کلان اقتصادی و اخباری که پیرامون گزینه سرمایهگذاری منتشر شده است یک گزینه را به عنوان موقعیت مناسب جهت سرمایهگذاری انتخاب میکنند اما در این اطلاعات نشانههایی از نقاط مناسب برای ورود به سرمایهگذاری وجود ندارد که در این مواقع میتوانند با تحلیلگران تکنیکال مشورت کنند.
نقاط خروج نیز مانند نقاط ورود از اهمیت بالایی برخوردار هستند. معمولا در زمانی که سرمایهگذاران چند درصدی سود میکنند به آن قانع میشوند و برای حفظ سرمایه خود، تصمیم میگیرند سریعا معامله خود را ببندند و از آن خارج شوند در حالی که ممکن است اهداف بسیار بالاتری در انتظار قیمت باشد و آنها صرفا درصد کمی از سود را به خود اختصاص داده باشند. در این مواقع بهتر است در جهت کنترل احساسات و همچنین مدیریت بهتره سرمایه خود، از الگوریتمها و رباتها جهت تعیین نقاط ورود و خروج استفاده نمایید.
مرحله ششم: حد ضرر و حد سود را تعیین کنید
قیمتها به صورت مدام در حال نوسان میباشند و ممکن است هر واکنشی از خود نشان دهند. بارها مشاهده شده است که یک گزینه سرمایهگذاری بسیار خوب و ارزنده که نظر خرد جمعی بازار را به خود اختصاص داده است، پس از گذشت چند دقیقه به گزینه زرد بازار تبدیل شده است و سناریوی بسیار از تحلیلگران را نقض کرده است.
تصمیمات سیاسی، اقتصادی و یا اخبار و شایعات گاهی اوقات به قدری قدرتمند هستند که میتوانند حرکت پرشتاب قیمت را در کسری از دقیقه کاملا تغییر دهند.
با این اوصاف معامله بدون در نظر گرفتن حد ضرر و حد سود مانند رانندگی کردن بدون کمربند ایمنی است.
حد ضرر و حد سود شما میبایست بر اساس استراتژی شما تعیین شود و استفاده از یک عدد پیش فرض به عنوان حد ضرر و حد سود یک عمل کاملا غیرحرفهای میباشد. برخی از مبلغی پایینتر از قیمت خرید و مبلغی بالاتر از آن را به عنوان حد ضرر و حد سود در نظر میگیرند که به هیچ وجه منطقی نیست. در دل استراتژی شما میبایست نکاتی کاملا حرفهای و منطقی برای تعیین حد ضرر و حد سود وجود داشته باشد تا با تحقق آن مفروضات حد ضرر و حد سود فعال گردند.
مرحله هفتم: تمام موارد فوق را یادداشت کنید و از آن پیروی کنید
ابتدا توضیحاتی پیرامون چک لیست دادیم؛ به قدری این نکته حائز اهمیت است که به عنوان یکی از مراحل آن را معرفی میکنیم. نظم مهمترین ویژگی رفتاری یک معاملهگر محسوب میشود و شما میبایست برنامه خود را کاملا مکتوب کنید و دقیقا آن را اجرا کنید تا نظم معاملاتی شما حفظ شود. هیچ استراتژی معاملاتی برای شما نتیجه مثبت نخواهد داشت مگر اینکه به اصول و قوانین آن پایبند باشید و آنها را منظم اجرا کنید.
در اجرای منظم استراتژی خود میتوانید از الگوریتمها کمک بگیرید، رباتها تمام وقت آماده اجرای دستورات به صورت دقیق و منظم هستند و استراتژی شما را با دقت بسیار بالایی اجرا خواهند کرد. طبیعتا سرعت و نظم یک ربات معاملاتی بسیار بیشتر از یک انسان است و میتواند کیفیت معاملات شما را تا حد زیادی افزایش دهد.
چگونه سبک های معامله گری را انتخاب کنیم؟ نکات مهم برای یافتن بهترین سبک ترید
آیا تصمیم به معامله ارزهای دیجیتال گرفتهاید؟ آیا از قبل سبک ترید خود را انتخاب کردهاید یا هنوز در جستجوی روش معامله خود هستید؟ چه عواملی را برای انتخاب بهترین استراتژی های معامله گری باید در نظر بگیرید؟ بهتر است به جای اینکه از سر هوی و هوس و بدون استراتژی و برنامه معامله کنید، در مورد سبک معامله مطالعه کنید. اینکه از قبل بدانید با چه میزان وقت و سرمایه میخواهید وارد دنیای ترید شوید، قطعا نتایج بهتری را برایتان به ارمغان خواهد آورد. پس تا انتهای مقاله با میهن بلاکچین همراه باشید تا با نکات مهم برای انتخاب بهترین سبک های معامله گری آشنا شوید.
انتخاب سبک های معامله گری
انسانها از قدیمالایام با فرار از دست شیرها در هنر ریسکپذیری حرفهای شدهاند. ظرفیت ما انسانها برای محاسبه خطرات و پاداش انجام کاری بینقص است. این که تصمیم میگیریم گوزنها را در بین گرگها شکار کنیم یا در بین خرسها (از نوع وال استریتیاش) بیت کوین معامله کنیم، همه برای مغز ما یکسان است.
مغز ما به شکلی است که قادر به انتخاب بین درست و نادرست است. با این حال، ریسکپذیری احتمال ۵۰/۵۰ ندارد. عوامل بیشماری در پشت معامله وجود دارد که شما را ملزم به داشتن استراتژی معاملاتی میکند. خوشبختانه، روشهای معاملاتی بسیاری سبک معاملاتی خود را تعیین کنید برای انتخاب در بازار ارز دیجیتال وجود دارد؛ اما میتوانید آنها را با همدیگر بهصورتی مخلوط کنید، که متناسب با شخصیت شما باشد.
گرچه تحلیل تکنیکال میگوید که ترید، علمی با قوانین تعریف شده است، اما این تعریف کاملا هم درست نیست. هرکسی که با پول واقعی معامله کرده باشد، میداند که معامله به هیچ وجه تجربهای پایدار و خطی نیست. چطور بازاری به ارزش دو تریلیون دلار میتواند پایدار باشد؟ جو از کانادا خرید میکند و ژو از چین میفروشد. شخص دیگری از اروپا در وضعیت خنثی میماند و ۱۰,۰۰۰ مایل به سمت شرق، یک شخص روس بیصبرانه منتظر است تا روبلهای بیارزش خود را به بیت کوین تبدیل کند. بازیگران و عوامل زیادی درگیر هستند که پیشبینی جهت بازار را تقریبا تبدیل به یک تلاش بیثمر میکنند. اما دلسرد نشوید. هنوز هم میتوانید سیستمی را ایجاد کنید که به شما کمک کند در تریدهای بیشتری نسبت به باخت برنده شوید. برای پیدا کردن سبک های معامله گری مناسب خود، ابتدا به این سوالات پاسخ دهید.
چقدر زمان دارید؟
اگر شما روزانه از ساعت نه تا پنج کار میکنید، احتمالا وقت این را ندارید که در تمام طول روز بر بازار نظارت کنید. پس چطور یک استراتژی که نیاز به تمام وقت و توجه شما دارد (به عنوان مثال ترید روزانه)، میتواند مناسب شما باشد، آن هم وقتی که روز خود را در دفتر صرف طراحی مواد بازاریابی یا برنامهنویسی میکنید؟
از آنجا که شما با محدودیتهای مختلفی درگیر هستید، ابتدا باید توجه کنید که از نظر زمانی چقدر میتوانید در ارز دیجیتال سرمایهگذاری کنید (سبک معاملاتی خود را تعیین کنید نه از نظر پول)؛ حتی اگر تمام وقت خود را نیز در دنیای رمزارزها صرف کنید، ممکن است زمان آزادی نداشته باشید تا در بازارهای تجاری صرف کنید. شاید عادت نداشته باشید که ۱۰ ساعت به صفحه نمایش خیره شوید و این کار باعث قفل کردن مغزتان میشود و عملکرد نامناسب فعلیتان را نیز خرابتر میکند. بنابراین زمانی که میتوانید روی ترید متمرکز شوید را تعیین کنید.
چقدر سرمایه دارید؟
میخواهید با ۱۰۰ دلار معاملات فرکانس بالا انجام دهید؟ شکی نیست که نمیتوانید روزانه ۵ دلار هم به دست آورید. اندازه سرمایه تاثیر عمدهای بر روش معامله شما دارد. قبل از ورود به بازار به مقدار پولی که مایل به ریسک آن هستید، فکر کنید. پس از تصمیمگیری در مورد سرمایهتان است که میتوانید به استراتژی خود فکر کنید. هر چقدر پول کمتری داشته باشید، دلایل کمتری برای ترید در بازه زمانی یا تایم فریم کمتر (LTF) وجود دارد. معاملات LTF و فرکانس بالا، بستگی به ریسک کردن با پولی اندک و به طور منظم و فعالانه دارد. بنابراین نه تنها باید پول کافی برای دور انداختن داشته باشید، بلکه باید پول زیادی نیز هزینه کنید تا سود به دست آورید. آیا در ازای ۵ دلار برای هر معامله، ترید روزانه انجام میدهید؟
از سوی دیگر، ترید در بازه زمانی یا تایمفریم طولانیتر (HTF) برای معاملات کوچک و بزرگ مناسب است؛ اگر سرمایه شما کم است و در بازههای طولانیمدت ترید میکنید، مجبورید چارتهای ایمنتر را دنبال کنید و نمیتوانید از سر هوی و هوس معامله کنید. زیرا نقدینگی کافی ندارید! اگرچه اگر سرمایه شما زیاد است، میتوانید یک معامله ۵ میلیون دلاری باز کنید و یکچهارم از این مبلغ را صرفا بابت پرداخت افت قیمت یا اسلیپیج پرداخت کنید!
«اندازه کوچک» ترید با تایم فریم بزرگتر، ایمنی بیشتر و ریسک پایینتری را به ارمغان میآورد. این دو عامل برای ساخت سرمایه تدریجی و پیوسته مناسب هستند؛ بهتر است ۱۰۰ دلار در طول چند ماه به ۱۰,۰۰۰ دلار تبدیل شود تا اینکه ۱۰,۰۰۰ دلار به واسطه معامله LTF به ۱۰۰ دلار تبدیل شود. چقدر سرمایه دارید؟ با پاسخ به این سوال یک قدم به پیدا کردن روش ترید ایدهآل خود نزدیکتر میشوید.
آزمایش روش (ها)
حالا که از میزان زمان و پول خود یا محدودیتهای آنها آگاه هستید، آماده تجربه کردنید. این طور نیست که پس از پاسخ به ۱۰ سوال، بهترین قانون تریدینگ برای خودتان را بشناسید؛ باید برخی از این موارد را آزمایش و تجربه کنید.
آیا به عنوان یک بزرگسال تا به حال سرگرمی جدیدی را آغاز کردهاید؟ وقتی برای یادگیری یک ساز جدید تلاش میکنید، کمکم متوجه میشوید که ذاتا آدم بااستعدادی نیستید! بدتر آنکه میبینید مهارتتان به نتهای اشتباه و فالش منجر میشود.
شروع یک سرگرمی جدید، همانند معامله داراییها برای اولین بار است. صرف اینکه آدم علاقهمندی به بازارهای مالی هستید، سبب نمیشود که به طرز جادویی کسب درآمد کنید. اینطور نیست که بفهمید تواناییتان در دنیای ارز دیجیتال به دادتان خواهد رسید. به همین دلیل است که پیشنهاد میکنیم تا میتوانید تجربه کنید. حتی زمانی که تجربه کردید، باز هم باید این کار را انجام دهید؛ زیرا بازار هم (مانند شما) هرگز یکسان نیست.
هیچکس هرگز دو بار در همان رودخانه قدم نمیگذارد؛ زیرا این همان رودخانه نیست و او نیز همان آدم نیست. هراکلیتوس
آزمایش به شما کمک میکند تا در مسیر درست قرار بگیرید. این تکرار دائمی آزمون و خطا است که مهارتهای انسان را ایجاد میکند. قبل از اینکه متوجه شوید که در این بازار چه سرنوشتی در انتظارتان است، باید اشتباهات بسیاری را تجربه کنید. اگر معاملات سوئینگ برایتان مناسب نیست، اشکالی ندارد؛ میتوانید سراغ معاملات اسکالپینگ بروید. اگر اوضاعتان در اسکالپینگ خراب است، سبک معاملاتی خود را تعیین کنید به پیش بروید تا در نهایت روشی را که مناسب شما باشد را پیدا کنید.
ریسک کردن یا نکردن: مسئله این است
نقل قول هراکلیتوس را حفظ کنید و به یاد داشته باشید: بازار خطی نیست. روشی که یک روز جواب میدهد، میتواند روز بعد استراتژی فاجعهآمیزی باشد. اگرچه نمیتوانید با خواندن مقاله این چیزها را یاد بگیرید، اما میتوانید از طریق تجربه احساس کنید. دانستن اینکه چه زمانی ریسک کنید و چه زمانی محتاط باشید، نکته مهمی در معامله است.
بیایید این سناریو را بررسی کنیم: بازار برای مدتی نیاز شدیدی به رالی صعودی دارد. بازار ماهها تکانی نمیخورد، اما در نهایت کسی اولین حرکت را میکند و بقیه او را دنبال میکنند. از خودتان بپرسید: ریسک کنم یا نه؟ بدیهی است که تمایل به صعود نشانه ریسک کردن است. به قول صفحات توییتر کریپتویی: زمانی که زمان خرید رسید، بخرید. نه باید مخالفی “هوشمند” باشید و نه صبر کنید تا در سقف قیمت فروش (Short) انجام دهید. بهترین سناریو این است که تمام پول خود را از دست ندهید.
سناریوی بدون ریسک چیست؟ فرض کنید که بازار به طور غیرمنطقی رفتار میکند، چنانکه که معمولا هم اینطور است. یک لحظه به عرش میرسد و لحظه بعدی به فرش میآید و به قول معاملهگران آشفتهبازار است! آیا در این شرایط بازار معامله میکنید؟ به عنوان یک معاملهگر، باید در شرایط روشن بازار ترید کنید. برای محافظت از سرمایه و به حداقل رساندن ضرر، باید در شرایط امن معامله کنید. تغییر شرایط بازار بین فازهای آشفته و رضایتبخش، نباید شما را جذب کند. در این شرایط نباید ریسک کرد، بنابراین استراتژی خود را تغییر دهید.
بهروز باشید
بهروز ماندن برای تمام روشهای معاملاتی و سرمایهگذاران یک اصل اساسی است. حتی سرمایهگذار سختگیر وال استریت که پای خود را از خانه بورلی هیلزش آن طرفتر هم نگذاشته است (کنایه از معاملهگران پولدار وال استریت)، در مورد وضعیت حقوق کارگران در کلونی معادن لیتیوم غرب آفریقا مطالعه میکند. شما نیز به عنوان معاملهگر ارز دیجیتال باید همین کار را انجام دهید. درباره آخرین بروزرسانی توسعه و نقشه راه اتریوم بخوانید. بر فعالیت شبکه بیت کوین و تعداد کاربرانی که نود شبکه را اجرا میکنند، نظارت کنید. این اصول بیش از آنچه فرض میکنید بر بازارهای کریپتو تاثیر میگذارد. یک شایعه بیاهمیت درباره چارچوب قانونی جدید، میتواند سرنوشت بیتکوین را برای سال آینده تعیین کند.
بسیاری از تریدرها معتقدند که تجزیه و تحلیل فنی و بازار مثل صفحه شطرنج هستند که در آن الگوهای ترید مختلف، دستورالعملهای بالقوه قیمت ارزهای دیجیتال را نشان میدهند. داستان در نهایت چیزی است که تریدر را مجبور میسازد تا در یک جهت حرکت کند و خرید یا فروش انجام دهد. پس یا خودتان را بهروز نگه دارید یا منتظر عواقب این بیاطلاعی باشید.
پرسش و پاسخ (FAQ)
- بهترین سبک ترید کدام است؟
هیچ روشی برای همه افراد جوابگو نیست. هر تریدر مجموعه قوانین و استراتژیهای مخصوص به خود را دارد؛ زیرا شخصیت، میزان ریسکپذیری، زمان، سرمایه و خیلی موارد دیگر در هر انسان با انسانهای دیگر تفاوت دارد؛ بنابراین نمیتوان نسخه یکسانی را برای همه معاملهگران پیچید.
- آیا سبک های معامله گری در فارکس و بازار ارزهای دیجیتال یکسان است؟
خیر. زیرا ریسک این بازارها با یکدیگر تفاوت دارد. ریسک بازار رمز ارزها به خاطر نوسانات شدید قیمتها بسیار بیشتر از سایر بازارهاست؛ بنابراین باید استراتژیهای مخصوص به آن را داشته باشید.
- استراتژی های معامله گری چه تاثیری روی موفقیت ما دارند؟
سبکهای معاملاتی میتوانند در شرایط مختلف بازار به کمک ما بیایند و ما را از گمراهی در روند بازار نجات دهند. این استراتژیها در واقع قانون های معامله گری هستند که خودمان برای خودمان انتخاب میکنیم و تحت هر شرایطی باید به آنها وفادار باشیم.
- نظم در معامله گری تا چه حد مهم است؟
داشتن نظم بسیار مهم است و باید بهعنوان یکی از عادت های معامله گری شما تبدیل شود. اگر انتخاب میکنید که از ساعت ۹ صبح تا ۵ عصر به ترید بپردازید و روزهای جمعه به استراحت بپردازید، باید صرفنظر از شرایط بازار و فرصتهای بالقوه، به این قانون خود وفادار بمانید.
کلام آخر
دنیای ارز دیجیتال هم مثل تمام بازارهای دیگر با ریسک و سود و ضرر و چالشهای مخصوص به خود سروکار دارد. مهم آن است که پیش از ورود به این بازار در مورد سبک های معامله گری خود تحقیق کنید، مقدار سرمایه خود را مشخص کنید و ببینید چقدر میخواهید در این بازار وقت صرف کنید. به شناخت کافی از خود برسید و ببینید که چقدر حاضر به ریسک کردن در دنیای معاملات ارز دیجیتال هستید، سپس بهترین سبک ترید را متناسب با شرایطتان برای خود انتخاب کنید. همواره خود را از شرایط بازار بهروز نگه دارید و در این بازار آگاهانه عمل کنید تا به نتایج خوبی دست یابید. بیشترین ریسکی را که تا به حال در دنیای معاملات ارز دیجیتال کردهاید، به یاد دارید؟ از این ریسکپذیری خرسندید یا پشیمان؟
در 6 گام سیستم معاملاتی خود را طراحی کنید
در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، نحوه طراحی یک سیستم معاملاتی را گام به گام برای شما توضیح خواهیم داد.
هدف اصلی این درس این است که شما را در فرآیند طراحی یک سیستم معاملاتی راهنمایی کند.
هرچند طراحی و ساخت یک سیستم زمان زیادی نمی برد، اما تست کلی و جامع آن مدتی طول می کشد.
پس صبور باشید؛ چراکه در بلندمدت، در دل یک سیستم معاملاتی خوب می تواند سود زیادی نهفته باشد.
مرحله 1: تایم فریم
نخستین چیزی که هنگام ساخت و طراحی یک سیستم معاملاتی باید در نظر داشته باشید این است که شما چه نوع معامله گری هستید.
آیا یک معامله گر ساعتی هستید یا یک معامله گر سویینگ؟
آیا دوست دارید هر روز، یا هر هفته، یا هر ماه یا هر سال به نمودارها نگاه کنید؟ تا چه مدت می خواهید پوزیشن خود را باز نگه دارید؟
پاسخ به این پرسش ها به تعیین اینکه از چه تایم فریمی باید برای معامله استفاده کنید کمک شایانی می کند. حتی اگر برای انجام معاملات به چند تایم فریم هم نگاه کنید، باز هم برای کشف سیگنال معاملاتی باید از یک تایم فریم اصلی استفاده کنید.
مرحله 2: اندیکاتورهایی را پیدا کنید که به شما کمک می کنند بتوانید روند جدید را شناسایی کنید.
از آنجایی که یکی از اهداف ما شناسایی هر چه زودتر روندها است، باید از اندیکاتورهایی استفاده کنیم که برای این کار طراحی شده اند.
میانگینهای متحرک یکی از محبوبترین اندیکاتورهایی هستند که معامله گران از آنها برای شناسایی روند استفاده میکنند.
به بیان دقیق تر، آنها از دو میانگین متحرک (یکی کند و یکی تند) استفاده میکنند و صبر می کنند تا میانگین متحرک تند، میانگین کند را قطع کرده و به زیر یا بالای آن رود.
کلیت فلسفه سیستم “تقاطع میانگین متحرک” همین است.
در ساده ترین شکل خود، تقاطع میانگین های متحرک نه تنها سبک معاملاتی خود را تعیین کنید سریعترین بلکه راحت ترین راه برای شناسایی یک روند جدید است.
البته، راههای زیادی وجود دارد که معاملهگران فارکس با استفاده از آنها روندها را شناسایی می کنند، اما میانگینهای متحرک یکی از راحت ترین روشها است.
مرحله 3: اندیکاتورهایی را پیدا کنید که به کمک آنها می توانید روند را تایید کنید.
دومین هدف ما برای طراحی سیستم این است که قادر باشیم در دام الگوهای کاذب یا شادو های قیمتی نیفتیم، بعبارتی در دام یک روند “جعلی” گرفتار شویم.
برای انجام این کار باید اطمینان حاصل کنیم که وقتی سیگنال آغاز یک روند جدید را می بینیم، می توانیم با استفاده از اندیکاتورهای دیگر آن را تأیید کنیم.
اندیکاتورهای تکنیکال خوبی برای تایید روند وجود دارند. از آن جمله می توان به MACD، Stochastic و RSI اشاره کرد.
در طول مسیر یادگیری بتدریج با اندیکاتورهای بیشتری آشنا خواهید شد، و خواهید دید که میتوانید آنها را نیز در سیستم خود بگنجانید.
مرحله 4: ریسک خود را مشخص کنید
در زمان طراحی و ساخت سیستم معاملاتی فارکس، بسیار مهم است که مشخص کنید چقدر در هر معامله قادرید ضرر دهید.
مردم چندان دوست ندارند به ضرر فکر کنند، اما در واقع، یک معامله گر خوب پیش از اینکه فکر کند چقدر می تواند سود کند، به این فکر می کند که چقدر ممکن است ضرر کند.
مقدار پولی که استطاعت از دست دادن آن را دارید با دیگران متفاوت خواهد بود.
شما باید تصمیم بگیرید که چقدر فضای تنفس می توانید برای پوزیشن خود در نظر بگیرید، و در عین حال، روی یک معامله ریسک زیادی هم نکرده باشید.
در درس های بعدی درباره مدیریت سرمایه بیشتر خواهید آموخت. مدیریت سرمایه نقش مهمی در تعیین میزان ریسک شما روی هر معامله دارد.
یک معامله گر پیش از اینکه به سود احتمالی فکر کند باید به ضرر احتمالی فکر کند.
مرحله 5: نقاط ورودی و خروجی را مشخص کنید
پس از آنکه مشخص کردید چقدر قادرید روی یک معامله ضرر دهید، در گام بعد باید بدانید کجا وارد معامله شوید و کجا از معامله خارج شوید تا بیشترین سود را کسب کنید.
نقاط ورودی
برخی از افراد دوست دارند به محض اینکه همه اندیکاتورهاشان با هم هماهنگ و ردیف شدند و سیگنال خوبی دادند پوزیشن خود را باز کنند، حتی اگر کندل هنوز بسته نشده باشد!
برخی دیگر دوست دارند صبر کنند تا کندل بسته شود.
یکی از دوستان معامله گر ما معتقد است که پیش از باز کردن پوزیشن خود بهتر است صبر کنید تا کندل بسته شود.
بارها و بارها شده است که کندل هنوز بسته نشده بوده و همه اندیکاتورها با هم هماهنگ بوده اند و سیگنال واحدی داده اند، اما وقتی کندل بسته می شود متوجه میشوند که سیگنال دقیقا برعکس شده است!
تمامی اینها در واقع به سبک معاملاتی برمی گردد. برخی افراد هجومی تر از بقیه هستند و شما در طول مسیر خواهید فهمید که چه نوع معامله گری هستید.
به عنوان مثال، در نمودار زیر، نقطه ورود این معامله گر جایی بوده که کندل زیر خط حمایت بسته شده است.
نقاط خروج
برای خروج ها، گزینه های مختلفی دارید.
یک راه این است که استاپ خود را تریل کنید، به این معنی که اگر قیمت به مقدار ایکس پیپ به نفع شما حرکت کرد، استاپ خود را به مقدار ایکس پیپ جابجا کنید.
راه دیگر پیدا کردن نقطه خروج این است که یک حد سود از پیش تعیین شده داشته باشید و با رسیدن قیمت به حد سود پوزیشن خود را ببندید. نحوه محاسبه حد سود برعهده خودتان است. به عنوان مثال، برخی از معامله گران از سطوح حمایت و مقاومت به عنوان حد سود خود استفاده می کنند.
در نمودار زیر، نقطه خروج در یک قیمت خاص که نزدیک انتهای کانال نزولی است قرار داده شده است.
برخی دیگر نیز فقط با ایکس پیپ جابجایی قیمت تصمیم می گیرند (ریسک ثابت) پوزیشن خود را ببندند.
به هر حال شما هستید که تصمیم می گیرید حد سود خود را چگونه محاسبه کنید، فقط مطمئن شوید که به قوانین خود پایبند هستید. تحت هر شرایطی، هرگز زودتر از قوانین خود از معامله خارج نشوید.
به سیستم معاملاتی خود پایبند باشید!
به هر حال خودتان آن را طراحی کرده اید!
یکی دیگر از راههایی که میتوانید با استفاده از آن نقطه خروج خود را پیدا کنید، داشتن مجموعهای از معیارها است که در صورت احراز شدن، به شما سیگنال خروج میدهند.
به عنوان مثال، میتوانید این را بصورت یک قانون برای خود در نظر بگیرید که اگر اندیکاتورهای شما تا یک سطح معینی برگشتند، در این حالت از معامله خارج بشوید.
مرحله 6: قوانین سیستم خود را بنویسید و به آن پایبند باشید!
مهمترین گام در طراحی سیستم معاملاتی همین است. شما باید قوانین سیستم معاملاتی خود را بنویسید و همیشه به آنها پایبند باشید.
انضباط یکی از مهمترین ویژگی هایی است که یک معامله گر فارکس باید داشته باشد، بنابراین به یاد داشته باشید که همیشه باید به سیستم خود پایبند باشید!
اگر به قوانین سیستم پایبند نباشید، هیچ سیستمی برای شما جواب نخواهد داد، بنابراین فراموش نکنید که باید منضبط باشید.
راستی گفتیم که باید همیشه به قوانین خود پایبند باشید؟! باشه.باشه.کافیه.
چگونه سیستم معاملاتی خود را تست کنید
سریع ترین راه برای تست و آزمایش سیستم سبک معاملاتی خود را تعیین کنید شما این است که یک نرم افزار تکنیکال پیدا کنید که در آن بتوانید به گذشته برگشته و کندل ها را یکی یکی روی نمودار برسی کنید و جلو روید.
هنگامی که نمودار خود را با کندل ها یکی یکی جلو می برید، میتوانید قوانین سیستم معاملاتی خود را تحلیل و مقایسه کرده و به همین ترتیب معاملات خود را مطابق با آن انجام دهید.
نتایج معاملات خود را ثبت و یادداشت کنید و با خود صادق باشید!
سود، ضرر، میانگین سود و میانگین ضرر خود را ثبت کنید. اگر از نتایج خود رضایت دارید، می توانید به مرحله بعدی تست سیستم بروید: یعنی معامله بصورت زنده در یک حساب دمو.
با سیستم جدید خود حداقل به مدت دو ماه روی یک حساب دمو یا آزمایشی به صورت زنده معامله کنید.
چنین چیزی به شما ذهنیتی از اینکه زمانی که قیمت در حال جابجایی است چگونه می توانید با سیستم خود معامله کنید می دهد. به ما اعتماد کنید، معامله بصورت زنده بسیار متفاوت با زمانی است که در حال تست سبک معاملاتی خود را تعیین کنید گیری هستید.
پس از دو ماه معامله بصورت زنده در یک حساب دمو، خواهید دید که آیا سیستم شما واقعاً می تواند روی پای خودش بایستد و جواب دهد یا خیر.
اگر همچنان در حال کسب نتایج خوبی بودید، در اینصورت می توانید با استفاده از سیستم خود به صورت زنده در یک حساب واقعی معامله کنید.
در این مرحله، شما باید هنگام کار با سیستم معاملاتی خود خاطرتان جمع باشد و هنگام معامله زدن تردیدی نداشته و کاملا با سیستم راحت باشید.
پلن شخصی معامله گری چیست؟
تاجر خودت باش. به عبارت دیگر کورکورانه از توصیه های تجاری دیگران پیروی نکنید! فقط به این دلیل که ممکن است فردی با روش خود به خوبی عمل کند، به این معنی نیست که روش او برای شما نیز کارساز خواهد بود. همه ما در موقعیت های مختلف زندگی قرار داریم و همه ما دیدگاه های بازار، فرآیندهای فکری، سطوح تحمل ریسک و تجربیات بازار متفاوتی داریم. برنامه معاملاتی شخصی خود را داشته باشید و همانطور که از بازار یاد می گیرید آن را به روز کنید. شاید این تعریف مختصری از پلن شخصی معامله گری باشد.
یک عبارت قدیمی در تجارت وجود دارد که اگر موفق به برنامه ریزی نشدید، درواقع شما برای شکست برنامه ریزی می کنید. ممکن است این مورد کوچک و ناچیز به نظر برسد، اما افرادی که در مورد موفقیت جدی هستند، از جمله معامله گران، باید این کلمات را طوری دنبال کنند که انگار روی سنگ نوشته شده و هیچگاه از بین نمی رود. اگر از هر تاجری که به طور مداوم درآمد کسب می کند، بپرسید، احتمالاً به شما خواهند گفت که شما دو انتخاب دارید: یا به طور روشمند از یک برنامه نوشته شده پیروی کنید و پلن شخصی معامله گری داشته باشید یا شکست بخورید.
اگر از قبل یک پلن شخصی معامله گری و برنامه تجاری و سرمایه گذاری مکتوب دارید، به شما تبریک می گوییم، شما در اقلیت هستید. توسعه یک رویکرد یا روشی که در بازارهای مالی کار می کند، به زمان، تلاش و تحقیق نیاز دارد. در حالی که هرگز و هیچوقت هیچ تضمینی برای موفقیت وجود ندارد، شما با ایجاد یک برنامه تجاری دقیق، یک مانع بزرگ را از بین برده اید.
اگر برنامه شما از تکنیک های ناقص استفاده می کند یا آمادگی لازم را ندارد، موفقیت شما بلافاصله به دست نمی آید اما حداقل در موقعیتی هستید که می توانید مسیر خود را ترسیم و اصلاح کنید. با مستندسازی فرآیند، می آموزید که چه چیزی به درستی کار می کند و چگونه از اشتباهات پرهزینه ای که معامله گران تازه کار گاهی با آنها مواجه می شوند، اجتناب کنید. چه در حال حاضر برنامه ای دارید یا نه، در ادامه چند ایده برای کمک به این روند وجود دارد.
تعریف پلن شخصی معامله گری
پلن شخصی معامله گری روشی سیستماتیک برای شناسایی و معامله دارایی است که تعدادی متغیر از جمله زمان، ریسک و اهداف سرمایه گذار را در نظر می گیرد. یک پلن شخصی معامله گری نحوه یافتن و اجرای معاملات توسط معامله گر را مشخص می کند، از جمله اینکه تحت چه شرایطی اوراق بهادار، بورس، بازار ارز دیجیتال یا سایر دارایی ها را بخرد و بفروشد، چقدر موقعیت را به دست می آورد، چگونه می تواند موقعیت ها را در حین حضور در آن مدیریت می کند، قوانینی برای زمان معامله و زمان عدم انجام آن، چه اوراق بهاداری را می توان معامله کرد و موارد دیگر.
اکثر کارشناسان معاملات توصیه می کنند که تا زمانی که یک پلن شخصی معامله گری انجام نشود، هیچ سرمایه ای در معرض خطر نیست. طرح و برنامه معاملاتی سندی است که در مورد آن تحقیق شده و مکتوب است که تصمیمات معامله گر را راهنمایی می کند.
درک پلن معامله گری
پلن های معامله گری را می توان به روش های مختلف ساخت. سرمایه گذاران معمولاً برنامه و پلن معاملاتی خود را براساس اهداف شخصی خود سفارشی می کنند. برنامه های معاملاتی بسیار طولانی و مفصل هستند، به خصوص برای معامله گران فعال، مانند معامله گران روزانه یا معامله گران نوسانی. این پلن های معامله گری همچنین می توانند بسیار ساده باشند، مانند سرمایه گذاری که فقط می خواهد هر ماه به صورت خودکار در صندوق های مشترک یا صندوق های قابل مبادله (ETF) تا زمان بازنشستگی سرمایه گذاری کند.
ساختن پلن شخصی معامله گری کامل
هیچ دو طرح معاملاتی مشابه نیستند زیرا هیچ دو معامله گری دقیقاً شبیه هم نیستند. هر رویکرد منعکس کننده عوامل مهمی مانند سبک معاملات و همچنین تحمل ریسک است. سایر اجزای ضروری یک برنامه معاملاتی چیست؟ در اینجا 10 مورد وجود دارد که هر طرحی باید شامل آنها باشد:
1. ارزیابی مهارت
آیا آماده تجارت هستید؟ آیا سیستم خود را روی کاغذ آزمایش سبک معاملاتی خود را تعیین کنید کرده اید و آیا مطمئن هستید که در یک محیط معاملاتی زنده کار می کند؟ آیا می توانید سیگنال های خود را بدون تردید دنبال کنید؟ داد و ستد در بازارها جنگ دادن و گرفتن است. حرفه ای های واقعی آماده می شوند و از افرادی سود می برند که بدون برنامه و پلن معامله گری و معمولاً پس از اشتباهات پرهزینه پول می دهند.
2. آمادگی ذهنی
چه احساسی دارید؟ به اندازه کافی خوابیده اید؟ آیا به چالش پیش رو فکر می کنید؟ اگر از نظر عاطفی و روانی آماده نبرد در بازار نیستید، معامله نکنید، در غیر این صورت، خطر از دست دادن سرمایه خود را دارید.
بسیاری از معامله گران یک شعار بازار دارند که قبل از شروع روز برای آماده کردن خود، آن را تکرار می کنند. یک معامله را انتخاب و ایجاد کنید که شما را در منطقه تجاری قرار دهد. علاوه بر این، منطقه تجاری شما باید عاری از حواس پرتی باشد. به یاد داشته باشید، این یک تجارت است و حواس پرتی ممکن است پرهزینه باشد.
3. سطح ریسک را تنظیم کنید
نکته مهم در ساخت پلن شخصی معامله گری این است که می خواهید چه مقدار از پرتفوی خود را باید در یک معامله ریسک کنید؟ این موضوع به سبک معاملاتی و تحمل ریسک شما بستگی دارد. میزان ریسک می تواند متفاوت باشد، اما احتمالاً باید بین حدود 1٪ تا 5٪ از پرتفوی شما در یک روز معاملاتی معین، متغیر باشد. یعنی اگر در هر نقطه از روز آن مقداری که مشخص کرده اید را از دست بدهید، از بازار خارج می شوید و بیرون می مانید. اگر اوضاع بر وفق مراد شما نیست، بهتر است کمی استراحت کنید و یک روز دیگر معامله کنید.
4. هدف گذاری کنید
قبل از اینکه وارد معامله شوید، اهداف سود واقعی و نسبت ریسک/پاداش (risk/reward ratios) را تعیین کنید. حداقل ریسک/پاداشی که می پذیرید چقدر است؟ بسیاری از معامله گران معامله ای را انجام نمی دهند مگر اینکه بدانند سود احتمالی حداقل سه برابر بیشتر از ریسک باشد. به عنوان مثال، اگر حد ضرر شما 1 دلار در هر سهم است، هدف شما باید 3 دلار سود برای هر سهم باشد. اهداف سود هفتگی، ماهانه و سالانه را به دلار یا به عنوان درصدی از پرتفوی خود تعیین کنید و مرتباً آنها را ارزیابی کنید.
5. تکالیف خود را انجام دهید
قبل از باز شدن بازار، بررسی می کنید که در سراسر جهان چه می گذرد؟ آیا بازارهای خارج از کشور افزایش یا کاهش دارند؟ قراردادهای آتی شاخص خوبی برای سنجش روحیه قبل از باز شدن بازار هستند زیرا قراردادهای آتی در شبانه روز معامله می شوند.
داده های اقتصادی یا درآمدی که قرار است منتشر شوند چه هستند و چه زمانی بیرون می آیند؟ لیستی را روی دیوار مقابل خود قرار دهید و تصمیم بگیرید که آیا می خواهید قبل از یک گزارش مهم معامله کنید یا خیر. برای اکثر معامله گران، بهتر است به جای ریسک های غیرضروری مرتبط با معاملات در طول واکنش های بی ثبات به گزارش ها، منتظر انتشار گزارش باشند. حرفه ای ها براساس احتمالات معامله می کنند. آنها قمار نمی کنند. معامله پیش از یک گزارش مهم اغلب یک قمار است زیرا غیرممکن است که بدانیم بازارها چگونه واکنش نشان خواهند داد.
6. آماده سازی تجارت
از هر سیستم و برنامه معاملاتی که استفاده می کنید، سطوح حمایت و مقاومت اصلی و جزئی را روی نمودارها برچسب گذاری کنید، هشدارهایی را برای سیگنال های ورود و خروج تنظیم کنید و مطمئن شوید که همه سیگنال ها را می توان به راحتی با یک سیگنال دیداری یا شنیداری واضح مشاهده یا شناسایی کرد.
7. قوانین خروج را تنظیم کنید
اکثر معامله گران این اشتباه را مرتکب می شوند که بیشتر تلاش خود را بر روی جستجوی سیگنال های خرید متمرکز می کنند اما توجه بسیار کمی به زمان و مکان خروج دارند. بسیاری از معامله گران در صورت کاهش قیمت نمی توانند بفروشند زیرا نمی خواهند ضرر کنند. شما در ساخت پلن شخصی معامله گری خود باید این نکته را در نظر داشته باشید و باید بتوانید از پس آن برآیید، باید یاد بگیرید که ضرر را بپذیرید، وگرنه به عنوان یک معامله گر موفق نخواهید شد. اگر استاپ شما ضربه خورد، به این معنی است که اشتباه کرده اید. معامله گران حرفه ای بیش از آنکه برنده شوند، معاملاتی را از دست می دهند، اما با مدیریت پول و محدود کردن ضرر، همچنان سود می برند.
قبل از اینکه وارد معامله شوید، باید خروجی های خود را بدانید. حداقل دو خروجی ممکن برای هر معامله وجود دارد. اول، اگر معامله برخلاف پیش بینی شما انجام شود، توقف ضرر شما چقدر است؟ این مورد باید نوشته شود. باید بدانید که توقف های ذهنی و آنچه در مغز شما می گذرد، به حساب نمی آیند. دوم، هر معامله باید یک هدف سود داشته باشد. هنگامی که به آنجا رسیدید، بخشی از پوزیشن خود را بفروشید و در صورت تمایل می توانید توقف ضرر خود را در بقیه موقعیت خود به نقطه سربه سر منتقل کنید.
8. قوانین ورود را تنظیم کنید
این مورد به این دلیل پس از قوانین خروج آمده است که: خروج ها بسیار مهم تر از ورودی ها هستند. سیستم شما باید به اندازه کافی پیچیده باشد تا موثر باشد اما باید به اندازه کافی ساده نیز باشد تا تصمیمات فوری را تسهیل کند. اگر 20 شرط دارید که باید رعایت شوند و بسیاری از آنها ذهنی هستند، انجام معاملات واقعی برای شما دشوار است. در واقع، رایانه ها معمولاً معامله گران بهتری نسبت به مردم می سازند. این موضوع ممکن است توضیح دهد که چرا بیشتر معاملاتی که اکنون در بورس های اصلی انجام می شوند توسط برنامه های رایانه ای ایجاد می شوند.
کامپیوترها برای انجام معامله نیازی به فکر و احساس خوب ندارند. در صورت رعایت شرایط وارد می شوند. زمانی که معامله مسیر اشتباهی را طی می کند یا به یک هدف سود می رسد، آنها خارج می شوند. آنها پس از انجام چند معامله خوب و بد در بازار عصبانی نمی شوند و یا احساس شکست ناپذیری نمی کنند. هر تصمیم براساس احتمالات است، نه احساسات.
9. سوابق عالی را نگه دارید
بسیاری از معامله گران باتجربه و موفق نیز در نگهداری سوابق عالی هستند. اگر آنها برنده یک معامله شوند، احتمالا در آینده می خواهند دقیقا بدانند چرا و چگونه به آن رسیده اند. مهمتر از آن، آنها می خواهند وقتی می بازند همین جزئیات را بدانند تا اشتباهات غیر ضروری را تکرار نکنند. جزئیاتی مانند اهداف، ورود و خروج هر معامله، زمان، سطوح حمایت و مقاومت، محدوده بازگشایی روزانه، باز و بسته شدن بازار برای روز را یادداشت کنید و نظرات خود را در مورد دلیل انجام معامله و همچنین درس های آموخته شده ثبت کنید.
همچنین باید سوابق معاملاتی خود را ذخیره کنید تا بتوانید به عقب برگردید و سود یا زیان یک سیستم خاص، افت ها (که مبالغ از دست رفته در هر معامله با استفاده از یک سیستم معاملاتی است)، میانگین زمان در هر معامله (که برای محاسبه کارایی تجارت ضروری است) و سایر عوامل مهم را تجزیه و تحلیل کنید. همچنین، این عوامل را با استراتژی خرید و هولد مقایسه کنید. به یاد داشته باشید، این یک تجارت است. شما می خواهید کسب و کار شما تا حد امکان موفق و سودآور باشد.
10. عملکرد را تجزیه و تحلیل کنید
پس از هر روز معاملاتی، جمع کردن سود یا زیان برای دانستن چرایی و چگونگی آن امری مهم است. نتیجه گیری خود را در یادداشت های معاملاتی خود بنویسید تا بتوانید بعداً به آنها مراجعه کنید. به یاد داشته باشید، همیشه معاملاتی با ضرر وجود خواهد داشت. آنچه شما می خواهید یک پلن شخصی معامله گری است که در بلندمدت برنده شود.
جمع بندی
هیچ راهی برای تضمین سودآوری تجارت وجود ندارد. شانس معامله گران براساس مهارت و سیستم برد و باخت آنها است. چیزی به نام برد بدون باخت وجود ندارد. معامله گران حرفه ای قبل از ورود به معامله می دانند که شانس به نفع آنهاست وگرنه در آنجا حضور نخواهند داشت. با اجازه دادن به سود خود و کاهش ضرر، یک معامله گر ممکن است در برخی نبردها شکست بخورد، اما در جنگ پیروز خواهد شد. اکثر معامله گران و سرمایه گذاران برعکس این کار را انجام می دهند، به همین دلیل است که به طور مداوم پول در نمی آورند.
استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق
تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق هدف همه سرمایهگذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایهگذاریهایی که انجام میدهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگر همانطور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و میتواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایهگذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایهگذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیبشان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایهگذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روشهای تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده میشود. با استفاده از این روشها سرمایهگذار میتواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکتها و … تصمیم بگیرد.
بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود سبک معاملاتی خود را تعیین کنید بیشتر
همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معاملهگر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسکپذیری معاملهگر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصیترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامهای که برای شخص معاملهگر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسکهای بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری، خرید صندوقهای سرمایهگذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر میتواند مورد بررسی قرار گیرد.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟
یک معاملهگر حرفهای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیینشدهای دارد و هر رفتار غیر قابل پیشبینی آن را مدیریت میکند. به زبان ساده میتوان گفت استراتژیهای معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
یک معاملهگر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیتهای معاملهگر نظم میدهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایهگذار جلوگیری کرده و به او کمک میکند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.
نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران
بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معاملهگرانی میتوانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث میشود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آنها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمیتوان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایهگذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روشهای سرمایهگذاری غیر مستقیم استفاده کنند.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که میتوان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقهای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایهگذار طراحی میشود.
اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی میتوان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی میشوند. البته هیچ کدام از استراتژیهای معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که میتواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت میگیرد را شرح دادهایم.
- معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیتهای خرید در همان روز بسته میشوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفهای یا بازارسازان انجام میشود.
- معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آنها با روشهای دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده میشود.
- معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معاملهگران نوسانگیر وارد بازی میشوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش میکنند.
- معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژیهایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده میکنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی میشوند.
در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود میتوانید در سایت کدال مشاهده کنید.
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به صورت زیر است:
۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفهای
تفاوت میان سرمایهگذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایهگذار است. برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت. به کارگیری عوامل روان شناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی
یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایهگذار برای سرمایهگذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبکهای معاملاتی میشود. برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاه مدت، برخی بازه زمانی میان مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین میبایست سرمایهگذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به عنوان مثال اگر معامله در بازار بورس به عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمیتواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین کند. از آنجایی که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایهگذاران مشخصتر میشود.
۳/ توانایی یافتن شاخصهای مناسب جهت شناسایی یک روند
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایهگذاران تنها با به کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به عنوان مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقفها بالاتر و کفها بالاتر و در روند نزولی سقفها پایینتر و کفها پایینتر میشود.
به طور کلی دیدگاه سرمایهگذاران مبنی بر این که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکلگیری معاملات موفقتری در بازار میشود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.
۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم
تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به عنوان مثال یک تحلیلگر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش میکند. این تحلیلگر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را میخرد.
به نظر میرسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. همچنین برای تعیین قیمت فروش هم میتوان از مقاومتهای استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر
این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدودهای از قیمت گفته میشود که سرمایهگذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام میدهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیشبینی میکند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیشبینیهای معاملهگر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معاملهگر برای خروج از سهم پیشبینی کرده را حد ضرر میگویند. با تعیین میزان ریسک سرمایهگذاری، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.
۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن
در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرمهای تحلیلی، نرمافزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به واسطه آن میتوان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که میتوان به عقب برگشته و یکبار شمع را در یکزمان حرکت داد. هنگامیکه نمودار به سمت یک شمع در یک زمان حرکت میکند، میتوان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصلشده از آن را مشاهده کرد.
۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی
پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایهگذاری که سیستم معاملاتی پیچیدهتری دارد موفق نمیشود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.
سخن آخر
تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایهگذار به عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایهگذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایهگذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه میشود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.
دیدگاه شما