انواع ریسک در بازار سرمایه
شاید یکی از عوامل بازدارنده افراد برای رسیدن به موفقیت در زندگی را بتوان ترس از ریسک کردن دانست. در بازارهای مالی بر خلاف بازارها و کسب و کارهای سنتی می توان میزان ریسکی که می خواهیم متحمل شویم را به صورت دقیق تر اندازه گیری کرد ولی برای شروع ابتدا باید ببینیم در بازارهای مالی مثل بازار بورس چند نوع ریسک داریم. همیشه ریسک در بورس به چه معناست؟ ریسک کردن خطرناک نیست بلکه ریسک در معنا و مفهوم کلی “نا مطمئن بودن” از آینده را نشان می دهد. ممکن است ما در کاری ریسک کنیم و با فرصت های مثبتی رو به رو شویم که حتی آینده ما را متحول کند. این فرصت های مثبت در مفاهیم مالی و سرمایه گذاری به وضوح قابل مشاهده هستند پس می توان نتیجه گرفت که ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است. به طور کلی ریسک را می توان یکی از پرکاربردترین مفاهیم زندگی روزمره دانست به طوری که شما در زندگی شخصی و یا کاری خود برای هر تصمیمی که می گیرید به ریسک و عواقب آن تصمیم نیز باید توجه کنید ولی در دنیای امروز مفهوم ریسک در مسائل مالی و سرمایه گذاری بیشتر مورد توجه قرار می گیرد و مردم دنیا بیشتر در تصمیماتی که به مسائل آن ها مربوط می شود به دنبال سنجش و اندازه گیری میزان ریسک هستند.
ریسک در بازار سرمایه:
در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود. این انحراف بازده میتواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته میشود که ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.اصل ثابتی در سرمایهگذاریوجود دارد مبنی بر اینکه سرمایهگذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد؛ به همین خاطر است که سرمایهگذاران ریسک گریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان هست، امتناع میکنند.ریسک گریزی را میتوان اینطور بیان کرد که سرمایه گذاران طرحهای مخاطرهآمیز را نمیپذیرند مگر آنکه بازده مورد انتظار طرح خیلی زیاد باشد
طبقه بندی افراد از لحاظ ریسک پذیری:
ریسک پذیر: این افراد عملکرد جسورانه دارند و ریسک بیشتر را به خاطر به دست آوردن سود بیشتر می پذیرند.
ریسک گریز: این افراد رویکرد محافظه کارانه دارند به نوعی که ترجیح می دهند بازده مناسب و کمتری داشته باشند در عوض احتمال موفقیتشان بالا باشد.
افراد خنثی نسبت به ریسک: برای این افراد را می توان به عنوان حد وسط دو گروه بالا در نظر گرفت. سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند..
به صورت کلی ریسک پذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فرار کردن نیست بلکه به این معنا است که افراد ریسک پذیر به ازای یک واحد ریسک انتظار پاداش کمتری نسبت به افراد ریسک گریز دارند یعنی اگر در یک مورد با ریسک برابر بخواهیم یک فرد ریسک گریز و یک فرد ریسک پذیر را قانع کنیم برای سرمایه گذاری به فرد ریسک گریز باید قول پاداش بیشتری بدهیم.
دو نوع ریسک اصلی در بازار سرمایه وجود دارد:
ریسک سیستماتیک:
این نوع ریسک مربوط به کل بازار بوده و سرمایه گذار نقشی در کنترل آن ندارد و غیر ریسک در بورس به چه معناست؟ قابل حذف است. این ریسک تنها به یک شرکت و یا یک صنعت خاص محدود نبوده و کل بازار را در بر میگیرد. این نوع ریسک غیرقابل پیشبینی و اجتناب ناپذیر است. مواردی نظیر سیاست های اقتصادی، نرخ تورم، شرایط سیاسی بر سود سهام و ارزش سرمایه تاثیرگذار است و سرمایهگذار دخالتی در آنها ندارد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید.
شرکتهایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گستردهای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشتهاند، یا نسبتهای جاری پایینی دارند و همچنین شرکتهای کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر میپذیرند.
ریسک غیرسیستماتیک:
این نوع ریسک مرتبط با یک سهم یا ریسک در بورس به چه معناست؟ یک صنعت خاص است، این ریسک قابل حذف بوده و میتوان آن را کاهش داد. مثلا زمانی که یک شرکت در اثر اشتباه در تصمیم گیری های کلان و مدیریت ضعیف با چالش مواجه میشود و ارزش سهام ان پایین میآید، سرمایه گذار میتواند با بررسی وضعیت شرکت از خرید سهام چنین شرکتی اجتناب کند.همانطور که گفتیم ریسک ها بر اساس معیارهای مختلف طبقه بندی های متفاوتی دارند، در ادامه مقاله میتوانید سایر تقسیم بندی های ریسک را مشاهده کنید.
انواع ریسک های دیگر در بازار سرمایه:
فرض کنید دو گزینه برای سرمایهگذاریدارید. خرید سهام با سود مورد انتظار ۳۰ درصد و خرید اوراق مشارکت با سود ثابت ۲۰ درصد. کسی که ریسک پذیری بالاتری داشته باشد خرید سهام را ترجیح خواهد داد. اما اگر بانک تصمیم بگیرد که نرخ سود را به ۳۰ درصد برساند در این حالت فردی که اوراق مشارکت خریداری کرده است بدون تحمل ریسک به این سود دست یافته است. این ریسک مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری گردد، این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد. برای مقابله با این ریسک همواره نیمنگاهی به جریانات کلی اقتصاد و همینطور قوانین و مقررات بانک مرکزی داشته باشید، پس انداز خود را فقط در یک نوع دارایی سرمایهگذاری نکنید. بهتر است آن را در منابع مختلف نظیر سپردههای بانکی، اوراق مشارکت و سهام بورسی سرمایهگذاری کنید.
این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد عبارت است از ریسک قدرت خرید، یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایهگذاری شده است.اگر تورم سالیاته کشور حدود ۲۰ درصد باشد و شما در سرمایهگذاری خود بتوانید ۶۰ ریسک در بورس به چه معناست؟ درصد بازدهی کسب کنید، بازدهی شما مطلوب است زیرا که ۴۰ درصد بیشتر از تورم به دست آوردهاید و در واقع قدرت خرید شما به اندازه ۴۰ درصد بیشتر شده است. حال اگر تورم به ۴۰ درصد افزایش پیدا کند و بازدهی شما همان عدد ۶۰ درصد باشد، چه اتفاقی میافتد؟! آیا باز هم این سرمایهگذاری جذاب خواهد بود؟! به این نوع ریسک که ناشی از افزایش تورم کشور است ریسک تورم میگویند. این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش مییابد. علت این است که قرض دهندگان بهمنظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی میکنند نرخ بهره را افزایش دهند.
در ریسک تجاری به این موضوع توجه میشود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد. این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، میباشد. تصور کنید سهام یک شرکت خودروسازی داخلی را خریداری کردهاید و پس از مدتی دولت تعرفه واردات خودروهای خارجی را کاهش دهد. در این صورت رقابت برای خودروسازان داخلی سختتر شده و احتمالا کاهش فروش محصولات آنها باعث کاهش سودآوری این شرکتها نیز خواهد شد. به این نوع ریسک که در واقع متوجه صنعت خاصی است و برای هر صنعت میتواند متفاوت باشد، ریسک تجاری می گویند.
یکی از ویژگیهای مهم یک دارایی خوب این است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود. مثلا از ویژگیهای بازار مسکن نقدشوندگی کمتر آن نسبت به بازارهایی مثل سهام یا سکه است. بعد از سرمایهگذاری اگر بخواهید به هر دلیلی دارایی خود را به پول نقد تبدیل کنید، اما خریدار مناسبی برای دارایی شما وجود نداشته باشد، سرمایهگذاری شما با ریسک نقدشوندگی همراه است.
عدم ثبات در اوضاع سیاسی که به مسائل اقتصادی یک کشور آسیب بزند، به طور مستقیم بر عملکرد بنگاههای اقتصادی فعال در آن کشور تأثیر میگذارد. هر اندازه بیثباتی سیاسی و اقتصادی افزایش یابد، عملکرد بنگاههای اقتصادی بیشتر با مشکل روبرو میشود. به این ریسک، ریسک سیاسی یا اصطلاحا ریسک کشور نیز میگویند. ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد. این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم میشود.
اگر شرکتی که سهام آن را خریداری کردهاید، عمده مواد مصرفی خود را از خارج از کشور تهیه میکند، زمانی که قیمت ارز افزایش پیدا میکند باید بهای بیشتری برای تهیه مواد اولیه بپردازد و در نتیجه هزینه های شرکت زیاد میشود و به تبع آن ارزش سهام شرکت پایین میآید.
ریسک چیست و چطور محاسبه میشود؟
ریسک چیست؟ و چه تعریف از آن در ذهن دارید؟ تفسیر ریسک به چه معناست؟ اگر در مرحله آموزش بورس هستید بهتر است این مقاله را مطالعه کنید. بسیاری از مردم درک درستی از این کمله در بازار سرمایه، بازارهای مالی و بطور کل در زندگی ندارند. این حرف را با اطمینان میگویم. منظورم چیست!
اگر به شما بگویم دمای هوای امروز 62 درجه فارنهایت است، چه حسی پیدا میکنید؟ آیا روز گرمی است؟ آیا روز سردی است؟
آیا هوای 17 درجه سانتیگراد، درک خوبی از شرایط آب و هوا به در شما نمی دهد؟
ما سانتیگراد را بهتر میفهمیم تا فارنهایت را. به همین ترتیب مردم بازدهی را بهتر میفهمند تا ریسک را. چرا؟ الان میگویم.
ریسک چیست؟
بسیاری از مردم ریسک را معادل واژه خطر میگیرند. اما این دو واژه با هم تفاوتی بنیادین دارند. برای همین فعالان بازار، Risk را ترجمه نمیکنند و همین کلمه را عینا به زبان فارسی وارد کردهاند.
خطر چیست؟ خطر احتمال رخداد پدیدهای است که یک سوی آن خسران است و سوی دیگرش سلامت. مثلا شیر خطرناک است. یا شما را میخورد یا نه.
اما این کلمه از یک وجه زیان و یک وجه سود تشکیل میشود. سرمایهگذاری ریسک دارد. یا ضرر میکنید یا به سود خوبی میرسید.
این که وارد قفس شیر بشوید، ریسکپذیری نیست. خطرپذیری است. اما اگر شیر در قفس خوابیده و یک تکه الماس کنار دستش افتاده است، این که برای برداشتن الماس وارد قفس شیر بشوید، Risk است.
بازی با دم شیر، یا به مرگ منتهی میشود یا به هیچ. اما برداشتن الماس از کنار دست شیر یا به مرگ منتهی میشود یا به ثروت.
خطر غیرعقلانی است، ریسک مدیریتشده کاملا منطقی و عقلانی.
تعریف رسمی ریسک
تعریف رسمی ریسک (Risk) سرمایهگذاری را اینطور ارائه میدهیم: «احتمال اختلاف بازدهی واقعی یک سرمایهگذاری نسبت به بازدهی مورد انتظار سرمایهگذار.»
این حرف یعنی چی؟ یعنی اگر با انتظار سود 20 درصد وارد یک بازار شوید، اما سود 18 یا 22 درصد بگیرید، به اندازه همین دامنه نوسان، ریسک کردهاید.
مثلا فرض کنید سرمایهگذاری مورد نظر شما در سه سال متوالی بازدهیهای 18، 20 و 22 درصد داشته است. برای محاسبه بازدهی میانگین، کافی است اعداد 0.18، 0.2 و 0.22 را با هم جمع و بر سه تقسیم کنیم تا بازدهی میانگین بهدست بیاید. جواب این محاسبات برابر است با سود 20 درصد.
بده بستان ریسک و ریوارد
فرض کنید 100 میلیون تومان پول اضافه دارید. چند گزینه سرمایهگذاری به شما پیشنهاد میشود:
- بانک با سود 18 درصد. با سود 20 درصد.
- صندوق سهامی با سود انتظاری 40 درصد.
- سود ربوی 50 درصد.
چیزی که در اینجا دیده نمیشود، ریسک است. بیشتر مردم با دیدن این اعداد میگویند که چرا باید پولم را در بورس بگذارم، وقتی میتوانم آن را بدم به یک کاسب و از او ماهانه 3.4 درصد سود بیزحمت بگیرم. (توجه کنید که 1.034 به توان 12، برابر میشود با 1.5، یعنی ماهانه 3.4 درصد سود معادل است با سود 50 درصد سالانه.)
اگر فکر میکنید این بازدهی بدون نوسان بسیار جذاب است، احتمالا باید بار دیگر در مورد Risk فکر کنید.
5 مرحله در محاسبه ریسک
محاسبه ریسک کمی دشوار است. اما اگر دقت کنید، مرحله به مرحله به شما میگویم که باید چهکار کنید.
- قدم اول: بازدهی هر سال را از بازدهی میانگین کم کنید.
برای مثال ما، به اعداد 0.02-، 0 و 0.02+ میرسیم.
- قدم دوم: حاصل مرحله قبلی را به توان 2 برسانید. (توان دوم یک عدد منفی، عددی است مثبت.)
حاصل برای مثال برابر است با 0.0004، 0 و 0.0004.
- قدم سوم: اعداد مرحله قبل را با هم جمع کنید.
جواب مساوی میشود با 0.0008.
- قدم چهارم: جواب مرحله سوم را بر «تعداد سالها منهای یک» تقسیم کنید.
0.0008 تقسیم بر 2 میشود 0.0004.
- قدم پنجم: از جواب مرحله قبل، جزر بگیرید.
جزر مرحله قبل مساوی میشود با 0.02 یا 2 درصد.
تفسیر ریسک
در اینجا تفسیر ریسک بسیار ساده است. داریم میگوییم سرمایهگذاری مورد نظر شما 20 درصد سود احتمالی دارد، اما ممکن است 2 درصد بیشتر یا کمتر بگیرید. این همان صورت مسئله است. یک سال سود 18 و سال دیگر سود 22 درصد محقق شده است.
اما همیشه کار به همین سادگی نیست.
(توجه کنید برای محاسبه بازدهی و Risk به دادههای بیشتری نیاز داریم. مثلا خوب است که در یک مثال واقعی بازدهی ماهانه سرمایهگذاری به مدت ده سال محاسبه شود. ما برای سادگی با 3 عدد کار میکنیم. اما میدانیم که کار ما از نظر آماری نادرست است و صرفا جنبه آموزشی دارد.)
بار دیگر، تفسیر ریسک
سه دارایی را تصور کنید که چنین بازدهیهایی را محقق کردهاند.
صندوق اول: 18، 20 و 22 درصد. (درآمد ثابت با میانگین بازدهی 20 درصد)
صندوق دوم: 40، 10- و 50 درصد. (در سهام با بازدهی میانگین 26 درصد)
صندوق سوم 90-، 2 و 1000 درصد. (جسورانه با میانگین بازدهی 304 درصد)
مراحلی که گفتیم را طی میکنیم تا به درصد ریسک برای هر سه صندوق برسیم:
این اعداد را با بازدهی داراییها مقایسه کنید.
در صندوق اول شما به امید بازدهی 20 درصد به میدان میآیید و با سودی بین 18 تا 22 درصد بار خود را میبندید. این تغییر کوچک در بازدهی نه شما را بهشدت ناراحت میکند و نه عمیقا خوشحال. این یعنی عدد 0.02 برای ریسک.
در صندوق دوم، به دنبال بازدهی 26 درصد هستید، یعنی اگر سود 26% بگیرید، نه چندان خوشحال میشوید و نه اندوهگین. اما به احتمال زیاد بازدهی شما چیزی بین 58 درصد سود و 6 درصد ضرر خواهد بود. ریسک 32درصد چنین حسی دارد.
اما برای صندوق سوم، با 100 میلیون تومان به این صندوق وارد شدهاید. یکباره 90 درصد از دارایی خود را از دست دادهاید. از این بدتر نمیشود. یا شاید با 100 میلیون آمدهاید و حالا به یک میلیارد تومان رسیدهاید. باورکردنی نیست! فکر میکنید این صندوق سال دیگر چقدر سود بدهد؟ هیچکس نمیداند. شاید پولتان تقریبا از بین برود، شاید با پول پراید بتوانید تویوتا بخرید!
و باز هم تعبیر ریسک
یکبار دیگر به داستان ابتدای این مقاله باز گردیم. 4 انتخاب در مقابل ما قرار دارد.
- بانک با سود 18 درصد.
- صندوق درآمد ثابت با سود 20 درصد.
- صندوق سهامی با سود انتظاری 40 درصد.
- سود ربوی 50 درصد.
وقتی به امید سود 18 درصد پول خود را در بانک میگذارید، قطعا به این سود میرسید. (به شرط آن که پول خود را در بانک امنی گذاشته باشید.) توقع ندارید سر سال 16 یا 20 درصد سود بگیرید.
صندوق درآمد ثابت به شما اندکی سود بیشتر میدهد. به همین میزان ریسکهای بیشتری نیز متوجه شما است. هرچند هنوز ریسک این سرمایه گذاری پایین است.
توقع خود از سود را دو برابر میکنید و به بورس میآیید. حالا دارید Risk میپذیرید. شاید هم ضرر کنید.
پول خود را به یک نفر اجاره میدهید. ریسک این کار از همه داراییهای دیگر بیشتر است. شاید او پول شما رو بخورد، شاید فوت کند و نتوانید به سادگی اصل پول خود را زنده کنید. شاید.
سهمی زیانده که امسال سود شناسایی میکند، میتواند بازدهی بالایی داشته باشد. اما ریسکش هم بیشتر است. شاید شما یکی از ده نماد پرتفوی خود را به این سهم اختصاص بدهید. بازدهی انتظاری شما کم میشود، اما ریسک سرمایهگذاری نیز پایین میآید.
فکر میکنم حالا متوجه شدهاید که ریسک و بازده، دو کفه از یک ترازو هستند. اگر بازدهی بیشتر میخواهید، باید Risk بیشتری را بپذیرید.
توازن ریسک و بازده
اگر بخواهید بازدهی پرتفوی خود را بالا ببرید، الزاما ریسک خود را هم بالا میبرید. اما اینطور نیست که همیشه ریسک بالا، به سود بالا منجر شود. داراییهای پررسیک با بازدهی کم بهسادگی قابل تصور هستند.
از طرف دیگر با کاهش بازدهی میتوانید ریسک را کم کنید، اما اینطور نیست که هر اقدامی برای کاهش آن، به کاهش بازدهی منجر شود. برای مثال با اوراق اختیار فروش میتوانید Risk را کاهش دهید، اما در بازدهی انتظاری خود تعدیلی نداشته باشید.
تک سهم شدن در بورس
اگر چند ماه در بازار سرمایه فعالیت کنید و با افراد دیگر در این حوزه در ارتباط باشید، به احتمال زیاد اصطلاح تک سهم شدن را خواهید شنید. مفهوم تک سهم شدن در خود کلمه مشخص شده است؛ اما در حالت کلی، آیا همه چیز را راجع به آن می دانید؟ در واقع یکی از اشتباهات بزرگ و ریسک های عجیبی که فعالان بازار سرمایه انجام می دهند، همین تک سهم شدن است که جزییات و نکات خاص مربوط به خود را دارد و در ادامه مقاله به بررسی آن می پردازیم.
منظور از تک سهم شدن در بورس چیست؟
احتمالا خود شما معنای کلی این اصطلاح را می دانید؛ اما اجازه دهید در ابتدای کار تعریفی از آن داشته باشیم.
در حقیقت وقتی شما فقط سهام یک شرکت را در پرتفوی خود داشته باشید، به اصلاح گفته می شود که شما تک سهم شده اید؛ چراکه تنها سهام یک شرکت را خریداری کرده اید. به عنوان مثال وقتیکه کسی می گوید "روی سهم خساپا تک سهم شده ام" معنایش این است که در پرتفوی بورسی خود تنها سهم خساپا را نگهداری می کند.
آیا تک سهم شدن خوب است؟
همواره گفته می شود که همه تخم مرغ ها را در یک سبد نگذارید؛ چراکه اگر آن سبد به هر دلیل به زمین بیافتد، احتمالا تمام تخم مرغ ها خواهند شکست. در مورد سرمایه گذاری نیز این امر برقرار است و شما نباید تمامی سرمایه خود را روی یک دارایی بگذارید.
در واقع اگر شما همه دارایی خود را روی سهام یک شرکت سرمایه گذاری کنید، ممکن است آن شرکت به هر دلیلی مانند ارائه گزارشی بد که کسی آن را پیش بینی نمی کرد، با افت قیمتی چشمگیری مواجه شود. همینطور امکان دارد سهم شما برای مدتی بسیار طولانی بسته شود که تا باز شدن نماد، سرمایه شما با نرخ تورم همراه نبوده است و عملا شما بخشی از قدرت خرید خود را از دست می دهید. از همه بدتر وقتی است که کلیت بازار در یک بازه زمانی رشد قابل توجهی را تجربه کند، اما سهم شما در این مدت بسته بماند.
در نهایت اگر تحمل چنین مواردی را ندارید، تک سهم نشوید و در عوض اصول تشکیل یک سبد سهام را یاد بگیرید و همیشه این نکته را نیز در ذهن خود داشته باشید که امکان اتفاق افتادن مواردی که در بالا مثال زدیم، برای بهترین و بزرگترین شرکت های بورسی نیز وجود دارد.
آیا همیشه باید سبد سهام تشکیل داد؟
پاسخ به این سوال در حالت کلی مثبت است؛ اما استثنائاتی نیز می تواند وجود داشته باشد.
به ریسک در بورس به چه معناست؟ عنوان مثال اگر هدف شما نوسانگیری در بازار است، تشکیل سبد سهام احتمالا ضرورتی نداشته باشد و در مواردی حتی می تواند مضر نیز باشد. چراکه نوسانگیران تقریبا تمام وقت در بازار فعالیت می کنند و کوچکترین حرکات قیمتی سهام برایشان اهمیت دارد. بنابراین اگر شخص نوسانگیر، یک سبد سهام با هدف نوسانگیری تشکیل دهد، مدیریت آن برایش بسیار دشوار و حتی غیر ممکن می شود.
در واقع تشکیل سبد سهام بیشتر در مورد سرمایه گذاران است و نه معامله گران. چراکه نوع معاملات و دیدگاه سرمایه گذاری هرکدام از آن ها با یکدیگر متفاوت است و تشکیل سبد سهام، شباهت زیادی به تیپ شخصیتی سرمایه گذاران دارد.
از طرف دیگر، اگر سرمایه شما زیاد نیست، داشتن یک سبد با تعداد بالایی از سهام چندان عاقلانه نیست و سود زیادی را برای شما به همراه نمی آورد.
معایب تک سهم بودن
با توجه به مطالب گفته شده، اگر هدف شما از فعالیت در بازار، سرمایه گذاری (و نه معامله گری) است، باید معایب تک سهم شدن را بدانید. همانطور که گفته شد، تک سهم شدن ریسک سرمایه گذاری را به شدت افزایش می دهد؛ چراکه امکان رخ دادن هر اتفاقی برای شرکت وجود دارد.
به عنوان مثال، سهام یک شرکت پتروشیمی در بازار بورس اوراق بهادار تهران ریسک در بورس به چه معناست؟ در حال معامله است و روند عادی خود را طی می کند. حال فرض کنید که یک سرمایه گذار، تمام پول خود را برای خریدن سهام این شرکت صرف می کند و در اتفاقی کم سابقه، به دلیل آتش سوزی در خط تولید شرکت مذکور، قیمت سهام آن به شدت افت می کند و بخش بزرگی از سرمایه افراد از بین می رود.
بنابراین، افرادی که تک سهم شدن را انتخاب می کنند، خود را با ریسک های بسیار زیادی روبرو خواهند کرد و عملا هر اتفاقی که در سهام شرکت خریداری شده رخ دهد، تاثیرات سنگینی بر روی سرمایه این شخص خواهد داشت. با این توضیحات قطعا متوجه شده اید که تک سهم شدن چقدر می تواند پر ریسک باشد و لزوم تشکیل یک سبد را بیش از هر چیز درک کرده اید.
سبد سهام یا پرتفوی، یک ترکیب مناسب از سهام یا دارایی های مختلف است که یک سرمایه گذار اقدام به خرید آن می کند؛ هدف از تشکیل سبد سهام نیز این است که سرمایه خود را بین چندین دارایی مالی مختلف تقسیم کنید تا از این راه بتوانید ریسک سرمایه گذاری خود را مدیریت کنید.
به عنوان مثال اگر 30 میلیون تومان وارد بازار بورس کرده اید، تقسیم آن بین 6 سهم با مقدار متوسط 5 میلیون تومان، می تواند یک انتخاب مناسب برای شما باشد.
البته این نکته را در نظر داشته باشید که تشکیل سبد، ریسک شما را به صفر نمی رساند و ضرر در بازارهایی مثل بورس، همواره به عنوان یک احتمال وجود دارد و بزرگترین و موفق ترین تحلیلگران و سرمایه گذاران نیز در طول زندگی حرفه ای خود ضرر را تجربه کرده اند. از طرف دیگر، اگر نمی توانید ریسک های مربوط به فعالیت در بازارهای مالی را تحمل کنید، بهتر است به سراغ سپرده های بانکی بروید. چراکه:
- در سپردههای بانکی به صورت دستوری نرخی را تحت عنوان «سود سپرده» تعیین می کنند.
- تمامی بانک ها ناگزیر به پرداخت این سود سپرده هستند.
- اما در بازار بورس، قیمت سهام فقط براساس عرضه و تقاضای سرمایه گذاران شکل می گیرد.
نکته: توجه داشته باشید که در اقتصاد ایران که میزان تورم بسیار بالا است، سرمایه گذاری های بلندمدت در سپرده های بانکی نمی تواند گزینه خوبی باشد و معمولا درصد تورم از درصد سود سپرده های بانکی بیشتر است و افرادی که پول خود را در این سپرده ها قرار می دهند، در دوره های تورمی بخشی از قدرت خرید خود را از دست می دهند.
تازه واردها از تک سهم شدن خودداری کنند
سهامداران تازه وارد، بیش از سایرین تحت تاثیر اخبار و حواشی پیرامون یک شرکت قرار می گیرند و ممکن است در اثر این عوامل و یا تبلیغات گسترده ای که گاهی اوقات در فضای مجازی راجع به سهمی خاص پخش می شود، تمام سرمایه را برای خرید آن اختصاص دهند. ممکن است برخی از آن ها سودهایی نیز کسب کنند؛ اما در اکثر موارد در سرمایه گذاری خود شکست می خورند. بنابراین لازم است که افراد تازه وارد نکات زیر را رعایت کنند:
- برای کاهش ریسک سرمایه گذاری خود، سبد تشکیل دهند و از تک سهم شدن خودداری کنند.
- تحت تاثیر اخبار و حواشی و فضای مجازی، اقدام به خرید و فروش نکنند و با آموزش مناسب، خود در مورد معاملاتی که انجام می دهند، تصمیم بگیرند.
همانطور که در بالا توضیح دادیم تک ریسک در بورس به چه معناست؟ سهم شدن در بورس خوب نیست، اما قرار هم نیست که از همه شرکت های موجود در بازار سرمایه سهام داشته باشیم و همه سهم ها را از تمامی صنایع بازار، درون پرتفوی خود قرار دهیم. هر دو روشی که گفته شد غیر منطقی به نظر می رسند. حال اینکه چقدر متنوع سازی کنیم یا از تنوع یک پرتفوی کم کنیم، کاملا تابع روحیه خطرپذیری و اهداف مالی سرمایه گذار است و شما برای اطمینان بیشتر با متخصصان این زمینه حتما مشورت کنید.
جمع بندی
در این مقاله با اصطلاح تک سهم شدن در بورس آشنا شدیم. تک سهم شدن ریسک سرمایه گذاری را به شدت بالا می برد؛ چراکه در بلندمدت امکان رخ دادن هر اتفاقی حتی برای بزرگترین شرکت ها نیز وجود دارد. بنابراین برای دوری از این ریسک ها پیشنهاد می شود که همواره قبل از سرمایه گذاری با افراد متخصص مشورت کرده و تشکیل سبد سهام دهید.
مدیریت ریسک سرمایه گذاری
در بازار سهام، رابطه قوی بین ریسک و بازده وجود دارد. در واقع هرچقدر که ریسک بیشتر باشد، بازده نیز افزایش خواهد یافت. اما چیزی که اهمیت دارد این است که چگونه می توان این ریسک را مدیریت کرد. در اصطلاحات مالی، مدیریت ریسک، فرآیند شناسایی و ارزیابی ریسک و سپس تدوین استراتژی هایی برای مدیریت و به حداقل رساندن آن، در حالیکه بازده را به حداکثر می رساند، می باشد. ریسک و نوسانات قیمتی همواره در بازارهای مالی وجود دارند و افرادی در این زمینه موفق هستند که بتوانند فرآیند مدیریت ریسک را به خوبی انجام دهند. در این مقاله قصد داریم که شما را با مفهوم مدیریت ریسک و استراتژی های آن آشنا کنیم.
مدیریت ریسک به چه معناست؟
سرمایه گذاری در هر بازار مالی از جمله بورس، مقداری از ریسک را می طلبد و برای اینکه یک سرمایه گذار این ریسک را بپذیرد، باید به طور مناسبی ریسک قابل جبران باشد. این غرامت به صورت موضوعی به نام حق بیمه ریسک می باشد. بنابراین ریسک برای سرمایه گذاری در بورس مهم است؛ زیرا بدون ریسک هیچگونه سودی حاصل نمی شود. سرمایه گذاران موفق از استراتژی های مدیریت ریسک بازار سهام برای به حداقل رساندن ریسک و به حداکثر رساندن سود استفاده می کنند. در بازارهای مالی از جمله بورس ایران، به طور کلی دو نوع ریسک وجود دارد:
ریسک بازار
ریسک بازار از احتمال افزایش یا کاهش قیمت ها در بازارهای مالی حاصل می شود. در واقع نوسانات قیمتی موجود در بورس و فرابورس می تواند نمونه ای از ریسک بازار باشد.
ریسک تورم
ریسک دیگر یعنی تورم، در واقع کاهش قدرت خرید ناشی از افزایش قیمت کالاها و خدمات در طول زمان است. ریسک تورم در سرمایه گذاری های طولانی مدت مورد توجه قرار می گیرد؛ چراکه در کوتاه مدت ریسک بازار از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین این ریسک بازار است که می تواند تا حدی کنترل شود؛ اما ریسک تورم قابل کنترل نیست.
استراتژی های مدیریت ریسک
استراتژی های خاصی وجود دارند که می توانند برای کاهش و مدیریت ریسک در بازار سهام استفاده شوند که در ادامه به معرفی تعدادی از آن ها می پردازیم.
روند بازار را دنبال کنید
این موضوع یکی از روش های اثبات شده برای به حداقل رساندن خطرات در بازار سهام است. مسئله این است که، تشخیص روند در بازار دشوار است و روندها ممکن است خیلی سریع تغییر کنند. روند بازار ممکن است یک ماه یا یک سال و یا حتی بیشتر نیز ادامه داشته باشد. همچنین روندهای کوتاه مدت نیز در دل روندهای بلند مدت وجود دارند.
متنوع سازی پرتفوی
یکی دیگر از استراتژی های مفید مدیریت ریسک در بازار سهام، متنوع سازی ریسک خود با سرمایه گذاری در یک پرتفوی یا سبد مناسب است. در پرتفوی، سرمایه گذاری خود را به چندین شرکت، بخش و کلاس دارایی متنوع می کنید. این احتمال وجود دارد که در حالیکه ارزش یک سرمایه گذاری خاص کاهش می یابد، ممکن است ارزش سرمایه گذاری دیگر افزایش یابد. صندوق های سرمایه گذاری یک روش دیگر برای متنوع سازی تأثیرات است. بنابراین، برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری خود می توانید از این استراتژی استفاده کنید.
حد ضرر
حد ضرر وسیله دیگری است که با رعایت آن، در صورت سقوط قیمت سهام، بیشتر ضرر نمی کنید. در این استراتژی، سرمایه گذار این گزینه را دارد که در صورت سقوط قیمت سهام به زیر یک حد معین، سهام خود را برای جلوگیری از ضرر بیشتر بفروشد.
وارن بافت در توصیه ای جالب به تمام سرمایه گذاران می گوید: "ضرر نکنید!" اما بازار سهام با ریسک ضرر آمیخته شده است ولی خوشبختانه استراتژی های کافی برای یک سرمایه گذار عاقل برای محافظت از پول خود و اطمینان از سود وجود دارد. استفاده دقیق و به موقع از این گزینه ها به شما کمک می کند تا مدیریت ریسک خوبی داشته باشید.
مدیریت ریسک در همه حوزه های مالی وجود دارد. کارگزاران سهام از ابزارهای مالی و معاملات آتی استفاده می کنند و مدیران مالی از استراتژی هایی مانند متنوع سازی سبد سهام، تخصیص دارایی و اندازه گیری موقعیت، برای کاهش یا مدیریت موثر ریسک استفاده می کنند. به هر حال روش هایی که در این قسمت گفته شد، همگی با مدیریت صحیح امکان پذیر می باشد.
عواقب عدم مدیریت ریسک
مدیریت ناکافی ریسک می تواند عواقب شدیدی را برای شرکت ها، افراد و اقتصاد به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال، حباب مسکن در سال 2007 در ایالات متحده که به ایجاد رکودی بزرگ انجامید، ناشی از تصمیمات و مدیریت نادرست بود. در آن دوره وام دهندگانی بودند که وام های رهنی را به افرادی با اعتبار ضعیف ارائه می دادند که این موضوع باعث ریسک های جبران ناپذیری شد و در نهایت، رکود اقتصادی نتیجه این مدیریت بد شد.
نحوه مدیریت ریسک
ما تمایل داریم به "ریسک" با دید عمدتا منفی نگاه کنیم. با این حال، در دنیای سرمایه گذاری، ریسک ضروری است و از عملکرد مطلوب جدا نیست.
تعریف رایج از ریسک سرمایه گذاری، انحراف از نتیجه مورد انتظار است. ما می توانیم این انحراف را به صورت مطلق یا نسبت به چیز دیگری، مانند یک معیار بازار بیان کنیم.
اگرچه ممکن است این انحراف مثبت یا منفی باشد، اما متخصصان سرمایه گذاری معمولاً این ایده را قبول می کنند که چنین انحرافی، مقداری از نتیجه در نظر گرفته شده برای سرمایه گذاری های شما را نشان می دهد. بنابراین برای دستیابی به بازده بالاتر انتظار می رود که خطر بیشتری را بپذیریم.
همچنین یک ریسک دیگر نیز وجود دارد که باعث افزایش نوسانات می شود و متخصصان سرمایه گذاری به طور مداوم به دنبال راه هایی برای کاهش چنین بی ثباتی هستند و در مورد چگونگی انجام این کار توافق روشنی بین آن ها وجود ندارد.
نکته: اینکه یک سرمایه گذار چقدر نوسان را بپذیرد، کاملا به تحمل سرمایه گذار در برابر ریسک بستگی دارد.
در مورد یک متخصص سرمایه گذاری، باید بدانیم تحمل آن ها برای رسیدن به اهداف سرمایه گذاریشان چقدر است. یکی از معیارهای مخاطره پذیری متداول، که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد، اندازه گیری آماری و استفاده از انحراف معیار است. شما به متوسط بازده سرمایه گذاری نگاه می کنید و سپس میانگین انحراف معیار آن را در همان بازه زمانی می یابید. این به سرمایه گذاران کمک می کند تا ریسک را به صورت عددی ارزیابی کنند. اگر آن ها معتقد باشند که از نظر مالی و عاطفی می توانند ریسک را تحمل کنند، اقدام به سرمایه گذاری می کنند.
جمع بندی
برای اینکه بهترین سرمایه گذاری را در بورس و سایر بازارهای مالی داشته باشید و به نتیجه مطلوب خود برسید، کافی است ریسک های خود را به بهترین نحو مدیریت کنید و تجربه ها نشان داده است افرادی که مدیریت ریسک را در سرمایه گذاری های خود در نظر گرفته اند، عملکرد بهتری را خلق کرده اند.
ریسک چیست و انواع ریسک سرمایه گذاری کدامند؟
معمولا زمانی که صحبت از انواع ریسک به میان میآید، کلمه خطر برجسته میشود؛ اما باید بدانیم که ریسک فقط دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست. ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان میدهد. ممکن است ما خود را در معرض ریسک در بورس به چه معناست؟ ریسک قرار دهیم و با فرصتهای مثبت مواجه شویم. این فرصتهای مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند. بنابراین ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است. عموماً مفهوم ریسک در مالی و سرمایهگذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو قصد داریم به توضیح انواع ریسک بپردازیم.
چرا ریسک وجود دارد و انواع آن کدامند؟
از آغاز پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد. هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتری قرار میگیرد و در معرض ریسکهای بیشتری قرار میگیرد.
به طور کلی، موقعیتهای ریسکی که افراد با آن مواجه میشوند معمولا شامل دو دسته میشود:
این ریسکها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجهای جز خسارت ندارند. این ریسکها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
این نوع ریسکها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازهگیری هستند و نتیجه احتمالی آنها میتواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایهگذاریهای اقتصادی، بازیهای مبتنی بر شرطبندی، از جمله چنین ریسکهایی هستند.
ریسکهای نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن میتوان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسکهای نوع دوم میتوانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند. در ادامه به تقسیم بندی ریسکهای پویا که در سرمایهگذاری با آن مواجه هستیم، میپردازیم. بهتر است ابتدا “مفهوم ریسک” در سرمایهگذاری را تعریف کنیم، در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود. این انحراف بازده میتواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته میشود که ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک
سرمایهگذاران را از منظر پذیرش ریسک میتوان به سه دسته تقسیم نمود:
- افراد ریسکگریز: این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- افراد ریسکپذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
ریسکپذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان میدهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی انتظار دارند. همچنین افراد ریسکپذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی توقع دارند. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمیتوان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایهگذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد. در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت میکنید که به آن صرف ریسک میگویند. صرف ریسک در سرمایهگذاریهایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.
معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری
برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است. بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشاندهنده بالا بودن ریسک سرمایهگذاری میباشد. شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسکهای متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند. عموماً ریسکهای سرمایهگذاری، به دو نوع اساسی تقسیم میشود:
۱- ریسک سیستماتیک
این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیتماتیک بر کل بازار اثر میگذارد و محدود به صنعت خاص نیست.
۲- ریسک غیرسیستماتیک
برخلاف ریسک سیستماتیک، این نوع ریسک قابل کنترل و کاهش است. ما میتوانیم شرکتی را که در اثر تصمیمگیریهای نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده را خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم. به جز دو مورد فوق، انواع دیگری نیز از ریسک وجود دارد که برخی زیرمجموعه همین دو نوع ریسک هستند.
۳- ریسک نرخ سود (Interest rate risk)
اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح میشود. به عنوان مثال سرمایهگذاری در سهام یا اوراق مشارکت. تفاوت نرخ سود این دو سرمایهگذاری میتواند ما را به یکی از دو گزینه که ریسک کمتری برای ما دارد، سوق ریسک در بورس به چه معناست؟ دهد. مثلاً اگر خرید سهام ۲۰ درصد سود و خرید اوراق سود ثابت ۱۵ درصدی داشته باشد و بانک سود اوراق را تا سطح ۲۰ درصد افزایش دهد در این صورت به صرفه است که با ریسک کمتری اوراق خریداری کنیم نه سهام. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
۴- ریسک تورم (Inflation risk)
رشد نرخ تورم باعث میشود بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود. به طور مثال اگر انتظار بازدهی ۵۰ درصدی داشته باشیم و نرخ تورم سالانه ۱۵ درصد داشته، در نهایت ۳۵ درصد بازدهی خواهیم داشت. هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته میشود. پس باید سرمایهگذاری انتخاب کنیم که بازدهی بیشتری داشته و در نهایت پس از کسر تورم، ریسک در بورس به چه معناست؟ رضایت ما را فراهم کند. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل میشود، ریسک تورم میگویند.
۵- ریسک مالی (Financial risk)
شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد. به این نوع ریسک، ریسک مالی گفته میشود. بسیاری از سرمایهگذاران با لحاظ این نکته سهام شرکتها را خریداری میکنند و از شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل ریسک مالی فاصله گرفته و به سراغ گزینههای کم ریسک تر میروند.
۶- ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)
دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است. در مورد سهام نیز این ریسک وجود دارد. فرض ریسک در بورس به چه معناست؟ کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، کسی سهام را نمیخرد. در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن را روانتر باشد این ریسک در آن کم رنگتر است.
۷- ریسک نرخ ارز (currency risk)
در مورد شرکتهای واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد میکند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود. با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست.
۸- ریسک تجاری
در ریسک تجاری به این موضوع توجه میشود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد. این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، میباشد.
۹- ریسک اعتباری یا ریسک نکول
ریسک اعتباری یا نکول، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد میشود. این نوع ریسک برای سرمایهگذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند. از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر ریسک در بورس به چه معناست؟ هستند.
۱۰- ریسک کشور
ریسک کشور، به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته میشود. در صورت بروز چنین ریسکی، به عملکرد سایر بخشهای مالی کشور نیز صدمه وارد میشود. آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. این ریسک در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ میدهد.
۱۱- ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد. این نوع ریسک با عنوان ریسک ژئوپلیتیک نیز شناخته میشود. نکتهای که در مورد این ریسک وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایهگذاری طولانیتر شود، این ریسک بیشتر میشود.
جمع بندی انواع ریسک
در این مقاله با تعریف ریسک آشنا شدیم. انواع مختلف ریسک از منظرهای مختلف را بررسی کردیم. همچنین با طبقه بندی پذیرش ریسک در افراد مختلف، آشنا شدیم. به طور کلی، ریسکهایی که با آن مواجه هستیم؛ دو نوع قابل پویا و خالص هستند. ریسکهای خالص عموماً زیان ده هستند و هدف ما صرفا کنترل ریسکهای پویا است. به منظور کاهش زیانهای ناشی از ریسکهای سرمایهگذاری، چندین راه حل وجود دارد. لازم به ذکر است که ما قادر نیستیم همه ریسکهای سرمایهگذاری را مهار کنیم. بلکه با دانش و تجربه حاصل از مدیریت ریسک میتوانیم آن را به سطح قابل تحملی کاهش دهیم. یکی از راههای کاهش ریسک سرمایهگذاری، سبد دارایی است. در واقع با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تک تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوع بخشی این امکان را فراهم میکند که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم. استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایهگذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک میگردد. تنوعبخشی باید با دانش و تجربه کافی صورت بگیرد و در صورت امکان از متخصصین این امر بهره گرفته شود. درحالیکه اکثر متخصصان سرمایهگذاری موافق هستند که تنوع سازی نمیتواند در برابر ریسک آنها را تضمین کند، میتوان گفت تنوع سازی مهمترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایهگذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این درحالیکه ریسک مالی را به حداقل میرساند.
دیدگاه شما