استراتژی معاملاتی پایه ۱۵۰ یک استراتژی بسیار سودآور
نکتهی اصلی استراتژی ۱۵۰ این است که نشانههای اولیه برگشتی را پیدا فرمائید و هنگام ناکامی سطح های حمایت و مقاومت , وارد پوزیشن گردید . به مراد گزینش ناکامی پروسه , از دو میانگین متحرکآرام ( EMA ) با عصر هنگامی ۱۵۰ و ۳۶۵ استفاده میکنیم و جهت تایید رجوع پروسه , از دو میانگین متحرک پرسرعت ( EMA ) با زمان هنگامی ۶ و ۲۵ استفاده میکنیم .
روز جاری ما به صورت خلاصه دربارهی یک راهکار بسیار سودآور سخن خواهیم کرد که احتمالا برای اشخاص تازه کار مناسب نباشد , ولی چنانچه علاقهمند میباشید به فهمیدن این که چه طورمعاملهگران حرفهای به سود دست مییابند , راهکار پایین را مطالعه کنید .
با این راهکار در هر وقتی و با هر پلتفرمی میتوان داد و ستد کرد , تایم کادر یک ساعته , چهار ساعته یا روزانه با جفت ارزهای EUR/USD , GBP/USD , USD/CHF , USD/JPY می باشد .
اندیکاتور میانگین متحرک
با ۴ دوره زمانی:
گاهی اوقات بعد از یک ضربهی قوی; ممکن است قیمت برگردد و به نزدیکترین سطح حمایت و مقاومت برسد. در این مورد; به جای سطح حمایت و مقاومت; ما میانگین متحرک داریم و وظیفهی ما این است وقتی روند در حال برگشت است; معامله را باز نگه داریم.
جهت انتخاب شکست فرآیند , از میانگین متحرک آرام ( EMA ) با دوره زمانی ۱۵۰ و ۳۶۵ استفاده فرمائید . جهت تایید بازگشت پروسه , از میانگین متحرک ( EMA ) با دوره زمانی ۶ و ۲۵استفاده نمائید .
به صورت عمده معاملات با تایم فریم چهار ساعته ( H4 ) و روزانه ( D1 ) برای این راهکار مناسب میباشند . تایم فریمهای کوتاهتر را جهت تایید گشوده شدن بها ( open ) هم بررسی خوا هیم کرد کهسبب ساز کاهش تعداد باز شدن قیمت ( open ) دروغین میگردد . براین اساس برای تایید تایم فریم روزانه ( D1 ) از تایم کادر چهار ساعته ( H4 ) و برای تایید تایم روزمره چهار ساعته ( H4 ) از تایم قاب یک ساعته ( H1 ) استفاده فرمایید .
با وجود این حقیقت کهاین راهکار قادر است باعث ضررهای زیادی شود , ولی شما می توانید با سود بزرگی از یک جنبش فرآیند بزرگ , ضررها را پوشش دهید .
چهطور خرید و فروش خویش را آغاز می کنید :
در صورتی اقدام به خرید مینمایید که:
قیمت; میانگین متحرک آهسته (EMA) را به سمت بالا بشکند.
میانگین متحرک سریع با دوره زمانی ۶ (EMA 6) در همان سطح باقی بماند یا بالاتر از میانگین متحرک آهسته قرار گیرد.
هنگامی که قیمت; میانگین متحرک اکسپوننشیال (EMA) را لمس کرد; تایم فریم کوچکتر را انتخاب کرده و منتظر سیگنال برگشتی بمانید. بایستی توجه شود که تماس میانگین متحرکهای دیگر مهم نیستند. پوزیشن فقط بعد از اولین برگشت باز میشود.
همین اقدام را با اولین تماس قیمت با EMA آهسته یا EMA 25 انجام دهید.
چنانچه سیگنالی را در تایم فریم ۴ ساعته دریافت کردید; منتظر تایید آن در تایم فریم یک ساعته نیز بمانید و بعد از شکست مقاومت; معامله را آغاز نمایید. حد ضرر (SL) را در بیشترین محدوده مکانی (معمولا همان شمع ژاپنی یا کندل استیک است) قرار دهید و حد سود (TP) را دو برابر; بیشتر از حد ضرر قرار دهید.
در صورتی اقدام به فروش مینمایید که:
قیمت; میانگین متحرک آهسته (EMA) را به سمت پایین بشکند.
میانگین متحرک سریع با دوره زمانی ۶ (EMA 6) در همان سطح باقی بماند یا پایین میانگین متحرک آهسته قرار گیرد.
هنگامی که قیمت میانگین متحرک اکسپوننشیال (EMA) را لمس کرد; تایم فریم کوچکتر را انتخاب کرده و منتظر سیگنال برگشتی بمانید (علاوه بر این بایستی لمس قیمت با EMA را نادیده بگیرید زیرا شما باید بعد از اولین برگشت; معامله را شروع کنید).
همین اقدام را با اولین تماس قیمت با EMA آهسته یا EMA 25 انجام دهید
مدیریت مقدار پوزیشن بایستی استاندارد ۱ را داشته باشد: ۳-۱ درصد برای هر معامله
اساس استراتژی معاملاتی ۱۵۰یکی از قویترین ابزار برای معاملهگر زرنگ است . به منظور اینکه استفاده از این راهکار با موفقیت صورت گیرد , صرفا با اولی رجوع مراحل مبادرت به خرید و فروشفرمائید و از میانگین متحرک «سنگین» ۱۵۰ و ۳۶۵ مصرف شود , لحظهی درست را پیدا نمائید و با تایم کادر کوچتر با بررسی سطح های حمایت و مقاومت و الگوهای حرکت ارزش ( Price Action ) وارد پوزیشن گردید . همینطور میتوانید از فیلترهای خویش استفاده نمائید چون یک راهکار مطلوب , کلید موفقیت تجاری شما است .
برگشت روند یا Reversal چیست و از آن چه استفادهای در معاملات میشود؟
برگشت روند – Reversal تغییر جهت قیمت یک دارایی است. برگشت روند میتواند در جهت صعودی یا نزولی باشد. پس از یکروند صعودی شاهد برگشت روند نزولی خواهیم بود؛ و پس از یک روند نزولی شاهد برگشت روند صعودی خواهیم بود. برگشت روند بر اساس جهت کلی قیمت صورت میگیرد و معمولا بر اساس یک یا دو دوره یا کندل بر روی نمودار تعریف نمیشود.
برخی اندیکاتورها از جمله میانگین متحرک، اسیلاتورها یا کانالها به شناسایی روند و تشخیص برگشت روند کمک میکنند. برگشتها ممکن است با بریکاوت مقایسه شوند.
برگشتروند (Reversal) به ما چه میگوید؟
برگشتروند اغلب در معاملات روزانه (درون روز) روی میدهد و نسبتاً سریع اتفاق میافتد، اما میتواند طی روزها، هفتهها و سالها نیز روی دهد. برگشت روند در بازههای زمانی مختلف روی میدهد. یک برگشت روند روزانه در یک نمودار ۵ دقیقهای برای یک سرمایهگذار طولانیمدت که منتظر یک برگشت در نمودارهای روزانه یا هفتگی است اهمیتی ندارد. بااینوجود یک برگشت در نمودار ۵ دقیقهای برای معاملهگر روزانه بسیار اهمیت دارد.
یک روند صعودی که مجموعهای از سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر است با تغییر به مجموعهای از سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر، به یک روند نزولی تبدیل میشود. یک روند نزولی که مجموعهای از سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر است با تغییر به مجموعهای از سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر به یک روند صعودی تبدیل میشود.
روندها و برگشتها را میتوان همانگونه که پیشتر توضیح داده شد، تنها با توجه به حرکات قیمت شناسایی کرد یا با استفاده از اندیکاتورها که دیگر معامله گران از آنها استفاده میکنند. میانگین متحرک میتواند هم در تشخیص روند و هم در تشخیص برگشت روند کمک کند. اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند صعودی است اما زمانی که قیمت به زیر میانگین متحرک کاهش مییابد میتواند نشانهای از برگشت قیمت باشد.
از خطوط روند برای تشخیص برگشت روند نیز میتوان استفاده کرد. ازآنجاییکه یک روند صعودی کفهای بالاتر ایجاد میکند، خط روند را میتوان همراه با این کفهای بالاتر کشید. زمانی که قیمت به زیر خط روند کاهش مییابد، این میتواند نشاندهندهی برگشت روند باشد.
اگر برگشتها بهآسانی قابل تشخیص بود و بهآسانی از اصلاح ها یا پول بکهای کوچک قابلتشخیص بودند، معاملهگری کار بسیار آسانی بود؛ اما اینگونه نیست. فرقی نمیکند که از پرایس اکشن یا اندیکاتور استفاده کنید، سیگنالهای اشتباه زیادی روی میدهند و گاهی برگشتها بهقدری سریع اتفاق میافتند که معامله گران نمیتوانند سرعت عمل کافی برای جلوگیری از ضرری بزرگ از خود نشان استفاده از استراتژی میانگین برگشت دهند.
مثالهایی از برگشتروند (Reversal)
نمودار یک روند صعودی در حال حرکت داخل یک کانال را نشان میدهد که سقفهای بالاتر و کفهای بالاتری ایجاد میکند. قیمت ابتدا از کانال خارج میشود و به زیر خط روند میرود و نشاندهندهی تغییر احتمالی جهت روند است. سپس قیمت کف پایینتری ایجاد میکند که از کف پیشین در کانال نیز پایینتر میرود. که این کاهش بیشتر نشاندهنده یک برگشت نزولی است.
سپس قیمت بیشتر کاهش مییابد و کفهای پایینتر و سقفهای پایینتر ایجاد میکند. برگشت به وضعیت صعودی تا زمانی که قیمت سقف بالاتر و کف بالاتر ایجاد نکند، روی نخواهد داد. بااینوجود، حرکت به بالای خط روند نزولی میتواند یک سیگنال زودهنگام برای برگشت روند باشد.
توجه به کانال صعودی تصویر بالا، ویژگیهای تحلیلهای روندمحور و برگشتی را توضیح میدهد. در طول کانال قیمت چندین بار نسبتا تا کف قبلی نوسان کرده است ولی بااینوجود جهت کلی همچنان صعودی باقی میماند.
تفاوت برگشت (Reversal) و پولبک (Pullback)
برگشت، تغییر روند در قیمت یک دارایی است. منظور از پولبک حرکت در خلاف جهت روند تا جایی است که روند را معکوس نمیکند. یک روند صعودی بهوسیله سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر ایجاد میشود و طی آن پول بک به مواقعی میگویند که کف ایجادشده بالاتر از کف پیشین باشد. ازاینرو، در یک روند صعودی تا زمانی که قیمت کف پایینتری در بازه زمانی موردنظر معاملهگر نسازد، برگشت روند محسوب نمیشود. برگشت روند در آغاز ممکن است به عنوان پولبک برداشت شوند؛ بنابراین زمانی که آغاز میشوند مشخص نیست که آیا برگشت روند خواهد بود یا نه.
محدودیتهای استفاده از برگشت روند (Reversal)
برگشتهای روند حقیقتی از زندگی در بازارهای مالی هستند. همیشه قیمتها در چند نقطه معکوس میشوند و در زمانهای مختلف برگشتهای صعودی و نزولی متعددی خواهند داشت. نادیده گرفتن برگشتها ممکن است منجر به ریسکپذیری بیشتر ازآنچه پیشبینی شده است شود. برای مثال، یک معاملهگر بر این باور است سهامی که از ۴ دلار به ۵ دلار افزایش داشته است پوزیشن خوبی برای افزایش قیمت بیشتر دارد. آنها با انگیزه افزایش بیشتر، سوار موج شدند تا بالاتر برود اما اکنون شاخص سهام به ۴ دلار، ۳ دلار و سپس ۲ دلار کاهش پیدا میکند. نشانههای برگشت پیش از رسیدن شاخص سهام به ۲ دلار احتمالاً مشخص بودند. احتمالاً پیش از رسیدن قیمت به ۴ دلار نیز این نشانهها قابلرؤیت بودند. بنابراین، با زیر نظر گرفتن برگشتها، معاملهگر میتواند سود خود را شناسایی کند (سیو سود کند) یا از پوزیشن ضرر خارج شود.
زمانی که یک برگشتروند آغاز میشود، معلوم نیست که آیا با برگشت روبرو هستیم یا پول بک. زمانی که برگشت آن مشخص شود، قیمت مسیر زیادی را پیموده است و درنتیجه ضرر زیاد یا از بین رفتن سود زیادی را برای معاملهگر به دنبال دارد. به همین دلیل، معامله گران روندمحور اغلب درحالیکه قیمت همچنان در جهت آنها در حال حرکت است و هنوز در روند صعودی است (اگر پوزیشن خرید باشد) از پوزیشن خارج میشوند. با این کار نیازی نیست تا نگران پول بک بودن یا برگشت بودن حرکت معکوس در روند باشند.
سیگنالهای اشتباه نیز واقعیتی انکارناپذیر هستند. ممکن است با استفاده از یک اندیکاتور یا حرکات قیمت، برگشت شناسایی شود، اما پس از آن قیمت مجدداً به جهت حرکت پیشین خود برگردد و روند قبلی ادامه یابد.
آموزش پولبک (Pullback): پدیده بازگشت به میانگین (Reversion to Mean)
نه تنها بازار در چرخههای قیمتی نوسان میکند، بلکه الگوهای خاصی را هم تشکیل میدهد و این الگوها هم تکرار میشوند. یکی از پدیدههایی که در بازارهای مالی تکرار میشود، بازگشت قیمت به میانگین (Reversion to Mean) است. یعنی بازار همیشه تمایل دارد به میانگین قیمتی بازگردد. برای درک ساده این مفهوم یک آونگ را در نظر بگیرید. وقتیکه آونگ را به حرکت در میآورید، آونگ از چپ به راست و در ادامه از راست به چپ ادامه میدهد. آونگ همیشه تمایل دارد که به مرکز یا همان میانگین خود بازگردد. این حرکت آونگ مثال سادهای از پدیده بازگشت به میانگین در بازارهای مالی است.
آموزش پولبک – نوسانات تکراری یک آونگ مثالی ساده از پدیده بازگشت به میانگین در بازار است.
در بازارهای مالی هم وقتیکه قیمت از میانگین خود فاصله گرفت، تا حدودی این فاصله را افزایش خواهد داد، اما در نهایت دوباره به این میانگین باز خواهد گشت. نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشید، پیشبینی میزان فاصله قیمت از میانگین است. چنین پیشبینی کار سختی است. برخی از معامله گران تلاش میکنند تا با پیشبینی این حرکت قیمتی، اوج یا کف بازار را تشخیص دهند و بر اساس آن وارد بازار شوند. چنین تصمیمی ریسک بالایی دارد. بهتر است که در چنین شرایطی منتظر تشکیل اوج یا کف بمانید و سپس با بررسی روند وارد بازار شوید.
پولبک (Pullback) چیست؟
هنگام مطالعه و تحلیل در مورد تغییرات قیمت داراییها، ممکن است با کلمه پولبک – Pullback برخورد کنید. بسیاری از استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر این مفهوم هستند و این مسئله به شما امکان میدهد تغییرات روندهای بازار را پیش بینی کنید.
تعریف و مفهوم پولبک (Pullback)
اگر با نمودارهای قیمت ارز دیجیتال یا سهام آشنا هستید، میدانید که داراییها هرگز در یک خط مستقیم حرکت نمیکنند. به تصویر زیر نگاه کنید که یک استفاده از استراتژی میانگین برگشت روند صعودی قوی را نشان میدهد. هر بار که قیمت پایین میآید، یک پولبک اتفاق میافتد.
پولبک یک حرکت کوتاه مدت قیمت در جهت خلاف روند اولیه است. حتما تاکنون و با توجه به توضیحات اولیه در این مقاله تعریفی از این مفهوم در ذهنتان شکل گرفته است اما اگر هنوز هم مطلب برایتان ملموس نیست، به این تعریف نگاهی بیاندازید:
پولبک (Pullback) به حرکتی از نمودار گفته میشود که برای مدت کوتاهی وجود داشته و برخلاف روند حاضر است.
محرکهای پولبک
میتوان گفت که پولبک یک مکث در روند اولیهی نمودار است. به این معنی که خریداران (bulls) در روند نزولی و فروشندگان (bears) در روند صعودی برای مدتی کنترل قیمت را در دست میگیرند. دلایل مختلفی برای تغییر جهت قیمت وجود دارد. برای پیش بینی پولبک، باید با تحلیل بنیادی یا فاندامنتال آشنا شوید.
پولبک به دلیل تغییر در احساسات فعالان بازار رخ میدهد. اگر در مورد بازار فارکس صحبت کنیم، ممکن است اخباری به گوش برسد که نشان دهنده ضعف ارز پایه باشد. رویدادهای ذکر شده در تقویم اقتصادی نیز بر قدرت سهام تأثیر میگذارد.
اگر در حال معاملهی فلزات هستید باید به اخبار توجه کنید. احساسات کلی بازار بر قیمت آنها تأثیر دارد. هنگام انتخاب نفت، باید اخباری را دنبال کنید که احساسات بازار را تعریف میکند زیرا نفت دارایی پرریسکی است. دادههای مربوط به ذخایر نفت خام نیز بر ارزش کالا تأثیر میگذارد.
اگر به اندازه کافی باتجربه هستید، میتوانید معاملات پولبک سهام را امتحان کنید. گزارشهای سود، رویدادهای داخلی شرکت و اخبار آن صنعت بر حرکت قیمت تأثیر میگذارند.
در بازار ارزهای دیجیتال نیز داستان به همین صورت است. شما باید اخبار مربوط به داراییهای مختلف که روی آنها سرمایهگذاری کردهاید را بدانید. در این صورت است که میتوانید بر اساس استراتژی خود پیش بروید و از بازار سود کسب کنید.
مثالهای واقعی از پولبک
برای پیشبینی پولبکها، باید بدانید که چگونه حرکات قیمت را تجزیه و تحلیل کنید. بیایید یک مثال واقعی از این مفهوم در بازارهای مالی را در نظر بگیریم.
پولبک در نمودار ارزهای دیجیتال و در واقع نمودارهای هر دارایی مالی رخ میدهد. در اینجا نمونهای از معاملات پس انداز سهام آورده شده است. ما یک نمودار چهار ساعته از سهام اپل را برای شما در این تصویر فراهم کردهایم. همانطور که میبینید، پولبک ممکن است در یک روند نزولی نیز رخ دهد. علاوه بر این، در طول یک پولبک، کندلها میتوانند بالاتر از مقاومت یا زیر حمایت تشکیل شود اما بعداً به همان جایی که بودند بازگردند.
مزایا و معایب پولبک
پولبک یک الگوی پیچیده است که به خصوص برای یک معاملهگر مبتدی معایب زیادی دارد.
فواید
- شرایط بهتر – پولبک به معامله گران این امکان را میدهد که در یک روند صعودی، با خرید خود را با قیمت کمتری انجام دهند یا برعکس آن در طول یک روند نزولی با قیمت بالاتری دارایی خود را بفروشند.
تصور کنید که شروع یک روند صعودی را از دست دادهاید اما همچنان میخواهید وارد بازار شوید. قیمت در یک روند صعودی حرکت میکند. بنابراین هر بار که یک اوج قیمت شکل میگیرد، شانس شما برای خرید با قیمت مناسب کاهش مییابد. با این حال، هنگامی که پولبک اتفاق میافتد، شما فرصتی برای خرید با قیمت پایینتر دارید.
معایب
- عقب نشینی یا معکوس شدن رون – تعیین اینکه آیا چیزی که میبینید پولبک است یا معکوس شدن روند، به خصوص برای تازه کارها در بازارهای سرمایه آسان نیست.
تصور کنید که تحلیلتان به شما نشان داده است که بازار در کوتاه مدت نزولی است و معامله خود را باز نگه میدارید زیرا انتظار دارید روند قبلی ادامه یابد. با این حال، اتفاقی که میافتد این است که یک روند معکوس در حال شروع شدن است و شما متحمل ضررهای قابل توجهی خواهید شد.
- پیشبینی آن مشکل است – پیش بینی شروع و پایان یک پولبک سخت است. هنگامی که روند از سر گرفته میشود، به راحتی ممکن است نقطهی مورد نظر را از دست بدهید.
پولبک در مقابل برگشت
مفاهیم پولبک و برگشت (Throwback) اغلب معامله گران را گیج میکند. این اصطلاحات ممکن است به جای هم استفاده شوند. بر اساس یک نظریه، پولبک زمانی اتفاق میافتد که قیمت برای مدت کوتاهی خط حمایت را به سمت پایین بشکند. در این صورت پس از بازگشت قیمت، حمایت به مقاومت تبدیل می شود. برگشت حالتی است که قیمت مقاومت را به سمت بالا میشکند اما باز میگردد و در عین حال مقاومت تبدیل به حمایت میشود.
به نظر میرسد که یک پولبک قرار است در روندهای صعودی اتفاق بیفتد و یک برگشت در روندهای نزولی رخ میدهد. اما بسیاری از معامله گران هنوز هر دو موقعیت را پولبک می نامند.
پولبک در مقابل معکوس شدن روند
معامله گران مبتدی ممکن است در هنگام برخورد با پولبک و برگشت گیج شوند. مثال زیر تفاوت را روشن خواهد کرد. همانطور که میبینید، برگشت (۱) یک معکوس شدن قیمت است که برای زمان کوتاهی اتفاق میافتد. یک معکوس شدن روند (۲) منعکس کننده تغییر طولانی مدت در روند است. هنگامی که احساسات بازار تغییر میکند، یک معکوس شدن اتفاق میافتد. قائل شدن تمایز برای این اصطلاحات میتواند دشوار باشد. به همین دلیل است که باید از اندیکاتورهای معاملاتی استفاده کنید که به شما در تعریف روند کمک میکند.
بهترین اندیکاتورها برای استفاده در معاملات وابسته به پولبک
بسیاری از اندیکاتورها میتوانند پولبک را از معکوس شدن روند جدا کنند. ما موثرترین آنها را ذکر خواهیم کرد. بعداً خودتان میتوانید دیگر ابزارهای موجود را بررسی کنید. با این حال، برای پیدا کردن موارد مناسب، توصیه میکنیم از مواردی استفاده کنید که سطوح حمایت و مقاومت را تعیین میکنند و واگرایی را نشان میدهند. اندیکاتورهای تکنیکال به معامله گران کمک میکنند تا پولبکها را از معکوس شدن روندها تشخیص دهند.
۱. میانگین متحرک (Moving Average)
شاخص میانگین متحرک عملکردهای زیادی دارد. یکی از آنها ارائه سیگنال بازگشت بازار است. در اینجا، شما باید درباره تقاطع طلایی و تقاطع مرگ بیشتر بدانید. هنگامی که میانگین متحرک با دوره کوچکتر از MA آن را به بالا رد میکند، سیگنالی برای روند صعودی است. هنگامی که یک MA با دوره طولانیتر از بالا به پایین عبور میکند، این نشانه یک روند نزولی است. اگرچه در بسیاری از موارد تاخیر شاخص میانگین متحرک به عنوان یک نقطه ضعف در نظر گرفته میشود، با این حال در این مورد این یک ویژگی خیلی خوب است که تضمین میکند معامله گر در شرف مشاهده روند معکوس است.
۲. نقاط پیوت
نقاط Pivot یکی از بهترین شاخصهایی است که به تشخیص سطوح حمایت و مقاومت کمک میکند. این مسئله نشان دهنده این است که قرار است قیمت از این سطوح عقب نشینی کند. بنابراین، اگر قیمت به این سطح برسد، میتوانید آن را به عنوان نقطه ورود در پولبک در نظر بگیرید. اگر قیمت از سطوح عبور کند، یک معکوس شدن قیمت در انتظار است.
۳. فیبوناچی
فیبوناچی به عنوان سطوح حمایت و مقاومت عمل میکند. این بدان معناست که میتوانید از آنها برای تعریف پولبک استفاده کنید. معمولاً ۵۰% و ۶۱.۸% در استراتژیهای معاملاتی استفاده میشود. اگر قیمت از این سطوح بازگردد، سیگنالی است که روند ادامه خواهد یافت. در اینجا میتوانید از استفاده از استراتژی میانگین برگشت سفارشهای محدود خرید یا فروش استفاده کنید.
۴. RSI
نوسانگر RSI برای تعریف شرایط بازار بیش از حد خرید و فروش بیش از حد استفاده میشود. اگر نشانگر از خط ۷۰ به سمت پایین عبور کند، ممکن است نشانهی پولبک باشد. هنگامی که عدد ۳۰ را به سمت بالا میشکند نیز میتواند یک پولبک نیز باشد. با این حال، سیگنال قابل اعتمادتر همگرایی/واگرایی است. هنگامی که اندیکاتور با نمودار قیمت واگرایی ایجاد میکند، سیگنالی از معکوس شدن قیمت است. این میتواند هم یک پولبک و هم یک معکوس شدن روند باشد. در اینجا، شما باید احساسات بازار را در نظر بگیرید.
۵. ADX
شاخص ADX جهت روند را نشان نمیدهد، اما قدرت آن را به اهالی بازار نمایش میدهد. هر بار که این شاخص بالای ۲۵ بود، نشانه قوی بودن روند است. بنابراین، شما به راحتی میتوانید تعریف کنید که آیا اتفاقی که دارد میافتد پولبک است یا یک معکوس شدن روند. اگر مشاهده کردید که عدد این شاخص ۲۵ است، برگشت قیمت را می توان پولبک در نظر گرفت. به محض اینکه ADX به زیر ۲۵ رسید، باید انتظار یک روند معکوس را داشته باشید.
برترین استراتژیهای معاملاتی با استفاده از پولبک
همانطور که گفتیم، ممکن است تشخیص یک پولبک در نمودار دشوار باشد. اگر تا به حال تجربه استفاده از معاملات پولبک را نداشتهاید، میتوانیم چندین استراتژی معاملاتی را به شما پیشنهاد کنیم که به شما امکان میدهد معاملات پولبک را با ضرر محدود تمرین کنید.
۱. استراتژی خط روند
استراتژی اول بر اساس خطوط روند است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک خط روند بکشید. اگر روند صعودی است، باید یک خط حمایت بکشید. اگر یک روند نزولی است، باید یک خط مقاومت در نمودار برای خودتان قرار دهید. این خط به عنوان یک مانع عمل خواهد کرد. اگر قیمت این سطح را بشکند، احتمالاً یک روند معکوس به وجود خواهد آمد. با این حال، اگر قیمت دوباره افزایش یابد، یک پولبک اتفاق میافتد.
۲. استراتژی میانگین متحرک
در اینجا، ما یک میانگین متحرک و یک الگوی کندل استیک را ترکیب میکنیم. اگر با الگوهای شمعی آشنا هستید، این استراتژی برایتان سخت نخواهد بود.
شما باید یک میانگین متحرک در نمودار قیمت اعمال کنید. این ابزار روند فعلی را منعکس میکند و به عنوان یک حمایت یا مقاومت عمل میکند. دوره MA به بازه زمانی مورد نظر شما بستگی دارد.
به محض اینکه قیمت به MA رسید، باید به دنبال الگوی کندل معکوس باشید. بهترین گزینهها الگوی پوشاننده یا الگوهای ستاره شامگاهی هستند. این یک فرصت عالی برای خرید با کمترین قیمت یا فروش با بالاترین قیمت است.
۳. استراتژی ADX
ADX شاخص دیگری است که میتواند به شما در معامله پولبک کمک کند. ADX جهت روند را نشان نمیدهد. در عوض، برای نشان دادن قدرت روند استفاده میشود. معمولاً هر عدد بالای ۲۵ نشانه روند قوی است.
همچنین باید اندیکاتور MA را در نمودار قیمت پیاده سازی کنیم. دوره میانگین متحرک به بازه زمانی بستگی دارد. به محض اینکه قیمت به MA رسید و ADX روند قوی را نشان داد، میتوانید از آن به عنوان نقطه ورود استفاده کنید و به معامله در روند ادامه دهید.
نتیجه گیری
برای نتیجهگیری، پولبک میتواند یک نقطه گیجکننده در معاملات باشد که پیش بینی و تشخیص آن از یک روند معکوس دشوار است. به همین دلیل بسیار مهم است که قبل از ورود به بازار واقعی، معاملات پولبک را تمرین کنید. برای انجام این کار، میتوانید از یک حساب آزمایشی Libertex استفاده کنید که شامل طیف کاملی از ابزارهای معاملاتی CFD است.
CFDها گزینه جذابی هستند که به شما امکان میدهد سهام، فلزات و نفت را فقط با باز کردن یک حساب معاملاتی معامله کنید. شما همچنین میتوانید از تمام اندیکاتورهایی که در بالا ذکر کردیم استفاده کنید و معاملات را در پولبک باز کنید.
سوالات متداول
پولبک در معاملات چیست؟
پولبک یک معکوس شدن قیمت در برابر روند قبلی برای کوتاه مدت قیمت است.
آیا پولبک در بازار سهام وجود خواهد داشت؟
مهم نیست در چه بازاری فعالیت میکنید، پولبکها بخش مهمی از معاملات هستند.
چگونه یک پولبک را شناسایی کنیم؟
شما می توانید با نگاه کردن به نمودار قیمت، پولبک را تشخیص دهید. همچنین میتوانید شاخصهای تکنیکال مانند میانگین متحرک، ADX و RSI را پیادهسازی کنید که به شما کمک میکنند پولبک را از یک معکوس شدن روند تشخیص دهید.
چگونه پولبکها را پیش بینی کنیم؟
شما باید رویدادها و اخبار اقتصادی را دنبال کنید که ممکن است باعث نوسانات بازار و تغییر در نیروی بازیگران بازار (خریداران و فروشندگان) شود.
چگونه با استفاده از یک پولبک معامله میکنید؟
پول بک به شما این امکان را میدهد که با قیمت بهتری وارد بازار شوید. منتظر بمانید تا پولبک رخ دهد، تأییدی از الگوهای کندل استیک و شاخصهای تکنیکال پیدا کنید و وارد بازار شوید.
چرا پولبک اتفاق میافتد؟
پولبکها به خاطر رویدادهای مختلفی از بازار اتفاق میافتند که باعث کاهش ارزش کوتاه مدت دارایی معامله شده در یک روند صعودی یا افزایش ارزش اوراق بهادار در یک روند نزولی میشوند.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست و نحوه محاسبه آن
نرخ بازگشت سرمایه ROI (Return on investment) یک معیار عملکردی است که برای ارزیابی کارایی یا سودآوری یک سرمایهگذاری یا مقایسه کارایی تعدادی از سرمایهگذاریهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
ROI سعی میکند به طور مستقیم مقدار بازگست یک سرمایهگذاری خاص را نسبت به هزینه آن سرمایهگذاری اندازهگیری کند.
برای محاسبه ROI، سود یک سرمایهگذاری بر هزینه سرمایهگذاری تقسیم میشود. نتیجه به صورت درصد یا نسبت بیان میشود.
نکات کلیدی:
- بازگشت سرمایه (ROI) یک معیار سودآوری محبوب است که برای ارزیابی میزان عملکرد یک سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد.
- ROI به صورت درصد بیان میشود و با تقسیم سود (یا ضرر) خالص یک سرمایهگذاری بر هزینه اولیه آن محاسبه میشود.
- ROI را میتوان برای انجام مقایسههای منطقی و رتبهبندی سرمایهگذاریها در پروژهها یا داراییهای مختلف بکار برد.
- ROI دوره نگهداری یا گذر زمان به حساب نمیآورد و بنابراین ممکن است هزینههای فرصت سرمایهگذاری در جاهای دیگر را از دست دهد.
- اینکه آیا چیزی ROI خوب ارائه میدهد یا نه، باید با سایر فرصتهای موجود مقایسه شود.
فهرست مطالب نرخ بازگشت سرمایه یا ROI
نحوه محاسبه بازگشت سرمایه یا ROI
فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI به صورت زیر است:
ROI= (ارزش جاری سرمایهگذاری – هزینه سرمایهگذاری)/ هزینه سرمایهگذاری
ارزش جاری سرمایهگذاری به سود بدست آمده از فروش سرمایهگذاری مورد نظر اشاره دارد. از آنجایی که ROI به صورت درصد محاسبه میشود، به سادگی میتوان آن را با درآمد حاصل از سرمایهگذاریهای دیگر مقایسه کرد.
این امر به فرد اجازه میدهد تا انواع مختلفی از سرمایهگذاریها را با یکدیگر مقایسه کند.
درک نرخ بازگشت سرمایه یا ROI
ROI به دلیل سادگی و تنوع یک معیار محبوب است. اساسا، ROI را میتوان به عنوان یک معیار اولیه از سودآوری سرمایهگذاری مورد استفاده قرار داد.
این میتواند ROI در یک سرمایهگذاری سهام، ROI مورد انتظار یک شرکت برای گسترش کارخانه یا ROI ایجاد شده توسط معاملات املاک باشد.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به خودی خود پیچیده نیست و تفسیر آن به دلیل طیف وسیعی از کاربردهایی که دارد، نسبتا آسان است. اگر ROI یک سرمایهگذاری خالص مثبت باشد، به احتمال زیاد ارزشمند است.
اما اگر فرصتهای دیگری با نرخ ROI بالاتری در دسترس باشند، این سیگنالها میتوانند به سرمایهگذار کمک کنند تا بهترین گزینه را انتخاب یا حذف کند. به همین ترتیب، سرمایهگذاران باید از ROIهای منفی اجتناب کنند زیرا به معنی زیان خالص است.
به عنوان مثال، فرض کنید جو در سال 2017، 1000 دلار در Slice Pizza Corp سرمایهگذاری کرد و یک سال بعد سهام را به مبلغ 1200 دلار فروخت. برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایهگذاری، سود خالص (1200 دلار – 1000 دلار = 200 دلار) را بر هزینه سرمایهگذاری (1000 دلار) تقسیم کنید، در نتیجه نرخ بازگشت سرمایه 200/1000 دلار یا 20 درصد است.
با این اطلاعات میتوان سرمایهگذاری در Slice Pizza Corp را با هر پروژه دیگری مقایسه کرد. فرض کنید جو همچنین در سال 2014 در Big-Sale Stores Inc. دو هزار دلار سرمایهگذاری کرد و در سال 2017 سهام را به مبلغ 2800 دلار فروخت. بازگشت سرمایه در داراییهای جو در Big-Sale 800/ 2000 دلار یا 40 درصد خواهد بود.
محدودیتهای ROI
مثالهایی مانند مثال جو که در بالا ذکر شد، برخی از محدودیتهای استفاده از ROI به خصوص هنگام مقایسه سرمایهگذاریها را نشان میدهد. در حالی که ROI سرمایهگذاری دوم جو دوبرابر سرمایهگذاری اول او بود، زمان بین خرید و فروش جو برای سرمایهگذاری اول یک سال و برای سرمایهگذاری دوم سه سال بود.
جو میتواند ROI سرمایهگذاری چند ساله را بر این اساس تنظیم کند. از آنجایی که کل نرخ بازگشت سرمایه 40% بود، برای به دست آوردن میانگین بازگشت سرمایه سالانه، جو میتوانست 40% را بر 3 تقسیم کند تا 33/13 % سالانه به دست آید. به این ترتیب، به نظر میرسد که اگرچه سرمایهگذاری دوم جو سود بیشتری کسب کرد، سرمایهگذاری اول در واقع انتخاب کارآمدتری بود.
ROI را میتوان همراه با نرخ بازده (RoR) استفاده کرد. نرخ بازده چارچوب زمانی پروژه را در نظر میگیرد. همچنین میتوان از ارزش فعلی خالص (NPV) استفاده کرد که تفاوتهای ارزش پول با گذشت زمان به دلیل تورم را به حساب میآورد. استفاده از NPV هنگام محاسبه RoR اغلب نرخ بازده واقعی نامیده میشود.
تحولات در ROI
به تازگی، سرمایهگذاران و کسب و کارهای خاص به توسعه اشکال جدیدی از ROI به نام «بازگشت اجتماعی سرمایه» یا SROI علاقمند شدهاند.
SROI در ابتدا در اواخر 1990 توسعه یافت و تاثیرات گستردهتری از پروژهها را با استفاده از ارزش فرامالی در نظر میگیرد (یعنی معیارهای اجتماعی و محیطی در حال حاضر در حسابهای مالی مرسوم در نظر گرفته نمیشوند.)
SROI به درک ارزش پیشنهادی معیارهای زست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) مورد استفاده در روشهای سرمایهگذاری با مسئولیت اجتماعی (SRI) کمک میکند.
به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است تصمیم بگیرد تا آب را در کارخانههای خود بازیافت کند و تمام لامپها را با لامپهای LED جایگزین کند. این اقدامات موجب کاهش فوری هزینههایی میشوند که تاثیر منفی بر ROI مرسوم دارند. با این وجود، سود خالص برای جامعه و محیط زیست میتواند به SROI مثبت منجر شود.
گونههای متعددی از ROIها وجود دارند که برای اهداف خاص توسعه یافتهاند. آمار شبکههای اجتماعی برای ROI، اثربخشی کمپینهای رسانههای اجتماعی را مشخص میکند. به عنوان مثال، چند کلیک یا لایک برای یک اقدام خاص تولید شده است. به طور مشابه، آمار بازاریابی ROI سعی میکند تا بازگشت سرمایه متناسب با کمپینهای تبلیغاتی یا بازاریابی را شناسایی نماید.
نکته: اصطلاح ROI یادگیری به مقدار اطلاعات آموخته شده و حفظ شده به عنوان بازگشت آموزش یا آموزش مهارتها مربوط میشود. با پیشرفت جهان و تغییر اقتصاد، مطمئناً چندین شکل خاص دیگر از ROI در آینده توسعه خواهند یافت.
ROI در اصطلاحی ساده چیست؟
اساسا، نرخ بازگشت سرمایه یا ROI به شما میگوید که با احتساب هزینههای انجام شده برای یک سرمایهگذاری، چه استفاده از استراتژی میانگین برگشت مقدار پول از آن پروژه بدست آورده یا از دست دادهاید.
چگونه میتوانید نرخ بازشگت سرمایه (ROI) را محاسبه کنید؟
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) با تقسیم سود بدست آمده از یک سرمایهگذاری بر هزینه آن سرمایهگذاری محاسبه میشود. به عنوان مثال، سرمایهگذاری با سود 100 دلار و هزینه 100 دلار دارای بازگشت سرمایه 1 یا 100 درصد است که به صورت درصد بیان شود.
اگرچه ROI یک روش ساده و سریع برای تخمین موفقیت یک سرمایهگذاری است، اما محدودیتهای جدی دارد.به عنوان مثال، ROI ارزش پول با گذشت زمان را در نظر نمیگیرد و مقایسه معنادار آن میتواند دشوار باشد زیرا برخی از سرمایهگذاریها برای سودآوری به زمان بیشتری نیاز دارند.
به همین دلیل، سرمایهگذارهای حرفهای تمایل دارند از معیارهای دیگر مانند ارزش فعلی خالص (NPV) و نرخ بازده داخلی (IRR) استفاده کنند.
یک ROI خوب چیست؟
آنچه به عنوان یک ROI خوب در نظر گرفته میشود به فاکتورهایی مانند تحمل ریسک سرمایهگذار و زمان مورد نیاز برای سرمایهگذاری برای ایجاد بازگشت سرمایه بستگی دارد.
اگر همه شرایط با هم برابر در نظر گرفته شود، سرمایهگذارانی که ریسکگریزتر هستند، احتمالا ROIهای کمتر را در قبال ریسک کمتر میپذیرند. به همین ترتیب، سرمایهگذاریهایی که برای بازده به زمان بیشتری نیاز دارند، برای جذب سرمایهگذار به ROI بالاتری نیاز خواهند داشت.
کدام صنایع بالاترین ROI را دارند؟
از لحاظ تاریخی، ROI میانیگن برای S&P 500 حدود 10% در سال بوده است. با این حال، این رقم بسته به صنایع مختلف میتواند دستخوش تغییرات شود.
به عنوان مثال، در طول سال 2020، بسیاری از شرکتهای تکنولوژی درآمد سالانه بالاتر از آستانه 10% را ثبت کردند. در همین حال، شرکتها در صنایع دیگر مانند شرکتهای انرژی و آب و برق، ROI کمتری را تولید کرده و در برخی موارد نسبت به سال گذشته با ضرر مواجه شدند.
با گذشت زمان، طبیعی است که میانگین نرخ بازگشت سرمایه یک صنعت به دلیل فاکتورهایی مانند افزایش رقابت، تغییرات تکنولوژی و تغییر در اولویتهای مشتری دچار تغییر شود.
اگر قصد دارید در دنیای دیجیتال تبلیغ کنید و نرخ بازگشت سرمایه خوبی داشته باشیدو ما در کنار ما هستیم. آژانس تبلیغات دیجیتال مگنت با تبلیغ در رسانه های اجتماعی، تبلیغات گوگل، وب سایت های با کیفیت و دیگر رسانه های بومی بهترین نرخ تبدیل را ایجاد می کند.
دیدگاه شما