ایلان ماسک کیست ؟ (Elon Musk) | بیوگرافی ایلان ماسک ، مالک جدید توییتر
ایلان ماسک کیست ؟ (Elon Musk) | بیوگرافی ایلان ماسک ، مالک جدید توییتر
«ایلان ماسک» (Elon Musk) کارآفرین و سرمایهگذار مطرح جهانی است که از چهرههای مهم دنیای کسب و کار محسوب میشود. او عمده شهرت خود را در سِمت مدیرعامل شرکتهای «تسلا» (Tesla) و «اسپیس ایکس» (SpaceX) به دست آورده است. ماسک همچنین یکی از همبنیانگذاران «پیپل» (PayPal) به شمار میرود و در بسیاری از شرکتهای تکنولوژی و حوزه ارز دیجیتال سرمایهگذاری کرده است.
شهرت ایلان ماسک تنها مدیون سرمایهگذاریهای او در پروژههای گوناگون نیست و او همچنین در توسعه پروژههایی همچون سیستم حمل و نقل تندروی «هایپرلوپ» (Hyperloop) نیز نقش داشته است. پروژههای ماسک به طور معمول با هدف ایجاد تغییرات مهم در جهان اجرا میشوند و به همین دلیل، او توانسته تا جایگاه خود را در میان یکی از تأثیرگذارترین افراد حال حاضر در دنیا تثبیت کند.
ایلان ماسک تنها یک کارآفرین و سرمایهگذار نیست، بلکه به ابداع و اختراع و حتی مهندسی پروژهها نیز میپردازد. به عنوان مثال، او شخصا در طراحی خودروهای الکتریکی و سفینههای فضایی نقش ایفا میکند. موفقیتها و مدل شخصیت او، باعث شده تا با بسیاری از مشاهیر و سرمایهداران آمریکایی همچون هنری فورد، استیو جابز و هوارد هیوز مقایسه شود.
ماسک به سختکوشی، تفکر انتقادی، و شخصیتی پرهیاهو مشهور است و گفته میشود که در هفته، بین 80 تا 100 ساعت کار میکند. او در اکتبر سال 2022 در معاملهای خبرساز، شرکت توییتر را خریداری کرد که این معامله حواشی زیادی به دنبال داشت. در زمان نگارش این مطلب، توییتر ایلان ماسک در حدود 111.4 میلیون نفر دنبالکننده دارد.
در ادامه به بیوگرافی ایلان ماسک و نگاهی به گذشته و فعالیتهای او میپردازیم.
بیوگرافی ایلان ماسک
ایلان ماسک در سال 1971 میلادی در پرتوریای آفریقای جنوبی به دنیا آمد و از همان سالهای کودکی در فعالیتهای مرتبط با کامپیوتر مهارت پیدا کرد. او به گفته خود، در دوران کودکی و نوجوانی با ناملایمات فراوانی روبرو بود و از سمت پدر مورد سختگیری بسیار قرار میگرفت. ماسک در سالهای نوجوانی ریزنقش بود و به کتابخوانی علاقه داشت، بنابراین مدام از سوی همکلاسیهایش مورد اذیت و آزار واقع میشد و به همین دلیل برای فرار از مشکلاتی که در مدرسه و خانه با آنها روبرو بود، به تکنولوژی پناه برد.
تکنولوژی برای ماسک، مانند راه فراری از واقعیت عمل میکرد. او در ده سالگی با برنامهنویسی آشنا شد و هنگامی که تنها دوازده سال داشت، یک بازی ویدیویی ساخت و آن را در سال 1984 به بهای چند صد دلار به مجله «پیسی» (PC) فروخت. ماسک در هفده سالگی به کانادا مهاجرت کرد و کمی بعد تابعیت آنجا را به دست آورد.
پس از مهاجرت به کانادا، ایلان ماسک در «دانشگاه کوئینز» (Queen’s University) به تحصیل پرداخت و آنجا با «جاستین ویلسون» (Justine Wilson) آشنا شد. ماسک و ویلسون بعدها با یکدیگر ازدواج کردند و صاحب پنج فرزند پسر (دوقلو و سهقلو) شدند.
بعد از دو سال تحصیل در دانشگاه کوئینز، ایلان ماسک به ایالات متحده مهاجرت کرد و در «دانشگاه پنسیلوانیا» (University of Pennsylvania) به تحصیل مشغول شد. او مدرک خود را در مقطع کارشناسی رشتههای فیزیک و اقتصاد به دست آورد و پس از اتمام تحصیلات، به دنبال کردنِ علایق خود در حوزه اینترنت پرداخت. به گفته ماسک، تحصیل در این رشتهها و بهخصوص رشته فیزیک، تأثیر شگرفی بر نحوه تفکر او و فعالیتهای آیندهاش گذاشت.
ماسک پس از اتمام تحصیلات در دانشگاه پنسیلوانیا، به «دانشگاه استنفورد» (Stanford University) کالیفرنیا رفت تا در مقطع دکترای فیزیک انرژی تحصیل کند. ورود او در دانشگاه استنفورد، با رونق اینترنت و حباب داتکام مصادف شد و همین موضوع، موجب شد که تنها پس از دو روز حضور در این دانشگاه، آنجا را ترک کند. او پس از خروج از استنفورد، در سال 1995 شرکت «سرمایه گذار تأثیرگذار کیست؟ زیپ2» (Zip2) را راهاندازی و سلسله فعالیتهای مرتبط با تکنولوژی خود را از همان زمان آغاز کرد. در ادامه، فعالیتهای قابل توجه ایلان ماسک را معرفی و بررسی میکنیم.
فعالیتهای ایلان ماسک
پس از رونق گرفتن اینترنت و ظهور حباب داتکام، علاقه ایلان ماسک به کارآفرینی شدت یافت. همانطور که پیشتر اشاره شد، او تنها دو روز پس از حضور در استنفورد از این دانشگاه انصراف داد تا شرکتهای خود را راهاندازی کند. ایلان در سال 1995، با 15,000 دلار سرمایه و به همراه برادرش «کیمبال ماسک» (Kimbal Musk)، شرکت زیپ2 را راهاندازی کرد که به ارائه خدمات راهنمای شهری آنلاین به نشریات و روزنامهها میپرداخت.
در سال 1999، شرکت زیپ2 توسط شرکت کامپیوتری «کامپک» (Compaq) به میزان 341 میلیون دلار خریداری شد. ماسک در سال 2002 توانست به طور رسمی تابعیت ایالات متحده را به دست آورد. ایلان ماسک پس از فروش زیپ2، با مبلغ فروش آن استارتآپ «ایکس داتکام» (X.com) را راهاندازی کرد که یک نمونه اولیه از یک بانک آنلاین بود. ایکس داتکام بعدها با شرکت انتقال پول «کانفینیتی» (Confinity) ادغام شد و در نهایت، این ادغام منجر به ایجاد کمپانیای گردید که امروزه آن را با نام پیپل میشناسیم.
ماسک تا پیش از فروختهشدن شرکت پیپل به «ایبی» (eBay) به میزان 1.5 میلیارد دلار، در این شرکت به عنوان مدیرعامل فعال بود. پس از فروش پیپل به ایبی، ماسک نیز از سمت خود برکنار شد اما از طریق 11.7 درصد سهام خود در پیپل، توانست از این معامله سود قابل توجهی به دست آورد.
در مصاحبهای که در سال 2018 انجام شد، ایلان ماسک ادعا کرد که درآمدش از پیپل پس از کسر مالیات، در حدود 180 میلیون دلار بوده است. به گفته وی، از این میزان درآمد، 100 میلیون دلار به اسپیس ایکس، 70 میلیون دلار به تسلا و 10 میلیون دلار به «سولار سیتی» (SolarCity) اختصاص یافته است. او همچنین ادعا میکند که به دلیل این سرمایهگذاریها، در آن زمان قادر به پرداخت اجارهبهای خود نبوده است! در سال 2017، ماسک نام دامنه ایکس داتکام را به دلیل علاقه شخصی خود به این نام، از پیپل خریداری کرد.
ایلان ماسک و تسلا
در سال 2004، ایلان ماسک به عنوان یک سرمایهگذار اولیه به خودروهای الکتریکی علاقمند شد و با سرمایهای در حدود 6.3 میلیون دلار، به تیم سازنده این خودروها از جمله مهندسی به نام «مارتین ابرهارد» (Martin Eberhard) پیوست. شرکت سازنده این خودروها در آن زمان «تسلا موتورز» (Tesla Motors) نام داشت. به دنبال یک سری اختلافات، ابرهارد در سال 2007 از تسلا موتورز برکنار شد و کمی بعد، ایلان ماسک سکان شرکت را به عنوان مدیرعامل و معمار محصول به دست گرفت.
با مدیریت ماسک، امروزه شرکت تسلا توانسته به یکی از باارزشترین شرکتهای خودروسازی جهان تبدیل شود. شرکت تسلا پس از خرید سولار سیتی، علاوه بر تولید وسایل نقلیه الکتریکی، در زمینه انرژی خورشیدی نیز به فعالیت میپردازد.
ایلان ماسک و اسپیس ایکس
پس از فروش پیپل، ایلان ماسک بیشتر درآمد حاصل از سهام خود را در تأسیس شرکتی به نام اسپیس ایکس سرمایهگذاری کرد. اسپیس ایکس شرکتی است که به توسعه راکتهای فضایی میپردازد. به گفته وی، او در سال 2002 میلادی در حدود 100 میلیون دلار در این شرکت سرمایهگذاری کرده است.
با رهبری ماسک، اسپیس ایکس توانسته چندین قرارداد مهم را با «اداره کل ملی هوانوردی و فضای آمریکا» (NASA) و نیروی هوایی ایالات متحده به منظور طراحی موشکهای فضایی منعقد کند. ایلان ماسک همچنین برنامهای را منتشر کرده است که با توجه به آن، تا سال 2025 میلادی و با همکاری ناسا امکان سفر فضانوردان به سیاره مریخ را فراهم سازد.
ایلان ماسک و توییتر
در آوریل سال 2022، ایلان ماسک از سهام 9.2 درصدی خود از شرکت توییتر پردهبرداری کرد. پس از این اقدام، توییتر به ماسک پیشنهاد داد که به هیئت مدیره این شرکت بپیوندد. ماسک در ابتدا این پیشنهاد را پذیرفت، اما پس از چند روز نظر خود را عوض کرد و پیشنهاد داد که توییتر را با هزینه 54.20 دلار به ازای هر سهم، خریداری کند. توییتر در نهایت پیشنهاد او را پذیرفت.
در ژوئیه 2022، ماسک با این استدلال که توییتر نتوانسته اطلاعات خاصی را در مورد اکانتهای جعلی ارائه کند، تلاش کرد این معامله را لغو کند. به تبع این اتفاق، توییتر از ماسک شکایت کرد تا او را ملزم به تکمیل قرارداد کند. پس از ماهها کشمکش قانونی، طرح ایلان ماسک برای خرید این شبکه اجتماعی پذیرفته شد و این بیلیونر در 28 اکتبر 2022 کنترل توییتر را به دست گرفت.
ایلان ماسک، چهرهای جنجالی
شخصیت نسبتا عجیب و غریب و رفتارهای نامتعارف ماسک، تا به حال او را به دردسرهای زیادی انداخته است. به عنوان مثال، به جز دعواهای قانونی در خرید توییتر، او شکایت کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا را نیز در کارنامه خود دارد! این شکایت به خاطر توییتی صورت گرفت که ماسک در آن بدون مدرک عنوان کرده بود شرکت تسلا قرار است با 420 دلار به ازای هر سهم با تأمینِ بودجه خصوصی شود.
با وجود تمامی این مسائل و فارغ از حواشی، ایلان ماسک علاوه بر موفقیتهای درخشان در حوزه کسبوکار، در زندگی شخصی پدر هفت فرزند و «سگ شیبا اینو» (Shiba Inu) است!
ثروت ایلان ماسک
ایلان ماسک با سرمایهای در حدود 223.8 میلیارد دلار، یکی از بیلیونرهای مطرح جهان به شمار میرود. ثروت ایلان ماسک در حدی است که توانسته در سالهای 2021 و 2022، در میان ثروتمندترین افراد جهان، رتبه نخست را کسب کند.
ایلان ماسک و ارز دیجیتال
در سالهای اخیر، ماسک به فضای ارزهای دیجیتال علاقمند شده و این رمز ارزها را «فناناپذیر» خوانده است. او همچنین تأکید کرده که قانونگذاران نباید مانعی بر گسترش و همهگیری ارزهای دیجیتال شوند.
به خاطر موقعیت سلبریتی-کارآفرین ایلان ماسک، او تا به امروز توانسته بیش از 111 میلیون دنبالکننده در توییتر داشته باشد و بر تحرکات بازار ارزهای دیجیتال تأثیر فراوانی بگذارد. به عنوان نمونهای از میزان تأثیرگذاری ایلان ماسک بر بازار، میتوان حضور او در برنامه «SNL» را مثال زد که موجب شد قیمت دوج کوین به میزان 29.5 درصد سقوط کند.
در مارس 2021، ماسک عنوان کرد که کمپانی تسلا برای فروش ماشینهای خود پرداختهای بیت کوین را نیز قبول میکند و همین اعلام، شوری در میان سرمایهگذاران برانگیخت. در همان سال با اشاره به نگرانیهای زیستمحیطی ناشی از مصرف بالای انرژی در استخراج بیت کوین، از طرحهای اعلام شده عقبنشینی کرد و همین باعث سقوط بازار ارزهای دیجیتال شد. پیش از جهش قیمت، تسلا به ارزش 1.5 میلیارد بیت کوین خریداری کرد و سپس در ژوئیه عنوان کرد که ده درصد از آن را فروخته تا قابلیت نقدشوندگی این حجم از بیت کوین را آزمایش کند.
اما بیت کوین تنها رمز ارزی نبود که ایلان ماسک به آن توجه نشان داد. علاقه او به میمهای اینترنتی و دوج کوین، هر دو باعث شد تا در نیمه اول سال 2021 در شبکههای اجتماعی به این ارز دیجیتال علاقه عمومی نشان دهد.
در همان سال، ماسک اظهار کرد که دوج کوین را برای پرداختها، از بیت کوین بهتر میداند و تسلا از این به بعد برای فروش محصولات خود، این رمز ارز را میپذیرد. با این حال، امروزه اشتیاق برای میم کوینها از قبل کمتر شده و قیمت آنها نسبت به سال 2021 سقوط زیادی داشته است.
ماسک کماکان به ارائه نظرات مشروح و سانسورنشده خود در رابطه با ارزهای دیجیتال ادامه میدهد. فارغ از بحث سرگرمی، با دنبال کردن فعالیتهای ایلان ماسک میتوانیم در آینده شاهد تطبیق تعداد بیشتری از کمپانیهای او با رمز ارزها و دنیای ارزهای دیجیتال باشیم.
اگر علاقمندید که در مورد ارزهای دیجیتال بیشتر بدانید، میتوانید به سایر مقالات آکادمی رابکس رجوع کنید و درصورتیکه به بازار ارزهای دیجیتال و فعالیتهایی همچون خرید بیت کوین یا فروش اتریوم و سایر رمز ارزها علاقه دارید، میتوانید آنها را در وبسایت صرافی ارز دیجیتال رابکس بررسی نمایید.
نقل قول:
آینده ارزهای دیجیتال امیدوارکننده است، اما لطفا با احتیاط سرمایهگذاری کنید!
سرمایه گذاری خطرپذیر چیست؟
سرمایه گذاری خطرپذیر (venture capitalist) یا VC میتواند حرفهای پر از ریسک و به صورت بالقوه پردرآمد برای سرمایهگذاران باشد. در گذشته، سرمایهگذاران خطرپذیر با سرمایهگذاری در استارتاپهای ناشناخته و تازه تأسیس، نقش مهمی در گسترش نوآوری و پیشبُرد فعالیتهای هیجانانگیز کسبوکارهای جدید داشتهاند. در ادامه، قصد داریم درمورد حرفهی سرمایهگذاری مخاطرهآمیز، فعالیتهای مربوط به آنها و برخی از موقعیتهای شغلی مرتبط به هر زمینه بحث کنیم.
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
سرمایه گذار خطرپذیر به چه کسی گفته میشود؟
سرمایهگذار خطرپذیر (VC) به شخص یا شرکتی گفته میشود که بودجهی لازم را برای شرکتهای نوپایی فراهم میکند که متناسب با سهام خود، پتانسیل رشد بالایی را نشان میدهند. در بیشتر موارد، سرمایهگذاران ریسکپذیر سرمایههای خود را از طریق شرکای محدود (Limited Partners) یا LP رشد میدهند؛ به عنوان مثال، شرکتهای بیمه، صندوقهای بازنشستگی، بنیادها و افراد ثروتمند را میتوان نام برد.
با وجود اینکه هریک از شرکای محدود بخشی از سرمایهی لازم را تأمین میکنند، شرکت سرمایه گذار خطرپذیر است که فرصتهای جدید سرمایهگذاری را پیدا میکند و مسئولیت تصمیم گیری را بر عهده دارد. شرکتهای سرمایهگذار ریسکپذیر به طور معمول به دنبال استارتاپهایی هستند که محصول یا خدمات منحصربهفردی را ارائه میدهند، توانایی جذب مخاطبان زیادی را دارند و همچنین از تیمهای مدیریتی آگاه و تأثیرگذار برخوردار هستند.
از سوی دیگر، سرمایه گذاران خطرپذیر به سرمایهگذاریهای کلان در شرکتها تمایل دارند تا آنها را به مسیر دلخواه خود هدایت کنند؛ به همین دلیل، این شرکتها معمولا در صنایعی سرمایهگذاری میکنند که با آنها آشنا و راحت هستند. صنایعی که در حال حاضر بالاترین پتانسیل رشد را دارند، به زمینههای تکنولوژی و مراقبتهای بهداشتی مربوط میشوند؛ البته سرمایهگذاران ریسکپذیر در صنایع دیگری مانند خردهفروشی، آموزش و مهمانداری نیز سرمایهگذاری میکنند.
شرکتهای سرمایه گذاری خطرپذیر چه کارهایی را انجام میدهند؟
به طور کلی، فعالیتهای یک شرکت سرمایهگذار ریسکپذیر شامل موارد زیر است:
- تأمین منابع کسبوکارهای نوپا: تمرکز اصلی شرکتهای سرمایه گذاری خطرپذیر بر جستوجوی استارتاپهاییست که پتانسیل رشد بالایی را نشان میدهند؛
- اجرای معاملات تجاری: هنگامی که شرکت سرمایهگذار ریسکپذیر شرکتی نوپا را هدف قرار داد، با انجام فعالیتهای لازم، تجزیهوتحلیل بازار و پیشبینیهای مالی، پتانسیل سرمایهگذاری را تحلیل میکنند. اگر همهی این موارد امیدوارکننده به نظر برسند، شرکت سرمایهگذار فرایند مذاکره را آغاز میکند؛
- پشتیبانی از استارتاپها: سرمایهگذاران ریسکپذیر معمولا تعهدی بلندمدت به کسبوکار دارند که ممکن است حدود ۵ تا ۸ سال طول بکشد. در طول این مدت، شرکت سرمایهگذار در کارهای روزمرهی سازمان دخالتی نخواهد داشت، اما به احتمال زیاد به عنوان عضوی از هیئتمدیره خواهد بود و در پیشبُرد امور استراتژیک مربوط دخالت میکند؛ حتی در صورت لزوم، ممکن است این شرکت در رابطه با مواردی مانند هزینهی کسبوکار یا میزان فروش شرکت، از حق مخالفت خود استفاده کند؛ با وجود این، استفاده از شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر در هیئتمدیره به نفع شرکت تازهتأسیس مربوط است، زیرا در صورت لزوم، شرکت سرمایهگذار در حوزههایی مانند جمعآوری کمک مالی یا سایر مسائل اداری از این سازمان پشتیبانی میکند؛
- ارتباط با شرکای محدود: شرکتهای سرمایهگذار ریسکپذیر شرکای محدود خود را بر اساس گزارشها و بهروزرسانیهای منظم تأمین میکنند و همچنین همیشه در جستوجوی شرکای جدید برای سرمایهگذاری هستند؛
- فعالیتهای داخلی: فعالیتهای داخلی شرکتهای سرمایهگذار شامل کارهای اداری، حسابداری، فناوری اطلاعات و همچنین فعالیتهایی مانند جمعآوری اطلاعات مالی برای گزارشهای داخل سازمان است؛
- شبکهسازی و ایجاد برند: اعضای تیم سرمایهگذار با حضور در کنفرانسها و رویدادها، شبکه سازی میکنند و از میزان پیشرفتها و همچنین فعالان جدید در صنعت فعالیت خودشان مطلع میشوند.
سرمایهگذاران ریسکپذیر چگونه میتوانند درآمد کسب کنند؟
سرمایهگذاریهای VC ریسک بالایی دارند، زیرا شرکتهای سرمایهگذار معمولا روی کسبوکارهای نوپایی سرمایهگذاری میکنند که به دلیل مشخصاتی، مانند ریسک بالا یا کمبود جریان نقدینگی در تأمین سرمایهی اولیهی لازم، با چالشهایی روبهرو هستند. حتی اگر این شرکتها فقط روی استارتاپهایی سرمایهگذاری کنند که امیدبخش هستند، باز هم همواره درمورد کسبوکارهای تازهتأسیس بیاطمینان و خطراتی وجود دارد.
همچنین، از آنجایی که سرمایهگذاری خطرپذیر نوعی از تأمین مالی است که هدف آن بازدهی بالاتر از سایر نهادها مانند بازار سهام است، به همین دلیل شرکتها به سرمایهگذاریهای کلان روی کسبوکار مربوط تمایل دارند. در برخی موارد، ممکن است شرکتهای سرمایهگذار ریسکپذیر شکست زیادی را تجربه کنند، اما در صورت موفقیت، استارتاپها نیز بازده زیادی از سرمایهگذاریهای خود کسب میکنند.
با وجود این، شرکتهای سرمایهگذار ریسکپذیر برای کاهش ریسک بهندرت تمام پول خود را در یک شرکت سرمایهگذاری میکنند؛ در عوض، آنها سرمایهگذاریهای خود را روی چندین استارتاپ گسترش میدهند؛ همچنین، آنها این نکته را در نظر میگیرند که ممکن است بیشتر شرکتها شکست بخورند، اما ۱ یا ۲ استارتاپ از میان آنها موفق میشوند. در چنین محیط پرریسکی، سود حاصل به قدری است که موفقیتهای بهدستآمده برای جبران شکستهای احتمالی کافی هستند.
موقعیتهای شغلی در شرکتهای سرمایه گذاری خطرپذیر
ممکن است جایگاههای شغلی در شرکتهای سرمایه گذاری خطرپذیر متفاوت باشند، اما به طور کلی ۴ نوع موقعیت شغلی سرمایه گذاری خطرپذیر وجود دارد:
۱. تحلیلگر
به طور معمول، تحلیلگران افرادی هستند که مدرک کارشناسی خود را طی آموزشهای عالی به دست میآورند؛ به همین ترتیب، این شغل میتواند به صورت تجربی نیز آموخته شود. شغل تحلیلگر عمدتا شامل تحقیق درمورد صنایع مختلف و حمایت از معاونان با اِعمال دقت کافی و حمایت از فرایندهای داخلیست؛ همچنین، ممکن است تحلیلگران در کنفرانسها شرکت کنند و کارهای کشف و شناسایی حوزههای نیازمند سرمایهگذاری را برای شرکت انجام دهند.
به طور معمول، تحلیلگران تجربههای کاری لازم را کسب میکنند و سپس برای تکمیل تحصیلاتشان در حوزهی کارشناسیارشد مدیریت یا پیوستن به شرکتی دیگر، به عنوان معاون اقدام میکنند؛ البته تحلیلگران میتوانند در داخل همان شرکت نیز ارتقا یابند و در سطوح شغلی بالاتر فعالیت کنند، اما این امر خیلی رایج نیست.
۲. معاون
به طور معمول، معاونان در شرکتهای سرمایه گذاری خطرپذیر در صنعت مربوط تجربیاتی را، اعم از بانکداری بانکهای سرمایهگذاری، سرمایه گذار تأثیرگذار کیست؟ مدیریت محصول یا توسعهی کسبوکار، به دست میآورند. وظایف این افراد در سطح شغلی ارشد، که به طور معمول متقاضیان این جایگاه شغلی پیشتر از کارشناسیارشد مدیریت هستند، شامل شناسایی بهترین استارتاپها برای سرمایهگذاری، اشتراکگذاری این اطلاعات با مدیران و شرکا، تجزیهوتحلیل مدلهای کسبوکار و فرایندهای محبوب صنعت مربوط و حمایت از شرکت در ارتباط با شرکتهای نیازمند سرمایهگذاری هستند.
برای کسب فرصت ارتقای جایگاه شغلی به سطح ارشد، معمولا معاونان باید مدرک کارشناسیارشد مدیریت خود را کسب و ۳ تا ۴ سال در این زمینه کار کنند. جایگاه شغلی معاون ارشد، یا بهعبارتی معاونت بالاتر از کارشناسیارشد مدیریت، بالاترین جایگاه شغلی برای معاونان است. وظایف معاون ارشد مشابه معاون است، با این تفاوت که معاون ارشد به عنوان نمایندهای مستقل فعالیت میکند و نفوذ بیشتری روی مدیران و شرکا دارد.
معاونان ارشد غالبا برای مدیران و شرکا، کارآموزی میکنند و از آنها حمایت میکنند. معاونان ارشد باید ثابت کنند که میتوانند استارتاپهای سودآور را تشخیص دهند؛ البته اگر معاون ارشدی در سازمان فرصت ارتقا نداشتهباشد، به طور معمول شرکت را ترک میکند.
۳. مدیر
مدیران نیز به آموزش نیاز دارند. به طور معمول، متقاضیان این جایگاه شغلی به مدرک کارشناسیارشد مدیریت و حداقل ۳ تا ۵ سال تجربه در حوزهی مرتبط نیاز دارند. افرادی که کارشناسیارشد مدیریت ندارند، به احتمال زیاد به حدود ۷ تا ۱۰ سال تجربه نیاز دارند.
البته شرکتهای سرمایه گذاری خطرپذیر معمولا معاونان ارشد خود را به جایگاه شغلی مدیریت ارتقا میدهند، اما متخصصان صنعت مربوط با سالها تجربه در زمینههایی مانند توسعهی کسبوکار یا فروش نیز ممکن است این موقعیت شغلی را بر عهده بگیرند. متقاضی برای تبدیل شدن به مدیر در چنین شرکتهایی، باید ثابت کند که میتواند برای شرکت سودآوری بیشتری داشتهباشد.
مدیران شرکتهای سرمایه گذاری خطرپذیر بالاترین سطح شغلی را در میان کارکنان دارند و به طور مستقیم در انجام معاملات تجاری و فرایندهای مذاکره نقش دارند. از سوی دیگر، آنها با شرکتهای نیازمند سرمایهگذاری ارتباط برقرار میکنند. مدیران برای انجام وظایف خود به طور مناسب، هم به کسب دانش در زمینهی تکنولوژیهای مرتبط با صنعت فعالیتشان نیاز دارند و هم باید در حوزههای مالی و کسبوکار دانش کافی داشتهباشند. آنها به عنوان اعضای ارشد کارکنان در شرکت و در هیئتمدیره مینشینند، اما درمورد سرمایهگذاریها تصمیمات نهایی را نمیگیرند.
۴. شریک
در واقع، شرکای یک شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر، صاحبان شرکت هستند و بر میزان سرمایهگذاری روی کسبوکارها نظارت میکنند. آنها اغلب تصمیم نهایی را در شرکت میگیرند. همان طور که درمورد معاونان مشاهده میشود، شرکتهای سرمایه گذاری خطرپذیر بین شرکای کمتجربه، ارشد یا شرکای کلی تفاوت قائل میشوند. به طور معمول، مدیران سرمایه گذار تأثیرگذار کیست؟ در داخل شرکتهای سرمایهگذاری به جایگاه شغلی شریک کمتجربهتر ارتقا پیدا میکنند، اما بعضی اوقات این شرکتها مدیران صنعت مربوط و کارآفرینان موفق را در سازمان خود استخدام میکنند.
مسیر پیشرفت از شریکی کمتجربه به شریک ارشد شامل حرکت رو به جلو از انجام معاملات تجاری به سمت حمایت از شرکتهای نیازمند سرمایهگذاری و شرکای محدود است؛ به همین ترتیب، شریک کمتجربه حین فعالیت در حوزهی اجرای معاملات تجاری، کار خود را با تمرکز روی ارتباط با شرکتهای نوپا آغاز میکند.
شرکای کلی، تجربهی بالایی در سرمایه گذاری خطرپذیر دارند یا و از مدیران و کارآفرینان موفق هستند. این افراد حرفهای درگیر فرایند تأمین منابع یا انجام معاملات تجاری نمیشوند؛ در عوض، روی بهبود روابط با شرکای محدود تمرکز میکنند و به عنوان نمایندهی شرکت در کنفرانسها سخنرانی میکنند و در هیئتمدیره و در جایگاه تصمیمگیرندهی نهایی، درمورد سرمایهگذاریها فعالیت میکنند.
همچنین، شرکای کلی مقادیر قابلتوجهی از سرمایهی خود را در یک حوزه سرمایهگذاری میکنند؛ به این معنی که بسته به عملکرد شرکت، آنها میتوانند به طور بالقوه سود خود را چند برابر کنند یا مقدار زیادی از سرمایهی خود را از دست بدهند.
سرمایه گذار تأثیرگذار کیست؟
برای شروع باید گفت که . . .
امروزه زیستفناوری و زیرشاخههای آن (تجهیزات، محیط زیست، پزشکی و . ) از جمله فناوریهای حائز اهمیت و تاثیر گذار سرمایه گذار تأثیرگذار کیست؟ در رشد علمی و اقتصادی کشورها از جمله کشور عزیزمان ایران هستند، همین امر وجود نهادهای حامی (دولتی/غیر دولتی) و تشکُلهای کاردان و متخصص را برای تامین بستر مناسب و مهمتر از همه سرمایهگذاری در بخشهای مختلف این فناوری را ضروری میسازد. با توجه به همین موضوع و پس از صدور مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1390 و پیگیریهای انجام شده در سطوح مختلف، صندوق حمایت از سرمایهگذاری زیستفناوری در سال 1394 تاسیس گردید.
نحوه عملکرد صندوق تا کنون، منتج به کسب موفقیتهای شایانی برای صندوق و سایر ذینفعان آن (همانند: شرکتهای دانشبنیان، استارتآپها و…) گردیده تا جایی که افزایش سرمایه صندوق از مبلغ 400 به 1.000 میلیارد ریال برای توسعه سرمایهگذاری در حوزههای اولویتدار زیستفناوری و سلامت، میسر و مصوب گردید و ما امیدوار هستیم که این مسیر با ورود صندوق به بازارهای سرمایهای گسترش یافته و در نهایت شاهد رشد، توسعه و اعتلای ایران اسلامی باشیم.
و در مورد ما اینکه . . .
صندوق زیست فناوری با حمایت ستاد توسعه زیست فناوری و مشارکت بخش غیردولتی راهاندازی و شروع به فعالیت نموده است. هدف ما سرمایه گذاری جسورانه و تامین منابع مالی به منظور حمایت از کسب و کارهای فناورانه، تجاریسازی طرحهای نوآورانه و مشارکت در پروژههای حوزه زیست فناوری و رفع موانع و مشکلات پیش روی شرکتها در مسیر تجاریسازی و تولید محصولات زیست فناورانه و ارتقای سطح علمی و اقتصادی کشورمان در این حوزه میباشد.
سرمایه گذار تأثیرگذار کیست؟
علی درجزینی کیست و چرا او را به اسم مهندس سرمایه گذاری می شناسیم؟
علی درجزینی کارشناس اقتصادی و کارآفرینیِ صدا و سیما در برنام ههای خبری و تخصصی شبکه های ۱ ، ۲ ، ۳ و خبر سیما، کارشناس و مشاور برنامه تلویزیونی راهکار از شبکه سوم سیما، و کارشناس مهمان برنامه های «خانه مهر» از شبکه جامجم اروپا است. علی درجزینی نویسنده کتاب «نوبل فروش» در زمینه بازاریابی کم خرج و پرسود برای کسب و کارهای ایرانی است. او طراح و مدرس گران ترین دوره آموزشی مدیریت کسب و کار ایران با بهای ۱۰۰ میلیون تومان است که برندهای برتر در صنعت پوشاک، لوازم خانگی، خدمات بانکی ، دیجیتال مارکتینگ، خدمات تولیدی، واردات و صادرات و … در این دوره شرکت کرده اند. علی درجزینی دارای سابقه مدیریت در کسب و کارهای صنعت مبلمان، دیجیتال مارکتینگ، پوشاک و مشاور نهادها، سازمان های دولتی و شرکت ها در امور گمرکی، برنامه ریزی استراتژیک، بازاریابی، فروش و رهبری نیروهای انسانی است. او در پروژه های کلان اقتصادی در حوزه تجارت (گمرک، تامین ارز، قاچاق کالا و…) مورد مشورت سازمان ها و وزارتخانه ها است و به واسطه حضور در تیم مشاوره دولت، مدت ها در این زمینه مطالعه و تحقیق میدانی انجام داده است و به خوبی از همه موضوعات مرتبط به این حوزه آگاه است. علی درجزینی در سال های اخیر توانسته است با شناسایی فرصت های طلایی سرمایه گذاری به ثروتی بسیار عالی دست یابد که قصد دارد در دوره های آموزشی خود آن ها را به علاقمندان آموزش بدهد. زیرا معتقد است برای سربلندی ایران، هر ایرانی باید به ثروت و بهروزی دست پیدا کند.
وی هم اکنون از فعالین سرمایهگذاری در شمال کشور (به خصوص کلاردشت) است؛ و با دارایی چندین هکتار زمین در مناطق دارای مجوز ، در حال ساخت شهرک گردشگری است. همچنین در زمینه برگزاری رویداد در ایران و ترکیه صاحب برند بوده و تلاش دارد تا خدمات عالی به ایرانیان عزیز هم در داخل و هم خارج از کشور ارایه کند. علی درجزینی همچنین خالق برند پوشاک هم هست. برندهایی که از با کیفیت ترین و نامدارترین برندهای صنعت پوشاک ایران هستند.
چرا علی درجزینی صلاحیت آموزش سرمایه گذاری را دارد؟
این حق هر کسی است که آموزگار خود را با دقت و تحقیق انتخاب کند. اگر نمی دانید چرا علی درجزینی صلاحیت اعتمادی که به او می شود را دارد، نگاهی به این فهرست بیندازید:
- سخنران بیش از ده ها سمینار، کارگاه و دوره آموزشی با موضوع کارآفرینی
- کارآفرین نمونه به انتخاب دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
- کارشناس اقتصادی و کارآفرینی صدا و سیما در برنامه های خبری و تخصصی
- طراح و مدرس گران ترین دوره آموزشی مدیریت کسب وکار ایران با بهای ۱۰۰ میلیون تومان که برندهای برتر در صنعت پوشاک، لوازم خانگی، خدمات بانکی و دیجیتال مارکتینگ در این دوره شرکت کردهاند
- نویسنده کتاب «نوبل فروش» در زمینه بازاریابی کم خرج و پرسود برای کسب و کارهای ایرانی
- فارغالتحصیل مهندسی صنایع، کارآفرینی و مدیریت کسب و کار از دانشگاه تهران
- سابقه شرکت در دوره های تخصصی کسب و کار در دانشگاه ها و موسسات معتبر (TUV Academy, American INR, GCerti و …) از کشورهای ایتالیا، امریکا، آلمان و کره جنوبی
- دارای سابقه مدیریت در کسب و کارهای صنعت مبلمان و مشاور نهادها، سازمان های دولتی و شرکت ها در امور گمرکی، برنامهریزی استراتژیک، بازاریابی، فروش و رهبری نیروهای انسانی است.
علی درجزینی مباحثی را آموزش می دهد که هم در دانشگاه خوانده و هم در صنعت تجربه کرده است؛ اما هنوز به صورت مستمر از محضر اساتید تأثیرگذار ایرانی و جهانی استفاده میکند و میگوید: «هر جا که چیزی مؤثر بر موفقیت کسب و کارم یا برای آموختن وجود داشته باشد، اقدام فوری می کنم و آن را به دیگران نیز آموزش می دهم».
داستان زندگی او از زبان خودش:
علی درجزینی خودش را این گونه معرفی می کند: «از ده سالگی تعطیلات تابستانیام به کارهای گوناگونی گذشت. از دست فروشی گرفته تا کارگری در مکانیکی و فروشندگی. بعد از کنکور هم معلم یک مدرسه راهنمایی شدم؛ با حقوقی یکپنجم یک کارگر ساده! برای این که کار مورد علاقه ام را بیابم، کارهای بسیاری را تجربه کردم؛ از ویراستاری و تألیف تا راهاندازی شرکتی آموزشی که شکست خورد. بعد از منحل شدن شرکت، مدتی در یکی از دبیرستان های خوب تهران درس می دادم. لذت می بردم و این حس خوب را به بچهها هم منتقل می کردم. این را از شادیشان در کلاس می فهمیدم. در اواخر دوره کارشناسی، در یک شرکت تحقیقاتی، پژوهشگری شدم با حداقل حقوقِ آن جا. و بعد از چند سال شدم عضو یک تیم مشاوره در دولت. اما کار دولتی ایدهآل من نبود. دوست داشتم کار خودم را داشته باشم و اوضاع اقتصادی خودم، اطرافیانم و سرزمینم را سر و سامان دهم. کارمندی را رها کردم و با رویاهایی طلائی دوره کارشناسی ارشد رشته کارآفرینی را آغاز کردم و هم زمان وارد بازار شدم. مدیر مجموعهای شدم که برای حدود ۱۰۰ نفر، اشتغالزایی کرده بود. اوضاع خوب پیش نمی رفت. بعد از یک سال و نیم سر و سامان دادن به اوضاع داخلی کارخانه، فهمیدم کسب و کاری که مثل ساعت کار کند ولی فروش نداشته باشد، ارزشی ندارد. از طرفی هم زمان با شروع فعالیت من، بازار هم در رکودی بی سابقه فرو رفته بود. کمی که تحقیق کردم، متوجه شدم اوضاع رقبا بدتر از ماست که بهتر نیست. درد و سوال اساسی را پیدا کرده بودم: «چگونه میتوان فروش را بالا برد؟»
یافتن درمان درد
علی در جزینی ادامه میدهد: برای یافتن درمان این درد، شروع کردم به مطالعه و تحقیق در مورد روش های افزایش فروش. رفتم سراغ مطالعه و مشق مطالعاتم روی یکی از شعبمان که فروش چندان مطلوبی نداشت. توانسته بودم با کاربردی کردن پژوهش های صورت گرفته در حوزه بازاریابی و فروش برای فروشنده ای با تحصیلات متوسط، از یک کارمند بیانگیزه و قانع، یک انسان باانگیزه و عاشق پیشرفت بسازم. از راه تازه لذتی می بردم که آن را فقط در خواندن رمانهای عاشقانه تجربه کرده بودم. فهمیدم فروشندگی هنر است. ذاتی نیست. هنری آموختنی است. پس تصمیم گرفتم همه توانم را در این هنر صرف کنم و به سهم خودم اقتصاد سرزمینم را شکوفا کنم.
او مسیرش را ادامه می دهد و امروز در زمینه سرمایه گذاری موفق فعال است
رمز و راز پیشرفت همیشگی است که ذهنت را باز نگه داری و نسبت به شرایط اجتماعی و اقتصادی – و حتی فرهنگی- چشم بینا و گوش شنوا داشته باشی. به همین دلیل است که این روزها علی درجزینی یکی از موفق ترین سرمایه گذاران جوان ایران است؛ و با توجه به علاقه قلبی که نسبت به پیشرفت و سرافرازی باقی هموطنانش دارد، در این دوره زمانی به آموزش و مشاوره برای سرمایه گذاری رو ملک مشغول است.
چرا سرمایه گذاری روی ملک؟
شاید از خودت بپرسی چرا سرمایه گذاری روی ملک؟ چرا علی درجزینی در زمینه باقی سرمایه گذاری ها فعالیت نمی کند؟ جواب این است که او در باقی زمینه ها هم فعالیت می کند، اما به هزار و یک دلیل – در شرایط فعلی اقتصادی و اجتماعی – سرمایه گذاری روی ملک را مطمئن ترین و بهترین روش می داند. درست است که ملک یکی از گران ترین روش های سرمایه گذاری است، اما علی درجزینی برای افرادی که سرمایه اولیه کمی دارند هم راه حل هایی ارائه می دهد که بتوانند وارد این حیطه از سرمایه گذاری بشوند. در حقیقت، او تمام بهانه ها را از شما می گیرد! اگر آماده هستی، بسم الله بگو و وارد شو! اما اگر عادت داری پشت بهانه ها پنهان بشوی، هنوز سرمایه گذار تأثیرگذار کیست؟ آماده برداشتن قدم های موفقیت آمیز نیستی! نه در بحث سرمایه گذاری، نه در هیج زمینه دیگری! اینستاگرام علی درجزینی
حضور تو در صفحه علی درجزینی اتفاقی نیست!
شاید دنبال اهمیت و روش های سرمایه گذاری می گشتی یا حتی دنبال ثروتمندهای خودساخته ایران بودی که به این صفحه رسیدی. در هر حال، تا اینجای کار مسیر درستی را طی کردی! حتما شنیدی که می گویند خواستن توانستن است. اما حقیقت ماجرا کمی فرق دارد. بین خواستن تا توانستن مراحل دیگری هم وجود دارد: تحقیق کردن، آموزش دیدن، مشورت گرفتن، بررسی گزینه های موجود، کمک گرفتن از کسانی که قبلا این راه را با موفقیت طی کردند و… بخشی از این مراحل هستند. و حالا که تو عزمت رو جزم کردی که سرمایه گذاری را شروع کنی، این جا بهترین قسمت فضای گسترده مجازی برای فارسی زبان هاست! سرمایه گذاری و موفقیت به چند تا جمله قشنگ و انگیزشی نیست. منکر نقش مثبت این روش ها نیستیم، اما همه این ها مثل سوخت داخل باک ماشین هستند. تا وقتی استارت نزنی، موتور را روشن نکنی و پدال گاز را فشار ندهی، با همه سوخت های عالم هم امکان ندارد از نقطه الف به نقطه ب برسی! و البته که باید رانندگی بلد باشی، جاده را تا حدودی بشناسی و امکانات و محدودیت های خودرویی که سوارش شدی را بدانی. این جاست که علی درجزینی به عنوان کسی که سرمایه گذاری های موفق و خصوصا سرمایه گذاری روی ملک داشته، می تواند چراغ راه تو باشد. بی گدار به آب نزن!
مسیری که علی درجزینی برای موفقیت در سرمایه گذاری ملک طی کرده است یک شبه نبوده است
به قول خود علی درجزینی، موفقیت یک شبه ایجاد نمی شود اما می تواند یک شبه پدیدار شود! درست مثل متولد شدن یک نوزاد…هیچ کس تصور نمی کند این نوزاد که یک ساعت پیش به دنیا آمده است همان موقع شکل گرفته و ساخته شده است. همه ما می دانیم که یک بارداری سالم برای انسان ۹ ماه طول می کشد. اما متولد شدن ممکن است در عرض فقط چند ساعت – یا حتی زودتر – اتفاق بیوفتد. به همین ترتیب ممکن است یک نفر یک شبه یک سرمایه گذاری عالی داشته باشد، اما خود او یک شبه به دانش، تجربه و آگاهی لازم برای این موفقیت نرسیده است. علی درجزینی هم فراز و فرودها، تجربه های موفق یا ناموفق و بالا و پایین زیادی را در مسیر پشت سر گذاشته است. با این حال، لازم نیست برای شروع – یا ادامه – سرمایه گذاری روی ملک شما با تک به تک این تجربه ها شخصا رو به رو بشوید. کافی است از علی درجزینی کمک و مشاوره بگیری. برعکس بسیاری از استادها و آموزگارهای سرمایه گذاری، علی درجزینی راه ارتباطی با خودش را بسیار هموار و سریع کرده است. کافی است همین الان صفحه اینستاگرام او را دنبال کنی و از طریق نظرات و دایرکت ها سوالاتت را از او بپرسی. و در این بین کلی آموزش هیجان انگیز و رایگان هم دریافت کنی!
در صفحه اینستاگرام علی درجزینی چه خبر است؟
به شما اطمینان می دهیم دنبال کردن صفحه اینستاگرام علی درجزینی هم فال است و هم تماشا! در این صفحه هم یاد می گیرید، هم تفریح می کنید و می خندید، هم از سوال و جواب ها بهره می برید و هم از لایوهای مشترکی که برگزار می شود استفاده می کنید. چه لایوهای مشترکی؟ علی درجزینی با استادها و حرفه ای ها لایو مشترک برگزار می کند. مطالبی که در این لایوها عنوان می شود اصلا خشک و رسمی نیست، و همیشه هم پیرامون صرفا سرمایه گذاری نیست. علی درجزینی معمولا دغدغه ها و موضوعات روز را با تیزبینی پیدا کرده و انتخاب می کند، مهمانی را دعوت می کند که در آن زمینه صاحب نظر است، سپس در حدود یک ساعت با او به گفتگوی دوستانه می پردازد – و البته سوالات شما را پاسخ می دهد.
منتظر چی هستی؟
هر یک دقیقه ای که تاخیر داشته باشی از کلی مطالب مفید جا می مانی و البته – اگر بخواهیم خودمانی بگوییم – شل و بی خیال می شوی! یادت نرود که یکی از رازهای موفقیت علی درجزینی این است که همیشه «اقدام فوری» دارد؛ و الان اقدام فوری تو این است که روی تصویر زیر کلیک کرده و صفحه اینستاگرام علی درجزینی را دنبال کنی! اگر سوالی داری یا نیاز به مشاوره خاصی داری هم می توانی از طریق دایرکت با او در ارتباط باشی.
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه سرمایه گذار تأثیرگذار کیست؟ از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
دیدگاه شما