چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟


تعیین نسبت سود به ریسک

تفاوت فیوچرز با مارجین چیست و کدام یک بهتر است؟

در این مقاله می‌خواهیم دو رویکرد مختلف معامله کردن در صرافی بایننس (Binance) را بررسی کنیم. این دو رویکرد شامل معاملات فیوچرز (Futures) یا قراردادهای آتی و معاملات مارجین (Margin) است. فیوچرز و مارجین در کنار تفاوت‌هایی که دارند از چند جنبه نیز مشابه هم هستند. در مقاله صرافی معتبر رمزینکس ابتدا هر کدام را به اختصار توضیح داده و سپس به تفاوت فیوچرز با مارجین پرداخته شده است.

معاملات فیوچرز بایننس

قبل از پرداختن به تفاوت فیوچرز با مارجین بهتر است مختصری در مورد هر یک توضیح دهیم. فیوچرز بایننس محصولات مشتقه‌ای است که به معامله‌گر در مورد قیمت آینده دارایی‌های باراز رمز ارزها گمانه زنی کنند. این قرارداد شامل قراردادهای سنتی و دائمی است که هر دو ماهیت قراردادی را که برای معامله کردن انتخاب کرده‌اید تعیین می‌کنند. برای اطلاعات بیشتر به مقاله «بایننس فیوچرز چیست؟ معاملات آتی در بایننس چگونه است؟» مراجعه کنید.

معاملات مارجین بایننس

معاملات مارجین بایننس روشی برای معامله دارایی‌های رمزنگاری شده با پول قرض گرفته شده از شخص ثالث است. معامله‌گران با این امکان بهره‌مند شدن از سرمایه بیشتر از موجودی اصلی خود می‌توانند به عنوان اهرمی برای کسب سودهای بیشتر استفاده کنند.

معاملات مارجین در سیستم‌های معاملاتی سنتی بسیار محبوب است زیرا به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا زا اهرم‌های (لوریج) بیشتری استفاده کنند. این کار احتمال کسب سودهای بسیار بیشتر از بازارها را برای معامله‌گران افزایش می‌دهد.

با این وجود، در حالی که وجوه معامله شده در بازارهای سنتی از طریق کارگزاران سرمایه‌گذاری تأمین می‌شود، وجوه مورد معامله در معاملات مارجین بایننس بیشتر از سوی معامله‌گران دیگر تامین می‌شود. شاید با خودتان فکر کنید که «چرا باید معامله‌گران دیگر سرمایه خود را در اختیار معامله‌گران دیگر قرار دهند؟»

خوب، سیستم عملیات نسبتاً ساده است: آن دسته از معامله‌گرانی که معامله‌گران مارجین را از نظر مالی تأمین می‌کنند می‌دانند که می‌توانند با این کار مقداری سود دریافت کنند، از این رو این کار به نفع هر دو طرف است.

مزایای معاملات مارجین

  • استفاده از اهرم: معامله‌گران بایننس می‌توانند پوزیشن‌های معاملاتی بزرگتری نسبت به سرمایه اصلی خودشان باز کرده و میزان سودشان را افزایش دهند.
  • دستیابی سریعتر به اهداف سودآوری: معاملات مارجین به اهداف مالی در معاملات دست یابید که در حالت عادی برایتان غیرقابل باور بود. این در حالی است که رسیدن به چنین اهدافی با داشتن سرمایه ناچیز غیرممکن است.

معایب معاملات مارجین

اهرم: اگرچه اهرم می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا خیلی سریع‌تر به اهداف معاملاتی‌شان نزدیک شوند، اما این ابزرا در عین حال می‌تواند یک شمشیر دو لبه باشد که معامله‌گران را تا آنجا که ممکن است از اهدافشان دور کند.

معامله‌گران لزوماً لزوماً نمی‌دانند از چه مقدار اهرم استفاده کنند و غالباً از این فرصت درخشان سوء استفاده می‌کنند. در نتیجه آنها به شدت متضرر شده و مجبور به پرداخت کارمزد‌ها و هزینه‌های اضافی می‌شوند. بد نیست به یاد داشته باشید که هرچه میزان اهرمی که در معاملات استفاده می‌کنید بالاتر باشد (در صورت نامساعد بودن شرایط بازار) احتمال لیکوید شدن حساب‌تان بیشتر خواهد بود.

تفاوت فیوچرز با مارجین چیست و کدام یک بهتر است؟

تفاوت فیوچرز و مارجین

تفاوت فیوچرز و مارجین در چند مورد خلاصه می شود. در معاملات فیوچرز امکان استفاده از اهرم‌های بالا وجود دارد در حالی که در قراردادهای مارجین بایننس میزان اهرم در دسترس محدودتر است.

معاملات مارجین بایننس روشی برای معامله کردن دارایی‌های رمزنگاری شده از طریق قرض گرفتن سرمایه است که به معامله‌گر این امکان را می‌دهد با دسترسی به سرمایه بیشتر به عنوان اهرم پوزیشن‌های معاملاتی بزرگتری داشته باشند. اساساً، در معاملات مارجین نتایج معاملات چند برابر می‌شود تا بدین ترتیب معامله‌گران بتوانند سود بیشتری را در معاملات موفق کسب کنند.

قرارداد فیوچرز توافقنامه‌ای برای خرید یا فروش یک دارایی با قیمت از پیش تعیین شده در آینده است. معامله‌گران در معاملات فیوچرز می‌توانند با گرفتن پوزیشن‌های لانگ (خرید) یا شورت (فروش) از حرکت‌های سود کسب کنند. قراردادهای فیوچرز بایننس با توجه به تاریخ‌های مختلف تحویل به قراردادهای فیوچرز سه ماهه و دائمی تقسیم می‌شوند.

معامله‌گران می‌توانند در معاملات مارجین و فیوچرز با استفاده از اهرم (لوریج) سود معاملات را چند برابر کنند. اما تفاوت میان این دو قرارداد چیست؟ در ادامه به این موضوع می‌پردازیم.

بازارها و دارایی‌های معاملاتی

معامله‌گران مارجین سفارشات خرید یا فروش رمز ارزها را در بازار اسپات (Spot Market) ثبت می‌کنند. این بدان معنی است که سفارشات مارجین با سفارشات ثبت شده در بازار اثبات مرتبط می‌شوند. همه سفارشات مربوط به مارجین در واقع سفارشات اسپات هستند. معامله‌گران در هنگام معامله کردن محصولات فیوچرز سفارشات خرید یا فروش قرارداد را در بازار مشتقات انجام می‌دهند. به طور خلاصه، معاملات مارجین و فیوچرز در دو بازار مختلف انجام می‌شوند.

اهرم (Leverage)

اهرم یا لورج از موارد مهم در تفاوت فیوچرز و مارجین است. معامله‌گران مارجین برای معامله کردن دارایی‌های موجود در پلتفرم بایننس می‌توانند از اهرم‌های ۳ تا ۱۰ برابر استفاده کنند. ضریب اهرم بر اساس این فاکتور تعیین می‌شود که از حالت مارجین کراس (Cross) استفاده کنید یا مارجین ایزوله (Isolated). در مقابل، در قراردادهای فیوچرز امکان استفاده از اهرم‌های بالاتر تا ۱۲۵ برابر وجود دارد.

تخصیص وجه تضمین (Collateral)

در معاملات فیوچرز و مارجین بایننس معامله‌گران می‌توانند اهرم را از کراس به ایزوله و بالعکس تبدیل کنند. بنابراین آنها می‌توانند سرمایه خود را به یک پوزیشن کراس پوزیشن‌های ایزوله اختصاص دهند تا بدین ترتیب وجه تضمین خود را به طور منطقی بین این دو نوع اهرم تقسیم کرده و ریسک معاملاتی خود را کنترل کنند.

کارمزد معاملات

معاملات مارجین به کاربران این امکان را می‌دهد که از پلتفرم معاملاتی وام بگیرند و نرخ بهره وام را برای ساعت بعد محاسبه می‌کند. کاربران در آینده این وام را پس می‌دهند. معامله‌گران باید برای عدم لیکوید شدن از داشتن دارایی کافی در حسابشان اطمینان حاصل کنند.

در مقابل، در قراردادهای فیوچرز‌ از مارجین نگهداری (Maintenance Margin) به عنوان وجه تضمین استفاده می‌شود که بدان معناست که بازپرداختی در کار نیست اما کاربران باید از داشتن وجه تضمین کافی اطمینان حاصل کنند.

در هر دو نوع معاملات مارجین و فیوچرز کاربران باید مبلغی را به عنوان کارمزد معاملات پرداخت کنند؛ و هزینه معاملات مارجین مشابه کارمزد معاملات اسپات است.

به دلیل تفاوت قیمت دارایی‌ها در قراردادهای فیوچرز دائمی و فیوچرز سه ماهه، از فاندینگ ریت (Funding Rate) برای تعدیل قیمت‌ها بین بازار معاملات فیوچرز دائمی و دارایی مورد معامله استفاده می‌شود. لطفاً توجه داشته باشید که فقط در قراردادهای فیوچرز دائمی از معامله‌گران فاندینگ ریت گرفته می‌شود.

فیوچرز یا مارجین؛ کدام یک بهتر است؟

معاملات مارجین بایننس برای معامله‌گرانی که سرمایه کافی برای شروع معامله ندارند بسیار مناسب است. از طرف دیگر، به نظر می‌رسد فیوچرز بایننس گزینه مناسب‌تری برای معامله‌گرانی است که موجودی حساب قابل قبولی دارند.

در جریان پی بردن به اینکه کدام رویکرد معاملاتی برایتان مناسب‌تر است باید به این درک برسید که انتخاب بازارتان باید بر اساس اندازه سهام، تجربه‌تان از سایر پلتفرم‌های معاملات سنتی و نوع معامله‌گر که می‌خواهید به آن تبدیل شوید باشد.

برنامه ترید یا برنامه معاملاتی (Trading Plan) چیست و چگونه آن را تنظیم کنیم؟

برنامه ترید یا برنامه معاملاتی (Trading Plan) چیست و چگونه آن را تنظیم کنیم؟

بازار‌های مالی شبیه میدان جنگ هستند؛ چرا که شما به عنوان یک تریدر باید در زمان بسیار اندکی برای سرمایه خود تصمیم بگیرید. در نتیجه، پیش از ورود به این عرصه بهتر است خود را برای هیجانات معامله‌گری آماده کنید. تنظیم یک برنامه معاملاتی مکتوب و داشتن استراتژی مشخص، قدمی مهم در فعالیت‌های مالی هر فرد به شمار می‌آید. در این مقاله سعی داریم با کمک مطلبی که در وب‌سایت آی‌جی منتشر شده است، شما را با برنامه معاملاتی و چگونگی نوشتن آن آشنا کنیم.

مهم‌ترین مسئله این است که بیاموزید چگونه یک برنامه‌ی معاملاتی موفق ایجاد کرده و به آن عمل کنید. با برنامه‌ای هوشمندانه، راهنمایی برای این که در کدام بازار معامله کنید، چه زمان سود کسب کنید، چه زمانی زیان را کاهش دهید و این که سایر فرصت‌ها کجا هستند، خواهید داشت.

برنامه معاملاتی چیست؟

یک برنامه معاملاتی، ابزاری جامع برای تصمیم‌گیری در زمینه‌ی فعالیت معاملاتی شما است. نوشتن تصمیمات پیش و پس از معامله از اصول اولیه معامله یا همان ترید است. این برنامه به شما کمک می‌کند تا تصمیم بگیرید که چه چیزی را در چه زمانی و به چه مقداری معامله کنید. یک برنامه ترید، باید برنامه‌ای منحصر به خودتان باشد. می‌توانید از برنامه‌ی فرد دیگری به عنوان یک طرح کلی استفاده کنید، اما به خاطر داشته باشید که نگرش شخص دیگر نسبت به ریسک و سرمایه‌ی موجود، می‌تواند با دیدگاه شما بسیار متفاوت باشد.

برنامه معاملاتی شما می‌تواند هر چیزی را که به نظر شما مفید می‌آید، شامل شود؛ اما همیشه باید موارد زیر را پوشش دهد:

  • انگیزه‌ی شما از یک معامله
  • تعهد زمانی (چقدر صبر خواهید کرد؟)
  • اهداف معاملاتی شما
  • نگرش شما نسبت به ریسک
  • سرمایه‌ موجود شما برای معامله
  • قوانین شخصی برای مدیریت ریسک
  • بازار‌هایی که می‌خواهید در آن‌ها معاملات خود را انجام دهید
  • راهبرد و استراتژی شما
  • مراحل نگه‌داری سوابق معاملات

یک طرح معاملاتی با استراتژی معاملاتی متفاوت است. راهبرد یا استراتژی معاملاتی دقیقاً چگونگی ورود و خروج شما را به معاملات مشخص می‌کند. نمونه‌ای از یک راهبرد معاملاتی ساده می‌تواند «خرید بیت کوین در ۵٬۰۰۰ دلار و فروش آن در قیمت ۶٬۰۰۰ دلار» باشد.

چرا به یک برنامه معاملاتی نیاز دارید؟

به عنوان یک معامله‌گر به یک برنامه معاملاتی نیاز دارید، چون به شما کمک می‌کند تا تصمیم‌هایی منطقی در هنگام ترید بگیرید و عوامل معامله‌ی ایده‌آل خود را تعریف کنید. باید تصمیمات را از ذهنِ درگیر خارج کرد و به روی کاغذ یا صفحه نمایش آورد. تا زمانی که برنامه معاملاتی نداشته باشید، تصمیم‌گیری‌های شما هر لحظه می‌تواند همگام با احساسات شما تغییر کند. یک برنامه معاملاتی خوب، شما را از تصمیم‌گیری احساسی در لحظات حساس منع می‌کند. مزایای برنامه معاملاتی عبارت‌اند از:

  • ترید آسان‌تر: تمام برنامه‌ریزی‌ها، از پیش انجام شده‌اند و شما می‌توانید طبق عوامل از پیش تعیین‌شده خود، ترید کنید.
  • اهداف واقع‌گرایانه‌تر: شما پیش‌تر از حد سود و ضرر خود آگاه هستید. این بدان معنا است که می‌توانید احساسات را از فرایند تصمیم‌گیری معاملاتی خود جدا کنید.
  • معاملات منظم‌تر: با پایبندی منظم به برنامه خود، می‌توانید متوجه شوید که چرا برخی معاملات کار‌ساز هستند و برخی دیگر نه.
  • فضای بیشتر برای بهبود عملکرد: تعریف روشی برای بایگانی تاریخچه معاملات، امکان درس گرفتن از اشتباهات گذشته و بهبود عقایدتان را فراهم می‌کند.

چگونه یک برنامه‌ی معاملاتی تنظیم کنیم

هفت گام آسان برای ایجاد یک برنامه معاملاتی وجود دارد. در ادامه با این هفت گام آشنا خواهید شد.

برنامه معاملاتی

۱-‌ انگیزه خود را مشخص کنید

شناخت انگیزه‌تان از انجام معامله و زمانی که مایل هستید به آن اختصاص دهید، گام مهمی در ایجاد برنامه معاملاتی شما است. از خودتان بپرسید چرا می‌خواهید ترید کنید و چیز‌هایی را که می‌خواهید از این راه به دست آورید، یادداشت کنید.

۲-‌ مقدار زمانی را که می‌توانید به معامله اختصاص دهید تعیین کنید

به این که چقدر زمان می‌توانید به فعالیت‌های معاملاتی خود اختصاص دهید، فکر کنید. آیا می‌توانید وقتی در محل کار هستید معامله کنید؟ یا باید معاملات خود را صبح زود یا نیمه‌شب مدیریت کنید؟

اگر می‌خواهید در طول روز معاملات زیادی انجام دهید، به زمان بیشتری نیاز دارید. اگر به دنبال دارایی‌هایی هستید که در مدت‌زمان مشخص رشد خواهند کرد و برای مدیریت ریسک خود از حد سود، حد ضرر و هشدار‌ها استفاده می‌کنید، احتمالاً به ساعات زیادی نیاز نخواهید داشت.

صرف وقت کافی جهت آماده‌سازی برای معاملات نیز مهم است. فعالیت‌هایی از قبیل آموزش، تمرین راهبرد موردنظر و تحلیل بازار، بخشی از این آماده‌سازی‌ها است.

۳-‌ اهداف خود را تعیین کنید

هر هدف معاملاتی نباید تنها یک عبارت ساده باشد. یک هدف معاملاتی هوشمند باید مشخص، قابل اندازه‌گیری، در دسترس، مرتبط با ترید و با محدودیت زمانی باشد. برای نمونه، «می‌خواهم ارزش کل سبد دارایی‌های خود را در ۱۲ ماه آینده، ۱۵ درصد افزایش دهم.» این هدف، هوشمند است. زیرا ارقام مشخص هستند، می‌توانید میزان موفقیت خود را اندازه‌گیری کنید، قابل دسترسی است، مرتبط با ترید بوده و چارچوب زمانی دارد.

همچنین باید مشخص کنید که چه نوع تریدری هستید. سبک معامله‌ی هر شخص، باید بر اساس شخصیت او، نگرش فرد نسبت به ریسک و زمانی که مایل است به معامله اختصاص دهد، باشد. چهار سبک معاملاتی اصلی وجود دارد:

  • معامله‌گری با استراتژی (Position trading): حفظ موقعیت معاملاتی برای هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها با این انتظار که در طولانی‌مدت، سود‌آور خواهند بود.
  • معامله‌گری با استراتژی نوسان‌گیری (Swing trading): حفظ موقعیت معامله برای چندین روز یا هفته برای کسب سود از حرکات میان‌مدت بازار.
  • معامله‌گری با استراتژی روزانه (Day trading): معامله در یک روز باز و بسته می‌شود. موقعیت هیچ معامله‌ای در طول شب باز نمی‌ماند و این امر مانع از ریسک شبانه می‌شود.
  • معامله‌گری با استراتژی تیغ‌زنی (Scalping): معاملات متعددی که در طول روز برای چند ثانیه یا چند دقیقه باز هستند تا سود‌های کوچکی ایجاد شده و در مجموع به سود بزرگی بدل شوند. در این روش، معامله‌گر از تک‌تک نوسانات استفاده کرده و اصطلاحا بازار را «تیغ‌زنی» می‌کند.

۴‌-‌ یک نسبت سود به ریسک (risk-reward) انتخاب کنید

پیش از این که شروع به انجام معامله کنید، مشخص کنید که برای معاملات خود به صورت تکی و در مجموع، آماده‌ی پذیرش چه سطحی از ریسک هستید. تعیین محدوده‌ی ریسک، مقوله‌ای پر‌اهمیت است. قیمت‌ها در بازار به طور مداوم در نوسان هستند و حتی امن‌ترین ابزار‌های مالی نیز با درجه‌ای از ریسک همراه خواهند بود. برخی از معامله‌گران تازه‌کار ترجیح می‌دهند برای آشنایی با فضا، با ریسک کم‌تری مواجه شوند. در حالی که برخی دیگر به امید کسب سود بیشتر، به دنبال ریسک بیشتر هستند. این امر، کاملاً بستگی به دید‌گاه شما دارد.

نسبت سود به ریسک

تعیین نسبت سود به ریسک

امکان دارد که نسبت به موارد کسب سود، دفعات بیشتری متحمل ضرر شوید؛ اما همچنان در سود باشید. همه‌ی این‌ها به نسبت ریسک به سود بستگی دارد. برخی از تریدرها ترجیح می‌دهند از نسبت سود به زیان یک بر سه (۱:۳) استفاده کنند. بدان معنا که سود احتمالی حاصل از سرمایه‌گذاری، حداقل دو برابر زیان بالقوه باشد. برای تعیین نسبت ریسک به سود، مقدار سرمایه‌ای را که در ریسک قرار می‌دهید، با پتانسیل سود مقایسه کنید. برای مثال، اگر ۱۰۰ دلارتان را در معامله‌ای ریسک کرده‌اید و سود بالقوه ۴۰۰ دلار باشد، نسبت سود به زیان یک بر چهار (۱:۴) خواهد بود.

به یاد داشته باشید که ریسک خود را می‌توانید با حد ضرر‌ها کنترل کنید.

۵-‌ سرمایه‌ای را که به معامله اختصاص می‌دهید، مشخص کنید

بررسی کنید که چقدر پول می‌توانید به معاملات خود اختصاص دهید. هیچ‌گاه نباید بیش از مبلغی را که می‌توانید از دست دهید، ریسک کنید. ترید با ریسک زیادی همراه است و احتمال دارد تمام سرمایه‌ی معاملاتی خود یا حتی بیشتر از آن را (اگر معامله‌گر حرفه‌ای باشید) از دست بدهید.

محاسبات را پیش از آغاز معاملات خود انجام دهید و اطمینان حاصل کنید که از عهده زیان احتمالی در ترید برخواهید آمد. اگر در حال حاضر، سرمایه‌ی کافی برای شروع ندارید معاملات را در نسخه دمو (تستی) حساب خود تمرین کنید.

۶-‌ دانش خود از بازار را ارزیابی کنید

جزئیات برنامه معاملاتی شما، توسط بازاری که برای انجام معاملات خود در نظر دارید تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. دلیل آن هم این است که برای نمونه، برنامه معاملاتی در بازار فارکس با برنامه معاملاتی بازار سهام و یا بازار ارزهای دیجیتال متفاوت است.

ابتدا تخصص خود را در زمینه‌ی طبقه‌ی دارایی و بازار ارزیابی کنید و تا حدی که می‌توانید درباره‌ی چیزی که می‌خواهید معامله کنید، اطلاعات کسب کنید. سپس زمان بسته یا باز شدن بازار، نوسانات بازار و میزان سودی را که در هر حرکت قیمت به دست خواهید آورد یا زیانی را که متحمل خواهید شد، زیر نظر داشته باشید. اگر این عوامل برایتان رضایت‌بخش ‌نباشد، بهتر است بازار دیگری برای انجام معاملات خود انتخاب کنید.

۷-‌ ثبت منظم معاملات خود را آغاز کنید

پشتوانه یک برنامه معاملاتیِ کارامد، یک دفتر ثبت تاریخچه معاملات است. از دفتر ثبت معاملات برای مستند کردن تریدهای خود استفاده کنید؛ چرا‌که با این روش می‌توانید متوجه شوید که چه چیزی درست عمل می‌کند و چه چیزی نه.

علاوه بر جزئیات فنی مانند نقاط ورود و خروج، باید اساس تصمیمات معاملاتی و احساساتتان را نیز ثبت کنید. اگر از برنامه‌ی خود منحرف شدید، دلیل و نتیجه‌ی آن را یاد‌داشت کنید. هر چه جزئیات بیشتری در دفتر ثبت معاملات خود به کار بگیرید، بهتر است.

نمونه‌ای از یک برنامه معاملاتی

شما می‌توانید با استفاده از پرسش و پاسخ‌های زیر، به ایجاد برنامه معاملاتی خود کمک کنید. به خاطر داشته باشید که برنامه معاملاتی، یک نقشه‌ راه شخصی است. شما باید هنگام تنظیم آن، شرایطی را که منحصر به خودتان است، در نظر بگیرید.

انگیزه من از انجام معامله چیست؟

برای مثال، من می‌خواهم خود را به چالش بکشم و تا جایی که می‌توانم درباره بازار‌های مالی اطلاعات کسب کنم تا بتوانم آینده بهتری برای خود ایجاد کنم.

تعهد زمانی من چقدر است؟

زمانی کافی را برای نظارت بر معاملات خود در نظر بگیرید و در عین حال مشخص کنید که چه زمانی از روز برای شما مناسب‌تر خواهد بود. برخی از تریدرها ترجیح می‌دهند که تمام روز را به معاملات خود اختصاص دهند. درحالیکه برخی دیگر زمان مشخصی از روز (صبح، در طول روز یا عصر) را برای معاملات خود کنار می‌گذارند. همواره توصیه می‌شود که ریسک خود را با حد ضرر‌ها مدیریت کنید، مخصوصا در شرایطی که در زمان باز بودن معامله بر آن نظارت نمی‌کنید (آفلاین هستید).

برنامه معاملاتی (Trading Plan) چیست و چگونه آن را تنظیم کنیم؟

زمان‌بندی مناسب برای معامله

اهداف کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلند‌مدت من چیست؟

برای مثال، «می‌خواهم در نهایت ارزش سبد دارایی‌های خود را در طول دوازده ماه، ۱۵ درصد افزایش بدهم». برای دستیابی به این هدف، تصمیم می‌گیرم که در طول ماه، سه بار یا بیشتر از فرصت‌ها استفاده کنم؛ اما تنها تا زمانی که مطابق با راهبرد من باشند. علاوه بر این، می‌خواهم در این مسیر ثابت‌قدم باشم. اگر از هدف ۱۵ درصدی خود پیشی گرفتم، ریسک خود را هر سه ماه افزایش دهم و با مطالعه‌ی اخبار مالی حداقل برای دو‌ساعت در هفته، به یاد‌گیری ادامه دهم.

نسبت سود به زیان من چیست؟

برای محاسبه‌ی نسبت سود به زیان موردنظرتان، مقدار پولی را که می‌خواهید طی هر معامله در ریسک قرار دهید، با سود بالقوه مقایسه کنید. اگر حد‌اکثر زیان بالقوه‌ی شما ۲۰۰ دلار باشد و حداکثر سود بالقوه ۶۰۰ دلار، نسبت ریسک به پاداش یک به سه (۱:۳) خواهد بود.

توصیه می‌شود که در هر ترید، تنها روی بخش کوچکی از کل سرمایه خود ریسک کنید. به طور کلی، مقداری کم‌تر از دو درصد از کل سرمایه در یک ترید معقول است و بیش از ۵ درصد نیز ریسک بالا‌یی به شمار می‌آید.

چه مقدار سرمایه برای معامله کنار خواهم گذاشت؟

برای مثال در ماه اول، ۱,۰۰۰ دلار در ماه را به معاملات خود اختصاص می‌دهم. این مقدار برای هر کس بسته به میزان سرمایه فرد متفاوت است. در اوایل سرمایه‌گذاری، بهتر است مبلغ کمتری وارد معاملات خود کنید و با گذشت زمان و افزایش سرمایه، می‌توانید این رقم را بالاتر ببرید.

در کدام بازار‌ها معامله خواهم کرد؟

برای نمونه، می‌خواهم در بازار‌های فارکس و کالا‌های سخت فعالیت کنم، زیرا این بازار‌ها را بیشتر از همه می‌شناسم. [کالا‌های سخت به کالا‌های استخراجی مانند طلا، نقره، نفت و… گفته می‌شود.] یا اگر اطلاعاتم در حوزه تکنولوژی و فناوری‌های نو زیاد باشد، می‌توانم در حوزه ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری کنم.

چگونه معاملات و عملکرد خود را بررسی ‌کنم؟

برای مثال، در مرحله اول ثبت معاملات خود را آغاز می‌کنم. با هر معامله، نکات را یاد‌داشت می‌کنم و صبح هر روز آن‌ها را مرور کرده و عملکرد ماه را جمع‌بندی می‌کنم. شکست‌ها و موفقیت‌ها، دلیل تصمیمات خاص و احساسی را که هر روز نسبت به معامله دارم ثبت می‌کنم و هر سه ماه یک بار از یاد‌داشت‌هایم برای تجدیدنظر در استراتژی خود استفاده می‌کنم.

جمع‌بندی

از مهم‌ترین عوامل موردنیاز برای یک ترید موفق، داشتن برنامه معاملاتی مناسب است. برنامه معاملاتی ابزاری جامع و هوشمند است که تریدر را برای انجام یک معامله سودده راهنمایی می‌کند.

در این برنامه باید عوامل مختلفی در نظر گرفته شود. انگیزه معامله‌گر از ورود به یک معامله، مقدار زمان موردنیاز برای اختصاص به معامله، هدف تریدر از معامله، نسبت سود به ریسک، سرمایه‌ی موردنیاز برای معامله، دانش و مهارت تریدر در بازار و نهایتا ثبت اطلاعات هر معامله از مهم‌ترین عواملی است که یک برنامه معاملاتی خوب باید آنها را دربرگیرد.

حسابداری نوین

تعریف کاربرگ حسابرسی ، اهداف و انواع کاربرگ های حسابرسی

حسابرسان باید شواهد لازم برای پشتیبانی از اظهار نظر خود و شواهد مربوط به انجام حسابرسی طبق استاندارد های حسابرسی را مستند نمایند . این مستند سازی از طریق تهیه و نگهداری كاربرگهای حسابرسی و دریافت و حفظ این گونه مدارك توسط حسابرس در ارتباط با اجرای عملیات حسابرسی انجام می شود .در این مقاله ، ویژگی اساسی كاربرگ ها و نقشی كه در فرایند حسابرسی دارند و همچنین ، كنترل كیفیت كار حسابرسی مورد بحث قرار می گیرد.

تعریف كاربرگ حسابرسی

كاربرگ حسابرسی ، ابزار كار حرفه حسابرسی است و حسابرسان روشهای بكار برده شده ، آزمونهای انجام شده ، اطلاعات جمع آوری شده و نتایج بدست آمده در طول اجرای عملیات حسابرسی را در كاربرگها مستند می كنند. كاربرگ های حسابرسی ، حلقه ارتباطی بین مدارك حسابداری صاحبكار و گزارش حسابرسان است و كلیه كارهای انجام شده توسط حسابرسان را مستند و گزارش حسابرسان را توجیه می كنند . كاربرگهای حسابرسی باید حاوی كلیه اطلاعات مربوط به اظهار نظر درباره مطلوبیت ارائه صورتهای مالی صاحب كار باشد و میتواند به شكل ثبت اطلاعات روی كاغذ ، فیلم ، ضبط الكترونیكی یا دیگر ابزارهای مشابه باشد.

اهداف كاربرگهای حسابرسی

كاربرگهای حسابرسی اهداف و نیازهای زیر را تامین می كنند :
1. كمك به برنامه ریزی و اجرای عملیات حسابرسی.‎
2. كمك به سرپرستان ، مدیران و شركا در نظارت بر بررسی كار حسابرسان.‎
3. تامین پشتوانه لازم برای گزارش حسابرسان.‎
4. مستند كردن رعایت استاندارد های اجرای عملیات حسابرسی.‎
5. كمك به برنامه ریزی و انجام حسابرسی دوره های آینده.‎
6. فراهم نمودن اطلاعات مورد نیاز در زمینه ارائه سایر خدمات حرفه ای ، مانند تنظیم اظهار نامه مالیاتی و ارائه خدمات مشاوره.

مدیریت شكل و محتوای كاربرگ های حسابرسی

حسابرسان باید اطلاعات مربوط به برنامه ریزی كار حسابرسی نوع و ماهیت ، زمانبندی اجرا وحدود روشهای حسابرسی اجرا شده و نتایج حاصل از آن و نتیجه گیری ناشی از شواهد جمع آوری شده را در كاربرگهای حسابرسی ثبت نمایند .‎
از لحاظ شكل و محتوا كاربرگهای حسابرسی باید متناسب با شرایط موجود و نیازهای حسابرس در هر كار حسابرسی ، طراحی و تنظیم شود و از لحاظ میزان و حجم كاربرگهای حسابرسی این موضوع به قضاوت حرفه ای حسابرس بستگی دارد ، چرا كه مستند كردن كلیه موضوعات مورد رسیدگی حسابرس نه ضروری است و نه امكان تهیه آن عملی می باشد . میزان و حجم كاربرگهای حسابرسی لازم است به اندازه ای باشد كه در صورت لزوم بتواند شناختی كلی از كارهای حسابرسی انجام شده و اطلاعات مفید را برای سایر حسابرسان ، كه شناختی از این كار حسابرسی ندارند ، فراهم نماید .

عوامل تأثیرگذار بر شكل ومحتوای كاربرگهای حسابرسی

1. ماهیت كار و نوع گزارش حسابرسان.‎
2. نوع و ماهیت و پیچیدگی فعالیت واحد مورد رسیدگی.‎
3. نوع و ماهیت و وضعیت سیستمهای حسابداری و كنترل داخلی واحد مورد رسیدگی.‎
4. اعمال سیاستهای كنترل كیفیت در هر كار حسابرسی شامل هدایت ، سرپرستی و بررسی كار انجام شده.‎
5. شیوه وتكنیكهای حسابرسی مورد استفاده در جریان رسیدگیها .

محرمانه بودن ، مراقبت و نگهداری و مالكیت كاربرگهای حسابرسی

‎بیشتر اطلاعاتی كه در اختیار حسابرسان قرار می گیرد ، از قبیل حاشیه فروش هر یك از محصولات ، برنامه های مورد نظر برای تركیب و ادغام واحد تجاری با واحد های تجاری دیگر ، قرارداد با مشتریان و حقوق و مزایای مدیران ارشد واحد تجاری ، اطلاعات محرمانه تلقی می شود لذا كاربرگهای حسابرسی كه این اطلاعات در آنها درج می شود نیز ماهیت محرمانه دارند و نباید اطلاعات آنها در خارج ویا حتی داخل واحد تجاری برملا گردد و حسابرسان برای رعایت این موضوع و نگهداری كاربرگها ، طی مدت مقرر طبق الزامات حرفه ای و قانونی باید روشهای مناسبی را به كار گیرند مالكیت كاربرگهای حسابرسی متعلق به حسابرسان است و صاحب كار تحت هیچ شرایطی نمی تواند حسابرسان را ملزم كند كه كاربرگهای حسابرسی را در اختیار وی قرار دهند با این وجود ، تلخیصی از برخی كاربرگهای حسابرسی یا نسخه ای از آنها می تواند با صلاح دید حسابرسان در اختیار واحد مورد رسیدگی قرارگیرند تا به عنوان پشتوانه مدارك حسابداری واحد مزبور ، مورد استفاده قرار گیرد ، اما كاربرگهای حسابرسی هرگز نباید به عنوان جایگزین مدارك حسابداری واحد مورد رسیدگی تلقی شود .

كاربرگ های حسابرسی و مسئولیت حسابرسان در قبال کاربرگ ها

كاربرگ های حسابرسی ، مدارك اساسی هستند كه میزان روشهای اجرا شده و شواهد گردآوری شده حسابرسان در طی رسیدگی را نشان می دهند . چنانچه حسابرسان بعد از اتمام عملیات رسیدگی و یا بعد از صدور گزارش ، متهم به سهل انگاری و كوتاهی در انجام عملیات حسابرسی شوند كاربرگ های حسابرسی ، وسیله بسیار مهمی در تایید یا رد اتهام وارده به حسابرسان خواهند بود . اگر كاربرگ های حسابرسی به نحو صحیح تهیه و عملیات رسیدگی و جمع آوری شواهد ، طبق استاندارد های حسابرسی صورت گرفته باشد ، كاربرگ ها عاملی در تبرئه حسابرسان خواهند بود ، در غیر این صورت ممكن است بر علیه ایشان استفاده شود . موسسات حسابرسی در پایان هر كار حسابرسی ، باید كاربرگ ها را مورد بررسی قرار دهند و اطمینان یابند كه كاربرگ ها ، حاوی اطلاعات و مندرجات مغایر با نتایجی كه به آن رسیده اند نیست . یكی از مشكلاتی كه سبب می شود كاربرگ های حسابرسی حاوی مندرجات ضد ونقیض با گزارش حسابرسی باشد ، وجود كاربرگ هایی است كه توسط حسابرسان كم تجربه تهیه شده است . هنگامی كه كاربرگ ها توسط سرپرست ، مدیر یا شریك مورد بررسی قرار می گیرد ، بررسی كننده باید علاوه بر نكات مندرج در كاربرگ ها ، سایر جنبه های رسیدگی و همچنین مدارك حسابداری صاحبكار را كه شناخت كافی از آن دارد را مورد توجه قرار دهد و ممكن است به این نتیجه برسد كه مطالب مندرج در كاربرگ ها صحیح می باشد و یا نیاز به اصلاح و تغییر و یا رسیدگی بیشترمی باشد . در صورت وجود موارد ضد ونقیض یا اشكال ، از حسابرس رسیدگی كننده درخواست می شود كه موارد مذكور مجددا بررسی و اصلاح شوند . در صورت عدم دسترسی به حسابرس رسیدگی كننده ، مطالب مندرج در كاربرگ ها بنا به صلاحدید و تصمیم مسئول بررسی كننده تغییر یا اصلاح می شوند و دلایل مربوطه در كاربرگ ها توضیح داده می شود . در صورتی كه در مورد یك نحوه عمل حسابرسی و یا حسابداری بین افراد مختلف تیم حسابرسی اختلاف نظری بوجود آید كه باعث گردد كاربرگ ها ناهماهنگ شوند ، حسابرسان مزبور باید در اینگونه موارد ، درباره موضوع اختلاف نظر به توافق برسند . چنانچه حسابرسان به توافق برسند باید كاربرگ های تهیه شده تجدید نظر و اصلاح شوند . در غیر این صورت ، نظر مقام مسئول بالاتر حاكم خواهد بود . با این حال ، تمام افراد تیم حسابرسی مجازند نظر مخالف خود را درباره تصمیم نهایی ، در كاربرگ ها ثبت نمایند . در این صورت شریك باید منطق و دلایل تصمیم نهایی موسسه را در كاربرگ ها ثبت نماید . موسسات حسابرسی باید هر چند وقت یك بار روش های تهیه ، بررسی و نگهداری كاربرگ های خود را مورد ارزیابی قرار دهند و با توجه به مسولیت قانونی خود ، تغییرات لازم را در روش های تهیه ، بررسی و نگهداری كاربرگ ها اعمال كنند تا كار حسابرسی با توجه به سیاست های كنترل كیفیت هر كار و موسسه حسابرسی صورت گیرد .

انواع كاربرگ های حسابرسی
با توجه به مطالب متعددی كه در كاربرگ ها درج می گردد ، انواع بی شماری كاربرگ حسابرسی وجود دارد . از این رو ، طبقه بندی آن ها كار نسبتا مشكلی است . با این حال ، كاربرگ های تهیه شده می توانند در گروه های زیر طبقه بندی شود :

1. كاربرگ های عمومی : كاربرگ های عمومی برای استفاده در برنامه ریزی و اداره امور حسابرسی ، طراحی می شوند . كاربرگ های برنامه ریزی حسابرسی ، طرح های كلی و برنامه های حسابررسی ، نمود گرها و پرسش نامه كنترل های داخلی ، قرارداد حسابرسی ، بودجه زمانی و یادداشت نكات ، نمونه هایی از كاربرگ های عمومی محسوب می شوند .‎
2. كاربرگ نهایی : كاربرگ نهایی كه كاربرگ تراز آزمایشی نیز نامیده می شود جدولی است حاوی مانده سال جاری و سال قبل حسلب های دفتر كل و ستون های اصلاحات پیشنهادی ، تعدیلات طبقه بندی و همچنین ، اقلام نهایی كه در صورت های مالی منعكس خواهد شد . كاربرگ نهایی ، جدول اصلی كنترل و تلخیص تمام كاربرگ های پرونده است و به عنوان ˝ستون فقرات˝ مجموعه كاربرگ های حسابرسی محسوب می شود.‎
3. كاربرگ های اصلی : كاربرگ اصلی مشابه كاربرگ نهایی بوده و نشان دهنده یكی از سرفصل های عمده صورت های مالی می باشد . كاربرگ اصلی برای تلفیق هر گروه از حساب های مشابه دفتر كل بكار می رود و جمع هر یك ازر این كاربرگ ها ، یكجا به كاربرگ نهایی منتقل می شود . برای مثال كاربرگ اصلی وجوه نقد شامل مانده حسابهای بانكی ، صندوق ، تنخواه گردانها و غیره است.‎
4. كاربرگ اصلاحات پیشنهادی و تعدیلات طبقه بندی : كاربرگ اصلاحات پیشنهادی ، پیشنویس ثبت های روزنامه ای كه حسابرسان برای تصحیح اشتباهات یا تخلف های با اهمیت كشف شده در صورت های مالی و مدارك حسابداری صاحبكار تهیه می كنند .كاربرگ تعدیلات طبقه بندی شامل اقلامی است كه ثبت آنها در دفاتر صحیح است ، اما برای ارائه مطلوب صورت های مالی باید تجدید طبقه بندی شوند . برای مثال ، مانده بستانكار با اهمیت حساب های دریافتی باید تحت عنوان یك بدهی ، تجدید طبقه بندی و در تراز نامه منعكس شود . از آنجایی كه تعدیلات طبقه بندی تنها بر نحوه ارائه صورت های مالی تاثیر دارد ، تعدیلات مزبور در دفاتر صاحبكار ثبت نمی شود و تنها در كاربرگ های حسابرسی منعكس می گردد.‎
‎5. كاربرگ های تفصیلی : كاربرگ تفصیلی كه كاربرگ فرعی نیز نامیده می شود ، كاربرگی است كه اجزای اصلی یا ریز مانده یك حساب دارایی یا بدهی ، مانند صورت ریز مبالغ دریافتی از مشتریان كه جمع آن مانده حساب های دریافتنی می باشد ، را نشان می دهد.
6. كاربرگ تجزیه و تحلیل : كاربرگ تجزیه و تحلیل خلاصهای از تغییرات طی دوره یك حساب دفتر كل را نشان می دهد . از این كاربرگ بیشتر در رسیدگی به حساب های عمده و كم گردش مانند اموال ، ماشین آلات و تجهیزات ، بدهی های بلند مدت ،‌ حقوق صاحبان سرمایه و ذخیره مطالبات مشكوك الوصول كه طی سال معاملات زیادی در آنها ثبت نشده است ، استفاده می شود.‎
7. كاربرگ صورت مغایرت : حسابرسان معمولا به منظور اثبات مبالغ ثبت شده در حساب ها ، مبالغ مذبور را با اطلاعات و مدارك بدست آمده از سایر منابع مقایسه و تطبیق می دهند . در اینگونه موارد ، حسابرسان كاربرگی به نام صورت مغایرت تهیه می كنند ، مانند كاربرگ تطبیق مانده حساب های دریافتنی با تاییدیه های دریافتنی از مشتریان . از این كاربرگ بیشتر در رسیدگی به حسابهای دریافتنی ، حساب های پرداختی ، موجودی نقد و بانك و موجودی مواد و كالا استفاده می شود.‎
8. كاربرگ های محاسباتی : حسابرسان معمولا برای تایید و اثبات صحت و درستی برخی از حساب های خاص و برخی از مبالغ ، محاسبات مستقلی را در یك كاربرگ انجام می دهند و نتایج حاصل از آن را با مبالغ منعكس و در مدارك حسابداری صاحبكار مقایسه می كنند . از این كاربرگ كه اصطلاحا كاربرگ محاسباتی نامیده می شود ، برای اثبات اقلامی مانند هزینه استهلاك ، هزینه سود تضمین شده وام ها ، مالیلت حقوق ، مالیات بر درامد ، حق بیمه سهم كارفرما ، ذخیره مزایای پایان خدمت كاركنان ، سود هر سهم نظایر آنها استفاده می شود.‎
9. مدارك مؤید : حسابرسان علاوه بر رسیدگی به مدارك حسابداری صاحبكار و بررسی سیستمهای حسابداری و كنترل های داخلی آن ، مدارك تشریحی دیگری را نیز برای اثبات صحت مطالب منعكس در صورت های مالی و توجیح گزارش خود گرد آوری می كنند ، به اینگونه مدارك اصطلاحا مدارك موید گفته می شود . نسخه ای از صورت جلسات مجامع عمومی و هیئت مدیره ، اساس نامه و مدارك ثبت شركت ، آیین نامه ها و دستورالعمل ها ، قراردادهای خرید و فروش ، قراردادهای وام ، قرارداد انتشار اوراق مشاركت ، تاییدیه های دریافتی از بانك ، تاییدیه وكیل حقوقی شركت ، تاییدیه مدیران و نظایر آنها ، نمونه هایی از مدارك موید می باشد.

سازماندهی كاربرگ های حسابرسی

حسابرسان معمولا كاربرگ های حسابرسی هر صاحبكار را در دو پرونده به شرح زیر نگهداری می كنند:‎
1. پرونده جاری : پرونده جاری پرونده ای است كه كاربرگ های حسابرسی حاوی اطلاعات مربوط به حسابرسی یك دوره مالی در آن نگهداری می شود و گزارش حسابرسان نیز به استناد همین كاربرگ ها تهیه می شود . به عبارت دیگر كاربرگ هایی در پرونده جاری نگهداری می شود كه اطلاعات مندرج در آنها تنها به دوره مورد رسیدگی مربوط می شوند .پرونده جاری معمولا با كاربرگ های عمومی شامل پیش نویس صورت های مالی و گزارش حسابرسان شروع می شود و به دنبال آنها كاربرگ نهایی ، كاربرگ اصلاحات پیشنهادی و تعدیلات طبقه بندی ، نامه مدیریت ، چك لیست ها و سایر مطالب عمومی می آید و در ادامه ، كاربرگ های اصلی و تفصیلی مربوط به هر یك از اقلام صورت های مالی ، به ترتیب سر فصل های صورت های مالی به صاحبكار ، در آن نگهداری می شود. نگهداری مدارك در پرونده جاری بر اساس نظام خاصی صورت می گیرد و حسابرسان جهت دسترسی به كاربرگ ها و سایر مدارك و اطلاعات پرونده جاری از سیستم عطف گذاری متقابل كاربرگ ها استفاده می نمایند . برای این منظور ، برای هر یك از كاربرگ های اصلی یك شماره عطف با كد مشخص اختصاص می یابد و در ادامه كلیه كاربرگ های فرعی واسناد مدارك بایگانی شده نیز به تبع همان شماره یا بر اساس زیر مجموعه ای از همان شماره عطف گذاری و در پرونده نگهداری می شوند و بدین ترتیب ، اطلاعات از طریق سیستم عطف گذاری ، با یكدیگر پیوند می خورد.‎
2. پرونده دائمی : پرونده دائمی آن گروه از كاربرگ های حسابرسی كه حاوی اطلاعات اساسی و دارای كاربرد مداوم است و به بیش از یك دوره مالی تسری پیدا می كند در پرونده دائمی نگهداری می گردند . اطلاعات و مدارك پرونده دائمی عمدتا در جریان حسابرسی نخستین گردآوری می شود و در حسابرسی های بعدی ، با افزودن اطلاعات چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟ مرتبط و تغییر یافته ، بهنگام می شود و سه هدف زیر را پرونده دائمی تامین میكند :‎
الف. یادآوری نكاتی كه بیش از یك سال كاربرد دارند.‎
‎ب. فراهم آوردن خلاصه ای از روشها و خط مشی های صاحبكار برای حسابرسان جدید.
ج. بی نیاز ساختن حسابرسان از تهیه هر ساله كاربر گهای اقلام بدون تغییر یا كم تغییر.‎

اطلاعات و كاربرگ های حسابرسی موجود در پرونده دائمی عمدتا شامل موارد زیر می باشند:

1. مشخصات كامل شركت شامل نام ، آدرس قانونی و شماره ثبت شركت.
‎2. نمودار سازمانی واحد مورد رسیدگی و شرح وظایف هر یك از كاركنان.
‎3. نسخه ای از اساسنامه و مدارك ثبت اولیه شركت.
4. آیین نامه ها و دستورالعمل های اجرایی واحد مورد رسیدگی.‎
5. سیستم های حسابداری و شرح سیستم كنترل داخلی و ارزیابی آن.‎
6. فهرست حساب ها.‎
7. اطلاعات مربوط به ظرفیت تولید شركت و شیوه های تولید ، توزیع و فروش.‎
‎8. نمونه امضای مدیران واحد مورد رسیدگی.
9. اطلاعات مربوط به اشخاص وابسته.‎
10. نسخه ای از قراردادهای بلند مدت واحد مورد رسیدگی.‎
‎11. نسخه ای از سوابق مالیاتی شركت شامل برگ های تشخیص و قطعی مالیاتی.
‎12. كپی اسناد مالكیت دارایی های ثابت مشهود و نا مشهود.
‎13. كپی صورت جلسات هیئت مدیره و مجامع عمومی.
‎14. نسخه ای از گزارش های حسابرسی ونامه مدیریت سنوات قبل.
15. سوابق سرمایه شركت و مدارك مربوط به افزایش و كاهش سرمایه.‎

اهداف شما شامل این موارد می‌شوند؟

تعیین هدف در زندگی، یکی از مهم‌ترین کا‌رهایی است که هر شخصی برای داشتن یک زندگی موفق باید انجام دهد. در بین مخلوقات تنها انسان‌ها قادر به انتخاب هدف در زندگی خودشان هستند. خیلی چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟ مهم است که هر چه زودتر تکلیف خودتان با زندگی را مشخص کنید. نداشتن هدف در زندگی، بی مزه‌ترین حالت زیستن است؛ هر کس در زندگی خود به دنبال چیزی است. به دست آوردن ثروت، رسیدن به مراتب عالی علمی، تشکیل خانواده و پدر خوبی بودن، مادر شدن و تربیت فرزندانی خوب، کمک به پیشرفت جامعه خود و …حتی شما هر شب به امید فردا چشم روی هم می‌گذارید، صبح روز بعد به سبب دنبال کردن اهدافتان بیدار می‌شوید و روزتان را آغاز می‌کنید.

برای رسیدن به ایده‌آل‌هایتان باید به این فکر کنید که هدف از زندگی کردن چیست؟ برای رسیدن به چه چیزی تلاش می‌کنید؟ برای پاسخ به این سوالات اولین گام این است که بهترین اهداف زندگی خود را تعیین کنید و هر آن‌چه که تمایل به کسب آن دارید لیست کنید. نقطه‌ی شروع شما، شناسایی هدف است. همه کسانی که در زندگانی کوتاه یا بلند خود موفق بوده‌اند، برای آن برنامه‌ای داشتند؛ و برای رسیدن به آن‌ها زندگی می‌کنند، چون زندگی بی هدف، اصلا معنی ندارد.

در این مقاله نمونه‌ ای از بهترین اهداف زندگی را برای شما فهرست کردیم که لازم است هر روز صبح وقتی استارت یه روز جدید را می‌زنید، باید این موارد را در نظر داشته باشید و برای آن‌ها تلاش کنید.

اهداف مربوط به سلامت فردی

قطعا سلامتی یکی از حیاتی‌ترین و بهترین اهداف زندگی است. اینکه به طور مداوم یک زندگی سالم و پویا را پشت سر بگذارید، خیلی مهم است. اینکه بکوشید سلامت جسمی و تناسب اندامتان را حفظ کنید. این هدف دقیقا تناسب اندام را از انعطاف‌پذیری تا قدرت و استقامت بدنی هدف قرار می‌دهد؛ شما باید یک سبک زندگی سالم داشته باشید تا بتوانید بدون هیچ بیماری مزمنی از طول عمرتان لذت ببرید. شما فقط یک بدن دارید و فهمیدن اینکه سلامت و تندرستی‌تان ناشی از عوامل تاثیرگذار بر سبک زندگی‌تان هستند، اهمیت دارد. بدون در نظر گرفتن این فاکتور یک آدم دل مرده و همیشه ناخوش نمی‌تواند روی دیگر اهداف زندگی‌اش تمرکز کند، پس سعی کنید روزانه این موارد را به خاطر داشته باشید:

از نظر شما، عادت های افراد موفق چیست؟

1- غذاهای ناسالم را ترک کرده و خوردن غذاهای سالم را شروع کنید. در ابتدای هفته برنامه‌ریزی کنید و وعده‌های غذایی‌تان را آماده کنید، تا بهانه‌ای برای انتخاب فست فود در راه محل کار به خانه نباشد.

2- به جای مصرف نوشیدنی‌های گازدار یا کارخانه‌ای، آب کافی بنوشید تا بدنتان هیدراته بماند.

3- برای اینکه بدنتان استراحت و تجدید قوا کند، به اندازه کافی بخوابید.

4- ۵ روز در هفته، به مدت ۳۰ دقیقه، ورزش کنید.

5- یک رشته یا فعالیت ورزشی جدید، مثل واترپلو یا بدمینتون، یا هر رشته‌ای که قبلا انجام نداده‌اید را امتحان کنید.

6- سیگار کشیدن و سایر عادتهای بد را کنار بگذارید.

7- به دیگران برای داشتن زندگی سالم‌تر کمک کنید.

بهترین اهداف زندگی

اهداف خانوادگی و اجتماعی

داشتن مهارت لازم و اینکه بفهمید نقاط قوت و محدودیت‌های اجتماعی فعلی‌تان چیست، یکی از بهترین اهداف زندگی برای شماست. خودآگاهی در این زمینه می‌تواند به تقویت روابط شخصی و حرفه‌ای‌تان کمک کند. با داشتن اهدافی که مرتبط با روابطتان با دیگران باشد، می‌توانید سیستم ارتباطی و حمایتی‌تان را تقویت کنید. بنابراین این نکات را همیشه در نظر بگیرید:

1- با نشان دادن جدیت در تمرکز روی حرف‌های دیگران و پیام‌هایی که سعی در انتقال‌شان دارند، یک شنونده فعال شوید. سوالاتی بپرسید که پیگیری و توجه‌تان را نشان دهد و از سرنخ‌های غیرزبانی برای نشان دادن توجه و علاقه‌تان به صحبت با دیگران استفاده کنید.

2- یاد بگیرید به همان راحتی که به دیگران پیشنهاد کمک می‌دهید، درخواست کمک هم بکنید.

3- حداقل یک بار در ماه با یک عضو از خانواده که از او دور هستید، معاشرت کنید. انجام این کار به شما کمک خواهد کرد تا آن روابطی که اغلب به راحتی از هم می‌پاشند، حفظ شوند.

4- بین زندگی و کارتان تعادل برقرار کنید. یعنی به طور مرتب برای معاشرت با دوستان و خانواده‌تان وقت بگذارید.

5- فراموش کردن را یاد بگیرید. بی‌خیال شدن نسبت به هر گونه کینه و نارضایتی، نه تنها روابطتان را تقویت می‌کند؛ بلکه باعث آرامش فکری‌تان هم می‌شود.

6- یاد بگیرید با دیگران همدلی کنید. اینکه بتوانید احساسات دیگران را درک کنید، به شما کمک می‌کند تا به آن‌ها بیشتر اهمیت بدهید و در روابطتان تغییر ایجاد نمایید.

7- شرافتمندانه زندگی کنید. اخلاق مداری، صادق بودن با دیگران، داشتن ارزش‌های ثابت و منسجم و وفادار ماندن، همگی نمونه‌‌هایی هستند که باعث می‌شوند در زندگی درستکار بمانید.

8- مورد احترام باشید. به عنوان عضوی از جامعه، طوری رفتار کنید که دیگران به شما اعتماد کنند و برایتان ارزش قائل باشند.

9- مایه الهام دیگران باشید. الگوی خوبی برای اطرافیان‌تان باشید تا آن‌ها از شما یاد بگیرند.

10- با دیگران روابط بین فردی موثری برقرار کنید. یاد بگیرید احساساتتان را با دیگران شریک شوید و آن‌ها را آزادانه ابراز کنید.

11- عضو خوبی از خانواده‌تان باشید. این می‌تواند شامل انتقال ارزش‌های مثبت به فرزندان، داشتن زندگی زناشویی خوب یا یک رابطه مطمئن با اعضای خانواده‌تان که از شما دور هستند، باشد.

بهترین اهداف زندگی

اهداف جایگاه علمی

کسب درجات علمی و دانستن در زمینه‌های مختلف یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌ی هر کس از سنین کودکی و بهترین اهداف زندگی هر آدمی به شمار می‌رود. مردم اغلب یادگیری را یک چالش طولانی در زندگی می‌دانند. با پیگیری جدی دانش می‌توانید شانس موفقیت در تصمیم‌گیری‌های آگاهانه، دستیابی به آگاهی بیشتر و تحریک قوه نوآوری‌تان را افزایش دهید. برای رسیدن به این مرتبه لازم است:

1- در طی دوران تحصیل، درس را جدی و مصمم دنبال کنید، این دوره بهترین فرصت برای کسب آگاهی است.

2- دوره‌هایی را بگذرانید که مورد علاقه‌تان هستند، اما به حرفه‌تان ربطی ندارند.

3- یک زبان جدید بیاموزید.

4- یاد بگیرید که از اشتباهاتتان درس بگیرید و به چیزهایی که از آن‌ها یاد می‌گیرید، توجه کنید.

5- مهارت‌هایی که برای یادگیری صحیح لازم است را کسب کنید. مثلا مهارت‌های آزمایشگاهی، مهارت‌های تفکر انتقادی، مهارت‌های حل مسئله، مهارت‌های خلاقانه و مهارت‌های نوشتاری.

6- در یک رشته، مدرکی در سطح پیشرفته کسب کنید یا در یک مهارت خاص مدرک استادی بگیرید.

7- برای گسترده‌تر کردن دیدگاه خود، در مورد موضوعات متنوع اطلاعات کسب کنید.

8- بدانید که یادگیری می‌تواند در هر مکانی اتفاق بیفتد؛ نه فقط در حالت رسمی آن.

9- دانش کافی در یک رشته را در حدی که بتوانید آن را تدریس کنید، کسب کنید.

10- علم و دانش را به گونه‌ای بکار ببرید که به شما و اطرافیانتان سود برساند.

مهم‌ترین رازهای موفقیت که بهتر است بدانید

11- ذهنیت‌تان را نسبت به تمام محیط‌های یادگیری، مثبت نگه دارید، حتی اگر اطلاعات گیج‌کننده یا پیشرفته به نظر برسند.

بهترین اهداف زندگی

اهداف شغلی

تعیین اهداف مربوط به حرفه‌تان در زندگی، باعث می‌شود برنامه‌ریزی بهتری برای آینده داشته باشید. از بهترین اهداف زندگی هر انسانی این است که با آگاهی نسبت به مسیری که می‌خواهد طی کند، برای فرصت‌های حرفه‌ای و معنادار، انرژی بگذارد؛ چرا که این مسئله نقش اساسی و سرنوشت سازی در زندگی شما دارد. مثلا:

1- برای گرفتن یک مدرک پیشرفته یا متخصص شدن در یک مهارت یا صنعت خاص، فرقی نمی‌کند، تحصیلاتتان را ادامه دهید.

2- فراتر از انتظاراتی که مافوقتان از شما دارد، باشید و به توانایی‌هایتان اعتماد کنید.

3- بر ترسی که به خاطر صحبت کردن در جمع دارید، غلبه کنید تا بتوانید مهارت‌های ارتباط کلامی‌تان را برای ایجاد انگیزه، آموزش و الهام بخشیدن به دیگران به چالش بکشید.

4- کسب و کار خودتان را شروع کنید و جایگاه خودتان را در جامعه داشته باشید. نیازهای برآورده نشده مردم را برآورده کنید.

5- وقتی دیگران می‌خواهند حرفه‌ای را یاد بگیرند، شما به متخصصی تبدیل شده باشید که آن‌ها به دنبالش هستند.

6- یکی از سرگرمی‌هایتان را به حرفه‌تان تبدیل کنید. اگر کاری هست که دوست دارید انجام دهید، اما پول کافی ندارید، سعی کنید مهارتی که دارید را تکمیل کنید تا بتوانید در زمان مناسب آن را به کار بگیرید.

7- یک مبتکر یا پیشرو باشید. از خلاقیت‌تان برای کشف راه‌های جدید برای انجام کارها در شغل یا حرفه‌تان بهره ببرید.

بهترین اهداف زندگی

اهداف مالی

داشتن اهداف مالی باعث می‌شود با در نظر گرفتن بودجه‌ و جبران هزینه‌هایی که انجام می‌دهید، درست تصمیم بگیرید و زندگی را آن گونه که دوست دارید بگذرانید، از بهترین اهداف زندگی هر فرد همین گزینه است. این اهداف باعث می‌شوند که شما مسئولانه‌تر برخورد کنید و برای کار، این پولتان است که به شما شتاب بیشتری می‌دهد، زیرا شما در ذهن‌تان طبق یک سری هدف مشخص پیش می‌روید. هم‌چنین به شما کمک می‌کند که مراقب هزینه‌هایی که می‌کنید باشید، پس دقت کنید که:

1- صندوق مالی اضطراری‌ای بسازید، که در صورت از دست دادن منبع درآمدتان، به اندازه نه ماه جواب‌گوی مخارجتان باشد.

2- بدون قرض و وام زندگی کنید و هزینه تمام کارت‌های اعتباریتان را پرداخت کنید و کارت جدیدی اضافه نکنید. این یعنی در حدی که توان پرداخت دارید، زندگی کنید.

3- درآمدی علاوه بر درآمد اولیه خود داشته باشید. به عنوان مثال یک کار جانبی یا یک کار نیمه وقت را شروع کنید.

4- در جوانی برای بازنشستگی‌تان برنامه ریزی کنید، تا در اواسط زندگی‌تان درگیر این مسئله که چرا هیچ پولی پس انداز نکرده‌اید، نشوید.

5- یک بیمه خوب داشته باشید، که انواع بدهی‌هایی که ممکن مثل بیمه درمانی، اتومبیل و لوازم خانگی را پوشش دهد.

6- خریدهای کوچک و دم به دم را ترک کنید. مثلا خریدن قهوه هر صبح یا هر روز غذا خوردن در بیرون از خانه.

7- در آخر هم بیش از حد هزینه نکنید.

بهترین اهداف زندگی

اهداف بلند مدت

همه‌ی شما اهداف بزرگ و مهمی در سر دارید که برای آینده‌تان آن‌ها را در ذهن خود ترسیم می‌کنید. این ترسیمات و برنامه‌ها، بهترین اهداف زندگی شما را تشکیل می‌دهند، که به راحتی محقق نخواهند شد، مثل ازدواج و تشکیل خانواده که نیازمند کوشش و برنامه ریزی شما هستند.

به نظرتان، هوش هیجانی شما چقدر است؟

1- به کشورهای خارج از کشور سفر کنید، تجربه‌ی جالب و متفاوتی خواهد بود.

2- هر وقت احساس کردید آماده‌اید، تشکیل خانواده بدهید.

3- مهارت و حرفه خودتان را شروع کنید و نقاط عطفی که می‌خواهید به آن‌ برسید را تعیین کنید.

4- یاد بگیرید به جای اینکه حسرت بخورید، عاشق هر چیزی که دارید باشید.

5- با کمک و همکاری، به سهم خودتان برای فرزندان خود و جهانیان، میراث ارزشمندی بر جای بگذارید. این میراث صرفا نباید ملک و املاک باشد، مثلا درخت بکارید.

6- منبع درآمدی برای تامین مخارج زندگی‌تان داشته باشید تا بتوانید از اهداف و رویاهای دیگرتان لذت ببرید.

7- بچه‌دار شوید و برای تربیت صحیح آن و پرورش فرزندی سودمند و مفید برای جامعه با همسرتان تلاش کنید.

8- چیزی اختراع کنید یا خدمتی ارائه کنید که منافع اجتماعی را در برگیرد و به نوعی به نفع همه باشد.

9- افرادی که دوست دارید و برایتان اهمیت دارند را گرد هم جمع کنید و طوری رفتار کنید تا بتوانید آدم‌های ارزشمند زندگیتان را حفظ کنید.

بهترین اهداف زندگی

نتیجه گیری

نداشتن هدف در زندگی محال است؛ خوی کمال‌گرایی در ذات انسان‌ها نهفته شده و از گذشته تا به هر زمانی همراه ما خواهد بود. سعی کنید در زندگی همیشه بهترین رفتار از جانب شما باشد، بهترین موقعیت شغلی را کسب کنید، بهترین خانواده را تشکیل دهید، بهترین دستاوردها از شما نشأت بگیرد، بهترین اهداف زندگی خود را مشخص کنید و در کل بهترین نمونه از خودتان باشید.

مدیریت هزینه در پروژه به چه معناست و چگونه انجام می‌شود؟

مدیریت هزینه (Cost Management) فرآیندی است که طی آن فرد بودجه یک کسب و کار یا پروژه را برنامه‌ریزی و مدیریت می‌کند. این مسئله در مدیریت یک پروژه، به مدیر و رهبر کمک می‌کند تا هزینه پروژه را تخمین بزنند و کنترل‌هایی را تنظیم نمایند که با استفاده از آنها می‌توان استفاده بیش از حد بودجه را کاهش داد.

مروری بر اصول مدیریت هزینه

روند مدیریت هزینه در مرحله برنامه‌ریزی پروژه انجام می‌شود. جایی که هزینه‌ها قبل از اجرا، توسط مدیران تأیید می‌شوند. سپس، هنگام اجرای پروژه، هزینه‌ها با دقت کنترل و ضبط شده تا از همخوانی آنها با برنامه مدیریت هزینه، اطمینان حاصل شود.

محدودیت سه گانه در مدیریت پروژه، به سه معیار اشاره دارد که یک پروژه را تعریف می‌کنند:

گرایش بیش از حد به یکی از این سه معیار، به معنای آسیب دیدن دو جنبه دیگر است. بنابراین، در مدیریت هزینه، محدودیت سه گانه نقش چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟ اصلی در کار ما را بازی می‌کنند.

ملاحظات اصلی برای مدیریت هزینه

در یک برنامه مدیریت هزینه، باید متغیرهایی که بر بودجه پروژه تأثیر می‌گذارند، اعم از مواد یا افراد، در نظر گرفته شوند. همچنین هزینه‌های ثابت مانند هزینه اقتصادی در تیم‌ها وجود دارد. همه اینها باید محاسبه شوند تا بدانید تعهد مالی شما به پروژه چقدر خواهد بود.

آخرین اما مهم‌ترین مسئله نیز ذینفعان پروژه هستند. آنها علاقه‌مند به پایین نگه داشتن هزینه‌ها خواهند بود. افزایش هزینه مشکلی است که بسیاری از پروژه‌ها تجربه می‌کنند، اما در عین حال، مسئله‌ای لاینحل نیست. هنگام تدوین برنامه مدیریت هزینه، افراد ذینفع را در ذهن داشته باشید. آنها باید در جریان تمام کار باشند و گزارش‌های مربوط به پروژه را در زمان مناسب، دریافت کنند.

روند مدیریت هزینه‌های پروژه چگونه است؟

اشاره کردیم که مدیریت هزینه راهی برای صرفه‌جوئی مالی در پروژه است که شامل برآورد هزینه‌های پروژه خواهد بود. بنابراین، اولین کاری که می‌خواهید انجام دهید، برآورد کردن تمام هزینه‌های خود در سطح کلی کار است. هنگامی که این ارقام را در دست داشتید، می‌توانید به مرحله بعدی بروید که تهیه بودجه پروژه معنا چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟ شده است.

نحوه پیگیری هزینه‌ها

تمام این مراحل اولیه برای کنترل هزینه‌های پروژه برداشته شده است. برای پیگیری هزینه‌های پروژه در طول فعالیت، ساخت الگویی مناسب را در نظر بگیرید. برای داشتن الگوی مشخص، با جمع آوری نیروی کار لازم، مدت زمان انجام هر کار، نرخ ساعتی که هر یک از اعضای تیم برای اتمام کار لازم دارد، مواد و منابع، اندازه‌گیری هزینه‌ها را شروع کنید.

سایر هزینه‌های اندازه‌گیری شامل هزینه‌های سفر کاری افراد، تجهیزات و مکان است. البته هزینه‌های ثابت و متفرقه دیگری نیز وجود دارد که لازم است آنها را دوباره در سطح کار یادداشت کنید. هنگامی که مبلغ بودجه خود را بدست آوردید، می‌توانید با پیشرفت پروژه آن را پیگیری کنید.

هزینه‌های مهم برای پیگیری

جمع‌آوری برخی هزینه‌های پروژه نسبت به بقیه آسان‌تر است. نمودارهای قابل ترسیم، شروع کار، هزینه مشاوره، مواد اولیه، نرم‌افزار و سفرهای کاری، به طور قابل توجهی ساده‌تر از هزینه‌های دیگر است که ممکن است تغییر کنند. هزینه‎‌های دشوارتر شامل مواردی مانند هزینه‌های تلفن، فضای اداری، تجهیزات اداری، هزینه‌های عمومی و بیمه شرکت است.

طرح کلی برنامه مدیریت هزینه

یک طرح مدیریت هزینه ساده به نظر می‌رسد. در بهترین حالت ما گمان می‌کنیم که این مسئله یک طرح کلی از برآورد هزینه برای پروژه است. اما این مهم شامل تمام تخصیص‌ها و نحوه کنترل مدیر پروژه برای انجام آن به عنوان بودجه، برای کنترل این هزینه‌ها است.

موارد زیادی وجود دارد که باید در برنامه مدیریت هزینه گنجانده شود:

  • دقت و صحت مهم است. خصوصا اگر در حال گرد کردن اعداد باشید، که ممکن است ناچیز به نظر برسد، اما منجر به انحراف برآورد هزینه در پروژه‌های بزرگ و کوچک شود. بسیار مهم است که ارقام شما تا حد ممکن دقیق باشند.
  • واحدهای اندازه‌گیری را تعریف کنید. زیرا اندازه مهم است و می‌تواند تفاوت زیادی در برآورد هزینه شما ایجاد کند.
  • از تمامی تغییرات مطلع شوید. به این مهم به این آستانه‌های کنترل یا control thresholds می‌گویند.
  • نحوه سنجش عملکرد پروژه را تعیین کنید تا ببینید آیا اهداف و انتظارات پروژه را برآورده می‌کنید.
  • هنگام نظارت بر پیشرفت پروژه و ارائه این داده‌ها به ذینفعان، باید گزارشی از یافته‌های خود داشته باشید.

چرا مدیریت هزینه پروژه مهم است؟

هنگامی که شما از مدیریت هزینه پروژه استفاده می‌کنید، این مسئله یک پایه برای هزینه‌های پروژه تعیین می‌کند. این بدان معناست که بر تصمیمات و دستورالعمل‌هایی که هنگام مدیریت هزینه‌‌ای پروژه خود اتخاذ می‌کنید، نظارت کافی خواهید داشت. در اصل به شما کمک می‌کند تا پروژه را بدون هزینه بیش از حد، در مسیر خود نگه دارید.

بدون مدیریت هزینه پروژه، سازمان می‌تواند ضرر کند. زیرا هزینه‌ها بیش از سود خواهند بود. مسئله دیگر این است که شما ممکن است به اشتباه مشتریان خود را فاکتور کنید. همه اینها منجر به بودجه‌ای ناچیز و ناتوانی خطرناکی در یادداشت‌برداری می‌شود که در هنگام خرج کردن هزینه با آن رو به رو خواهید شد.

برخی آمارها

اشاره کردیم که مدیریت هزینه با در نظر گرفتن هر سه پارامتر موجود در محدودیت سه گانه، اعمال می‌شود. داده‌های آماری نشان می‌دهد که “هزینه” مهمترین عامل در تعیین شکست‌ها و موفقیت پروژه است.

طبق مطالعه مک کینزی-آکسفورد در مورد عملکرد بخش IT، هزینه‌های زیاد در پروژه‌های نرم‌افزاری به طور متوسط ​​می‌تواند به ۶۶٪ و در پروژه‌هایی که به نرم‌افزار مربوط نیستند ۴۳٪ بیشتر باشند. با این حال، شرکت‌های فناوری اطلاعات تنها کسانی نیستند که پس از صرف بودجه در پروژه‌های خود، ریسک مالی را متحمل می‌شوند.

بررسی اخیر شواهد مربوط به صنایع بین‌المللی ساختمانی نشان داد که متوسط ​​هزینه بیش از حد در پروژه‌های متوسط ​​به ۳۲٫۵٪ می‌رسد، در حالی که در پروژه‌های بزرگ، این تعداد ممکن است به ۸۸٪ برسد. این آمار نشان می‌دهد که صرف نظر از تمام پیشرفت‌های انجام شده در تئوری و مدیریت هزینه پروژه در طول دهه‌های گذشته، بسیاری از پروژه‌ها هنوز از عواقب پیش‌بینی و کنترل ناکافی هزینه‌ها رنج می‌برند.

تا حدی، افزایش بیش از حد هزینه‌های پروژه را می‌توان در عدم وجود یک برنامه استراتژیک مشخص و عدم توانایی مدیران برای در نظر گرفتن خطرات احتمالی و تغییرات محیطی دانست. با این حال، کم ارزش بودن هزینه‌های پروژه را باید به عنوان دلیل معتبر و اصلی پیشروی بیش از حد انتظارات بودجه خود معنا کنیم.

نکاتی برای مدیریت هزینه پروژه

موارد زیر چند نکته است که باید در هنگام مدیریت هزینه‌های پروژه خود به خاطر بسپارید.

برنامه تورم:

هر بودجه‌بندی خوبی با در نظر گرفتن طیف وسیعی از هزینه‌ها، این مهم را در کنار قیمت‌گذاری، در نظر خواهد گرفت.

حساب برای بلایای طبیعی یا رویدادهای احتمالی:

انتظار داشته باشید که اتفاق غیرمنتظره کار را متوقف کند. شما باید در بودجه خود جایی برای یک رویداد با منبعی نامشخص، مسئله شخصی یا ناشناخته دیگری، برنامه‌ریزی کرده باشید.

سایر هزینه‌های غیر منتظره:

همه هزینه‌های غیرمنتظره تصادفی نیستند. این مهم می‌تواند شامل مواردی باشد که شما فراموش کرده‌اید. مانند مسائل حقوقی، مجازات‌های مرتبط با پروژه که باید بخشی از بودجه خود را برای آنها آماده کنید.

ردیابی در زمان واقعی:

داشتن نرم‌افزاری برای نظارت بر بودجه هنگام اجرای پروژه برای مدیریت هزینه‌ها، امری کلیدی است. با این حال، اگر به داده‌های فعلی نگاه نکنید، نمی‌توانید برای حل مشکلات به اندازه کافی سریع عمل کنید. بنابراین، شما می‌خواهید نرم‌افزاری با ردیابی داده در زمان واقعی داشته باشید، پس باید داده‌های واقعی را نیز در دسترس قرار دهید.

نتیجه سخن

اگرچه کنترل هزینه هرگز بدون درد نیست، اما با نزدیک شدن به آن به طور سیستماتیک و با دقت، موفقیت پروژه را تا حد قابل توجهی افزایش می‌دهید. هنگام تهیه برنامه پروژه، محدودیت سه گانه را به یاد داشته باشید و روند مدیریت هزینه ۴ مرحله‌ای توضیح داده شده در این مقاله را دنبال کنید. آن را متناسب با نیازهای کسب و کار و ایده‌های پروژه خود تنظیم کنید تا حتی نتایج بهتری کسب کنید. هرچه در این زمینه تجربه و تخصص بیشتری داشته باشید، انجام هر پروژه در بودجه مناسب و به موقع برای شما آسان‌تر خواهد بود.

کاروکسب دوره‌های آموزشی متنوعی را در حوزه‌های تحلیل کسب‌وکار، هوش تجاری، مدیریت فرایند، مدیریت پروژه، مدیریت چابک و . برگزار می‌کند. جهت آشنایی با دوره‌های آموزشی کاروکسب از تقویم دوره‌های آموزشی بازدید نمایید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.