06. کاربرد الگوهای قیمتی
در بازار تبادلات ارزی مبنای جابجایی نرخ ها، میزان عرضه و تقاضای هر ارز می باشد و بدین لحاظ که ارزها همیشه با ارزی دیگر سنجیده می شوند. عرضه و تقاضای منفرد هر ارزی بر روی ارزش برابری ارز متقابل نیز تاثیر مستقیم دارد. این بحث بدین لحاظ گفته شد تا بتوانیم میزان جابجایی هر جفت ارز را جدا از مسائل بنیادی تاثیر گذار بر عرضه و تقاضا به لحاظ تکنیکی بررسی کنیم. شاخصی که میزان نوسان هر جفت ارز را در بازه زمانی خاصی اندازه گیری می کند با نام Volatility یا فراریت شناخته می شود.
فراریت مقدار میانگین نوسان هر جفت ارز، سهام یا کالا در بازه زمانی خاص می باشد. فراریت در بازار مبادلات ارز رابطه نزدیک و تنگاتنگی با ارزش ذاتی برابری نرخ آن جفت ارز دارد. اگر میزان عرضه و تقاضای یک جفت ارز را در دو بازه زمانی، برابر فرض کنیم میزان نوسان هر جفت ارز بسته به ارزش ذاتی نرخ برابری آن جفت ارز تعیین می شود. عموما ارزها در بازار مبادلات ارز در هر ۲۴ ساعت یا یک روز کاری بین ۰٫۵ تا ۱٫۵ درصد از ارزش ذاتی خود را به صورت میانگین نوسان دارند. بدین معنی که اگر نرخ برابری (ارزش ذاتی) جفت ارز پوند به فرانک سوییس در یک سال گذشته ۱٫۸۰۰۰ بوده است بنابراین می توانیم انتظار داشته باشیم این جفت ارز روزانه میانگین ۱۸۰ پوینت که برابر یک درصد ارزش ذاتی این جفت ارز می باشد حرکت دارد. یا به عنوان مثال اگر نرخ برابری (ارزش ذاتی) جفت ارز دلار استرالیا به دلار آمریکا در یک سال گذشته ۰٫۷۵ بوده است بنابراین می توانیم انتظار داشته باشیم این جفت ارز روزانه میانگین ۷۵ پوینت نوسان داشته باشد.
ذکر دو مساله نباید فراموش شود. اول اینکه شاید روزهای بسیاری را داشته باشیم که مقدار میانگین نوسان هر ارز بیشتر از ۱٫۵ درصد از ارزش ذاتی باشد اما روزهایی قبل یا بعد مقدار نوسان کمتر باشد که میانگینشان به ۰٫۵ تا ۱٫۵ درصد ارزش ذاتی برسد و مساله دوم اینکه وقتی صحبت از فراریت می شود منظور بیشینه و کمینه قیمت(High و Low) می باشد.
این بحث بدین لحاظ حائز اهمیت است که انتظارات حرکتی یک جفت ارز را در یک بازه زمانی برای معامله گر مشخص می کند. زمانی که معامله گر روی دلار استرالیا به دلار آمریکا معامله می کند و حد سود یا ضررش حدود ۱۵۰ پوینت است نمی تواند انتظار داشته باشد که حداکثر در طول یک روز بازار به هدف های قیمتی اش برسد. حال آنکه عکس این حالت را نمی تواند برای جفت ارزی مانند پوند به ین که میانگین نوساناتش حدود ۱۸۰ پوینت در روز است را برای دستورات حد ضرر و سودش انتظار داشته باشد.
از یاد نبریم این قانون نانوشته در بازار مبادلات ارز در اصل از قانون حداکثر میزان نوسانات بازار اوراق بهادار گرفته شده است اما ناخودآگاه، در بازار ارز حالتی به وجود آورده که برای هر بازه زمانی معامله گران انتظار نوسان خاصی را پیش بینی می کنند. غیر از استفاده ای که از میزان فراریت برای حداکثر نوسانات هر روز می شود. با تشخیص این عامل که آیا در روزهای گذشته بازار کمتر از میزان میانگین نوساناتش، حرکت کمتر داشته، می توان متوجه شد که در روز یا روزهای آتی بازار حرکات بزرگتر و با دامنه بیشتری خواهد داشت. در عین حال تا با این تکنیک یا تکنیک های مشابه آشنایی کامل پیدا نکرده اید پیشنهاد نمی شود با زیاد شدن نوسانات در روزهای خاص، حرکات کمتر را در روزهای پیش رو انتظار داشته باشید. همانطور که در شکل زیر دیده می شود پس از اینکه چندین روز میانگین نوسان بسیار کم بوده است روز یا روزهایی را شاهد هستیم که فراریت بیشتر شده است تا میانگین نوسانات فراریت بر اساس ارزش ذاتی درست باشد.
برای بازه های زمانی بزرگتر، در بازه هفتگی فراریت یا اختلاف بیشینه و کمینه ویژگی های الگو پوشا نزولی قیمت (High و Low) به صورت میانگین گرایش به ۲٫۸ ارزش ذاتی آن جفت ارز دارد و برای بازه ماهانه به صورت میانگین گرایش حرکت دامنه نوسان به ۷٫۵ درصد از ارزش ذاتی جفت ارز وجود دارد.
معمولا فراریت را با شاخص نمای تکنیکی سنجش انحراف معیار(Standard Deviation) می سنجند. به هر میزان انحراف معیار بالاتر باشد میزان فراریت بیشتر است. گرچه بدون استفاده از این شاخص نما نیز می توان میزان فراریت بازار را با نرم افزارهای آماری مورد سنجش قرار داد.
زمانیکه با ترسیم چنگالی کامل که تمامی اصول در آن رعایت شده است آشنا شدیم تکنیک هایی برای استفاده از چنگال “اندری” وجود دارد که می توانیم از آنها برای معامله در بازار استفاده کنیم.
۱) روش استفاده اول از “چنگال اندری” زمانی است که با وجود ترسیم صحیح چنگال قیمت ها در بازار به سمت خط میانی چنگال حرکت نمی کنند. قیمت ها در روند نزولی اطراف بال بالایی و در روند صعودی اطراف بال پایینی حرکت دارند. این مساله که قیمت به خط میانی داخل چنگال نمی رسد می تواند نشانه ای از تضعیف قدرت روند جاری بازار در حالت فعلی باشد از این رو احتمال اینکه بال پایینی یا بالایی که قیمت حول آن خط در حال نوسان است شکسته شود بسیار محتمل است. شکل زیر نمونه ای از حالت اول ورود به معامله را برای یک چنگال صعودی نشان می دهد که با شکسته شدن خط بال پایینی می توان وارد معامله فروش شد.
۲) قاعده دوم برای ورود به معامله زمانی ایجاد می شود که قیمت با اینکه به سمت خط میانی در حال حرکت است یک گپ (شکاف) در نزدیک خط میانی ایجاد می کند. گپ یا تثبیت قیمت در چنگال صعودی روی خط میانی و گپ یا تثبیت در چنگال نزولی زیر خط میانی نشانه ای پایداری روند در جهت فعلی می باشد. این موارد موقعیت های خوبی را برای ورود به معامله ایجاد می کنند. مثال این نمونه را در مثال زیر می توان مشاهده کرد.
۳) قاعده سوم استفاده از چنگال زمانی مورد استفاده برای ورود به معامله قرار می گیرد که خط میانی برای قیمت تبدیل به یک خط حمایت یا مقاومت می شود و از پیشروی قیمت در روند نزولی به زیر خط میانی و در روند صعودی از پیشروی قیمت به بالای خط میانی جلوگیری می کند. معمولا برای استفاده از این ابزار در مورد ورود به معامله از شاخص نمای تکنیکی Stochastic (اندیکاتور استوکاستیک) استفاده می شود. اگرچه حالت بهینه برای ورود به معامله با مشاهده چنین وضعیتی که خط میانی چنگال حکم حمایت یا مقاومت را داشته، صبر کردن تا زمانی است که بال بالایی یا بال پایینی شکسته شود.
چنگال های “اندرو” (اندری) ، تکنیکی برای استفاده از روند ها می باشد. “آلن اندری” ابداع کننده این روش اعتقاد داشت خطوط روند کلاسیک کارایی بالایی در بازارها ندارند و خطوط روندی که از نقاط و پیوت های بیشتری می گذرد بسیار کاربردی تر می باشد. در عین حال بر مبنای این خط مرکزی باید تمامی نوسانات قیمت را در بین دو بال، که کانالهایی را برای قیمت می سازند داشته باشیم.
برای ترسیم یک “چنگال اندرو” تحلیلگر به سه نقطه (ویژگی های الگو پوشا نزولی پیوت) که آغازگر موج های جدید باشد، نیاز دارد و پس از ترسیم چنگال پیچفورک باید مشاهده نماید که آیا چنگالش سه اصل اساسی ترسیمی را رعایت کرده یا خیر.
همانطور که در شکل زیر مشاهده می شود برای ترسیم یک چنگال پیچفورک به سه نقطه (پیوت) آغاز موج نیاز داریم. نقاط A وC نقش های یکسانی در تغییر جهت قیمت داشته اند و نقطه B نقشی خلاف نقاط A و C برای جابجایی قیمت ایفا می کند. بدین معنی که اگر نقاط A وC روندهای صعودی جاری را تبدیل به روند نزولی کرده اند نقطه B روند نزولی جاری را تبدیل به صعودی کرده است. در ترسیم چنگال صعودی این نقش ها معکوس می شود
برای ترسیم یک چنگال به سه نقطه نیاز داریم که تا به اینجا با آنها آشنا شدیم. از این نقاط درک کردیم که تغییرات قیمت معمولا به صورت سینوسی و با تصحیح همراه هستند. برای ترسیم خط میانه که بیشترین نوسانات را قیمت حول آن محور داشته است می توان ما بین نقاط B و C را شناسایی کرد(محدوده سبز رنگی که در تصویر بالا بین B و C وجود دارد) و خطی را از نقطه A به این نقطه میانی ترسیم کرد. این خط شیب و زاویه خاصی نسبت به تغییرات قیمت دارد که نوسانات بسیاری حول این محور است. به اندازه شیب خط میانی می توان به موازاتش خطوطی را از نقاط B وC ترسیم کرد. معمولا قیمت مانند شکل، حول این محور و خط میانی بارها نوسان دارد. در عین حال نسبت به قیمت چنگال های بالا و پایین که موازی با خط میانی ترسیم شده عکس العمل نشان می دهد.
معامله بر اساس جفت ارزهای متقاطع (Rates Cross) مبحثی می باشد که اغلب مورد توجه معامله گرانی است که از سیستم تریدینگ استفاده می کنند. اغلب معامله گران مبتدی از معامله بر روی جفت ارزهای متقاطع پرهیز می کنند دلایلی مانند اسپرد بالاتر، آشنا نبودن با رفتار آن جفت ارز، کمبود دانش و اطلاعات فاندامنتالی از جمله دلایل فعالیت کمتر معامله گران در این ارزها می باشد و اغلب معامله گرانی که بر روی جفت ارزهای متقاطع کار می کنند به دنبال ارزهایی هستند که فراریت (Volatility) بیشتری داشته باشند مانند جفت ارز پوند به ین ژاپن.
متاسفانه بسیاری از معامله گران بدون اطلاع از تاثیر پذیری جفت ارزها از یکدیگر بر روی جفت ارزهای متقاطع اقدام به معامله می کنند و اغلب ضررهایی بیش از حد، متحمل می شوند. در بازار تبادلات ارزی با داشتن ویژگی های الگو پوشا نزولی قیمت دو جفت ارز نسبت به ارزی ثابت میتوان قیمت آن دو جفت ارز را نسبت به هم محاسبه نمود که یکی از سه حالت زیر برایشان وجود دارد.
۱۱ فیلتر نوسان گیری بورس
قبل از شروع یادآوری می کنیم که برای استفاده از کدهای این مقاله و یادگیری مفهوم فیلترنویسی در بورس ابتدا مقاله ی فیلترنویسی ما را مطالعه فرمایید.
اگر هم قبلا این مقاله را مطالعه کرده اید پس وارد سایت سازمان بورس شده و فیلترهای امتحان کنید!
فیلتر بورسی اول
فیلتر رنج مثبت و منفی:
این فیلتر نوسانگیری سهم هایی را نشان می دهد که اختلاف قیمتی تابلو و قیمت پایانی آنها خیلی زیاد باشد. به این فیلتر، فیلتر رنج مثبت و منفی نیز می گویند.
(pl)>1.01*(pf) && (tno)>10 && (pf)>1.01*(py) && (pl)!=(tmax)
استراتژی استفاده از فیلتر رنج مثبت و منفی:
سهامی که فیلتر نشان می دهد را بررسی کند. در بین این سهام، سهم هایی که حجم خوبی خورده اند یا پول داغ وارد آن ها می شود و قدرت دست خریداران است، می تواند برای نوسان گیری، مناسب باشد.
فیلتر بورسی دوم
فیلتر سهامی که در در قیمت های مثبت، تقاضای بالایی دارند.
این سهام را می توانید بصورت تکنیکالی بررسی کنید و در صورتی که در کف معتبری، قرار داشته باشند، اقدام به همراهی با خریداران کنید. جستجوی پول داغ نیز می تواند در این سهام نشانه مثبت دیگری باشد تا با ریسک کمتر وارد سهام این فیلتر شوید.
استراتژی استفاده از فیلتر رنج مثبت و منفی:
سهامی که فیلتر نشان می دهد را بررسی کند. در بین این سهام، سهم هایی که حجم خوبی خورده اند یا پول داغ وارد آن ها می شود و قدرت دست خریداران است، می تواند برای نوسان گیری، مناسب باشد.
فیلتر بورسی سوم
فیلتر صف خرید:
حتما شما هم گاهی اوقات برای یک معامله بهتر مایل هستید ببینید در یک زمان خاص چه نمادهایی در بازار بورس ایران صف خرید می باشند. با استفاده از فیلتر زیر در دیده بان بازار میتوانید تمام صف های خرید نمادهای بورسی ایران را فیلتر کنید و همه را با هم ببینید توصیه ما به شما این است که هرگز در هیچ صف خریدی وارد نشوید بلکه در روزهای منفی سهام مد نظر خود را شکار کنید. خرید کردن در صف خرید تنها در نزدیکی کف حمایتی منطقی است و می توانید زمانی که سهم یک حرکت جدید را از نقطه ی حمایت جدید خود آغاز می کند با رعایت اصول مدیریت سرمایه، خرید خود را انجام بدهید، حتی اگر سهم در صف خرید قفل باشد!
استراتژی استفاده از فیلتر صف خرید
استراتژی اول:
طبق استراتژی باید نمودار سهم را بررسی کنیم، در صورتی که سهم در نقطه حمایتی قوی قرار داشت، سهم را می توانیم در صورت عرضه خریداری کنیم. در این حالت معامله ریسک پایینی دارد و می توانیم از سهم انتظار رشد منطقی را داشته باشیم.
استراتژی دوم:
چنانچه با بررسی سهم متوجه شدیم که سهم درگیر مقاومت قیمتی است، چندروز منتظر می مانیم و درصورتی که مقاومت سهم شکسته شد وارد سهم می شویم. در این صورت معامله ریسک بسیار پایین تری خواهد داشت و مدیریت سرمایه اجازه ورود ما به سهم را می دهد.
فیلتر بورس چهارم
فیلتر صف فروش:
استراتژی استفاده از فیلتر صف فروش
استراتژی اول:
هدف ما انتخاب سهم ارزنده در قیمت مناسب است تا با خرید آن ها سودی کسب کنیم. طبق استراتژی موردنظر نمودار سهام را بررسی می کنیم. درصورتی که سهام در کف حمایتی مناسب قرار داشته باشد می توان در صف فروش با رعایت مدیریت سرمایه و بصورت پله ای وارد سهم شد.
استراتژی دوم:
تعداد سهام در صف فروش می تواند مسیر پیش روی بازار را در کوتاه مدت به ما نشان دهد. همچنین با افزایش تعداد سهام در صف فروش به روند احساسی بازار پی ببریم.
بررسی کنیم که بازار احساسی است یا منطقی؟
در صورتی که سهام صف فروش کم شود می توان از برگشت بازار از حالت احساسی به حالت منطقی اطمینان یافت و بازار را با منطق بیشتری بررسی کرد.
فیلتر بورسی پنجم
نماد های در حال صف خرید:
این فیلتر نمادهایی را به شما نمایش میدهد که در آستانه صف خرید هستند .به شما توصیه میکنیم در صف خرید هیچ نمادی نروید اما چنانچه مایل به اینکار باشید این فیلتر به شما در انتخابتان کمک خواهد کرد. دستور زیر را کپی کنید و در دیده بان بازار قرار دهید.
(یک راه و روش معاملاتی با استفاده از این فیلتر سهام را که پیدا کردید حجم معاملات را بررسی کنید در صورتی که حجم معاملات سهم از ۲ برابر حجم ماهانه بیشتر بود احتمال ورود پول هوشمند به سهم زیاد است و میتوان به دید نوسان ۱۰ درصدی سهم را خرید کرد .)
این 17 الگوی کندل استیک سوددهی بالایی دارند
خطوط کندل استیک و چارت ها:چارت های سنتی ژاپنی که خطوط آن ها شبیه به شمع (Candle) است. یک "خط کندل استیک" شامل یک بدنه و سایه است.
الگوی Belt Hold : الگو های Belt Hold صعودی یا نزولی هستند. Belt Hold صعودی (Bullish Belt Hold)، یک کندل استیک بلند و سفید است که پایین تر از کندل استیک قبلی شروع می شود. که در محدوده ی کم قیمت، سیگنال حرکت صعودی است. Belt Hold نزولی یک کندل استیک بلند و سیاه است که بالاتر از کندل استیک قبلی شروع می شود و در سطوح قیمت بالا، سیگنال نزولی است.
خطوط Counterattack (ضد حمله): پس از یک کندل استیک سیاه (سفید) در ترند نزولی (صعودی)، بازار شکاف (گپ) پایینی (بالایی) زیادی در زمان آغاز داشته و سپس بدون تغییر نسبت به پایان کندل استیک قبلی، به پایان می رسد. این الگو نشان دهنده حالت تساوی (stalemate) بین معامله گران صعودی و نزولی است.
الگوی Dark Cloud Cover (پوشای ابر مشکی): این الگو، سیگنال الگوی بازگشتی نزولی است. در ترند صعودی، یک کندل استیک بلند و سفید پس از یک کندل استیک مشکی قرار دارد که در بالای نقطه ابتدایی کندل استیک سفید قبلی آغاز می شود. سپس در بدنه کندل استیک سفید پایان می یابد.
Doji (دوجی): در این سشن، شروع و پایان یکسان است. خطوط دوجی، بسته به مکان آغاز و پایان، انواع مختلفی دارند (Gravestone و Long-Legged). خطوط دوجی از مهم ترین خطوط کندل استیک هستند. آن ها اجزای تشکیل دهنده الگوهای مهم کندل استیک نیز هستند.
الگوهای Engulfing (الگوهای پوشاننده) : الگوهای Engulfing شامل الگوهای پوشاننده صعودی و نزولی (Bearish و Bullish) هستند. الگوی پوشاننده صعودی از بدنه ای بزرگ و سفید تشکیل می شود که بدنه ای کوچک و مشکی را در ترند رو به پایین پوشش می دهد. الگوی پوشاننده صعودی یک الگوی بازگشتی نزولی مهم است. الگوی پوشاننده نزولی، که یک الگوی بازگشتی مهم است، هنگامی اتفاق می افتد که فشار فروش از خرید بیشتر می شود که نشانگر آن بدنه ای بلند و مشکی است که یک بدنه کوچک و سفید را، در یک ترند بالا، پوشش می دهد.
الگوی Doji Star (ستاره دوجی):این الگو یکی از انواع الگوهای دوجی است که با فاصله از کندل استیک بلند سفید یا سیاه قرار دارد. ستاره دوجی الگوی بازگشتی مهمی است که در سشن های بعدی تایید شده است.
الگوی Evening Star (ستاره شب): الگوی بازگشتی صعودی مهمی است که از سه کندل استیک تشکیل می شود. اولی یک بدنه بلند و سفید، دومی بدنه ای کوچک (سفید یا مشکی) که در فاصله بالاتری قرار دارد تا شبیه به ستاره شود، و سومی یک کندل استیک مشکی که در بدنه سفید سشن اول پایان می یابد.
الگوی Evening Doji Star (ستاره دوجی شب): شبیه به الگوی Evening Star بوده با این تفاوت که کندل استیک میانی (قسمت ستاره ای) به جای بدنه ی کوچک، یک دوجی است. از آنجایی که در این الگو یک دوجی قرار دارد، به نسبت Evening Star حالت نزولی بیشتری دارد.
الگوی Hammer (چکشی): یک خط کندل استیک نزولی مهم است. الگوهای Hammer و Hangigng Man هر دو خطوط یکسانی هستند، بدین شکل که یک بدنه ی کوچک (سفید یا مشکی) در بالای سشن و سایه پایینی بلند بدون سایه بالایی (یا با سایه بالایی کوتاه) دارند. هنگامی که این الگو در یک ترند نزولی اتفاق می افتد، تبدیل به Bullish Hammer (چکش صعودی) می شود. در الگوی Classic Hammer سایه پایینی باید حداقل دو برابر بدنه باشد.
الگوی Hanging Man (دارآویز): یک الگوی بازگشتی صعودی مهم است. الگوهای Hanging Man و Hammer خطوط کندل استیک یکسانی (دارای بدنه کوچک مشکی یا سفید)هستند که سایه بالایی ندارند و سایه پایینی بلندی دارند. اما هنگامی که این الگو در ترند صعودی اتفاق می افتد، تبدیل به Hanging Man نزولی می شود. این الگو نشان می دهد که بازار آسیب پذیر است اما در صورتی که سشن بعدی نزولی ( Bearish) باشد (یک کندل استیک مشکی با پایان پایین یا آغاز ضعیف)، این الگو سیگنال صعودی است. سایه پایینی Hanging Man باید دو تا سه برابر بدنه باشد.
الگوی Harami (هارامی): در این الگو بدنه کوچکی در درون بدنه بزرگ پیش از خود قرار دارد. الگوی هارامی نشان می دهد که ترند قبلی به نتیجه رسیده است و معامله گران صعودی و نزولی در حالت آتش بس قرار دارند. رنگ بدنه دوم می تواند سفید یا مشکی باشد. در اکثر مواقع بدنه دوم رنگی متضاد نسبت به بدنه اول دارد.
الگوی Harami Cross (صلیب هارامی): این الگو به جای بدنه ی کوچک در سشن دوم خود، دارای یک دوجی است. الگوی صلیب هارامی سیگنال بازگشتی صعودی (نزولی) مهمی است که اگر بعد از یک کندل استیک بلند و سفید (سیاه) باشد. به آن الگوی رعب انگیز نیز می گویند.
الگوی Inverted Hammer (چکش معکوس): پس از یک ترند نزولی قرار دارد و دارای سایه بالایی بلند و یک بدنه کوچک در انتهای پایینی سشن است. سایه پایینی یا وجود ندارد و یا بسیار کم است. این الگو ظاهری شبیه به ستاره دنباله دار نزولی (Bearish Shooting Star) دارد اما وقتی در یک ترند نزولی قرار می گیرد، سیگنال انتهای بازگشت صعودی (Bullish Bottom Reversal) با تاییدیه سشن بعدی است (برای مثال یک کندل استیک سفید با پایان یا آغار بالاتر).
الگوی Morning Stat (ستاره صبح (: الگوی ستاره صبح یک الگوی بازگشتی نزولی مهم است که از سه کندل استیک تشکیل شده است. اولی بدنه ای مشکی و بلند دارد، دومی بدنه ای کوچک (سفید یا مشکی)، که به شکل ستاره در فاصله پایینی قرار دارد، سومی هم کندل استیک سفیدی است که در بدنه سشن اولیه پایان می یابد.
الگوی Morning Doji Star (ستاره صبح دوجی): مانند الگوی ستاره صبح است اما با این تفاوت که سشن میانی در آن به جای بدنه کوچک، یک دوجی است. از آنجایی که در این الگو یک دوجی قرار دارد، از الگوی ستاره صبح کمی صعودی تر است.
الگوی Piercing (شکاف(:یک سیگنال بازگشتی نزولی است. در یک ترند نزولی، یک کندل استیک بلند و مشکی پس از یک گپ (شکاف) پایینی در سشن بعدی قرار دارد. این سشن به عنوان یک کندل استیک سفید وقوی به پایان می رسد که در درون بیش از نصف بدنه کندل استیک مشکی قبلی به پایان می رسد. مقایسه شود با الگوهای On-neck، In-neck و thrusting.
الگوی Tweezers (انبرک): انبرک های بالایی و پایینی: هنگامی که بالا و پایین های مشابه در سشن بعدی و یا درون چند سشن تست می شوند. آن ها سیگنال های بازگشتی کوچکی هستند که در صورتی که دو کندل استیکی که الگوی Tweezers را تشکیل می دهند باهم یک اندیکاتور کندل استیک دیگر بسازند، اهمیت این دو هم بیشتر می شود. برای مثال اگر هر دو سشن یک الگوی Harami Cross دارای بلندای یکسانی باشند، می توان آنها را الگوهای بازگشتی صعودی مهمی دانست زیرا با همان دو کندل استیک یک الگوی Top Tweezersو یک Harami نزولی ساخته می شود.
تشخیص روند سهم پایه را برای نوسانگیری در بازار اختیار معامله
اکثر نمادهایی که قرارداد اختیار معامله برای آنها صادر می شود نماد های شاخص ساز هستند در نتیجه حرکت شاخص کل و حمایت ها و مقاومت های آن تاثیر مستقیمی بر روند سهم پایه و قراردادهای آن خواهد داشت.
مرحله دوم :وضعیت گروه نماد مورد نظر را بررسی کنیم.
روند شاخص یک گروه را مجموع نماد های این گروه ایجاد میکند.
اگر میخواهیم روند یک نماد را مورد بررسی قرار دهیم باید ابتدا ببینیم که شاخص گروه آن نماد در چه وضعیتی قرار دارد .
زیر روند شاخص یک گروه تاثیر مسقیم بر رفتار نماد خواهد داشت.
مرحله سوم :جهت نوسات سهم را پیدا کنیم .
در این مرحله نوسانات و جهت سهم پایه مورد بررسی قرار میگیرد.
قراردادهای اختیار معامله مستقیم ترین تاثیر را از روند سهم پایه میگیرند.
پس برای تعیین نوع موقعیتی که قرار است به آن وارد شویم باید روند سهم پایه را مورد بررسی قرار دهیم.
اما برای تعیین جهت بازار و شاخص گروه و سهم پایه از چه روشی میتوان استفاده کرد؟
به طور کلی برای بررسی یک نمودار میتوان از 3 مرحله زیر استفاده کرد:
1) رسم خطوط حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک
برای رسم خطوط حمایت و مقاومت از روش های زیر میتوان استفاده کرد:
- نقاط پیوت نمودار
- ابزار های فیبوناچی
- اندیکاتور هایی که روی نمودار قرار میگیرند مانند سیستم ایچی موکو ،مووینگ اوریج ها و…..
شما به صورت معمول از چه روشی برای بررسی روند شاخص کل استفاده میکنید ؟
تحلیلگران به صورت معمول با رسیدن به حمایت ها انتظار حمایت از بازار و با رسیدن به مقاومت ها انتظار نوسان منفی یا ریزش از نمودار داریم.
در چارت نماد فولاد میتوانید کانال صعودی و خطوط مقاومت استاتیک نماد را مشاهده کنید که بر مبنای خطوط پیوت سهم رسم شده.
همین طور تمام خطوط سیستم ای چی موکو میتوانند حمایت ها و مقاومت های بالقوه نمودار باشند.
2) بررسی الگوهای پرایس اکشن
اما چه طور میتوان تشخیص داد که این حمایت یا مقاومت عمل خواهد کرد یا شکسته خواهد شد .
برای پی بردن به این موضوع بهتر است از نزدیک تر نگاهی به نمودار بیاندازیم.
با نزدیک کردن نمودار به کندل ها میرسیم.
حتما شما با انواع الگو های کندلی در پرایس اکشن آشنا هستید.
الگوهایی مثل الگوی سر و شانه ، الگوی کف دوقلو ، سقف دوقلو و کف سه قلو ، سقف سه قلو و …..
در این مرحله بررسی میکنیم که آیا چنین الگوهایی در نمودار مورد تحلیل ما وجود دارد؟
یا آیا این الگو در حال تشکیل شدن هست ؟
برای مثال در نمودار نماد خساپا را مشاهده میکنید.
با تشکیل یک کف دوقلو و سپس یک پولبک به خط گردن این الگو حداقل تا به اندازه فاصله کف تا گردن الگو صعود داشته است.
اما چه طور می توان تشخیص داد که احتمال ایجاد این الگو بیشتر خواهد بود یا احتمال از دست رفتن تحلیل؟
3) بررسی الگوهای کندلی
برای تشخیص این موضوع حالا نوبت آن است که آخرین کندل های نمودار را مورد بررسی قرار دهیم.
آیا نمودار یک الگوی کندلی خاص را به ما نشان میدهد که نشان دهنده تغییر روند است؟ مثل الگوی پوشا نزولی؟ یا یه الگوی ادامه دهنده روند را نشان میدهد مثل الگوی سه کلاغ سیاه
همان طور که در نمودار شاخص هم وزن مشاهده میکنید.
تشکلیل الگوی ستاره شامگاهی نشان از تغییر روند از صعودی به نزولی خواهد داشت.
از طرف دیگه با نگاه کردن به آخرین کندل که کندلی بزرگ و قرمز و بدون سایه هست
می توان متوجه شد که حداقل برای روز معاملاتی بعد ما درکلیت بازار نوسان منفی خواهیم داشت.
تا اینجا شما یاد گرفتید که چه طور میتوان جهت نماد را تشخیص داد.
حالا کافیست دست به کار شوید.
زمانی که جهت روند سهم پایه را مثبت ارزیابی کردید وارد موقعیت خریدار اختیار خرید شوید.
و زمانیکه جهت نماد پایه را منفی پیش بینی کردید کافیست در نقش فروشنده اختیار خرید قرار بگیرید.
در این مقاله سعی کردیم تا با ارائه یک استراتژی چند مرحله ای کمک کنیم تا اگر قصد نوسانگیری در بازار اختیار معامله را دارید
الگوهای ترکیبی دو شمعی
بررسی انواع الگوهای ترکیبی دو شمعی طبق آموزش تحلیل تکنیکال
در این قسمت به معرفی انواع الگوهای ترکیبی دو شمعی می پردازیم که در آموزش تحلیل تکنیکال از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
الگوی پوشاننده ی نزولی یا Bearish Engulfing:
اولین الگو از سری الگوهای ترکیبی دو شمعی که در آموزش تحلیل تکنیکال بررسی می کنیم مربوط به الگوی پوشاننده ی نزولی است که دو شمع آن رنگ های مختلفی دارند و در انتهای روند صعودی شاهد شکل گیری آن هستیم.تمامی بدنه ی شمع دوم یا همان شمع نزولی قرمز رنگ بوده و بدنه ی شمع اول یا شمع صعودی نیز آبی رنگ می باشد. اندازه ی سایه ها در این دو کندل اهمیت چندانی ندارد. موردی که سبب می شود این الگو اهمیت بیشتری پیدا کند، شکافی است که بین نقطه ی اتمام کندل اول و شروع کندل دوم ایجاد می گردد.
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی ساختار و ویژگی های الگوی پوشاننده ی نزولی
معیارهای الگوی پوشاننده ی نزولی شامل موارد زیر می باشند:
شمع روز هم می تواند صعودی و هم به شکل دوجی یا ستاره دار باشد.
شمع روز دوم بلندتر از شمع اول و به صورت نزولی است.
قیمت های باز و بالای روز دوم نسبت به بالاترین قیمت در روز اول یا باید بیشتر باشد و یا اینکه به آن نزدیک باشد. همچنین در روز دوم، پایین ترین قیمت باید نسبت به قیمت باز شدن در روز اول کمتر باشد.
طبق آموزش تحلیل تکنیکال، برای اینکه الگو از درجه اعتبار بیشتری برخوردار گردد لازم است تا بدنه ی شمع روز دوم من جمله سایه ی بالا و پایین، نسبت به روز اول بزرگ تر باشد.
چه ویژگی هایی اثربخشی الگوی پوشاننده ی نزولی را بهبود می بخشند:
- شمع روز اول بسیار کوچک و برخلاف آن شمع روز دوم خیلی طولانی باشد.
استدلالی که طبق آموزش تحلیل تکنیکال برای این ادعا آورده شده این است که بعد از یک روند صعودی، وقتی شمع کوچک صعودی تشکیل می شود یعنی افراد خریدار توانایی این را ندارند تا به منظور بالاتر رساندن قیمت های بازار، فشار وارد به آن وارد کنند با اینکه در گذشته قدرت چنین کاری را داشتند. از مطالب قبلی به یاد دارید که شمع کوچک نشانه ی قدرت کمتر خریداران و توان بیش از حد افراد فروشنده در روند صعودی است. به همین شکل برای یک شمع بزرگ نزولی صادق است که طبق آن وقتی یک شمع نزولی در انتهای روند نزولی شکل می گیرد یعنی افراد فروشنده می توانند بر بازار کنترل داشته باشند و افراد خریدار هم یا نمی توانند جلوی هجوم افراد فروشنده را بگیرند و یا تمایلی به انجام آن ندارند.
- زمانی الگوی پوشاننده ی نزولی شکل می گیرد که پس از یک روند صعودی بلند مدت و یا حرکت سریع و هیجانی بازار باشد.
استدلالی که توسط آموزش تحلیل تکنیکال برای این ادعا مطرح شده این است که افراد معامله گری که سود خوبی در روندهای صعودی طولانی داشته اند، برای فروش انگیزه ی بیشتری نیز داشته و کم کم از حجم افراد خریدار نیز کاسته می شود. به همین دلیل است که بیان می کنند وقتی در روز اول الگوی شمعی صعودی ستاره دار یا کوچک تشکیل شود هم از اهمیت بالایی برخوردار است و هم اینکه خستگی افراد خریدار را نشان می دهد. در مقابل در اکثر موارد، محدوده ی بیش خرید را حرکات انفجاری صعودی نشان داده و سبب تشدید آسیب پذیری روند برای بازگشت می شوند. طبق آموزش تحلیل تکنیکال، حرکت بسیار سریع و برگشتی افراطی و همچنین اتمام روند صعودی را می توان از ویژگی های الگو پوشا نزولی روی الگوی شمعی پوشاننده ی نزولی متوجه شد.
- حجم بسیار زیادی روی شمعدان روز دوم قرار دارد.
استدلال آموزش تحلیل تکنیکال برای مورد سوم این است که حجم بالای معاملات در یک شمعدان بزرگ حاکی از گردش مالی زیاد سهم داشته و اینکه تا کنون افراد معامله کننده دست به فروش نزده و در نتیجه برای تکمیل معامله کاهش قیمت رخ داده است. روشن است که چنین رخدادی به منزله ی تمایل بیشتر افراد معامله گر برای فروش سهام یا عرضه ی بیشتر و تمایل کمتر افراد خریدار برای خرید سهام یا تقاضای کمتر می باشد. لذا در چنین مواقعی قیمت ها سقوط کرده و الگوی شمعی نزولی در بازار پدید می آید که در آن قیمت باز شدن در روز معامله پایین تر است.
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی الگوی پوشاننده ی نزولی در سرمایه گذاری صنعت و معدن
بررسی الگوی انبرک بالایی از دیدگاه آموزش تحلیل تکنیکال
از دیگر انواع الگوهای ترکیبی دو شمعی به بررسی الگوی انبرک بالایی یا Tweezers Top می پردازیم که همانند الگوی قبلی که در مبحث قبلی آموزش تحلیل تکنیکال بررسی کردیم، دو شمع با رنگ های مختلف دارد. تفاوت این دو الگو در این است که اول شمع صعودی که با رنگ آبی مشخص شده با بدنه ای بزرگ شکل می گیرد که یا سایه ندارد و یا سایه های آن کوچک است. شمع دوم نیز در داخل محدوده ی شمع اول قرار دارد که شبیه به ستاره یا چکش می باشد. برای اینکه تغییر روند در این الگو از حالت صعودی به نزولی بیشتر اهمیت پیدا کند، نباید سایه های شمع دوم از شمع اول خارج گردد.
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی الگوی انبرک بالایی در رابطه با سرمایه گذاری سایپا
بررسی الگوی Bearish Harami طبق آموزش تحلیل تکنیکال
این الگو نیز که از انواع الگوهای ترکیبی دو شمعی می باشد، طبق آموزش تحلیل تکنیکال، اواخر روند صعودی شکل گرفته و سیگنال تغییر روند را ارسال می کند. شمع اول در این الگو که با بدنه ی آبی مشخص شده و به آن شمع صعودی نیز می گویند، پوشاننده ی تمامی بدنه ی شمع دوم است، ضمن اینکه در این الگو نیز سایه ها اهمیت چندانی ندارند با این حال قدرت بیشتر این الگو زمانی مشخص می شود که سایه های شمع دوم از سایه های شمع اول خارج نگردند.
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی ساختار و ویژگی های الگوی Bearish Harami
بررسی روانشناسی هارامی نزولی از دیدگاه آموزش تحلیل تکنیکال
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی روانشناسی هارامی نزولی از روی نمودار مربوطه
وقتی روند صعودی به اتمام می رسد و شاهد شکل گیری شمع بلند صعودی هستیم می تواند به معنای قدرت قابل ملاحظه ی افراد خریدار باشد. به همین دلیل افزایش قیمت در این الگو قطعا کار افراد خریدار است. با این وجود در روز دوم به راحتی با یک عقب نشینی از طرف افراد خریدار می توانیم شاهد حرکت نوسانی به سمت بالا و پایین قیمت سهم باشیم اما در پایان روز می بینیم که قیمت بسته شدن نسبت به قیمت باز شدن کم تر شده است (کندل نزولی). با این حال این رخداد پایان کار نبوده و روز بعد نیز به همین منوال است که این اتفاق متوالی یعنی خریداران هیچ قدرت و نفوذی بر روند ندارند.
آموزش تحلیل تکنیکال، مقایسه ی الگوی هارامی نزولی بانک پارسیان و خدمات انفورماتیک
چه ویژگی هایی سبب می شود که اثربخشی الگو افزایش پیدا کند:
در صورتی که بدنه ی شمع دوم در میانه ی بدنه ی شمع اول قرار گیرد اثربخشی الگوی مذکور افزایش پیدا می کند. طبق آموزش تحلیل تکنیکال، در روندی که صعودی است قیمت ها در شمع دوم بیشتر تمایل دارند تا به سمت قیمت بسته شدن شمع اول حرکت کنند اما همین که بدنه ی شمع دوم در میانه ی بدنه ی شمع اول قرار گرفته یعنی نیروی افراد فروشنده تحکیم و تثبیت گشته است.
به هر میزان که شکل و ساختار بدنه ی شمع دوم به حالت دوجی نزدیک تر باشد، احتمال معکوس شدن روند نیز بیشتر می گردد.
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی الگوی هارامی نزولی و ویژگی های افزایش دهنده ی اثربخشی آن
بررسی الگوی صلیب هارامی نزولی طبق آموزش تحلیل تکنیکال
بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، الگوی صلیب هارامی نزولی شباهت بسیار زیادی با الگوی هارامی نزولی دارد که هر دو از انواع الگوهای ترکیبی دو شمعی هستند، تنها برخلاف آن، حتما شکل بدنهی شمع دوم، ستارهای یا دوجی شکل است و محل تشکیل آن نیز پس از روند صعودی است. این الگو هشدار تغییر روند را برای ما ارسال میکند.
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی ساختار و ویژگیهای الگوی صلیب هارامی نزولی
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی الگوی صلیب هارامی نزولی در رابطه با سرمایه گذاری ساختمان ایران
بررسی الگوی پوشانندهی ابر مشکی طبق آموزش تحلیل تکنیکال
از دیگر انواع الگوی ترکیبی دو شمعی به بررسی الگوی پوشانندهی ابر مشکی میرسیم که طبق آموزش تحلیل تکنیکالدارای دو شمع با رنگها مختلف است. از ویژگیهای این الگو میتوان به وجود رنگ آبی در بدنهی شمع اول یا شمع صعودی و رنگ قرمز در بدنهی شمع دوم یا شمع نزولی اشاره کرد که نقطهی اتمام شمع دوم نسبت به نقطهی شروع شمع قبلی در موقعیتی پایینتر قرار گرفته و نقطهی شروع شمع دوم در مقایسه با نقطهی خاتمهی شمع اول با شکافی صعودی شروع گشته است. بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، محل تشکیل این نوع الگو پس از روند صعودی است و به معنای آن است که روند نزولی شروع شده است. بسیاری از افراد تحلیل کنندهی مسائل تکنیکال بر این عقیده هستند که وقتی الگو کامل میشود که شمع نزولی نزدیک به 50% یا بیشتر از آن به بدنهی شمع در روز قبل نفوذ کرده باشد.
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی الگوی پوشانندهی ابر مشکی و ویژگیهای آن
بررسی روانشناسی الگوی پوشانندهی ابر مشکی از دیدگاه آموزش تحلیل تکنیکال
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی ویژگیها و روانشناسی الگوی پوشانندهی ابر مشکی
طبق آموزش تحلیل تکنیکال، وقتی شمع بزرگ صعودی تشکیل میگردد یعنی بازار به سمت بالا حرکت کرده است. حتی تسلط خریداران بر بازار نیز با شکاف قیمت به سمت بالا در روز بعد تأیید میگردد. با این وجود، به جای اینکه روند ادامه پیدا کرده و رشد بیشتری پیدا کند، افت خواهد کرد و در نتیجهی آن، میزان فروش سهم افزایش خواهد یافت. به همین دلیل بیان میگردد که نصف دستاوردهای شمع صعودی که در روز قبل حاصل شده، تا پایان روز توسط شمع نزولی تباه خواهد شد. لذا فروشندگان با اتمام اوج جدیدی از روند صعودی که از قبل وجود داشته، قدرت دوبارهای خواهند گرفت.
دیدگاه شما