بازارگردان یا بازیگر، افراد یا شرکتهایی هستند که با هدف کسب سود، اقدام به خرید و فروش دارایی مالی (اوراق بهادار ) یا کالاهای اقتصادی کرده و بنا به ماهیت عملکرد، از نوسانات ناخواسته قیمت دارایی میکاهند.
تامین سرمایه دماوند متعهد خرید و بازارگردان عرضه اولیه سغدیر
تامین سرمایه دماوند متعهد خرید عرضه اولیه شرکت توسعه سرمایه و صنعت غدیر با نماد «سغدیر» به میزان ۵۰ درصد از کل سهام قابل عرضه در روز است که به روش حراج در تاریخ ۲۰ آذر ماه و در بازار دوم بورس انجام میشود.
به گزارش روابط عمومی تامین سرمایه دماوند، عرضه اولیه ۵ درصد از سهام شرکت توسعه سرمایه و صنعت غدیر با نماد «سغدیر» به روش حراج در تاریخ ۲۰ آذر ماه سال جاری انجام میشود.
بر اساس این گزارش، ۵ درصد از سهام «سغدیر» شامل ۱۶۷ میلیون و ۵۰۰ هزار سهم با قیمت مبنای ۱۴۵۰ تومانی هر سهم و حداکثر سهمیه ۱۶ میلیون و ۷۵۰ هزار سهمی به سرمایهگذاران واجد شرایط به روش حراج در بازار دوم معاملات بورس عرضه میشود.
مشاور عرضه و متعهد خرید سغدیر
کارگزاری آرمون بورس، مشاور عرضه و تامین سرمایه دماوند متعهد خرید به میزان ۵۰ درصد از کل سهام قابل عرضه در روز عرضه اولیه است.
با توجه به عدم امکان فروش ۵۰ درصد از سهام خریداری شده تا ۹۰ روز پس از تاریخ عرضه اولیه توسط سرمایهگذاران واجد شرایط، جهت اجرای مقرره مذکور، واحد پایه هر سفارش دو سهم است. به عبارتی حجم مورد درخواست باید مضربی از دو سهم باشد.
بازارگردانی در بورس چیست و بازارگردان چه کار میکند؟
بازارگردانی (Market Making) و لزوم تخصیص بازارگردان (Market Maker) به شرکتهای حاضر در بورس یکی از خبرهای خوبی است که در چند هفته اخیر، فعالین بازار سرمایه را دلگرم کرده است.
بازارگردان و بازارگردانی سهمهای بورسی میتواند تاثیرات مثبتی زیادی بر بازار بورس بگذارد و در نهایت کارایی بازار را افزایش دهد.
اما بازارگردان کیست و بازارگردانی به چه معناست؟ ما در این مقاله به این مسئله میپردازیم.
گرههای معاملاتی
یکی از مهمترین جذابیتهای بازار بورس نسبت به بازارهای دیگر مثل بازار مسکن و خودرو، نقدشوندگی آن است. در حالت کلی شما میتوانید در بازار بورس سرمایهگذاری و معامله کنید و سودهای چشمگیری هم ببرید.
وقتی هم که مثلا به هر دلیلی پول لازم داشتید، میتوانید سهمهای خود را بفروشید و پول خود را نقد کنید. پسازآن هم کافی است با ارسال سفارش «تقاضای وجه» به کارگزار، پول خود را بردارید و نیازتان را برطرف کنید.
از آنسو واردکردن پول به بازار نیز رویهای ساده دارد. شما با استفاده از پرداخت اینترنتی و درگاههای مستقیم بانکی که در سامانه معاملاتی کارگزاریها وجود دارند، با داشتن یک رمز دوم پویا میتوانید سرمایه را بهحساب کارگزاری وارد کنید و سپس با آن هر سهمی را که میخواهید بخرید.
اما در بازار خودرو و مسکن خریدن و فروختن به این راحتی نیست. شما وقتی میخواهید ملک یا خودرو خود را بفروشید باید مدتها منتظر بمانید تا یک مشتری پیدا شود. این شرایط سفارشهای بازار گردان مشتری هم بالقوه هست و مشخص نیست آخر کار واقعا ملک یا خودروی شما را بخرد یا نه.
برای خریدن ملک و خودرو هم دوباره همین داستان است. شما پول دارید اما باید مدتها وقت و پول صرف کنید تا یک خودرو/ملک خوب پیدا کنید. حالا پسازآن باید به سراغ فروشنده بروید و در نهایت هم ممکن است با فروشنده نتوانید به توافق برسید و معاملهتان از سر نگیرد.
اما این قضیه در حالت کلی در بازار بورس وجود ندارد. شما سفارش فروش سهم خود را در قیمت مشخصی (Ask) ارسال میکنید و ممکن است در همان لحظه نیز کسی پیدا شود و با همان قیمت سهم موردنظرتان را از شما بخرد. موقع خرید هم دوباره همین است. سفارش خرید خود را وارد میکنید و در زمان کمی یک فروشنده پیدا میشود که حاضر از به قیمت مورد تقاضای شما (bid) سهام خود را به شما بفروشد.
وقتی بازار بورس رفتار طبیعی و غیر هیجانی داشته باشد میتوان همه این کارها را انجام داد؛ اما چه تضمینی هست که بازار رفتار طبیعی داشته باشد؟
صعود تند
همین چند ماه پیش یعنی بهار و تابستان ۹۹، بازار بورس چندین ماه سبز بود و تقریبا همه سهمها در صف خرید بودند. اگر میخواستید سرمایه جدید بیاورید، پول واریز کرده و سود کنید، احتمالا نمیتوانستید.
همه سهمها یا لااقل سهمهای ارزشمند در بالاترین قیمت هر روز در صفهای خرید سنگین، سقفهای قیمتی پیشین را میشکستند و جلو میرفتند. حتی آنهایی که دهها سال زیانده بودند.
هیچکسی هم سهمهایش را نمیفروخت. اگر هم میفروخت حجم آن محدود بود که در نهایت هم به ما آدمهای معمولی نمیرسید. بلکه نصیب والهای حقیقی پولدار بازار میشد. بعدازآن دوباره صف خرید برقرار بود. وال (Whale) اصطلاحا به کسانی گفته میشود که سرمایه بسیار زیادی دارند.
شما پول داشتید اما هیچکسی سهمی به شما نمیفروخت.
اینیک مانع در بازار بود. گره معاملاتی وجود نداشت؛ اما معاملات زیادی هم انجام نمیشد. فقط در این حد بود که حجممبنا پر شود تا قیمت پایانی سهم به سقف قیمت روزانه خود برسد.
سقوط تخت گاز
چند ماه بعدازاین، رویه برعکس شد و صفهای خرید میلیاردی به صفهای فروش میلیارد تبدیل شدند. حس و درک فعالین بازار از آینده منفی شده بود. سرمایهگذاران حقیقی از آینده بازار میترسیدند. صفهای فروش سنگین برای بسیاری از سهمها از جمله سهمهای ارزشمند ایجاد شده بود.
در نهایت هم آنقدر با همین صفهای فروش، قیمت سهمها پایین آمد که والهای بازار ارزشمندترین سهمها را با قیمت بسیار کمی تصاحب کردند.
دوباره گره معاملاتی در کار نبود. در بیشتر معاملات خریداران تنها بهقدری سفارش خرید میزدند که حجممبنا را پر کنند و قیمت پایانی را تا کف آن روز پایین بیاورند. ادامه همین روند، قیمت سهمها را در مدتزمان کمی تا ۵۰ درصد کاهش داد.
در چنین بازاری که در آن صفهای فروش فراوانی وجود داشت، اگر شما به هر دلیل پول لازم داشتید و میخواستید کمی سهم بفروشید، نمیتوانستید.
خریداران فقط بهاندازه پر کردن حجممبنا در کف قیمت سهمها را میخریدند.
شما هم هر چه چقدر تلاش میکردید تا ساعت ۸:۳۰ صبح در لحظه آغاز پیشگشایش بازار سفارش فروش خود را ثبت کنید، در بهترین حالت نفر ۲ هزارم صف فروش میشدید. یعنی اگر هم خریداری هم پیدا میشد، نوبت فروش به شمایی که نفر ۲ هزارم صف هستید، نمیرسید.
بازارگردانی و باز کردن گره معاملاتی
در ماههای آخر تابستان ۹۹ برخی از شرکتها به دلیل آیندهنگری یا شانس، یک فرآیند افزایش سرمایه را هم اجرا کردند. در نتیجه سهام این شرکتها در روزهای سقوط تند بازار بسته ماند. این شرکتها تا جای ممکن هم فرآیند افزایش سرمایه را کش دادند تا به منفیهای بازار نرسند. ولی به انتهای این منفیها رسیدند.
در این زمان سهام این شرکتها منفی باز شد. بعدازآن برخی از آنها صف فروش شدند؛ اما دقیقا هیچکسی حاضر به خرید نبود.
از چندین میلیون صف فروش، تنها چند هزار خرید انجام میگرفت. قیمت پایانی روزانه این سهمها فقط چند دهم درصد منفی میخورد. اصطلاحا اینیک گره معاملاتی بود.
همه این سناریوها با اینکه قرار نیست رخ دهند و لااقل در یک بازار منطقی با عمق زیاد کم رخ میدهد، اما من در همین سه سالی که بازار بورس ایران فعال هستم بهکرّات شاهد چنین اتفاقهایی بودم.
این اتفاقها مهمترین مشخصه بازار سهام یعنی نقدشوندگی را دچار مشکل میکنند. از آنسو باعث میشوند هنگام معامله بخش زیادی از کار شما ویرایش لحظهای سفارش باشد تا بتوانید معاملهتان را انجام دهید. کاری که در نهایت باعث افزایش بار پردازشی هسته بورس هم میشود.
به همین دلیل باید چارهای برای آن اندیشید.
بازارگردانی و تثبیت و کنترل
چه زمانی که بازار مثل بهار و اوایل تابستان ۹۹، رشد بسیار تند و صعودی دارد و چه مثل چند ماه آخر تابستان ۹۹ که بازار سقوط دارد، هر خطرناک هستند؛ زیرا نقطه توقف مشخص نیست و بیشتر تحلیلها به نتیجهای نمیرسند. به بیانی ارزیابی ریسک بازار در این شرایط ممکن نیست و در نتیجه فعالین حرفهای بازار از آن اجتناب میکنند.
چه بازاری که شدیدا رشد میکند و همهچیز در آن صف خرید است و حتی سهمهای ضعیف با صورتهای مالی منفی در چند ماه ۷۰۰ درصد شرایط سفارشهای بازار گردان رشد میکنند و چه بازاری که پرارزشترین سهمها هم صف فروش دارند و در بازه کوتاهی بیش از نیمی از ارزش خود را از دست میدهند، جای خوبی برای سرمایهگذاری نیست.
رشد بیشازحد به معنی سقوط قریبالوقوع است.
رشد بیشازحد به معنی سقوط قریبالوقوع است. صفهای خرید طولانی با اینکه بازار را برای سرمایهگذاران جذاب میکنند اما مانع از ورود نقدینگی جدید به بازار میشوند. این صفهای خرید در نهایت باعث میشود سرمایههای ورودی در بازار، پشت صفهای خرید چندمیلیاردی راکد بمانند.
سوی دیگر بازار هیجان فعالین و صعود تند و غیرمنطقی بازار است. چنین تغییراتی باعث افزایش امیدواری کاذب در بین تازهواردهای بازار میگردد و آنچه در نهایت اتفاق میافتد این است که افراد جدیدی به امید سود وارد بازار میشوند و خیلی زود با سقوط بازار مواجه شده و سرمایهشان از دست میرود.
دانش و سواد؛ روش طولانیمدت افزایش ثبات در بازار
تمام این مسائل با توجه به اینکه عموم سرمایهگذاران در بازار بورس دانش کافی درباره این بازار پیچیده و پر جزئیات را ندارند و خیلی راحت ممکن است رفتارهایی انجام دهند که هم خود و هم بقیه فعالین را دچار ضررهای عمیق کنند، میتواند بسیار رخ دهد.
مشخصا افزایش دانش و تجربه فعالین بازار میتواند بخش مهمی از این مشکلات را حل کند. این روش با اینکه بهخوبی میتواند سرمایهگذاران و بازار را به بلوغ کافی برساند؛ اما دو مشکل دارد.
مشکل اول این است که هیچ تضمینی وجود ندارد که همه فعالین بخواهند یا بتوانند از اطلاعات و تجارب موجود درس بگیرند و مهمتر از آن، از دانستههای خود استفاده کنند.
مشکل دوم هم این است که آموزش فعالین برای افزایش کارایی بازار و کاهش رفتارهای احساسی زمانبر است. آنقدر زمانبر که مشخص نیست در همین بازه بازار چقدر دچار نوسان و مشکل شود و چند نفر سرمایه خود را از دست بدهند.
در نتیجه راهکار بهتری لازم است که هم زودتر جواب بدهد و هم مطمئن باشیم نتیجه میدهد و همچنین میتوانیم ریسک و سود آن روش را تخمین بزنیم.
یکی از راههایی که برای کاهش نوسانهای شدید و تثبیت و پایداری بازار قابل اجراست، ایجاد رکن بازارگردان و بازارگردانی در بورس است.
بازارگردان و بازارگردانی سهام
کار بازارگردان روان کردن معاملات است. بازارگردان معمولا صندوق یا شخص حقوقی است که نقدینگی فراوانی دارد.
وقتی یک سهم در حال تشکیل یک صف فروش است بازارگردان با خرید سهمهای فروشندهها هم سهمهای آنها را نقد میکند و هم مانع از قفل شدن معاملات میشود.
ازآنجاییکه بازارگردان نقدینگی زیادی دارد، معمولا تعداد زیادی هم از سهمهای شرکت موردنظر را دارد و هنگامیکه برای آن سهم یک صف خرید در حال تشکیل است، بازارگردان این سهمها را در قیمت تحت معامله به خریداران میفروشد و دوباره از تشکیل صف خرید جلوگیری میکند.
کار بازارگردان در یک جمله خلاصه میشود، افزایش نقدشوندگی بازار.
در کل کار بازارگردان در یک جمله خلاصه میشود، افزایش نقدشوندگی بازار.
بازارگردان معمولا خانواده از سهمهای مرتبط به هم را بازارگردانی میکند؛ مثلا صندوق سرمایهگذاری یک بانک، سهمهای مربوط به آن بانک و شرکتهای مالی زیرمجموعه آن را بازارگردانی میکند. هرچند ممکن است یک صندوق بازارگردانی، فقط بازار یک سهم خاص را بگرداند.
وقتی یک شرکت با یک صندوق بازارگردانی یا شخص حقوقی قرارداد میبندد و کار بازارگردانی سهامش را به آن میسپارد، این بازارگردان موظف است که روزانه حجم مشخصی از سهم آن شرکت را خریدوفروش کند.
سود بازارگردان
بازارگردانها تلاش میکنند سهمهایی را که قبلا خریدهاند با قیمت کمی بالاتری (spread) بفروشند. این قیمت ممکن است در مقایسه با قیمت خرید چندان بالا نباشد اما چون حجم معاملات بازارگردان زیاد است، میتواند سود چشمگیری نصیب آن بکند.
از آنسو ممکن است بازارگردان به دلیل تعهد خود، مجبور شود سهم شرکت تحت نظارت خود را در حجم بالایی بخرد و در این حالی باشد که میداند قیمت آن سهم در حال نزول است.
ازآنجاییکه این بازارگردان در موقع تشکیل صف خرید مجبور است دوباره این سهم را در قیمت معاملاتی به مشتریان بفروشد، مشخصا این عملیات برای بازارگردان زیانده خواهد بود.
ازاینروی بازارگردانها برای خدمات خود همواره کارمزد دریافت میکنند تا این زیانها را جبران کنند.
از طرفی حتی اگر قیمت سهم تحت کنترل بازارگردان نزولی نیز نباشد، چون سود فروش آنها توسط بازارگردان پایین است، با توجه به میزان کارمزدی که آنها برای معاملات باید پرداخت کنند، دوباره بازارگردان ممکن است ضرر کند.
به همین دلیل میزان کارمزدی که بازارگردانها بابت معاملات خود میپردازند کمتر از کارمزد معاملات معمولی است؛ مثلا کارمزدی که بازارگردان در معاملات خود به سازمان بورس میپردازد ۸۰ درصد کمتر از کارمزد معاملات عادی و مالیات آن نیز ۵۰ درصد کمتر است.
خلاصه وظایف بازارگردان
در کل وظایف بازارگردان را اینگونه میتوان خلاصه کرد:
- اقدام به خریدوفروش جهت محدود کردن دامنه نوسان قیمت
- افزایش قدرت نقدشوندگی سهام از طریق خرید سهمها در صف فروش یا عرضه سهمها در صف خرید
- کنترل قیمت سهام در یک محدوده جهت جلوگیری از نوسانهای شدید قیمت که دوباره با جلوگیری از تشکیل صف خرید خریدوفروش انجام میشود.
- حفظ نقدینگی در بازار که با حفظ جذابیت بازار بهواسطه افزایش نقدشوندگی آن حاصل میگردد.
بازارگردانی گام اول بلوغ و افزایش عمق بازار بورس
بازارگردان و بازارگردانی البته چیز جدیدی در بازار نیست. بازارگردانی از قبل در بورس کالا انجام میگرفت. در حال حاضر ۳۸ صندوق بازارگردانی دارای مجوز سازمان بورس در ایران وجود دارند که حالا شرکتهای بورسی باید یکی از آنها را برای بازارگردانی سهم خود برگزینند.
همین لزوم تخصیص بازارگردان برای سهمها یک گام بسیار مهم در جهت افزایش عمق بازار بورس است. هر چه هم بازار عمیقتر باشد، موجهای هیجانی و احساسی سرمایهگذاران کمتر روی آن تاثیر میگذارد و کارایی آن نیز بیشتر میشود.
بااینهمه در نهایت آنچه واقعا این بازار را بهجایی خواهد رساند، افزایش سواد و دانش سهامداران و سرمایهگذاران بهخصوص سهامداران خرد است.
تخصیص بازارگردان در شرایط حاضر که اعتماد بخشی از سهامداران حقیقی به بازار بورس کاهش پیدا کرده و در نتیجه سرمایههای فراوانی از آن خارج و به بازارهای دیگر همچون دلار و طلا وارد شده است، گام مهمی برای جذب دوباره این افراد است.
در نهایت ورود بازارگردانها به بازار این فرصت را به سرمایهگذاران خرد میدهد که دانش خود را از این بازار پیچیده بیشتر کرده و منطقی رفتار کنند.
پيشنويس دستورالعمل فعاليت بازارگرداني در بورس اوراق بهادار تدوين شد
دستورالعمل فعاليت بازارگرداني در بورس اوراق بهادار در 27 ماده و 2 تبصره تدوين شد.
به گزارش ايسنا، به منظور اجراي ماده 28 قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران مصوب آذرماه 1384 و با هدف قاعدهمند كردن فعاليت بازارگرداني در بورس اوراق بهادار در راستاي افزايش نقدشوندگي و تنظيم عرضه و تقاضاي اوراق بهادار معين و تحديد دامنه نوسان قيمت آن اوراق، دستورالعمل فعاليت بازارگرداني در بورس اوراق بهادار در 27 ماده و 2 تبصره تدوين شد.
صاحبنظران و كارشناسان بازار سرمايه ميتوانند نظرات خود را از طريق سايت مركز تحقيقات و يا به صورت كتبي به سازمان بورس و اوراق بهادار، مركز پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامي ارسال كنند.
متن پيش نويس دستورالعمل فعاليت بازارگرداني در بورس اوراق بهادار به شرح زير است:
ماده 1ـ اصطلاحات و واژههايي که در ماده يک قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران مصوب آذرماه 1384 مجلس شوراي اسلامي تعريف شدهاند، با همان مفاهيم در اين دستورالعمل نيز کاربرد دارند. واژههاي ديگر نيز به شرح زير تعريف ميشوند:
قانون: منظور قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران مصوب مجلس شوراي اسلامي در اول آذرماه 1384 است.
بازارگرداني: فعاليتي است كه با هدف كاهش دامنه نوسان قيمت ورقه بهادار و افزايش نقدشوندگي آن انجام ميشود.
ورقه بهادار: منظور ورقه بهادار پذيرفته شده در بورس است كه مطابق اين دستورالعمل فعاليت بازارگرداني بر روي آن انجام ميشود.
دامنه مجاز نوسان: حداكثر تغييرات مجاز قيمت ورقه بهادار در هر روز نسبت به قيمت پاياني روز معاملاتي قبل است.
دامنه مجاز قيمت: حداكثر اختلاف بين قيمت سفارش خريد و سفارش فروش هر ورقه بهادار به درصد است كه بازارگردان آن ورقة بهادار، در سيستم معاملات وارد ميكند. اين درصد نسبت به قيمت سفارش خريد محاسبه ميشود.
حداقل سفارش انباشته: حداقل تعدادي از ورقه بهادار است كه بازارگردان بايد همواره در سفارش خريد و فروش خود در سيستم معاملات نگه دارد.
حداقل معاملات روزانه: حداقل تعداد ورقه بهاداري است كه بازارگردان آن ورقه بهادار در صورت وجود عرضه يا تقاضاي طرف مقابل، موظف است در يك روز معاملاتي، دادوستد كند.
حداقل سرمايه اختصاص داده شده: حداقل سرمايهاي است كه بازارگردان بايد به صورت ورقة بهادار يا وجه نقد در هر زمان نگهداري كند. براي محاسبه اين سرمايه از ارزش روز ورقه بهادار استفاده ميشود.
شرايط و مراحل اعطاي مجوز بازارگرداني
ماده 2ـ دريافت مجوز بازارگرداني از بورس منوط به ثبت متقاضي به عنوان کارگزار/معاملهگر نزد سازمان و عضويت در کانون بازارگردانان است.
ماده 3ـ اعطاي مجوز بازارگرداني براي هر ورقه بهادار، به طور جداگانه صورت خواهد گرفت.
ماده 4ـ حداقل سرمايه ثبت شده متقاضي براي دريافت بازارگرداني توسط هيات مديره بورس تعيين ميشود.
ماده 5 ـ متقاضي دريافت مجوز بازارگرداني ملزم است به منظور انجام امور بازارگرداني، حداقل يك نفر با مدرك گواهينامه تحليلگري در بازار سرمايه و يك نفر با گواهي اصول مقدماتي کارگزاري استخدام و به امر بازارگرداني اختصاص دهد.
ماده 6ـ بازارگردان موظف است براي انجام امور بازارگرداني، بخش جداگانهاي در شركت يا با تاييد کانون، شرکت تابعه مستقلي ايجاد کند.
ماده 7ـ مطابق دعوت بورس، کارگزار/معاملهگر متقاضي دريافت مجوز بازارگرداني تقاضاي خود را براي بازارگرداني ورقه بهادار، در پاكت در بسته لاك و مهر شده ارائه ميدهد. اين تقاضا بايد حاوي تعهدات كارگزار/معاملهگر متقاضي در مورد دامنه مجاز قيمت، حداقل سفارش انباشته، و حداقل معاملات روزانه باشد.
ماده8 ـ در جلسه هيات مديره بورس پاكتهاي حاوي تقاضاهاي بازارگرداني افتتاح شده و برنده به شرح ذيل انتخاب و اعلام شود.
الف) از ميان تقاضاهاي ارائه شده كمترين دامنه مجاز قيمته امتياز صفر و ساير پيشنهادها به ازاي هر 5/0 درصد بيشتر يك امتياز منفي كسب خواهندكرد.
ب) بيشترين حداقل معاملات روزانه پيشنهاد شده امتياز صفر و ساير پيشنهادات به ازاي هر 50 هزار سهم كمتر يك امتياز منفي كسب خواهند كرد.
ج) كارگزاري كه كمترين امتياز منفي را كسب كند به عنوان بازارگردان ورقه بهادار انتخاب خواهد شد. در صورت برابر بودن امتيازات، كارگزاري كه حداقل معاملات روزانه بيشتري را تعهد كرده باشد، انتخاب ميشود.
تبصره 1: در صورت برابري شرايط، بازارگردان پيشين ورقه بهادار اولويت خواهد داشت.
تبصره 2: هيات مديره ميتواند همه پيشنهادهاي رسيده را رد كند.
ماده 9ـ بورس ظرف حداكثر 15 روز پس از دريافت مدارك متقاضيان، نظر هيات مديره را به متقاضي ابلاغ ميکند. در صورت اعطاي مجوز بازارگرداني به متقاضي، تاريخ آغاز و پايان فعاليت مزبور در مجوز اعطايي ذكر خواهد شد.
ماده 10ـ مجوز بازارگرداني براي دوره يك ساله اعطا ميشود و 45 روز قبل از اتمام دوره مزبور مجددا از كارگزار/معاملهگران براي ارايه تقاضاهاي خود دعوت بهعمل ميآيد. متقاضيان دريافت مجوز بازارگرداني 10 روز پس از دعوت مزبور فرصت دارند تقاضاي خود را به بورس ارائه دهند.
وظايف و اختيارات بازارگردان
ماده 11ـ بازارگردان فعاليت بازارگرداني ورقه بهادار را در کد بازارگرداني يا به حساب خود انجام ميدهد.
ماده 12ـ بازارگردان موظف است، هر سفارش خود را در قالب يک سفارش توأم خريد و فروش و با رعايت شرايط زير وارد سامانه معاملات كند:
الف) قيمتهاي پيشنهادي در اين سفارشها بايد در دامنه مجاز نوسان باشند.
ب)تفاوت بين قيمت خريد و قيمت فروش حداكثر برابر دامنه مجاز قيمت باشد.
ج) حجم سفارشهاي خريد و فروش بايد با يكديگر برابر و هر يك معادل يا بيش از حداقل سفارش انباشته باشد.
تبصره 1: در صورتيكه در اثر انجام معامله، حجم سفارش خريد يا فروش كمتر از حداقل سفارش انباشته شود بازارگردان موظف است حداكثر ظرف 5 دقيقه حجم سفارشهاي مزبور را با يکديگر برابر و معادل يا بيش از حداقل سفارش انباشته كند.
تبصره 2: در هر بازگشايي نماد ورقه بهادار موضوع بازارگرداني پس از هر دوره توقف، بند (الف) اين ماده در نظر گرفته نميشود لکن بازارگردان ملزم به رعايت بندهاي (ب) و (ج) خواهد بود.
ماده 13ـ در صورت بروز اتفاق خاصي كه تأثير محسوسي بر معاملات ورقه بهادار داشته باشد، بازارگردان ميتواند تقاضاي بسته شدن نماد ورقه بهادار را براي مدت معيني، از چند دقيقه تا چند روز، به بورس ارائه دهد.
ماده 14ـ حداقل سرمايه اختصاص داده شده براي بازارگرداني، 5 برابر حداقل معاملات روزانه به ارزش جاري خواهد بود. بازارگردان موظف است همواره حداقل مبلغ مذكور را به امر بازارگرداني اختصاص دهد.
وظايف و اختيارات بورس در امور مرتبط با بازارگرداني
ماده 15ـ بورس در سايت اينترنتي رسمي خود از كارگزار/معاملهگران براي ارائه تقاضاي بازارگرداني اوراق بهادار مورد نظر خود در موقع مقتضي دعوت ميكند. در دعوتنامه مذكور دامنه مجاز نوسان براي هر ورقه بهادار زمان و چگونگي ارسال تقاضاهاي بازارگرداني درج ميشود.
ماده 16ـ بورس بر چگونگي انجام معاملات بازارگرداني و کانون بازارگردانان بر احراز و حفظ ضوابط در نظر گرفته شده در اين دستورالعمل نظارت خواهند داشت.
تبصره: بورس در صورت مشاهده ارتکاب بازارگردان به جرايم موضوع مواد 46 تا 50 قانون مراتب را به همراه مدارک و مستندات مربوط به جرايم مذکور به سازمان اعلام ميكنند.
ماده 17ـ بورس موظف است فهرست اوراق بهادار داراي بازارگردان، اوراق بهادار فاقد بازارگردان و همچنين اوراقي که مجوز بازارگرداني آنها لغو شده است را تهيه و در سايت اينترنتي رسمي خود منتشر كند.
شرايط معافيت بازارگردان از انجام وظايف بازارگرداني
ماده 18ـ در شرايط زير، بازارگردان ميتواند از وارد كردن سفارشهاي خود به سامانه معاملات خودداري کند:
الف) در صورتيكه حجم معاملات ورقه بهادار موضوع بازارگرداني در يك روز معاملاتي، برابر يا بيش از حداقل معاملات روزانه شود.
ب) در صورتي كه نماد معاملاتي ورقه بهادار مورد نظر بسته باشد.
ج) در شرايطيكه تغييرات ناگهاني و شديد قيمت يا اتفاقات ديگر، ريسك فعاليت بازارگردان را به شدت افزايش دهد.
تبصره: معافيت بازارگردان در بند (ج) بايد به تأييد بورس برسد.
ماده 19ـ در صورتيكه بورس دامنه مجاز نوسان ورقه بهادار را محدودتر كند، بازارگردان ميتواند تقاضاي ابطال مجوز بازارگرداني را به بورس ارائه دهد. در اين صورت بورس موظف است با رعايت مفاد ماده 38 قانون نسبت به ابطال مجوز بازارگرداني اقدام کند.
ماده 20 ـ بازارگردان از پرداخت هرگونه کارمزدي به بورس براي انجام معاملات بازارگرداني معاف است.
ماده 21 ـ هر بازارگردان براي انجام فعاليت بازارگرداني، ايستگاه معاملاتي جداگانهاي در اختيار خواهد داشت.
ماده 22ـ در قيمتهاي برابر، اولويت انجام معامله بدون در نظر گرفتن زمان ورود سفارش با بازارگردان است.
شرايط تعليق و لغو مجوز بازارگرداني
ماده 23ـ در صورتيكه بازارگردان مفاد اين دستورالعمل در قسمت شرايط مذكور در مجوز بازارگرداني را نقض كند، کانون بازارگردانان ميتواند، فعاليت وي را معلق كرده و مهلت معيني براي احراز شرايط تعيين کند. در صورت عدم احراز شرايط در مهلت تعيين شده، مجوز بازارگردان لغو خواهد شد.
ماده 24ـ بورس ميتواند در صورت قصور بازارگردان از انجام وظايف تعيين شده در اين دستورالعمل، يا ذكر شده در مجوز بازارگرداني، تمهيدات انضباطي لازم را با استناد به ماده 35 قانون اعمال کند.
ماده 25ـ چنانچه ورقه بهادار از فهرست اوراق بهادار پذيرفته شده در بورس حذف شود، مجوز بازارگردان آن ورقه بهادار لغو ميشود.
ماده 26ـ در صورت تعليق يا لغو مجوز فعاليت كارگزاري يك بازارگردان، مجوز فعاليت بازارگرداني وي نيز معلق يا لغو خواهد شد.
ماده27ـ در صورت درخواست بازارگردان براي لغو مجوز بازارگرداني، وي ملزم است مطابق ماده 38 قانون عمل کند. سازمان، کانون و بورس حداكثر در مدت 15 روز كاري به اين درخواست رسيدگي خواهند كرد و تا زمان اعلام نظر آنها بازارگردان همچنان ملزم به انجام وظايف خود است.
بازارگردانی در بورس چیست؟ حفظ تعادل بازار و تسهیل روند معاملات
هیچ چیز مثل تعادل به نفع بازار سهام و سهامداران آن نیست. گاهی این تعادل در بازار به هم میخورد و فشار عرضه یا تقاضا سبب ایجاد صفهای سنگین خرید و فروش میشود. در نتیجه تشکیل این صفها، روند معاملات با مشکل مواجه شده و سفارشها در صف قفل میشوند. در چنین مواقعی کلید حفظ تعادل بازار در دست بازارگردان است. اما بازارگردان چیست و بازارگردانی سهام در بورس چه معنایی دارد؟
بازرگردانی در بورس چیست؟
بازارگردان (Market Maker) به افراد یا شرکتهایی اطلاق میشود که وظیفه آنها خرید و فروش اوراق بهادار در یک محدوده قیمت مشخص است. هر چند ترجمه لغوی این واژه در فارسی بازارساز است، شرایط سفارشهای بازار گردان اما در بورس تهران با عنوان بازارگردان شناخته میشود.
ویکیپدیا این اصطلاح را اینگونه تعریف کرده است:
بازارگردان یا بازیگر، افراد یا شرکتهایی هستند که با هدف کسب سود، اقدام به خرید و فروش دارایی مالی (اوراق بهادار ) یا کالاهای اقتصادی کرده و بنا به ماهیت عملکرد، از نوسانات ناخواسته قیمت دارایی میکاهند.
بازارگردان بورس اهدافی دارد و برای رسیدن به این اهداف نیازمند ملزوماتی است. اما ابزارهای مورد نیاز برای بازارگردانی سهام در بورس چیست؟ یکی از عناصر مهم برای بازارگردانی سهام، پول و دارایی است. مورد دیگر دسترسی مستقیم بازارگردان به سامانه معاملاتی است.
داشتن این ابزارها اما تنها بخشی از ملزومات یک بازارگردان است. بازارگردانی عملی حرفهای و تخصصی است و بازارگردان باید به میزان مناسبی از دانش و تخصص برخوردار باشد. در غیر این صورت عملکرد درستی نخواهد داشت و اهدافی که از او انتظار میرود، برآورده نخواهند شد. بازارگردانها نقش مهمی در بازارهای مالی بر عهده دارند. یکی از این نقشها، کمک به افزایش قدرت نقدشوندگی است؛ عاملی که در بازار سرمایه بسیار مهم است. برای مطالعه بیشتر درباره نقدشوندگی و اهمیت آن، مقاله «نقدشوندگی سهام در بورس؛ سرمایهگذاری در سهامی که آسان نقد شود» را بخوانید.
بازارساز باید از میزان عرضه و تقاضای اوراق بهادار مورد نظر اطمینان حاصل کند. با فراهم کردن بسترهای نرمافزاری مناسب، بازارگردانی را میتوان به شیوه مکانیزه انجام داد. به این ترتیب، این نرمافزار است که تصمیمگیری برای خرید و فروش سهام را به عهده میگیرد. در واقع سیستم نرمافزاری بر اساس برنامهای که از مدیر بازارگردانی دریافت میکند، تشخیص میدهد که اوراق بهادار را چه زمانی و با چه قیمتی خریداری کند؛ همچنین زمان و قیمت فروش نیز بر اساس استراتژیهای داده شده به سیستم مشخص خواهد شد. از این رو دیگر نیاز به معاملهگر از بین میرود.
بیشتر بخوانید
وظایف و اهداف اصلی بازارگردان بورس
اگر بخواهیم به وظایف بازارگردان اشاره کنیم، به طور خلاصه میتوان سه مورد مهمتر را نام برد:
- کمک به افزایش قابلیت نقدشوندگی با در نظر گرفتن عرضه و تقاضای سهام موردنظر
- نگه داشتن قیمت سهام در یک بازه مشخص و جلوگیری از ایجاد نوسانهای شدید قیمتی
- کاهش شکاف قیمت خرید و فروش و در نتیجه کاهش هزینه معاملاتی
بیشتر بخوانید
البته باید به این نکته توجه کنیم که وظایف و مسئولیتهای بازارگردان در بازارهای مختلف با هم تفاوت دارند. در واقع این امر به نوع بازار بستگی دارد. منظور از نوع بازار، بازارهایی نظیر بورس کالا، بورس اوراق بهادار، بازارهای آتی و دیگر انواع بازارها است.
انواع بازارگردانها در بازار بورس
کارگزاریها یا نهادهایی که به منظور کمک به افزایش نقدشوندگی و همچنین حجم معاملات یک سهم خاص، اقدام به خرید و فروش آن نماد میکنند، مرسومترین نوع بازارگردان هستند. از سوی دیگر، صندوقهایی با نام صندوق سرمایه گذاری اختصاصی بازارگردانی نیز وجود دارند که مقداری از سهام شرکتهایی که در بازار سرمایه فعال هستند را در اختیار دارند و با آنها خرید و فروش انجام میدهند.
هدف صندوقهای بازارگردانی از این خرید و فروش، متعادل نگه داشتن ارزش سهام آن شرکت و جلوگیری از قفل شدن بازار آن به وسیله ایجاد صف خرید و فروش است. به همین دلیل کارمزد معاملات این صندوقها بسیار پایین است و سازمان بورس برای حمایت از آنها، در کارمزد معاملاتشان ۸۰ درصد تخفیف داده است. مطابق ماده ۳۳ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر، تمام نقل و انتقالات اوراق بهادار که توسط بازارگردانان دارای مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار انجام میشوند، از پرداخت مالیات مقطوع نیم درصد معاف هستند.
این صندوقها اصولا توسط گروهی از سهام که مرتبط به هم هستند ایجاد و توسط خود آنها اداره میشوند. به عنوان مثال گروه سهام شرکتهای زیر نظر بانک ملت، یک صندوق بازارگردانی ایجاد میکند تا با بازارگردانی سهام این شرکتها، ارزش سهام آنها را حفظ کند و همچنین سودجویان نتوانند در تغییر ارزش ذاتی سهام دخالت داشته باشند. این صندوقها با هدف سوددهی ایجاد نمیشوند اما نتیجهای که به دنبال دارند، سوددهی سهام شرکتهای حاضر در صندوق خواهد بود.
بازارگردان چگونه معاملات را تسهیل میکند؟
حال که با ماهیت و اهداف بازارگردان آشنا شدیم، باید توضیح دهیم که سازوکار بازارگردانی در بورس چیست. بازارگردان حجم زیادی سهام در دست دارد و به همین دلیل میتوانند سفارشهای فراوانی را در سیستم ثبت کنند. این سفارشها میتوانند هم در قالب خرید و هم در قالب فروش انجام شوند. بازارگردان با ثبت این سفارشها بنا به اقتضای بازار بر قیمت سهام تاثیر گذاشته و تعادل را در نماد مربوطه حفظ میکند.
بازارگردانها با توجه به رفتار سرمایهگذاران، اقدامات خود را انجام میدهند. مثلا اگر ببینند که سرمایهگذاران اوراق بهادار خود را میفروشند، این اوراق را از آنها خریداری میکنند. به این صورت نیاز فروشندگان را تامین میکنند. از سویی دیگر، زمانی که سرمایهگذاران قصد خریداری اوراق بهادار را داشته باشند، آنها با عرضه این اوراق به افزایش حجم معاملات کمک میکنند.
پس میتوان متوجه شد که بازارگردان با توجه به عرضه و تقاضا در بازارهای مالی، اقدامات لازم را انجام میدهد. به این صورت کمک میکند که معاملات روان باشند و اوراق میان خریداران و فروشندگان جابهجا شوند و سفارشی در صف خرید و فروش قفل نماند.
عوامل تاثیرگذار بر بازارگردانی سهام
گفتیم که بازارگردان با کمک ایجاد تعادل در طرف عرضه و تقاضا، معاملات بازار را تسهیل میکند. اما عوامل مهم و تاثیرگذار در بازارگردانی بورس چیست؟
- عرض بازار: حضور مستمر خریداران و فروشندگان اوراق بهادار و وجود سفارشهای مداوم خرید و فروش در محدوده ارزش ذاتی سهام، نشاندهنده عرض بازار است. اگر بازاری چنین ویژگیای را داشته باشد، از آن با نام بازار نقدشونده یاد میشود. در چنین بازاری، بازارگردان حتی با سود کم هم فعالیت میکند.
- عمق بازار: اگر مطلبی که در مورد وجود سفارشهای مستمر گفته شد، در قیمتهایی بالاتر یا پایینتر از ارزش ذاتی سهام رخ دهد، این مسئله عمق بازار را نشان میدهد. یعنی منحنی عرضه و تقاضا حول ارزش بازار آن سهم، کاملا پیوستگی دارد. در این شرایط، عدم تعادل ناگهانی میان سفارشها اتفاق میافتد. به این ترتیب، اختلاف میان سفارشهای عرضه و تقاضا قیمت دارایی را کمی تغییر میدهد؛ سپس تعادل مجددا برقرار خواهد شد. بنابراین منحنی تغییرات قیمت سهم نیز در بازاری که عمق مناسبی دارد، پیوسته خواهد بود. زمانی که عمق بازار زیاد است، بازارگردان با کمترین اختلاف میان قیمت خرید و فروش کار خود را انجام میدهد؛ یعنی با کمترین میزان سود. اما در بازاری که عمق آن کم است و منحنی عرضه شرایط سفارشهای بازار گردان و تقاضا پیوسته نیست، اختلاف میان عرضه و تقاضا زیاد است. در این بازارها اقدامات بازارگردانها در مقابل هزینههایی که به بازار تحمیل میکنند به شیوهای است که حضور این افراد در چنین بازارهایی چندان جذابیت ندارد.
- نسبت میان سرمایهگذاران دارای اطلاعات و سرمایهگذاران دارای نقدینگی: سرمایهگذاران ممکن است از دو گروه متفاوت باشند. دسته اول گروهی هستند که منابع مالی مازاد دارند و با آن سرمایهگذاری میکنند. دسته دوم افرادی هستند که معتقدند اطلاعات فراوانی در مورد یک شرکت در اختیار دارند. این افراد با توجه به این اطلاعات، اوراق بهادار شرکت مذکور را بررسی میکنند و در نهایت دست به خرید یا فروش میزنند.
نحوه کسب سود بازارگردانها
بازارگردانها ریسک نگهداری دارایی را به جان میخرند و در ازای آن سود به دست میآورند. اما اگر ارزش اوراق بهادار یک شرکت در بورس کم شود، تکلیف سود بازارگردانی آن چیست؟ یعنی اگر این افراد سهامی را خریداری کنند که قبل از فروش ارزش آن کم شود، خطر را به وضوح حس خواهند کرد.
برای حل این مشکل، بازارگردانها به ازای سهمهای تحت پوشش خود، اسپرد (spread) مطالبه میکنند. این اصطلاح در مورد شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش (bid-ask spread) استفاده میشود و در معاملات مالی مرسوم است.
بیشتر بخوانید
برای درک بهتر این موضوع مثال زیر را در نظر بگیرید. فرض کنید سرمایهدار سهام شرکتی را از طریق پنل کارگزاری خود جستجو میکند. ممکن است قیمت خرید سهم ۱۵۰۰ تومان و قیمت فروش آن ۱۵۰۵ تومان باشد. یعنی کارگزار سهام مذکور را در قیمت ۱۵۰۰ تومان خریداری کرده است و سپس آن را در قیمتی بالاتر یعنی ۱۵۰۵ تومان میفروشد. اگر حجم معاملات زیاد باشد، اسپردهای کوچک میتوانند تا حدی سود روزانه را افزایش دهند.
جمعبندی
بازارگردان به فرد یا شرکتی گفته میشود که با خرید و فروش سهام از نوسانات شدید و نامطلوب قیمتی کم میکند و نقدشوندگی بازار را بالا میبرد. در عملیات بازارگردانی، بازارگردان با استفاده از پول و دسترسی مستقیم به سامانه معاملات و با توجه به عرض و عمق بازار و همچنین نسبت میان سرمایهگذاران اطلاعاتمدار و نقدینهمدار اقدام به فعالیت میکنند. بازارگردانان همچنین سود خود را شرایط سفارشهای بازار گردان از شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش به دست میآورند. کارگزاریها یا نهادهایی مانند صندوق بازارگردانی که به منظور کمک به افزایش نقدشوندگی و همچنین حجم معاملات یک سهم خاص، اقدام به خرید و فروش آن نماد میکنند، مرسومترین نوع بازارگردانهای فعال در بورس هستند.
بازارگردانی در بورس چیست؟ حفظ تعادل بازار و تسهیل روند معاملات
هیچ چیز مثل تعادل به نفع بازار سهام و سهامداران آن نیست. گاهی این تعادل در بازار به هم میخورد و فشار عرضه یا تقاضا سبب ایجاد صفهای سنگین خرید و فروش میشود. در نتیجه تشکیل این صفها، روند معاملات با مشکل مواجه شده و سفارشها در صف قفل میشوند. در چنین مواقعی کلید حفظ تعادل بازار در دست بازارگردان است. اما بازارگردان چیست و بازارگردانی سهام در بورس چه معنایی دارد؟
بازرگردانی در بورس چیست؟
بازارگردان (Market Maker) به افراد یا شرکتهایی اطلاق میشود که وظیفه آنها خرید و فروش اوراق بهادار در یک محدوده قیمت مشخص است. هر چند ترجمه لغوی این واژه در فارسی بازارساز است، اما در بورس تهران با عنوان بازارگردان شناخته میشود.
ویکیپدیا این اصطلاح را اینگونه تعریف کرده است:
بازارگردان یا بازیگر، افراد یا شرکتهایی هستند که با هدف کسب سود، اقدام به خرید و فروش دارایی مالی (اوراق بهادار ) یا کالاهای اقتصادی کرده و بنا به ماهیت عملکرد، از نوسانات ناخواسته قیمت دارایی میکاهند.
بازارگردان بورس اهدافی دارد و برای رسیدن به این اهداف نیازمند ملزوماتی است. اما ابزارهای مورد نیاز برای بازارگردانی سهام در بورس چیست؟ یکی از عناصر مهم برای بازارگردانی سهام، پول و دارایی است. مورد دیگر دسترسی مستقیم بازارگردان به سامانه معاملاتی است.
داشتن این ابزارها اما تنها بخشی از ملزومات یک بازارگردان است. بازارگردانی عملی حرفهای و تخصصی است و بازارگردان باید به میزان مناسبی از دانش و تخصص برخوردار باشد. در غیر این صورت عملکرد درستی نخواهد داشت و اهدافی که از او انتظار میرود، برآورده نخواهند شد. بازارگردانها نقش مهمی در بازارهای مالی بر عهده دارند. یکی از این نقشها، کمک به افزایش قدرت نقدشوندگی است؛ عاملی که در بازار سرمایه بسیار مهم است. برای مطالعه بیشتر درباره نقدشوندگی و اهمیت آن، مقاله «نقدشوندگی سهام در بورس؛ سرمایهگذاری در سهامی که آسان نقد شود» را بخوانید.
بازارساز باید از میزان عرضه و تقاضای اوراق بهادار مورد نظر اطمینان حاصل کند. با فراهم کردن بسترهای نرمافزاری مناسب، بازارگردانی را میتوان به شیوه مکانیزه انجام داد. به این ترتیب، این نرمافزار است که تصمیمگیری برای خرید و فروش سهام را به عهده میگیرد. در واقع سیستم نرمافزاری بر اساس برنامهای که از مدیر بازارگردانی دریافت میکند، تشخیص میدهد که اوراق بهادار را چه زمانی و با چه قیمتی خریداری کند؛ همچنین زمان و قیمت فروش نیز بر اساس استراتژیهای داده شده به سیستم مشخص خواهد شد. از این رو دیگر نیاز به معاملهگر از بین میرود.
بیشتر بخوانید
وظایف و اهداف اصلی بازارگردان بورس
اگر بخواهیم به وظایف بازارگردان اشاره کنیم، به طور خلاصه میتوان سه مورد مهمتر را نام برد:
- کمک به افزایش قابلیت نقدشوندگی با در نظر گرفتن عرضه و تقاضای سهام موردنظر
- نگه داشتن قیمت سهام در یک بازه مشخص و جلوگیری از ایجاد نوسانهای شدید قیمتی
- کاهش شکاف قیمت خرید و فروش و در نتیجه کاهش هزینه معاملاتی
بیشتر بخوانید
البته باید به این نکته توجه کنیم که وظایف و مسئولیتهای بازارگردان در بازارهای مختلف با هم تفاوت دارند. در واقع این امر به نوع بازار بستگی دارد. منظور از نوع بازار، بازارهایی نظیر بورس کالا، بورس اوراق بهادار، بازارهای آتی و دیگر انواع بازارها است.
انواع بازارگردانها در بازار بورس
کارگزاریها یا نهادهایی که به منظور کمک به افزایش نقدشوندگی و همچنین حجم معاملات یک سهم خاص، اقدام به خرید و فروش آن نماد میکنند، مرسومترین نوع بازارگردان هستند. از سوی دیگر، صندوقهایی با نام صندوق سرمایه گذاری اختصاصی بازارگردانی نیز وجود دارند که مقداری از سهام شرکتهایی که در بازار سرمایه فعال هستند را در اختیار دارند و با آنها خرید و فروش انجام میدهند.
هدف صندوقهای بازارگردانی از این خرید و فروش، متعادل نگه داشتن ارزش سهام آن شرکت و جلوگیری از قفل شدن بازار آن به وسیله ایجاد صف خرید و فروش است. به همین دلیل کارمزد معاملات این صندوقها بسیار پایین است و سازمان بورس برای حمایت از آنها، در کارمزد معاملاتشان ۸۰ درصد تخفیف داده است. مطابق ماده ۳۳ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر، تمام نقل و انتقالات اوراق بهادار که توسط بازارگردانان دارای مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار انجام میشوند، از پرداخت مالیات مقطوع نیم درصد معاف هستند.
این صندوقها اصولا توسط گروهی از سهام که مرتبط به هم هستند ایجاد و توسط خود آنها اداره میشوند. به عنوان مثال گروه سهام شرکتهای زیر نظر بانک ملت، یک صندوق بازارگردانی ایجاد میکند تا با بازارگردانی سهام این شرکتها، ارزش سهام آنها را حفظ کند و همچنین سودجویان نتوانند در تغییر ارزش ذاتی سهام دخالت داشته باشند. این صندوقها با هدف سوددهی ایجاد نمیشوند اما نتیجهای که به دنبال دارند، سوددهی سهام شرکتهای حاضر در صندوق خواهد بود.
بازارگردان چگونه معاملات را تسهیل میکند؟
حال که با ماهیت و اهداف بازارگردان آشنا شدیم، باید توضیح دهیم که سازوکار بازارگردانی در بورس چیست. بازارگردان شرایط سفارشهای بازار گردان حجم زیادی سهام در دست دارد و به همین دلیل میتوانند سفارشهای فراوانی را در سیستم ثبت کنند. این سفارشها میتوانند هم در قالب خرید و هم در قالب فروش انجام شوند. بازارگردان با ثبت این سفارشها بنا به اقتضای بازار بر قیمت سهام تاثیر گذاشته و تعادل را در نماد مربوطه حفظ میکند.
بازارگردانها با توجه به رفتار سرمایهگذاران، اقدامات خود را انجام میدهند. مثلا اگر ببینند که سرمایهگذاران اوراق بهادار خود را میفروشند، این اوراق را از آنها خریداری میکنند. به این صورت نیاز فروشندگان را تامین میکنند. از سویی دیگر، زمانی که سرمایهگذاران قصد خریداری اوراق بهادار را داشته باشند، آنها با عرضه این اوراق به افزایش حجم معاملات کمک میکنند.
پس میتوان متوجه شد که بازارگردان با توجه به عرضه و تقاضا در بازارهای مالی، اقدامات لازم را انجام میدهد. به این صورت کمک میکند که معاملات روان باشند و اوراق میان خریداران و فروشندگان جابهجا شوند و سفارشی در صف خرید و فروش قفل نماند.
عوامل تاثیرگذار بر بازارگردانی سهام
گفتیم که بازارگردان با کمک ایجاد تعادل در طرف عرضه و تقاضا، معاملات بازار را تسهیل میکند. اما عوامل مهم و تاثیرگذار در بازارگردانی بورس چیست؟
- عرض بازار: حضور مستمر خریداران و فروشندگان اوراق بهادار و وجود سفارشهای مداوم خرید و فروش در محدوده ارزش ذاتی سهام، نشاندهنده عرض بازار است. اگر بازاری چنین ویژگیای را داشته باشد، از آن با نام بازار نقدشونده یاد میشود. در چنین بازاری، بازارگردان حتی با سود کم هم فعالیت میکند.
- عمق بازار: اگر مطلبی که در مورد وجود سفارشهای مستمر گفته شد، در قیمتهایی بالاتر یا پایینتر از ارزش ذاتی سهام رخ دهد، این مسئله عمق بازار را نشان میدهد. یعنی منحنی عرضه و تقاضا حول ارزش بازار آن سهم، کاملا پیوستگی دارد. در این شرایط، عدم تعادل ناگهانی میان سفارشها اتفاق میافتد. به این ترتیب، اختلاف میان سفارشهای عرضه و تقاضا قیمت دارایی را کمی تغییر میدهد؛ سپس تعادل مجددا برقرار خواهد شد. بنابراین منحنی تغییرات قیمت سهم نیز در بازاری که عمق مناسبی دارد، پیوسته خواهد بود. زمانی که عمق بازار زیاد است، بازارگردان با کمترین اختلاف میان قیمت خرید و فروش کار خود را انجام میدهد؛ یعنی با کمترین میزان سود. اما در بازاری که عمق آن کم است و منحنی عرضه و تقاضا پیوسته نیست، اختلاف میان عرضه و تقاضا زیاد است. در این بازارها اقدامات بازارگردانها در مقابل هزینههایی که به بازار تحمیل میکنند به شیوهای است که حضور این افراد در چنین بازارهایی چندان جذابیت ندارد.
- نسبت میان سرمایهگذاران دارای اطلاعات و سرمایهگذاران دارای نقدینگی: سرمایهگذاران ممکن است از دو گروه متفاوت باشند. دسته اول گروهی هستند که منابع مالی مازاد دارند و با آن سرمایهگذاری میکنند. دسته دوم افرادی هستند که معتقدند اطلاعات فراوانی در مورد یک شرکت در اختیار دارند. این افراد با توجه به این اطلاعات، اوراق بهادار شرکت مذکور را بررسی میکنند و در نهایت دست به خرید یا فروش میزنند.
نحوه کسب سود بازارگردانها
بازارگردانها ریسک نگهداری دارایی را به جان میخرند و در ازای آن سود به دست میآورند. اما اگر ارزش اوراق بهادار یک شرکت در بورس کم شود، تکلیف سود بازارگردانی آن چیست؟ یعنی اگر این افراد سهامی را خریداری کنند که قبل از فروش ارزش آن کم شود، خطر را به وضوح حس خواهند کرد.
برای حل این مشکل، بازارگردانها به ازای سهمهای تحت پوشش خود، اسپرد (spread) مطالبه میکنند. این اصطلاح در مورد شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش (bid-ask spread) استفاده میشود و در معاملات مالی مرسوم است.
بیشتر بخوانید
برای درک بهتر این موضوع مثال زیر را در نظر بگیرید. فرض کنید سرمایهدار سهام شرکتی را از طریق پنل کارگزاری خود جستجو میکند. ممکن است قیمت خرید سهم ۱۵۰۰ تومان و قیمت فروش آن ۱۵۰۵ تومان باشد. یعنی کارگزار سهام مذکور را در قیمت ۱۵۰۰ تومان خریداری کرده است و سپس آن را در قیمتی بالاتر یعنی ۱۵۰۵ تومان میفروشد. اگر حجم معاملات زیاد باشد، اسپردهای کوچک میتوانند تا حدی سود روزانه را افزایش دهند.
جمعبندی
بازارگردان به فرد یا شرکتی گفته میشود که با خرید و فروش سهام از نوسانات شدید و نامطلوب قیمتی کم میکند و نقدشوندگی بازار را بالا میبرد. در عملیات بازارگردانی، بازارگردان با استفاده از پول و دسترسی مستقیم به سامانه معاملات و با توجه به عرض و عمق بازار و همچنین نسبت میان سرمایهگذاران اطلاعاتمدار و نقدینهمدار اقدام به فعالیت میکنند. بازارگردانان همچنین سود خود را از شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش به دست میآورند. کارگزاریها یا نهادهایی مانند صندوق بازارگردانی که به منظور کمک به افزایش نقدشوندگی و همچنین حجم معاملات یک سهم خاص، اقدام به خرید و فروش آن نماد میکنند، مرسومترین نوع بازارگردانهای فعال در بورس هستند.
دیدگاه شما