اصطلاح پرتفوی به زبان ساده
در متون و زمینه های مختلف اقتصادی، پرتفوی یا سبد سرمایه گذاری به مجموعه ای از سرمایه گذاری ها یا دارایی مالی گفته می شود که در دست افراد، شرکت های سرمایه گذاری، موسسات مالی یا صندوق های پوشش ریسک می باشند. معادل فارسی آن سبد سهام یا سبد سرمایه گذاری است.
- 1. در مورد سبد سهام چه باید دانست؟
- 1.1. مدیریت سبد سهام
- 1.2. تخصیص دارایی
- 1.3. تنوع سبد سرمایه گذاری
- 1.4. بازدهی پرتفوی
- 1.5. وزن سبد سهام
- 1.6. افق زمانی مورد نظر
- 1.7. سبد های سرمایه گذاری کارآمد و ناکارآمد
این گروه از دارایی های مختلف می تواند شامل موارد زیادی از قبیل طلا، سهام، اوراق بهادار یا حتی پول نقد باشد. به طور کلی پرتفوی همانند یک چمدان هستند که تمام این دارایی های مالی را در خود جای می دهند.
اگر تا به حال سرمایه گذاری کرده باشید یا در مورد سرمایه گذاری توصیه هایی شنیده باشید، احتمالا با اصطلاح پرتفوی آشنا هستید، به خصوص اگر در زمینه تحمل ریسک و عوامل تاثیر گذار در سرمایه گذاری سخنی به میان آمده باشد. این روزها وبسایت های فراوانی وجود دارد که ارائه دهنده سبد های سرمایه گذاری آنلاین و ابزار مدیریتی هستند و در این میان می توان به مواردی مثل Nutmeg، Morningstar یا invest.com اشاره نمود.
در مورد سبد سهام چه باید دانست؟
در زمان ایجاد یک سبد سرمایه گذاری بهتر است مشاوران مالی میزان ریسک پذیری سرمایه گذاران را مورد ارزیابی قرار دهند تا سرمایه گذاران در معرض حداقل نوسانات بازار قرار بگیرند. اگرچه یک سرمایه گذار ریسک پذیر می تواند سهام شرکت هایی با سرمایه پایین و سرمایه بالا را در سبد سرمایه گذاری خود قرار داده و به موقعیت های بین المللی هم برای کسب سود نیم نگاهی داشته باشد اما سرمایه گذاران محافظه کار ترجیح می دهند به سهام شرکت های بزرگ و صندوق های پیرو شاخص های اصلی فکر کنند. سرمایه گذاران باید به سبد سرمایه گذاری خود احساس خوبی داشته باشند و به همین دلیل است که ارزیابی ریسک پذیری افراد قبل از ایجاد یک پرتفوی از نکات بسیار مهم به حساب می آید.
تحمل ریسک می تواند تحت تاثیر چندین عامل از قبیل سن، اندازه سبد سهام، پایداری درآمدها، قدرت مالی و خلق و خوی افراد باشد. میزان تحمل ریسک یک سرمایه گذار می تواند تاثیر زیادی بر عوامل متعددی مثل بازه زمانی سرمایه گذاری، اهداف سرمایه گذاری و میزان سرمایه گذاری داشته باشد.
مدیریت سبد سهام
هنر ترکیب و هماهنگ سازی سرمایه گذاری ها و ارزیابی ریسک در برابر عملکرد افراد و موسسات سرمایه گذاری را مدیریت سبد سرمایه گذاری می گویند. در مدیریت سبد سهام، نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدید ها مشخص انتخاب صندوق بر اساس میزان تحمل ریسک می شوند تا با توجه به سطح ریسک مشخص شده بیشترین میزان سود به دست آید. مدیریت سبد سرمایه گذاری دو حالت دارد: فعال یا منفعل. مدیریت منفعل (که به آن سرمایه گذاری شاخص محور هم می گویند) شامل دنبال کردن یکی از شاخص های بازار می شود اما مدیریت فعال شامل مدیریت کردن سبد سرمایه گزاری بر اساس تحقیقات و تصمیمات فردی است.
تخصیص دارایی
هدف از تخصیص دارایی متعادل کردن میزان ریسک و پاداش و بهینه سازی میزان ریسک و سود یک سرمایه گذار است. این کار با اعمال یک نگاه طولانی مدت به دارایی ها و درک نوسانات انواع مختلفی از دارایی ها انجام می شود و نشان دهنده رفتار متفاوت آنهاست. تخصیص دارایی ها را می توان با روش های گوناگونی مدیریت کرد که در این میان می توان به میزان ریسک، برابری ریسک، شاخص “جنسن” و نسبت “ترینر” اشاره نمود. تخصیص دارایی یکی از مهم ترین تصمیمات برای سرمایه گذاران به شمار می رود و میزن تحمل ریسک نقشی کلیدی در این فرایند ایفا می کند.
تنوع سبد سرمایه گذاری
یکی از توصیه های کلیدی به ویژه برای سرمایه گذاران تازه کار، متنوع کردن پرتفوی است. داشتن یک سبد پرتفوی متنوع به معنای توزیع سرمایه در زمینه ها و سهام شرکت های مختلف است تا با این کار در صورت ایجاد مشکلی برای یک شرکت کل سرمایه خود را از دست ندهید. یک سبد سرمایه گذاری متنوع سبب متعادل شدن میزان ریسک، حفاظت از سرمایه در برابر سقوط ناگهانی قیمت سهام یا رخداد های غیر منتظره در بخش ها یا مناطق خاص و حتی عملکرد بد افراد در سرمایه گذاری می شود. یک سبد سرمایه گذاری متنوع در میان دارایی های مختلفی در بخش های گوناگون توزیع شده و سرمایه گذاران اغلب استاندارد دسته بندي صنعت جهاني (GICS) را مدلی برای متنوع سازی می دانند. رویکرد استاندارد دسته بندي صنعت جهاني، اقتصاد را به 10 بخش متفاوت تقسیم بندی می کند: انرژی، خدمات رفاهی، مالی، مواد، صنعتی، سلامت فردی، لوازم مصرفی، فناوری اطلاعات، خدمات ارتباطی و مصرف اختیاری. مقایسه نسبت P/E سهام مختلف نیز یکی دیگر از روش های رایج انتخاب و تحلیل سهام است.
بازدهی پرتفوی
بازدهی سبد سرمایه گذاری به میزان سودی که یک سرمایه گذار کسب کرده گفته می شود و می توان آن را با روش های مختلفی مثلا به صورت ماهانه یا فصلی مورد محاسبه قرار داد. برای ارزیابی صحیح سود یا عملکرد یک پرتفوی، باید سود کلی را با یک معیار مشخص به عنوان یک میزان استاندارد مورد مقایسه قرار داد. این معیار می تواند یک شاخص معروف (مثلا نزدک 100) باشد اما معمولا این میزان با مقدار هدف سرمایه گذاران سنجیده می شود. مدیر یک پرتفوی می تواند با توجه به اهداف سرمایه گذار تصمیمات مناسبی اتخاد کند تا میزان سود و عملکرد این سبد مطابق خواست وی پیش رود.
وزن سبد سهام
وزن پرتفوی نقش مهمی در ارزیابی عملکرد و تحلیل آن ایفا می کنند. به طور خلاصه به درصدی از یک سبد سهام که به یک دارایی خاص اختصاص می گیرد وزن پرتفوی می گویند. این وزن را می توان در مقادیر مختلفی از جمله ارزش، واحد، هزینه، بخش و نوع اوراق بهادار به کار گرفت.
افق زمانی مورد نظر
سرمایه گذاران در زمان انتخاب یک سرمایه گذاری باید حتما به افق زمانی مورد نظر خود نیز فکر کنند. افق زمانی به مدت زمان یک دوره سرمایه گذاری گفته می شود و این میزان می تواند از چند ثانیه تا چند دهه متغیر باشد. سرمایه گذاری های کوتاه مدت معمولا دوره ای کمتر از 3 سال دارند اما سرمایه گذاری های بلند مدت گاهی تا چند دهه به طول می انجامند.
هدف سرمایه گذاران نقش مهمی در تعیین افق زمانی دارد. برای مثال اگر یک سرمایه گذار به دنبال پس انداز مبلغی برای دوران بازنشستگی خود در 5 سال آینده باشد باید یک سبد سرمایه گذاری محافظه کارانه ایجاد کند چون زمان زیادی برای جبران ضرر های خود نخواهد داشت. از سوی دیگر سرمایه گذار جوانی که به دنبال اختصاص کل سبد سرمایه گذاری خود به بازار سهام است، سال ها برای برنامه های خود وقت خواهد داشت و از همین رو می تواند ریسک بیشتری را بپذیرد و از نوسانات بازارها بهره مند شود، چون حتی در صورت ضرر کردن فرصت برای جبران آن وجود دارد.
سبد های سرمایه گذاری کارآمد و ناکارآمد
سبد های سرمایه گذاری با توجه به سودشان می توانند به دو دسته کارآمد یا ناکارآمد تقسیم بندی شوند. یک سبد سرمایه گذاری کارآمد به سبدی گفته می شود که بیشترین سود ممکن را با توجه به میزان ریسکی مشخص به همراه داشته باشد. به چنین سبدی سبد بهینه نیز گفته می شود. در عوض یک سبد سرمایه گذاری ناکارآمد به انتخاب صندوق بر اساس میزان تحمل ریسک سبدی گفته می شود که نسبت ریسک به پاداش کمی دارد و با توجه به ریسک انجام شده سود کمی در پی داشته باشد.
طبق نظریه سبد سرمایه گذاری مدرن هری مارکویتز، اقتصاددان آمریکایی، ریسک یا سود یک دارایی را باید با اثر آن بر کل میزان ریسک و سود سبد سهام مورد ارزیابی قرار داد. وقتی در یک سبد سرمایه گذاری سود مورد نظر با توجه به یک سطح خاص ریسک به دست نمی آید، یا برای به دست آوردن سطح مشخصی از سود به ریسک بالایی نیاز است، می توان به راحتی متوجه ناکارآمدی آن شد. از سوی دیگر، وقتی یک سبد سرمایه گذارای با سطوح قابل قبولی از ریسک بالاترین سود بلقوه را به همراه دارد، می توان آن را یک سبد سرمایه گذاری کارآمد دانست.
صندوق سرمایه گذاری چیست و چه کارکردی دارد؟
صندوقهای سرمایهگذاری یکی از مهمترین ابزارهای سرمایهگذاری در بورس هستند که این روزها طرفداران بسیاری یافتهاند. پس از ریزش بورس در سال 99 افرادی که به ادامه سرمایهگذاری در بورس امیدوار بودند به صندوقهای سرمایهگذاری روی آوردند. چرا که در این صندوقها اولین موضوعی که مطرح میشود میزان ریسک سرمایهگذاری است. برای دانستن بیشتر درباره صندوق سرمایه گذاری این مطلب را دنبال کنید.
صندوق سرمایه گذاری و انواع آنها
صندوق سرمایه گذاری نهادی مالی است که در آن دارایی سرمایه گذاران بورس جمعآوری میشود تا در سبدی متنوع از داراییهای مالی مانند سهام شرکتهای بورسی، اوراق بهادار و . سرمایهگذاری شود.
این صندوقها با بهرهگیری تحلیلگران حرفهای و متخصص در زمینه بازارهای مالی تلاش میکنند تا ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهند و به حداقل برسانند. صندوقهای سرمایهگذاری بنا به شخصیت مالی افراد، انواع مختلفی دارند. یعنی بر اساس تیپ شخصیتی افراد که چه میزان ریسک را میتوانند تحمل کنند به موارد زیر دستهبندی میشوند.
صندوقهای درآمد ثابت، صندوقهای سهامی و صندوقهای مختلط. صندوقهای طلا نیز یکی دیگر از انواع صندوقهای سرمایهگذاری هستند که در آن واحدهای مبتنی بر اوراق سکه و طلا خرید و فروش میشوند.بازدهی صندوقهای سرمایهگذاری
ریسک صندوقهای سرمایهگذاری مختلف با یکدیگر متفاوت است؛ در نتیجه میزان ریسکی که سرمایهگذاران در این صندوقها متحمل میشوند نیز با یکدیگر متفاوت خواهد بود.
صندوقهای با درآمد ثابت یکی از مهمترین و پرطرفدارترین صندوقها هستند که با سرمایهگذاری دارایی مشتریان خود در اوراق کمریسک و اوراق با درآمد ثابت مانند گواهی سپرده بانکی، ریسک سرمایهگذاری در این بازار را به حداقل میرسانند.
با توجه به این که میزان ریسک کم است انتظار بازدهی بسیار زیادی نیز نمیتوان از آنها داشت. اما برخی از این صندوقها سود ثابتی به مشتریان خود پرداخت میکنند که از سود سپردههای بانکی بیشتر است. در واقع این صندوقها برای افراد ریسکگریزی که به دنبال درآمدی دوم هستند مناسب است.
به عنوان مثال مزایای صندوق درآمد ثابت همای آگاه که در چند ماهه اخیر در رتبه اول بازدهی در میان تمامی صندوقهای درآمد ثابت قرار دارد عبارت است از: ریسک کم، بازده کم، سود روزشمار ثابت که به صورت ماهانه پرداخت میشود، پرداخت سودی بیش از سود سپرده بانکی، معاف از مالیات و. .
صندوقهای سهامی از دیگر گزینههای مشتریان بازار سرمایه برای سرمایهگذاری غیرمستقیم در این بازار محسوب میشوند. در این صندوق ها بخش زیادی از دارایی مشتریان در سهام شرکتهای بورسی قرار دارد و به همین دلیل ریسک سرمایهگذاری در آنها کمی بالاتر از صندوقهای دیگر است و در مقابل بازدهی آنها نیز نسبت به دیگر صندوقهای مشترک بیشتر است. در واقع این صندوقها در بلند مدت سود خوبی را نصیب سرمایهگذاران خود خواهند کرد.
صندوقهای مختلط حد میانی صندوقهای درآمد ثابت و صندوقهای سهامی هستند. بازدهی و ریسک صندوقهای سرمایهگذاری مختلط نیز ترکیبی از دو صندوق نامبرده است. نیمی از دارایی در صندوق مختلط در سهام شرکتهای بورسی و نیمی دیگر در اوراق کمریسک و کم درآمد سرمایهگذاری میشود.صندوقهای سرمایهگذاری آگاه
کارگزاری آگاه یکی از قدیمیترین کارگزاریهای بازار سرمایه است و بیش از 16 سال است که در بازار سرمایه کشور فعالیت میکند. محصولات و خدمات متعدد و در برخی موارد منحصر به فرد این کارگزاری، آن را در رده پنج کارگزاری برتر قرار داده است.
عملکرد این کارگزاری را در چند صندوق آن بررسی میکنیم. صندوق مشترک آگاه از نظر بازدهی نفر اول در بین صندوقهای سرمایهگذاری و حتی بازارهای مالی قرار دارد.
قیمت هر واحد صندوق مشترک آگاه در زمان پذیرهنویسی این صندوق 100 هزار تومان بوده است اما در حال حاضر به حدود 36 میلیون تومان رسیده است. این یعنی سرمایه افراد در طول 13 سال فعالیت صندوق 360 برابر شده است.
صندوق قابل معامله هستیبخش آگاه با نماد «آگاس» نیز در زمره پربازدهترینهای بازار قرار دارد. این صندوق از زمان فعالیت خود در بازار سرمایه یعنی از سال 94، بیش از 3000 درصد بازدهی داشته است و سرمایه افراد را انتخاب صندوق بر اساس میزان تحمل ریسک انتخاب صندوق بر اساس میزان تحمل ریسک 30 برابر کرده است. گفتنی است که صندوق هستی بخش آگاه از نظر بازدهی همواره در میان سه صندوق برتر کشور قرار داشته است.
دو صندوق درآمد ثابت کارگزاری آگاه با نامهای یاقوت و همای آگاه نیز از ابتدای تاسیس خود تاکنون توانستهاند بازدهی مناسبی را برای مشتریان خود به وجود آورند. ضمن این که صندوق قابل معامله همای سود ثابت و نقدی ماهانه نیز به مشتریان خود پرداخت میکند.
صندوق قابل معامله زرین آگاه با نماد «مثقال»، ششمین صندوق طلای بازار سرمایه است که به تازگی راهاندازی شده است. واحدهای مثقال متناسب با افزایش قیمت طلا رشد میکنند و فرصتی برای سرمایهگذاری در بازار ارزشمند طلا را به وجود میآورند.جمع بندی
در این مقاله از صندوق های سرمایه گذاری گفتیم و میزان بازدهی و ریسک آنها را با یکدیگر مقایسه کردیم. میزان بازدهی در صندوق های سرمایه گذاری به عوامل مختلفی بستگی دارد و برای انتخاب بهترین آنها بهتر است به سابقه و عملکرد تیم مدیریتی آنها دقت کنیم.مدیریت ریسک، بخش چهارم و آخر
میتوانید بخش اول و دوم و سوم این مقاله را از طریق لینکهای زیر مطالعه کنید. از انتقادات، پیشنهادات یا سوالها در بخش نظرات استقبال میکنم.
متنوع سازی
متنوع سازی یک استراتژی برای توزیع سرمایهگذاریها بین اوراق بهادار مختلف است، با این هدف که ضرر سقوط احتمالی یک ورق بهادار خاص به حداقل برسد. استراتژی بر این فرض تکیه میکند که میانگین اوراق انتخاب صندوق بر اساس میزان تحمل ریسک بهادار دارای ارزش انتظاری مثبت، یا همان حاصل ضرب شانس-بازده مثبت هستند.
متنوع سازی همچنین فواید روانشناختیای نسبت به معامله تک سهم نیز ارائه میدهد، چون تغییرات کوتاه مدت یک سهم میتواند تغییرات یک سهم دیگر را خنثی کرده و منجر به کم شدن نوسانات کل پورتفولیو در کوتاه مدت شود.
به آخر خط رسیدن
از نقطه نظر یک پورتفولیوی متنوع شده، اجزاء منحصر به فرد آن بازدهی کلی آن را در کنار هم شکل میدهند. بازدهی کلی آن صندوق سرمایهگذاری[که پورتفولیو متعلق به آن است] مورد توجه مدیر ریسک و مشتریان آن صندوق قرار میگیرد. بازده کلی صندوق سپس مورد توجه همان احساسات، نگرشها، و روشهای مدیریتی قرار میگیرد که سرمایهگذاران در رابطه با یک سهام خاص اعمال میکنند.
به طور مشخص، یکی مهمترین و شاید ابعاد مدیریت صندوق uncle point یا به آخر خط رسیدن است: یعنی آن مقدار کاهش حساب که موجب از دست دادن اطمینان و اعتماد به نفس سرمایهگذاران یا مدیر صندوق شود. اگر هر کدام از سرمایهگذار یا مدیر روحیه خود را از دست داده و از سرمایهگذاری خود دست بکشند، صندوق از بین میرود. از آنجایی که رویدادهای پیرامون به آخر خط رسیدن معمولاً ناراحتکننده است، این مسئله، متأسفانه توجه کمی در نوشتارهای مدیریت ریسک به خود جذب کرده است.
به خصوص در اولین مرحله از فروش واحدهای صندوق، به آخر خط معمولاً اشاره چندانی نمیشود، به جز اشاره لازم الاجرا و تا حدی مبهم در سندهای تنظیمی وابسته. این مایهی تأسف است، زیرا عدم مطابقت در فهم آخر خط، بین سرمایهگذار و مدیریت صندوق، میتواند منجر به تسلیم شدن یکی یا دیگری شود، آن هم در وقتی که فرد مقابل بیشترین سطح اطمینان و تقویت تعهد را نیاز دارد.
در مواقع فشار و استرس، سرمایهگذار و مدیریت دسترسی به توافقنامههای مبهم قانونی ندارند، بلکه آنها از روی غریزه ابتدایی خود عمل میکنند. این مسئله مخصوصاً در معاملهگری با بازده بالا و نوسان بالا بسیار مهم است، زیرا در آنجا کاهش حساب یک جنبه تکرار شونده از سرمایهگذاری است.
بدون توافق آگاهانه به روی نقطهی آخر خط، مدیران ریسک معمولاً -به صورت پیشفرض و جهت امنیت خود- باید فرض کنند که آخر خط بسیار نزدیک است تا به دنبال راههایی جهت پایین نگه داشتن نوسانات بگردند. اما همانطور که در بالا دیدیم، این سیستمهای امن و با نوسانات کم بعید است بازدههای مناسبی به ما بدهند.
و این فشار و کشمکش ناشی از انتظارات پیشفرض از بازده همراه با نوسان پایین تقاضایی برای ایجاد مقیاسهایی برای شناسایی و حذف نوسانات ایجاد میکند:
اندازه گیری نوسانات پورتفولیو: شارپ، VaR، نسبت دریاچه و تست استرس
از نقطه نظر یک پورتفولیوی متنوع شده، اجزاء منفرد با هم یکی شدهاند و هر کدام بخشی از بازده کلی پورتفولیو را تشکیل میدهند. مدیران پورتفولیو بر سیستمهای اندازه گیری برای تعیین بازده مجموع صندوق تکیه میکنند که میتوان به عنوان مثال از نسبت شارپ، VaR، نسبت دریاچه و تست استرس نام برد.
ویلیام شارپ در سال 1966 نسبت «پاداش به تغییر پذیری» خود را ارائه داد. در طول زمان این نسبت به عنوان نسبت شارپ شناخته شد. نسبت شارپ یا همان S، راهی برای مقایسه سهام مختلف با بازدهی متفاوت و نوسانات متفاوت، با تنظیم کردن بازدهها برای نوسانات متفاوت به دست میدهد.[بررسی بازده پورتفولیو نسبت به شاخص بورس، تقسیم بر انحراف معیار. هر چه نوسانپذیری و در نتیجه انحراف معیار بیشتر باشد، نسبت شارپ کوچکتر است.]
S = میانگین(d) / انحراف معیار(d) . . . the Sharpe Ratio, زمانی که:
- d = Rf – Rb . . . تفاوت بازده است, به صورتی که:
- Rf—بازده صندوق
- Rb—بازده شاخص
نسخههای متفاوتی از نسبت شارپ در طول زمان به وجود آمدهاند. یکی از اینها شاخص را رها کرده و یا آن را برابر با صفر در نظر میگیرد. دیگری، که در اصل توان دوم نسبت شارپ است، شامل واریانس بازده به جای انحراف معیار آن است. یکی از ملاحظات در مورد استفاده از نسبت شارپ، این است که بین نوسان به سمت بالا و یا پایین تفاوتی نمیگذارد، پس سیستمهای با اهرم بالا یا بازده بالا که به دنبال نوسانات رو به بالا هستند مطلوب نشان داده نمیشوند.
اما مدل VaR یا مقدار ارزش در معرض ریسک(Value at Risk)، یکی دیگر از راههای در حال حاضر محبوب برای تعیین ریسک پورتفولیو است. معمولاً این روش مقدار بیشترین کاهش حساب، که در یک دوره زمانی مشخص، با شانس 95 درصد انتظار میرود را اندازه میگیرد.
اشکالات اعتماد به VaR عبارتند از: 1)محاسبات روی دادههای تاریخی صرفاً میتواند یک سری تخمین محض برای نوسانات آینده ایجاد کند، 2)هنوز 5 درصد احتمال اینکه کاهش حساب از میزان مورد انتظار فراتر رود وجود دارد. از آنجا که شدیدترین افتها و عوارض آنها(یعنی بی اعتمادی مدیر و سرمایهگذاران) هنگام همین اتفاقات «خارج از محدوده پیشبینی» رخ میدهند، VaR به حل یا حتی پیشبینی همان سناریوهایی که قصد حل آنها را دارد کمک چندانی نمیکند.
یک حساب سر انگشتی برای مشاهده اکانتهای با نوسانات بالا، که توسط نویسنده این مقاله ابداع شده است، نسبت دریاچه(Lake Ratio) است. اگر ما بازده را به صورت یک نمودار در طول زمان نشان دهیم، با قلهها و درههای آن، میتوانیم میزان بارانی که در کوههای این انتخاب صندوق بر اساس میزان تحمل ریسک نمودار ریخته و درهها را پر میکند اندازه بگیریم. این کار یک سری دریاچه بین قلهها برای ما ایجاد میکند. در مورد پورتفولیوی خود، اگر الان در بالاترین سطح تاریخی خود قرار ندارد، ما همچنین از نقطه حال حاضر تا اوج گذشتۀ نمودار را هم مثل یک سد پر از آب میکنیم به طوری که ارتفاع سد به اندازه ارتفاع بلندترین قله باشد.
حجم تمام آبها نشان دهنده انتگرال مقدار افت حساب و مدت زمان افت حساب است. اگر ما حجم کل آب را به حجم زمین زیر آب تقسیم کنیم به نسبت دریاچه میرسیم.
اندازه بازده تقسیم بر نسبت دریاچه راه دیگری برای اندازه گیری نوسان-بازده است. حسابهای پسانداز[حسابهای کاملاً بدون ریسک] یا بقیه سرمایهگذاریهایی که امکان افت حساب در آنها وجود ندارد دریاچه ایجاد نمیکنند پس بازده دریاچه آنها بینهایت است.
شکل 9. نسبت دریاچه= آبی/زرد. درک نوسانات به وسیله نگاه به نمودار.
تست استرس
تست استرس، فرآیند قراردادن یک مدل از سیستم معاملهگری و مدیریت ریسک در معرض دادههای تاریخی است[فرآیندی مشابه بک تستینگ] و پس از آن به دست آوردن بازده تاریخی آن همراه با توجه ویژه به افتهای حساب. مشکل این دیدگاه این است که تعداد کمی مدیر ریسک مدلی واضح و خودآگاه از سیستم معاملاتی خود دارند و حتی تعداد کمتری میتوانند این سیستم را به کدهای کامپیوتری ترجمه کنند. اما اگر این کار ممکن باشد، سه فایده اساسی به همراه دارد: 1) چارچوبی برای تعیین استراتژی بهینه برای سایز معامله به دست میدهد 2) اعتماد بالایی به این که سیستم منطقی، پایدار، و موثر است و 3) نمایشی برای پشتیبانی از مکالمات به وسیله یکی کردن انتظارات ریسک/بازده سرمایهگذار و مدیر صندوق.
مدت زمان نمونهی دادههای تاریخی برای تست احتمالاً وقتی کافی است که اگر مدت زمان تست تا یک سوم یا کمتر کوتاه شود، اثر محسوسی روی نتیجه نگذارد.
انتخاب پورتفولیو
در هنگام چرخههای بازار، سهامهای منفرد گونههای متفاوتی از رفتار را نشان میدهند. برخی تا 100 برابر افزایش پیدا کرده و برخی دیگر تا به قیمتی مساوی با 1 درصد از قیمت قلهی خود افت میکنند. شاخصهایی مثل DJIAو شاخص S&P و NASDAQ و Russellتغییرات بزرگی نسبت به یکدیگر میکنند که همین نشان دهنده اهمیت انتخاب در پورتفولیو است. یک پورتفولیو شامل سهامهای با بیشترین بازده به راحتی پورتفولیوی شامل کم بازده ترین سهامها را شکست میدهد. در این صورت روشهای انتخاب پورتفولیوی معاملهگری بسیار در نتیجه نهایی موثر است و پیدا کردن روش برای انتخاب مناسب سهام وابسته به روشهای بکتستینگ است. تعداد سهام موجود در پورتفولیو نیز بر بازده آن اثرگذار است. تعداد کمی سهام یک پورتفولیوی با نوسان بالا اما گاه گاهی بسیار پربازده را میسازند و تعداد زیادی سهام منجر به نوسانات کمتر و ثابتتر و البته بازده کمتر میشوند.
اندازهی هر معامله(Position Sizing)
بعضی استراتژیها برای تعیین اندازه معامله میزان ارزش معامله را در نظر میگیرند و برخی دیگر بر اساس میزان ریسک این کار را میکنند. فرض کنید صاحب یک حساب یک میلیون دلاری قصد دارد 20 سهام معامله کند و سرمایهگذار میخواهد 10 درصد از حساب را ریسک بکند.
روش اول: بر اساس سیستم تعیین اندازه معامله بر اساس ارزش ثابت، حساب معاملاتی را به بیست حساب کوچکتر و مساوی تقسیم میکنیم که هر کدام از آنها دارای 50000 دلار است و به یک سهم اختصاص یافته است. از آنجا که قیمت سهامهای مختلف متفاوت است، تعداد اوراق سهام در هر حساب متفاوت است. مثلاً تقسیم کردن 50000 دلار به اوراق سهام 50 دلاری 1000 ورقه سهم در یکی از حسابها باقی میگذارد.
شکل 10: تعیین اندازه هر حساب بر اساس ارزش ثابت
روش دوم: برای تعیین اندازه معامله بر اساس ریسک، ریسک هر سهام را در نظر میگیریم که ریسک در اینجا قیمت ورود منهای قیمت stop-outاست.[قیمت استاپ یا حد ضرر جایی است که اگر سهام به آنجا برسد ما معامله را با ضرر بسته و از آن خارج شده و جلوی ضررهای بعدی را میگیریم.]
سپس میزان کل ریسکی که سرمایهگذار قصد داشت متحمل شود یعنی 10 درصد یا 100,000 دلار را به بیست قسمت برای بیست حساب تقسیم میکنیم. در نتیجه هر حساب معاملاتی حداکثر میتواند 5000 دلار ضرر متحمل شود.
و در نهایت اگر میزان ریسک مجاز برای هر حساب را تقسیم بر ریسک هر سهام کنیم، تعداد سهام مجاز برای خریدن در حساب به دست میآید.
مثلاً با تقسیم 5000 دلار(ریسک مجاز در هر حساب) بر 5 دلار(فاصله قیمت ورود و حد ضرر) متوجه میشویم که میتوانیم 1000 برگه سهم خریداری کنیم.
شکل 11: تعیین اندازه حساب بر اساس ریسک
دقت کنید که از آنجایی که ریسک در هر سهم ممکن است نسبت به قیمت سهام به ازای هر برگه سهم قابل تقسیم نباشد(مثلاً سهمهای B و C را مقایسه کنید)، این دو روش ممکن است تعداد یکسانی سهم را پیشنهاد ندهند.
حد ضررهای بسیار کوچک، یا میزان تحمل ریسک بالا میتواند تعداد سهامهای مجاز در روش تعیین اندازه ریسک را بیشتر کرده تا حدی که میزان مجاز برای معامله از سایز خود حساب بیشتر شود.
ملاحظات روانشناختی
در میدان عمل، مهمترین نکته توانایی متعهد بودن و «چسبیدن» به سیستم است. برای رسیدن به این هدف، مهم است که 1) قوانین سیستم را کاملاً متوجه شویم و 2) بدانیم که سیستم چگونه رفتار میکند و 3) توافقی روشن و حمایت کننده بین تمام طرفین در جهت تعهد به سیستم داشته باشیم.
برای مثال، همان طور که قبلاً هم دیدیم، سود و ضرر به صورت تناوب منظم پشت سر هم تکرار نمیشوند؛ آنها معمولاً به شکل سودها و ضررهای پی در پی پدیدار میشوند. وقتی تیم سرمایهگذار-مدیریت این را به صورت مسئلهای طبیعی بپذیرد، احتمال بیشتری دارد که در مواقع افت حساب به حرکت ادامه دهند و در زمانهایی که پشت سر هم برنده میشوند متواضع بمانند.[و ریسکهای نامعقول نکنند.]
به علاوه، سمینارها، گروههای پشتیبانی، و دیگر گونههای کمک به پایداری رفتار و نگرش میتوانند به ادامه یافتن توافقهای اساسی کمک کنند.
مدیریت ریسک- خلاصه
به طور کلی، مدیریت ریسک خوب از ترکیب چند عنصر تشکیل شده است:
1) مشخص کردن سیستم معاملهگری و مدیریت ریسک به قدری که قابل ترجمه به کدهای کامپیوتری شود
2) در نظر گرفتن متنوع سازی و فرایند انتخاب سهام در فرایند بکتست گرفتن
3) بکتست و گرفتن تست استرس تا زمانی که حساسیت پارامترهای معاملهگری و مقادیر بهینه مشخص شود
سرمایهگذاران هوشمند چگونه در دوران ریزش بورس به موفقیت رسیدند؟
سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری یا اصطلاحاً سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار سرمایه یکی از روشهای کم ریسک و توصیهشده از سوی کارشناسان و حرفهایها در بازار سرمایه برای مدیریت دارایی محسوب میشود. سودآوری و امنیت این روش در برابر نوسانات شدید بورس نسبت به روش معاملات مستقیم در بازار سهام با بررسی عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری در سالهای گذشته قابل اثبات است.
در سرمایه گذاری غیر مستقیم افراد به جای اینکه خودشان در بورس اقدام به خرید و فروش سهام کنند، که این کار نیاز به دانش، اطلاعات، تخصص و زمان کافی دارد، سرمایه خود را در اختیار صندوقها قرار میدهند تا کارشناسان و متخصصان بازار سرمایه این دارایی را در بورس به جریان انداخته و نفع آن به صاحب سرمایه برسد.
صندوق سرمایه گذاری چیست؟
صندوق های سرمایه گذاری به عنوان روشی برای فعالیت غیر مستقیم و کم ریسک در بازار سرمایه با دریافت مجوزهای قانونی، تحت نظارت سازمان بورس فعالیت میکند.
مدیریت وجوه سرمایهگذاران هر صندوق توسط گروهی از معاملهگران و تحلیلگران حرفهای بازار سرمایه انجام میشود. طبیعتا صندوق های سرمایه گذاری با وجود افراد متخصص و حجم بالای سرمایه تحت مدیریت در شرایطی که بازار سرمایه در روند صعودی قرار دارد، سود مناسب و زمانی که بازار در شرایط ریزش قرار میگیرد کمتر ضرر ناشی از افت شاخص بورس را متوجه صاحبان سرمایه میکند.
حد سود و زیان در صندوقهای سرمایهگذاری بسته به نوع صندوق ها، با یکدیگر متفاوت است بنابراین بر اساس میزان پذیرش ریسک از سوی سرمایهگذاران به آنها گزینه ای جهت سرمایه گذاری معرفی میشود.
می توان با سرمایه گذاری در صندوق های اصطلاحا با درآمد ثابت بازدهی معقول که بیشتر از سود بانکی است، داشت به عنوان مثال صندوق درآمد ثابت نامی مفید در روند مثبت و منفی بازار به طور متوسط در سال گذشته بیش از 20 درصد سودآوری داشته است . برای افرادی که انتظار بازده بالاتری دارند امکان انتخاب صندوق های با ریسک بالاتر وجود دارد که می توان به صندوق سرمایهگذاری مشترک پیشرو کارگزاری مفید که سود به مراتب بالاتری برای سرمایه گذار و به همان اندازه ریسک به همراه خواهد داشت اشاره کرد.
دیدگاه بلند مدت و انتخاب صندوق های معتبر بازار سرمایه می تواند در مدیریت دارایی و سرمایه گذاری موفق تعیین کننده باشد، به عنوان مثال صندوق سرمایهگذاری مشترک پیشتاز مفید از ابتدای تاسیس بیش از 26 هزار درصد سود داشته به عبارتی اگر فردی در سال 1387 مبلغ 1 میلیون تومان در این صندوق سرمایه گذاری می کرد امروز سرمایهاش به 265 میلیون تومان میرسید. بازدهی صندوق های سرمایه گذاری کارگزاری مفید در مقایسه با سایر بازار ها مثل مسکن، طلا، خودرو، ارز و. بازده به مراتب بالاتری داشته، نمودار زیر بازدهی 1 میلیون تومان سرمایه طی 5 سال گذشته در بازارهای مختلف را نشان می دهد.
انواع صندوق ها؛ بازدهی و ریسک سرمایه گذاری در آنها
صندوق های سرمایه گذاری را میتوان در نگاه کلی بر اساس نوع سرمایه گذاری و نیز نحوه سرمایه گذاری تقسیم بندی کرد؛ از نظر نوع سرمایه گذاری و نحوه تملک دارایی صندوق ها به سهامی، درآمد ثابت، مختلط و طلا و هر کدام از این صندوق ها از نظر نحوه سرمایه گذاری می تواند به صورت صدور و ابطال و یا قابل معامله در سامانه های معاملاتی باشد که اصطلاحا به این صندوق ها ETF یا Exchange Traded Fund می گویند.
تقسیم بندی بر اساس نوع سرمایه گذاری:
• صندوق سرمایهگذاری در سهام
• صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت
• صندوق سرمایهگذاری مختلط
• صندوق سرمایه گذاری در سکه طلاتقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری:
• صندوق قابل معامله ETF
• صندوق مبتنی بر صدور و ابطالانواع صندوق ها بر اساس نوع سرمایه گذاری:
صندوق سهامی حداقل 70 درصد از سرمایه را به خرید سهام و حق تقدم سهام اختصاص می دهد، این صندوق ها به طور معمول بازدهی و ریسک بالایی دارد. صندوق های درآمد ثابت حداقل 75 درصد سرمایه خود را به خرید اوراق بهادار مثل اوراق مشارکت و اسناد خزانه اسلامی اختصاص می دهند که سرمایه گذاری در این صندوق ها کمترین ریسک و البته سود مشخص و ثابت دارد. صندوق های سرمایه گذاری مختلط بین دو صندوق سهامی و درآمد ثابت قرار می گیرند به طوری که می توانند بین حداقل 40 و حداکثر 60 درصد از سرمایه خود را به سهام یا اوراق درآمد ثابت اختصاص دهند، از منظر ریسک و بازدهی نیز طبیعتا این صندوق ها بین صندوق های سهامی و درآمد ثابت قرار دارد.
صندوق های سرمایه گذاری در طلا صندوقهای کالایی قابل معامله در بورس هستند که سرمایههای جمعآوری شده از مشتریان را به جای خرید سهام، در گواهی سپرده سکه طلا و اوراق مبتنی بر سکه طلا سرمایهگذاری میکنند.
این صندوق ها که ریسک سرمایه گذاری در آنها وابستگی زیادی به قیمت سکه و طلا دارد و این امکان را فراهم می کنند تا افراد با انتخاب این صندوق ها علاوه بر کسب بازدهی ناشی از طلا، امنیت هم کسب می کنند چرا که از نگهداری و مشکلات خرید و فروش فیزیکی این فلز گرانبها معاف می شوند.
انواع صندوق ها بر اساس نحوه سرمایه گذاری:
صندوق قابل معامله ETF یا Exchange Traded Fund یک صندوق از داراییهای متنوع است که مانند سهام عادی در بورس معامله میشود؛ یعنی شما در زمان معاملات میتوانید یک یا چند واحد از یک صندوق ETF را بخرید، یا چند واحد از آن را بفروشید.
اما خرید یا صدور و ابطال یا فروش در صندوق های انتخاب صندوق بر اساس میزان تحمل ریسک انتخاب صندوق بر اساس میزان تحمل ریسک سرمایه گذاری مبتنی بر صدور و ابطال کمی متفاوت است و روز کاری پس از درخواست از طریق مراجعه حضوری به یکی از شعب صندوق یا مراجعه به درگاه اینترنتی آن انجام می شود و وابسته به وجود تقاضا در بازار ندارد.
صندوق های سرمایه گذاری کارگزاری مفید
مدیریت دارایی کارگزاری مفید 11 صندوق سرمایهگذاری دارد که انواع مختلف صندوق ها را پوشش میدهد تا افراد با میزان دارایی مختلف و سطوح ریسک متفاوت بتوانند از آنها بهره ببرند.
صندوق های سهامی مفید
در بخش صندوق های سرمایه گذاری سهامی کارگزاری مفید 4 صندوق به نامهای پیشتاز، پیشرو، امید توسعه (مبتنی بر صدور و ابطال) و اطلس (قابل معامله یا ETF) را تحت مدیریت دارد که ویژگی این صندوقها کسب بازدهی بالا در ازای تحمل ریسک بالا است.
به سود 26 هزار درصدی صندوق پیشتاز مفید اشاره شد، صندوق سرمایه گذاری پیشرو مفید نیز سود حدود 5 هزار درصدی داشته به عبارتی اگر فردی در سال 1390 ابتدای تاسیس صندوق پیشرو 1 میلیون تومان در این صندوق سرمایه گذاری می کرد امروز سرمایه اش 60 میلیون تومان می شد، صندوق امید توسعه با سود حدود 2 هزار درصدی از ابتدای تاسیس یعنی سال 1392 تاکنون و صندوق اطلس نیز سود بیش از 2 هزار درصدی از ابتدای تاسیس در دی ماه سال 1392 تا امروز داشته است.
صندوق های درآمد ثابت مفید
کارگزاری مفید دو صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت به نام های حامی و نامی دارد. این صندوق ها سرمایه تحت مدیریت خود را عمدتا به خرید اوراق مشارکت در بازار سرمایه اختصاص می دهند که برای سرمایه گذاران سود ثابتی همراه دارد و معمولا بالاتر از سود سپرده های بانکی است.
به عنوان مثال سود صندوق حامی مفید طی یکسال بیش از 18 درصد بوده است که بالاتر از سود سپرده بانکی است، صندوق حامی مفید در حال حاضر بیش از 12 هزار میلیارد تومان دارایی تحت مدیریت دارد. صندوق نامی نیز دیگر صندوق درآمد ثابت کارگزاری مفید، طی 3 سال اخیر 72.2 درصد سود معادل سالانه 24 درصد را نصیب سرمایه گذاران کرده است.
صندوق دارایی مختلط مفید
تنها صندوق با دارایی مختلط مفید صندوق ممتاز است که از نظر بازدهی و ریسک در میانه صندوق های درآمد ثابت و سهامی قرار می گیرد. صندوق ممتاز در سال 1388 پذیره نویسی شده که تا امروز بیش از 6 هزار درصد بازدهی داشته است برای مثال اگر فردی در ابتدای تاسیس این صندوق مبلغ 7 میلیون تومان معادل حدودی خرید یک دستگاه خودرو پراید در آن سال را در صندوق ممتاز سرمایهگذاری میکرد امروز سرمایهای معادل 420 میلیون تومان در اختیار داشت.
صندوق سرمایه گذاری سکه طلا مفید«عیار» نام صندوق سرمایهگذاری بر مبنای سکه طلای کارگزاری مفید است که عمده سرمایه گذاری این صندوق بر گواهی سپرده سکه طلا و اوراق مبتنی بر سکه طلا صورت می گیرد. صندوق عیار مفید سال 1397 فعالیت خود را آغاز کرده و از نوع قابل معامله ETF محسوب میشود.
عملکرد این صندوقها، به عملکرد سکه طلا بستگی دارد و همچنین این راهکار به صورت غیرمستقیم میتواند نوسانات نرخ دلار را هم پوشش دهد.
آشنایی بیشتر با صندوقهای سرمایهگذاری و بررسی وضعیت هر کدام نسبت به نیازهای سرمایهگذار از طریق مشاوره رایگان کارگزاری مفید، امکانپذیر است.
نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
در دنیای مالی مدیریت ریسک انتخاب صندوق بر اساس میزان تحمل ریسک و سرمایه گذاری فرآیند شناسایی ، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه گذاری است. به طور کلی ، مدیریت ریسک زمانی اتفاق می افتد که یک سرمایه گذار یا صاحب صندوق سرمایه گذاری ، علت ضرر را با تجزیه و تحلیل پیدا کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و تحمل ریسک ، اقدام مناسب را انجام دهد .
ریسک کردن همیشه در بازار های مالی وجود دارد. در هر نوعی از سرمایه گذاری خطراتی وجود دارد که در مورد اوراق بهادار آمریکا نزدیک به صفر در نظر گرفته می شود یا برای مواردی مانند ارزش سهام در بازار های نوظهور یا املاک و مستغلات در بازار های با تورم بالا بسیار زیاد است. ریسک هم از نظر مطلق و هم از نظر نسبی قابل اندازه گیری است. درک جامع ریسک در اشکال مختلف آن می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا فرصت ها ، معاملات و هزینه ها را با رویکرد های مختلف سرمایه گذاری تحلیل کنند .
در ادامه این مقاله به تعریف مفهوم مدیریت ریسک و سرمایه گذاری می پردازیم و آن را در بحث روانشناسی بازار بررسی می کنیم. با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
مدیریت ریسک و سرمایه گذاری چیست؟
درک مدیریت ریسک
مدیریت ریسک در تمام حوزه های مالی رخ می دهد. این اتفاق زمانی می افتد که یک سرمایه گذار اوراق قرضه خزانه داری یک کشور انتخاب صندوق بر اساس میزان تحمل ریسک را از طریق اوراق قرضه شرکتی خریداری کند ، یا هنگامی که مدیر صندوق سرمایه گذاری ارز های خود را با مشتقات ارزی هج کردن (hedging) می کند. کارگزاران سهام از ابزار های مالی مانند قرارداد اختیار معامله (Option) و قرارداد های آتی (futures) استفاده می کنند و مدیران مالی نیز از استراتژی هایی مانند متنوع سازی سبد سهام ، تخصیص دارایی و اندازه گیری پوزیشن برای کاهش یا مدیریت ریسک استفاده می کنند.
مدیریت انتخاب صندوق بر اساس میزان تحمل ریسک ناکافی ریسک می تواند عواقب بدی را برای شرکت ها ، افراد و اقتصاد به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال ، سقوط وام مسکن در سال ۲۰۰۷ که منجر به رکود بزرگی شد ، ناشی از تصمیمات نادرست مدیریت ریسک بود. تصمیمات غلطی مثل وام دهندگانی که وام های رهنی را به افرادی با اعتبار ضعیف اعطا می کردند؛ یا شرکت های سرمایه گذاری که این وام ها را خریداری می کردند و مجدداً می انتخاب صندوق بر اساس میزان تحمل ریسک فروختند.
همه ما در انتخاب هدف هیچ مشکلی نداریم، اما انتخاب هدف تنها آغاز راه است و مسیر برای رسیدن به هدف بسیار دشوار در این ویدیو با حضور جناب آقای مهندس صبوری در برنامه لایو استریم به موضوع بسیار مهم مدیریت و هدف گذاری پرداخته ایم تا بتوانیم مسیر را بهتر مدیریت کنیم و از رسیدن به هدف لذت دوچندان ببریم. با ما همراه باشید.
نحوه مدیریت ریسک
معمولا مردم با شنیدن کلمه “ریسک” یاد اصطلاحات منفی می افتند. با این حال ، در دنیای سرمایه گذاری ، ریسک یک عامل ضروری برای یک انتخاب درست به حساب می آید .
تعریف رایج از ریسک در سرمایه گذاری ، عدم حصول نتیجه ی مورد انتظار است . ما می توانیم این عدم حصول را به صورت مطلق یا نسبت به چیز دیگری ، مثل یک معیار بازار بیان کنیم .
ممکن است این عدم حصول مثبت یا منفی باشد ، اما تحلیلگران و سرمایه گذاران معمولاً این عقیده را دارند که چنین انحرافی تا حدی به معنی نتیجه در نظر گرفته شده برای سرمایه گذاری هاست. پس برای اینکه بازدهی بیشتری در معاملات داشته باشیم باید ریسک بیشتری را بپذیریم. یک تئوری دیگر هم هست که می گوید افزایش ریسک به صورت افزایش نوسانات ظاهر می شود. در حالی که معامله گران حرفه ای دائماً راه حل هایی برای کاهش این نوسانات پیدا می کنند.
اینکه یک سرمایه گذار چقدر باید نوسانات را قبول کند ، کاملاً به تحمل فرد در برابر ریسک بستگی دارد یا در مورد یک متخصص سرمایه گذاری بستگی به این موضوع دارد که سرمایه گذاری تا چه حد به اهداف خود رسیده است. یکی از معیار های ریسک مطلق که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد انحراف معیار است. معیار آماری پراکندگی حول یک گرایش مرکزی است. به این صورت که شما به میانگین بازدهی سرمایه گذاری نگاه کرده و سپس میانگین انحراف معیار آن را در همان بازه زمانی می یابید. توزیع های عادی (منحنی زنگوله ای شکل شناخته شده) حکم می کند که بازده مورد انتظار سرمایه گذاری یک انحراف معیار از میانگین ۶۷٪ از زمان و دو انحراف استاندارد از انحراف میانگین ۹۵٪ از زمان باشد. این به سرمایه گذاران کمک می کند تا ریسک را به صورت عددی ارزیابی کنند. اگر آن ها بدانند که از نظر مالی و عاطفی می توانند ریسک را تحمل کنند ، پس سرمایه گذاری می کنند.
مدیریت ریسک و سرمایه گذاری در روانشناسی بازار
بازار های مالی رفتاری با نشان دادن عدم تقارن بین دیدگاه افراد نسبت به سود و زیان ، یک عنصر مهم را در معادله ریسک کشف کرده است. گفته می شود که معمولا سرمایه گذاران تقریباً دو برابر بیشتر از احساس خوب سود کردن ، متحمل فشار روانی و استرس می شوند.
معمولا هر آنچه سرمایه گذاران واقعاً می خواهند بدانند این نیست که فقط یک دارایی از نتیجه مورد انتظار خود منحرف می شود ، بلکه این است که چگونه عوامل منفی در پایین سمت چپ منحنی توزیع به وجود می آیند. ریسک (VAR) تلاش می کند پاسخی برای این سوال ارائه دهد. ایده پشت VAR این است که با یک سطح اطمینان مشخص در یک دوره مشخص ، میزان ضرر سرمایه گذاری را به صورت کمّی تعیین کند. به عنوان مثال ، عبارت زیر مثالی از VAR خواهد بود: “با داشتن ۹۵٪ سطح اطمینان ، بیشترین هزینه برای از دست دادن یک سرمایه گذاری ۱۰۰۰ دلاری در یک بازه زمانی دو ساله ۲۰۰ دلار است.” سطح اطمینان یک عبارت احتمالی است که بر اساس مشخصات آماری سرمایه گذاری و شکل منحنی توزیع آن ارئه شده است.
مدیریت ریسک بتا و غیرفعال
معیار دیگر مدیریت ریسک که به گرایش های رفتاری مرتبط است ، کاهش است که به هر دوره ای گفته می شود که بازده یک دارایی نسبت به قیمت بالای قبلی منفی باشد. در اندازه گیری میزان افت سرمایه ، سه مورد را باید بررسی کرد:
- بزرگی هر دوره منفی (چقدر بد)
- مدت زمان هر یک (چه مدت)
- فرکانس (هر چند وقت یکبار)
به عنوان مثال ، علاوه بر اینکه می خواهیم بدانیم آیا صندوق سرمایه گذاری مشترک شاخص S&P 500 را شکست داده است ، همچنین می خواهیم بدانیم که این ریسک نسبتاً چقدر خطرناک است. یک معیار برای این بتا است که آن را به عنوان “ریسک بازار” می شناسند. بتا بر اساس ویژگی آماری کوواریانس است . بتا بیشتر از ۱ نشانگر ریسک بیشتری نسبت به بازار است و بالعکس.
بتا به ما کمک می کند تا مفاهیم ریسک منفعل و فعال را درک کنیم . نمودار زیر یک سری زمانی بازدهی (هر نقطه داده با برچسب “+” مشخص شده) را برای یک سبد سهام R (p) در مقابل بازدهی بازار R(m) نشان می دهد. بازدهی ها به صورت نقدی تنظیم می شوند ، بنابراین نقطه ای که محور های x و y با هم تلاقی می کنند بازده معادل وجه نقد است. ترسیم یک خط برای بهترین تطبیق از طریق نقاط داده به ما امکان می دهد تا ریسک انفعال (بتا) و ریسک فعال (آلفا) را به صورت کمّی مشخص کنیم.
شیب خط، بتای آن است. به عنوان مثال ، یک گرادیان ۱.۰ نشان می دهد که به ازای هر واحد افزایش بازدهی بازار ، بازدهی سبد سهام هم یک واحد افزایش پیدا می کند. یک مدیر مالی با استفاده از یک استراتژی مدیریت منفعل می تواند تلاش کند تا با پذیرفتن ریسک بیشتر در بازار (به عنوان مثال ، بتا بزرگتر از ۱) بازدهی سبد سهام را افزایش دهد یا با کاهش بتای سبد سهام به زیر یک ، ریسک سبد سهام و بازدهی را کاهش دهد.
مدیریت ریسک آلفا و فعال
اگر سطح ریسک بازار یا سیستماتیک تنها عامل تأثیرگذار باشد ، بازدهی سبد سهام همیشه برابر با بازدهی بازار تنظیم شده بتا است. اگر چنین رخ ندهد، بازدهی به دلیل تعدادی از عوامل غیرمرتبط با ریسک بازار متفاوت است. مدیران سرمایه گذاری که از یک استراتژی فعال پیروی می کنند ، برای رسیدن به بازدهی بیش از عملکرد بازار ، ریسک های دیگری را به عهده می گیرند. استراتژی های فعال شامل تاکتیک هایی هستند که از سهام ، انتخاب بخش یا کشور ، تجزیه و تحلیل بنیادی ، اندازه گیری موقعیت و تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. مقاله تحلیل تکنیکال چیست و بررسی تفاوت آن با تحلیل بنیادی، برای اشنایی بیشتر با این تاکتیک ها را مطالعه کنید.
مدیران فعال در جستجوی آلفا ، به دنبال بازدهی بیش از حد هستند. در مثال نمودار ما در بالا ، آلفا مقدار بازدهی سبد سهام است که با بتا توضیح داده نشده است و به عنوان فاصله بین تقاطع محور های x و y و تقاطع محور y نشان داده می شود که می تواند مثبت یا منفی باشد. در تلاش برای بازدهی بیش از حد ، مدیران فعال، سرمایه گذاران را در معرض ریسک آلفا قرار می دهند تا نتیجه شرط بندی های آن ها منفی باشد تا مثبت. به عنوان مثال ، یک مدیر صندوق سرمایه گذاری ممکن است فکر کند که بخش انرژی از شاخص S&P 500 بهتر عمل می کند و وزن سبد سهام را در این بخش افزایش می دهد. اگر تحولات اقتصادی غیرمنتظره باعث کاهش شدید ذخایر انرژی شود ، مدیر احتمالاً عملکرد کمتری خواهد داشت.
هزینه های ریسک
در کل هرچه یک صندوق سرمایه گذاری فعال باشد و مدیران آن بیشتر نشان دهند که قادر به تولید آلفا هستند ، کارمزد بالاتری برای جلب سرمایه گذاران به دلیل قرار گرفتن در معرض استراتژی های آلفای بالاتر ، بیشتر خواهد بود. برای یک وسیله نقلیه کاملاً منفعل مانند صندوق شاخص یا صندوق قابل معامله در بورس (ETF) ، احتمالاً ۱ تا ۱۰ امتیاز پایه (bps) بابت هزینه های مدیریت سالانه پرداخت خواهید کرد ، در حالی که برای صندوق پوشش ریسک با اکتان بالا با استفاده از استراتژی های پیچیده معاملاتی با تعهدات سرمایه ای بالا و هزینه های معامله ، یک سرمایه گذار باید ۲۰۰ امتیاز پایه در هزینه های سالانه بپردازد ، به علاوه ۲۰٪ سود را به مدیر بازگرداند.
تفاوت قیمت گذاری بین استراتژی های غیرفعال و فعال (یا به ترتیب ریسک بتا و ریسک آلفا) بسیاری از سرمایه گذاران را ترغیب می کند تا این ریسک ها را از هم جدا کنند (مثلا برای پرداخت هزینه های کمتر برای ریسک بتای فرض شده و پرداخت هزینه های بیشتر در برابر آلفای مشخص شده) . این ایده به عنوان آلفای پرتابل یا انتقالی (Portable Alpha)، شناخته می شود که مولفه آلفای بازدهی کل است و از مولفه بتا جدا عمل می کند.
به عنوان مثال، یک مدیر صندوق سرمایه گذاری ممکن است ادعا کند که یک استراتژی چرخش بخش فعال (active sector rotation strategy) برای شکست دادن شاخص S&P 500 دارد و به عنوان شواهد ، رکورد شکست شاخص با ۱.۵٪ به طور میانگین سالانه را نشان می دهد. از نظر سرمایه گذار ، ۱.۵٪ از سود اضافی ارزش مدیر ، آلفا است و سرمایه گذار حاضر است هزینه های بیشتری را برای بدست آوردن آن پرداخت کند. بقیه بازدهی کل ، یعنی آنچه S&P 500 بدست آورده است ، مسلماً هیچ ارتباطی با توانایی منحصر به فرد مدیر ندارد.
چکیده نکات مهم مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
- مدیریت ریسک فرآیند شناسایی ، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه گذاری است.
- در دنیای سرمایه گذاری، ریسک از بازدهی جدایی ناپذیر است.
- روش های مختلفی برای تشخیص ریسک وجود دارد. یکی از رایج ترین موارد انحراف معیار است و یک معیار آمار پراکندگی حول یک گرایش مرکزی است.
- بتا ، همچنین به عنوان ریسک بازار شناخته می شود ، معیاری برای نوسانات یا ریسک سیستماتیک یک سهام منفرد در مقایسه با کل بازار است.
- آلفا معیاری برای بازدهی اضافی است. مدیران مالی که از استراتژی های فعال برای غلبه بر بازار استفاده می کنند ، در معرض ریسک آلفا قرار دارند.
سخن نهایی
تحقیقات نشان داده که سرمایه گذاری در دراز مدت ریسک را کاهش می دهد زیرا ، حتی اگر قیمت یک دارایی معین در مدت زمان کوتاه افزایش و کاهش یابد ، به طور کلی در بلندمدت هرگونه ضرر و زیان را جبران می کند. سرمایه گذاری یک استراتژی طولانی برای اهداف بلند مدت است (به طور معمول ۵ ، ۱۰ ، ۲۰ سال یا بیشتر)
یک سرمایه گذار هر استراتژی را انتخاب کند ، مدیریت ریسک برای به حداقل رساندن ضرر و زیان یک مسئله بسیار ضروری است.
به یاد داشته باشید: هرچه ضرر و زیان بیشتر می شود ، مبلغی که برای بازدهی کلی و جبران آن ضرر باید به دست آورید نیز بیشتر می شود. برای بهبود ۱۰٪ ضرر، ۱۱٪ سود کافی است. اما برای از بین بردن ضرر ۵۰٪ ،سود صد در صدی لازم است.
دیدگاه شما