حسابداری موجودی کالا
موجودی کالا در هر فرآیند خرید و فروش بدهکار و بستانکار میشود و بها و مقدار آن در حساب موجودی ثبت می گردد. در حساب موجودی کالا در صورتی که موجودی افزایش یابد مانند خرید یا برگشت از فروش و یا کاهش آن بصورت فروش و برگشت از خرید در حساب ثبت میگردد و بنابراین بطور مستمر و دائمی گردش در دفاتر ثبت میگردد، مانده موجودی کالا در هر زمان بطور دقیق نشان داده می شود.
- باید سوابق مستمر خرید و فروش کالا را نگهداری کرد.
- موجودی کالا باید یکبار در سال شمارش شود.
- برای هر کالایی مورد استفاده است.
روش ادواری موجودی کالا:
موجودی کالا و بهای آن در طی یک دوره در هیچ حسابی ثبت نمی گردد و در طول دوره مالی گردش ندارد و در پایان سال با شمارش کالا و ارزش گذاری بعنوان موجودی پایان دوره همان سال و موجودی اول دوره سال بعد در حساب و ترازنامه ثبت می گردد.
- نیاز به نگهداری سوابق مستمر موجودی کالا نیست.
- موجودی کالا حداقل یکبر در سال شمارش میشود.
- برای کالاهای ارزان مورد استفاده قرار میگیرد.
نوشتههای مرتبط
اظهارنامه مالیاتی
اظهارنامه مالیاتی کارنامه عملکرد مالی شخص حقیقی یا حقوقی مشمول پرداخت مالیات را مشخص می کند و در آن،. ادامه مطلب
مراحل اعتراض به برگه تشخیص مالیاتی
در این مطلب قصد داریم نحوه اعتراض به برگه تشخیص مالیاتی را بررسی کنیم، ابتدا مالیات های ابزاری و. ادامه مطلب
چگونگی ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻣﺪﯾﺮﺍﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﺪﻫﯽ ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﺷﺮﮐﺖ
ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻣﺪﯾﺮﺍﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﺪﻫﯽ ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﺷﺮﮐﺖ با توجه به ﻣﺎﺩﻩ ۱۲۲ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﭘﻨﺠﻢ ﺗﻮﺳﻌﻪ:« ﻣﺪﯾﺮﺍﻥ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﺣﻘﻮﻗﯽ. ادامه مطلب
محاسبه مالیات مودیان حقیقی و حقوقی
روال محاسبه مالیات مودیان حقیقی و حقوقی را در این متن بررسی می کنیم. در طبقه بندی سازمان امور. ادامه مطلب
نرخ مالیات بر درآمد
گروه هایی که مشمول پرداخت مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی و مالیات بر درآمد حقوقی هستند:کلیه حقوقبگیران، اصناف،. ادامه مطلب
اختلافات مالياتی و مراحل رسيدگی به دوره گردش موجودی کالا چیست؟ آن ها
اختلافات مالیاتی به معنای ایجاد دوگانگی بین مودیان مالیاتی و سازمان امور مالیاتی است. پس از آن که مودیان. ادامه مطلب
محاسبه مالیات بر ارزش افزوده خرید و فروش
ارزش افزوده به زبان ساده عبارت است از ارزشی که در هر مرحله از تولید بر یک کالا افزوده. ادامه مطلب
متمم مالیاتی چیست و چه زمانی صادر می گردد؟
مطابق با ماده ۱۵۷ قانون مالیات های مستقیم مرور زمان مالیاتی ۵ سال است. سازمان امور مالیاتی در هر. ادامه مطلب
مالیات غیرعادلانه چیست؟
مفاهیمی از "مالیات غیرعادلانه" در ماده ۲۵۱ مکرر قانون مالیات های مستقیم؛به دلیل وجود هر یک از این موارد. ادامه مطلب
مالیات تراکنش های بانکی اشخاص
مالیات تراکنش های بانکی اشخاص با توجه به ابلاغیه مهم مورخ ۵/ ۲/ ۱۴۰۰ معاون درآمدهای مالیاتی سازمان امور. ادامه مطلب
گردش موجودی کالا: خط مشی ، محاسبه و مثالها
گردش موجودی شاخصی است که تعداد دفعات فروش و جایگزینی موجودی محصولات شرکت در یک دوره معین را نشان می دهد. اطلاعاتی در دوره گردش موجودی کالا چیست؟ مورد نحوه مدیریت هزینه های شرکت و اثربخشی تلاش های فروش آن ارائه می دهد.
مدیریت سطح موجودی کالا برای شرکت ها مهم است ، زیرا می تواند نشان دهد که آیا تلاش های فروش موثر هستند یا هزینه ها کنترل می شوند. شاخص گردش موجودی معیار سنجش مهمی در میزان موفقیت تولید مشاغل از موجودی کالا است.
موجودی کالا کلیه کالاهایی است که یک شرکت در انبار خود دارد ، از جمله مواد اولیه ، کار در حال انجام و کالاهای تمام شده که در نهایت فروخته خواهد شد.
نگه داشتن موجودی فروشی که فروش ندارد ، برای شرکت ها بسیار هزینه بر است. به همین دلیل است که گردش موجودی کالا می تواند شاخص مهمی برای اثربخشی فروش ، بلکه برای مدیریت هزینه های عملیاتی نیز باشد.
تصمیمات بهتری بگیرید
محاسبه گردش موجودی کالا می تواند به شرکت ها کمک کند تا تصمیمات بهتری درباره قیمت گذاری ، برنامه تولید ، نحوه استفاده از تبلیغات برای جابجایی موجودی اضافی و نحوه و زمان خرید موجودی جدید تصمیم بگیرند.
برای اندازه گیری کارایی مدیریت موجودی کالا در یک شرکت استفاده می شود.به طور کلی ، مقدار بالاتر برای گردش موجودی کالا نشان دهنده عملکرد بهتر و مقدار کمتر به معنی ناکارآمدی در کنترل سطح موجودی است.
از چه چیزی تشکیل شده است؟
گردش موجودی کالا میزان فروش سریع موجودی کالا و مقایسه آن با میانگین صنعت را اندازه گیری می کند. هرچه بالاتر باشد ، بهتر است ، زیرا گردش بالا موجودی کالا به طور کلی به این معنی است که یک تجارت بسیار سریع محصولات را می فروشد و تقاضای محصول نیز وجود دارد.
اگر شرکتی موجودی خود را به درستی مدیریت کند ، گردش موجودی کالا ایده ای را فراهم می کند. این شرکت ممکن است تقاضا برای محصولات خود را بیش از حد تخمین زده و محصولات زیادی خریداری کرده باشد ، همانطور که با گردش مالی پایین نشان داده شده است.
از طرف دیگر ، اگر چرخش موجودی کالا بسیار زیاد باشد ، این امکان وجود دارد که موجودی کافی خریداری نشده و فرصت های فروش از بین برود.
هرچه یک کالا بیشتر نگه داشته شود ، هزینه تعمیر و نگهداری آن بیشتر و دلیل بازگشت مشتری برای خرید کالاهای جدید کمتر است.
همچنین هزینه فرصت گردش مالی کم موجودی وجود دارد. کالایی که مدت زمان زیادی از فروش آن می گذرد از قرار دادن کالاهای جدیدتر که به راحتی فروش می رود ، خودداری می کند.
گردش موجودی و سودآوری
حجم فروش یکی از ملفه های محاسبه بازده دارایی است در حالی که م theلفه دیگر سودآوری است. استفاده از تکنیکی مانند تخفیف می تواند موجودی کالا را از بین ببرد ، اما تأثیر آن در کاهش سودآوری است.
از آنجا که بازدهی که یک بنگاه اقتصادی از دارایی خود می گیرد تابعی از فروش سریع موجودی کالا با سود است ، گردش مالی بالا معنایی ندارد مگر اینکه تجارت از هر فروش سود کسب کند.
سیاست چرخش
نیاز به بهبود این شاخص زمانی ایجاد می شود که نرخ گردش موجودی کمتر از استانداردهای صنعت باشد.
یک شاخص کم نشان می دهد که موجودی شرکت بیش از حد مورد نیاز است. به طور کلی ، اگر محصول سریعتر به فروش برسد ، عملکرد موجودی کالا کارآمدتر خواهد بود.
بنابراین ، بهتر است یک برنامه ریزی مناسب برای بهبود گردش موجودی داشته باشید ، یا با تمرکز بر فروش بهتر یا کاهش پول گیر داده شده در موجودی کالا.
یک قانون خوب این است که اگر گردش مالی موجودی حاشیه سود ناخالص 100٪ یا بیشتر باشد ، متوسط موجودی خیلی زیاد نیست.
موجودی کالا را کاهش دهید
به دلایل زیر ، هدف از افزایش چرخش موجودی ، کاهش موجودی کالا است:
- هزینه نگهداری کاهش می یابد. این سازمان هزینه کمتری را صرف اجاره ، خدمات ، بیمه ، سرقت و سایر هزینه های نگهداری موجودی کالا می کند.
- پایین آوردن هزینه نگهداری سودآوری را افزایش می دهد ، تا زمانی که درآمد حاصل از فروش اقلام ثابت بماند.
- مواردی که سریعتر می چرخند ، پاسخ به تغییر نیازهای مشتری را افزایش می دهند. همچنین ، این امکان را برای جایگزینی موارد منسوخ فراهم می کند.
ملاحظات کلی
- با چرخش موجودی ، محصولات و مشاغل مشابه باید مقایسه شوند. به عنوان مثال ، گردش مالی خودرو در یک نمایندگی می تواند بسیار کندتر از محصولات مصرفی فروخته شده در یک سوپرمارکت باشد.
- برای بیشتر خرده فروشان ، نرخ گردش مالی عالی سه تا چهار چرخش در سال است. در حالت ایده آل ، نرخ گردش موجودی باید با نرخ بازپرداخت کالای مشخص مطابقت داشته باشد.
- تلاش برای دستکاری چرخش موجودی با تخفیف می تواند سودآوری را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
نحوه محاسبه آن
برای محاسبه شاخص گردش موجودی ، فرمول های زیر یافت می شود:
گردش موجودی = هزینه کالای فروخته شده / متوسط موجودی ، یا
گردش موجودی = میزان فروش / میانگین موجودی.
برای دقت بیشتر هنگام محاسبه چرخش موجودی ، ترجیح داده می شود هزینه کالای فروخته شده را به جای فروش بر میانگین موجودی کالا تقسیم کنید. این بدان دلیل است که فروش با داشتن حاشیه اضافی نسبت به هزینه ، گردش موجودی کالا را باد می کند.
میانگین موجودی کالا به صورت زیر محاسبه می شود: (موجودی آغازین + موجودی پایان یافته) / 2. مقادیر موجودی آغاز و پایان را می توان از ترازنامه های آغاز و پایان دوره بدست آورد.
از موجودی متوسط به جای پایان دادن به موجودی در فرمول استفاده می شود ، زیرا ممکن است در بعضی از سال های سال سطح موجودی شرکت ها بیشتر یا پایین باشد.
هزینه کالاهای فروخته شده هزینه های تولید کالا و خدمات برای یک شرکت را اندازه گیری می کند. این شامل هزینه مواد ، هزینه کار مستقیماً مرتبط با تولید و هزینه های ساخت عمومی است که مستقیماً برای تولید کالا استفاده می شود.
روزهای فروش موجودی
روزهای فروش موجودی چند روز را برای تبدیل موجودی به فروش اندازه گیری می کند. همچنین به عنوان روز موجودی شناخته می شود. فرمول زیر است:
روزهای موجودی = (میانگین موجودی / هزینه کالاهای فروخته شده) x 365.
در حالت ایده آل ، این شاخص باید کم باشد. این به روزهای کمتری برای تبدیل موجودی کالا به پول نقد نیاز دارد.
با این حال ، مقادیر روزهای فروش موجودی می تواند در صنایع متفاوت باشد. در نتیجه ، مقایسه روزهای فروش موجودی یک شرکت با همتایان آن مهم است.
اهمیت
شاخص گردش موجودی کالا معیار موثری برای میزان موفقیت شرکت در تبدیل موجودی کالا به فروش است. این نسبت همچنین نشان می دهد که مدیریت به خوبی مدیریت هزینه های مرتبط با موجودی کالا را انجام می دهد و آیا موجودی بسیار زیاد یا بسیار کمی خریداری می شود.
همیشه مقایسه شاخص گردش موجودی کالا با معیار صنعت برای ارزیابی اینکه آیا یک شرکت موجودی خود را با موفقیت مدیریت می کند ، مهم است.
کالایی که موجودی آن سالی یک بار فروخته یا چرخانده می شود هزینه نگهداری بیشتری نسبت به کالایی دارد که در آن زمان دو یا سه برابر بیشتر بچرخد. گردش موجودی کالا نیز چابکی تجارت را نشان می دهد.
خرید در مقابل فروش
این شاخص مهم است زیرا گردش مالی به دو م mainلفه اصلی عملکرد بستگی دارد.
اولین م componentلفه خرید موجودی کالا است. اگر مقادیر بیشتری موجودی کالا در طول سال خریداری شود ، شرکت برای بهبود گردش مالی خود مجبور به فروش مقادیر بیشتری موجودی کالا می شود.
اگر شرکت نتواند این مقادیر بیشتر موجودی را بفروشد ، متحمل هزینه های ذخیره سازی و سایر هزینه های نگهداری می شود.
م componentلفه دوم فروش است. آنها باید همزمان با خرید موجودی کالا باشند ، در غیر این صورت موجودی کالا به طور مثر کار نخواهد کرد. به همین دلیل ادارات خرید و فروش باید با یکدیگر هماهنگ باشند.
گردش موجودی کالا نشان می دهد که بخشهای خرید و فروش یک شرکت همگام هستند یا خیر. در حالت ایده آل ، موجودی کالا باید با فروش مطابقت داشته باشد.
مثال ها
والمارت
برای سال مالی 2017 ، وال مارت فروش سالانه 485.14 میلیارد دلار ، متوسط موجودی سالانه 43.04 میلیارد دلار و هزینه سالانه کالاهای فروخته شده 361.25 میلیارد دلار را گزارش کرد. گردش موجودی والمارت برابر است با:
361.25 میلیارد دلار / 43.04 میلیارد دلار = 8.39
موجودی روز شما برابر است با: (1 / 8.39) x 365 = 43 روز.
این نشان می دهد که Walmart تمام موجودی خود را در مدت 43 روز به فروش می رساند ، که برای یک خرده فروش بزرگ جهانی کاملاً چشمگیر است.
فروش تقسیم بر موجودی متوسط
فرض کنید شرکت A دارای 1 میلیون دلار فروش و 250 هزار دلار هزینه کالای فروخته شده در سال است. موجودی متوسط 25000 دلار است.
با استفاده از رویکرد فروش ، این شرکت دارای حجم فروش 1 میلیون دلار بر متوسط موجودی 25000 دلار است. این معادل 40 چرخش در سال است.
با تقسیم 365 بر نوبت موجودی ، این را به روز تبدیل کنید ، یعنی 9125 روز. این بدان معنی است که موجودی 40 بار در سال می چرخد و تقریباً برای 9 روز در دسترس است.
هزینه کالاهای فروخته شده بر متوسط موجودی تقسیم شده است
با استفاده از رویکرد دوم ، گردش موجودی کالا به عنوان هزینه کالای فروخته شده تقسیم بر متوسط موجودی محاسبه می شود. در این مثال 250000 دلار تقسیم بر 25000 دلار ، برابر با 10 می شود.
سپس تعداد روزهای موجودی با تقسیم 365 بر 10 یعنی 5/36 محاسبه می شود. با استفاده از این روش ، موجودی 10 بار در سال می چرخد و تقریباً برای 36 روز در دسترس است.
نسبت فعالیت در حسابداری شرکت ها
نسبت فعالیت یا همان نسبت کارایی، به منظور ارزیابی دارایی های شرکت استفاده می شود و نشان می دهد که این دارایی ها چه میزان کارایی دارند. نسبت فعالیت با بررسی میزان فروش و تاثیری که دارایی ها بر آن می گذارد مشخص می شود. این نسبت میزان فروش را با دارایی هایی مثل دارایی ثابت، موجودی انبار و … مقایسه کرده و از این طریق راندمان و میزان استفاده موثر از منابع را مشخص می کند.
کاربرد نسبت های فعالیت:
مهم ترین کاربردی که نسبت های فعالیت دارد، مرتبط ساختن اقلام ترازنامه با صورت سود و زیان است. نکته مهم این است که اقلام مربوط به ترازنامه باید در لحظه محاسبه شود، اما اقلام مربوط به سود و زیان در دوره های زمانی مشخص حساب می شود. در محاسبه نسبت فعالیت و تحلیل آن، معمولا این موضوع را در نظر نمی گیرند.
نسبت های فعالیت:
انواع نسبت هایی که در گروه نسبت های فعالیت قرار می گیرند شامل موارد زیر است:
- دوره گردش مربوط به موجودی اقلام
- دوره مربوط به وصول مطالبات مجموعه
- دوره مربوط به گردش مواد و کالاهایی که نیم ساخته هستند
- دوره مربوط به واریز طلبکاران
- دفعات گردش مربوط به سرمایه جاری
- دفعات گردش مربوط به سرمایه ثابت
- دفعات گردش مربوط به دارایی
- درصد تغییر فروش
دوره گردش مربوط به موجودی اقلام:
این دوره بازه زمانی را مشخص می کند که در آن تعداد دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی اقلام یا کالا، نشان می دهد که مواد اولیه و موجودی کالا مثلا در یک سال چند بار به فروش رفته و مجددا جایگزین شده است. در حقیقت دوره گردش موجودی اقلام نشان دهنده مدت زمان مورد نیاز برای به فروش رفتن یک کالای آماده است.
نحوه محاسبه نسبت گردش مربوط به موجودی اقلام:
برای محاسبه این نسبت به شکل زیر عمل می کنیم
متوسط موجودی کالا / بهای تمام شده کالای فروش رفته = دفعات گردش کالا
2/ موجودی انتهای دوره + موجودی ابتدای دوره= متوسط موجودی کالا
موجودی اجناس در زمان شروع و پایان دوره و همین طور بهای تمام شده کالا،از صورت سود و زیان مشخص می شود.
دفعات گردش کالا / 360 = دوره گردش اجناس
تجزیه و تحلیل نسبت گردش مربوط به موجودی اقلام:
اگر نسبت گردش موجودی کالا پایین است، دلایل زیر در آن نقش دارد:
- راه اندازی خط تولید و نداشتن سیستم بازاریابی و تبلیغات درست برای فروش محصولات
- پایین بودن پول نقد شرکت و احتمال بروز مشکلات در حل و فصل مسائل مالی
- زیاد بودن هزینه نگه داری از کالاها و اقلام موجود
- کافی نبودن میزان فروش
- انبار کردن بیش از حد کالاها
اگر نسبت گردش موجودی کالا بالاست باید به موارد زیر پرداخت:
- موجودی اجناس در انبار دوره رکود پایینی دارد
- کالاها به سرعت به پول تبدیل می شوند
- سرمایه گذاری بر روی موجودی کالا کم شده است
- کارایی عملیاتی شرکت بیشتر شده و فروش از موجودی پیشی گرفته است.
نحوه محاسبه نسبت های فعالیت
نسبت گردش دارایی:
این نسبت دوره گردش موجودی کالا چیست؟ نشان می دهد که گردش دارایی ها چگونه بر درآمد شرکت اثر می گذارد، در واقع نسبت گردش دارایی به ما می گوید که دارایی ها در مسیر ایجاد درآمد چه نقشی دارند. این نسبت را در چند دوره محاسبه و مقایسه می کنند و مشخص می شود که آیا افزایش دارایی منجر به درآمد بیشتر می شود یا خیر.
نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی:
برای محاسبه این نسبت فروش بر کل دارایی ها تقسیم می شود.
کل دارایی/ فروش خالص = نسبت گردش دارایی
تجزیه و تحلیل نسبت گردش دارایی:
اگر این نسبت عدد بالایی را به ما نشان می دهد یعنی شرکت مجموع دارایی ها و امکانات خود را به خوبی مدیریت می کند. اگر دارایی ها به شکل چشم گیری افزایش یافته اما فروش به خوبی پیش نرفته است، می توان به نتایج زیر رسید:
- در قسمت دارایی ها دچار تورم هستیم زیرا برنامه ریزی درستی برای افزایش دارایی ها صورت نگرفته است
- بازاریابی و تبلیغات خوبی برای محصول انجام نشده است
نسبت گردش دارایی های ثابت:
این نسبت نشان می دهد که دارایی های ثابت چقدر بر درآمد شرکت تاثیر دارد.
نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی های ثابت:
برای به دست آوردن نسبت گردش دارایی های ثابت باید میزان فروش خالص شرکت را بر متوسط دارایی های آن به دست آوریم.
متوسط دارایی ثابت شرکت / فروش خالص = نسبت گردش دارایی های ثابت
2 / دوره انتهای ثابت دارایی + دوره ابتدای ثابت دارایی = متوسط دارایی ثابت
تجزیه و تحلیل نسبت گردش دارایی های ثابت:
بالا بودن این نسبت نشان می دهد که شرکت به شکل مثبتی عمل کرده و از دارایی های خود به خوبی استفاده کرده است.اگر این نسبت پایین باشد یعنی درآمد شرکت پایین است و روی دارایی های ثابت بیش از اندازه سرمایه گذاری شده است که این نشان دهنده عدم کارایی دارایی های ثابت است.
دوره وصول مطالبات:
در این نسبت حساب ها و اسناد دریافتنی از نظر کیفی بررسی می شوند.دوره وصول مطالبات دوره زمانی است که با فروش آغاز می شود و تا دریافت پول ادامه دارد. این نسبت به ما نشان می دهد درآمد شرکت در چه مدت زمانی دوباره به چرخه عملیاتی برمی گردد.
نحوه محاسبه نسبت:
متوسط مطالبات / نسیه فروش سالانه = گردش مطالبات
گردش مطالبات / 360 = دوره وصول مطالبات
تجزیه و تحلیل نسبت دوره وصول مطالبات:
اگر دوره وصول مطالبات کوتاه باشد نشان دهنده این است که شرکت به جهت تامین اعتبار و افزایش وجوهی که در گردش است، بار مالی زیادی به دوش نمی کشد و در نتیجه این امر باعث افزایش درآمد نیز می شود. اما اگر این دوره عدد بالایی را نشان دهد متوجه می شویم که شرکت در فروش کالاها نسیه های زیادی داده است و یا این که برنامه درست و منطقی برای دریافت مبالغ خود از بدهکاران ندارد.
برای مطالعه مقاله تئوری های حسابداری مالی می توانید از این لینک استفاده نمایید.
فعالیت های غیر تولیدی
دوره گردش عملیات دوره وصول مطالبات:
در طی این دوره شرکت مواد اولیه را تهیه می کند، کالا تولید شده و به دست مشتریان می رسد و وجه نقد به حساب مشتریان واریز می شود. دوره گردش عملیات برابر است با حاصل جمع دوره وصول مطالبات و گردش موجودی کالا.
نحوه محاسبه نسبت دوره وصول مطالبات:
این نسبت برای شرکت های تولیدی و غیر تولیدی به شکل متفاوتی محاسبه می شود.
برای فعالیت های غیر تولیدی این نسبت به شکل زیر محاسبه می شود:
دوره گردش موجودی کالا+ دوره وصول مطالبات= دوره گردش عملیات
در شرکتهای تولیدی محاسبه این نسبت به شکل زیر است:
دوره گردش موجودی کالا + دوره وصول مطالبات + دوره تولید کالا = دوره گردش عملیات
دوره تولید کالا: دوره تولید مدت زمانی است که مواد اولیه به کالا تبدیل می شود. مثلا اگر دوره تولید برابر با 110 روز است، یعنی وجه نقد شرکت برای 110 روز در روند کاری موجودی، کالای در حال ساخت و حساب های دریافتنی قرار دارد.
تجزیه و تحلیل:
وقتی این دوره کوتاه است یعنی سرمایه در گردش کمتری احتیاج داریم، به این دلیل که دوره وصول مطالبات پایین است و زمان کمی طول می کشد تا کالاهای تولید شده به پول تبدیل شوند. پس برای بدهی های جاری نیازی به افزایش دارایی نیست.
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
سرمایه در گردش به تفاوت بدهی جاری و دارایی جاری گفته می شود و موجودی کالا یکی از موارد تشکیل دهنده دارایی جاری به حساب می آید، پس نسبت موجودی به سرمایه در گردش مشخص می کند که چه میزانی از سرمایه در گردش مربوط به موجودی کالاست.
نحوه محاسبه نسبت:
برای محاسبه این نسبت موجودی کالا بر سرمایه در گردش تقسیم می شود.
سرمایه در گردش / موجودی کالا = نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش
بدهی جاری- دارایی جاری = سرمایه در گردش
تجزیه و تحلیل نسبت:
بالا بودن این نسبت نشان می دهد که قسمت عملیات جاری شرکت مشکلاتی دارد، تا زمانی که موجودی کالا به فروش نرسد و وجه نقد به دست آمده مجددا وارد چرخه تولید نشود، شرکت بازدهی کافی نخواهد داشت. بالا بودن این نسبت می تواند نشان دهنده مشکل شرکت در زمینه فروش و بازاریابی باشد.
تحلیل گران حداکثر عدد مناسب برای این نسبت را 80 درصد می دانند.
نکته:
اگر سرمایه در گردش مقدار منفی به خود گرفته، بهتر است نسبت های نقدینگی را نیز در دوره های لازم بررسی کنیم .
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش به بخشی از دارایی های خالص و جاری گفته می شود که در روند تولید باعث تسهیلاتی می شود، این تسهیلات می تواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم نمود پیدا کند.
این نسبت نشان می دهد که تاثیر سرمایه در گردش در میزان فروش شرکت چقدر است.
نحوه محاسبه نسبت گردش سرمایه جاری:
برای محاسبه این نسبت میزان فروش بر سرمایه در گردش تقسیم می شود.
سرمایه در گردش / فروش = نسبت گردش سرمایه جاری
بدهی جاری- دارایی جاری = سرمایه در گردش
تجزیه و تحلیل نسبت گردش سرمایه جاری:
افزایش این نسبت می تواند دو دلیل داشته باشد:
سرمایه در گردش ما کاهش یافته و یا فروش افزایش یافته است.این نسبت را معمولا کنار نسبت دوره گردش عملیات می سنجند و بهتر است که این نسبت را با مقادیر خودش در دوره های پیش تر نیزبررسی و مقایسه کنیم.
نسبت بازپرداخت دوره بستانکاران:
برای محاسبه این نسبت، قیمت نهایی کالای خریداری شده را بر متوسط بستانکاران تقسیم می کنیم. این عدد تعداد دفعاتی را نشان می دهد که به بستانکاران پرداخت داشته ایم ، وقتی این عدد را بر 365 تقسیم کنیم به نسبت دوره بازپرداخت می رسیم.
برای محاسبه متوسط بستانکاران، مجموع حساب ها و اسناد پرداختنی اول و آخردوره را تقسیم بر 2 می کنیم.
حساب متوسط بستانکاران / قیمت تمام شده کالای خریداری شده = دفعات پرداخت به بستانکاران
2 / حساب ها و اسناد پرداختنی ابتدا و انتهای دوره = حساب متوسط بستانکاران
دفعات پرداخت به بستانکاران / 365 = نسبت دوره بازپرداخت بستانکاران
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله نسبت های سود آوری را به شما پیشنهاد می کنیم.
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
hesabdar-arshad
منابع و اطلاعات جامع ازمون کارشناسی ارشدحسابداری, برنامه ريزی,مشاوره و.
آموزش حسابداری(اصول1)
فصل هفتم – تنظيم صورت هاي مالي و بستن حساب ها :
حسابداران براي گزارش وضعيت مالي يک مؤسسه در يک زمان معين و عملكرد مالي يک مؤسسه در يک دوره معين اقدام به تهيه صورت هاي مالي براي آن مؤسسه مي نمايند.
صورتحساب سود و زيان:
در يک مؤسسه بازرگاني براي تعيين سود خالص دوره مالي تمام هزينه ها از فروش خالص، كسر مي گردد. هزينه ها شامل بهاي تمام شده كالاي فروش رفته و هزينه هاي عملياتي مي باشد.
هزينه هاي عملياتي هزينه هايي هستند كه براي انجام امور و اداره عمليات مؤسسه بازرگاني صرف مي شود.
براي محاسبه سود خالص يک مؤسسه بازرگاني «فروش خالص»، «بهاي تمام شده كالاي فروش رفته» و «هزينه هاي عملياتي» سه جزء اصلي به شمار مي آيد.
در نمودار نحوه محاسبه سود و زيان را در مؤسسات بازرگاني ملاحظه مي كنيد:
اولين جزء، در صورتحساب سود و زيان است. براي محاسبه مبالغ برگشت از فروش و تخفيفات و همچنين تخفيفات نقدي فروش از مبلغ فروش ناخالص كسر مي شود.
بهاي تمام شده كالاي فروش رفته:
دومين جزء، در صورتحساب سود و زيان است. موجودي كالاي اول دوره، بهاي تمام شده كالاي خريداري شده و موجودي كالاي پايان دوره سه جزء اصلي براي محاسبه هستند.
موجودي كالا در اول دوره + بهاي تمام شده كالاي خريداري شده = بهاي تمام شده كالاي آماده براي فروش = موجودي کالا در پايان دوره + بهاي تمام شده کالاي فروش رفته
براي تعيين بهاي تمام شده کالاي خريداري شده
روشهاي ارزيابي موجودي كالا
حسابداران بايد با استفاده از نظام حسابداري مناسب اطلاعات مربوط به موجودي كالا را ثبت و نگهداري كنند. موجودي كالا مستقيماً در هر دو صورتحساب تراز نامه و سود و زيان اثر مي گذارد. موجودي كالا در تراز نامه به عنوان يك دارائي نوشته مي شود و در صورتحساب سود و زيان براي محاسبه بهاي تمام شده كالاي فروش رفته استفاده مي گردد.
ارزيابي (تعيين بهاي تمام شده) موجودي كالاي پايان دوره در دو مرحله انجام مي گيرد:
۱- تعيين مقدار واقعي موجودي ها (انبار گراني):
تعيين مقدار واقعي موجودي كالاي متعلق به يك مؤسسه در يك زمان معين.
اقلام زير جزء موجودي هاي كالاي پايان دوره منظور خواهند شد.
موجودي هايي كه در پايان دوره مالي در فروشگاه يا انبار واحد تجاري باقي مانده است.
موجودي هايي كه نزد شعبه ها يا نمايندگي هاي واحد تجاري نگهداري مي شود.
موجودي هايي كه به عنوان امانت نزد افراد يا مؤسسات ديگر باقي مانده است.
كالاهايي كه خريداري شده اند و در حساب «خريد» ثبت شده اند اعم از اينكه به مؤسسه رسيده يا نرسيده باشند.
۲- تعيين بهاي تمام شده هر واحد از موجودي ها:
بهاي تمام شده هر واحد χ تعداد واحدهاي موجودي كالا در پايان دوره = بهاي تمام شده موجودي كالا در پايان دوره
بهاي تمام شده هر واحد χ تعداد واحدهاي كالاي فروش رفته = بهاي تمام شده كالاي فروش رفته
روشهاي ارزيابي موجودي كالا:
۱- روش اولين صادره از اولين وارده:
در اين روش گردش بهاي تمام شده به گونه اي كه قديمي ترين كالاهاي خريداري شده، قبل از ساير كالاها به فروش مي رسد و به عبارت ديگر بهاي تمام شده كالاي فروش رفته از قيمتهاي خريد قديمي محاسبه مي شود.
اطلاعات زير از گردش يك نوع كفش ورزشي سال ۱۳۷۹ در فروشگاه برنا در دست است.
دیدگاه شما