انواع واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال با مثال های کاربردی
در این مقاله ابتدا به تعریف واگرایی مخفی و فرم شماتیک کلی آن پرداخته می شود، سپس در ادامه، مثال هایی کاربردی از بازار سرمایه تشریح می شوند. در پایان این مقاله نیز به مواقعی پرداخته می شود که تحلیل گران در تشخیص واگرایی مخفی دچار خطا می شوند. اگر شما نیز قصد دارید به طور کامل با این مبحث آشنا شوید، مطالعه این مقاله را از دست ندهید.
واگرایی مخفی چیست ؟
واگرایی به حالتی گفته می شود که در آن قیمت برخلاف اندیکاتور حرکت می کند. در صورتی که واگرایی در انتهای روند اتفاق بیفتد، به آن واگرایی معمولی (Regular Divergence یا به اختصار RD) گفته می شود و در صورتی که واگرایی در انتهای اصلاح قیمتی به وقوع بپیوندد، به آن واگرایی مخفی (Hidden Divergence یا به اختصار HD) گفته می شود.
در صورتی که در محدوده اصلاحی یک روند صعودی بزرگ، اندیکاتور کف پایین تر ثبت کند اما قیمت به کف پایین تر نرسد و کف بالاتر ثبت کند، واگرایی مخفی مثبت به وقوع می پیوندد. همانطور که از نام این نوع واگرایی مخفی مشخص است، پس از وقوع آن می توان افزایش تقاضا و به تبع آن رشد قیمت را انتظار داشت. در شکل 1 فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی مثبت آورده شده است.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، این می باشد که در واگرایی مخفی مثبت، باید قیمت حتما از یک سقف بالاتر نسبت به سقف قبلی به طور موقت بریزد و اگر غیر از این باشد نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت (منظور این می باشد که مطابق شکل 1، سقف دوم باید حتما بالاتر از سقف اول قرار گیرد).
شکل 1- فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی مثبت
در صورتی که در محدوده اصلاحی یک روند نزولی بزرگ، اندیکاتور سقف بالاتر ثبت کند اما قیمت نتواند به سقف قبلی خود برسد و سقف بعدی را پایین تر از سقف قبلی ثبت کند، واگرایی مخفی منفی به وقوع می پیوندد. همانطور که از نام این نوع واگرایی مخفی مشخص است، پس از وقوع آن می توان افزایش عرضه و به تبع آن افت قیمت را انتظار داشت. در شکل 2 فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی منفی آورده شده است.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، این می باشد که در واگرایی مخفی منفی، باید قیمت حتما از یک کف پایین تر نسبت به کف قبلی به طور موقت رشد کند و اگر غیر از این باشد نمی توان نام آن را واگرایی مخفی منفی گذاشت (منظور این می باشد که مطابق شکل 2، کف دوم باید حتما پایین تر از کف اول قرار گیرد).
شکل 2- فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی منفی
مثال های کاربردی از واگرایی مخفی مثبت و منفی
در شکل 3 نمودار قیمت شرکت نیروکلر با نماد شکلر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی آورده شده است. همانطور که ملاحظه می کنید وقتی که در یک روند صعودی در اصلاح قیمتی هستیم، هیستوگرام اسیلاتور Macd کف پایین تر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و کف بالاتر می سازد که این موضوع منجر به وقوع واگرایی مخفی مثبت می شود و به تبع آن قیمت توانسته در کمتر از 40 روز از 1300 تومان تا 2100 تومان رشد کند و بازدهی 61/5 درصدی ثبت کند.
شکل 3- واگرایی مخفی مثبت در نماد شکلر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی
به عنوان یک مثال دیگر از واگرایی مثبت مخفی به نمودار قیمت شرکت کارت اعتباری ایران کیش با نماد رکیش در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه می پردازیم. همانطور که ملاحظه می کنید در یک محدوده اصلاحی از یک روند صعودی، هیستوگرام اسیلاتور Macd کف پایین تر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و کف بالاتر می سازد. به تبع این موضوع قیمت توانسته در مدت زمان 2 ماه از 340 تومان تا 550 تومان رشد کند و بازدهی 61/8 درصدی ثبت کند.
شکل 4- واگرایی مخفی مثبت در نماد رکیش در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه
در شکل 5 که مربوط به نمودار قیمت سهام شرکت صنایع آذرآب با نماد فاذر می باشد، همانطور که ملاحظه می کنید در محدوده اصلاحی یک روند نزولی، اسیلاتور استوکاستیک سقف بالاتر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و سقف پایین تر ساخته است. این موضوع موجب وقوع واگرایی مخفی منفی در این اسیلاتور شده و به تبع آن در حدود 2 ماه قیمت از 380 تومان تا 220 تومان افت کرده است (42 درصد افت قیمت).
شکل 5- واگرایی مخفی منفی در نماد فاذر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه
آیا صرفا با مشاهده واگرایی مخفی می توان در بازارهای مالی معامله کرد ؟
پاسخ این سوال با قاطعیت خیر می باشد. اگر بخواهید فقط با مشاهده واگرایی مثبت مخفی نسبت به خرید سهم و یا با مشاهده واگرایی منفی مخفی نسبت ترفندهای استفاده از واگرایی به فروش اقدام کنید، احتمال اینکه با زیان روبرو شوید بسیار زیاد است. بنابراین توصیه می شود حتما در کنار واگرایی مخفی از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال (مانند خط روند، الگوهای کلاسیک، الگوهای هارمونیک و …) نیز استفاده نمایید تا بتوانید به درستی حد ضرر و اهداف قیمتی را مشخص نمایید.
دلایل رایج تشخیص اشتباه واگرایی مخفی در میان تحلیل گران
در ادامه به 3 دلیل رایجی که تحلیل گران در تشخیص واگرایی مخفی دچار اشتباه می شوند، پرداخته می شود :
1- تشخیص ندادن درست روند اصلی
رایج ترین اشتباهی که تحلیل گران در تشخیص واگرایی HD مرتکب می شوند، این می باشد که روند اصلی بازار را (روند صعودی یا نزولی) به درستی تشخیص نمی دهند. در واگرایی مخفی مثبت، حتما در محدوده اصلاحی یک روند صعودی اصلی، قیمت باید از یک سقف بالاتر نسبت به سقف قبلی خود وارد اصلاح شود (به سقف دوم و اول در شکل 1 مراجعه شود) و در واگرایی مخفی منفی نیز باید در محدوده اصلاحی یک روند نزولی اصلی، قیمت حتما از یک کف پایین تر نسبت به کف قبلی خود وارد اصلاح شود (به کف دوم و اول در شکل 2 مراجعه شود)، در صورتی که غیر از این باشد نمی توان نام آنها را واگرایی های مخفی گذاشت.
در شکل 6 که مربوط به نمودار قیمت سهام شرکت پارس خودرو با نماد خپارس می باشد، ممکن است معامله گران به اشتباه واگرایی مخفی مثبت تشخیص دهند و وارد معامله ای اشتباه همراه با زیان شوند. نکته مهمی که وجود دارد و قبلا نیز به آن اشاره شده، این می باشد که در این نوع واگرایی حتما باید سقف دوم بالاتر از سقف اول قرار گیرد و با توجه به اینکه در این مورد، چنین اتفاقی نیفتاده است، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت. البته در چنین مواقعی ممکن است حتی قیمت رشد کند اما رشد قیمت را نمی توان به واگرایی مخفی مثبت ربط داد.
شکل 6- تشخیص اشتباه واگرایی مثبت مخفی در نماد خپارس
2- بزرگ شدن سیکل حرکتی
نکته ای که در رابطه با سیکل حرکتی حائز اهمیت می باشد، این موضوع است که در واگرایی های مخفی باید در اندیکاتور بین دو گام کنار هم مقایسه صورت گیرد و اگر یک گام اندیکاتور با چند گام جلوتر از آن مقایسه شود و حتی سایر شروط واگرایی مخفی نیز ارضاء شوند، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی گذاشت. مطابق شکل 7 اگر در نمودار سهام شرکت لیزینگ رایان سایپا با نماد ولساپا (مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی)، در اندیکاتور MACD دو گامی که در کنار یکدیگر نیستند به هم وصل شوند و در نمودار قیمت نیز حفره های متناظر با آنها به یکدیگر وصل شوند، احتمال دارد به اشتباه واگرایی مخفی مثبت تشخیص داده شود. در این مثال با توجه به اینکه در اندیکاتور دو گام کنار هم با یکدیگر مقایسه نشده اند و بین این دو گام در اندیکاتور، یک کف دیگر نیز وجود دارد، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت. هر چند در نمودار، رشد قیمت صورت گرفته است اما دلیل آن واگرایی مخفی مثبت نمی باشد و می توان دلیل آن را واقع شدن قیمت در کف کانال صعودی 6 ساله و همچنین خط روند صعودی 4/5 ساله دانست. عموما در مواقعی مشابه این مثال، که در اندیکاتور دو گام کنار هم با یکدیگر مقایسه نمی شوند و به اشتباه واگرایی HD تشخیص داده می شود، یا باید از دوره های زمانی بیشتر در تنظیمات اندیکاتور استفاده کرد یا ترفندهای استفاده از واگرایی اینکه در تایم فریم بالاتر وقوع واگرایی مخفی بررسی شود.
شکل 7- تشخیص نادرست واگرایی مخفی مثبت
3- میزان اصلاح قیمت
واگرایی های مخفی ایده آل معمولا در محدوده 50 تا 78/6 درصد از فیبوناچی اصلاحی داخلی اتفاق می افتند. در صورتی که واگرایی مخفی در تراز کمتر از 50 درصد یا بیشتر از 78/6 درصد از فیبوناچی اصلاحی به وقوع بپیوندد، اعتبار کمتری دارند و توصیه می شود که در این مواقع حتما با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز روند قیمتی را بررسی نمایید.
نحوه کار با اندیکاتور آر اس آی
نحوه کار با اندیکاتور آر اس آی بسیار آسان است. یکی از ویژگی های این اندیکاتور، سادگی و قابل فهم بودن آن است. برای کار با اندیکاتور آر اس آی باید در ابتدا آن را در پلتفرم معاملاتی خود اجرا کنید. در هر پلتفرم معاملاتی می توانید با رفتن به قسمت Indicators اندیکاتور آر اس آی را پیدا و اجرا کنید. برای مثال در پلتفرم Trading View می توانید با رفتن به قسمت Indicators و سرچ RSI، این اندیکاتور را پیدا و اجرا کنید.
این اندیکاتور روی تنظیمات پیش فرض قرار دارد و نیازی نیست که شما برای امتحان اولیه، تنظیمات آن را تغییر دهید. بنابراین به همین سادگی می توانید از این اندیکاتور استفاده کنید. اگر از استراتژی های دیگری استفاده می کنید که باید تنظیمات آر اس آی را تغییر دهید، می توانید کلیک روی چرخ دنده ی این اندیکاتور در Trading View به تنظیمات آن دسترسی داشته باشید.
برای آموزش اندیکاتور آر اس آی و دسترسی به تنظیمات، می توانید ویدیوی زیر را مشاهده کنید:
تنظیمات RSI برای نوسان گیری
تنظیمات RSI برای نوسان گیری بسیار آسان است. در نوسان گیری ما نیاز داریم تا این اندیکاتور به ما زودتر سیگنال بدهد، بنابراین باید آن را روی Period/Length های پایین تری تنظیم کنیم. Period اندیکاتور آر اس آی به صورت پیش فرض روی 14 تنظیم است اما شما می توانید برای نوسان گیری، آن را روی 2 قرار دهید. با این کار شما می توانید سیگنال ها را زودتر دریافت کنید و اصطلاحاً آر اس آی برای شما Fast باشد.
اما تنظیمات دیگری که باید تغییر دهید، تنظیم خطوط Overbuy و Oversell است. برای نوسان گیری یا اسکالپ، ما تنظیمات بسیار متعددی برای آر اس آی داریم. برای مثال، می توانید Overbuy را روی 90 و Oversell را روی 10 تنظیم کنید و Period را روی 2 بگذارید.
یکی دیگر از تنظیمات برای نوسان گیری، تنظیم Overbuy روی 95 و Oversell روی 5 و یا تنظیم Overbuy روی 97 و Oversell روی 3 می باشد (Period= 2). این تنظیمات بسیار حساس تر است و سیگنال های خرید و فروش کمتری را به شما میدهد اما اگر سیگنالی بدهد، به احتمال زیاد صحیح است.
برای این استراتژی ها بهتر است از EMA نیز استفاده کنید و آن را روی 34 تنیم کنید تا دقت کار شما را بالاتر ببرد. سعی کنید تا سیگنال ها را هم با RSI و هم EMA بررسی کنید.
ورود ناموفق زود هنگام با کمک واگرایی
در حالی که استفاده از واگرایی یک ابزار عالی برای ابزار معاملاتی شما است، زمانی وجود دارد که ممکن است خیلی زود وارد شوید زیرا منتظر تأیید بیشتری نماندید که در نهایت شکست خواهید خورد.
در زیر چند ترفند وجود دارد که می توانید از آن استفاده کنید تا بتوانید تأیید بیشتری را در مورد این واگرایی به نفع خود داشته باشید.
منتظر یک شاخص crossover باشید
این یک فریب نیست بلکه یک قانون است. فقط برای یک شاخص crossover نشانگر momentum صبر کنید. این نشان دهنده یک تغییر بالقوه در حرکت از خرید به فروش یا بالعکس است. استدلال اصلی این است که شما منتظر top یا bottom هستید و این نمی تواند تشکیل شود مگر اینکه یک crossover ساخته شود!
در نمودار بالا، این جفت ارزها LH را نشان می دهد در حالیکه stochastic HH را ساخته است. در حال حاضر این اختلاف نزولی وجود دارد و مطمئنا تمایل به فروش آن است.
اما شما می دانید که آنها چه می گویند، صبر فضیلت است. بهتر ترفندهای استفاده از واگرایی است منتظر بمانیم که stochastic بتواند یک crossover رو به پایین را به عنوان تایید مبنی بر این که جفت ارز به سمت پایین حرکت میکند، ایجاد کند.
بعدا با تعدادی شمع، stochastic یک crossover ساخته، بازی کردن با آن روند نزولی برایتان سودمند نخواهد بود. هدف اصلی اینجا چیست؟ فقط صبور باشید! سعی نکنید اسلحه را پر کنید چون کاملا نمی دانید که حرکت چه تغییری خواهد کرد.
منتظر شاخص برای حرکت به خارج از منطقه اشباع خرید/فروش باشید
یک ترفند دیگر می تواند صبر کردن برای بالا رفتن قیمتها و پایین رفتن قیمت ها در شرایط اشباع خرید و فروش باشد و منتظر بمانید که این شاخص از این شرایط خارج شود. دلیل انجام این کار مشابه انتظار برای یک crossover است و شما واقعا هیچ ایده ای ندارید که چه زمانی حرکت شروع به تغییر میکند.
بگذارید بگوییم شما به یک نمودار نگاه می کنید و متوجه می شوید که stochastic یک low جدید تشکیل می دهد، در حالیکه قیمت اینطور نیست.
ممکن است فکر کنید که وقت خرید است زیرا شاخص نشان دهنده شرایط فروش بیش از حد است و واگرایی تشکیل شده است. با این حال، فشار فروش ممکن است باقی بماند و قیمت همچنان سقوط کند و یک قیمت low جدید را ایجاد کند.
شما ممکن است که خیلی نا امید شوید چرا که روند بازگشتی نمی شود. در واقع، روند نزولی جدید احتمالا در موقعیتی قرار دارد که جفت ارز در حال حاضر LH را تشکیل می دهد. و اگر شما لجباز بودید، ممکن بود این حرکت رو به پایین را نیز از دست داده باشید.
اگر شما صبورانه برای تأیید این واگرایی تشکیل شده منتظر می ماندید، می توانستید از ضرر کردن پرهیز کنید و متوجه شوید که روند جدیدی در حال پیشرفت است.
خط روند را بر روی شاخص های حرکتی خود بکشید
این ممکن است کمی مضحک به نظر می رسد، زیرا شما به طور معمول خطوط روند را فقط در حرکت قیمت می کشید اما این یک ترفند بسیار جذاب است که ما می خواهیم با شما به اشتراک بگذاریم. شما هرگز نمی دانید چه زمانی ممکن است از آن استفاده کنید.
این ترفند می تواند به ویژه هنگامی مفید باشد که به دنبال تغییر یا از بین رفتن روند باشد. هنگامی که می بینید این قیمت یه یک خط روند احترام می گذارد، سعی کنید یک خط روند مشابه را بر روی شاخص خود بگذارید.
شما ممکن است متوجه شوید که این شاخص نیز از خط روند پیروی می کند. اگر شما ببینید حرکت قیمت و شاخص حرکت هر دو، خطوط روند مربوطه را می شکنند، این می تواند یک تغییر در قدرت را از خریداران به فروشندگان (یا برعکس) نشان دهد و این روند می تواند تغییر کند.
تکنیکهای تکنیکال – واگرایی معمولی RD
واگرایی ها یکی از مفاهیم شناخته شده در تحلیل تکنیکال بین تمام تحلیلگران تکنیکالیست است. به واسطه آشنایی با انواع واگرایی ها میتوان استراتژیهای مختلفی برای خرید و فروش سهام در بازار سرمایه در نظر گرفت. فعالان بازار سرمایه در بورس ایران نیز از این تکنیک برای معاملات خود استفاده میکنند. در این قسمت با مفهوم واگرایی و معرفی یکی از انواع آن در خدمتتان هستیم.
واگرایی حالتی است که بین نمودار قیمتی و ابزارهای اندیکاتور، یک تضاد آشکار به وجود میآید. در واقع نمودار و اندیکاتور با حرکت یکدیگر مخالفت میکنند.
واگرایی به سه دسته کلی تقسیم میشود:
۱- واگرایی معمولی (RD)
۲- واگرایی مخفی (HD)
۳- واگرایی زمانی (TD)
هر یک از این واگرایی ها تحت شرایط خاصی اتفاق میافتد با تشکیل ساختار آن، نمودار سهام واکنشهای متفاوتی خواهد داشت. در این بخش، به بررسی مفهوم واگرایی معمولی خواهیم پرداخت.
واگرایی معمولی زمانی رخ میدهد که اندیکاتور با حرکت قیمتی مخالفت میکند. در واقع اندیکاتور کف یا سقف جدید ثبت نمیکند.
واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و منفی تقسیم میشود. در واگرایی معمولی مثبت که در کف ها ایجاد میشود، نمودار کفی پایین تر ثبت میکند؛ اما اندیکاتور با این حرکت مخالفت کرده و نسبت به کف قبلی، یک کف بالاتر تشکیل میدهد. برای تعیین و تشخیص واگرایی، میتوان از اندیکاتورهای MACD، RSI، DT OSCILLATOR و دیگر اندیکاتورها استفاده کرد.
در شکل زیر همانطور که مشخص شده، نمودار کفی پایین تر ایجاد کرده؛ اما اندیکاتور با این حرکت مخالفت کرده است. پس میتوان نتیجه گرفت که قدرت فروشندگان، کاهش پیدا کرده و احتمال برگشت قیمت وجود دارد که در این حالت به دنبال فرصتهای معاملاتی خرید هستیم.
حالت دوم از واگرایی معمولی، واگرایی معمولی منفی است. این حالت در انتهای یک روند صعودی و در سقف ها ایجاد میشود. به نحوی که نمودار، یک سقف بالاتر ثبت میکند؛ اما اندیکاتور مخالفت کرده و سقفی پایین تر را ثبت میکند. با تشکیل این آرایش، قدرت خریداران کاهش یافته و احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
در شکل زیر در انتهای روند صعودی، در نمودار سقف بالاتر شکل گرفته؛ اما در اندیکاتورسقف به وجود آمده، پایین تر از سقف قبلی است. پس باید انتظار کاهش قیمت را داشته باشیم.
با تشخیص واگرایی معمولی، می توان با انتخاب یک پنل معاملاتی مناسب، به دنبال فرصت های معاملاتی بود.
آموزش اندیکاتور مکدی به زبان ساده
همانطور که میدانید، یکی از مهمترین ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال به کار میرود، اندیکاتور است. به کمک اندیکاتور میتوان روند، شتاب قیمت و المانهای دیگر را اندازه گیری کرد که در تصمیم گیری هایی مثل ورود، خروج و غیره بسیار به کار میآیند. از مهمترین اندیکاتورهایی که در تحلیل یک سهم کاربرد دارد، اندیکاتور مکدی MACD است که در این مقاله بنا داریم تا کاملا در مورد آن بحث کنیم. با ما همراه باشید تا در مورد موضوعات زیر بيشتر صحبت کنیم.
اندیکاتور مکدی که توسط آقای جرالد بی اپل اختراع شد، به معنای همگرایی و واگرایی میانگین متحرک یا Moving Average Convergence Divergence است که به صورت اختصاری MACD نامیده میشود. در سال ۱۹۷۰ بود که اندیکاتور مکدی ارائه شد، اما اهمیت و کارایی آن در سده جدید بیشتر مشخص شد و مورد استفاده فراوان قرار گرفت. همانطور که میدانید بسیاری از اندیکاتورها در یکی از دو دسته اندیکاتورهای روندنما یا مومنتوم طبقه بندی میشوند، در حالی که این اندیکاتور میتواند ویژگیهای هر دو را با هم داشته باشد. در واقع قدرت، شتاب و جهت روند قیمتی در این اندیکاتور مشخص میشود که بیشتر با استفاده از قیمت پایانی محاسبه میگردد.
به طور کلی دو نوع اندیکاتور مکدی وجود دارد، یک نوع کلاسیک و دیگری نوع جدید که تا حدودی از لحاظ ظاهری با هم متفاوت هستند. با این حال کارایی این دو مدل تقریبا مشابه است. با توجه به شکل، اندیکاتوری که در بخش بالایی نمایش داده شده، شامل یک هیستوگرام (خطوطی که به صورت عمودی و به رنگ مشکی هستند) و دو خط آبی و ترفندهای استفاده از واگرایی قرمز میباشد. خط آبی خط مکدی و خط قرمز، خط سگینال نام دارد. در بخش پایینی شکل، اندیکاتور مکدی جدید را ملاحظه میکنید که خط مکدی در آن وجود ندارد و فقط شامل هیستوگرام و خط سیگنال است. در واقع هیستوگرام در اندیکاتور جدید، نوسانی مشابه خط مکدی در اندیکاتور کلاسیک دارد. اما از این دو نمودار چگونه میتوان استفاده کرد؟ در بخش بعدی این مطلب را مورد بررسی قرار میدهیم.
برای این منظور، به دو اندیکاتور از نوع میانگین متحرک نمایی احتیاج داریم، یک ميانگين متحرک کوتاه در بازه ۱۲ روزه و یک میانگین متحرک بلند در بازه ۲۶ روزه. اختلاف بین این دو نمودار، اندیکاتور مکدی را برای ما مشخص خواهد کرد. حال اگر یک میانگین متحرک نمایی با بازه ۹ روزه را به همراه این دو در نظر بگیریم، نمودار خط سیگنال در اندیکاتور مکدی بدست خواهد آمد. اکنون با توجه به شکل، اگر بخواهیم شتاب یک روند قیمتی را رصد کنیم، میتوانیم بگوییم که اگر خط سیگنال از هیستوگرام در سطح بالاتری قرار بگیرد، شتاب قیمتی منفی و اگر خط سیگنال در سطح پایینتری نسبت به هیستوگرام واقع شود، روند مثبت خواهد بود. در ادامه این توضیحات، اکنون فرض کنید قیمت یک سهم در یک روند نزولی است، اما هیستوگرام رفته رفته در بالای خط سیگنال قرار میگیرد که نشان از افزایش شتاب قیمتی سهم دارد یا بالعکس در یک روند صعودی، هیستوگرام رفته رفته در بخش پایینی خط سیگنال واقع میشود که خبر از کند شدن شتاب قیمتی سهم میدهد.
با توجه به این تفاسیر میتوان گفت که روندها قبل از پایان یافتن به خوبی قابل پیش بینی خواهند بود. نکته بعدی در مورد اندیکاتور مکدی این است که هرگاه هیستوگرام یا نمودار مکدی زیر خط صفر واقع شد، نمایانگر یک روند منفی یا نزولی و هرگاه بالای خط صفر واقع شد، نمایانگر روند مثبت یا صعودی است. در واقع اگر یک نمودار قیمتی را با این اندیکاتور مطابقت دهید، ملاحظه خواهید کرد که در زمانی که هیستوگرام زیر صفر است، نمودار قیمت روند نزولی و در هنگامی که بالای صفر است، روند صعودی دارد. از طرفی اگر شرایط به گونه ای پیش برود که دو نمودار میانگین کوتاه و بلند مدت بر هم انطباق پیدا کرده یا بر هم مماس شوند، نمودار مکدی یا هیستوگرام به سمت صفر میل پیدا میکند و کمترین مقدار خود را دارا خواهد بود، مخصوصا اگر نمودار هیستوگرام از بالای صفر به پایین یا بالعکس وارد شود، نقطه مد نظر را میتوان نقطه بازگشت یا Reversal point در نظر گرفت. در ادامه اما این نکته را نیز همواره مد نظر داشته باشید که لزوما هر پوزیشنی مشابه پوزیشن فوق، به معنای نقطه بازگشت نیست، مثلا در شکل زیر، فقط آخرین نقطه است که یک نقطه بازگشتی است، چرا که هم تغییر فاز (یا اصطلاحا تغییر علامت جبری هیستوگرام) رخ داده و هم هیستوگرام به سمت صفر میل کرده(رسیده) است. بقیه موارد را نه به عنوان یک نقطه بازگشت اما به عنوان یک اصلاح میتوان قلمداد کرد.
یکی از مواردی که این اندیکاتور به کار میآید، در زمانی است که میخواهید لحظه ورود یا خروج به یک سهم را برآورد کنید. به این صورت که هر زمان، دو خط سیگنال و مکدی یکدیگر را قطع کنند، بسته به شرایط، سیگنال ورود یا خروج به یک سهم میتواند تلقی شود. مورد بعدی واگرایی یا همگرایی نمودار قیمت یک سهم است که با مقایسه خط سیگنال با نمودار میله ای قیمت، این تشخیص امکان پذیر خواهد بود.
اگر بنا است که از این اندیکاتور در تحلیل سهم های بازار بورس ایران استفاده کنید، بد نیست این ترفند را در پروسه تحلیل خود به کار ببرید: هنگامی که یک تغییر فاز از سمت منفی به مثبت را در هیستوگرام مشاهده کردید، این را به عنوان یک سیگنال ورود در نظر گرفته و وارد معامله شوید. از طرفی برای خروج از معامله نیز، زمانی که خط سیگنال، نمودار هیستوگرام را قطع کرده و در بالای آن قرار گرفت، این حالت را به عنوان پوزیشن فروش بدانید و از معامله خارج شوید.
همانطور که پیش از این دانستید، علاوه بر اینکه اندیکاتور مکدی میتواند در تشخیص نقاط ورود، خروج و بازگشت اطلاعات مناسبی را از قیمت یک سهم به شما ارائه دهد، که میتواند در شناسایی قدرت یک روند نیز به شما کمک شایانی بنماید. به این صورت که هر چه طول میلههای هیستوگرام بلندتر باشد، روند قیمتی که دنبال میکنید، قویتر بوده و هر چه این مقدار کمتر شود احتمال بازگشت و تغییر روند بیشتر خواهد بود.
با توجه به توضیحی که در بخشهای قبلی ارائه شد، اندیکاتور مکدی که توسط آقای جرالد بی اپل اختراع شد، به صورت بازه ۱۲ روزه برای میانگین متحرک کوتاه مدت، بازه ۲۶ روزه برای میانگین متحرک بلند مدت و بازه ۹ روزه برای خط سیگنال بنا نهاده شد. دلیل این زمانبندی این بود، که در آن زمان، در ۶ روز هفته معاملات بازار صورت میگرفت و بازه ۱۲ روزه نمایانگر دو هفته کاری، بازه ۹ روزه یک هفته و نیم و بازه ۲۶ روزه نمایانگر یک ماه کاری بدون تعطیلات بود. با توجه به اینکه بازار بورس ما در ایران، ۵ روز کاری دارد، تقسیم بندی زمانی مناسب برای اندیکاتور مکدی میتواند به صورت ۱۰ روزه برای میانگین کوتاه مدت، ۱۵ روزه برای میانگین بلند مدت و ۲۲ روزه برای میانگین بلند مدت، در نظر گرفته شود.
واگرایی یا تضاد زمانی رخ میدهد که در برهه ای از زمان، نمودار قیمت با اندیکاتور به گونه ای متفاوت رفتار کند. با مشاهده چنین رفتاری در اندیکاتور، میتوان وقایع نزدیکی مثل تغییر روند را پیش بینی کرد و به موقع و به دور از هر گونه هیجان پوزیشن مناسب را در معامله مشخص نمود. همچنین لازم به ذکر است که واگرایی فقط در اندیکاتور مکدی تعریف نمیشود و در اندیکاتورهایی مثل RSI، MFI و CCI نیز چنین حالتی قابل اثبات است، اما در اندیکاتور مکدی این این مسئله نمود بیشتری دارد. با توجه به تصویر آورده شده در این بخش، نمودار قیمتی دو قله قیمتی را فتح کرده اما نمودار مکدی در حال کوچک شدن است. این خود، نمونه بارزی از یک واگرایی است که به یک تحلیلگر آگاه هشدار میدهد که با کمتر شدن حجم معاملات ممکن است روند تغییر پیدا کند. در مجموع واگرایی به شما این هشدار را میدهد که اگر یک سهم را دارید وارد پوزیشن فروش شوید یا اگر آن سهم را ندارید، فعلا از خرید آن صرف نظر کنید. این را نیز باید اضافه کنیم که واگرایی در روند منفی یا نزولی بر روی درهها قابل ملاحظه است، در حالی که این ویژگی در روند صعودی، بر روی قلهها تشکیل میشود.
در حالت عادی، واگرایی به گونه است که شما را از یک تغییر روند در نمودار قیمتی سهم آگاه میکند. یعنی به نوعی نمودار اندیکاتور زودتر از نمودار سهم وقوع چنین اتفاقی را مشخص میکند، در حالی که در واگرایی مخفی عکس این اتفاق رخ میدهد و واگرایی در اندیکاتور نمایانگر ادامه پر قدرت روند قیمتی خواهد بود. این حالت همچنین در زمانی بروز پیدا میکند که سهم در انتهای یک اصلاح زمانی قیمت قرار بگیرد.
با توجه به توضیحات گفته شده و در پایان این مقاله این نکته را نیز باید همواره مد نظر داشته باشید که خروجی این اندیکاتور به تنهایی سیگنال مطمئنی برای گرفتن یک تصمیم درست محسوب نمیشود و میبایست از اندیکاتورها و ابزارهای دیگر برای این منظور بهره مند شد. از اندیکاتورهایی که میتوان با اندیکاتور مکدی استفاده کرد، اندیکاتور RSI و EMA است که به صورت ترکیبی میشود از این سه گزینه در قالب یک استراتژی استفاده کرد. در پایان این مقاله از شما دعوت میکنیم تا به آموزشهای دیگر بخشهای وبسایت مراجعه فرمایید.
© توجه: بازارهای مالی همواره همراه با ریسک هستند و بدون آموزش و کسب دانش کافی، خطر از دست رفتن سرمایه وجود دارد.
دیدگاه شما