بازگشت بورس به محدوده زیان


سود هر سهم شرکت (EPS) ویکی از انواع صورت های مالی شرکت‌ها، صورت سود و زیان است که نشان‌دهنده عملکرد یک شرکت در طی یک دوره زمانی است که محصول نهایی آن سود یا زیان است و نسبت قیمت به درآمد (P/E) برای هر سهم است. که از تقسیم قیمت جاری سهم بر سود هر سهم به دست می‌آید.

دو مفهوم مهم در مدیریت ریسک

معامله‌گرانی که در بورس بازارهای مالی با دیدگاه کوتاه‌مدت و میان‌مدت فعالیت می‌کنند معمولا برای تعیین زمان خروج خود از معاملات از حد سود و حد ضرر استفاده می‌کنند. این سرمایه گذاران که بیشتر بر اساس تحلیل تکنیکال به خرید و فروش در بازارهای مالی مانند سهام، ارز و … مشغول هستند، اغلب برای میزان سود و زیان خود محدوده‌هایی را تعیین می‌کنند. در این حالت، خروج از معامله با هدف کاهش زیان و افزایش سود انجام می‌شود. فرض کنید شخصی سهامی را در قیمت ۲۰۰ تومان خریده است. او بر اساس نتایج تحلیلی که روی این سهام انجام داده – که معمولا از جنس تحلیل تکنیکال است – تصمیم می‌گیرد با رسیدن قیمت به اولین سقف قیمتی مورد انتظار، مثلاً ۲۲۰ تومان سهام خود را به فروش برساند. در صورتی که قیمت سهام به ۱۸۰ تومان کاهش یابد نیز او سهام خود را خواهد فروخت. در این حالت، حد ضرر او ۱۸۰ تومان خواهد بود.

همه افراد فعال در بورس، می دانند که برای موفقیت و کسب سود و درآمد در این بازار باید با مبحث حد سود و حد ضرر در بورس آشنا باشند تا با به کار گیری آن میزان سود و دارایی خود را افزایش دهند.در بازار بورس ، افراد برای کسب درآمد به فعالیت هایی چون معامله گری، سرمایه گذاری و خرید و فروش سهام روی می آورند. اما باید بدانند که برای کسب سود و درآمد در این بازار باید نکات بسیار مهمی را رعایت کنند. یکی از این نکات مهم، توجه به حد سود و ضرر در بورس می باشد.

مفهوم حد ضرر:

‌تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومت‌ها حمایت‌ها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم. با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید یک سهم برخلاف انتظار ما قیمت آن شروع به کاهش کرد، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کرده‌ایم یا بر خلاف روند بازار، وارد شده‌ایم و تحلیل درستی از سهم نداشتیم. در این وضعیت دو راه پیش روی ما قرار دارد:

۱-صبر کنیم تا بعد از کاهش قیمت، سهام دوباره به قیمت مورد نظر ما برسد.

‌۲-بعد از اندکی کاهش بلافاصله از سهم خارج شویم.

باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامه‌ای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد، ریسک زیادی دارد چرا که می‌تواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود. خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقی‌تر به نظر می‌رسد؛

یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای با بررسی کامل سهمی را می‌خرد و حد سود و زیان را تعیین می‌کند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج می‌شود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام بجای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله باید از سهم خارج شد. اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، حد ضرر در کل بازار باید در نظر گرفته شود و اگر به آن حد رسید، کاملا از بازار خارج می‌شویم و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نظاره­‌گر می­‌مانیم. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.‌افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایه‌گذاری می‌کنند به‌طور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کرده‌اند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایه‌گذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم. دانستن این نکته حائز اهمیت است که اگر معامله موفقی را انجام دادیم کجا خارج شویم و اگر معامله ما به هر دلیلی، مخالف انتظار ما پیش رفت آنگاه چه مقدار ضرر باید متحمل شویم.حد ضرر ابزاری است که سرمایه‌گذاران به کمک آن می‌توانند درصورتی‌که سود موردانتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه جلوگیری کنند. حد ضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین‌ شده‌ای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.‌ کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی‌ که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.‌

نکات کلیدی برای حد ضرر

  1. حد ضرر را در معاملات کوتاه مدت روی محدوده‌ حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید (به شرطی که بین 8 تا 10 درصد باشد)
  2. حدضرر را در خریدهای میان‌مدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید (بین 10 تا 20 درصد پایین‌تر از قیمت خرید)
  3. وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت کردید، حدضرر را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل می‌کند قرار دهید.
  4. اگر حدضرر را در فاصله کوتاهی از قیمت خرید قرار دهید، در معاملات کوتاه مدت ممکن است به دلیل نوسان زیاد قیمت، خروج زود هنگامی از بازار داشته باشید (سهم خیلی زود فروخته شود.)
  5. اگر حدضرر را در فاصله زیادی از قیمت خرید قرار دهید، باعث زیان بیشتر شما می‌شود. (سهم خیلی دیر فروخته می‌شود)
    بنابراین یافتن حدوسط در تعیین حد ضرر استراتژی هوشمندانه و بهتری می‌باشد.
  6. همیشه به حد ضرر تعیین شده عمل کنید. اگر پس از عمل کردن به حدضرر، رشد سهم شروع شد، نیازی نیست خودتان را ملامت کنید و از آن به بعد در تعیین حدضرر دقت و مطالعه بیشتری انجام دهید. به جای ناراحت بودن، در عوض خوشحال باشید که براساس استراتژی تان معامله را انجام داده اید.
  7. برخی از افرادی که به دید بلند مدت سرمایه گذاری میکنند اعتقادی به تعیین حدضرر ندارند. شما هم اگر به وضعیت بنیادی شرکت مطمئن هستید و قصد سرمایه گذاری بیش از 9 ماهه دارید میتوانید حدضرر تعیین نکنید.

نسبت ریسک به ریوارد چیست:

کاربرد نسبت ریسک به ریوارد در بورس در اولویت بندی کردن پوزیشن های خرید می باشد. یعنی در صورتی که برای خرید دو یا چند سهم تردید داشتید و تمامی سهم ها به لحاظ تکنیکی و بنیادی موقعیت خوبی برای خرید داشتند، می‌توانید به کمک این شاخص، یکی از آن سهم ها را انتخاب کنید و باید توجه داشته باشد که سهمی را که ریسک به ریوارد کمتری دارد انتخاب کنید.

به عبارت دیگر یکی از پارامترهای بسیار مهم و تاثیر گذار در معاملات نسبت ریسک به ریوارد یا همان نسبت سود به زیان می‌باشد که در هنگام تجارت در بازار معاملات به خصوص فارکس، باید به آن توجه ویژه داشت.یکی از روش‌های کاهش ریسک، تشکیل سبد سهام است و متنوع سازی آن است اما روش دیگر آن توجه به نسبت ریسک به ریوارد می باشد.شاخص یا نسبت سود به زیان یا همان “ریسک به ریوارد” شاخصی برای تعیین حد ضرر و حد سود برای سرمایه گذاری در معاملات بورس می باشد، این شاخص می تواند جهت تصمیم گیری برای خرید یا عدم خرید سهم مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد.ریسک به ریوارد تنها یک عدد است که خود بر اساس پارامترهای احتمالی بنا نهاده شده است.

نحوه محاسبه ریسک به ریوارد:

برای محاسبه این نسبت ابتدا باید ریسک و ریوارد را طبق فرمول زیر بدست بیاوریم؛

حد ضرر – قیمت سهم = ریسک

حد سود – قیمت سهم = ریوارد

بنابراین پس از تعیین ریسک و ریوارد، ریسک را بر ریوارد تقسیم می کنیم تا نسبت آن مشخص شود، بطوری که هر چقدر که این نسبت کمتر از ۵۰% باشد، سهم برای خرید مناسب می باشد.

مثال:

فرض کنید شما قصد خرید سهمی را در بازار بورس ایران با واحد پولی ریال را دارید که قیمت آن مبلغ ۱۶۸۱ ریال است و تارگت ( حد سود ) سهم مبلغ ۲۱۲۰ ریال و حد ضرر سهم مبلغ ۱۵۵۰ ریال می باشد، بنابراین برای تصمیم گیری جهت خرید یا عدم خرید سهم ابتدا باید ریسک و ریوارد را مشخص نماییم.

۱۳۱ = ۱۵۵۰ – ۱۶۸۱ = ریسک

۴۳۹ = ۲۱۲۰ – ۱۶۸۱ = ریوارد

حالا طبق مطالب گفته شده ریسک را تقسیم بر ریوارد می کنیم که می شود:

۲۹۸ / ۰ = ۴۳۹ / ۱۳۱ = Risk/Riward

بنابراین نتیجه محاسبه می شود؛ ۰٫۲۹۸ یا ۲۹٫۸% و چون این نسبت کمتر از ۵۰% می باشد پس سهم برای خرید مناسب است.

تجزیه و تحلیل نسبت ریسک به ریوارد:

شاخص ریسک به ریوارد شاخص خوبی برای تعیین حد ضرر و حد سود است، یعنی اگر پس از خرید سهم، قیمت آن تا مبلغ۱۵۵۰ریال سقوط کرد آن را می توانیم بفروشیم و با ضرر از آن خارج شویم و اگرقیمت سهم بالا رود و تا مبلغ ۲۱۲۰ ریال رسید، باز هم می توانیم تصمیم به فروش سهم بگیریم. به عبارت دیگر مبلغ ۴۳۹ ریال سود در مقابل مبلغ ۱۳۱ ریال ضرر که ریسک به ریوارد سهم می شود ۲۹% و یا یک سوم مبلغ سرمایه گذاری، بنابراین ریسک به ریوارد، به این مفهوم است که شما حاضرید در مقابل ۲۹ درصد سود، مقداری از سرمایه خود را (به اندازه مبلغ سرمایه گذاری) به خطر بیندازید.

چگونه یک تریدر موفق شویم؟ توصیه‌هایی از زبان کارکشته‌های بازار

چگونه یک تریدر حرفه‌ای شویم؟ چگونه همیشه درترید ارز دیجیتال موفق باشیم؟ چگونه یک سرمایه گذار موفق شویم؟ چگونه به یک تحلیلگر حرفه‌ای بازار سرمایه تبدیل شویم؟ این سؤالات معمولاً توسط همه افرادی که به تازگی وارد دنیای سرمایه گذاری و ترید – از سهام بورس گرفته تا بازار ارزهای دیجیتال – شده‌اند، مطرح می‌شوند. همه ما به دنبال کسب سود بیشتر و تبدیل شدن به یک تریدر شکست ناپذیری هستیم که همواره بتواند بهترین تصمیم را برای سرمایه خود بگیرد.

اگر شما هم با این سؤالات رو به رو شده‌اید، باید بدانید که تبدیل شدن به یک تریدر موفقی هیچ ترفند یا میانبری ندارد. تجربه و آموزش تنها راه موفقیت در بازارهای مالی هستند. با این حال نکات ساده‌ای وجود دارند که از لحظه ورود به بازار معاملات ارزهای دیجیتال یا بورس تا هر زمان که در این بازارها حضور دارید باید آن‌ها را به خاطر بسپارید. رعایت این نکات ساده می‌تواند به شما کمک کند تا در آینده به یک تریدر موفق تبدیل شوید. در اداهم این مطلب همراه نوبیتکس باشید.

چگونه به تریدر یا سرمایه گذار موفقی تبدیل شویم؟

افزایش قیمت ارز دیجیتال برای همه هیجان انگیز است اما آیا همه می‌توانند از این بازار دست پر خارج شوند؟ زمانی که صحبت از تریدر موفق می‌شود شاید تصور کنید که با یک فرد فوق العاده باهوش با ضریب هوشی غیر طبیعی رو به رو هستید که هچگاه اشتباه نمی‌کند، ابزارهای عجیبی دارد با تکیه بر ابزار جادویی با استعداد خدادای خود تبدیل به یک فرد ثروتمند شده است. این تصور اشتباه است! در دنیای واقعی تریدر های موفق انسان‌های عجیبی نیستند، از تکنیک‌ها و ابزارهای عجیب و رازگونه نیز برای موفقیت استفاده نمی‌کنند. همه آن‌ها روزی مانند شما وارد بازار شدند. شکست خوردند، آزمون و خطا کردند، آموزش دیدند، یادگرفتند و در نهایت با کمک از آموزش‌ها و تجربه‌های خود به یک تریدر موفق تبدیل شدند.

این مسیر ممکن است برای بعضی از افراد چند ماه و برای برخی دیگر چند سال به طول بیانجامد. میزان تلاش شما برای یادگیری و تجربه کردن در کنار کمک گرفتن از افراد حرفه‌ای، در تعیین مدت زمانی که برای موفقیت لازم دارید تأثیر گذار هستند. اگر در ابتدای مسیر هستید، پیشنهاد می‌کنیم مقاله ترید چیست و راهنمای خرید و فروش ارز دیجیتال برای مبتدی‌ها را مطالعه کنید تا بیشتر با تریدینگ و معامله گری در بازار آشنا شوید. در ادامه به معرفی چند نکته ساده ولی اساسی که همه تریدرها برای موفقیت باید آن‌ها را رعایت کنند اشاره می‌کنیم.

قبل از ترید کردن، پس انداز کافی داشته باشید

یکی از پاسخ‌های اساسی به سؤال چگونه تریدر موفق شویم این است که هرگز همه سرمایه خود را وارد سرمایه گذاری نکنید. این اولین قانون تبدیل شدن به یک تریدر موفق و سرمایه گذار حرفه‌ای است. در بازار ارزهای دیجیتال که نوسانات قیمت بسیار شدید است، همیشه ریسک‌ مالی زیادی سرمایه شما را تهدید می‌کند.

برای مثال قیمت لایت کوین ممکن است به سرعت رشد کند و بلافاصله با یک افت شدید رو به رو شود. این بازار نوسانی می‌تواند سود زیادی را نصیب شما کند با این حال به همان اندازه نیز خطرناک است. کارکشته‌های بازار می گویند:

“با پولی وارد بازار ارزهای دیجیتال و حتی بورس شوید که به آن نیازی ندارید و از دست دادن آن تأثیر شدیدی روی زندگی شما نخواهد گذاشت”

اهمیت این موضوع در آنجاست که اگر سرمایه شما در خطر قرار گرفت راحت‌تر می‌توانید با فشار روحی از دست دادن سرمایه کنار بیایید و در شرایط حساس به جای تصمیمات احساسی مانند فروش سریع، تصمیم گیری‌های بهتری داشته باشید.

همیشه حد سود و حد ضرر داشته باشید

همانطور که اشاره کردیم در بازار ارزهای دیجیتال همیشه شاهد نوسانات شدید هستیم. در یک بازار نوسانی برای اینکه از تصمیم گیری‌های اشتباه جلوگیری کنید همواره باید برای سود و ضرر خود محدودیت تعیین کنید. این کار را باید قبل از سرمایه گذاری انجام دهید و یک درصد یا محدوده قیمتی خاص را برای خروج از بازار در صورت سود یا ضرر انتخاب کنید. این کار باعث می‌شود تا در هنگام معامله برای تصمیم گیری‌های فوری تحت فشار کمتری باشید.

اهمیت رعایت حد سود و ضرر برای تبدیل شدن به یک تریدر موفق

حد سود به شما کمک می‌کند تا زمانی که هنوز بازار صعودی است با کسب سود مناسب از بازار خارج شوید. اگر حد سود نداشته باشید، دچار طمع می‌شوید و تا لحظه‌ای که قیمت‌ها وارد مسیر نزولی نشوند حاضر به فروش نخواهید شد. در موارد زیادی دیده شده که طمع باعث از دست رفتن سودهای کلان گردیده است. در مقابل حد ضرر هم می برای جلوگیری از ضرر بیش از اندازه ضروری است. فرض کنید وارد بازار خرید و فروش بیت کوین کش شده‌اید و پس از مدتی قیمت‌ها کاهش پیدا می‌کند.

حالا، اگر حد ضرر داشته باشید بعد از کاهش قیمت به محدوده‌ای که تعیین کرده‌اید از بازار خارج می‌شوید. اما اگر حد ضرر نداشته باشید نمی‌توانید برای زمان خروج سرمایه خود تصمیم بگیرید. هر روز منتظر بازگشت بازار هستید، اما گاهی اوقات ممکن است بازگشت بازار به مدت زمان بسیار طولانی نیاز داشته باشد. بدون حد ضرر، سرمایه شما همیشه در معرض خطر خواهد بود.

آنالیز تکنیکال را بیاموزید، آشنایی با ابزارهای سرمایه گذاران موفق

تریدرهای تازه وارد در هنگام انجام معامله فقط احساسات (سنتیمنتال) و گمانه زنی‌های بازار را در نظر می‌گیرند یا صرفا بر اساس شنیده ها خرید شیبا یا سایر میم کوین‌ها را به عنوان بخش اعظم سرمایه‌گذاری خود انتخاب می‌کنند. اگر می‌خواهید یک تریدر موفق باشید، باید یادبگیرید که چگونه به نمودارها نگاه کنید و از تحلیل تکنیکال یا آنالیز فنی در در معاملات خود استفاده نمایید.

آنالیز تکنیکال به شما کمک می‌کند وقتی به نموداری مانند نمودار قیمت استلار نگاه می‌کنید بتوانید اطلاعات زیادی از آن به دست آورید و بر اساس وضعیت نمودار تصمیم گیری کنید. در ابتدای کار، ممکن است آنالیز تکنیکال برای یک تازه وارد ترسناک به نظر برسد. اما اگر صبر و حوصله به خرج دهید و آموزش ببینید، کار با ابزار تکنیکال برای شما لذت بخش خواهد شد.

البته فراموش نکنید که تحلیل تکنیکال تنها یک پیش بینی از وضعیت آینده ارز دیجیتال یا سهام است. حتی حرفه‌ای‌ترین تحلیلگرها نیز ممکن است در آنالیز خود دچار اشتباه شوند. از طرفی بازار نیز هیچگاه دقیقاً در مسیری که انتظار دارید پیش نخواهد رفت. با این حال اگر بتوانید مسیر بازار را با خطای کمی پیش بینی کنید تبدیل به یک تریدر موفق خواهید شد. اگر تازه کار هستید می‌توانید از کپی تریدینگ برای تقویت قدرت تحلیل خود استفاده کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر پیشنهاد می‌کنیم مقاله کپی تریدینگ چیست را مطالعه کنید.

همیشه پیگیر اخبار و اتفاقات جدید باشید، ویژگی تریدر حرفه‌ای

اگر به دنبال راه حلی برای سؤال چگونه یک تریدر موفق شویم هستید، حتماً باید خودرا به روز نگه دارید. گاهی اوقات اخبار جدید اهمیت بسیار بیشتری از یک تحلیل تکنیکال دارند. اخبار و اتفاقات جدید را پیگیری کنید، اسناد و مدارک مربوط به سرمایه گذاری خود را مطالعه نمایید و همیشه اتفاقات مربوط به حوزه سرمایه گذاری خود را پیگیری کنید. برای اطلاعات بیشتر مقاله سوشال تریدینگ را مطالعه کنید. بارها دیده شده قیمت لحظه ای ارز دیجیتال در پی یک اتفاق یا خبر تغییر مثبت یا منفی شدیدی را تجربه کرده است. به مطالعه اخبار و مدارک مرتبط با یک دارایی مانند شرکتی که سهام آن را خریده‌اید یا ارز دیجیتالی که در کیف پول خود ذخیره کرده‌اید تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی نیز می گویند.

هیچگاه بر اشتباه خود اصرار نکنید؛ تریدر موفق از اشتباه خود درس می‌گیرد

همه تریدر های موفق جهان بارها در انجام معاملات خود دچار اشتباه شده‌اند. اشتباه در معاملات اجتناب ناپذیر است، اما تریدر موفق کسی است که بعد از انجام یک اشتباه، شکست خود را می‌پذیرد و به جای توجیه اشتباه به دنبال دلایل آن می‌گردد. همیشه به یاد داشته باشید «ممکن است تحلیل اشتباه باشد ولی بازار هیچگاه اشتباه نمی‌کند!»، پس اشتباه خود را بپذیرید. اگر می‌خواهید به یک سرمایه گذار موفق در بازار ارزهای دیجیتال یا بورس تبدیل شوید باید از اشتباهات خود درس بگیرید و هرگز یک اشتباه را دوباره تکرار نکنید.

اگر تمام نکات قبلی را رعایت کرده باشید در هنگام شکست، همه سرمایه خود را از دست نخواهید داد و فرصت جبران برای شما وجود خواهد داشت. باید آنقدر قوی باشید که بتوانید بدون تعصب به تحلیل یا تصمیم خود شکست را بپذیرید و با مطالعه شکست‌های خود، پلی برای پیروزی بسازید. در نهایت هیچگاه از شکست‌های خود نا امید نشوید و نگذارید افکار منفی شما را از رسیدن به اهدافتان دور کند.

همیشه امنیت سرمایه خود را در اولویت قرار دهید

در هر بازار سرمایه‌ای قبل از سرمایه گذاری از امنیت کامل سیستم معاملاتی و محلی که در آن قصد انجام معاملات را دارید مطمئن شوید. در بازار ارزهای دیجیتال خصوصاً برای ایرانیان، توجه به این موضوع اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. قبل از هرچیز یک کیف پول امن برای خود انتخاب کنید. در مقاله بهترین کیف پول بیت کوین برای ایرانیان ما لیستی از کیف پول‌های معتبر را معرفی کردیم.

علاوه بر این تنها از صرافی‌های معتبر بین المللی یا ایرانی برای انجام ترید و معاملات خود استفاده کنید. از آنجایی که صرافی‌های بین المللی ممکن است مشکلاتی را برای ایرانیان ایجاد کنند، صرافی‌های معتبر داخلی مانند نوبیتکس که سابقه سال‌ها ارائه خدمات بدون مشکل به ایرانیان را داشته‌اند می‌توانند بهترین گزینه برای شما باشند. هیچگاه پیش از آن که از امنیت صد در صدی سرمایه خود مطمئن نشدید وارد هیچ معامله‌ای نشوید. حتی اگر سود زیادی در آن معامله برای شما وجود داشته باشد.

نوبیتکس، ابزار معاملات تریدرهای موفق

در این مقاله سعی کردیم به سؤال چگونه یک تریدر موفق شویم بپردازیم. نکاتی که در این مقاله به آن‌ها اشاره کردیم موضوعات بسیار ساده اما در عین حال اساسی هستند که رعایت نکردن هریک از آن‌ها می‌تواند باعث دور شدن شما از مسیر موفقیت شود. در نهایت اگر قصد دارید به یک تریدر حرفه‌ای تبدیل شوید، نوبیتکس امن‌ترین و بهترین محل برای شروع است. پس همین حالا به صفحه اصلی نوبیتکس مراجعه کنید و وارد بازار پرسود ارزهای دیجیتال شوید.

حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) چیست؟

ورود به بازار سرمایه پیش‌نیازهایی دارد. اولین و مهمترین آن، سنجش میزان ریسک‌پذیری سهامدار است. بارها از تریبون‌های مختلف عنوان شده است که سرمایه‌گذاری در بازار بورس و اوراق بهادار دارای ریسک است. سهامدار باید بداند سود و ضرر دو روی یک سکه سرمایه‌گذاری است و حد ضرر یا استاپ لاس سرمایه‌گذاری خود را بشناسد.

هنگامی‌که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می‌کند، اگر به موقع از بازار خارج شویم از گسترش زیان جلوگیری و سرمایه خود را حفظ می‌کنیم. بسیاری از معامله‌گران تازه‌کار به صورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق، تصمیم‌گیری می‌کنند. نهایتا نیز زیان‌های هنگفت می‌بینند و از بازار بورس متنفر می‌شوند! در این مقاله علاوه بر توضیح چیستی حد ضرر، روش‌های محاسبه آن را نیز با هم مرور می‌کنیم.

منطور از حد ضرر چیست؟

‌افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایه‌گذاری می‌کنند به ‌طور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کرده‌اند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایه گذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم.

تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومت‌ها، حمایت‌ها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم.

با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید برخلاف انتظار ما قیمت سهم کاهش یافت، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کرده‌ایم یا بر خلاف روند بازار وارد شده‌ایم و تحلیل درستی از سهم نداشته‌ایم. در این وضعیت، دو راه پیش روی ما قرار دارد:

باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامه‌ای تا زمانی که به قیمت مورد نظر ما برسد، ریسک زیادی دارد و می‌تواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود.

خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقی‌تر به نظر می‌رسد؛‌ یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای با بررسی کامل سهم را می‌خرد و حد سود و زیان را تعیین می‌کند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج می‌شود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام به جای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید؛ بلافاصله باید از سهم خارج شد.

حد ضرر ابزاری است که سرمایه‌گذاران به کمک آن می‌توانند در صورتی‌که سود مورد انتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه خود جلوگیری کنند.

امکان دارد بعد از فروش، سهم روند صعودی بگیرد. در این صورت نباید به این فکر کنیم که شاید بهتر باشد، حد سود یا حد ضرر نداشته باشیم زیرا عدم تعیین حد سود و حد ضرر به معنی نداشتن برنامه برای سرمایه‌گذاری و عدم ‌مدیریت سرمایه و ریسک است.

اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، لازم است حد ضرر کل بازار در نظر گرفته شود و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نباید معامله کرد. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.

برای حفظ سرمایه پیش از انجام هر معامله باید حد ضرر مناسب را پیدا کنیم و به آن پایبند باشیم. پایبندی به حد ضرر یعنی در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه، معامله بدون هیچ‌گونه تردیدی بسته شود. سرمایه‌گذاری موفق است که بتواند زیان خود را به حداقل برساند.

مزیت تعیین حد ضرر چیست؟

برای توضیح کاربرد حد ضرر با یک مثال شروع می‌کنیم. فرض کنید سهمی را خریداری کرده‌اید و قیمت آن رو به کاهش است. چنانچه قیمت سهم مورد نظر پس از یک سال دوباره به قیمت اولیه بازگردد، شما از نظر معاملاتی ضرر یا زیانی متحمل نشده‌اید اما از نظر سرمایه‌گذاری این فرآیند برای شما هزینه فرصت سرمایه‌گذاری در این یک سال ایجاد کرده ‌است. به این معنا که فرصت‌های سرمایه‌گذاری را در موقعیت‌های سودآور دیگر از دست داده‌اید. با این توضیح یکی از مزیت‌های اصلی حد ضرر را علاوه ‌بر جلوگیری از افزایش زیان، می‌توانیم جلوگیری از خواب سرمایه نیز بدانیم.

نحوه محاسبه حد ضرر

‌روش‌های متعددی برای محاسبه حد ضرر وجود دارد. بعضی از این روش‌ها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و بعضی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روش‌های محاسبه حد ضرر می‌پردازیم:

  • حد ضرر ثابت
  • حد ضرر مکانیکال
  • حد ضرر تکنیکال و ترسیمی

حد ضرر ثابت‌

در روش تعیین حد ضرر ثابت، معامله‌گر مقدار مشخصی را به ‌عنوان حد ضرر در نظر می‌گیرد و زمانی‌که قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش می‌کند. در این روش حد ضرر به دو صورت محاسبه می‌شو:.

‌۱ مقدار ثابت عددی: در روش مقدار ثابت عددی، معامله‌گر عدد ثابتی را به عنوان حد ضرر تعیین می‌کند. به عنوان مثال حد ضرر ۲۰ هزار تومانی را برای خرید خود در نظر می‌گیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ هزار تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش می‌کند.
‌۲ مقدار ثابت درصدی: در این روش معامله‌گر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار می‌دهد و ‌زمانی ‌که قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایین‌تر رفت، از معامله خارج می‌شود. به عنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر بگیریم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید سهم را بفروشیم.

چند نکته درباره تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:

  • قانون۸درصدی: برخی معتقدند معمولا سهامی که به خوبی و بر اساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، به ‌ندرت با کاهش ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه می‌شود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
  • محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی: از معمول‌ترین محدوده‌هایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته می‌­شود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایه‌گذاران وجود ندارد اما اغلب بازه‌ در نظر گرفته ‌شده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.
  • تفاوت رفتار سهم با وضعیت بازار: در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً به این حالت درجازدن می­‌گویند) این می‌تواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانی‌که ۸ درصد از قیمت خرید شما پایین­‌تر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینه فرصت به ‌همراه خواهد داشت.

حد ضرر متحرک یا شناور

‌تغییر موقعیت حد ضرر به نقطه ای بالاتر یا پایین‌تر، به معنی تعیین حد ضرر متحرک یا شناور یا متغیر است. به عنوان مثال زمانی‌که یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان می‌خریم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار می‌دهیم. چنانچه قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان قرار می‌دهیم. به این فرآیند، تغییر حد ضرر با توجه به روند قیمت سهام گفته می‌شود.

حد ضرر مکانیکال

‌در روش‌های تعیین حد ضرر به شیوه مکانیکال، برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده می‌شود. در اینجا نگاهی مختصر به روش‌های مورد استفاده در این شیوه داریم. برای مطالعه بیشتر و کامل­‌تر، می‌توانید به منابع تخصصی‌تر در حوزه محاسبه حد ضرر مراجعه کنید:
‌۱- روش پارابولیک سار(Parabolic SAR): در این شیوه از ترسیم نمودار برای محاسبه و تعیین حد ضرر استفاده می‌شود.

‌۲- میانگین متحرک(Moving Average): در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نشان می‌دهد، استفاده می‌شود.

‌حد ضرر تکنیکال و ترسیمی

‌برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده می‌شود. برای مطالعه کامل‌تر این روش می‌توانید به کتب و منابع موجود در تحلیل تکنیکال مراجعه کنید. از آن جا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است، معمولا برای محاسبه حد ضرر، قیمت پایانی را مبنا قرار می­‌دهند. البته گاهی سرمایه‌گذارانی که با هدف نوسان‌گیری معامله می‌کنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار می‌دهند.‌

برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شده‌ای کمتر شود، حد ضرر فعال می‌شود. در نتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید به صورت هم‌زمان برقرار شود.

‌از جمله عوامل موثر بر تعیین حد ضرر، می‌توانیم به ویژگی‌های سرمایه‌گذار از نظر ریسک‌پذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایه‌گذاری اشاره کنیم. اما به صورت کلی عوامل تاثیرگذار بر این فرآیند را می‌توان موارد زیر در نظر گرفت:

  • ‌خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
  • ‌فیبوناچی
  • ‌امواج الیوت
  • ‌الگوهای نموداری
  • ‌کف دوقلو
  • ‌الگوی سروشانه

نکات مهم در تعیین حد ضرر

‌قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد اما نکات قابل توجهی هستند که برای تعیین آن باید در نظر گرفته شود. از جمله این موارد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:‌

  • کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی‌که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.‌
  • یکی از رایج‌ترین اشتباهات، تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. گاهی اوقات با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله‌گر اقدام به تغییر یا حذف آن می‌کند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان می‌ماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجه‌ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایه‌گذاری نخواهد داشت.‌
  • حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد. به این معنا که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.‌
  • حد ضرر را نباید با فاصلهخیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
  • اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد، بعد از رسیدن به حد سود، بدون این که سهم را بفروشیم فقط حد ضرر را تعریف می‌کنیم؛ ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طورکامل از سهم خارج شویم یا بخشی از سهام را با سود بفروشیم و برای مابقی، حدضرر شناور (trailing stop) در نظر بگیریم.
  • در تعیین حد ضرر، افق زمانی سرمایه‌گذاری بسیار حائز اهمیت است. حد ضرر برای معاملات کوتاه‌مدت با حد ضرری که برای معاملات بلندمدت تعریف می‌شود، متفاوت است.
  • در معاملات کوتاه‌مدت، حد ضرر را روی محدوده‌ حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد).‌
  • حد ضرر را در خریدهای میان‌مدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایین‌تر از قیمت خرید)‌‌.
  • وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت شد، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده، که حالا به عنوان حمایت عمل می‌کند، قرار دهید.

سخن آخر

‌یکی از بارزترین تفاوت‌های معامله‌گران موفق با سایر معامله‌گران، نحوه برخورد آن‌ها در شرایط نامطلوب بازار است. زمانی ‌که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می‌کند، اگر به موقع از بازارخارج شویم، می‌توانیم از زیان جلوگیری و اصل سرمایه را حفظ کنیم.
تعیین حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss)، از ملزومات تبدیل شدن به یک سرمایه‌گذار موفق است. برای این کار باید به روند بازار، نوع سهام، شخصیت مالی و میزان ریسک‌پذیری خود توجه کنیم و هیچ قانون کلی در این زمینه وجود ندارد اما نکات و روش‌هایی هستند که برای تعیین حد زیان موثر و منطقی و انجام معاملات حرفه‌ای، به ما کمک می‌کنند. در این مقاله ابتدا بررسی کردیم که حد ضرر چیست و در نظر گرفتن آن چه مزایایی دارد و سپس به بررسی انواع حد ضرر شامل ثابت، شناور، مکانیکال و تکنیکال پرداختیم.

آموزش تکنیک های تابلوخوانی بورس: راهنمای مبتدی ها به زبان ساده

تابلوخانی بورس

تابلوخوانی در واقع نوعی روانشناسی و رفتار شناسی بازار بورس است. در واقع تابلو خوانی از تکنیک های با ارزش در بازار بورس است که بر معاملات سرمایه گذار تاثیر میگذارد. در تابلوخوانی شما با مشاهده هر صفحه نماد، از میزان خرید و فروش ها و نوسانات قیمتی و میزان عرضه حقیقی ها و حقوقی ها اطلاع کسب میکنید.

اما اصلی ترین کاربرد این تکنیک تعیین قدرت خریدار حقیقی (اشخاص) است. یعنی در صورت تحلیل شما زمانی که قدرت خریدار به فروشنده به صفر متمایل باشد نشان از خریدار کم ولی حجم بالای معاملات است. در تکنیک تابلوخوانی رفتار بازار را در کوتاه مدت و بلندمدت میتوان پیش بینی کرد یعنی میتوان متوجه شد تحولات بازاری از هیجان نشات گرفته اند یا مبتنی بر المان های تکنیکال یا فاندمنتال است.

تابلوخوانی چیست؟

به بررسی هر سهم (نماد)، میزان خرید و فروش، نوسان های قیمت، میزان عرضه و تقاضای سهامداران حقیقی و حقوقی و موارد مشابه که به شما در خرید و فروش بهتر سهم کمک می کنند تابلوخوانی می گویند. منظور از تابلو هم همان سایت شرکت مدیریت فناوری بورس است (کلیک کنید).

توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!

بطور خلاصه همه مبحث تابلوخوانی که در بازار بورس ایران بسیار مهم است در 6 عکس زیر خلاصه شده است:

اگر مطلب بالا برای تان کافی نبود به خواندن ادامه دهید:

کاربردهای تکنیک تابلوخوانی

1-شناساسیی نماد های بورس فعال با جذب نقدینگی بالا

2-شناسایی جذب نقدینگی صنعت ها

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

3-شناسایی صف های خرید و فروش صوری

4-شناسایی دامنه نوسانات

در این بخش تمامی نکات تابلوی یک نماد را برای شما شرح دادیم.

معرفی نکات مهم در تابلوخوانی

1-قیمت

در بخش اول تابلوی یک نماد قیمت سهام را مشاهده میکنید. قیمت خرید بهترین سفارشی است که سطر اول سفارشات است و در اولین معامله انجام میشود و قیمت معامله نشان از قیمت پایانی سهام در پایان روز با توجه به حجم معاملات است.

این فاکتور در بررسی الگوی تیک صعودی و نزولی کمک بسیاری میکند.

2-بازه قیمتی

در بخش دوم تغییرات قیمت یک سهم در بازه زمانی روانه، هفتگی و سالیانه نمایش داده میشود. در بازه روزانه حداقل و حداکثر قیمت معامله شده نمایش داده میشود. نکته مهم قیمت مجاز است که میزان نوسان قیمت در روز را مشخص میکند و به همین تربیت بازه هفتگی و سالیانه قیمت سهام را در این بازه ها نشان میدهد.

3-خرید و فروش حقیقی و حقوقی

در این بخش حجم معاملات انجام شده توسط افراد حقیقی و حقوقی نشان داده میشود. بررسی این فاکتور در تابلوی یک نماد به تصمیم گیری شما برای خرید یک سهم کمک مکیند.

4-تعدادمعاملات

در این بخش تمامی معاملات انجام شده در یک روز برای یک سهم را نشان میدهد که این عدد با حجم معامله متفاوت است.

همچنین ارزش معاملات حاصل جمع ارزش تمامی معاملات انجام شده سهم در طول روز است و ارزش بازارحاصل‌ضرب تعداد سهام کل شرکت در قیمت پایانی سهم است.

5- حجم مبنا

حجم مبنا به حداقل تعداد سهامی گفته می‌شود که باید در طول یک روز معامله شود تا قیمت پایانی آن سهم بتواند نوسان مثبت یا منفی داشته باشد. در واقع حجم مبنا برای کنترل رشد بی رویه قیمت یک سهم است.

همچنین سهام شناور درصدی از سهام شرکت است که در اختیار عموم قرار دارد و میانگین حجم ماه هم میانگین تعداد سهامی است که در یک ماه اخیر معامله شده است.

6- EPS و P/E

سود هر سهم شرکت (EPS) ویکی از انواع صورت های مالی شرکت‌ها، صورت سود و زیان است که نشان‌دهنده عملکرد یک شرکت در طی یک دوره زمانی است که محصول نهایی آن سود یا زیان است و نسبت قیمت به درآمد (P/E) برای هر سهم است. که از تقسیم قیمت جاری سهم بر سود هر سهم به دست می‌آید.

7-خرید و فروش

به طور کلی این قسمت از جدول روند کنونی معاملات یک سهم را نشان میدهد. روند انجام معاملات به شیوه زیر انجام میشود:

3- خرید و فروش به صورت معاملات

8-نمودار قیمت و حجم

این نمودار بیانگر این است که در دامنه نوسان روز جاری چه حجمی و در چه قیمتی معامله شده است.

پس از معرفی تمام نکات تابلوی یک نماد به بررس جامع تکنیک های تابلو خوانی و هر آنچه که به یک سرمایه گذاری موفق به شما کمک میکند میپردازیم.

اصطلاحات رایج در تابلو خوانی

همانگونه که گفتیم یکی از اصلی ترین کاربردهای تابلوخوانی شناسایی صف های خرید و فروش صوری است. در این زمینه سه اصطلاح رایج مبنی بر اردر ترس، اردر مخفی و بازیگر بی پول وجود دارد که با آگاهی از این سه اصطلاح تصمیم شما برای خرید یا فروش سهم صحیح تر انجام میشود.

1-اردر (سفارش)ترس

اردر ترس به معنای سفارش ترساندن است. زمانی که سهامدار کل(بیشترین سهم)به دنبال خرید سهام بیشتر در کف قیمت است با ایجاد یک صف فروش میلیونی سهامدار را ترسانده و خود میواند سهم را در قیمت پایین بخرد و سپس با افزایش قیمت سهم سود بیشتری به دست آورد. بازیگر سهم با اردترس سهمدار جز را به فروش بیشتر در کف قیمت تشویق میکند و موجب تصمیمات احساسی در سهامداران جزئی آماتور میشود.

2-اردر (سفارش) مخفی

ارد مخفی در معاملات آنلاین کابرد دارد. در این تکنیک سهامدارکل به یکباره سهم زیاد نمیخرد و آرام آرام شورع به خرید سهام مکیند.در این تکنیک سهامدار جز از خرید سهام باخبر نمیشود. در خرید های یباره سهام زیاد حجم معاملات در تابلو به نمایش داده میشود و اگر سهام دار کل به یکباره تمام سهم را بخرد سهام دار جز تحریک به خرید آن سهم میشود.

3-تکنیک بازیگر بی پول

یکی از اصلی ترین تکنیک ها برای سهامدار کل بالابردن صوری قیمت هاست و سهامدار جز را تشویق به خرید سهم میکند و سپس خود از سهم خارج میشود. با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی شما هیچوقت گول صف های خرید و فروش صوری را نمیخورید و درگیر بازی بازیگردانان بازار سرمایه نمیشوید.

4- کد به کد

هر سهام دار حقوقی ممکن است چند کد حقیقی داشته باشد و سهام را از حقیقی به حقوقی (و بالعکس) رد و بدل کند. وقتی سهام دار حقوقی با کد حقوقی سهم را فروخته و سپس با کد حقیقی آن را میخرد اصطلاحا کد به کد انجام داده و نوعی سیگنال درنظر گرفته میشود. کد به کد کردن معمولا برای فریب دادن خریدار و فروشنده و یا جابجایی سهم در جهت مثبت یا منفی است.

به مثال زیر توجه کنید. همانگونه که میبنید قیمت این سهم افزایش چشم گیری داشته است.

با کلیک بر معاملات انجام شده در یک روز میتوانید تکنیک کد به کد را تشخیص دهید.

همانگونه که در این جدول مشاهده میکنید معاملات انجام شده در یک قیمت و در یک زمان مشخص انجام شده و این نشان از کد به کد شدن سهم است.

5-معاملات بلوکی

معملات بلوکی ساز و بازگشت بورس به محدوده زیان کاریست که توسط سازمان بورس برای معاملاتی با ارزش معامله 2 میلیارد تومان در یک روز کاری انجام میشود در نظر گرفته شده است. در واقع هدف سازمان بورس با توجه به ورود نقدینگی بالا ایجاد تعدل بین عرضه و تقاضاست.

در تابلو خوانی دانستن معنی عدد2 در کنار نماد شرکت(پس از شکستن مقاومت ها و در آستانه حمایت ها) نشان از حرکت مثبت است.

معاملات بلوکی در تابلوخوانی

نکته حائز اهمیت در معاملات بلوکی اهمیت آستانه حمایت است. اگر این معاملات به آستانه حمایت نرسد سهام های جالبی نخواهند بود.

منظور از محدوده مقاومت چیست؟

زمانی که انتظار داریم عرضه زیاد شود نوعی سد مقاومتی پیشروی سهم ایجاد میشود. حمایت و مقاومت دو مفهوم متقابل هستند یعنی با شکسته شدن مقاومت این مقاومت به حمایت تبدیل شده و برعکس زمانی که حمایت از دست رود مقاومت ایجاد میشود.

بسته شدن قیمت بالای مقاومت نشانه ای مثبت و افزایش حجم معاملات در آستانه مقاومت نشانه ای منفی است.

منظور از محدوده حمایت چیست؟

محدوده‌هایی که انتظار داریم در آن افت قیمت متوقف شده و ریزش بیشتری نداشته باشیم، محدوده حمایتی نام دارند. بسته شدن قیمت زیر حمایت با حجم سنگین نکته‌ای منفی برای سهم محسوب می‌شود. در طرف مقابل، افزایش حجم معاملات در آستانه حمایت و برگشت قیمت نکته مثبتی است.

6-قدرت خریدار و فروشنده

یکی دیگر از موضوعات مطرح در تابلو خوانی قدرت خریدار و فروشنده است.این کار به شما کمک میکند تا بدانید چه سهمی را بخرید و یا بفروشید. یعنی زمانی که تعداد خریدار از فروشنده کمتر باشد یعنی قدرت خریدار بیشتر از فروشنده است و سهم خوبی برای خرید است.

به عبارت دیگر اگر به ازای یک مقدار حجم معامله برابر خریدار بیشتر باشد به اصطلاح قدرت خرید کمتر است و نشان از حجم معامله کمتر فروشنده هاست. بنابراین به سهم توجه بیشتر میشود.

7-ورود و خروج پول به سهم

یکی دیگر از نکات مهم در تابلو خوانی شناسایی ورود و خروج پول به سهم است. زمانی ورود پول بیشتر میشود که قدرت خریدار بیشتر شود.

ورود و خروج پول به سهم

براساس شکل زیر هر خریدار تقریبا48هزار سهم خریده که این مقدار در مقابل فروش 19 هزار سهمی بسیار بیشتر بوده و نشان از ورود پول به سهم است.

8-الگوی تیک صعودی

یکی از بهترین سیگنال ها که در تابلو خوانی میتوان به خوبی از آن استفاده کرد تیک صعودی است. تیک صعودی زمانی انجام میشود ک ارزش سهم از مقدار اولیه کمتر شود و سپسپ با برگشت قیمت ارش سهام از حالت اولیه بیشتر شود. تشکیل تیک صعودی در آستانه حمایت نشانه خوبی برای قیمت سهم است.

9-الگوی تیک نزولی

زمانی که قیمت سهم از حالت اولیه بیشتر شود و سپس دچار یک افت شدید شود الگوی تیک نزولی میشود. الگوی تیک نزولی در آستانه مقاومت خطرناک است.

نکته های تابلوخوانی

  • یکی از فاکتورهای مهم تابلوخوانی حجم معاملات است. حجم معاملات نشانه استقبال از یک نماد در یک بازه زمانی مشخص است. حجم معامله را نمیتوان یک سیگنال قوی در انجام معاملات دانست اما یک فاکتور مهم در تحلیلات هست. و میتوان از آن در کنار ورود و خروج پول و نمودار سهم استفاده کرد.
  • یکی از نکات مهم در مورد ورود پول به بازار است که یک روزه اتفاق نمی افتد و ممکن است زمان زیادی لازم داشته باشد.
  • گاهی کد به کد حقیقی یا حقوقی چه به صورت سنگین و چه معمولی، صوری و برای محک زدن توان خریداری یا فروشنده است.
  • اگر حجم پول وارد شده در نقطه حمایت سهم با حجم پول خارج شده در مقاومت سهم، برابر باشد، یعنی بازیگردان سهم تغییر نکرده است.
  • اگر در یک بازه مشخص حجم معاملاتی افزایش یا کاهش یابد این میتواند نشانه ای برای سهم باشد.
  • در تکنیک های تابلوخوانی ، حجم پول خروجی از سهم به نسبت حجم پول ورودی، بررسی می شود.
  • اگر همانطور که در بالا اشاره کردیم بازی گردان های بازار سرمایه با با دستکاری قیمتها و تحلیل نمودارهای سهم سهام داران آماتور را با اشتباه می اندازند و سهام را نوسان میدهند تا سهامداران آماتور و کم تحمل خارج شوند.
  • زمانی که سهمی منفی میشود ولی صف خرید همچنان پابرجاست این نشان از بازی هوشمندانه بازیگردانان هسم است که به دنبال خرد سهام با قیمت پایین هستند
  • در صورتی که قیمت اخرین معامله یک سهم قرمز و منفی باشد در صورتی که قیمت پایانی مثبت 2 یا بالای 3 باشد . نشان از خالی کردن سهم توسط بازیگردانان است.
  • گاهی حجم معاملاتی باید برای شکستن نقطه حمایت است. بنابراین طبق اصول تابلوخوانی و تکنیک های آن، باید روند در یک بازه زمانی بررسی شود و با تغییر روزانه حجم معاملاتی نمی توان به درک و تصمیم درستی رسید.
  • هیچگاه ارزش یک سهم را صرفا براساس صف خرید یا صف فروش نسنجید.
  • هیچ صعودی شدید و یکباره نیست بلکه صعودها کوتاه مدت و موقتی هستند.
  • اگر تعداد خریداران حقیقی از فروشندگان حقوقی بیشتر باشد نشان از قدرت بالای خریدار حقیقی است.
  • نسبت خریدار به فروشنده به تنهایی تعیین کننده روند قیمت نیست ول یکی از اصلی ترین فاکتورهاست.

نکات تکمیلی

برای بررسی اطلاعات جامع هر نماد از تعداد و حجم معاملات تا سایر اطلاعات را میتوانید در سایت رسمی بورس به آدرسWWW.TSETMC.COM مراجعه کنید

ویدیوی آموزش کامل تابلوخوانی بورس ایران

یک ساعت و نیم وقت بگذارید و ویدئوی زیر که سالها به درآمدزایی شما کمک می کند را یاد بگیرید:

مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید

مدیریت سرمایه چیست

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایه‌گذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایه‌‌گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار می‌گیرند.

مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه می‌شود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدل‌های سرمایه‌گذاری خود، به درستی مدیریت کند.

فهرست عناوین مقاله

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی

در سال‌های اخیر شاخص‌های بازار سهام رشد چشمگیری داشته‌ و سرمایه‌ گذاران با سرمایه‌های خرد و کلان و بازگشت بورس به محدوده زیان با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شده‌اند. اگرچه روش‌های مطمئن‌ و کم ریسک‌تری مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح می‌دهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.

جهت سرمایه‌گذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معامله‌گری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.

مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، می‌بایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونه‌ای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.

قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیش‌گیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایه‌گذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایه‌گذاران اعم از ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر بودن مشخص می‌شود.

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است.

رعایت اصول مدیریت سرمایه

به طور کلی نمی‌توان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معامله‌گران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیت‌های معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام می‌شوند؛ چنین سرمایه‌گذارانی را نمی‌توان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آن‌ها تعریف نشده است زیرا آن‌ها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر می‌کنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی می‌کشانند.

بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست

وجه تمایز اصلی معامله‌گران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روش‌های مختلفی ارائه شده است. روش‌های کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدل‌های نوین آن، بر مبنای جداول و فرمول‌های پیچیده ریاضی شکل گرفته‌اند. این روش‌ها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیت‌های معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوب‌های مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران تعیین می‌کند.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید

اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخص‌های مرسومی وجود دارند که از آن‌ها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار استفاده می‌شود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه می‌پردازیم.

سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخص‌ها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آن‌ها تصمیم‌‌گیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص می‌شود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم‌ پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و می‌بایست در محاسبات منطقی و برای سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولی‌ترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.

سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایه‌گذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است.

بازده

سود حاصل بازگشت بورس به محدوده زیان از سرمایه‌گذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان می‌شود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر دارایی‌ها در این دوره و شاخص‌های پولی ارزیابی می‌شود. بازدهی سرمایه‌گذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل می‌شود. بازده مطلوب می‌تواند تابعی از دیدگاه سرمایه‌گذاری، هزینه‌های معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معامله‌گری است که توانسته‌اند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیت‌های معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.

حجم معاملات

تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست می‌آورد، حجم معاملات نامیده می‌شود. واحد شمارش دارایی‌‌ها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش‌ طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین می‌شود.

منظور معامله‌گران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچ‌گاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمی‌کند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین می‌کند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.

نسبت بازده به ریسک

نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.

حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.

از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند.

نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید.

بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم

به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

نسبت بازده به ریسک نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد. حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود. از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند. نسبت افت سرمایه نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید. به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

قواعد مرسوم و توصیه‌های رایج در مدیریت سرمایه

  • هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
  • هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار می‌گیرند.
  • پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
  • محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
  • بنا بر اصول سرمایه‌گذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
  • کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
  • در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت هم‌زمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیت‌های معاملاتی تقسیم شود.
  • زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر می‌کند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن‌ را نیز در نظر بگیرد.
  • توصیه می‌شود سرمایه‌گذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیت‌های معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیان‌ده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.

جمع‌بندی

یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معامله‌گری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی می‌شود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت می‌گیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگی‌ها و جذابیت‌هایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفه‌ای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که بازگشت بورس به محدوده زیان ریسک آن درصد ناچیزی باشد.

همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایه‌گذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معامله‌گر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجه‌بخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.