چه عواملی بر رفتار متفاوت شرکتهای ارزشی و رشدی مؤثرند؟ شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران
1 استادیار، گروه مدیریت مالی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران.
2 استاد، گروه مالی، دانشگاه لویولا شیکاگو، شیکاگو، ایالات متحده آمریکا.
3 دانشیار، گروه مدیریت مالی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، تهران، ایران.
4 دانشیار، گروه مدیریت مالی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران.
چکیده
هدف: مطالعات اخیر پتکوا و ژانگ (2005) و چوی (2013) شواهدی از دادههای آمریکا برای رفتار متفاوت شرکتهای رشدی و ارزشی نشان میدهند؛ اما دلایل و منابع، گویای این رفتار متفاوت نیستند. علاوهبر این، مشخص نیست که آیا چنین اختلافهایی همچنان در بازارهای سرمایه کشورهای دیگر ادامه دارد یا خیر. در مقاله حاضر با بررسی رفتار دینامیک بتای اهرمی و تجاری شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، تلاش شده است که در چندین دوره از وضیعتهای ثبات و بحران اقتصادی در طول سالهای 1388 تا 1396 به این دو سؤال پاسخ داده شود.
روش: برای دستیابی به این هدف، رگرسیون چندگانه و آزمونهای پارامتریک میان شرکتهای ارزشی و رشدی برای بررسی آثار متغیرهای مالی و بازاری مانند اهرم، نرخ بازده داراییها، رشد فروش، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و احساسات بازار اجرا شده است.
یافتهها: در دوره بحران اقتصادی، بتای تجاری سهام ارزشی بهطور منفی تحت تأثیر اهرم مالی و بهطور مثبت تحت تأثیر اهرم عملیاتی قرار میگیرد. از سوی دیگر، بتای تجاری سهام رشدی فقط بهطور مستقیم از سودآوری تأثیر میپذیرد. نتایج از این مفهوم حمایت میکند که اهرم مالی و عملیاتی بالا، در افزایش ریسک شرکتهای ارزشی در بحران اقتصادی نقش مهمی ایفا میکند.
نتیجهگیری: یافتهها و نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که متغیرهای مالی و اقتصادی اثرگذار بر بتای تجاری سهام رشدی و ارزشی در دوره بحران اقتصادی متفاوت است. بهطور خاص، مشاهده میشود که اهرم مالی و عملیاتی بهطور شایان توجهی توانایی شرکتهای ارزشی را برای پاسخگویی به وضعیت نامطلوب اقتصادی، تحت تأثیر قرار میدهد.
کلیدواژهها
20.1001.1.10248153.1398.21.4.2.3
عنوان مقاله [English]
What Factors Influence the Differential Behavior of Value and Growth Firms? Evidence from the Tehran Stock Exchange
نویسندگان [English]
- Mojtaba Rostami Noroozabad 1
- Abolhassan Jalilvand 2
- Mirfeiz Fallahshams Layalestani 3
- Ali Saeedi 4
1 Assistant Prof., Department of Financial Management, Faculty of Management and Social Sciences, Islamic Azad University of North Tehran Branch, Tehran, Iran.
2 Prof., Department of Finance and Ralph Marotta Chair in Free Enterprise, Quinlan School of Business, Loyola University Chicago, Chicago, USA.
3 Associate Prof., Department of Financial Management, Faculty of Management, Islamic Azad University of Central Tehran Branch, Tehran, Iran.
4 Associate Prof., Department of Financial Management, Faculty of Management and Social Sciences, Islamic Azad University of North Tehran Branch, Tehran, Iran.
Objective: While recent studies (Petkova and Zhang (2005) and Choi (2013)) provide evidence using U.S. data for the differential behavior of the value and growth firms, they do not explain the sources and causes underlying such differences. Further, it is unclear whether such differences still persist in other countries’ capital markets. In this paper, we address both of these questions by examining the dynamic behavior of value and growth چه عواملی روی بورس تاثیر دارد؟ firms’ conditional asset and levered betas over multiple periods of stable and adverse market conditions for the period 2000 -2017 in the Tehran Stock Exchange (TSE).
Methods: Panel regressions and parametric tests are conducted for sub samples of strong value and growth firms to examine the influence of key financial and market variables such as leverage, return on assets, sales growth, market to book, and market sentiments.
Results: During adverse market conditions, value firms’ asset betas are negatively affected by financial leverage and positively by operating leverage measures. On the other hand, growth firms’ asset betas are only positively affected by their profitability. These results support the notion that high financial and operating leverage plays a key role in elevating value firm’s riskiness during adverse economic conditions.
Conclusion: We provide evidence that value and growth firms’ levered and unlevered risks are differentially effected by market and financial factors. Specifically, we find that operating and financial leverage significantly constraint value firms’ ability to respond effectively during adverse economic conditions.
کلیدواژهها [English]
- Leverage risk
- Asset risk
- Growth stocks
- Value stocks
- Economic crisis
مراجع
احدیانپور پروین، دنیا (1390). رابطه شاخصهای ارزیابی عملکرد با ارزش ایجاد شده سهامداران در شرکتهای رشدی و ارزشی. دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، 4، 89–109.
اسدی، غلامحسین؛ اسلامی بیدگلی، سعید (1392). مقایسه عملکرد یکساله سهام ارزشی و سهام رشدی. مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار، 4(14)، 18–37.
اسدی، غلامحسین؛ اسلامی بیدگلی، سعید (1393). مقایسه عملکرد راهبردهای ارزشی و رشدی؛ نسبتهای منفرد و سنجههای ترکیبی. تحقیقات مالی، 16 (1)، 1-24.
اسلامی بیدگلی؛ غلامرضا؛ فلاحپور، سعید؛ سبزواری، بهار (1391). مقایسه بازدهی روشهای مختلف انتخاب سهام ارزشی و رشدی بر اساس مدل شش عاملی هاگن در بورس اوراق بهادار تهران. دانش سرمایهگذاری، 1(1)، 125–146.
بناییزاده، آمنه؛ کردلویی، حمیدرضا (1392). بررسی بازده سهام رشدی و ارزشی بر مبنای نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار (BE/ME) در بورس اوراق بهادار تهران. دانش سرمایهگذاری، 2(7)، 105–130.
پورزمانی، زهرا؛ تقیه، محمد باقر (1392). تأثیر سرمایه فکری بر ارزش افزوده شرکتهای رشدی و ارزشی. دانش سرمایهگذاری. 2(8)، 1–24.
حبیبیثمر، جواد؛ تهرانی، رضا؛ انصاری، کامبیز (1394). بررسی رابطه بین ریسک نقدشوندگی و ریسک بازار با بازده سهام رشدی و ارزشی با رویکرد مدل AHP در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار، 6 (23)، 39- 58.
رستمی نوروزآباد، مجتبی؛ جلیلوند، ابوالحسن؛ فلاحشمس، میرفیض؛ سعیدی، علی (1398). رفتار ریسک تجاری در شرکتهای ارزشی و رشدی در شرایط ثبات و بحران اقتصادی: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران، مدیریت دارایی و تأمین مالی، 8(3)، 1-24.
رهنمای رودپشتی، فریدون؛ انزهایی، موسوی؛ سیدمجید (1391). مقایسه عملکرد پرتفوهای حاصل از گروهبندی سهام بهوسیله مدل شبکه مبتنی بر متغیرهای نوین و سنتی با استفاده از شاخصهای شارپ و ترینر. دانش سرمایهگذاری، 2(7)، 193–212.
رهنمای رودپشتی، فریدون؛ فیروزیان، محمود؛ محمدی، لیلا (1392). گروهبندی پرتفوی شرکت سرمایهگذاری گروه توسعه ملی بر اساس ماتریس شبکه و مقایسه عملکرد پرتفوهای حاصل از این روش با استفاده از نسبت پتانسیل مطلوب. تحقیقات مالی، 13(32)، 15–34.
زمانی، سحر (1392). مطالعه مقایسهای ویژگیهای سهام رشدی و ارزشی در بورس اوراق بهادار تهران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته حسابداری.
صالحی، الهکرم؛ صالحی، برزو (1395). مقایسه توان توضیحدهندگی مدلهای سه عاملی و پنج عاملی فاما و فرنچ در تبیین بازده سهام ارزشی و رشدی. دانش سرمایهگذاری، 5(19)، 129–144.
صحت، سعید؛ شریعتپناهی، سیدمجید؛ مسافریراد، فراز (1390). رابطه بازده داراییها، بازده حقوق صاحبان سهام و ارزش افزوده اقتصادی در صنعت بیمه. فصلنامه مطالعات تجربی حسابداری مالی، 9(23)، 121- 140.
عربمازاریزدی، محمد؛ عرباحمدی، فرهاد (1390). رابطه اجزای نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار با بازده آتی سهام در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه بورس اوراق بهادار، 4 (15)، 107- 123.
عیوضلو، رضا (1387). مدل سه عاملی فاما و فرنچ با تأکید بر صرف ارزش؛ تحلیل دیدگاههای منتقدان. فصلنامه بورس اوراق بهادار، (1)4، 143-165.
فروغی، داریوش؛ صمدی، سعید؛ مؤذنی، قاسم (1389). مقایسه ریسک سهام رشدی و سهام قیمتی در بورس اوراق بهادار تهران، پژوهشهای حسابداری مالی، 2(4)، 67-88.
کردبچه، حمید؛ حضوری، محمدجواد؛ مالمیر، علی (1391). اندازهگیری ریسک مازاد در صنعت صندوقهای مشترک ایران. دانش سرمایهگذاری، 1(2)، 117–140.
مشکی میاوقی، مهدی؛ پور محمد ضیابری، مریم (1393). بررسی مقایسهای نقدشوندگی و نسبت Q توبین سهام رشدی و ارزشی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. تحقیقات مالی، 16(1)، 129 – 146.
میاوقی، مهدی؛ دهدار، فرخ (1390). کالبد شکافی بازده نقدی و سرمایهای سهام رشدی و ارزشی در بورس اوراق بهادار تهران. تحقیقات مالی، 13(31)، 121- 146.
وکیلیفرد، حمیدرضا؛ شیرازیان، زهرا (1393). تأثیر افق سرمایهگذاری روی تخصیص دارایی بین استراتژیهای. مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار، 6(21)، 131- 148.
رشد بورس در تیرماه تحت تاثیر چه عواملی رخ داد؟
به گزارش خبرگزاری رضوی، از نخستین روزهای آغازین سال ۱۴۰۰ اکثر کارشناسان در پیشبینیهای خود از معاملات بورس در سال جدید اعلام کرده بودند که بازار سهام تا پایان فصل بهار تحت تاثیر انتخابات ریاست جمهوری ایران با نوسان همراه خواهد بود و نمیتواند چندان روزهای امیدوارکنندهای را به خود ببیند.
معاملات بورس براساس چنین پیش بینی هایی، فصل بهار را با روزهایی پر فراز و نشیب پشت سر گذاشت و برخلاف انتظار سهامداران که با تصور کسب بازدهی های معقول از بورس، سرمایه های خود را وارد این بازار کرده بودند نتوانستند چندان سود قابل توجهی را از این بازار کسب کنند.
بازار سهام از خرداد ماه و با اعلام اسامی کاندیداهای ریاست جمهوری سمت و سوی بهتری به خود گرفت و چه عواملی روی بورس تاثیر دارد؟ تا حدودی از سایه ابهامات ایجاد شده در بازار کاهش پیدا کرد اما این بازار از اواخر خرداد ماه با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران و روشن شدن نتیجه این انتخابات، مسیر اصلی خود را پیدا کرد و با توجه به از بین رفتن ابهامات موجود در بورس، آینده روشنی پیش روی این بازار قرار گرفت.
اکثر کارشناسان در نخستین روزهای تیر ماه علت بازگشت شاخص بورس به مدار صعودی را واکنش مثبت بازار به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری اعلام کردند و معتقد بودند که حمایت های صورت گرفته از بازار سهام توسط رییس جمهوری منتخب و نیز بازدید وی از تالار بورس روزنه ای از امید را به این بازار بازگرداند و همین امر سبب تمایل سهامداران برای ورود دوباره نقدینگی های خود به این بازار شد.
در کنار خوش بینی های ایجاد شده در بازار سهام، همچنان ابهامات مربوط به نتیجه برجام در معاملات تیر ماه بازار سهام در حال خودنمایی بود که همین موضوع منجر به عدم تصمیم گیری سرمایه گذاران برای ورود ١٠٠ درصدی سرمایه های خود در این بازار و بلاتکلیفی آنها برای تداوم سرمایه گذاری در بورس شد.
با توجه به وجود چنین شک و تردیدهایی در خصوص برجام، بازار برای مدتی کوتاه و موقتی وارد مدار نزولی شد که از نظر کارشناسان ایجاد چنین روندی در بازار بعد از تداوم روند صعودی شاخص بورس در چند روز متوالی طبیعی است و سهامداران نباید به هیچ عنوان تحت تاثیر معاملات سال گذشته بورس اقدام به تصمیم گیری های هیجانی در این بازار کنند.
در واپسین روزهای تیر ماه و در ادامه روند اصلاحی شاخص بورس، خبری در بازار در زمینه موافقت آمریکا با لغو یا تعلیق ۶ بخش (انرژی، پتروشیمی، بانک، خودروسازی و کشتیرانی و بیمه) و لغو تحریم ۷۴۸ نام و مقام ایرانی منتشر شد که توانست بار دیگر در تعیین مسیر اصلی بازار تاثیرگذار باشد و امید به این بازار را در بین سهامداران برای تداوم سرمایه گذاری های خود افزایش دهد.
رشد قابل توجه شاخص بورس در تیر ماه
در این زمینه حسین عبدی امروز (جمعه) روند معاملات بورس در تیر ماه را مورد ارزیابی قرار داد و افزود: روند معاملات بورس در تیر ماه نسبت به ماه گذشته بهبود پیدا کرد و روند خوبی را در پیش گرفت که این امر زمینه اعتماد دوباره سهامداران برای بازگشت سرمایه های خود به این بازار را فراهم کرد.
وی اظهار داشت: با توجه به اینکه معاملات بورس اکنون روند صعودی چندان قوی را به خود نگرفته است و تا حدودی دچار نوسان است اما ورود نقدینگی حقیقی و پول هوشمند به این بازار در چند وقت گذشته مشهود بود و شاخص کل رشد قابل توجهی تجربه کرد.
عمده دلایل تاثیرگذار در رشد شاخص بورس
عبدی به عمده دلایل تاثیرگذار در بهبود روند معاملات بورس در تیر ماه اشاره کرد و افزود: بیشترین علت این موضوع ناشی از افزایش نرخ ارز، رشد قیمتهای جهانی کامودیتیها، فلزات اساسی، محصولات پتروشیمی و گزارش مطلوب سه ماه شرکتها بود که میتوان گفت این موضوع باعث افزایش امیدواری سرمایهگذاران به روند معاملات این بازار شد.
این کارشناس بازار سرمایه معتقد است که افزایش نرخ ارز زمینه ایجاد این جهت گیری را در بازار فراهم کرد که دولت در مقطع فعلی تمایلی به افت نرخ ارز ندارد و این موضوع اکنون جزو برنامههای بانک مرکزی نیست.
وی با بیان اینکه در تیر ماه افق برجام، مذاکرات مرتبط با برجام و بحثهای سیاسی احاطه کننده بازار باعث شد تا به مرور روند صعودی بازار کمی ضعیفتر شود، گفت: می توان امیدوار بود که به دلیل عدم افت نرخ ارز شرکت های پتروشیمی، فلزات اساسی، معدنی و نیز شرکت هایی که با نرخ ارز رابطه مستقیم دارند رشد خوبی را تجربه کنند.
عبدی به رشد قیمت کامودیتیها در بازار تحت تاثیر نرخ جهانی اشاره کرد و افزود: رشد اوره و متانول در سطح بین المللی به صورتی بود که شرکت های تولیدکننده این دو محصول با روند صعودی در تیر ماه مواجه شدند.
سهام برتر در معاملات تیر ماه بازار سهام
وی به گرایش معاملات بازار در تیر ماه به محصولات سیمان، فلزات اساسی، معدنی و پتروشیمی تاکید کرد و گفت: در بحث سیمان کاهش عرضه در بورس کالا و نیز ابطال معاملات به خصوص در اواخر تیر ماه منجر به افزایش چند برابری قیمت ها در بازار این محصول شد، این موضوع باعث شد تا معاملات سیمان در دهه پایانی تیر ماه روند خوبی را پیدا کند و سهام بسیاری از شرکت های سیمانی با جذابیت برای سرمایهگذاری همراه شوند.
عبدی با اشاره به اینکه از لحاظ جذابیت برای سرمایهگذاری در بورس می توان گفت که شرکت های سیمانی از مقبولیت زیادی در بازار برخوردارند، اظهار داشت: بسیاری از این شرکتها با سیاستهای کلی دولت برای ساخت مسکن و نیاز به مصالح همچنان می توانند با جذابیت همراه باشند.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه شرکت های پتروشیمی و پالایشی از دیگر شرکتهایی بودند که در تیر ماه روند مثبتی داشتند و گزارشات خوبی را در هفته پایانی تیر ماه ارائه کردند، خاطرنشان کرد: سهام شرکت های پتروشیمی بیشتر به دلیل بحث اوره جهانی و افزایش نرخ متانول روند معقولی را در بازار در پیش گرفتند و نیز مورد اقبال سرمایهگذاران در این بازار قرار گرفتند.
وی ادامه داد: همچنین سهام شرکتهای فلزات اساسی به دلیل افزایش قیمتهای جهانی فولاد، مس و نیز رشد نرخ روی و آلومینیوم روند بسیار مثبت و خوبی را در بازار تیر ماه تجربه کردند.
به گفته عبدی، معدنیها تحت تاثیر افزایش قیمت جهانی قرار گرفتند و زمینه بهبود روند معاملات و سودآوری آنها در بازار تیر ماه فراهم شد.
پیش بینی معاملات بورس در مرداد ماه
وی روند معاملات بورس در مرداد ماه را مورد پیشبینی قرار داد و افزود: براساس پیشبینیهای صورت گرفته به نظر میرسد که معاملات بازار سهام در مرداد ماه با تردید بیشتری نسبت به تیر ماه دنبال شود که دلیل این موضوع به افزایش موج جدید کرونا و چالشهای مرتبط به تولید بر میگردد.
عبدی با بیان اینکه کرونا برای بازارهای جهانی تا حدودی چالش برانگیز شده است، گفت: قیمت نفت در یک روز با افت هشت درصدی روبرو شد و می توان گفت این مسایل در کنار یکدیگر نشاندهنده آن است که روند کلی معاملات بورس با کمی تردید مواجه شود.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه در ساختار کابینه دولت منتخب ابهاماتی وجود دارد که باید برطرف شود، اظهار داشت: اکنون سوال مهم این است که چه فردی در رأس وزارت اقتصاد و دارایی، بانک مرکزی، سازمان بورس و . قرار می گیرند، این موضوع منجر به تحت تاثیر قرار گرفتن روند معاملات بورس در مرداد ماه می شود و همچنین واکنش ها نسبت به این موضوع بسیار مهم خواهند بود.
وی خاطرنشان کرد: در دهه پایانی تیر ماه گزارش های معقولی از گروه مس، فلزات اساسی و پتروشیمی ارائه شد که همگی مطلوب بودند و این موضوع آسودگی خاطری را در بازار از جهت سودسازی بنیادی بسیاری از شرکتها ایجاد کرد.
به اعتقاد عبدی، شرکت هایی که گزارش های خوبی را در پایان تیر ماه ارائه دادند می توانند بازدهی خوبی را نصیب سهامداران کنند.
این کارشناس بازار سرمایه به سرمایه گذاران اشاره کرد چه عواملی روی بورس تاثیر دارد؟ چه عواملی روی بورس تاثیر دارد؟ و گفت: سرمایه گذاران باید توجه داشته باشند که بازار در مرداد ماه وابسته به اخبار سیاسی مرتبط با برجام و وضعیت سیاستگذاری دولت در بحث حوزه اقتصاد و مسایل موجود ناشی از کرونا است.
موفقیت در بورس به چه عوامل و پارامترهایی نیاز دارد؟
بورس بهترین و امنترین جا برای سرمایهگذاری است به شرطی که با تمامی زوایای آن به خوبی آشنا باشید و بی گدار به آب نزنید. سرمایه گذاری در بازار سرمایه نیازمند آموزش است. شاید همه افراد با سرمایه گذاری در بانک آشنا باشند. همچنین بیشتر افراد میدانند که طلا و سکه یکی از سرمایهگذاریهای مطمعن است. اما برای موفقیت در بورس به پارامترهای مختلفی نیاز است و پیچیدهگیهای خاص خودش را دارد.
به همین علت سالهای زیادی بود که بورس اوراق بهادار یا همان بازار سهام در ایران چندان شناخته شده نبود و افراد زیادی تنها از دور، کمابیش اسم آن را شنیده بودند و با دیدهی شک به آن نگاه میکردند. اما میتوان سال 1398 را نقطهی عطفی در تاریخ بورس در ایران دانست به طوری بسیاری از رکوردهای بورس شکسته شد و امروزه تقریبا بازار سرمایه یک بازار شناخته شده در بین عموم مردم است.
در همین راستا، توجه به پارامترهایی که برای موفقیتِ هر چه بیشتر در بورس نیاز است برای تمامی تازه واردها به دنیای بورس الزامی است و میتواند راه گشای آنها در مسیر پر پیچ و خم بورس باشد. در این مقاله به بررسی فاکتورهای مختلف و نقش آنها برای موفقیت در بورس خواهیم پرداخت. آنچه در اینجا خواهید آموخت، میتواند برای شما زوایای پنهان مسیر کامیابی در چه عواملی روی بورس تاثیر دارد؟ بورس را روشنتر سازد.
برای موفقیت در بورس به چه فاکتورهایی نیاز است؟
در ابتدا بدانید هیچ قانونی وجود ندارد که تنها با تمسک به آن بتوانید در بورس موفق شوید. هیچ رازی در بورس وجود ندارد. اصول سرمایهگذاری در بورس سهام یک علم است که باید آن را بیاموزید و معاملهگری در بورس یک مهارت است که باید آن را فرابگیرید. بورس در برخی از کشورهای پیشرفته یک رشته دانشگاهی است. یعنی حداقل 4 سال زمان نیاز دارد تا شما در این رشته بتوانید مدرک لیسانس خود را اخذ کند. بنابراین ناگفته پیداست که نمیتوان یک شبه به یک سرمایهگذار موفق در بورس یا یک معاملهگر موفق تبدیل شد (سرمایه گذاری با معامله گری دو مفهوم متفاوت است). اما به راستی برای موفقیت در بورس به چه فاکتورهایی نیاز است؟ احتمالا کلید واژهی “آموزش” را زیاد شنیدهاید و افراد زیادی به شما گفتهاند که یکی از ارکان اساسی در رسیدن به موفقیت در بازار سهام آموزش است. اما آیا تنها با آموزش دیدن میتوان در بورس موفقیت زیادی بدست آورد؟ آیا برای موفقیت در بورس به هوش بالایی نیاز است؟ آیا موفقیت در بورس میتواند شانسی باشد؟!
در ادامه این بحث قصد داریم به 4 فاکتور مهم و تاثیر گذار در رسیدن به موفقیت مستمر در بورس بپردازیم:
پارامتر اول: نقش دانش در رسیدن به موفقیت در بورس
ناگفته پیداست که برای موفقیت در بورس باید آموزش دید و مهارت لازم را کسب کرد. دانش بورسی شامل آشنایی با انواع روشهای تحلیلی، سواد مالی و اقتصادی و همچنین علوم مربوط به مدیریت سرمایه، روانشاسی بازار و تابلوخوانی است.
بدون مطالعه و آموزش، قطعا نمیتوانید در بورس به موفقیت برسید. این یک امر بدیهی است. بنابراین قبل از هر چیز روی خودتان سرمایه گذاری کنید.
پارامتر دوم: نقش اطلاعات در موفقیت در بازار سرمایه
اطلاعات با دانش متفاوت است. هر چقدر اطلاعات شما بیشتر باشد احتمال موفقیت شما در بازار سهام بیشتر خواهد بود.
در بورس باید اطلاعات شما بروز باشد.
هر کسی زودتر از اطلاعات چه عواملی روی بورس تاثیر دارد؟ باخبر شود درصد موفقیتش بیشتر است. بدون اطلاعات بهره چندانی از دانش خود نخواهید برد و البته بدون دانش نمیتوانید از اطلاعات استفاده کنید. این دو مکمل یکدیگرند.
اطلاعات بورسی را از کجا بدست آوریم؟
هر اطلاعاتی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم با بورس در ارتباط باشد، اطلاعتی است که یک سهامدار باید از آنها با خبر باشد. اطلاعات بورسی بسیار وسیع هستند. از قیمت نفت خام آمریکا گرفته تا خبر افزایش سرمایه یک شرکت بورسی. تمامی این اطلاعات میتواند در موفقیت بیشتر یک سرمایه گذار در بازار سهام تاثیر گذار باشد. اطلاعات مربوط به قیمتهای جهانی، قیمت ارز و سکه و قیمت فلزات اساسی را میتوانید از سایت لایو دیتا بدست آورید. همچنین اخبار مربوط به شرکتهای بورسی و صورتهای مالی آنها را میتوانید از سایت کدال بدست آورید.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
پارامتر سوم: نقش هوش در موفقیت در بازار سهام
هوش هیچ نقشی در موفقیت یا عدم موفقیت در بورس ندارد! شاید تعجب کنید اما هوش تنها در زمان شما صرفه جویی میکند، میتواند زمانی را که باید برای فراگیری دانش صرف کنید، کوتاهتر کند. بنابراین بدون هوش بالا هم میتوان به موفقیت در بازار سهام رسید، اما کمی دیرتر!
طبیعتا کسی فکر نمیکند که هوش کمی دارد، اما اگر شما فکر میکنید خیلی باهوش هستید، باید بگوییم این فاکتور برای موفقیت در بورس ضروری نیست و قطعا یک فرد دیگر، با هوشِ کمتر و دانش و اطلاعات بیشتر، از شما موفق تر خواهد بود.
پارامتر چهارم: تجربه
تجربه گوهری است که یک شبه نمیتوانید آن را بدست آورید. همچنین نمیتوانید آن را بخرید. تجربه میتواند گاهی کمبود اطلاعات را جبران کند. همچنین نشانههایی که یک فرد با تجربه در بازار میبیند قابل آموزش نیست. بنابراین صبور باشید و از شکستهای بورسی خود درس بگیرید.
پارامتر پنجم: نقش شانس و اقبال در رسیدن به موفقیت در بورس!
حتما شنیدهاید که افرادی سهمی را میخرند و بعد از آن قیمت سهم کاهش میابد و جمله معروف این افراد این است: “شانس نداریم ما”. واقعا آیا این مسئله به شانس ربطی دارد؟
موفقیت در یک معامله اصلا شانسی نیست اما کاملا احتمالاتی است! وقتی شما یک سهمی رو به صورت کاملا تصادفی میخرید، با احتمال 50 درصد سود میکنید با احتمال 50 درصد ضرر، چون به هر حال قیمت یا افزایش میابد یا کاهش! اگر لوک خوش شانس باشید، ممکن است در یک سری معاملات متوالی سود کنید اما بلاخره قانون احتمالات شما را شکست میدهد و در بلند مدت نمیتوانید به موفقیت مستمر دست پیدا کنید.
توجه کنید که در تعداد بالای معامله شما در نیمی از معاملات شکست خواهید خورد و در بلند مدت فقط پول کارمزد کارگزاری داده اید. همهی کاری که یک معامله گر باید انجام بدهد این است که این احتمالات را به نفع خودش بر هم بزند و با بررسی و اعتبارسنجی ایده ها، ترفندها و متدهای مختلف، سیستم معاملاتی خودش را توسعه بدهد. هدف این است که کارهایی که در گذشته ثمربخش بوده اند را بررسی کند و با استفاده از آنها استراتژی معاملاتی خودش را بسازد.
معمولاً این سیستم ها بر ریاضیات استوارند، اما میتواند براساس الگوهای نموداری، اتفاقات کلان اقتصادی و یا بنیادی باشد. بهرحال شما باید توازن احتمال پیروزی و شکست را از 50-50 به 60-40 یا حتی 90-10 برسانید. برای مثال شما میتوانید تنها با استراتژی خرید در سطوح حمایت و فروش در مقاومت، این احتمال را به نفع پیروزی برهم بزنید، به همین سادگی!
نتیجه گیری
اگر انیشتین هم باشید برای موقیت در بورس به آموزش و کسب دانش بورسی نیاز دارید و این امر از ضروریات است. گفتیم که کسب دانش به تنهایی کافی نیست و در بورس باید اطلاعات به روزی داشته باشید، وگرنه بهره زیادی از دانش خود نخواهید برد.
همچنین شانس در بورس جایی ندارد و تنها قانون احتمالات بر معاملات ما حکفرما است که دانش و اطلاعات بورسی میتواند احتمالات را به نفع شما تغییر دهد.
در نهایت تجربه فاکتوری است که برای موفقیت در بورس به آن نیاز دارید و این مهم بدست نمیآید جزء با صبوری و تحمل شکست. تا در بورس شکست نخورید نمیتوانید به موفقیت برسید و تنها در سایه کسب تجربه میتوانید به یک معاملهگر بسیار موفق تبدیل شوید.
بنابراین عجله نکنید و دانش خود را افزایش دهید، مطالعه کنید، اخبار را پی گیری کنید، به دنبال روابط علت و معلولی باشید و با افراد باتجربه در این زمینه مشورت کنید تا در نهایت با گذر از شکستها، معاملهگری در بورس برای شما شیرین تر شکر شود.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
تاثیرات نرخ بهره بر بازار سهام
نرخ بهره برای اکثر مردم مهم است و همچنین میتواند در بازار سهام تاثیرگذار باشد، اما چرا؟ در این مقاله به ارتباط بین نرخ بهره با بازار سهام و اینکه چگونه ممکن است بر زندگی ما تاثیر بگذارند، پرداخته میشود.
بهره در واقع هزینهای است که فرد در قبال استفاده از پول فرد دیگری به وی می پردازد. خانوارها با این مفهوم بهخوبی آشنا هستند، آنها باید برای خرید خانه از بانک وام رهنی دریافت کنند و در عوض بهره آن را بپردازند. دارندگان کارتهای اعتباری نیز این مفهوم را خوب میدانند، آنها پول را به صورت کوتاهمدت قرض میگیرند و به وسیله آن خرید خود را انجام میدهند. اما زمانی که صحبت از بازار سهام و تاثیر نرخ بهره می شود شرایط فرق میکند.
نرخهای بهره در واقع همان هزینههای هستند که بانکها برای استقراض پول از بانک مرکزی متحمل میشوند. چرا این ارقام مهم هستند؟ بانک مرکزی توسط این نرخها سعی در کنترل تورم دارد. تورم، ناشی از تقاضا زیاد و یا عرضه کم است که سبب افزایش قیمتها می شود. بانک مرکزی با اثر گذاری بر مقدار پول در دسترس، می تواند تورم را کنترل کند. در حقیقت با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی عرضه پول را کم میکند و به نوعی دسترسی به آن را گرانتر میکند.
هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش می دهد، این اقدام تاثیر آنی بر بازار سهام نمیگذارد. در عوض تاثیر مستقیمی بر بانکها برای وام گرفتن از بانک مرکزی میگذارد. اولین اثر غیرمستقیم افزایش نرخ بهره این است که بانکها نرخهای بهره را برای مشتریان افزایش میدهند. افراد برای گرفتن وام رهنی و کارتهای اعتباری تحت تاثیر این افزایش قرار میگیرند، به خصوص اگر از نرخهای بهرهی شناور استفاده کنند. این اقدام بر مقدار پولی که مردم می توانند خرج کنند اثر میگذارد. علاوه بر این، افراد همچنان باید قبوض را پرداخت کنند وقتی این قبوض گرانتر میشوند، پول کمی از درآمد خانوارها باقی میماند. این بدین معناست که خانوارها محتاطانه تر خرج می کنند. به همین علت، شرکتها بهصورت غیرمستقیم ازعکس العمل مشتریان در برابر کاهش نرخ بهره تاثیر میگیرند. اما افزایش نرخ بهره بهصورت مستقیم بر شرکتها نیز تاثیر میگذارد. آنها باید برای گسترش فعالیتهای عملیاتی خود باید از بانکها وام بگیرند. وقتی بانکها استقراض را گرانتر میکنند، شرکتها شاید دیگر نتوانند به مقدار زیاد وام بگیرند و مجبور هستند تا بهره بالاتری پرداخت کنند. هنگامی که شرکتها کمتر هزینه می کنند کمتر رشد خواهند کرد که این امر سبب کاهش سود آوری آنها نیز می شود.
همانطور که گفته شد تغییر در نرخ بهره بر شرکتها و مردم اثر میگذارد، اما علاوه بر آن بر بازار سهام نیز تاثیر میگذارد. یکی از راههای ارزشگذاری شرکتها، جمع ارزش فعلی جریانات نقد آتی شرکتها است. برای بدست آوردن قیمت سهام، مجموع ارزش فعلی جریانات نقد آتی بر تعداد سهام موجود تقسیم میشود. نوسانات قیمت سهام نشان دهنده انتظارات سرمایهگذران زمانهای مختلف از شرکت دارند. به خاطر این تفاوتها سرمایه گذاران تمایل دارند که در قیمتهای متفاوت سهمی را بخرند یا بفروشند.
اگر تصور شود که شرکت در آینده رشد و یا سود کمتری خواهد داشت (در اثر بهره بالا بدهی و یا درآمد کم) مقدار جریانات آتی آن کاهش یافته و در نتیجه قیمت سهامش کاهش می یابد. اگر قیمت سهام بسیاری از شرکتها کاهش پیدا کند، کل بازار و شاخصهایی از قبیل داو جونز و اس اند پی افت می کنند.
برای بسیاری از سرمایه گذاران افت قیمت سهام و بازار خوشایند نیست. سرمایه گذاران تمایل دارند ارزش سرمایهگذاری آنها افزایش یابد که این افزایش ارزش میتواند ناشی از افزایش قیمت سهام، دریافت سود تقسیمی و یا هر دو این موراد است. با انتظار رشد کم وجریانات نقد آتی کمتر، سرمایه گذاران رشد قیمتی مورد انتظار خود را دریافت نخواهند کرد و این باعث میشود تا سرمایه گذاری در سهام برای آنها جذاب نباشد. بهعلاوه، سرمایهگذاری در سهام از سایر سرمایهگذاریها ریسک بیشتری دارد. هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد، اوراق بهادار دولتی مانند اوراق خزانه که سرمایهگذاریها مطمئنتری هستند را پیشنهاد می کند. به عبارت دیگر، نرخ بازده بدون ریسک افزایش مییابد و این سرمایهگذاریها را جذابتر می کند. هنگامی که افراد در سهام سرمایهگذاری میکنند، توقع دارند در ازای قبول ریسک، پاداش بگیرند و نرخ بازده سرمایهگذاری از نرخ بازده بدون ریسک بیشتر باشد. بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام برابر است با نرخ بازده بدون ریسک بهعلاوهی صرف ریسک. افراد مختلف، بسته به میزان ریسک پذیری و شرکتی که در آن سرمایهگذاری میکنند، انتظار بازدههای متفاوتی دارند. در اصل، هرچه نرخ بازده بدون ریسک افزایش یابد، بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام نیز افزایش مییابد، به همین خاطر اگر صرف ریسک مورد انتظار کاهش یابد در حالی که بازده ثابت باشد و یا کاهش یابد، سرمایه گذاران سهام را پر ریسک دانسته و جای دیگری سرمایهگذاری می کنند.
تغییر در نرخ بهره تاثیر گستردهای بر اقتصاد می گذارد. وقتی که نرخ بهره افزایش می یابد، مقدار پول در گردش کاهش مییابد و در نتیجه تورم کاهش مییابد، همچنین وام گرفتن گرانتر میشود و این عامل نیز بر مردم و شرکتها نیز تاثیر میگذارد، به گونهای که هزینهها افزایش و درآمدها کاهش مییابد. در نهایت، افزایش نرخ بهره باعث میشود بازار سهام جذابیت خود را برای سرمایه گذاران از دست بدهد.
به خاطر داشته باشید که تمامی این عوامل و نتایج آنها به هم وابسته هستند. آنچه در بالا شرح داده شد را نمیتوان مستقل از سایر عوامل در نظر گرفت، نرخ بهره تنها عامل اثر گذار بر قیمت سهام نیست و عوامل بسیاری بر تغییرات قیمت سهام موثر هستند و تغییر نرخ بهره تنها یکی از این عوامل است. بنابرین نمیتوان با قطعیت گفت که افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی همیشه اثر منفی بر بازار میگذارد.
اثر نرخ بهره بر بازارهای مالی چیست؟
قطعا هر یک ما از تا به حال راجب نرخ بهره و اثر آن بر اقتصاد چیزهایی شنیدیم اما شاید به طور دقیقی اطلاع نداشته باشیم که نرخ بهره در واقعیت چه اثری بر اقتصاد و بازارهای مالی دارد.به طور کلی برای دریافتن مفهوم نرخ بهره باید گفت اگر شخصی هزینهای را برای استفاده از پول فرد دیگری به آن شخص بپردازد در واقع بهره آن پول را پرداخته است ملموسترین نمونه از پرداخت بهره را باید پرداخت وام با بهرهای مشخص دانست. نرخ بهرهای که در اکثر مواقع از طریق رسانهها و فضای مجازی از کاهش یا افزایش آن باخبر میشویم در واقع همان هزینههای هستند که بانکها در قبال قرض گرفتن پول از بانک مرکزی متحمل میشوند.
چرا نرخ بهره در اقتصاد مهم است؟
لازم است به این موضوع توجه کنیم که نرخ بهره یک عامل مهم و اثرگذار بر تورم است.به همین دلیل بانک مرکزی با استفاده از تغییر و مدیریت این نرخ سعی در کنترل تورم دارد در واقع بانک مرکزی با تاثیری که بر مقدار پول در دسترس میگذارد میتواند تورم را کنترل کند. در حقیقت با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی عرضه پول را کم میکند و به نوعی دسترسی به آن را گرانتر میکند.در اقتصادهای مدرنی که امروزه در سراسر دنیا شاهد آن هستیم، نرخ بهره مهمترین قیمت در اقتصاد است چرا که این نرخ به خودی خود منجر به جهتدهی کل اقتصاد میشود و تمام اقتصاد را تحت تاثیر خود قرار میدهد به عنوان مثال در مواقعی که فدرال رزرو در آمریکا نرخ بهره را 0.25 درصد کاهش یا افزایش میدهد دیده میشود که همه بازارهای مالی، نرخهای ارز، بازار سهام و بازارهای کالایی مثل قیمت طلا و غیره از این تغییر متاثر میشوند.در نتیجه مهمترین نرخ، نرخ بهره است و شاید بتوان گفت که مهمترین ابزار حکمرانی پولی در اختیار دولتها نیز محسوب میشود که با تغییر آن اقتصاد را جهتدهی میکنند.
نرخ های بهره متعددی در اقتصاد وجود دارد به عنوان مثال در کشور ما اوراق دولتی و اوراق شرکتی هر کدام نرخ بهره مشخصی دارند، شرکتها متناسب با ریسکشان، نرخ بهره متفاوتی برای اوراق قرضه مختلف یا صکوک مختلف متناسب با سررسیدی که دارند تعیین میکنند.با این حساب واضح است که نرخهای بهره متعددی در اقتصاد وجود دارد اما نکتهای که حائز اهمیت است این است که همه نرخهای بهره به نرخ بهره پایه رجوع دارند. یعنی نرخ بهره پایهای وجود دارد که همه نرخ های دیگر را تحت تاثیر قرار میدهد.به طور کلی یک نرخ بهره پایه وجود دارد که دیگر نرخهای بهره بسته به سررسید اوراق و ریسکی که قرض گیرنده دارد با مقداری صرف ریسک محاسبه میشوند.در اقتصاد قیمت پول بانک مرکزی را نرخ بهره پایه میگویند به عنوان مثال در آمریکا نرخ بهره پایه راfederal funds rate یعنی قیمت پول فدرال مینامند.
رابطه بانک مرکزی و نرخ بهره
هنگامی که دو نفر مبادلهای را با کارتهای بانکی متفاوت انجام میدهند ، حسابهای اشخاص در دو بانک نسبت به یکدیگر بدهکار و بستانکار میشوند و در واقع بین بانکها یک رابطه حسابداری اتفاق میافتد. حال وقتی بانکها قصد دارند حسابهای فی مابینشان را به صورت اُورنایت در بازار بین بانکی تسویه کنند در اتاق پایاپای بانک مرکزی و با پول بانک مرکزی انجام میشود. پس نهایتا حسابهای آنها نزد بانک مرکزی بدهکار و بستانکار میشود. پس بانکها در تعاملشان با یکدیگر با پول بانک مرکزی کار میکنند در نتیجه مهمترین پول، پول بانک مرکزی است.بازاری که بانکها در آن با هم معامله میکنند بازار بین بانکی است. بنابراین قیمت پول بانک مرکزی است که نرخ بهره پایه را در اقتصاد شکل میدهد .با این وجود دستوریترین چیزی که در اقتصاد وجود دارد به نوعی همین نرخ است البته این دستوری بودن به این مفهوم نیست که بانک مرکزی بگوید همه بانکها باید با این نرخ مبادله کنند. بانک مرکزی نرخ هدف خودش را تعیین میکند و بعد وارد مبادله میشود. تا آنجایی اوراق خرید و فروش میکند که آن نرخ در اقتصاد مستقر شود.
چگونگی تعیین سقف و کف نرخ بهره بانکی
در حال حاضر بانکهای مرکزی دنیا در سیاستگذاری پولی یک کوریدور نرخ بهره تعریف میکنند. کف و سقفی تعریف کرده و معمولا نرخ بهره هدف در وسط این کوریدور تعیین میشود به عنوان مثال نرخ بهره هدف 18 درصد است. در صورت مدیریت صحیح، طبیعتا نرخ بهره در بازار بین بانکی از این سقف کوریدور نباید بالاتر برود یا از کف آن به عدد پایینتری برسد.بانکهای مرکزی در حال حاضر هدفگذاری تورمی انجام میدهند و این موضوع متعارف است. به عنوان مثال اعلام میکنند نرخ تورم هدف 22 درصد است و با همین نرخ بهره به آن هدف میرسند و به اقتصاد جهتدهی میکند. آن نرخ بهرهای را تعیین میکنند که متناسب با مدلهایی که بانک مرکزی دارد نرخ تورم هدف را محقق کنند. پس نرخ بهرهای که به آن لنگر اسمی گفته میشود ابزاری است برای کنترل و هدفگذاری تورم که در همه دنیا از آن استفاده میکنند.
رابطه بین نرخ چه عواملی روی بورس تاثیر دارد؟ بهره و تورم
در چارچوب متعارفی که دنیا وجود دارد.بانک مرکزی با نرخ بهره هدفگذاری تورمی انجام میدهند . در ایران مسئله مقداری پیچیدهتر است به جهت اینکه تورم در ایران در طول سالهای اخیر بیشتر از اینکه به سمت تقاضای بازار ربط داشته باشد به سمت عرضه مرتبط بوده است. هم تحریمهای لجستیک تاثیرگذار بوده و هم دسترسیهای ما به منابع مالی محدود بوده است. البته به این دلیل که نرخ ارز لنگر اسمی ما بوده همواره تورم در ایران به شدت تحت تاثیر نرخ ارز قرار داشته است. در همین دو سه سال اخیر هم ما این را ملاحظه کردیم ولی اگر وضعیت ارز به ثبات برسد و به جهت تحریمی فشار خاصی نداشته باشیم باز این نرخ بهره است که تورم را تعیین میکند به عنوان مثال در فاصله سال 93 تا 96 نرخ ارز کشور در حدود 3500 تا 4000 تومان تثبیت شده بود و حرکت زیادی نداشت. این نرخ های بهره بود که به شدت داشت به تورم جهت دهی میکرد و همانطور که در خاطر همه هست نرخهای بهره خیلی بالا داشتیم مثلا نرخ بهره واقعی ما جزو بالاترینها در دنیا بود چون تورم در سال 95 تا 96 تقریبا تک رقمی بود. در حالی که نرخ های بهره به راحتی در سپردههای بزرگ به 27 تا 30 درصد هم میرسید و نرخ تورم به شدت رو به کاهش بود. وقتی نرخ بهره واقعی بالا است اساسا برای متقاضی به صرفه نیست که خریدار کالایی باشد و اصولا خیلی از سرمایهگذاریها نمیارزد.
بررسی اثر افزایش نرخ بهره بر بازار سرمایه
اگر بخواهیم به اثر چه عواملی روی بورس تاثیر دارد؟ افزایش نرخ بهره بر روی بازار بپردازیم باید بگوییم عوامل دیگری هم بر بازار سرمایه اثرگذار هستند که نیاز به بحث کردن دارند.برای بررسی این مساله لازم است که به یک سوال اصلی پاسخ دهیم این که رشدی که بازار در طول این دوره تقریبا 1 ساله از شهریور 98 تا مرداد 99 حاصل شد آیا به لحاظ بنیادی واقعی بود یا خیر؟باید گفت در آن مقطع انتظارات تورمی خیلی بالایی در اقتصاد ایران وجود داشت و در حال رشد بود. دلیل اصلی افت بازار هم به غیر از آن رشدی که بخشی از آن قابل تامل بود در بعضی از سهم ها این بود که به جهت بنیادی تورم انتظاری به شدت کاهش پیدا کرد که آن هم به جهت تحولات سیاسی که در انتخابات آمریکا اتفاق افتاده بود که مهمترین تهدید بنیادی بازار محسوب میشد که همین اتفاق افتاد و شما شاهد آن هستید که آن تورم انتظاری را ما دیگر مدنظر نداریم. هرچند نسبت به ابتدای امسال که نرخ بهره بازار بین بانکی حدود 8 درصد رسیده بود هر چه به این سمت سال که حرکت میکنیم یعنی به سمت پاییز نرخ بهره واقعی رو به افزایش است و ممکن است در سالهای بعد مثبت هم شود چون هم انتظار تورمی به شدت کاهش پیدا میکند و هم اینکه نرخ بین بانکی از 8 درصد به 20 درصد رسیده است. پس نرخ بهره واقعی در ماه های گذشته افزایش پیدا کرده و این طبیعتا اثرش را بر بازارها خواهد گذاشت.حتما یک بخشی از این توقفی که در بازار سهام اتفاق افتاد هم از جهت حجم معاملات و هم شاخص حتما مربوط به نرخ های بهره است. یکی دیگر از نکاتی که باید بیان کرد این است که در ایران متاسفانه بانک مرکزی ما کنترلی بر ترازنامه خودش ندارد. بانک مرکزی بر سمت عرضه پول پرقدرت کنترلی ندارد.پیشنهاد میشود برای خرید اوراق و استفاده از پلتفرم آنلاین خرید و فروش در این بازار به کارگزاری کاریزما مراجعه کنید.
دیدگاه شما