اشتباه ساده ریاضی مغالطه قمارباز
“مغالطه قمارباز” – استدلالی است که میتواند همه انسانها از ورزشکار گرفته تا مامور پلیس را تحت تاثیر قرار دهد و با ایجاد سوگیریهای ذهنی فریبنده، فرد را به پیشبینی الگوهایی سوق میدهد که در واقعیت وجود ندارند. ۱۵ سال پیش، مردم ایتالیا نوعی عجیب از هیستری جمعی را تجربه کردند که با نام ” تب ۵۳” شناخته میشود. جنونی که در مورد بختآزمایی در این کشور اتفاق افتاد. بازیکنان میتوانند از میان ۱۱ چرخ رولت مختلف که در شهرهایی از جمله باری، ناپل یا ونیز قرار دارند، دست به انتخاب بزنند. بعد از انتخاب چرخها، میتوانید شروع به بازی کنید و روی مجموعهای از اعداد بین یک تا ۹۰، شرط ببندید. شانس برد شما به میزان شرطبندیتان در ابتدای بازی بستگی دارد؛ این که چند عدد انتخاب کرده و چه تعداد از آنها را درست حدس زده باشید. اما در سال ۲۰۰۳، غیب شدن عدد ۵۳ از میان اعداد چرخ رولت شهر ونیز، قماربازان را به شرطبندیهای هر چه بزرگتر بر روی این عدد سوق داد، با این اطمینان که به زودی دوباره ظاهر خواهد شد. تا اوایل ۲۰۰۵، تب ۵۳ به فروپاشی مالی هزاران نفر منجر شد و موجی از خودکشیها را به همراه داشت. اما هیستری روز ۹ فوریه آن سال فروکش کرد، وقتی عدد ۵۳ بعد از ۱۸۲ بار ظاهر نشدن و ۴ میلیارد یورو شرطبندی بالاخره دوباره روی چرخ رولت نمایان شد. این اتفاق شاید نوعی دیوانگی به نظر بیاید اما قربانیان آن فریب استدلالی غلط را خوردند که آن را “مغالطه قمارباز” مینامند. یک اشتباه نگرانکننده رایج که میتواند بسیاری از تصمیمات حرفهای، از واکنش یک دروازهبان به ضربات پنالتی گرفته تا سرمایهگذاری در بازار سهام و حتی احکام قضایی در رابطه با پرندههای جدید پناهندگی را با اشتباه همراه کند.
برای این که بفهمید آیا شما هم تحت تاثیر این استدلال قرار میگیرید یا نه، تصور کنید موقع شیر یا خط انداختن با این نتایج روبرو شوید: شیر، شیر، خط، خط، خط، خط، خط، خط، خط، خط، خط، خط. فکر میکنید احتمال این که در پرتاب بعدی شیر بیاید، چقدر است؟
بسیاری از مردم بر این باورند که احتمالات تغییر میکند و باید میان تعداد شیرها و خطها توازن وجود داشته باشد. بنابراین به نظر آنها احتمال آمدن شیر در پرتاب بعدی بیشتر است. اما بنابر نظریه پایه احتمالات رویدادها از نظر آماری مستقل از یکدیگرند و این یعنی در هر پرتاب احتمالات دقیقا برابر هستند. طبق این نظریه شانس شیر آمدن همچنان ۵۰ درصد است، حتی اگر در ۵۰۰ یا ۵ هزار پرتاب قبلی پشت سر هم خط آمده باشد.
به همین دلیل احتمال این که نتیجه ۶ پرتاب شیر،خط، شیر، خط، خط، شیر شود درست با این که ۶ بار پشت هم شیر بیاید برابر است. این در حالی است که عدهای مخالف این نظریه هستند و فکر میکنند احتمال آمدن ترکیبی از شیر و خط، از این که مغالطه قمارباز، همانطور که از نامش پیداست برای پژوهشگرانی که روی بازیهای شانسی مطالعه میکنند، جذابیت زیادی دارد. این استدلال به “مغالطه مونت کارلو” هم مشهور است و دلیل این نامگذاری به اتفاق معروفی برمیگردد که سال ۱۹۱۳در یکی از میزهای رولت مونت کارلو روی داد و طی آن توپ ۲۶ بار پشت سر هم در جایگاه سیاه افتاد. مطالعات مشاهداتی – با استفاده از فیلم دوربینهای مدار بسته کازینو- ثابت کرده این رویداد حتی امروز هم بر شرطبندیها اثر میگذارد.
در چند اشتباه رایج میان تریدرها کمال تعجب، هوش و تحصیلات هم نمیتواند از ما در برابر این سوگیری ذهنی محافظت کند. محققان چینی و آمریکایی در یک مطالعه دریافتهاند افراد با ضریب هوشی بالاتر در واقع به نسبت کسانی که در آزمونهای استاندارد نمره کمتری میآورد بیشتر مستعد افتادن در دام مغالطه قمارباز هستند. دلیلش ممکن است این باشد که افراد باهوشتر، بیش از حد به الگوهای احتمالی فکر میکنند و معتقدند به اندازه کافی باهوش هستند که بتوانند رویداد بعدی را پیشبینی کنند.
دلیل این شهودهای اشتباه هر چه باشد، تحقیقات روی آنها نشان داده مغالطه قمارباز میتواند پیامدهایی جدی فراتر از آنچه در کازینوها اتفاق میافتد، به همراه داشته باشد. به عنوان مثال این سوگیری در معاملات بازار سهام هم دیده میشود. بسیاری از تغییرات کوتاهمدت در قیمت سهام در اصل نوسانات تصادفی هستند و به گفته ماتیاس پلستر از دانشگاه پادربورن آلمان سرمایهگذاران تصمیمات خود را بر اساس این باور میگیرند که قیمتها به زودی “تثبیت” خواهد شد. به این ترتیب، اینجا هم مثل ماجرای بختآزمایی ایتالیا، افراد در معاملات خود برخلاف سلسله رویدادهای تصادفی قبلی عمل میکنند. پلستر میگوید: “سرمایهگذاران باید به طور میانگین به اندازهای مساوی در جهت و برخلاف این روند معامله کنند اما چنین چیزی را در دادهها نمیبینیم.”
سوگیری مغالطه قمارباز به طور ویژه در مشاغلی باعث دردسر میشود که قضاوت دور از تعصب و منصفانه در آنها حرف اول را میزند.
گروهی از محققان به تازگی تصمیمات قضات آمریکایی در رابطه با اعطای پناهندگی به پناهجویان را مورد بررسی قرار دادهاند. به طور منطقی ترتیب پروندهها نباید در این موضوع داشته باشد. اما تحقیقات این گروه نشان داد احتمال این که قضات تحت تاثیر مغالطه قمارباز بعد از اعطای دو پناهندگی به طور متوالی، به مورد بعدی هم جواب مثبت دهند ۵.۵ درصد کمتر است؛ کاهشی قابل توجه نسبت به نرخ متوسط پذیرش درخواست پناهندگی در این کشور ( ۲۹ درصد). ظاهرا قضات، آگاهانه یا ناآگاهانه فکر میکردند احتمال قضاوت یکسان برای سه پرونده متوالی بسیار کم است و به همین دلیل تمایل بیشتری به توقف این روند داشتند.
محققات پس از آن به سراغ تحلیل نحوه برخورد کارکنان بانکها با تقاضاهای وام رفتند و یک بار دیگر شاهد تاثیر ترتیب درخواستها در تصمیمگیریها بودند. آنها دریافتند احتمال رد شدن یک تقاضای وام بعد از پذیرش دو درخواست یا بیشتر به طور متوالی، ۸ درصد افزایش مییابد. عکس این موضوع هم صادق بود.
به عنوان آزمایش آخر، این گروه به بررسی تصمیمات داوران مسابقات در بازهای لیگ برتر بیسبال آمریکا پرداختند. مطالعه آنها در این مورد هم نشان داد احتمال اعلام خطای پرتاب از سوی داور، در صورتی که ضربه قبلی را هم نپذیرفته باشد، ۱.۵ درصد کمتر است، سوگیری اندک اما تاثیرگذار که میتواند تفاوت قابل توجهی در نتیجه بازی ایجاد کند. کلی شو، یکی از محققان این مطالعه میگوید نتایج در ابتدا باعث تعجب او شد: “چون پای افراد حرفهای در میان است و تصمیمگیری بخشی از شغل اصلی آنهاست”. اما آنها هم از افتادن در دام این اشتباه در امان نیستند. فقط یک روی سکه پشت سر هم نمایان شود، بیشتر است.
فوتبالیستها احتمالا توجه ویژهای به مغالطه قمارباز دارند. در ضربات پنالتی، بین ۰/۲ تا ۰/۳ ثانیه طول میکشد تا توپ وارد دروازه شود. سیمچا آووگوس، از دانشگاه بنگوریون اسرائیل میگوید: “بنابراین دروازه بان باید تقریبا همزمان با تصمیمگیری زننده پنالتی در مورد نحوه زدن ضربه، بین پریدن به یکی از دو سوی دروازه یا ایستادن در مرکز آن دست به انتخاب بزند.” این یعنی تصمیم دروازه بان بر سر اینکه به کدام سمت شیرجه بزند در واقع حکم قمار را دارد.
آیا دروازهبانها هم مثل قضات، مسئولان وام بانکها و داوران بیسبال روی احتمالی خلاف سلسله رویدادهای پیشین “شرطبندی” میکنند؟ تیم تحقیقاتی آووگوس در مطالعه اخیر خود روی ضربات پنالتی در تورنمنتهایی نظیر جام جهانی و لیگ قهرمانان اروپا دریافتند جواب این سوال مثبت است. با توجه به نتایج این تحقیق، آنها معتقدند زنندگان ضربات پنالتی میتوانند با شوت کردن پی در پی توپ در یک جهت یکسان، بیشترین چند اشتباه رایج میان تریدرها بهره را از این روند ببرند.
بیشتر مشاغل ممکن است فکر کنند از چنین موقعیتهای پر خطری فرسنگها دور هستند اما کلی شو معتقد است مغالطه قمارباز در بسیاری حوزههای حرفهای دیگر هم رایج است، حتی زمانی که متوجه نیستیم که داریم به طور ناخودآگاه بر اساس احتمالات قضاوت میکنیم. او روند استخدام کارمندان را به عنوان نمونه مطرح میکند. اگر مصاحبهکنندگان با یک مورد خوب برای استخدام مواجه شوند، احتمالا دیگر انتظار روبرو شدن با یک داوطلب استثنایی دیگر را ندارند: ” و بعد احتمال این که به نفر بعد امتیاز بدی بدهیم بیشتر است”. به گفته او چنین موضوعی برای معلمان موقع نمره دادن هم صدق میکند. به طور مشابه، اگر ناشری در فکر چاپ یک کتاب جدید باشید ممکن است تنها به این خاطر که به تازگی چند رمان درجه یک دیگر سفارش دادهاید، اثر بعدی جیکیرولینگ را رد کنید.
بنابراین هر شغلی که داشته باشیم، بهتر است ماجرای ” تب ۵۳ ” که در ایتالیا هرج و مرجی به پا کرد را از یاد نبریم و بپذیریم شهودمان در رابطه با احتمال وقوع یک رویداد میتواند در بیشتر موارد کاملا نادرست باشد.
منبع: BBC
معامله گر کیست؟ بررسی تیپ های مختلف تریدر
در دنیای کنونی میتوان گفت یکی از مهمترین اصول حفظ ارزش پول، سرمایه گذاری است. از گذشته های دور، خرید و فروش از طریق مبادلات کالا به کالا وجود داشته و تا کنون به اشکال مختلفی ادامه پیداکرده است. تریدر ها در بازارهای مالی انواع مختلفی دارند. این تفاوت از روحیات مختلف آنها، مدت زمان ماندن در معامله و … نشات میگیرد. در این مقاله قرار است با انواع معامله گران آنها آشنا شویم.
ریشه کلمه معامله گر چیست؟
معامله گر در معنای لغوی به کسی گفته میشود که در هر بازاری خرید و فروش انجام میدهد. در ادبیات رایج بازار، تریدر کسی است که مدت زمان خرید و فروشهایش کوتاه است و بیشتر از فراز و فرودهای قیمت در بازار سود کسب میکند. در لغت شاید به نظر بیاید که این کار آسانی باشد، اما درواقع نیازمند تحلیل و مهارت بالا برای شناخت بازار هدف است. شناخت روند بازار در بازه های کوتاه مدت دارای ریسک فراوان در معامله میباشد.
تفاوت معامله گر با سرمایه گذار چیست؟
زمان، نقطه تفاوت میان سرمایه گذاران(investor) و معامله گران میباشد. همانطور که در ابتدا گفته شد، مدت زمان حضور تریدر در معاملات کوتاه است. معمولا زمان حضور معاملهگران در یک معامله، کوتاه مدت و یا میان مدت میباشد. سرمایهگذار دید بلندمدتی به بازار دارد. درگیر نوسانات کوتاه مدتی بازار نمیشود و میتوان گفت سنگ بنای تحلیل هایشان بنیادی یا همان فاندامنتال است. سرمایهگذاران فاندامنتالیست، معتقدند که قیمت یک سهم در هر نقطهای هم که باشد، درنهایت به آن قیمت ارزش ذاتی خود میرسد. بنابراین یکی از تحلیل های سرمایهگذاران، بررسی ارزش ذاتی سهام (NAV) میباشد. درصورتیکه قیمت لحظهای یک سهم از قیمت ارزش ذاتی کمتر باشد، آن سهم ارزنده میباشد.
تفاوت معامله گر حرفهای با مبتدی چیست؟
کنترل هیجانات و عواطف
مدیریت سرمایه و ریسک
تعیین حدضرر
به روز نگه داشتن دانش
داشتن استراتژی معاملاتی
جلوگیری از طمع و وحشت
معامله گران مشهور دنیا چه کسانیاند؟
مارک داگلاس (Mark Douglas)
ری دالیو (Ray Dalio)
جسی لیورمور (Jesse Lauriston Livermore)
انواع تیپ شخصیتی معامله گران
هر یک از ما انسانها گاهی با ترس، گاهی وحشت، گاهی هم دچار طمع و غرور میشویم، لجاجت میکنیم و با یکدندگی کار خود را توجیه میکنیم یا سهمی که از آن سود خوبی گرفتهایم را بهعنوان معشوقه خود انتخاب میکنیم. گاهی اوقات هم تمام این کارها را باهم انجام میدهیم.
1- تیپ شخصیتی معامله گران حریص در بورس
اکثر متخصصان همعقیدهاند که حرص و طمع نمیتواند پیشوای خوبی در سرمایه گذاری باشد. در بین بزرگان بورس مشهور است که طمع مغز را میخورد. از این بابت که حرص باعث به وجود آمدن تمنای بیشازحد برای کسب سود میشود، افراد حریص در بورس بیشتر گرفتار کلاهبرداران میشوند و یا در تلههای امیدهای پوچ میافتند. حرص یکی از قویترین و شدیدترین هیجانات هست و توانایی این را دارد تا معامله گر را به جلو سوق دهد. پس بههیچعنوان جای تعجب ندارد اگر هیجانات بتوانند بهراحتی جای خود را بافهم و شعور سرمایه گذار عوض کنند.
2- تیپ شخصیتی معامله گران قماربازان در بورس
قماربازی از چهرههای پرخطر طمعکاری هست و بسیار اعتیادآور است. قمارباز همیشه بیشتر میخواهد و هیچ زمان به کم راضی نمیشود؛ و آنقدر دنبال سود های متوالی میرود که آخر به بیراهه میافتد. پاراسلسوس طبیب و فیلسوف سوئیسی جمله زیبایی دارد که میگوید «داروی بیشازحد میشود سم» یعنی سود بردن خوب و بسیار لذت بخش است، اما با زیادهروی کردن خطرناک میشود. روانشناسان بر این باورند که کسب سود در بورس حالتی در مغز پدید میآورد که با حالات مصرف مواد مخدر برابری میکند و با بالا رفتن پرتفوی شخص میتواند حتی به او حالت نئشگی بدهد که تلاش برای تکرار آن موجب اعتیاد میشود و طی آنهمه ریسکها را فراموش میکند.
3-تیپ شخصیتی معامله گران خودبزرگبینها در بورس
خودبزرگبین یا متکبر خود را مهم و بااهمیت میپندارد؛ و بهطور غلوآمیزی احساس لیاقت میکند، وی تصور میکند بر همهچیز و همهکس احاطه دارد. معمولاً انسانهای متکبر از جنایت هم هیچ ابایی ندارند و غالباً از کرده خویش پشیمان نیستند. اعتیاد بعضی از بانکداران، به بزرگبینی که خود ناشی از اعتباری است که به سبب موقعیت شغلی خود دارند همیشه پیامدهای ناگواری را رقمزده است. بهطور مثال در کتاب از طمع تا وحشت جسیکا شوارترز به نیک لیسون اشاره میکند که با قماربازیهای خود بانک معتبر و باسابقه بارینگر لندن را نابود کرد و حتی باعث نوسان قیمت پوند بر سایر ارزها شد. شاید خود شما هم تابهحال به این فکر کرده باشید که از همه بیشتر میدانید و با فلان روش میتوانید بازار را شکست دهید و یا از همه کانالهای سیگنال دهی آگاهتر باشید.
4-تیپ شخصیتی معامله گران تقلیدگران در بورس
تیپ چهارم مورد معرفی ما تقلیدگران میباشند که بهوفور در بازارها دیده میشوند. این دسته از افراد به دنبال کردن روندها مشغولاند. حرکتهای گله ای جریانی فراگیر و اکثراً ناخودآگاه است، اینگونه رفتار به دوران (دگردیسی) یا دوران تکامل انسانها برمیگردد. در آن زمان اجداد پیشین ما بر این عقیده بودهاند که هر که با گروه باشد در امان است. اگر وی در وسط گله باشد تضمین زنده ماندن او بیشتر است. چون شکارچیان به دنبال کسانی میگردند که از گله جاماندهاند. درصورتیکه چند اشتباه رایج میان تریدرها حس تعلق به جمع نکنیم دچار ترس و تردید میشویم اما نکته قابلتوجه این است، کسی که همیشه به دنبال گروه در حال حرکت است باید این را بداند که اگر گروه از پرتگاه سقوط کند، او نیز همانند آنان سقوط میکند. مزیت راه افتادن دنبال دیگران این است که دیگر نیازی به فکر کردن ندارد و بهراحتی میتواند از زیر بار مسئولیتش شانه خالی کند. درنتیجه هیچ زمان به اشتباهات معامله گری خود پی نمیبرد و نمیتواند مسائل جزئی بازار را تحلیل کند. در آخر هم هر نتیجهای رخ دهد آن را از چشم گروه میبیند. اینگونه افراد گاها در زندگی اجتماعی خود هم ثبات شخصیتی ندارند.
5- تیپ شخصیتی معامله گران شتاب زدگان در بورس
این تیپ شخصیتی که شتاب زدگان نام دارند. ممکن است بسیار اعصابشان ضعیف شود و کار کردن در بورس و اوراق بهادار مبدل به سوهان روحشان شود. بهطور مثال ممکن است بازار پنج درصد بریزد و در این میان سهم هایی که در پرتفوی اند صف فروش شوند و گاهی این ریزش ظرف چند روز آینده جبران میشوند؛ اما همیشه نه تعداد زیادی از سهامداران خورد توان دیدن این روزها را ندارند و سهام پر نوسان خود را از پرتفوی خارج میکنند و البته چند روز بعد پشیمان میشوند. به همین سبب است که مشاوران و افراد باتجربه در بورس همیشه سهام داری در درازمدت را پیشنهاد میکنند و توصیه آنان این است که از سهام های بنیادی استفاده شود و سرمایه بورسی خود را بین صنایع مختلف و نقاط جغرافیایی مختلف تقسیم کنند. تفکر و استراتژی پشت این قضیه این است که صبر در بورس پسندیده هست و درنهایت سهام دار صبور به پاداش مناسبی میرسد.
6-تیپ شخصیتی تریدر های وحشت زده در بورس
در بازار بورس بازههای زمانی وجود دارد که حتی باعث به جوش آوردن خون خبرهترین افراد صبور هم میشود؛ آن زمان که وحشت بازار را فراگیرد که متأسفانه این پدیده نادری هم نیست پایبندی به استراتژی شخصی خود بسیار مشکل میشود. این نکته را باید به یاد داشت که نوسان همیشه ذات بازار بورس بوده است. چارلز کیندل برگر اقتصاددان و تاریخشناس مسائل اقتصادی ثابت کرده است که تاریخ در بورس اکثراً تکرار میشود. اکثراً ماجرا با یک خبر مثبت و یا یک دستاوردی جدید شروع میشود و بعد جو سرخوشی راه میافتد و همه را فرامیگیرد و قیمتهای سهام بورس سر به فلک میکشد. حباب بزرگ و بزرگتر میشود و ادامه دارد تا جایی که اولین تردیدها مطرح میشود که اینچنین چیزی امکان وقوع ندارد. از آن پس وحشت دامن همه را میگیرد و درنهایت منجر به سقوط میشود.
7- تیپ شخصیتی معامله گران عاشق در بورس
همه ما میدانیم که عشق انسان را کور و کر میکند. عاشق به خاطر غلبه احساسات و هیجانات ضعفهای معشوق خود را نمیبیند. گاها بهطور عمد آنها را جدی نمیگیرد و از آنها چشمپوشی میکند. این روابط مربوط به روابط انسانی میشود، اما در دنیای سرمایه گذاری هم وارد میشوند. همانگونه که عشقهای رمانتیک موقتی و گذراست و در بیشتر اوقات ناراحتی و حال خرابی در پی آن میآورد، در بورس و بازار سرمایه نیز عیناً همین است. و بسیار گران تمام میشود. بهطور مثال شخصی درگذشته سهام شرکت x را داشته و از او سود خوبی گرفته است و حال دوباره درصدد خرید سهم است. اما این بار عاشق این سهم شده است و خطر اینجاست که این دفعه به معشوق خود اجازه میدهد تمام یا بخش بزرگی از پرتفوی را در اختیار بگیرد.
اشتباهات رایج معامله گران (قسمت دوم)
در قسمت اول تعدادی از اشتباهات رایج معامله گران در انجام معاملات بورسی را با یکدیگر مطالعه کردیم، در ادامه با بررسی سایر اشتباهات، نقش هرکدام از آن ها را برردر ایجاد اختلال و توقف سوددهی بررسی می کنیم.
تاثیرپذیری از نوسانات قیمت: بسیار دیده شده معامله گران تحت تاثیر نوسانات، روش و برنامه خود را فراموش می کنند. این تفکر در زمانهایی که بازار حرکات شدیدتری دارد شیوع بیشتری پیدا می کند. افراد در این زمان ها با این چند اشتباه رایج میان تریدرها تصور که “بازار حرکات شدیدی دارد. چرا من استفاده نکنم” از روش خود پیروی نکرده و ناخواسته موجب زیان حسابشان می شوند. تنها بعد از قبول ضرر است که فرد می فهمد که حرکتش کاملا اشتباه بوده است.
نداشتن شجاعت معامله: برخی افراد اساسا بیش از حد محافظه کار هستند. اغلب در زمانی که روششان سیگنال میدهد در مکان لازم وارد نمی شوند و مدام در پی بدست آوردن قیمت های بهتر هستند. شاید در گذشته معاملات زیان آور سختی را پشت سر گذاشته باشند که حال می ترسند. این افراد سعی می کنند مدت زیادی بازار را زیر نظر بگیرند اما در مکان لازم وارد معامله نمی شوند و تنها بعد از حرکت بازار در جهت دلخواهشان، افسوس گذشته را می خورند. تمایل بسیار زیاد به تحلیل بازار بدون گرفتن معامله از علامت های اصلی این افراد می باشد.
عدم تمرکز و زمان کافی: زمان و تمرکز از مهم ترین اصولی می باشد که آنقدر بدیهی است که بسیاری از آن غافل می شوند. اگر سیستم تحلیل و معامله شما بر مبنای این است که بعد از معامله آنرا زیر نظر بگیرید بنابراین لازم است قبل از آغاز معامله زمان مورد نیاز را محاسبه کنید. آیا می توانید برای آن معامله تا زمان مورد نیاز، بازار را زیر نظر بگیرید؟ بسیاری هم با اینکه می دانند نمی توانند زمان زیادی بازار را زیر نظر بگیرند سعی در این دارند در مدت کوتاهی نظر خود را بر بازار تحمیل کنند و بالاخره کاری انجام دهند. این افراد نیز به علت اینکه تمرکز کافی ندارند و در عین حال از روش همیشگیشان استفاده نمی کنند اسباب زیان خود را فراهم می کنند.
توجیه معاملات: توجیه معمولا زمانی بوجود می آید که معامله گر می داند که اشتباه میکند اما با فرضیات غلط، خود را برای انجام آن معامله یا روش اشتباه توجیه می کند. فرد توجیه کننده عموما عوامل اصلی را فراموش می کند و تنها خود را با عوامل فرعی متغیر فریب می دهد. در بسیاری موارد با خود عهد می بندد که همین یک بار اشتباهی را انجام دهد اما باز آن را تکرار می کند و معاملات معدودی را که با توجیه اشتباه به سود رسیده مدام به خاطر می آورد. توجیه و بهانه آوردن برای معاملات سود آور و زیان آور تنها یک نتیجه دارد و آن هم از بین رفتن حساب فرد است.
تعمیم اشتباه قیمت ها: این فرضیه که در بسیاری موارد قیمت بعضی کالا ها و ارزها با هم ارتباط نزدیکی دارند بر هیچ معامله گری پوشیده نیست اما این مساله نباید باعث بوجود آمدن فرضیات غلط بشود. با فرض اینکه میدانیم یورو به دلار و پوند به دلار حرکات شبیه به هم دارند، نمیتوان این نتیجه را گرفت که همیشه به مانند هم حرکت می کنند. این اشتباه که معامله گران مبتدی با تحلیل یکی از آنها بر روی جفت ارز دیگر معامله انجام می دهند میتواند فرضیه غلطی باشد. تعمیم نمودارها و قیمت ها به یکدیگر برای انجام معاملات کاری اشتباه است که تنها از معامله گران مبتدی سر میزند.
تحت تاثیر جهت قرار گرفتن: اولین و مهمترین کاری که یک تریدر انجام میدهد پیش بینی جهت آینده بازار است. شاید شما جهت را درست تشخیص بدهید اما به علت ورود در جای نامناسب معاملات زیان دهی انجام می دهید. تحت تاثیر جهت بازار قرار نگیرید اجازه بدهید روش و برنامه معاملاتی شما سیگنال ورود را صادر کنند نه جهت قیمت. یعنی ممکن است شما در جهت بازار وارد معامله شوید اما چون در جای مناسبی معامله خود را آغاز نکرده اید، متضرر شوید.
درگیر جزییات زیادی شدن: درگیر شدن با جزییات زیاد، تحلیل های گوناگون و استفاده از اندیکاتورهای بسیار، تنها باعث تشویش تریدر و بوجود آمدن سیگنالهای اشتباه می شود. از یک یا حداکثر دو روش استفاده کنید و برای تایید سیگنال های خود، از یکی دو اندیکاتور بیشتر استفاده نکنید و تا حد امکان سعی کنید چشم و گوش خود را روی سیستم ها و روش های دیگران ببندید. اگر روش شما سودآور بوده چه دلیلی دارد که به دنبال تایید گرفتن از دیگر روش ها باشید؟ مگر آنکه روش شما سود آور نباشد و به آن اطمینان نداشته باشید.
نپذیرفتن اشتباه: نپذیرفتن اشتباه تنها لجبازی با خود و از بین بردن حساب خویش است. تفاوتی ندارد که تریدر یک معامله اشتباه را نمی پذیرد و از آن درس نمی گیرد و یا کلا از یک سیستم معاملاتی اشتباه به طور مداوم استفاده می کند. بازار محل قدرت نمایی معامله گران نیست. هیچ زمانی بازار خود را با هیچ کس هماهنگ نمی کند. این تریدرها هستند که باید خود را با شرایط بازار هماهنگ کنند. اشتباهات خود را بشناسید، آنها را بپذیرید و از آنها درس بگیرید.اولین گام در راه موفقیت، شناسایی اشتباهات است.
تصور واهی یک شبه پولدارشدن: تعریف شما از پولدار شدن چیست؟ اگر حسابتان را چند برابر کنید به خود پولدار می گویید؟ اینها سوالاتی است که عموما تریدرهای مبتدی جوابی برایشان ندارند. ایشان از یک سو رویاهای بسیار بزرگ دارند و از سوی دیگر راه رسیدن به آنها را نمی دانند. احتمال اینکه یک حساب ده هزار دلاری از بین برود یا به یک میلیون دلار برسد یک به صد است. بسیاری افراد این مساله را درک نمی کنند و با هر معامله به دنبال سود های آنچنانی هستند که امری محال است. این واقعیت که سرعت موفقیت در این بازار (مبادلات ارز) می تواند بیش از بازارهای دیگر باشد امری واضح است اما این سرعت به حدی نیست که با یک یا چند معامله میلیونر شوید. موفقیت پروسه ای است که زمان لازم دارد. برای موفقیت باید مجموع سودهای شما بیش از زیان های شما باشد. زمان لازم را به معاملات اختصاص دهید و مدام روشتان را تصحیح کنید.
ترس دیدن ضرر: ترس احساس طبیعی انسان است که او را از آسیب دیدن محافظت می کند. اما همین احساس اگر بیش از حد مجال یابد مانع پیشرفت و موفقیت می گردد. از اینکه معامله شما وارد ضرر شده نترسید مگر آنکه از سیستمتان پیروی نکرده باشید. زمانی که با برنامه و روش وارد معامله شده اید ترس عاملی بی معناست که تنها می تواند جلوی سودهای بیشتر شما را سد کند. با بازار منطقی برخورد کنید و تلاش کنید که قبل از انجام معامله، هنگام انجام معامله و بعد از آن احساسات بر تصمیم گیری شما تاثیر گذار نباشد.
در نظر نگرفتن نسبت ریسک به ریوارد: شما هیچ زمانی در تجارت بدون لوریج، حاضر به معامله کالایی که احتمال ضررش چند برابر امکان سودش است نمی شوید. اما زمانی که صحبت از لوریج می شود با هدف کسب سود بیشتر این ریسک را می پذیرید. انجام معامله ای که حد سود آن کمتر از حد ضررش است تنها استفاده از احتمالات علیه خویش است. سعی کنید به مبادلاتی مبادرت کنید که حد زیان به سودش، یک به یک ونیم یا بیشتر است.
فرضیات غلط: فرضیات غلط از مهمترین عوامل زیان ها هستند. بازارهای با فراریت زیاد (مانند مبادلات ارز) با اینکه از قوانین و فرضیات خاصی پیروی می کنند اما هیچ چیز در آنها ثابت و همیشگی نیست. اگر اتفاقی در گذشته روی داده هیچ تضمینی نیست که در آینده آن اتفاق یا عکس آن حتما روی دهد. بازار ترکیب و تلفیقی از اتفاقات گذشته و حال است. برای خود فرضیه بافی نکنید. از روش و سیستم معاملات خود پیروی کنید. تناقضات بازار را بشناسید و از فرضیاتی که اثبات نشده اند یا متزلزل هستند پیروی نکنید.
تاثیر شایعات: شایعات با اینکه مواقعی موتور متحرک بازار هستند اما زمان های بسیاری وجود دارد که بازار از شایعات پیروی نمی کند از شایعات دوری کنید حتی اگر هر از گاهی درست باشند. سعی کنید از واقعیات بازار فرضیه بسازید. برداشت های خود را با واقعیات بازار تطبیق دهید و سپس وارد بازار شوید. به این شکل حتی اگر متضرر شوید نگرانی چندانی ندارید چون شما کاری را که درست بوده انجام داده اید.
فریب سرعت بازار: حرکت شدید بازار در یک جهت، تضمین کننده ادامه حرکت در آن جهت نیست. این مساله در اغلب بازارهای مالی مشاهده می شود و باعث زیان بسیاری از مبتدی ها می گردد. اگر پیش بینی کرده اید که بازار در دو روز آینده به هدف سود شما می رسد و بازار در عرض چند ساعت به قیمت مورد نظر رسید هیچ تضمینی وجود ندارد که با همان سرعت یا در همان جهت ادامه مسیر دهد. سعی کنید در سود و ضرری که پیش بینی کرده اید از بازار خارج شوید وسرعت بازار شما را فریب ندهد. اغلب روندهایی که مدت های طولانی دوام میاورند، در نمودار قیمت شیبی بین ۴۵ تا ۵۵ دارند. گرچه باز هم یادآوری می شود که شما باید در قیمت خروجی که قبل از آغاز معامله برای خود در نظر گرفته اید از بازار خارج شوید.
انتقام: انتقام احساسی است که بعد از هر شکست سراغ هر انسانی می آید. معاملات زیان آور خود را شکست تعبیر نکنید. بدون تحلیل و از روی احساس سعی در پس گرفتن پول از دست رفته خود نداشته باشید. تنها معامله گران مبتدی بعد از شکست (قطعی یا در جریان) برای جبران زیان به حجم معامله خود می افزایند. اگر زیان کردید آنرا بپذیرید. سعی کنید دلیل آنرا بیابید. حداقل تا ساعاتی بعد از ضرر از معامله پرهیز کنید و در معامله جدید حجم آنرا افزایش ندهید.
نداشتن استراحت: هر از گاهی به خود استراحت بدهید. کار کردن پیوسته انسان را خسته و دلزده میکند. نمی گویم بازار را زیر نظر نداشته باشید اما گهگاهی از بازار فاصله بگیرید و پس از استراحت، دوباره شرایط را بررسی کنید. حتی برای معاملات خود نیز استراحت را فراموش نکنید. اگر سیستم شما بصورتی است که نیاز به زیر نظر گرفتن بازار دارد در مواقع خستگی از کامپیوتر خود فاصله بگیرید. ساعاتی را که فکر می کنید بازار حرکات چندانی ندارد به استراحت بپردازید و بعد به بازار برگردید. برای کسب درآمد سلامتی خود را به خطر نیندازید. ذهن شما مهمترین ابزار حضور شما در بازار است با استراحت راندمان و بازده کاری آنرا بالا ببرید.
رویا پردازی: یکی از اشتباهات رایج معامله گران مبتدی را رعایت نکردن ریسک به ریوارد (زیان به سود) دانستیم اما نقطه مقابلی نیز برای این اشتباه وجود دارد: معامله گرانی که حد سود به ضررشان بیش از حد رویا پردازانه است. آنها با انتخاب حد ضرر های کوچک در پی سودهای بیش از حد بزرگ هستند. ریسک به ریوارد آنها اغلب از یک به چهار فراتر است. عموما آنقدر معاملات در سود فرو رفته خود را نمی بندند که یا آن معاملات در برگشت با صفر بسته شوند و یا در ضرر فرو روند. آنقدر ضررهای کوچک را می پذیرند تا زمانی که متوجه می شوند سرمایه ای برای سود های بزرگ و بلند مدت ندارند.
اعتماد به نفس کاذب: حتما تا به حال با افرادی مواجه شدید که چون چندین بار کاری را به درستی انجام داده اند فکر می کنند همیشه شرایط بر وفق مراد ایشان است. تصور می کنند بازار در دستان آنها است و فریب سود های گذشته را خورده و پل شکست خویش را می سازند. بازار اگر در جهت آنها حرکت نکند با آن لجبازی می کنند یا از بازار و معامله خود عصبانی می شوند اما هیچ فکر معقولی برای خروج از بحران نمی یابند. راه حل این افراد اجتناب از اعتماد به نفس کاذب است. هر میزان و هرچه معامله سودآور داشتید در زمان حال به فراموشی بسپارید و تنها تلاش کنید در مقابل معاملات حال حاضرتان بهترین و معقول ترین تصمیم را بگیرید.
عدم آرامش: آرامش از مهمترین و بدیهی ترین عوامل ترید است. زمانی که مشکل یا مساله ای در زندگی خصوصی دارید ترید نکنید. اصلا به بازار نزدیک نشوید. بازار مکانی برای برون رفت از احساسات منفی شما نیست. چه بسا با تحمل ضرر احساسات منفی شما تشدید شود همانطور که همیشه توصیه شده احساس غرور و سرخوردگی ناشی از سود و زیان شما را از حالت تعادل خارج نکند. باید بتوانید احساسات خارج از بازار را نیز در زمان ترید کنترل کنید.
استفاده از ابزارهای دارای تاخیر: استفاده از ابزارهای دارای تاخیر مخصوصا در استفاده از روش های تکنیکال و فاندامنتال می تواند عواقب وحشتناکی برای حساب شما داشته باشد. هر عامل تاثیر گذار غالبا در لحظه و خیلی زود تاثیر خود را روی قیمت در بازار نشان می دهد. بنابراین اگر از ابزاری استفاده کنیم که بعد از یک بازه زمانی اخطار خرید یا فروش را اعلام نماید به هیچ وجه منطقی نمی باشد. مهم ترین این ابزارهای دارای تاخیر ایندیکاتورهای لگینگ (Lagging) هستند.
12 کار مهم که شما را تبدیل به یک تریدر حرفه ای میکند
محمدحسین تهرانی
- 1399/9/27
- 828
- دیجیتال مارکتینگ
معامله گری پیشرفته به گذراندن وقت زیاد پشت مانیتور، استفاده از گران ترین نرم افزار ها یا گذاشتن پیچیده ترین اندیکاتورها روی چارت نیست.
معامله گر حرفهای، معاملهگری است که از لحاظ ذهنی بهترین نگرش را برای هر ترید داشته باشد. لازم به ذکر است که این کار را باید هر روز انجام دهد تا بتواند هر روز به بهترین نحو، معامله را مدیریت کند. به زودی متوجه میشوید که حرفه ای بودن در معامله گری یک بحث ذهنی است. در این مقاله با 12 اصل مهم تریدری آشنا خواهید شد.
12 اصل حرفه ای بودن که باید همیشه مد نظر داشت…
۱. حذف حواس پرتی های روزانه/ افکار پراکنده:
تریدر مبتدی:
هنگام خرید با تلگرام چت میکند، پست های اینستاگرام را چک میکند و به واتساپ خود سر میزند و همزمان به مانیتور نگاه میکند و منتظر یک موقعیت معاملاتی است. تریدر مبتدی به راحتی حواسش پرت میشود و موقعیتهای معاملاتی را از دست میدهد. خطرناکترین اتفاقی که در این موقعیت می افتد این است که در محاسبات ریسک خود به اشتباه میافتد و ریسک بیشتری را در معامله انجام میدهد. این را از روی تجربه میگویم. علاوه بر مشکلات اشاره شده، افرادی که تمرکز بر روی تریدری ندارند، یک روز آن را رها میکنند زیرا بعضی از این افراد جدیت کافی را ندارند و فقط وارد معامله گری شدند تا فقط آن را به عنوان یک تجربه جدید امتحان کنند.
تریدر حرفه ای:
یک معاملهگر حرفهای زمانی که معامله میکند هیچ کار دیگری انجام نمی دهد. تلفن همراه خود را سایلنت میکند و اگر در دفتر خانگی خود مشغول به کار است در اتاق را میبندد. تنها کار اضافه که ممکن است تریدر حرفه ای انجام دهد باز گذاشتن صفحه اخبار است آن هم فقط برای اینکه اگر خبری در بازار بود، سریع از آن مطلع شود. هر از چند گاهی برای رفع خستگی یک لیوان چای بنوشند.
۲. خیره نشدن الکی به چارت:
رفتار مبتدی:
تریدر های مبتدی فقط در پای چارت بدون هیچ هدفی زمان میگذرانند و در تایم فریم های مختلف سرک میکشند. آنها فکر میکنند که هرچه بیشتر به نمودار خیره شوند تریدر بهتری خواهند شد در حالی که این لزوما درست نیست. گاهی آنها بدون اینکه بدانند دنبال چه هستند فقط دکمه خرید و فروش را به امید اینکه خیلی زود پولدار شوند فشار میدهند!
رفتار حرفه ای:
تریدر حرفهای استراتژی معاملاتی تعریف شده و با جزئیات بالایی دارد و میداند که دقیقاً در بازار به دنبال چیست و بی هدف در تایم فریم های مختلف نمی رود. او منتظر میشود تا موقعیت معاملاتی درست شود و نه اینکه به زور بخواهد یک موقعیت معاملاتی درست کند. لزوما دنبال ترید کردن نیست و اگر در یک روز معاملاتی نتواند معامله پیدا کند، از پای صندلی خود بلند می شود و به کار دیگری می پردازد و یا دفتر تریدر خود را بررسی میکند تا به تجربه اش اضافه شود.
۳. جلوگیری از اعتماد به نفس کاذب بعد از چند ترید موفق پیاپی:
رفتار مبتدی:
تریدر مبتدی پس از موفقیت های پیاپی ریسک زیادی انجام میدهد زیرا با خود فکر میکند که روش معاملاتی اش فوقالعاده است و هیچ وقت امکان ضرر کردن برای او وجود ندارد در نتیجه بخش زیاد سرمایه خود را از دست میدهد.
رفتار حرفه ای:
معامله گر حرفهای میداند که این موقعیت هر از چند گاهی پیش میآید اما او به خود اجازه نمی دهد که ریسک زیادی از روی اعتماد به نفس کاذب انجام دهد در نتیجه به مدل محاسبات ریسک خود در هر معامله پایبند می ماند و قوانین معاملاتی خود را زیر پا نمیگذارد.
۴. از دست ندادن اعتماد به نفس بعد از ضرر پیاپی:
رفتار مبتدی:
پس از ضررهای پیاپی، معاملهگر مبتدی به تغییر دادن استراتژی معاملاتی خود تمایل پیدا میکند زیرا او درگیر احساسات منفی شده و فکر میکند که استراتژی معاملاتی او دیگر به کار نمی آید و بدرد نخور است. بعلاوه اینکه معمولا آنها در معاملات بعدی ریسک خود را افزایش میدهند تا ضررهای گذشته را یکجا جبران کنند. این کار معمولاً باعث میشود که هرچه دارند را خیلی سریع تر از دست بدهند.
رفتار حرفه ای:
پس از ضرر های متوالی، معاملهگر حرفهای دست و پای خود را گم نمیکنند و همچنان به استراتژی معاملاتی خود پایبند است و میداند که در درازمدت، اگر رفتار درستی از خود نشان دهد، سودمند خواهد بود بعلاوه اینکه او معاملاتی که منجر به چند اشتباه رایج میان تریدرها چند اشتباه رایج میان تریدرها ضرر شدند را به صورت تکی قضاوت نمیکند.
۵. شخصی تلقی نکردن ضرر ها:
رفتار مبتدی:
بعضی ازتریدر های مبتدی ضرر های خود را شخصی تلقی میکنند و اصلاً طاقت این را ندارند که معامله در ضرر فرو برود یا با ضرر بسته شود. در این موقع آنها تصمیمات هیجانی زیادی می گیرند مانند:
. دستکاری کردن و عقب بردن حد ضرر به امید برگشت قیمت!
. اضافه کردن به معامله ای که در ضرر است به منظور خارج شدن هرچه سریعتر به محض برگشت قیمت!
. حذف کلی حد ضرر به امید اینکه همه چیز به خوبی و خوشی تمام خواهد شد!
رفتار حرفه ای:
تریدر حرفهای همیشه دو اصل را مدنظر دارد:
۱. نتیجه نهایی به تنهایی مهم نیست بلکه تعداد بالای معاملات، در بلندمدت نتیجه بخش اند.
۲. وقتی قیمت حد ضرر را میزند، تریدر حرفهای ضرر انجام شده را قبول میکنند و دنبال تریدرهای بهتر در آینده است و خود را فضاوت منفی نمیکند.
۶. عجله نداشتن در پول درآوردن!
رفتار مبتدی:
بعضی تریدرهای مبتدی معتقدند که تریدری سریعترین راه ثروتمند شدن است. طبق آمار افرادی که اینگونه فکر میکنند خیلی زود حساب خود را از دست میدهند.
رفتار حرفه ای:
تریدر حرفهای به معامله گری به چشم یک شغل نگاه می کند نه به چشم قمار کردن و راه سریع برای ثروتمند شدن. آنها میدانند برای حرفه ای شدن باید روزها، ماهها و یا حتی سالها تلاش و تمرین کنند.
7. شکرگزاری
رفتار مبتدی:
رفتار خودخواهانه را بیشتر در تریدهای مبتدی می بینید. آنها افرادی هستند که فکر میکنند نبوغشان خیلی بالاست. همانطور هم که قبلا گفتم، این کار باعث اعتماد به نفس کاذب میشود. از تریدرهایی مانند گن یاد گرفتم که خدا بخش عظیمی از حرفه ما را تشکیل میدهد. گن، تریدری بسیار مذهبی بود که یکی از بزرگترین علل موفقیت خود را خدا خواند.
رفتار حرفه ای:
تریدرهای حرفهای همیشه برای شرایط زندگی و کاری خود بسیار سپاسگذار هستند. هم از خدا و هم از معلم های خود. این کار باعث میشود که نگرش موفقیت در تریدر تقویت شود در نتیجه عملکرد او نسبت به بقیه همکارانش بهتر خواهد شد. ثمربخش بودن شکر گذاری در منابع علمی سالهای سال است که ثابت شده است پس لطفاً منکر آن نشوید!
8. دوستان حرفه ای تر:
رفتار مبتدی:
بعضی از تریدرهای مبتدی افراد منزوی هستند که حتی در صنعت تریدری هیچ دوست و آشنایی ندارند. این افراد گاهی به مشکلاتی برمیخورند برای مثال آنها اطلاعی از تمام جوانب بازار کسب نخواهند کرد.دیده شده است که یک دوست تریدر، عملکرد یک تریدر مبتدی را به طرز شگفتانگیزی بالا برده است. تریدر مبتدی اگر منزوی باشد، از این موضوع محروم میشود چون باید از تجربه بقیه تریدرها درس گرفت.
رفتار حرفه ای:
تریدرهای حرفهای اغلب دوستانی دیگر و حرفهای در صنعت تریدری دارند که گاه با آنها مشورت میکنند و از آنها اطلاعاتی میگیرند که میتواند عملکرد معاملاتشان را بهتر کند. البته آنها تمام تصمیمات خود را بر اساس گفته دوستان خود نمیگیرند ولی داشتن رابطه هایی در بازار میتواند بسیار کمک کند مخصوصاً اگر دوستانتان از شما بهتر هستند.
9. تقسیم سبد معاملاتی:
رفتار مبتدی:
بعضی از تریدرهای مبتدی تمام پول خود را در یک بازار می گذارند و با توجه به تجربه کمی که دارند، این کار بسیار خطرناک است زیرا اگر تمام پول در یک بازار باشد امکان این وجود دارد که با دو یا چند ترید اشتباه، پول او به کلی از بین برود اما اگر در بازارهای مختلف سرمایه خود را تقسیم کند احتمال این موضوع کم میشود.
رفتار حرفه ای:
تریدر های حرفه تمام بازار را رصد میکنند و دو یا چند موقعیت حرفهای را معمولاً با هم می گیرند تا سبد معاملاتی آنها تقسیم شود. اگر یک بازار هم مخالف جهت آنها رفت آنها متضرر ضررهای بزرگ نمیشوند.
10. مشاهده مکرر معاملات قبلی:
رفتار مبتدی:
تریدر مبتدی به شکست های گذشته توجهی نمیکند و دنبال این است که خیلی سریع پولدار شود برای همین فقط دکمه خرید و فروش را میزند بدون اینکه به شکست های قبلی خود نگاهی بیاندازد. شاید اشتباهی را دارد دوباره تکرار می کند!
رفتار حرفه ای:
تریدر حرفهای تا مدتهای طولانی معاملات به سود رسیده و یا ضرر کرده خود را زیر نظر دارد تا بتواند از آنها چیزهایی یاد بگیرد. رفتار بازار تکراری است و این موضوع میتواند برای افرادی که دفتر تریدری دارند بسیار سودمند باشد.
11. برداشت نکردن پول تا جای ممکن:
رفتار مبتدی:
گاهی تریدرهای مبتدی بخش عظیمی از سود خود را برداشت میکنند و آن را صرف موارد بیمورد می کنند. این کار باعث می شود سرمایه آنها بسیار دیرتر رشد کند.
رفتار حرفه ای:
تریدرهای حرفه ای تا جای ممکن هزینهها را پایین می آورند تا بتوانند از اثر مرکب در سرمایهگذاری خود استفاده کنند. این کار باعث میشود که آنها به طور ناگهانی رشد عظیمی در سرمایه خود داشته باشند.
12. شلوغ نکردن نمودار:
رفتار مبتدی:
بعضی تریدرهای مبتدی تمایل دارند نمودار خود را شلوغ کنند. آنها همه جا خط روند میکشند و اندیکاتورهای مختلف را به روی نمودار بارگذاری می کنند. این کار باعث میشود که تمرکز آنها در هنگام ترید کم و کمتر شود.
رفتار حرفه ای:
تریدرهای حرفهای فقط به معیارهای فوق اساسی توجه میکنند و مواردی که از اهمیت کمتری برخوردار است را از نمودار خود حذف می کنند. گاها تریدرهای حرفه ای فقط با یک خط روند بازار را معامله میکند
پیشنهاد طلایی من به شما.
از نظر من اگر ادای یک تریدر حرفه ای را در بیاورید، در طول زمانی تریدر حرفه ای می شوید. رفتارهای یک تریدر حرفه ای را در خود تبدیل به عادت کنید. من به شما قول میدهم که یک روز تریدر حرفه ای خواهید چند اشتباه رایج میان تریدرها شد به شرطی که هر روز تمرین کنید که مثل یک تریدر حرفه ای فکر کنید.از تجربه تلخ من عبرت بگیرید. عمل نکردن به نکات بالا باعث شد که من تمام سرمایه ام را از دست بدهم. امیدوارم که این اتفاق برای شما نیفتد.
اشتباهات معامله گران ؛ 10 اشتباه رایج معامله گران مبتدی چیست ؟
اشتباهات معامله گران ؛ 10 اشتباه رایج معامله گران مبتدی چیست ؟ در این مقاله تمام اشتباهات عمده تجاری که معامله گران در بازارهای فارکس مرتکب می شوند بحث شده است. این مقاله از متداول ترین به کمترین مروری بر تمام موارد مهمی است که باید هنگام شروع در معاملات فارکس (یا حتی معامله گران حرفه ای فارکس که ممکن است هنوز از آنها مطلع نباشند) باید به آنها توجه کنید و از آنها اجتناب کنید. .
اشتباهات معامله گران
همه افرادی که به جمع معامله گران مالی می پیوندند ، این کار را با قصد کسب درآمد انجام می دهند ، با این حال ، تعداد بسیار کمی از آنها در بازار فارکس سودآور هستند. چه چیزی مانع موفقیت بسیاری از تجار می شود ؟ در حقیقت در صنعتی که تاجران سعی در کسب درآمد دارند ، یک اشتباه ساده می تواند هزینه بر باشد. مانند هر نوع تجارت دیگر ، تجارت فارکس نیز به برخی از دستورالعمل ها و اصولی نیاز دارد که باید از آنها تبعیت کرد.
اشتباهات معامله گران – عدم آموزش تجارت
اولین و بزرگترین اشتباه در تجارت فارکس برای مبتدیان ، نداشتن درک کامل از نحوه کار بازارهای مالی است. مبتدیان فارکس اغلب فکر می کنند فقط داشتن یک استراتژی تجاری خوب کافی است. با این حال ، آنها همیشه در نهایت پول خود را از دست می دهند. این همان تلاش برای راه اندازی مشاغل در بخشی است که شما از آن تصوری ندارید. پرداختن به این مشکل از نظر راه حل کاملاً ساده است و جای بحث زیادی نیست. تحصیلات عالی فارکس بسیار مهم است! مبتدیان تمایل دارند فقط چند کتاب خوب در مورد تجارت و فقط چند مقاله قبل از شروع تجارت بخوانند. آنها خیلی کم تمرین می کنند ، فراموش می کنند که با حرفه ای بازی می کنند که سالها طول می کشد تا تسلط پیدا کنند!
در واقع ، معامله گران تازه کار تمایل دارند که چند اشتباه رایج میان تریدرها چند اشتباه رایج میان تریدرها اطلاعات کمی در مورد معاملات مالی داشته باشند به طوری که اغلب نمی دانند از کجا شروع کنند. بنابراین چگونه معامله گران می توانند از بزرگترین و بارزترین اشتباه در معاملات فارکس جلوگیری کنند؟ با مطالعه ، تماشای وبینار ، حضور در سمینارهای معاملاتی و آموزش در یک حساب آزمایشی.
برنامه معاملات را نادیده بگیرید
حتماً درباره تأثیرات مثبت داشتن یک برنامه معاملات چیزی شنیده اید. خوب ، بازارهای مالی نیز از این قاعده مستثنی نیستند و نداشتن برنامه معاملات فارکس یکی از رایج ترین اشتباهات تجاری است که معامله گران فارکس مرتکب می شوند. شاید دلیل این امر این باشد که درک روشنی از معامله گران وجود ندارد که اصلاً یک طرح معاملاتی چگونه به نظر می رسد.
برنامه معاملات چیست؟
- شرایط خاص بازار برای ورود به معامله
- مقدار پولی که در معامله باید ریسک شود
- شرایط خاص بازار برای خروج در صورت اشتباه من ( توقف ضرر )
- شرایط خاص بازار برای خروج در صورت درست بودن ( سود بردن )
- زمان تقریبی بازار برای رسیدن به هدف خود
- ضبط همه چیز
- مدیریت مالی ضعیف
همه چیز می تواند در معاملات فارکس به سرعت متشنج شود ، زیرا کارگزاران فارکس به آنها امکان آزادی بیشتر از نظر اهرم حساب معاملات خود را می دهند ، در حالی که معامله گران تازه کار از نظر نظم مدیریت مالی عقب هستند. ترکیبی از این دو منجر به ریسک بالا ، و خطاهای تجاری گران است.
در اینجا برخی موارد وجود دارد که یک معامله گر برای جلوگیری از مرتکب شدن این اشتباهات تجارت فارکس ، باید از خود بپرسد:
- آیا می توانم این پول را از دست بدهم؟
- حداکثر درصد کل سرمایه گذاری من که مایلم در یک تجارت واحد ریسک کنم ، چقدر است؟
- حداکثر معاملات من می توانم در یک زمان چه مقدار باز کنم؟
- استراتژی من چه نسبت سود / زیان را نوید می دهد؟
- آیا این با نسبت ریسک / پاداش برای هر تجارت مطابقت دارد؟
این ممکن است گاهی اوقات یک مدیریت مالی دشوار شود ، زیرا به استراتژی بستگی دارد. بنابراین آزمون و خطا بخش مهمی از روند کار است و دلیل دیگری که باعث می شود معامله گران قبل از استفاده از استراتژی های خود در بازارهای زنده از حساب های معاملاتی نمایشی استفاده کنند. در هر صورت ، اگر تازه کار خود را شروع می کنید یا به دنبال ایده های جدید هستید کلاس آموزش فارکس ما بهترین مکان برای یادگیری از متخصصان حرفه ای تجارت است. راهنمای گام به گام نحوه استفاده از بهترین استراتژی ها و شاخص ها را دریافت کنید و درباره آخرین تحولات در بازارهای زنده نظر تخصصی دریافت کنید.
تعیین اهداف اشتباه
سالم ترین رویکرد تجارت چیست؟ انجام کارها به روش صحیح ، حتی اگر به معنای سود کم یا انجام کار دیگری باشد ، به شرط آنکه نوید بازدهی بیشتری را بدهد؟ این سوال چند اشتباه رایج میان تریدرها سختی است ، زیرا آنچه برای معامله گر و موجودی حساب سالم است توقف کلاً فکر پول است. اگر کسب درآمد تنها هدف یک معامله گر است ، به ویژه در مراحل اولیه تجارت آنها ، در نتیجه تعقیب پول می تواند دلیل شکست باشد. تعقیب پول معمولاً قوانین برنامه معاملاتی شما را نقض می کند. در معاملات خاص نادر ، شکستن این قوانین ممکن است بازده شما را افزایش دهد. با این حال ، در دراز مدت ، که ممکن است برنامه تجارت مالی شما باشد ، همیشه به یک مانده حساب خالی منجر می شود. این ممکن است به یکی از روشهای زیر یا ترکیبی از آنها رخ دهد: تجارت زیاد و تجزیه و تحلیل بیش از حد.
معاملات بیش از حد: یکی از اشتباهاتی که معامله گران فارکس مرتکب می شوند ممکن است به دلیل عدم سرمایه کافی باشد ، که منجر به استفاده معامله گر از حجم زیادی می شود که به سادگی برای او بیش از حد مانده حساب خود است ، یا ممکن است ناشی از اعتیاد به تجارت باشد ، در نتیجه در سفارشات برای باز کردن موقعیت هایی مانند این مانند اغلب قمار. معاملات فارکس معمولاً در حسابهای دارای اهرم بسیار بالا انجام می شود. نداشتن پول کافی برای مدیریت معاملات به سادگی احتمال فاجعه را افزایش می دهد.
معامله گران که موفق می شوند چطور؟ چقدر خطر می کنند؟ آیا آنها 100٪ استفاده می کنند؟ یا 50٪؟ یا حتی 10٪ مانده حساب معاملاتی آنها؟ پاسخ هیچ یک از این موارد نیست معامله گران حرفه ای نهایتا 2 درصد سرمایه خود را ریسک می کنند. اگر با 0.01 لات معامله می کنید ، که حداقل حجم معاملات فارکس است که هر کارگزار می تواند ارائه دهد ، از نظر سرمایه گذاری حداقل به هزار دلار در یک حساب با اهرم 1: 100 نیاز دارید تا هر بار یک معامله باز داشته باشید. برای این معامله ، شما نمی توانید ضرر توقف بالاتر را فقط به 50-60 پیپ تنظیم کنید. ما در مورد یک توقف ثابت صحبت می کنیم ، نه یک توقف روانشناختی ، زیرا به محض عبور قیمت از سطح ضرر توقف روانی ، معامله گر شروع به منطقی کردن تصمیمات خود و افزایش اندازه ضرر توقف می کند تا از دست دادن جلوگیری کند.
دومین مشکل تجارت بیش از حد – اعتیاد به تجارت
تجارت در بازارهای مالی ، به ویژه در بازه های زمانی کوتاه ، می تواند یک فعالیت بسیار مهیج باشد. بازارها در حال حرکت هستند ، جریان پول واقعی است و زنده است. واقعا تجربه نشاط آور. گویی بازار می خواهد تجارت کند. این توهم نباید معامله شما را حکم کند. احتمالاً یکی از بزرگترین اشتباهات معامله گران فارکس این است که بازار را کنترل می کنند. این درست نیست! تجارت موفق بسیار شبیه ماهیگیری است که ماهیگیر هیچ کنترلی بر ماهی ندارد. تا زمانی که ماهی طعمه را نگیرد نمی توانید کارهای زیادی انجام دهید. هنگامی که قیمت بازار به جایی که می خواهید رسید ، می توانید تجارت کنید. اما قبل از آن لحظه ، تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که بی حرکت بنشینید.
استراتژی شما دقیقاً به شما می گوید که باید منتظر چه شرایطی در بازار باشید. اگر آنجا نباشد ، نگران نباشید. نه به این دلیل که آنها را از دست داده اید ، نه به این دلیل که باید در بازه های زمانی کوچکتر به دنبال آنها بگردید و نه به این دلیل که در استراتژی شما شکاف وجود دارد. هرچه زودتر به فکر صحیح انتظار برای بازار بیفتید و به جای از دست دادن پول ، پس انداز کنید ، وضعیت بهتری خواهید داشت.
طمع در معاملات
یکی از اشتباهات رایج در معاملات فارکس که می توانید مرتکب شوید ، افتادن در دام طمع شدید است. بسیاری از مبتدیان فارکس این تصور غلط را دارند که می توانند در مدت یک سال 20٪ ، اگر نه بیشتر ، از نظر بازده کسب کنند. متأسفانه ، این یک شکار پلنگ در طبیعت است. شما واقعاً می توانید انتظار چنین بازدهی بالایی را داشته باشید اگر یک تاجر استثنایی با تجربه عالی و تحصیلات خوب در تجارت باشید. تعیین اهداف صحیح معاملات می تواند به شما در جلوگیری از اشتباهات معاملات فارکس کمک کند و به شما در تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای فارکس کمک کند.
مدیریت ریسک ضعیف
مدیریت ریسک یک قسمت اساسی است که موفقیت شما را در تجارت فارکس تعیین می کند. شما نمی توانید انتظار داشته باشید که با پیروی کورکورانه از یک طرح معاملاتی یا با استفاده از یک مشاور خبره یا راه حل تجارت خودکار ، سود کسب کنید. وقتی ریسک ها را به طور موثر مدیریت می کنید ، دستیابی به پاداش به واقعیت تبدیل می شود.
خطر فقط به سرمایه ای است که توانایی از دست دادن آن را دارید و نه چیز دیگر. باور کنید یا نه ، بسیاری از مبتدیان فارکس وجود دارند که سرمایه ای را تجارت می کنند که توانایی از دست دادن آنها را ندارند. این می تواند فاجعه بار باشد زیرا بازارهای ارز مانند اکثر بازارهای دیگر مانند سهام با خطرات زیادی همراه است. هیچ تضمینی وجود ندارد که همیشه پول در بیاورید. زیان معاملات بخشی جدایی ناپذیر در معاملات فارکس است.
یکی از اشتباهات تجاری معامله گران نیز نادیده گرفتن جنبه روانشناختی است که در معاملات نقش دارد. این یک نقش عمده روانشناسی در جلوگیری از اشتباه در تجارت فارکس است. به هر حال ، بازارها درست مثل شما از بازرگانان تشکیل شده اند. شناخت روانشناسی بازار و خودتان نقطه شروع خوبی برای شناخت این خطا در معاملات است. شاید قبلاً بدانید که ترس و حرص دو احساس رایج روانی هستند که می توانند در معاملات شما تأثیر بگذارند.
برای جلوگیری از این کار ، شما نه تنها باید مغز خود را آموزش دهید ، بلکه باید به طور عینی به بازارها نزدیک شوید.
10 نکته برای جلوگیری از اشتباهات تجاری و موفقیت در بازار
1. اگر می خواهید ثروتمند باشید – روی خود سرمایه گذاری کنید
بسیاری از افراد به دنبال راه هایی برای به دست آوردن ثروت هستند ، اما روی خود شروع نمی کنند ما همیشه فراموش می کنیم که از خود مراقبت کنیم و روی سرمایه انسانی خود سرمایه گذاری کنیم. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که مهارت های خود را در طول زندگی بهبود بخشیده و به پرواز در بیاورید.
توصیه وارن بافت این است که برای پیشرفت مهارت های خود هر کاری ممکن است انجام دهید. اولین سرمایه گذاری برای هر معامله گر یا سرمایه گذار باید در شخص او مهارت ها و دانش او باشد!
2. خودتان را باور کنید
به گفته وارن بافت ، اعتماد به نفس برای قرار گرفتن در میان ثروتمندترین سرمایه گذاران ضروری است. بنابراین ، بهتر است از شهود و تجزیه و تحلیل خود پیروی کنید ، به شرطی که تجربه و دانش کافی برای ورود به دنیای سرمایه گذاری و تجارت کسب کرده باشید.
3. خود را با بهترین ها احاطه کنید
محیطی که هر روز در آن زندگی می کنیم نقش اساسی در تبدیل شدن هر یک از ما دارد. بنابراین ، شما خود را با افراد واجد شرایط و انگیزه فراوانی احاطه خواهید کرد که شما را در پروژه های خود ، در شخصیت و تجربه خود تکمیل می کنند تا شانس موفقیت خود را افزایش دهید.
4. نقدینگی طولانی مدت را حفظ نکنید
وارن بافت می گوید هیچ سرمایه گذاری بدتر از پول نقد وجود ندارد. در دنیای ابزارهای مالی ، پول نقد هر چیزی است که شامل سپرده ، اوراق قرضه دولتی و سایر ابزارهای بازار پول باشد. اگر می خواهید سریع ثروتمند شوید ، روشن باشید که با پنهان کردن صورت حساب های خود در زیر فرش ، نمی توانید سرمایه خود را رشد دهید!
5. شاخص های سهام
چندین مطالعه نشان می دهد که اکثریت قریب به اتفاق مشاوران مالی سرمایه گذاری نمی توانند بازار سهام را شکست دهند. کاملاً مشهور است که بازارهای مالی کارآمد هستند. به همین دلیل بهتر است که روی کل شاخص سهام سرمایه گذاری کنید. هزینه های مدیریت دارایی بسیار زیاد است. حتی اگر مدیر دارایی موفق به شکست بازار شود ، پس از برداشتن هزینه مدیریت ، بازده خالص کمی بالاتر یا کمتر از سودآوری پرتفوی بازار است.
6. سبد سرمایه گذاری را متنوع کنید
چه در معاملات و چه در سرمایه گذاری ، هیچ کس از نتیجه 100٪ معامله بعدی که باز کرده اید و یا سرمایه گذاری که انجام می دهید ، نمی داند ، بنابراین استفاده از تنوع در نمونه کارها ضروری است.
متنوع سازی صرفاً با سرمایه گذاری در سهام یا محصولات مختلف ریسک را کاهش می دهد.
7. سرمایه خود را در دراز مدت سرمایه گذاری کنید
در مورد سرمایه گذاری در میان مدت یا حتی بلند مدت ، مهم است که زمان لازم برای رسیدن به سطح جذاب سودآوری را بدانید.
عدم فروش سهام خود بدون دلیل خوب نکته دیگری در مورد وارن بافت است. تصمیم سرمایه گذاری مورد بحث نتیجه یک تأمل طولانی و قابل تأمل است و تصمیم برای برداشت سود باید یک تصمیم کاملاً فکر شده باشد و نه یک واکنش احساسی نسبت به نوسانات روزمره در بازارهای مالی.
8. صبور باشید
یکی از بهترین نکات تاکنون این است که در هنگام سرمایه گذاری صبور باشید. همه مشاوران مدیریت ثروت برای سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار حداقل یک دوره 5-4 ساله را توصیه می کنند.
شما همچنین می توانید در ارزها ، کالاها و سایر CFD سرمایه گذاری کنید ، اما تا زمانی که شما آموزش مناسب فارکس را کامل نکنید ، بهتر است یک حساب آزمایشی (قبل از شروع یک حساب واقعی) امتحان کنید تا تجارت CFD را روی شاخص ها یا حتی سهام انجام دهید.
9. ضرر و زیان را بپذیرید
طبیعت انسان به گونه ای طراحی شده است که پذیرش سریع سود در بورس برای ما آسان و تحمل زیان آن بسیار دشوار است چه در بورس سهام و چه در سایر بازارهای مالی ، دانستن اینکه معاملات سودآور را چه موقع باید باز بگذارید و چه موقع ضررها را به موقع محدود کنید ضروری است. اگر در کاری اشتباه کنید و بد پیش برود ، بهتر است ضررها را قبل از اینکه بزرگتر شوند ، متحمل شوید. حتی بزرگترین سرمایه گذاران در برخی سرمایه گذاری ها ضرر می کنند. رمز موفقیت در معاملات موفقیت آمیز اجازه دادن به معاملات برنده و دانستن زمان پذیرفتن ضرر است.
10. سرمایه گذاری های خود را ساده انجام دهید
اگر می خواهید خود را از ابتدا غنی کنید ، ابتدا باید درک کنید که بهترین سرمایه گذاری ساده ترین سرمایه گذاری است. اگر بازار ارز خیلی پیچیده به نظر می رسد و همچنان می خواهید بازده خوبی از سرمایه خود بدست آورید ، می توانید از شاخص های سهام مانند CAC 40 چند اشتباه رایج میان تریدرها ، DAX 30 یا SP 500 استفاده کنید. شاخص ها یک راه حل مناسب برای سرمایه گذاری با سطح ریسک قابل قبول ارائه می دهند.
خلاصه اشتباهات تجاری و چگونگی جلوگیری از آنها
برخی از بهترین اقداماتی که می توانید برای جلوگیری از اشتباهات فارکس انجام دهید ، مطالعه ، تحقیق ، برنامه ریزی ، پیگیری برنامه های معاملاتی ، یادداشت برداری از پیشرفت خود و انجام همه اینها در عین محافظت از سرمایه گذاری است. پیروی نکردن از این تکنیک های ساده بزرگترین اشتباهی است که معامله گر فارکس می تواند مرتکب شود.
دیدگاه شما