تحلیل تکنیکال نفت و طلا
یکی از پارامتر های موثر بر بازار بورس ایران، قیمت های کامودیتی ها، نفت و طلا برای سرمایه گذاران است. در این مقاله قیمت طلا، هربشکه نفت برنت را بررسی خواهیم کرد.
طلا
خط روند پرقدرت
خط روند نزولی پرقدرتی مانع رشد طلا در میان مدت شده است. درحال حاضر شکست این خط روند توسط طلا بعید است. بنابراین طلا تا محدوده 1750 دلار رشد کرده و باید دید که چه واکنشی به این محدوده خواهد داشت.
مکدی پشتیبان رشد در کوتاه مدت
در اندیکاتور مکدی شاهد نفوذ میله ها به سمت مثبت مکدی و پتانسیل رشد در کوتاه مدت هستیم.هم چنین خطوط مکدی نیز در آستانه صدور سیگنال خرید هستند.
نفت
الگوی کنج نزولی
نفت درحال حرکت داخل یک الگوی کنج نزولی است که حرکت احتمالی آن با خطوط نارنجی مشخص شده است.
اندیکاتور RSI
اندیکاتور ار اس ای نیز درحال نوسان داخل یک الگوی نزولی است.درصورت شکست خط روند نزولی در اندیکاتور، شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت سناریو نزولی که در چارت قیمتی وجود داشت نیز باطل خواهد شد.
امتیاز شما در رابطه با این پست ؟
دیدگاه کاربران
کاربر مهمان می توانید دیدگاه خود را وارد نمایید
پست های مرتبط
کارا، پر بازده ترین صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت
صندوق سرمایه گذاری کارا، یکی از صندوق های با درآمد ثابت قابل معامله است که از زمان شروع به کار خود
شنبه 30 مهر 1401
زیر و بم روش جدید عرضه اولیه
"عرضه اولیه" واژهای که بسیاری از افراد شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت جامعه، "بورس" را به اسم آن میشناسند، خیل عظیمی از مردمی که
شنبه 30 مهر 1401
بررسی وضعیت شاخص کل و هم وزن
شاخص کل و هم وزن هر دو در یکی از کم نوسان ترین روزهای خودرا سپری می کنند.در این مقاله نحوه شناسایی
چهار شنبه 27 مهر 1401
نیاز به راهنمایی دارید؟
ارتباط با کارشناسان کاریزما به صورت شبانه روزی
صندوق تضمین اصل سرمایه کاریزما
گروه مالی کاریزما به پشتوانه تجربه بالا در زمینه فعالیت در بازار سرمایه و نیروی انسانی متخصص، دارای زنجیره کامل خدمات مالی و با بیش از ۳۴ هزار میلیارد تومان دارایی تحت مدیریت و دارای متنوع ترین صندوق های سرمایه گذاری، به عنوان یک هلدینگ مالی آماده ارائه خدمات متنوع به مشتریان حقیقی و حقوقی خود می باشد. گروه مالی کاریزما در حال حاضر متشکل از هشت شرکت تخصصی و بیش از ۴۰۰ نفر پرسنل فعال می باشد که زنجیره خدمات کاریزما را برای مشتریان گرامی ایجاد کرده اند.
استراتژی معاملاتی قدرتمند برای تغییر بازی - اسرار الگوی سر و شانه برای فارکس و بازار سهام
یکی دیگر از معتبر ترین الگوهای پرایس اکشنی که پتانسیل بالایی برای تغییر جهت قیمت دارد ، Head And Shoulder یا سر و شانه نام دارد که با استفاده از ساختار ساده و پر کاربردی که دارد می تواند مکان هایی که در آن ها احتمال بالایی برا تغییر روند وجود دارد را مشخص کند.
این الگو در انتهای روند رخ می دهد و پس از شکست خط گردن آن ، احتمال بالایی برای تغییر جهت قیمت به اندازه سر (Head) این الگو وجود دارد ، اما با این حال استفاده از این الگو به تنهایی ریسک بالایی دارد و شما می توانید از حجم معاملات و واگرایی برای تایید ورود به معاملات خود استفاده کنید.
در ادامه این مطلب شما با این الگو و اسرار آن بصورت کامل آشنا می شوید و یک استراتژی معاملاتی قدرتمند و ساده را بر اساس این الگو فرا می گیرید که با استفاده از آن می توانید روند بازی معاملات را به نفع خودتان تغییر دهید ، همچنین لازم به ذکر است که ابتدا از این استراتژی در حساب دمو استفاده کنید و در صورت مشاهده نتایج مطلوب آن را به حساب Real منتقل کنید.
مشخصات استراتژی
- جفت ارز : تمامی جفت ارزها
- تایم فریم : تمامی تایم فریم ها
- بازار : Forex ، Stock
پیش نیاز استراتژی
اسیلاتور RSI با تنظیمات پیشفرض :
نحوه تشخیص الگو
الگوی سر و شانه :
- پس از یک صعود شدید یک موج صعودی شکل بگیرد که منجر به ایجاد یک قله و یک دره شود (شانه سمت چپ)
- در ادامه یک قله ی بالاتر از قله ای که در مرحله 1 ایجاد شد ، شکل بگیرد (سر)
- سپس یک دره ی بالاتر یا در یک راستا از دره ای که در مرحله 1 ایجاد شد ، شکل بگیرد (سر)
- و در آخر یک قله ی پایین تر از قله ی مرحله 2 ایجاد شود (شانه سمت راست)
- بهتر است که بین شانه سمت راست و چپ همپوشانی وجود داشته باشد
- شانه سمت راست و چپ نیز باید پایین تر از سر تشکیل شوند
- دره های شکل گرفته در این الگو نباید پایین تر از یکدیگر باشند
- با اتصال دو دره ای که در این الگو قرار گرفته اند به یکدیگر خط گردن الگو را رسم کنید
الگوی سر و شانه معکوس :
- پس از یک نزول شدید یک موج نزولی شکل بگیرد که منجر به ایجاد یک دره و یک قله شود (شانه سمت چپ)
- در ادامه یک دره ی پایین تر از دره ای که در مرحله 1 ایجاد شد ، شکل بگیرد (سر)
- سپس یک قله ی پایین تر یا در یک راستا از دره ای که در مرحله 1 ایجاد شد ، شکل بگیرد (سر)
- و در آخر یک دره ی بالاتر از دره ی مرحله 2 ایجاد شود (شانه سمت راست)
- بهتر است که بین شانه سمت راست و چپ همپوشانی وجود داشته باشد
- شانه سمت راست و چپ نیز باید بالاتر از سر تشکیل شوند
- قله های شکل گرفته در این الگو نباید بالا تر از یکدیگر باشند
- با اتصال دو قله ای که در این الگو قرار گرفته اند به یکدیگر خط گردن الگو را رسم کنید
قانون معامله
- یک الگوی سر و شانه معکوس شکل بگیرد
- سپس دره های بالاتر از یکدیگر در اسیلاتور RSI تشکیل شوند
- در ادامه دره های پایین تر از یکدیکر همزمان با مرحله 2 در چارت قیمتی تشکیل شوند
- و در آخر خط گردن الگو شکسته شود
- یک الگوی سر و شانه شکل بگیرد
- سپس قله های پایین تر از یکدیگر در اسیلاتور RSI تشکیل شوند
- در ادامه قله های بالاتر از یکدیکر همزمان با مرحله 2 در چارت قیمتی تشکیل شوند
- و در آخر خط گردن الگو شکسته شود
در معامله خرید : زیر شانه سمت راست الگوی سر و شانه معکوس
در معامله فروش : بالای شانه سمت راست الگوی سر و شانه
در معامله خرید : به اندازه ی ارتفاع سر (Head) الگوی سر و شانه معکوس
در معامله فروش : به اندازه ی ارتفاع سر (Head) الگوی سر و شانه
برای آشنایی بیشتر با این الگو و استراتژی مربوط به آن ویدیو های زیر را تماشا کنید
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی (technical analysis) بستری است که در آن تریدر حرکات قیمت را در آن بررسی میکند.
از نظر تئوری، به این معنی است که یک شخص به گذشته قیمت بازار و حرکاتش نگاه میکند و حرکات و پتانسیل حرکت در آینده را تعیین (پیشبینی) میکند.
به شخصی که از تحلیل تکنیکال استفاد میکند، تکنیکالیست یا تحلیلگر تکنیکال میگویند. به تریدرهایی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، تکنیکال تریدر (technical trader) میگویند.
مدرک و دلیل اصلی برای استفاده از تحلیل تکنیکال این است که از لحاظ تئوریک، تمام اطلاعات بازار در قیمت آن هویداست و در آن نمایان است.
تریدرهای تکنیکال، یک عقیده عمومی دارند و آن این است: «همه چیز در چارت است»
این به معنی این است که تمام اطلاعات فاندامنتالی نیز در قیمت فعلی بازار وجود دارد.
اگر قیمت بازتابی از تمام اطلاعات موجود باشد، پس پرایس اکشن (سبکی از تحلیل تکنیکال) تمام چیزی است که شما برای ترید نیاز دارید.
تحلیل تکنیکال به ریتم، جریان و روند حرکات قیمت توجه میکند.
حال، آیا شما این جمله را شنیدهاید: «تاریخ علاقه دارد دوباره تکرار شود»
خب، این پایه و اساس تحلیل تکنیکال یا فنی است.
اگر قیمت در گذشته در یک قیمت با حمایت یا مقاومت همراه بوده، تریدرها انتظار دارند در اطراف همان قیمت وارد معامله شوند.
تحلیلگر تکنیکال به دنبال الگوهای مشابه میگردد که در گذشته شکل گرفته و بر اساس همان انتظار دارد در آینده همان اتفاق بیفتد.
تحلیل تکنیکی پیشبینی نیست و بیشتر بحث احتمالات است.
تحلیل تکنیکال مطالعه حرکات قیمت در گذشته برای شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت شناسایی الگوها و تعیین احتمالات جهت حرکت در آینده است.
خب حالا شاید بپرسید، چطور باید پرایس اکشن را بررسی کرد؟
در دنیای ترید، وقتی شخصی میگوید تحلیل تکنیکال، اولین چیزی که به ذهن میآید، چارت است.
تحلیلگر تکنیکال از چارتها استفاده میکند زیرا راحتترین راه برای بررسی داده تصویری گذشته است.
تحلیلگر تکنیکال با چارت زندگی میکند، غذا میخورد و نفس میکشد، شاید به همین دلیل به آنها «چارتیست» هم میگویند.
شما میتوانید به داده گذشته نگاه کنید که به شما کمک میکند الگوها و روندها را تشخیص دهید که میتواند به شما برای پیدا کردن فرصتهای معاملاتی عالی کمک کند.
چیزی که جالب است این است که، این الگوهای قیمتی و سیگنالهای اندیکاتوری یا پرایس اکشنی با تمام تکنیکالیستهای جهان به صورت خود به خودی ایجاد میشوند(یعنی هرچه تعداد تکنیکالیستها بیشتر شود، الگوها منظمتر و صحیحتر شکل میگیرند)
هرچه تریدر بیشتری در یک قیمت خاص و در یک الگوی چارت شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت خاص دنبال ورود به معامله باشند، احتمال شکلگیری آن الگو در بازار بیشتر است.
البته این نکته هم بدانید که آنالیز تکنیکال بسیار ذهنی (subjective) است.
فقط به دلیل اینکه محمد و مهدی به یک قیمت و یک اندیکاتور نگاه میکنند، دلیل نمیشود که به یک ایده برای حرکت قیمت برسند.
نکته مهم این است که شما مفاهیم technical analysis را بیاموزید تا وقتی شخصی در مورد «فیبوناچی»، «باندهای بولینگر» یا «نقاط پیووت» صحبت کرد، خون دماغ نشوید!!
حالا میدانیم که به خود میگویید، خدایا این افراد خیلی باهوشند، آنها از کلماتی مثل «فیبوناچی» و «باند بولینگر» استفاده میکنند. من هیچ وقت نمیتوانم این چیزها را یاد بگیرم.
اصلاً نگران نباشید. بعد از اینکه تمام مباحث مدرسه فارکس میهن چارت را گذراندید، شما هم درست «مثل ما» یک شخص باهوش خواهید بود.
3 روش برای تشخیص ورود و خروج پول هوشمند در بورس
پول هوشمند یا اسمارت مانی در تعریفی ساده، سرمایهای است که توسط سرمایهگذاران و کارشناسان بزرگ مالی، شرکتهای سرمایهگذاری، خبرگان بازار و … برای تشکیل روندهای بزرگ قیمتی در سهم، وارد بازار بورس میشود.
نقش اصلی را در ورود پول هوشمند سرمایهگذاران عمده بازار بر عهده دارند.
آنها با درک بالای خود از نیازهای بازار و همچنین دسترسی به اطلاعاتی که در اختیار هر کسی نیست، جهت حرکت سهم را مشخص میکنند.
پول هوشمند، پول قدرتمندی است و به اندازهای بزرگ است که میتواند شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت تغییرات اساسی در روند قیمتی یک سهم و تاثیرات عمیقی در تمامی سایر بخشهای بازار بگذارد و موجب افزایش یا کاهش قیمتها میشود.
پول هوشمند معمولا در موج ابتدایی وارد مارکت شده و هیجاناتی را در آن ایجاد میکند که در نهایت موجب تحریک ورود سرمایهگذاران در مرحله بعدی میشود که این نیز همگام با خروج مرحله به مرحله پولهای هوشمند در بازار صورت میگیرد و لایه های آخر خریداران نیز عموماً بازنده این بازی میباشند.
ورود این سرمایهها را نمیتوان با عنوان استراتژی برد- برد نام برد. بلکه چرخه ورود و خروج پول هوشمند به گونهای میباشد که دستههای آخر خریدار عموماً بازنده میباشند.
ورود پول هوشمند چه زمانی اتفاق میافتد؟
- زمانی که وضعیت بازار نامساعد است و همه اظهار نا امیدی میکنند و به نوعی فشار فروش در سهم بالا میباشد و تقاضایی برای سهام شرکتها وجود ندارد آنجاست که پول هوشمند میتواند وارد بازار شود و آرام آرام شروع به خرید سهام کند و بعد از جمع آوری سهم، اقدام به افزایش قیمت سهم میکنند.
- جایی که قیمتها به پایین ترین حد خود رسیده و اصطلاحاً قیمتها در کف میباشند.
تأثیر ورود پول هوشمند بر عملکرد قیمت سهام
پول هوشمند معمولاً سهامی را هدف قرار میدهد که مدتهاست عملکرد خوبی نداشتهاند و سرمایهگذاران را به خود جذب نکرده است.
از نظر تکنیکالی و با توجه به چارت، قیمت چنین سهامی به اصطلاح در کف قرار داشته و حرکت آن به صورت خنثی است. در واقع، قیمت چنین سهامی پتانسیل رشد زیادی دارد.
سرمایهگذاران سازمانی و حقوقی که ورود پول هوشمند را مدیریت میکنند در ابتدا به صورت چراغ خاموش اقدام به خرید این سهام میکنند؛ آنها بدون اینکه توجه عموم سرمایهگذاران را به سهام مورد نظر جلب کنند اقدام به خرید پلهای سهام در طی چند روز یا حتی چند ماه میکنند.
میتوان گفت این اتفاق در دو مرحله متمایز رخ میدهد:
مرحلهی اول: خاموش و صبور
معمولاً در این مرحله بازیگران اصلی و صاحبان پول هوشمند سهام مورد نظر خود را در حجمهای سنگین خریداری نمیکنند تا قیمت سهم یک باره افزایش نداشته باشد و توجه بازار جلب نشود.
حتی ممکن است برخی حقوقیها (که متأسفانه این کار درست نیست) سهام خود را در قیمتهای پایین به فروش بگذارند و با کدهای حقیقی خودشان مشغول خریداری آن سهم شوند. همچنین، صاحبان پول هوشمند عجلهای ندارند و با صبر کامل خرید خود را تکمیل میکنند.
با توجه به آنچه گفته شد، افراد عادی ممکن است در این مرحله متوجه ورود پول هوشمند به بازار نشوند.
مرحله دوم: آغاز روند صعودی و شروع خرید آشکار
در مرحله دوم، وقتی که پول هوشمند خرید خود را تقریباً تکمیل کرد، برای خرید نهایی خود دیگر چراغ خاموش عمل نمیکند؛ بلکه بیمهابا و بدون ملاحظه خرید نهایی خود را انجام میدهد و سعی میکند با افزایش حجم معاملات و افزایش سریع حرکت قیمت نظر سایر سرمایهگذاران را به سهم جلب کند و یک روند صعودی را آغاز کند.
طبیعی است که پول هوشمند قرار است در بازار سود کند و این سود را باید بازار برای او فراهم کند. در همین مرحله و همزمان با خرید آشکار پول هوشمند، خبرهای مثبت در مورد شرکت هم کم کم منتشر میشود و با ایجاد خوشبینی، تقاضا برای سهم افزایش پیدا میکند؛ همین امر باعث تداوم روند صعودی خواهد شد.
در این مرحله است که ما میتوانیم ورود پول هوشمند را به بازار (به یک سهم) شناسایی کنیم و تقریباً در بخش بزرگی از سود جریان صعودی شریک شویم. در ادامه با چگونگی شناسایی ورود پول هوشمند به یک سهم و خروج از آن آشنا خواهید شد.
تشخیص ورود و خروج پول هوشمند
ورود یا خروج هوشمند با چند نشانه همراه است که اگر آنها را با هم در یک نماد مشاهده کردید میتواند حاکی از جابجایی پول هوشمند در بازار باشد:
روش اول: تابلو خوانی
برای تابلو خوانی به این دو مورد توجه کنید:
- افزایش قابل ملاحظه حجم و ارزش معاملات
یکی از نشانههای اولیه ورود پول هوشمند به یک سهام، افزایش قابل توجه حجم و ارزش معاملات روزانه آن در مقایسه با میانگین چند روز گذشته است.
هرچه این نسبت بزرگتر باشد، نشان دهنده اتفاقات بزرگتری در آینده نزدیک است.
از طریق تابلو خوانی میتوانید در مدت زمان نسبتاً کم، اطلاعات موجود در تابلوی نمادها را بررسی و تصمیمهای بهتری برای سرمایهگذاری اتخاذ کنید.
تحلیلگران معمولاً معتقدند اگر حجم و ارزش معاملات روزانه یک نماد نسبت به میانگین یک هفته گذشته 4 شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت برابر شود، پول هوشمند در حال وارد شدن به نماد است.
مثلاً، در تصاویر زیر حجم و ارزش معاملات نماد «فملی» را طی 6 روز کاری متوالی مشاهده میکنید:
همانطور که مشاهده میکنید، در تاریخ چهارم تیر 1399 حجم و ارزش معاملات نماد فملی رشد قابل ملاحظهای در مقایسه با میانگین روزهای قبل داشته است. چنین تغییراتی در یک نماد میتواند نشانهای از ورود یا خروج پول هوشمند باشد.
- افزایش یا کاهش نسبت قدرت خریدار به قدرت فروشنده
منظور از قدرت خریدار و قدرت فروشنده، میانگین تعداد سهمی است که هر کد حقیقی در طول یک روز به ترتیب خریده یا فروخته باشد.
مثلاً تصور کنید در یک روز، یک میلیون سهم توسط 200 کد حقیقی فروخته و توسط 100 کد حقیقی خریداری شود. در این صورت قدرت فروشنده برابر 5000 و قدرت خریدار برابر 10000 (تعداد سهام تقسیم بر تعداد کدها) خواهد بود.
هر چه نسبت قدرت خریدار به قدرت فروشنده بزرگتر از عدد 2 باشد به معنی ورود پول هوشمند به نماد است. عکس این قضیه نیز برقرار است. یعنی اگر نسبت قدرت خریدار به قدرت فروشنده کمتر از عدد 0.5 باشد، خروج پول هوشمند اتفاق افتاده است.
برای نمونه، در مثال قبل نسبت قدرت خریدار به فروشنده را در تاریخ چهارم تیر 1399 محاسبه میکنیم. در این تاریخ اطلاعات مربوط به خرید و فروش اشخاص حقیقی به شرح جدول زیر است:
۵ نکته مهم درباره تحلیل تکنیکال که باید بدانید
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد.
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد. روشهایی که معامله گران بازار را تحلیل تکنیکال می کنند متفاوت هستند. آنها از خطوط روند، سطوح مقاومت و حمایت، اندیکاتورها، استراتژی معاملاتی یکسانی استفاده نمیکنند. چیزی که هنگام طراحی استراتژی معاملاتی باید در نظر داشته باشید این حقیقت است که یک ترفند یا یک اندیکاتور جادویی که بتواند همیشه سودآور باشد وجود ندارد. چیزی که یک تریدر هنگام ساختن استراتژی معاملاتی باید در ذهن داشته باشد یک چارچوب مناسب برای تحلیل تکنیکال است. در اینجا به این چارچوب اشاره ای می کنیم.
۱ – تنها یک بازه زمانی وجود ندارد
وقتیکه در حال ساخت یک مدل تحلیل تکنیکال برای معاملات کوتاه مدت که اغلب از ۵ دقیقه تا چند ساعت است هستید، به نظر میرسد که باید تمرکز را برروی بازه های زمانی یا TimeFrame های کوتاه مدت و یک روزه بگذارید. ولی میدانیم که تحلیل تکنیکال مبتنی بر نمودارها بر اساس بازه های زمانی متفاوت است و بازه های زمانی کوتاه مدت، خود بخشی از بازههای زمانی بلند مدت تر هستند و از بازههای بلند مدت تر متاثر میشوند.
این بدین معنی است که، وقتیکه ما در حال مطالعه و ساخت یک مدل بر مبنای بازه زمانی کوتاه مدت یک روزه هستیم، باید گاهی تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر نیز بگذاریم و برای مثال بررسی کنیم که در چند روز، چند هفته و حتی چند ماه گذشته در نمودار چه اتفاقاتی افتاده است.
در اینصورت است که می توانیم نمایی بازتر از اتفاقات بازار داشته باشیم و روندهای کوتاه مدت را بهتر و دقیق تر بررسی کنیم. همچنین می توانیم نقاط مهم تغییر روند را در کنار سطوح مقاومت و حمایت شناسایی کنیم که ممکن است در بازه های کوتاه مدت دیده نشوند.
در هنگام معامله کردن، وقتیکه سیگنالی از یک میانگین متحرک در بازه زمانی یک ساعته دریافت میکنید، می توانید نمودار یک روزه را نیز بررسی کنید و اگر سیگنالی مشابه دریافت کردید، میتوانید دلیل محکم تر برای انجام معامله داشته باشید. در غیر اینصورت سیگنال می تواند نامعتبر باشد.
در نتیجه، زمانیکه می خواهید معاملات کوتاه مدت انجام دهید، پس از بررسی بازه های زمانی کوتاه مدت، تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر ببرید تا از معامله ای که می خواهید انجام دهید مطمئن شوید. سپس دوباره به چارت کوتاه مدتتر برگردید و ترید کوتاه مدت خود را انجام دهید.
۲ – خطوط مقاومت و حمایت خطوط باریک روی چارت نیستند بلکه نواحی نسبتا گستردهای هستند
زمانیکه در حال بررسی و تحلیل خطوط مقاومت و حمایت هستید، بهتر است که به آنها بعنوان نواحی عمومی برای خرید و فروش احتمالی نگاه کنید. نکته مهم درباره آنها این حقیقت است که خطوط مقاومت و حمایت خطی باریک روی نمودار نیستند، بلکه نواحیای هستند که یک قیمت دقیق را نشان نمی دهند.
بنابراین زمانیکه در حال شناسایی و طراحی سطوح مقاومت و حمایت هستید، باید این انعطاف پذیری را در استراتژی خود داشته باشید که قیمت ها ممکن است از خط شما گذر کنند و یا در نزدیکی آن بازگشت کنند. بنابراین باید همیشه حاشیهای برای خطوط مقاومت و حمایت خود در نظر بگیرید.
۳ – نداشتن پوزیشن شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت در بازار هم نوعی پوزیشن معاملاتی است
بسیاری از معامله گران هستند که به معامله یک جفت ارز فارکس یا یک ارز دیجیتال یا یک سری از سهام علاقه دارند و احساس بهتری در هنگام معامله این دارایی های بخصوص دارند و سعی می کنند که همیشه یک معامله را در آنها شناسایی کنند.
آنها بدون داشتن دلیل کافی یک معامله را به امید سود به خود تحمیل می کنند واغلب در جهت غلط قرار می گیرند. گاهی معامله نکردن و منتظر ماندن برای دریافت سیگنالی معتبر تنها کاری است که باید انجام دهید، زیرا در غیر اینصورت احتمال از دست دادن پول در معامله بیشتر از کسب سود است.
شما نیاز ندارید که همیشه در بازار موقعیت باز داشته باشید. زمانیکه در بازار موقعیت بازی ندارید، بررسی کنید که چرا هیچ معامله ای ندارید. اگر دلیل نداشتن معامله باز در بازار را متوجه شدید، پس درواقع یک پوزیشن باز در بازار دارید.
به عبارتی دیگر، اگر در بازار موقعیتی خوب و مطمئنی نمیبینید که با استراتژی معاملاتی شما متناسب باشد، تنها کاری که باید انجام دهید منتظر ماندن و باز نکردن معامله تا زمان مناسب است.
۴ – اندیکاتورها ابزاری در خدمت مدل و استراتژی معاملاتی شما هستند
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال نمیتوانند دلیل اصلی برای خرید و فروش و معامله کردن باشند. اندیکاتورها ابزاری بسیار با ارزش هستند ولی باید از آنها برای ارزیابی و تایید تصمیمات خود استفاده کنید.
هدف اصلی در تحلیل تکنیکال، رسیدن به یک توانایی برای تحلیل چارت است. یعنی یک تریدر با استفاده از پرایس اکشن، الگوها و تغییرات قیمت می تواند تصمیمات خود را بگیرد و برای تایید تصمیمات خود می تواند از اندیکاتورها استفاده نماید.
در واقع، مهمترین توانایی برای یک معامله گر، توانایی تحلیل نمودار بدون استفاده از اندیکاتورهاست. سپس می تواند سیگنال خرید و فروش احتمالی خود را با سیگنالی که از اندیکاتورها می گیرد شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت مطابقت دهد تا به تصمیم خود اعتبار بیشتری بدهد. بنابراین می تواند اندیکاتور یا اندیکاتورهایی که بیشترین پتانسیل برای استراتژی معاملاتی او دارد را تشخیص دهد و از آن حداکثر بهره را ببرد. برای آشنایی با یکی از بهترین استراتژی های تحلیل تکنیکال پست آموزشی تجارت آفرین به نام آموزش کامل تصویری تحلیل تکنیکال را ملاحظه نمایید.
۵ – خودداری از رویکرد یک بعدی
انواع استراتژی های معاملاتی می توانند درصورتی که شرایط بازار با آنها هماهنگ باشند سودآوری به همراه داشته باشند. برای مثال اگر استراتژی شما بر مبنای معامله در روندها باشد، زمانیکه یک روند شکل می گیرد بیشترین بازدهی را خواهد داشت. در اینصورت اگر بازار روندی نباشد، سیگنال های اشتباه زیادی دریافت خواهید کرد و در نتیجه استراتژی شما به خوبی جواب نمی دهد. در چنین مواقعی یک تریدر باید یک استراتژی برای بازارهای خنثی داشته باشد که بتواند در صورت وقوع چنین بازاری از آن استفاده نماید.شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت
بنابراین عدم موفقیت یک استراتژی در یک شرایط بخصوص در بازار، بمعنی بیهوده بودن آن استراتژی نیست. بلکه شما بعنوان یک تریدر باید برای شرایط متفاوت بازار، استراتژی های متفاوتی داشته باشید تا بتوانید از آنها سود کسب کنید.
وقتیکه یک چارچوب مناسب با استفاده از ۵ نکته بالا را در کنار استراتژی تحلیل تکنیکال قرار دهید، موفقیت در بازار آسان میشود. تنها چیزی که بعد از آن نیاز دارید عدم انحراف از این چارچوب است.
دیدگاه شما