صعود شاخص‌های مهم بورسی در جهان


شروین شهریاری/کارشناس بازار سرمایه

شناخت و تحلیل شاخص دلار آمریکا

با توجه به اهمیت رویداد های اقتصادی آمریکا، عملکرد پرزیدنت ترامپ و انتظار بازار در خصوص اقدامات وی به نظر می رسد معامله گران می بایست عملکرد شاخص دلار در بازارهای جهانی را بیش از گذشته و به طور مرتب رصد کنند.

به گزارش «پایگاه خبری بورس کالای ایران»، در بازار داخل اثر شاخص دلار به دلیل تاثیر گذاری آن بر اونس طلا ، سکه نقدی و بازار آتی بسیار مهم است. شاخص دلار به طورتاریخی با اونس نسبت معکوس دارد (هر چند که در مواقعی از جمله خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به طور هم جهت حرکت می کردند و در مواقع خاص باید به آن توجه کرد ) قبل از تحلیل شاخص به تعریف و تاثیر آن می پردازیم :

منظوراز شاخص دلار تعریف جهانی آن است (بعضا با قیمت دلار در ایران به اشتباه تفسیر می شود ) طبق تعریف شاخص دلار درمقابل سبدی از ارزهای جهانی تعریف می شود.

تاثیر شاخص دلار بر اونس طلا

وقتی شاخص به عدد ۱۰۰ می رسد یعنی دلار با همه ارز های جهان برابری می کند و به این به معنای قوی بودن دلار آمریکا در مقابل همه ارز های جهانی است .وقتی دلار قوی می شود یعنی سبد بانک های مرکزی به دلار روی آورده است وسایر ارزها و نیز اونس طلا با فشار فروش مواجه شده است و برعکس دربحران ها دلار کاهش و اونس افزایش می یابد .

تحلیل شاخص دلار ۱۹ فوریه ۲۰۱۷

الف )همانطور که در نمودار مشاهده می شود شاخص بعد از ۸۳ روز روند صعودی با حرکت از ۹۴٫۶ تا ۱۰۳٫۶ صعود می کند اما درآنجا متوقف می شود و بعد ازعبوراصلاحی ازفیبوناچی ۲۳% خط روند اصلی را باقدرت شکسته است و بعد از پول بک به خط روند اصلی در حال حاضر بین فیبوناچی ۲۳ و ۳۸ در حال نوسان است .

ب) صعود اصلی از پیروزی ریاست جمهوری جدید آمریکا آغازمی شود و همانطور که در نمودار ملاحظه می شود درمدت ۵ روز از ۹۵٫۸ تا عدد طلائی ۱۰۰ صعود می کند ( که در حال حاضر با فیبوناچی ۳۸% منطبق شده است ) بنابراین مادامیکه نوسانات بالای عدد ۱۰۰ ادامه داشته باشد تقاضا برای خرید دلار ادامه خواهد داشت .

ج) برای شروع نوسانات نزولی شاخص باید ابتدا از ۱۰۰ به سمت پایین عبور کند و تغییر روند و شروع نزول پر قدرت فقط با عبور از ۹۸٫۷ امکان پذیر است در این حالت اونس با افزایش چشمگیر قیمت مواجه خواهد شد .

د) برای هفته آینده اگر شاخص بتواند نوسانات خود را بالای عدد ۱۰۰.۷ تثبیت کند کماکان اونس تحت فشار خواهد بود اما در صورت از دست رفتن این حمایت اونس امکان افزایش خواهد داشت .

مقایسه بورس ایران با سایر کشورها در دنیا

مقایسه بورس ایران با سایر کشورها

مقایسه بورس ایران با سایر کشورها به شما کمک میکند تا تفاوت های بورس ایران با بازارهای جهانی و فرق بورس ایرانی و خارجی را به صورت کامل دریابیم. همان طور که می دانید، بازار بورس ایران کمی با بورس سایر کشورهای دنیا متفاوت است و در این مطلب قصد داریم دقیقا به همین موضوع بپردازیم و مقایسه بورس ایران با سایر کشورها را به زبانی ساده خدمت شما عزیزان ارائه دهیم. لذا اگر شما هم دوست دارید تفاوت بورس ایران و خارج را کاملا رایگان یاد بگیرید، این مطلب برای شما نوشته شده است.

مقایسه بورس ایران با سایر کشورها

آیا می دانید بازار سرمایه ایران چه تفاوت‌ هایی با بورس‌ های بزرگ دنیا دارد؟ این سوالی است که به ذهن بسیاری از سرمایه‌ گذاران خطور کرده است. زمانی که صحبت از مقایسه بورس ایران با بورس سایر کشورها به میان می آید، نخستین چیزی که به ذهن ما می رسد، قوانین و سازوکار معاملاتی است که در آن ها تفاوت ایجاد می کند. به عنوان مثال همه می‌ دانیم که پدیده دامنه نوسان مختص بورس ایران است، پس مفاهیم صفوف خرید و فروش نیز تنها به بازار بورس ایران تعلق دارد و در بورس سایر کشورها، شاهد همچین عناوین و مفهوم هایی نیستیم!

درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.

جالب است بدانید که مفاهیم حجم مبنا و گره معاملاتی نیز همین شرایط را دارند یا در مثالی دیگر می‌ توان به فروش تعهدی اشاره داشت که در جهان بسیار مرسوم است ولی بورس ایران تا به حال پیاده سازی نشده است. ولی به صورت کلی شاید بهتر باشد به مقایسه بورس ایران و جهان از منظری جدی‌ تر و ریشه‌ ای نگاه کنیم، بنابراین توصیه می کنم حتما تا انتها همراه ما باشید، چرا که در ادامه فرق بورس ایرانی و خارجی را در قالب ۱۰ مورد برای شما به زبان ساده توضیح داده ایم؛

۱) نقش دولت در بازار بورس

یکی از مشکلات عمده بازار بورس و از دلایل غیررقابتی و کم‌ عمق بودن آن نسبت سهامداران حقیقی و حقوقی و فعالیت‌ های معاملاتی نامتوازن به حساب می آید. به علاوه امکان دخالت دولت از طریق شورای‌ عالی بورس بر بازار، دولت قادر است در قالب شرکت‌ های حقوقی که معمولا بانک‌ ها و صندوق‌ های بازنشستگی هستند، در نقش سهامداران عمده شرکت‌ های بورسی حاضر شود و روند معاملات را به گونه ای که دوست دارد پیش ببرد!

لذا سهامداران حقوقی به دلیل وزن و سهم بالایی که دارند، از قدرت بازاری بیشتری به نسبت سهامداران حقیقی برخوردار اند و در حقیقت یکی از موانع اصلاح ساختاری بازار بورس همین نسبت بالای حقوقی به حقیقی در بیشتر سهام‌ های بورس است که باعث ایجاد ریسک و رویگردانی سهامداران حقیقی از بورس می گردد.

رویگردانی سهامداران حقیقی تنها یک ‌وجه منفی از حضور گسترده سهامداران حقوقی را نمایش می دهد و وجه منفی دیگر را باید عدم توانایی رقابت بخش خصوصی و نهاد‌های مستقل تامین مالی با شرکت‌ های حقوقی دانست که باعث شده است موسسات اینچنینی که مستقل از دولت هستند، تمایلی برای ورود سرمایه‌ های خود به بورس نداشته باشند.

البته این در حالی است که در دیگر بورس‌ های دنیا با تصویب قوانینی در راستای حمایت از سهامداران خرد برآمده اند و در نهایت با تشکیل مجمع سهامداران خرد در بعضی از این بورس‌ ها، مانع از تمرکز قدرت بازاری برای بعضی سهامداران حقوقی یا حتی حقیقی دارای رانت اطلاعاتی نیز شده‌ اند، ولی در ایران همواره تصمیم بر این است که خلاف جهت اصول و امور درست قدم برداشته شود!!

۲) تاثیر رانت و اخبار داخلی

این را نمی توان انکار کرد که در کل جهان افرادی که مطلع و صاحب رانت هستند، از آن در راستای سودآوری در بورس بهره می گیرند، ولی رویکرد صحبت ما در مورد نقش دولت و سازوکاری است که در آن عدم شفافیت سهام بزرگ، موجب باز شدن میدان برای رانت می گردد. به علت عدم ارائه اطلاعات کافی و مناسب به وسیله سهام بزرگ دولتی، سرمایه‌ گذاران بزرگ به طرف کسب اطلاعات میدانی کشیده می شوند، بدین معنی که این افراد که از نفوذ یا روابط مناسبی برخوردارند، از وضعیت شرکت‌ ها اطلاعاتی کسب کنند که برای عموم در دسترس نمی باشد.

این افراد از اطلاعات درونی شرکت‌ ها به صورت غیر‌رسمی بهره گرفته و سود‌های کلانی به جیب می زنند و این در حالی است که سهامداران خرد از این قضیه ضررهای بسیاری را متحمل خواهند شد. البته باید این را در نظر داشت که نمی‌ توان مطمئن گفت که یک اتفاق خاص در بازار سرمایه، ناشی از رانت است یا خیر، ولی دقیقا مشکل همینجاست، چرا که نمی‌ توان این اطمینان را کسب کرد و به همین دلیل همواره بازار شائبه‌ ها داغ است.

دلیل این که نمی توان این اطمینان را کسب کرد، همان عدم شفافیت‌ های مقطعی محسوب می شود. به عنوان مثال یکی از سهم‌ های بازار است که به صورت معمول در زمان آغاز اصلاح شاخص بسته شده و همزمان با پایان اصلاح و صعود مجدد، بازگشایی می شود. این رفتار که چند مرتبه تکرار شده، شائبه استفاده این شرکت از رانت و اخبار دولتی را مطرح کرده است، شائبه‌ ای که به علت عدم ارائه توضیحات شفاف، نمی توان آن را به درستی اعتبارسنجی کرد!

۳) عدم ارتباط با بازارهای جهانی

در ایران به علت وجود تحریم های بسیار زیاد، متاسفانه ارتباطی با سایر بازارهای بورس در دنیا به چشم نمی خورد! به عنوان مثال شما در بورس ایران قادر نیستید سهم های بین المللی را مورد معامله قرار دهید، ولی بازار بوس سایر کشورها شما این امکان را دارید که سهم های سایر کشورها را به سادگی خرید و فروش نمایید. بازار بورس ایران در سایر بازارهای بین المللی تنیده نشده است، از همین روی بحران ها و نوسانات بزرگ در بازار های جهانی نمی تواند بازار ما را متحول کند که این موضوع فواید و مضرات خودش را به همراه خواهد داشت.

۴) شاخص نقدینگی پایین تر

بازار بورس ایران از نقدینگی پایین تری به نسبت سایر بازارهای جهانی برخوردار است، از همین روی در آن معاملات خرد بیشتری صورت می پذیرد و معامله گران خرد به مراتب زیاد تری نیز در آن حضور فعال دارند، ولی در بورس های جهانی، معاملات انجام شده از نقدینگی های بسیار بیشتری برخوردارند و معامله گران کلان و خرد بسیار زیادی همواره در حال معامله بر سر دارایی های مختلف هستند.

۵) شرکت‌ های تامین مالی

نکته دیگری که در مقایسه بورس ایران با سایر کشورها باید به آن توجه داشته باشید، گردانندگان بازار در ایران می باشد. گردانندگان بورس تهران، معمولا شرکت‌ های تامین مالی یا همان تامین سرمایه هستند که این شرکت‌ ها در واقع واسطه‌ هایی به حساب می آیند که فعالیت‌ های مختلفی در بازار بورس شامل کارگزاری، معامله‌ گری، بازارگردانی، سبدگردانی، مشاوره سرمایه‌ گذاری، پذیره‌ نویسی و تعهد آن، ارزیابی ریسک مالی، افزایش سرمایه و … را انجام می‌ دهند. از طرف دیگر چنانچه شرکتی بخواهد در قالب عرضه اولیه برای ورود به بورس اقدام کند، شرکت های تامین مالی تمام مراحل ثبت و اخذ مجوز را بر عهده خواهند داشت.

فرق بورس ایرانی و خارجی

ولی در دیگر کشور‌ها این بانک‌ های سرمایه‌ گذاری هستند که عهده دار این موارد هستند. ساختار و اساس‌ نامه شرکت‌ های تامین مالی در ایران به کلی با آن‍چه در بانک‌ های سرمایه‌ گذاری در جهان وجود دارد، متفاوت است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که بهتر بود سازمان بورس ایران، ساختار بزرگ‌ ترین بانک‌ های سرمایه‌ گذاری جهان مثل گلدمن ساکس را به جای شرکت‌ های تامین سرمایه، به عنوان الگو بر می گزید.

۶) دامنه نوسان

همان طور که می دانید، اساس بورس بر نوسانات قیمتی بنا شده است. به عنوان مثال شما یک سهم را خریداری می کنید و می بینید که در عرض یک ماه، قیمت آن ۲۰ درصد افزایش داشته است و یا ۲۰ درصد کاهش قیمت را تجربه کرده است و از آن جایی که در ایران دامنه نوسان قیمت، ۵ درصد است، این بدین معنی است که نهایتا در یک روز شما حداکثر ۵ درصد سود یا ۵ درصد ضرر می کنید.

اما بورس های جهانی از همچین قانونی پیروی نمی کنند. دامنه نوسان در بازار بورس جهان محدودیتی برای نوسان قیمت ایجاد نمی کند و این یعنی ممکن است فردی در بازار بورس جهانی در یک روز ۲۰ درصد با سهم خود سود کند و یا امکان دارد در عرض یک روز ۲۰ درصد ضرر کند. به عنوان مثال گفتنی است که چند مدت قبل، تنها در عرض یک روز قیمت سهم آمازون ۱۳ درصد افزایش را تجربه کرد.

جالب اینجاست که افزایش قیمت این سهم به علت رونق گرفتن خرید اینترنتی در زمان کرونا بود. نمی توان مطمئن گفت که کدام قانون بهتر است؛ ایران یا دنیا. این که بورس ایران در یک روز بیش از ۵ درصد نوسان را تجربه نمی کند، موجب جلوگیری از ضرر زیاد افراد می شود ولی از آن طرف، مانع بزرگی بر سر راه رشد سریع شرکت های سودآور نیز هست!

۷) پرداخت سود به وسیله شرکت‌ ها

مقایسه بورس ایران با سایر کشورها بی آن که بخواهیم به موضوع پرداخت سود اشاره کنیم، امکان پذیر نیست. نکته دیگر در زمینه اصلاح قانون مالیات‌ های مستقیم است که امروزه در مجلس در دست بررسی است ولی متاسفانه بورس از این فرصت استفاده ای نکرده است. در بورس‌ های بزرگ جهان، شرکت‌ ها دوست دارند که سود را درون شرکت نگهداری کنند.

این عمل موجب بخشودگی مالیاتی روی سود خواهد شد که آورده آن برای افزایش سرمایه شرکت به کار می رود. ولی در بورس تهران، نه تنها بیشتر شرکت‌ ها سود نقدی می پردازند، بلکه مقدار بالای این پرداخت سود یک مزیت محسوب شده و سرمایه‌ گذاران را برای خرید سهام آن شرکت ترغیب می نماید! تفاوت پرداخت سود نقدی به جای نگهداری آن در شرکت برای افزایش سرمایه، دقیقا مثل آن است که شما به جای سرمایه‌ گذای برای آینده فرزندتان، تنها برای او اسباب بازی خریداری کنید!

۸) وجود شرکت های خصوصی کمتر

اگر خوب دقت کنید، خواهید دید که در ایران بیشتر شرکت های بورسی دولتی هستند و این به معنای واقعی کلمه خطرناک است. در واقع این موضوع موجب می شود تا با عملکرد بد اقتصادی دولت، بازار بورس هم روند ریزشی به خود بگیرد و از آنجا دولت می تواند در بورس دستکاری هایی انجام دهد که انجام هم می دهد، مشاهده خواهیم کرد که چگونه یکباره شاخص در عرض چند ماه از ۲ میلیون به ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار واحد رسید!

در بورس سایر کشورها ولی شرکت های خصوصی فعالیت های بسیار گسترده تری دارند و دولت تنها امور نظارتی خود بر بازار بورس را دنبال می کند. بسیاری از سهام مطرح جهان امروزه شرکت های خصوصی هستند، در حالی که در ایران، سهامداران تماما به دنبال خرید سهام دولتی هستند تا از این طریق روند سودآوری خود را تسهیل کنند که این موضوع می تواند واقعا عواقب بدی به همراه داشته باشد و باید برای آن فکری کرد. در این خصوص می توان گفت که یک راه حل وجود دارد و آن هم این است که فعالیت بخش خصوصی در بورس افزایش یابد و اصلاحات دیگری در قوانین بورس انجام شود که فکر نمی کنم شاهد همچین موارد اصلاحی باشیم!

۹) تنوع کمتر سهام و اوراق بهادار

در ایران تنوع سهام و اوراق بهادار نسبت به سایر بازارهای جهانی بسیار پایین می باشد. در بازارهای بورس جهانی، برای موضوعات خاص اوراق بهادار مختلفی در نظر گرفته شده است که می توان آنها را مورد معامله قرار داد. در بورس دیگر کشورهای جهان، شما شاهد صدها نوع اوراق بهادار، سهام بی نام، ممتاز و اقسام اوراق قرضه دولتی و غیردولتی هستید که تریدرها آن ها را مورد معامله قرار می دهند، ولی در ایران خبری از تنوع در انواع سهام نیست.

بورس ایران را می توان تک محصولی در نظر گرفت که اصلی ترین محصول آن در واقع سهام شرکت هاست. به عنوان مثال در بورس نیویورک، اوراق بهادار جدیدی را برای ایجاد پویایی بیشتر در بازار مسکن در نظر گرفته اند که این اوراق توانست موجبات رونق و رواج بیشتر بازار مسکن برای مدتی فراهم آورد، در حالی که در بازار مسکن ایران، رکود شدیدی دیده می شود ولی هیچ گونه راه حلی برای آن در بورس و یا غیر از بورس در نظر گرفته نمی شود!

جالب است که خود بورس کالا هم متاثر از این رکود است، از همین روی معامله خاصی در این بازار روی میلگرد و شمش صورت نمی پذیرد. بورس ایران در راستای خارج شدن از این وضعیت تک محصولی باید از تجربه های سایر بازارها مثل بازارهای مالزی، ترکیه و سایر کشورها بهره لازم را ببرد.

۱۰) تفاوت قیمت پایانی و آخرین قیمت

در بورس ایران بر خلاف دیگر بورس های معتبر دنیا، با دو نوع قیمت مواجه ایم! یکی قیمت پایانی به‌ عنوان قیمتی که نماد طبق آن بسته و در روز بعد باز می گردد و دیگری آخرین قیمت به‌ عنوان قیمتی که آخرین معامله روی آن قیمت انجام شده است. به بیانی ساده تر در بورس تهران میانگین قیمت معاملات در طول یک روز را به‌ عنوان قیمت پایانی در نظر می گیرند که با لحاظ کردن قانون حجم مبنا، بعضا قیمت پایانی سهام در بورس تهران با آخرین قیمت معامله اختلاف زیادی پیدا می کند.

بر اساس مجموع این قوانین، دو قیمتی بودن بورس تهران باعث شده سهمی که در ساعاتی از روز مورد اقبال بازار قرار گرفته، در نهایت و در ساعات پایانی سقوط قیمتی را تجربه کند و در روز معاملاتی بعد این سقوط قیمتی کاملا حذف شده و به‌ عبارتی دیگر میانگین قیمت‌ های روزانه موجب می‌ شود قیمت پایانی در روز معاملاتی بعد واقعی نباشد، البته این در حالی است که در بورس‌ های مطرح جهان تغییرات قیمتی به‌ صورت لحظه‌ ای بوده و اخبار ناگهانی در طول روز می‌‌ توانند نوسانات سنگینی را بر قیمت‌ ها وارد کنند و مبنا قرار دادن قیمت‌ های لحظه‌ ای به‌ جای قیمت‌ های میانگین باعث شده است، روند طبیعی قیمت‌ ها به صورت کامل تغییر کند.

نتیجه گیری و کلام پایانی

بورس ایران در حال حاضر روند خوب و مطمئنی را طی نمی کند و افراد زیادی در حال حاضر از این بازار زده شده اند. بورس ما با سایر بورس ها در دنیا تفاوت دارد ولی این دلیل خوبی برای این وضعیت بسیار بد نمی باشد. از موارد تفاوت بورس ایران با جهان می توان به دامنه نوسان ۵ درصدی در بورس ایران، تنوع محصول کمتر برای معامله گری، عدم ارتباطات با بورس های سایر کشورها، نقدینگی کمتر، وجود شرکت های خصوصی کمتر، تسلط صعود شاخص‌های مهم بورسی در جهان تقریبا کامل دولت بر بورس و … اشاره داشت.

البته در متن اصلی ما سعی کردیم ۱۰ مورد از اصلی ترین آن ها را برای شما عزیزان بیان کنیم که از بین این موارد شاید تنها دامنه نوسان ۵ درصدی شاید در مواقعی فواید داشته باشد، وگرنه سایر موارد، نقطه ضعف بازار بورس ایران به حساب می آیند و باید در قوانین اینچنینی تجدید نظر کرد و اصلاحیه های بسیاری را در بورس انجام داد.

همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، در این مطلب به مقایسه بورس ایران با سایر کشورها پرداختیم

اگر دوست دارید در مورد تاثیر تغییر قیمت نفت بر بورس و شرکت های پالایشی پتروشیمی اطلاعات کسب کنید، این مطلب بهترین راهنمای شماست.

از نظر شما مهم ترین تفاوت بورس ایران و خارج کدام مورد است؟

بورس‌ های جهانی به پرواز درآمدند!

اخبار بورس ایران و جهان

به گزارش ایسنا به نقل از آسوشیتدپرس، دور جدید تنش‌های بین آمریکا و چین این بار به بهانه مساله هنگ کنگ آغاز شده است. پس از آن که دولت چین لایحه جنجالی امنیتی هنگ کنگ را تصویب کرد، رئیس جمهور آمریکا نسبت به از دست رفتن موقعیت هنگ کنگ به عنوان قطب مالی آسیا هشدار داده و تهدید کرده است که آمریکا پاسخی قاطع به چین خواهد داد.

از سوی دیگر اما کری لام، فرماندار هنگ کنگ گفته است که این دولت شهر استقلال خود را حفظ خواهد کرد. پیش از این نیز آمریکا به بهانه دخالت چین در امور داخلی هنگ کنگ و نقض حقوق بشر، ۳۷ شخصیت حقیقی و حقوقی چینی را به فهرست تحریمی خود افزوده بود.

نشانه‌های جدید از بازگشت تدریجی سطح تقاضا در چین به سطوح قبل از زمان بحران کرونا حکایت دارد. یی گانگ، رئیس بانک مرکزی چین با ابراز اطمینان نسبت به نیرومند بودن زیرساخت های اقتصاد چین گفته است که این بانک از تمام ابزارهای در اختیار خود برای تقویت رشد اقتصادی این کشور و حمایت از کسب و کارها استفاده خواهد کرد.

اقتصاد چین در سه ماهه نخست امسال ۶.۸ درصد کوچک شد که بدترین عملکرد فصلی دومین اقتصاد بزرگ جهان در طول چهار دهه اخیر محسوب می شود. مقامات چین اعلام کرده اند که به دلیل مساله کرونا امسال هیچ گونه هدف گذاری نرخ رشدی را نخواهند داشت.

چین و آمریکا بیشترین روابط تجاری جهان را با یکدیگر دارند و سال گذشته پس از یک جنگ تجاری و تعرفه‌ای طولانی بر سر مقدمات توافق بزرگتر که به فاز نخست صعود شاخص‌های مهم بورسی در جهان صعود شاخص‌های مهم بورسی در جهان مشهور است، به توافق رسیدند. جنگ تجاری این کشور یکی از دلایل اصلی ریزش بازارها و کاهش رشد اقتصادی جهان در سال گذشته بود و فعالان بازار نگران‌اند تشدید اختلافات بین دو اقتصاد نخست جهان به ویژه در عصر پساکرونا فشار بر روی تجارت جهانی و احیای اقتصادی را تشدید کند.

استی دویک، کارشناس بازار در موسسه”ناتیکسیس آی ام” گفت: تجدید اختلافات تجاری بین چین و آمریکا می تواند روی عملکرد شاخص های بورسی در ماه های آینده تاثیر گذار باشد. چین به طور واضح یکی از سیبل‌های کمپین‌های انتخاباتی ترامپ خواهد بود و احتمالا شاهد تندتر شدن انتقادات وی از چین خواهیم بود.

هم چنین با وجود کاهش سرعت شیوع کرونا در جهان، این بیماری کماکان در حال گرفتن جان انسان‌ها در نقاط مختلف است و ضرورت رعایت نکات بهداشتی باعث شده است تا بسیاری از واحدهای اقتصادی در سراسر جهان کماکان با حداکثر ظرفیت خود مشغول به فعالیت نباشند.

تاکنون بیش از پنج میلیون و ۶۸۷ هزار و ۸۱۰ مورد ابتلا به کرونا گزارش شده است که در این بین ۳۵۲ هزار و ۲۶۵ نفر جان خود را از دست داده‌اند. در بین کشورهای مختلف، بالاترین تلفات مربوط به آمریکا با ۱۰۰ هزار و ۵۷۲ نفر، انگلیس با ۳۷ هزار و ۴۸ نفر، ایتالیا با ۳۲ هزار و ۹۵۵ نفر، فرانسه با ۲۸ هزار و ۵۳۰ نفر و اسپانیا با ۲۷ هزار و ۱۱۷ نفر بوده است.

بورس آمریکا

در وال استریت، همه شاخص‌ها صعودی بودند تا جایی که هر سه شاخص اصلی بورسی در سطح بالاتری از روز قبل خود بسته شدند. شاخص «داوجونز ایدانستریال اوریج» با ۲.۱۷ درصد ریزش نسبت به روز قبل و در سطح ۲۴ هزار و ۹۹۵.۱۷ واحد بسته شد.

شاخص «اس اند پی ۵۰۰» با ۱.۲۳ درصد افزایش تا سطح ۲۹۹۱.۷۷ واحدی بالا رفت و دیگر شاخص مهم بورسی آمریکا یعنی «نزدک کامپوزیت» با صعود ۰.۱۷ درصدی در سطح ۹۳۴۰.۲۲ واحدی بسته شد.

بورس‌های اروپایی

پس از توافق فرانسه و آلمان بر سر اجرایی شدن بسته محرک مقابله با کرونا در سطح اتحادیه اروپا اکنون انتظار می رود در مجموع حدود یک تریلیون یورو اعتبار برای تقویت رشد اقتصادی و حمایت از کسب و کارها تخصیص داده شود که نیمی از این مبلغ توسط مکانیزم ثبات اروپایی تامین خواهد شد. در حال حاضر رشد اقتصادی هر چهار اقتصاد بزرگ اتحادیه اروپا ( آلمان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا) منفی شده است و کارشناسان نسبت به در پیش بودن سخت ترین سال اقتصادی دو دهه اخیر در این اتحادیه هشدار داده اند.

از سوی دیگر مساله برگزیت کماکان کانون توجه معامله گران اروپایی است، هر چند که اختلافات بین طرفین به حدی بالا است که کسی امیدوار به یک توافق زودهنگام نیست. دیوید فراست، مذاکره کننده ارشد انگلیس با ابراز نارضایتی از پیشرفت اندک حاصل شده در مذاکرات گفته است اتحادیه اروپا باید در مواضع خود تغییرات اساسی دهد. از سوی دیگر نیز میشل بارنیه، مذاکره کننده ارشد اتحادیه اروپا روند مذاکرات برگزیت را مایوس کننده دانسته و گفته است که اروپا حاضر به قربانی کردن منافع خود به خاطر اقتصاد انگلیس نیست.

انگلیس به تازگی از نظام تعرفه ای جدید خود برای دوران پسابرگزیت رونمایی کرده و این مساله می تواند بیانگر جدی بودن انگلیس بر پیشبرد الگوی مدنظر خود و کمرنگ تر شدن احتمال توافق با اتحادیه اروپا بر سر مسایل گمرگی باشد.

به دلیل کاهش شدید تقاضای مصرفی و میزان صعود شاخص‌های مهم بورسی در جهان درآمد خانوارهای اروپایی در نتیجه شیوع کرونا، بسیاری از کسب و کارهای بزرگ در قاره سبز در خطر ورشکستگی و تعدیل نیروی گسترده قرار دارند تا جایی که خطوط هوایی ایرفرانس، لوفت هانزا و ایزی جت و هم چنین خودروسازهای بزرگی نظیر رنو و فولکس واگن برای گذار از بحران خواستار دریافت های کمک های مالی از دولت های متبوع خود شده اند.

متیو شروود، کارشناس بازار سرمایه در موسسه پرپچوال گفت: سرمایه گذاران سوالات زیادی در خصوص آینده دارند و حتی در صورت موفقیت در شکست دادن کامل کرونا، ریسک های مهم و زیادی دیگری نیز وجود دارند که باید به آن ها پرداخته شود.

در معاملات بازارهای بورس در اروپا، شاخص “فوتسی ۱۰۰” بورس لندن با ۱.۲۴ درصد صعود نسبت به روز قبل و در سطح ۶۰۶۷.۷۶ واحد بسته شد. شاخص “دکس ۳۰” بورس فرانکفورت در آلمان با صعود ۱.۰۱ درصدی و ایستادن در سطح ۱۱هزار و ۵۰۴.۶۵ واحدی به کار خود خاتمه داد و شاخص “کک ۴۰” بورس پاریس با صعود ۱.۴۶ درصدی در سطح ۴۶۰۶.۲۴ واحد بسته شد. در مادرید شاخص “ایبکس ۳۵” ۲.۱۵ درصد بالا رفت و به ۷۰۰۳.۹۰ واحد رسید.

بورس‌های آسیایی

در معاملات بورس‌های آسیا، شاخص‌ها عملکرد مختلفی داشتند؛ تا جایی که شاخص “نیک کی ۲۲۵” بورس توکیو ژاپن با صعود ۰.۷۴ درصدی تا سطح ۲۱ هزار و ۴۲۹.۵۷ واحدی بالا رفت. شاخص “هانگ سنگ” بورس هنگ کنگ ۰.۵۶ درصد پایین رفت و در سطح ۲۳ هزار و ۲۵۳.۱۷ واحد بسته شد. در چین شاخص “شانگهای کامپوزیت” افت ۰.۴۴ درصدی را تجربه کرد و در سطح ۳۸۵۳.۵۰ واحد بسته شد.

در استرالیا شاخص “اس اند پی اس اند ایکس ۲۰۰” بورس سیدنی با ۰.۱۴ درصد صعود و ایستادن در سطح ۵۷۷۵.۱۰واحدی به کار خود خاتمه داد. در بین دیگر شاخص‌های مهم آسیایی، شاخص ” تاپیکس” ژاپن صعودی بود.

در بازار طلای سیاه روند قیمت‌ها نزولی بود. هر بشکه نفت “وست تگزاس اینتر مدیت” با ۰.۸۲ درصد کاهش به ۳۴.۰۷ دلار رسید و نفت خام برنت دریای شمال با افت ۰.۶۹ درصدی به ازای ۳۵.۹۲ دلار در هر بشکه مبادله شد.

طلا و نقره

همچنین در بازار فلزات گران‌بها، بهای هر اونس طلا با افت ۰.۱۸ درصدی نسبت به روز قبل در سطح ۱۷۰۷.۵۷ دلار معامله شد. هر اونس نقره با افت ۰.۷۱ درصدی به ازای ۱۷.۴۷ دلار مبادله شد.

رابطه دلار و بورس|تاثیرات دلار بر شاخص بورس

با توجه به تجارب گذشتگان رابطه‌ای که میان نرخ ارز و بازار سهام وجود دارد، رابطه‌ای همبسته می‌باشد. در سال های اخیر، با افزایش تعداد شرکت‌های پذیرش شده در بازار سهام این رابطه مستحکم‌تر شد. همینطور، شرکت‌هایی که در بازار بورس پذیرش شده اند تاثیر پذیری بیشتری از نرخ دلار دارند. جهشی که اکثر تحلیلگران در انتظار آن بودند جهش نرخ ارز بود. نکته ای که باید به آن توجه داشت میزان رشد سهام نسبت به نرخ ارز است؛ اگرچه، نرخ ارز به عنوان یک محرک مهم در رشد قیمت سهام به شمار می‌رود، اما باید دید که این رشد و رابطه تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و آیا می‌توان برای آن نرخ ثابتی را متصور یا خیر. در این مقاله، به بررسی رابطه دلار و بازار سهام و همینطور، مقایسه نمودار شاخص کل بورس و دلار خواهیم پرداخت.

شاخص بورس در چند سال اخیر

همانطور که می‌دانید در سال‌های اخیر، ارزش ریال به شدت کاهش پیدا کرده است و اکثر افراد جامعه به دنبال راهی برای سرمایه گذاری هستند که بتوانند پول نقد خود را به آن تبدیل کنند. علاوه بر افرادی که بانک را برای سرمایه گذاری انتخاب می‌کنند، افرادی نیز وجود دارند که در بازارهای مسکن، خودرو، دلار، بورس و … سرمایه گذاری می‌کنند. با توجه به رشد قابل توجه بورس در سال گذشته، افراد زیادی با یک سرمایه گذاری قوی توانستند پیشرفت‌های چشمگیری داشته باشند. اما باید به این نکته توجه کنیم که، برای یک سرمایه گذاری موفق باید دانش و اطلاعات کافی در این باره داشته باشید و در صورت عدم دانش می‌توانید با یک شخص کاربلد برای یک سرمایه گذاری موفق مشورت کنید.

مقایسه رشد دلار و بورس

بازار سرمایه ایران 4 صنعت را به خود اختصاص داده است. این محصولات شامل، فرآورده‌های نفتی، کانی‌های فلزی، فلزات اساسی و محصولات شیمیایی می‌باشد. از ویژگی‌های این صنعت‌ها، می‌توان به قیمت گذاری آنها بر اساس عرضه و تقاضای جهانی و تولیدات صادرات محور آنها اشاره کرد. از آنجایی که، این صنعت‌ها ماهیت صادراتی دارند، با توجه به افزایش نرخ ارز، مزیت صادراتی بالا رفته و به دنبال ثبات قیمت‌های جهانی، سودآوری این شرکت‌ها نیز بیشتر می‌شود.

با وجود این، برخی شرکت‌ها به دلیل هزینه‌های ارزی بالا و تاثیرپذیری بالا از ارز با افت ارزش بعد از جهش ارزی رو به رو می‌شوند، که گاهی این ارزش می‌تواند تا یک چهارم قبل از جهش‌های ارزی کاهش پیدا کند. قیمت گذاری سهام محصولات داخلی این صنایع نیز بر اساس نرخ دلار و فروش صادراتی آن می‌باشد. هر چند، بخشی از هزینه‌های این شرکت‌ها (شرکت‌های صادرات محور) دلاری است؛ اما، به دلیل حاشیه سود بالا و نسبت هزینه به درآمد پایین در مجموع برآیند مثبت‌تری دارد. بر اساس بررسی‌های صورت گرفته، اگر نرخ دلار 10% افزایش پیدا کند، یک شرکت پتروشیمی بیش از 15% می‌تواند سودآوری داشته باشد. گروه دیگری که از افزایش نرخ دلار منتفع می‌شوند، شرکت‌هایی هستند که تراز ارزی مثبتی دارند. افزایش نرخ ارز برای بنگاه‌های داخلی نیز قابل اهمیت است، به این دلیل که، هزینه تولید را در شرکت‌هایی که فروش داخلی دارند افزایش می‌دهد و این شرکت‌ها نمی‌توانند متناسب با افزایش هزینه‌ها در محصولات تولیدی خود افزایش نرخ بدهند. به طور کلی می‌توان گفت، در صورت افزایش نرخ دلار، تورم شدیدی در جامعه حاکم خواهد شد.

اما، متاسفانه بسیاری از شرکت‌ های بورسی با به وجود آمدن تورم، افزایش قیمت خواهند داشت. به طور مثال؛ صنعت خودرو جزء صنایعی است که ارتباط و همبستگی مستقیمی با دلار ندارد؛ اما در صورتی که، قیمت دلار افزایش پیدا کند قیمت دارایی‌های صنعت خودرو نیز افزایش پیدا می‌کند. همانطور که، افزایش یا کاهش قیمت دلار برای شرکت‌های صادرات محور امری مثبت تلقی می‌شود، برای برخی شرکت‌ها نیز می‌تواند پیامدهای منفی داشته باشد. همینطور، مواد اولیه بعضی از شرکت‌ها از خارج کشور تهیه می‌شود، افزایش نرخ دلار می‌تواند در افزایش قیمت آنها بسیار تاثیر داشته باشد.

تحلیل شاخص کل

در تصویر زیر، تحلیل شاخص کل برای شما آورده است. این تحلیل در تاریخ 1400/10/18 انجام شده است.

تحلیل دلار

کف حمایتی 27000 تومان از ابتدای شهریور ماه تاکنون شکسته نشده و همچنان معتبر می‌باشد.
همچنان، که سقف 28500 تومان هم مقاومت اصلی است. حال، با توجه به نوسانات بالای محدوده 27000 تومان که هر روز کوتاه‌تر و نزدیک‌تر به این محدوده حمایتی می‌شود؛ انتظار برای حمایت، با توجه به کراس منفی مووینگ‌ها نیز کمتر شده است. هدف ریزش هم بر اساس کف‌های حمایتی 26000 و 25500 تومان تعریف می‌شود.
اما برای برخورداری از خرید مطمئن (صرفا سهامداری در بورس) در صورت شکست حمایت 27000 تومان در روزهای آینده انتظار خرید در نقطه حمایتی (25500 تومان) مشخص شده است. در غیر این صورت، انتظار برای ورود مطمئن بعد از افزایشی شدن و ورود به محدوده بالای 28500 تومان (احتمالات نوسانی شدن دلار = ریسک بالا در سهامداری) بالا می‌رود.

  • به طور کلی، انتظار ریزشی شدن به زیر 27000 تومان در این هفته وجود ندارد مگر با انتشار اخبار

در تصویر زیر، تحلیل دلار در تاریخ 1400/07/23 را مشاهده می‌نمایید که این تحلیل تا 1400/08/07 نیز اعتبار دارد. (حد ضرر در این تحلیل 25500 تومان و حد سود 28500 تومان تعیین شده است.)

با کاهش دلار چه سهامی بخریم ؟

موضوعی که معامله گران زیادی به آن توجه می‌کنند، صعود دلار است. صعود دلار در مرحله نخست، می‌تواند بر سهام کالایی مانند گروه فلزات، معدنی‌ها، سهام پالایشی، پتروشیمی‌ها و … تاثیر زیادی داشته باشد. به طور کلی، شرکت‌هایی که فروش محصولات آنها با نرخ دلار ارتباط مستقیم دارند از این دسته سهام‌ها می‌باشند. البته، در این مورد باید به قیمت‌های جهانی کالاها نیز توجه داشت که اثر آن را نمی‌توان نادیده گرفت.
در مرحله دوم، باید به محصولات داخلی توجه داشت. با افزایش تورم، قیمت کالاهای داخلی نیز افزایش پیدا می‌کند. در مرحله آخر، شرکت‌هایی که محصولات آنها به بازار داخل ختم می‌شود، است که مورد توجه قرار گرفته است. به طور کلی، موج تورمی معمولا به بهانه‌های مختلف در گروه‌های سهامی خود را نشان می‌دهد.

خلاصه مطالب

نرخ ارز و شاخص قیمت سهام دو مفهوم اساسی در مفاهیم مالی به شمار می‌رود. این دو مفهوم می‌تواند در سطح جهان، کسب و کار جهانی را ایجاد کند. سرمایه گذار اگر بتواند این دو مفهوم را شناسایی کند و به یک درک کلی از آنها برسد، می‌تواند ریسک سرمایه گذاری خود را به حداقل برساند. بورس اوراق بهادار یکی از اصلی‌ترین منابع سرمایه گذاری در ایران است که، سرمایه گذاری در آن می‌تواند رشد توسعه اقتصادی را به دنبال داشته باشد. همینطور، نرخ ارز بر شاخص کل سهام نیز اثر زیادی دارد که مقادیر آن در حال تغییر و نوسان می‌باشد. با در نظر گرفتن تفاوت در زیرساخت‌های سرمایه گذاری و شرایط اقتصادی کشورها، اثر نرخ ارز و نوسانات آن بر شاخص قیمت سهام در کشورهای مختلف می‌تواند متفاوت باشد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که، بین نرخ ارز و شاخص سهام توافق عمومی وجود ندارد.

آماده‌باش بورس برای صعود

روند نوسانات بورس تهران در سه سال گذشته از طی یک سیکل کامل رونق و رکود حکایت دارد. در همین راستا، در فاصله زمانی نیمه مرداد ۹۱ تا نیمه دی‌ماه ۹۲ پرشتاب‌ترین دوره رونق بازار سهام در طول تاریخ فعالیت این بازار رقم خورد.

index:1|width:50|height:50|align:right

شروین شهریاری/کارشناس بازار سرمایه

index:2|width:300|height:144|align:left

روند نوسانات بورس تهران در سه سال گذشته از طی یک سیکل کامل رونق و رکود حکایت دارد. در همین راستا، در فاصله زمانی نیمه مرداد 91 تا نیمه دی‌ماه 92 پرشتاب‌ترین دوره رونق بازار سهام در طول تاریخ فعالیت این بازار رقم خورد. در این دوره، آمیزه‌ای از انگیزه‌های اقتصادی (تضعیف پول ملی) و سیاسی (امیدواری به خروج از فضای تحریم پس از انتخابات ریاست جمهوری) دست به دست هم داد تا جهش 270‌درصدی شاخص بورس شکل بگیرد که به معنای 7 /3 برابر شدن ثروت سهامداران در مدت 17 ماه بود. از آن پس، در 17 ماه بعدی ورق‌ بازی برگشت، و با تقویت انگیزه فروشندگان عمده که در اثر رشد بی‌رویه و هیجانی قیمت‌های سهام به عرضه ترغیب شده بودند، روند بازار سهام معکوس شد. از آن زمان تاکنون، روند نزولی نسبتاً یکپارچه با برخی نوسانات صعودی مقطعی ناشی از اخبار سیاسی، کل بازار سهام را در برگرفته است و امان فعالان بورس را بریده است. بسیاری از کسانی که به سودهای رویایی در دوره پیشین دست یافته بودند امروز مدعی از دست رفتن کل بازدهی خود هستند زیرا در حالی که شاخص بورس افت 28‌درصدی از اوج 15 دی‌ماه را نشان می‌دهد، قیمت سهام بسیاری از گروه‌های مورد توجه بازار بیش از 50 درصد سقوط کرده‌اند.

همزمان با این روند منفی، در روزهای اخیر، نگرانی‌هایی از تداوم رکود بلندمدت در بازار سرمایه مطرح شده است. این نگرانی‌ها البته با عنایت به سابقه تاریخی رفتار بازارهای نزولی قابل درک است. واقعیت این است که نوسانات در بازار سهام معمولاً فریبنده و اغواکننده هستند. وقتی بازار در مسیر نزول قرار می‌گیرد، بیش از هر چیز اخبار منفی و دلسردکننده توسط عوامل بازار (رسانه‌ها، کارگزاران، فعالان روزانه تالار معاملات و. ) منتشر می‌شود و سرمایه‌گذاران را متمایل به فروش سهام و خروج از بازار می‌کند. با تداوم نزول سهام احساسی از ناامیدی دسته‌جمعی در فعالان بازار پدیدار می‌شود که این احساس از لحاظ روان‌شناختی انتظار سقوط و نزول بیشتر را در سرمایه‌گذاران ایجاد می‌کند. جالب است بدانید که این احساس با تداوم نزول بازار بیشتر و بیشتر می‌شود و هر چه به نقطه حمایت نهایی (کف) بازار نزدیک‌تر می‌شویم این بدبینی کاذب به طور فزاینده‌ای تشدید می‌شود. اصولاً فاصله گرفتن بازار از ارزش ذاتی و فراوان شدن سهام ارزان (Under Value‌) نیز از همین روند پیروی می‌کند.

index:3|width:300|height:159|align:left

در این وضعیت هر چه قیمت‌ها بیشتر سقوط می‌کند، حجم معاملات نیز کاهش می‌یابد، زیرا انگیزه عرضه در بسیاری از سهامداران کاهش می‌یابد. از سوی دیگر، بدبینی مورد اشاره باعث می‌شود تا سرمایه‌گذاران به فروش هر چه بیشتر سهام روی آورند و به تدریج به نقطه‌ای می‌رسیم که سرمایه‌گذاران اکثر سهام خود را به فروش رسانده‌اند و به پول نقد تبدیل کرده‌اند. مشخصه بازار در چنین وضعیتی اغلب حجم ناچیز معاملات است؛ در شرایطی که ارزش ذاتی اکثر سهام از قیمت معاملاتی آنها بالاتر است. در اینجا با یک پدیده متناقض روبه‌رو می‌شویم، هر چه نقدینگی در بازار بیشتر می‌شود (از فروش سهام آزاد می‌شود) انتظار و بدبینی نسبت به تشدید روند نزولی نیز بیشتر می‌شود. این روند متناقض، در نهایت منجر به ایجاد شکاف بین عرضه و تقاضا و آغاز روند صعودی می‌شود. با چرخش بازار، معمولاً حجم تقاضا نیز به نحو عجیبی زیاد می‌شود، زیرا تعداد زیادی از سرمایه‌گذاران وجود دارند که در قیمت‌های بالاتر سهام خود را به فروش رسانده و خواهان کسب سود و استفاده از تبعات آغاز یک روند صعودی در بازار هستند. جالب است که در چنین شرایطی این پرسش برای سرمایه‌گذاران جدید مطرح است که چرا با وجود عوامل منفی، قیمت سهامی که تا چندی پیش فروشندگان بسیاری داشته، افزایش پیدا می‌کند؟ این در حالی است که یک تحلیل بنیادی درست، خواهد گفت که حتی با وجود برخی عوامل منفی، یک سهم کمتر از یک محدوده قیمتی خاص «ارزنده» است.

حال پرسش این است که آیا وضعیت کنونی بورس تهران که شباهت‌هایی با توصیف مورد اشاره دارد، در مسیر همان نزول بیش از اندازه و صعود بعدی گام بر می‌دارد یا صعود شاخص‌های مهم بورسی در جهان خیر؟ برای پاسخ به این سوال یکی از بهترین روش‌ها، مطالعه نماگرهای تحلیلی در گذشته و مقایسه آن با شرایط حاضر است. در مطلب پیش‌رو، با اتکا بر چهار نسبت تحلیلی این بررسی انجام شده است:

نسبت قیمت بر درآمد سهام (Price /Earning): نسبت قیمت بر درآمد از تقسیم قیمت بر سود هر سهم به دست می‌آید. اگر P /E سهام یک شرکت پنج باشد، به این معنی است که سرمایه‌گذاران حاضرند پنج ریال برای هر یک ریال از سود شرکت بپردازند و این عدد، نرخ بازگشت سرمایه 20‌درصدی سالانه را در خصوص سهام این شرکت با فرض ثبات سودآوری و تقسیم کامل سود نشان می‌دهد. باید توجه داشت به علت شرایط متفاوت کشورها از لحاظ نرخ سود بدون ریسک (که به نحو مستقیم بر سود مورد انتظار سرمایه‌گذاران از بازار سهام و P /E تاثیر می‌گذارد) نسبت P /E از قابلیت مقایسه بین کشورهای مختلف برخوردار نیست و مطالعه تغییرات آن به صورت درونی و در مورد یک بازار خاص معنادار است. نمودار شماره یک، تغییرات میانگین قیمت بر درآمد کل شرکت‌های بورس تهران در هفت سال گذشته را نشان می‌دهد.

همان‌طور که در نمودار مشاهده می‌کنید، میانگین 9ساله P /E سهام در بورس تهران در بیست سال گذشته برابر 88 /5 واحد بوده است. پس از رکوردشکنی‌های بازار و ثبت سقف هشت‌واحدی، از نیمه دی‌ماه 92، این نسبت کلیدی رو به نزول حرکت کرده است تا جایی که در اواخر سال گذشته به محدوده صعود شاخص‌های مهم بورسی در جهان پنج واحد رسید. در هفته گذشته نیز بر اساس آخرین پیش‌بینی سود شرکت‌ها (مربوط به پایان سال گذشته) میانگین P /E بازار معادل با 56 /5 واحد ثبت شده است. گفتنی است کل سود کنونی مورد پیش‌بینی بنگاه‌های بورسی برای سال 1394 حدود 51 هزار میلیارد تومان است که این رقم، سود شرکت‌های سرمایه‌گذاری (که در محاسبه P /E در آمار رسمی بورس محاسبه نمی‌شود) را در بردارد. نکته جالب این است که حتی اگر بازه زمانی مورد مقایسه را طولانی‌تر کنیم و از سال 1376 به تغییرات P /E نگاه کنیم باز هم به‌رغم تشکیل حباب سال‌های 1382 و 1383، رقم 95 /5‌واحدی به عنوان متوسط طولانی‌مدت نسبت قیمت بر درآمد سهام به دست می‌آید. بنابراین، میانگین P /E حدود شش‌واحدی یک نسبت کلیدی و تاریخی مهم در بورس تهران فارغ از نوسانات اقتصادی و سیاسی در طول زمان به شمار می‌رود.

روند نمودار یک به خوبی نشان می‌دهد که در سالیان اخیر، هرگاه نسبت P /E بازار فاصله قابل توجهی از سطح شش واحد پیدا کرده است این «دور شدن از میانگین» را با تمایل به اصلاح وضعیت خود در طول زمان خنثی کرده است. نمونه بارز این روند در ابتدای سال 1388، اردیبهشت 90، مرداد 91 و دی‌ماه 92 قابل مشاهده است که خط روند پس از یک دوره حرکت مخالف در نهایت به سمت میانگین جذب می‌شود. در شرایط کنونی، نسبت P /E بازار در حال فاصله گرفتن از میانگین‌های تاریخی خود در مسیر نزولی است. هر چند ممکن است این روند نزول تا نقطه نامعلومی ادامه یابد (همچنان که در سال 1387 تا چهار واحد و در سال 1391 تا 5 /4 واحد پایین رفت)، اما بر اساس نظریه «بازگشت به میانگین» (که با شواهد تجربی اثبات می‌شود)، این وضعیت پایدار نیست و در آینده نسبت P /E به سمت متوسط بلندمدت (محدوده شش واحد) جذب خواهد شد. به عبارت دیگر، ادامه کاهش P /E از سطوح فعلی به معنای کاهش قابل ملاحظه ریسک سرمایه‌گذاری در بازار در میان‌مدت و افزایش توجیه سرمایه‌گذاری در بورس تهران خواهد بود. نکته مهم‌تر اینکه اکنون در آستانه ورود به فصل مجامع و تقسیم سود شرکت‌ها هستیم بنابراین، با فرض کاهش قیمت‌های سهام به اندازه سود تقسیمی، نسبت P /E فعلی بورس پس از مجامع، بر اساس پیش‌بینی سود شرکت‌ها برای سال مالی جاری به حدود 8 /4 واحد می‌رسد که فاصله بیشتری از میانگین طولانی‌مدت ارزش‌گذاری در بازار سهام ایران دارد.

نسبت قیمت به ارزش دفتری (Price /Book Value): ارزش دفتری در اصطلاح حسابداری به حقوق صاحبان هر شرکت اطلاق می‌شود که از کسر مجموع دارایی‌ها از بدهی‌ها به دست می‌آید. برای محاسبه ارزش دفتری هر سهم، مجموع حقوق صاحبان سهام را بر تعداد سهام شرکت تقسیم می‌کنند؛ سپس از تقسیم قیمت روز بر ارزش دفتری هر سهم نسبت مهمی حاصل می‌شود که به اختصار در زبان انگلیسی به صورت P /B نمایش داده می‌شود. این نسبت به خوبی نشان می‌دهد که ارزش روز سهام شرکت چند برابر حقوق صاحبان سهام است و به این ترتیب می‌توان آن را معیاری جهت سنجش ارزش ایجاد‌شده برای سهامداران محسوب کرد. نسبت P /B از آنجا که با ارزش دفتری و بهای تمام‌شده تاریخی مرتبط است، هیچ‌گونه بازتابی از دورنمای آتی شرکت را در بر ندارد. به همین دلیل نسبت مزبور از جمله نماگرهایی است که با صرف‌نظر از نوسان متغیرهای آتی (نظیر نرخ بهره، تورم و. )، یک امکان مقایسه مناسب بین سهام شرکت‌ها در بازارهای مختلف فراهم می‌کند، حال آنکه این قابلیت مقایسه در مورد P /E صادق نیست. در بورس تهران، به‌رغم انتشار نسبت قیمت بر درآمد، نسبت مهم P /B توسط نهاد رسمی منتشر نمی‌شود و تحلیلگران باید خود به محاسبه آن اقدام کنند. محاسبه این نسبت برای کل بورس نشان می‌دهد که P /B شرکت‌ها در حال حاضر در محدوده 7 /1 واحد قرار دارد. نسبت مزبور نشان می‌دهد قیمت سهام شرکت‌های بورسی اکنون به طور متوسط 7 /1 برابر ارزش دفتری آنها معامله می‌شود. میانگین این نسبت در یک دهه گذشته در بورس تهران 1 /2 واحد بوده است. نکته جالب توجه اینکه در گزارش تحلیلی بانک مشهور آمریکایی ‍Citi، تحقیقی روی این نسبت در بازارهای آسیایی به جز ژاپن انجام شده است که نشان می‌دهد حداقل نسبت متوسط P /B در بازارهای سهام آسیا در 35 سال گذشته یک واحد و حداکثر سه واحد بوده است. به این ترتیب طی چهار سیکل رونق و رکود بازارها در این دوره، چهار مرتبه سطوح P /B یک و سه واحد لمس شده‌اند. مقایسه این نسبت با شرایط کنونی بورس تهران حاکی از قرار داشتن نسبت P /B در حالت نزدیک به کف خود (چه در مقایسه با روند تاریخی و چه در مقایسه با بازارهای آسیایی) است؛ وضعیتی که طبیعتاً بستر مناسبی برای توجیه افزایش قیمت‌ها فراهم می‌کند.

(Total Market Cap /Total GDP): از نظر ثروتمندترین فرد جهان که از قضا یک سرمایه‌گذار بورس است (وارن بافت) نسبت مورد اشاره بهترین نماگر برای تشخیص وضعیت بازار سهام از نظر ارزندگی در هر لحظه است. بر اساس دیدگاه تاریخی، میانگین بلندمدت این نسبت در اقتصادهای توسعه‌یافته 80 درصد است و باید وضعیت بازار در هر لحظه را با این معیار سنجید. طبیعتاً فراتر رفتن این نسبت از 100 درصد به معنای آن است که ارزش بازار از اندازه اقتصاد یک کشور بزرگ‌تر شده که می‌تواند نشانه حباب تلقی شود.

همان‌طور که در نمودار 2 مشاهده می‌کنید، نسبت مزبور در بازار سرمایه ایران برای سال‌های متمادی در محدوده کمتر از 20 درصد قرار داشته است. علت این مساله عدم توسعه‌یافتگی بازار سهام و فقدان حضور شرکت‌های بزرگ و مهم اقتصاد کشور در بازار سرمایه بوده است. البته از سال 1385 تا 1391، همزمان با اجرای سیاست‌های اصل‌44 قانون اساسی، عمده شرکت‌های بزرگ دولتی به بورس آمدند تا جایی که در پایان سال 1391، وضعیت بازار سرمایه را می‌توان تا حد زیادی معرف اقتصاد ملی کشور دانست. بر اساس آمار رسمی، نسبت ارزش کل بازار (بورس و فرابورس) در ابتدای امسال به کل تولید ناخالص داخلی (به قیمت جاری) 30 درصد بوده است. در اثر رشد شدید قیمت‌های سهام، این نسبت در اوج نیمه دی‌ماه سال 1392 به 60 درصد رسید که با میانگین بلندمدت اقتصادهای در حال توسعه برابری می‌کرد. بر این پایه می‌توان گفت علاوه بر اینکه در مقایسه با معیارهای بین‌المللی، بورس تهران فرصت رشدی طبیعی را به ویژه پس از خروج از فضای تحریم و ورود سرمایه‌گذاران خارجی فراهم می‌کند، از منظر تاریخی نیز ارزش‌گذاری سهام نسبت به تولید ناخالص داخلی در سطح کاملاً معقولی (30 درصد اندازه کل اقتصاد و معادل با سال 1391) قرار دارد که با توجه به رشد تولید ناخالص داخلی به دلیل تورم، در طول زمان موجب تحریک تقاضا در بورس به منظور حفظ نسبت‌های تاریخی و رشد متناسب ارزش بازار سهام می‌شود.

(Total Market Cap /Total Liquidity): ارزش روز بازار سهام از ضرب کردن تعداد سهام شرکت‌ها در قیمت آنها به صورت تجمیعی به دست می‌آید. تفسیر ساده این رقم به ما می‌گوید که برای خریداری کل سهام موجود در بورس در هر زمان چه پولی مورد نیاز است. ارزش روز بورس تهران در سالیان طولانی در محدوده کمتر از 100 هزار میلیارد تومان بوده است. اما در سال‌های 1391 و 1392، به لطف رشد شدید قیمت‌های سهام و نیز ورود برخی شرکت‌های بزرگ به بازار سرمایه، این متغیر با جهش خیره‌کننده‌ای مواجه شد.

بر این اساس، در اواسط هفته گذشته، مجموع ارزش روز بورس و فرابورس حدود 383 هزار میلیارد تومان بوده است که برابر با حدود 54 درصد از رقم برآوردی نقدینگی فعلی (710 هزار میلیارد تومان) است. این در حالی است که روند نمودار 3 به خوبی نشان می‌دهد در دوران اوج حباب بازار در دی‌ماه سال 1392، برای نخستین بار در طول تاریخ اقتصادی ایران، نسبت ارزش بازار سرمایه به کل نقدینگی (M2) به 95 درصد رسیده است. نمودار 3 به خوبی نشان می‌دهد ارزش بازار سهام نسبت به کل نقدینگی کشور با چه شتاب زیادی از دی‌ماه 92 کاهش یافته و سهم ارزش روز بورس از کل کیک نقدینگی را کاهش داده و باعث فاصله گرفتن نسبت مورد بحث از اوج تاریخی خود به دلیل سقوط 40‌درصدی قیمت‌های سهام (بر اساس روند شاخص قیمت بورس) شده است؛ امری که تداوم آن با عنایت به روند رشد نقدینگی کشور محتمل به نظر نمی‌رسد. از این‌ رو با توجه به شتاب رشد حداقل 20‌درصدی حجم نقدینگی در سال و نزدیک شدن نسبت مورد اشاره به میانگین‌های تاریخی به نظر می‌رسد زمینه سقوط بیشتر ارزش بازار بر اساس روندهای تاریخی فراهم نیست و همین مساله می‌تواند زمینه‌ساز پایان روند نزولی ممتد بازار سهام -که عمر آن اکنون به آستانه هفدهمین ماه رسیده است- باشد.

به عنوان نتیجه‌گیری، با توجه به چهار متغیر تحلیلی مورد بحث، می‌توان گفت قیمت‌های فعلی سهام از منظر ارزش‌گذاری در مقایسه با میانگین‌های تاریخی خود در سطوح معقول و در مواردی پایین‌تر از ارزش منصفانه قرار دارد. از سوی دیگر، با نگاهی به چشم‌انداز پیش روی کشور، مشخص می‌شود که در یکی از دوره‌های خاص به لحاظ غلبه عوامل مثبت سیاسی و اقتصاد کلان در ایران قرار داریم. از بعد سیاسی، احتمال دستیابی به توافق نهایی هسته‌ای و ورود به فاز عبور از تحریم‌ها به نحو قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته که زمینه تعاملات بین‌المللی بیشتر و رفع محدودیت‌های تجاری و سرمایه‌گذاری را ایجاد می‌کند. از منظر اقتصادی نیز چشم‌انداز کاهش نرخ تورم، افت نرخ سود بانکی و پایان التهاب ارزی پیش‌رو قرار دارد که همگی عواملی اطمینان‌بخش برای فعالان اقتصادی به شمار می‌روند. برآیند عوامل مزبور، توجیه عملکرد مطلوب بازار سهام را فراهم می‌کند؛ به ویژه آنکه به لحاظ ارزش‌گذاری نیز بورس، نسبت 8 /4‌برابری قیمت سهام نسبت به سودآوری شرکت‌ها (پس از برگزاری مجامع) را تجربه می‌کند که یک واحد کمتر از متوسط ارزش‌گذاری سهام در 20 سال گذشته است.

از این رو با رعایت اصول احتیاط می‌توان نتیجه‌گیری کرد که بورس تهران احتمالاً در آستانه پایان یکی دیگر از سیکل‌های رکودی خود و ورود به فاز رونق است؛ تغییر شرایطی که البته نمی‌توان زمان دقیقی برای آن تعیین کرد اما متغیرهای تحلیلی از نزدیک بودن آن حکایت دارند. بدیهی است این تحلیل در مورد کلیت بازار ارائه شده و شرایط هر یک از سهام بر اساس عملکرد مالی یک شرکت خاص متفاوت خواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.