تفاوت تحلیل گر تکنیکال و فاندامنتال
امروز به مقاله آموزشی تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟ کدام بهتر است؟ میپردازیم. با ما همراه باشید.
بحث و جدل بین تریدرها و سرمایه گذاران در مورد اینکه کدام تکنیک تجزیه و تحلیل بهتر است مدت زیادی است که در جریان است. از یک سو، تجزیه و تحلیل بنیادی به ویژه برای سرمایه گذاران با تجربه مانند وارن بافت و رالف سگر مفید واقع شده است.
از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل تکنیکال مزایای خاص خود را دارد. در چندین بازار در سراسر جهان، تریدرها با کمک تجزیه و تحلیل تکنیکال میلیون ها دلار به دست آورده اند.
اما واقعیت این است که ترکیبی از هر دو بهترین نتایج را ایجاد میکند، به ویژه در فضای ارز دیجیتال، جایی که هیچ چیز به راحتی قابل پیش بینی نیست.
در اینجا نگاهی عمیق به هر دو تکنیک با مقایسه هایی است که به شما در انتخاب انتخاب شده کمک میکند.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
سرمایه گذاری و معامله در هر بازاری مربوط به ارزیابی ارزش یک دارایی است تا مشخص شود آیا این دارایی در کوتاه مدت یا بلند مدت ارزش دارد یا خیر. تجزیه و تحلیل فاندامنتال فرایند اندازه گیری ارزش دارایی بر اساس عوامل اقتصادی یا مالی مرتبط است.
در مورد بازار سهام، یک تحلیلگر بنیادی با درنظر گرفتن ترازنامه آن شرکت، روندهای کلی اقتصادی که احتمالاً بر صنعت تأثیر میگذارد و نگاهی کلی به مکانیزم داخلی شرکت، ارزش ذاتی شرکت را در نظر میگیرد.
این نوع تجزیه و تحلیل معمولاً برای سرمایه گذاران بلند مدت ایده آل تلقی میشود. در اساس، تجزیه و تحلیل بنیادی ارزش ذاتی یک دارایی را با ارزیابی تمام جنبه های ملموس و نامشهود شرکت یا سرمایه گذاری با استفاده از اطلاعات عمومی در دسترس اندازه گیری میکند. هدف این است که به بهترین وجه تعیین شود که دارایی دارای ارزش کم یا بیش از حد است.
تحلیل تکنیکال چیست؟
از طرف دیگر، تجزیه و تحلیل تکنیکال یک تکنیک معاملاتی است که ارزش یک سرمایه گذاری را بر اساس آمار و روندهای حرکت قیمت آن دارایی و حجم معاملات ارزیابی میکند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال بر این باور استوار است که تحرکات قیمت گذشته و فعالیت بازار یک دارایی معین میتواند به عنوان منبع اطلاعاتی ارزشمندی برای تعیین مسیر قیمت آینده آن دارایی مورد استفاده قرار گیرد.
در حالی که یک تحلیلگر بنیادی بر ارزش ذاتی شرکت تمرکز میکند و ظرفیت شرکت را برای افزایش درآمد و دارایی های آن شرکت اندازه گیری میکند، یک تحلیلگر تکنیکال فقط به تاریخ قیمت و حجم معاملات دارایی نگاه میکند.
تحلیلگران تکنیکال از معادلات ریاضی، نمودارها برای تعیین روندها و الگوهایی که از سیگنال خرید یا فروش پشتیبانی میکنند، استفاده میکنند. از آنجا که تجارت اصلی مورد توجه نیست، تحلیلگران تکنیکال این سیگنال ها را در مقایسه با سایر شاخص های تکنیکی که از روایتی مشابه پشتیبانی میکنند، اندازه گیری میکنند.
در حالی که تجزیه و تحلیل بنیادی سرمایه گذار را تشویق میکند تا ارزش ذاتی یک شرکت را جستجو کند، تجزیه و تحلیل تکنیکال با روش هایی پیش بینی میشود که عملکرد قیمت دارایی را پیش بینی میکند.
اندیکاتور تکنیکال چیست؟
برخی از محبوب ترین ادیکاتور های تکنیکال در TradingView
اندیکاتور های تکنیکال اساس تجزیه و تحلیل تکنیکی را تشکیل میدهند. آنها شامل سیگنالهای مبتنی بر الگو هستند که توسط قیمت و حجم معاملات یک دارایی تولید میشوند و تریدر را قادر میسازد تا قیمتهای آینده آن دارایی خاص را بیاموزد و پیش بینی کند.
تحلیلگران تکنیکال از شاخص های تکنیکی برای مطالعه و تجزیه و تحلیل داده های تاریخی قیمت دارایی و سایر حرکات بازار برای تعیین نقاط مطلوب ورود و خروج معاملات استفاده میکنند.
به طور کلی، چهار دسته از اندیکاتور های تکنیکال شامل شاخص های روند، شاخص های حرکت، شاخص های حجم و شاخص های نوسان وجود دارد.
همانطور که انتظار دارید، شاخص های روند جهت کلی بازار را نشان میدهد. این اندیکاتورها هنگامی که بین مقادیر زیاد و پایین حرکت میکنند، نوسان ساز نیز نامیده میشوند و الگویی موج دار در نمودارها و نمودارها ایجاد میکنند. به عنوان مثال میتوان به واگرایی میانگین همگرایی متحرک (MACD)، Parabolic SAR و بخش هایی از Ichimoku Kinko Hyo اشاره کرد.
از شاخص های شتاب (Momentum) برای نشان دادن قدرت یک روند استفاده میشود. آنها همچنین برای تعیین زمان معکوس شدن روند در بازار استفاده میشوند. اکثر تریدرها از این نوع شاخص ها برای پیش بینی زمان تغییر مسیر قیمت دارایی استفاده میکنند. شاخص های شتاب شامل میانگین شاخص جهت (ADX)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و نوسان ساز تصادفی است.
طبقه شاخص های حجم از ابزارهایی استفاده میشود که برای تعیین شدت خرید یا فروش سفارشات بازار یک دارایی مشخص استفاده میشود. این موارد شامل اندیکاتور حجم موجود (OBV)، اندیکاتور حجم، اندیکاتور حجم کلینگر و اندیکاتور جریان پول Chaikin است.
در نهایت، اندیکاتورهای نوسان توسط تریدرها برای تعیین میزان تغییر قیمت دارایی در یک دوره معین استفاده میشود. هرچه قیمت سریعتر تغییر کند، نوسان آن بیشتر تفاوت تحلیل گر تکنیکال و فاندامنتال میشود. نمونه هایی از این اندیکاتورها عبارتند از باند Bollinger.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای دارایی ها و سهام Crypto
در اینجا نگاهی داریم به برخی از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال که میتوانید برای معاملات دارایی های ارزدیجیتال و همچنین سهام استفاده کنید.
- حجم موجودی: این یک اندیکاتورر تکنیکال است که از حجم معاملات متغیر دارایی برای پیش بینی قیمت استفاده میکند.
- خط انباشت/توزیع: این اندیکاتور برای اندازه گیری جریان سرمایه به داخل و خارج از بازار استفاده میشود.
- اندیکاتور جهت گیری متوسط (ADX): این اندیکاتور میزان عرضه و تقاضای دارایی را اندازه گیری میکند تا قدرت روندهای موجود قیمت در آن بازار مشخص شود.
- اندیکاتور Aroon: این اندیکاتور برای تعیین قدرت یک روند و همچنین تغییرات در حرکت قیمت دارایی استفاده میشود.
- میانگین متحرک واگرایی (MACD): سرمایه گذاران و تریدرها از این ادیکاتور برای تعیین قدرت روند در قیمت دارایی استفاده میکنند.
- میانگین متحرک نمایی (EMA): میانگین متحرک نمایی تنوع شاخص میانگین متحرک است که برای اندازه گیری تغییرات دوره ای قیمت در طول زمان برای تولید، خرید و فروش سیگنال برای تریدر یا سرمایه گذار استفاده میشود.
- اندکاتور قدرت نسبی (RSI): این یک اندیکاتور حرکت است که با ارزیابی میزان تغییرات اخیر قیمت، خرید یا فروش بیش از حد دارایی را تعیین میکند.
- نوسان ساز تصادفی: مشابه RSI، نوسان ساز Stochastic یک اندیکاتور حرکت است که شرایط خرید و فروش بیش از حد در بازار را تعیین میکند.
تحلیل بنیادی در مقابل تحلیل تکنیکی
اگرچه تجزیه و تحلیل بنیادی و تکنیکی متفاوت است، اکثر تریدرها ترجیح میدهند از ترکیبی از هر دو تکنیک استفاده کنند، زیرا هر کدام دارای مزایا و معایب خاص خود هستند.
با این حال، ترکیب هر دو تکنیک هنوز به مهارت زیادی نیاز دارد زیرا هر دو استراتژی باید برای بازارهای مختلف مورد آزمایش قرار گیرند تا میزان ماندگاری آنها مشخص شود. به تفاوت تحلیل گر تکنیکال و فاندامنتال طور معمول، تریدرهای مبتدی تمایل دارند از تجزیه و تحلیل بنیادی استفاده کنند زیرا به ویژگی های تکنیکی کمتری نیاز دارد، در حالی که تجزیه و تحلیل تکینیک در بین متخصصان با سالها تجربه رایج است.
به طور کلی، حتی برای تازه واردان در بخش تجارت رمزارز، منابع آموزشی مختلفی در دسترس است که میتواند به شما در تدوین استراتژی های کارآمد که هر دو تکنیک را ترکیب میکند، کمک کند.
مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
تحلیل تکنیکال، علم بررسی رفتار قیمت است، درحالی که تحلیل فاندامنتال به معنی بررسی صورتهای مالی شرکتهاست. تحلیلگر فاندامنتال چیزی شبیه به یک نفر حسابدار و حسابرس است که سعی میکند با جستجوی صورتهای مالی و دفاتر حسابداری، و با توجه به وضعیت سودآوری شرکت، چشمانداز پیش روی آن را مثبت یا منفی تشخیص دهد.و نیز دریابد که آیا شرکت در طی سالهای آینده، مرتبا رو به رشد و توسعه و افزایش عایدی خواهد بود یا اینکه در مسیر ورشکستگی و انحلال است. اگر از یک فاندامنتالیست درباره خرید سهام یک کارخانه مشورت بخواهید، مستقیما به سراغ میزان تولیدات شرکت خواهد رفت، مبلغ حاصل از فروش محصولات را مشخص میکند و آن را با انواع هزینههای انجام شده توسط شرکت مقایسه مینماید. سپس در انتهای همه محاسبات، به این میرسد که آیا چه میزان از مجموع فروش شرکت بعنوان سود خالص باقی مانده است. و برمبنای یک قاعده عرفی که به آن P/E میگویند، این مقدار سود را ضرب در عددی مانند 5 یا
7 میکند و آن را تحت عنوان ارزش واقعی سهام این کارخانه به شما پیشنهاد میکند. حال اگر قیمت فعلی سهام از قیمت پیشنهادی مشاور کمتر باشد، به معنی آن است که خریداری آن برای شما مقرون به صرفه خواهد بود.
اما تحلیلگر تکنیکال مطلقا کاری با وضعیت سود و زیان شرکت ندارد. اینکه شرکت چه نوع محصولی را به چه تعداد تولید نموده و به فروش میرساند، اهمیتی برای تحلیلگر تکنیکال ندارد! بگذارید خیالتان را راحت کنم، حتی اینکه آیا با یک شرکت ورشکسته و نابود مواجهیم یا چراغهای شرکت روشن و کارگران مشغول به کارند نیز هیچ اهمیتی برای یک تکنیکالیست ندارد! تنها چیزی که برای تحلیلگر تکنیکال مهم است این است که آیا سهام این شرکت در بازه زمانی اخیر، معمولا با چه قیمتی مورد معامله قرار گرفته است.
اگر تحلیلگر فاندامنتال تمام تمرکز خود را بر روی محاسبه میزان سود و زیان و تولید و فروش شرکت قرار میدهد و سعی میکند دیوارهای کارخانه را کنار زده و از آنچه درون شرکت درحال وقوع است مطلع شود، درعوض تحلیلگر تکنیکال، ذرهبین خودش را بر روی آدمهایی قرار میدهد که در بازار بورس مشغول خرید و فروش سهام این شرکت هستند و سعی میکند با اندازهگیری میزان عطش و اشتیاق ایشان نسبت به خرید و فروش سهام – با فرض اینکه احتمالا، اطلاعات پنهانی در این میان وجود داشته و لابد عدهای قبلا از آن باخبر هستند – به پیشبینی مطوبی نسبت به وضعیت آینده قیمت سهم برسد.
اینکه آیا تحلیل تکنیکال بهتر است یا فاندامنتال، امری سلیقهای است و بستگی به این دارد که آیا سوال را از چه کسی بپرسید. و قاعدتا از نگارنده این کتاب انتظار ندارید بگوید فاندامنتال بهتر از تکنیکال است!! اما اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم بله قطعا تحلیل تکنیکال بسیار بهتر از تحلیل فاندامنتال است! و دلیل آن علاوه بر تمام کتب و مقالاتی که در تایید این امر نوشته شدهاند، همچنین تجربیات شخصی بنده هستند که طی سالهای متمادی از مقایسه نتایج خودم با سایر تحلیلگران فاندامنتالیست بدست آوردهام.
از مهمترین مزایای تحلیل تکنیکال نسبت به تحلیل فاندامنتال، گستردگی دامنه کاربرد آن است. یک تحلیلگر فاندامنتال اغلب بصورت همزمان توانایی فعالیت بر روی انواع مختلف صنایع گوناگون را ندارد و نمیتواند همزمان درحال فعالیت در بازارهای مختلف باشد، بلکه تبحر و تخصص او صرفا در یک یا چند صنعت خاص متمرکز میشود. بعنوان مثال از یکنفر تحلیلگر بنیادی که به طور تخصصی در عرصه تحلیل صنعت بانکی فعالیت میکند، نمیتوان انتظار داشت به همان خوبی قادر به تحلیل سهام شرکتهای صنعت خدمات انفورماتیک نیز باشد. و یا با نگاهی کلانتر، یک فاندامنتالیست حرفهای که اشراف کامل بر تحلیل بنیادی شرکتهای بورس ایران داشته باشد، ممکن است اصلا از قواعد و قوانین تحلیل در بازار بورس بینالملل هیچ اطلاعی نداشته باشد. اما برای یک تحلیلگر تکنیکال مطلقا چنین نیست و هیچ مانعی نمیتواند او را از فعالیت در انواع مختلف بازارهای مالی محدود نماید. تمامی فرمولها، قواعد، ابزار، نکات، روشها و مهارتهایی که تحلیلگر تکنیکال میداند همگی در تمام بازارهای مالی مختلف کاملا صادق و قابل استفاده خواهند بود. برای یک تکنیکالیست اصلا فرق نمیکند که آیا نموداری که درحال بررسی آن است به یک سهم از بورس ایران اختصاص دارد، و یا بفرض نمودار قیمت جهانی نفت یا طلا است. نمودار قیمت سهام در بورس نیویورک دقیقا از همان الگوها و قوانینی تبعیت میکند که نمودار قیمت ارز در بازار فارکس و یا قیمت شکر در بورس کالا.
مزیت بعدی تحلیل تکنیکال نسبت به تحلیل فاندامنتال، مساله سرعت انجام تحلیل است. به خاطر دارم که چندین سال پیش برای مدتی مسئول صفحه بورسی یکی از روزنامههای اقتصادی معروف بودم. در آنجا وظیفه داشتم هر روز صفحه مربوط به بورس را با مجموعهای از اخبار و مقالات و تحلیلهای بورسی پر کنم. در آنجا بود که این تفاوت در سرعت تحلیل را در میان تحلیلگران تکنیکال و فاندامنتال به وضوح مشاهده کردم. هر وقت که قرار بود یک تحلیل بنیادی در خصوص یکی از سهام بورس ایران چاپ کنیم لازم بود حداقل سه الی چهار روز به دوستان فاندامنتالیست فرصت دهیم تا بتوانند تحلیل خود را بر روی سهام موردنظر بطور کامل انجام دهند. در حالی که اگر قرار بود همان سهم را به لحاظ تکنیکال بررسی کنیم، خودم یا سایر دوستان تکنیکالیست میتوانستیم به سادگی ظرف نیمساعت الی یکساعت، مطلب مناسبی را برای چاپ آماده کنیم.
و بالاخره به اعتقاد من مهمترین مزیت تحلیل تکنیکال نسبت به تحلیل فاندامنتال قطعا وجود فاکتور بسیار مهمی بنام حدضرر[99] در تحلیل تکنیکال است. شاید برایتان عجیب باشد ولی اینکه تحلیلهای تکنیکال قابلیت نقض شدن دارند نه تنها نقطه ضعف آنها نیست بلکه جزو مزایا و برتریهای تحلیل تکنیکال به حساب میآید!. یک تحلیلگر تکنیکال از همان ابتدا به خوبی میداند که تمامی تحلیلهای تکنیکال، حتی بهترین و ایدهآلترین آنها، صرفا جنبه آماری داشته و بر پایه معادلات احتمالی ساخته شدهاند. هیچ تحلیل تکنیکال مطلقا عاری از خطا نیست و همواره احتمال نقض شدن تمامی آنچه که تحلیلگر بعنوان دادهها و سناریوهای احتمالی مورد بررسی قرار داده وجود دارد. بنابراین تکنیکالیست از همان ابتدا از نقطهای بعنوان حدضرر در معاملات خود استفاده میکند و معتقد است درصورت رسیدن به این نقطه بحرانی، همه آنچه که بعنوان مفروضات اولیه مورد استفاده قرار گرفتهاند بطور کامل نقض خواهند شد و باید در اولین فرصت ممکن و با کمترین میزان ضرر و زیان به سرعت از بازار خارج گشت. حدضرر برای یک تکنیکالیست مانند ترمز خطر و چتر نجات عمل میکند و او را حتی در بدترین شرایط نیز از مرگ حتمی نجات خواهد داد. متاسفانه تحلیل فاندامنتال اساسا فاقد چنین ویژگی است و از نگاه فاندامنتال هرچقدر که بازار برخلاف تحلیل حرکت نماید نه تنها سیگنال خروج صادر نخواهد شد بلکه موقعیت مذکور برای سرمایهگذاری ارزندهتر خواهد شد! این نوع نگاه دیر یا زود موجب نابودی هر معاملهگر خواهد شد! بالاخره یک اشتباه، اولین و آخرین اشتباه او خواهد بود و تمام!
کارشناس بورس - تحلیلگر بورس
کارشناسی و تحلیل بورس، الگوریتم نویسی در بورس، طراحی دپارتمان و مشاوره خرید و فروش سهام
تفاوت تحلیل گر تکنیکال و فاندامنتال
تحلیل گر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزي است که او نیاز دارد بداند و
دانستن علتها و دلایل این تغییرات لازم نیست و در مقابل تحلیلگر فاندامنتال همواره به
علتها و دلایل تغییر قیمت می پردازد.
تحلیل گر تکنیکال تاثیر عوامل فاندامنتال بر روي چارت را بررسی می کند وچون همیشه
تاثیر عوامل فاندامنتال در روي قیمت لحاظ می شود بنابرین بررسی فاندامنتال در درجه
دوم است.
چارتیست به راحتی می تواند هر نوع بازاري را که تمایل داشته باشد مورد مطالعه قرار دهد
حتی اگر دانش فاندامنتال نداشته باشد در حالی که اغلب تحلیلگران فاندامنتال به علت
اینکه همواره مقادیر زیادي اطلاعات و صورتهاي مالی را باید بررسی کنند ، چندان نمی
توانند از جایی که هستند دور شوند.
ما با تحلیل موج به دنبال پیدا کردن سه نکته هستیم:
1- زمان تغییر وضعیت .
2- میزان تغییرات قیمت .
3- تعیین جهت حرکت .
لطفا سوال های خودتون رو از طریق واتس آپ یا وبلاگ ارسال کنید و جواب رو در همینجا مشاهده کنید!
شماره تماس و واتس آپ: 09171792581
(در ساعات کاری پاسخگو نیستیم)
کانال تلگرام @karshenasbours
تحلیل تکنیکال چیست؟ چطور روند آینده قیمت ارزهای دیجیتال را پیش بینی کنیم؟
تحلیل تکنیکال مهمترین بخش از ترید و معامله ارزهای دیجتال است و آشنایی با آن برای هر تریدری الزامی است. دیگر دوران استفاده از سیگنال دیگر تریدرها به پایان رسیده و تمامی افراد چه تازهکار و چه باسابقه باید خود با تحلیل تکنیکال آشنا باشند. حال ما امروز قصد داریم به سوال بسیار مهم «تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست» پاسخ بدهیم. با ما در بلاگ توکن باز همراه باشید.
آنچه در این مقاله میخوانید:
- تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟
- آشنایی با تاریخچه تحلیل تکنیکال
- تحلیل تکنیکال چطور کار میکند؟
- چطور از اندیکاتورها استفاده کنیم؟
- سیگنال خرید و فروش با استفاده از تحلیل تکنیکال
- مزایا و معایب تحلیل تکنیکال چیست؟
- تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چیست؟
تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟
تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis، نوعی تحلیل است که هدف آن پیشبینی رفتار بازار بر اساس دادههای قبلی و حجم معاملات است. TA در تمامی بازارها و ارزها استفاده شده و جزء جداییناپذیر تجارت و ترید ارزهای دیجیتال است.
برخلاف تحلیل فاندامنتال، تحلیل تکنیکال بهشدت بر عملکرد تاریخ یک دارایی متمرکز است. بنابراین از آن بهعنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت دارایی و دادههای حجمی استفاده میشود. همچنین تریدرها از آن در راستای شناسایی روند و فرصتهای معاملاتی مطلوب استفاده میکنند.
تحلیلگر تکنیکال کیست؟
افرادی که به این تحلیل تفاوت تحلیل گر تکنیکال و فاندامنتال تسلط دارند و با آن کار میکنند را با اسامی همچون چارتیست، تحلیلگر بازار یا تحلیلگر نموداری می شناسند که در پیشتر همه اینها معانی یکسانی داشتند.
فرد تحلیلگر قطع به یقین خصوصیتی منحصر به فرد دارد:
- تسلط و یقین کامل به نمودار قیمت
- عدم توجه به خبرها و شایعه های موجود و اعتقاد بر تاثیر گذاری در قیمت
- بررسی احوال و روند گذشته نمودار
- شناسایی بهترین زمان ورود و خروج
- صبر و حوصله در پیش بینیها و تحقق آن ها
تاریخچه تحلیل تکنیکال
ابتدا تحلیل تکنیکال در قرن هفدهم در آمستردام و قرن هجدهم در ژاپن متولد شد. با این حال تحلیل تکنیکال مدرن از سوی چارلز داو بنیانگذاری شد. داو تشخیص داد که داراییها و بازارهای مالی در روندهایی حرکت میکنند و این روندها قابل تقسیمبندی و بررسی هستند. فعالیت او منجر به تولد نظریهی داو شد.
در مراحل اولیه، رویکرد ابتدایی تحلیل تکنیکال مبتنی بر محاسبات دستی بود و با پیشرفت تکنولوژی، ابزارهای مختلف تحلیل متولد شدند.
تحلیل تکنیکال چگونه کار میکند؟
همانطور که اشاره کردیم، تحلیل تکنیکال اساسا بررسی روند پیشین یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی اتفاقی نبوده و در طول زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل خواهد شد.
در هستهی تحلیل تکنیکال، شاهد تجزیه و تحلیل میزان عرضه و تقاضای بازار هستیم. میزان عرضه و تقاضا خود نشاندهندهی احساسات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی بازتابی از فعالیت فروشندگان وخریداران است. فعالیت این دو دسته نیز ارتباط تنگاتنگی با احساسات معاملهگران و سرمایهگذاران (ترس و طمع) دارد.
شایانذکر است بدانید تحلیل تکنیکال در بازارهایی با نقدینگی و حجم معاملات بالا موثقتر و قابل اعتمادتر است. بازارهای با حجم بالا کمتر مستعد دستکاری قیمت و تاثیرات خارجی غیرعادی هستند.
اندیکاتور تحلیل تکنیکال چیست؟
به منظور بررسی قیمتها و یافتن فرصتهای مطلوب، معاملهگران از ابزارهایی به نام اندیکاتور استفاده میکنند. اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به معاملهگران کمک کرده تا روندهای موجود را شناسایی کرده و اطلاعات مناسبی در مورد روند بازار کسب کنند.
اندیکاتورها نیز قابل خطا بوده و در همین راستا برترین تریدرها از چند اندیکاتور استفاده کرده تا درصد خطای خود را کاهش بدهند.
معرفی مشهورترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
بهطور معمول، سرمایهگذاران از اندیکاتورها و شاخصهای مختلف استفاده کرده تا بر اساس نمودارها و پرایس اکشنها، روند یک رمز ارز را تعیین کنند.
میانگین متحرک ساده (SMA)
در این میان یکی از برترین و پرکاربردترین اندیکاتورها میانگین متحرک ساده (SMA)است. همانطور که از نام آن پیداست، SMA بر اساس میانگین قیمت بسته شدن کندل یک دارایی در یک تایم فریم مشخص است.
میانگین متحرک نمایی (EMA) نیز یک نسخهی اصلاح شده از SMA است که قیمت کندلها را بیشتر از EMA وزن میکند.
شاخص RSI
یکی دیگر از اندیکاتورهای رایج، شاخص قدرت نسبی (RSI) است. این اندیکاتور بهعنوان یکی از برترین اندیکاتورهای نوسانگر بازار شناخته میشود. برخلاف میانگین متحرک ساده که تغییرات قیمت را در طول زمان بررسی میکند، نوسانگرها از فرمولهای ریاضی استفاده کرده و از محدودهای برای اعلام نتیجهی خود بهره میگیرند. درخصوص اندیکاتور RSI این محدوده از 0 تا 100 است.
اندیکاتور Bollinger Bands (BB)
یکی دیگر از نوسانگرهای تفاوت تحلیل گر تکنیکال و فاندامنتال بازار، اندیکاتور Bollinger Bands (BB) است. این اندیکاتور از دو نوار جانبی تشکیل شده که در اطراف یک خط میانگین متحرک جریان دارند. از این اندیکاتور برای شناسایی شرایط بازار، فرصتهای خرید و فروش و اندازهگیری نوسانات بازار استفاده میشود.
اندیکاتور MACD
برخی اندیکاتورها برای تولید دادههای خود به دیگر اندیکاتورها متکی هستند. بهعنوان مثال یکی از این اندیکاتورها، شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) است. در این اندیکاتور دو EMA از یکدیگر کسر شده و بدین صورت خط MACD تولید میگردد. سپس از خط اول برای تولید EMA دیگر استفاده شده که منجر به ایجاد خط دوم (خط سیگنال) میشود.
همچنین هیستوگرام MACD نیز بر اساس تفاوت بین این دو خط محاسبه میشود.
اندیکاتور Stochastic RSI
یکی دیگر از اندیکاتورهای مبتنی بر دیگر اندیکاتورها، Stochastic RSI است. این اندیکاتور با اعمال یک فرمول ریاضی دیگر بر اندیکاتور RSI معمولی محاسبه میشود.
سیگنال با استفاده از تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها فواید زیادی داشته و یکی از این فواید، پیشبینی نقاط ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) است. این سیگنالها زمانی ایجاد میشوند که رویدادهای خاصی در نمودار یک اندیکاتور دیده شوند. مثلا زمانی که RSI در سطح 70 یا بالاتر قرار دارد، بازار در وضعیت خرید بیشازحد بوده که بهمعنای سیگنال خرید است.
از سوی دیگر زمانی که RSI در سطح 30 یا کمتر باشد، بازار در شرایط فروش بیشازحد قرار داشته که بهعنوان سیگنالی برای فروش تلقی میشود.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، سیگنالهای ارائه شده با تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نبوده و درصد خطای بالایی دارند. این امر در بازار ارزهای دیجیتال (بهدلیل حجم معاملات و نقدینگی پایین) بیشتر از دیگر بازارها دیده میشود.
نقاط ضعف تحلیل تکنیکال
اگرچه تحلیل تکنیکال کاربرد زیادی داشته و از محبوبیت زیادی برخوردار است، اما بیعیب نبوده و برخی از آن بهعنوان «پیشگویی خودشکوفایی» یاد میکنند.
منتقدان باور دارند که درصورت استفادهی تعداد زیادی از تریدرها از اندیکاتورهای یکسان همچون خطوط حمایت یا مقاومت، شانس کارکرد آنها کاهش مییابد.
از سوی دیگر بسیاری از حامیان تحلیل تکنیکال مدعی هستند که هر تریدری روش خاص خود را برای تجزیه و تحلیل نمودارها داشته و استراتژی افراد یکسان نیست.
تحلیل تکنیکال Vs تحلیل فاندامنتال؛ کدام تحلیل بهتر است؟
تحلیل تکنیکال بر مبنای حجم معاملات و دادههای قبلی یک قیمت استوار است. برخلاف این تحلیل، تحلیل فاندامنتال یک استراتژی تحقیقات گستردهی مبتنی بر عوامل کیفی است.
تحلیل تکنیکال برای پیشبینی عملکرد قیمت و تحلیل فاندامنتال برای تعیین پتانسیل و ارزش یک دارایی استفاده میشود
تحلیل فاندامنتال بر طیف مختلفی از معیارها ازجمله مدیریت، رقابت در بازار، شهرت مدیران و پروژه، نرخ رشد، سلامت شرکت و مدیران و … استوار است.
بنابراین میتوانیم اینگونه درنظر بگیریم که تحلیل تکنیکال عمدتا بهعنوان ابزاری برای پیشبینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده شده و تحلیل فاندامنتال برای تعیین پتانسیل و ارزش یک دارایی برای سرمایهگذاری استفاده میشود. معمولا معاملهگران کوتاهمدت از تحلیل تکنیکال و معاملهگران بلندمدت از تحلیل فاندامنتال استفاده میکنند.
یکی از مزایای قابل توجه تکنیکال تکنیکال، اتکای آن بر دادههای کمی است. بدین ترتیب، چارچوبی برای بررسی عینی تاریخچهی قیمت فراهم میشود. متاسفانه علیرغم استفاده از دادههای کمی، تحلیل تکنیکال تا حدودی مبتنی بر سوگیری و ذهنیت شخصی است.
تحلیل تکنیکال رایگان
ما در بلاگ توکن باز روزانه به تحلیل تکنیکال رایگان رمز ارزهای ترند بازار میپردازیم. شما عزیزان میتوانید با مراجعه به دستهبندی «تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال» از تحلیلهای ما استفاده کرده تا از روند و وضعیت رمز ارزهای مختلف مطلع شوید.
سخن پایانی
ما در این مقاله به بررسی تحلیل تکنیکال و آشنایی کامل با آن پرداختیم. نظر شما همراهان توکن باز نسبت به این تحلیل و اندیکاتورهای آن چیست؟ شما چه تجربهای از اندیکاتورها دارید؟ لطفا نظرات و تجربههای خود را با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید. ممنون از اینکه تا پایان مطلب «تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست» همراه ما بودید.
تکنیکال یا فاندامنتال؟
همیشه دو گروه از معامله گران، سرمایه گذاران وجود داشته اند: تحلیلگران تکنیکال و تحلیلگران فاندامنتال. هر دو گروه معمولاً با هم خوب نیستند چرا که بر عکس هم فکر میکنند و به سختی موافق هستند. بنابراین، کدام یک از این رویکردها برای ما به عنوان معاملهگران بهتر است؟ پس با ترند ویزارد همراه باشید
تفاوت بین گروه فاندامنتال و تکنیکال
ابتدا باید بگویم تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی زیاد است چرا که در هر دو گروه – تحلیلگران تکنیکال و فاندامنتال، افرادی وجود دارند که اعصاب من را خراب می کنند و من به شدت با آنها مخالفم. در میان تحلیلگران تکنیکال، این افراد هستند که از همه شاخصهایی که اینترنت پر است استفاده میکنند و طوری رفتار میکنند که انگار جام مقدسی در میان آنها پیدا کردهاند.
اکنون بیایید نگاهی دقیق تر به تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال داشته باشیم. اجازه دهید به شما بگویم که مزایا و معایب کار با آن رویکردهای مختلف را در نظر بگیریم. من همچنین به شما نشان خواهم داد که چگونه هر یک از دو سبک را به بهترین نحو برای پیش بینی حرکات بازار استفاده کنید.
تحلیل تکنیکال
قابلیت پیش بینی
اگر استراتژی معاملاتی خوبی دارید، تجزیه و تحلیل تکنیکال قطعاً قادر به پیشبینی حرکت قیمت در آینده است. می توان آن را با موفقیت در تمام بازه های زمانی انجام داد. همچنین می تواند به ما بگوید که قیمت به کجا تغییر خواهد کرد یا اینکه آیا احتمال ادامه روند فعلی وجود دارد یا خیر. به عنوان مثال استراتژی ولوم پروفایل را که ما آموزش می دهیم در نظر بگیرید – می تواند مکان هایی را که قیمت در آن تغییر می کند را با احتمال زیاد پیش بینی کند. شما می توانید این استراتژی را در هر بازه زمانی و برای هر ابزار معاملاتی اعمال کنید. اما همین مساله رانمی توانم در مورد تحلیل فاندامنتال بگویم!
مطمئناً مواردی وجود دارد که حتی تحلیل تکنیکال نیز با شکست مواجه می شود. این در درجه اول زمانی اتفاق می افتد که اخبار بازار را هدایت می کنند. وقتی یک عامل بنیادی قوی وجود داشته باشد – مانند تغییر غیرمنتظره سیاست نرخ بانک مرکزی، آنگاه تحلیل تکنیکال اغلب با شکست مواجه میشود و قیمت از تمام مناطق قوی عبور میکند. این فقط به این دلیل است که بازارها در مورد وضعیت جدید و غیرمنتظره دیوانه شدند. اگر یک عامل اساسی مانند این وجود نداشته باشد، قیمت کاملاً قابل اعتماد بر روی حجم ها و در مناطق حمایت و مقاومت قیمت واکنش نشان می دهد.
در مورد سفارشات کوه یخ چقدر می دانید؟
تحلیل فاندامنتال، تکنیکال یا فاندامنتال؟
امکان پیش بینی بازه های زمانی کوتاه مدت و میان مدت
یک نظریه اقتصادی به نام فرضیه بازار کارا وجود دارد که می گوید هر خبر مهم تقریباً بلافاصله در قیمت منعکس می شود و بنابراین تقریباً غیرممکن است که دائماً از آن سود ببرید. من اگر تریدر موفق باشم، تمایل دارم با این نظریه موافق باشم. همانطور که می دانید اخبار قوی وجود دارد، قیمت بالا یا پایین میرود (یا هر دو)، و سپس بازارها دوباره آرام میشوند. این یک پدیده رایج است. چگونه می خواهید از آن سود ببرید؟ دقیقاً به همین دلیل است که در بازه زمانی کوتاه و میانمدت، واقعاً نمیتوانید با استفاده از استراتژی بنیادی سود ثابتی داشته باشید.
اگر امکان پیشبینی اعداد اخبار کلان و واکنشها به آن اعداد وجود داشت، پیشبینی حرکت قیمت در کوتاهمدت یا میانمدت نیز امکانپذیر بود. با این حال، در تلاشم برای انجام این کار، به این نتیجه رسیدیم که حدس زدن نتیجه اخبار و پیشبینی واکنش بازارها به اخبار تقریباً غیرممکن است. ممکن است چند بار حق با شما باشد، اما در دراز مدت، کار نمی کند. نتیجهگیری ما این است که در بازههای زمانی کوتاهمدت و میانمدت نمیتوان با استفاده از تحلیل بنیادی به سود ثابتی دست یافت.
فرضیه بازار کارآدر معاملات واقعی
چند ماه پیش یک تجزیه و تحلیل EUR/USD را مشاهده کردیم که در آن پیش بینی شد که قیمت EUR/USD به شدت کاهش می یابد. در این میان افرادی بودند که باور نداشتند زیرا همه اصول به تقویت این جفت اشاره داشتند. اما یک چیز مهم وجود دارد! همه اصول اولیه قبلاً قیمت گذاری شده بودند (این نظریه EMH است)! این شگفتی است که قیمت را تعیین می کند، نه چیزهایی که همه می دانند. اگر هیچ عامل بنیادی جدید و غیرمنتظره ای وجود نداشته باشد، بهتر است که صرفاً از تحلیل تکنیکال پیروی کنید – مانند آنچه که ما با EUR/USD انجام دادیم.
یکی دیگر از مواردی که تحلیل فاندامنتال در آن شکست می خورد این است که به ما بگوید قیمت به کجا خواهد رفت. تجزیه و تحلیل تکنیکال می تواند این کار را انجام دهد. به عنوان مثال تحلیل تکنیکال مبتنی بر حجم که ما از آن استفاده می کنیم. تجزیه و تحلیل فاندامنتال تنها می تواند نشان دهد که برخی از دارایی ها کمتر از قیمت یا بیش از حد قیمت هستند، اما نمی تواند به ما بگوید که قیمت به کجا تغییر می کند. این فقط به ما می گوید که قیمت باید تغییر کند، اما واقعاً به ما نمی گوید کجا.
بیشتر بخوانیم: اندیکاتور ها را بهتر بشناسیم
امکان پیش بینی در بازه های زمانی طولانی
تحلیل فاندامنتال در بازه های زمانی طولانی بسیار خوب عمل می کند. معاملهگران و سرمایهگذاران اغلب از آن برای یافتن داراییها (سهام، شاخصها، کالاها و…) استفاده میکنند که قیمت کمتری دارند. این بدان معناست که یک سرمایه گذار سعی می کند دارایی با ارزش بیشتری را خریداری کند. بنابراین اگر یک شرکت قوی با پایه های قوی پیدا کنید که قیمت آن بیش از حد نباشد، با رشد شرکت و افراد بیشتری ارزش واقعی آن را درک خواهند کرد، درآمد کسب خواهید کرد. این را می توان نه تنها با سهام، شاخص ها یا قراردادهای آتی مختلف انجام داد. چنین تحلیل بنیادی در ارزها نیز کار می کند.
تجزیه و تحلیل ارزها با استفاده از تحلیل فاندامنتال
از آنجایی که بیشتر شما در اینجا معاملهگران فارکس هستید، فکر میکنم ممکن است علاقه مند باشید که چگونه به ارزیابی ارزها از نقطه نظر بنیادی نزدیک شوید. در مورد ارزها، باید کل وضعیت اقتصاد کلان کشور/منطقه صادرکننده ارز را در نظر بگیرید. دلیل آن این است که ارز فقط به اندازه اقتصاد پشت آن قوی است. مهمترین عوامل در ارزیابی این موضوع به عنوان مثال سلامت اقتصاد، بدهی ، منابع، قدرت دولت سیاست پولی مستقل، است. بهترین نمودار تحلیل تکنیکال را میتوانید در ترید لایو دنبال کنید
بهترین های ما: ترند تفاوت تحلیل گر تکنیکال و فاندامنتال تریدینگ و ولوم تریدینگ
نتیجه گیری
نتیجه همه اینها این است: اگر میخواهید در بازههای زمانی پایینتری معامله کنید، به خود زحمت ندهید. هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید با تحلیل فاندامنتال معامله کنید و از آنها به نفع خود استفاده کنید. بهترین کار این است که فقط بر روی تحلیل تکنیکال تمرکز کنید.
اگر بیشتر شبیه یک سرمایه گذار هستید و نه یک معامله گر روزانه، پس به نظر ما بهترین کار این است که تحلیل تکنیکال را با تحلیل فاندامنتال فارکس ترکیب کنید. به این ترتیب می توانید به عنوان مثال، سهام، شاخص ها (با استفاده از تحلیل فاندامنتال) پیدا کنید و سپس می توانید مکان هایی را در نمودار پیدا کنید که در آن این دارایی ها را خریداری خواهید کرد (با تحلیل تکنیکال). بهترین راه برای جستجوی چنین مکان هایی به نظر ما با پرایس اکشن و ولوم پروفایل است که از نظر ترندویزارد بهترین ابزار تحلیل تکنیکال است.
دیدگاه شما