باورهای اشتباه در مورد بورس


رابطه زنان با مردان

پذیرش ۶ کالا از سوی ۷ شرکت در بورس کالای ایران

ساعت 24 - - بورس کالای ایران از پذیرش ۶ کالا و محصول متعلق به ۷ شرکت در بازار اصلی و فرعی بورس کالا خبر داد.به گزارش کالاخبر، براساس اطلاعیه مدیریت پذیرش بورس کالای ایران، پلی استایرن انبساطی، آهن اسفنجی، دو اتیل هگزانول و سیمان ۵ شرکت برای عرضه در بازار اصلی پذیرش شد.پذیرش کالاها و محصول‌های مذکور پس از بررسی مدارک و مستندات در سیصد و شصتمین و سیصد و شصت و یکمین جلسه کمیته عرضه در تاریخ ۱۷ و ۱۸ آبان به تصویب رسید.

به این ترتیب، ۳۹۶ تن پلی استایرن انبساطی شرکت Pak Petrochemical Industries (Pvt.) Ltd پاکستان که عرضه کننده آن شرکت توسعه پتروشیمی هزاره سوم است، راهی بازار اصلی بورس کالای ایران می‌شود.همچنین ۸۰۰ هزار تن آهن اسفنجی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران که عرضه کننده آن شرکت صنعتی و معدنی توسعه فراگیر سناباد است، در بازار اصلی بورس کالا پذیرش شد.محصول این دو شرکت در سیصد و شصت و یکمین جلسه کمیته عرضه در تاریخ ۱۷ آبان در بازار اصلی پذیرش شد.علاوه بر این، ۴ هزار و ۳۲۰ تن دو اتیل هگزانول شرکت LUXI GROUP CO.LTD کشور چین و ۱۵ هزار و ۴۰۰ تن دو اتیل هگزانول پتروشیمی شازند که عرضه کننده هر یک کالای راما فیدار راد شیمی است، برای عرضه در بورس کالا پذیرش شد.همچنین سیمان شرکت سیمان تیس چابهار برای عرضه در بازار اصلی بورس پذیرش شد.پذیرش این محصول‌ها نیز در سیصد و شصتمین جلسه کمیته عرضه در تاریخ ۱۷ آبان به تصویب رسید.

کالا و محصول کدام شرکت به بازار فرعی راه یافت؟

مدیریت پذیرش بورس کالای ایران در اطلاعیه جداگانه دیگری از پذیرش تسمه فولادی و ضایعات فلزی ۲ شرکت در بازار فرعی بورس کالا خبر داد.پذیرش کالاهای مذکور پس از بررسی مدارک و مستندات در سیصد و شصتمین جلسه کمیته عرضه در تاریخ ۱۷ آبان به تصویب رسید.به این ترتیب، ۵ هزار تن تسمه فولادی شرکت صنایع فولاد کوهپایه که عرضه کننده آن شرکت اعتماد سرمایه پرتوآ است، را راهی بازار فرعی بورس کالا می‌شود.همچنین ۸۵۰ تن ضایعات فلزی نفت ستاره خلیج فارس در بازار فرعی پذیرش شد.

تهران چند خانه دیگر کم دارد؟

تهران چند خانه دیگر کم دارد؟

شهردار تهران با اشاره به کمبود یک میلیون واحد مسکن برای ساکنین شهر تهران گفت: معمولا درباره جمعیت‌پذیری استان تهران با شهر اشتباه گرفته می‌شود؛ استان تهران مهاجرپذیری بالایی دارد اما مهاجرپذیری شهر تهران سال گذشته ۳۴ هزار نفر بوده و بسیار پایین است.

ایرنا: شهردار تهران با اشاره به کمبود یک میلیون واحد مسکن برای ساکنین شهر تهران گفت: معمولا درباره جمعیت‌پذیری استان تهران با شهر اشتباه گرفته می‌شود؛ استان تهران مهاجرپذیری بالایی دارد اما مهاجرپذیری شهر تهران سال گذشته ۳۴ هزار نفر بوده و بسیار پایین است.

علیرضا زاکانی روز سه شنبه در مراسم امضای پنج تفاهم نامه برای ساخت ۱۵۰ هزار واحد مسکونی در شهر تهران، افزود: تولید در این مسأله بسیار مهم است و اشتغال یکی از بزرگترین مشکلات است و عدم استقلال اقتصادی نیز وجود دارد.

وی ادامه داد: مسکن لوکوموتیو حرکت است که بر همین اساس از سال قبل با نگاه مسئولیت پذیری، قرارگاه جهادی مسکن را ایجاد و بر اساس آن سرمایه‌ها و ظرفیت‌های خود در شهرداری و شهر را اعلام کردیم.

شهردار اظهارداشت: روز گذشته در کمیسیون ماده پنج مصوب شد که یک کارگروه در نوسازی تشکیل شود تا کل مدارس دولتی تهران که عمده آنها فرسوده است را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم و با همراهی آموزش و پرورش سنجش نیازهای سرانه آموزشی انجام شود و بر اساس این نیازها در نقاط مختلف، مجتمع های آموزشی ساخته شود.

شهردار تهران با بیان اینکه وقتی می گوییم یک میلیون مسکن کم داریم بخشی از آن به کارکنان این نهادها (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فراجا و تامین اجتماعی) برمی‌گردد افزود: نتیجه یکی از تفاهم نامه هایی که برای ۱۰ هزار واحد با یک بخش خصوصی منعقد کرده بودیم، امروز مشخص و بنا شد از ماه آینده عملیات اجرایی را شروع و مدل و الگویی را دنبال می کنند که هر دو روز یک طبقه آن هم با یک کیفت مناسب ساخته شود همچنین به شدت به دنبال معماری ایرانی اسلامی و شهرک سازی هستیم که در درون خود همه سرانه‌های خود را ببیند.

زاکانی تصریح کرد: مردم در مضیقه و فشار هستند و یکی از این فشارها به دلیل کمبود مسکن است و علت این است که در گذشته نگاهی در تهران حاکم بود که علاقه داشت تهران را به شهری گران تبدیل کند.

وی افزود: صدور ۳۱ هزار پروانه در سال ۹۱ به حدود پنج هزار پروانه در سال گذشته کاهش یافت که حاصل این نگاه نادرست دومینوی وضعیت مسکن است که بلای جان مردم شده است.

تامین مالی در ایران؛ از مزیت بانک‌ها تا شرط تاثیرگذاری بازار سهام + فیلم

کارشناس اقتصادی گفت: رونق منطقی بازار سهام و کاهش ریسک سرمایه‌گذاری در این بازار می‌تواند جذابیت بازار سهام را افزایش دهد و دارایی باارزش محسوب شود و در این راستا باید بورس سیگنال مثبت به سرمایه‌گذاران ارسال کند.

حسین درودیان

روش و ابزارهای متفاوتی در حوزه تأمین مالی در دسترس قرار دارد که متأسفانه بنا به دلایلی در اجرای دقیق و بدون نقص این روش‌ها ضعف‌هایی وجود دارد و ضروری است ضمن احصای این ضعف‌ها، بهترین شیوه‌ها که متناسب با نظام اقتصادی ایران است، انتخاب شود. به باورهای اشتباه در مورد بورس همین منظور خبرنگار ایکنا با حسین درودیان، کارشناس و پژوهشگر اقتصادی به گفت‌وگو نشسته است.

در این گفت‌وگو شیوه تأمین مالی بانک‌محور و مقایسه آن با سایر شیوه‌های تأمین مالی، تأمین مالی از طریق بورس و صندوق‌های درآمد ثابت و مشکلاتی که در این رابطه وجود دارد، شیوه تأمین مالی از طریق انتشار اوراق بدهی و همچنین تأمین مالی از طریق سرمایه‌گذاری خارجی مورد بحث و بررسی قرار گرفته که در ادامه مشروح کامل آن را می‌خوانید.

ایکنا- به عنوان سؤال اول آیا در شرایط اقتصادی امروز و با توجه به مشکلاتی که بانک‌ها دارند، تأمین مالی بانک‌‎محور همچنان شیوه مطلوبی محسوب می‌شود؟

فکر می‌کنم برای اقتصاد ایران از نظر کیفیت و کمیت جایگزینی برای تأمین مالی بانکی وجود ندارد؛ تأمین مالی بانکی نسبت به سایر اشکال تأمین مالی از امتیازاتی برخوردار است.

به عنوان مثال وقتی از طریق منابع بانکی تأمین مالی صورت می‌پذیرد امضای رئیس بانک کافی است یعنی با تعداد محدودی از افراد سروکار داریم اما وقتی تأمین مالی از طریق فروش اوراق انجام می‌شود باید تعداد بسیار زیادی از مخاطبان را قانع ساخت و به همین دلیل تأمین مالی بانکی خیلی سریع‌ و در دسترس تلقی می‌شود.

در کشور ما هنوز شرکت‌های بزرگ شکل نگرفته‌اند که اگر شکل می‌گرفتند قطعاً برای تأمین مالی به سراغ بانک‌ها نمی‌رفتند، چون آن‌قدر گردش مالی آنها زیاد است که از طریق سود انباشته‌شان تأمین مالی انجام خواهد شد و از سوی دیگر شرکت‌های بزرگ به دلیل معروفیت و مشهوریت از طریق انتشار اوراق در بازار می‌توانند تأمین مالی کنند و خیلی‌ از مردم هم به دلیل معروفیتشان اوراقشان را خریداری می‌کنند.

در اقتصادی که هنوز به آن سطح از بلوغ بالا نرسیده طبعاً تأمین مالی بانکی ارجحیت دارد. حتی در کشورهای پیشرفته دو شیوه تأمین مالی همچنان در اولویت است که یکی شیوه تأمین مالی بانک‌محور و دیگری بازارمحور است، لذا همچنان در اقتصادهای پیشرفته، شیوه تأمین مالی بانک‌محور کارکرد و کارآیی دارد. خیلی از کشورها در مراحل رشد اقتصادی ابتدا بانک‌محور عمل کرده‌اند تا اینکه اقتصاد آنها به بلوغ بسیار بالا دست پیدا کرده است.

بازارهای مالی خارج از سیستم بانکی بیشتر برای تأمین مالی دولت و شرکت‌های بزرگ مورد استفاده قرار می‌گیرد ولی در حال حاضر بهترین شیوه تأمین مالی برای بخش خصوصی از طریق نظام بانکی است.

یک تصور اشتباهی هم در اقتصاد ایران سایه افکنده و آن اشتباه این است که برخی می‌گویند تأمین مالی بانکی باید خُرد و کوتاه‌مدت باشد، درصورتی‌که اقتصاد ایران نیازمند سرمایه‌گذاری کلان است و مشکل اقتصادی ما ریشه در ضعف تولید و سرمایه‌گذاری دارد و برای چنین اقتصادی اگر سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و خُرد صورت پذیرد عملاً با این مدل تفکری سرمایه‌گذاری را در کشور سرکوب کرده‌ایم، درصورتی‌که خیلی از سرمایه‌گذاری‌های بانکی باید بلندمدت باشند.

ایکنا- شاید رویکرد کوتاه‌مدت و سرمایه‌گذاری خُرد به دلیل محدودیت منابع مالی بانک‌ها و تعهد شعب بانکی به پرداخت سود برای سپرده‌های مردم باشد.

اول اینکه به معنای دقیق، منابع مالی بانک‌ها از سپرده‌ها نیست، چون بانک‌ها خودشان پول خلق می‌کنند و با خلق پول سپرده‌ها را به وجود می‌آورند و دوم اینکه سپرده‌ها هیچگاه در سطح کلان واخواهی نمی‌شوند، یعنی این‌طور نیست که مردم بگویند ما سپرده‌هایمان را می‌خواهیم و این حالت زمانی رخ می‌دهد که اقتصاد فروپاشیده باشد ولی در حالت عادی چنین موضوعی معنا ندارد. پس اینکه گفته می‌شود چون سپرده‌های مردم کوتاه‌مدت است و باید تأمین مالی هم خُرد و کوتاه‌مدت باشد، تفسیر اشتباهی است.

ایکنا- پس علت چیست؟

مسئله اصلی برای بانک این است که یک پروژه بزرگ با بازدهی خوب وجود داشته باشد. اگر چنین پروژه‌ای در کشور وجود داشته باشد و بازدهی خوب و جریان نقدی برای آن متصور باشیم، حتی ممکن است فعالیت آن بانک چندین سال به این پروژه و کسب و کار پیوند بخورد.

متأسفانه بانک‌های دولتی ما به دلیل تکالیف و برداشت‌های اشتباه درگیر پروژه‌هایی شده‌‎اند که برایشان سودآوری ندارد و از سوی دیگر میزان سودآوری بانک‌های خصوصی در شبکه بانکی کشور هم خیلی مشخص نیست.

در ایران بخشی از تأمین مالی‌ها به سمت و سویی می‌روند که خیلی مولد نیستند و به نوعی برای جبران کسری بودجه است و از سوی دیگر آن بخشی از فعالیت‌ها که بانک‌ها مستقیماً انجام می‌دهند و ربطی به دولت ندارد خیلی هم برای اقتصاد ملی سودساز نیست.

به معنای بهتر بانک‌های کشور به تسخیر یک عده‌ای درآمده‌اند و این عده یا دولت است یا نهادهای وابسته به دولت و شرکت‌های دولتی یا آدم‌ها و خانواده‌های بخش خصوصی که همه اینها شبکه بانکی را در جهت منافع و اهدافشان در اختیار گرفته‌اند و در این حالت شبکه بانکی در خدمت تولید و سرمایه‌گذاری نیست. اینها به خاطر اینکه منافعشان را تأمین کنند هریک بانکی را تأسیس کرده‌اند. پس شبکه بانکی در خدمت منافع بودجه‌ای دولت و منافع شخصی یک سری سرمایه‌دارها و خانواده‌هاست.

ایکنا- آیا صندوق‌های درآمد ثابت شیوه مطلوبی برای تأمین مالی محسوب می‌شوند؟

ظرفیت این صندوق‌ها خیلی محدود است و هنوز کوچک هستند و نمی‌توانند وظایف بزرگ را بر دوش بکشند. ضمن اینکه دارایی اصلی خیلی از این صندوق‌ها، اوراق به ویژه اوراق بدهی دولت است و عمده سبدشان را برروی باورهای اشتباه در مورد بورس اوراق بدهی دولت می‌چینند و بخش دیگری از سبدشان را سهام تشکیل می‌دهد.

بیشتر بخوانید:

به نوعی این صندوق‌ها، تأمین بودجه دولت محسوب شده و اینها بیشتر دولتی یا به نوعی وابسته دولت و ذیل بانک‌ها تعریف می‌شوند.

ایکنا- مستقل بودن این صندوق‌ها می‌تواند به توانمندی‌‌شان کمک کند؟ یعنی خودشان براساس نیازسنجی بازار به حوزه‌های سرمایه‌گذاری ورود پیدا کنند.

این صندوق‌ها الان هم تا حدودی مستقل هستند ولی چون خیلی ریسک‌پذیر یا خطرپذیر نیستند، دارایی‌ خریداری‌شده از جانب اینها بیشتر اوراق دولتی است، اما به طور کلی شیوه خوبی در حوزه تأمین مالی محسوب می‌شوند اما نه تأمین مالی پروژه‌های روی زمین مانده و بلندمدت و لذا به باور من در حال حاضر بهترین شیوه تأمین مالی در اقتصاد ایران شیوه تأمین مالی از طریق بانک و انتشار اوراق برای پروژه‌های خاص و بسیار بزرگ است که با روش دوم می‌توان سرمایه‌های خرد مردم را تجمیع کرد.

ایکنا- به انتشار اوراق به عنوان یکی از شیوه‌های مطلوب تأمین مالی اشاره کردید. برخی از کارشناسان این شیوه تأمین مالی را خیلی مطلوب نمی‌دانند و می‌گویند دولت را بدهکار خواهد کرد. نظر شما چیست؟

طبیعتاً اوراق مسیری است که می‌تواند مورد سوءاستفاده قرار گیرد و انتشار اوراق اندازه بهینه دارد. قرار نیست دولت بدهکاری خود را در قالب اوراق به صفر برساند. تا زمانی که این بدهی واگرا نشود یعنی عددش خیلی زیاد نباشد و با تعادل همراه باشد، می‌تواند ادامه پیدا کند.

به نظرم، ما از ظرفیت انتشار اوراق طی سال‌های گذشته استفاده کرده‌ایم و باید اکنون بخشی را بازخرید کنیم و بهره‌اش را بپردازیم و لذا در حال حاضر انتشار اوراق برای دولت ظرفیت قابل توجهی تلقی نمی‌شود البته ناگفته نماند عدم باورهای اشتباه در مورد بورس انتشار اوراق هم توصیه نمی‌شود و باید تعادلی در این میان وجود داشته باشد.

منتهی مشکلی که در اقتصاد ایران وجود دارد، این است که خیلی از بدهی‌های دولت در شکل اوراق نیست و نسبت اوراق بدهی دولت به کل اقتصاد عدد بزرگی هم نیست. پس اشکالی از بدهی‌های دولت وجود دارند که به شکل اوراق نیستند؛ به عنوان مثال وزارت جهادکشاورزی از شرکت‌ها کود خریداری کرده و بدهی خود را به شرکت‌ها پرداخت نکرده و آن‌قدر این بدهی‌ها تسویه نشده تا اینکه به مطالبه تبدیل شده‌اند و این موضوع در رابطه دولت با تأمین اجتماعی وسایر شرکت‌ها به وضوح دیده می‌شود. این بدهی‌ها مانده و رسوب کرده و در نتیجه این بدهی‌ها را با اوراق هم نمی‌توان تسویه کرد.

اگر بدهی‌های ریز و خرد دولتی که رسوب شده و عدد قابل توجهی را رقم زده به بانک‌ها و سایر شرکت‌ها پرداخت شود، شیوه تأمین مالی بانکی با سهولت بیشتری انجام خواهد شد.

ایکنا- مشاهده کرده‌اید که بعضاً بانک‌ها به اسم تأمین مالی دست به خلق پول می‌زنند و این خلق پول می‌تواند تورم را به دنبال داشته باشد. چطور باید خلق پول را با هدف تأمین مالی کنترل کرد تا منجر به تورم نشود؟

ما نباید تصور کنیم صرفاً نوع تأمین مالی و خلق پول در بلندمدت موجب تورم می‌شود. ما می‌توانیم اشکالی از تأمین مالی و خلق باورهای اشتباه در مورد بورس نقدینگی را داشته باشیم که دست کم در بلندمدت تورم‌زا نیست، البته شاید در کوتاه‌مدت تورم ایجاد می‌کند ولی در بلندمدت تورمی را به وجود نمی‌آورد.

به نظر من خلق پول برای بخش‌هایی باید انجام شود که برای اقتصاد کشور از اولویت بالایی برخوردار هستند و می‌توانند برگشت نقدینگی داشته باشند. متأسفانه در اقتصاد ایران بخشی از پول‌های خلق‌شده که در پروژه‌ها هزینه می‌شوند به هر علتی برگشت ندارند. اگر می‌خواهیم خلق پول با هدف تأمین مالی منجر به تورم نشود، باید برروی پروژه‌هایی سرمایه‌گذاری شود که در بلندمدت و به مرور زمان نقدینگی هزینه‌شده به سیستم بانکی بازگردد.

متأسفانه در نظام سیاستگذاری و مدیریت اقتصادی دچار روزمرگی هستیم و روزمرگی اجازه نمی‌دهد اقتصاد ایران رشد کند. برای اینکه اقتصاد ایران از روزمرگی نجات پیدا کند باید نهادی تشکیل شود که بگوید اقتصاد ایران به لحاظ تولید و سرمایه‌گذاری به چه نیاز دارد تا بتواند طرح‌های موجه تعریف کند و همچنین باید از کلی‌گویی فاصله بگیریم مثلاً مشخص شود که ایراد و ضعف بخش مسکن کجاست تا آن ضعف را برطرف سازیم یا نقاط قوتش کجاست و آن نقاط قوت را تقویت کنیم.

از سوی دیگر باید ذی‌نفع اصلی طرح‌های اقتصادی عموم مردم باشند. مثلاً مخاطبان بخشی از تسهیلات بانکی کارمندان دولت هستند نه عموم مردم یا مال‌سازی‌هایی که در کشور انجام می‌شود، مخاطبان اصلی‌اش عموم مردم نیستند. وجه مردمی‌بودن اقتصاد این است که طرحی تعریف شود که همه از آن نفع ببرند مثلاً در حوزه مسکن پروژه‌ای تعریف شود و آن پروژه قیمت مسکن را 10 درصد کاهش دهد.

ایکنا- در بخش دیگری از این گفت‌وگو بهتر است به شیوه تأمین مالی از طریق بورس اوراق بهادار و به طور کلی بازار سهام بپردازیم که یکی از شیوه‌های مطلوب در حوزه تأمین مالی محسوب می‌شود. آیا در شرایط فعلی که اقتصاد ایران با آن مواجه است، بورس ظرفیت و توان کافی برای تأمین مالی را دارد؟

ببینید ظرفیت بورس نسبت به بانک‌ها ظرفیت محدودتری بوده و اعداد و ارقام کاملاً گویا این واقعیت است. البته ما باید بورس را به دو بخش خرید و فروش سهام و دیگری بازار اوراق تقسیم‌بندی کنیم.

شیوه تأمین مالی از طریق بازار سهام همانند بانک‌ها به صورت مستقیم نیست اما برای سرمایه‌گذاری حائز اهمیت است ولی متأسفانه با وجود اینکه قیمت سهام کاهش پیدا کرده، کسی حاضر نیست سهام را خریداری کند و به همین دلیل تولیدکننده و صاحب شرکت دلسرد می‌شود و چنین احساس می‌کند که برای او ارزش قائل نیستند و لذا این رویه می‌تواند به طور غیرمستقیم تولید را تخریب کند.

رونق بازار سهام البته نه رونق غیرمنطقی و حباب‌گونه و همچنین کاهش ریسک سرمایه‌گذاری در این بازار می‌تواند جذابیت بازار سهام را افزایش دهد و دارایی باارزش محسوب شود و در این راستا باید بورس سیگنال مثبت به سرمایه‌گذاران ارسال کند.

هرچند در دولت قبل سیگنال مثبت داده شد اما پایدار نبود و رونق حبابی به این بازار لطمه وارد کرد. اکنون مردم خاطره تلخی از بورس دارند و با وجود اینکه قیمت سهام ارزان شده اما حاضر نیستند در بورس سرمایه‌گذاری کنند و تصور مردم این است که بورس جایی است که در آن متضرر می‌شوند.

جان‌باختگان بی‌گناه حوادث اخیر زاهدان شهید محسوب می‌شوند / وقتی یک آتش روشن شد متاسفانه خشک و‌تر با هم می‌سوزند؛ اتفاقاتی رخ می‌دهد که قابل باور نیست

رئیس هیئت اعزامی رهبر معظم انقلاب به سیستان و بلوچستان گفت: این بشارت داده می‌شود که با عنایت رهبر عزیزمان و نگاه پرمهر ایشان نام عزیزان بی‌گناه جان‌باخته در حوادث اخیر استان در زمره شهدا قرار گرفته است.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

تسنیم: رئیس هیئت اعزامی رهبر معظم انقلاب به سیستان و بلوچستان گفت: این بشارت داده می‌شود که با عنایت رهبر عزیزمان و نگاه پرمهر ایشان باورهای اشتباه در مورد بورس نام عزیزان بی‌گناه جان‌باخته در حوادث اخیر استان در زمره شهدا قرار گرفته است.

حجت‌الاسلام محمدجواد حاج علی‌اکبری عصر امروز در دیدار با جمعی از خانواده‌های جان‌باختگان و مجروحین حوادث اخیر زاهدان، اظهار داشت: ممنون خانواده‌های عزیز شهدا هستیم که دعوت ما را پذیرفتند و در این جمع حضور پیدا کردند.

رئیس هیئت اعزامی رهبر معظم انقلاب به استان سیستان و بلوچستان گفت: غم شما سنگین است و از دست دادن عزیزان قابل توصیف نیست. رهبر معظم انقلاب که در واقع پدر جامعه محسوب می‌شوند در غم فرد فرد عزیزان ما سهیم هستند و در این سفر از جمله مأموریت‌های اصلی ما این بوده که جهت عرض تسلیت و دلجویی باورهای اشتباه در مورد بورس خدمت شما برسیم.

وی تصریح کرد: آنچه عزیزان ما مطرح کردند و درخواست داشتند که با مسببان این حوادث برخورد شود قطعاً خواسته به جایی است. مردم این دیار در حال زندگی عادی بودند و عده‌ای با زندگی آنها بازی کردند و با حادثه‌آفرینی هم به امنیت عمومی آسیب زدند و هم سبب شدند عده‌ای باورهای اشتباه در مورد بورس آسیب جسمی ببینند و از همه مهمتر خانواده‌هایی را داغدار کردند که از این حوادث قلب انسان آتش می‌گیرد.

حاج علی‌اکبری با تاکید بر اینکه مردمان سیستان و بلوچستان شریف، شایسته، انقلابی، مومن، مهربان و باوفا هستند گفت: نخستین مطلب خطاب به شما این است که با عنایت الهی عزیزان شما که در این حوادث از دست رفتند مورد لطف الهی قرار خواهند گرفت و کسانی که مظلومانه رفتند در ضیافت رحمت الهی و میهمانی خداوند متعال هستند و حضرت حق آنها را بهتر از ما پذیرایی خواهد کرد.

رئیس هیئت اعزامی رهبر معظم انقلاب به استان سیستان و بلوچستان ادامه داد: همچنین این بشارت داده می‌شود که با عنایت رهبر عزیزمان و نگاه پرمهر ایشان نام عزیزان است دست رفته شما در زمره شهدا قرار گرفته و این عزیزان که قبل از این با عنوان جان‌باخته خطاب می‌شدند، شهید هستند که این عنوان بسیار پرافتخار است. بر اساس هماهنگی‌های انجام شده و تصمیم و ابلاغ رهبر معظم انقلاب، بنیاد شهید این کار ارزشمند را انجام داده و این خانواده‌ها جزو خانواده شهدا خواهند بود.

وی گفت: نکته دوم اینکه خداوند تبارک و تعالی بهترین جبران کننده است و انشاءالله از مقام لطف خود دل‌های خانواده شهدا را آرام کرده و برای آنها جبران خواهد کرد و شما قطعاً از برکت و لطف الهی بهره‌مند خواهید شد. فرزندان این شهدا هم بدون شک از لطف الهی بهره‌مند خواهند بود و از طرف نظام سرپرستی شده و ان‌شاءالله به لطف حضرت حق از سرمایه‌های این کشور خواهند شد.

حاج علی‌اکبری بیان کرد: عزیزانی که در این حوادث بی‌گناه بوده و آسیب دیدند نیز کار درمان آنها دنبال خواهد شد تا بهبود حاصل کنند و ما هم برای سلامت کامل آنها دعا می‌کنیم. امید داریم مسببان این حوادث و کسانی که این آتش‌ها رو روشن می‌کنند و کسانی که از آن سوی مرز این فتنه‌ها را هدایت می‌کنند که در رأس آن استکبار جهانی و سردرمداران آن آمریکا و انگلیس خبیث و آل سعود پلید قرار دارند که با رسانه‌های در اختیار به عنوان عامل اصلی ایفای نقش می‌کنند به انتقام الهی مبتلا شوند.

رئیس هیئت اعزامی رهبر معظم انقلاب به استان سیستان و بلوچستان افزود: در چنین حوادثی عده‌ای بازیچه دشمن شده و وسط این شلوغی حضور پیدا می‌کنند و وقتی یک آتش روشن شد متاسفانه خشک و تر با هم می‌سوزند و اتفاقاتی رخ می‌دهد که قابل باور نیست.

وی تصریح کرد: بر اساس فرمان صادر شده از رهبر معظم انقلاب با افرادی که قصور داشتند برخورد خواهد شد که مسیر مشخص خود را دارد. مادر یکی از شهیدان هم در ابتدای جلسه به ترک فعلی اشاره داشتند که ما هم یادداشت کردیم و بررسی دقیق خواهد شد و اگر چنانچه موارد دیگری هم باشد باید به ما ارائه شود تا به طور جدی مورد پیگیری قرار گیرد. امید داریم با بصیرت و هوشیاری مردم و مسئولان امنیتی سیستان و بلوچستان دیگر شاهد چنین حوادث تلخی نباشیم.

به گزارش تسنیم، در ابتدای این نشست تعدادی از اعضای خانواده شهدای حوادث اخیر زاهدان به بیان درد و دل‌های خود پرداختند و خواستار برخورد بدون اغماض با مقصران و عوامل جان‌باختن عزیزانشان شدند.

شش اشتباه بزرگ زنان در ایجاد رابطه با مردان

مردان و زنان برای داشتن یک رابطه موفق و بدون شکست در زندگی محتاج دانستن و آموزش برخی نکات و تکنیک‌های رفتاری هستند و بدون توجه به آن‌ها دچار مشکل خواهند شد.

شش اشتباه بزرگ زنان در ایجاد رابطه با مردان

رابطه زنان با مردان

دکتر باربارادی آنجلیس، روان شناس، مشاور روابط و نویسنده در زمینه رشد شخصی است. آثار این نویسنده یکی از پر فروش‌ترین کتاب‌های روانشناسی است که در سراسر جهان به بیش از بیست زبان مختلف ترجمه و به چاپ رسیده است. از مهم‌ترین کتاب‌های این نویسنده دو کتاب «راز‌هایی درباره زنان که هر مردی باید بداند» و «راز‌هایی درباره مردان که هر زنی باید بداند» است که در ایران با ترجمه خانم سمیه موحدی فرد و آزاده سخایی منش منتشر شده است.

دکتر آنجلیس در مقدمه این کتاب می‌گوید: «یکی از اهداف من برای نگارش این کتاب درک بهتر خودمان است تا بدین ترتیب به توانایی منحصر به فردمان در داشتن احساسات عمیق افتخار و از آن‌ها استقبال کنیم و عشق سرشار و بی چشم داشت و همدلی را جایگزین جدایی و کدورت کنیم.» در این مطلب برشی کوتاه از کتاب «راز‌هایی درباره مردان» تقدیم به شما کاربران گرامی خواهد شد که در رابطه بین مرد و زن و بهبود زندگی زناشویی اهیمت بسیار زیادی دارد.

در این مطلب سعی شده است که با ارائه راهکار‌های مفید به زنان از ارتکاب به شش اشتباه بزرگ در رابطه با مردان جلوگیری شود تا بتوانند روابط مطمئن‌تر و عشق پایدارتری را در زندگی زناشویی خود داشته باشند. یقین داشته باشید که ترک کردن عادت‌های قدیمی سخت است؛ اما زمانی میسر می‌شود که در درجه اول خودتان خواستار تغییر آن‌ها باشید و بعد از مدتی از کنار گذاشتن آن‌ها در ادامه این مسیر ناامید نشوید.
۱ ـ برای شوهرتان مادری نکنید

این روش یکی از معمولی‌ترین روش‌ها برای ایجاد ارتباط با همسر است. در بیشتر موارد زن‌ها گمان می‌کنند که همسرشان شبیه به کودکی است که نمی‌تواند به تنهایی کارهایش را انجام بدهد و نیاز به مراقبت دارد. از آنجا که زن‌ها برای مادری تربیت شده‌اند و در کودکی تنها الگوی مشخصه‌شان مادر است، همواره تلاش دارند تا فردی حمایتگر، مهربان و فداکار باشند؛ درنتیجه این تفکر شکل می‌گیرد که هرگاه بخواهند توجه مردی را به خود جلب کنند، در نقش مادر برای او ظاهر شوند. زن‌ها با این کار مرد را وابسته خود می‌کنند، طوری که حتی فکر جدایی هم به ذهنشان خطور نکند. از طرف دیگر مردان هم که در کودکی تحت حمایت و مراقبت مادر بوده‌اند، به‌راحتی این اجازه را به همسرشان می‌دهند تا این نقش را برایشان ایفا کنند، به این ترتیب عشق و علاقه در درجه دوم رابطه قرار می‌گیرد.

ممکن است این مسئله در ابتدای زندگی زناشویی خوشایند باشد؛ اما در دارز مدت موجب از بین رفتن ارتباط بین مرد و زن خواهد شد. مرد‌ها بعد از مدتی که تحت حمایت‌های مادرانه همسر خود قرار گرفتند، مانند دوران نوجوانی میل به استقلال و جدایی از مادر پیدا می‌کنند. وقتی رفتار‌های مادرگونه زن افزایش پیدا کند، مرد احساس ناتوانی خواهد کرد و درنتیجه اعتماد به نفسش را از دست خواهد داد و همین مسئله سبب کمرنگ شدن عشق خواهد شد. توجه داشته باشید که اعتماد به نفس یک مرد براساس توانایی‌هایش شکل می‌گیرد و اگر مردی احساس کند در زندگی نمی‌تواند هیچ کاری را درست انجام بدهد، از میزان علاقه‌اش کاسته خواهد شد. هرقدر زن به رفتار مادرگونه خود ادامه بدهد، مرد بیشتر به صورت یک پسر بچه واکنش نشان خواهد داد.

راه حل

انجام رفتار‌های مادرگونه برای همسر شبیه به اعتیاد است که ترک کردن آن نیاز به کمی مهارت و زمان دارد. برای مثال وقتی همسرتان از شما می‌پرسد: سوئیچ ماشینم کجاست؟ در پاسخ بگویید: نمی‌دانم و اجازه بدهید خودش دنبال آن بگردد. در این مرحله باید یاس‌ها و ناامیدی‌ها را تحمل کنید؛ زیرا در ابتدا زندگی با این وضعیت جدید کمی گیج کننده می‌شود. سعی کنید با همسرتان مانند یک فرد لایق و توانا رفتار کنید، مثلا نیازی باورهای اشتباه در مورد بورس نیست اطلاعاتی را که خودش باید به خاطر داشته باشد، مدام به او گوشزد کنید. در نحوه گفتار خود تجدید نظر کنید و با همسرتان طوری صحبت نکنید گویی او یک پسر بچه ۵ ساله است.

اگر از او عصبانی هستید یا نگرانش می‌شوید، مانند دو فرد بزرگسال درباره این احساسات با هم صحبت کنید. سعی کنید اگر همسرتان دوست دارد یکی از مسئولیت‌های خانه را به عهده بگیرد، حتما قبول کنید، هرچند ممکن است در ابتدا کمی خرابی به بار بیاید. به او اجازه بدهید اشتباه کند و نتایج را ببیند. سعی کنید لیستی از همه رفتار‌های مادرگونه خود تهیه کنید و با دقت به آن توجه کنید و هرکجا فراموش کردید، دوباره به لیستتان نگاهی بیاندازید. این نکته مهم را فراموش نکنید که با تغییر رفتار مادرگونه خود احساس زن بودن را بیشتر لمس خواهید کرد و همسرتان نیز در جریان این تغییر احساس مردانگی می‌کند.
۲ ـ ارزش‌های خود را فدای مردی نکنید که عاشقش هستید

بسیاری از زن‌ها در جریان ارتباط با همسرشان علائق، سرگرمی و فعالیت‌های شخصی خود را نادیده می‌گیرند و یا با دوستان و فامیل به دلیل اینکه شوهرشان علاقه‌ای به معاشرت با آن‌ها ندارد، قطع ارتباط می‌کنند. به این نکته توجه داشته باشید، مردانی که از درون خود احساس ناامنی و بی‌حمایتی می‌کنند، سعی در قطع سیستم حمایت شما با اطرافیان دارند. متاسفانه بسیاری از زن‌ها خود را به نوعی زیردست همسرشان می‌دانند و به‌راحتی از ایده، سلیقه، ظاهر و برخی رفتارهایشان دست می‌کشند و برای تحقق رویا‌های مرد زندگی‌شان رویا‌های خود را فراموش می‌کنند و متاسفانه این کار را نوعی موفقیت تلقی می‌کنند.

اما بهتر است بدانید وقتی این کار را می‌کنید، مردان بیشتر عاشق شما نخواهند شد. وقتی شما شخصیت خودتان را در نتیجه کسب عشق بیشتر خرد می‌کنید؛ یعنی خودتان را کمتر دوست دارید و هرچه بیشتر خودتان را فدای عشق کنید، کمتر از شما چیزی باقی می‌ماند. این نوع از خودگذشتی‌ها شاید در ابتدا حس خوبی به شما بدهد؛ اما در درازمدت توام با خشم و افسردگی خواهد بود.

راه حل
لیستی از تمامی ازخودگذشتی‌های‌تان تهیه کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا خود را دریابید و چیز‌هایی را که روزی دوست داشتید، برایتان تداعی شود. آرزو‌های خود را بجویید و برای بازگرداندن شخصیت از دست رفته خود کوشش کنید. مطمئن باشید در پایان این مسیر به زنی کامل و مستقل تبدیل خواهید شد که قطعا در ارتباط با همسرتان لغزش کمتری خواهید داشت؛ بنابراین توصیه می‌کنیم هرگز ارزش‌ها و آرمان‌های خود را برای بقای عشق زیر پا نگذارید.
۳ ـ زن‌هایی که عاشق قدرت‌های بالقوه مردانه می‌شوند

گاه پیش می‌آید که بعضی از زنان با وجود توانایی‌هایی که خود دارند، از اینکه استعداد‌های مردشان را شکوفا کنند، احساس افتخار می‌کنند و می‌خواهند با صرف زمان و انرژی همسرشان را به مرد رویا‌های خود تبدیل کنند. زن‌ها در این حالت به پیشواز احساساتی در مردان می‌روند که آن‌ها به تنهایی قادر به شکوفایی‌اش نیستند. زن در این حالت معمولا احساس خوشایندی نسبت به خود و انتخابش ندارد؛ زیرا تصور می‌کند اگر برای روابط عاشقانه‌اش تلاش باورهای اشتباه در مورد بورس بیشتری کند، دوست داشتنی‌تر خواهد شد. اما باید دانست که یک رابطه سالم با مردان زمانی تحقق پیدا می‌کند که عشق‌ورزی زن برای زمان حال مرد باشد، نه کسی که قرار است در آینده تغییر کند.

راه حل
بهتر است اهدافتان را مدام مدنظر داشته باشید و به جای اینکه انرژی و خلاقیت خود را صرف باورهای اشتباه در مورد بورس زندگی و یا شغل همسرتان کنید، بیشتر متوجه خود کنید؛ زیرا ممکن است به دلیل غرق شدن در مشکلات و مسائل شخصی همسرتان از خواسته‌ها و علایق شخصی خود گذشته یا آن‌ها را فراموش کرده باشید. بهتر است مردی را برای زندگی انتخاب کنید که مسئولیت تمام کارهایش را بر عهده بگیرد. اشکالی ندارد که شما به همسرتان در شکوفا شدن توانایی‌های بالقوه‌اش کنید؛ اما این نکته مهم را فراموش نکنید که باید هر دو با هم به یک اندازه به زندگی متعهد باشید و برای رفع مشکلات تلاش کنید.

۴ ـ برای حفاظت از عشق خود، استعداد‌ها و توانایی‌های‌تان را پنهان نکنید

حتما برای شما هم پیش آمده است که دوست داشته باشید خود را در مقابل مردی که عاشقش هستید، کوچک ببینید و توانایی‌های‌تان را کتمان کنید تا او در برابر شما احساس حقارت نکند. مثلا وقتی همسرتان از ویژگی‌های بارز شما صحبت می‌کند، وسط حرفش می‌پرید و سعی در تغییر مسیر گفتگو دارید. متاسفانه برخی از زن‌ها برای کسب عشق در زندگی شرطی می‌شوند و می‌پذیرند که خود را پایین‌تر جلوه بدهند.

ممکن است این تفکر وجود داشته باشد که اگر زن باهوش‌تر و قوی‌تر از مرد باشد، او دیگر تمایلی به ادامه زندگی نداشته باشد. به این نکته توجه داشته باشید که کتمان صلاحیت و قابلیت‌های شما در زندگی باعث از بین رفتن عشق و علاقه در باورهای اشتباه در مورد بورس رابطه با مرد است؛ اما باید بدانید که علاقه مرد‌ها بیشتر به سمت توانایی‌ها و استعداد‌های زن کشیده می‌شود و ضعف و وابستگی آن‌ها را از ادامه زندگی دلسرد می‌کند. مرد‌ها شیفته توانایی‌های زنان هستند، همانطور که باور دارند خودشان هم باید فردی توانمند و با استعداد باشند.

راه حل
در گام اول پیشنهاد می‌کنیم توانایی‌ها و استعدادهای‌تان را مرور کنید و آن‌ها را با همسرتان در میان بگذارید. تمرین کنید که فروتنی کاذب را از خود دور کنید و وقتی دیگران برای انجام کاری از شما تعریف و تمجید می‌کنند، خودتان را دست‌کم نگیرید، یک نفس عمیق بکشید و تشکر کنید. بهتر است مردی را انتخاب کنید که چشم دیدن درخشش و شکوفایی شما را در طول زندگی داشته باشد.
۵ ـ در مقابل مردان ضعیف نباشید

در طول تاریخ شاهد بودیم که همواره زن‌ها دوست دارند در زندگی قدرت و اختیار را به مردان واگذار کنند و این مسئله به مرور زمان زندگی مشترک را دچار مشکل می‌کند. این زن‌ها اسیران عشق هستند؛ یعنی خود را در رابطه فدا می‌کنند و برای کسب محبت مرد گاه تمایلات شخصی، عزت نفس و علایق خود را زیر پا می‌گذارند. در این حالت احترام شخصی‌شان را از دست می‌دهند و به همسرشان اجازه هر نوع بد رفتاری را با خود می‌دهند. متاسفانه برخی از زن‌ها معمولا به دلیل سازش پذیری ذاتی که دارند، به مرد این اجازه را می‌دهند که احترام چندانی برای او قائل نباشد.

راه حل
اولین قدم این است که در برخورد با بدرفتاری همسرتان به این رفتارش بها ندهید؛ در غیر این صورت او همچنان به این رفتار ادامه می‌دهد. در این شرایط بهتر است ناراحتی و جریحه‌دار شدن احساساتتان را با او در میان بگذارید. هنگامی که مرد واکنش منفی یا خشن نشان می‌دهد، کمی صبر کنید؛ سپس خیلی آرام با هم گفتگو کنید. این نکته مهم را فراموش نکنید که نشان ندادن ضعف در مقابل مردان به معنای تسلط روی آن‌ها نیست. اگر شما با خودتان رفتار با محبت و توام با احترام داشته باشید، همسرتان هم مجبور می‌شود چنین رفتاری با شما داشته باشد.
۶ ـ هنگام ابراز خواسته‌های خود در مقابل مردان مانند یک دختر بچه رفتار نکنید

احتمالا زمانی که دختر بچه کوچکی بودید، به دلیل شیرین زبانی و نازک نارنجی بودن بیشتر مورد توجه اطرافیان قرار می‌گرفتید. متاسفانه بسیاری از زن‌ها در برخورد با همسرشان خود را همان دختر بچه شیرین تصور می‌کنند. این رفتار باعث می‌شود مردان برتری بیشتری نسبت به شما احساس کنند و در نتیجه دچار نوعی آرامش کاذب می‌شوند. برای مثال ممکن است هنگام خشم یا عصبانیت به جای گفتگو مانند همان دختر بچه شروع به گریه کنید یا بدتر از آن مدام قهر کنید.

یا وقتی از همسرتان خواسته‌ای دارید، به جای اینکه با صدای زنانه و متین خواسته خود را مطرح کنید، با صدای بچه گانه و همراه با بغض و گریه صحبت کنید. بعضی از زن‌ها گمان می‌کنند با عاجز نشان دادن خود می‌توانند به نتیجه مطلوبشان برسند. ممکن است مردان در ابتدا احساس بزرگی و قدرت کنند و از این احساس لذت هم ببرند؛ اما درنهایت برای شما هیچ احترامی قائل نخواهند بود و با شما مانند یک کودک رفتار می‌کنند. ادامه این رفتار یک بحران جدی را در زندگی به وجود می‌آورد.

راه حل
همواره به این نکته توجه داشته باشید که شوهر شما پدرتان نیست و شما دختر بچه شیرین او نیستید! زمانی که گمان می‌کنید تنها وسیله رسیدن به خواسته‌های‌تان گریه کردن است، از خود بپرسید آیا واقعا چیز مهمی بود که به خاطرش اشک بریزید؟ بهتر است به جای اشک ریختن، عصبانی شوید! یاد بگیرید که برای بیان احساسات خود مانند یک فرد عاقل و بالغ رفتار کنید و خواسته‌های خود را با صدایی زنانه و مقتدر بیان کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.