مدیریت سرمایه در معاملهگری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک
مدیریت سرمایه در معاملهگری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک
هرگز این نکته کلیدی را فراموش نکنید که کلید موفقیت در معامله، مدیریت سرمایه و ریسک است. در این مقاله میخواهیم نکات کلیدی مرتبط با مدیریت سود و ریسک در تراکنشهای معاملاتی را تقدیمتان کنیم.
اگر با روشهای مدیریت سرمایه آشنا باشید ولی دانش خود را هنگام انجام معاملات واقعی به کار نگیرید، شانس شما برای کسب درآمد، بسیار اندک خواهد بود.
نکته مهم این است که اگر دقیقاً ندانید که چه طور باید در معاملات خود سود کنید، موفقیت شما فقط به شانس بستگی دارد. به علاوه، کنترلی روی خطرات پیش رو نخواهید داشت. این یعنی، اگر اشتباه کنید یا ترس و طمع بر شما غلبه کند، ممکن است کل سرمایه خود را از دست بدهید. اگر فاقد یک استراتژی مدیریت ریسک مؤثر باشید، در واقع معامله خود را به یک قمار تبدیل کردهاید.
امروز میخواهیم نحوه محاسبه عوامل زیر را به شما آموزش دهیم:
- محاسبه نسبت ریوارد به ریسک (نسبت سود به زیان)
- سایز پوزیشن
- نرخ ریسک در هر معامله
پیشنهاد مقاله: کسب درآمد از رمزارزها: چه طور در بازار رمزارزها کسب سود کنیم؟
محاسبه ریسک و ریوارد (خطر و سود)
بسیار مهم است که بدانید، محاسبه سطوح سود و ضرر بالقوه (احتمالی) بسیار حائز اهمیت است. ریسک (خطر ضرر) را به وسیله اوردر استاپ- لاس مشخص میکنند، در واقع، تفاوت قیمت بین نقطه ورود به معامله و اوردر استاپ- لاس، میزان ریسک شما را مشخص میکند.
حد سود نیز در صورت حرکت قیمت در جهت مورد انتظار برای تعیین نقطه خروج مشخص میشود.
سود بالقوه معامله، تفاوت قیمت بین نقطه هدف (حد سود) و نقطه ورود به معامله است.
به عنوان مثال، اگر سهمی به قیمت 25 دلار را خریداری کرده باشید و حدضرر (استاپ لاس) خود را روی 20 دلار و حد سود (تارگت) خود را روی 30 دلار قرار داده باشید، در آن صورت سود بالقوه شما در این معامله، برابر است با:
در ادامه، میزان ریسک با میزان سود، مقایسه شده و نرخ ریسک به ریوارد را مشخص میکند:
در این نسبت، A همان ضرریست که با اوردر Stop-loss (SL) مشخص کردهاید، B میزان سودیست که با اوردر Take-profit (TP) مشخص کردهاید و C، نسبت ریسک به ریوراد (ضرر به سود) است.
اگر C ، عددی کوچکتر از 1 باشد، در آن صورت، پتانسیل یا احتمال ضرر یا ریسک، بزرگتر از احتمال سود است.
اما اگر این نرخ، بزرگتر از عدد 1 باشد، این یعنی میزان سود معامله بیشتر از خطر یا ضرر احتمالی آن است.
پیشنهاد میکنیم در استراتژیهای معاملاتی خود نقاط ورودی را انتخاب کنید که نرخ زیان به سود آنها بین عدد 2 تا 3 باشد. این یعنی پتانسیل سود شما باید چندین برابر ضرر احتمالی باشد.
بعضی معاملهگرها استاپ لاس تعیین نمیکنند تا از کاهش سرمایه خود جلوگیری کنند. اما متأسفانه، این استراتژی باعث پیچیده شدن فرایند مدیریت ریسک شده و ممکن است کاهش سرمایه را عمیقتر کند. علاوه بر این، نباید از این استراتژی در معاملات اهرمی استفاده کنید. تمام افراد تازه کار باید در معاملات اهرمی از دستور توقف ضرر استفاده کنند.
جدول زیر، درصد سود موردنیاز برای جبران یک ضرر را نشان میدهد:
همانطور که ملاحظه میکنید، این جدول، میزان جبران سرمایه مورد نیاز برای پوشش سرمایه از دست رفته را نشان میدهد.
به عنوان مثال، فرض کنید معاملهگری 1000 دلار سرمایه دارد. در نتیجه ضرر در یک معامله، اگر تنها 100 دلار برای او باقی مانده باشد، باید 900 نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود درصد در معاملات بعدی خود سود کند تا بتواند ضرر وارده را جبران نماید.
دانش و فناوری بامداد ارائه میدهد: بوتکمپ معاملهگری در بازار رمزارزها
محاسبه اندازه پوزیشن
دو انتخاب به این منظور پیش روی شماست:
اولی، قانون دو درصد
الکساندر الدر، معاملهگر و استاد برجسته اقتصاد از این الگوریتم استفاده میکند:
بنابر استراتژی مدیریت سرمایه مبتنی بر قانون دو درصد، سرمایهگذار، در هر معامله خود بیش از دو درصد از سرمایه خود را وارد نمیکند.
این استراتژی شما را از خطر “خورده شدن توسط کوسهها” محفوظ نگه میدارد. یعنی خطر از بین رفتن کل سرمایه شما در اثر چند ضرر بزرگ را از شما دور میکند.
دومی، شرط کِلی (Kelly) نام دارد
این استراتژی برای به حداکثر رساندن موجودی سرمایه از یک شرط استفاده میکند. شرط کلی از این قرار است:
x ارزش معامله است
K سرمایه موجود است
فرمول کِلی، حد مقدار f را به طریق زیر، تعیین میکند:
A، سود حاصل از اوردر Take-Profit (TP) است.
B، ضرر حاصل از اوردر Stop-Loss (SL) است.
g، اهرم معامله است (اگر از اهرم استفاده نکنیم، این مقدار برابر 1 درنظر گرفته میشود).
اما p را فراموش نکنیم
p، احتمال موفقیت است.
توجه داشته باشید که لزوما نباید از f max استفاده کنید.
برای پایین آوردن ریسک، کافیست محدوده زیر را مورد استفاده قرار دهید:
حال زمان آن است که ریسک اتخاذ تصمیم اشتباه را مدنظر قرار دهیم.
چگونه میتوان این احتمال را محاسبه کرد؟
اگر بخواهید احتمال موفقیت خود را تخمین بزنید (p در فرمول قبل)، همه چیز به منبع اطلاعات شما بستگی دارد:
- منابع خارج. بعضی معاملهگرها از متوسط سیگنالهای موفق استفاده میکنند. بسیار مهم است که بدانید گروهها، کانالها و صفحات اجتماعی ممکن است آمارها و اطلاعات گمراهکننده منتشر کنند.
- استراتژی معاملاتی خودتان. اگر آمارهای معاملاتی را جمع آوری کرده و دادههای خود را محاسبه و تحلیل کرده و برای آزمایش استراتژی خود آماده باشید، باید به فرمول زیر توجه کنید.
p : احتمال موفقیت معامله یا نرخ تبدیل تراکنشهای مثبت است.
M : تعداد تراکنشهای منتهی به سود است.
N : کل تعداد معاملات انجام شده تحت یک استراتژی مشخص است.
خلاصه
- تراکنشهای مالی، پرخطر هستند و بسیار مهم است که محدودیتهای ریسک خود را شناسایی کنید.
- باید پیشاپیش، سود و زیان را محاسبه کنید.
- نرخ ریوارد به ریسک (سود به ضرر) میزان سود مشخص شده توسط اوردر TP به ضرر مشخص شده توسط اوردر SL است و باید عددی بین 2 و 3 باشد.
- SL یا Stop-Loss بسیار مهم است. اگر معاملات شما با ضررهای بزرگ همراه باشند، بازیابی کل سرمایه اولیه امری بسیار دشوار خواهد شد.
- از قانون دو درصد برای محاسبه اندازه پوزیشن خود استفاده کنید: اندازه تراکنشهای شما نباید بیش از 2 درصد کل سرمایه شما باشد. اگر به قاعده جدیدی علاقه دارید، میتوانید از شرط Kelly استفاده کنید.
- باید جمعآوری آمارهای معاملاتی را شروع کنید. اما فراموش نکنید که این دادهها همیشه با انحراف و خطا همراه هستند.
- یک سیستم معاملاتی، فراتر از رعایت یک قانون یا مجموعهای از قواعد است. باید بتوانید تمام پوزیشنهای خود را محاسبه و تجزیه و تحلیل کنید.
- تقلید از روش دیگران را خجالت آور نپندارید ولی همزمان سعی کنید استراتژی خودتان را آزمایش کنید.
- باید یادتان باشد که اگر با معاملهگری مثل یک تجارت رفتار کنید، در مقایسه با کسانی که مثل یک قمار با آن رفتار میکنند، سود بیشتری کسب میکنید.
در پایان، ضمن آرزوی معاملاتی پرسود برای شما عزیزان خواننده، از شما میخواهیم ما را از نظرات و کامنتهای مشوقانه خود محروم ننمایید. زیر همین پست، پاسخگوی سؤالات شما خواننده عزیز خواهیم بود.
همه چیز درباره ریسک به ریوارد در بازارهای مالی
نسبت ریسک به ریوارد یا همان Risk to Reward Ratio یک معیار سنجش مهم در معاملات است.
این معیار بیان میکند که در یک معامله روی هر نمادی، به ازای ریسکی که متحمل میشوید، چه میزان سود باید به دست آورید.
تریدر های حرفهای بازار سرمایه، همواره در تلاشاند تا میزان ریسک به ریوارد خود را افزایش دهند.
در این مقاله به طور کامل به شرح این موضوع میپردازیم.
ریسک چیست؟
برای این که مفهوم ریسک به ریوارد به درستی در ذهن شما جا بیافتد، باید ابتدا ریسک را به درستی درک کنید.
زمانی که یک تریدر حرفهای و با تجربه، یک معامله را باز میکند، قطعاً برای آن معامله یک حد ضرر مشخص در نظر دارد.
در عمل بازارهای مالی همواره دارای ریسک هستند، زیرا هیچ کس نمیتواند به طور قطع یک قیمت مشخص را پیشبینی کند.
در واقع ضرر کردن در بازار امری طبیعی است؛ و باید این حقیقت را پذیرفت که هیچ معاملهای بدون ریسک امکانپذیر نیست.
قبل از اینکه یک معامله را بازکنید باید این را بدانید که درهرصورت شما سرمایه خود را در معرض از دست رفتن قرار میدهید.
پس هر معاملهگر حرفهای باید برای ضررهای خود برنامه داشته باشد.
حال فرض کنید که شما 1000 دلار سرمایهدارید و میخواهید شروع به معامله کنید.
اگر بخواهید بر طبق اصول مدیریت سرمایه پیش بروید، بهعنوان یک تریدر تازهکار بههیچعنوان نباید بیش از 2 درصد از کل اکانت خود را در هر معامله ریسک کنید.
این جمله یعنی پولی که شما در معرض خطر قرار میدهید برای یک سرمایهٔ 1000 دلاری نباید بیش از 20 دلار باشد.
بهعبارتدیگر شما در هر معامله 20 دلار ریسک میکنید.
این مثال باید مفهوم ریسک را برای شما بهدرستی جا انداخته باشد.
مفهوم ریسک به ریوارد
حالا که با اصطلاح ریسک آشنا شدید میتوان سادهتر ریسک به ریوارد یا همان نسبت R/R را توضیح داد.
در همان مثال قبل که گفتیم فرض کنید 1000 دلار سرمایهدارید و قرار است 20 دلار را در هر معامله ریسک کنید، باید میزانی هم برای سود خود در نظر بگیرید.
برای مثال اگر قرار باشد شما در هر معامله 20 دلار ضرر کنید، باید سودهای شما از 20 دلار بزرگتر باشد تا بتوانیم بگوییم نسبت ریسک به ریوارد مناسب را رعایت کردهایم.
درواقع اگر سودهای شما کمتر از ضررهای شما نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود باشد، شما در درازمدت بعید است که سودده شوید.
فرض کنید استراتژی معاملاتی شما، دارای 60 درصد win rate (نرخ برد) است.
یعنی از هر 100 معاملهٔ شما، 60 عدد از آنها با سود بسته میشود و 40 عدد با ضرر.
حال اگر میزان سودهای شما، کمتر از ضررهای شما باشد، بهطور مثال به ازای 20 دلار ضرر در هر معامله، حد سود شما طوری تنظیم شود که 10 دلار سود بگیرید، در چنین حالتی بااینکه نرخ برد استراتژی شما بالا است، ولی درنهایت ضرر کردهاید.
با یک محاسبهٔ ساده میتوان این را ثابت کرد.
در مثالی که زده شد، ریسک به ریوارد شما، یک به نیم است.
چرا باید ریسک به ریوارد معاملاتمان را محاسبه کنیم؟
مسئلهٔ ریسک به ریوارد در معاملات بسیار حائز اهمیت است.
یک تریدر حرفهای این را بهخوبی میداند که بازارهای معاملاتی تماماً بر اساس احتمالات حرکت میکنند.
این احتمالات باعث میشود که این بازار بسیار پر ریسک باشد و درصورتیکه این ریسک، کنترل نشود، ممکن است منجر به از بین رفتن سرمایهٔ شما شود.
پس باید قبل از هر معاملهای میزان ریسک خود را مشخص کنیم و تمام سعی خود را بر این بگذاریم که میزان سودهای خود را بزرگتر از ضررهایمان کنیم.
چنین شرطی فقط و فقط با رعایت کردن ریسک به ریوارد صحیح برقرار میشود.
زمانی که شما ریسک به ریوارد معاملات خود را قبل از ورود به معامله، محاسبه کرده باشید، دیگر در زمانترید، در دام ترس و طمع ناشی از نوسانات بازار نمیافتید.
زیرا رعایت کردن ریسک به ریوارد، منجر به ایجاد یک استراتژی مستحکم و اصول میشود و دیگر از ترس از دست دادن پول خود مدام حد سود و حد ضرر خود را جابجا نمیکنید.
در ادامه به روشی ساده برای محاسبهٔ ریسک به ریوارد میپردازیم.
محاسبهٔ ریسک به ریوارد
نحوهٔ محاسبهٔ ریسک به ریوارد، کار بسیار سادهای است.
اما هر معاملهگر، باید متناسب با استراتژی معاملاتی خود و میزان win rate آن ریسک به ریوارد خود را مشخص کند.
بهطورکلی برای محاسبهٔ ریسک به ریوراد فقط کافی است تا حد ضرر خود را بر حد سود خود تقسیم کنید.
البته این در حالتی است که قصد تغییر حد سود و حد ضرر را نداریم.
درصورتیکه قرار است تغییراتی را در آن ایجاد کنیم، بهطور مثال، بخواهیم در TP1 خود بهاندازه نصف حجم معامله، خارج شویم، بهتر است از روش زیر استفاده کنیم.
در چنین حالتی باید حد ضرر خود را بر تمام سود حاصل در پایان معامله، تقسیم کنیم.
تفاوت Ristk to Reward و Win Rate
این دو اصطلاح بهکرات در بررسیهای آماری روی دستهای از معاملات استفاده میشوند.
درواقع این دو مفهوم مکمل یکدیگرند و شما با داشتن این دو میزان میتوانید بر روی معاملات یک شخص یا سیستم قضاوت کنید و متوجه شوید که آیا این تعداد از نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود معاملات سودده بوده است یا خیر.
شاید با خود فکر کنید که این را میتوان از مقایسهٔ سرمایه اولیه و میزان کل سود در پایان معاملات نیز فهمید.
پس اصلاً چه نیازی به محاسبهٔ این آمارهاست؟
در جواب باید بگوییم ممکن است که یک استراتژی معاملاتی در مدتی سودده باشد اما به دلیل میزان اشتباه ریسک به ریوارد یا مناسب نبودن وین ریت در درازمدت بهشدت ضرر ده باشد.
حال به مقایسهٔ این دو میپردازیم.
همانطور که در بالا توضیح دادیم، ریسک به ریوارد اشاره به میزان نسبت سودهای شما به ضررهای شما دارد.
اما وین ریت درواقع بیان میکند که احتمال برخورد کردن قیمت با حد سود شما به چه میزان است.
اگر وین ریت شما در حدود 60 درصد باشد و ریسک به ریوارد شما نیز حداقل یکبهیک نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود باشد، شما یک استراتژی سود ده دارید.
زیرا درست است که میزان سودهای شما با ضررهای شما یکسان است (Risk to Reward)، اما تعداد سودهای شما از تعداد ضررهای شما بیشتر است (Winrate).
همچنین ممکن است که میزان وین ریت شما، 40 درصد باشد اما ریسک به ریوارد شما یکبهسه باشد.
در چنین حالتی بااینکه تعداد سود های شما، کمتر از ضررهای شماست (Winrate) اما سودده خواهید بود.
زیرا میزان هرکدام از معاملات سودده شما ۳ برابر معاملات ضررده شماست (Risk to Reward) و عملاً هر سود شما، ۳ تا از ضررهای شمارا جبران میکند.
همچنین اگر نیاز دارید اطلاعات بیشتری در مورد وین ریت بدست آورید پیشنهاد میشود به مقالهی winrate چیست در سایت ایران بروکر مراجعه کنید.
مشاهده ریسک به ریوارد در متاتریدر
اگر مدتزمانی است که مشغول به معاملات در بازار هستید و تعداد زیادی معامله در متاتریدر انجام دادهاید، این نرمافزار آمارهای خوبی را از معاملههای شما در اختیارتان قرار میدهد.
برای این کار ابتدا از تب View گزینه terminal را انتخاب کنید.
در پنجرهٔ terminal وارد تب Account history شوید.
سپس بر روی یکی از معاملات خود کلیک راست کرده و گزینهٔ Custom period را انتخاب کنید.
حال در این قسمت باید بازهٔ زمانی معاملات خود را مشخص کنید.
سپس بر روی OK کلیک کنید.
حال مجدداً روی یکی از معاملات خود کلیک راست کرده و گزینهٔ save as Detailed Report را انتخاب کنید.
پسازاین کار، برنامه از شما آدرسی میخواهد که در آن، گزارش معاملات شمارا ذخیره کند.
پس از دادن آدرس روی گزینهٔ save کلیک کنید.
در پایان بهصورت خودکار صفحهٔ گزارش معاملات شما باز میشود.
در پایین صفحهٔ گزارشات در ردیف Average میتوانید میانگین میزان سودها و ضررهای خود را مشاهده کنید.
برای محاسبهٔ میانگین ریسک به ریوارد معاملاتتان در بازهٔ زمانی که مشخصی کردید، میزان profit trade را بر loss trade تقسیم کنید.
این نسبت میزان ریسک به ریوارد شما را نشان میدهد.
هرچقدر میزان profit trade شما بیشتر از loss trade شما باشد، ریسک به ریوارد معاملات شما، بالاتر و بهتر است.
نسبت ریسک به پاداش (ریسک به ریوارد) مناسب در فارکس چیست؟
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد (Risk/Riward) در معاملات
ریسک ریوارد (RR) چیست؟
نسبت ریسک به پاداش یا ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به پاداش (RR) یک معیار اندازه گیری برای معامله گران فارکس است. معامله گران با این معیار می توانند بسنجند که برای یک مقدار معین پاداش، چقدر ریسک می کنند. برای مثال معامله گران ممکن است نسبت ریسک به پاداش را 1:3، 1:2 یا رقمی شبیه به این تعیین کنند.
فرض کنید شما با 10 دلار وارد بازار شده اید و همه آن را وارد یک معامله می کنید. در اینجا ریسک شما برابر با 10 دلار است. حال ضریب 1 را به این ریسک اختصاص می دهیم. اگر پیش بینی شما از سود معامله 30 دلار باشد یعنی نسبت پاداش شما 3 است. زیرا 30 (میزان پاداش) تقسیم بر 10 (میزان ریسک) برابر می شود با 3. در اینجا گفته می شود که نسبت ریسک به پاداش معامله برابر با 1:3 می باشد.
فرض کنید نرخ جفت ارز AUD/JPY برابر 100.00 باشد و شما می خواهید وارد معامله خرید شوید. حد سود معامله را بر روی 140.00 و حد زیان را روی 80.00 قرار می دهید.
حال با یک محاسبه ساده می توانید متوجه می شوید که نسبت ریسک ریوارد شما 1:2 می باشد. زیرا نرخ جفت ارز روی 100.00 است. قیمت از حد سود 40 پیپ و با حد زیان 20 پیپ فاصله دارد. تمام کاری که باید برای بدست آوردن نسبت پاداش به ریسک انجام دهیم تقسیم مقدار زیان (20) به مقدار سود معامله (40) است که به 1:2 می رسیم.
نسبت ریسک به ریوارد به خودی خود اطلاعات زیادی را به معامله گر نمی دهد. مگر اینکه این نسبت را در کنار یک معیار دیگر به نام “نرخ موفقیت معامله” قرار دهیم.
تاثیر نرخ موفقیت معاملات بر نسبت ریسک به پاداش
بررسی نرخ موفقیت معاملات، قسمتی از تحلیل نسبت ریسک به پاداش می باشد. اگر در حال حاضر نسبت ریسک ریوارد معاملات خود را می دانید می توانید با یک فرمول ساده متوجه شوید که حداقل نرخ موفقیت معاملات بایستی چه رقمی باشد تا شما در نقطه سر به سر قرار بگیرید.
فرمول حداقل نرخ موفقیت معاملات به شرح زیر است:
(نسبت ریسک ریوارد با توجه به تاریخچه معاملات + 1) / 1= حداقل نرخ موفقیت معاملات
برای مثال با توجه به بک تستی که انجام داده اید می دانید نسبت ریسک به پاداش استراتژی شما برابر با 1:1 است.
حال، اعداد را در فرمول بالا جایگذاری می کنیم.
بنابراین با نسبت ریسک ریوارد 1:1 بایستی حداقل 50 درصد از معاملات شما با سود همراه باشد تا به نقطه سر به سر برسید. در این استراتژی اگر 55 درصد از معاملات شما با سود تمام شود در بلندمدت می توانید به سود برسید. اما اگر نرخ موفقیت معاملات شما حتی به 49% برسد برآیند معاملات شما در بلندمدت، منفی خواهد بود.
با این حال، اگر تنها 50% معاملات شما با سود همراه باشد اما نسبت ریسک به پاداش 1:2 باشد، این استراتژی در 100 معامله پیاپی و با ریسک کردن 1% از سرمایه در هر معامله، 50 درصد مبلغ سرمایه را به شما سود خواهید داد.
اگر شما با توجه به تاریخچه معاملات، نرخ موفقیت معاملات خود را می دانید اما می خواهید بدانید که با چه نسبتی از ریسک به پاداش به سود می رسید می توانید از فرمول زیر استفاده کنید.
1 – (نرخ موفقیت معاملات با توجه به تاریخچه معاملات / 1) = حداقل نسبت پاداش به ریسک
برای مثال اگر بدانید که نرخ موفقیت معاملات شما 40% است، حداقل نسبت پاداش به ریسک شما به شرح زیر خواهد بود.
بنابراین برای اینکه بتوانید در بلندمدت با این استراتژی کسب سود کنید بایستی نسبت پاداش به ریسک معاملات شما بیشتر از 1.5 باشد. برای مثال اگر حد زیان شما در یک معامله برابر 100 پیپ باشد بایستی حد سود را بیش از 150 پیپ فاصله از نقطه ورود قرار دهید.
استفاده از فیبوناچی بازگشتی جهت محاسبه نسبت ریسک ریوارد
اغلب معامله گران فارکس از ابزار فیبوناچی بازگشتی جهت محاسبه سطوح فیبوناچی استفاده می کنند. شما می توانید با اندکی تغییر در تنظیمات فیبوناچی، سطوح ریسک ریوارد را بر روی نمودار رسم و مشاهده کنید.
تنظیمات ریسک ریوارد در متاتریدر
در متاتریدر 4 این امکان وجود دارد تا سطوح دلخواه را در ابزار فیبوناچی اضافه کنید.
ابتدا ابزار فیبوناچی را بر روی نمودار اجرا کنید. سپس بر روی آن راست کلیک کرده و Fibo peroperties را بزنید. پنجره ای مانند تصویر بالا ظاهر می شود. دکمه Add را بزنید و در ستون level عدد 2 را وارد کنید. در شرح متناظر آن (Description) عبارت RR1 را تایپ کنید. به همین ترتیب Add را بزنید و عدد 3 و در مقابل آن RR2 را تایپ کنید.
شما می توانید به همین ترتیب هر چند برابر ریسک را که می خواهید بر روی نمودار رسم کنید. گر چه ما در اینجا از ابزار سطوح فیبوناچی استفاده می کنیم اما این سطوح ارتباطی با فیبوناچی ندارند. بلکه صرفا جهت قابل مشاهده کردن نسبت ریسک به پاداش بر روی نمودار رسم می شوند.
حال بایستی ابزار فیبوناچی را طوری رسم کنید که سطح 100 در نقطه ورود شما قرار بگیرد و سطح صفر در نرخ حد زیان شما باشد.
نمایش سطوح ریسک به ریوارد بر روی نمودار
در تصویر بالا مشاهده می کنید که همه سطوح فیبوناچی را از تنظیمات حذف کرده ایم تا بتوانیم براحتی نسبت های ریسک ریوارد را بر روی نمودار مشاهده کنیم.
شما هر زمان که تمایل داشته باشید می توانید از پنجره تنظیمات فیبوناچی بر روی Default کلیک کنید تا بتوانید سطوح اولیه فیبو را دوباره بر روی نمودار رسم کنید.
در نمودار بالا یک پین بار صعودی را نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود مشاهده می کنید که نقطه ورود را در قله و حد زیان را در کف این کندل قرار داده ایم. حال سطوح RR1 و RR2 به ترتیب، نسبت های ریسک به پاداش 1:1 و 1:2 را بر روی نمودار نشان می دهند.
سخن آخر
زمانیکه یک معامله گر مفهوم اولیه نسبت ریسک به پاداش را درک کرد مسلط شدن بر آن کار سختی نخواهد بود.
معمولا نحوه بکار گیری نسبت ریسک ریوارد توسط معامله گران حرفه ای، اندکی متفاوت از تریدرهای تازه کار است. اول اینکه معامله گران حرفه ای به یک نسبت ریسک ریوارد از پیش تعیین شده که ممکن است در کتاب ها مطالعه کرده باشید پایبند نیستند. در عوض، آنها زمان زیادی را صرف می کنند تا با بک تست جفت ارزها و نمادهای مورد علاقه شان، نرخ موفقیت معاملات را بر اساس نسبت های ریسک به ریوارد متفاوت پیدا کنند.
این معامله گران بجای تعیین یک نسبت ریسک به پاداش تصادفی مانند 1:2 یا 1:3 با استفاده از تحلیل داده های گسترده، RR مناسب برای یک استراتژی خاص را مشخص می کنند.
علاوه بر این، معامله گران با تجربه می دانند که صرفا یک حد نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود سود بزرگ و حد زیان کوچک نمی تواند دلیل مناسبی برای ورود به معامله باشد. آنها فقط زمانی وارد معامله می شوند که همه شرایط از پیش تعیین شده جهت ورود به بازار فراهم شده باشد.
افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
پول درآوردن پول می برد. همه این را می دانند، میزان سرمایه گذاری از فردی به فرد دیگر متغیر است و بستگی به رویکرد شما دارد. افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش موجودی حساب است. این کاهش ارزش پس از انجام چند معامله زیانده و متوالی واضح تر می شود، افت سرمایه یک حقیقت تلخ است که از آن گریزی نیست و برای همه اتفاق خواهد افتاد.
باید به این نکته توجه کنید که هرچه بیشتر ضرر کنید برگشت به اصل سرمایه سخت تر می شود پس هر چه در توان دارید برای محافظت سرمایه خود بکار بگیرید. در نتیجه در هر معامله باید درصد کمی از حساب خود را ریسک کنید تا به دراودان دچار نشوید. دراودان های بزرگ خیلی سریع باعث از بین رفتن حساب معاملاتی شما می شوند. سعی کنید با درصد کمی از حساب خود معامله کنید معمولا ریسک 2 درصد یا کمتر پیشنهاد می شود.
ریسک کمتر در معاملات = Drow Down کمتر
ضرر بیشتر = بازگشت سخت تر به اصل سرمایه
افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش سرمایهگذاری است. این کاهش ارزش بعد از انجام چند معامله زیانده پی در پی مشخص میشود. معمولا افت سرمایه بصورت مخفف DD ، مقدار کاهش سرمایه شخصی است که در اثر معاملات ناموفق یا زیان ده تحمیل می شود، افت سرمایه از اختلاف بین سطح سرمایه قبل از ضررها و سطح فعلی بعد از ضررها بدست می آید و معامله گران دراودان را به صورت درصدی از حساب معاملاتی خود محاسبه می کنند. حداکثر دراودان به بیشترین ضرر پی در پی شما در معاملات گفته می شود.
حرفهای ترین تریدرها هم نمیتواند ادعا کنند که دچار افت سرمایه نشده اند. اساتید همیارکریپتو پیشنهاد می کنند که اصطلاح دراودان را به خوبی درک کنید تا بتوانید آن را مدیریت کنید. بهتر است یک برنامه و طرح معاملاتی داشته باشید تا بتوانید در برابر ضررهای متوالی مقاومت کنید و سود کسب کنید. بخشی از برنامه معاملاتی خود را به قوانین مدیریت ریسک منظم اختصاص دهید.
با درصد کمی از سرمایه اصلی خود ریسک کنید تا هنگام برخورد با چند ضرر پی در پی با مشکل مواجه نشوید. بهتر است قوانین مدیریت سرمایه را دقیق اجرا کنید تا موفق شوید.
چگونه افت سرمایه (Drawdown) را کنترل کنیم؟
زمانی میتوان میزان افت سرمایه را کاهش داد که سبد سرمایهگذاری متنوعی داشته باشید. به عبارت دیگر تمام تخم مرغ ها را در یک ظرف نچینیم. با به کارگیری این استراتژی هرگاه یک رمز ارز دچار کاهش ارزش شود، دیگر رمز نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود ارزها میتوانند این کاهش ارزش را جبران کنند. سعی کنید از طلا، کالاها و اوراق بهادار هم به عنوان سرمایه استفاده کنید زیرا شرایط بازار بر انواع مختلف دارایی، تأثیرات متفاوتی میگذارد.
یکی از موارد مهم، حداکثر ضرر در مقابل سود مورد انتظار است که به آن (Risk/Reward Ratio) می گویند. این استراتژی براساس درصد است و این درصد باید بر اساس میزان درآمد شما باشد. معامله گران معمولا کاهش سرمایه را به صورت سالانه و ماهانه، بررسی و مدیریت می کنند. در بررسی حداکثر کاهش سرمایه ماهانه، میتوان انعطافپذیر عمل کرد اما باید با سود مورد انتظار هماهنگ باشد.
پیش تر هم گفتیم درک افت سرمایه در یک بازه زمانی، برای ایجاد سودآوری مداوم، مهم است. استراتژیهای سرمایهگذاری که قصد دارند بازدهی بالاتر از نرخ بهره داشته باشند باید ریسک را در پورتفولیو لحاظ کنند.
ریسک بیشتر = سود مورد انتظار بیشتر
بیشتر از 2% در هر معامله ریسک نکنید
میزان ریسک در هر معامله چقدر باشد؟ این سوال را در ابتدای مسیر معامله گری از خود بپرسید و سعی کنید که ریسک معاملاتتان را به 2% از سرمایه باقیمانده نه اصل سرمایه محدود کنید. برای افراد تازه وارد این مقدار باید کمتر باشد، بهتر است این مقدار را 1% از سرمایه باقیمانده باشد.
همیارکریپتو این مباحث را در دوره کریپتو استارتر ارز دیجیتال با مثال های کاربردی تدریس می کند و می توانید با اطمینان خاطر به کسب دانش در این حوزه بپردازید.
دوره های آموزشی ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری و به صورت آنلاین در فضای اسکای روم برای علاقه مندان در نقاط مختلف کشور برگزار میشود. اگر به این حوزه علاقه مند هستید و قصد کسب درآمد از این بازار را دارید با ما تماس بگیرید تا مشاوران ما به شما کمک کنند.
اندازه گیری ضرر در افت سرمایه (Drawdown)
Drawdown نشان دهنده حداکثر افت سرمایه از مقدار ماکزیمم می باشد و به صورت درصد بیان می شود. اگر یک معامله گر درصدی ضرر کند، برای بازگشت به رقم اولیه باید درصدی بیش از آن مقدار را سود کند.
اگر معامله گری 30/000 دلار داشته باشد و 50 درصد سرمایه اش را ضرر کند و سرمایه او به 15/000 دلار برسد. برای جبران ضررش باید باید سرمایه فعلی خود را دو برابر کند. به عبارتی برای جبران 50 درصد ضرر، باید 100 درصد سود کند که کار سختی است. جدول زیر را مشاهده کنید تا بیشتر متوجه مطلب گفته شده بشوید.
حفظ کردن سرمایه و ضرر نکردن در اولویت قرار دارد.
کالبد شکافی ضررها
تحلیل منظم عملکردها کمک می کند رفتارها و عواملی را که می توانند در نتیجه معاملات شما تأثیرگذار باشند را بهتر درک کنید. توجه به ضررها ، راهی برای شناخت نقاط ضعف است. معامله گران معمولا بر معاملات سود ده خود متمرکز هستند و معاملات بازنده خود را نادیده می گیرند. در واقع افراد باید از معاملات زیانده خود درس بگیرند.
1) محاسبه عملکرد
بررسی معاملات گذشته، اطلاعات و داده های سود و زیان خود را جمع آوری کنید تا بتوانید عوامل موثر بر عملکرد کلی خود را تجزیه و تحلیل کنید.
2) تجزیه و تحلیل عمقی معاملات زیان ده
اگر می خواهید از اشتباهات گذشته درس بگیرید، باید بر متوسط زیان خود شدیدا تمرکز کرده و بیشترین کنترل را بر آن داشته باشید. نحوه مدیریت این شرایط توسط شماست که می تواند موفقیت شما را به عنوان یک تریدر تضمین کند. تمرکز روی متوسط ضررها به شما کمک می کند تا بتوانید عادت بدی را که در رویکرد معاملاتی خود که احتمالاً در نتایج بد تاثیر دارد، را شناسایی کنید.
به احتمال زیاد ، اجازه می دهید معاملات زیان ده مدت طولانی ادامه یابند. احتمالاً باید زودتر جلوی ضرر را گرفته و آنها را ببندید. قبل از رسیدن به متوسط ضرر، از معامله زیان ده خارج شوید. ممکن است شاهد بهبود فوری در عملکرد خود باشید. این امکان وجود دارد که بیش از اینکه درست معامله کنید اشتباه کنید ولی همچنان بتوانید در مجموع سود ده باشید. این همان موضوع نسبت ریسک به ریوارد (R/R) است. اما متوسط سود شما باید بمراتب بسیار بیشتر از متوسط ضرر شما باشد. ساده ترین راه برای ردیابی این مورد این است که توقع از سیستم معاملاتی خود را حساب کنید.
3- سطح توقع از سیستم معاملاتی
توقع ، مقدار متوسط دلاری است که انتظار دارید در هر معامله بر اساس عملکرد قبلی خود سود کرده یا ضرر دهید. این مقدار ، درصد معاملات سودآور و متوسط سود شما در هر معامله را با درصد معاملات زیان ده و متوسط ضرر شما در هر معامله را ترکیب می کند.
جمع بندی
معامله گری که drawdown بر آن تحمیل شده به جای معامله عجولانه برای بازگشت به موقعیت قبل،بهتر است به تجدید قوای سیستم خود بپردازد. رویکرد تهاجمی برای به دست آوردن سرمایه از دست رفته نتیجه عکس دارد. چون اغلب با معاملات زیاد یا استفاده از معاملات لوریج دار سعی می کنند که سرمایه از دست رفته را برگردانند، نتیجه عکس می دهد.
تریدرها در مواجه با دراو دون دو دسته اند: 1) خیلی تهاجمی اند، 2) اعتماد به نفس کاذب دارند که یا منجر به ضررهای جبران ناپذیر شده و یا فرد تمایلی ندارد که ضرر را بپذیرد و از ادامه ی معامله انصراف دهد.
یک ضربالمثل در تجارت وجود دارد که می گوید: یک معامله خوب به ندرت حرفه تجاری تان را شکل می دهد، ولی یک معامله ی بد قطعاً پایان حرفه ی تجاری تان خواهد بود.
اگر می خواهید مطالب روز دنیای کریپتو را دنبال کنید با همیارکریپتو همراه باشید. تیم ما به روز ترین اخبار و دوره های آموزشی ارز دیجیتال را در اختیار علاقه مندان این حوزه قرار می دهند. دوره های آموزشی کریپتو استارتر که مفاهیم پایه در آن تدریس می شود و دوره کریپتو جم که دوره تخصصی اساتید همیارکریپتو می باشد در این دوره یاد میگیرید چطور جم کوین های دنیای کریپتو را پیدا کنید.اگر به حوزه گیم علاقه دارید دوره کریپتو گیمر نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود و متاورس ما را از دست ندهید. با گذراندن این دو دوره می توانید گیمر حرفه ای شوید.
همیارکریپتو دوره های آموزشی ذکر شده را در قالب دوره آموزشی ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری برگزار می کند. این دوره به صورت آنلاین در فضای اسکای روم برگزار می شود.
سوالات متداول
1) افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش موجودی حساب است. این کاهش ارزش پس از انجام چند معامله زیانده و متوالی واضح تر است، افت سرمایه یک حقیقت تلخ است که از آن گریزی نیست و برای همه اتفاق خواهد افتاد.
2) افت سرمایه (Drawdown) چگونه محاسبه میشود؟
دراودان (Drawdown) در حالت عادی از طریق محاسبه اختلاف بین ارزش سقف نسبی سرمایه منهای ارزش کف نسبی بدست می آید. معامله گران به طور معمول نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود این کاهش را به صورت درصدی از حساب معاملاتی خود منظور می کنند.
3) چگونه دچار افت سرمایه (Drawdown) نشویم؟
حرفهای ترین تریدرها هم نمیتواند ادعا کنند که دچار افت سرمایه نشده اند پس بهتر است یک برنامه و طرح معاملاتی داشته باشید تا بتوانید در برابر ضررهای متوالی مقاومت کنید و سود کسب کنید. بخشی از برنامه معاملاتی خود را به قوانین مدیریت ریسک منظم اختصاص دهید.
4) راه جلوگیری از افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
امکان ندارد که تریدری معاملهی با ضرر نداشته باشد تقریبا تمام تریدرها ضرر کرده اند برای جلوگیری از دراودان و از بین نرفتن سرمایه تان، باید مدیریت سرمایه داشته باشید.
سطوح Stop-Los و Take-Profit چیست و چگونه آنها را محاسبه کنیم؟
سطوح توقف ضرر و سود دو مفهوم اساسی هستند که بسیاری از معامله گران برای تعیین استراتژی های خروج از تجارت خود بسته به میزان ریسکی که مایل به انجام آن هستند، به آنها تکیه می کنند. این آستانه ها هم در بازارهای سنتی و هم در بازارهای رمزنگاری مورد استفاده قرار می گیرند و به ویژه در میان معامله گرانی که رویکرد ترجیحی آن ها تحلیل تکنیکال است، محبوب هستند.
مقدمه
زمان بندی بازار یک استراتژی است که در آن سرمایه گذاران و معامله گران سعی می کنند قیمت های آینده بازار را پیش بینی کنند و سطح قیمتی بهینه ای را برای خرید یا فروش دارایی ها بیابند. تحت این رویکرد، تشخیص زمان خروج از بازار حیاتی است. در اینجاست که سطوح استاپ ضرر و سود برداشت وارد عمل می شوند.
سطوح توقف ضرر و سود، اهداف قیمتی هستند که معامله گران از قبل برای خود تعیین می کنند. این سطوح از پیش تعیین شده که اغلب به عنوان بخشی از استراتژی خروج یک معامله گر منضبط استفاده می شود، برای به حداقل رساندن معاملات هیجانی طراحی شده اند و برای مدیریت ریسک ضروری هستند.
سطوح توقف ضرر و سود
سطح توقف ضرر (SL) قیمت از پیش تعیین شده یک دارایی است که زیر قیمت فعلی تنظیم می شود، که در آن موقعیت به منظور محدود کردن ضرر سرمایه گذار در این موقعیت بسته می شود. برعکس، سطح سود برداشت (TP) قیمت از پیش تعیین شده ای است که معامله گران در آن موقعیت سودآور را می بندند.
معاملهگران میتوانند بهجای استفاده از سفارشهای بازار در زمان واقعی، این سطوح را به گونهای تنظیم کنند که بدون نیاز به نظارت 24 ساعته بر بازارها، فروش خودکار را آغاز کنند. برای مثال، Binance Futures دارای یک تابع Stop Order است که دستورات توقف ضرر و برداشت سود را ترکیب می کند. سیستم تصمیم می گیرد که آیا یک سفارش بر اساس سطوح قیمت ماشه و آخرین قیمت یا قیمت علامت گذاری زمانی که سفارش انجام می شود، توقف ضرر است یا برنده است.
چرا باید از سطوح توقف ضرر و سود برداشت استفاده کرد؟
مدیریت ریسک را انجام دهید
سطوح SL و TP منعکس کننده پویایی فعلی بازار هستند و کسانی که می دانند چگونه مقادیر بهینه خود را به درستی شناسایی کنند، اساسا فرصت های معاملاتی مطلوب و سطوح قابل قبول ریسک را شناسایی می کنند. ارزیابی ریسک با استفاده از سطوح SL و TP می تواند نقش مهمی در حفظ و رشد پورتفولیوی شما داشته باشد. نه تنها به طور سیستماتیک از دارایی های خود با اولویت دادن به معاملات کم ریسک محافظت می کنید، بلکه از نابودی کامل پرتفوی خود نیز جلوگیری می کنید. بنابراین، بسیاری از معاملهگران از سطوح SL و TP در استراتژیهای مدیریت ریسک خود استفاده میکنند.
جلوگیری از معاملات هیجانی
وضعیت عاطفی فرد در هر لحظه می تواند به شدت بر تصمیم نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود گیری تأثیر بگذارد، و به همین دلیل است که برخی از معامله گران برای اجتناب از معامله تحت استرس، ترس، طمع یا سایر احساسات قدرتمند، به استراتژی از پیش تعیین شده تکیه می کنند. یادگیری تشخیص زمان بستن یک پوزیشن می تواند به شما کمک کند تا از معاملات آنی خودداری کنید و به شما این امکان را می دهد که معاملات خود را به صورت استراتژیک مدیریت کنید نه عجیب.
نسبت ریسک به پاداش را محاسبه کنید
سطوح توقف ضرر و سود برای محاسبه نسبت ریسک به پاداش معامله استفاده می شود.
ریسک به پاداش ، اندازه گیری ریسک در ازای پاداش های بالقوه است. به طور کلی، بهتر است معاملاتی را وارد کنید که نسبت ریسک به پاداش کمتری دارند، زیرا به این معنی است که سود بالقوه شما بر ریسک های بالقوه بیشتر است.
با این فرمول می توانید نسبت ریسک به پاداش را محاسبه کنید:
نسبت ریسک به پاداش = (قیمت ورودی – قیمت توقف ضرر) / (قیمت سود – قیمت ورودی)
نحوه محاسبه سطوح توقف ضرر و سود برداشت
روشهای مختلفی وجود دارد که معاملهگران میتوانند برای تعیین سطوح بهینه توقف ضرر و سود برداشت از آنها استفاده کنند. این رویکردها ممکن است به طور مستقل یا در ترکیب با روشهای دیگر مورد استفاده قرار گیرند، اما هدف نهایی همچنان یکسان است: استفاده از دادههای موجود برای تصمیمگیری آگاهانهتر در مورد زمان بستن یک موقعیت.
سطوح حمایت و مقاومت
حمایت و مقاومت مفاهیم اصلی آشنا برای هر معامله گر فنی در بازارهای سنتی و ارزهای دیجیتال هستند.
سطوح حمایت و مقاومت مناطقی در نمودار قیمت هستند که احتمال افزایش فعالیت معاملاتی، چه خرید و چه فروش، بیشتر است. در سطوح پشتیبانی، انتظار میرود روند نزولی به دلیل افزایش سطح فعالیت خرید متوقف شود. در سطوح مقاومت، انتظار میرود روندهای صعودی به دلیل افزایش سطح فعالیت فروش متوقف شود.
معاملهگرانی که از این روش استفاده میکنند معمولاً سطح سود برداشتی خود را بالاتر از سطح حمایت و سطح توقف ضرر را درست زیر سطح مقاومتی که شناسایی کردهاند تعیین میکنند.
میانگین های متحرک
این نشانگر فنی نویز بازار را فیلتر می کند و داده های مربوط به قیمت را برای ارائه جهت یک روند صاف می کند.
میانگین متحرک (MA) را می توان در یک دوره کوتاه تر یا طولانی تر، بسته به ترجیحات معامله گران، محاسبه کرد. معاملهگران میانگینهای متحرک را از نزدیک زیر نظر دارند نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود و به دنبال فرصتهایی برای فروش یا خرید هستند که در سیگنالهای متقاطع ارائه میشوند، جایی که دو MA مختلف روی یک نمودار تلاقی میکنند. می توانید در مورد میانگین متحرک به طور مفصل مطالعه کنید.
به طور معمول، معاملهگرانی که از MA استفاده میکنند، سطوح توقف ضرر را زیر میانگین متحرک بلندمدت شناسایی میکنند
روش درصدی
به جای یک سطح از پیش تعیین شده که با استفاده از شاخص های فنی محاسبه می شود، برخی از معامله گران از یک درصد ثابت برای تعیین سطوح SL و TP استفاده می کنند. به عنوان مثال، ممکن است زمانی که قیمت دارایی 5% بالاتر یا کمتر از قیمتی که وارد کردهاند، موقعیت خود را ببندند. این یک رویکرد ساده است که برای معامله گرانی که آشنایی چندانی با اندیکاتورهای فنی ندارند، نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود به خوبی جواب می دهد.
سایر شاخص ها
ما به چند ابزار متداول TA که برای ایجاد سطوح SL و TP استفاده میشوند، اشاره کردهایم، اما معاملهگران از بسیاری از شاخصهای دیگر استفاده میکنند. این شامل شاخص قدرت نسبی ( RSI ) است که یک شاخص حرکتی است که نشان میدهد یک دارایی بیش از حد خرید شده یا بیش از حد فروخته شده است، باندهای بولینگر (BB) که نوسانات بازار را اندازهگیری میکند، و واگرایی میانگین متحرک همگرایی (MACD) که از میانگینهای متحرک نمایی استفاده میکند.
پایان
بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران از یک یا ترکیبی از روشهای بالا برای محاسبه سطوح توقف ضرر و سود برداشت استفاده میکنند. این سطوح بهعنوان انگیزههای فنی برای خروج از معامله برای آنها عمل میکند، چه برای رها کردن موقعیت از دست دادن یا تحقق سودهای بالقوه. توجه داشته باشید که این سطوح برای هر معامله گر منحصر به فرد است و عملکرد موفقیت آمیز را تضمین نمی کند. در عوض، آنها تصمیم گیری را هدایت می کنند و آن را سیستماتیک تر و قوی تر می کنند. بنابراین، ارزیابی ریسک با شناسایی سطوح توقف ضرر و سود یا استفاده از سایر استراتژیهای مدیریت ریسک یک عادت تجاری خوب است.
دیدگاه شما