چگونه لبه معاملاتی خود را پیدا کنیم؟


مهمتر از همه، این باعث افزایش بهره وری و کاهش اضطراب تجارت شما می شود.

لات چیست و چطور لات را در فارکس محاسبه کنیم؟

بازار ارزهای بین المللی فارکس پر است از اصطلاحات و کلمات تخصصی منحصر به فرد. اگر شما تازه با فارکس آشنا شده اید، بهتر است در گام اول خودتان را ملزم به یادگیری آنها بکنید.

یکی از این واژه های منحصر به فرد، لات (Lot) است. در حقیقت فارکس در سایز و اندازه خاصی، یا تعداد واحد ارزهایی که خرید و فروش می شوند معامله می شود که به آنها، لات می گویند. لات در فارکس یا مبادلات، یک واحد اندازه گیری برای حجم پوزیشن یا یک مقدار ثابت از ارز پایه در بازار فارکس است. این مقدار همیشه با لات مشخص می شود. یادتان باشد که سایز لات شما، مستقیما روی سطح ریسک شما اثر می گذارد. هرچه اندازه لات شما بزرگتر باشد، میزان ریسک شما هم بیشتر خواهد شد. مدیریت ریسک در حقیقت مدلی است که به شما اجازه می دهد تا در فارکس مقدار بهینه لات استاندارد را بر اساس سطح ریسک تخمین زده شده، نوسانات (مقدار حد ضرر) و اهرم یا لورج، محاسبه کنید.

مقاله زیر را بخوانید تا در مورد این مدل، نحوه استفاده از آن و اینکه ماشین حساب یک معامله گر چطور می تواند به او کمک کند، مطلع شوید. نکاتی که در این مقاله با هم مرور خواهیم کرد، به شرح زیر است.

لات (lot) چیست، اهمیت لات در فارکس، انواع لات (LOT) در فارکس، نحوه محاسبه لات در فارکس و نتیجه گیری.

لات (lot) چیست؟

لات به زبان ساده، واحد اندازه گیری مقدار معامله است. در حالت معمولی، لات یک واحد استاندارد برای اندازه گیری حجم پوزیشنی است که توسط تریدرها باز می شود. در فارکس، شما فقط می توانید پوزیشن هایی در حجم های مشخصی از واحدهای معاملاتی باز کنید، که به آنها لات گفته می شود.

اجازه بدهید برای روشن تر شدن مطلب، مثالی بزنیم. در دنیای بیرون از فارکس، تقریبا هر چیزی را با واحد اندازه گیری خودش می سنجند.

زمانی که برای خرید مقداری میوه به مارکت مخصوص فروش میوه و سبزیجات می رویم، معمولا از کلمه کیلوگرم استفاده می کنیم. به عنوان مثال از فروشنده می خواهیم تا به ما چند کیلوگرم سیب تحویل بدهد.

1 لات چه قدر است؟

در بازار فارکس شما فقط می توانید پوزیشن هایی در سایزهای مشخص از واحدهای معاملاتی که به آنها لات می گویند، باز کنید. وقتی در بازار فارکس معامله می کنیم، نمی گوییم 1000 یورو خرید کردیم بلکه مثلا می گوییم 1 لات، 2 لات یا 0.01 لات یورو خرید کردیم. در تعریف سایز لات آمده: لات واژه ای است برای مشخص شدن سایز قرارداد در مورد یک دارایی قابل معامله (ارزها، بشکه های نفت و غیره) که یک تریدر می تواند بخرید یا بفروشد. لات در حقیقت از لحاظ اندازه در بازار فارکس، معادل 100.000 واحد از ارز پایه می باشد.

وقتی شما سفارشی را چه به منظور خرید و چه فروش در پلتفرم معاملاتی تان می گذارید، این سفارشات بر اساس سایزهایی که به آنها لات گفته می شود، به اجرا گذارده می شوند.

مثال:

قیمت یک بشکه نفت حدود 80 دلار است. وقتی تریدری یک سفارش خرید یا فروش می گذارد، این شخص نمی تواند تعداد بشکه ها را نام ببرد؛ این معامله در حقیقت با واحد لات خرید و فروش می شود. لات در این مثال، سایز قراردادی است که شامل تعداد ثابتی از بشکه ها است که در قرارداد شما ذکر می شود. ضمنا این سایز در هر بروکری می تواند متفاوت باشد. مثلا برخی بروکرها پیشنهاد یک لات 10 بشکه ای و برخی دیگر یک لات 100 بشکه ای را می دهند. ولی در هر صورت، این سایز با لات به شما اعلام می شود.

البته لات انواع مختلفی دارد که در ادامه مقاله به شرح انواع آنها خواهیم پرداخت. دانستن اینکه لات چقدر اهمیت دارد، برای هر تریدری مهم است. در قسمت بعد ما برای شما از اهمیت لات صحبت خواهیم کرد.

اهمیت لات در فارکس

دانستن لات در فارکس برای هر تریدری ضروری است. همان طور که می دانید دانش و به اجرا گذاشتن مدیریت ریسک در هر معامله ای، به شما کمک می کند تا سرمایه خود را حفظ کنید.

برای به اجرا گذاشتن مدیریت ریسک، شما نیاز دارید بدانید که در هر معامله چند لات خرید و فروش خواهید کرد. در حقیقت محاسبه لات، عنصری از سیستم مدیریت ریسک است. یادتان باشد برای ساختن یک سیستم متوازن معاملاتی، شما باید نسبت به سایز لات، کاملا آگاه باشید.

انواع لات (LOT) در فارکس

4 نوع لات در بازار فارکس وجود دارند که به شرح زیر می باشند:

  • یک لات که در بازار فارکس معادل 100.000 واحد از ارز پایه می باشد.
  • مینی لات که 0.1 لات استاندارد یا 10.000 واحد از ارز پایه می باشد.
  • میکرو لات که 0.01 لات استاندارد یا معادل 1000 واحد از ارز پایه می باشد.
  • چگونه لبه معاملاتی خود را پیدا کنیم؟
  • نانو لات که 0.001 لات استاندارد یا معادل 100 واحد از ارز پایه می باشد.

نحوه محاسبه لات در فارکس

فراموش نکنید هر دارایی که قصد معامله آن را دارید، با همان ارزی که حساب معاملاتی تان را با آن باز کرده اید، انجام خواهد شد. این ارز، اغلب دلار امریکا است. این مسئله برای تریدرها بسیار ضروری است تا زمانی که پوزیشنی را باز می کنند بدانند چه مقدار دلار در حساب معاملاتی شان، باقی مانده است. به عنوان نمونه در مورد جفت ارزهای فرعی مثالی می زنیم. جفت ارز فرعی، جفت ارزی است که در هیچ طرف معامله، دلار امریکا وجود ندارد. مثلا جفت ارز فرانک سوییس در مقابل ین ژاپن (CHF/JPY).

بهترین روش برای محاسبه، استفاده از ماشین حساب تریدر یا همان ماشین حساب لات در فارکس است. برای این منظور شما می توانید از ماشین حساب فارکس بسیار عالی وبسایت دنیای ترید، استفاده کنید.

چرا باید لات را در هر معامله حساب کنیم:

1- برای بهینه سازی حجم پوزیشن نسبت به مبلغ سپرده و در نظر گرفتن مقدار ریسک و سود مورد انتظار. این مسئله به شما کمک می کند تا یک سیستم معاملاتی متوازن درست کنید.

2- برای انتخاب اندازه لات مناسب و افزایش سیستم سپرده به گونه ای که کل پوزیشن معاملاتی، در برابر کاهش قیمت، حرکات اصلاحی قیمت، پولبک ها و نوسانات، مقاوم باشد.

به یاد داشته باشید، اگر تارگت مشخصی برای حجم پوزیشن وجود داشته باشد، اندازه اهرم بر ریسک تأثیر نمی گذارد. با همان اندازه لات، تغییر اهرم تنها بر مقدار مبلغ ودیعه شما تأثیر می گذارد.

شما همچنین باید هنگام محاسبه پیپ، نرخهای مستقیم و غیر مستقیم را فراموش نکنید. به عنوان مثال قیمت پیپ در یک لات استاندارد یورو به دلار امریکا، 10 دلار است. در جفت ارز دلار امریکا به ین ژاپن این عدد 9 دلار است.

فرمول محاسبه لات به شرح زیر است:

قیمت بازار / سایز لات * 1 پوینت

در این قسمت، برای روشن تر شدن موضوع مثالهایی ذکر شده است، لطفا به آنها دقت کنید.

مثالهایی از نحوه محاسبه سایز لات در فارکس

لات = سایز معامله * حجم معامله * قیمت دارایی

مثال شماره 1: فرض کنید اندازه قرارداد معاملاتی برای هر سهام معادل 1 واحد باشد و در حقیقت هر 1 لات برابر با 1 سهام باشد. قیمت سهام هم فرض کنیم 54 دلار است. در نتیجه 1 لات معادل 54 دلار خواهد بود.

مثال شماره 2: فرض کنید اندازه قراردادی برای جفت ارز یورو به دلار 100.000 دلار باشد. اگر قیمت این جفت ارز مثلا 1.23456 باشد، لات این قرارداد مساوی است با 1.23456 ضربدر 100.000 که مساوی است با 123.456 هزار دلار امریکا.

مثالهایی از ارزهای مستقیم

لات = اندازه قرارداد * حجم معامله

مثال: فرض کنید در معامله ای اندازه قرارداد 100.000 دلار است، حجم معامله هم 0.01 لات یا 1000 واحد از ارز پایه باشد. نرخ لحظه ای جفت ارز USD/CHF هم 0.91070 می باشد. ارزش لات در این معامله مساوی است با 100.000 ضربدر 0.01 که برابر است با 1000. این به این معنی است که با حجم معامله 0.01 لاتی، قرار است 9.107 فرانک سوییس خریداری شود که بروکر شما برای این معامله، 1000 دلار شما را به عنوان ودیعه نگه خواهد داشت.

میزان پیپ را چگونه باید محاسبه کنیم؟

میزان پیپ

قیمت یک پیپ بسته به اینکه واحد معاملاتی شما چه چیز است (لات، مینی لات یا میکرو لات) و یا این موارد چه مفهومی دارند، مشخص می شود. پیپ در حقیقت، سود یا ضرری است که معامله گر با حرکت قیمت دارایی که خریده یا فروخته، به دست می آورد.

  • هر پیپ نوسان برای 1 لات استاندارد مساویست با 10 دلار
  • هر پیپ نوسان برای 1 مینی لات مساویست با 1 دلار
  • هر پیپ نوسان برای 1 میکرو لات مساویست با 10 سنت
  • هر پیپ نوسان برای 1 نانو لات مساویست با 1 سنت

یادتان باشد اگر با 0.1 لات وارد معامله ای شوید ارزش هر پیپ شما به ترتیب، ده برابر کاهش پیدا می کند. با یک لات استاندارد، هر یک پیپ نوسان، برابر است با 1 دلار سود یا ضرر. به عبارتی دیگر، سود ورود کردن به معامله ای با 0.1 استاندارد لات مساویست با سود 1 پیپ در معامله 1 مینی لاتی.

مثالی از محاسبه سایز لات در فارکس

  • مبلغ سپرده شما: 3000 دلار
  • مقدار ریسک شما در این معامله: 5%
  • اهرم یا لورج شما: 1:100
  • حد ضرر شما: 50 پیپ

مبلغ پوزیشن شما در این معامله 3000 دلار ضربدر 100 مساویست با 300.000 دلار امریکا. شاید این سوال برای شما پیش بیاید که 100 چیست؟ درواقع 100 اهرم شما در این معامله است که در مبلغ سپرده شما، ضرب می شود. حال اگر قرار باشد 100% سرمایه مان را در این معامله درگیر کنیم، با نرخ EUR/USD که مثلا 1.2500 است، حداکثر مقدار لات ما در این معامله، 2.4 خواهد بود.

ولی یادتان باشد که باید قوانین مدیریت ریسک را نیز رعایت کنید. در این معامله قرار است ما فقط 5% از سرمایه مان را ریسک کنیم که می شود: 3000 دلار ضربدر 5% مساویست با 150 دلار. از آنجایی که ما فقط اجازه داریم 50 پیپ (مقدار حد ضرر ما در این معامله) در این معامله ضرر کنیم، هر پیپ نوسان مساویست با 150 تقسیم بر 50 پیپ، که 3 دلار خواهد شد. در نتیجه هر پیپ نوسان در این معامله با این قوانین، مساویست با 3 دلار سود یا ضرر.

فراموش نکنید که هر یک پیپ نوسان برای 1 لات استاندارد برابر است با 10 دلار سود یا ضرر. در نتیجه، حداکثر لات مجاز 0.3 می باشد. حداقل سایز لات هم 0.01 است. از آنجا که ما برای 0.3 لات به 37.500 دلار احتیاج داریم، ما 375 دلار با اهرم 1:100، وارد معامله می کنیم (یادآوری می کنیم که این مبلغ معادل 12.5% سرمایه ما و مطابق با قوانین مدیریت ریسک می باشد).

نتیجه گیری

در این مقاله، شما با لات آشنا شدید و مهمتر از آن، نحوه محاسبه لات را که خیلی از تریدرها با آن مشکل دارند را، آموختید. ارزیابی سطح ریسک و محاسبه حداکثر حجم مجاز لات، یکی از مبانی سیستم مدیریت ریسک است. البته بعضی مواقع، امکان انحرافات نیز وجود دارد. در بازارهای نوسانی، منطقی است که سطح ریسک را برای هر ترید جدیدی کاهش دهیم، اما در عین حال، حد ضرر بزرگتری بگذاریم.

از سویی دیگر در بازارهای رونددار، می توانید استاپ لاس هایی کوتاه تری بگذارید و حجم قرارداد معاملاتی تان را افزایش دهید. قبل از ترید کردن، شما باید حداقل میانگین و حداکثر حدضررتان را برای دوره تاریخی دارایی خاصتان، محاسبه کنید.

بهترین توصیه این است که مدلی تهیه کنید که به شما امکان دهد در صورت تغییر شرایط بازار، به سرعت داده های ورودی را تغییر دهید و حجم معاملات را تنظیم کنید.

چطور بهترین استراتژی معاملاتی فارکس را انتخاب کنیم؟

ترید کردن در بازار فارکس، سراسر درباره این است که کمتر ضرر کنیم و بیشتر سود ببریم. باید بگویم که به خاطر وجود استراتژی های معاملاتی فارکس به این مهم دست پیدا کرده ایم و باید قدردان این استراتژی ها باشیم. با استفاده از این استراتژی ها، یک معامله گر، مجموعه ای از قوانین را برای بهره گیری از آنها تدوین می کند.

اغلب اوقات معامله گران به استراتژی های معاملاتی که به طور کامل آزمایش نشده اند اعتماد می کنند و خود را برای شکست آماده می کنند. واقعیت این است که شما می توانید ساعت ها به جستجوی راه حل صحیح در سراسر اینترنت بپردازید - و هیچ شانسی برای یافتن یک استراتژی خوب نخواهید داشت.

تنها راه حل این است که استراتژی های اصلی را خودتان امتحان کنید و ببینید واقعا چه چیزی کارساز است.

استراتژی ها و اهداف معاملات فارکس

قبل از بحث در مورد تنظیمات معاملات و استراتژی های احتمالی، ابتدا باید بدانیم که چرا هر شخصی در وهله اول تجارت فارکس را در نظر می گیرد. دو دلیل وجود دارد: پوشش ریسک یا فروش تامینی (Hedging) و سفته بازی (Speculation).

پوشش ریسک به شرکتهایی مرتبط می شود که از خود در برابر ضرر محافظت می کنند. آنها سود روزانه خود را از هر کشور خارجی (که درآمد خود را به ارز خارجی پرداخت کرده است) دریافت می کنند. سپس آنها منتظر نوسان ارز می مانند و آن را به کشور خود منتقل می کنند.

این عمل واقعاً مربوط به استراتژی های فارکس نیست.

از طرفی دیگر، سفته بازی پیش بینی حرکتی است که یک شرکت در یک شرایط خاص، ممکن است انجام دهد. اگر به درستی انجام شود، این پیش بینی ها نتایج معاملات را بسیار بهبود می بخشند.

سفته بازی در واقع همان چیزی است که در معاملات روزانه انجام می شود. با کمک استراتژی های مناسب می توانید در دنیای تجارت فارکس پیشرفت کرده و در نهایت استراتژی معاملاتی خود را ایجاد کرده و توسعه دهید. نکته منفی این است که این مسئله یک فرآیند زمان بر و دشوار است.

خبر خوب این است که استراتژی های از پیش ساخته شده ای برای آزمایش در دسترس شما قرار دارد. اگرچه بهتر است این کار را با ایمنی کامل انجام دهید مخصوصاً، اگر تازه وارد دنیای فارکس شده اید باید گاه و بیگاه تاکتیک های خود را تغییر دهید. این به شما این اجازه را می دهد که حاشیه سودی را که ممکن بود از دست بدهید، را ببینید.

بهترین استراتژی معاملاتی فارکس چیست؟

در اینجا ما چند روش داریم که به شما کمک می کند تاکتیک های تان را سریعا تغییر داده و به سود برسید.

ما می خواهیم به شما یک مرور کلی از استراتژی هایی که سالهای طولانی جواب داده اند، ارائه دهیم. بنابراین شما می توانید درباره استراتژیهایی که مورد علاقه تان می باشد، بیشتر تحقیق کنید. اینها استراتژی های معاملاتی فارکسی هستند که بسیاری از معامله گران اثبات کرده اند که آنها موثر و کارا هستند و جواب خودشان را پس داده اند.

استراتژی Bladerunner (دونده با پای تیغ دار)

این مناسب تمام تایم فریم ها و جفت ارزها است. در حال حاضر این استراتژی، یکی از استراتژی های معاملاتی موجود در بازار است. معامله با Bladerunner یک استراتژی بر اساس رفتار قیمت می باشد.

استراتژی پیوت فیبوناچی روزانه (Daily Fibonacci Pivot Trade)

این نوع معامله فقط از پیوت های (چرخش) روزانه استفاده می کند. ولی بهر حال می تواند به تایم فریم های بلند مدت تر هم افزایش پیدا کند. این نوع استراتژی، ترکیبی از فیبوناچی بازگشتی (Retracement) و افزایشی (Extension) است. ترید کردن با فیبوناچی می تواند هر تعداد پیوت (محل چرخش قیمت) را شکار کند.

استراتژی بازگشت های درون باندهای بولینگر (Bolly Band Bounce Trade)

این استراتژی برای بازارهای بدون روند و خنثی عالی می باشد. اگر از این استراتژی با کمک سیگنال های تاییدی دیگری استفاده کنید، واقعا کارکرد عالی از آن خواهید دید. اگر به استراتژی باندهای بولینگر علاقه مند هستید، این استراتژی واقعا ارزش امتحان کردن را دارد.

استراتژی روی هم افتادن فیبوناچی ها در فارکس (Forex Overlapping Fibonacci Trade)

این استراتژی مورد علاقه بساری از تریدر ها است. قابلیت اطمینان این استراتژی کمی پایین است اما اگر در تایید با سیگنال های مناسب دیگر استفاده شود، بسیار دقیق خواهد شد.

استراتژی معاملاتی حرکت به سمت بالا و توقف (Pop ‘n’ Stop)

تلاش برای تعقیب قیمت زمانیکه به سمت بالا حرکت می کند، به ندرت کارایی دارد مگر اینکه ترفند آن را بدانید. این استراتژی معاملاتی فارکس یک نکته ساده به شما می دهد تا بدانید که آیا قیمت همچنان قرار است به سمت بالا ادامه حرکت دهد و یا به سمت پایین ریزش داشته باشد.

( Pop ‘n’ Stop Trade: به این شکل کار می کند که قیمت از آن محدوده ای که در آن گیر کرده، به سمت بالا بیرون می رود. آن وقت سطوح مقاومتی و مکث ها، قبل از شروع مجدد در مسیر شکست اولیه، متوقف می شوند

درست در لحظه توقف، تریدرها به دنبال سیگنالهایی از کندل استیک ها می گردند که ادامه حرکت را پیشنهاد بدهند. بیشتر تریدرها به سیگنالهای صعودی کندل استیک های ژاپنی تکیه می کنند و سفارشات buy-stop خودشان را در حالیکه حد ضررهایشان را گذاشته اند، 1 تا 2 واحد بالای سیگنالهای کندل استیک دیده شده، قرار می دهند.

نقطه مقابل این استراتژی هم Drop ‘n' Stop است که Breakouts یا شکست های قیمت به سمت پایین را ترید میکند. درست مثل Pop ‘n’ Stop این Drop ‘n' Stop هم، زمانیکه قیمت بعد از ریزش از یک منطقه بدون روند به سمت پایین متوقف می شود و قبل از حرکت در جهتی مشخص می ایستد، یک Drop ‘n' Stop رخ داده است).

استراتژی فراکتال های فارکس (Trading the Forex Fractal)

این بیشتر یک مفهوم است تا یک استراتژی، اما اگر می خواهید بفهمید قیمت ها چه کاری انجام می دهند باید این را بدانید. این استراتژی به شما درسی در زمینه فاندامنتال ارائه می دهد که واقعاً به شما کمک می کند تا در فارکس موثرتر ترید کنید.

استراتژی های معاملات ارزی یک بازی آزمون و خطا است. شاید ارزش این را داشته باشد که استراتژی های لیست بالا را امتحان کنید تا ببینید آیا برای شما مفید است یا خیر.

با این حال ما به دو استراتژی دیگر نگاه خواهیم کرد که نسبت چگونه لبه معاملاتی خود را پیدا کنیم؟ به آنهایی که جلوتر اشاره کردیم، متداول تر می باشند.

علاوه بر این کارایی آنها هم به اثبات رسیده است.

استراتژی اسکالپ کردن به طور خلاصه (Scalping)

بسیاری اسکالپ کردن را خسته کننده و زمان بر می دانند. در واقع هر معامله گری نمی تواند در آن موفق بشود. ممکن است که اسکالپینگ در بین بهترین استراتژی های فارکسی، خسته کننده ترین به نظر برسد.

از طرفی دیگر اما این استراتژی واقعا جواب می دهد.

اگر به دنبال یک استراتژی قابل اعتماد در فارکس هستید این ممکن است ایمن ترین انتخاب شما باشد. به عنوان یک معامله گر روزانه یک یا دو بار در روز وارد بازار می شوید و همیشه از یک پوزیشن وارد پوزیشن دیگری می شوید و در حالتی ایده آل، شما به سود خواهید رسید.

اگر یک اسکالپر باهوش و دانا هستید، این روند معمولاً بسیار سریعتر است و انرژی بیشتری از شما می گیرد. به این شکل که روزانه چندین بار وارد بازار می شوید و از آن خارج می شوید. حاشیه سود شما ممکن است اندک به نظر برسد اما ثابت و همیشگی خواهد بود. هرچه بیشتر اسکالپ کنید، بیشتر سود خواهید کرد.

به عنوان مثال اگر جفت ارز یورو-دلار آمریکا را معامله کنید و قیمت هر یک از ارزها 20 پیپ افزایش یابد شما سودی کوچک، در ازای یک معامله بدست آورده اید. نتیجه معامله شما سود ناچیزی است اما همین سود، حاصل معامله ای در کمتر از 1 دقیقه می باشد. میزان و ثبات سود کلی شما، بستگی به تعهد و بازتاب شما دارد.

اگر اسکالپرها واقعا بخواهند در هنگام انتشار اخبار اقتصادی کسب سود کنند، باید منتظر مهمترین اخبار فارکس بمانند. اگر یک اسکالپر هستید باید زمان انتشار اخباری چون: تولید ناخاص داخلی (GDP)، نرخ بیکاری (Unemployment Rate) و نرخ تورم (Inflation Rates) را بدانید.

این عوامل می توانند بر استراتژی های معاملاتی شما تأثیر بگذارند به ویژه در بازار معاملات ارزی که در آن اسکالپینگ، می تواند سودآور باشد.

استراتژی معاملات پوزیسیونی (Positional Trading) – استراتژی معاملاتی با ثبات فارکس

اگر چه که اسکالپینگ مطمئناً معاملات ارزی را به شما آموزش می دهد ولی نیازمند زمان و تلاش زیادی می باشد. وقتی شما در حال اسکالپ کردن هستید، باید مدت طولانی جلوی کامپیوتر بنشینید. معاملات پوزیسیونی یا پوزیشن تریدینگ یک روش جالب برای تجارت آنلاین فارکس است. گرچه ممکن است فقط چند ساعت در هفته طول بکشد اما می تواند سود بسیار گسترده ای را برای شما رقم بزند.

خوب حالا روش معاملات پوزیسیونی چگونه است؟

پوزیشین تریدینگ به معنای باز نگه داشتن پوزیشن های معاملاتی برای مدت زمان طولانی است در نتیجه، شما می توانید برخی از حرکات بزرگ بازار را شکار کنید. قاعده این بازی به این شکل است که شما باید از اهرم های (Leverage) بزرگ اجتناب کنید و از نزدیک مراقب نرخ های بهره (Swap) شبانه معامله تان باشید. (در فارکس به معاملاتی که بیشتر از یک روز باز باشند، نرخی به نام سواپ تعلق می گیرد).

گاهی وقتها این نرخهای سواپ بیشتر از سودی خواهند بود که قرار است نصیبتان شود.

با پوزیشن تریدینگ شما می توانید نه تنها استراتژی های معاملات فارکس بلکه مهارت های لازم برای موفقیت را بیاموزید. این استراتژی، روش خوبی برای دستیابی به سود بالا است اما همچنین می تواند احساسات شما را درگیر کند.

تریدرها ممکن است استرس ناشی از تأثیرپذیری سرمایه خود را از حرکت های کوتاه مدت بازار احساس کنند. اغلب اوقات معامله گران وقتی میبینند که پوزیشنشان تو ضرر است باید با خودشان برای نبستن معامله شان، بجنگند.

با پوزیشن تریدینگ شما باید وقت خودتان را به تجزیه و تحلیل بازار و پیش بینی حرکت های بالقوه بازار اختصاص دهید. با این حال تقریباً هیچ زمانی برای اجرای استراتژی معاملاتی شما صرف نمی شود.

خیلی ساده جفت ارزی را که بیشترین اطلاع از شرایطش را دارید، انتخاب کنید. حجمی که می خواهید با آن وارد معامله شوید را محاسبه کنید، ببینید سوآپ آن چقدر است یا چطور می توانید آن را سر به سر (Break even) کنید و بهترین زمان ورود به معامله را آنالیز کنید. و زمانیکه این لحظه فرا رسید، آن را انجام دهید.

آخرین نکات

استراتژی های فارکسی زیادی وجود دارند اما گفتن اینکه کدام یک از آنها بهترین است، سخت است. در نهایت هر تریدر باید خودش این تصمیم را بگیرد.

فارکس یک فرآیند آزمون و خطا است. برای داشتن شانس موفقیت، باید اقدام به عمل کنید و هر استراتژی را خودتان امتحان کنید. قبل از انتخاب بهترین استراتژی مناسب، استراتژی تان را عوض کنید و بطور مرتب آن را بهبود ببخشید.

به احتمال زیاد این همان استراتژی است که خودتان آن را درست کرده و توسعه داده اید.

لبه معاملاتی چیست؟

لبه معاملاتی چیست؟

از نظر تئوری، لبه معاملات یک رویکرد، مشاهده یا تکنیک خاص است که به یک معامله گر، سودآوریِ تولید پول نسبت به سایرین در بازار می دهد. تعداد زیادی کتاب و مقاله در مورد تکنیک های مختلف تجارت وجود دارد، اما ما در این مقاله به بررسی تمامی جهات لبه معاملات خواهیم پرداخت، در ادامه با ما همراه باشید. علاوه بر این مقالات بیشتری در بخش آموزش کامل سرمایه گذاری در بورس وب سایت قرار دارد که می توانید مطالعه کنید.

این که آیا شما در معامله کردن تازه کار هستید یا مدتی است که معامله می کنید، داشتن یک معامله خوب مهم است زیرا به شما کمک می کند تا در مسیر رسیدن به نتایج معاملات ثابت و سودآور باشید.

علی رغم این موضوع، اکثر معامله گران حتی نمی دانند که کدام یک از معاملات تجاری است، چه رسد به اینکه چگونه یک معامله را توسعه دهند!! در زیر، بررسی خواهیم کرد که یک معاملات تجاری به چه معناست، اهمیت توسعه آن و مراحل آن چیست.

لبه معاملات چیست؟

یک معامله روزانه زمانی اتفاق می افتد که یک معامله گر می تواند چیزی را در بازار شناسایی کند که به آنها مزیت یا بینشی در مورد چگونگی عملکرد یک معامله بدهد. به زبان ساده، این یک اصطلاح عمومی است که برای توصیف واقعیت امیدِ مثبت استفاده می شود.

این بدان معناست که معامله گر راهی برای شناسایی فرصت های معاملاتی دارد که در بلند مدت نتیجه مثبتی را برای آنها فراهم می کند. معامله گرانی که دارای مزیت هستند، روشی را برای پیمایش در بورس اوراق بهادار ابداع کرده اند تا از این طریق جلوتر بروند.

درک این نکته مهم است زیرا هر معامله ای، هر چقدر تنظیمات کامل باشد، مطابق انتظار پیش نخواهد رفت. اما با داشتن یک معامله اثبات شده، در دراز مدت انتظار پرسودترین سرمایه گذاری در بورس را خواهید داشت!!

چه چیزی باعث موفقیت یک معاملات تجاری می شود؟

  • اول، شما باید یک تنظیم تجاری داشته باشید که درآمد بیشتری نسبت به خطر ابتلا به ریسک کسب کند یا نرخ برد بالایی داشته باشد
  • با داشتن نرخ برنده سود بالا، نسبت سود / زیان کمتری خواهید داشت اما از آنجا که معاملات سود بیشتری را نسبت به ضرر خواهید داشت، جبران خواهد کرد.
  • مشکلی که در این نوع لبه ها وجود دارد این است که شما بیشتر یک آدم ریزبین هستید که خیلی سریع وارد و خارج می شود و با کارمزد و هزینه های مبادله ای می تواند بسیار گران شود. انجام این کار برای معامله گران جدید بسیار دشوار است و به طور کلی توصیه نمی شود.

اهمیت داشتن لبه معاملاتی

  • اگرچه در بیشتر مواقع که در خدمت نیروهای بازار هستید، هنوز هم می توانید خوب عمل کنید، اما بینش بسیار کمتری نسبت به آنچه در بازار رخ می دهد، دارید.
  • لبه به شما بینش یا برتری بیشتری نسبت به سایر شرکت کنندگان در معاملات با همان سهام می دهد و شما را مجبور می کند تا یک معامله گر منظم باشید.
  • انجام کاری که بقیه انجام می دهند نتایج مشابه سایر افراد را به همراه خواهد داشت. و همه ما می دانیم که اکثر بازرگانان شکست می خورند. لبه معاملات شما مولفه اساسی استراتژی و طرز فکر شماست که شما را از سایر معامله گران متمایز می کند.
  • تجارت با لبه کاری است که هر معامله گر باید همیشه آرزوی انجام آن را داشته باشد.

مراحل توسعه لبه تجارت شما

نحوه تجارت را بیاموزید

برای شروع، شما باید یاد بگیرید که چگونه تجارت کنید و مهارت های خود را تیز کنید. نحوه ثبت سفارش ، نحوه مدیریت ریسک، زمان معامله، نحوه انتخاب سهام برای تجارت، نحوه اندازه گیری معاملات، قوانین مربوط به معامله گران روز و غیره چگونه لبه معاملاتی خود را پیدا کنیم؟ را بیاموزید.

این موضوع می تواند به شما کمک کند تا شانس رسیدن به اهداف تجاری خود را افزایش داده و ضرر و زیان را به حداقل برسانید. دانستن این موارد همچنین به شما کمک می کند تا با آگاهی بهتر تصمیم بگیرید و اقدامات استراتژیک برای سرمایه گذاری در بورس انجام دهید.

مهمتر از همه، این باعث افزایش بهره وری و کاهش اضطراب تجارت شما می شود.

چه چیزی باعث موفقیت یک معاملات تجاری می شود؟

تنظیمات مختلف تجاری را بیاموزید

برای توسعه یک مزیت معاملاتی، همچنین باید تنظیمات مختلف تجارت را یاد بگیرید. این بسیار مفید است و یک روش آسان برای بهبود عملکرد معاملات شما صرف نظر از استراتژی های شما است.

برخی از تنظیمات مهم تجاری که باید در نظر گرفته شود شامل موارد زیر است:

  • برک آوت
  • برگشت
  • الگوهای پرچم
  • محدوده محدود

در این تنظیمات، شما باید دقیقاً از میزان برد خود، ریسک در مقابل پاداش، میزان پول در معرض خطر و سایر جزئیات تنظیمات بدانید.

تصمیم بگیرید کدام تنظیمات برای شما بیشتر منطقی است و به طور مداوم سودآور است

بهترین معامله گران دارای یک تنظیم هستند که از نزدیک در مورد آن آگاهی دارند. شما باید بر روی یافتن این تنظیم تمرکز کنید که بتوانید روی آن حساب کنید تا درآمد شما را بدست آورد.

شما باید در نظر بگیرید که در چه بازه زمانی معامله می کنید، به دنبال چه الگوهایی می گردید و چه نوع سهام را معامله می کنید.

بر تنظیمات خود مسلط شوید

هنگامی که تصمیم گرفتید تنظیمات معاملات برای شما بیشتر منطقی است ، گام بعدی باید تسلط بر آن باشید زیرا این امر با به حداقل رساندن تصمیمات و از بین بردن بی نظمی به ایجاد تمرکز و وضوح در ذهن شما کمک می کند.

شما می توانید این کار را با ثبت مجلات در معاملات، بررسی نتایج و یادگیری محل بهبود و همچنین درک اینکه چه نوع بازار برای آن تنظیمات بهتر کار می کند، انجام دهید.

با این حال، تسلط بر یک تنظیم زمان بر است و شما باید مرتباً آن را اصلاح کنید. پایبندی به راه اندازی و انحراف نیاوردن نیز یکی از سخت ترین کارها خصوصاً برای تجار جدید است.

هنگامی که بر تنظیمات خود تسلط پیدا کردید و یک دوره طولانی از سودهای مداوم داشتید ، می توانید تنظیمات بیشتری را به مجموعه خود اضافه کنید.

باور عامه

اعتقاد رایج این است که لبه چیزی است که یک معامله گر می داند یا از آن استفاده می کند ، که به آنها نسبت به بازار یا سایر معامله گران برتری می بخشد. بسیاری از معامله گران جدید سالها را با آزمایش انواع مختلف شاخص ها یا تنظیمات مختلف نشانگرها سپری می کنند (به عنوان مثال طول 10، سپس طول 15 و غیره). آنها همچنین انواع تنظیمات مختلف نمودار را از نمودارهای مبتنی بر زمان، نمودارهای مبتنی بر علامت گذاری یا نمودارهای مبتنی بر میزان صدا امتحان می کنند تا در پی یافتن ترکیبی باشند که به آنها امتیاز می دهد.

باور عامه

پیدا کردن لبه شما

برخی از معامله گران در مورد مفهوم لبه چیزی نشنیده اند، با شنیدن این مفهوم ، ممکن است شروع به سوال از خود کنند که آیا لبه ای دارید یا باید به آن دست پیدا کنید؟ چند دستورالعمل می تواند معامله گران را در صورت وجود معاملات به سمت لبه های تجاری سوق دهد:

این لبه باید واقع بینانه باشد و نمی تواند شامل هیچ تفکر جادویی باشد. یک معامله گر باید درک کند که یک لبه ممکن است 100٪ از زمان کار نکند، می توان با استفاده از این لبه پول زیادی بدست آورد!

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

اولین چیزی که قرار است به شما آموزش دهم، بسیار ساده است، استراتژی معاملاتی روزانه با حداکثر سود می‌باشد. از سال ۲۰۰۷ از استراتژی معاملاتی روند استفاده می‌کنم و هنوز هم امروزه کاربرد دارد. سعی دارم مختصر و مستقیم به این نکته اشاره کنم.

یک جفت ارز یا یک سهام که در حال افزایش یا کاهش را پیدا کنید.

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

سهام‌های مختلف را بررسی کنید تا سهمی که جهت روند قابل توجهی داشته باشد را بیابید. بایستی جهت روند به سادگی مشخص باشد. ساده‌تر این است که ببینیم بیشتر این استراتژی چگونه کار می‌کند.

وارد سیستم کارگزاری خود شوید و به سهم‌ها نگاه کنید که در حال حرکت هستند. تایم فریم خود را روی یک ساعت قرار دهید، چارت را بزرگتر و درشت‌تر کنید و هر روند را مشخص نمایید. وقتی روند را مشخص کردید، تایم فریم را کوچکتر انتخاب کنید مثل چارت ۵ دقیقه‌ای.

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

سهام‌ها را بررسی کنید تا ببینید آیا الگویی که برای شما آشناست وجود دارد؟ مانند این تصویر شما می‌توانید یک الگوی شکستن ساده را مشاهده کنید.

منتظر پولبک در جهت مخالف روند می‌مانیم

استراتژی کلیدی برای ورود به معامله، تایم فریم کوتاه‌تر را انتخاب می‌کنیم و منتظر سهم می‌مانیم تا در جهت مخالف روند حرکت کند. برای مثال اگر نموداری با تایم فریم یک ساعته را رصد می‌کنید، تایم فریم آن را کوتاه‌تر و به ۵ دقیقه تغییر دهید. منتظر پولبک باشید.

وقتی شما یک روند صعودی پیدا کردید، نیاز به ابزاری دارید چگونه لبه معاملاتی خود را پیدا کنیم؟ تا کمی به سمت پایین حرکت کند. اگر روند نزولی پیدا کردید، نیاز به ابزاری دارید تا کمی به سمت بالا حرکت کند. این کار را برای کاهش ریسک و افزایش نسبت سود به ریسک انجام می دهید.

اکثر سهام‌ها به صورت موج حرکت می‌کنند، به منظور این که شانس موفقیت خود را به شدت افزایش دهید، بایستی یک روند پیدا کنید و زمانی که پولبک صورت گرفت و متوقف شد، در اسرع وقت وارد بازار می‌شوید.

بهترین مکان خرید، جایی است که روند صعودی است و دوره کوتاهی برای کسب سود وجود دارد بدین معنی که مردم در حال فروش هستند. روشی است که می‌توانید از موج بزرگ، ریسک کمتر و سود بیشتر را به دست آورید.

مهم: از حد ضرر (SL) جهت کنترل ریسک استفاده کنید.

۹۰% معامله‌گران موقعیت را از دست می‌دهند زیرا آنها نمی‌توانند ضررهای خود را کنترل کنند. معامله‌گران به ضرر کردن خود ادامه می‌دهند و تمام سرمایه خود را از دست می‌دهند. تمام معامله‌گران حرفه‌ای به این مشکل روحی و روانی آگاه هستند و همیشه جلوی باخت خود را در همان ابتدا می‌بندند و به برنده‌شدن خود ادامه می‌دهند.

قبل از این که وارد معامله شوید بایستی بدانید در کجا با ضرر خارج خواهید شد. ضرر کردن یک امر عادی است، تنها ترفند این است که به محض اینکه معامله به راه خود ادامه نداد، سریع پوزیشن را ببندید.

بهترین روش برای این که در کجا از معامله خارج می‌شوید، زمانی که قصد خرید دارید حد ضرر (SL) را زیر حداقل قیمت (Low) شمع قبلی قرار دهید و اگر قصد فروش دارید در بالای حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار دهید.

در بازار معاملاتی بالا، مشاهده می‌کنیم که یک روند نزولی در حال روی دادن است. فلش قرمز رنگ موقعیت خوبی را برای فروش پیشنهاد می‌دهد. در این مورد حد ضرر (SL) را می‌توان کمی بالاتر از حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار داد (خط قرمز در عکس). این مورد ریسک خیلی کمی به همراه دارد اما همان طور که در نمودار می‌بینید، می‌توان به سود زیادی دست یافت.

زمانی که روند شکسته می شود بفروشید

روندها زمانی می‌توانند سودآور باشند که سود خود را حفظ کنید، بنابراین بایستی بدانید چه زمانی از معامله خارج شوید. برای این که بفهمید چه زمانی از روند خارج شوید، به روند با دقت نگاه کنید و اگر شکسته شدن روند را دیدید فورا از معامله خارج شوید.

زمانی که روند شکسته می‌شود چگونه مشخص می‌شود؟

قانون کلی در مورد شکسته شدن روند زمانی روی می‌دهد که حداکثر قیمت “High” شمع جدید پایین‌تر از حداکثر قیمت “High” شمع قبلی در روند صعودی قرار گیرد و حداقل قیمت “Low” شمع بعدی بالاتر از حداقل قیمت Low”” شمع قبلی در روند نزولی باشد. مثال مشابه دیگری را مشاهده کنید:

اگر حداقل قیمت Low”” شمع جدید بالاتر از حداقل قیمت شمع قبلی باشد روند شکسته می‌شود. زمانی که قیمت به به حداکثر قیمت “High” شمع قبلی برمی گردد از معامله خارج می‌شوید. همچنین در روند صعودی زمانی روند شکسته می‌شود که حداکثر قیمت “High” شمع جدید پایین‌تر از حداکثر “High” شمع قبلی است و زمانی از معامله خارج می‌شوید که قیمت به حداقل “Low” شمع قبلی رسیده باشد.

اکنون شما یک استراتژی بسیار قدرتمند را آموختید، سعی کنید از آن استفاده کنید.

استراتژی الگوی کانال

استراتژی الگوی کانال اغلب در معاملات کاربرد دارد. چرا؟ زیرا بیشتر زمان‌ها، ابزارهای معاملاتی تشکیل کانال را می‌دهند. این کانال‌ها تشکیل مثلث را می‌دهند. خسته کننده به نظر می‌رسند اما می‌توانند بسیار سودآور باشند. اگر بتوانید نوع الگو را تشخیص دهید، پیش‌بینی این که برای سهام مورد نظر در آینده چه اتفاقی می‌افتد آسانتر است و این اغلب موارد کاربرد دارد.

حالا این که با این استراتژی چگونه معامله کنیم را مرحله به مرحله نشان خواهم داد:

این الگو چگونه به نظر می‌رسد؟

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

این استراتژی شامل یافتن الگوی چارت است که شبیه به کانال یا مثلث می‌باشد. همان طور که در شکل نشان داده چگونه لبه معاملاتی خود را پیدا کنیم؟ شده است. برای تایید کانال، حداقل نیاز به دو بانس دارید. شما زمانی برای بار سوم وارد معامله می‌شود که چارت به لبه رسیده باشد و متوجه ‌شوید که قیمت از خطوط حمایت و مقاومت قبلی عبور نمی‌کند. شما می‌توانید هر زمان که قیمت شروع به بانس از لبه کرد، وارد معامله شوید، فقط نبایستی در زمان بانس سوم وارد پوزیشن بشوید.

اگر کانال حفظ شود، می توانید از آن سود ببرید، اما اگر یک دفعه حفظ کانال بهم خورد از معامله خارج شوید و منتظر فرصت دیگری باشید.

چه زمانی به سود می رسید و چه زمانی جلوی ضرر را می‌گیرید؟

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

زمانی که می‌خواهید وارد معامله شوید لازم است بدانید چه زمانی به سود می رسید و چه زمانی جلوی ضرر را می‌گیرید. در این استراتژی از ۳/۱ محدوده کانال برای سطح حد ضرر (Stop Loss) استفاده کردم و ۳/۲ کانال را به قیمت هدف (Target Price) اختصاص دادم، همان طور که در تصویر بالا نشان داده شده است.

زمانی که این الگو ظاهر می‌شود اغلب نتیجه می‌دهد و می‌تواند پرتفوی شما را به سود برساند. اغلب بازار به تمایل به حرکت در کنار یگدیگر دارد (حالت رنج) و این به شما کمک می‌کند که در این زمان به اصطلاح “خسته کننده” به سود برسید.

آنچه شما باید انجام دهید این است که در جستجوی الگوی روشن و واضح باشید. اغلب نمودارها، نامنظم هستند و قیمت به صورت سر به سر حرکت می‌کند. زمانی که الگو به آسانی قابل شناسایی بود شروع به معامله کنید. پول خود را به چیزی که شبیه به نوعی کانال است دور نریزید.

اگر می خواهید متعلق به ۱۰٪ از معامله گران برتر باشید، لازم است هشیار باشید و تنها زمانی وارد معامله شوید که در مورد الگوی کانال مطمئن هستید. یک نکته بسیار مهمی که به بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای کمک می‌کند تا واقعا در حرفه خود پیشرفت کنند، پیگیری معاملات و الگوهای مختلف است. جاهایی که استراتژی کاربرد دارد و جاهایی که کاربرد ندارد را یادداشت کنید و بر اساس آمار خودتان اقدام به عمل نمایید.

یک مثال واقعی

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

در چارت ۳۰ دقیقه‌ای بالا، روند نزولی را مشاهده می‌کنید. من الگوی کانال را در تایم فریم ۳۰ دقیقه بعد از کنترل نمودار در تایم فریم‌های مختلف شناسایی کردم. به نظر می‌رسد معامله در محدوده زمانی، ۱۴ اکتبر باشد. سطح بالا، قیمت ۱٫۶۱ و سطح پایین، قیمت ۱٫۵۹ است. زمانی که نمودار به حداکثر قیمت (Higher) شمع نزدیک می‌شود، پوزیشن خرید می‌گیرم. نوار صورتی رنگ جایی است که می‌فروشم و نوار نارنجی رنگ جایی است که حد ضرر (ST) را قرار دادم و بر روی نوار سبز رنگ، هدف سود (Target Profit) را مشخص کردم. در این مورد از ۳/۱ برای حد ضرر (SL) و ۳/۲ برای قیمت هدف (Target Price) را دنبال نکردم چون در اینجا می‌خواستم ضرر کمتری را داشته باشم.

نتیجه چیست؟ یک معامله سودآور را به همراه داشت. میزان ریسک کاملا به دید شما از چارت معاملاتی بستگی دارد. با این استراتژی از ریسک کم با سود بالا استفاده کردم.

استراتژی دوقلوی سقف یا دبل تاپس (Double Tops)

اکثر معامله‌گران موفق از تحلیل تکنیکی استفاده می‌کنند و الگوهای نمودار برای کسب درآمد را به کار می‌بندند. آنها فهرستی از الگوهای اصلی که کاربردی است را دارند و دائم از این الگوها استفاده می‌کنند. هر زمان که شکل خاصی ظاهر شود، آنها معامله خود را آغاز می‌کنند و می‌دانند که ۵۵ تا ۹۰ درصد مواقع برنده هستند.

یکی از این الگوهای بسیار موفق، استراتژی دو قلوی سقف یا دبل تاپس (DT) است. اغلب این الگو در نمودار ظاهر می شود و تقریبا هر روز الگوی دو قلوی سقف یا دبل تاپس یا (DT) را مشاهده می‌کنم. به این بستگی دارد که چه قدر از روز را پشت کامپیوتر می‌نشینید و از چند ابزار مختلف برای بررسی نمودار استفاده می‌کنید. هنگامی که دو قلوی سقف مناسب را مشاهده کردید، می‌توانید وارد معامله شوید و بدانید شانس به نفع شماست. در ادامه مراحل یافتن استراتژی دبل تاپس معاملاتی را نشان خواهم داد. این یکی از الگوهای سودآوری است که توصیه می‌کنم به آن توجه کنید.

سهام مختلف را بر روی صفحه کارگزاری خود مرور کنید.

برای یافتن الگوی دو قلوی سقف، نمودار سهام‌ یا ارز‌های مهم را بررسی می‌کنم. نمودار یک ساعته و ۵ دقیقه را بررسی می‌کنم تا دوتایی بالا و پایین را پیدا کنیم. با بزرگ نمایی نمودار، بهتر می‌توان آن را بررسی کرد.

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

در نمودار بالا، الگوی دو قلوی سقف به خوبی قابل مشاهده است. شما می‌توانید تایم فریم را بر اساس علاقمندی خود انتخاب کنید. بستگی به این دارد که معامله شما چه قدر طول می‌کشد. اگر می‌خواهید معامله را در عرض ۵ دقیقه تا چند ساعت انجام دهید، باید از نمودار ۵ یا ۱۵ دقیقه استفاده کنید، اگر به دنبال استراتژی سویینگ یا (نوسان‌گیری) هستید از تایم فریم بیشتر مثلا ۳۰ دقیقه یا یک ساعته یا بیشتر استفاده کنید.

این الگو چه شکلی است؟

بایستی به دنبال الگوی W شکل باشید، زمانی که روند به سرعت به بالا حرکت می‌کند سپس پولبک می‌کند و دوباره بالا می‌رود، حد ضرر (SL) را در همان سطح یا در زیر حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار می‌دهید و مجددا شروع به پایین آمدن می‌کند.

در تصویر بالا مثالی از الگوی دو قلوی سقف رسم شده است. در آنجا شما می توانید ببینید که سهام قادر نیست به بالاترین جایگاه اولیه برسد و قدرت را از دست داده است. حالا بایستی صبر کنید تا روند به زیر حداقل قیمت (Low) شمع قبل از خود برسد که بین دو سطح بالایی قرار دارد. زمانی که روی حداقل قیمت (Low) شمع قبل از خود ایستاد (زمانی که نوار مشکی به عنوان خط گردن (Neckline) را رسم کردید)، اقدام به خرید یا فروش سهام می‌کنید.

گاهی این الگو به درستی کار نمی‌کند، به همین دلیل همیشه حد ضرر (SL) را بین دبل تاپس و محل ورود به پوزیشن قرار می‌دهم. اگر این بار کار نکرد، نگران نباشید، مهم است که در زمان مناسب از معامله خارج شوید تا سرمایه خود را حفظ کنید و در زمان دیگری آن را مجددا امتحان کنید.

برای به دست آوردن سود بیشتر، (TP) را یک و نیم تا دو برابر بیشتر از حد ضرر (SL) مشخص می‌کنم. همان طور که در نمودار بالا مشاهده می‌کنید. اغلب نسبت حد سود (TP) به حد ضرر (SL) یک و نیم برابر کافی است و در باند مدت سودآور است.

استراتژی دو قلوی کف یا دبل باتم (Double Bottom)

عکس روش بالا کار می‌کند.

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

شکل بالا مانند نمونه قبلی فقط به صورت برعکس کار می‌کند. توجه: بسیار مهم است تا خط گردن (Neckline) تشکیل نشده وارد معامله نشوید. بعضی از معامله‌گران حد ضرر (SL) را آزادانه‌تر در بالا یا پایین دو قلوی کف یا دبل باتم قرار می‌دهند؛ اما من نسبتا محافظه‌کارانه عمل می‌کنم و حد ضرر (SL) و حد سود (TP) را به همان روش بالا قرار می‌دهم تا در معاملات به موفق دست پیدا کنم. من از استراتژی خودم استفاده می‌کنم و شما آزاد هستید تا سطوح مختلف را تجربه کنید.

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

نمودار بالا، مثال بسیار خوبی از الگوی دو قلوی سقف یا دبل تاپس است.

نوبت شماست

حلا نوبت شماست که از این استراتژی استفاده کنید. مطالب را دوباره بخوانید و سعی کنید در الگوهای دو قلوی سقف و کف به کار برید. از حد ضرر (SL) و حد سود (TP) منطقی استفاده کنید و معاملات خود را یاداشت کنید. سپس آماری از یاداشت‌های خود بگیرید و بینید که آیا این الگوها هم برای شما به درستی جواب داده یا خیر و سعی کنید اشتباهات خود را پیدا کنید و در معامله بعدی، اشتباه خود را اصلاح نمایید.

چکیده:

استراتژی مورد نظر با استفاده از روند معاملاتی، ورود و خروج از پوزیشن را بررسی می‌کند. همچنین پولبک، شکست روند، الگوهای کانال و الگوهای سقف و کف به شما کمک می‌کند تا پوزیشن مناسب را با در نظر گرفتن حد ضرر (SL) انتخاب کنید.

برتری معاملاتی چیست

به عنوان معامله­ گری تازه­ کار باید بدانیم که با داشتن برتری معاملاتی در بازار می­ توانیم شرایط را از همان ابتدا به نفع خود تمام کنیم. اما سوالی که مطرح می­ شود این است که برتری معاملاتی چیست؟ Edge در لغت به معنای لبه است و در بازارهای مالی به مجموعه شرایطی اطلاق می­ شود که با رخ دادن آنها احتمال موفقیت یک معامله بیشتر از شکست آن است. در واقع برتری معاملاتی یک تکنیک، یک نظریه یا نگرش است که باعث برتری معامله­ گر نسبت به دیگر معامله­ گران بازار در به دست آوردن پول می­ شود و با استفاده از آن معامله­ گر متوجه می ­شود که آیا استراتژی معاملاتی­ اش در بلندمدت سودآور است یا خیر.

★ موفقیت در معامله­ گری

برای موفقیت در معامله­ گری باید بدانید که معامله­ گری با داشتن برتری نسبت به بازار آغاز می­ شود. در بازار اغلب شانس به نفع فعالان آن نیست، اما راه­هایی وجود دارد که می­ توانید شانس را با خود همراه کنید. از سوی دیگر، بازار سهام می­ تواند بسیار خطرناک باشد، زیرا می­ تواند همه پول شما را ببلعد و بدتر از آن، اگر از اهرم بالا استفاده کنید شما را به ورشکستگی برساند. مگر اینکه همواره محتاطانه عمل کنید. به همین دلیل است که باید در معاملات خود برتری داشته و یک سیستم قابل اطمینان داشته باشید. اگر بدون برتری وارد معامله شوید در نهایت ضرر خواهید کرد. نیازی نیست که حتماً تکنیک­ های استادانه­ و ماهرانه­ ای داشته باشید، همین که اوضاع اندکی به نفع شما تمام شود کافی است و می­ توانید برای همه عمر از آن بهره ببرید.

برای مثال، در بازارهای دارای روند، اگر شما در جهت روند وارد معامله شوید از یک برتری معاملاتی بهره برده­ اید، زیرا در این حالت احتمال موفقیت­ تان بیشتر از شکست­تان است. اما این نکته را به خاطر بسپارید که صرف­ نظر از داشتن یک برتری معاملاتی، همیشه در کنار معاملات سودآور، معاملات ضررده نیز وجود دارند. معامله ­گری در جهت روند، سودآور بودن معاملات را تضمین نمی ­کند، فقط احتمال سودآوری معامله را بیشتر می­ کند. ممکن است اولین معامله­ ای که در جهت روند گرفته­ اید ضررده شود، اما با انجام مجموعه­ ای از معاملات در جهت روند با احتمال بیشتری نتیجه کلی مثبت خواهد بود.

بازار برای یک معامله­ گر متوسط موانع بسیار زیادی ایجاد می­ کند که این موانع شانس موفقیت را کاهش می­ دهند. از جمله موانعی که یک معامله­ گر مبتدی ممکن است با آنها مواجه ­شود عبارتند از:

احساسات انسانی

کمیسیون کارگزاری

اسپرد(حاشیه) خرید و فروش

نبود آموزش مناسب

نبود ابزارهای مناسب

اطلاعات غلط از منابع مختلف

اگر به پولی که به سختی درآورده ­اید اهمیت می ­دهید پس بدون برتری وارد معامله نشوید. استراتژی­ های معاملاتی در اختیار همگان قرار دارند، اما برای به دست آوردن برتری معاملاتی لازم است قوانین ویژه ­ای به آن استراتژی­ ها اضافه شود و هر فرد با توجه به اطلاعاتی که در اختیار دارد، آموخته­ های خود، میزان پول موجود در حساب و قدرت ریسک­ پذیری می­ تواند این قوانین را مشخص کند. راه­ های مختلفی برای ایجاد برتری معاملاتی وجود دارد، اما بهتر آن است که بر نگرش مبتنی بر مهارت­ هایی که تاکنون یاد گرفته ­اید تمرکز کنید.

★ چگونه می­ توان برتری معاملاتی به دست آورد

بزرگ­ترین اشتباه معامله­ گران مبتدی این است که تصور می­ کنند فقط استفاده از ابزارها (مانند اندیکاتورها) آنها را به موفقیت می­ رساند. اما ماجرا بزرگ­تر از این حرف ­ها است. معامله­ گری با تشخیص یک برتری معاملاتی در بازار آغاز می­ شود. پس از آن، باید به سراغ ابزارهایی از جمله اندیکاتورها بروید تا در تصمیمات معاملاتی به شما کمک کنند.

به طور کلی به دو شیوه می ­توان برتری معاملاتی به دست آورد:

با بررسی و اعتبارسنجی ایده ها، سیستم­ تان را توسعه دهید. هدف این است که کارهایی که در گذشته ثمربخش بوده ­اند را بررسی کرده و با استفاده از ایده­ های آنها استراتژی معاملاتی خود را بسازید. معمولاً این سیستم­ ها بر ریاضیات استوارند، اما می­ توانند براساس الگوهای نموداری، اتفاقات کلان اقتصادی، علایق سرمایه­ گذار یا داده­ های اقتصادی برپا شوند.

راه دیگر به دست آوردن برتری معاملاتی، یادگیری و توسعه مهارت­ ها است. با انجام تعداد بسیار زیادی معامله و تحلیل نتایج و مشخص کردن ایده­ های سودآور می­ توانید رفتار بازار را درک کنید. متأسفانه، این روش می­ تواند بسیار پر هزینه، وقت­ گیر و خسته ­کننده باشد.

می­ توان گفت که هر دو این روش ­ها زمان­بر هستند. خوشبختانه، روش سوم و بهتری نیز وجود دارد. یعنی می ­توان از ترکیبی از این دو روش استفاده کرد. همین حالا با یک سیستم قابل اطمینان شروع کنید و هرچه جلوتر رفتید مهارت­ های لازم را توسعه دهید. به عبارتی می­ توانید با یک استراتژی مشخص معامله­ گری را شروع کنید، پس از مدتی قوانین دقیقی را برای فیلتر کردن بخش اعظمی از موقعیت­ های معاملاتی به آن اضافه ­کنید و تمرکز خود را به طور کامل بر روی امیدوارکننده ­ترین فرصت ­ها قرار ­دهید.

معامله با برتری، یک روش سریع برای پولدار شدن محسوب نمی­شود. بلکه یک سیستم معاملاتی قابل اطمینان با تعریفی دقیق و تست­ شده است که برتری آن نسبت به بازار سهام قابل اندازه­ گیری است و می­ تواند سال­ها و در شرایط مختلف بازار به خوبی کار کند.

در ویدیو زیر در خصوص در خصوص برتری معاملاتی توضیح می دهیم:

★ برتری معاملاتی خود را ایجاد کنید

برخی از معامله ­گران تا به حال درباره مفهوم برتری معاملاتی چیزی نشنیده­ اند، برخی دیگر نیز هرگز از خودشان نپرسیده ­اند که آیا برتری معاملاتی دارند یا اصلاً نیازی به داشتن برتری معاملاتی هست.

اساساً توزیع معاملات سودآور و ضررده تصادفی است و معامله­ گر باید معاملات زیادی انجام دهد تا مطمئن شود معاملات سودآور نیز نصیبش می­ شوند. اگر معاملات خود را بر مبنای یک برتری معاملاتی انجام دهید احتمال داشتن معاملات سودآور در طول زمان بیشتر می­ شود.

★ گام­ هایی برای ایجاد برتری معاملاتی

  1. ابتدا معامله ­گری را یاد بگیرید. اگر مهارت­ های لازم معامله­ گری را نداشته باشید حتی اگر یک استراتژی با برتری معاملاتی در اختیار داشته باشید، باز هم با معاملات ضررده مواجه خواهید شد. لازم است انتخاب بهترین سهام، نحوه بررسی اطلاعات سهام، تحلیل تکنیکال، خبرهایی که ممکن است سهام را حرکت دهند، مدیریت ریسک، حجم معاملات و غیره را بدانید.

کسب سود = برتری معاملاتی + مهارت در معامله­ گری

مواجه با ضرر = نداشتن مهارت در معامله ­گری برتری معاملاتی

  1. استراتژی­ ها و روش ­های معاملاتی مختلف را یاد بگیرید. استراتژی­ های مؤثر برای معامله­ گران کوتاه­ مدت شامل اسکالپ کردن، معامله ­گری مومنتوم، معامله با استفاده از اخبار، معامله­ گری با استفاده از تحلیل تکنیکال، سهام با شناوری کم، سهام پر بازدید و غیره است. سپس تشخیص دهید که کدام روش معاملاتی برای شما مناسب­تر است.
  2. اکنون آن استراتژی­ هایی که به نظرتان برای شما مناسب­ تر هستند را بر روی یک حساب تمرینی بررسی کنید. ببینید آیا می­ توانید در حالت تمرینی با این استراتژی­ ها برتری به دست آورید.
  3. ابزارهایی را پیدا کنید که مناسب با خواسته­ های شما سیگنال­ های معاملاتی ارائه کنند.
  4. سابقه تمام اطلاعات معاملات خود را با دقت یادداشت کنید. آیا نقطه ورود را صحیح انتخاب کرده ­اید؟ آیا تحلیل تکنیکال درستی داشته­ اید؟ آیا به بهترین شکل از بازگشت بازار استفاده کرده ­اید؟ آیا نقطه خروج مناسبی داشته ­اید؟
  5. برای پیدا کردن برتری معاملاتی، استراتژی­ های جدیدی را به استراتژی خود اضافه کنید. ممکن است معاملاتی که قبلاً سودآور بودند اکنون ضررده شوند. دلیل آن می ­تواند این باشد که احتمالاً بازار مانند گذشته رفتار نمی­ کند. آماده باشید که روزی ممکن است بازار بخشی یا همه برتری معاملاتی شما را از بین ببرد. به همین دلیل است که باید به آرامی استراتژی خود را بهبود ببخشید.
  6. صبور باشید. بین معامله ­ای که می­ تواند موجب برتری شما شود و معامله ­ای که برتری برایتان به همراه ندارد خط باریکی وجود دارد. دست یافتن به معاملاتی که نتایج مثبتی به همراه داشته باشند زمان­بر است. حتی معامله­ گران حرفه ­ای نیز در دو یا سه سال اول کار خود سودی به دست نمی­ آورند.

در ادامه با ذکر یک مثال ایجاد برتری معاملاتی برای استراتژی­ های معاملاتی را بررسی می­کنیم. نمودار زیر مربوط به سهام وتوشه است که نشان می­ دهد بازار در یک محدوده مشخص در نوسان است.

برتری معاملاتی چیست | چگونه در معاملات خود موفق شویم؟

برتری معاملاتی سناریو بالا این است که قیمت در یک محدوده در نوسان است، یعنی قیمت با احتمال بیشتری از محدوده بالا نزول کرده و از محدوده پایین صعود می ­کند. براساس این برتری معاملاتی، می­ توانید از یک اندیکاتور مانند استوکستیک استفاده کنید تا زمانی که قیمت به محدوده بالا یا پایین رسید سیگنال دهد.

✔ در حالت ۱ استوکستیک نشان می­ دهد که قیمت به محدوده بالا رسیده که به منزله سیگنال فروش است.

✔ در حالت ۲ استوکستیک نشان می ­دهد که قیمت به محدوده پایین رسیده که به منزله سیگنال خرید است.

به یاد داشته باشید که همه این سیگنال­ ها بر مبنای احتمالات هستند. به عبارت دیگر، وقتی اندیکاتور سیگنال خرید می­ دهد به این معنا نیست که قیمت حتماً رشد می­ کند، بلکه بدین معنی است که با توجه به شرایط کنونی بازار، احتمال رشد قیمت بیشتر از نزول آن است. حقیقت این است که وقتی با استراتژی دارای برتری معاملاتی، معامله انجام می­ دهید سودآور شدن یا ضررده شدن یک معامله مهم نیست، زیرا در نهایت معاملات سودآور ضررها را جبران می­کنند. البته این همه ماجرا نیست، زیرا باید میزان سود به ضرر و مدیریت سرمایه را نیز در نظر بگیرید و با داشتن یک برتری معاملاتی شما نقطه آغاز کار خود را دارید که می­ توانید از آن برای ساخت سیستم خود استفاده کنید.

★ استراتژی­ های معاملاتی بدون برتری معاملاتی

با یک بررسی سریع می ­توانید متوجه شوید که استراتژی معاملاتی شما برتری قابل قبولی دارد یا نه. معمول­ ترین روش ­هایی که برای پیدا کردن فرصت­ های جدید معاملاتی، ورود به معامله و خروج از آن و مدیریت ریسک استفاده می­ کنید را لیست کنید. سپس سعی کنید به یاد بیاورید که این مفاهیم را از کجا یاد گرفته ­اید؛ از یک کتاب، از اینترنت یا از معامله­ گران دیگر. در نهایت در نظر بگیرید که چه تعداد از دیگر فعالان بازار دقیقاً از همین استراتژی­ ها استفاده می ­کنند. آنها حتی اغلب دقیقاً در یک زمان از این استراتژی ­ها استفاده می­ کنند. با کمی اندیشیدن، به سرعت متوجه می­ شوید که شما نیز از در حال پیروی از دیگر معامله­ گران هستید، یعنی مانند بخش اعظمی از فعالان بازار از یک استراتژی یکسان برای ورود به معاملات و مدیریت ریسک استفاده می­ کنید.

زمانی که از جمع معامله ­گران پیروی کنید، به دو دلیل تقریباً غیرممکن است که سودهای خوبی کسب نمایید. اول اینکه، شما با بقیه افراد دقیقاً بر سر یک چیز مشخص وارد مبارزه شده ­اید. دوم اینکه، جمعیت به صورت ناخواسته توجه معامله­ گرانی را جلب می­ کند که از نقدینگی و استراتژی­ه ای غارتگر برای حذف ضعیف­ ترها استفاده می­ کنند. تعداد قابل توجهی از معامله گران به شکلی عمل می­ کنند که برتری معاملاتی از استراتژی­ هایشان حذف می شود. اما این موضوع بدین معنی نیست که باید معامله­ گری و مهارت­ های تحلیل تکنیکالی که تاکنون یاد گرفته ­اید را نادیده بگیرید. در حقیقت استراتژی­ های بدون برتری که در کتاب­ ها و وب­سایت­ ها وجود دارند می­ توانند به خوبی به عنوان بلوک ­های ساختاری برای ایجاد تکنیک­ های قوی­تر استفاده شوند. بازارها به طور مداوم در حال تغییر هستند و چرخه ­های پیچیده آنها برتری­ های معاملاتی زیادی را ایجاد یا حذف می ­کند. نکته اساسی استفاده از برتری­ های معاملاتی این است که تا زمانی که عموم معامله ­گران با آن آشنا نشده ­اند می­ توانید به صورت تهاجمی از آنها استفاده کنید و سپس خود را کنار بکشید و فقط زمانی از آنها استفاده کنید که دیگران به صورت اشتباه از آن استفاده می­ کنند. هیچ برتری معاملاتی تا ابد پایدار نیست و با تغییر بازار ممکن است برتری ­های قبلی از بین رفته و برتری­ های جدیدی ایجاد شوند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.