میله های MACD به چه معناست؟


عبور بیت کوین از سقف قبلی در قیمت ۱۱٫۱۲۰ با افزایش شاخص قدرت نسبی (RSI) به سطوح بالاتر از ۵۰ همراه شده است. علاوه بر این، هیستوگرام شاخص مکدی (MACD) در حال رشد و ثبت میله‌ های سبز بالاتر از قبلی است که نشانه‌ ای دیگر برای قدرت روند صعودی این ارز دیجیتال است.

قیمت پولکادوت در نمودار با مقاومت 6.80 دلار کاهش می‌یابد، بعد چه می‌شود؟

قیمت پولکادوت قبل از اینکه گاوها قدرت خود را از دست بدهند و در نمودار یک روزه سقوط کنند، سطح قیمت 8 دلار را لمس کرده بود. DOT در 24 ساعت گذشته در نمودار خود 3.6 درصد کاهش داشته است.

در هفته گذشته، DOT مقداری ارزش پیدا کرده بود، اما بیشتر آن در زمان انتشار باطل شد.

قیمت پولکادوت در دو روز گذشته در حال بهبود بود زیرا قبل از آن کاهش یافته بود. خریداران در طول دوره بهبودی وارد عمل شده بودند.

با این حال، در زمان نگارش این مقاله، خریداران دوباره از بازار خارج شده بودند. چشم انداز فنی سکه نزولی بود و فروشندگان بازار را در دست گرفتند.

منطقه حمایتی برای قیمت پولکادوت بین 6.16 تا 5.52 دلار بود. سقوط به زیر علامت 5.52 دلار می تواند DOT را به زیر علامت 5 دلار کاهش دهد.

از آنجایی که گاوهای بیت کوین در بازار از بین رفتند، اکثر آلتکوین هایی که سود ثبت کردند نیز شتاب صعودی خود را از دست دادند.

اگر تقاضا برای DOT در نمودار خود افزایش یابد، سکه می تواند تلاش کند تا علامت مقاومت فوری خود را دوباره مشاهده کند. اگر کاهش قدرت خرید ادامه یابد، DOT به خط پشتیبانی قیمت محلی خود بازخواهد گشت.

تحلیل قیمت پولکادوت: نمودار یک روزه

قیمت پولکادوت

پولکادوت در نمودار یک روزه 6.29 دلار قیمت داشت منبع: DOTUSD در TradingView

DOT در زمان نگارش این مقاله با قیمت 6.29 دلار معامله می شد. گاوها تلاش زیادی کردند تا از قیمت آلتکوین در 8 دلار دفاع کنند، اما قدرت خرید کاهش یافت و باعث شد آلت کوین در نمودار خود سقوط کند.

قیمت پولکادوت شاهد سقف قیمتی سختی در مرز 6.80 دلار خواهد بود زیرا سکه در گذشته چندین بار در آن سطح رد شده است.

عبور از سطح 6.80 دلار به DOT ​​کمک می کند تا نزدیک به 7.73 دلار باشد. از طرف دیگر، سطح حمایت محلی برای سکه در 6.17 دلار بود و سقوط از این علامت، میله های MACD به چه معناست؟ پولکادوت را به سطح 5.52 دلار نزدیک می‌کند.

در آخرین جلسه معاملاتی، مقدار پولکادوت معامله شده کاهش یافت که نشان دهنده کاهش قدرت خرید بود.

تحلیل فنی

قیمت پولکادوت

پولکادوت قدرت خرید کمتری را در نمودار یک روزه | منبع: DOTUSD در TradingView

DOT نشان می داد که در نمودار یک روزه کاهش قدرت خرید وجود دارد. در بیشتر این ماه، قیمت پولکادوت شاهد افزایش فشار فروش بود که باعث شد خرس‌ها در نهایت قدرت بیشتری پیدا کنند.

شاخص قدرت نسبی کمتر از خط نیمه بود و این بدان معناست که فروشندگان در مقایسه با خریداران در بازار قدرت بیشتری ندارند.

پولکادوت زیر خط 20-SMA بود و این را می توان به عنوان تقاضای کمتر تعبیر کرد. همچنین به این معنی بود که فروشندگان حرکت قیمت را در نمودار یک روزه هدایت می کردند.

قیمت پولکادوت

پولکادوت سیگنال فروش را در نمودار یک روزه به تصویر کشید | منبع: DOTUSD در TradingView

شاخص‌های فنی DOT نشان می‌دهد که قدرت فروش نمودار را اشغال کرده است. واگرایی میانگین متحرک همگرایی حرکت قیمت و عملکرد کلی قیمت سکه را نشان می دهد.

MACD به نمایش میله های سیگنال قرمز ادامه داد، که سیگنال فروش سکه نیز بود. باندهای بولینگر نوسان قیمت و نوسان قیمت را اندازه گیری می کنند.

اندیکاتور AO در تحلیل تکنیکال

اندیکاتور AO یا Awesome Oscillator همانطور که در نام آن مشخص است، به واقع یک نوسانگر است. بر خلاف اندیکاتورهایی مثل اندیکاتور RSI که دارای محدودیت‌ها و حد و مرزهای خاص خودشان هستند و در یک محدوده مشخصی نوسان می‌کنند، اندیکاتور Awesome Oscillator بدون مرز و محدوده است و حد بالا و پایینی ندارد.

نحوه استفاده از اندیکاتور AO در سایت ره‌‏آورد ۳۶۵

برای مشاهده این اندیکاتور، ابتدا وارد سایت rahavard365.com شوید.

نام نماد مورد نظر را جستجوی کرده بر روی نمودار پیشرفته کلیک کنید. سپس بر روی اندیکاتور کلیک کرده و AO را در آن جستجوی کنید. پس از تایید، اندیکاتور Awesome Oscillator در پایین صفحه نمایش داده می شود.

این اندیکاتور صرفا از دو مشخصه میانگین متحرک (Moving Average) برای انجام محاسبات خود استفاده می‌کند. دقت کنید، از دو مشخصه Moving Average ساده، و نه EMA یا Displaced Moving Average که پیچیدگی‌های خاص خود را دارند.

اندیکاتور AO و نمودار آن

بسته به نرم افزاری که از آن استفاده می‌کنید، اندیکاتور AO می تواند در قالب های مختلف ظاهر شود. با این وجود، متداولترین قالبی که این اندیکاتور در بیشتر پلتفرم‌ها ظاهر می‌شود یک هیستوگرام است.

اندیکاتور AO بین قلمرو مثبت و منفی نوسان خواهد کرد. زمانی که هیستوگرام آن در مثبت است به این معنی است که میانگین متحرک سریع تر بالای میانگین متحرک کند تر قرار دارد، و در زمانی که هیستوگرام در منفی است برعکس. دقیقا مانند اندیکاتور MACD.

نکته ای که باید به آن اشاره کرد این است که رنگ میله‌های هیستوگرام AO شده نشان دهنده روند حرکات میانگین های متحرک است. به این معنی که هستوگرام سبز یعنی میانگین های متحرک در حال نزدیک شدن به هم هستند و میله‌های قرمز نشان دهنده فاصله گرفتن میانگین ‌های متحرک می‌باشد. بنابراین در منفی و مثبت میتوان میله های سبز و قرمز را داشته باشیم.

استراتژی معاملاتی با اندیکاتور AO

اکنون که با این اندیکاتور آشنا شدیم بیایید ببینیم که چگونه میتوان از آن برای معاملات در بازارهای مالی استفاده کنیم. روش‌های مختلفی وجود دارد که میتوان از این اندیکاتور برای دریافت سیگنال‌های خرید و فروش استفاده کرد.

1- کراس اندیکاتور با خط صفر

اگر به تنهایی از این استراتژی استفاده کنید، پول خود را از دست خواهید داد! این جمله معروفی است که در مورد تمامی استراتژی هایی که بر اساس یک اندیکاتور طراحی شده اند وجود دارد. اما با اطمینان بالایی میتوان گفت همین استراتژی ساده در بیشتر مواقع درست عمل میکند.

اگر اندیکاتور OA در حال کراس صفر از پایین به بالا است یک سیگنال خرید صادر می‌شود. در حالی اندیکاتور از منطقه مثبت به منفی وارد میشود یک سیگنال فروش صادر میشود. به همین راحتی!

بیایید به یک مثال واقعی نگاه کنیم تا عملکرد این استراتژی را در عمل مشاهده کنیم.

در مثال بالا (در تایم فریم 5 دقیقه)، 7 سیگنال وجود داشته است که اندیکاتور AO از خط 0 عبور کرده است. از میان 7 سیگنال، 2 سیگنال توانستند حرکات قابل توجهی را ضبط کنند. بنابراین در تایم فریم های پایین کاربرد چندانی ندارد. مخصوصا در بورس ایران که باید کارمزد بالایی پرداخت کنید.

2- استراتژی بشقاب پرنده!

استراتژی بشقاب پرنده نام خود را به این دلیل که شبیه به یک بشقاب پرنده است، دریافت کرده است. بیس اصلی این استراتژی بر اساس سه هیستوگرام برای بازه های طولانی و کوتاه مدت طراحی شده است.

شروط استراتژی برای وارد شدن به معامله:

- اندیکاتور بالای صفر باشد

- مشاهده دو هیستوگرام قرمز متوالی

- هیستوگرام قرمز دوم کوتاهتر از اولی باشد

- هیستوگرام سوم سبز و بلندتر از کندل قبلی

- خرید در چهارمین کندل

استراتژی بشقاب پرنده کمی بهتر از کراس خط صفر است، زیرا به یک شکل گیری خاص در سه هیستوگرام نیاز دارد. به طور طبیعی، این اتفاق کمتر در نمودار شکل میگیرد.

3- استراتژی قله‌های دو قلو

این اندیکاتور شتاب حرکتی بازار و قدرت روند را مشخص می کند و برای پیدا کردن انتهای یک روند قوی (صعودی یا نزولی) کاربرد دارد. همچنین از این استراتژی حتی به تنهایی می توان سیگنال های خرید و فروش خوبی دریافت کرد. نکته جالب این اندیکاتور این است که سیگنالهای متنوعی را به طرق مختلف صادر می کند که یکی از بهترین انها استراتژی قله‌های دو قلو است.

- سیگنال خرید با تشکیل دو قله واژگون که قله دوم کوتاه تر و به خط صفر نزدیک تر است، شکل میگیرد.

- سیگنال فروش با تشکیل دو قله ایستاده که قله دوم کوتاه تر و به خط صفر نزدیک تر است، شکل میگیرد.

این استراتژی سیگنال‌های معتبر تری را نسبت به دو استراتژی قبلی صادر میکند.

4- استراتژی ماهیگیر با اندیکاتور Awesome Oscillator

شما این استراتژی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد، بنابراین وقت خود را در جستجوی آن تلف نکنید. این استراتژی در واقع اصلاح شده استراتژی اول است. با این تفاوت که سیگنال های اشتباه را فیلتر میکند و قبل از کراس خط صفر آن را تشخیص می‌دهد. این رویکرد ما را از بازارهای ناپایدار دور نگه می دارد.

علت نامگذاری این استراتژی، لزوم صبر و شکیبایی در پیدا کردن موقعیت مناسب است. شما باید دقیقا مانند یک ماهیگیر حرفه‌ای عمل کنید.

شرایط ورود به معامله با استراتژی ماهیگیر:

- اندیکاتور AO باید دو قله را که دومی کوتاه تر از اولی باشد را ثبت کرده باشد

- یک خط روند بر اساس این دو قله رسم کنید. خط روند باید از این دوقله و خط صفر عبور کند

- هر زمان اولین میله هیستوگرام اندیکاتور خط روند نزولی را شکست، سیگنال خرید صادر می‌شود

بر عکس اتفاقات بالا یک سیگنال فروش است. در شکل زیر این مطلب به خوبی نمایش داده شده است.

اندیکاتور AO در کجا اشتباه می‌کند؟

اکنون به این مطلب می‌پردازیم که در کجا این اندیکاتور ممکن است سیگنال‌های اشتباهی را صادر کند. این مطلب اهمیت زیادی دارد و اهمیت آن کمتر از مطالب قبلی نیست. بنابراین اجازه دهید به مرور این موارد بپردازیم.

- وقتی گپی در نمودار وجود دارد (مثل افزایش سرمایه یا پرداخت سود)

- در اواخر روندهای خیلی صعودی و نزولی

- در سهام هایی با شناوری کم

- در روندهای خنثی

تحت این شرایط سعی کنید از اندیکاتور Awesome Oscillator استفاده نکنید.

ترتیبی که برای خواندن مقالات "انواع اندیکاتور" به شما پیشنهاد می‌کنیم:

اموزش فارکس به سبک نوین مورتین

اموزش وپشتیبانی در مهارت تجارت الکترونیک مخصوصا فارکس

راه درست استفاده از واگرایی (( دایورجنس ))

واگرایی و هم گرایی: چه معنایی در فارکس دارند، چه تفاوتی باهم دارند و چطور می توان از آن ها هنگام معاملات استفاده کرد.

امروز ما میله های MACD به چه معناست؟ یکی از ملاک های مرتبط با قیمت را که تریدر های بسیاری با آن درامد زایی می کنند را بررسی خواهیم کرد. واگرایی و هم گرای یعنی چه؟ چگونه می توان واگرایی را تشخیص داد؟ کدام اندیکاتور ها برای شناسایی واگرایی مناسب می باشند و کدام یک در این مورد کاربردی نمی باشند. آیا استراتژی مکملی برای شناسایی واگرایی ها وجود دارد؟ آیا یک فرد می تواند همیشه به سیگنال هایی که از واگرایی می گیرد اطمینان کند؟ در این مقاله به تمام این سوالات پاسخ داده خواهد شد.

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

واگرایی و هم گرایی در فارکس

منظور از همگرایی در فارکس تطابق یا شباهت نمودارهای قیمت با اندیکاتور های تحلیل تکنیکال می باشد. برای مثال هنگامی که یک روند نزولی در نمودار قیمت و در اندیکاتور تکنیکال مشاهده شد، و پیک ها نیز در حال کاهش بود یعنی هر دو در یک جهت حرکت کنند، می توان گفت که یک همگرایی تشکیل شده است. همانند مثال زیر:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

همانطور که در شکل بالا هم مشاهده می شود، در این مورد ،از اسیلاتور AO یا همان "Awesome Oscillator" برای شناسایی همگرایی استفاده شده است. البته می توانید از اسیلاتور MACD نیز استفاده کنید. اما این اسیلاتور در پلتفرم معاملاتی چندان جذابیتی ندارد، چرا که در کل این اوسیلاتور برای این کار ساخته نشده است. بنا به دلایلی، توسعه دهندگان نسخه جدید MACD، روی ترکیب دو میانگین متحرک تمرکز کرده اند و قرار است از این طریق سیگنالهایی برای ورود به بازار بدهند. من واقعا نمی فهمم در صورتی که میانگین های متحرک (EMA) دقیق تری وجود دارند چه لزومی برای انجام این کار بوده است. با این حال، این موضوع اصلی بحث ما نمی باشد. بیایید برگردیم به بحث همگرایی. بنابراین، خطوط آبی در نمودار بازتاب شیب روند های فعلی می باشد. اگر به شیب خطوط نمودار قیمت و اندیکاتور در یک زمان نگاه کنید متوجه خواهید شد که هر دو در یک جهت در حال حرکت هستند. به عبارت دیگر، مقادیر بر هم منطبق هستند، که این نکته نشانگر اصل همگرایی می باشد. همگرایی دارای خواص عملی نبوده و سیگنالی برای ورود به بازار ارائه نمی دهد. این پدیده فقط نشان دمی دهد که روند فعلی به اندازه قابل قبولی قوی بوده و در مرحله توسعه می باشد همچنین به احتمال زیاد روند فعلی ادامه دار خواهد شد.

واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت در نمودار و اندیکاتور مخلاف هم باشند. به عبارتی دیگر زمانی واگرایی اتفاق می افتد که نمودار قیمت صعودی بوده و اندیکاتور های تکنیکال نزولی باشد، یا به عبارت دیگر مسیر (اسلوپ) ها در این دو شاخص متفاوت می باشند، مانند شکل زیر:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

دوباره، در اینجا از AO برای شناسایی واگرایی استفاده می کنیم. در شکل بالا به طور مشابه واگرایی نیز مانند همگرایی نشان داده شده است. فقط در اینجا ما متوجه شدیم که دامنه های خطوط آبی در نمودار قیمت و در اندیکاتور به صورت مخالف هم حرکت می کنند. به عبارتی دیگر، از هم دور شدن این خطوط معنی اصلی کلمه ی واگرایی می باشد. واگرایی کاربرد های عملی بسیاری دارد. اصلی ترین کاربرد آن این است که واگرایی معمولا زمانی رخ می دهد که روند در حال ضعیف تر شدن می باشد و هر لحظه ممکن است معکوس شود. می توان گفت، واگرایی یکی از اصلی ترین سیگنال های تغییر روند است.

تصورات و توصیه های اشتباه در تعیین واگرایی

قبل از نوشتن این مقاله، طبق معمول من تصمیم گرفتم اطلاعات بیشتری درباره این موضوع در پایگاه های آموزشی فارکس پیدا کنم. من واژه “ مثال های واگرایی” را سرچ کردم و با مثال هایی آشنا شدم که ارزش بررسی کردن هم نداشتن چرا که بیشتر آن ها از یک دیگر کپی شده بودند و بخشی از آن ها هم کلا مثال های غلطی از واگرایی بودند. و قسمت نارحت کننده ماجرا آنجا بود که این کمپانی های آموزشی مثال های غلط را از یکدیگر کپی هم کرده بودند!

تصمیم گرفتم در این مورد زمان بیشتری را صرف تحقیق کنم و یک لیست کوچک از اشتباهاتی که تریدر ها و نویسندگان مقالات آموزشی در مورد تشخیص واگرایی دارند را تهیه کنم:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

  1. من متوجه شدم بسیاری از وب سایتها و نویسندگان، واگرایی را اشتباه تشخیص می دهند. دلایل این اشتباهات: اگر جهت اندیکاتور صعودی باشد، آنها فکر می کنند خط ترسیم شده تحت قله های اندیکاتور در بیشینه حالت ممکن قرار دارد بنابراین آن ها پیک ها را با یک خط به هم وصل می کنند. به همین ترتیب در مورد روند صعودی نیز، زمانی که پیک های اندیکاتور در بالای خط 0 باشد، کف های قیمتی نمودار را به هم وصل می کنند. به عبارتی دیگر، آنها باور دارند اگر اندیکاتور کاهشی بودن را نشان دهد، باید کف ها را به هم وصل کنند و اگر صعودی بودن را نشان دهد سقف ها را به هم دیگر وصل می کنند. مثال چنین تشخیصی در شکل فوق نشان داده شده است (1). اما این تشخیص کاملا غلط می باشد. در زمانی که روند نزولی می باشد، اگر میله های اندیکاتور زیر خط 0 باشد، ما خطوط را با کف ها در نمودار قیمتی رسم می کنیم. اگر میله های اندیکاتور بالا خط 0 اندیکاتور باشد، زمانی که روند صعودی می باشد، سقف ها را در نمودار قیمت به هم دیگر وصل می کنیم.
  2. دومین خطا معمول، زمانی رخ داده بود که تریدر ها واگرایی را با اتصال پیک های مجاور اندیکاتور تشخیص داده بودند اما خط 0 اندیکاتور را چک نکرده بودند که آیا زمان تشکیل این پیک ها، میله های اندیکاتور از خط 0 عبور کرده اند یا خیر. در داخل تصویر چنین شرایطی با شماره ی (2) نمایش داده شده است. در آنجا کف ها و سقف های اندیکاتور به شکل صحیحی به هم متصل شده اند اما مهم ترین شرط رعایت نشده است. در واقع ایراد کار این است که، در زمان شکل گیری پیک های قیمتی، روند با تغییر مواجه شده بود، که عبور میله ها از خط 0 اندیکاتور، نشان گر این مساله می باشد. در این شرایط پیک های مجاور که به هم متصل شده اند نشانگر یک روند واحد نمی باشند. پیک ها هر کدام از روند های مختلفی می باشند که نمی توان آن ها را به هم دیگر متصل کرد. برای شناسایی واگرایی، فقط می توان نکات نشان دهنده یک روند را با هم مقایسه کرد.
  3. خطای دیگر زمانی رخ می دهد که فکر کنید، اگر در اندیکاتور شیب صعودی وجود داشته باشد و در نمودار قیمت شیب نزولی وجود داشته باشد، این همگرایی است. نمی توانید فقط به دلیل این که دامنه خطوط در یک نقطه معین همگرا می شوند، نتیجه بگیرید که الگوی مشاهده شده یک همگرایی است. و اگر شیب خطوط رسم شده در اندیکاتور، نزولی باشد، و در نمودار قیمت، صعودی باشد - پس این واگرایی است، زیرا خطوط واگرا می شوند و اختلاف ایجاد می شود. در شکل بالا، چنین نمونه ای نیز نشان داده شده است (3). احتمالاً تا الان متوجه شده اید که این یک نظریه کاملاً غلط است و با تعاریف دقیقی از این پدیده ها مغایرت دارد.
  4. همچنین یک عقیده رایج در بین تریدرها وجود دارد که سیگنال های واگرایی را می توان با استفاده از اسیلاتور هایی نظیر RSI نیز دریافت کرد. این نظریه کاملا اشتباه می باشد. شما می توانید از طریق این اسیلاتور اختلاف های موجود را ببینید. زیرا این شاخص بر اساس یک اصل کاملا متفاوت به وجود آمده است و یک میانگین متحرک نمی تواند نشان دهنده واگرایی باشد. اگر اثبات واگرایی با میانگین متحرک امکان پذیر بود. هر تغییر در جهت حرکت نمودار قیمت، نشان گر یک واگرایی بود که طبعا این تغیرات نشان گر تغییر روند نمی باشد.

چگونه از واگرایی ها سیگنال بگیریم

بعد از بررسی اشتباه های رایج بیایید راه های اصلی شناسایی واگرایی را بررسی کنیم و ببنیم چطور می توان با استفاده از واگرایی، سیگنال هایی برای ورود یا خروج دریافت کرد.

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

ما اصول اساسی دریافت سیگنال را در مراحل مختلف بررسی خواهیم کرد:

  1. اول از همه، شما باید در حال حاظر جهت حرکت روند را در نمودار تعیین کنید. در هر دو مورد، روند صعودی است.
  2. سپس، شما باید کف ها و سقف ها را در روند اصلی تشخیص دهید. ما بیشتر به سقف ها علاقه مندیم چرا که روند در نمودار قیمت صعودی می باشد.
  3. سپس برای تعیین واگرایی باید 2 سقف را شناسایی کرده و آن ها را با خطوطی به هم دیگر وصل کنیم.
  4. در مرحله بعدی یک اندیکاتور به نمودار قیمت اضافه می کنیم، که می توانیم آن را از بین AO یا MACD انتخاب کنیم. من شخصا AO را ترجیح می دهم.
  5. سپس بلند ترین نقاط در بین میله های اندیکاتور را انتخاب کرده و به هم وصل می کنیم و این کار را در نمودار قیمت هم تکرار می کنیم قبل از انجام این کار زمان بندی نقاط را به گونه ای هماهنگ می کنیم که با هم دیگر تطابق داشته باشند.
  6. با توجه به این که در هر دو مورد اختلاف (واگرایی) وجود دارد، می توانیم متوجه شویم که روند در حال تغییر می باشد که این نکته می تواند در روند معاملات کاربردی باشد.
  7. حال ما باید نقاط ورود به بازار را تشخیص دهیم. نقطه ی ورود به سیگنال های واگرایی: پس از تشخیص واگرایی منتظر می مانیم تا در داخل اندیکاتور یک میله ی قرمز تشکیل شده و هه زمان با این میله باید یک کندل کاهشی نیز در نمودار قیمت مشاهده کنیم، که این کندل نقطه ی ورود ما می باشد (Sell zone)
  8. نقطه خروج اولین کندل استیک در نمودار قیمتی می باشد، که مطابق با میله اول نمودار اندیکاتور می باشد و بالای میله قبلی بسته شده است وبرخلاف قبلی (قرمز)، دارای رنگ متفاوتی می باشد (سبز) (profit zone)
  9. در یک استراتژی پایه، ما از حد ضرر استفاده می کنیم و آن را کمی بالاتر از سقف قیمتی که توسط واگرایی تشخیص داده ایم تعیین می کنیم.( stop zone)

ویژگی های دریافت سیگنال واگرایی از اسیلاتور

ما این خصوصیات را از طریق مثال اندیکاتور AO در نظر خواهیم گرفت :

  1. اندیکاتور AO دارای دو رنگ می باشد که به واضح بودن آن کمک می کند. میله های سبز نشان دهنده افزایش قیمت بوده و میله های قرمز حاکی از کاهش قیمت می باشند.
  2. شرایطی وجود دارد که پس از دریافت سیگنال واگرایی، میله های اندیکاتور قله های دیگری را تشکیل می دهند و قیمت سقف و کف های دیگری تشکیل می دهد. این پدیده انباشت واگرایی (یا تجمع واگرایی) نام دارد. در این مورد بعدا صحبت خواهیم کرد.
  3. هرچه واگرایی یا شیب خطوط بیشتر باشد، سیگنال قوی تر خواهد بود و در نتیجه این سیگنال قوی تر خواهد بود.

انباشت واگرایی.

تقریبا هر کسی که با واگرایی سر و کار داشته است با این پدیده مواجه شده است اما هرکسی نمی داند که در این شرایط چه کاری باید انجام دهد.

زمانی که با اندیکاتور هایی مانند AO و MACD کار می کنید، شاید متوجه شده باشید که بعد از سیگنال واگرایی، اندیکاتور به درستی کار نمی کند بلکه برعکس یک کف و سقف را تشکیل می دهد در حالی که از خط 0 عبور نمی کند. و ما دو پیک را مشاهده نمی کنیم بلکه سه پیک یا بیشتر وجود دارد. شاید در ابتدا به ذهنمان برسد که این یک خطا بوده و گزینه ای دیگر برای تعیین حد ضرر یا بستن معامله نمی بینیم.

اما اگر بیشتر به شرایط شکل گیری بازار توجه کنیم، خواهیم دید که سیگنال کنسل نمی شود ولی به زمان (تایم فریم) و شرایط دیگری در بازار منتقل می شوند. به عبارت دیگر سیگنال ها با هم جمع (انباشت) می شوند. چرا این اتفاق می افتاد؟ جواب ساده است، زیرا ما در تشخیص واگرایی ها، فقط از قسمتی از روند کلی بازار استفاده می کنیم و گاهی اوقات واگرایی های ما با واگرایی های تایم های بالاتر برخورد می کنند. به عبارت دیگر سیگنال اولیه این معنی را می رساند که روند محلی در محدوده جهانی در حال تغییر است. بنابراین این روند محلی یک حرکت اصلاحی نامیده می شود. پس اندیکاتور نشان می دهد که وجود واگرایی در زمان شروع حرکت اصلاحی و بعد تمام شدن اصلاح و زمانی که روند اصلی در جریان می باشد، اندیکاتور متوجه اشتباه خود شده و بدون تغییر روند کلی شروع به دنبال کردن قیمت می کند (بالاتر از خط 0 نمی رود). زمانی که این روند تمام می شود، اندیکاتور سیگنال واگرایی مجدد می دهد که در داخل سیگنال قبلی جای گرفته است. و هم اکنون این سیگنال یک سیگنال تنها می باشد. این ممکن است تا تغییر روند کلی ادامه پیدا کند. آنطور که من در یاد دارم قوی ترین نوعی سیگنالی که تا به امروز با آن مواجه بودم سیگنای بود که به طور متوالی بین پنج پیک شکل گرفت. اما چنین سیگنالهایی بسیار نادر هستند. در بازار مدرن، مدت هاست که هیچ سیگنالی وجود ندارد که بیش از سه پیک در تایم فریم میان مدت و بیشتر به وجو آمده باشد. در فواصل کوتاه، می توانید 5 یا 6 مورد از این گونه سیگنال ها را بیابید اما چنین سیگنال هایی نمی توانند قابل اطمینان باشند.

بنابراین بیایید ببینیم چگونه می توان از این نکته برای اهداف خود و سود گرفتن استفاده کرد:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

طبق قوانینی که در بالا توضیح داده شد، پس از دریافت سیگنال تغییر روند، واگرایی را تعیین می کنیم (منطقه فروش 1). سیگنال با استفاده از قیمت ها کار می کند، اما این به چه معنی می باشد؟ بعد از تشکیل شدن تعداد زیادی از میله های قرمز، میله های سبز تشکیل می شوند اما هیچ جابجایی در اطراف خط 0 در اندیکاتور نشان داده نمی شود. در نمودار قیمت، سقف دیگری (یعنی سقف سوم) به صورت موازی شکل می گیرد. حالا یک واگرایی بین سقف دوم و سوم و همچنین بین سقف اول و سوم شکل میگیرد. پس ما با واگرایی های زیادی رو به رو هستیم و یکی پس از دیگری ظاهر می شوند. البته شما در اینجا باید پوزیشن اولیه خود را حفظ کرده و سفارش های را با در نظر گرفتن حد ضرر ببندید در غیر این صورت کل سرمایه شما ارزش خود را از دست خواهد داد. موثرترین روش برای استفاده از این خاصیت، ادغام آن با روش topping up می باشد که در این مورد در مقاله ای دیگر به صورت مفصل بحث خواهیم کرد. بنابراین باز کردن سفارش جدید روی یک سیگنال جدید منطقی به نظر می رسد. در این حالت ما سیگنال فروش دوم را دریافت می کنیم (منطقه فروش 2). در نتیجه دو سفارش فروش جدید باز خواهد شد. در اینجا ما فقط به تعیین سطح سود نیاز خواهیم داشت (سطح سود کلی). خوشبختانه ما می دانیم که این کار باید چگونه انجام شود فقط باید به اندازه کافی صبر داشته باشیم. علاوه بر این، اگر عبور از خط 0 طولانی شود، ما سیگنالی مبنی بر بستن سفارش ها دریافت می کنیم. همه معاملات در یک منطقه بسته هستند و ما با هر دو روش سود خواهیم داشت.

جمع بندی :

در شکل بالا، من به طور واضح نشان دادم که واگرایی و هم گرایی می توانند جواب های متفاوتی را برای چگونگی تشخیص صحیح روند داشته باشند.

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

بسیاری از تریدر ها استراتژی مختلف و مستقل از همی را بر اساس نتایج سیگنال های واگرایی از اندیکاتور های AO و MACD اعمال می کنند در بالا در مورد چگونگی باز کردن معاملات با استفاده از این استراتژی توضیح دادیم.

این فرایند می تواند کاملا قابل اعتماد باشد، اما باید به یاد داشته باشیم که اگر سیگنال در زمانی دریافت شود که در تایم فریم بالاتری قرار دارد، سیگنال قابل اعتماد تری خواهد بود. طبق تجربه شخصی من با این استراتژی، موثرترین بازه زمانی بازه H1 خواهد بود.

به نظر من حتی اگر از این روش به عنوان یک استراتژی معاملاتی استفاده نکنید، باز هم میتوان از آن به عنوان نشانه برای تغییر روند استفاده کرد.

نقش پرایس اکشن در ارزدیجیتال چیست؟

واژگان تحلیل تکنیکال

پرایس اکشن Price Action Trading یا مختصر شده PAT عبارتست از اینکه تریدر تمام تصمیمات خود در مورد ترید را فقط بر اساس نمودار قیمت (بدون هیچ اندیکاتور، اکسپرت و …) اخذ می نماید.

این بدین معنا است که هیچگونه اندیکاتور تاخیری مانند مووینگ اوریج ها برای تعیین سطوح دینامیک حمایت و مقاومت استفاده نمی شود.(سطوح حمایت و مقاومت به دو دسته استایک و دینامیک تقسیم می شود. در سطوح استایک برای تعیین حمایت و مقاومت از خطهای افقی استفاده می شود که در نتیجه نسبت به زمان ثابت است اما در سطوح دینامیک مقادیر حمایت و مقاومت نسبت به زمان تغییر می نماید مانند موینگ اوریج ها که یکی از کاربرد های انها استفاده از آنها بعنوان سطوح حمایت و مقاومت می باشد.)

در تمام بازار های مالی اطلاعات قیمت بر اساس پریود هائی از زمان ترسیم می شود. بدین ترتیب انواع نمودار قیمت بر اساس تایم فریم یک دقیفه تا ماهانه قابل دسترسی می باشد.

نمودار قیمت بازتابی از تمامی انتظارات بازیگران بازار اعم از بانکها، موسسات سرمایه گذاری، سرمایه گزارن خرد و حتی اکسپرتهای کامپیوتری (روباتهای معامله گر) در پریود زمانی مشخص (یک دقیقه، یکساعته و …) را نشان می دهد و این انتظارات این معامله گران در قالب نمودار و حرکت قیمت به بازار تجسم می بخشد.

در واقع میتوان اینگونه عنوان کرد که حرکت قیمت (Price Action) چیزی نیست جز تجسم و عینیت یافتن انتظارت بازیگران آن بازار.

اعلام اطلاعات اقتصادی دوره ائی مانند اعلام شاخصها، تغییر و تحولات سیاسی و رخدادن حوادث طبیعی مانند سیل، جنگ، زلزله و…، گرچه مانند کاتالیزو حرکت قیمت را تسریع می کند اما برای اینکه در بازار تریدر موفقی باشید نیاز به تحلیل آنها ندارید. که البته دلیل آن بسیار واضح است زیرا اینگونه رخداد ها در نهایت بر روی قیمت تاثیر گذار خواهند بود.

از آنجائیکه نمودار قیمت بازتابی از تمام متغیرهای تاثیر گذار بر حرکت قیمت در پریود زمانی داده شده می باشد، استفاده از اندیکاتور های تاخیری مانند استوکاستیک، مکدی،آر اس آی و … فقط از دست دادن زمان خواهد بود.

حرکت قیمت (Price Action) تمام سیگنالهائی را که شما برای داشتن یک سیستم موفق و سود ده نیاز دارید ، به شما خواهد داد. این سیگنالها توسط استراتژی های ترید پرایس اکش صادر می شوند و به تریدر تصویری از حرکت قیمت (آنچه تا کنون رخ داده است) و کمک به پیش بینی آینده قیمت با دقت بالا می نماید.

چارت ساده در برابر چارت شلوغ مملو از اندیکاتور

برای نشان دادن تفاوت بین چارت ساده پرایس اکشنی و چارتی که تعدادی از محبوب ترین اندیکاتور ها بر روی آن قرار دارد، دو چارت زیر بعنوان مثال در نظر بگیرید. در چارت اولی هیچ اندیکاتوری وجود ندارد و پرایس اکشن خالص است. و در چارت پائینی اندیکاتور های استوکاستیک، MACD، ADX و بالینگر باند قرار دارد.

پرایس اکشن

z2

نکته حائز اهمیت اینکه: چارتی که دارای تعداد بیشتری اندیکاتور باشد، با اشغال بخشی از چارت سبب کوچک شدن قسمت نموار قیمت شده و این باعث می شود توجه تریدر به حرکت خالص قیمت کمتر شود. بنابراین نه تنها فضای کمتری از صفحه مانیتور شما به حرکت قیمت اختصاص می یابد بلکه توجه شما آنطور که باید و شاید بطور کامل بر روح چگونگی حرکت قیمت متمرکز نمی شود.

اگر به هر دو چارت با دقت نگاه کرده و بخواهید یکی را برای تحلیل و ترید آسانتر انتخاب کنید، کدام را انتخاب خواهید کرد؟

تمام اندیکاتور های چارت پائینی و در حقیقت تمامی اندیکاتور ها بر پایه حرکت قیمت قرار دارند. به عبارت دیگر هر با که تریدر اندیکاتور جدیدی به چارت خود اضافه می کند،یک متغییر جدید به مجموعه متغییر های خود اضافه کرده است که علاوه بر آنکه سبب تحلیل و پیش بینی بهتر قیمت نخواهد شد بلکه سردرگمی بیشتر تریدر را نیز به همراه خواهد داشت.

مثالهائی از استراتژیهای پرایس اکشنی مورد علاقه من

توجه داشته باشد که چارت زیر به گونه ای انتخاب شده که سیگنالهای اشتباه (fail) نیز در آن وجود دارد. زیرا قرار بر این نیست که استراتژی تمام موقعیت های بازار را درست پیش بینی کند. و صدور سیگنالهای اشتباه ، توسط بهترین استراتژی ها نیز اجتناب ناپزیر است. بنابراین هدف من در نظر گرفتن مطمئن ترین و واقعی ترین حالت است.

پرایس اکشن

چگونه روند بازار را تشخیص دهیم

یکی از اولین مراحل یاد گیری ترید با پرایس اکشن عبارتست از تشخیص بازار روند دار از بازار رنج. استراتژی تعقیب روند یکی از استراتژی هائی است که بیشترین احتمال موفقیت را دارا می باشد. و اگر بخواهید از این بازار پول بیرون بکشید، مجبور هستید آنرا بخوبی فرا بگیرید.

نمودار زیر نشان می دهد که چگونه از حرکت مارکت برای تعیین روند استفاده می کنیم.

مارکت را صعودی می نامیم اگر همواره های High های بالاتر و Low های بالاتر تشکیل شود. (HH,Hl) و مارکت نزولی خوانده می شود اگر High های پایین تر و Low های پائئن تری در آن تشکیل شود (LH,LL) .

در تصویر زیر بخوبی روند صعودی ملاحظه میگردد.

پرایس اکشن

در تصویر زیر نیز روند نزولی در بازار (High های پایین تر و Low های پایین تر) بخوبی مشخص است.

z5

بازار روند دار در مقابل بازار رنج

همانگونه که قبلآ کفته شد، پرایس اکشن یا ترید بر مبنای آنالیز پرایس اکشن، عبارتست از آنالیز حرکت قیمت بر حسب زمان.

نتیجه حاصل از این آنالیز به ما خواهد گفت که آیا بازار دارای روند است و یا اینکه در حالت رنج قرار دارد.

پس با یک انالیز ساده پرایس اکشن می توان فهمید بازار دارای روند است و یا اینکه در حالت رنج قرار دارد.

با مثالهای بالا نشان دادیم که چگونه می توان فهمید بازار در حالت روند دار قرار دارد. حال خیلی ساده بازاری که داری روند نباشد (یعنی قانون HH,HL در روند صعودی و قانون LH,LL در روند نزولی در ان صدق نکند) بازار بدون روند و یا همام بازار رنج خواهد بود.

در نمودار دقت کنید که چگونه ناحیه رنج پرایس اکشنی، مابین سطوح حمایت و مقاومت در حال نوسان است. در این ناحیه قانون HH,HL و نیز قانون LH,LL وجود ندارد و ما در یک ناحیه رنج قرار داریم.

مثال زیر نشان می دهد که چگونه بازار از یک ناحیه رنج به یک ناحیه با ترند صعودی وارد می شود.

z6

با استراتژی های ترید پرایس اکشنی چگونه در بازار ترید کنیم

حال می خواهیم ببینیم چگونه میتوان با استفاده از پرایس اکشن در فارکس ترید کرد.

همانگونه که بارها تکرار شده است، طبیعت بازیگران بازار و نخوه واکنش آنها به متغیر های کلان اقتصادی، باعث می شود که حرکت قیمت در الگوهای مشخصی تمایل به تکرار خودش داشته باشد.

این الگوها به نام استراتژی های ترید پرایس اکشن شناخته می شوند.که هر استراتژی به روشهای مختلفی استفاده می شود.

این الگوهای برگشت قیمت یا حرکت قیمت نمایانگر هیجانات بازار هستند که ممکن است معرف ادامه دار بودن روند و یا تغییر جهت ان می باشند. به زبان عامیانه، با یادگیری الگو های لحظهائی پرایس اکشن، میتوانید به همراه قیمت به مکان بعدی که قیمت به آنجا حرکت خواهد کرد بروید.

اولین چیزی که در پرایس اکشن میبایست بیاموزید آنست که از شر هر چیز زائد بر روی چارت خود از جمل هر گونه اندیکاتور، اکسپرت و … خلاص شوید و تنها میله های قیمت را بر روی نمودار خود داشته باشید.

من ترجیح می دهم از نموارر های کندل استیک استفاده کنم زیرا احساس می کنم کندل استیک ها اطلاعات بازار را بطور دینامیکی و موثر بر روی نمودار منتقل می کنند.

به نظر من چارت های سیاه و سفید (همانگونه که در شکل میله های MACD به چه معناست؟ زیر نشان داده شده اند) بهترین هستند .

پس از آنکه تمام اندیکاتور ها و متغییر های غیر ضروری را از روی چارت خود پاک کردید، میتوانید شروع به ترسیم سطوح کلیدی نموده و سپس در به دنبال یافتن الگوهای پرایس اکشن در نمودار خود بگردید.

در تصویر زیر مثالهائی از سطوح کلیدی حمایت و مقاومت در این نمودار ترسیم شده است.

پرایس اکشن

چگونه با استفاده از تلاقی نقاط در پرایس اکشن معامله کنیم.

مرجل مهم بعدی در ترید فارکس با استفاده از پرایش اکشن عبارتست از ترسم سطوح کلیدی نمودار و جستجوی برای یافتن نقاط متلاقی جهت استفاده از آنها برای ترید.

در نمودار زیر به وضوح یک سطح حمایت و ریتریس فیبوناچی ۵۰% و پین بار در جفت ارز USDJPY ، در یک نقطه با یکدیگر متلاقی شده اند. این تلاقی سه گانه باعث شده تا قیمت به مقدار زیادی به سمت بالا صعود کند.

پرایس اکشن

تمام متغییر های اقتصادی باعث حرکت قیمت می شوندکه در نمودار قیمت به راحتی دیده می شوند. بنابراین تاثیری که اخبار فاندامنتال بر روی قیمت می گذارند (اعلام شاخصهای اقتصادی دوره ای، حوادث و تحولات سیاسی و حوادث غیر مترقبه مانند جنگ و بلایای طبیعی) تاثیر خود بر حرکت قیمت نشان داده و براحتی توسط نمدار قیمت قابل مشاهده است.

بنابراین بجای تجزیه و تحلیل میلیون ها متغییر اقتصادی در هر روز (که البته اگر تعدای زیادی تریدر با هم تلاش کنند باز هم غیر ممکن است) شما کافیست پرایس اکشن را یاد بگیرید.زیرا این روش معامله شما را قادر می سازد تا بازار را تجزیه و تحلیل کرده و با استفاده از تمام متغییر های بازار خیلی ساده با استفاده از پرایس اکشن نسبت به انجام معامله خود اقدام نمائید. زیرا تمام این متغییر ها نمودار حرکت قیمت لحاظ شده اند.

نکته آخر

امیدوارم این مقدمه که در مورد ترید با پرایس اکشن گفته شد، به روشن کردن این مسیر به شما کمک کرده باشد.

اصلآ مهم نیست که شما با چه سیستم و استراتژی به ترید می پردارید. درک مبانی پرایس اکشن می تواند از شما یک تریدر بهتری بسارد.

اگر شما نیر مانند من سادگی را دوست دارید و می خواهید یک تریدری باشید که صرفآ با پرایس اکشن ترید می کند، پس در قدم اول تمام متغییر های غیر ضروری را را از روی چارت خود پاک کنید.

نرخ تسلط بیت کوین بر بازار ارزهای دیجیتال به بالاترین میزان در ۲۸ ماه اخیر رسید

نرخ تسلط بیت کوین بر بازار ارزهای دیجیتال به بالاترین میزان در ۲۸ ماه اخیر رسید

به نظر می رسد که بیت کوین پس از نامعتبر ساختن الگوی نزولی در ساعات ابتدایی روز گذشته، به دنبال عبور از مقاومت کلیدی ۱۲٫۰۰۰ دلار است.

لازم به ذکر است که این پادشاه ارزهای دیجیتال با عبور از قیمت ۱۱٫۱۲۰ دلار در ساعت ۰۰:۴۵ به وقت جهانی، الگوی نزولی سقف ‌های پایین ‌تر که در تاریخ ۲۰ ژوئیه ایجاد شده بود را نقض کرد و موفق شد که در ساعت ۰۷:۳۰ به وقت جهانی تا قیمت ۱۱٫۸۶۸ دلار افزایش پیدا کند. گفتنی است که طبق داده های بیت استمپ (Bitstamp) این بالاترین قیمت بیت کوین از تاریخ ۱۲ ژوئیه بوده است.

طبق گزارش کوین مارکت کپ، با افزایش قیمت بیت کوین، نرخ تسلط این کوین بر بازار ارزهای دیجیتال تا ۶۷٫۹ درصد افزایش یافت تا به بالاترین میزان خود از تاریخ ۱۲ آوریل سال ۲۰۱۷ تاکنون دست پیدا کند.

بسیاری از تحلیلگران، رشد قیمت بیت کوین را در صورت افزایش نرخ تسلط آن بر بازار، پایدار می‌ دانند.

برای نمونه، وینی لینگهام (Vinny Lingham)، بنیان ‌گذار و مدیر استارتاپ سیویک (Civic) در تاریخ ۱۰ آوریل سال جاری با انتشار توئیت هایی توضیح داد که چگونه آلت کوین‌ ها مسیر خود را از بیت کوین جدا کرده ‌اند و این مسئله می تواند نشانه‌ ای برای تداوم یک بازار گاوی برای بیت کوین باشد.

با افزایش نرخ تسلط بیت کوین، قیمت این ارز دیجیتال در طول ۴۸ ساعت گذشته حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است و احتمالاً قمیت این ارز دیجیتال از سطح ۱۲٫۰۰۰ دلار نیز بالاتر خواهد رفت. شایان ذکر است که شاخص های فنی نیز نشان دهنده ادامه روند افزایش قیمت هستند.

گفتنی است که در زمان نگارش این مقاله قیمت این ارز دیجیتال ۱۲٫۱۶۲ دلار می باشد.

نمودارهای ساعتی و روزانه‌ی بیت کوین

عبور بیت کوین از سقف قبلی در قیمت ۱۱٫۱۲۰ با افزایش شاخص قدرت نسبی (RSI) به سطوح بالاتر از ۵۰ همراه شده است. علاوه بر این، هیستوگرام شاخص مکدی (MACD) در حال رشد و ثبت میله‌ های سبز بالاتر از قبلی است که نشانه‌ ای دیگر برای قدرت روند صعودی این ارز دیجیتال است.

علاوه بر این، بیت کوین برای خرید بر روی میانگین متحرک ۵۰ روزه مورد پذیرش بیشتری واقع شده است و میانگین متحرک با دوره‌ های ۵ و ۱۰ روزه نیز شیب مثبتی به خود گرفته‌ اند.

در نتیجه قیمت در حال حاضر به سقف کانال نزولی که در یک و نیم ماه اخیر تشکیل شده، رسیده است و در نزدیکی سطح مقاومت ۱۲٫۱۶۲ دلار به سر می برد. همانطور که در نمودار ساعتی (بالا سمت راست) مشاهده می شود، حجم معاملات در نمودار یک ساعته که با میله‌ های سبز نمایش داده شده نیز دلیل دیگری برای حمایت از دیدگاه صعودی است.

بسته شدن نمودار شمعی روزانه با حجم معاملات بالا بر روی قیمت ۱۲٫۱۶۲ دلار می‌ تواند شکسته شدن کانال نزولی را تائید کرده و راه را برای افزایش قیمت تا بالاترین قیمت اخیر در ۱۳٫۸۸۰ دلار باز کند.

از سوی دیگر از اعتبار دیدگاه صعودی در صورتی که قیمت زیر ۱۱٫۱۲۰ دلار در نمودار روزانه بسته شود، کاسته شده و سایه درازی از سمت بالا در کندل روزانه شکل می‌ گیرد که ضعف خریداران را نشان می‌ دهد.

با این حال، وقوع این اتفاق بعید به نظر می رسد، مگر اینکه یوان چین بازی از دست رفته را دوباره بازگرداند.

شایان ذکر است که نرخ تبادل یوان چین در برابر دلار آمریکا در عرض ۶۰ دقیقه از ۶٫۹۷ به ۷٫۱۰۸ افزایش یافت.

در همین حال، همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده بیت کوین افزایش خود را از ۱۰٫۹۸۰ دلار آغاز کرده است.

به نظر می رسد که این حرکت قیمتی بازار جامعه ارزهای دیجیتال را متقاعد کرده است که نرخ مبادله ۷ یوان به ازای هر دلار باعث افزایش تجمع قیمت بیت کوین شده است این بدان معناست که سرمایه گذاران ثروتمند چینی پول های خود را از یوۀن به بیت کوین تبدیل می ‌کنند.

برخی از تحلیلگران بازار از جمله الکس کروگر (Alex Kruger)، یکی از تحلیلگران شناخته شده در عرصه‌ی ارزهای دیجیتال، با اظهار تعجب در این خصوص عنوان کرد که بیت کوین پیش از اینکه بانک مرکزی چین تصمیمی در این باره اتخاذ کند، سبب کاهش ارزش یوآن در برابر دلار شده است.

اگر چنین روایتی قوت بگیرد، احتمال یک جهش قیمتی برای بیت کوین در برابر یوۀن چین افزایش خواهد یافت. با این حال، ارزش یوآن چین در حال کاهش است و به ازای هر دلار ۷٫۰۸ مورد معامله قرار می گیرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.