واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟ انواع واگرایی به زبان ساده
واگرایی در تحلیل تکنیکال به چه معناست؟ به زبان ساده به اختلاف تحرکات بین نمودار و اندیکاتور گفته می شود. در این مقاله شما را با معنا و مفهوم واگرایی بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
Divergence به اختلاف تحرکات بین نمودار و اندیکاتور گفته می شود.
Divergence به سه دسته واگرایی زمان٬مخفی و معمولی تقسیم می شود.
که مهم ترین آنها یعنی واگرایی معمولی و مخفی را بطور کامل در اختیار عزیزان قرار می دهیم.
واگرایی نشان دهنده ی ضعف معاملات و احتمال قوی بازگشت آن است که در تصمیم گیری برای خرید و فروش نقش بسیار مهمی دارد.
Divergence یکی از مهم ترین و کاربردی ترین مباحث تحلیل تکنیکال می باشد.
واگراییها به شرایطی از بازار گفته میشود:
که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر ایجاد شده و نشاندهنده چرخشهای کوچک و بزرگ بازار، در آن مقطع زمانی است.
این وضعیت بیانگر ضعف معاملهگران در گام آخر بوده و در این شرایط بازار آماده چرخش است.
بهبیاندیگر واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند.
همچنین روند تاثیر واگرایی ها در نمودار RSI قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد.
در بیشتر مواقع برگشتهای بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم.
از واگراییها میتوان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص دهیم.
برای تشخیص واگرایی از اندیکاتورهای مختلف استفاده میکنیم.
اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از مهمترین و پراستفادهترین ابزار برای تشخیص واگرایی است.
از سایر اندیکاتورها مانند RSI ،CCI و … هم میتوان تاثیر واگرایی ها در نمودار RSI برای تشخیص واگرایی استفاده کرد.
واگرایی معمولی (RD)
واگرایی معمولی یا Regular Divergence نوعی از واگرایی است.
که در آن حرکت اندیکاتور با نمودار اختلاف دارد و در انتهای روند پدیدار می شود و نشان از بازگشت قیمت دارد.
واگرایی معمولی به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می شود:
واگرایی معمولی مثبت (RD+) :
Divergence معمولی مثبت در انتهای یک حرکت نزولی پدیدار می شود و بین دو کف ایجاد می شود.
در این حالت از واگرایی نمودار قیمت ۲ کف دارد که کف دوم آن پایین تر از کف اول است اما در اندیکاتور کف دوم بالاتر از کف اول قرار گرفته.
این Divergence به معنی ضعیف شدن قدرت فروشندگان و غلبه خریداران بر آنها است.
که به تحلیل گران کمک می کند تا در زمان رسیدن نمودار به خط حمایت را تشخیص دهند که آیا سطح حمایت خط روند شکسته خواهد شد یا قیمت بر خواهد گشت و مثبت خواهد شد.
واگرایی معمولی منفی(RD-)
Divergence معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی پدیدار می شود و بین دو سقف ایجاد می شود.
در این حالت از Divergence نمودار قیمت ۲ سقف دارد که سقف دوم آن بالا تر از سقف اول است.
اما در اندیکاتور سقف دوم پایین تر از سقف اول قرار گرفته.
این Divergence به معنی ضعیف شدن قدرت خریداران و غلبه فروشندگان بر آنها است.
که به تحلیل گران کمک می کند تا در زمان رسیدن نمودار به خط مقاومت روند صعودی تشخیص دهند که آیا سطح مقاومت خط روند شکسته خواهد شد یا قیمت بر خواهد گشت و وارد اصلاح یا روند نزولی خواهد شد.
واگرایی مخفی(HD)
واگرایی مخفی یا Hidden Divergence نوعی از Divergence است.
که در آن نمودار قیمت با اندیکاتور اختلاف حرکت دارند.
این نوع واگرایی در انتهای تحرکات اصلاحی روند ها پدیدار می شود .
و نشان از بازگشت قیمت ، ادامه روند و معاملات در کانال خود است.
همچنین این Divergence نیز به دو دسته مثبت منفی تقسیم می شود:
Divergence مخفی مثبت (HD+)
این نوع از واگرایی در انتهای حرکات اصلاحی یک کانال صعودی است و بین دو کف ایجاد می شود بطوری که کف دوم در اندیکاتور پایین تر از کف اول است اما در نمودار قیمت کف دوم بالاتر از کف اول است.
این حالت به معنی تضعیف شدن فشار فروش و غلبه مجدد خریداران بر فروشندگان در این کانال صعودی است و به تحلیل گران کمک می کند تا زمانی که نمودار به خط حمایتی کانال صعودی برسد با استفاده از این نکته متوجه میزان ریسک شوند و تشخیص دهند که آیا روند با قدرت شکسته خواهد شد و یا تنها یک اصلاح صورت گرفته و معاملات در کانال صعودی ادامه خواهند یافت.
واگرایی مخفی منفی(HD-)
این نوع از Divergence در انتهای حرکات اصلاحی یک کانال نزولی است و بین دو سقف ایجاد می شود بطوری که سقف دوم در اندیکاتور بالا تر از سقف اول است اما در نمودار قیمت سقف دوم پایین تر از سقف اول است.
این حالت به معنی تضعیف فشار خرید و غلبه مجدد فروشندگان بر خریداران در این کانال نزولی است و به تحلیل گران کمک می کند تا زمانی که نمودار به خط مقاومتی کانال نزولی برسد با استفاده از این نکته متوجه میزان ریسک شوند و تشخیص دهند که آیا روند با قدرت شکسته خواهد شد و یا تنها یک اصلاح صورت کرفته و معاملات در کانال نزولی ادامه خواهند یافت.
نکته بسیار مهم:
از واگرایی به تنهایی نمی توان برای تصمیم گیری خرید و فروش استفاده کرد و این روش هم باید در کنار دیگر ابزار های تحلیل تکنیکال بکار برده شود
مبحث واگرایی در تحلیل تکنیکال بسیار مهم است پس سعی کنید همواره در تحلیل هایتان از آن استفاده نمایید.
از طرفی بهتر است از اندیکاتور مانند MACD و یا RSI برای بدست آوردن واگرایی های استفاده نمایید.
در اندیکاتور RSI برای یافتن واگرایی ها در کف باید تراز زیر ۳۰ و در تاثیر واگرایی ها در نمودار RSI سقف تراز بالای ۷۰ را بررسی نمایید .
تراز های غیر از این دو از اعتبار کمتری برخوردارند.
ترکیب واگرایی ها با الگو های کلاسیک بسیار مفید است و احتمال خطا در معاملات را به میزان قابل توجهی کم میکند.
قیمتها و سطوح مناسب برای تشکیل واگرایی:
با استفاده از ابزاری که در تحلیل تکنیکال موجود است، میتوان سطوح حساس قیمتی را شناسایی کرد.
زمانیکه نمودار به این سطوح میرسد معمولاً با واگرایی همراه بوده و نشانه ضعف در روند جاری است.
هنگامیکه نمودار با سرعتبالا بدون واگرایی به سمت سطوح حمایت و مقاومت درحرکت باشد، احتمال شکست سطوح بسیار بالا است.
گاهی اوقات شکست در سطوح مقاومت و حمایت با Divergence همراه بوده که در بسیاری مواقع میتوان این شکست را فریبدهنده (fake) درنظر گرفت.
سطوح حمایت و مقاومت داینامیک یا به عبارتی خطوط روند صعودی یا نزولی، کاملاً مستعد تشکیل Divergence هستند.
با تشکیل واگرایی در این سطوح، میتوان به سطح موردنظر اعتماد کرد و برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گرفت.
این مورد را میتوان به باندهای کانال هم تعمیم داد.
نموداری که در یک ساختار کانالیزه در حالت حرکت باشد، مستعد تشکیل واگرایی در کف و یا سقف کانال است.
در این حالت بهترین استراتژی، نوسانگیری بین سقف و کف کانال است که با تشکیل Divergence میتوان با اعتماد بیشتری به انجام معامله پرداخت.
به این نکته هم باید توجه کرد که اگر در یک ساختار کانالیزه، سطحی شکسته شد و با واگرایی همراه بود، میتواند کاملاً فریبدهنده (fake) باشد.
یکی دیگر از کاربردهای واگرایی استفاده از آنها در سطوح فیبوناچی است.
اگر در یکی از سطوح فیبوناچی (معمولاً ۶۱٫۸% و ۷۸٫۲%) واگرایی وجود داشته باشد، میتوان به برگشت نمودار از آن سطح امیدوار بود و با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی گشت.
از واگرایی در دیگر الگوهای تکنیکال نیز میتوان استفاده کرد.
ازجمله این الگوها میتوان به امواج الیوت، الگوهای هارمونیک، الگوهای برگشتی و … اشاره کرد.
ایجاد Divergence در هر یک از این الگوها، اعتبار آنها را افزایش داده و میتوان با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی برای خرید یا فروش بود.
سخن پایانی
امیدواریم مقاله آشنایی با مفهوم Divergenceدر تحلیل تکنیکال برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
اوسیلاتور RSI یا Relative Strength Index
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکت است که در تحلیل تکنیکال به کار می رود.
به میزان تغییرات اخیر قیمت برای ارزیابی میزان خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد در قیمت سهام یا ارز را اندازه گیری می کند.
RSI به عنوان یک اوسیلاتور نمایش داده می شود (نمودار خطی که بین دو حد حرکت می کند) و می تواند از 0 تا 100 داشته باشد. این شاخص در ابتدا توسط J. Welles Wilder Jr. تهیه و در کتاب اصلی خود با عنوان "New Concepts" در سال 1978 معرفی شد. در سیستم های تحلیلی قرار گرفت. "
RSI مخفف کلمه ی Relative Strength Index است که به معنی قدرت نسبی یک روند است .
شاخص مقاومت نسبی (RSI) اندازه گیری است که توسط معامله گران برای ارزیابی حرکت قیمت سهام یا سایر اوراق بهادار استفاده می شود.
ایده اصلی در پشت RSI اندازه گیری این است که معامله گران چگونه قیمت اوراق بهادار را بالا یا پایین می کنند.
RSI این نتیجه را در مقیاس 0 تا 100 ترسیم می کند.
RSI زیر 30 به طور کلی نشان می دهد که سهام بیش از حد فروخته شده است ، در حالی که RSI بالای 70 نشان می دهد که بیش از حد خرید شده است.
معامله گران اغلب این نمودار RSI را برای امنیت زیر نمودار قیمت قرار می دهند ، بنابراین می توانند حرکت اخیر آن را با قیمت بازار مقایسه کنند.
و همچنین RSI از 30 یا پایین نشان دهنده وضعیت بیش از حد فروش ارز شده یا کم ارزش شدن ارز را نشان گر است.
این اعداد برای برخی تریدرها متفاوت است.
مثلا عدهای از ترکیب ۳۳ و ۶۶ درصد استفاده میکنند، برخی معاملهگران نیز اعداد ۲۰ و ۸۰ درصد را به کار میگیرند.
اما این کمترین چیزی است که از RSI میتوان دریافت کرد. ساده بود، نه؟
ولی دقت کنید ترید کردن بر اساس یک شاخص به تنهایی تقریباً دیوانگی محض است.
خب به همین سادگیها هم نیست و نباید بدون توجه از کنارش رد شویم.
RSI سیگنال های معامله گران فنی را در مورد حرکت صعودی و نزولی ارائه می دهد و اغلب در زیر نمودار قیمت ان ارز ترسیم می شود.
RSI به شما چه می گوید؟
روند اصلی سهام یا دارایی ابزاری مهم در اطمینان از درک صحیح قرائت شاخص است.
به عنوان مثال ، تکنسین مشهور بازار ، کنستانس براون ، CMT ، این ایده را تقویت کرده است که مطالعه بیش از حد در RSI در یک روند صعودی احتمالاً بسیار بالاتر از 30٪ است و میزان خرید بیش از حد در RSI در طی روند نزولی بسیار کمتر از سطح 70٪.
سیگنال خرید RSI چیست؟
برخی از معامله گران بر اساس این ایده که فروش ارز بیش از حد فروخته شده است و بنابراین آماده بازگشت است ، اگر سیگنال RSI امنیت زیر 30 حرکت کند ، آن را "سیگنال خرید" می دانند.
با این حال ، قابلیت اطمینان این سیگنال تا حدودی به زمینه کلی بستگی دارد.
اگر قدرت در روند نزولی قابل توجه قرار بگیرد ، ممکن است برای مدتی معامله در سطح فروش بیش از حد ادامه یابد.
تاجران در آن شرایط ممکن است خرید را به تأخیر بیندازند تا اینکه علائم تأییدی دیگر را مشاهده کنند.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده می کنید ، طی روند نزولی ، RSI بیش از 70٪ نزدیک به 50٪ به اوج خود می رسد ، که می تواند توسط سرمایه گذاران برای اطمینان بیشتر از شرایط نزولی استفاده شود.
بسیاری از سرمایه گذاران در صورت برقراری روند قوی برای شناسایی بهتر ، از یک خط روند افقی استفاده می کنند که بین 30 تا 70 درصد باشد.
تغییر سطح خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلند مدت باشد ، معمولاً غیرضروری است.
RSI میتواند با استفاده از سطح خرید بیش از حد یا گران فروشی متناسب با روند ، تمرکز روی سیگنالهای تجاری و تکنیک های منطبق بر روند است.
به عبارت دیگر ، استفاده از سیگنالهای صعودی در زمانی که قیمت در یک روند صعودی است و سیگنالهای نزولی در تاثیر واگرایی ها در نمودار RSI هنگام نزول سهام ، باعث جلوگیری از بسیاری از سیگنال های دروغین RSI می شود.
نمونه ای از استفاده RSI
تکنیک معاملاتی زیر رفتار RSI را هنگام استفاده مجدد از قلمرو خرید یا فروش بیش از حد، بررسی می کند.
این سیگنال "برگشت نوسان" صعودی نامیده می شود و دارای چهار قسمت است:
RSI در قلمرو بیش از حد فروش قرار می گیرد.
RSI بالای 30٪ عبور می کند.
RSI بدون عبور مجدد از قلمرو بیش از حد فروش ، کف دیگری ایجاد می کند.
سپس RSI بالاترین قیمت خود را می شکند.
مانند واگرایی ها ، یک نسخه نزولی از سیگنال برگشت نوسان وجود دارد که مانند یک تصویر آینه ای از نسخه صعودی است.
رد کردن نوسان نزولی همچنین دارای چهار قسمت است:
RSI به قلمرو بیش از حد خرید افزایش می یابد.
RSI زیر 70٪ عبور می کند.
RSI بدون عبور مجدد از قلمرو خرید بیش از حد ، بالاترین سطح را تشکیل می دهد.
سپس RSI پایین ترین سطح خود را می شکند.
نمودار زیر سیگنال برگشت نوسان نزولی را نشان می دهد.
مانند اکثر تکنیک های معاملاتی ، این سیگنال هنگامی که مطابق با روند دراز مدت غالب باشد ، قابل اطمینان ترین خواهد بود. سیگنالهای نزولی در طی روند نزولی احتمال ایجاد هشدارهای کاذب را دارند.
محدودیت های RSI
RSI حرکت قیمت صعودی و نزولی را مقایسه می کند و نتایج را در یک اسیلاتور نمایش می دهد که می تواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد.
مانند اکثر شاخص های فنی ، سیگنال های آن هنگامی که مطابق با روند بلند مدت باشند از بیشترین اطمینان برخوردار هستند.
سیگنال های برگشت واقعی نادر هستند و جدا کردن آنها از هشدارهای دروغین دشوار است.
به عنوان مثال ، یک مثبت کاذب می تواند یک کراس اوور صعودی باشد و به دنبال آن یک سقوط ناگهانی سهام باشد.
منفی کاذب وضعیتی است که یک کراس اوور نزولی وجود دارد ، با این حال سهام به طور ناگهانی به سمت بالا شتاب می گیرد.
از آنجا که RSI نشانگر حرکت را نشان می دهد ، هنگامی که یک دارایی ، دارای حرکت قابل توجهی در هر دو جهت باشد ، می تواند برای مدت طولانی بیش از حد خریداری شود یا بیش از حد فروخته شود.
بنابراین ، RSI در بازار که نوسانی قیمت دارایی بین حرکات صعودی و نزولی متناوب است ، بیشترین کاربرد را دارد.
برخورد با خط میان RSI
شاخص RSI قدرت خریداران و فروشندگان را نسبت به هم میسنجد.
نقاط اکسترمم (بیشینه و کمینه) تنها نقاطی نیستند که با پیدا کردن روند در خرید و فروش به شما کمک کنند.
خرید کردن در مواقعی که RSI به شدت پایین است و یا فروختن در مواقعی که RSI به شدت بالاست، تنها کاربرد این شاخص نیست.
برخی اوقات این شاخص در محدوده میانی نوسان صحبت می کند.
در این زمان بهتر است که توجه خود را به محدوده وسط نوسانگر یعنی حدود ۴۰ تا ۶۰ جلب کنید. در این محدوده نیز میتوان نزاع بین خریداران و فروشندگان را مشاهده کرد.
واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست ؟ آموزش انواع واگرایی (divergence)
واگرایی در تحلیل تکنیکال به اختلاف تحرکات بین نمودار و اندیکاتور گفته می شود و به سه دسته واگرایی زمان٬مخفی و معمولی تقسیم می شود .
واگرایی نشان دهنده ضعف معاملات و احتمال قوی بازگشت آن است که در تصمیم گیری برای خرید و فروش نقش بسیار مهمی دارد. واگرایی یکی از مهم ترین و کاربردی ترین مباحث تحلیل تکنیکال می باشد.
زمانی که واگرایی در بورس اتفاق می افتد با درصد بسیار بالا می توان به آن اعتماد کرد. با این تعریف می توان گفت واگرایی در تحلیل تکنیکال نسبت به روش های دیگر تکنیکالی از اعتبار بیشتری برخوردار است. به همین دلیل است که معامله گران شناسایی واگرایی ها را در اولویت معاملات خود قرار می دهند.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال
سه نوع واگرایی در بورس و ارزهای دیجیتال وجود دارد که در ادامه به توضیح هر کدام از واگرایی ها می پردازیم.
۱- واگرایی معمولی (RD)
۲- واگرایی مخفی (HD)
۳- واگرایی زمانی (TD)
۱- واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال (RD) :
واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال در انتهای یک روند به وجود می آید. واگرایی معمولی در بورس زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک سهم با اندیکاتور بر خلاف جهت هم حرکت کنند این نوع واگرایی در بورس نشان از از بازگشت قیمت سهم دارد.
بعد از مشاهده واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال قیمت سهم متوقف می شود و در جهت مخالف حرکت می کند.
واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال با علامت (RD) نشان داده می شود.
واگرایی معمولی در بورس به واگرایی معمولی مثبت و واگرایی معمولی منفی تقسیم بندی می شود.
واگرایی معمولی مثبت (RD+) :
واگرایی معمولی مثبت در تحلیل تکنیکال در میان دو کف قیمتی تشکیل می شود. باید توجه داشت واگرایی معمولی مثبت در بورس در انتهای یک روند نزولی به وجود می آید.
به عبارت دیگر واگرایی معمولی مثبت در بورس نشان دهنده نزدیک شدن قیمت به خط حمایت می باشد.
واگرایی معمولی مثبت بیانگر قدرت زیاد خریداران و تضعیف قدرت فروشندگان می باشد.
در این واگرایی در نمودار قیمت و در اندیکاتور در هر کدام دو کف قیمت تشکیل می شود:
در نمودار قیمت کف اول بالاتر از کف دوم به وجود می آید.
در اندیکاتور کف اول پایین تر از کف دوم تشکیل خواهد شد. (اندیکاتور توانایی تشکیل کف جدید را ندارد)
واگرایی معمولی منفی(RD-):
واگرایی معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی پدیدار می شود و بین دو سقف ایجاد می شود. در این حالت از واگرایی نمودار قیمت ۲ سقف دارد که سقف دوم آن بالا تر از سقف اول است اما در اندیکاتور سقف دوم پایین تر از سقف اول قرار گرفته.
این واگرایی به معنی ضعیف شدن قدرت خریداران و غلبه فروشندگان بر آنها است که به تحلیل گران کمک می کند تا در زمان رسیدن نمودار به خط مقاومت روند صعودی تشخیص دهند که آیا سطح مقاومت خط روند شکسته خواهد شد یا قیمت بر خواهد گشت و وارد اصلاح یا روند نزولی خواهد شد.
۲- واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD) :
واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک سهم با اندیکاتور بر خلاف جهت هم حرکت کنند.
به عبارت دیگر در واگرایی مخفی اندیکاتور توانسته است کف و یا سقف جدیدی تشکیل دهد اما قیمت توانایی تشکیل کف یا سقف جدید را نداشته است. در این حالت می گوییم واگرایی مخفی رخ داده است.
واگرایی مخفی در بورس در انتهای یک روند اصلاحی به وجود می آید و با علامت (HD) نشان داده می شود.
واگرایی مخفی در بورس به واگرایی مخفی مثبت و واگرایی مخفی منفی تقسیم بندی می شود.
واگرایی مخفی مثبت (HD+) :
واگرایی مخفی مثبت در تحلیل تکنیکال در بین دو کف قیمتی ایجاد می شود. واگرایی مخفی مثبت در بورس زمانی به وجود می آید که در اندیکاتور تاثیر واگرایی ها در نمودار RSI کف اول بالاتر از کف دوم قرار گیرد. ولی در نمودار قیمت کف اول پایین تر از کف دوم تشکیل می شود.
این وضعیت نشان دهنده افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان و همچنین رشد قیمت سهم می باشد.
این واگرایی در کانال صعودی و در انتهای یک روند اصلاحی تشکیل می شود.
واگرایی مخفی منفی (HD-) :
واگرایی مخفی منفی در تحلیل تکنیکال در بین دو سقف قیمتی ایجاد می شود. واگرایی مخفی منفی در بورس زمانی به وجود می آید که در اندیکاتور سقف اول پایین تر از از سقف دوم قرار گیرد. ولی در نمودار قیمت سقف اول بالاتر از سقف دوم تشکیل می شود.
این وضعیت نشان دهنده افزایش قدرت فروشندگان و کاهش قدرت خریداران و همچنین کاهش قیمت سهم می باشد.
این واگرایی در کانال نزولی و در انتهای یک روند اصلاحی ایجاد می شود.
۳- واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال (TD) :
واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال زمانی به وجود می آید که بین قیمت و زمان تضاد وجود داشته باشد. واگرایی زمانی در بورس در یک روند اصلاحی به وجود می آید. واگرایی زمانی در بورس زمانی به وجود می آید که در یک روند اصلاحی نمودار قیمت نسبت به روند قبلی خود ضعف نشان می دهد.
برای این که بتوانیم با استفاده از واگرایی زمانی در بورس معاملات موفقی داشته باشیم می بایست زمانی که قدرت خریداران زیاد می باشد خرید خود را انجام دهیم و زمانی که قدرت فروشندگان زیاد می باشد از خرید سهم اجتناب کرده و نسبت به فروش اقدام نماییم.
برای اینکه استراتژی موفقی در واگرایی زمانی داشته باشیم می بایست در زمانی که سرمایه گذاران قدرتمند معاملات خود را انجام می دهند در این زمان خرید خود را تکمیل کنیم و به عبارتی در جهت روند بازار بورس حرکت کنیم.
واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال با استفاده از فیبوناچی زمانی انجام می شود و با علامت (TD) نشان داده می شود.
واگرایی زمانی در بورس به واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند تقسیم بندی می شود.
واگرایی زمانی معمولی (RTD) :
واگرایی زمانی معمولی در تحلیل تکنیکال زمانی به وجود میآید که تعداد کندل های روند اصلاحی جدید بیشتر از تعداد کندل های روند اصلاحی قبلی می باشد.
به عبارت دیگر واگرایی زمانی معمولی در بورس زمان تشکیل می شود که نمودار قیمت بیش از سطح ۱۰۰% فیبوناچی را اصلاح میکند.
زمانیکه واگرایی زمانی معمولی در بورس اتفاق میافتد نشان دهنده قدرت زیاد خریداران وضع فروشندگان در یک روند اصلاحی میباشد.
با ترسیم فیبوناچی بازگشتی زمانی می توان واگرایی زمانی معمولی را مشاهده کرد. در تصویر زیر واگرایی زمانی معمولی مشخص می باشد.
نمونه ای دیگر از واگرایی زمانی معمولی در تصویر زیر ترسیم شده است.
واگرایی زمانی هوشمند (STD) :
واگرایی زمانی هوشمند در تحلیل تکنیکال زمانی به وجود میآید که تعداد کندل های روند اصلاحی جدید کمتر از تعداد کندل های روند اصلاحی قبلی می باشد.
به عبارت دیگر در واگرایی زمانی هوشمند در بورس در مدت زمان کمتری روند اصلاحی قبل طی شده است.
برای مشاهده واگرایی زمانی هوشمند می بایست فیبوناچی بازگشتی زمانی را ترسیم نمود. در عکس زیر واگرایی زمانی هوشمند را می توان مشاهده کرد.
در تصویر زیر می توان واگرایی زمانی هوشمند را بعد از واگرایی زمانی معمولی مشاهده نمود.
سطوح فیبوناچی بازگشتی زمانی
سطوح ۳۸/۲% ، ۵۰% ، ۶۱/۸% ، ۱۰۰% ، ۱۶۱/۸% در فیبوناچی بازگشتی زمانی مورد استفاده قرار می گیرند. از بین سطوح ذکر شده نسبتهای۱۰۰% و ۱۶۱/۸ از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشند.
تفاوت بین واگرایی و تائید
واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت و اندیکاتور دو چیز مختلف به معامله گر می گویند.
تائید (Confirmation) هنگامی اتفاق می افتد که اندیکاتور و قیمت، یا چندین اندیکاتور، به معامله گر یک سیگنال مشخص بدهند.
در حالت ایده آل، معامله گران برای ورود به معامله ها و در زمان معامله به تائید احتیاج دارند.
اگر قیمت در حال افزایش باشد، معامله گران تمایل دارند اندیکاتورهایشان این سیگنال را بدهند که قیمت احتمالا به حرکت خود ادامه خواهد داد.
محدودیت های استفاده از واگرایی
همانطور که در مورد تمام اشکال تحلیل تکنیکال صادق است، سرمایه گذاران باید پیش از انجام معامله صرفا بر اساس واگرایی از ترکیبی از اندیکاتورها و تکنیکهای تحلیل برای تائید روند بازگشتی استفاده کنند.
واگرایی در تمامی بازگشت روندها اتفاق نمی افتد؛ بنابراین، از دیگر اشکال کنترل ریسک یا تحلیل های دیگر باید در کنار واگرایی استفاده کرد.
همچنین، هنگامی که واگرایی رخ میدهد، به این معنا نیست که قیمت بازگشت خواهد داشت.
واگرایی ممکن است مدتی طولانی طول بکشد، بنابراین انجام معاملات صرفا بر اساس واگرایی، ممکن است به ضرر قابل توجهی منتهی شود. زیرا احتمال دارد قیمت آنطور که انتظار می رود واکنش نشان ندهد.
استراتژی خرید با استفاده از واگرایی در بورس
استراتژی خرید شماره ۱
۱- استراتژی خرید با استفاده از واگرایی معمولی مثبت (RD+) :
استراتژی خرید با استفاده از واگرایی معمولی مثبت در تحلیل تکنیکال بدین صورت می باشد که ابتدا خط تاثیر واگرایی ها در نمودار RSI روند نزولی سهم را ترسیم می نماییم.
برای شناسایی واگرایی معمولی مثبت در بورس صبر می کنیم تا قیمت با یک کندل قدرتمند مثبت و با حجم بالا که در واگرایی اتفاق می افتد خط روند ترسیم شده را به سمت بالا قطع کند سپس در این زمان است که می توان نسبت به خرید سهم اقدام نمود.
برای کسب سود در این استراتژی می بایست واگرایی های مثبت را شناسایی کرد و در روند صعودی سهم مورد نظر را خرید نمود.
باید توجه داشت در این استراتژی هر زمان که قیمت خط روند ترسیم شده را به سمت پایین قطع کند می بایست حد ضرر را فعال نمود و از سهم خارج شد.
۲- استراتژی خرید با استفاده از واگرایی مخفی مثبت (HD+) :
استراتژی خرید با استفاده از واگرایی مخفی مثبت در تحلیل تکنیکال بدین صورت می باشد که می بایست قله تشکیل شده در سهم را عنوان مقاومت در نظر گرفت. در این استراتژی زمانی که نمودار قیمت به سمت بالا حرکت کرد و از قله عبور نمود می بایست وارد سهم شد.
در این استراتژی نیز بررسی واگرایی های مثبت و شناسایی روند صعودی سهم از اهمیت بالایی برخوردار است.
در این نوع استراتژی بهتر است حد ضرر را حدود ۲ تا ۳ درصد در زیر خط مقاومت که قله را تشکیل داده است قرارداد.
در نتیجه با عبور قیمت پایانی سهم در حدود ۲ تا ۳ درصد در زیر خط مقاومت می بایست نسبت به فروش تاثیر واگرایی ها در نمودار RSI سهم اقدام نمود.
استراتژی خرید شماره ۲
این استراتژی با استفاده از شناسایی واگرایی و اندیکاتور RSI انجام می شود. در این استراتژی پس از اینکه واگرایی را در سهمی مشاهده شد می بایست اندیکاتور RSI را بررسی نماییم در صورتی که RSI سطح ۵۰ را به سمت بالا قطع کرده باشد می بایست وارد سهم شد.
باید توجه داشت زمانی که اندیکاتور RSI سطح ۵۰ را به سمت پایین قطع نماید می بایست حد ضرر را فعال نمود و از تاثیر واگرایی ها در نمودار RSI سهم خارج شد.
استراتژی خرید شماره ۳
استراتژی که در این واگرایی مورد استفاده قرار می گیرد یکی از بهترین استراتژی ها برای ورود به سهم می باشد.
در این واگرایی می بایست قیمت را رصد نمود تا سقف جدیدی در سهم تشکیل شود. در نتیجه قیمت جدید را می بایست به عنوان یک مقاومت در نظر گرفت.
نقطه ورود در این استراتژی زمانی است که قیمت سقف جدید و یا نقطه مقاومت را به سمت بالا قطع کند.
البته ممکن است نقطه ورود در این استراتژی با کمی تاخیر همراه باشد.
در این استراتژی می بایست حد ضرر را حدود ۲ تا ۳ درصد در زیر خط مقاومت که قله را تشکیل داده است قرارداد.
استراتژی خروج از سهم با استفاده از واگرایی در بورس
برای خروج از سهم بهتر است از واگرایی منفی در بورس استفاده نشود. برای خارج شدن از سهم می بایست استراتژی خاصی داشته باشیم چون ممکن است در زمانی که حد ضرر را فعال می کنیم واگرایی مورد نظر ما رخ ندهد.
در استراتژی خروج از سهم با استفاده از واگرایی در بورس بهتر است با استفاده از تکنیکال سود مورد انتظار را پیش بینی کرد.
روش دیگری که می توان استفاده کرد این است که سودی حدود ۱۵ تا ۲۰ بعد از ورود به سهم در نظر گرفته شود و در این هنگام زمانی که قیمت سهم به این هدف رسید می بایست حد ضرر را فعال کرد و زمانی که قیمت سهم حدود ۶ درصد زیر بیشترین قیمت پایانی نزول کرد از سهم خارج شد.
نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال
۱- واگرایی را باید با نمودار قیمت اگر یک اندیکاتور می باشد.
۲- واگرایی زمانی اتفاق می افتد نمودار قیمت در جهت مخالف یک اندیکاتور حرکت کند.
۳- واگرایی مثبت نشان دهنده افزایش قیمت و رشد سهم می باشد.
۴- در واگرایی مثبت قیمت کاهش پیدا میکند ولی اندیکاتور در حال صعود می باشد.
۵- واگرایی منفی نشان دهنده کاهش قیمت و افت قیمت سهم می باشد.
۶- در واگرایی منفی قیمت افزایش پیدا میکند ولی اندیکاتور در حال ریزش می باشد.
۷- برای معاملات تنها به واگرایی اکتفا نکنید.
۸- سعی کنید از واگرایی برای احتمال تغییر روند قیمت یک سهم استفاده کنید.
نکته بسیار مهم:
از واگرایی به تنهایی نمی توان برای تصمیم گیری خرید و فروش استفاده کرد و این روش هم باید در کنار دیگر ابزار های تحلیل تکنیکال بکار برده شود.مبحث واگرایی در تحلیل تکنیکال بسیار مهم است پس سعی کنید همواره در تحلیل هایتان از آن استفاده نمایید.
از طرفی بهتر است از اندیکاتور مانند MACD و یا RSI برای بدست آوردن واگرایی های استفاده نمایید. در اندیکاتور RSI برای یافتن واگرایی ها در کف باید تراز زیر ۳۰ و در سقف تراز بالای ۷۰ را بررسی نمایید .تراز های غیر از این دو از اعتبار کمتری برخوردارند.
ترکیب واگرایی ها با الگو های کلاسیک بسیار مفید است و احتمال خطا در معاملات را به میزان قابل توجهی کم میکند.
اندیکاتور RSI چیست و چگونه کار میکند؟
اندیکاتور RSI که با نام اندیکاتور قدرت نسبی نیز معروف است یک اندیکاتور اصلی در تحلیل تکنیکال است. در ابتدا در سال 1978 توسط جی ولز وایلدر جونیور به دنیای معامله گری معرفی شد. این شخص در آن سال، کتابی منتشر کرد با عنوان مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال « New Concepts in Technical Trading Systems» و در آن کتاب، برای اولین بار به معرفی اندیکاتور قدرت نسبی پرداخت. در ابتدا از آر اس آی، تنها در بازار اوراق بهادار استفاده میشد اما این اندیکاتور به سرعت در دیگر بازارهای مالی نیز مشهور شد و معامله گران به استفاده از آن علاقه مند شدند. آر اس آی، جزو اسیلاتورها محسوب میشود و از مشتقات میانگین متحرک قیمت است. قبل از پرداختن به RSI، بهتر است کمیدر مورد اندیکاتورها و اسیلاتور RSI بدانید. آر اس آی، یکی از محبوب ترین اندیکاتورها در دنیای معامله گری است.
مفهوم اندیکاتور و اندیکاتور RSI
اندیکاتورها به طور کلی یک سری توابع ریاضی هستند که هر کدام فرمول خاص خود را دارند. دادههایی مانند قیمت، زمان و حجم که در چارت قیمت وجود دارند، متغیرهای مورد نیاز این توابع را تشکیل میدهند. یعنی اینکه اندیکاتورها از این دادههای خام، اطلاعات جدیدی میسازد که مانند یک ابزار کمکی در تحلیل تکنیکال، قابل استفاده هستند. اغلب اندیکاتورها دارای یک گراف یا نمودار و یک سری دادۀ عددی هستند که تحلیلگران و تریدرها از این دو استفاده میکنند.
انواع اندیکاتور RSI
اندیکاتورها اطلاعات خود را با سرعت یکسانی در اختیار ما قرار نمیدهند بلکه برخی از آنها سریع تر از بقیه هستند به عبارت دیگر از نظر سیگنال زمانی با هم فرق میکنند و بر دو نوع زیر هستند:
اندیکاتورهای پیرو یا تاخیری
این گروه از اندیکاتورها معمولا روی خود چارت قیمت قرار میگیرند و با کمیتاخیر تغییر روندها را اعلام میکنند، با نام عمومیاندیکاتور شناخته شده اند مانند انواع میانگینهای متحرک و.. در تقسیم بندیهایی که در پلتفرمهای معاملاتی برای انواع اندیکاتورها لحاظ شده است اندیکاتورهای تاخیری در زیر مجموعه اندیکاتورهای روند Trend Indicators قرار میگیرند.
اندیکاتورهای پیشرو (اسیلاتورها)
این نوع از اندیکاتورها به عنوان اسیلاتور شناخته میشوند و به دلیل اینکه سریع تر، سیگنال میدهند میتوانند تغییر روندها را به موقع حدس بزنند. این نوع اندیکاتورها معمولا در زیر چارت قیمت و به صورت جداگانه قرار میگیرند. دامنه نوسان آنها در یک محدوده خاص است. اسیلاتورها معمولا قدرت روند را بررسی میکنند و هیجانات بازار و نقاط اشباع خرید و فروش را مشخص میکنند. نکته دیگر در مورد اسیلاتورها این است که کاربرد وسیعی در شناسایی واگراییهای قیمتی دارند. این نوع واگراییها را اگر بخواهیم با اندیکاتور پیدا کنیم تنها باید از اسیلاتورها استفاده کنیم و انواع دیگر اندیکاتور برای این کار مناسب نیستند. مکدی، استوکاستیک و RSI جزو معروف ترین انواع اسیلاتورها هستند.
بررسی ویژگیهای اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI یا بهتر است بگوییم اسیلاتور RSI، مانند دیگر انواع اسیلاتورها یک بازه نوسان خاص دارد. این بازه برای آر تاثیر واگرایی ها در نمودار RSI اس آی، بین دو عدد صفر و 100 قرار دارد. هر چه RSI به عدد 100 نزدیک شود به معنی بالا رفتن قیمت و قدرت بیشتر خریداران است و برعکس اگر این اندیکاتور به سمت اعداد کوچکتر برود به معنی قدرت گرفتن بیشتر فروشندگان است.
مناطق اشباع آر اس آی
اندیکاتور RSI دو منطقه اشباع معاملاتی دارد. منظور از اشباع معاملات همان معامله بیش از حد خرید یا فروش است. یکی از مناطقی که در بازه بین 70 تا 100 قرار دارد منطقه اشباع خرید و دیگری نیز که بین عدد 30 تا صفر بازه RSI قرار دارد منطقه اشباع فروش است. وقتی نمودار RSI، وارد هر کدام از این دو منطقه اشباع معاملاتی میشود اینطور تعبیر میشود که احتمال بازگشت قیمت بالا رفته است.
موارد استفاده از RSI در معاملات
استفاده از نواحی اشباع اسیلاتور برای تایید گرفتن
همانطور که گفتیم هر گاه نمودار آر اس آی وارد مناطق اشباع خود شود احتمال بازگشت قریب الوقوع قیمت، افزایش مییابد. برخی از معامله گران وقتی تحلیلی انجام میدهند برای ورود به بازار بر پایه تحلیل خود، از اندیکاتور RSI تایید میگیرند. مثلا فرض کنید یک معامله گر بر اساس شکست یک خط روند صعودی، روند بازار را نزولی میبیند و تمایل به ورود به موقعیت SELL دارد اما برای اطمینان بیشتر از اندیکاتور RSI نیز کمک میگیرد. اگر اندیکاتور در ناحیه اشباع خرید باشد معامله گر میتواند با درجه اطمینان بالایی اقدام به فروش کند. اسیلاتور RSI دارای دو محدوده اشباع خرید و فروش است.
نکته مهم : در مورد محدودههای اشباع RSI، این است که نباید به تنهایی از آنها به عنوان سیگنال ورود استفاده کنید یعنی باید در کنار دیگر بخشهای تحلیل و به عنوان تایید از آنها استفاده کنید مثلا در مثال بالا شخص، بدون اینکه خط روند صعودی بشکند مجاز به فروش نیست حتی اگر RSI در منطقه اشباع خرید باشد اما وقتی خط روند شکسته شد اشباع خرید، این شکست را به نوعی تایید میکند و مجوز فروش صادر میشود.
شکست همزمان خطوط روند در اندیکاتور RSI
گاهی اوقات روند نمودار RSI شباهت زیادی با روند خود نمودار قیمت دارد به گونه ای که وقتی در نمودار قیمت، خط رند میکشیم میتوانیم خط روندی مشابه نیز بر روی نمودار RSI بکشیم. وقتی این دو خط روند، همزمان با هم بشکنند در واقع یک سیگنال ورود به بازار در جهت شکست صادر میشود. در این شرایط دیگر نیاز به نواحی اشباع RSI نداریم و از شکست نمودار آن برای گرفتن تایید، استفاده میکنیم. مثلا یک خط روند صعودی شکسته شده در نمودار قیمت داریم، همزمان با آن در نمودار RSI نیز خط روندی صعودی شکسته شده است پس ما مجاز به ورود به موقعیت فروش هستیم حتی اگر نمودار RSI در ناحیه اشباع خرید، قرار نداشته باشد.
شکست خطوط روند در تایمهای اسکالپ در اندیکاتور RSI
نوع دیگر از استفاده از شکست خطوط روند RSI، در تایمهای اسکلپ است. تایمهای اسکلپ به تایمهای زیر 5 دقیقه گفته میشوند که دارای نوسانات سریع تر هستند و اسکلپرها از این تایم فریمها استفاده میکنند. در این تایمها سرعت نمودار RSI، حتی بیشتر از خود نمودار قیمت است یعنی مثلا ممکن است قبل از اینکه خط روندی در نمودار قیمت بشکند خط روند در نمودار RSI، شکسته شود پس شخص اسکلپر به نوعی چند ثانیه زودتر میتواند حرکت بعدی قیمت را پیش بینی خواهد کرد. این چند ثانیه برای یک اسکلپر میتواند بسیار ارزشمند باشد.
پیدا کردن واگراییهای قیمتی
واگرایی Divergence، نشانه است برای احتمال خستگی قیمت و بازگشت آن است یعنی وقتی یک واگرایی رخ میدهد ممکن است نمودار قیمت تغییر روند دهد. البته واگراییها نیز مانند نواحی اشباع تنها یک نشانه یا اخطار برای تغییر احتمالی روند هستند و نه یک سیگنال 100 درصد. پس اگرچه بعد از وقوع واگرایی در بسیاری از موارد، روند عوض میشود در مواردی هم قیمت اعتنایی به واگراییها نمیکند.
نکته مهم :
دیگر این است که حتی در مواردی که قیمت به واگراییها واکنش نشان میدهد این واکنش الزاما به معنی شروع یک روند مخالف قدرتمند نیست. مثلا بارها مشاهده شده است که بعد از واگرایی، تنها قیمت برای مدتی وارد حالت درجا زدن میشود و هیچ روند مخالف و جدید صعودی یا نزولی ای شکل نمیگیرد. پس باید واگراییها نیز در کنار سایر بخشهای تحلیل، مورد استفاده قرار گیرند.
نحوه پیدا کردن واگراییها به کمک اسیلاتور RSI
واگرایی به کمک اسیلاتور RSI بر اساس مفهوم کلاسیک روند استوار است. در مفهوم کلاسیک روند گفته میشود برای نزول باید به ترتیب دره و قله پایین تری از دره و قلۀ قبلی ساخته شوند در مورد روند صعودی نیز برعکس این حالت است یعنی باید قله و دره جدید بالاتر از قله و دره ماقبل باشند. در این صورت است که میگوییم روند داریم. وقتی واگرایی رخ میدهد. یعنی شرط صحت روند که همان تشکیل قله یا دره جدید است با ضعف انجام شده است.
در تشخیص این ضعف:
اندیکاتور به کمک ما میآید به این صورت که آنچه در نمودار قیمت رخ میدهد در نمودار RSI رخ نمیدهد و از روی این عدم همراهیِ دو نمودار در حین تشکیل سوینگهای جدید، میفهمیم که روند فعلی دارای یک مشکل و ضعف است. برای درک بهتر موضوع باید انواع واگراییها را درک کنید. انواع واگرایی هایی که به کمک اندیکاتور RSI قابل تشخیص هستند
انواع واگراییهای قیمتی
واگرایی معمولی Regular divergence(RD)
در این نوع واگرایی، نمودار قیمت یک دره یا قله فراتر و قوی تر از میسازد اما نمودارِ اندیکاتور، این سوینگ قوی جدید را تایید نمیکند یعنی اینکه سوینگ جدید در نمودار اندیکاتور، کوچکتر از قبلی است. وقتی این اتفاق افتاد متوجه ضعف در سوینگ پایانی میشویم که اخطاری برای بازگشت قیمت است چون نشان از ضعف طرف غالب روند دارد و گویی که معامله گران طرف مقابل میخواهند روند جدیدی بسازند.
در واگرایی معمولی بر دو نوع است:
-واگرایی معمولی مثبت RD+
در کفهای یک روند نزولی اتفاق میافتد و خبر از صعود احتمالی میدهد.
-واگرایی معمولی منفی RD-
در سقفهای یک روند صعودی اتفاق میافتد و خبر از احتمال نزولی شدن قیمت میدهد.
واگرایی مخفی Hidden Divergence
در این نوع واگرایی، کف یا سقف جدید در نمودار قیمت ساخته نمیشود اما در اندیکاتور این اتفاق میافتد پس میتوان گفت در واگرایی مخفی رفتار اندیکاتور بر رفتار قیمت تقدم پیدا میکند. این نوع واگرایی نیز بر دو نوع است:
واگرایی مخفی مثبت HD+
در کفهای یک روند نزولیِ اصلاحی رخ میدهد. کف جدید (دره پایین تر) در اندیکاتور RSI ساخته میشود اما در خود نمودار قیمت این اتفاق نمیافتد. این نوع واگرایی به ما میگوید که اصلاح نزولی، رو به پایان است و روند صعودی دوباره در حال شروع شدن است.
واگرایی مخفی منفی (HD-)
در سقفهای روندهای صعودیِ اصلاحی رخ میدهد. در نمودار قیمت، سقف جدیدِ قیمتی وجود ندارد ولی در اندیکاتور RSI یک سقف جدید ساخته میشود. این اتفاق به معنی بازگشت قریب الوقوع روند نزولی و پایان احتمالی اصلاح صعودی است.
استفاده از اسیلاتور RSI در کنار مکدی
برخی از معامله گران از اندیکاتور RSI در کنار مکدی MACD استفاده میکنند. مکدی نیز یکی دیگر از اسیلاتورهای پر طرفدار در تحلیل و معامله گری تکنیکال است. در مکدی هم دارای یک نمودار مختص به خود است و یک ویژگی بارز هم دارد که تغییر فاز نامیده میشود. همان طور که گفتیم، اسیلاتورها دارای یک محدوده نوسان هستند. در اسیلاتور مکدی، محدوده نوسان به دو بخش منفی و مثبت تقسیم میشود وقتی نمودار مکدی از بخش مثبت محدوده خود، وارد بخش منفی میشود یا برعکس این اتفاق رخ میدهد، گفته میشود که مکدی تغییر فاز داده است. اگر تغییر فاز مکدی با یک سیگنال آر اس آی مثلا وجود واگرایی در RSI، همزمان شود یک سیگنال قوی برای ورود به بازار صادر شده است. این نوع سیگنال ها درجه موفقیت بالایی خواهند داشت.
استفاده از اندیکاتور RSI در کنار استوکاستیک
در انواعی از سبکهای معاملاتی، از دو اسیلاتور RSI و استوکاستیک در کنار هم استفاده میشود. در این سبکها، واگراییها به صورت همزمان در هر دو اسیلاتور بررسی میشوند. در صورتی که در هر دو اسیلاتور، واگرایی وجود داشت ورود به معاملات شروع میشود. البته استوکاستیک، سیگنالهای کاذب بیشتری نسبت به RSI دارد و شاید استفاده از این دو اسیلاتور در کنار هم چندان درست نباشد. استفاده از اندیکاتور RSI در کنار استوکستیک
نحوه تنظیم کردن اسیلاتور RSI
اندیکاتور RSI تنظیمات چندان پیچیده ای ندارد و غالبا تنها متغیرِ مهم آن، دوره زمانی اندیکاتور است. غالبا دورۀ RSI در بسیاری از پلتفرمها به صورت پیش فرض روی عدد 14 قرار دارد. اما برخی از معامله گران عقیده دارند که بازار به صورت دوره ای به تنظیمات متفاوتی از اندیکاتور RSI واکنش بهتری دارد. پس به هر دارایی خاصی که معامله میشود از دوره ای متفاوت برای RSI استفاده میکنند. اما شاید در نهایت برای یک معامله گر مبتدی، همچنان استفاده از دوره 14 RSI بهترین انتخاب باشد.
پایان مقاله
در پایان باید گفت که هرچند اندیکاتور RSI عمر طولانی ای دارد اما همچنان در بین معامله گران بازارهای مالیِ مختلف محبوب است. البته RSI نیز مانند سایر اندیکاتورها سیگنالهای کاذب زیادی دارد. و نباید به صورت تمام و کمال از آن پیروی کنیم بلکه صرفا باید نقش یک ابزار کمکی را برای ما داشته باشد. نکته دیگر این است معامله گران حرفه ای در همه جای چارت از اندیکاتور RSI استفاده
نمیکنند و بسته به تناسب موقعیت با استراتژیهای خود از این ابزار استفاده میکنند. معامله گرانِ تازه کار نیز باید با آزمون و خطا و مطالعه بیشتر در مورد این اندیکاتور، استفاده گزینشی و مطلوب از آن را فرا بگیرند. تنها در این صورت است که تاثیر مثبت استفاده از RSI، در معاملات احساس خواهد شد.
معامله با واگرایی در فارکس
اگرچه اندیکاتورها دارای تاخیر هستند، در مورد واگرایی، این ویژگی عقب ماندگی در واقع به ما کمک میکند تا نقاط ورود بهتر و قابل اطمینانتری را پیدا کنیم. واگرایی نه تنها توسط معاملهگران خلاف روند قابل استفاده هستند بلکه معاملهگران پیرو روند نیز میتوانند از واگرایی برای تعیین زمان خروج خود استفاده کنند. در صورت ترکیب واگرایی و همگرایی با سایر استراتژیهای معاملاتی میتوان نتایج خوبی را در معاملات بدست آورد.
واگرایی چیست؟
بیایید با واضح ترین سوال شروع کنیم و بررسی کنیم که واگرایی در واقع چیست و در مورد قیمت به شما چه میگوید.
هنگامی که قیمت یک higher high جدید ایجاد میکند، اندیکاتور در همان لحظه یک lower low نشان میدهد، زمانی که چارت قیمتی و اندیکاتور یا اسیلاتور مورد استفاده ما هماهنگ نباشند و با یکدیگر اختلاف داشته باشند یک واگرایی رخ میدهد.
به عبارت دیگر هرگاه اسیلاتور حرکت قیمت را تایید نکند میتوان گفت یک واگرایی شکل میگیرد.
به عنوان مثال در یک روند صعودی قیمت یک قله جدید ایجاد میکند، اما اسیلاتور ما در همان لحظه قله جدیدی ایجاد نکرده است. به این اختلاف واگرایی گفته میشود. یا در یک روند نزولی چارت قیمتی یک کف یا دره جدید ایجاد کرده، اما اسیلاتور ما آن را تایید نمیکند تاثیر واگرایی ها در نمودار RSI که در اینجا گفته میشود یک واگرایی مثبت داریم.
توجه داشته باشید واگرایی در یک روند صعودی باعث کاهش احتمالی قیمت میشود. همچنین همگرایی در یک روند نزولی باعث افزایش احتمالی قیمت میشود.
واگرایی RSI
شاخص قدرت نسبي (RSI) اسیلاتوری است که توسط جی ویلز وایلدر معرفی شد. RSI با کنترل تغییراتی که در قیمت بسته شدن پدید میآید به اندازهگیری قدرت در هر یک از اقلام معاملاتی میپردازد. RSI یک اندیکاتور پیشرو یا دست کم همزمان است و هرگز یک اندیکاتور تأخیری محسوب نمیشود.
واگرایی را میتوان با اندیکاتورهای مختلفی مثل MACD ،CCI بررسی کرد. اما طبق تجربه بهترین آن RSI یا شاخص قدرت نسبی میباشد. RSI میانگین سود و ضرر را در یک دوره معین بررسی میکند. به عنوان مثال اگر RSI شما روی ۱۴ تنظیم شده باشد، کندلهای صعودی و نزولی را در ۱۴ کندل آخر بررسی میکند.
هنگامی که سطح RSI پایین باشد به این معنی است که کندل های نزولی در ۱۴ کندل گدشته بیشتر و قوی تر از کندل های صعودی بوده است.هرگاه سطح RSI بالا باشد بدین معنی است که کندل های صعودی بیشتر و قوی تر بوده اند.
آموزش واگرایی RSI
در طول روندها میتوانید از RSI برای مقایسه امواج روند استفاده کنید و قدرت یک روند را بررسی کنید. در اینجا سه سناریو وجود دارد و تصویر زیر تک تک آنها را نشان میدهد:
در حالت شماره ۱ به این نکته توجه داشته باشید، وقتی که RSI به بالاترین سطح خود میرسد به این معنی نیست که روند ضعیف شده است و احتمال ریزش وجود دارد بلکه در این حالت قیمت همچنان مومنتوم خود را حفط میکند (این اشتباه را اکثر تریدرها انحام میدهند). این فقط بدان معنی است که روند بدون تغییر پیش میرود.
همانطور که در تصویر زیر در حالت شماره(۲) میبینید، RSI در طول روند صعودی سالم و قوی به بالاترین سطح خود می رسد(بالای سطح ۷۰). این بدان معناست که تعداد شمعهای صعودی بیشتر و بزرگتر در موج روند اخیر نسبت به موج قبلی وجود داشته است.
در حالت (۳) میبینید که قیمت در طول یک روند صعودی به بالاترین حد خود میرسد، اما RSI شما به پایینترین سطح خود میرسد (به پایینتر از سطح ۷۰). به این معنی است که آخرین شمعهای صعودی به اندازه عملکرد قبلی قیمت قوی نبوده و روند رو به کاهش است. این همان چیزی است که ما آن را واگرایی مینامیم و در تصویر زیر، واگرایی نشان دهنده پایان روند صعودی است و روند نزولی را ممکن میسازد.
مشاهده یک واگرایی به شما میگوید که پویایی روند در حال تغییر است و اگرچه هنوز هم میتواند یک روند واقعی به نظر برسد، اما پایان احتمالی این روند نزدیک است.
الگوی چالهها و قلهها در RSI با تغییر دوره زمانی آن دستخوش تغییر نمیشود بلکه در دورههای زمانی کوتاه مدتتر مثل ۷ یا ۹ روزه سیگنالهای صادر شده توسط RSI آشکارتر و واضحتر میگردند.
RSI بین ۰ و ۱۰۰ نوسان میکند. وقتی RSI به یک قله میرسد و به سمت پایین تغییر جهت میدهد نشان دهنده وجود یک قله در نمودار قیمت در همان منطقه است. وقتی RSI با کاهش خود یک کف تشکیل میدهد و از آن نقطه با سمت بالا تغییر جهت میدهد به معنای تشکیل یک کف در نمودار قیمت در همان منطقه است.
این تغییر جهتها در بازارهای مختلف و حتی در یک بازار، بسته به این که در دوران نزولی خود به سر ببرد و یا در دوران صعودی در سطوح مختلفی انجام میشوند.
محدودههای اشباع خرید و اشباع فروش برای هر بازار و برای هر سال متفاوت هستند. هیچ سطح طلائی وجود ندارد که تمام سقفها و کفها را در بر گیرد. سیگنالهای اشباع خرید و اشباع فروش مانند این است که با خواندن عدد دماسنج بگوئیم امروز یک روز سرد است یا یک روز گرم. یک دمای خاص که در زمستان به معنی یک روز گرم است ممکن است در تابستان یک روز خنک محسوب شود.
خطوط مرجع افقی در RSI باید طوری تنظیم شوند که با بالاترین قلهها و پایینترین چالههای RSI دارای تقاطع باشند. این خطوط معمولا در اعداد ۳۰ و ۷۰ رسم میشوند.
بعضی از معاملهگران از سطوح ۶۰ و ۸۰ در بازارهای صعودی و از سطوح ۲۰ و ۹۰ در بازارهای نزولی استفاده میکنند. برای رسم این سطوح میتوانید از قاعده ۵ درصد نیز استفاده كنید. بدین ترتیب که سطوح مرجع RSI را طوری رسم کنید که RSI کمتر از ۵% زمان خود در ۴ تا ۶ ماه گذشته را فراتر از این خطوط گذرانده باشد و سپس هر ۳ ماه یکبار این سطوح را مورد بازبینی و تنظیم مجدد قرار دهید.
معنی Divergence چیست؟
Divergence یک ابزار بسیار قدرتمند برای ترید کردن است. معاملهگری که بداند چگونه در شرایط مناسب بازار با سیگنالهای صحیح معامله کند، میتواند روش قوی و موثری برای گرفتن سود از بازار را ایجاد کند.
چگونه با divergence ترید کنیم
واگرایی همیشه منجر به برگشت کامل روند نمیشود و اغلب قیمت فقط پس از واگرایی وارد یک موج اصلاحی میشود. به خاطر داشته باشید که واگرایی فقط نشانه از دست دادن شتاب و مومنتوم است، اما لزوماً نشان دهنده تغییر کامل روند نیست.
برای جلوگیری از ورودهای اشتباه به شدت توصیه میکنیم که معیار و ابزارهای تاثیر گذار دیگری را به استراتژی خود اضافه کنید. divergence به تنهایی آنقدر قوی نیست که برای گرفتن پوزیشن فقط به آن متکی باشید.
در زیر میبینیم که چگونه قیمت ۲ واگرایی ایجاد کرده اما قیمت هرگز ریزش نداشته است. بنابراین، divergence بسیاری از مواقع فقط اصلاحات را نشان میدهد.
اینکه در چه مکانی بدنبال واگراییها هستید بسیار مهم است. بهتر است که منتظر رسیدن قیمت به یک ناحیه حمایتی و مقاومتی مهم باشید و سپس بعد از شکست خط روند وارد معامله شوید.
تصویر زیر یک مثال عالی است: در سمت چپ، روند صعودی را مشاهده میکنید که دارای دو واگرایی است. با این حال، اولین مورد به طور کامل شکست خورد و دومی به یک سود بزرگ منجر شد. چه فرقی داشت؟ وقتی نگاهی به چارچوب زمانی بالاتر در سمت راست میاندازیم، میبینیم که اولین واگراییها در وسط هیچ کجا اتفاق افتاده و واگرایی دوم در یک سطح مقاومت بسیار مهم (خط زرد و پیکان زرد) شکل میگیرد. به عنوان یک معاملهگر، ابتدا مناطق حمایت/مقاومت خود را مشخص کرده و سپس اجازه میدهید قیمت به آنجا برسد. چنین رویکردی عملکرد شما را تا حد زیادی بهبود خواهد بخشید.
دیدگاه شما