کنترل ریسک در بازار سرمایه


کنترل ریسک بازار سهام با صندوق‌های سرمایه‌گذاری

محمدپور، کارشناس بازار سرمایه به سهامداران بویژه تازه‌واردان به بازار سهام توصیه کرد: از ظرفیت صندوق‌های سرمایه‌گذاری برای کنترل ریسک خود در این بازار استفاده کنند.

به گزارش بازار به نقل از پژوهشکده پولی و بانکی، علی محمدپور گفت: کاهش نرخ سود بانکی و همچنین حمایت‌هایی که دولت از بازار سرمایه دارد تا حدود زیادی توجیه‌کننده رشد شاخص بورس و قیمت سهام شرکت‌ها در شرایط کنونی دارد که باید به این مولفه‌ها مواردی همچون رکود سنگین حاکم بر سایر بازارها و نیز انتظار تداوم رشد و رونق بازار سهام را نیز اضافه کرد.

این کارشناس بازار سرمایه افزود: با توجه به این که حضور تازه‌واردان به بازار سرمایه این روزها بیش از هر زمان دیگری نمود دارد، باید تلاش کنیم از این فرصت برای فرهنگ‌سازی و اطلاع‌رسانی مناسب و موثر استفاده کرده تا بدین ترتیب اعتماد و ماندگاری سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه را افزایش دهیم.

وی با اشاره به افت‌ شاخص بورس و قیمت سهام شرکت‌های مختلف در چند روز گذشته گفت: علاوه بر اصلاح و استراحتی که کلیت بازار بویژه شاخص در ارتفاع یک میلیون واحد نیاز دارد، جو روانی حاکم بر بازار برای خرید نمادهای معاملاتی شرکت‌های سایپا و ایران خودرو نیز به افزایش عرضه‌ها اضافه کرد.

این کارشناس بازار سرمایه در خصوص دلایل این رفتار سرمایه‌گذاران و نیز چرایی جذاب بودن نمادهای معاملاتی این دو شرکت برای سهامداران گفت: نماد گروه خودرویی بویژه این دو خودروساز چند ماه است که در تالار شیشه‌ای غایب هستند و از رشدهای اخیر بازار جامانده‌اند، از طرفی دیگر بحث تصویب و اجرای افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها نیز به جذابیت این نمادها برای خرید کمک کرده است و به همین دلیل شاهد تمایل بازار برای نقد کردن سایر سهم‌ها و خرید این دو نماد معاملاتی طی چند روز گذشته بوده‌ایم.

وی اذعان داشت: نکته قابل توجه در خصوص کلیت بازار سرمایه این است که در روزهای منفی بازار حجم و ارزش معاملات به بالاترین حد در تاریخ بورس در کشور رسیده است که این موضوع حکایت از تداوم حضور نقدینگی در بازار و ادامه امیدها به رشد و رونق بازار سهام دارد و به همین دلیل در صف‌های فروش و شرایط منفی بازار نیز سهام شرکت‌های مختلف خریدار دارد.

این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: کماکان ایجاد اختلال در سامانه‌های معاملاتی دادوستد سهام شرکت‌ها را با مشکل مواجه می‌کند و باید برای این حجم از نقدینگی و معاملات کنترل ریسک در بازار سرمایه در اسرع وقت فکری کرد.

وی همچنین در توصیه به سهامداران بویژه تازه‌واردان توصیه کرد: از ظرفیت صندوق‌های سرمایه‌گذاری برای کنترل ریسک خود در این بازار استفاده کنند.

ریسک سرمایه گذاری چیست و چرا باید به آن توجه کرد؟

در مبحث سرمایه گذاری، ریسک به شانس از بین رفتن ارزش یک دارایی اشاره دارد یعنی اینکه دارایی که در آن سرمایه گذاری کرده‌اید، ارزش خود را از دست بدهد و پولی که برای به دست آوردن آن دارایی پرداخت کرده بودید، به باد رود. انواع مختلفی از ریسک ها وجود دارد که سرمایه گذاران در معرض آن‌ها قرار دارند و به طبع آن راه‌های زیادی هم برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری وجود دارد، مثل تخصیص دارایی و متنوع سازی، ولی هیچ راهی برای از بین بردن کامل ریسک وجود ندارد. دانستن منابع مختلف ریسک به شما کمک می‌کند تا بهتر بتوانید همچنان که پرتفوی خود را می‌سازید، دارایی های منفرد خود را نیز ارزیابی کنید.

در زیر فهرستی از منابع اصلی ریسک معمول کلاس‌های دارایی اصلی جمع آوری شده است. اگر می‌خواهید تا راجع به یک ریسک خاص بیشتر اطلاعات کسب کنید، توضیحات کامل‌تر آن‌ها را در ادامه بخوانید. (لطفاً توجه داشته باشید: این یک لیست کامل و جامع نیست.)

چرا ریسک سرمایه گذاری اهمیت دارد؟

درک اینکه سرمایه گذاری دارای ریسک است و همچنین شناخت پاداش های احتمالی که از سرمایه گذاری به دست می‌آورید، برای اتخاذ استراتژی‌های سرمایه گذاری ضروری است. دانستن ریسک های احتمالی پیش روی یک کلاس دارایی یا یک سرمایه گذاری خاص به شما اجازه خواهد داد تا عکس‌العمل‌های احساسی را که سرمایه گذاری با خود به همراه دارد بهتر کنترل کنید. آگاهی از ریسک بیشتر برخی سرمایه گذاری ها همچنین به شما در تخصیص دارایی های خود و انتخاب دارایی هایی با ریسکی متناسب با موقعیت شما کمک خواهد کرد تا بهتر بتوانید ریسک سرمایه گذاری های خود را مدیریت کنید.

دانستن مفهوم ریسک چه کمکی به شما می‌کند؟

اولین گام این است که این حقیقت را بپذیرید که ریسک در هر سرمایه گذاری وجود دارد و هر سرمایه گذاری هم در معرض ریسک قرار دارد. دانستن این موضوع می‌تواند به شما در گرفتن تصمیمات بهتر و اتخاذ یک استراتژی آگاهانه از ریسک با استفاده از تکنیک تخصیص دارایی ها و متنوع سازی کمک کند. مهم‌تر از همه درک بهتر از ریسک به شما این اعتمادبه‌نفس را می‌دهد تا برنامه‌ریزی پس انداز و سرمایه گذاری خود را با جدیت بیشتری انجام دهید و از یک استراتژی سرمایه گذاری قانونمند، بدون توجه به عملکرد بازار، پیروی کنید.

گام بعدی ارزیابی گزینه‌های سرمایه گذاری احتمالی به‌وسیله منابع اصلی ریسک است. به طور مثال، اگر به سرمایه گذاری در صندوقهای سرمایه گذاری در سهام علاقه‌مند هستید، باید ریسک بازار را در نظر بگیرید. اگر به سرمایه گذاری در اوراق مشارکت می‌اندیشید، باید به ریسک نرخ بهره توجه کنید.

درنهایت، از متنوع سازی برای توزیع سرمایه خود میان دارایی ها و گزینه‌های سرمایه گذاری مختلف که با یکدیگر همبستگی کمی دارند، استفاده کنید تا ریسک کلی پرتفوی خود را کاهش دهید.

اما خوب است انواع مختلف ریسک ها را با هم مرور کنیم:

ریسک بازار: که به آن “ریسک سیستماتیک” یا “بتا” هم می‌گویند، ریسک کل مربوط به سرمایه گذاری در همه دارایی ها است. ریسک بازار می‌تواند مدیریت شود، ولی هیچ‌گاه به طور کامل قابل‌حذف نیست.

ریسک صنعت: ریسک مربوط به بخش‌ها و صنایع خاصی از سرمایه گذاری ریسک صنعت گفته می‌شود. برای مثال سهام شرکت های پتروشیمی در معرض ریسک هایی قرار دارند که شرکت های دارویی ممکن است متأثر از آن نوع ریسک ها نباشند.

ریسک توقف نماد: این نوع ریسک زمانی رخ می‌دهد که قیمت آغازین سهام یک شرکت بعد از توقف و بسته شدن نماد شرکت با قیمت نهایی در روز بسته شدن نماد آن تفاوت قابل‌توجهی داشته باشد. ریسک توقف نماد می‌تواند بین پایان یک روز و آغاز روز بعد اتفاق بیفتد. ریسک توقف نماد در طول یک آخر هفته یا یک تعطیلات واضح‌تر می‌شود، جایی که اتفاقات زیادی از زمان تعطیل شدن در روز چهارشنبه و بازگشایی در روز شنبه می‌تواند رخ دهد. اطلاعاتی که ممکن است بعد از بسته شدن نماد شرکت منتشر شود و رخدادهای اقتصادی و سیاسی تنها بخشی از کاتالیزورهایی هستند که می‌توانند این نوع ریسک را تقویت کنند.

ریسک نرخ بهره: ریسک نرخ بهره غالباً به طور واضحی در سرمایه گذاری اوراق مشارکت قابل مشاهده است، جایی‌که افزایش نرخ بهره بانکی منجر به کاهش قیمت اوراق مشارکت می‌شوند و به ارزش سرمایه گذاری های اوراق مشارکت آسیب می‌رسانند. کاهش نرخ بهره تاثیرعکس داشته و به افزایش قیمت اوراق مشارکت منجر می‌شود. ریسک نرخ بهره همچنین می‌تواند به کلاس‌های دارایی دیگر، مثل سهام شرکت ها نیز سرایت کند، جایی که نرخ های بهره بالاتر ممکن است نتیجه تلاش‌های سیاست بانک مرکزی برای مبارزه با تورم یا تسلط بر رشد سریع اقتصادی باشد، امری که می‌تواند باعث شکل‌گیری رکود در اقتصاد شود. به عبارتی اثر نرخ های بهره بالاتر ممکن است به کاهش فعالیت اقتصادی منجر شود که درنتیجه آن به ارزش سهام شرکت ها آسیب وارد می‌شود. نرخ های بهره پایین برای تحریک رشد اقتصادی می‌تواند تأثیر مثبتی بر همان دارایی ها بگذارد، ولی باز هم تضمینی برای این رابطه وجود ندارد و افزایش و کاهش نرخ بهره می‌تواند کنترل ریسک در بازار سرمایه آثار پیش‌بینی‌نشده‌ای بر اقتصاد داشته باشد.

ریسک سرمایه گذاری مجدد: فرض کنید شما در یک نوع اوراق مشارکت سرمایه گذاری کرده‌اید که بازده سالانه ۲۲ درصد داشته است. اکنون که شما به سررسید این اوراق نزدیک می‌شوید، باید به دنبال گزینه جدیدی برای سرمایه گذاری باشید تا پولی که از محل سررسید اوراق مشارکت قبلی کنترل ریسک در بازار سرمایه دریافت می‌کنید در جای جدید سرمایه گذاری کنید؛ اما به دلیل کاهش نرخ بهره و تغییر شرایط اقتصادی، نمی‌توانید سرمایه گذاری جدیدی پیدا کنید که با همان نرخ ۲۲ درصد یا بیشتر به شما سود پرداخت کند. به همین دلیل ناچارید در اوراقی سرمایه گذاری کنید که سود ۱۸ درصد عاید شما می‌کند. به این نوع ریسک، ریسک سرمایه گذاری مجدد گفته می‌شود.

ریسک نرخ ارز: این نوع ریسک زمانی رخ می‌دهد که شما در بورس کشوری دیگر سرمایه گذاری می‌کنید. برای مثال اگر یک سرمایه گذار ساکن ایران سهام شرکت بنز آلمان را بخرد، این احتمال وجود دارد که دارایی به یورو (EUR) باشد و سرمایه گذار حالا نه تنها در معرض ریسک بازار برای سهام شرکت بنز قرار دارد، بلکه در معرض ریسک مبادله یورو با ریال نیز قرار می‌گیرد. به طور مثال، قیمت سهام بنز آلمان ممکن است افزایش یابد، ولی اگر یورو در مقایسه با ریال تضعیف شود، می‌تواند هرگونه سودی را کاهش داده و یا حتی از نظر ریالی به زیان سرمایه گذار منجر شود.

ما سایر ریسک ها را در مقاله انواع ریسک در بازار بورس توضیح داده‌ایم. برای مطالعه بیشتر به این مقاله مراجعه کنید.

(پایان درس هفتم دوره آموزشی مفاهیم سرمایه گذاری)

اگر سؤال یا نظری درباره ریسک سرمایه گذاری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.

انواع ریسک در بازار سرمایه

شاید یکی از عوامل بازدارنده افراد برای رسیدن به موفقیت در زندگی را بتوان ترس از ریسک کردن دانست. در بازارهای مالی بر خلاف بازارها و کسب و کارهای سنتی می توان میزان ریسکی که می خواهیم متحمل شویم را به صورت دقیق تر اندازه گیری کرد ولی برای شروع ابتدا باید ببینیم در بازارهای مالی مثل بازار بورس چند نوع ریسک داریم. همیشه ریسک کردن خطرناک نیست بلکه ریسک در معنا و مفهوم کلی “نا مطمئن بودن” از آینده را نشان می دهد. ممکن است ما در کاری ریسک کنیم و با فرصت های مثبتی رو به رو شویم که حتی آینده ما را متحول کند. این فرصت های مثبت در مفاهیم مالی و سرمایه گذاری به وضوح قابل مشاهده هستند پس می توان نتیجه گرفت که ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است. به طور کلی ریسک را می توان یکی از پرکاربردترین مفاهیم زندگی روزمره دانست به طوری که شما در زندگی شخصی و یا کاری خود برای هر تصمیمی که می گیرید به ریسک و عواقب آن تصمیم نیز باید توجه کنید ولی در دنیای امروز مفهوم ریسک در مسائل مالی و سرمایه گذاری بیشتر مورد توجه قرار می گیرد و مردم دنیا بیشتر در تصمیماتی که به مسائل آن ها مربوط می شود به دنبال سنجش و اندازه گیری میزان ریسک هستند.

ریسک در بازار سرمایه:

در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته می‌شود. این انحراف بازده می‌تواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته می‌شود که ریسک سرمایه‌گذاری بیشتر خواهد بود.اصل ثابتی در سرمایه‌گذاریوجود دارد مبنی بر اینکه سرمایه‌گذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد؛ به همین خاطر است که سرمایه‌گذاران ریسک گریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایه‌شان هست، امتناع می‌کنند.ریسک گریزی را می‌توان اینطور بیان کرد که سرمایه گذاران طرح‌های مخاطره‌آمیز را نمی‌پذیرند مگر آنکه بازده مورد انتظار طرح خیلی زیاد باشد

طبقه بندی افراد از لحاظ ریسک پذیری:

ریسک پذیر: این افراد عملکرد جسورانه دارند و ریسک بیشتر را به خاطر به دست آوردن سود بیشتر می پذیرند.

ریسک گریز: این افراد رویکرد محافظه کارانه دارند به نوعی که ترجیح می دهند بازده مناسب و کمتری داشته باشند در عوض احتمال موفقیتشان بالا باشد.

افراد خنثی نسبت به ریسک: برای این افراد را می توان به عنوان حد وسط دو گروه بالا در نظر گرفت. سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آن‌ها‌ را ریسک خنثی می‌نامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی‌ آن می‌دانند..

به صورت کلی ریسک پذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فرار کردن نیست بلکه به این معنا است که افراد ریسک پذیر به ازای یک واحد ریسک انتظار پاداش کمتری نسبت به افراد ریسک گریز دارند یعنی اگر در یک مورد با ریسک برابر بخواهیم یک فرد ریسک گریز و یک فرد ریسک پذیر را قانع کنیم برای سرمایه گذاری به فرد ریسک گریز باید قول پاداش بیشتری بدهیم.

دو نوع ریسک اصلی در بازار سرمایه وجود دارد:

ریسک سیستماتیک:

این نوع ریسک مربوط به کل بازار بوده و سرمایه گذار نقشی در کنترل آن ندارد و غیر قابل حذف است. این ریسک تنها ‌به یک شرکت و یا یک صنعت خاص محدود نبوده و کل بازار را در بر می‌گیرد. این نوع ریسک غیرقابل پیش‌بینی و اجتناب ناپذیر است. مواردی نظیر سیاست های اقتصادی، نرخ تورم، شرایط سیاسی بر سود سهام و ارزش سرمایه تاثیرگذار است و سرمایه‌گذار دخالتی در آنها ندارد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمی‌باشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکت‌های کلی بازار به وجود می‌آید.

شرکت‌هایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گسترده‌ای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشته‌اند، یا نسبت‌های جاری پایینی دارند و همچنین شرکت‌های کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر می‌پذیرند.

ریسک غیرسیستماتیک:

این نوع ریسک مرتبط با یک سهم یا یک صنعت خاص است، این ریسک قابل حذف بوده و می‌توان آن را کاهش داد. مثلا زمانی که یک شرکت در اثر اشتباه در تصمیم گیری های کلان و مدیریت ضعیف با چالش مواجه می‌شود و ارزش سهام ان پایین می‌آید، سرمایه گذار می‌تواند با بررسی وضعیت شرکت از خرید سهام چنین شرکتی اجتناب کند.همانطور که گفتیم ریسک ها بر اساس معیارهای مختلف طبقه بندی های متفاوتی دارند، در ادامه مقاله می‌توانید سایر تقسیم بندی های ریسک را مشاهده کنید.

انواع ریسک های دیگر در بازار سرمایه:

فرض کنید دو گزینه برای سرمایه‌گذاریدارید. خرید سهام با سود مورد انتظار ۳۰ درصد و خرید اوراق مشارکت با سود ثابت ۲۰ درصد. کسی که ریسک پذیری بالاتری داشته باشد خرید سهام را ترجیح خواهد داد. اما اگر بانک تصمیم بگیرد که نرخ سود را به ۳۰ درصد برساند در این حالت فردی که اوراق مشارکت خریداری کرده است بدون تحمل ریسک به این سود دست یافته است. این ریسک مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایه‌گذاری گردد، این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر می‌گذارد. برای مقابله با این ریسک همواره نیم‌نگاهی به جریانات کلی اقتصاد و همین‌طور قوانین و مقررات بانک مرکزی داشته باشید، پس انداز خود را فقط در یک نوع دارایی سرمایه‌گذاری نکنید. بهتر است آن را در منابع مختلف نظیر سپرده‌های بانکی، اوراق مشارکت و سهام بورسی سرمایه‌گذاری کنید.

این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار می‌دهد عبارت است از ریسک قدرت خرید، یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایه‌گذاری شده است.اگر تورم سالیاته کشور حدود ۲۰ درصد باشد و شما در سرمایه‌گذاری خود بتوانید ۶۰ درصد بازدهی کسب کنید، بازدهی شما مطلوب است زیرا که ۴۰ درصد بیشتر از تورم به دست آورده‌اید و در واقع قدرت خرید شما به اندازه ۴۰ درصد بیشتر شده است. حال اگر تورم به ۴۰ درصد افزایش پیدا کند و بازدهی شما همان عدد ۶۰ درصد باشد، چه اتفاقی می‌افتد؟! آیا باز هم این سرمایه‌گذاری جذاب خواهد بود؟! به این نوع ریسک که ناشی از افزایش تورم کشور است ریسک تورم می‌گویند. این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش می‌یابد. علت این است که قرض دهندگان به‌منظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی می‌کنند نرخ بهره را افزایش دهند.

در ریسک تجاری به این موضوع توجه می‌شود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینه‌های عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینه‌های یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر می‌گیرد. این هزینه‌ها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینه‌های اداری می‌شود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که می‌فروشد، می‌باشد. تصور کنید سهام یک شرکت خودروسازی داخلی را خریداری کرده‌اید و پس از مدتی دولت تعرفه واردات خودروهای خارجی را کاهش دهد. در این صورت رقابت برای خودروسازان داخلی سخت‌تر شده و احتمالا کاهش فروش محصولات آن‌ها باعث کاهش سودآوری این‌ شرکت‌ها نیز خواهد شد. به این نوع ریسک که در واقع متوجه صنعت خاصی است و برای هر صنعت می‌تواند متفاوت باشد، ریسک تجاری می گویند.

یکی از ویژگی‌های مهم یک دارایی خوب این است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود. مثلا از ویژگی‌های بازار مسکن نقدشوندگی کمتر آن نسبت به بازارهایی مثل سهام یا سکه است. بعد از سرمایه‌گذاری اگر بخواهید به هر دلیلی دارایی خود را به پول نقد تبدیل کنید، اما خریدار مناسبی برای دارایی شما وجود نداشته باشد، سرمایه‌گذاری شما با ریسک نقدشوندگی همراه است.

عدم ثبات در اوضاع سیاسی که به مسائل اقتصادی یک کشور آسیب کنترل ریسک در بازار سرمایه بزند، به طور مستقیم بر عملکرد بنگاه‌های اقتصادی فعال در آن کشور تأثیر می‌گذارد. هر اندازه بی‌ثباتی سیاسی و اقتصادی افزایش یابد، عملکرد بنگاه‌های اقتصادی بیشتر با مشکل روبرو می‌شود. به این ریسک، ریسک سیاسی یا اصطلاحا ریسک کشور نیز می‌گویند. ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب می‌آید که در آن، دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاست‌های خود را تغییر دهد. این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایه‌گذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم می‌شود.

اگر شرکتی که سهام آن را خریداری کرده‌اید، عمده مواد مصرفی خود را از خارج از کشور تهیه می‌کند، زمانی که قیمت ارز افزایش پیدا می‌کند باید بهای بیشتری برای تهیه مواد اولیه بپردازد و در نتیجه هزینه های شرکت زیاد می‌شود و به تبع آن ارزش سهام شرکت پایین می‌آید.

شناسایی سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک

شناسایی سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک

یادگیری نحوه سرمایه گذاری و مدیریت ریسک، دو مهارت لازم برای توسعه کسب و کار است که این دو عامل نه تنها در بازار ارز دیجیتال بلکه در انواع تجارت های کنترل ریسک در بازار سرمایه کنترل ریسک در بازار سرمایه دنیا کاربرد دارد. هیچ فرمول جهانی برای اندازه گیری ریسک وجود ندارد اما روش هایی برای مدیریت آن ابدا شده که با آموزش های لازم می توانید تا حداقال امکان دارایی خود را حفظ کرده و ریسک ضرر را کاهش دهید. برخی از بازرگانان و فعالان حوزه ارز دیجیتال، معملات پر سود ولی پر ریسک high-risk investment را برای تجارت انتخاب می کنند و برخی دیگر از معاملات low-risk investments و سود های کوچک تر استفاده می کنند. اما انتخاب استراژی درست و شناسایی این دو معامله کدام است؟ با ما همراه باشید تا پاسخ این سوال را به شما بدهیم.

خطرات موجود در سرمایه گذاری

منظور از دسته بندی معاملات به کم ریسک و کنترل ریسک در بازار سرمایه کنترل ریسک در بازار سرمایه پر ریسک به این معنی نیست که معاملات کم ریسک شامل ضرر و زیان نمی شوند بلکه در low-risk investments شما کل دارایی خود را وارد سرمایه گذاری اتان نمی کنید و به همین ترتیب خطر از دست رفتن کل دارایی از بین می رود اما ممکن است تجربه ضرر نیز داشته باشید. ریسک معاملات به کنترل ریسک در بازار سرمایه معنی از دست دادن سرمایه است و شناسایی ریسک موجود در سرمایه گذاری مهم ترین عاملی است که در معاملات پر خطر و کم ریسک باید مورد توجه قرار گیرد اما هیچ معیار اندازه گیری مشخصی در آن وجود ندارد. در همین حین برخی از شرکت ها ریسک سرمایه گذاری را بر اساس نوسانات بازار تعریف می کنند که بسیار فریبنده بوده و هیچ قطعیتی در آن وجود ندارد. اگرچه ممکن است بازار ارز دیجیتال ثابت نماند و سرمایه گذاران را در معرض مقادیر بیشتری از نتایج بالقوه قرار دهد اما این لزوما به این معنی نیست که می توان از آن نتایج به عنوان سرمایه گذاری های پرخطر نام برد. زمانی دارایی شما شامل ریسک می شود که بازار آن به صورت مستمر روند نزولی را طی کند به همین دلیل نوسانات را نمی توان ریسک قطعی نامید. چند عامل موثر در کنترل ریسک به شرح زیر می باشد:

• بازده یا Reward
• تحقیق در مورد عملکرد سالانه یک دارایی
• تحت نظر گرفتن نقدینگی دارایی

بازده یا Reward یکی از اصطلاحات مربوط به ریسک است که معنی آن احتمال کسب سود می باشد. با توجه به مفهوم ریوارد سرمایه گذاری پر ریسک و خطرناک محسوب می شود که نسبت ریسک به ریوارد آن بالا تراست. پس اگر میزان ریوارد یک سرمایه گذاری از نسبت ریسک آن پایین تر باشد یعنی احتمال از دست دادن سرمایه کمتر است، البته منظور از کلمات بالا و پایین در ریوارد به معنی محسبات عددی نیست زیرا همانطور که گفته شد میزان ریسک یک محاسبه دقیق ندارد. برای مثال بیت کوین و طلا هر دو برای کسب سود و مبادله به کار می روند اما طلا نسبت به BTC نوسانات کمتری را تجربه می کند به همین دلیل بیت کوین در برابر طلا یک سرمایه گذاری پر ریسک به حساب می آید اما بسیاری از معامله گران با سرمایه گذاری در طلا نیز دارایی خود را از دست داده اند. در نتیجه محاسبه ریسک موجود در سرمایه گذاری کاملا نسبی است و بسته به بازده دارایی، در دسته کم خطر یا پر خطر قرار می گیرد.

عوامل بازدارنده ریسک

تا این بخش از مقاله روش های شناسایی معاملات پر ریسک و کم ریسک را به شما آموزش دادیم که در محاسبه تقریبی ریسک معاملات شما تاثیر بسزایی دارند. اما پس از شناسایی ریسک معاملات علاوه بر جلوگیری از ریسک نوبت به برسی خطرات احتمالی و مقدار تخریب این عوامل می رسد که در میزان از دست رفتن سرمایه شما تاثیر گذار است. بسیاری از افراد با تفکر کم ریسک بودن سرمایه گذاری های دولتی مانند اوراق قرضه این معاملات را کم خطر و بدون ضرر می دانند در صورتی که اگر بخواهید تمام وجوه خود را در اوراق قرضه دولتی سرمایه گذاری کنید با پیدایش اولین مشکل برای دولت سرمایه شما نیز به خطر می افتد، اینجاست که اهمیت سبد سرمایه گذاری که در ادامه توضیح داده ایم مشخص می شود.

سبد سرمایه گذاری در معاملات چیست؟

سبد سرمایه گذاری یا portfolio ابزاری مهم برای کاهش ریسک معاملات است و شامل تمام کلاس های دارایی مانند اوراق قرضه دولتی، اوراق قرضه شرکتی، سرمایه گذاری در املاک، صندوق های سرمایه گذاری، سهام های بورس، طلا، ارز دیجیتال و غیره می شود. در واقع سبد سرمایه گذاری یک ایده است که می گوید کل سرمایه در یکی از کلاس های دارای قرار نگیرد بلکه میان دارایی ها پخش شود. فرض کنید شما یک سرمایه گذار نهادی هستید و می خواهید کل دارایی خود را وقف تجارت و کسب سود کنید، در این شرایط اگر فقط در بیت کوین معامله کنید با کاهش قیمت بیت کوین کل سرمایه شما از بین می رود اما اگر دارایی خود را در بازار های مختلف بیت کوین، طلا، سهام بورس و. تقسیم کنید با سقوط یکی از دارایی ها تنها بخشی از سرمایه شما از دست می رود یا حتی ممکن است همزمان با سقوط یکی از سرمایه گذاری هایتان به طور مثال بیت کوین، یکی دیگر از بازار هایی که در آن فعالیت دارید رشد کند و ضرر و زیان شما جبران شود.

کاهش معاملات پر ریسک

طمع عامل شکست در هر سرمایه گذاری است که تا به حال دیده اید. بسیاری از معامله گران با تفکر سود های کلان و یک شبه پولدار شدن آگاهانه به سمت انواع معاملات پر ریسک می روند. با آنکه سرمایه گذاری در معاملات high-risk ممکن است خوب پیش برود و معامله گر را دارای یک سرمایه عظیم کند اما در اکثر مواقع ممکن است نه تنها کل دارایی از بین برود بلکه ضرر و زیان از آنچه که فکر می کنید بیشتر شود. پس این سوال پیش می آید "چرا زمانی که می توان با صبر و با استفاده از سبد سرمایه احتمال موفق شدن را بالا برد با طمع و عجله کل سرمایه از دست برود؟" این سوالی است که پس از کمی تفکر به آن باید طبق استراتژی سبد سرمایه پیش رفته و از معاملات پر خطر جلوگیری کنید.

همچنین بیشتر بخوانید: حوزه defi چیست؟

ارز دیجیتال یک سرمایه گذاری پر ریسک یا کم ریسک؟

با توجه به گستردگی بازار ارز دیجیتال و وجود انواع مختلف دارایی ها نمی توان کل بازار را پر ریسک یا کم ریسک معرفی کرد زیرا جنبه های مختلفی مورد برسی قرار می گیرد، مثلا سرمایه گذاری در حوزه دیفای با معاملات رمز ارز های مبتنی بر بلاک چین قطعا متفاوت است به همین دلیل بازار ارز دیجیتال را از جهت های مختلف می توان دسته بندی کرد. برای مثال با آنکه قیمت بیت کوین دچار نوسانات زیادی می شود اما ریسک سرمایه گذاری بر BTC کم خطر تر از سرمایه گذاری بر توکن های عرصه دیفای است زیرا بازده سالانه بیت کوین به مراتب بیشتر از توکن های دیفای است. بهترین روش برای انتخاب یک معامله کم ریسک استفاده از انواع روش های حرفه ای ترید و تحلیل بازار است، با آموزش های ترید و تحلیل بازار شما می توانید مانند یک سرمایه گذار مجرب عمل کرده و از معاملات سود ده و زمان های مناسب با خبر بشوید. در نتیجه بازار ارز دیجیتال شامل هر دو نوع معاملات پر ریسک و کم ریسک می شود که با آگاهی های لازم و کمی خوش شانسی می توان تجربه خوبی از معامله در این عرصه داشت. البته استفاده از سبد سرمایه در بازار ارز دیجیتال نیز بسیار کاربردی است و شما می توانید به جای معامله یک رمز ارز دارایی خود را در معامله چند ارز رمز نگاری شده تقسیم کنید.

مدیریت ریسک چیست؟

مدیریت ریسک یکی از شرط‌های ضروری برای موفقیت در معامله‌گری فعال (Active trading) است و بااین‌وجود اغلب نادیده گرفته می‌شود. باید در نظر داشت یک تریدر بدون استراتژی مدیریت ریسک مناسب، حتی پس از سود بسیار تنها با یک یا دو معامله بد همه‌چیز را از دست خواهد داد. مدیریت ریسک به کاهش ضرر کمک می‌کند و همچنین می‌تواند معامله‌گران را در برابر از دست دادن کل سرمایه بیمه کند. اگر شما ریسک یک معامله را مدیریت کنید، درهای کسب درامد در بازار برای شما باز خواهد شد.

در ادامه به برخی از استراتژی‌های ساده مدیریت ریسک برای محافظت از سود و سرمایه شما، می‌پردازیم.

پایبند بودن به قانون یک درصد

بسیاری از معامله‌گران روزانه از قانون یک درصد پیروی می‌کنند. این قانون به این صورت است که شما هرگز نباید بیش از یک درصد از کل سرمایه خود را در یک معامله قرار دهید. بنابراین اگر برای مثال ۱۰ هزار دلار در حساب معاملاتی خود دارید، موقعیتی که قصد ورود به آن را دارید، تحت هیچ شرایطی نباید بیش از ۱۰۰ دلار باشد؛ یعنی یک درصد از کل سرمایه شما!

این استراتژی در بین سرمایه‌گذاران خردی که سرمایه زیادی ندارند بسیار محبوب است. هرچند گاهی این افراد ریسک بیشتری کرده و با دو درصد از کل سرمایه خود وارد یک معامله می‌شوند.

بد نیست بدانید که سرمایه‌گذاران بزرگ‌تر حتی درصد کمتری از کل سرمایه خود را درگیر یک معامله می‌کنند. چرا که هرچه میزان سرمایه شما بیشتر باشد به طبع آن اندازه موقعیت معاملاتی (Position) شما نیز بزرگ‌تر خواهد بود.

بهترین راه برای متعادل نگه‌داشتن ضرر و زیان، این است که این قانون را رعایت کنید و هیچ‌وقت بیشتر از ۲ درصد از کل سرمایه خود را درگیر یک معامله نکنید. در غیر این صورت کل سرمایه شما در معرض ریسک زیادی قرار خواهد داشت.

تنظیم نقاط حد ضرر و سود (Stop-Loss & Take-Profit Points)

نقطه حد ضرر، قیمتی است که در آن معامله‌گر سهام خود را می‌فروشد و میزان ضرر را به جان می‌خرد. این مسئله اغلب زمانی رخ می‌دهد که روند معامله طبق انتظار یک معامله‌گر پیش نرود. اصولاً نقاط حد ضرر برای این است که معامله‌گر دچار توهم ذهنی “قیمت دوباره برمی‌گردد” نشده و با کمک نقطه حد ضرر، از ضررهای بیشتر جلوگیری می‌کند.

به‌عنوان‌مثال اگر سطح کلیدی حمایت یک رمزارز یا یک سهام شکسته شود، معامله‌گران به سرعت اقدام به فروش آن دارایی می‌کنند.

از طرف دیگر نقطه برداشت سود به قیمتی گفته می‌شود که در آن معامله‌گر سهام خود را می‌فروشد و با کسب سود از معامله خارج می‌شود. معمولاً این نقاط کمک می‌کنند که یک معامله‌گر سود مطمئنه از یک معامله را به دست آورد.

به‌عنوان‌مثال، اگر رمزارز یا سهامی پس از یک حرکت بزرگ صعودی به سطح مقاومتی کلیدی خود نزدیک شود، معامله‌گران ممکن است پیش از رسیدن قیمت به ثبات نسبی در نزدیک‌ترین مقاومت کلیدی اقدام به فروش دارایی کنند.

برنامه‌ریزی معاملات؛ بخشی جدانشدنی از زندگی یک معامله‌گر موفق

معامله‌گران موفق معمولاً این عبارت کنترل ریسک در بازار سرمایه را نقل می‌کنند: ” از قبل برای معاملات خود برنامه‌ریزی کنید و اجازه بدهید این برنامه‌ریزی‌ها معاملات شما را پیش ببرند.” برنامه‌ریزی کردن، اغلب فاصله بین موفقیت و شکست است.

مشخص کردن حد ضرر (Stop Loss) و نقطه برداشت سود (Take Profit) دو بخش کلیدی از برنامه‌ریزی یک معامله‌گر موفق است. یک تریدر موفق می‌داند که تا چه اندازه حاضر است برای یک دارایی هزینه کند و با چه قیمتی مایل است آن را بفروشد.

با دانستن این موارد، شما می‌توانید احتمال بازدهی معاملات خود را با اهداف تعیین‌شده بسنجید و اگر میانگین سود مناسب باشد، وارد معاملات مذکور شوید.

در سوی دیگر یک تریدر ناموفق غالباً بدون داشتن برنامه در مورد نقاط فروش سود یا زیان، وارد معامله می‌شوند. درست مانند قماربازان به صورت پنجاه‌پنجاه و با تکیه بر شانس پیش می‌روند. آن‌ها در این حین ناگهان مغلوب احساسات شده و معاملات احساسی جای معاملات منطقی را می‌گیرد. در ادامه با هر ضرر افراد معمولاً دوست دارند صبر کنند و امیدوارند که بتوانند پول ازدست‌رفته خود را به شکلی جبران کنند، درحالی‌که اگر سود کنند به طمع کسب سودهای بیشتر شروع به معاملات بی‌پروا می‌کنند.

محاسبه بازده مورد انتظار

تنظیم نقاط حد ضرر و حد برداشت سود برای محاسبه بازده مورد انتظار نیز ضروری است. این محاسبه برای معامله‌گران یا تریدرها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا به کمک آن انتظارات از معامله شکلی منطقی پیدا خواهد کرد. همچنین، این محاسبه روشی سیستماتیک برای مقایسه معاملات مختلف بوده و نهایتاً به کمک آن می‌توان سودآورترین معاملات را انتخاب کرد.

با استفاده از فرمول زیر می‌توان بازده مورد انتظار را محاسبه کرد:

[(احتمال سود) x (حد سود % سود)] + [(احتمال ضرر) x (حد ضرر% ضرر)]

[(Probability of Gain) x (Take Profit % Gain)] + [(Probability of Loss) x (Stop-Loss % Loss)]

بازده مورد انتظار یک معامله‌گر فعال را می‌توان به کمک این محاسبه به دست آورد. معامله‌گران از این فرمول برای سایر موقعیت‌های معاملاتی استفاده می‌کنند تا نهایتاً دارایی یا رمزارزی که بیشترین بازده را دارد انتخاب کنند. علاوه بر این احتمال سود یا ضرر را می‌توان با استفاده از شکست‌های تاریخی و شکست از سطح حمایت یا مقاومت نیز محاسبه کرد، هرچند برخی از معامله‌گران به کمک تجربه و دانش خود، این میزان را بر پایه علم حدس می‌زنند.

تنوع‌بخشی و هج بودن (Hedge)

هرگز تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد قرار ندهید تا مطمئن باشید که از معاملات خود حداکثر استفاده را می‌برید. اگر تمام پول خود را در یک سهام یا یک رمزارز قرار دهید، در واقع خود را برای یک ضرر بزرگ آماده می‌کنید. بنابراین به یاد داشته باشید که باید به سرمایه‌گذاری‌های خود تنوع‌بخشید. تنوع‌بخشی شامل مسائل زیادی از جمله صنعتی که در آن سرمایه‌گذاری کرده‌اید، بازارهای متفاوت و یا حتی مناطق جغرافیایی مختلف می‌شود. این مسئله نه‌تنها به شما کمک خواهد کرد تا ریسک خود را مدیریت کنید ، بلکه فرصت سرمایه‌گذاری‌های بیشتری را در اختیار شما قرار می‌دهد.

همچنین ممکن است زمانی مجبور به حفظ یا هدج کردن(Hedge) موقعیت معاملاتی خود باشید. معمولاً از هدج در زمانی استفاده می‌شود که معامله‌گر به دنبال کاهش اثر نامطلوب حرکت قیمت است. در این مواقع فرد با اقدامی در مخالف جهت بازار یک ارز یا اقداماتی جبرانی برای حفظ سرمایه، از خود در برابر ریسک محافظت کرده و در زمان آرامش بازار، از این استراتژی دفاعی خارج می‌شود.

نسبت ریسک به پاداش یا R%

نسبت ریسک به سود یا پاداش، به میزان سود احتمالی دریافتی به ازای هر واحد دارایی در معرض خطر و ریسک سرمایه‌گذاری گفته می‌شود. بسیاری از سرمایه‌گذاران از محاسبه بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری و نسبت ریسک / پاداش استفاده کرده تا ریسک موردنیاز برای یک بازده مطلوب را محاسبه کنند.

یک سرمایه‌گذاری با نسبت ریسک به پاداش ۱ به ۷ (۱:۷) به این معنی است که یک سرمایه‌گذار حاضر است کنترل ریسک در بازار سرمایه با احتساب کسب ۷ دلار، بر سر ۱ دلار از سرمایه‌اش ریسک کند. به همین ترتیب نسبت ریسک / پاداش ۱ به ۳ (۱:۳) نشان می‌دهد که یک سرمایه‌گذار برای کسب ۳ دلار سود باید ۱ دلار سرمایه‌گذاری کرده و بر سر آن ریسک کند.

برای محاسبه ریسک مجدداً نیاز به تعیین نقطه حد ضرر داریم (stop-loss) بین نقطه ورود ما به معامله و میزانی کمتر از این نقطه تعیین می‌شود.

معمولاً بازه‌ای بین ۲ تا ۸ درصد، نقطه مناسبی برای تعیین حد ضرر محسوب می‌شود اما تعیین این میزان بستگی به نوع بازار و روحیه معامله‌گر هم دارد.

نقطه حد سود (Take-Profit) که قبلاً به کمک بازده مورد انتظار محاسبه و پیش‌بینی‌شده است، نیز برای تعیین نقطه خروج مورداستفاده قرار می‌گیرد.

یک معامله‌گر قصد دارد سهمی از یک دارایی را به قیمت ۲۹۰ تومان خریداری کند و حد ضرر را روی ۲۶۰ و نقطه سود را روی ۳۸۰ تومان تعیین کرده است. بنابراین ریسک این معامله به ازای هر سهم ۳۰ تومان و احتمال سود آن ۸۰ تومان است.

با تقسیم ریسک بر پاداش به یک نسبت عددی خواهیم رسید که در این مثال به شکل زیر است:

۰.۳۷۵ = ۸۰ / ۳۰ = ریسک/پاداش

اگر نسبت حاصل‌شده عددی بزرگ‌تر از ۱.۰ باشد، ریسک معامله بیشتر از سو بالقوه آن در یک معامله است پس در نتیجه این معامله ریسک زیادی به همراه دارد. اگر این نسبت عددی کوچک‌تر از ۱.۰ باشد، سود بالقوه این معامله از ریسکی که متحمل خواهیم شد، بیشتر است.

سخن آخر

یک معامله‌گر یا تریدر حتی پیش از ورود به یک معامله، باید نقاط ورود و خروج خود را مشخص کند. با بهره‌گیری از حد ضرر مؤثر، نه‌تنها از ضرر مالی جلوگیری شده بلکه تعداد دفعات خروج غیرضروری از یک معامله نیز به حداقل می‌رسد. همین‌طور با استفاده از روش محاسباتی بازده مورد انتظار و نسبت ریسک به پاداش می‌توان، دیدی وسیع‌تر و هوشمندانه‌تری نسبت به معاملاتی که در آن‌ها قدم می‌گذاریم پیدا کنیم و در پایان، برنامه نبرد را از پیش برنامه‌ریزی کنید تا از قبل بدانید که در جنگ پیروز شده‌اید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.