چگونه از ضرر در بورس جلوگیری کنیم؟


مدیریت ضرر در بورس چگونه است؟

برای این که در بازار ضرر کلانی نکنیم باید مدیریت ضرر برای خود تعریف کنیم.

به گزارش سرویس بورس مشرق، ضرر جزئی از زندگی است ولی از قدیم گفته اند جلوی ضرر را از هرجا بگیرید منفعته ! حد ضرر تنها مربوط به بورس نیست و باید در زندگیم جاری باشد و یادمان نرود حد و تحمل من با فرد دیگر متفاوت است ، برای همین حد ضرر شخصی بوده اما با اصولی مشخص و در رنجی معلوم . اما برای نمونه حد ضرر ۵۰ درصدی وجود ندارد.

در شروع یک معامله ، لازم است بدانم آیا حد ضررم فاصله کمی با قیمت پایانی دارد یا فاصله مقاومت در نمودار با قیمت پایانی زیاد است یا خیر؟ . دانستن همین موضوع نشان میدهد که دست بر روی سهمی با نسبت ریسک به ریوارد مناسب گذاشتم یا خیر .

راه حل اصلی مشکلات بورس چیست؟

این دلایل ورود یا عدم ورود به یک سهم ، میتونه شکست قطعی یک مقاومت باشد و در حالت ایمن تر پولبک به مقاومت که اکنون تبدیل به یک حمایت شده است ، یا قرارگرفتن قیمت بر روی حمایت و کف سازی مناسب و عدم شکست حمایت . حد ضرر رو خطوط حمایت و مقاومت را گرفته و شکست هر کدام از خطوط و از دست رفتن حمایت و فعال شدن حد ضرر حساب خواهد شد.

دقت کنیم که در بازار بورس ایران حد ضرر باید بر مبنای قیمت پایانی باشد نه قیمت معامله ! در بسیاری مواقع پیش میاید که سهمی رو خریداری می‌کنم و قیمت سهم بالا رفته ، اما به حد سود نمی‌رسد و دوباره کاهش پیدا میکند تا به حد ضررم میرسه و مجبور می شوم عملا معامله ای را که در سود بودم را با ضرر ببندم .
این موضوع می‌توانه بسیار تلخ باشد و بار روانی زیادی را به معامله گر وارد کند ، برای اینکه از این اتفاق جلوگیری کنیم میتوانیم از تکنیک فری ریسک کردن معامله استفاده کنیم . فری ریسک کردن به معنای این است که در صورتی حد ضررم فعال شد بدون ضرر از معامله خارج شوم . یادمان نرود که اولین و مهمترین قانون مدیریت سرمایه ، حفظ اصل پول است .

استفاده از تکنیک ریسک فری می‌تواند ریسک معاملات را کاهش داده و یکی از ترفندهای مهم در مدیریت ریسک و مدیریت معامله هست ، شاید مفید بودن این ترفند در روزهای منفی بورس بیشتر خودش را نشان دهد . تریلینگ حدضرر یعنی همواره عدد حد ضرر در فاصله معینی از قیمت باشد . به عنوان مثال اگر قیمت ۱۰۰۰ تومان است حدضرر تریلینگ یا متحرک من ۹۲۰ تومان باشد . پس اگر پایانی زیر ۹۲۰ تومان تثبیت شه ( ۸ % ) حد ضرر فعال شده است. پس زمانیکه پوزیشن خرید ما به اندازه نقطه سربه سر شد و در سود رفت ، نصف و یا مقداری از پوزیشن را میبندیم ( این قسمت بستگی به استراتژی من دارد و ممکن است فرد دیگری اصل سرمایه را بالای نقطه سربه سر نقد کند ) و استاپ لاس را روی نقطه پوزیشن گیری قرار میدهم . در این حالت در بدترین حالت هم نه سود خواهم کرد و نه زیانی .

یکی از نکات مهم در تعیین عدد حدضرر اینه که من بتوانم تشخیصی داشته باشم که در کجای بازار قرار دارم ، مثلا در مرداد که اعلام کردم کمی از سود رو طلا میکنم ، لازم بود تمام حد ضررها چسبیده به قیمت حرکت کنند . بعد از ۲ سال راند صعودی علائم هشدار دهنده ای دریافت میکردم و فاصله تریلینگ حد ضرر باید مینیمم ممکن می‌شد و با کوچکترین تکانه با کمترین ضرر خروج میکردم .

اگر در هر معامله بیشتر از ۲ درصد اصل پول رو ریسک نکنم تمام معاملات قابل جبران خواهد بود . در بازار نزولی به اندازه ای درگیر بازار شویم که بتوانیم حداکثر با یکسال سود بانکی‌ ضرر را جبران کنیم . هرگز نباید بیش از ۲۰% نقدینگی در این نوع بازار درگیر شود و این محاسبات و مدیریت سرمایه بسیار مهم و حیاتی است.

حد ضرر یا استاپ لاس در بورس چیست؟

حد ضرر در بورس

معامله‌گران حرفه‌ای وقتی وارد سهمی می‌شوند دو محدوده را برای خروج از سهم در نظر می‌گیرند: حد سود و حد ضرر. وقتی قیمت به هر کدام از این محدوده‌ها برسد، معامله‌گر اقدام به فروش و خروج از سهم می‌کند. حد سود در واقع محدوده‌ای است که معامله‌گر برای شناسایی سود در نظر گرفته و حد ضرر در بورس (یا همان استاپ لاس) هم محدوده‌ای است که برای جلوگیری از ضرر بیشتر مشخص کرده است.

برای مثال، معامله‌گر با ابزارهای تحلیلی خود به این نتیجه می‌رسد که سهمی را در قیمت ۱۰۰۰ تومان خریداری کند. با استفاده از همین ابزارهای تحلیلی، این معامله‌گر محدوده ۱۵۰۰ تومان را به عنوان حد سود در نظر می‌گیرد و اگر قیمت سهم رشد کند و به این محدوده برسد، سهم را با همین قیمت می‌فروشد و به یک سود ۵۰ درصدی می‌رسد. ولی اگر به هر دلیلی قیمت سهم پایین برود و مثلا به محدوده ۸۰۰ تومان (حد ضرری که معامله‌گر تعیین کرده است) برسد، در اینجا هم معامله‌گر اقدام به فروش سهامش می‌کند و با پذیرش ضرر ۲۰ درصدی، اجازه نمی‌دهد که سرمایه‌اش بیشتر از این مقدار کاهش پیدا کند.

تعیین حد ضرر، پایبندی به این محدوده و خروج از سهم در صورت رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر، یکی از مهم‌ترین رفتارها برای ماندگار بودن در بازارهای مالی است. مولفه‌های بسیار زیادی وجود دارند که بر قیمت سهم و بازارهای مالی تاثیر می‌گذارند و پیش‌بینی همه این مولفه‌ها عملا امکان‌پذیر نیست. در نظر گرفتن حد ضرر در واقع ابزاری احتیاطی است که معامله‌گر باید در معاملاتش در نظر بگیرد تا بتواند ریسک مولفه‌های پیش‌بینی‌ناپذیر (از قبیل تغییرات سیاسی، تغییر قیمت جهانی کالاهایی از قبیل نفت و فولاد، تغییرات بهره بانکی و غیره) را تا حد زیادی کنترل کند.

حد ضرر در بورس را چگونه تعیین کنیم؟

تعیین حد ضرر قاعده و قانون مشخص و ثابتی ندارد که بشود آن را برای همه معامله‌گران تجویز کرد. تعیین حد ضرر به عواملی از قبیل درجه ریسک‌پذیری، مدت‌زمان معامله، شرایط بازار، وضعیت بنیادی سهم، وضعیت تکنیکالی نمودار قیمت و غیره بستگی دارد.

برای نمونه، شخصی ممکن است روحیه ریسک‌پذیری بالایی داشته باشد و بتواند به‌راحتی ضررهای ۳۰ درصدی را هم تحمل کند. اما شخص دیگری چنین روحیه‌ای نداشته باشد و اگر قیمت سهامش بیشتر از ۱۰ درصد افت کند، آرامش خودش را از دست بدهد و دچار اضطراب شود. معامله‌گران موفق برای تعیین حد ضرر، پیش از هر چیز روحیات خودشان را در نظر می‌گیرند و مقدار مشخصی برای حد ضررشان دارند. این معامله‌گران حد ضررشان را طوری در نظر می‌گیرند که آرامش‌ و تمرکزشان را از دست ندهند و در صورت افت قیمت بتوانند ضرری را که متحمل می‌شوند به‌راحتی بپذیرند. معامله‌گران موفق می‌دانند که اگر در معامله‌ای ضرر کنند، می‌توانند به‌راحتی در معامله‌ای دیگر این ضرر را جبران کنند و در مجموع به سود برسند.

نکته: متداول‌ترین محدوده برای تعیین حد ضرر ۵ تا ۱۵ درصد پایین‌تر از قیمت ورود به سهم است. علاوه بر این، معامله‌گران محتاط، سرمایه‌شان را طوری مدیریت می‌کنند که اگر در یک سهم به حد ضرر رسیدند، حداکثر ۲ تا ۳ درصد از سرمایه‌شان را از دست بدهند. مثلا اگر کل سرمایه‌شان ۱۰۰ میلیون تومان است و ۱۰ میلیون تومان از این مبلغ را برای خرید سهام شرکت الف در نظر گرفته‌اند، حد ضررشان را طوری در نظر می‌گیرند که اگر قیمت سهم به حد ضرر رسید، حد اکثر ۲ تا ۳ میلیون تومان ضرر کنند.

تعیین حد ضرر با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال

تحلیلگران تکنیکال که بیش از هر چیز نمودار قیمت سهم را بررسی می‌کنند، اولین کارشان این است که سطوح مقاومت و حمایت قیمت سهام را مشخص کنند. معمولا انتظار می‌رود که قیمت سهم بعد از رسیدن به سطوح حمایتی واکنش مثبت نشان بدهد و شروع به رشد کند. معامله‌گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، سعی می‌کنند سهامی را بخرند که قیمت‌شان نزدیک به محدوده حمایتی باشد و حد ضررشان را کمی پایین‌تر از این محدوده در نظر می‌گیرند. به این ترتیب محدوده حمایتی مانند نوعی سپر عمل می‌کند و اجازه نمی‌دهد که قیمت سهام به‌راحتی به محدوده حد ضرر برسد.

در تصویر زیر نمونه‌ای از حد ضرری را مشاهده می‌کنید که به کمک تحلیل تکنیکال مشخص شده است.

حد ضرر و محدوده حمایت

تحلیلگر در این مثال به این نتیجه رسیده است که محدوده ۹۰۰ تا ۹۵۰ تومان محدوده حمایتی سهم شستا است. این تحلیلگر می‌تواند طبق این تحلیل در این محدوده اقدام به خرید سهم کند و حد ضررش را محدوده ۸۵۰ تومان در نظر بگیرد. اگر قیمت زیر این محدوده تثبیت شود، در واقع حمایت ۹۰۰ تومانی از دست رفته است و انتظار نمی‌رود که در آینده نزدیک قیمت سهم بالاتر از این محدوده برود. پس معامله‌گر باید سهم را بفروشد و از آن خارج شود.

البته در این نمودار همان‌طور که مشخص است قیمت سهم به این محدوده واکنش مثبت نشان داده و تا محدوده ۱۴۰۰ تومان هم رشد کرده است. باید دقت کرد که وقتی قیمت سهم به محدوده حمایتی واکنش مثبت نشان می‌دهد و از این محدوده فاصله می‌گیرد، فرصت خرید سهم از دست رفته است. زیرا اگر مثلا در قیمت ۱۲۰۰ تومان خریدار سهم باشید و حد ضرر را با استفاده از این تحلیل ۸۵۰ تومان در نظر بگیرید، متحمل ریسک بسیار زیادی خواهید بود. به‌طور کلی در این روش هرچه قیمت خریدتان هرچه به حمایت نزدیک‌تر باشد، ریسک کمتری متحمل خواهید شد و پاداش بیشتری در انتظارتان خواهد بود.

حد ضرر متحرک چیست؟

یکی دیگر از مفاهیمی که خوب است در زمینه حد ضرر بدانیم، مفهوم حد ضرر متحرک است. حد ضرر متحرک یا Trailing Stop Loss در واقع ابزاری برای محافظت از سود است و زمانی به کار می‌رود که معامله ما وارد سود شده باشد و به حد سود رسیده باشد. شیوه استفاده از این نوع حد ضرر به این صورت است که مثلا معامله‌گر در محدوده ۱۰۰۰ تومان وارد سهم شده است و حد سود را ۱۵۰۰ تومان در نظر گرفته است.

بعد از مدتی قیمت سهم رشد می‌کند و به ۱۵۰۰ تومان می‌رسد، اما تحلیلگر با ارزیابی شرایط به این نتیجه می‌رسد که احتمال دارد قیمت سهم از این هم بالاتر برود. در این حالت حد ضرر را بالاتر می‌آورد و در محدوده ۱۴۰۰ تومان قرار می‌دهد. به این ترتیب اگر قیمت سهم به رشد خودش ادامه بدهد، همچنان این امکان وجود خواهد داشت که سود بیشتری از این معامله کسب شود، ولی اگر قیمت سهم کاهشی شود، معامله‌گر در محدوده ۱۴۰۰ تومان اقدام به فروش می‌کند و اجازه نمی‌دهد سودی که به دست آورده، از بین برود.

اهمیت رعایت حد ضرر

این مطلب را با مقایسه حد ضرر و کمبربند ایمنی آغاز کردیم، ولی هرچه درباره رعایت حد ضرر بگوییم کم گفته‌ایم. رعایت حد ضرر این امکان را برای معامله‌گر فراهم می‌کند که اگر شرایط طبق انتظارش پیش نرود، با ضرر حداقلی از معامله خارج شود و سرمایه‌اش برای معامله بعدی آزاد باشد و بتواند در معاملات آینده این ضرر کوچک را جبران کند و به سود برسد.

گاهی پیش می‌آید که بعضی از معامله‌گران تازه‌کار وارد محدوده حد ضرر می‌شوند و از سهم خارج می‌شوند، اما درست بعد از خروج آن‌ها، روند صعودی سهم آغاز می‌شود و حسرت کسب سود با این معامله‌گران می‌ماند. بسیاری از افراد تازه‌کار به‌راحتی تحت تاثیر چنین موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند و حد ضرر را به‌کلی کنار می‌گذارند، نکته اینجاست که چنین کاری می‌تواند آغاز مسیری باشد که به‌راحتی به ناکامی معامله‌گران منتهی می‌شود.

رعایت حد ضرر از ضروریات معامله‌گری است و اگر حد ضررتان به‌راحتی فعال می‌شود و تعداد زیادی از معاملات‌تان به حد ضرر می‌رسد، معنایش این نیست که نباید حد ضرر در نظر گرفت، بلکه مفهومش این است که شیوه تحلیل و معامله‌تان ایراد دارد و باید به دنبال رفع این ایرادها باشید. متداول‌ترین مشکل هم این است که معامله‌گران تازه‌وارد محدوده مناسبی برای خرید سهم در نظر نمی‌گیرند و با هر قیمتی که شد اقدام به خرید می‌کنند.

بهترین محدوده‌ها برای خرید سهم محدوده‌های حمایتی است و معامله‌گر باید پیش از آنکه قیمت به این محدوده برسد، آماده خرید باشد و هر وقت قیمت به این محدوده رسید اقدام به خرید کند و نه قبل یا بعد از آن. در این صورت اگر محدوده‌های حمایتی به‌درستی تشخیص داده شود، حد ضررهای کمتری در معاملات‌مان فعال خواهد شد و تعداد بیشتری از معاملات‌مان با موفقیت همراه خواهد بود.

نحوه محاسبه حد ضرر در بورس

شیوه‌های مختلفی برای محاسبه و تعیین حد ضرر در بورس وجود دارد. در بعضی از این روش‌ها از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود و در بعضی دیگر حد ضرر را صرفا بر مبنای قیمت تعیین می‌شود. در ادامه چند روش برای تعیین حد ضرر را با هم مرور می‌کنیم.

تعیین حد ضرر ثابت

حد ضرر ثابت معمولا به دو صورت تعیین می‌شود. در روش اول معامله‌گر مقدار مشخصی از قیمت را به عنوان حد ضرر در نظر می‌گیرد. مثلا معامله‌گر حد ضررش را ۵۰ تومان کمتر از قیمت خرید در نظر می‌گیرد. در این روش، اگر قیمت خرید سهمی ۹۰۰ تومان بوده باشد، حد ضرر مقدار ۸۵۰ تومان خواهد بود.

در روش دوم درصد مشخصی به عنوان حد ضرر در نظر گرفته می‌شود. در این حالت معامله‌گر حد ضررش را مثلا ۱۰ درصد زیر قیمت خرید در نظر می‌گیرد. به عنوان مثال، اگر قیمت خرید سهم ۲۰۰۰ تومان باشد و معامله‌گر حد ضرر ۱۰ درصدی در نظر داشته باشد، حد ضرر سهم ۱۰ درصد پایین‌تر از ۲۰۰۰ تومان، یعنی ۱۸۰۰ تومان، خواهد بود.

نکته: در این روش حد ضرر معمولا بین ۵ تا ‍۱۵ درصد در نظر گرفته می‌شود.

تعیین حد ضرر به کمک میانگین‌های متحرک

بعضی از معامله‌گران برای اینکه انعطاف‌پذیری بیشتری در معاملات‌شان داشته باشند، از حد ضررهای دینامیک استفاده می‌کنند. در این روش معمولا از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای تعیین حد ضرر استفاده می‌شود. یکی از متداول‌ترین اندیکاتورها برای این کار، میانگین‌های متحرک هستند.

در این روش، معامله‌گر یک اندیکاتور میانگین متحرک (مثلا میانگین متحرک ۵۰ روزه) را در نظر می‌گیرد و وقتی قیمت سهم زیر این میانگین تثبیت می‌شود، اقدام به فروش سهم می‌کند. میانگین متحرک ۵۰ روزه در واقع نشان می‌دهد که میانگین قیمت سهم طی ۵۰ روز معاملاتی اخیر چه مقدار بوده است. اگر قرار به رشد سهم باشد، قیمت باید بالای این میانگین حرکت کند و اگر قیمت سهم کمتر از این میانگین شود، نشانه آن است که کاهش قیمت سهم ادامه خواهد داشت.

تعیین حد ضرر به کمک محدوده حمایتی

یکی از مهم‌ترین مواردی که در تحلیل تکنیکال مطرح می‌شود، بررسی و تشخیص سطوح حمایتی است. در این روش، معامله‌گر به کمک تحلیل تکنیکال سطوح حمایتی مهم سهم را تعیین می‌کند و حد ضرر را ۵ الی ۱۰ درصد زیر این محدوده در نظر می‌گیرد. برای نمونه، اگر معامله‌گر به این نتیجه برسد که سهمی در محدوده ۳۵۰ تومان حمایت تکنیکالی دارد، حد ضررش را ۱۰ درصد پایین‌تر از این محدوده (یعنی محدوده ۳۱۵ تومان) در نظر می‌گیرد.

معایب و مزایای رعایت حد ضرر در بورس

در قسمت‌های قبلی این مطلب به مزایای رعایت حد ضرر در بورس اشاره کرده‌ایم. اما به طور خلاصه، مهم‌ترین مزیت رعایت حد ضرر این است که سرمایه شما از آسیب در امان می‌ماند و در ازای از دست رفتن بخش کوچکی از سرمایه، این امکان را خواهید داشت که وارد معامله دیگری شوید و زیان معامله قبلی را جبران کنید.

مزیت مهم دیگر رعایت حد ضرر این است که اعصاب و روان‌تان آرام می‌ماند و هر روز نگران این نخواهید بود که ضررتان بیشتر خواهد شد یا نه و اینکه چه زمانی روند سهم تغییر خواهد کرد و از ضرر خارج خواهید شد.

رعایت حد ضرر، اگر درست و اصولی و بر مبنای روحیات معامله‌گر تعیین شده باشد، معایب خاصی ندارد. ولی اگر حد چگونه از ضرر در بورس جلوگیری کنیم؟ چگونه از ضرر در بورس جلوگیری کنیم؟ ضررتان را طوری در نظر بگیرید که به سرعت فعال شود، تعداد معاملات ناموفق‌تان زیاد خواهد شد و در نتیجه بخش مهمی از سرمایه‌تان را از دست خواهید داد.

مثلا اگر حد ضررتان را ۵۰ درصد در نظر بگیرید، با رسیدن به این حد ضرر نیمی از سرمایه‌تان را از دست خواهید داد. یا اگر هنگام خرید سهم و تعیین حد ضرر، به محدوده‌های حمایتی سهم توجه کافی نداشته باشید و قیمت خریدتان فاصله زیادی با محدوده حمایتی داشته باشد، این امکان که حد ضررتان به‌راحتی فعال شود وجود خواهد داشت. در این حالت هم شناسایی ضرر و خروج از معامله باعث خواهد شد بخشی از سرمایه‌تان از دست برود، در حالی که اگر محدوده ورودتان مناسب می‌بود و حد ضررتان را زیر محدوده حمایتی قرار می‌دادید، در این معامله به سود مناسبی می‌رسیدید.

نکته مهم: پیش از اینکه به فکر خرید سهمی باشیم، باید حد ضرر مناسبی برای این سهم در نظر بگیریم و سپس اقدام به خرید کنیم. در این حالت محدوده خریدمان را باید طوری انتخاب کنیم که اگر معامله وارد ضرر شد و به حد ضرر رسید، زیان‌مان بیشتر از مقداری که از قبل مشخص کرده‌ایم نباشد.

مثال برای تعیین استاپ لاس یا حد ضرر

یک روش ساده برای تعیین حد ضرر طی کردن مراحل زیر است:

  • تعیین محدوده حمایت تکنیکال
  • اقدام به خرید نزدیک به حمایت
  • قرار دادن حد ضرر ۵ تا ۱۵ درصد پایین‌تر از حمایت

فرض کنید نمودار سهم فولاد مبارکه را تحلیل کرده‌ایم و به این نتیجه رسیده‌ایم که سهم در محدوده ۱۰۰۰ تومان حمایت خوبی دارد. سپس در این محدوده اقدام به خرید کرده‌ایم و حد ضررمان را ۱۰ درصد پایین‌تر از این محدوده قرار داده‌ایم. در تصویر زیر این حالت را می‌بینید.

حد ضرر و محدوده خرید

همان‌طور که در این تصویر می‌بینید، قیمت سهم بعد از خرید ما افت کرده است و زیر محدوده حد ضرر رفته است. در این حالت باید سهم را بفروشیم و از سهم خارج شویم. چون این احتمال را می‌دهیم که روند نزولی سهم ادامه پیدا کند و ضرر ما بیشتر شود. البته در این مثال سهم وارد یک روند خنثی شده است و اصطلاحا درجا زده است.

اما اگر همین حد ضرر را رعایت کرده باشیم، با ضرر حداقلی از سهم خارج شده‌ایم و خودمان را درگیر درجا زدن‌های فرساینده سهم نکرده‌ایم. به این ترتیب، بعد از شناسایی ضرر سرمایه‌مان آزاد شده است و این امکان را یافته‌ایم که بدون از دست دادن زمان چگونه از ضرر در بورس جلوگیری کنیم؟ خرید دیگری انجام بدهیم و در معاملات بعدی به سود برسیم.

مارتینگل (Martingale ) استراتژی کاهش ضرر

مارتینگل (Martingale ) استراتژی کاهش ضرر

تحلیل‌گران در بازار سرمایه و سهام، از روش‌ها و استراتژی‌های معاملاتی متعددی استفاده می‌کنند. هدف از به کار بردن این روش‌ها، مدیریت سرمایه، کنترل ریسک‌های سرمایه‌گذاری و کسب سود بیشتر است. یکی از تکنیک‌هایی که برخی از سرمایه‌گذاران در بازار سهام به کار می‌برند، روش مارتینگل (Martingale ) است. این روش ابتدا در شرط‌بندی‌ها استفاده می‌شد اما به تدریج کاربرد آن گسترش یافت و در بازار سهام نیز مورد توجه قرار گرفت. در این مقاله به تعریف روش مارتینگل و سازوکار آن می‌پردازیم.

این استراتژی برای اولین بار در قرن 18 میلادی توسط یک ریاضیدان فرانسوی ابداع شد، که در اصل نوعی روش برای شرط بندی با فرض دو برابر شدن مبلغ شرط است و در طول زمان به واسطه ی محققان زیادی بهینه سازی شده است. امروزه نیز تحلیل گران و اقتصاددانان بسیاری برای انجام معاملات خود در بازار بورس، ارزهای دیجیتال و فارکس از این روش استفاده می کنند.

روش مارتینگل (Martingale ) چیست؟

روش مارتینگل یک استراتژی برای کسب سود محسوب می‌شود که بر تئوری احتمال و فرضیه بازگشت به میانگین استوار است. این تکنیک به میزان زیادی سرمایه نیاز دارد؛ به عبارت دیگر، اگر سرمایه شما بی‌نهایت باشد، استفاده از این روش می‌تواند سود بسیاری را نصیبتان کند؛ در غیر این صورت باید آمادگی پذیرش زیان را داشته باشید. قبل از هر چیز، مختصری درباره تاریخچه این روش صحبت می‌کنیم.

تاریخچه روش مارتینگل (Martingale )

مارتینگل (Martingale ) یک نوع استراتژی معاملاتی است که سرمایه‌گذاران با استفاده از آن می‌توانند به سود‌های قابل توجهی دست پیدا کنند. به عبارت دیگر مارتینگل به روشی گفته می‌شود که در آن، با وارد شدن یک معامله به زیان، حجم معامله بعدی باید دو برابر شود.

در ابتدا این روش بیشتر در شرط بندی‌ها کاربرد داشت و این استراتژی برای اولین بار توسط یکی از ریاضیدان‌های فرانسوی به نام پاول پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی مطرح شد.

در مقابل این استراتژی یک استراتژی به نام ضد مارتینگل وجود داشت که معتقد بود با هر شکستی که در معاملات تجربه می‌کنید، باید مقدار پولی که در معامله تزریق کرده‌اید را نصف کنید و هر دفعه که سود کسب کردید، مقدار سرمایه را دو برابر کنید.

این روش دقیقا برعکس روش مارتینگل بود. باید در نظر داشته باشید که روش مارتینگل در معاملات بازار بورس، نیاز به ریسک‌پذیری بالایی دارد.

تکنیک مارتینگل توسط یک ریاضی‌دان فرانسوی به نام پل پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی معرفی شد اما محققان دیگر نیز در گذر زمان به بهینه‌سازی این روش پرداختند.

روش مارتینگل در اصل نوعی روش شرط‌بندی بوده که با فرضیه دو برابر شدن کاربرد داشته است.

پس از سال‌ها، یک ریاضی‌دان آمریکایی به نام جوزف لئو دوب، با فرض اینکه با این روش نمی‌توان به بازدهی 100% رسید، تحقیقاتی انجام داد. هم‌اکنون بسیاری از تحلیل‌گران و فعالان بازار سهام، از این روش برای معاملات خود استفاده می‌کنند.

نحوه استفاده از روش مارتینگل

توجه به این نکته ضروری است که میزان ریسک بر معاملات با این روش بسیار بیشتر از سود بالقوه است. بااین‌حال، با بهبود تکنیک مارتینگل و استفاده هوشمندانه از آن، می‌توان شانس موفقیت خود را افزایش داد.

در شرط‌بندی با روش مارتینگل (Martingale )، میزان شرط‌بندی در هر مرحله باید دو برابر مرحله قبل باشد و در صورت باخت در هر مرحله، بازی آن‌ قدر ادامه پیدا می‌کند تا سرانجام شرط را ببرید و از بازی خارج شوید.

برای درک نحوه استفاده از روش مارتینگل، این مثال را در نظر بگیرید: فرض کنید فردی با ۱۰ دلار یک شرط‌بندی را آغاز کند. او در صورت باخت در مرحله اول، ۱۰ دلار از دست می‌دهد و علاوه بر آن، باید در مرحله بعد ۲۰ دلار شرط ببندد.

در صورت باخت در این مرحله نیز، ۴۰ دلار شرط خواهد بست. اگر در مرحله بعد، دوباره شرط را ببازد، باید دو برابر ۴۰ دلار، یعنی ۸۰ دلار وسط بگذارد اما اگر شرط را ببرد، ۷۰ دلار نصیبش خواهد شد و بازی به همین صورت ادامه خواهد داشت.

براساس روش مارتینگل و فرضیه دو برابر شدن، معاملات و خرید سهام باید در چند مرحله اتفاق بیفتد و سرمایه اختصاص‌یافته، هر بار باید دو برابر بار قبل باشد.

برای استفاده از روش مارتینگل باید سرمایه اختصاص‌یافته به یک سهم را به قسمت‌های نامساوی تقسیم و در هر مرحله بخشی از سرمایه را وارد معامله کرد.

استراتژی خرید و فروش پله‌ای

با توجه به توضیح و تعریف روش مارتینگل، بهتر است با یکی از استراتژی‌های معاملاتی به نام خرید و فروش پله‌ای نیز آشنا شویم. یکی از روش‌هایی که برای مدیریت سرمایه و کنترل ریسک و زیان در بازار سرمایه و سهام استفاده می‌شود، خرید و فروش پله‌ای است.

بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای و تحلیل‌گران بازار سهام، پس از بررسی و تحلیل سهم و قبل از اقدام به خرید، حد سود و زیان خود را تعیین می‌کنند.

تعیین حد سود و ضرر می‌تواند در قیمت‌های مختلف انجام شود. معامله‌گران با در نظر گرفتن حد سود و ضررهای مختلف، در قیمت‌های متفاوتی خرید و فروش می‌کنند.

به خرید یا فروش یک سهم در قیمت‌های مختلف که می‌تواند با حجم‌های مختلف باشد، خرید یا فروش پله‌ای می‌گویند.

تعیین حد سود و ضرر و معاملات پله‌ای، برای هر فرد براساس میزان ریسک‌پذیری و بازدهی مورد انتظار، می‌تواند متفاوت باشد.

در روش مارتینگل، استراتژی خرید و فروش پله‌ای نیز در نظر گرفته می‌شود و افراد برای کاهش میانگین قیمت خرید و افزایش سود خود، در قیمت‌های مختلف خرید سهم را انجام می‌دهند.

مدیریت ریسک و سرمایه با مارتینگل

روش مارتینگل به سبک معاملاتی سرمایه‌گذاران توجه چندانی ندارد و تنها رکن آن، این است که با ورود معامله به زیان در فواصل مشخص، باید به حجم معامله مورد نظر افزوده شود تا با برگشتن به اصلاح قیمت در بازار، اول زیان به وجود آمده جبران شود و دوم این که مجموع معاملات انجام شده وارد سود شود.

شاید بگویید که این استراتژی همیشه کارساز بوده و بهتر است همیشه از این روش برای جبران ضرر و کسب سود استفاده کنیم اما این‌طور نیست.

دقت داشته باشید که افزایش حجم معامله در فواصل تعیین شده‌ای امکان‌پذیر است و کافی است بین این فاصله‌های مشخص شده، بازار هیچ اصلاح قیمتی را به وجود نیاورد، با این روال، آنقدر سرمایه خود را در معامله تزریق خواهید کرد که در نهایت معامله شما به ضرر شناور تبدیل شده و آرام آرام تمام سرمایه خود را از دست بدهید.

مزیت روش مارتینگل (Martingale )

روش مارتینگل بیشتر در زمانی کاربرد دارد که از افزایش قیمت سهم در روزهای آینده اطمینان نداریم و ممکن است قیمت سهم در روزهای بعد، از قیمت خرید اولیه کمتر شود. همچنین باید قبل از اجرای این روش، شرکت مورد نظر را به طور کامل تحلیل کنیم.

تحلیل بنیادی شرکت در این مرحله بسیار اهمیت دارد و وضعیت سودآوری آن مهم است.

با استفاده از این روش، به جای اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه برسد تا به سود برسیم، می‌توانیم از منفی سهم نیز استفاده کنیم و با کاهش دادن میانگین قیمت خرید، زودتر سود به دست آوریم.

بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای، در کنار سایر تکنیک‌ها و به خصوص تحلیل تکنیکال، از این روش برای خریدهای خود استفاده می‌کنند تا حد سود و ضرر خود را تعیین و هوشمندانه معامله کنند.

معایب روش مارتینگل

مشکل بزرگ این روش، این است که فرض بر بی‌نهایت بودن سرمایه دارد. باید این موضوع را در نظر بگیریم که سرمایه ما بی‌نهایت نیست و ممکن است با اجرای چند باره این روش، تمام شود. با وجود فرضیه دو برابر، پس از چند مرحله حجم خرید و سرمایه مورد نیاز به شدت افزایش می‌یابد.

عیب دیگر روش مارتینگل (Martingale ) این است که تضمینی برای بالا رفتن قیمت پس از کاهش آن وجود ندارد. شاید قیمت به مدت طولانی دچار افت شود و از قیمت اولیه خرید ما فاصله زیادی بگیرد؛ بنابراین باید زمان زیادی صبر کنیم و سرمایه فراوانی را نیز اختصاص دهیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه خرید ما برسد و بتوانیم سود به دست آوریم.

یکی از بهبودهایی که برای روش مارتینگل اجرا شده تا این عیب را برطرف کند، این است که تعداد مراحل روش را کم کنیم. برای نمونه می‌توانیم مراحل انجام روش مارتینگل را به سه مرحله کاهش داده و سرمایه خود را به چهار قسمت نامساوی تقسیم کنیم.

در این روش، ضرایب مارتینگل برابر خواهد بود با ۱، ۲، ۴ و ۸ که همان توان‌های 2 هستند. به صورت کلی، همه سرمایه به 15 قسمت تقسیم می‌شود و در هر مرحله از خرید، از یکی از این ضرایب برای خرید سهم استفاده خواهد شد.

برای مثال در صورتی که بخواهیم 150میلیون تومان را به سهمی اختصاص دهیم، در ابتدا 10 میلیون تومان از سهم را خریداری می‌کنیم. در مرحله بعد، خرید ما 20 میلیون تومان می‌شود. سپس 40 میلیون تومان از سهم را می‌خریم و در آخر، 80 میلیون از سهم را خریداری می‌کنیم.

به این ترتیب، با کاهش قیمت، بازه ضرر به 3 مرحله تقسیم می‌شود و هر بار که قیمت به یکی از این 3 بخش می‌رسد، خرید بعدی انجام می‌گیرد.

چگونگی استفاده از مارتینگل (Martingale )

همانطور که مستحضر هستید هرچیزی در دنیای امروز دارای مزیت‌ها و معایبی است که ما با دانستن شیوه استفاده درست از آن میتوانیم از خوبی های آن بهره‌مند شویم.

استراتژی مدیریت مالی مارتینگل نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای استفاده اصولی از آن باید به چند نکته حائز اهمیت که در ذیل بطور خلاصه به آن پرداخته‌ام توجه داشت:

علم و دانش معامله‌گری

همانطور که اشاره شد مارتینگل یک استراتژی خرید یا فروش نیست بلکه تنها یک راهکار مدیریت سرمایه است. پس در ابتدایی ترین مرحله شما برای بهره‌مندی از این روش باید با اصول تکنیکال و فاندامنتال حداقل آشنایی نسبی را داشت باشین.

تا بتوانید از طریق تکنیکال سطوح حمایت مهم و روند قیمت سهم را تشخیص دهید و همچنین با علم فاندامنتال ارزندگی سهم را مورد ارزیابی قرار دهید.

روانشناسی

گفتن این حرف سادس که با پایین آمدن قیمت دوباره با مبلغ بیشتری خرید داشت باشیم اما در واقعیت داستان جور دیگریست چون علاوه براینک معامله‌گر در ضرر است و فشار روانی را تحمل میکند درعین حال باید به خود مسلط باشد و شرایط را منطقی بررسی کند نه با این دید که من درست میگم و بازار اشتباه کرده است و حال درصدد این باشد که بخواهد از بازار انتقام بگیرد و خلاف روند معامله کند.

ازطرفی هم باید آنقدر به خود اعتماد به نفس داشت باشد که میتواند درست ترین انتخاب را درهر شرایط اتخاذ کند. پس یک معامله‌گر پس از داشتن علم برای استقاده از استراتژی مارتینگل باید حالت روحی خود نیز مسلط باشد.

خرید پله‌ای

ما داری سرمایه بی‌نهایت نیستیم که بتوانیم هرچقدر قیمت سهم پایین آمد دوبرابر خرید قبلی خودمان خرید داشت باشیم به این امید که بالاخره قیمت سهم شروع به صعودی شدن کند و ضررهای ما تبدیل به سود شود.

پس قبل از ورود به سهم باید سرمایه‌ای را که میخواهیم با آن سهم را خریداری کنیم در نظر بگیریم و آن را به 3 قسمت غیر مساوی که هر‌کدام حداقل دو برابر دیگریست تقسیم کنیم.

نتیجه گیری

با توجه به مطالبی که گفته شد، می‌توانیم روش مارتینگل (Martingale )را یکی از روش‌های مؤثر در خرید سهام در نظر بگیریم. روش مارتینگل با خرید پله‌ای و دو برابر کردن خرید در هر مرحله، کمک می‌کند میانگین خرید خود را کاهش دهیم و زودتر به سود برسیم.

این روش ابتدا در بازی‌های شرط‌بندی مورد استفاده قرار می‌گرفت اما اکنون در همه بازارها به خصوص در بازار سهام کاربرد دارد. با وجود این، مارتینگل معایبی نیز دارد. اساس این روش بر بی‌نهایت بودن سرمایه است و احتمال برنگشتن قیمت به قیمت اولیه در بازار سهام نیز وجود دارد.

برای رفع این معایب، می‌توانیم مراحل روش مارتینگل را کاهش دهیم و با تقسیم کردن سرمایه به بخش‌های مختلف، ریسک را کمتر کنیم.

افراد در فرایند سرمایه‌گذاری خود در بازار سرمایه، ممکن است بر خلاف تصورات و پیش‌بینی‌هایی که داشته‌اند با ضرر و زیان مواجه شوند یعنی سهم را در روز اول با یک قیمت مشخصی خریداری کرده‌اند و با مرور زمان ارزش قیمت سهم کاهش پیدا کرده است.

در این موارد شخص سرمایه‌گذار سه راهکار در پیش دارد، در ابتدایی‌ترین حالت، ممکن است شخص تصمیم به فروش سهام بگیرد و با ضرری که متحمل شده است از سهم خارج شود. در حالت دوم ممکن است شخص تصمیم به صبر گرفته باشد و به امید برگشت قیمت سهم دست روی دست گذاشته باشد.

حالت آخر ممکن است شخص سرمایه‌گذار با استفاده از برخی از راهکارها برای به حداقل رساندن این ضرر و گاهی کسب سود در این موقعیت از سهم خارج شود. استراتژی مارتینگل یکی از بهترین استراتژی چگونه از ضرر در بورس جلوگیری کنیم؟ برای جلوگیری از متحمل شدن زیان بیشتر و شاید کسب سود در این شرایط باشد.

طبق توضیحات کاملی که در این مقاله ارائه شد شما با استفاده از نظریه مارتینگل می‌توانید در شرایط ریزش قیمت، ضرر کمتری را متحمل شوید. این امر به شرطی دارای اعتبار است که شما نسبت به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در بازار سرمایه آشنایی داشته باشید.

چنانچه قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال و خرید و فروش ارز دیجیتال را دارید، اما فرصت کافی یا تخصص لازم برای تحلیل بازار را ندارید، برای سرمایه گذاری موفق در ارزهای دیجیتال و در امان ماندن از کلاه‌برداران و شکارچیان ارز دیجیتال می‌توانید از دوره‌های آموزشی ارز دیجیتال همیار کریپتو استفاده کنید.

این دوره‌ها بر اساس تحلیل بازار و متناسب با نیاز مخاطبان از پایه تا پیشرفته طراحی و بروز می‌شوند. تیم همیار کریپتو برای کمک به علاقه‌مندانی که قصد ورود به این بازار رادارند دوره های آموزش ارز دیجیتال در مشهد را به‌صورت حضوری در مشهد و غیرحضوری برای علاقه‌مندان در نقاط مختلف کشور در فضای اسکای روم برگزار می‌کند.

حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) چیست؟

ورود به بازار سرمایه پیش‌نیازهایی دارد. اولین و مهمترین آن، سنجش میزان ریسک‌پذیری سهامدار است. بارها از تریبون‌های مختلف عنوان شده است که سرمایه‌گذاری در بازار بورس و اوراق بهادار دارای ریسک است. سهامدار باید بداند سود و ضرر دو روی یک سکه سرمایه‌گذاری است و حد ضرر یا استاپ لاس سرمایه‌گذاری خود را بشناسد.

هنگامی‌که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می‌کند، اگر به موقع از بازار خارج شویم از گسترش زیان جلوگیری و سرمایه خود را حفظ می‌کنیم. بسیاری از معامله‌گران تازه‌کار به صورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق، تصمیم‌گیری می‌کنند. نهایتا نیز زیان‌های هنگفت می‌بینند و از بازار بورس متنفر می‌شوند! در این مقاله علاوه بر توضیح چیستی حد ضرر، روش‌های محاسبه آن را نیز با هم مرور می‌کنیم.

منطور از حد ضرر چیست؟

‌افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایه‌گذاری می‌کنند به ‌طور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کرده‌اند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایه گذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم.

تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومت‌ها، حمایت‌ها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم.

با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید برخلاف انتظار ما قیمت سهم کاهش یافت، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کرده‌ایم یا بر خلاف روند بازار وارد شده‌ایم و تحلیل درستی از سهم نداشته‌ایم. در این وضعیت، دو راه پیش روی ما قرار دارد:

باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامه‌ای تا زمانی که به قیمت مورد نظر ما برسد، ریسک زیادی دارد و می‌تواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود.

خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقی‌تر به نظر می‌رسد؛‌ یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای با بررسی کامل سهم را می‌خرد و حد سود و زیان را تعیین می‌کند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج می‌شود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام به جای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید؛ بلافاصله باید از سهم خارج شد.

حد ضرر ابزاری است که سرمایه‌گذاران به کمک آن می‌توانند در صورتی‌که سود مورد انتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه خود جلوگیری کنند.

امکان دارد بعد از فروش، سهم روند صعودی بگیرد. در این صورت نباید به این فکر کنیم که شاید بهتر باشد، حد سود یا حد ضرر نداشته باشیم زیرا عدم تعیین حد سود و حد ضرر به معنی نداشتن برنامه برای سرمایه‌گذاری و عدم ‌مدیریت سرمایه و ریسک است.

اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، لازم است حد ضرر کل بازار در نظر گرفته شود و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نباید معامله کرد. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.

برای حفظ سرمایه پیش از انجام هر معامله باید حد ضرر مناسب را پیدا کنیم و به آن پایبند باشیم. پایبندی به حد ضرر یعنی در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه، معامله بدون هیچ‌گونه تردیدی بسته شود. سرمایه‌گذاری موفق است که بتواند زیان خود را به حداقل برساند.

مزیت تعیین حد ضرر چیست؟

برای توضیح کاربرد حد ضرر با یک مثال شروع می‌کنیم. فرض کنید سهمی را خریداری کرده‌اید و قیمت آن رو به کاهش است. چنانچه قیمت سهم مورد نظر پس از یک سال دوباره به قیمت اولیه بازگردد، شما از نظر معاملاتی ضرر یا زیانی متحمل نشده‌اید اما از نظر سرمایه‌گذاری این فرآیند برای شما هزینه فرصت سرمایه‌گذاری در این یک سال ایجاد کرده ‌است. به این معنا که فرصت‌های سرمایه‌گذاری را در موقعیت‌های سودآور دیگر از دست داده‌اید. با این توضیح یکی از مزیت‌های اصلی حد ضرر را علاوه ‌بر جلوگیری از افزایش زیان، می‌توانیم جلوگیری از خواب سرمایه نیز بدانیم.

نحوه محاسبه حد ضرر

‌روش‌های متعددی برای محاسبه حد ضرر وجود دارد. بعضی از این روش‌ها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و بعضی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روش‌های محاسبه حد ضرر می‌پردازیم:

  • حد ضرر ثابت
  • حد ضرر مکانیکال
  • حد ضرر تکنیکال و ترسیمی

حد ضرر ثابت‌

در روش تعیین حد ضرر ثابت، معامله‌گر مقدار مشخصی را به ‌عنوان حد ضرر در نظر می‌گیرد و زمانی‌که قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش می‌کند. در این روش حد ضرر به دو صورت محاسبه می‌شو:.

‌۱ مقدار ثابت عددی: در روش مقدار ثابت عددی، معامله‌گر عدد ثابتی را به عنوان حد ضرر تعیین می‌کند. به عنوان مثال حد ضرر ۲۰ هزار تومانی را برای خرید خود در نظر می‌گیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ هزار تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش می‌کند.
‌۲ مقدار ثابت درصدی: در این روش معامله‌گر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار می‌دهد و ‌زمانی ‌که قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایین‌تر رفت، از معامله خارج می‌شود. به عنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر بگیریم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید سهم را بفروشیم.

چند نکته درباره تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:

  • قانون۸درصدی: برخی معتقدند معمولا سهامی که به خوبی و بر اساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، به ‌ندرت با کاهش ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه می‌شود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
  • محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی: از معمول‌ترین محدوده‌هایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته می‌­شود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایه‌گذاران وجود ندارد اما اغلب بازه‌ در نظر گرفته ‌شده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.
  • تفاوت رفتار سهم با وضعیت بازار: در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً به این حالت درجازدن می­‌گویند) این می‌تواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانی‌که ۸ درصد از قیمت خرید شما پایین­‌تر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینه فرصت به ‌همراه خواهد داشت.

حد ضرر متحرک یا شناور

‌تغییر موقعیت حد ضرر به نقطه ای بالاتر یا پایین‌تر، به معنی تعیین حد ضرر متحرک یا شناور یا متغیر است. به عنوان مثال زمانی‌که یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان می‌خریم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار می‌دهیم. چنانچه قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان قرار می‌دهیم. به این فرآیند، تغییر حد ضرر با توجه به روند قیمت سهام گفته می‌شود.

حد ضرر مکانیکال

‌در روش‌های تعیین حد ضرر به شیوه مکانیکال، برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده می‌شود. در اینجا نگاهی مختصر به روش‌های مورد استفاده در این شیوه داریم. برای مطالعه بیشتر و کامل­‌تر، می‌توانید به منابع تخصصی‌تر در حوزه محاسبه حد ضرر مراجعه کنید:
‌۱- روش پارابولیک سار(Parabolic SAR): در این شیوه از ترسیم نمودار برای محاسبه و تعیین حد ضرر استفاده می‌شود.

‌۲- میانگین متحرک(Moving Average): در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نشان می‌دهد، استفاده می‌شود.

‌حد ضرر تکنیکال و ترسیمی

‌برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده می‌شود. برای مطالعه کامل‌تر این روش می‌توانید به کتب و منابع موجود در تحلیل تکنیکال مراجعه کنید. از آن جا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است، معمولا برای محاسبه حد ضرر، قیمت پایانی را مبنا قرار می­‌دهند. البته گاهی سرمایه‌گذارانی که با هدف نوسان‌گیری معامله می‌کنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار می‌دهند.‌

برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شده‌ای کمتر شود، حد ضرر فعال می‌شود. در نتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید به صورت هم‌زمان برقرار شود.

‌از جمله عوامل موثر بر تعیین حد ضرر، می‌توانیم به ویژگی‌های سرمایه‌گذار از نظر ریسک‌پذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایه‌گذاری اشاره کنیم. اما به صورت کلی عوامل تاثیرگذار بر این فرآیند را می‌توان موارد زیر در نظر گرفت:

  • ‌خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
  • ‌فیبوناچی
  • ‌امواج الیوت
  • ‌الگوهای نموداری
  • ‌کف دوقلو
  • ‌الگوی سروشانه

نکات مهم در تعیین حد ضرر

‌قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد اما نکات قابل توجهی هستند که برای تعیین آن باید در نظر گرفته شود. از جمله این موارد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:‌

  • کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی‌که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.‌
  • یکی از رایج‌ترین اشتباهات، تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. گاهی اوقات با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله‌گر اقدام به تغییر یا حذف آن می‌کند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان می‌ماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجه‌ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایه‌گذاری نخواهد داشت.‌
  • حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد. به این معنا که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.‌
  • حد ضرر را نباید با فاصلهخیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
  • اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد، بعد از رسیدن به حد سود، بدون این که سهم را بفروشیم فقط حد ضرر را تعریف می‌کنیم؛ ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طورکامل از سهم خارج شویم یا بخشی از سهام را با سود بفروشیم و برای مابقی، حدضرر شناور (trailing stop) در نظر بگیریم.
  • در تعیین حد ضرر، افق زمانی سرمایه‌گذاری بسیار حائز اهمیت است. حد ضرر برای معاملات کوتاه‌مدت با حد ضرری که برای معاملات بلندمدت تعریف می‌شود، متفاوت است.
  • در معاملات کوتاه‌مدت، حد ضرر را روی محدوده‌ حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد).‌
  • حد ضرر را در خریدهای میان‌مدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایین‌تر از قیمت خرید)‌‌.
  • وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت شد، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده، که حالا به عنوان حمایت عمل می‌کند، قرار دهید.

سخن آخر

‌یکی از بارزترین تفاوت‌های معامله‌گران موفق با سایر معامله‌گران، نحوه برخورد آن‌ها در شرایط نامطلوب بازار است. زمانی ‌که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می‌کند، اگر به موقع از بازارخارج شویم، می‌توانیم از زیان جلوگیری و اصل سرمایه را حفظ کنیم.
تعیین حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss)، از ملزومات تبدیل شدن به یک سرمایه‌گذار موفق است. برای این کار باید به روند بازار، نوع سهام، شخصیت مالی و میزان ریسک‌پذیری خود توجه کنیم و هیچ قانون کلی در این زمینه وجود ندارد اما نکات و روش‌هایی هستند که برای تعیین حد زیان موثر و منطقی و انجام معاملات حرفه‌ای، به ما کمک می‌کنند. در این مقاله ابتدا بررسی کردیم که حد ضرر چیست و در نظر گرفتن آن چه مزایایی دارد و سپس به بررسی انواع حد ضرر شامل ثابت، شناور، مکانیکال و تکنیکال پرداختیم.

چگونه از ضرر در بورس جلوگیری کنیم؟

در پی ریزش های اخیر بازار سرمایه اکثر افرادی که هنوز سهامدار هستند در ضرر هستند، مخصوصا افرادی که بدون تحلیل و بر اساس سیگنال های دیگران اقدام به خرید سهم در بازار کرده اند و نمیتوانستند نقطه ورود و خروج مناسب را تشخیص دهند. البته ریزش ها آنقدر زیاد و همگانی بوده که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران هم در ضرر هستند و در صف های فروش گیر کرده اند.

در این بازار احتمالا برای اکثر سرمایه گذاران این سوال پیش می آید که برای جبران ضرر در بورس چیکار کنیم؟ در مقالات قبلی درباره این سوال توضیحاتی را ارائه دادیم. اما در این پست قصد داریم به بررسی ۱۰نکته مهم جلوگیری از ضرر در بورس بپردازیم.

چگونه از ضرر در بورس جلوگیری کنیم؟

این ۱۰ نکته ۱۰ نکته پایه و حیاتی در بورس می باشد که اگر رعایت کنید هیچ وقت وارد این فازهای ریزشی بازار نخواهید شد

۱. قبل از اینکه اقدام به سرمایه گذاری و خرید سهام در بازار سرمایه کنید استراتژی خود را مشخص کنید.

  • نوسان گیری
  • کوتاه مدت (تا ۳ ماه)
  • میان مدت (۳ تا ۶ ماه)
  • بلندمدت (از ۶ ماه ب بعد)

۲. اگر قصد دارید اقدام به نوسان گیری در این بازار کنید باید به تحلیل تکنیکال و تابلوخوانی مسلط باشید و حتی اگر قصد دارید سرمایه‌گذاری بلندمدت انجام دهید بازهم کمی تحلیل تکنیکال بلد باشید و مفاهیم اولیه تحلیل تکنیکال از قبیل حمایت‌ها و مقاومت‌ها را بشناسید تا در موقعیت های مناسب خرید کنید.

۳. مهم ترین نکته ای که باید به آن توجه کنید تعیین حد ضرر می باشد. حتما در هر خرید حد ضرر مشخصی برای خود تعیین کنید مثلا ۱۰% و بر این حد ضرر کاملا پایبند باشید.

خیال سودهای کلان می تواند به ضرر های کلان هم بیانجامد. برای خرید سهم روند قیمتی آن را در ۲۰ روز گذشته مورد بررسی قرار دهید ببینید کمترین و بیشترین قیمت چند بوده از این طریق ریسک ورودتان را ارزیابی کنید ببینید خوب است یا بد سپس استراتژی ورود خود را بر این اساس تنظیم کنید.

۴. طبق صحبت‌های دیگران اقدام به خرید و فروش نکنید. فقط به توصیه‌های خرید و فروش دیگران گوش کنید ولی سریع آن را اجرایی نکنید. تجزیه و تحلیل کنید و آن را با ریسک پذیری و استراتژی خودتان تطبیق دهید.

۵. تا کاملا زیر و بم کار را یاد نگرفتید و به تحلیل بنیادی و تابلوخوانی مسلط نشدید هرگز تک سهم نشوید. تک سهم شدن مخصوص معامله‌گران بسیار حرفه ای و رانت‌دار است.

۶. همیشه ۳۰% از سرمایه‌تان را نقد کنید. اینکار برای شما حاشیه امنیت بالایی ایجاد می کند و هر زمان که موقعیت مناسبی برای خرید پیش آید شما با نقدینگی خود میتوانید اقدام به خرید کنید و یا اینه اگر تمامی سهام شما قفل در صف فروش بود شما نقدینگی لازم را برای انجام کارهای مدنظر خود داشته باشید.

۷. اگر درباره تحلیل تکنیکال و بنیادی چیزی نمیدانید، سهمی که با صف خرید بالا میرود و رشد شارپی دارد را در اولین منفی به میزان ۵۰% بفروشید و اگر دوباره منفی خورد ۱۰۰% از سهم خارج شوید.

منتظر نباشید که قیمت آن برگردد بلکه سود خود را شناسایی کرده و سهام خود را بفروشید یا سیو سود کنید و بروید روی سهم دیگری سرمایه گذاری کنید.

۸. این فکر را نکنید که اگر امروز نخریدم دیگر سود نخواهم کرد. صدها نماد در حال معامله هستند و اگر این سهم نشد بازهم سهام خوب دیگری وجود دارد.

سرمایه گذاران تازه وارد باید دقت داشته باشند که در ابتدای کار همین که ضرر نکنند کلی سود است پس عجله به خرید سهام نکنید. در بازار سرمایه سهم‌های خوب برای خرید همیشه وجود دارد. پس خونسرد باشید و معاملات و رفتارهای هیجانی نشان ندهید

۹. دقت داشته باشید در بازار بورس اولویت اول حفظ سرمایه‌ می باشد و اولویت دوم، حفظ سودهای قبلی. همیشه فرصت خرید سهام وجود دارد ولی فرصت برگرداندن سرمایه نه.

۱۰. تعصب روی هیچ سهمی نداشته باشید. برخی از معامله گران به قدری روی یک سهم خاص تعصب دارند که به اصطلاح میگویند آنها با سهم ازدواج کرده اند برخی‌ دیگر از معامله‌گران فقط در گروه خاصی از بازار فعال هستند که هردو کاملا در اشتباه هستند.

توجه داشته باشید هدف معامله‌گر در بازار سرمایه کسب سود می باشد و هدف این نیست که با سهام یک شرکت ازدواج کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.