اندیکاتور چیست؟
یکی از مهمترین و اصلیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها میباشند. با توجه به تجربه مثبت تحلیلگران تکنیکال در استفاده از اندیکاتورها، همواره برخی از آنها مورد توجه عموم تحلیلگران قرار گرفته اند.
اندیکاتور یا شاخص، نمودارهای کمکی در تحلیل تکنیکال هستند که از مواد خام تحلیل تکنیکال یعنی قیمت، زمان و حجم و ترکیب آن با توابع ریاضی ترسیم میشوند. در واقع و به طور ساده، اندیکاتورها با استخراج اطلاعاتی از نمودار قیمت و زمان آنها را در توابع ریاضی مشخصی قرار میدهند که خروجی این فرایند اطلاعاتی جهت تصمیم گیری در آینده به تحلیلگران ارائه میدهد.
در تحلیل و تصمیمگیری اولویت با نمودار قیمت میباشد و اندیکاتورها صرفا به عنوان نمودارهای کمکی در نظر گرفته میشوند.
بهتر است کمی بیشتر در این مورد توضیح دهیم زیرا یکی از مهمترین نکاتی میباشد که در استفاده از اندیکاتورها میبایست به آن توجه ویژهای داشته باشیم. خطوط عابر پیاده را در کف خیابان در نظر بگیرید، وقتی به آنها نزدیک میشویم از سرعت خود کاسته و یا حتی متوقف میشویم. در واقع این خطوط مبنای تصمیمگیری ما در حین رانندگی میباشند؛ همچنین در کنار خطوط عابر پیاده یک تابلوی راهنمایی و رانندگی نیز قرار گرفته است که اشاره به همین موضوع دارد. ولی اگر خطوط عابر پیاده مبنای تصمیمگیری ما هست پس چه لزومی دارد که یک تابلوی راهنمایی و رانندگی نیز در کنار آن قرار بگیرد؟
در برخی از روزها که وضعیت جوی مناسبی حاکم نیست و ممکن است هوا مه آلود باشد و یا سطح جاده به وضوح قابل مشاهده نباشد این تابلو میتواند به ما کمک بزرگی کند.
اندیکاتورها نیز مانند مثال فوق مبنای تصمیمگیری ما نیستند و صرفا به ما کمک میکنند تا در تصمیمگیری بهتر عمل کنیم.
انواع اندیکاتورها از حیث سیگنال زمانی
اندیکاتورها از حیث سیگنال زمانی به دو دسته پیشرو و پیرو (تاخیری) تقسیمبندی میشوند:
- اندیکاتورهای پیشرو(Leading Or Oscillator): این اندیکاتورها قابلیت حدس زدن تغییر روند را دارند و گاهی اوقات سطوح بازگشتی و سیگنال شکست را زودتر از نمودار قیمت به ما نشان میدهند.
- اندیکاتورهای پیرو یا تاخیری (Lagging Or Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و اکثرا روی نمودار قیمت قرار میگیرند و با کمی تاخیر نواحی برگشتی را تایید میکنند.
چهار دسته اصلی اندیکاتورها
اندیکاتورها به چهار دسته اصلی تقسیم بندی میشوند که هر کدام ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
سه دسته از آنها در قالب اندیکاتورهای عمومی هستند و یک دسته نیز اندیکاتورهایی میباشند که توسط اسطوره بازارهای سرمایهگذاری جناب آقای بیل ویلیامز ایجاد شده است.
- اندیکاتورهای روندی (Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و معمولا بر روی نمودار قیمت ایجاد میشوند و عموما با میانگینگیری از نمودار قیمت اطلاعاتی را برای تحلیل و تصمیم گیری در اختیار تحلیلگر قرار میدهند.
- نوسانگرها (Oscillator): همانطور که از نام آنها پیداست نوسانگر هستند و در محدوده خاصی حرکت میکنند. نوسانگرها توانایی بررسی قدرت روند را دارند و در صورتی که ضعفی در روند ایجاد شود تا حدودی در نوسانگرها قابل مشاهده است. از دیگر ویژگی نوسانگرها بررسی هیجانات بازار است و زمانی که خرد جمعی واکنشی به قیمتها نشان دهد، نوسانگرها نیز به این موضوع واکنش نشان میدهند و تا حد زیادی به تحلیلگر کمک میکنند تا کیفیت تحلیل خود را افزایش دهد.
- حجم (Volume): دسته ای از اندیکاتورها هستند که حجم معاملات و ارزش آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهند. حجم معاملات در تایم فریم های مشخص دارای معانی مهمی برای تحلیلگران محسوب میشود که استفاده از این اندیکاتورها در تصمیم گیری آنها تاثیر گذار میباشد.
- بیل ویلیامز (Bill Wiliams): دسته اندیکاتورهای بیل ویلیامز توسط شخص آقای ویلیامز طراحی و توسط دخترشون بهینه سازی شدهاند. در طراحی این اندیکاتورها از فرمولهای ریاضی، فیبوناچی و اعداد واکنشگرا استفاده شده است.
آشنایی با مفهوم همگرایی و واگرایی
زمانی که نمودار قیمت و اندیکاتور در تغییرات با هم ناهماهنگ رفتار کنند شاهد واگرایی (Divergence) هستیم و در صورتی که نمودار قیمت و اندیکاتورها اتفاق نظر داشته باشند شاهد همگرایی (Convergence) خواهیم بود.
در صورتی که نشانههایی از واگرایی در اندیکاتورها یافت شود بیانگر ضعف در روند میباشد و این موضوع میتواند منجر به تغییر روند گردد.
اگر واگرایی در نواحی برگشتی مشاهده گردد میتواند احتمال برگشت را افزایش داده و یکی از خبرهای مثبت برای تحلیلگرانی محسوب میشود که آن ناحیه برگشتی را شناسایی کردهاند.
آشنایی با برخی از اندیکاتورهای پر طرفدار
اندیکاتور مکدی توسط آقای جرالد اپل طراحی شده است که به بررسی قدرت و شتاب روند میپردازد. این اندیکاتور شامل دو میانگین متحرک با نامهای خط مکدی و خط سیگنال میباشد که تقاطع این دو خط در شرایطی خاص سیگنالهایی برای تحلیلگران صادر میکند که میتواند مبنای تصمیمگیری قرار گیرد.
تجریه نشان داده است که اندیکاتورها در بهبود کیفیت تحلیل تاثیر بسزایی داشتهاند؛ لذا تصمیم داریم تا در آینده به صورت کامل و با جزئیات بیشتری در مورد هر یک از اندیکاتورها توضیحاتی ارائه دهیم. قطعا بعد از یادگیری نحوه استفاده از اندیکاتورها کیفیت تحلیل شما نسبت به قبل افزایش قابل توجهی خواهد داشت.
آموزش ترسیم خط روند صعودی در تحلیل تکنیکال
خط روند صعودی و نحوه رسم آن بر روی نمودار قیمت – زمان موضوعی است که در این آموزش به آن می پردازیم.
خط روند صعودی به ما کمک می کند تا حرکت های قیمتی صعودی را کانالیزه کنیم تا نظم حرکتی قیمت در جهت صعود، برای ما آشکار شود.
برای رسم خطوط روند صعودی، لازم است که در تشخیص پیوت ها مهارت لازم را داشته باشید.
در آموزش پیوت در تحلیل تکنیکال به طور مفصل به تشریح و توضیح چگونگی تشخیص پیوت پرداخته ایم.
نحوه ترسیم خط روند صعودی
برای ترسیم خط روند صعودی لازم است که دو پیوت کف را با استفاده از خطی به هم وصل کرده و آن خط را ادامه بدهید.
برای رسم این خط، می توانید از ابزار خط مورب در نوار بالا استفاده کنید.
در تصویر زیر، آیکون مربوط به این ابزار با رنگ قرمز مشخص شده است.
برای رسم خط روند، روی آیکون مربوط به خط مورب کلیک کرده تا این ابزار انتخاب شود. پس از آن، روی پیوت کف مورد نظر کلیک کرده و نگه دارید، نشانگر ماوس خود را بر روی پیوت کف دیگر برده و رها کنید. با انجام این کار خطی مورب رسم می شود.
در هنگام کار با ابزار خط، یکی از خاصیت های کندل ها، خاصیت جذب آنهاست؛ به این معنی که کندل ها، انتهای خطوط را به خود جذب می کنند و با این کار به دقیق تر شدن خطوط شما کمک می کند. این مورد همچنین باعث می شود که لازم نباشد شما زیاد تلاش کنید که خط خود را دقیقاً بر روی کندل رها کنید و فقط با رها کردن خط در نزدیکی کندل، خط شما به صورت خودکار به روی کندل کشیده می شود.
در تصویر زیر، خط کشیده شده بر روی نمودار قشرین را مشاهده می کنید.
همخوانی داشتن خط روند با روند فعلی نمودار
موردی دیگر که باید به آن توجه کنید این است که هر پیوتی برای رسم خط روند صعودی کاربرد ندارد؛ این بدین معنی است که خط روندی که شما رسم می کنید، باید با روند فعلی نمودار همخوانی داشته باشد.
برای مثال، در تصویر زیر خط روند زرد رنگ با روند فعلی نمودار همخوانی ندارد، در صورتی که خط قرمز رنگ با روند فعلی نمودار همخوانی دارد.
به تفاوت این دو خط روند توجه کنید.
برای رسم کردن دقیق یک خط روند، بعد از متصل کردن دو پیوت کف با استفاده از ابزار خط، برای ادامه دادن خط می توانید کلید شیف را نگه داشته و بر روی نقطه انتهایی خط کلیک کنید و نگه دارید. در حالی که کلیک را نگه داشته اید، خط را به اندازه دلخواه ادامه دهید.
عدم قطع نمودار قیمت توسط خط روند رسم شده
نکته دیگری که باید در مورد شناسایی روند از طریق این دو خط خط روند به آن توجه کنید این است که، حتی اگر خط با روند فعلی نمودار همخوانی داشته باشد، به این معنی نیست که خط روند، خط روند مناسبی است.
برای مثال در تصویر پایین خط روندی را مشاهده می کنید که با روند فعلی نمودار همخوانی دارد، ولی خط روند مناسبی نیست. در ادامه به بررسی دلایل آن می پردازیم.
دلیل این که خط روند مشخص شده در تصویر قبل مناسب نیست این است که نمودار، نسبت به این خط روند واکنش مناسبی نداشته است؛ به این معنی که نمودار قیمت – زمان، در دو نقطه، از خط روند ما پایین تر آمده است و این به معنی عدم واکنش مناسب نمودار به خط روند است.
در تصویر زیر نقاط مورد نظر با رنگ آبی مشخص شده اند.
در نهایت در تصویر زیر، دو خط روند مناسب را مشاهده می کنید.
کاربرد خطوط روند
برای درک کاربرد خطوط روند، تصور کنید که در تصویر زیر بخشی از نمودار که با رنگ قرمز مشخص شده است، هنوز شکل نگرفته است.
در این هنگام، در حالی که روند نمودار نزولی و قیمت در حال ریزش است، ما از خط روند انتظار داریم که به صورت یک سطح حمایتی عمل کند؛ به این معنی که این خط، باید از ریزش قیمت به سطوح پایین تر از خط جلوگیری کرده و در نتیجه آن، باعث ایجاد تغییر جهت حرکت در نمودار قیمت – زمان بشود.
در خطوط روند، معمولاً برخورد سوم نمودار با خط روند دارای اهمیت بیشتر و واکنش در برخورد سوم قوی تر است. برای درک بیشتر مفهوم برخورد سوم، به تصویر زیر توجه کنید.
در این تصویر برخوردهای اول، دوم و سوم با عددهای 1 تا 3 مشخص شده اند.
انجام معامله با استفاده از خطوط روند صعودی
توجه کنید که صرفاً و فقط با استفاده از خطوط روند، امکان انجام معاملات سودآور وجود ندارد؛ اما ترکیب خط روند، با پارامترهای دیگر در تحلیل تکنیکال روشی مؤثر است.
یکی از این پارامترها، الگوهای شمعی ژاپنی است. ممکن است که در نمودار نقاطی ایجاد شود، که این نقاط حتی در صورت عدم وجود خط روند هم ممکن است دارای اهمیت باشند.
نکته ای که وجود دارد این است که خطوط روند، باعث تأیید آن نقاط بر روی نمودار می شوند.
پارامترهای دیگری که همراه با خطوط روند حائز اهمیت هستند شامل واگرایی ها، تلاقی خطوط روند با خطوط استاتیک حمایت و مقاومت و غیره هستند.
در ویدیوهای آموزش آتی، به بررسی مفصل هر یک از این مباحث و کاربرد آنها خواهیم پرداخت.
برای بررسی بهتر خطوط روند، به دو خط روند صعودی تصویر زیر توجه کنید.
در تصویر بالا، هر دو خط روند صعودی مناسب هستند، اما از آن دو خط، خط روند زرد رنگ با توجه به این که به روند فعلی نمودار نزدیک تر است، از ارزش بالاتری برخوردار بوده و خط روند مهم تری محسوب می شود.
نکته دیگری که باید به آن توجه شود این است که خطوط روند صعودی شیب مثبت دارند، یعنی خطوط رو به بالا هستند. پس در صورتی که خط روندی رسم کردید که رو به پایین بود، این بدین معنی است که اشتباهی در رسم خط روند رخ داده است و خط روند رسم شده درست نیست.
شش روش ساده برای تشخیص روند بازار
روش یک: تنها یک نگاه ساده به نمودار می تواند روند را مشخص کند!
تشخیص روند همیشه روش دقیق و کاملاً عملی ندارد. اما حتی با نگاه ساده به نمودار قیمتی هم میتوان روند بازار را مشخص کرد. اگر نظر سایر معامله گران بازار فارکس یا سهام را در رابطه با روند بازار بپرسید، پاسخهای متفاوتی دریافت خواهید کرد. برخی از آنها از روندهای کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت حرف خواهند زد. اما با این حال مهمترین روند بازار، روند غالب در نمودار روزانه است. شما میتوانید بهراحتی تنها با نگاه کردن به نمودار روزانه روند کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت را مشخص کنید.
وضعیت نمودار روزانه در یک یا دو سال گذشته (روند بلندمدت)، وضعیت نمودار روزانه در شش یا سه ماه گذشته (روند میان مدت) و وضعیت نمودار در چند هفته گذشته (روند کوتاهمدت) میتوانند معیار مناسبی برای تحلیل روند بازار باشند. با این کار شما میتوانید روند بازار را از سمت چپ نمودار قیمتی تا سمت راست بررسی کنید. اگر باز هم روند بازار مبهم باشد، کافی است که تایم فریم را تغییر دهید. هیچوقت در تحلیل روند بازار شرایط را پیچیده نکنید، تنها کافی است که به این سؤال پاسخ دهید: آیا قیمت در حال افزایش است یا در حال کاهش؟
از نمودار روزانه برای تعیین روند بازار استفاده کنید.
تنها با نگاه کردن به نوسانات کلی بازار در سه ماه تا یک سال گذشته میتوان روند کلی بازار را تشخیص داد.
روش دو: تشخیص روند بازار به کمک اوج و کفهای قیمتی
با پیشروی قیمتها در نمودار همیشه اوج و کفهایی در بازار تشکیل میشود. اگر به این اوج و کفها توجه کنید، میتوانید روند بازار را تشخیص دهید. در نمودار زیر میتوان به راحتی روند صعودی S&P 500 را تشخیص داد. به نواحی رنگی در نمودار قیمتی توجه کنید، این سطوح حمایت کفهای قیمتی در بازار هستند. تشکیل کفهای قیمتی نشانگر روند صعودی بازار هستند و به تدریج این کفهای قیمتی در سطوح بالاتری تشکیل میشوند و پلهپله بالا میروند.
کف های قیمتی برای تشخیص روند صعودی و اوج های قیمتی برای تشخیص روند های نزولی به کار می روند. همیشه تغییرات کف و اوج های قیمتی را زیر نظر داشته باشید.
توجه داشته باشید که در روندهای نزولی به جای کف، اوجهای قیمتی در بازار نمایان میشوند. معمولاً اوجهای قیمتی به تدریج در سطوح پایینتر تشکیل میشوند تا نشانگر یک روند نزولی باشند.
روش سه: اوج و کفهای بالاتر و اوج و کفهای پایینتر
با تشخیص اوج و کفهای تشکیل شده در بازار به راحتی میتوان گفت که آیا اوج و کفهای جدیدتر در سطوح بالاتری تشکیل شدهاند یا در سطوح پایینتر؟ به طور کلی وقتی روند بازار صعودی است، اوج و کفهای جدید در سطوح بالاتری تشکیل میشوند و نشانگر گرانی در بازار هستند. در نمودار قیمتی زیر روند بازار صعودی است. به نحوه تشکیل اوج و کفها توجه کنید.
تشخیص روند می تواند کار ساده ای باشد، اگر واقعا بدانید که به دنبال چه هستید.
روش چهار: آیا بازار در واکنش به یک سطح کلیدی جهش کرده است؟
رفتار حرکات قیمتی در زمان اصلاحها را بررسی کنید. آیا قیمت در حال نزدیک شدن به میانگینهای متحرک یا سطوح مقاومت و حمایت کلیدی است؟ قیمت در واکنش به سطوح تکنیکال کلیدی به کدام سمت جهش میکند؟ در روندهای صعودی باید جهش هم صعودی باشد. در روندهای نزولی هم جهش باید به سمت پایین باشد. چنین رفتارهای قیمتی تأییدی از وجود روند در بازار هستند.
واکنش قیمت به حمایت یا مقاومت در بازار های روند دار همیشه قابل توجه است. واکنش های قوی در اکثر مواقع با روند بازار همسو هستند.
در نمودار بالایی میتوان بازگشتهای قیمتی بازار به سطوح مقاومتی و میانگین متحرک نمایی ۲۱ روز را مشاهده کرد. هر بار برخورد بازار به این سطوح با حرکت نزولی قوی همراه بوده است. این یعنی روند غالب بر بازار نزولی است.
روش پنج: به سیگنالهای پرایس اکشن توجه کنید
اگر سیگنالهای پرایس اکشنی همسو با روند بازار تشکیل شوند، میتوان به روند بازار اعتماد کرد. همچنین اگر سیگنالهای پرایس اکشنی که صادر شدهاند پشت سر هم باطل شوند، بایستی برای تغییر روند آماده شد.
سیگنال های پرایس اکشن هم می توانند تغییر روند را نشان دهند و هم می توانند از شروع روند جدید حکایت داشته باشند. سیگنال های پرایس اکشن تنها نشانه های اولیه هستند، باید برای تایید از سایر ابزار های تکنیکال استفاده کرد.
در نمودار بالایی به پین بار صعودی که در حمایت تشکیل شده توجه کنید. این پین بار صعودی توانسته یک روند صعودی جدیدی را به راه بیندازد. باطل شدن سیگنالهای فروش هم از تغییر روند نزولی به صعودی حکایت دارد.
روش شش: تغییر روند
اگر بازاری روند نزولی دارد، باید به اوجهای قیمتی اخیر توجه کنید. اگر روند بازار صعودی باشد باید همه توجه شما به کفهای تشکیل شده باشد. چرا؟ وضعیت اوجهای قیمتی در روند نزولی و کفهای قیمتی در روند صعودی میتوانند نشان دهند که آیا روند هنوز هم ادامه دارد یا خیر؟ به طور مثال اگر چند اوج قیمتی جدید در سطوح بالاتری تشکیل شناسایی روند از طریق این دو خط شود و در ادامه کف قیمتی هم بالاتر از کفهای قبلی تشکیل شود، میتوان گفت که روند بازار صعودی است. اما اگر کف قیمتی قبلی بازار شکسته شود و کف قیمتی پایینتری شکل بگیرد، یعنی روند بازار نزولی است.
پس همیشه در روندهای نزولی آخرین اوج قیمتی بازار را در نظر بگیرید، اگر این اوج شکسته شد، به احتمال زیاد بازار در حال تغییر روند است. در روندهای صعودی هم همیشه به کفهای قیمتی نگاه کنید، شکست آخرین کف قیمتی میتواند اولین نشانه از تغییر روند باشد.
شکست آخرین اوج در روند نزولی و شکست آخرین کف در روند صعودی نشانه قوی از تغییر یا پایان یک روند است.
معرفی الگوهای وج؛ ترید ارز دیجیتال با استفاده از الگوی کنج صعودی و نزولی
الگوهای معاملاتی نورِ دنیای ترید هستند و بخش مهمی از تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهند. الگوها کاربرد زیادی در ترید داشته و چراغِ راه تحلیلگران در جادهای سرد و تاریک هستند. استفادهی صحیح از این الگوها منجر به موفقیت شما در ترید خواهد شد و شما را از دیگر تریدرها متمایز میسازد. امروز اینجا هستیم تا به بررسی دو الگوی دیگر یعنی معرفی الگوهای وج بپردازیم. با ما همراه باشید.
الگوی کنج چیست؟
پیش از معرفی الگوهای وج بهتر است به این سوال که الگوی وج چیست پاسخ بدهیم. الگوی وج به روندی از بازار که درهنگام ترید مشاهده میشود اشاره دارد. در واقع این الگو با یک رنج قیمت باریکِ صعودی یا نزولی ایجاد میشود.
الگوی وج در چه شرایطی تشکیل میشود؟
الگوی وج در بالا یا پایین یک روند تشکیل شده و به 3 الی 4 هفته زمان برای تشکیل شدن نیاز دارد. این الگو از یک شیب کَج تشکیل شده که به همین ترتیب بالا یا پایین میرود.
تغییر روند با الگوهای کنج
الگوهای وج معمولا بهعنوان الگوهای تغییر روند شناخته شده و از خط حمایت و مقاومت تشکیل شدهاند. این خطوط تا زمانی که یکی از خطوط روند حمایت یا مقاومت به دامنه برخورد کرده در مسیر باریک شدن قرار میگیرند. در نهایت روند با حجم زیادی معکوس میشود.
الگوهای وج بهعنوان الگوهای تغییر روند شناخته میشوند
در واقع احتمال معکوس شدن و تغییر روند با مشاهدهی این الگو وجود داشته و الگوهای وج اولین سرنخِ مهم تغییر روند هستند.
الگوهای وج چه کاربردی در بازار ارزهای دیجیتال دارند؟
بازار ارزهای دیجیتال از نمودارهای مختلف تشکیل شده و هرجا که نمودار باشد، الگوهای وج نیز حضور دارند. الگوهای وج بیشترین کاربرد را در تریدرهای نوسانی داشته و تریدرها میتوانند از تشکیل شدن الگوهای وج در بین خطوط همگرایی استفاده کنند. با این حال بهتر است صبر کنید تا الگوها بهطور کامل تشکیل شوند.
با شکسته شدن خط روند بالایی احتمال افزایش قیمت وجود داشته و میتوانید از این فرصتهای معاملاتی استفاده کنید.
در بازار ارزهای دیجیتال، شناسایی الگوهای وج بهمعنای شناسایی فرصتها برای کسب سود بیشتر است. معاملهگران الگوهای وج را تشخیص داده و درآمد زیادی از آن کسب میکنند.
بهعنوان مثال بیت کوین در ژوئن 2019 و زمانی که در سطح قیمت 14 هزار دلار معامله میشد یک الگوی وج نزولی تشکیل داد و سرمایهگذاران با استفاده از این فرصت سود مناسبی کسب کردند.
انواع الگوهای کنج
الگوهای وج از دو مدل به شرح زیر تشکیل شدهاند که در ادامه به بررسی کامل و دقیق هر دو مدل میپردازیم.
- الگوی کنج صعودی
- الگوی کنج نزولی
الگوی کنج صعودی
این الگو معمولا هنگام بازار صعودی ایجاد شده و بیانگر سیگنال کاهش قیمت است. با این حال ممکن است که در طول روند نزولی نیز دیده شود.
الگوی کنج نزولی
الگوی وج صعودی معمولا هنگام بازار نزولی تشکیل شده و بهمعنای سیگنال افزایش قیمت است. ممکن است این الگو درست قبل از رسیدنِ روند به پایینترین سطح خود شکل بگیرد.
الگوی وج صعودی چیست؟
الگوی وج صعودی یک الگوی نموداریست که در زمان اوج و کف قیمت تشکیل شده و دامنهی آن باریک میشود. در واقع باریک شدن دامنهی این الگو نشاندهندهی تضعیف روند صعودی است. بنابراین ظاهر شدن این الگو در روند صعودی بهمعنای معکوس شدن روند قیمت است.
مثالی از الگوی وج صعودی؛ منبع: CoinMarketCap
وج صعودی در طول روند نزولی بازار نیز تشکیل شده و شکلگیری آن بهمعنای از سرگیری مجدد روند نزولی جدید است. همچنین این الگو در زمان رسیدن قیمت به کف بالاتر نیز ایجاد شده که بهمعنای تغییر روند در بازار است.
در الگوی وج صعودی هر دو خط از سمت چپ به راست شیب دارند. علیرغم اینکه هر دو خط در یک جهت حرکت میکنند، خط پایین با زاویهی تندتری بالا رفته و نتیجهی آن منجر به همگرایی میشود. در نهایت پس از عبور از خط پایین، قیمتها کاهش مییابند. همچنین با هر افزایش قیمت، حجم معاملات کاهش یافته که نشاندهندهی کاهش تقاضای بازار در سطوح بالاتر است.
الگوی وج صعودی در بازار نزولی دقت بالاتری داشته و گاهی اوقات وج صعودی با الگوی پرچم اشتباه گرفته میشود.
الگوی شناسایی روند از طریق این دو خط وج صعودی در هر تایم فریمی ظاهر شده و بهسرعت تکمیل میشود. وج صعودی همچون یک نشانگر هشدار عمل کرده و به سرمایهگذاران توصیه میکند که مراقب قیمتهای بالا و تغییر روندهای قریبالوقوع باشند.
الگوی وج نزولی چیست؟
با پدیدار شدن کفهای پایینتر و کفهای بالاتر در دامنههای باریک، الگوی نموداری وج نزولی تشکیل میشود. این الگو در بازار خرسی پدیدار شده و الگوی تغییر روند است. در واقع باریک شدن دامنه بیانگر این است که روند نزولی در حال از دست دادن سرعت و قدرت است.
مثالی از الگوی وج نزولی؛ منبع: CoinMarketCap
همچنین این الگو گاهی اوقات در روند صعودی دیده شده که در این حالت هم یک الگوی صعودی است. بدین صورت روند رنجِ بازار باریک شده و قدرت خود را از دست میدهد تا روند صعودی بهطور مجدد از سر گرفته شود.
در الگوی وج نزولی هر دو خط از سمت چپ به راست در حال سقوط بوده و خط بالایی شیب بیشتری نسبت به خط پایینی دارد.
در نهایت میتوان گفت که الگوی وج نزولی یک الگوی صعودی پرقدرت است. همانطور که اشاره کردیم این الگو در بازار نزولی پدیدار شده و ظاهر شدن آن بهمعنای تغییر روند بازار از وضعیت نزولی به صعودی است.
همچنین پدیدار شدن الگوی وج نزولی در روند صعودی نیز بهمعنای تداوم و قدرت پیدا کردن روند صعودی است.
سخن پایانی
همانطور که مطالعه کردید، ما در این مقاله به بررسی جامع و تخصصی الگوهای وج صعودی و نزولی پرداختیم. شما همراهان متخصص توکن باز چه تجربهای از استفاده از این الگوها دارید؟ لطفا نظرات و ایدههای خود را با ما به اشتراک بگذارید. ممنون از اینکه تا پایان مقالهی معرفی الگوهای وج همراه ما بودید.
خط روند چیست؟
خط روند یکی از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال میباشد . پس از شناسایی نقاط حمایت و مقاومت حال باید به رسم خطوط روند بپردازیم . نقاط حمایت و مقاومت، کف و سقفهای نمودار را در روند ها نشان میدهند .
انواع trend line :
- صعودی ، خطی است که کفهای نمودار را به هم متصل می کند و شیب مثبتی دارد.
- نزولی ، خطی است که سقفهای نمودار را به هم متصل میکند و شیب منفی دارد .
نکات مهم در ترسیم trend line:
- از نکات مهم در ترسیم خطوط روند شناسایی روند هاست که می بایست در روند صعودی کف ها و سقف ها نسبت به کف و سقف قبلی بالاتر باشند و در روند نزولی میبایست هر کف و سقفی نسبت به کف و سقف قبلی پایینتر باشد .
- خطوط روند بر اساس شرایط بازار میتواند حالت حمایتی و یا مقاومتی داشته باشند .
- برای ترسیم خطوط روند میبایست حداقل دو کف یا دو سقف را به هم متصل نمود .
- هنگامی که در روند صعودی خط روندی از اتصال دو کف به هم ترسیم میشود و نمودار قیمت برای بار سوم به آن واکنش مثبت نشان میدهد و به صعود خود ادامه میدهد این خط روند از اعتبار زیادی برخوردار خواهد بود .
- برعکس این حالت نیز در روند نزولی صادق است یعنی هنگامی که در روند نزولی،trend line از اتصال دو سقف به هم ترسیم میشود و نمودار قیمت برای بار سوم به آن واکنش نشان میدهد و به نزول خود ادامه میدهد این trend line معتبر خواهد بود.
نکات مهم جهت استفاده از trend line :
بهتر است برای ترسیم trend line از بازه های زمانی بزرگتر استفاده کنیم هفتگی و ماهانه .
برای ترسیم خط روند حتما از نمودار کندل استیک استفاده کنیم.
معتبرترین خط روند ها،خط روندهای هستند که بیش از دو تماس با نمودار قیمت دارند.
اعتبار خطوط روند:
هر چقدر میزان دفعات برخورد نمودار قیمت با خ trend line بیشتر باشد trend line از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
برای مثال در شکل زیر از متصل کردن نقاط اول و دوم خط روند صعودی مشخص می شود و با واکنش مثبت قیمت سهم در نقاط سوم و چهارم trend line از اعتبار بیشتری برخوردار می گردد.
همانطور که در شکل زیر مشخص است از متصل کردن نقاط اول و دوم trend line نزولی سهم مشخص می شود و با واکنشی که قیمت سهم در نقاط سوم و چهارم به خط روند نزولی از خود نشان میدهند این خط روند نزولی از اعتبار بیشتری برخوردار می گردد.
تبدیل trend line از سطوح حمایتی به مقاومت و بالعکس:
خطوط روند می توانند مانند سطوح حمایت و مقاومت عمل کنند، یعنی در یک روند صعودی، trend line صعودی میتواند یک سطح حمایتی برای سهم باشد و بالعکس آن در یک روند نزولی یک trend line نزولی می تواند یک سطح مقاومت برای آن محسوب شود و شکستن یکی از این خطوط میتواند آنها را به حالت دیگری تبدیل کند.
بعبارتی دیگر خط روند نزولی وقتی شکسته میشود یک سطح حمایتی برای سهم محسوب میشود و زمانی که یک خط روند صعودی با قدرت به سمت پایین شکسته می شود می تواند به صورت یک سطح مقاومتی برای سهم عمل کند .
همانگونه که در شکل زیر مشخص است trend line نزولی با هشت نقطه تماس قیمت سهم با آن به صورت یک سطح مقاومتی برای سهم عمل کرده اما در نقطه شماره ۹ پس از شکست پرقدرت خط روند نزولی ، روند نزولی به صورت یک سطح حمایتی برای سهم عمل میکند .
در روند صعودی شکل زیر خط روند به صورت یک سطح حمایتی برای سهم می کنند اما پس از شکست آن سهم در نقطه شماره ۵ ، trend line صعودی که قبلاً به صورت سطح حمایتی از سهم بوده حالا به صورت یک سطح مقاومتی عمل می کند.
دیدگاه شما