شرکتهایی هستند که در سطح جهانی به آنالیز اوضاع سیاسی و اقتصادی کشورها میپردازند و رتبهبندی ارائه میدهند. مجله یورومانی (پول اروپا) با بهرهگیری از دانش مدیران ارشد اتحادیههای صنفی بازارهای اروپایی و همچنین بیمهگران ریسکهای سیاسی، دو بار در سال آماری از ردهبندی مذکور منتشر میکند؛ این ردهبندی مبنتی بر مواردی مانند: اعتبار بینالمللی کشورها، حسن سابقه آنها، پیشینه سیاسی و تامین مالی تجاری آنها است.
در بسیاری از کشورهایی که رتبه بالایی را در ردهبندی مذکور دارند میتوان بیمهنامههایی برای مدیریت ریسکهای سیاسی مشاهده کرد. معروفترین شرکتی که در این زمینه میتوان نام برد، شرکت سهامی سرمایهگذاری خصوصی خارجی (OPIC)است که در ایالت متحده آمریکا فعالیت میکند و بسیاری از سرمایهگذاریهایی که توسط افراد ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ خارجی در این کشور انجام میشود را بیمه میکند.
در انگلستان، وزارت تضمین اعتبار صادرات (ECGD)؛ در کانادا شورای توسعه صادرات (EDC)؛ و در آلمان نهادی به نام هرمس (Hermes) سرمایهگذاران خارجی را طبق قوانین حاکم بر کشور بیمه میکنند. در کشورهای آسیایی معمولا چیزی تحت عنوان بیمهنامه وجود ندارد و تنها کشورهایی مانند ژاپن و کرهجنوبی که اقتصادی قویتری دارند، این کار را به واسطه اوراق تضمین برای سرمایهگذاران خود انجام میدهند.
ریسک هایی که سرمایه شما را تهدید میکنند
ریسک به زبان ساده احتمالی است قابل اندازهگیری از ارزش ازدسترفته یا بهدستنیامده. وقتی صحبت از سرمایه گذاری است ریسک عبارت است از عدم اطمینانی که در مورد بازدهی مورد انتظار یک سرمایهگذاری وجود دارد. پیش از اینکه بتوانید دربارهی سرمایهگذاری تصمیم بگیرید باید با انواع مختلف ریسک سرمایه گذاری آشنا باشید. برای همین در این مقاله میخواهیم به انواع متفاوت ریسک سرمایه گذاری اشاره کنیم.
بازار سهام در افواه عامه به بازار پرریسک شهرت یافته است. علت این تصور عمومی چیست؟
معمولا بازار سهام نسبت به سایر بازارها ریسک بیشتری دارد و نوسانات آن نیز شدیدتر است.
چون در این بازار قیمت سهام بر اساس جریانهای نقدی آتی پیشبینی میشود که مقدار و نیز زمانبندی آنها کاملا متغیر است و تعهدی برای پرداخت مبالغ مشخص، در زمانهای معین برای آنها وجود ندارد.
این موضوع را با بازار اوراق با درآمد ثابت مانند اوراق مشارکت مقایسه نمایید که تعهد مشخصی برای پرداخت مبالغ مشخصی در زمانهای معینی وجود دارد و بنابراین، سرمایهگذار با دقت زیادی جریانهای نقدی آینده و زمانبندی آنها را پیشبینی میکند.
پس به دلیل اینکه قیمتهای سهام مبتنی بر انتظارات آینده در مورد شرکتها است دارای ریسک زیادی است.
از طرفی، افق سرمایهگذاری در سهام طولانی است و هرچه افق سرمایهگذاری طولانیتر باشد، ریسک رویدادهای غیر منتظره بیشتر است.
تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟
ریسک بر اساس اینکه خاص یک سهام باشد و یا بر روی عموم سهام تاثیرگذار باشد به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک طبقهبندی میشود.
ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته میشود که بر روی تمام بازار (البته با مقادیر مختلف) تاثیرگذار است و به عبارتی تمام سهام به میزان متفاوتی تحت تاثیر آن هستند.
این نوع ریسک در هر صورت وجود دارد و سرمایهگذار برای کسب بازده ناچار به تحمل آن هستند. ولی ریسک غیرسیستماتیک تنها بر یک سهام مشخص تاثیر دارد.
این نوع ریسک را با تشکیل سبد متنوعی از سهام میتوان کاهش داد. چون با تشکیل یک سبد سهام، برآیند ریسکهای غیرسیستماتیک مربوط به سهام مختلف به صفر نزدیک میشود.
ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)
ریسک نرخ بهره احتمالِ افتِ ارزش اوراق بدهی با نرخ ثابت است که بر اثر افزایش نرخ تورم اتفاق میافتد. هر زمان که سرمایهگذاران اوراق بهاداری بخرند که سودی با نرخ ثابت دارد، سرمایهشان را در معرض ریسک نرخ بهره قرار دادهاند. این مسئله برایاوراق عرضه و همچنین سهام ممتاز مصداق دارد.
ریسک تجاری (Business Risk)
ریسک تجاری میزان ریسکی است که با اوراق بهادارِ به خصوصی مرتبط است. این ریسک را با نام ریسک غیرسیستماتیک نیز میشناسند که به ریسک مرتبط با صادرکنندهی به خصوص یک اوراق بهادار ارتباط دارد. به طور کلی همهی کسبوکارها در یک صنعت دارای نوع یکسانی از ریسک تجاری هستند. اما ریسک تجاری در مورد هر کسبوکار به احتمالِ ورشکستگیِ مالی صادر کنندهی سهم یا ورق قرضهی آن کسبوکار اشاره دارد. یک راه متداول برای اجتناب از ریسک غیرسیستماتیک ایجاد تنوع در سرمایهگذاری است؛ یعنی خرید سهم از صندوقهای سرمایهگذاری مشترکی که اوراق بهادار شرکتهای متنوع بسیاری را در سبد سرمایهگذاریشان دارند.
ریسک اعتباری (Credit Risk)
این ریسک به احتمال عدم توانایی صادرکنندهی اوراق قرضه برای پرداخت نرخ سود مورد انتظار و/یا بازپرداخت اصل پول اشاره میکند. معمولا هر چه ریسک اعتباری بالاتر باشد نرخ بهرهی اوراق نیز بالاتر خواهد بود.
ریسک مالیاتپذیری (Taxability Risk)
ریسک مالیاتپذیری به ریسک اوراق قرضهای اشاره دارد که در ابتدا با فرض معاف بودن از مالیات صادر میشوند اما ممکن است پیش از فرا رسیدن موعد سررسید، تغییر وضعیت بدهند و شامل پرداخت مالیات بشوند. از آنجا که اوراق قرضهی معاف از مالیات نرخ بهرهی پایینتری نسبت به انواع دیگر این اوراق دارند، دارندگان آنها در صورت بالفعل شدن ریسک مالیاتپذیری، بازدهی کمتری نسبت به حالت اولیه (معاف بودن از پرداخت مالیات) دریافت خواهند کرد.
ریسک استرداد (Call Risk)
ریسک استرداد مختص اوراق قرضه است و به احتمال استرداد اوراق قرضه پیش از موعد سررسید آن اشاره دارد. ریسک استرداد معمولا در کنار ریسک سرمایه گذاری مجدد مطرح میشود، که کمی بعد به آن میپردازیم، زیرا دارندهی اوراق قرضه در این مرحله باید بفهمد کدام سرمایهگذاری مقدار برابری سود و ریسک را برای او به همراه خواهد آورد. ریسک استرداد اغلب زمانی محتملتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد. در چنین شرایطی شرکتها سعی میکنند با جمعآوری اوراق قرضهی منتشر شدهشان و سپس انتشار اوراقی که نرخ بهرهی پایینتری دارند؛ پول کمتری از دست بدهند. در شرایط کاهش نرخ بهره سرمایهگذاران معمولا مجبورند ریسک بیشتری را برای بهدست آوردن ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ جریانِ درآمدی یکسان با گذشته متحمل بشوند.
ریسک تورم (Inflationary Risk)
ریسک تورم یا ریسک قدرت خرید به احتمال کاهش ارزش یک دارایی یا درآمد بر اثر افت ارزش واحد پولی یک کشور اشاره دارد. به زبان دیگر ریسک تورم ریسک تورم اقتصادی در آینده است که طی آن قدرت خرید پول جاری که از یک سرمایهگذاری به دست میآید افت پیدا میکند. بهترین راه کاهش این ریسک سرمایه گذاری های سنجشپذیر (appreciable investments) مانند سهام یا اوراق قرضهی قابل تبدیل است که از نوعی مؤلفهی رشد برخوردارند که در طولانیمدت از تورم پیشی میگیرد.
ریسک نقدینگی (Liquidity Risk)
ریسک نقدینگی به این احتمال اشاره دارد که یک سرمایهگذار ممکن است در زمان مورد نیاز و به اندازهی کافی نتواند خرید یا فروش انجام بدهد زیرا در فرصتهای سرمایهگذاری برای خرید و فروش محدودیت وجود دارد. فروش املاک و مستغلات مثالی خوب برای تشریح ریسک نقدینگی هستند. برخلاف اوراق قرضهی دولتی یا سهام بلوچیپ (blue chip) که از شهرت و اطمینان شرکتهای معتبر و بزرگ برخوردار هستند و ریسک نقدینگی پایین دارند (به سرعت به فروش میروند) اغلب اوقات فروش املاک و مستغلات در لحظهی مورد نیاز، دشوار است.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار یا ریسک سیستماتیک نوعی ریسک است که تمام اوراق بهادار را به شیوهای یکسان تحت تأثیر قرار میدهد. به زبان دیگر این ریسک در اثر عواملی به وجود میآید که نمیتوان آن را با تنوعبخشی به سرمایهگذاری کنترل کرد. این عوامل در حقیقت برآیند متغیرهای اقتصاد کلان هستند که خارج از کنترل سرمایهگذار است مانند: سیاستگذاری دولت، نرخ بیکاری، تغییرات نرخ ارز، تورم، تولید ناخالص ملی و … .
ریسک سرمایه گذاری مجدد (Reinvestment Risk)
در شرایط کاهش نرخ تورم، دارندگان اوراق بهادار که موعد سررسیدشان نزدیک است یا برای تحویل اوراق بدهی احضار شدهاند، با انتخابی سخت برای سرمایهگذاری روی اوراقی روبهرو هستند که بتوانند نرخ بهرهای مساوی یا بیشتری از اوراق تحویلشده برایشان به ارمغان بیاورد. برای این منظور آنها غالبا مجبورند اوراقی را خریداری کنند که مانند گذشته سود عایدشان نمیکنند؛ مگر اینکه ریسک اعتباری یا ریسک بازار بیشتری را متحمل شوند و اوراقی را خریداری کنند که از اعتبار کمتری برخوردارند.
این شرایط به ریسک سرمایه گذاری مجدد معروف است: این ریسک در شرایطی به وجود میآید که در آن کاهش نرخ تورم به افت ارزش پولِ به دست آمده از یک سرمایهگذاری منتهی میشود و موجب میشود که اصل و سود سرمایه مجددا با نرخ بهرهای کمتر سرمایهگذاری شود.
ریسک اجتماعی، سیاسی، قانونگذاری (Social/Political / legislative Risk)
ریسک مرتبط با احتمال دولتی شدن صنایع، اعمال نامطلوب حکومت یا تغییرات اجتماعی که به از دست رفتن ارزش منجر بشود ریسک اجتماعی یا سیاسی نامیده میشود. ریسکهای قانونگذاری مرتبط با نرخهای بهره نیز میتوانند جزءِ ریسکهای قانونگذاری به حساب بیایند.
ریسک نرخ ارز (Currency/Exchange Rate Risk)
ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تبدیل واحد پول به یک واحد پولی دیگر است. نوسانات دائمی نرخ ارز خارجی که سرمایهگذاری در آنجا انجام شده در برابر نرخ پول داخلی ممکن است ارزش یک دارایی را با ریسک بالاتری روبهرو کند. برای سرمایهگذاری در کشورهای خارجی نیاز است این تفاوت نرخ ارز در دو کشور مد نظر قرار بگیرد. این ریسک به خصوص زمانی افزایش مییابد که واحد پول کشوری به خصوص به مقدار قابلتوجه افت پیدا کند، در این حالت تمام سرمایهگذاریهای خارجی انجامشده در آن کشور نیز دستخوش این افت خواهند شد. به همین منوال در صورتی که واحد پول کشور یک سرمایهگذار افت کند سرمایهگذاری خارجی برای او سودآور خواهد بود.
قابل درک است که ریسک نرخ ارز برای سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، بیشتر است زیرا در آنها فرصتی برای جبران ضررها در طول زمان وجود ندارد.
چرا ریسک وجود دارد و انواع آن کدامند؟
از آغاز پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد. هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتری قرار میگیرد و در معرض ریسکهای بیشتری قرار میگیرد.
به طور کلی، موقعیتهای ریسکی که افراد با آن مواجه میشوند معمولا شامل دو دسته میشود:
ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk)
این ریسکها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجهای جز خسارت ندارند. این ریسکها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
ریسک سوداگرانه یا پویا
این نوع ریسکها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازهگیری هستند و نتیجه احتمالی آنها میتواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایهگذاریهای اقتصادی، بازیهای مبتنی بر شرطبندی، از جمله چنین ریسکهایی هستند.
ریسکهای نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن میتوان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسکهای نوع دوم میتوانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک
سرمایهگذاران را از منظر پذیرش ریسک میتوان به سه دسته تقسیم نمود:
- افراد ریسکگریز: این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- افراد ریسکپذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
ریسکپذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان میدهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی انتظار دارند. همچنین افراد ریسکپذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی توقع دارند. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمیتوان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایهگذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد. در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت میکنید که به آن صرف ریسک میگویند. صرف ریسک در سرمایهگذاریهایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.
ریسک های سرمایه گذاری در بورس چیست؟
باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از کارشناس بازار سرمایه نوشت: در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی، ریسک گفته میشود که انواع مختلفی دارد.
بابک سالاروند کارشناس بازار سرمایه در خصوص ریسک موجود در بازار سرمایه اظهار کرد: در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی، ریسک گفته میشود؛ که این انحراف از بازده واقعی مثبت یا منفی است، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
او بیان کرد: اصل ثابتی در سرمایهگذاری مبنی بر اینکه سرمایهگذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد، وجود دارد. به همین خاطر است که سرمایهگذاران ریسک گریز، از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان است، امتناع میکنند.
سالاروند در پاسخ به این پرسش که، چند نوع ریسک در بازار سرمایه وجود دارد؟، اظهار کرد: از انواع ریسکهای بازار سرمایه میتوان به ریسک سیستماتیک اشاره کرد که این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیستماتیک بر کل بازار اثر میگذارد و محدود به صنعت خاصی نیست.
کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: همچنین نوعی دیگر از ریسکهای بازار سرمایه، ریسک غیر سیستماتیک است که برخلاف ریسک سیستماتیک، قابل کنترل و کاهش است. ما میتوانیم شرکتی را که در اثر تصمیمگیریهای نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده، خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم.
او بیان کرد: نوعی دیگر از ریسک بازار سرمایه، ریسک نرخ سود است که اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح میشود. ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری می شود. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد. نوسانات نرخ سود سپرده یا اوراق مشارکت میتواند بر تمامی بازارهای مالی و حتی فیزیکی اثرگذار باشد.
کارشناس بازار سرمایه افزود: ریسک تورم، نوعی دیگر از ریسکهای موجود در بازار سرمایه است. رشد نرخ تورم بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود. هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته میشود.
سالاروند در خصوص سایر ریسکهای موجود در بازار سرمایه گفت: ریسک مالی، یکی دیگر از انواع ریسکهای بازار سرمایه است که، شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد. همچنین ریسک نقدشوندگی از دیگر انواع ریسک هاست. دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالایی دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن روانتر باشد، این ریسک در آن کم رنگتر است.
او بیان کرد: ریسک نرخ ارز نیز در مورد شرکتهای واردات محور، بسیار با اهمیت است. اگر شرکتی، عمده مواد اولیه خود را وارد کند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود. با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته می شود و نتیجه نهایی، عدم رغبت ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است.
کارشناس بازار سرمایه گفت: البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیستماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست. همچنین ریسک تجاری نیز کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد. این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری است. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد.
او افزود: ریسک سیاسی از دیگر انواع ریسکهای بازار سرمایه است که، عدم ثبات در اوضاع سیاسی که به مسائل اقتصادی یک کشور آسیب بزند، به طور مستقیم بر عملکرد بنگاههای اقتصادی فعال در آن کشور تأثیر میگذارد. هر اندازه بیثباتی سیاسی و اقتصادی افزایش یابد، عملکرد بنگاههای اقتصادی بیشتر با مشکل روبه رو میشود. به این ریسک، ریسک سیاسی یا در اصطلاح ریسک کشور نیز میگویند. ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور به صورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر میدهد. این ریسک عامل بزرگی است که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه میشود.
مدیریت سرمایه گذاری و ریسک چیست ؟
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود.
مدیریت سرمایه امری کاملا شخصی است. با توجه به شخصیت، روحیات و اهداف شما میتواند متفاوت باشد.
سن شما، میزان سرمایه شما، تعیین اهداف و زمان رسیدن به اهدافی که برای خود مشخص میکنید، همگی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه نقش دارد.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و… باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند.
فرآیند مدیریت سبد سهام
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است.
ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
1. سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
2. تعدادی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند.
3. سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
خلاصه مقاله
در نهایت به سرمایهگذاران پیشنهاد میشود که ابتدا با توجه به شرایط خود، میزان ریسکپذیری، سواد مالی، سرمایه اولیه و درآمد، استراتژی خود را مشخص کنند و سپس یک سبد سرمایهگذاری مناسب تشکیل دهند.
این سهمها میتوانند با توجه ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ به دیدگاه سرمایهگذار و اهداف آنها متفاوت از هم باشند.
به دنبال استراتژی کم ریسک
با سیر تحولات تاریخی، مناسبات اقتصادی تغییر شکل یافت و مالکیت و م دیریت جهت اداره بنگاه های اقتصادی از یکدیگر تفکیک شدند. این مهم با انقلاب صنعتی و گسترش شرکت های سهامی روند رو به رشد خود را ادامه داد و با رشد بازار سرمایه (بورس سهام) فرآیند جدا شدن مالکیت از مدیریت بسط یافت.
در قانون تجارت ایران، این نکته مورد اشاره قرار گرفت و در ماده (۱۲۴) تصریح شد: «هیات مدیره می تواند برای اداره شرکت یک نفر شخص حقیقی را به عنوان مدیریت عامل برگزیند، که جزء هیات مدیره شرکت نباشد.»
افزایش دامنه فعالیت های اقتصادی موجب شد سرمایه گذاران کنترل مستقیم خود را برروی سرمایه گذاری ها از دست بدهند. کنترل عملکرد مدیران، بررسی وضعیت مالی و نتایج عملیات شرکت ها از طریق گزارش حسابرسان مستقل ارائه و مورد ارزیابی قرار می گیرد.
رونق اقتصادی به همراه گسترش بازارهای مالی موجب شد، سرمایه گذاران استراتژی های متفاوتی را جهت سایر فعالیت های سرمایه گذاری بسط دهند تا ضمن برخورداری از درآمد حاصل از سرمایه گذاری، ریسک سرمایه را کاهش دهند. زیرا تنوع در سرمایه گذاری به طور ماهوی ریسک را کاهش می دهپد.
به بیان دیگر موجب افزایش مصونیت سرمایه گذاری در مقابل نوسانات یا شرایط رکود بازار می شود. عموماً انجام مطالعات توجیهی در سرمایه گذاری های غیر جاری (بازار اولیه) از سه دیدگاه مورد بررسی قرار می گیرد: داشتن توجیه فنی (ظرفیت، تکنولوژی، محل استقرار و…) توجیه اقتصادی (بازار فروش، رقبا، رشد، الگوی مصرف و…) و توجیه مالی (سود مورد انتظار، میزان ریسک، دوره برگشت سرمایه و…). بنابراین مطالعات توجیهی از الزامات تصمیم گیری برای هر نوع سرمایه گذاری است. بدیهی است تصمیمات در بازار سرمایه (بازار ثانویه) نیز نمی تواند از این قاعده مستثنی باشد.
در سرمایه گذاری های بازارهای مالی و پولی میزان ریسک و سود مورد انتظار از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند.
حتی در سرمایه گذاری های بدون ریسک مانند اوراق مشارکت و سپرده های بانکی توجه به سود مورد انتظار و تورم واقعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اگر سود مورد انتظار از نرخ تورم کمتر باشد یا نرخ تورم طی دوره مورد انتظار افزایش یابد قدرت پول کاهش می یابد و عملاً بخشی از سرمایه به صورت مالیات منفی از دست می رود.
بنابراین توصیه می شود برای ورود به بازار سرمایه و خرید کالاهای مالی، همانند مشاورین طرح های سرمایه گذاری از تکنیک ها و تحلیل های تخصصی مالی از خدمات تحلیلگران مالی استفاده شود، تا با اطمینان بخشی بیشتری در امر سرمایه گذاری مشارکت نمایید.
تحلیلگران مالی با توجه به آشنایی با مفاهیم و ابزارهای موجود در بازار سرمایه می توانند با ارائه راهکارهای مناسب و به موقع، در بازار سرمایه موجب افزایش احتمالی بازده مورد انتظار شوند و کاهش ریسک را متصور نمایند.در نظریه های مدیریت مالی، بین ریسک و بازده مورد انتظار رابطه مثبت وجود دارد، یعنی سرمایه گذاران با تقبل افزایش ریسک، بازده بالاتری را مطالبه می کنند. بنابراین در ابتدا به مفهوم ریسک به طور مختصر می پردازیم.
ریسک عبارت از احتمال از دست دادن تمام یا قسمتی از سود و یا اصل سرمایه، و به عبارتی، ریسک نوسان بازده سرمایه گذاری است. به طور کلی ریسک به دو دسته طبقه بندی می شود: ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک. ریسک سیستماتیک شامل آن بخش از ریسک کل است که همراه با تغییرپذیری در سطح بازار همراه بوده و سرمایه گذار قادر به کاهش آن نیست. مانند وقایع غیرمترقبه، جنگ، تحریم و… ریسک غیرسیستماتیک آن بخشی از ریسک کل است که به تغییرپذیری در بازار سرمایه مرتبط است و سرمایه گذار می تواند با مدیریت صحیح و انتخاب درست سهام این بخش از ریسک کل را کاهش دهد.
از دیدگاه تئوری، با انتخاب بیشتر سهام (پرگونه سازی) می توان ریسک غیرسیستماتیک را به صفر نزدیک کرد، ولی چون نمی توان تغییری در ریسک سیستماتیک به وجود آورد در نهایت ریسک سبد سهام نمی تواند کمتر از ریسک سیستماتیک شود. به طور کلی عوامل تشکیل دهنده ریسک باعث تغییر قیمت آن سهم در بازار می شود. این عوامل عبارتند از ریسک نرخ ارز، ریسک تجاری، ریسک نرخ تورم، ریسک بهره و… .
▪ استراتژی و ریسک
به طور کلی می توان ریسک شرکت ها را به دو بخش تفکیک کرد: ریسک تجاری و ریسک مالی. ریسک تجاری به معنای امکان تغییرات در میزان سوددهی یک بنگاه یا به بیان دیگر تغییرپذیری در بازده مورد انتظار آن است. نوع صنعت، عمر شرکت، نوع تکنولوژی و… با میزان ریسک تجاری ارتباط دارد.
شرکت هایی که هزینه ثابت بالایی دارند و یا از تکنولوژی پیشرفته ای بهره می گیرند و همچنین شرکت های کوچک و تازه تاسیس، با ریسک تجاری زیادی برخوردار هستند. ریسک تجاری عبارت است از: ریسک محصول (پذیرش محصول از سوی بازار)، سهم بازار، اندازه بازار و… . ریسک تجاری عموماً با استراتژی رقابتی ارتباط دارد و شدت رقابت در یک صنعت، ریشه در ساختارهای اقتصادی آن دارد که فراتر از عملکرد رقبای موجود است.
ـ مایکل پورتر ( porter.M) ماهیت رقابت در یک صنعت را به پنج عامل اساسی رقابتی مرتبط می داند:
۱ ) محصولات جایگزین ( تهدید ناشی از محصولات جایگزین یا خدمات جایگزین)
۲) خریداران (قدرت چانه زنی خریداران)
۳) فروشندگان (قدرت چانه زنی تامین کنندگان)
۴) تازه واردان (تهدید رقبای بالقوه)
۵) رقابت در صنعت (رقابت در بنگاه های موجود ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ در بازار مورد نظر)
وی این پنج عامل را با هم موجب شدت رقابت در صنعت و سودآوری آن تعیین می نماید و معتقد است برای هر نوع تحلیل در مورد رقبا، ابتدا باید فرآیند های چهار بخشی شامل: اهداف آینده، استراتژی فعلی، پیش فرض ها و توانمندی ها مورد شناسایی بررسی و ارزیابی قرار گیرد.
ریسک مالی به معنای تغییرپذیری بازده مورد انتظار ناشی از ساختار سرمایه، سیاست های تامین مالی و اهرم مالی است. یکی از منابع اولیه برای بنگاه های اقتصادی، وجوهی است که برای تحصیل سایر منابع از آن استفاده می شود.
ـ این وجوه که سرمایه را تشکیل می دهند دارای هزینه های خاص خود هستند که با تحلیل هزینه- فایده می توان به پنج سئوال اساسی برای هزینه ها پاسخ داد.
۱) چه منافعی از این هزینه عاید خواهد شد ؟
۲) چه منافع غیرمستقیمی از این هزینه عاید خواهد شد ؟
۳) آیا منافع حاصل از هزینه های ایجاد شده بیشتر است؟
۴) اگر هزینه انجام نشود چه زیان هایی واقع خواهد شد؟
۵) آیا گزینه کم هزینه تری برای دستیابی به منافع وجود دارد؟
ترکیب سهامداران، میزان سرمایه و ارزش ویژه هر سهم از عوامل ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ ساختاری سرمایه و همچنین نحوه تامین منابع مالی جهت سرمایه در گردش، سایر فعالیت های عملیاتی و طرح های توسعه از سیاست های تامین مالی و اهرم مالی هستند.
شرکت ها از دو طریق نسبت به تبیین سیاست های تامین مالی خود اقدام می نمایند: تامین مالی از طریق افزایش سرمایه یا اخذ تسهیلات مالی از بانک ها و موسسات مالی یا ترکیبی از آنها. هر میزان درجه اهرم مالی شرکتی بالاتر باشد (نسبت بدهی به ارزش ویژه یا نسبت بدهی به کل دارایی ها) ریسک مالی بیشتر می شود. بنابراین یک رابطه مستقیم و معنادار بین استراتژی تامین مالی و ریسک وجود دارد.
تبیین استراتژی تامین مالی معمولاً به نوع صنعت و نوع محصول بستگی دارد و به طور کلی منابع برای چهار گروه تقسیم می شود: سرمایه، نیروی انسانی، مواد اولیه و دانش فنی. بنابراین میزان هر یک از گروه های پیش گفته نشان از میزان محوریت آن در امر سرمایه گذاری در آن صنعت دارد؛ از جمله فعالیت هایی که با محوریت سرمایه بری همراه است یا کارگرمحوری، مواد اولیه محوری و دانش فنی محوری که هر یک برای تامین مالی از استراتژی های ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ ملی متفاوتی برخوردار است؟
جزئیات خبر
بازارهای سرمایه در سطح جهانی همواره تحت تاثیر ریسکهای فراوانی قرار میگیرند؛ تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، رویدادهای مختلف، تصمیمات کشورها و… همگی روی این بازارها تاثیر میگذارند. گاهی تصمیم یک کشور باعث رشد یک بازار و ضعف بازار دیگری میشود، گاهی رویدادی باعث حرکت نزولی یا صعودی بازارها به موازات هم شده و در نهایت هر اتفاقی که در یک بازار بیفتد میتوان تاثیر آن را در بازارهای دیگر مشاهده کرد. در این مقاله به توضیح مختصری در رابطه با انواع ریسک و سپس بررسی دقیقتر ریسکهای سیاسی در بازار سرمایه داخلی و جهانی خواهیم پرداخت.
برای روشن شدن موضوع بحث، یک مثال را در نظر بگیرید: زمانی که نرخ بهره در یک کشور بالا میرود، افراد به تهیه ارز آن کشور و سرمایهگذاری و دریافت سود بیشتر تمایل پیدا میکنند؛ بنابراین ممکن است مقداری از سرمایه خود را از بازارهای دیگر خارج کنند. در نهایت اگر این اتفاق در سطح وسیع و توسط افراد زیادی روی دهد، بازارهای دیگر سیر نزولی را تجربه خواهند کرد. این مثال در رابطه با تصمیمی اقتصادی بود و مشابه آن را میتوان در تصمیمات سیاسی نیز به وضوح مشاهده کرد. البته تاثیرات رویدادها بر هر بازار به عمق آن بازار هم بستگی دارد. اگر کشور ایران و تغییر قیمت دلار را نظر بگیریم، میتوانیم مشاهده کنیم در بازهای از زمان که قیمت دلار سیر صعودی دارد، مقداری سرمایه از بازار بورس خارج میشود و در این شرایط شاهد سیر نزولی در بورس خواهیم بود و این ناشی از عمق کم بازار بورس در ایران است. هرچقدر سرعت حرکت بازار به سمت نزولی و صعودی کمتر باشد، ما آن بازار را عمیقتر میشناسیم. در ادامه با انواع ریسک و تاثیر ریسکهای سیاسی در بازار سرمایه بیشتر آشنا خواهیم شد.
انواع ریسک در بازار سرمایه
ریسک در سرمایه گذاری به دو دسته «سیستماتیک» و «غیر سیستماتیک» تقسیم میشود. ریسکهای سیستماتیک شامل موارد کلی و غیرقابل حذف در بازار هستند؛ این ریسکها به صورت کلی متوجه دارایی ما است و با تحلیل و پیشبینی نمیتوان از آنها اجتناب کرد. تنها کاری که سرمایهگذاران حرفهای برای کنترل حدودی این ریسک انجام میدهند، تقسیم دارایی بین چندین بازار مختلف است. البته این کار، ریسک سیستماتیک را کاهش نمیدهد، بلکه امکان مدیریت دارایی را با در نظر گرفتن آن ریسک آسانتر میکند. مثلا در نظر بگیرید رویداد ناخوشایندی مانند جنگ (که ریسکی سیستماتیک به حساب میآید) روی دهد. این اتفاق قطعا تاثیر منفی بر تمامی بازارهای کشورهای درگیر آن خواهد داشت. فرقی نمیکند افراد در کدام بازار سرمایهگذاری کرده باشند، به هر حال تاثیر منفی روی دارایی آنها اجتناب ناپذیر است! اما اگر فرد دارایی خود را بین چندین بازار مثل بورس، طلا، مسکن و… تقسیم کرده باشد، در چنین زمانی ممکن است راحتتر بتواند برخی را نقد کرده و برخی دیگر برای زمان طولانی غیرقابل استفاده باقی بمانند. جنگ، رویدادهای اقتصادی و سیاسی، تغییر نرخ بهره و نرخ ارز، تورم و تحریمها از نمونههای ریسک سیستماتیک هستند.
ریسکهای غیر سیستماتیک، قابل کنترل، قابل پیشبینی و به اصطلاح حذفشدنی هستند. مثلا رویدادهای داخلی یک شرکت خاص که موجب سقوط سهام میشود را ریسک غیر سیستماتیک مینامیم. ریسکهای مربوط به یک سهم خاص، یا سهام یک صنعت خاص و از این قبیل موارد، همگی غیر سیستماتیک هستند. تمامی سهامداران به صورت مرتب اخبار مربوط به سهمهایشان را پیگیری میکنند و با توجه به آن و بر اساس تحلیلهایی که انجام میدهند، دارایی خود را مدیریت میکنند؛ بنابراین به راحتی میتوانند ریسکهای غیر سیستماتیک را مدیریت کنند و فردی که فاقد این توانایی باشد در واقع یک سرمایهگذار مبتدی است.
تاثیر ریسکهای سیاسی بر بازار سرمایه جهانی
در ابتدای این بخش لازم است این مورد را بیان کنیم که تغییرات سیاسی تدریجی که موجب بهبود شرایط کشور شده و به مرور زمان اتفاق میافتد و همچنین برعکس این روند را ریسک سیاسی نمینامیم. اگرچه این موضوع تاثیر بسزایی در اقتصاد کشور دارد اما از آنجایی که به مرور روی میدهد و تغییرات در آن قابل پیشبینی است، ریسک نامیده نمیشود. تصمیمات یک باره دولت، رخدادهای سیاسی ناخواسته، دخالت دولت در امور اقتصادی و هر موردی که به طور ناگهانی و غیرقابل پیشبینی با دخالت سران کشور روی دهد، در دسته ریسک سیاسی قرار میگیرد و اصطلاحا آن را ریسک حاکمیتی هم مینامیم. در بازارهای جهانی، زمانی که سرمایهگذاران میخواهند دارایی خود را وارد بازار خارجی کنند، به رتبه کشور و میزان شفافیت اطلاعات و قوانین حاکم بر آن دقت میکنند. کشورهایی که قوانین روان و قابل درکتری دارند و فساد مالی در آنها کمتر دیده میشود، گزینه بهتری برای سرمایهگذاری هستند.
کشورهایی که احتمال رخ دادن تحولات حکومتی ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ یا انقلاب در آنها زیاد است، دولتهایی که محدودیت تبدیل پول را در قوانین خود میگنجانند، کشورهای درگیر تحریم و وجود محدودیت در امر واردات، کشورهایی که سلب مالکیت دولت از املاک و یا اقداماتی که برای حذف یا کوچک شدن بخش خصوصی در آنها انجام میشود و … نمیتوانند به خوبی سرمایهگذاران داخلی و خارجی را جذب بازارهای مالی خود کنند. زمانی که کشوری ثبات سیاسی و به موازات آن از ثبات اقتصادی کمی دارد نه تنها سرمایهگذار خارجی را جذب نخواهد کرد، بلکه سرمایهگذاران داخلی نیز تلاش میکنند که دارایی خود را به بازارهای خارج از کشور منتقل کنند. در نتیجه این امر، ارزش اوراق بهادار در آن کشور کاهش مییابد و سیر نزولی خواهد داشت و مشمول ریسک سیاسی شده است.
شرکتهایی هستند که در سطح جهانی به آنالیز اوضاع سیاسی و اقتصادی کشورها میپردازند و رتبهبندی ارائه میدهند. مجله یورومانی (پول اروپا) با بهرهگیری از دانش مدیران ارشد اتحادیههای صنفی بازارهای اروپایی و همچنین بیمهگران ریسکهای سیاسی، دو بار در سال آماری از ردهبندی مذکور منتشر میکند؛ این ردهبندی مبنتی بر مواردی مانند: اعتبار بینالمللی کشورها، حسن سابقه آنها، پیشینه سیاسی و تامین مالی تجاری آنها است.
در بسیاری از کشورهایی که رتبه بالایی را در ردهبندی مذکور دارند میتوان بیمهنامههایی برای مدیریت ریسکهای سیاسی مشاهده کرد. معروفترین شرکتی که در این زمینه میتوان نام برد، شرکت سهامی سرمایهگذاری خصوصی خارجی (OPIC)است که در ایالت متحده آمریکا فعالیت میکند و بسیاری از سرمایهگذاریهایی که توسط افراد خارجی در این کشور انجام میشود را بیمه میکند.
در انگلستان، وزارت تضمین اعتبار صادرات (ECGD)؛ در کانادا شورای توسعه صادرات (EDC)؛ و در آلمان نهادی به نام هرمس (Hermes) سرمایهگذاران خارجی را طبق قوانین حاکم بر کشور بیمه میکنند. در کشورهای آسیایی معمولا چیزی تحت عنوان بیمهنامه وجود ندارد و تنها کشورهایی مانند ژاپن و کرهجنوبی که اقتصادی قویتری دارند، این کار را به واسطه اوراق تضمین برای سرمایهگذاران خود انجام میدهند.
تاثیر ریسکهای سیاسی بر بازار بورس ایران
متاسفانه به علت تحریمهایی که علیه کشور ایران صورت گرفته است، بازار سرمایه ایران بسیار متزلزل است؛ با هر رویدادی که رخ میدهد ما شاهد نوسان در بازار بورس هستیم و عدهای این موضوع را ناشی از عمق کم این بازار میدانند؛ اما از طرفی متخصصان تحلیل بنیادی که معمولا سرمایهگذاری آنها بلندمدت و با دیدگاهی عمیقتر است، این نوسانات را زودگذر میدانند و معتقدند که ریسکهای سیستماتیک در ایران اگرچه تاثیرگذار هستند، اما با گذر زمان هر سهمی ارزش ذاتی خود را نمایان خواهد کرد. البته ما بارها شاهد چنین نوسانات زودگذری در بورس بودهایم. مثلا زمانی که قیمت دلار رو به افزایش است، برای مدت کوتاهی افراد (خصوصا سفتهبازان) سرمایه خود را از بورس خارج میکنند و به خرید و فروش دلار و نوسانگیری در آن میپردازند و در این زمان بازار بورس سیر نزولی خواهد داشت. این نزول از نظر کارشناسان سطحی و زودگذر است.
پس از مدتی که دلار با طی کردن افزایش قیمت به ثبات میرسد، تاثیر خود را بر قیمت دیگر کالاها گذاشته و روند افزایش قیمت در تمامی صنایع شروع میشود که طی این روند احتمالا سود شرکتها نیز افزایش خواهد داشت و مجددا بازار بورس به اصطلاح مثبت میشود و اگرچه ممکن است کمی نوسان داشته باشد اما به ثبات نسبی خواهد رسید و این شرایط معمولا با دیدگاه طولانیمدت و عمقی کارشناسان پیشبینی میشود.
روانشناسی رفتار سهامداران بازار بورس ایران نشان میدهد که رویدادهای سیاسی معمولا بر روی تصمیمات دو گروه اثر میگذارد:
افراد غیر حرفهای که بر اساس احساسات و شایعات و بدون تحلیل تصمیم میگیرند.
در رابطه با سرمایهگذاران خارجی در ایران دو مورد مثبت و منفی وجود دارد؛ طبق ردهبندی موسسه Credentoکه در سال ۲۰۱۹ انجام شد، متاسفانه ایران جزو پرریسکترین مناطق برای سرمایهگذاری انتخاب شد و رتبه ۷ از ۱۰ را کسب کرد؛ قابل ذکر است در این ردهبندی هیچ کشوری رتبه ۸ و بالاتر را دریافت نکرده است! بنابراین این موضوع تاثیر منفی در جذب سرمایهگذار خارجی خواهد داشت. اما از طرفی افراد خارجی در ایران معمولا بر روی ماشینآلات، تجهیزات تولیدی و از این قبیل موارد سرمایهگذاری میکنند که به راحتی تبدیل به پول نقد نمیشود؛ بنابراین خروج سرمایه خارجی از بازار ایران کمی سخت خواهد شد. همچنین تحریمهای بانکی که نقل و انتقال ارز را در سطح بینالمللی برای ایران مشکل میکند، اگرچه امتیازی منفی تلقی میشود اما تا حدودی از فرار سرمایه نیز جلوگیری خواهد کرد که به عبارتی مانع مثبت خوانده میشود.
سخن آخر
در نهایت ما باید این موضوع را بدانیم که سرمایهگذاری بدون ریسک در دنیا وجود ندارد! حتی با وجود ضمانتنامهها و بیمهنامههایی که توسط کشورهای مختلف به سرمایهگذاران تعلق میگیرد، باز هم آنها در معرض ریسکهای مختلف قرار دارند و این فکر که سرمایهگذاری در کشورهای خارجی ریسک ندارد، اشتباه است. ریسک سیاسی نیز از نوع سیستماتیک به شمار میرود و اجتناب از آن ممکن نیست. شاید بتوان بهترین راه را تقسیم دارایی بین چند بازار و همچنین جلوگیری از رفتارهای نشات گرفته از هیجانات دانست. مدیریت ریسک بحثی جداگانه است که با ارتقا دانش مالی، یادگیری روشهای تحلیلی و انتخاب استراتژی صحیح، ممکن خواهد بود. هیچ فردی بهخاطر وجود ریسک، فعالیت مالی خود را متوقف نمیکند و از سودی که از طریق سرمایهگذاری کسب میکند به راحتی چشمپوشی نخواهد کرد؛ بلکه مهارتهای مربوط به سرمایهگذاری را در خود ارتقا میبخشد و با تکیه بر دانش مالی به فعالیت خود ادامه میدهد.
دیدگاه شما