12 دلیل برای شکست در تجزیه و تحلیل و هوش تجاری
در تجزیه و تحلیل و هوش تجاری، چیزهای زیادی وجود دارد که ممکن است اشتباه پیش برود. ما بالاخره به دنبال نسخه واحدی از حقیقت هستیم. خواه یک گزارش باشد یا یک پروژه – برای اینکه داده ها و نتایج سازگار، قابل تأیید، دقیق و مهمتر از همه توسط کاربر نهایی پذیرفته شوند – پیوندهای زیادی به زنجیره وجود دارد که باید درست باشد. تمرین یکپارچه سازی مداوم، که توسط توسعه دهندگان نرم افزار ابداع شده و توسط جامعه تحلیلی و هوش تجاری وام گرفته شده است، تلاشی برای تشخیص زودهنگام اشتباهات یا خطاها است.
با این حال، اشتباهات وارد محصول نهایی می شوند. چرا اشتباه است؟ در اینجا برخی از عذرخواهی دلایلی که چرا داشبورد اشتباه است یا پروژه شکست خورده است.
- سریعتر خواهد بود. بله، این احتمالا درست است. موضوع مبادله است. کدام را ترجیح می دهید؟ آیا می خواهید آن را سریع انجام دهید یا می خواهید درست انجام شود؟ صادقانه بگویم، گاهی اوقات ما در چنین موقعیتی قرار می گیریم. تا جمعه بهش نیاز دارم امروز بهش نیاز دارم نه دیروز بهش نیاز داشتم رئیس نپرسید چقدر طول می کشد. او گفته شده ما چقدر باید آن را انجام می دادیم زیرا در آن زمان است که فروش به آن نیاز دارد. زیرا در آن زمان است که مشتری آن را می خواهد.
- به اندازه کافی خوب خواهد بود. کمال محال است و در کنار آن کمال دشمن خیر است. در مخترع رادار هشدار اولیه حمله هوایی "فرقه ناقص" را پیشنهاد کرد. فلسفه او این بود که "همیشه تلاش کنید تا سومین بهترین را به ارتش بدهید زیرا بهترین چیز غیرممکن است و دومین بهترین همیشه خیلی دیر است." ما فرقه ناقص را به ارتش واگذار می کنیم. فکر میکنم نکته چابکی و پیشرفت تدریجی به سمت نتیجه نهایی در اینجا نادیده گرفته شده است. در روش چابک، مفهوم حداقل محصول قابل دوام (MVP) وجود دارد. کلمه کلیدی اینجاست قابل دوام در بدو ورود نمرده و تمام نشده است. آنچه شما دارید، نقطه ای در سفر به مقصدی موفق است.
- ارزان تر خواهد بود. نه واقعا. نه در دراز مدت. همیشه هزینه بیشتری برای تعمیر بعداً دارد. انجام درست اولین بار ارزانتر است. برای هر مرحله حذف شده از کدگذاری اولیه، هزینه یک مرتبه بزرگتر است. این تجزیه و تحلیل شکست در مثلث دلیل به دلیل اول یعنی سرعت تحویل مربوط می شود. سه ضلع مثلث مدیریت پروژه عبارتند از محدوده، هزینه و مدت. شما نمی توانید یکی را بدون تأثیرگذاری بر دیگران تغییر دهید. همین اصل در اینجا صدق می کند: دو را انتخاب کنید. خوب سریع. ارزان. https://www.pyragraph.com/2013/05/good-fast-cheap-you-can-only-pick-two/
- این فقط یک POC است . اینطور نیست که ما این Proof of Concept را وارد مرحله تولید کنیم، درست است؟ این یکی در مورد تعیین انتظارات مناسب است. یک POC معمولاً با مجموعه ای خاص از اهداف یا موارد استفاده برای ارزیابی برنامه یا محیط محدود به زمان است. این موارد استفاده نشان دهنده الزامات حیاتی یا الگوهای رایج است. بنابراین، ارزیابی POC، طبق تعریف، تکهای از کیک بزرگتر است که میتوانیم تصمیمات بعدی را بر اساس آن قرار دهیم. این است به ندرت هرگز ایده خوبی برای تولید POC نیست، چه نرم افزاری یا سخت افزاری.
- این فقط موقتی است . اگر نتایج اشتباه باشد، عملکرد ضعیفی دارد، یا فقط زشت است، نباید به تولید میرسید. حتی اگر این یک خروجی موقت باشد، باید قابل ارائه باشد. کاربران نهایی و ذینفعان این را نمی پذیرند. اخطار این است، هرچند، اگر این انتظاراتی باشد که به عنوان بخشی از فرآیند تعیین شده است، ممکن است قابل قبول باشد. "اعداد درست هستند، اما ما می خواهیم بازخورد شما را در مورد رنگ های داشبورد ارائه دهید." با این حال، این نباید در حال تولید باشد. باید در محیط پایین تری باشد. اغلب اوقات، "این فقط موقتی است" به نیت خوب یک مشکل دائمی تبدیل می شود.
- این تنها راهی است که من می دانم. گاهی اوقات بیش از یک پاسخ درست وجود دارد. و گاهی اوقات بیش از یک مسیر برای رسیدن به یک مقصد وجود دارد. گاهی عادت های قدیمی خود را با خود می آوریم. سخت می میرند. از این به عنوان یک لحظه یادگیری استفاده کنید. راه درست را بیاموزید. وقت بگذارید. کمک بخواهید.
- این راهی است که ما همیشه آن را انجام داده ایم . رفع این یکی سخت است و بحث کردن با آن سخت است. برای تغییر فرآیندها و افرادی که آنها را انجام می دهند، نیاز به مدیریت واقعی تغییر سازمانی است. اغلب، یک پروژه جدید، نرم افزار جدید، ارتقاء یا مهاجرت، مسائل پنهان طولانی را آشکار می کند. وقت تغییر است.
- اوه , دوباره انجامش دادم. من یک نجاری هستم و ما یک شعار داریم زیرا اشتباهات زیادی انجام می شود: دو بار اندازه گیری و یک بار برش. من این قصار را می شناسم. با خودم تکرار می کنم. اما، خجالت می کشم بگویم، هنوز زمان هایی وجود دارد که برد من خیلی کوتاه می شود. آیا این بی احتیاطی است؟ شاید. با این حال، اغلب اوقات، این فقط چیزی سریع و آسان است. من واقعا نیازی به برنامه ندارم اما میدونی چیه؟ اگر من برای ترسیم آن بر روی یک طرح وقت گذاشته بودم، احتمال اینکه اعداد و ارقام مشخص میشد، بسیار زیاد است. ممکن است قطعه خیلی کوتاه روی کاغذ باشد و یک پاک کن آن را درست کند. همین امر در مورد تجزیه و تحلیل و هوش تجاری نیز صادق است، یک برنامه - حتی برای چیزی سریع و آسان - می تواند این نوع اشتباهات را کاهش دهد.
- حواس پرتی . نگاه کردن اما ندیدن. کوری بدون توجه شاید دیده باشید تصویری جایی که به شما وظیفه ای داده می شود، مانند شمارش تعداد پاس های بسکتبال برای یک تیم. در حالی که حواس شما در انجام آن کار ساده پرت می شود، [هشدار اسپویلر] متوجه گوریل ماه گرد نمی شوید. می دانستم قرار است چه اتفاقی بیفتد و اگر جنایتی مرتکب شده بود، همچنان شاهد وحشتناکی بودم. در تهیه گزارش ها نیز همین اتفاق می افتد. الزامات نیاز به تراز کامل پیکسلی دارند، لوگو باید به روز باشد، سلب مسئولیت قانونی باید گنجانده شود. اجازه ندهید که شما را از اطمینان از اعتبار محاسبات منحرف کند.
- تو قصد داشتی . یا، انتظار می رود. حداقل، همیشه یک گزینه بود. توماس ادیسون به قول معروف "من شکست نخورده ام. من فقط ده هزار راه پیدا کرده ام که کار نمی کند.» فلسفه او این بود که با هر شکست، یک قدم به موفقیت نزدیکتر می شد. به یک معنا، او برای شکست برنامه ریزی کرد. او احتمالات را رد می کرد. او تنها زمانی به آزمون و خطا متوسل شد که تئوری هایش تمام شد. من مانند ادیسون بیش از هزار حق ثبت اختراع به نام خود ندارم، اما فکر می کنم ممکن است رویکردهای بهتری برای توسعه تجزیه و تحلیل یا گزارش داشته باشیم. (برنامه ثبت اختراع توماس ادیسون برای لامپ برقی رشته ای 1882.)
- حماقت. انکارش نکن این وجود دارد. حماقت جایی بین «تو قصد داشتی» و «اوه» قرار دارد. این نوع شکست حماسی، نوع تماشای این آبجوی من، جایزه داروین است. بنابراین، ممکن است، گاهی اوقات الکل نیز دخیل باشد. خوشبختانه، در حرفه ما، تا آنجا که من می دانم، داشبورد مست هرگز کسی را نکشت. اما، اگر برای شما یکسان است، اگر در یک نیروگاه هسته ای کار می کنید، لطفا تحلیل های خود را هوشیار انجام دهید.
- موفقیت مهم نیستبدلکار افسانه ای ایول نایول برای انجام بدلکاری های مرگبار پول دریافت کرد. موفقیت یا شکست - چه او فرود را گیر کرده باشد یا نه - یک چک دریافت کرد. هدف او زنده ماندن بود. مگر اینکه برای استخوان های شکسته غرامت دریافت کنید - نایول رکورد جهانی گینس را برای بیشترین شکستگی استخوان در طول عمر خود داشت - موفقیت مهم است.
8 مورد از الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
در تجزیه و تحلیل تکنیکال، جابه جایی بین روندهای صعودی و نزولی در اغلب اوقات با استفاده از الگوهای قیمتی صورت می گیرد. با توجه به تعریف، الگوهای قیمتی، یک نوع پیکربندی کلی از حرکت قیمت را ارائه می دهند که چارچوب آن از طریق یکسری خطوط روند و منحنی ها مشخص می شوند.
زمانی که الگوی قیمت در روند دچار تغییر جهت شود ،یک الگوی معکوس رخ داده است. ادامه ی الگو نیز زمانی اتفاق می افتد که روند پس از یک مکث کوتاه مجدداً به مسیر خود ادامه دهد. مدت هاست که تحلیل های تکنیکال از الگوهای قیمت جهت بررسی حرکت های فعلی و پیش بینی حرکت های آینده در بازار استفاده می شوند.
تشخیص الگوهای قیمتی با استفاده از خطوط روند
از آنجایی که الگوهای قیمتی با استفاده از مجموعه ای از خطوط روند و منحنی های خاص مشخص می شوند، درک ماهیت خطوط روند و طریقه ی ترسیم آن ها بسیار حیاتی خواهد بود. خطوط روند به تحلیلگران این امکان را می دهد تا نقاط حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت مشاهده کنند. یک خط روند زاویه دار یا صعودی زمانی اتفاق می افتد که قیمت ها با بیشینه ی افزایشی (higher high) و یا کمینه ی افزایشی (higher low) روبرو می شوند. لذا خطوط روند رو به بالا از طریق اتصال کمینه های افزایشی ترسیم می شوند.
برعکس، یک خط روند رو به پایین در جایی اتفاق می افتد که الگوهای قیمتی به صورت بیشینه ی کاهشی (lower high) و یا کمینه ی کاهشی (lower low) باشند.
الگوهای قیمتی مستمر یا ادامه دار (Continuation price pattern)
الگوهای قیمتی که بیانگر یک وقفه ی موقت در روند موجود باشند در اصل به عنوان الگوهای ادامه دار شناخته می شوند. زمانی که الگوها در حال شکل گیری هستند هیچ راهی برای تشخیص روند ادامه دار یا معکوس وجود ندارد. لذا باید توجه بسیار دقیقی به خطوط روندی داشته باشید که برای ترسیم الگوهای قیمتی استفاده می شوند. اگر قیمت ها به روند خود ادامه دهند، به عنوان الگوهای ادامه دار شناخته می شوند که شامل موارد ذیل هستند، البته هر یک را به تفصیل مورد بررسی قرار خواهیم داد.
- الگوی پرچم سه گوش (pennants)
- الگوی پرچم (flag)
- الگوی کنج (wedge)
- الگوی مثلث (تجزیه و تحلیل شکست در مثلث triangle)
- الگوی فنجان و دسته (cup and handle)
الگوهای قیمتی پرچم سه گوش (pennants)
این الگو با دو خط روند رسم می شوند که در نهایت به یکدیگر می رسند. یکی از ویژگی های پرچم سه گوش آن است که خطوط روند در دو جهت حرکت می کنند. یعنی یک خط روند، نزولی و دیگر صعودی می باشد. به شکل زیر توجه فرمائید.
الگوهای قیمتی پرچم (flag)
پرچم ها با استفاده از دو خط روند موازی ساخته می شوند. که می توانند به سمت بالا، پایین و یا به شکل افقی باشند. پرچمی که دارای شیب در جهت بالا باشد، به شکل مکث (pause) در روند نزولی بازار ظاهر می شود، یک پرچم با انحراف رو به پایین، یک فرآیند break را در روند صعودی بازار نشان می دهد. شکل گیری ساختار پرچم معمولاً دوره هایی از کاهش حجم را با خود به همراه دارد که مجدداً با شکست الگوهای قیمتی بهبود می یابد.
الگوهای قیمتی کنج (wedge)
الگوهای قیمتی کنج، با توجه به آنکه از طریق دو خط روند همگرا رسم می شوند، بیش تر شبیه الگوهای پرچم سه گوش هستند. با این وجود این الگوها، زمانی که هر دو خط روند، در یک جهت بالا یا پایین حرکت می کنند، مشخص می شوند. الگویی که در جهت پایین قرار دارد، یک مکث یا pause را در روند صعودی خود نمایان می کند و یا بالعکس.
الگوهای قیمتی مثلث (triangle)
مثلث ها جزو محبوب ترین الگوهای قیمتی محسوب می شوند، که در تحلیل های تکنیکال به وفور مورد استفاده قرار می گیرند. سه نوع رایج الگوی مثلث وجود دارد، که عبارتند از متقارن، صعودی، نزولی، که می توانند تا چندین ماه نیز ادامه داشته باشند.
نوع متقارن زمانی اتفاق میافتد که دو خط روند در جهت یکدیگر همگرا باشند، و تنها احتمال بروز شکست را بازگو می کنند و نه جهت. نوع صعودی با یک خط روند صاف بالا و یک خط روند پایین مشخص می شوند و بیانگر احتمال بروز شکست بیش تر هستند. مثلث های نزولی، دارای یک خط روند پایین مسطح، و همچنین یک خط روند نزولی در بالا هستند که نشان دهنده ی احتمال شکست قیمت می باشند. اندازه ی شکستگی ها با ارتفاع ضلع چپ مثلث یکسان است، همان طور که در شکل زیر می بینید.
الگوی فنجان و دسته (cup and handle)
الگوهای قیمتی فنجان و دسته، جزو الگوهای بسیار سرسخت هستند که در آن روند صعودی دچار ایست یا توقف می شود اما مجدداً با تأیید الگو ادامه می یابند. موقعیت “فنجان” باید به شکل “U” باشد. “دسته” در سمت راست “فنجان” ساخته می شود، که شبیه به flag یا الگوهای pennants هستند. زمانی که “دسته” تکمیل می شود، احتمال دارد سهام در بالاترین سطح خود شکسته شود و مجدداً روند خود را از همان سطح بالا ادامه دهد. در شکل زیر می توانید این الگو را مشاهده کنید.
الگوهای بازگشتی یا Reversal Patterns
الگوهای قیمتی که دچار تغییر در روند می شوند با عنوان الگوهای بازگشتی می شناسند. این الگوها دوره هایی را نشان می دهند که به نوعی بیانگر اتمام انرژی و پویایی بازارهای گاوی (صعودی) و یا خرسی(نزولی) است. روندهای پابرجا دچار ایست شده و سپس با انرژی افزون تر، به جهت جدیدی می روند. به عنوان مثال، یک روند صعودی می تواند در نقطه ای از بازار مکث کند و جای خود را به روند نزولی بدهد.
زمانی که الگوهای قیمتی پس از ایست کامل، معکوس می شوند، به عنوان الگوهای بازگشتی شناخته می شوند. نمونه هایی از این الگوهای بازگشتی عبارتند از :
- الگوهای سر و شانه (head & shoulder)
- الگوی دو قله یا سقف های دوقلو(double tops)
- الگوی دو دره یا دره های دوقلو (double bottom)
الگوهای سر و شانه (head & shoulder)
این الگوهای تجزیه و تحلیل شکست در مثلث قیمتی می توانند در بالا یا پایین بازار شکل بگیرند و شامل سه موج هستند. قله یا دره اولیه، از طریق یک موج ثانویه بزرگ تر دنبال می شود و سپس یک موج سوم در تطابق با موج اول به مسیر خود ادامه می دهد. روند های صعودی که از طریق الگوهای سر و شانه منقطع می شوند ، احتمال دارد یک روند معکوس را تجربه کنند و یک روند نزولی داشته باشند و بالعکس.
با توجه به شکل زیر، خطوط روند افقی و شیب دار، می توانند به شکل ترسیمی قله ها و دره هایی که بین سر و شانه ها ایجاد شده اند را به یکدیگر متصل کنند. از تجزیه و تحلیل شکست در مثلث طرفی با شکسته شدن قیمت و کاهش آن ممکن است حجم نیز کاهش یابد.
الگوهای دو قله و دو دره (double tops & double bottom)
الگوهای قیمتی دو قله و دو دره نشان دهنده ی مناطقی هستند که بازار دو تلاش ناموفق جهت شکست سطوح حمایت و مقاومت داشته است. در مورد دو قله نیز که اکثرا شبیه M هستند. موج اولیه تا سطح مقاومت، با یک تلاش ثانویه شکست خورده همراه است، که نتیجه ی آن منجر به بروز روند معکوس خواهد شد.
از طرف دیگر، دو دره شبیه حرف W است و زمانی رخ می دهد که قیمت بخواهد سطوح حمایتی را پشت سر بگذارد و دومین تلاش ناموفق خود را نیز جهت شکست سطوح حمایتی انجام دهد. همان طور که در شکل زیر مشاهده می کنید این حالت موجب تغییر روند می شود.
الگوی مثلث متقارن در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی مثلث متقارن در گروه الگوهای ادامه دهنده قرار می گیرد,مانند الگوهای مثلث صعودی و نزولی است.
این الگو با دو خط روند همگرا مشخص می شود که مجموعه ای از دهانه ها و قله ها را به هم متصل می کند.
خطوط روند باید یکدست شوند تا شیب برابر داشته باشند. این الگو نشان دهنده فاز ادغام ,قبل از شکست
مثلث ها شبیه گوه ها و پرچم ها هستند و می توانند در صورت خرابی یک الگوی ادامه دار باشند ، یا یک
الگوی معکوس قدرتمند باشند.
سه تغییر الگوی مثلث بالقوه وجود دارد که می تواند در اثر ایجاد یک الگوی نگهدارنده ، مثلث صعودی
نزولی و متقارن ، ایجاد شود.
یک الگوی مثلث صعودی ,یک الگوی نمودار ادامه دهنده صعودی است ، حرکت قبل از شکل گیری مثلث باید
از طرف دیگر ، یک الگوی مثلث نزولی یک الگوی نمودار ادامه نزولی است ، حرکت قبل از شکل گیری مثلث
باید نزولی باشد.
الگوی مثلث متقارن با الگوی مثلث نزولی یا صعودی متفاوت است زیرا خطوط روند پایین و بالا مثلث به سمت
نقطه مرکزی شیب دارند.
یک خط افقی بالایی در مثلث های صعودی تشکیل شده است که شکست بالاتر را پیش بینی می کند.
با یک مثلث نزولی ، یک خط روند نزولی افقی تشکیل می شود که شکست کمتری را پیش بینی می کند.
معامله گران هنگام استفاده از الگوی مثلث متقارن ، به دنبال حرکت با حجم زیاد در قیمت سهام هستند تا
الگوی مثلث در پرایس اکشن
مثلث ها یک الگوی پرایس اکشن بسیار محبوب هستند، اما تصورات غلط زیادی در مورد آنچه واقعاً نشان میدهند و نحوه تفسیر درست الگوی مثلث وجود دارد. مثلثها میتوانند اطلاعات زیادی در مورد پویایی بازار، تغییرات حرکت و تعادل بین خریداران و فروشندگان به شما بگویند، اگر بدانید به دنبال چه چیزی هستید.
این الگو چه چیزی را به شما میگوید؟
یک الگوی مثلث چیزهای زیادی در مورد بازار و وضعیت فعلی به شما میگوید. فرض کنید یک توپ را پرتاب میکنید، بعد از هر برخورد به زمین توپ کمی برگشت میکند اما میزان هر برگشت از دفعه قبلی کمتر است، که نشان میدهد توپ در حال از دست دادن قدرت و شتاب خود است و جاذبه در نهایت غلبه میکند تا زمانی که توپ به طور کامل انرژی خود را از دست میدهد و دیگر تکان نمیخورد.
این الگو در معاملات تقریبا یکسان عمل میکند. انواع مختلفی از الگوهای مثلثی وجود دارد، اما ما روی مهمترین آنها یعنی مثلث نامتقارن تمرکز میکنیم. تصویر زیر نشان میدهد که هر گام یک lower high ایجاد کرده است و همزمان higher lowها با همان قدرت به سمت بالا حرکت نمیکنند. به وضوح مشخص است که highها خیلی سریعتر پایین میآیند و قیمت مومنتوم صعودی خود را از دست میدهد و هربار که قیمت سعی میکند به سمت بالا حرکت کند، زودتر کاهش مییابد.
مثلثها تجلی عدم تعادل بین موقعیتهای خرید و فروش هستند. دانستن نحوه تفسیر چنین سناریویی میتواند به فرایند تصمیمگیری شما در بازارهایی مثل فارکس کمک کرده و درک شما را از حرکات بازار عمیقتر کند.
البته مثلثهای نامتقارنی نیز وجود دارند که قدرت صعودی را نشان میدهند همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است. بدیهی است که قیمت با نیروی قوی در حال حرکت به ناحیه مقاومتی است، هرگاه که قیمت کاهش پیدا میکند خریداران زودتر واکنش نشان داده و قیمت را به سمت بالا حرکت میدهند.
۳ نمونه ترید با الگوی مثلثی
تصویر زیر نشان میدهد چگونه قیمت که در یک مثلث در حرکت است مومنتوم خود را از دست میدهد. هربار که قیمت سطح حمایتی را لمس میکند، میلههای اندیکاتور مکدی کوچکتر میشود. درست قبل از شکست سطح حمایتی قیمت چندین بار خط روند بالایی را تست میکند اما نمیتواند آن را بشکند. ترکیب همه این نکات نشانههای اولیهای را ارائه میدهد که نشان میدهد احتمال شکستن روند نزولی بیشتر از شکستن روند صعودی است.
تصویر بعدی نمونه دیگری از نحوه افزایش حرکت روبه بالا را در هربار حرکت قیمت به سطح مقاومتی را نشان میدهد. الگوی مثلث به وضوح یک شکست به سمت بالا را نشان میدهد. قیمت چندین بار سطح مقاومتی را تست کرده است، که هربار میزان اصلاح بعد از برخورد به مقاومت کمتر شده است. در همان زمان اندیکاتور RSI نشان میدهد که مومنتوم حرکت نزولی کاهش یافته است. همانطور که میبینید بعد از شکست سقف مثلث قیمت حرکت صعودی خوبی را انحام داده است.
مثال پابانی یک مثلث را نشان میدهد که یک سطح حمایتی خوبی را تشکیل داده است. قیمت پس از برخورد به کف مثلث مجددا به سمت بالا و ناحیه مقاومتی برگشته اما نتوانسته آن را بشکند. همانطور که میبینید برخی از کندلها سایه بالایی ایجاد کردهاند که نشان دهنده فشار فروش در این منطقه بوده است و در نهایت پس از شکسته شدن کف مثلث قیمت در یک روند نزولی حزکت کرده است.
آشنایی با الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوهای تحلیل تکنیکال
در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، انتقال بین روند صعودی و نزولی اغلب توسط الگوهای قیمت مشخص می شود.الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و یا منحنی ها مشخص می شود. هنگامی که یک الگوی قیمت نشانگر تغییر جهت روند باشد ، به عنوان الگوی معکوس شناخته می شود.الگوی ادامه هنگامی رخ می دهد که روند بعد از یک مکث کوتاه در جهت فعلی خود ادامه یابد. تحلیلگران تکنیکال مدتهاست که از الگوهای قیمت برای بررسی حرکات جاری و پیش بینی حرکت آینده بازار استفاده می کنند.
پیشگویی های کلیدی
- الگوها شکل گیری های مشخصی هستند که توسط حرکت قیمت های امنیتی بر روی نمودار ایجاد شده و پایه و اساس تجزیه و تحلیل فنی هستند.
- یک الگو توسط یک خط مشخص می شود که نقاط مشترک قیمت مانند بسته شدن قیمت یا بالاترین یا پایین ترین سطح را در یک دوره زمانی خاص به هم متصل می کند.
- تحلیلگران و نمودارهای فنی به دنبال شناسایی الگوها به عنوان راهی برای پیش بینی جهت آینده قیمت تجزیه و تحلیل شکست در مثلث هستند.
- این الگوها می توانند به سادگی به عنوان خط روند و به همان اندازه به عنوان سازه های دو سر و شانه پیچیده باشند.
روندهای مربوط به تجزیه و تحلیل تکنیکال
از آنجا که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط و یا منحنی ها مشخص می شوند ، درک خطوط روند و دانستن نحوه ترسیم آنها مفید است.خطوط روند به تحلیلگران فنی کمک می کند مناطق حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت مشخص کنند. خطوط روند، خطوط مستقیمی هستند که با اتصال یک سری قله های نزولی (ارتفاعات) یا فرورفتگی های صعودی (پایین) در نمودار ترسیم می شوند. روند صعودی در جایی اتفاق می افتد که قیمت ها بالاترین سطح را تجربه می کنند. با اتصال به پایین صعودی ، روند صعودی بالا کشیده می شود. برعکس ، یک روند که دارای زاویه پایین باشد ، یک روند نزولی ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت ها سطح پایین و پایین تر را تجربه می کنند.
بسته به اینکه بخشی از نوار قیمت برای ‘اتصال نقاط’ استفاده شود ، روندهای مختلف از نظر ظاهری متفاوت خواهند بود. بدن میله شمع – و نه حصیرهای نازک در بالا و زیر بدنه شمع – غالباً نمایانگر جایی است که اکثر اقدامات قیمت اتفاق افتاده است و بنابراین ممکن است یک نکته دقیق تر برای ترسیم خط روند ارائه دهید. به خصوص در نمودارهای داخلی که ‘خارج از خانه’ (نقاط داده که خارج از محدوده ‘عادی’ قرار دارند) ممکن است وجود داشته باشد. در نمودارهای روزمره ، نمودارها اغلب از قیمتهای بسته به جای اوج یا پایین ، برای ترسیم خط روند استفاده می کنند ، زیرا قیمت های بسته شدن نماینده معامله گران و سرمایه گذاران مایل به نگه داشتن یک موقعیت یک شبه یا بیش از یک تعطیلات آخر هفته یا بازار است. ترندهای دارای سه یا چند امتیاز به طور کلی معتبرتر از مواردی هستند که فقط بر اساس دو امتیاز بنا شده اند.
روند صعودی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها باعث افزایش بالاتر و تجزیه و تحلیل شکست در مثلث پایین تر می شوند. روندهای بالا حداقل دو تا از پایین ها را به هم متصل می کنند و سطح حمایتی پایین تر از قیمت را نشان می دهند.
روند نزولی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها به پایین و پایین تر می روند. روندهای نزولی حداقل دو مورد از سطح اصلی را به هم متصل می کنند و سطح مقاومت بالاتر از قیمت را نشان می دهند.
تحکیم ، یا بازار جانبی ، در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت بین یک دامنه بالا و پایین ، بین دو خط موازی و اغلب افقی در حال نوسان باشد.
الگوهای ادامه دهنده روند
الگوی قیمت که نشانگر وقفه موقت در یک روند موجود است ، به عنوان یک الگوی ادامه دهنده روند شناخته می شود. یک الگوی متداوم را می توان در طول روند غالب به عنوان یک مکث تصور کرد – زمانی که گاوها در طی روند صعودی نفس خود را تازه میکنند ، یا وقتی خرس ها برای یک لحظه از روند نزولی ، آرام می شوند. در حالی که الگوی قیمت در حال شکل گیری است ، هیچ راهی برای تایید روند ادامه وجود نخواهد داشت یا برعکس. به همین ترتیب ، باید توجه به مواضع مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت و اینکه آیا اختلاف قیمت بالاتر یا زیر منطقه ادامه است ، توجه داشته باشید . تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه می کنند که تا زمانی که تأیید بازگشت معکوس وجود داشته باشد ، روند ادامه خواهد داشت. به طور کلی ، هرچه الگوی قیمت بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگتر باشد ، به محض شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایین تر از روند ادامه ، حرکت بیشتری میکند.
اگر قیمت به روند خود ادامه دهد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی ادامه شناخته می شود. الگوهای ادامه معمول عبارتند از:
- قلاب ها ، با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته میشوند.
- پرچم ها ، با دو خط روند موازی ترسیم میشوند.
- گوه ها ، ساخته شده با دو خط روند همگرا ، که در آن هر دو زاویه دار یا بالا یا پایین هستند.
قلاب ها درالگوهای تحلیل تکنیکال
قلاب ها با دو خط روند ترسیم می شوند که در نهایت همگرا می شوند. یکی از ویژگی های اصلی پرچم ها این است که خط روند به دو جهت حرکت می کند – یعنی یکی روند نزولی و دیگری روند صعودی.
پرچم ها در الگوهای تحلیل تکنیکال
پرچم ها با استفاده از دو خط تراز موازی ساخته می شوند که می توانند شیب بالا ، پایین یا پهلو (افقی) داشته باشند. به طور کلی ، پرچمی که دارای شیب صعودی است به عنوان مکث در یک بازار با روند نزولی ظاهر می شود. پرچم رو به پایین ، وقفه ای را در طی یک بازار پر روند نشان می دهد. به طور معمول ، تشکیل پرچم با دوره کاهش حجم همراه است ، که با جدا شدن قیمت از تشکیل پرچم بهبود می یابد.
گوه ها در الگوهای تحلیل تکنیکال
گوه ها با استفاده از دو خط روند همگرا کشیده می شوند. با این حال ، گوه با این واقعیت مشخص می شود که هر دو خط روند در حال حرکت در یک جهت هستند ، یا به سمت بالا یا پایین. گوه ای که در زاویه پایین قرار دارد ، مکث را در طول صعود نشان می دهد. گوه ای که در بالا قرار دارد ، وقفه تجزیه و تحلیل شکست در مثلث موقت را در طی سقوط بازار نشان می دهد. همانطور که پرچم ها هستند، حجم آنها معمولاً در طول شکل گیری الگو کاهش می یابد ، فقط در صورت شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایینتر از الگوی گوه افزایش می یابد.
مثلثها در الگوهای تحلیل تکنیکال
مثلث ها از محبوب ترین الگوهای نمودار مورد استفاده در تجزیه و تحلیل تکنیکال هستند زیرا آنها اغلب بیشتر در مقایسه با الگوهای دیگر اتفاق می افتند. سه نوع متداول مثلث مثلث های متقارن ، مثلث های صعودی و مثلث های نزولی است. این الگوهای نمودار می توانند از هر دو هفته تا چند ماه ادامه داشته باشند.
مثلث های متقارن وقتی اتفاق می افتند که تجزیه و تحلیل شکست در مثلث دو خط روند به یکدیگر گرایش پیدا می کنند و فقط نشان می دهند که احتمالاً یک شکست وجود دارد – نه جهت. مثلثهای صعودی با یک خط روند صاف بالایی و یک روند نزولی پایین تر مشخص می شوند و نشان می دهد که یک شکست بزرگتر احتمالاً وجود دارد ، در حالی که مثلث های نزولی دارای یک خط روند صاف پایین و یک روند نزولی بالایی هستند که نشان می دهد شکست احتمالاً رخ می دهد. بزرگی شکستگی ها یا شکست ها معمولاً برابر با ارتفاع سمت چپ عمودی مثلث است ، همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است.
مثلثها در الگوهای تحلیل تکنیکال
جام و دسته در الگوهای تحلیل تکنیکال
جام و دسته الگوی ادامه صعودی است که در آن روند صعودی متوقف شده است ، اما در صورت تایید این الگو ادامه خواهد یافت. قسمت ‘فنجان‘ الگو باید یک شکل ‘U’ باشد که بیشتر شبیه به گردی یک کاسه است تا شکل ‘V’ با اوج های برابر در هر دو طرف جام. ‘دسته’ در سمت راست جام به شکل بازگشت کوتاهی که شبیه به الگوی نمودار پرچم یا کلمات است ، شکل می گیرد. پس از اتمام رسیدگی ، سهام ممکن است به سطح جدید صعود کند و روند خود را به بالاتر بازگرداند. یک فنجان و دسته در شکل زیر نشان داده شده است.
جام و دسته در الگوهای تحلیل تکنیکال
معکوس در الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی قیمت که نشانگر تغییر در روند غالب است به عنوان یک الگوی معکوس شناخته می شود. این الگوها نشانگر دوره هایی است که گاوها یا خرسها شروع به حرکت کردند. روند ایجاد شده متوقف می شود و سپس با بیرون آمدن انرژی جدید از طرف دیگر (گاو یا خرس) ، در جهت جدید حرکت خواهیم کرد. به عنوان مثال ، صعودی که توسط گاوها پشتیبانی می شود ، می تواند مکث کند ، حتی فشار هر دو گاو و خرس را نشان می دهد ، و در نهایت جای خود را به خرس ها می دهد. این منجر به تغییر روند نزولی می شود. معکوسهایی که در صدر بازار اتفاق می افتد به عنوان الگوهای توزیع شناخته می شوند ، جایی که ابزار تجارت با اشتیاق بیشتری نسبت به خرید ، به فروش می رسد. در مقابل ، وارونگی هایی که در پایین بازار اتفاق می افتد به عنوان الگوهای انباشت شناخته می شوند ، جایی که ابزار معاملاتی فعال تر از فروش ، خریداری می شود. در الگوهای تداوم ، هر چه این الگو بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگتر باشد ، پس از شروع قیمت ، انتظار می رود حرکت بزرگتر باشد.
هنگامی که قیمت پس از مکث معکوس می شود ، الگوی قیمت به عنوان الگوی معکوس شناخته تجزیه و تحلیل شکست در مثلث می شود. نمونه هایی از الگوهای معکوس مشترک عبارتند از:
- سر و شانه ها ، سیگنال دو حرکت قیمت کوچکتر در اطراف یک حرکت بزرگتر را نشان می دهد.
- دو سقف ، نمایانگر نوسانات کوتاه مدت است که در پی آن تلاش ناکام بعدی برای شکست بالاتر از همان سطح مقاومت قرار دارد.
- دو کف ، یک نوسان کوتاه مدت را نشان می دهد ، و یک تلاش ناکام دیگر برای شکستن در زیر همان سطح حمایتی.
سر و شانه
الگوهای سر و شانه ها می توانند در صدر یا پایین بازار باشد. روند صعودی که توسط الگوی بالای سر و شانه ها قطع می شود ، ممکن است معکوس روند را تجربه کند ، و در نتیجه روند نزولی داشته باشد. برعکس ، روند نزولی که منجر به پایین سر و شانه ها (یا یک سر و شانه های معکوس) شود ، احتمالاً معکوس روند صعودی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند افقی یا کمی شیب دار را می توان ترسیم کرد که قله ها و فرورفتگی هایی را که بین سر و شانه ها وجود دارد ، اتصال می دهند ، همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است. پس از شکسته شدن قیمت در بالا (در مورد سر و شانه ها) یا پایین (یا در صورت سر و شانه ها) ممکن است حجم آن کاهش یابد.
الگوی تجزیه و تحلیل شکست در مثلث سر و شانه
الگوی دو قله
مناطقی که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن سطح حمایت یا مقاومت انجام داده است ، سیگنالهای بالا و پایین را نشان می دهد. در مورد یک بالایی دوتایی ، که اغلب مانند حرف M به نظر می رسد ، فشار اولیه تا رسیدن به سطح مقاومت ، با تلاش دوم شکست خورده دنبال می شود و نتیجه آن یک روند معکوس است. از طرف دیگر ، یک پایین دوتایی مانند حرف W ظاهر می شود و هنگامی رخ می دهد که قیمت سعی کند سطح حمایتی را تحت فشار قرار دهد ، رد می شود. این اغلب منجر به معکوس روند می شود ، همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است.
قله های سه گانه و پایین آن الگوی معکوس هستند که به اندازه سر و شانه ها ، یا قله های دوبل یا پایین کف شیوع ندارند. اما ، آنها به روشی مشابه عمل می کنند و می توانند یک سیگنال تجاری قدرتمند برای وارونگی روند باشند. الگوها زمانی شکل می گیرند که قیمت سه برابر سطح حمایت یا مقاومت مشابه را آزمایش می کند و قادر به شکستن آن نیست.
الگوی دو قله
شکاف ها
شکافها هنگامی رخ می دهند که بین دو دوره معاملاتی فضای خالی وجود داشته باشد که ناشی از افزایش یا کاهش قابل توجه قیمت است. به عنوان مثال ، یک سهام ممکن است در $ ۵.۰۰ بسته شود و بعد از درآمدهای مثبت یا سایر اخبار ، با قیمت ۷.۰۰ دلار باز شود. سه شکاف اصلی وجود دارد: شکاف های شکسته ، شکاف های فراری و شکاف های فرسودگی. شکافهای شکسته در آغاز روند شکل می گیرد ، شکافهای فراری در وسط یک روند شکل می گیرد و شکافهای فرسودگی نزدیک به پایان روند.
کلام آخر
الگوهای قیمت اغلب وقتی پیدا می شوند که قیمت ‘استراحت می کند’ ، و نشانگر مناطقی از تحکیم است که می تواند منجر به ادامه یا معکوس روند غالب شود. روندهای مشخص در شناسایی این الگوهای قیمت مهم هستند که می توانند در سازندهایی مانند پرچم و قله های دوبل ظاهر شوند. حجم در این الگوها نقش ایفا می کند ، اغلب در هنگام شکل گیری الگو کاهش می یابد ، و با بیرون آمدن قیمت از الگو افزایش می یابد. تحلیلگران فنی به دنبال الگوهای قیمت برای پیش بینی رفتار قیمت آینده ، از جمله ادامه روند و وارونگی هستند.
دیدگاه شما