روانشناسی الگوهای شمعی در بورس و انواع آنها
در این مقاله ابتدا به بررسی کندل های ماروبوزو، فرفره و دوجی پرداخته می شود و از لحاظ روانشناسی، دلیل شکل گیری این الگوهای تک کندلی بررسی می شود. در پایان این مقاله نیز انواع الگوهای شمعی در بورس معرفی می شوند تا در مقاله های بعدی بتوان به صورت دقیق تر به بررسی هر الگو پرداخت. با ما همراه باشید.
در نمودارهای شمعی، برای هر کندل تنوع بسیار زیادی از لحاظ طول بدنه و همچنین طول سایه های پایینی و بالایی وجود دارد. باید توجه داشت که برای بررسی کندل ها، واژه های کوتاه، متوسط و بلند به صورت نسبی می باشند و همواره هر کندل با کندل های قبلی خود مقایسه می شود. در شکل 1، یک کندل صعودی همراه با بدنه اصلی، سایه های بالا و پایینی و اطلاعات مختلف قیمتی آورده شده است. در چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ صورتی که قیمت آخرین معامله (قیمت بسته) بیشتر از قیمت اولین معامله (قیمت باز) باشد، کندل صعودی خواهد بود و معمولا در نرم افزارهای مختلف تحلیل تکنیکال، چنین کندلی با رنگ سفید یا سبز و یا حتی آبی نشان داده می شود. از طرفی اگر قیمت آخرین معامله کمتر از قیمت اولین معامله باشد، چنین کندلی نزولی خواهد بود و در نرم افزارهای مختلف تحلیل تکنیکال با رنگ مشکی یا قرمز نشان داده می شود. باید توجه داشت که در بازار سرمایه برخلاف بازارهای بین المللی، قیمت آخرین معامله با قیمت پایانی متفاوت می باشد.
شکل 1- اجزای یک کندل ژاپنی
اندازه بدنه اصلی و همچنین نحوه شکل گیری سایه های بالایی و پایینی هر کندل، از لحاظ روانشناسی و خرد جمعی اهالی بازار، دلایل متعددی دارد که در ادامه این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم.
بدنه های بلند در مقایسه با بدنه های کوتاه
به روزهایی که اختلاف بین قیمت اولین معامله و آخرین معامله زیاد باشد، روزهای بزرگ یا بلند گفته می شود و به کندل های دارای چنین بدنه های بلندی، کندل بلند گفته می شود. از طرفی به روزهایی که اختلاف بین قیمت اولین معامله و آخرین معامله کم باشد، روزهای کوچک یا کوتاه گفته می شود و به کندل های دارای چنین بدنه های کوتاهی، کندل کوتاه گفته می شود. بایستی توجه داشت که این نوع نامگذاری، به صورت ساده بر اساس طول بدنه صورت گرفته و در آن سایه های بالایی یا پایینی مد نظر قرار نمی گیرد.
شکل 2- کندل با بدنه کوتاه و بلند
به طور کلی، کندل های با بدنه بلند، نشان دهنده قدرت زیاد خریدارها یا فروشنده ها و همچنین شمع های با بدنه کوتاه، نشان دهنده تثبیت قیمت می باشند. اگر شمع های بلند، بدنه سفید داشته باشند، نشان دهنده این موضوع است که فشار زیادی برای خرید وجود دارد و در صورتی که در انتهای یک روند نزولی، در محدوده حمایتی معتبر، جنین کندلی را شاهد باشیم، می توانیم انتظار رشد قیمت را داشته باشیم. در صورتی که چنین کندلی در محدوده حمایتی معتبر شکل نگیرد، نمی توان برداشت خاصی از آن کرد و حتی ممکن است چند روز معاملاتی بعد، افت قیمت را هم شاهد باشیم.
از طرفی کندل های با بدنه مشکی بلند، حاکی از این موضوع است که فشار زیادی برای فروش وجود دارد و در صورتی که در انتهای یک روند صعودی، در محدوده مقاومتی معتبر، چنین کندلی را شاهد باشیم، می توانیم بعد از آن انتظار افت قیمت را داشته باشیم اما اگر چنین کندلی در محدوده مقاومتی معتبر، شکل نگیرد، نمی توان برداشت خاصی از آن کرد و حتی ممکن است با فاصله زمانی کمی از شکل گیری این کندل، شاهد رشد قیمت باشیم. در صورتی که در یک روند نزولی، شاهد بک کندل با بدنه مشکی بلند باشیم، می توان از آن اضطراب و ترس ناگهانی فعالان بازار را برداشت کرد.
1- کندل یا الگوی ماروبوزو (Marubozu)
الگوی ماروبوزو از الگوهای شمعی در بورس می باشد و به کندل هایی که دارای بدنه بلند می باشند و سایه های بالایی یا پایینی ندارند، گفته می شود. البته باید توجه داشت که گاهی اوقات الگوی ماروبوزو دارای سایه های کوتاهی در بالا یا پایین می باشد اما در صورتی که سایه های بالایی و پایینی وجود نداشته باشد، قدرت کندل بیشتر خواهد بود. کندل ماروبوزو با بدنه سفید (ماروبوزو سفید) زمانی شکل می گیرد که قیمت اولین معامله برابر با قیمت پایینی (Low) و قیمت آخرین معامله برابر با قیمت بالایی (High) باشد. از طرفی کندل ماروبوزو با بدنه مشکی زمانی شکل می گیرد که قیمت اولین معامله برابر با قیمت بالایی و قیمت آخرین معامله برابر با قیمت پایینی باشد. در شکل 3 انواع کندل های ماروبوز آورده شده است.
شکل 3- انواع کندل های ماروبوزو
سایه های بلند در مقایسه با سایه های کوتاه
کندل های با سایه های کوتاه، نشان می دهند که بیشتر معاملات در محدوده قیمت های اولین معامله و آخرین معامله صورت گرفته اند و شمع های دارای سایه های بلند، نشان دهنده این موضوع هستند که معاملات برای مدتی با قیمت های اولین معامله و آخرین معامله فاصله زیادی گرفته اند. در شکل 4، دو کندل با سایه های بلند بالایی و پایینی آورده شده است.
شکل 4- کندل های دارای سایه های بلند بالایی و پایینی
کندل های دارای سایه های بلند بالایی و کوتاه پایینی حاکی از این موضوع هستند که ابتدا خریداران بر فروشندگان غالب و موجب رشد قیمت شده اند اما در نهایت فروشندگان بر خریداران غالب شده و در پایان روز معاملاتی موجب افت قیمت و نزدیک شدن قیمت آخرین معامله به قیمت اولین معامله شده اند. از طرفی کندل های دارای سایه های بلند پایینی و کوتاه بالایی نشان دهنده این موضوع هستند که ابتدا فروشندگان بر خریداران غالب و افت قیمت را موجب شده اند اما در ادامه خریداران موفق به غلبه بر فروشندگان شده اند و در نهایت در پایان روز معاملاتی، با نزدیک شدن قیمت آخرین معامله به قیمت آغازین، سایه بلند پایینی شکل گرفته است.
2- کندل فرفره (Spinning Tops) از الگوهای شمعی در بورس
کندل هایی که دارای سایه های بلند بالایی و پایینی و همچنین بدنه اصلی کوچکی می باشند، فرفره نامیده می شوند. تشکیل کندل های فرفره نشان از شک و تردید میان معامله گران می باشد. در کندل های فرفره، بدنه اصلی کوچک، تغییرات اندک قیمت اولین معامله تا آخرین معامله را نشان می دهد، از طرفی چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ سایه های بلند بالایی و پایینی نشان دهنده این موضوع هستند که هم خریداران و هم فروشندگان طی دوره زمانی معاملاتی فعال بوده اند و تغییرات زیادی را در قیمت رقم زده اند. در کندل های فرفره می توان اینطور برداشت کرد که هیچ یک از فروشندگان و خریداران نتوانسته اند بر دیگری غالب شوند و در نهایت رقابت بین آنها با مساوی خاتمه یافته است.
شکل 5- کندل های فرفره صعودی و نزولی
در صورتی که در یک روند صعودی، پس از یک کندل سفید با بدنه بلند، کندل فرفره شکل بگیرد، می توان انتظار تغییر روند یا حداقل توقف روند صعودی را داشت. از طرفی در صورتی که در یک روند نزولی، پس از یک کندل سیاه با بدنه بلند، کندل فرفره شکل بگیرد، می توان تغییر روند یا حداقل توقف روند نزولی را انتظار داشت.
3- کندل دوجی (Doji)
الگوی دوجی از دیگر الگوهای شمعی در بورس می باشد و به کندل هایی که بدنه ندارند یا بدنه بسیار کوچکی دارند، گفته می شود. وقتی کندلی بدنه ندارد، به این معنی است که فاصله بین قیمت اولین معامله و آخرین معامله آن تقریبا برابر با صفر است و به همین خاطر، در این نوع کندل ها، به جای بدنه یک خط افقی وجود دارد. وقتی کندل دوجی سایه بالایی و پایینی نداشته باشد، به این معنی است که نماد معاملاتی با صف خرید یا صف فروش همراه بوده است. چنین کندلی در بازارهای مالی بین المللی وجود ندارد و صرفا در بورس اوراق بهادار تهران دیده می شود. این نوع کندل دوجی (بدون سایه های بالایی و پایینی) اهمیت کمتری دارد مگر اینکه با حجم قابل توجهی همراه شود که در این صورت می توان آن را حائز اهمیت دانست.
کندل های دوجی با توجه به طول سایه های بالایی و پایینی اشکال مختلفی دارند، برخی از کندل های دوجی، به شکل صلیب، برخی به شکل صلیب معکوس و برخی هم به شکل علامت جمع می باشند. انواع مختلف کندل های دوجی عبارتند از :
- دوجی پایه بلند (Long Legged Doji) : این نوع کندل دوجی، سایه های بالایی و پایینی بلندی دارد و در آن قدرت خریدارن و فروشندگان یکسان است لذا نشان دهنده بی تصمیمی و شک و تردید میان معامله گران می باشد.
- دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) : سایه بالایی بلندی دارد اما سایه پایینی ندارد. سایه بالایی در این نوع کندل دوجی، نشان دهنده قدرت فروشندگان و ضعف خریداران می باشد.
- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) : برعکس دوجی سنگ قبر است یعنی سایه پایینی بلندی دارد اما سایه بالایی ندارد و معمولا نشان دهنده این موضوع است که قدرت خریداران زیاد است.
شکل 6 : انواع کندل دوجی، از الگوهای شمعی در بورس
کندل دوجی نشان می دهد که قدرت خریداران و فروشندگان تقریبا یکسان می باشد و به زودی روند حاکم تغییر خواهد کرد. البته باید توجه داشت که کندل دوجی به تنهایی نمی تواند دلیلی برای تغییر روند باشد و باید به ترکیب آن با سایر الگوهای شمعی بازگشتی اهمیت ویژه ای داد. کاربرد کندل دوجی به روند بازار و همچنین کندل های قبل از خود وابسته است. در صورتی که در یک روند صعودی، پس از یک کندل صعودی با بدنه بلند، کندل دوجی شکل بگیرد، نشان دهنده ضعف خریداران و تغییر روند صعودی می باشد. از طرفی اگر در یک روند نزولی، پس از یک کندل نزولی با بدنه بلند، کندل دوجی شکل بگیرد، نشان دهنده ضعف فروشندگان و تغییر روند نزولی به خنثی یا حتی تغییر روند نزولی به صعودی می باشد. همانطور که در شکل 7 ملاحظه می کنید، شکل گیری کندل دوجی پس از یک کندل صعودی با بدنه بلند، موجب تغییر روند اصلی و به تبع آن افت قیمت شده است.
شکل 7- اصلاح قیمت پس از شکل گیری کندل دوجی از الگوهای شمعی در بورس
روانشناسی کندل های ژاپنی
الگوهای شمعی ژاپنی رقابت بین خریداران و فروشندگان را در یک دوره زمانی نشان می دهد و در نهایت با غلبه یکی بر دیگری، قیمت افزایش یا کاهش می یابد. کندل های ژاپنی با توجه به شکلی که دارند، مفهوم خاص خود را دارند. در ادامه به روانشناسی تک کندل های ژاپنی می پردازیم :
- شمع سفید با بدنه بلند، نشان دهنده قدرت زیاد خریداران در مقایسه با فروشندگان در بیشتر اوقات یک دوره زمانی است.
- شمع سیاه با بدنه بلند، نشان دهنده غالب بودن قدرت فروشندگان در بیشتر اوقات یک دوره زمانی است.
- شمع با بدنه کوتاه نشان دهنده این موضوع است که هیچ کدام از خریداران و فروشندگان نتوانسته اند بر دیگری غلبه کنند و بازار تقریبا در همان جایی که باز شده، بسته شده است.
- شمع دارای یک سایه بلند پایینی نشان دهنده این است که در بخشی از بازار فروشندگان غالب بوده اند اما در نهایت خریداران بر فروشندگان غلبه کرده و موجب رشد قیمت شده اند.
- شمع دارای یک سایه بلند بالایی نشان دهنده این است که در بخشی از بازار خریداران غالب بوده اند اما در نهایت فروشندگان بر خریداران غلبه کرده و موجب افت قیمت شده اند.
- شمع دارای سایه های بلند بالایی و پایینی نشان دهنده این موضوع است که علیرغم تلاش مستمر فروشندگان و خریداران، هیچ کدام نتوانسته اند بر دیگری غلبه کنند، در نتیجه رقابت بین آن ها به صورت مساوی خاتمه یافته است.
انواع الگوهای شمعی ژاپنی
تا به امروز کتاب و مقاله های زیادی در رابطه با انواع الگوهای شمعی در بورس نگاشته شده است. در برخی از این منابع، حدود 55 تا 68 الگو و در برخی هم حدود 105 الگو معرفی شده است. بیشتر الگوهای معرفی شده به صورت بازگشتی و فقط تعداد کمی از آنها ادامه دهنده می باشند. الگوهایی که در انتهای روند صعودی مشابه انتهای روند نزولی موجب بازگشت قیمت و تغییر روند می شوند، معمولا یک اسم دارند اما تعداد کمی از الگوهای شمعی بازگشتی در انتهای روند صعودی با قرینه خود در انتهای روند نزولی نام های متفاوتی دارند. در ادامه به انواع الگوهای شمعی در بورس (بازگشتی و ادامه دهنده) می پردازیم :
1- الگوهای شمعی بازگشتی
الگوهای شمعی بازگشتی، ترکیبی از چند کندل ژاپنی می باشند که معمولا تغییر روند اصلی را نشان می دهند. منظور از الگوی بازگشتی صعودی این است که پس از وقوع این الگو می توان انتظار رشد قیمت را داشت، بنابراین چنین الگویی در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود و باید توجه داشت که هیچ گاه در ادامه یک روند صعودی نباید انتظار شکل گیری چنین الگویی را داشت. از طرفی الگوهای بازگشتی نزولی در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شوند و پس از وقوع آن ها می توان انتظار افت قیمت را داشت. معمولا الگوهای شمعی بازگشتی صعودی و نزولی، از 1 تا 3 کندل تشکیل می شوند، بنابراین باید برای تشخیص این الگوها، علاوه بر آخرین کندل به چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ 1 یا 2 کندل قبلی نیز توجه ویژه ای داشت. به طور کلی مهم ترین الگوهای بازگشتی عبارتند از :
- الگوی دوجی (Doji)
- الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing)
- الگوی پوشاننده نزولی (Bearish Engulfing)
- الگوی همر یا چکش (Hammer)
- الگوی همر یا چکش معکوس (Inverted Hammer)
- الگوی مرد دار آویخته (Hanging Man)
- الگوی نافذ (Piercing Pattern)
- الگوی ابر سیاه (Dark Cloud)
- الگوی هارامی صعودی (Bullish Harami)
- الگوی هارامی نزولی (Bearish Harami)
- الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)
- الگوی ستاره شامگاهی (Evening Star)
- الگوی ستاره ثاقب (Shooting Star)
- الگوی لگد زن (Hicker Signal)
- الگوی سه ستاره (The Tri Star)
- الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
- الگوی دو کلاغ (Two Crows)
- الگوی دو کلاغ و شکاف صعودی (Upside Gap Two Crows)
- الگوی کمربند (Belt Hold)
- الگوی سه ستاره جنوبی (Three Stars In The South)
- الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
- خطوط برخوردی (Meeting Lines)
- الگوی ساندویچ استیک (Stick Sandwich)
- الگوی سه رودخانه کف ویژه (Unique Three River Bottom)
- الگوی تطبیق کف (Matching Low)
- الگوی شکست یا فرار (The Breakaway)
- الگوی سه شمع درونی صعودی و نزولی (Three Inside Up & Three Inside Down)
- الگوی نردبان کف (Ladder Bottom)
- الگوی بازگشت کبوتر (Homing Pigeon)
- الگوی بلع کودک مخفی شده (Concealing Baby Swallow)
- الگوی سد صعودی (Advance Block)
- الگوی تامل (Deliberation)
2- الگوهای شمعی ادامه دهنده
الگوهای شمعی ادامه دهنده ترکیبی از کندل های ژاپنی می باشند که معمولا تداوم یک روند را نشان می دهند. الگوهای شمعی ادامه دهنده نیز مشابه الگوهای شمعی بازگشتی دارای 2 نوع صعودی و نزولی می باشند. الگوهای ادامه دهنده صعودی در میانه یک روند صعودی و الگوهای ادامه دهنده نزولی در میانه یک روند نزولی شکل می گیرند. معمولا الگوهای شمعی ادامه دهنده از 1 تا 3 کندل تشکیل می شوند، بنابراین برای شناسایی آنها باید علاوه بر کندل آخر، به 1 یا 2 کندل قبلی نیز توجه ویژه ای داشت. به طور کلی مهم ترین الگوهای شمعی ادامه دهنده عبارتند از :
- الگوی شکاف تاسوکی صعودی (Upside Tasuki Gap)
- الگوی شکاف تاسوکی نزولی (Downside Tasuki Gap)
- الگوهای بالا گردن (On and In Neck Line)
- الگوی رخنه (Thrusting)
- الگوی شمع های سفید پهلو به پهلو (Side By Side White Lines)
- الگوی سه شمع یورشی (Three Line Strike)
- الگوی سه گانه های صعودی (Rising Three Method)
- الگوی سه گانه های نزولی (Falling Three Method)
- الگوی خطوط تفکیکی (Separating Lines)
- الگوی سه گانه های شکاف دار صعودی (Upside Gap Three Method)
- الگوی دیلم (Mat Hold)
درباره محمد حسن دانشور
موفقیت در بازارهای مالی نیازمند مهارت های متعددی است. صرف اطلاع از برخی از مفاهیم تحلیل تکنیکال نه تنها نمی تواند به درآمدزایی شما در بازارهای مالی کمک کند بلکه می تواند موجب اشتباه و از دست رفتن سرمایه شما شود. در "پارس سرمایه" تلاش می کنیم با رویکردی متفاوت به آموزش و مشاوره بازارهای مالی بپردازیم تا شما را به متخصصین این عرصه تبدیل کنیم.
آشنایی با الگوی ابر سیاه و الگوی نفوذی
سلام. با قسمتی دیگر از سری مقالات آموزش تحلیل تکنیکال و معامله به کمک الگوهای کندل استیک در خدمت شما عزیزان هستیم. همانطور که از عنوان این مقاله آموزشی پیداست، در ادامه این متن قصد داریم به بررسی و معرفی الگوی ابر سیاه و الگوی نفوذی که دو مورد از الگوهای پرکاربر در تحلیل تکنیکال هستند بپردازیم. پس در صورتی که علاقهمند به یادگیری تمامی الگوهای کندل استیک هستید پیشنهاد میکنیم که این مقاله را از دست نداده و تا انتها با ما همراه باشید.
الگوی ابر سیاه و الگوی نفوذی
الگوی ابر سیاه و الگوی نفوذی دو مورد از الگوهای برگشتی متداول در چارتهای کندل استیک هستند که عموما معاملهگران بازارهای مالی از آنها برای تشخیص معکوس شدن یا بازگشت روند استفاده میکنند. با توجه به این که این دو الگو درست عکس یکدیگر بوده و فرم ظاهری و عملکرد آنها برابر است، ما نیز تصمیم گرفتیم که آموزش این دو الگو را در یک مقاله مورد بررسی قرار دهیم. در تصویر زیر میتوانید فرم ظاهری این دو الگو را مشاهده نمایید.
ویژگیهای اصلی الگوی ابر سیاه
- با توجه به شکل ظاهری و عملکرد، این الگو باید در انتهای یک روند صعودی ایجاد شده و با دیگر دلایل بازگشتی نیز همراه باشد.
- کندل اول یک کندل صعودی است و کندل دوم که با یک گپ یا فاصلهی کوچگ از سقف کندل اول ایجاد میشود دارای بدنهی نزولی خواهد بود.
- کندل دوم که بدنهی نزولی دارد باید تا 50% بدنهی کندل اول را معکوس کند. به خاطر داشته باشید که میزان 50% یک حداقلی برای این الگو است و هر چهقدر این معکوسسازی بیشتر باشد احتمالا قدرت الگو نیز بیشتر است.
- بهتر است در زمان بسته شدن کندل دوم حجم معاملات افزایش پیدا کند.
ویژگیهای اصلی الگوی نفوذی
- با توجه به فرم ظاهری و عملکرد، این الگو در انتهای یک روند نزولی ایجاد شده و باعث بازگشت روند به سمت بالا میشود.
- درست برعکس الگوی ابر سیاه، کندل اول این الگو دارای یک بدنهی نزولی و کندل دوم که با یک گپ رو به پایین باز میشود دارای یک بدنهی صعودی میباشد.
- شرط میزان معکوسسازی که در الگوی قبل حداقل به میزان 50% بود در این الگو نیز صادق است.
- بهتر است در زمان بسته شدن کندل دوم حجم معاملات بازار مدنظر شما افزایش داشته باشد.
نکته: همانطور که در دیگر مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به کمک الگوهای نموداری نیز گفتیم، مشاهده چند الگوی بازگشتی به تنهایی برای ورود به معامله در خلاف جهت کافی تیست و شما باید به دنبال نکات دیگری که در مقالات آموزشی سایت در مورد آنها صحبت کردهایم نیز باشید تا دلایل کافی برای ورود به معامله در خلاف جهت قبلی را داشته باشید.
نحوه معامله با الگوهای ابر سیاه و نفوذی
در ادامه مقاله قصد داریم کمی در مورد استفاده از الگوی ابر سیاه و الگوی نفوذی صحبت کنیم و چند نکته کاربردی برای معامله به کمک این الگوها را نیز مورد بررسی قرار دهیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
نکات مهم:
- همانطور که در بالاتر نیز اشاره کردیم حتما برای ورود به معامله و گرفتن یک روند جدید بهتر است علاوهبر الگوی کندلی بازگشتی به دنبال دلایل دیگری که در سری مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به آنها اشاره کردیم نیز باشید. مثلا صبر کنید تا اندیکاتورهای شما یا الگوهای نموداری ایجاد شده در چارت نیز بازگشت مدنظر شما را تایید کنند.
- در صورتی که برای ورود به روند جدید ایجاد شده توسط الگوی بازگشتی تردید داشتید میتوانید کمی صبر کرده و در پولبک یا اصلاحها وارد معامله شوید.
- برای ورود به معامله پس از تشکیل الگو عجله نکنید، اگر نمیخواهید منتظر پولبکهای روند جدید بمانید حداقل کمی صبر کنید تا یک یا دو کندل در جهت مورد نظر شما بسته شود و بعد با قوانین مدیریت سرمایه به معامله ورود کنید.
حد ضرر: استاپ شما در زمانی که با این الگو به معامله ورود میکنید میتواند در سطوح مختلفی قرار گیرد که یکی از متداولترین آنها درست پشت کندلهای الگوی بازگشتی میباشد.
حد سود: حد سود در معاملات شما بسته به میزان قدرت روند و شرایط بازار میتواند متفاوت باشد که برای تعیین آن بهتر است از دیگر مفاهیمی که در مقالات آموزش تحلیل تکنیکال معرفی کردیم کمک بگیرید.
مطالب مرتبط با این مقاله آموزش در همین بخش به پایان میرسد. در صورت وجود سوال یا ابهام از طریق بخش دیدگاهها با ما در ارتباط باشید.
به خاطر داشته باشید که ریسک انجام معامله توسط تمامی مطالب آموزشی این وبسایت تماما به عهده کاربران یا معاملهگران میباشد.
اصطلاحات و الگوهای مهم تحلیل تکنیکال چیست ؟!
نمودارهای شمعی یا کندل استیک رایج ترین روش ترسیم اطلاعات قیمت میباشد. نمودارهای شمعی Candlestick Charts نوعی از نمودارهای مالی برای ردیابی حرکت بازار محسوب می شوند.
این نمودارها نشان میدهند که رویدادهای اخیر چگونه بر قیمت ارزها تاثیر گذاشته و در آینده کدام احتمال از سایر احتمالات قویتر است. به دلیل شکل این نمودارها که شبیه شمع چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ است، به آن کندل استیک یا شمعدان میگویند.
نمودار شمعی از دو بخش بدنه و سایه تشکیل شده است. بدنهی شمع نشان دهنده قیمت آغاز و پایان معامله است؛ به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه shadow میگویند. دامنه نوسانات سهم در طول دوره زمانی داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده میشود. اگر قیمت باز شدن کندل پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد و با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است. اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود.
تایم فریم Time Frame چیست؟
تعیین چارچوب زمانی یا همان تایم فریم برای تحلیلگر تکنیکال، همانند تعیین نقطهی ورود و تعیین حد ضرر از اجزای اصلی تشکیل دهنده ی یک استراتژی معاملاتی میباشد. تایم فریم را در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال می توان در حالت های مختلفی از یک دقیقه تا یک ماه تنظیم کرد.
تمام معامله گران و تریدرها در بازارهای مالی قبل از هر اقدامی باید تایم فریم مشخصی داشته باشند. این تایم فریم باید دارای ابتدا و انتهای مشخصی باشند. تایم فریم یکی از نیازهای ضروری است که تحلیلگر و تریدر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار باید آن را بدرستی انتخاب کنند.
یکی از دلایلی که موجب می شود تریدرها به اندازه ای که باید موفق نباشند این است که معمولا تایم فریمی را برای معاملاتشان انتخاب کرده اند که برایشان مناسب نیست؛ معمولا تریدرهای تازه وارد سراغ تایم فریم های کوچک رفته و در نهایت سرخورده می شوند زیرا با تایم فریم نامناسبی کار خود را آغاز کرده اند.
در معامله گری به اندازه کافی با استرس مواجه هستید، پس تلاش کنید تایم فریم مناسبی انتخاب کنید تا تحت فشار نباشید. تایم فریم شما باید با شخصیت و زمان شما مطابقت داشته باشد.
پیوت pivot در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت میباشد. پیوت به نقاط مهم قیمتی در نمودار گفته میشود که معامله گران با تشخیص این خطوط میتوانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. شناخت پیوت ها برای تحلیلگران چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ بسیار اهمیت دارد زیرا اگر این نقاط به درستی شناسایی نشوند، در تحلیل ها دچار اشتباه میشوند.
پیوت مینور چیست ؟
پیوت هایی هستن که برگشت قیمتی محدودی را دارند و در اصطلاح به آن ها نوسانات کوچک گفته میشود که مورد علاقه نوسان گیران است. تمامی ریزموج های نمودار، پیوت مینور خطاب میشوند وعملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. در تحلیل تکنیکال نمیتوان به این پیوت ها اعتماد کرد و یا آن ها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست.
پیوت ماژور چیست ؟
پیوت ماژور مرجع ترسیم تمامی الگوهای تحلیلی محسوب میشود. پیوت های ماژور در انتهای روند ها می باشند و تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان می دهند. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوتها استفاده کنند.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال Support and Resistance
منظور از حمایت سطحی است که در آن تمایل به خرید یا تقاضا به اندازه کافی قوی می باشد و بر فشار فروش غلبه میکند. مقاومت برعکس حمایت می باشد، مقاومت محدوده یا سطحی است که در آن فشار عرضه بر تقاضا غلبه می کند. خطوط حمایت و مقاومت توسط ابزارهای تحلیل تکنیکال مشخص شده و برای تعیین میزان عرضه و تقاضا کاربرد دارد.در بازارهای مالی، قیمتها توسط عرضه به سمت پائین و توسط تقاضا به سمت بالا هدایت میشوند.
هر گاه تقاضا افزایش یابد قیمتها بالا میروند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمتها پائین می آیند.
در سطح حمایت انتظار میرود خریداران به خرید راغبتر شوند و فروشندگان تمایل کمتری به فروش پیدا کنند.خط حمایت خطی است که از اتصال و امتداد نقاط حمایت در یک راستا ایجاد میشود. این خط همیشه پایدار نمیماند و شکسته شدن قیمت به زیر این خط نشان دهندهی افزایش فشار فروشندگان است.
هنگامیکه قیمت به سمت سطح مقاومت بالا میرود، فروشندگان به فروش راغبتر می شوند و خریداران تمایل کمتری به خرید پیدا می کنند.خط مقاومت خطی است که از اتصال و امتداد نقاط مقاومت ایجاد میشود. این خط همیشه پایدار نمیماند، افزایش قیمت به بالای این خط نشان دهندهی بیشتر شدن تقاضا از عرضه است.
خط روند Trend line چیست؟
خط روند Trend line روشی محبوب و کاربردی چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ برای شناسایی سطوح حمایت Support و مقاومت Resistance احتمالی در یک بازار به شمار می رود. خط روند، خطی است که بالای قله ها یا پایین کف ها کشیده میشود تا جهت روند فعلی قیمت را مشخص کند. خطوط روند، نقاط مقاومت و حمایت در یک بازه زمانی معین را نشان می دهند. آنها جهت، سرعت قیمت و الگوها را در دوره های انقباض قیمت نشان میدهند. خط روند به جهتی رسم میشود که از قیمت حمایت کند.
استفاده از خطوط روند نسبتا آسان است. تریدر باید فقط نقاط باز شدن و بسته شدن قیمت و قله وکف قیمت را در نمودار استفاده کند.
خط روند صعودی
با وصل کردن نقاط کمینه قیمتی به یکدیگر به یک خط با شیب مثبت می رسیم که به آن خط روند صعودی می گویند. این خط نشان دهندهی حساس بودن قیمت سهم به این سطح از قیمت است. یعنی هر بار قیمت سهم به این خط نزدیک می شود به آن واکنش نشان داده و ممکن است دو باره در فاز صعودی قرار بگیرد.
خط روند نزولی
با وصل کردن نقاط کمینه قیمتی به یکدیگر به یک خط با شیب منفی می رسیم که به آن خط روند نزولی می گویند. هر بار قیمت سهم به این خط نزدیک می شود به آن واکنش داده و ممکن است دوباره در فاز نزولی قرار بگیرد.
کانال قیمت Price Channel
کانال قیمت هنگامی شکل میگیرد که قیمت ارز دیجیتال و یا هر دارایی دیگری بین دو خط موازی نوسان کند. بعضی اوقات روند قیمت بین دو خط موازی (خط روند اصلی و خط کانال) شکل می گیرد. همواره وقتی چنین کانالی به وجود بیاید و تحلیل گر از وجود آن آگاه شود، می تواند نتایج مفیدی از آن به دست آورد.
الگوها در تحلیل تکنیکال
الگوهای زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آن ها می تواند کمک زیادی در جهت انجام تحلیل و تریدهای بهتر باشد. این الگوها در بازار سرمایه قابل تشخیص هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه از الگوهای برگشتی است. الگوهای برگشتی، الگوهایی هستند که روند قیمت پس از تشکیل الگو در آنها تغییر جهت میدهد. الگوی سر و شانه، الگویی با سه قله است که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قلهی وسط از بقیه بلندتر است. در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه، نشانگر تغییر بازار و شروع روند برگشتی است. طبق اطلاعات و تجربههای کسبشده، الگوی سر و شانه یکی از قابل اعتمادترین الگوهای برگشتی است. این الگو یکی از چند الگوی برتری است که با سطوح مختلفی از دقت، نشان میدهد روند صعودی یا نزولی سهم رو به پایان است.
معمولاً الگوی سر و شانه زمانی شکل میگیرد که قیمت سهم به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمیگردد. سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود و بعد دوباره به کف اولیهی خود باز میگردد. درنهایت، قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد، اما این بار به قلهی اول رسیده و روند نزولی به خود میگیرد.
الگوی سر و شانه سقف
این الگو در پایان یک حرکت صعودی رخ می دهد و باعث تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت می شود. در الگوی سر و شانه سقف، سه قله وجود دارد. در بین این قله ها، قله وسط ارتفاع بیشتری نسبت به دو قله قبلی خود دارد؛ دوقلو مجاور آن که ارتفاع کمتری دارند، شانه های چپ و راست را تشکیل می دهند.
الگوی سر و شانه کف
این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکل گرفته و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا خواهد شد. ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیل شده است که کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود دارد و اصطلاحاً تشکیل دهنده بخش سر الگو هست. خطی که کف اول و دوم را به هم وصل میکند، خط گردن نامیده میشود.
الگوی سقف دوقلو Double Tops
الگوی سقف دوقلو یک الگوی بازگشتی نزولی است. این الگو زمانی به وجود میآید که قیمت سهم، دو بار تا سقف خاصی بالا چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ رفته و بر میگردد. ولی در انتهای صعود دوم اگر حواستان را جمع نکنید ممکن است دچار زیانهای شدیدی شوید.
الگوی سقف دوقلو از دو قله هم سطح، مشابه، متوالی، هم اندازه و مجاور بهم تشکیل میشود. این قلههای هم سطح درواقع اصابت قیمت را به یک سطح مقاومت مستحکم نشان میدهند. اندازه ی ارتفاع عمودی قله ها و تعداد کندل ها نباید تفاوت زیادی با یکدیگر داشته باشند.
الگوی کف دوقلو چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ Double Bottom
الگوی کف دوقلو یکی از الگوهای تحلیل تکنیکال است که در مورد تغییر روند هشدار میدهد و یک الگوی برگشت صعودی است. اگر این الگو در یک روند نزولی شکل بگیرد نشان دهنده وقوع احتمالی روند صعودی می باشد. در این الگو، قیمت ها تا یک کف جدید کاهش یافته، سپس کمی افزایش میابند و تا کف قبلی افت میکنند و در نهایت مجدد افزایش میابند.
الگو های سقف سه قلو Triple Tops و کف سه قلو Triple Bottoms
الگوهای سقف های سه قلو و کف های سه قلو حاصل گسترش الگوهای سقف های دوقلو و کف های دوقلوهستند. در الگوی سقف سه قلو ، قیمت سه بار برای شکست از بالای منطقه مقاومت تلاش می کند، شکست می خورد و کاهش پیدا می کند. الگوی کف سه قلو وقتی اتفاق می افتد که قیمت سه بار برای شکست سطح پشتیبانی تلاش می کند ، شکست می خورد و به بالا می رود.
از این الگوها می توان برای بررسی حرکات قیمت گذشته و پیش بینی حرکات قیمت آینده برای یک ابزار معاملاتی خاص استفاده کرد. مدت زمان شکل گیری الگوی قیمت درهنگام تفسیر یک الگو و پیش بینی حرکات قیمت آینده بسیار مهم است. الگوهایی که در طی مدت زمان طولانی تری ایجاد می شوند ، قابل اعتماد تر هستند ، و هنگامی که قیمت با شکست از الگو خارج می شود به حرکت بزرگ تری ختم می شوند .
الگوی پرچم چیست؟
الگوی پرچم یکی از کاربردی ترین الگوها در تحلیل تکنیکال بشمار می رود. این نوع الگو در دسته بندی الگوهای ادامه دهنده قرار دارد. الگوی ادامهدهنده بدین معناست که نمودار قیمت بعد از ایجاد پرچم، روند قبلی خود را از سر میگیرد. در الگوی پرچم اگر روند نمودار قیمت صعودی است، به روند صعودی خود و اگر نزولی است به روند نزولی خود ادامه خواهد داد.
زمان تشکیل الگوی پرچم
الگوی پرچم اغلب پس از رشد یا اصلاح قیمت شدید تشکیل میشود.
آشنایی با الگوهای ادامه دهنده
مشاهده الگوهای ادامه دهنده به این معنا است که قیمت روند قبلی خود را ادامه خواهد داد.
معنای پرچم در نمودار چیست؟
ناحیه ای که قیمت حرکت اصلاحی را انجام می دهد را پرچم می نامند.
اجزای تشکیل دهنده الگوی پرچم
به روند حرکتی شارپ و تیز پیش از ناحیهی پرچم، میله گفته میشود که وابسته به صعودی و نزولی بودن روند همراه با شکستن مقاوت یا حمایت است.
محدودهای است که قیمت در آن محدوده، روندی اصلاحی دارد و انرژی لازم برای حرکت بعدی را جذب میکند.
کاربرد الگوی پرچم
کاربرد الگوی پرچم در واقع شناسایی احتمال ادامه یافتن روند از نقطه فاصله گرفتن قیمت در خلاف جهت روند قبلی استفاده میشود.
اگر روند ادامه پیدا کند، افزایش قیمت قابل توجه خواهد بود و در این زمان مشاهده الگوی پرچم برای معاملهگران سود به همراه خواهد داشت.
الگوی پرچم چه زمانی مشاهده میشود؟
الگوی پرچم زمانی ظاهر میشود که به صورت مداوم شاهد حرکات به سمت بالا و پایین در نمودار قیمتی سهامی باشید که روندی صعودی یا نزولی دارد. در این نمودارها به سختی میتوان قلهها و دره ها را با خطوط موازی به یکدیگر متصل کرد.
الگوی پرچم نشاندهنده چیست؟
الگوی پرچم نشاندهنده عدم اطمینان در نمودار قیمتی یک سهم است. شکست مشاهده شده در پرچم، سیگنالدهنده این است که بازار تصمیم خود را درباره ارزش ذاتی این سهام گرفته است. این احتمال وجود دارد که حرکت قابلتوجهی به سمت بالا یا پایین انجام شود که با جهت شکست قیمت، انطباق داشته باشد.
نحوه عملکرد
پرچم یا نواحی ایستایی فشرده در پرایس اکشن نشاندهنده حرکتی برخلاف جهت روند است که به سرعت پس از حرکتی سریع در جهت روند، مشاهده میشود. این چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ الگو عموماً از ۵ تا ۲۰ شمعدانی یا کندل استیک تشکیل شده است، الگوی پرچم میتواند صعودی یا نزولی باشد.
نحوه انجام معامله با استفاده از الگوی پرچم
با توجه به سه نقطه ورود به معامله – حد ضرر – هدفگذاری کسب سود با استفادخ از الگوی پرچم می توان استراتژی معاملاتی تعیین کرد.
بااینکه پرچمها میتوانند نشاندهنده ادامه روند فعلی باشند، اما بهتراین است که منتظر شکست اولیه بمانیم تا سیگنال اشتباهی دریافت نکرده و گمراه نشویم. معمولاً انتظار می رود که یک روز پس از شکسته شدن قیمت و بسته شدن آن در خط موازی بالاتر از خط روند، وارد پرچم شوند.
معمولا از معاملهگران در الگوی پرچم انتظار میرود که از جهت مخالف الگوی پرچم برای تعیین حد ضرر استفاده کنند.
معاملهگران محتاطتر ممکن است بخواهند از اختلاف بین خطوط روند موازی الگوی پرچم، برای هدفگذاری کسب سود استفاده کنند.
ویژگی:
- روند جلو رفته
- کانال ایستایی
- الگوی حجمی
- شکست سطوح
- تائید حرکت قیمت در جهتی یکسان با شکست سطوح
چند نوع الگوی پرچم وجود دارد؟
- پرچم (دارای دو سطح موازی)
- پرچم سه گوش
- پرچم (نوع اول)
مدت زمان:
در طی 1 الی 12 هفته الگوی پرچم شکل میگیرد. اگر بیش از 12 هفته زمان برای شکلگیری آن سپری شود، این الگو به الگوی پرچم مستطیلی تبدیل میشود. به طور ایدهآل یک الگوی پرچم طی 4 هفته شکل میگیرد.
این الگو در چه روندهای قیمتی ظاهر میشود؟
زمانی میتوان گفت الگوی پرچم در نمودار تشکیل شده است که در حرکت خلاف جهت روند غالب، شاهد نوسان قیمت دارایی باشیم.
به این معنی که در کوتاهمدت درهها و قلههای قیمت متعددی در کنار یکدیگر تشکیل شود که موجب ایجاد شدن الگوی پرچم در نمودار گردد. با متصل کردن این درهها و قلهها به یکدیگر پرچم تشکیل میشود.
تشخیص الگوی پرچم در نمودار چگونه صورت می گیرد؟
برای یک الگو را ادامه دهنده فرض کنیم، باید حرکت قبل از آن نسبتا شدید باشد. الگوی پرچم هم باید حرکت شدید قیمت قبل از آن اتفاق افتاده باشد. این حرکت شدید قیمت گاهی ممکن است با شکاف قیمتی هم همراه باشد.
صعود یا نزول شدید قیمت که در بالا ذکر شد، در واقع میله پرچم را تشکیل میدهد. معمولا میله پرچم بعد از شکست حمایت یا مقاومت یا خط روند اتفاق می افتد.
یک مستطیل کوچک است با شیب خلاف روند قبلی. یعنی اگر میله پرچم رو به بالا باشد، مستطیل کوچک ما رو به پایین است و اگر روند شدید قبلی رو به پایین باشد ، مستطیل ما رو به بالاست.
الگوی مثلث متقارن است با شیب افقی. مانند مخروط اول سطح مقطع زیادی دارد ولی کم کم باریک میشود.
شکست بالای مقاومت برای یک پرچم عادی یا سه گوش بالا رو، به آن معناست که صعود قبلی از سر گرفته شده است. در یک پرچم در الگوی پرچم عادی یا سه گوش پایین رو، شکست زیر مقاومت پشتیبان نشانه آن است که نزول قبلی از سرگرفته شده است.
حجم باید در طول صعود یا نزولی که میله پرچم را ایجاد می کند، سنگین باشد. حجم سنگین، حرکت ناگهانی و شدیدی که میله پرچم را می سازد، توجیه می کند. گسترش حجم روی شکست مقاومت اعتبار ساختار الگو و احتمال تداوم آن را قوت می بخشد.
برای تخمین زدن صعود یا نزول، می توان طول میله پرچم را به شکست مقاومت پرچم عادی یا سه گوش اضافه کرد.
نمودار تحلیل تکنیکال بیت کوین (آبان ۱۴۰۱)
Bitcoin
تحلیل تکنیکال بیت کوین
تحلیل تکنیکال یکی از ابزار های متعددی است که در اختیار تریدرها قرار دارد. تحلیل تکنیکال، تاریخچه و سوابق یک کوین خاص همراه با نمودار های قیمت و حجم معاملاتش را بررسی چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ می کند. آنچه که برای تحلیل تکنیکال بیت کوینیا هر رمز ارز دیگری لازم است، شناخت ایده های محوری تئوری Dow است. همچنین شناخت روند های صعودی و نزولی بازار که گاها روندی در بازار وجود ندارد و قیمت، داخل کانالی خاص جلو و عقب می رود. لازم به ذکر است خرید رمز ارز از صرافی های مختلف، ممکن است با قیمت های متفاوتی انجام شود.
با توجه به اینکه این تحلیل تکنیکال، نمودار و قیمت لحظه ای بیت کوین، بازتابی از ابزار تکنیکال سایت تریدینگ ویوو است، مسئولیت استفاده از آن به عهده کاربران می باشد. رمزارز نیوز مسئولیت و پیشنهادی در قبال استفاده یا وقوع این تحلیل ندارد.
آموزش استفاده از نمودار عقربه ای تحلیل تکنیکال بیت کوین
برای استفاده از نمودار عقربه ای تحلیل تکنیکال بیت کوین، کافی است از بالای نمودار، بازه زمانی (تایم فریم) مورد نظر خود را انتخاب کنید. مثلا 1 Minute (یک دقیقه ای)، 1 Hour (یک ساعته) یا 1 Month (یک ماهه).
سپس در زیر نمودار نتیجه تحلیل تکنیکال را مشاهده کنید. این نتیجه 5 حالت دارد:
Buy: پیشنهاد به خرید
Sell: پیشنهاد به فروش
Neutral: پیشنهاد به نگهداری
Strong Buy: پیشنهاد اکید به خرید
Strong Sell: پیشنهاد اکید به فروش
برای مثال اگر شما بازه زمانی 1 روزه (1 Day) را انتخاب کنید و نتیجه تحلیل تکنیکال Buy (پیشنهاد به خرید) باشد، به این معنی است که از نظر اندیکاتورهای تکنیکال، قیمت این رمزارز پس از 1 روز (24 ساعت دیگر) از قیمت فعلی بیشتر خواهد بود. بنابراین پیشنهاد تحلیل تکنیکال، خرید است.
آموزش تحلیل تکنیکال قیمت بیت کوین
نمودار تکنیکال بیت کوین
بیت کوین چیست؟
بیت کوین نخستین ارز دیجیتال غیرمتمرکزی است که بدون دخالت و نظارت واسطههایی مثل بانک و دولت عمل میکند. ساختار بیت کوین به گونهای طراحی شده که از نرمافزار و رمزنگاری نظیربهنظیر (P2P) بهره میگیرد؛ یعنی ارتباط مستقیم و بدون واسطه میان دو کاربر عضو شبکه. تمامی تراکنشها و کپیهای آن در یک دفتر کل عمومی به نام بلاکچین ثبت و در سرورهای سراسر جهان نگهداری میشود. هر فرد میتواند از طریق یک رایانه، یکی از همین سرورها را راهاندازی کند که اصطلاحاً به آن نود (Node) گفته میشود. از طریق اجماع میان نودها، تراکنش تأیید و بلاک ساخته میشود و با اضافه شدن بلاکها بلاکچین شکل میگیرد. شبکه بیت کوین به گونهای طراحی شده که با انگیزه دریافت پاداش، کاربران را به مشارکت در ساخت این زنجیره ترغیب میکند.
بیت کوین در سال 2009 به دست فردی ناشناس رونمایی شد و با پیمودن مسیر توسعه خود در سال 2010 به بهرهبرداری رسید. ارز دیجیتال در ابتدا مفهوم جدیدی بود و چندان مشتری نداشت. اما با گذشت زمان مزایای آن آشکار شد: سرعت بالای انتقال وجوه مالی، مخفی ماندن از چشم دولتها و هزینه اندک انتقال.
تحلیل تکنیکال بیت کوین نشان میدهد که پتانسیل بالایی دارد و امروزه باارزشترین ارز دیجیتال به شمار میآید، اما در آغاز راه چندان باارزش نبود. روزگاری قیمتش تنها 0.08 دلار بود و کارش به جایی رسید که در سال 2021 تا 68000 دلار بالا رفت.
تاریخچه قیمت بیت کوین
بیت کوین در سال 2009 رونمایی شد و انتظار میرفت بتواند در کاهش آثار مخرب بحران مالی همان سال مفید واقع شود. در جولای سال 2010، بیت کوین با قیمت 0.0008 دلار معامله میشد و در پایان ماه به 0.08 دلار افزایش یافت. پس از آن عملکرد نسبتاً ثابتی داشت و با شیبی ملایم به محدوده 10 دلاری پا گذاشت.
در آوریل 2013 اولین جهش مهم و کلان برای بیت کوین رخ داد و قیمت به 250 دلار رسید. در این دوره قیمت بیت کوین دائم در حال نوسان بود. در پایان سال 2013 بیت کوین توانست به اوج قیمتی جدیدی برسد: 1164 دلار.
بین سالهای 2014 تا 2015 رکود و نوسان باعث شد شعلۀ قیمت پایین بیاید و در اکتبر 2015 به 245 دلار کاهش یافت. سال 2016 شروع افزایش قیمت پایدار بیت کوین بود؛ به طوری که سال را با 422 دلار آغاز کرد و با 959 دلار پایان داد. مقبولیت این ارز دیجیتال در سال 2017 افزایش یافت و به اعتبارش افزود. معرفی ارزهای دیجیتال جدید و مطرح شدن بیت کوین در رسانههای اجتماعی باعث شد قیمت این رمزارز 1729 درصد افزایش یابد و در دسامبر به حوالی 19000 دلار برسد. اما نوسانات بیت کوین همچنان پابرجا بود و مجدداً تا مرز 3000 دلار سقوط کرد. برخی با استناد به این سقوط تاریخی استدلال کردند که این دارایی قابلاعتماد نیست و حبابی است که رسانههای شرکتهای ذینفع ایجاد کردهاند.
سال 2020 فرصتی بود که توانایی بیت کوین در مقابله با بحران مالی ناشی از کرونا به آزمون گذاشته شود. با شروع سال 2020 و در پی شیوع همهگیری، قیمت بیت کوین 30 درصد کاهش یافت و به 4,841 دلار رسید، اما تحلیل تکنیکال بیت کوین نشان میداد که رشد عظیمی در راه است. پایین بودن قیمت، فرصتی برای خرید فراهم کرد و با بروز تورم و کاهش ارزش قدرت خرید ارز فیات، از این ارز دیجیتال استقبال بیسابقهای شد. رالی بیت کوین آغاز شده بود و تمام سال ادامه یافت و در پایان سال به حوالی 30000 دلار رسید. افزایش قیمت بیت کوین در سال 2021 هم ادامه داشت و در نوامبر اوج قیمتی تاریخی ثبت کرد: 68649 دلار. پس از ثبت این اوج قیمت بیت کوین به سراشیبی نزول افتاد.
پیش بینی قیمت بیت کوین
بخش مهمی از افزایش قیمت در سال 2021 مربوط به انتشار خبر خرید 1.5 میلیون دلاری تسلا از بیت کوین بود و اعلام پذیرش آن به عنوان وسیله پرداخت. بخش دیگر نیز به رشد صنعت دیفای و رونق توکنهای غیرمثلی (NFT) مربوط میشد. مقبولیت و پذیرش بیت کوین از سوی کسبوکارها عاملی است که قیمت را به بالا سوق میدهد و در این میان رشد متاورس هم بیتأثیر نبوده است. هرچند که بیت کوین توانست در جنگ میان روسیه و اوکراین به عنوان ابزار مالی مفیدی برای هر دو طرف نقش ایفا کند، اما مادامی که سایۀ ریسک تنشهای بینالمللی بزرگتر وجود دارد، نمیتوان به افزایش پایدار قیمت این ارز دیجیتال چندان دلخوش بود. از طرفی تنظیمگری و مقررات دولتها مانع بزرگی بر سر اوجگیری مجدد ارزهای دیجیتال است.
امروزه ابزارهای بسیار پیشرفته و کارآمدی در اختیار تحلیلگران ارزهای دیجیتال قرار دارد. در بالای این صفحه نمودار پیش بینی قیمت بیت کوین را مشاهده میکنید. این نمودار با بررسی دقیق و تکنیکالی نمودار قیمت بیت کوین و تحلیل اندیکاتورهای مختلف، پیشبینی میکند که از نظر تکنیکال در بازه زمانی مورد نظر، چه اتفاقی برای قیمت بیت کوین خواهد افتاد. دقت کنید برای استفاده از تحلیل تکنیکال قیمت بیت کوین باید دانش حداقلی داشته باشید. بنابراین پیشنهاد ما این است که حتماً آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال و همچنین دوره رایگان آموزشی رمزارز نیوز را دریافت و مطالعه کنید.
نگاه بنیادین
علاوه بر تحلیل تکنیکال بیت کوین، توجه به عوامل بنیادین هم میتواند مفید باشد. با اینکه بیت کوین پیشگام و پیشتاز بازار است، اما هیچ بعید نیست که مقام نخست را در آیندهای نهچندان دور از دست بدهد. استفاده از الگوریتم گواه اثبات کار، قدیمی، انرژیبر و پرهزینهتر است و مورد انتقاد نهادهای حافظ محیط زیست قرار دارد. از طرفی بیت کوین از قراردادهای هوشمند پشتیبانی نمیکند و رقیبان تازهنفسش مقتدرانه وارد صحنه شدهاند. عامل بنیادین دیگری که بر سر راه بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال قرار دارد، به نوسانات تقریباً همیشگی ارزهای دیجیتال مربوط است. بیت کوین برای آنکه بتواند به عنوان وسیله پرداخت مورد استفاده قرار بگیرد باید بتواند ذخیره ارزش کند، اما نوسانات قیمت مانع بزرگی در این راه به شمار میآید. با تمام این مشکلات، مقبولیت بیت کوین پیوسته در حال افزایش است و این شرط لازم (و نه کافی) هر داراییای است که میخواهد به وسیله پرداخت تبدیل شود.
دیدگاه شما