پوشش ریسک در بیشتر اوقات موجب سودآوری نمیشود. بلکه یک استراتژی موفق در این زمینه، راهکاری است که از وقوع ضرر و زیان جلوگیری کند.
شاخص اچ چیست؟
استفاده از یک شاخص برای ارزیابی کار پژوهشگران درست به نظر نمیرسد. استفاده ترکیبی از این شاخصها و با استفاده از مهمترین ابزارهای مطالعات استنادی موجود که عبارتند از وب آو ساینس، اسکوپوس، گوگل اسکالر برای ارزیابی کیفیت کار پژوهشی پژوهشگران میتواند کارساز باشد. در غالب تحلیلهای صورت گرفته از عملکرد پژوهشی محققان هم در ایران و هم در خارج از ایران از سه شاخص اچ، جی، و ام استفاده شده است.
تعیین کیفیت پژوهشهای علمی همواره موضوعی بحث برانگیز و حائز اهمیت بوده است. در این مقاله به اختصار به معرفی شاخصهای علمسنجی محققان پرداخته شده است.
شاخص هرش یا اچ ایندکس (H)
شاخص (H) در سال ۲۰۰۵ توسط جرج هرش، فیزیکدان آرژانتینی ارائه شده است. هرش، شاخصی است که هم قدرت تولید علمی یک محقق و هم تأثیر علمی او را با عدد نشان میدهد. شاخص H یک محقق عبارت است از: H تعداد از کل مقالات (Np) وی که هر کدام حداقل H استناد داشته باشد و سایر مقالات او (Np–H) کمتر یا مساوی H (≤H) استناد داشته باشند.
این شاخص، علاوه بر اینکه برای یک محقق بکار میرود میتواند برای سنجش قدرت تولید و تأثیر علمی گروهی از محققان، یک گروه دانشگاهی، مجلات یا حتی یک کشور نیز به کار میرود.
مزایای شاخص هرش:
* شاخص هرش هم ارزشیابی کیفی (تاثیر یا استنادات دریافت شده) را مدنظر دارد و هم ارزشیابی کمی (تعداد مقالات) و معایب سایر شاخصهای علمسنجی مانند شمارش تعداد کل مقالات یا تعداد کل استنادها را ندارد.
* شاخص هرش برآوردی قوی از تاثیر گسترده¬ی مقالات پژوهشی یک پژوهشگر ارائه می¬دهد؛ بدین معنا که مقالات کم استناد (یا بدون استناد)، یا مقالات پر استناد را از محاسبه نادیده میگیرد.
* وان ران در مورد شاخص هرش معتقد است که این شاخص می¬تواند معیار خوبی در ارزیابی محققانی باشد که هر چند تاثیر قابل توجهی در مشارکت علمی داشته¬اند ولی با استفاده از مجاری مرسوم علم¬سنجی کار علمی آنها فرصت نمود نیافته است.
* مزیت دیگر شاخص هرش این است که داده¬های لازم برای محاسبه به آسانی از طریق پایگاههای استنادی آی اس آی، اسکوپوس، و گوگل اسکالر بدون نیاز به هر گونه پردازش اطلاعات قابل دسترسی است.
معایب
* میزان تجمع ارجاعات مشخص نیست (مقالات با ارجاعات بسیار زیاد مشخص نمیشود). به عبارت دیگر اهمیتی به چگونگی توزیع ارجاعات نمیدهد . این مشکل با تعریف i10-index یا h10-index قابل حل است. این شاخص عبارت است از تعداد مقالات دارای بیش از 10 ارجاع.
* منابع مختلف (مانند Google Scholar- WOS-Scopus ) H index های متفاوتی را نشان می دهند و این مورد موجب اشکال در مقایسه افراد می شود.
* دانشمندان و پژوهشگرانی که به هر علت تعداد مقالات آنها بسیار کم ولی بسیار تاثیرگذار بوده¬اند، اچ ایندکس کمی دریافت می¬کنند (مانند اواریست گالوا که دو مقاله بیشتر ندارد ولی دنیای علم را با همان دو مقاله تحت تاثیر قرار داده است، در عین حال اچ ایندکس او 2 است، یا آلبرت انیشتین که اچ ایندکس برابر 4 یا 5 دارد. عکس این مساله نیز صادق است.
* شاخص اچ حداکثر ارجاعات یک فرد را نشان نمی دهد، ممکن است دانشمندی در یکی از مقالات خود 1000 ارجاع داشته و به عنوان مقاله پراستناد معرفی شده باشد ولی این مقاله تأثیری در شاخص اچ این فرد ندارد؛
* کلی و جنیون ضمن برشمردن محدودیتهای انواع شاخص¬های متداول علم¬سنجی، از جمله شاخص¬های متاثر از تعداد استنادها (مثل شاخص H) اظهار می دارند که تعداد استنادها تحت تاثیر خوداستنادی، استناد به همکاران، و پراستناد بودن ذاتی مقالات مروری نسبت به مقالات پژوهش قرار دارند. آنها به تاثیرپذیری شاخص H از محل اقامت محقق، متغیر بودن مقدار آن برای محققان رشته¬های علمی مختلف، و نوسان زیاد آن بر اثر اختلاف جزئی در مدت زمان فعالیت علمی محققان جوان و تازه¬کار اشاره می¬کنند.
* از آنجا که ارزشهای شاخص هرش (یعنی مقالات منتشر شده و استنادهای دریافتی) در طول زمان افزایش می¬یابد، شاخص هرش یک پژوهشگر به دوره زمانی علمی پژوهشگر (یعنی سال¬های انتشار) وابسته است، بنابراین با شاخص هرش نمیتوان افراد جوان را با محققان مسن مقایسه کرد.
* تفاوتهای مربوط به رفتار و اصول استناددهی در حوزههای مختلف علمی، در شاخص H در نظر گرفته نمیشود. عقیده بر آن است که استناددهی به طور کل تحت تاثیر عوامل وابسته به رشته است و باعث می¬شود نه تنها مقایسه حوزه-های مختلف با هم بیاعتبار شود بلکه حتی در درون یک رشته و بین حوزه¬های مختلف آن نیز ارزشی نداشته باشد.
شاخص H اطلاعات مربوط به جایگاه نویسنده در بین فهرست نویسندگان را در نظر نمی¬گیرد در حالیکه در بعضی از حوزه¬ها این مساله حائز اهمیت است.
با استفاده از خوداستنادی¬ها می¬توان شاخص H را دستکاری کرد و در این مورد شاخص کل و مزایا و معایب آن اگر از داده¬های گوگل اسکالر استفاده شود حتی مدارک تولید شده توسط کامپیوتر را می توان برای دستکاری آن به کار برد.
شاخص G
یکی دیگر از ضعف های شاخص اچ، نادیده گرفتن مقالات پراستناد است و البته توجهی به مقالات با استناد پایین هم نمیکند. برای رفع این ضعف شاخص g توسط لئو اگه پیشنهاد شده است. شاخص g گونه تعدیل یافته شاخص هرش است و مبنای محاسبه آن توزیع استنادهای دریافت شده توسط مقالات یک محقق است. در این شاخص بر خلاف شاخص هرش به مقالاتی که بیشتر مورد استناد قرار می¬گیرد وزن بیشتری داده می شود.
بنا به تعریف اگه شاخص g بصورت زیر محاسبه میشود: اگر مجموعه مقالات یک محقق را به ترتیب نزولی تعداد استنادهای دریافتی¬شان مرتب کنیم شاخص g آن عبارتست از g مقاله¬ای که مجموع استنادهای آنها حداقل مساوی یا بزرگتر از g2 (≤g) استناد باشد. بنا به تعریف همیشه g≥H است. برخلاف شاخص H، شاخص g به تعداد کل استنادات مقالاتی که بیشترین تعداد استناد را دریافت کرده¬اند بستگی دارد.
شاخص M
پارامتر ام یکی دیگر از شاخص¬هایی است که برای کاهش کاستی¬های شاخص هرش معرفی شده است. میدانیم که شاخص هرش به طول مدت زمان کاری هر پژوهشگر بستگی دارد. از جمله ضعف های شاخص H این است که شاخص H نویسندگان تازه کار را به سبب کوتاه بودن عمر پژوهشی نمیتوان با نویسندگان کهنه کار مقایسه کرد، چرا که میزان مقالات و استنادات با گذشت زمان افزایش مییابد. به همین جهت خود هرش برای مقایسه دانشمندان در مراحل مختلف دوره فعالیتشان، پارامتر m را عرضه کرد. پارامتر ام دستاورد تقسیم شاخص هرش بر عمر علمی یک پژوهشگر است. منظور از عمر علمی پژوهشگر شمار سالهایی است که از زمان انتشار نخستین مقاله او می¬گذرد.
شاخص H فردی
هرش (2005) معتقد است که ارزش¬های H در رشته¬های مختلف تفاوتهای زیادی با هم دارند. رشته¬های دانشگاهی از نظر متوسط تعداد ارجاعات در هر مقاله و نیز متوسط تعداد مقالات منتشر شده توسط هر یک از محققان با هم فرق دارند. او پیشنهاد می¬کند شاخص کل و مزایا و معایب آن که در مواردی که تفاوتهای زیادی در تعداد نویسندگان همکار وجود دارد بهتر است که شاخص H را با عاملی که نشان دهنده متوسط تعداد همکاران است نرمال¬سازی کرد. این شاخص با تقسیم کردن شاخص H بر متوسط تعداد نویسندگان شرکت کننده در نگارش مقاله که در به دست آمدن شاخص H سهم داشته¬اند به دست می¬آید و برای کاستن از تاثیر همکاری در تالیف ابداع شده و HI نامیده می¬شود. باتیستا و همکاران (2006) عنوان می¬کنند که مادامیکه مقالات با نویسندگان بیشتر، خوداستنادی¬های بیشتری دریافت می¬کنند و مادامیکه رفتار همکاری تالیف وابسته به ویژگیهای رشته¬های خاص است، شاخص H فردی می¬تواند کیفیت برونداد علمی افراد را در سطح رشته¬ها را ارزیابی کند.
شاخص H متاخر
این شاخص برای ارتقای شاخص H و وزن دادن به مقالات جدید ابداع شده است. در این شاخص به مقالات جدید وزن بیشتری نسبت به مقالات قدیمی¬تر داده می¬شود، درنتیجه به محققانی که فعالیتهای علمی متداوم و پیوسته دارند امتیاز بیشتری می¬دهد.
نتیجه گیری
کاملا واضح است که عملکرد علمی چندبعدی است و استفاده از یک شاخص برای ارزیابی کار پژوهشگران درست به نظر نمی رسد. استفاده ترکیبی از این شاخص¬ها و با استفاده از مهمترین ابزارهای مطالعات استنادی موجود که عبارتند از وب آو ساینس، اسکوپوس، گوگل اسکالر برای ارزیابی کیفیت کار پژوهشی پژوهشگران می¬تواند کارساز باشد. در غالب تحلیل¬های صورت گرفته از عملکرد پژوهشی محققان هم در ایران و هم در خارج از ایران از سه شاخص H، g، و پارامتر ام استفاده شده است.
شاخص کل و مزایا و معایب آن
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / اخبار بورس / علت ممنوعیت نوسان گیری روزانه چه بود؟ بررسی مزایا و معایب
علت ممنوعیت نوسان گیری روزانه چه بود؟ بررسی مزایا و معایب
یکی از مهمترین خبرهای امروز بازار بورس ممنوعیت نوسان گیری روزانه بود. اعمال قانون ممنوعیت نوسان گیری روزانه در بورس به این شکل است که امکان فروش سهام خریداری شده در همان روز وجود ندارد. اما علت ممنوع شدن نوسانگیری روزانه در بورس چیست و آیا این اقدام به رشد بازار و صعودی شدن آن کمک می کند یا نه؟ در ادامه نظر موافقان و مخالفان ممنوعیت نوسان گیری روزانه و مزایا و معایب آن را بررسی می کنیم:
دلیل ممنوع شدن نوسان گیری روزانه در بورس چه بود؟
علی صحرایی مدیرعامل بورس تهران در پاسخ به این سوال که علت ممنوعیت نوسان گیری روزانه چه بود؟ گفت : ممنوع شدن نوسان گیری روزانه به خواست فعالان بازار انجام شده و دلیل آن کمک به کنترل شرایط غیرعادی و مصوبه نهاد ناظر بازار سرمایه برای سرمایهگذاری واقعی می باشد. با توجه به اعمال قانون های جدید در معاملات بازار سرمایه مانند ممنوعیت شاخص کل و مزایا و معایب آن ثبت سفارش فروش کمتر از ۵۰۰ هزارتومان در بیش از یک اردر، ممنوع شدن نوسان گیری روزانه، ممنوعیت معاملات الگوریتمی و … امروز شنبه ۵ مهر ۹۹ انتظار میرفت بازار شاهد رشد بیشتری باشد گرچه در ساعات آغازین بازار صعودی بود اما رفته رفته با فشار عرضه روبرو شد.
انتشار خبر عدم امکان فروش سهام خریداری شده در یک روز که به معنی ممنوعیت نوسان گیری روزانه می باشد موافقتها و مخالفتهایی را به همراه داشت علی صحرایی در پاسخ به مخالفان در خصوص علت ممنوعیت نوسان گیری روزانه گفت:
“اصولا چرا فعال حقیقی یا حقوقی که هنوز پولی پرداخت نکرده باید قادر به فروش سهامی باشد که در همان روز خریداری کرده است؟ از سوی دیگر زمانی که ناشرین یا بازارگردان ها مسئولیت نقدشوندگی و اطمینان بخشی به بازار را به عهده میگیرند نباید با رفتار نوسان گیری و نا اطمینانی روبرو شوند.“
یکی دیگر از دلایل ممنوعیت نوسانگیری روزانه ترویج نگاه بلند مدت سرمایه گذاری است که باید جایگزین نوسانگیری و معاملات کوتاه مدت شود.
اهمیت دادن به سرمایه گذاری بلند مدت یکی از دلایل اصلی ممنوعیت نوسان گیری روزانه
به گفته معاون بازار بورس تهران یکی از دلایل ممنوعیت نوسانگیری روزانه اهمیت دادن نهاد ناظر به سرمایه گذاری طولانی مدت است.
مزایای ممنوعیت نوسان گیری روزانه در بورس برای بازار
موافقان ممنوعیت نوسان گیری روزانه چه می گویند؟
بسیاری از کارشناسان با قانون ممنوعیت نوسان گیری روزانه موافق هستند و آن را اقدامی شجاعانه می دانند و معتقدند تصمیم امروز مدیران بورس تهران حتی با تلاش و واکنش منفی برخی از شرکت های حقوقی و فعالان بازار امری پسندیده و شجاعانه بود و نشان دادند در چنین شرایطی همراه و پشتیبان سهامداران هستند. البته این تصمیم نیازمند حمایت و ارسال سیگنال مثبت از سوی سهامداران حقیقی است.
- با اجرای این قانون امکان فروش سهام خریداری شده در همان روز ممکن نمی باشد تاثیر اجرای ممنوعیت نوسان گیری روزانه می تواند در کوتاه مدت نمایان شود به شرطی که سهامداران از هیجان و صف نشینی به دور باشند و دقت کنند که این تصمیم برای سوداگران و سفته بازان ناخوشایند است و ممکن است آن ها بخواهند این طور القا کنند که تصمیمات جدید موجب ریزش می شود.
- رعایت انصاف و ایجاد تعادل و رویههای مناسب و اصولی است تا زمینه ایجاد بازاری عمیق، توسعه یافته و شفافتر و نقدشوندهتر از همیشه فراهم شود.
معایب نوسان گیری روزانه برای بازار
شاخص کل بورس در معاملات امروز شنبه ۵ مهر ماه در ابتدا ۲۳ هزار واحد رشد داشت و ظرف ۳۵ دقیقه به ۱ میلیون و ۶۳۴ هزار واحد رسید اما در ادامه با نزولی آرام به ۱ میلیون و ۶۲۲ هزار واحد رسید ممنوعیت نوسان گیری روزانه (فروش سهام خریداری شده در همان روز) از ساعت ۹ و نیم اطلاع رسانی شد.
ممنوعیت نوسانگیری روزانه میتواند نوعی حمایت غیرمستقیم از بازار شاخص کل و مزایا و معایب آن سهام باشد، اما عده ای مخالف این مصوبه هستند و ممنوعیت فروش سهام خریداری شده در همان روز را عاملی برضد نقدشندگی بازار می دانند و می گویند این کار جذابیت معامله در بورس را از بین می برد.
برخی مخالفان طرح ممنوع شدن نوسانگیری روزانه معتقدند این قانون بازگشت به عقب و کند شدن رویهها است. علی صحرایی در پاسخ به این عده گفت:
“در گذشته هم تسویه سهام، بعد از پرداخت وجه بود اما تا قبل از امروز خریداران اعتباری سهام، اقدام به پرداخت وجه در همان روز نمیکردند. بنابراین نگاه سرمایه گذاران به بازار نباید یک روزه باشد.”
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
شاخص بورس چیست و انواع آن کدامند؟
ساعد نیوز: شاخص بورس نیز عددی است که بیانگر وضعیت کلی بورس و روند رشد و یا افت این بازار می باشد. ما در بورس فقط یک شاخص نداریم بلکه چند شاخص مختلف داریم که هرکدام از آنها وضعیت بورس را از جنبه خاصی به ما نشان می دهد.
شاخص بورس چیست؟
شاخص بورس نیز عددی است که بیانگر وضعیت کلی بورس و روند رشد و یا افت این بازار می باشد. ما شاخص کل و مزایا و معایب آن در بورس فقط یک شاخص نداریم بلکه چند شاخص مختلف داریم که هرکدام از آنها وضعیت بورس را از جنبه خاصی به ما نشان می دهد و محاسبه هرکدام از این شاخص ها از طریق فرمول متفاوتی صورت می گیرد. پس برای تحلیل آن باید بدانید کارکرد آن شاخص چیست. این شاخص ها معیارهای مهمی هستند که با تحلیل کردن و بررسی آنها، می توان از وضعیت گذشته و حال بورس از جنبه های مختلف مطلع شد.
شاخص کل بورس
این شاخص همان شاخصی است که همیشه در اخبار و رسانه ها از آن به عنوان شاخص بورس تهران صحبت می شود. شاخص کل در بین فعالین بازار و سرمایه گذاران یکی از پرکاربردترین شاخص هاست. این شاخص بیانگر سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است،
به عبارت دیگر تغییرات شاخص کل بیانگر میانگین بازدهی سرمایه گذاران در بورس است. برای درک ساده تر مفهوم شاخص کل، فرض کنید که شما از سهام تمام شرکتهای بورسی هرکدام ۱ عدد سهم را خریداری کنید. در این صورت تغییرات شاخص کل بورس برابر با میزان بازدهی سهام شما خواهد بود.
پس این شاخص هم تغییرات قیمت سهام و هم سودهای سالیانه ای را که شرکت ها به شما پرداخت می کنند، محاسبه می کند.
نام دیگر شاخص کل، شاخص قیمت و بازده نقدی (TEDPIX) است. نکته ای که هنگام بررسی شاخص باید به آن توجه کنید این است که میزان تغییرات شاخص برای ما اهمیت دارد نه خود عدد شاخص. مثلا اگر شاخص کل بورس در طی ۱سال از عدد ۲۰۰۰۰ به ۳۰۰۰۰ برسد (۵۰% رشد کند) نشان دهنده این است که میانگین بازدهی بورس طی این یکسال برابر با ۵۰% بوده است.
طبق فرمول محاسبه شاخص کل، هرچه شرکت ها بزرگتر باشند (سرمایه بیشتری داشته باشند) تاثیر بیشتری بر روی شاخص کل خواهند داشت.
دو نکته قابل توجه در خصوص شاخص کل که باید مد نظر سرمایه گذاران باشد:
- نکته اول اینکه افزایش شاخص کل، لزوماً به معنای سودآوری سهام همه شرکت های حاضر در بورس نیست، شاخص کل و مزایا و معایب آن همان طور که کاهش شاخص کل نیز لزوماً به معنای ضرردهی سهام همه شرکت ها در بورس نیست، زیرا همان گونه که گفته شد، شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی بورس است و چه بسا، در برخی موارد، علیرغم رشد قابل توجه شاخص کل بورس، برخی سهام با افت قیمت مواجه شده و سهامداران خود را با زیان مواجه سازند یا در شرایطی که شاخص کل با کاهش مواجه است، برخی سرمایه گذاران که سهام ارزنده ای را در سبد سهام خود دارند، سود قابل قبولی به دست می آورند. بنابراین، سرمایه گذاران نباید صرفاً با اتکا به اخبار رشد شاخص کل و بدون بررسی کامل در خصوص ارزش ذاتی سهام، اقدام به سرمایه گذاری در بورس کنند و حتی در شرایط رشد مستمر شاخص کل نیز در انتخاب سهام، کاملاً دقت کنند.
- نکته دوم ارتباط بین شاخص کل و سبد سهام است. حتما به خاطر دارید که یکی از اصول بسیار مهم سرمایه گذاری در بورس، تشکیل سبد سهام متنوع است. هر اندازه سبد سهام یک سرمایه گذار، متنوع تر و به ترکیب سهام شرکت های موجود در بورس نزدیک تر باشد، بازدهی آن سرمایه گذار نیز به متوسط بازدهی کل بورس که توسط شاخص کل نشان داده می شود، نزدیک تر خواهد بود تا آنجا که اگر فردی بتواند ترکیب سهام موجود در سبد سهام خود را به طور کامل، منطبق بر ترکیب تمامی سهام حاضر در بورس کند، بازدهی وی نیز به طور کامل منطبق بر نوسانات شاخص کل بورس خواهد بود و مثلا با رشد 30 درصدی شاخص، وی نیـز حدودا ۳۰درصد سود به دست خواهد آورد.
شاخص کل هم وزن
برخی از کارشناسان و فعالان بازار سرمایه اعتقاد دارند شاخص کل معیار مناسبی برای ارزیابی شرکت های بورسی و نشان دهنده برآیند عمومی تغییرات بازار سهام نیست. به دلیل اینکه تاثیرگذاری شرکت ها با سرمایه بزرگتر بر روند شاخص کل بیشتر است، به طوری که در مواقعی شاهد آن هستیم که اکثر بازار سهام در وضعیت کاهشی قرار دارند، اما با افزایش قیمت سهام چند شرکت بزرگ، شاخص کل مثبت می شود.
در شاخص کل هم وزن شرکت های پذیرفته شده در بورس با وزنی برابر در محاسبه شاخص کل سهیم هستند و نوسانات مثبت و منفی شرکت های کوچک، به اندازه نوسان مثبت و منفی شرکت های بزرگ در این شاخص تاثیرگذار است.
شاخص قیمت TEPIX
شاخص قیمت نیز یکی از اصلی ترین شاخص های بورس است. این شاخص بیانگر روند عمومی تغییر قیمت سهام همه شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار است و برخلاف شاخص کل، سود تقسیمی شرکت ها در این شاخص لحاظ نمی شود. مثلا اگر شاخص قیمت بورس در مدت یکسال ۲۰ درصد رشد داشته باشد، به این معنی است که سطح عمومی قیمت ها در بورس نسبت به یکسال گذشته به طور متوسط ۲۰درصد رشد داشته است. تفاوت عمده این شاخص با شاخص کل این است که در شاخص قیمت، فقط قیمت سهام شرکت های بورسی در فرمول شاخص مورد محاسبه قرار می گیرد، در صورتی که در شاخص کل علاوه بر قیمت، سود پرداختی سالیانه شرکت ها هم در محاسبه شاخص لحاظ می شود. در این شاخص نیز مثل شاخص کل، وزن شرکت ها در تاثیر آن ها بر شاخص قیمت اهمیت دارد، یعنی هرچه شرکت بزرگتر باشد، تاثیر آن بر شاخص قیمت نیز بیشتر است.
شاخص قیمت هم وزن
در شاخص قیمت هم وزن، شرکت های پذیرفته شده در بورس با وزنی برابر در محاسبه شاخص قیمت سهیم هستند و نوسانات مثبت و منفی شرکت های کوچک، به اندازه نوسان مثبت و منفی شرکت های بزرگ در این شاخص تاثیرگذار است.
شاخص سهام آزاد شناور TEFIX
پیش از آنکه درباره «شاخص سهام آزاد شناور» توضیح دهیم، لازم است مفهوم «سهام شناور آزاد» را مرور کنیم. سهام شناور آزاد(Free float) بخشی از سهام یک شرکت سهامی اطلاق می شود که دارندگان آن آماده عرضه و فروش آن بخش از سهام هستند و انتظار می رود در آینده ای نزدیک قابل معامله باشد. مالکان سهام شناور آزاد قصد ندارند با حفظ آن در مدیریت شرکت مشارکت کنند. برای محاسبه سهام شناور آزاد باید ترکیب سهامداران، بررسی و سهامداران راهبردی را مشخص کرد. سهامدار راهبردی، سهامدارانی هستند که در کوتاه مدت، قصد واگذاری سهام خود را نداشته و معمولاً می خواهند برای اعمال مدیریت خود، این سهام را حفظ کنند. به عنوان مثال سهام شناور آزاد شرکت های مخابرات ایران و فولاد مبارکه به ترتیب برابر با پنج درصد و ۲۴درصد است.با توجه به مفهوم «سهام شناور آزاد» می خواهیم درباره «شاخص سهام شناور آزاد» نیز توضیح دهیم. محاسبه شاخص سهام شناور آزاد، مشابه شاخص کل است، با این تفاوت که در وزن دهی شرکت های موجود در سبد شاخص، به جای استفاده از کل سهام منتشر شده، تنها از سهام شناور آزاد شرکت ها استفاده می شود و هدف اصلی استفاده از سهام شناور آزاد در محاسبه شاخص ها، در واقع پیگیری رفتار قسمتی از شاخص کل و مزایا و معایب آن بازار است که از قدرت نقدشوندگی بیشتری برخوردار هستند.
شاخص بازار اول و دوم
شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران به دو گروه عمده تقسیم می شوند. این گروه ها هر یک بازار سهام خاصی را تشکیل می دهند. معیار تفکیک شرکت های بورسی معمولا میزان سرمایه، تعداد سهامداران، وضعیت سودآوری، تعداد سهامی که توسط سهامداران حقیقی در بازار خرید و فروش می شود و … است. این تفکیک در بازار نمایانگر بازار شرکت های بزرگ و بازار شرکت های کوچک است. شرکتی هایی که از لحاظ معیارهای گفته شده در شرایط بهتری نسبت به دیگران قرار داشته باشند، در بازار اول و دیگر شرکت های بورسی در بازار دوم قرار می گیرند.
در این بین اگر شاخص کل برای بازار اول محاسبه شود، شاخص بازار اول و در صورتی که شاخص در بازار دوم محاسبه شاخص کل شرکت های عضو در این بازار بدست می آید. اگر شاخص کل بازار دوم سرعت افزایش بیشتری داشته باشد، نشان می دهد که رشد در بازار دوم به نسبت بازار اول بهتر است و بازده سرمایه گذاری در شرکت های کوچک، جذابیت بیشتری دارد.
شاخص ۵۰ شرکت فعال تر
بورس هر سه ماه یک بار فهرست شرکت های فعال تر را بر اساس میزان نقد شوندگی سهامشان منتشر می کند. نقد شوندگی به بیان ساده یعنی خرید و فروش آسانتر و سریعتر سهام. هر شرکتی که سهامش در بورس ساده تر و سریعتر خرید و فروش شود به اصطلاح نقد شوندگی بیشتری دارد. شاخص ۵۰ شرکت فعال تر تغییرات سطح عمومی قیمت سهام ۵۰ شرکتی را نشان می دهد که سهام آنها از سایر شرکت ها نقد شونده تر است.
شاخص ۳۰ شرکت بزرگ
همانطور که از اسم شاخص ۳۰ شرکت بزرگ مشخص است این شاخص سطح عمومی قیمت سهام ۳۰ شرکت بزرگ را نشان می دهد. ۳۰ شرکت بزرگی که ارزش بازار آنها در مقایسه با سایر شرکت ها بیشتر است. ارزش بازار یک شرکت از حاصل ضرب قیمت روز سهام شرکت در تعداد سهام آن شرکت بدست می آید.
شاخص صنعت
منظور از شرکت های صنعتی شرکت هایی هستند که در صنایع مختلف مانند خودروسازی، پتروشیمی، فلزات اساسی، مخابرات، ساختمان و … فعالیت می کنند. شاخص صنعت بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکت های فعال در بخش صنعت است. عملکرد هرکدام از این صنایع تحت عنوان شاخص جداگانه ای مورد بررسی قرار می گیرد. مثلا خودرو، دارو، فلزات اساسی و محصولات شیمیایی.
شاخص واسطه گری های مالی
این شاخص عملکرد شرکت های واسطه گری مالی که فعالیت آنها در حوزه مالی است مثل هلدینگ ها، سرمایه گذاری ها و لیزینگ ها را نشان می دهد.
شاخص های دیگری نیز در بورس مورد محاسبه قرار می گیرند که شاید برای سرمایه گذاران عام بورس کاربرد زیادی نداشته باشند و می توانید آن ها را در مقاله انواع شاخص های بورس مطالعه کنیدو
در نهایت .
درست است که شاخص عملکرد و وضعیت بورس را نشان می دهد، اما مثبت یا منفی بودن شاخص لزوما به معنی مثبت یا منفی بودن کل بورس نیست. بلکه شاخص وضعیت کلی بورس را به ما نشان می دهد. در خیلی از مواقع ممکن است چند شرکت بزرگ که وزن زیادی (سرمایه و ارزش بازار زیادی) دارند، در حالی که وضعیت بسیاری از شرکتهای دیگر متفاوت است، با مثبت یا منفی شدنشان شاخص کل را مثبت یا منفی بکنند. در این مواقع شاخص هم وزن قیمت یا شاخص کل هم وزن می تواند به شکل بهتری وضعیت کلی بازار را به ما نشان دهد، چون در شاخص هم وزن، وزن تمامی شرکت های بورسی مساوی در نظر گرفته می شود و دیگر شرکت های بزرگ نمی توانند شاخص را به واسطه سرمایه زیادشان تحت تاثیر قرار دهند.
شاخص کل و مزایا و معایب آن
آزمون تستی آمادگی کنکور سراسری ریاضی و آمار (2) کلاس یازدهم رشتۀ ادبیات…
تیم مدیریت گاما
آزمون مجازی ریاضی و آمار (2) یازدهم انسانی | فصل 1: آشنایی با منطق و استدلال…
تیم مدیریت گاما
آزمون تستی آمادگی کنکور سراسری ریاضی و آمار (2) کلاس یازدهم رشتۀ ادبیات…
تیم مدیریت گاما
نمونه سوال امتحان جبرانی ریاضی و آمار 2 پایه یازدهم انسانی | شهریور 1400
سؤالات آزمون نوبت دوم ریاضی و آمار (2) یازدهم دبیرستان حضرت زهرا | خرداد 1400
سوالات امتحان ترم اول ریاضی و آمار (2) یازدهم دبیرستان پگاه | دی 1399
سوالات امتحان ترم اول ریاضی و آمار (2) یازدهم دبیرستان شهید چمران نایین | دی 97
کمال متولی زاده نائینی
سوالات و پاسخ تشریحی امتحان ریاضی و آمار (2) یازدهم دبیرستان سرای دانش فلسطین -…
امتحان ریاضی و آمار (2) یازدهم دبیرستان شرف | فصل 1 | درس 2: استدلال ریاضی
خدیجه اقدامی مقدم
راهنمای گام به گام ریاضی و آمار (2) یازدهم رشته انسانی | فصل 2: تابع
85 سوال تستی ریاضی و آمار (2) پایه یازدهم رشته انسانی و معارف | فصل 1: آشنایی با…
راهنمای گام به گام حل مسائل کتاب ریاضی و آمار یازدهم انسانی | فصل دوم: تابع
سکینه باقری فرد
تمرین های تکمیلی ریاضی و آمار (2) پایه یازدهم رشته انسانی و معارف | فصل 1- درس ٢:…
پوشش ریسک چیست؟ ترفندهایی برای جبران ضررهای احتمالی
هنگامی که صحبت از سرمایهگذاری و بازارهای مالی میشود، پای ریسک نیز به میان میآید. در بازار سرمایه هر لحظه ممکن است با وضعیتی ریزشی و ناپایدار مواجه شویم. درست در این مواقع است که یکی از مهمترین ابزارهای کاهش ریسک، یعنی استراتژی پوشش ریسک به کمک ما میآید. چنانچه این استراتژی به صورت صحیح پیاده شود، میتواند موجب کاهش صددرصدی ریسک شود. هرچند برای این منظور لازم است هزینههای اندکی هم پرداخت شود. در ادامه با جزئیات بیشتری توضیح میدهیم که منظور از استراتژی پوشش ریسک چیست و چه مزایا و معایبی دارد.
بیشتر بخوانید
پوشش ریسک یا هج (Hedge) چیست؟
هنگامی که عبارت پوشش ریسک یا هج (Hedge) به گوش میخورد، احتمالا تصور همگان بر این است که این استراتژی ابزاری را در اختیار افراد قرار میدهد که موجب کاهش ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاری میشوند. اما حقیقت آن است که افرادی که از این استراتژی استفاده میکنند، حتی ریسک بسیار بیشتری را تقبل میکنند. در این روش، سرمایهگذاران برای کاهش ریسک ناشی از نوسانهای شدید قیمتی، دست به سرمایهگذاریهایی میزنند که بتواند در جهت معکوس، زیانهای ناشی از این تحرکات قیمتی را جبران کند.
در استراتژی پوشش ریسک، باید مطمئن شوید که میان دو معاملهتان همبستگی منفی وجود دارد و یکی قادر است دیگری را پوشش دهد. طبق این تعریف، میتوان گفت که استراتژی پوشش ریسک یک سرمایهگذاری ثانویه روی یک دارایی است که قیمت آن در جهتی مخالف با قیمت سرمایهگذاری اولیه حرکت میکند.
پوشش ریسک یا هج به زبان ساده، شامل سرمایهگذاریهای جانبیای است که با هدف کاهش ریسک ناشی از تغییرات پیشبینی نشده قیمتها انجام میشود.
چنانچه از استراتژی پوشش ریسک استفاده کنید، میتوانید حتی در شرایط افت شدید بازار نیز نگرانی بابت ضرر و زیانها نداشته باشید. پوشش ریسک یا هج یک راهکار مانند استفاده از بیمه است؛ بیمه باعث نمیشود که از آسیبهایی همچون سیل و زلزله جلوگیری شود اما میتوان تدابیری اندیشید که زیانهای ناشی از این وقایع کمتر شود.
در استراتژی پوشش ریسک هم مانند بیمه، شما سعی دارید زیانهای احتمالی را به شیوهای دیگر جبران کنید. به این منظور دست به یک سرمایهگذاری دیگر میزنید. یعنی اگر در سرمایهگذاری اولیه زیان کنید، میتوانید این زیان را از طریق سرمایهگذاری دوم جبران کنید. البته باید توجه داشت که استفاده از این استراتژی نیازمند میزانی کافی از دانش فنی و ریاضی برای تحلیل سهمهای بازار است.
ایجاد پوشش ریسک؛ چه زمانی و چگونه؟
سرمایهگذاران هنگامی به استراتژی پوشش ریسک روی میآورند که هیچ اطمینانی در خصوص بازار ندارند. فرض کنید که سهام یک شرکت نفتی را خریداری کردهاید. برای پوشش ریسک آن باید به سراغ صنعتی دیگر بروید که حتی در صورت افت قیمت نفت هم اثر چندانی بر پرتفوی شما نداشته باشد و بخشی از دارایی شاخص کل و مزایا و معایب آن خود را روی آن سرمایهگذاری کنید؛ در آن سمت ماجرا اما، اگر قیمت نفت افزایش پیدا کند، سودی که به دست میآورید هم کاهش پیدا میکند. با این همه، سود کم بهتر از آن است که تمام سرمایه از دست برود.
ایجاد پوشش برای ریسک سرمایهگذاریتان میتواند ابزار قدرتمندی باشد، اما ابزاری است که اغلب توسط سرمایهگذاران نادیده گرفته میشود. این باور غلطی است که پوشش ریسک، یک پروسه فنی برای سرمایهداران کلهگنده است، هرکسی باید به دنبال کاهش ریسک خود از طریق به کار گرفتن چند استراتژی باشد.
جوزف فوگ
دو استراتژی اصلی پوشش ریسک
یکی از دو استراتژی اصلی که در بازارهایی با روند نزولی از آنها استفاده میشود، فروش داراییها و نقد کردن آنهاست. به این ترتیب، سرمایهگذار دارایی خود را صرف خرید اوراق با درآمد ثابت میکند. اما در شرایطی که داراییها حجم بالایی دارند، نقد کردن این حجم زیاد ممکن است نه تنها به کاهش ریسک کمک نکند، بلکه باعث بروز رفتار هیجانی شود. به علاوه اگر داراییهای موجود نقد شوند، این احتمال وجود دارد که نتوان دارایی را مجددا و پس از پایان روند نزولی بازار با همان حجم و قیمت خریداری کرد. همچنین در این استراتژی، هزینهای برای فروش و خرید مجدد دارایی نیز باید پرداخت شود.
بیشتر بخوانید
اما استراتژی دوم در این زمینه، استفاده از قرارداد آتی، بدون نقد کردن داراییهای داخل سبد سهام است. در استراتژی پوشش ریسک به کمک قرارداد آتی، میتوان در هنگامی که بازار سیری نزولی دارد، دارایی را حفظ کرد. چنانچه پرتفوی با سبد دارایی پایه قرارداد آتی همسبتگی مثبت داشته باشد، میتوان با ورود به موقعیت فروش مانع از زیان شد. به این ترتیب در هزینههای معاملاتی نیز صرفهجویی خواهد شد و پس از اتمام روند نزولی، میتوان با ورود به موقعیت معکوس و بستن موقعیت فروش پیشین، به سودآوری رسید. فارغ از اینکه افراد تکسهم باشند یا دارای پرتفوی سهام، میتوانند متناسب با نسبت بهینه پوشش ریسک، از این استراتژی بهره ببرند.
ریسکهای پوشش ریسک
درست است که استراتژی پوشش ریسک برای کاهش ریسک مورد استفاده قرار میگیرد، اما خود آن هم ریسک دارد چرا که این روش ممکن است به صورت قطعی موفقیتآمیز نباشد. یک سرمایهگذار باید پیش از انتخاب یک استراتژی پوشش ریسک، از خود بپرسد که مزایا و معایب این استراتژی برای او چیست؟ آیا استفاده از یک استراتژی خاص میتواند هزینههایی اضافهای را که به سرمایهگذار تحمیل شده است جبران کند؟
پوشش ریسک در بیشتر اوقات موجب سودآوری نمیشود. بلکه یک استراتژی موفق در این زمینه، راهکاری است که از وقوع ضرر و زیان جلوگیری کند.
صندوق پوشش ریسک چیست؟
صندوقهای پوشش ریسک یا هج، از دهه ۵۰ میلادی فعالیت خود را در دنیا آغاز کردند. در ابتدا هدف این صندوقها پوشش ریسکهای سرمایهگذاری در بازارهایی با روند نزولی بود. اما هرچه زمان گذشت، فعالیت خاص این صندوقها با جذب سرمایههای فراوانی همراه بود. به این ترتیب این صندوقها رشد چشمگیری داشتند و اکنون در جایجای دنیا از آنها استفاده میشود. صندوق پوشش ریسک را با عنوان صندوق پوششی نیز میشناسند.
این صندوقها، گونهای نهاد مالی همچون شرکتهای مدیریت سرمایه یا سرمایهگذاری هستند که سرمایههای فراوانی را جذب میکنند. سرمایهگذاری در این صندوقها به این صورت است که پول باید تا مدت مشخصی در صندوق بماند و سرمایهگذار حق برداشت آن را ندارد. هنگامی که شاخص کل و مزایا و معایب آن مبالغی معین در این صندوقها جمعآوری شود، مدیران آن را در ابزارهای گوناگون مالی سرمایهگذاری میکنند. سپس در ازای سودی که به دست میآید، پاداشهایی همچون حق مدیریت به دست میآورند. به منظور سرمایهگذاری در ابزارهای مالی گوناگون، لازم است که مدیران این صندوقها عملکردی حرفهای داشته باشند و از تکنیکهای پیچیده ریاضی و معاملات پیشرفته استفاده کنند.
از آنجا که این صندوقها، به دنبال ابزارهای بسیار پرریسک هستند، طبیعی است که سوددهی آنها در مقایسه با سایر صندوقها بیشتر است. مدیران این صندوقها در پی انجام اقداماتی در راستای کاهش ریسک هستند اما هدف نخست و اصلی این صندوقها، تلاش برای دریافت سود بیشتر است؛ فارغ از اینکه بازار در شرایط پررونق به سر میبرد یا راکد است.
راهکارهای مورد استفاده در صندوق پوشش ریسک
این صندوقها در ترکیب داراییهای خود از ابزارهای مالی متنوعی استفاده میکنند که همین امر تفاوت بارز آنها را با سایر صندوقها رقم میزند. یعنی آنچه در این صندوقها بر روی آنها سرمایهگذاری میشود، در دیگر صندوقها به چشم نمیخورد. اکنون به چند مورد از این ابزارها و راهکارها اشاره میکنیم.
بهرهمندی از فروش استقراضی
فروش استقراضی روشی است که بر اساس آن یک فرد سهامی را از مالک آن قرض میگیرد. این فرد قصد دارد که سهام را در قیمت بالا بفروشد و با افت قیمت سهام، مجددا آن را خریداری میکند و به مالک برگرداند. چنانچه قیمت کم شود، مابهالتفاوت قیمت فروش سهام و خرید سهم جدید، به عنوان سود برای فرد قرضگیرنده در نظر گرفته میشود. صندوق پوشش ریسک نیز هنگام رکود بازار از چنین ابزاری استفاده میکند؛ سهامی را که آن نیست قرض میگیرد و در بازار میفروشد و سپس هنگام کاهش قیمت، مجددا آن را خریداری میکند و به این ترتیب سود به دست میآورد.
سرمایهگذاری در ابزارهای مشتقه
یکی از رایجترین شیوههای مورد استفاده در این صندوقها، پوشش ریسک با استفاده از ابزارهای مشتقه است. ابزارهای مشتقه از جمله اوراق بهاداری به شمار میروند که ارزش آنها با توجه به دارایی پایه مشخص میشود. صندوق پوشش ریسک به کمک سرمایهگذاری در چنین ابزاری، میتواند روی داراییهای مختلفی سرمایهگذاری کند و از این طریق سود به دست آورد. از جمله این مشتقات میتوان به اختیار معامله، قرارداد سوآپ، قراردادهای آتی و قراردادهای سلف اشاره کرد.
بیشتر بخوانید
پوشش ریسک به کمک متنوعسازی سبد سهام
درست است که به کمک ابزار مشتقه میتوان از سرمایهگذاری در برابر ریسکهای موجود حفاظت کرد اما این روش نیازمند سرمایهی زیاد است. روشهای دیگری علاوه بر مشتقات نیز وجود دارند که استفاده از آنها میتواند در پوشش ریسک کارساز باشد. از جمله این موارد میتوان به چیدمان متنوع سبد سهام اشاره کرد.
فرض کنید شما روی سهام شرکت «الف» سرمایهگذاری کردهاید اما به منظور پوشش ریسک، در جهت عکس روی سهام شرکت «ب» هم سرمایهگذاری کردهاید. به این ترتیب اگر سهام شرکت «الف» با افت مواجه شد، میتوانید از محل سرمایهگذاری روی شرکت «ب» سود به دست آورید. اما ضمانت استراتژی پوشش ریسک چیست؟ هیچ ضمانتی در این خصوص وجود ندارد که اگر یکی از شرکتها با افت مواجه شد، شرکت دیگر به سمت سودآوری حرکت کند. ممکن است در شرایطی مشابه هر دو سهام با افت قیمت مواجه شوند. یعنی ممکن است اتفاقهایی رخ دهد که کاملا با آنچه تصور میکردیم متفاوت است. به همین جهت روی استفاده از دانش تحلیل ریاضی بازار در این روش بسیار مورد تأکید است.
بیشتر بخوانید
آربیتراژ
آربیتراژ امکانی را ایجاد میکند که بتوان بر اساس آن پوشش ریسک ایجاد کرد. قیمت یک دارایی در بازارهای مختلف مالی در سراسر جهان با هم متفاوت است. به این ترتیب، میتوان از این تفاوت قیمت سود کسب کرد. مدیران صندوقهای پوشش ریسک، به کمک تجربه و مهارت خود بازارهای مالی مختلف را با شاخص کل و مزایا و معایب آن دقت پیگیری میکنند. به این طریق میتوانند فرصتهای مطلوبی را بیابند که سایرین از آن بیخبرند. این مسئله میتواند منجر به آن شود که دارایی صندوق پوشش ریسک در مسیر درستی سرمایهگذاری شود.
بیشتر بخوانید
سرمایهگذاری در اوراق بهاداری که مورد توجه عموم نیستند
در بازار بورس سهمهای مختلفی وجود دارد که به قیمتی کمتر از ارزش ذاتی خود قیمتگذاری و معامله میشوند. صندوق پوشش ریسک با شناسایی این سهام میتواند داراییهای موجود را در این اوراق سرمایهگذاری کند.
سرمایهگذاری در بازارهای نوظهور
ماهیت صندوق پوشش ریسک به گونهای است که میتواند با سرمایهگذاری در سهام یا ابزارهای نوظهور که با رشد نوسانی همراه هستند، به سودآوری برسد.
سرمایهگذاری در بازارهای موازی
سرمایهگذاری در بازار املاک، مستغلات، طلا و یا حتی مشاغل پرریسک، از جمله دیگر مواردی است که مورد توجه صندوق پوشش ریسک است.
ساختار اهرمی
صندوق پوشش ریسک میتواند از اهرمهای ۱۰ برابری استفاده کند. یعنی اگر یک واحد سرمایه جذب کنند، برخی از بانکها به ازای همان یک واحد، ۹ واحد وام میدهند. به همین ترتیب اگر اگر یک واحد از بین برود، آنها ده واحد متضرر میشوند و بالعکس.
خطرات صندوق پوشش ریسک
درست است که صندوق پوشش ریسک سودآوری بالایی دارد اما نمیتوان از خطرات آن غافل بود. اما خطرات صندوق پوشش ریسک چیست؟ این صندوقها رویکرد متفاوتی نسبت به استراتژی کلاسیک پوشش ریسک دارند و در پی برخورداری از بیشترین سود حاصل از یک سرمایهگذاری در کنار جلوگیری از ریسک هستند. در راستای همین تغییر رویکردِ پوشش ریسک در این گونه صندوقها، مخاطراتی به وجود میآید که بهتر است چند نوع از این مخاطرات را با هم مرور کنیم:
- اثر اهرم: همانگونه که در بخش قبل توضیح دادیم، پوششدهندگان ریسک و مدیران این صندوقها از بانکها وام دریافت میکنند. آنها به ازای هر یک دلار جذب سرمایه، میتوانند ۹ دلار وام بگیرند. این اهرم ۱۰ درصدی همانقدر که میتواند سودساز باشد، به همان میزان نیز میتواند ضررهای بزرگ را تشدید کند و کل دارایی صندوق را به باد دهد.
- استقبال از داراییهای پرریسک: اساس کار این صندوقها، سرمایهگذاری بر روی داراییهایی است که ریسک بالاتر و بازده بیشتری دارند. این امر میتواند به جای پوشش ریسک، خود به تنهایی یک تبدیل به یک ریسک شود.
- عدم شفافیت کامل: استراتژیهای معاملاتی، چیدمان سبد سهام و سایر تصمیمها، از جمله مواردی است که برای سرمایهگذاران چندان با جزئیات اطلاعرسانی نمیشود و در بازارهای مالی، هر کجا که عدم شفافیت وجود داشته باشد، احتمال بروز ضرر و کلاهبرداری نیز وجود خواهد داشت.
- کمبود نظارت: این ویژگی موجب میشود که ریسکهای ساختاری پنهان آشکار نشوند. چرا که نظارت دقیقی بر این صندوقها وجود ندارد و این مسئله موجب ایجاد مخاطراتی خواهد شد.
تفاوت صندوق پوشش ریسک و صندوقهای سرمایهگذاری مشترک
تا به اینجا دانستیم صندوق پوشش ریسک چیست و چه راهکارهایی را به منظور پوشش ریسک در نظر میگیرد. اگر قبلاً با صندوقهای سرمایهگذاری مشترک آشنا باشید، ممکن است به نظرتان بیاید این دو نوع صندوق مشابه هم هستند. به همین جهت لازم است به تفاوت این صندوقها هم اشاره کنیم.
- نخست آنکه در صندوق پوشش ریسک، میتوان بدون هیچگونه محدودیتی از ابزارهای متنوعی استفاده کرد. اما این مسئله در صندوقهای سرمایهگذاری به چشم نمیخورد؛ در این صندوقها تنها میتوان در داراییهای مالی که در اساسنامه صندوقهای سرمایهگذاری مشترک ذکر شده است، سرمایهگذاری کرد.
- در بیشتر مواقع بر صندوق پوشش ریسک نظارت نمیکنند. اما صندوقهای سرمایهگذاری مشترک از جانب ناظران بازار مدام رصد میشود.
- سرمایهگذاری در صندوق پوشش ریسک تنها برای افراد محدودی امکانپذیر است چرا که نیازمند سرمایه اولیه قابل توجهی است. اما عموم مردم میتوانند در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک وارد شوند.
- در صندوق پوشش ریسک، کارمزد ثابتی تقریبا به اندازه دو درصد از کل میزان سرمایهای که به صندوق جذب شده است دریافت میشود. اما در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، کارمزدها با توجه به ترکیب دارایی صندوق و معمولا به اندازه درصدی از قیمت NAV صندوق است. پس مشخص است که کارمزد مدام در حال تغییر است.
- در صندوقهای پوشش ریسک، مدیر صندوق در ضرر سرمایهگذاران سهیم نمیشود اما در صندوقهای سرمایهگذاری اینگونه نیست.
بیشتر بخوانید
جمعبندی
پوشش ریسک یا hedge را میتوان همچون بیمهنامهای دانست که با استفاده از ابزارهای مالی همچون ابزار مشتقه و قراردادهای آتی، دارایی را در برابر اتفاقهای احتمالی و پیشبینینشده محافظت میکند. در همین راستا نیز صندوقهای پوشش ریسک در بسیاری از نقاط جهان به وجود آمدهاند و افرادی که سرمایههای کلانی دارند، میتوانند با بهرهگیری از این صندوقها به سودهای فراوانی دست پیدا کنند. پوشش ریسک فی نفسه به دنبال سودآوری نیست و تنها استفادهی آن، جلوگیری از ضرر در موقعیتهای حساس است. اما در صندوقهای پوشش ریسک، با اندکی انحراف از رویکرد اصلی پوشش ریسک مواجه هستیم و بحث سودآوری در کنار کاهش ریسک نیز مطرح میشود زیرا مدیران این صندوقها، مبلغ موجود در صندوق را در داراییهای متنوع و پرریسکی سرمایهگذاری میکنند و در صورت سودآوری، بازده بالایی کسب میکنند.
دیدگاه شما