استفاده کاربردی از چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال
چنگال اندروز(Andrew’s Pitchfork) یکی از روشهای کاربردی در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. ابزاری که تئوری آن نخستین بار توسط راجر بابسون ارائه شد و بعدها توسط دکتر «آلن هالاندروز» به شکلی که امروزه میشناسیم، مورد استفاده قرار گرفت. آلن اندروز توسعهدهنده این روش معتقد بود، خطوط روند کلاسیک کارایی بالایی در تحلیل بازارها ندارند و خطوط روندی که از نقاط و پیوتهای بیشتری میگذرد، بسیار کاربردیتر است. درعینحال بر مبنای این خط مرکزی باید همه نوسانات قیمت را در بین دو بال که کانالهایی را برای روند قیمت میسازند، مورد توجه قرار داد.
ابزار چنگال اندروز
همانطور که در مطالب قبلی درباره کانال و خطوط حمایتی عنوان کردیم، ابزار دیگری در این حوزه به نام چنگال اندروز وجود دارد که شامل سهنقطه برای رسم است.
این سهنقطه شامل یک نقطه بهصورت ماکسیمم یا مینیمم نسبی که میان یک ماکسیمم و یک مینیمم نسبی دیگر قرار گرفته است و به آن نقطه وسط و نقطه پایهای میگویند.
در ترسیم یک چنگال اندرو(اندروز پیچفورک) محدوده جابجایی قیمت حتماً باید بین دو چنگال کناری(بال کناری) قرار گرفته باشد؛ بنابراین زمانی که قیمت از بین دو چنگال کناری خارج شود، چنگال ترسیمی دیگر مورد تأیید نخواهد بود.
چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه ترسیم میشود؟
چنگال اندروز (Andrew’s Pitchfork) یک نشانگر تکنیکال است که به دست آلن اندروز (Alan Andrews) توسعه یافته و میتواند از سوی معاملهگران برای ایجاد فرصتهای سودآور و بهره بردن از نوسانات در بازار فارکس و بازارهای مالی دیگر مورد استفاده قرار بگیرد. هنگامی که این نشانگر برای تحلیل بلندمدت استفاده شود، میتواند در شناسایی سیکلهای کلی که روی فعالیتهای جزئی کوتاه مدت تأثیر میگذارند کاربرد داشته باشد. در ادامه، دو رویکرد در استفاده از نشانگر چنگال اندروز را معرفی میکنیم: معامله در داخل خطوط چنگال و معامله در خارج از این خطوط.
تعریف چنگال اندروز
چنگال اندروز که گاهی با عنوان «مطالعات خط میانی» مورد اشاره قرار میگیرد، در چندین برنامه و بسته نرمافزار نموداری در دسترس است و به شکلی گسترده به دست معاملهگران تازهکار و مجرب استفاده میشود. مانند خطوط معمول حمایت و مقاومت، این نشانگر دو خط حمایت/ مقاومت با یک خط میانی را عرضه میکند که میتوانند برای تشخیص حمایت/ مقاومت یا خط برگشتی (Pseudo-regression) مورد استفاده قرار بگیرند.
اندروز معتقد بود که روند قیمت بازار در 80% مواقع به سمت خط میانی متمایل میشود و نوسانات گسترده یا تغییرات در احساسات فقط در 20% مواقع قابل محاسبه هستند. در نتیجه، روند کلی بلندمدت (به لحاظ نظری) فارغ از نوسانات جزئیتر، اغلب دست نخورده باقی میماند.
اگر احساسات تغییر کند و مناسبات عرضه و تقاضا دستخوش تغییر شود، قیمتها منحرف میشوند و یک روند جدید ایجاد میکنند. این موقعیتها هستند که در بازار فارکس و ارز دیجیتال میتوانند فرصتهای سود قابلتوجه ایجاد کنند. معاملهگران میتوانند دقت این نوع از معاملات را به کمک چنگال اندروز در ترکیب با نشانگرهای دیگر تکنیکال افزایش دهند.
به کار بردن چنگال اندروز
برای به کار بردن چنگال اندروز، معاملهگر باید اول یک نقطه بیشترین و کمترین قیمت را که قبل از این روی نمودار اتفاق افتاده، پیدا کند. اولین نقطه، که به آن پیوت (Pivot) گفته میشود، روی این اوج یا افت ترسیم میشود و به عنوان نقطه A برچسب زده میشود.
بعد از اینکه محور انتخاب شد، معاملهگر باید یک اوج و افت قیمت را در سمت راست این محور پیدا کند. این به احتمال زیاد یک اصلاح قیمت خواهد بود که در جهت مقابل بالاتر یا پایینتر میرود. در شکل 1، اصلاح جزئی خط افت (نقطه A) به ما در تعیین دو نقطه B و C خدمت میکند.
همین که این نقاط مشخص شوند، چنگال میتواند به کار برده روشی برای استفاده از چنگال اندروز روشی برای استفاده از چنگال اندروز شود. دسته چنگال با نقطه محوری (نقطه A) شروع میشود و به عنوان خط میانی به کار برده میشود. دو شاخک دیگر چنگال که توسط نقطه اوج و نقطه افت بعدی (نقطه B و نقطه C) ایجاد میشوند، به عنوان خط حمایت و مقاومت روند قیمت به کار میآیند.
شکل 1: به کار بردن چنگال اندروز در نموداری که حرکت قیمت جفت EUR/USD را نمایش میدهد. نقطه محوری (A) روی یک افت قیمت قبلی ترسیم شده است و نقاط B و C در سمت راست محور قرار گرفتهاند. خطی که از نقطه A ترسیم شده، خط میانی است و دو «شاخک» دیگر هم به عنوان خط حمایت و مقاومت عمل میکنند.
کاربرد چنگال اندروز
وقتی چنگال اندروز به کار برده میشود، تریدر هم میتواند در داخل کانال معامله کند و هم نقاطی که قیمت از کانال خارج شده است را مورد شناسایی قرار دهد. در شکل 2 میتوانید ببینید که حرکت قیمت به خوبی به عنوان حمایت و مقاومت عمل میکند و معاملهگران میتوانند از انتهای آن (مانند نقطه E) وارد بازار شوند و در بالای آن (مانند نقطه D) فروش انجام دهند؛ چراکه قیمت به سمت خط میانی متمایل میشود. دقت معامله همیشه با جستوجوی ابزارهای تائیدکننده افزایش پیدا میکند. یک نوسانگر قیمت ابتدایی به خوبی میتواند دقت معامله کلی را افزایش دهد.
شکل 2: به کار بردن چنگال اندروز روی نمودار صعودی GBP/USD. به فرصتهای گوناگونی که در داخل و خارج حدود چنگال برای تریدر ایجاد شده دقت کنید.
علاوه بر این، معاملهگر میتواند شروع معاملات خود را در زمان خروج قیمت از حمایت و مقاومت ایجاد کند. دو نمونه از آنها را در نقاط F و G مشاهده میکنید. در اینجا، احساسات بازار تغییر کرده و حرکت قیمتی به وجود آورده که از خط میانی منحرف شده و از خطوط روند کانال خارج شده است.
وقتی که حرکت قیمت در تقلای بازگشت به محدوده میانی میشود، معاملهگر میتواند از فرصت بادآورده سود ببرد. اما به هر ترتیب لازم است توجه داشته باشیم که درست مثل هر معامله دیگری، مدیریت پول و استفاده از ابزارهای تأییدگر باید نقش مهمی در انجام معامله داشته باشد.
معامله در داخل خطوط چنگال اندروز
اجازه بدهید نگاهی به نحوه سود بردن معاملهگران از معامله در داخل خطوط بیندازیم. شکل 3 یک مثال خوب است که حرکت قیمت جفت ارز EUR/USD را نشان میدهد که به سمت خط میانی باز میگردد و تا بالای سطح مقاومت چنگال (نقطه A1) افزایش مییابد. در شکل 4 کمی نمودار بزرگ شده است و در آن میتوانیم شکلگیری زهره یا ستاره شامگاهی (Evening Star: یکی از الگوهای تحلیل تکنیکال است که برای شناسایی نقطه واژگونی روند قیمت کاربرد دارد) را ببینیم.
در اینجا، موقعیت خریدی که در حال افزایش بود، شروع به ناپدید شدن میکند و یک الگوی دوجی (Doji) یا صلیب مانند ایجاد میکند که درست زیر شاخک بالایی شکل میگیرد. وقتی که یک نوسانگر استوکاستیک را در اینجا به کار ببریم، صلیب را زیر خط سیگنال مشاهده میکنیم که لحظه شروع سیر نزولی را تائید میکند.
معاملهگر میتواند لحظه ورود به بازار و خرید را در نقطه X (شکل 4)، یعنی کمی پایینتر از بسته شدن شمع سوم با در نظر گرفتن این نشانهها قرار بدهد. در اینجا لازم است که لحظه ورود در یک موقعیت نزولی، هنگامی که حرکت قیمت دوباره به سمت خط میانی متمایل میشود، همراه با مدیریت پول متناسب (و البته با یک نقطه حد ضرر مناسب) انجام شود.
شکل 3: یک شکل عالی دیگر در نمودار جفت ارزی EUR/CAD. در اینجا مثالی قابل توجه از یک موقعیت سودآور «داخل خط» مشاهده میکنیم که با نزدیک شدن قیمت به رقم 1.5000 ایجاد شده است. شکل 4: نگاهی بزرگنماییشده به همان فرصت، پرده از شکلهای تکنیکال درسی که برای ورود به بازار و خرید تعریف شدهاند برمیدارد. در اینجا، معاملهگر میتواند معامله را در تقاطع نزولی و جایی که استوکاستیک و الگوی ستاره عصرگاهی شکل گرفته قرار دهد.
معامله در خارج از خطوط چنگال اندروز
اگرچه معامله در خارج از خطوط خیلی کمتر از داخل آنها اتفاق میافتد، اما این معاملات میتوانند منجر به سودهای هنگفتی شوند. اما به هر حال این فرصتها از جمله سختترین موقعیتهای معاملاتی محسوب میشوند. فرضی که در اینجا وجود دارد این است که حرکت قیمت درست مثل داخل خطوط به سمت خط میانی متمایل میشود. به هر ترتیب این امکان هم وجود دارد که بازار تصمیم گرفته باشد مسیر خود را تغییر دهد. برای همین، خارج شدن از خطوط میتواند نشاندهنده شکلگیری یک روند جدید باشد.
برای پیشگیری از ضررهای فاجعهبار، میتوان پارامترهای سادهای را به تحلیل اضافه کرد. در راستای تشخیص بازگشتهای قیمت به داخل کانال، میتوان به صورت همزمان، حرکتهای معکوسی را که در نهایت باعث زود بسته شدن موقعیت میشوند، فیلتر کرد.
با نگاه کردن به شکل 5، میبینیم که حرکت قیمت در نقطه A چنین فرصتی در اختیار معاملهگر قرار میدهد. نمودار نشان میدهد که حرکت قیمت EUR/USD در هفته اول آوریل به سمت خط حمایت خارج شده است. همین که نقطه گسست شناسایی شد، آن را مجزا و بزرگنمایی میکنیم تا چشماندازی بهتر به دست بیاوریم.
شکل 5: توجه کنید چطور حرکت قیمت دوباره به سمت خط میانی متمایل میشود. این یک فرصت عالی است، اما مدیریت و استراتژی پولی همچنان نقش مهمی در به چنگ آوردن آن ایفا میکند.
در شکل 6 چندین فرصت معاملاتی به معاملهگر برای معامله در بازگشت به روند کلی داده میشود. اما بهتر است به یاد داشته باشیم که فرصت واقعی در نقطه گسستی قرار دارد که در ماه اکتبر روی میدهد. معاملهگر میتواند ببیند که حرکت قیمت قبل از گسست، یک سطح حمایت روی رقم 1.1958 دلار ایجاد میکند (که با خط آبی نشان داده شده است).
استفاده از ابزارهای دیگر در معامله خارج از خطوط
با استفاده از یک نوسانگر قیمت میانگین متحرک همگرایی واگرایی (مکدی: MACD)، میتوانیم شکلگیری سیگنال همگرایی گاوی (Bullish) را در حالی که یک اوج بزرگ و یک اوج کوچکتر متوالی در نمودار تاریخی وجود دارد، ببینیم. ورود به بازار در اینجا کلیدی است. معاملهگر با دیدن افزایش قیمت تا آزمودن سطح مقاومت بالایی در رقم 1.2446 دلار یک فرصت گسست بالقوه را مشاهده میکند.
شکل 6: همگرایی در مکدی، در ترکیب با کاهش قیمت در ناحیه زیرین، نشاندهنده یک گسست رو به بالای قریبالوقوع است.
برای قرار دادن سفارش خرید در این مثال، قبل از هر چیز باید مطمئن شویم که خط مقاومت بالایی آزموده شده است. اگر این مقاومت توسط حرکت قیمت آزموده نشود، میتواند به این معنی باشد که یک روند نزولی در کار است، که در این صورت خودتان را از دردسر وارد شدن به یک معامله بدون سود نجات دادهاید. در شکل 6 میتوانید ببینید که حرکت قیمت اوائل ماه اکتبر با رسیدن به اوج قیمت 1.24446 دوباره وارد شاخکها میشود.
اگر حرکت قیمت بتواند از این سطح مقاومت، بیشتر خارج شود، افزایش بیشتر قیمت را تأیید میکند. در نتیجه، معاملهگر باید سفارش خرید خود را 30 پیپ بالاتر از هدف (که با خط قرمز نمایش داده شده) قرار دهد و نقطه حد ضرر یا استاپ لاس را در همان نقطه قرار دهد. بعد از اجرای سفارش، نقطه قطع باید پنج پیپ پایینتر از نقطه افت قیمت قبلی قرار داده شود. فرض این است که این نقطه افت آزموده نمیشود؛ چراکه حرکت قیمت به افزایش ادامه میدهد و در موقعیت خرید، رو به پایین برنمیگردد.
خرد کردن جزء به جزء چنگال اندروز
اگرچه دو روشی که در اینجا مورد بحث قرار گرفتهاند (یعنی معامله داخل خطوط و معامله خارج خطوط) ممکن است پیچیده به نظر برسند، وقتی آنها را جزء به جزء خرد کنید، به سادگی میتوانند به کار برده شوند. معاملهگران درک میکنند که روش چنگال وقتی در مورد جفتهای ارزی عمده مثل EUR/USD یا GBP/USD به کار برده شود، به خاطر ماهیت روند آنها نتایج به مراتب بهتری میدهد. جفتهای ارزی مهجور اگرچه ممکن است الگوهای روندی نمایش دهند، تمایل بیشتری به تلاطم دارند و نتایج کمتر رضایتبخشی در آنها به دست میآید.
شکل 7: شناسایی دو فرصت عالی در جفت ارزی NZD/USD.
حالا اجازه بدهید این فرآیند را خرد کنیم. جفت ارزی NZD/USD که در شکلهای 7، 8، و 9 دیده میشود، مثال بسیار خوبی هم از فرصتهای «داخل خطوط» و هم «خارج خطوط» ارائه میدهد.
رویکرد داخل خطوط
اول به رویکرد داخل خطوط با توجه به مثال A در شکل 7 میپردازیم:
- حرکت قیمتی که از خط میانی خارج شده و به شاخک مقاومت بالایی نزدیک میشود را شناسایی میکنیم.
- آزمودن شاخک مقاومت بالایی مشابه الگوی ستاره شامگاهی (زهره) یا یک الگوی شمعی خرسی دیگر است. برای مثال، در شکل 8، شکلگیری زهره در نقطه X را مشاهده میکنیم. این را به عنوان اولین سیگنال در نظر میگیریم.
- از طریق یک نوسانگر قیمت، روند نزولی را تأیید میکنیم. در شکل 8، یک تقاطع نزولی در نوسانگر استوکاستیک اتفاق میافتد که روند نزولی در قیمت ارز را تأیید میکند. همچنین توجه کنید چطور تقاطع پیش از آن اتفاق میافتد که شکل کامل شود و حواس معاملهگران را به خود جلب میکند.
- سفارش خرید و ورود به بازار را کمی پایینتر از نزدیکی شمع سوم و آخر شکل قرار میدهیم. چیزی در حدود پنج پیپ پایینتر از نقطه پایین در این موقعیتها کفایت میکند.
- یک نقطه توقف برای این موقعیت معاملاتی ایجاد میکنیم که در حدود 50 پیپ بالاتر از نقطه ورود است. اگر حرکت قیمت بعد از الگوی ستاره ای افزایش یابد، معاملهگران تلاش میکنند در حد امکان سریعتر از موقعیت خارج شوند تا ضرر خود را به حداقل برسانند. در این مثال، نقطه ورود در حالت ایدئال روی 0.6595 قرار داده میشود و یک استاپ لاس یا حد ضرر در 0.6645 گذاشته میشود و یک تارگت (هدف قیمتی) روی 0.6454 با ضریب تقریبی ریسک به پاداش 3:1 قرار میگیرد.
رویکرد خارج خطوط
برای خروجهای خارج از خطوط روند، نگاهی به مثال بعدی، یعنی نقطه B در شکل 7 میاندازیم. در اینجا، حرکت قیمت از خط روند بالایی خارج شده است، اما به نظر میرسد قصد بازگشت به خط میانی را داشته باشد. حالا میتوانیم رویکردی دیگر را با استفاده از همان جفت ارزی NZD/USD به کار ببریم:
- حرکت قیمت به سمت خط میانی را شناسایی میکنیم. معاملهگران در اینجا میخواهند تائید کنند که قیمت در واقع در حال افت است و با رسیدن به خط روند بالایی بازمیگردد. در شکل 9، قیمت ارز با رسیدن به خط روند سقوط میکند و فشار فروش گسترده را تأیید مینماید.
- خط حمایت/مقاومت اصلی را شناسایی میکنیم. در اینجا، معاملهگران میخواهند یک خروج تأییدشده از یک سطح حمایت اصلی را برای شناخت لحظه مناسب ورود و افزایش احتمال یک معامله موقث، شناسایی کنند.
- سفارش خرید و ورود به بازار را 30 پیپ پایینتر از سطح حمایت قرار میدهیم. در مثال ما (به شکل 9 نگاه کنید) سطح حمایت روی رقم 0.7200 ایجاد شده، یعنی سفارش ورود باید روی 0.7180 قرار داده شود. نقطه قطع آن هم قدری بالاتر روی رقم 0.7300 گذاشته میشود که بالاترین نقطه در دور قبل محسوب میشود. وقتی سود را روی رقم 0.7000 قرار دهیم، به ما ضریب تقریبی ریسک به سود 2:1 میدهد.
- از طریق یک نوسانگر قیمت تأیید دریافت میکنیم. تقاطع نزولی که در هنگام استفاده از نوسانگر استوکاستیک روی میدهد، تأیید خروج از حمایت در قیمت را به معاملهگران میدهد.
سخن پایانی
چنگال اندروز به معاملهگران ارزهای دیجیتال فرصتهای معاملاتی سودآوری در بلندمدت و میانمدت عرضه میکند و در بازارهای کمنوسان کاربرد بیشتری دارد. با این حال ذکر این نکته خالی از لطف نیست که این ابزار بیشتر در معاملات آتی مورد استفاده قرار میگیرد.
هنگامی که این چنگال با دقت به کار برده شود و در ترکیب با مدیریت پول دقیق و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار بگیرد، معاملهگر میتواند به کمک آن تغییرات عمده را شناسایی کند و مجزا سازد و تلاطمهای جزئیتر را در بازارها کنار بگذارد. این نوع معامله بلندمدت میتواند مسیر سودآوری را در مقایسه با موارد مشابه کوتاهمدت طی کند، به این شرط که تریدر تمام معیارهایی که در بالا تشریح شد را در آن به کار بگیرد.
راهنمای جامع استفاده از اندیکاتور چنگال اندروز و نحوه معامله با آن
اندیکاتور چنگال اندروز (Andrews’ Pitchfork) که توسط مدرس مشهور، آلن اندروز، توسعه یافته است، یکی از اندیکاتورهایی است که معاملهگران میتوانند برای ایجاد فرصتهای سودآور و گرفتن روندهای بزرگ در بازار فارکس و سایر بازارها استفاده کنند.
از نظر بلندمدت، تحلیلگران میتوانند از چنگال اندروز برای شناسایی و اندازهگیری چرخههای کلی که بر عملکرد دارایی پایه تأثیر میگذارند بهره بگیرند.
در زیر، دو رویکرد برای استفاده از این اندیکاتور را توضیح خواهیم داد که عبارتاند از: معاملهگری درون خطوط و معاملهگری خارج از خطوط.
نکات کلیدی
- چنگال اندروز روشی است که از یک مجموعهای از سه خط روند برای شناسایی روندها و بازگشتها استفاده میکند.روشی برای استفاده از چنگال اندروز
- خطوط روند بالاتر و پایینتر نشان دهنده نواحی حمایت و مقاومت هستند.
- چنگال اندروز میتواند سیگنالهای بلندمدت میانمدتی را به معاملهگران مومنتوم ارائه دهد. در واقع، این اندیکاتور برای پیشبینی نوسانهای طولانیتر بازار مفید است.
- به معاملهگران توصیه میشود همیشه شکستهای حمایتی و مقاومتی چنگال را با سایر اندیکاتورهای تکنیکال تأیید کنند.
چنگال اندروز چیست؟
چنگال اندروز (که گاهی از آن با عنوان «چنگال» نام برده میشود) در بیشتر برنامهها و پلتفرمهای ارائه چارت قیمت موجود است و معاملهگران تازهکار و باتجربه با آن آشنا هستند.
این اندیکاتور که مشابه خطوط حمایت و مقاومت معمولی است، دارای دو خط حمایت/مقاومت قدرتمند با یک خط میانی است که میتواند به عنوان خط حمایت/مقاومت یا خط رگرسیون عمل کند.
اندروز معتقد بود که قیمت بازار در 80 درصد مواقع به سمت خط میانه حرکت میکند و در 20 درصد باقیمانده نوسانات شدید یا تغییر احساسات بازار را تجربه میکند. از این رو، روند کلی بلندمدت (در تئوری) بدون توجه به نوسانات کوچکتر ثابت باقی خواهد ماند.
در صورت ایجاد تغییر در احساسات سرمایهگذاران و تغییر توازن میان نیروهای عرضه و تقاضا، قیمت به یک سمت جدید منحرف شده و روند جدیدی ایجاد میکند. در این شرایط، فرصتهای کسب سود چشمگیری در بازارهای ارز ایجاد میشود.
معاملهگران میتوانند دقت معاملات خود را با استفاده از چنگال اندروز در کنار سایر اندیکاتورهای تکنیکال افزایش دهند.
نحوه استفاده از چنگال اندروز
معاملهگر برای استفاده از چنگال اندروز ابتدا باید یک سقف یا کف را که قبلاً در نمودار قیمت ثبت شده است شناسایی کند.
اولین نقطه، یا پیوت، در این سقف یا کف رسم میشود و نقطه A نامگذاری میشود (همانطور که در شکل 1 نشان داده شده است).
معاملهگر پس از انتخاب این پیوت باید هم یک سقف و هم یک کف را در سمت راست اولین پیوت شناسایی کند. این سقف یا کف به احتمال زیاد یک اصلاح قیمت به سمت بالا یا پایین در جهت مخالف حرکت قبلی قیمت خواهد بود. در شکل 1، هنگامی که میخواهیم دو نقطه B و C را ایجاد کنیم، اصلاح جزئی کف قیمت (نقطه A) کارمان را راه میاندازد.
پس از تعیین کردن این نقاط میتوانیم اندیکاتور را به نمودار قیمت اضافه کنیم. دسته چنگال از پیوت پوینت (نقطه A) شروع میشود و به عنوان خط میانه عمل میکند. دو شاخک چنگال که همان سقف و کف قیمت هستند (نقاط B و C) به عنوان حمایت و مقاومت روند عمل میکنند.
شکل 1. استفاده از چنگال اندروز در نمودار قیمتی EUR/USD
پیوت پوینت (A) در یک کف قبلی رسم شده است و نقاط B و C در سمت راست پیوت قرار گرفتهاند. خطی که از نقطه A کشیده شده است خط میانه است و دو شاخک دیگر اندیکاتور به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل میکنند.
معاملهگر پس از رسم کردن چنگال در نمودار میتواند در داخل کانال ایجاد شده معامله کند یا منتظر شکست قیمت روشی برای استفاده از چنگال اندروز به سمت بالا یا پایین کانال باشد.
در شکل 2 میبینید که دو شاخک چنگال به عنوان حمایت و مقاومت به خوبی عمل میکند و معاملهگران در پایین کانال (نقطه E) اقدام به خرید کردهاند و در خط مقاومت بالایی (نقطه D) داراییهای خود را فروختهاند، در نتیجه قیمت به سمت خط میانه گرایش پیدا میکند.
همانطور که همیشه تأکید میکنیم، با گرفتن تأییدیه بیشتر از ابزارهای دیگر میتوانید دقت معاملات خود را افزایش دهید. شاید استفاده کردن از یک اسیلاتور ساده در این شرایط به کمکتان بیاید.
شکل 2. استفاده از چنگال در نمودار صعودی GBP/USD.
در نمودار بالا میتوانید فرصتهای متعدد معاملاتی را که چنگال در داخل و خارج از دو خط حمایت و مقاومت به معاملهگر میدهد مشاهده کنید.
علاوه بر این، معاملهگر میتواند در هنگام شکست خطوط حمایت و مقاومت وارد پوزیشنهای خرید یا فروش شود. دو نمونه از این موقعیتهای معاملاتی را در نقاط F و G مشاهده میکنید. در اینجا، احساسات بازار تغییر کرده و باعث تغییر رفتار قیمت و منحرف شدن آن از خط میانه و در نتیجه عبور آن از خطوط روند کانال شد.
زمانی که پرایس اکشن تلاش میکند به منطقه میانه بازگردد، معاملهگر میتواند از فرصت ایجاد شده کسب سود کند. با این حال، مانند هر معامله دیگری، مدیریت صحیح پول و گرفتن تأییدیه را نباید در اجرای سفارشات معاملاتی فراموش کنید.
معامله کردن در خطوط چنگال اندروز
در ادامه مثالی از نحوه سود کردن معاملهگر از معامله کردن در داخل خطوط را بررسی خواهیم کرد.
شکل 3 مثال خوبی برای نشان دادن این سناریو است؛ همانطور که در این نمودار میبینید، پرایس اکشن جفت ارز EUR/CAD از خط میانه برگشته و به مقاومت بالایی چنگال (نقطه A1) رسیده است.
اگر نمودار را کمی زوم کنیم (شکل 4)، شکلگیری یک الگوی ستاره عصرگاهی کلاسیک را مشاهده میکنیم. در اینجا، شتاب خرید که زمانی در حال افزایش بود، کم کم فروکش میکند که در نتیجه آن یک کندل دوجی یا صلیبی شکل درست زیر شاخک بالایی تشکیل میشود.
اگر اسیلاتور استوکاستیک (stochastic oscillator) را به نمودار اضافه کنیم متوجه عبور (کراس) خط اسیلاتور به زیر خط سیگنال میشویم که این مومنتوم نزولی را تایید میکند.
معاملهگر میتواند با مشاهده این نشانهها، نقطه ورود خود را در نقطه X (شکل 4)، کمی پایینتر از بسته شدن کندل سوم قرار دهد. این سفارش در جریان مومنتوم نزولی و در حین حرکت پرایس اکشن به سمت خط میانه اجرا میشود؛ مدیریت صحیح پول (و داشتن حد ضرر مناسب) کاملاً ضرروی است. نکته جذاب این معامله این است که معاملهگر میتواند نزدیک به 1000 پیپ سود به دست بیاورد!
شکل 3. یک ستاپ عالی دیگر در جفت ارز EUR/CAD
در این نمودار با نزدیک شدن قیمت به عدد 1.5000 یک موقعیت عالی ورود با قرار گرفتن قیمت در داخل خطوط ایجاد شده است.
شکل 4
با بررسی دقیقتر این فرصت میتوانید ساختارهای تکنیکال بینقص را تشخیص دهید که ورود به معاملات را آسانتر میکنند.
در این موقعیت، معاملهگر میتواند با مشاهده کراس اور (قطع شدن خطوط توسط یکدیگر) نزولی در اسیلاتور استوکاستیک و همچنین شکلگیری الگوی ستاره شامگاهی، تأییدیههای بیشتری برای این معامله دریافت کند.
معامله کردن خارج از خطوط چنگال اندروز
اگرچه معاملهگران کمتر در خارج از خطوط چنگال معامله میکنند، اما خارج شدن قیمت از این خطوط میتواند منجر به سودهای بزرگتر شود.
اما معامله کردن به این روش ممکن است دشوارتر از حالت اول باشد. در این حالت فرض بر این است که پرایس اکشن به سمت خط میانه باز میگردد (همانطور که در داخل خطوط این اتفاق میافتد). با این حال، ممکن است که بازار تصمیم به تغییر جهت خود گرفته باشد. بنابراین، شکست قیمت به خارج از خط ممکن است نشانه شکلگیری یک روند جدید باشد.
در چنین شرایطی معامله کردن بدون حد ضرر میتواند نتایج فاجعهباری داشته باشد.
با نگاه کردن به شکل 5 میبینیم که رفتار قیمت در نقطه A چنین فرصت معاملاتی را نشان میدهد. با توجه به نمودار، پرایس اکشن جفت ارز EUR/USD در هفته اول آوریل از حمایت عبور کرده است.
پس از شناسایی شکست خط حمایت باید این قسمت از چارت را زوم کرده و با دقت بررسی کنید تا فرصتهای مناسب را پیدا کنید.
شکل 5
توجه کنید که چگونه پرایس اکشن یک بار دیگر به سمت خط میانه گرایش پیدا میکند. این یک فرصت عالی برای ورود به معامله است، اما برای کسب سود از رشد قیمت مدیریت پول و داشتن استراتژی بسیار مهم هستند.
در شکل 6، همزمان با تثبیت قیمت در شرایط رنج، معاملهگر روشی برای استفاده از چنگال اندروز فرصتهای متعددی برای ورود به معامله در جهت روند کلی دارد. با این حال، فرصت واقعی در زمان شکستی است که در ماه اکتبر رخ میدهد.
همانطور که در شکل میبینید، پرایس اکشن قبل از شکستن سطح، در حالت رنج یا تثبیت قیمت در جا میزند و محدوده 1.1958 دلار را به عنوان سطح حمایت ایجاد میکند (خط آبی).
معاملهگر با استفاده از نوسانگر قیمت مکدی (MACD)، متوجه میشود که یک سیگنال همگرایی صعودی در حال شکلگیری است، چرا که یک سقف بزرگ و به دنبال آن یک سقف ثانویه کوچکتر در هیستوگرام شکل گرفته است. در این شرایط، نقطه ورود به معامله بسیار مهم است.
معاملهگر با افزایش قیمت و تلاش آن برای تست کردن مقاومت بالایی در محدوده 1.2446 دلار، متوجه فرصت شکست احتمالی خواهد شد.
شکل 6
همگرایی در MACD، همراه با کاهش قیمت دارایی پایه، نشان دهنده یک شکست صعودی در آینده نزدیک است.
برای قرار دادن ورودی معامله در این مثال، ابتدا باید مطمئن شوید که قیمت مقاومت بالایی را تست میکند. در صورتی که قیمت مقاومت را تست نکند شاید به این معنی باشد که یک روند نزولی در راه است و معاملهگر با علم به این موضوع از ورود به یک معامله بینتیجه نجات پیدا میکند.
در شکل 6 مشاهده میکنید که قیمت در اوایل اکتبر دوباره به سمت شاخکها باز گشته و سقف 1.2446 دلار را ثبت میکند.
اگر پرایس اکشن قیمت بتواند از این مقاومت عبور کند، میتوان انتظار افزایش بیشتر قیمت را داشت، چرا که حالا خریداران بیشتری وارد بازار شدهاند. در نتیجه، باید نقطه ورودتان را 30 پیپ بالاتر از هدف قرار دهید (خط قرمز)، و حد ضرر را پس از فعال شدن معامله قرار دهید.
پس از اجرا شدن سفارش، حد ضررتان را باید پنج پیپ زیر پایینترین قیمت کندل قبلی قرار دهید. در اینجا فرض بر این است که این پایینترین قیمت تست نخواهد شد، زیرا قیمت در ادامه افزایش خواهد یافت و شتاب خرید مانع کاهش بیشتر آن میشود.
تشریح گام به گام معامله با چنگال اندروز
اگرچه شاید دو روش (معامله کردن در داخل خطوط و خارج از خطوط) که در بالا بررسی کردیم پیچیده به نظر برسند، اما اگر آنها را گام به گام تجزیه کنید به راحتی میتوانید از آنها استفاده کنید.
استفاده از روش فورک بر روی جفت ارزهای اصلی مانند EUR/USD و GBP/USD، نتایج بسیار بهتری را به همراه دارد، زیرا این جفتها به دلیل حجم بالای معاملات معمولاً روندهای قدرتمندی دارند.
جفت ارزهای دیگر با وجود داشتن روندهای قوی در برخی اوقات، معمولاً به صورت رنج حرکت میکنند و معامله کردن روی آنها نتایج رضایتبخش کمتری به همراه دارد.
شکل 7. شناسایی دو فرصت عالی در جفت ارز NZD/USD.
حالا وقت آن است که فرایند تحلیل نمودار را به صورت دقیق بررسی کنیم. جفت ارز NZD/USD، که در شکلهای 7، 8 و 9 مشاهده روشی برای استفاده از چنگال اندروز میکنید، نمونهای عالی از فرصتهای معاملاتی «داخل خطوط» و «خارج از خطوط» را نشان میدهد.
ابتدا با انتخاب مثال A در شکل 7، رویکرد داخل خط را بررسی میکنیم:
- رفتار قیمت را که از خط میانه عبور کرده و به شاخک مقاومت بالایی نزدیک شده است شناسایی کنید.
- همزمان با تست شدن شاخک مقاومت بالایی توسط قیمت، به دنبال پیدا کردن یک الگوی ستاره شامگاهی کلاسیک یا هر الگوی کندلی نزولی دیگر باشید. به عنوان مثال، در شکل 8، میتوانیم الگوی ستاره شامگاهی را در نقطه X پیدا کنیم. این اولین سیگنال ما خواهد بود.
- کاهش قیمت را به کمک یک اسیلاتور تأیید کنید. در شکل 8، شاهد کراس اور نزولی خطوط در اسیلاتور استوکاستیک هستیم که شروع روند نزولی را تایید میکند. همچنین، توجه داشته باشید که این کراس قبل از تکمیل الگوی کندل رخ میدهد و به معاملهگران یک اخطار زودهنگام میدهد.
- نقطه ورود را کمی پایینتر از کندل سوم و نهایی الگو قرار دهید. معمولاً در این مواقع فاصله پنج پیپ زیر کف قیمت کفایت میکند.
- حد ضرر را در فاصله تقریباً 50 پیپ بالاتر از ورودی قرار دهید. اما اگر قیمت پس از تشکیل کندل ستاره شامگاهی رشد کند، معاملهگران باید بلافاصله از معامله خارج شوند تا کمترین ضرر را تجربه کنند.
در این مثال، ورودی روی قیمت 0.6595 و حد ضرر در قیمت 0.6645 دلار قرار میگیرد. هدف قیمتی نیز 0.6454 دلار خواهد بود که نسبت ریسک به ریوارد معامله تقریباً 3:1 میشود.
شکل 8
تشکیل ستاره شامگاهی در نقطه X نشان دهنده کاهش قریب الوقوع قیمت است که کراس نزولی اسیلاتور استوکاستیک نیز آن را تایید میکند.
برای بررسی شکستهای خارج از خطوط روند، به مثال بعدی، نقطه B در شکل 7، توجه کنید. در این نمودار، پرایس اکشن از خط روند بالایی خارج شده است، اما به نظر میرسد که به خط میانه بازگردد.
بیایید با استفاده از همان جفت ارز NZD/USD رویکرد دیگری را بررسی کنیم:
- به حرکت پرایس اکشن به سمت خط میانه یا خط وسط توجه کنید. به عنوان معاملهگر باید بتوانید کاهش قیمت و بازگشت آن به زیر خط روند بالایی را تأیید کنید. در شکل 9، قیمت ارز از خط روند به سمت پایین حرکت میکند و فشار فروش را تایید میکند.
- سطح حمایت/مقاومت مهم را شناسایی کنید. در اینجا، معاملهگران برای افزایش شانس موفقیت در معامله باید منتظر شکست تأیید شده یک سطح حمایت مهم باشند.
- سفارش ورودی را 30 پیپ زیر سطح حمایت قرار دهید. در این مثال (شکل 9)، سطح حمایت در قیمت 0.7200 است، به این معنی که نقطه ورود باید در قیمت 0.7180 قرار داده شود. حد ضرر را کمی بالاتر از رقم 0.7300 – که بالاترین قیمت کندل قبل است- قرار دهید؛ هدف سود ما از این معامله محدوده قیمتی 0.7000 است، در نتیجه نسبت ریسک به ریوارد معامله تقریباً 2:1 خواهد بود.
- با استفاده از یک اسیلاتور قیمت تأییدیه ورود بگیرید. کراس نزولی در اسیلاتور استوکاستیک میتواند شکست حمایت قیمت را به خوبی تأیید کند.
سخن پایانی
استفاده از چنگال اندروز میتواند فرصتهای سودآوری را در بلندمدت یا میانمدت برای معاملهگران بازارهای مالی فراهم کند و به معاملهگران امکان شناسایی نوسانهای بزرگتر بازار را بدهد.
معاملهگران با استفاده اصولی از چنگال اندروز و مدیریت درست پول و در کنار آن تحلیل تکنیکال میتوانند ستآپهای عالی را شناسایی کرده و در عین حال از بازارهای خنثی -رنج- اجتناب کنند.
مزیت ابزار چنگال این است که معاملهگران به شرط توجه به تمام معیارهایی که در این مقاله توضیح دادیم، میتوانند در مقایسه با معاملهگران دیگر که خیلی زود از معاملات سودده خارج میشوند، بخش بزرگی از سود معاملات را به دست بیاورند.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
چنگال اندروز چیست؟
چنگال اندروز (Andrew’s Pitchfork) که بعضاً از آن تحت عنوان مطالعات خطوط میانی یاد میشود، یکی از روشهای کاربردی و ترسیمی در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. این ابزار که به نام معاملهگر مشهور آلن اچ اندروز نامگذاری شده است، روشی بسیار محبوب و کاربردی در بین معاملهگران است و برای ایجاد فرصتهای سودآور و بهره بردن از نوسانات در بازارهای مالی مورداستفاده قرار میگیرد.
آلن اندروز معتقد بود که خطوط حمایت و مقاومت کلاسیک دیگر کارایی چندانی در بازار ندارند و به ابزار قدرتمند تری برای پیش بینی نوسانات قیمت نیاز است ، بنابر این تحقیقات او منجر به ابداع چنگال اندروز شد.
مراحل رسم چنگال اندروز
- گام اول: پیوت 2 و 3 را به یکدیگر وصل کنید.
- گام دوم: از پیوت 1 خطی رسم کنید که از میان خطی که پیوت 2 و 3 را به یکدیگر متصل کرده است، عبور کند. این خط میانی چنگال اندرو است.
- گام سوم: از پیوت 2 و 3 خطی به موازات خط رسم شده در گام دوم رسم کنید. این خطوط بال های چنگال اندروز است.
قوانین چنگال اندروز
- قیمت در اکثر اوقات (۸۰ درصد مواقع) به سمت خط میانی چنگال حرکت کرده و آن را لمس مینماید. (مهمترین اصل)
- قیمت در اکثر اوقات پس از رسیدن و لمس خط میانی تغییر جهت میدهد یا به عبارتی پیوت میسازد.
- گاهی اوقات قیمت تمایل به لمس چندبارهی خط میانی و نوسان در نزدیکی آن را دارد.
- هنگامی که قیمت موفق به لمس کردن خط میانی نشود (۲۰ درصد مواقع) و قبل از رسیدن به خط میانی تغییر جهت دهد، امکان حرکت سریع و پرقدرت قیمت تا نقطهی ۳ وجود خواهد داشت.
- هنگامی که قیمت خط میانی را میشکند، بهاحتمال زیاد قبل از ادامهی مسیر بار دیگر به این خط بازگشت (Pullback) خواهد کرد.
خطوط ماشه در چنگال اندروز
خطوط ماشهای دیگر خطهایی هستند که در چنگال اندروز قابل رسم است و از همان نقطه یک میتوان آنها را پیدا کرد. این خطوط ماشهای در تحلیل تکنیکال کاربردهای بسیار مهمی دارند.
خط ماشهای رو به پایین از نقطه یک شروع شده، در ادامه از نقطه سه و خط ماشهای رو به بالا از نقطه یک آغاز و از نقطه دو رد میشود. خطوط ماشهای درست مانند خطوط روند بین دو اوج قیمت و یا دو کف قیمت رسم میشوند و فرق آنها با خط روند این است که سیگنالهای ساخته شده توسط خطوط ماشهای بسیار سریعتر از خط روند به ما میرسند.
ویژگیهای یک چنگال ایدهآل
به هر مقدار که چنگال ترسیمشده بر روی نمودار یک یا چند مورد از ویژگیهای زیر را داشته باشد، دارای اعتبار بیشتری خواهد بود:
چنگال اندروز و قواعد اولیه آن
در جلسه چهل و هفتم در مورد روش چنگال اندرو و قواعد اولیه چنگال صحبت می کنیم.
چنگال اندرو یا Andrew’s Pitchfork
چنگال اندرو یا Andrew’s Pitchfork یکی از روش های بسیار کارامده تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیره نقاط برگشتی مسیرها خطوط حمایت و مقاومت رو میشه از اون استخراج و استفاده کرد و بسیار تاثیر گذار هستش.
حرکت امواج
حرکت امواج همیشه بصورت دره ای و قله ای هست. یعنی تشکیل قله و دره میده و اون نقاطی که مسیر تغییر میکنه به اونها Pivot میگن که با استفاده از Pivot ها میشه روندهای حمایتی و مقاومتی رو ترسیم کرد برای استفاده از این روش سه نقطه لازم داریم سه Pivot لازم داریم تا مسیر آینده رو از طریق اون سه Pivot استخراج کنیم.
رسم چنگال اندرو
با استفاده از سه نقطه مورد نظر و ابزار اندرو در MetaTrader میتونیم اونا رو براحتی ترسیم کنیم که نقطه یک نقطه شروع دو Pivot بالایی و سه Pivot پایینی High Pivot و Low Pivot هستش و این روش بسیار قدرتمنده بخاطر این که از ذات و ماهیت اصلی بازار اقتباس شده.
اولین اصل اون اینه که این قیمت در 85 درصد موارد به خط میانی بازگشت میکنه و اون رو لمس میکنه و برای شناسایی فازهای حرکتی از AO استفاده میکنیم و برای اشباع از RSI استفاده میشه در متاتریدر نقاطی هستن که میبینین مشخص کردیم نقاطی هستن که Pivot های ما هستن و همون قله ها و دره هایی که تشکیل میشه مثل اینجا اینجا اینجا اینجا و موارد دیگه که بصورت دره و قله تشکیل میشه برای اینکه بتونیم از Andrew’s Pitchfork استفاده کنیم کافیه در قسمت Customs وارد بشیم تا چنگال اندرو رو وارد کنیم و بتونیم از اون استفاده کنیم مثلا در این مسیر صعودی ما یک نقطه یک داریم و نقطه دو و سه میخوایم Andrew’s Pitchfork رو رسم کنیم که نقطه یک نقطه دو و نقطه سه کلیک میکنیم و این خطوط رسم میشه که همون چنگال اندروز ما توی این مسیر خواهد بود.
از AO هم برای کمک گرفتن در رسم استفاده میکنیم تو یک مسیر نقطه یک نقطه دو و نقطه سه هست نقطه یک و سه یک ماهیت دارن یعنی در روند صعودی جفتشون دره هستن و نقطه دو در فاز مقابل قرار داره و بصورت قله خواهد بود خب برای اینکه قانون اول رو ببینیم که 85 درصد مواقع بازگشت داره به سمت خط اصلی در اینجا دنبال یک چنگال اندروز میگردیم که اون رو ترسیم کنیم و بخوایم که از اون استفاده کنیم.
مثلا توی این مسیری که داریم یک مسیر صعودی بوده که شیبه اش زیاد بوده بعد از اینکه به نقطه سه رسیده به سمت خط وسط حرکت کرده ولی بخاطر شیب بالای اون این مسیر رو تکمیل نکرده بالاترین نقطه که همون قله ها هستش برای انتخابش باید از بلندترین قله استفاده کنیم و توی دره ها باید از پایین ترین دره استفاده کنیم و توی همین Andrew’s Pitchfork که کشیده بودیم توی این مسیری که از اون پایین تر هستش.
این توی منطقه A از این قسمت تا این قسمت واقع شده م باید پایین ترین نقطه ممکن رو انتخاب کنیم که این میشه پایین ترین نقطه ما توی این مسیر صعودی که توی اندیکاتور AO از این قسمت هست تا این قسمت باید بالاترین نقطه رو استفاده کنیم که این نقطه میشه و توی فاز قبلیش که توی این تیکه از مسیر بوده ما باید پایین ترین نقطه رو انتخاب کنیم.
پس ما سه قسمت داشتیم قسمت اول که مربوط به انتخاب نقطه یک بوده توی این تیکه که میبینین اندیکاتور AO زیر بوده در اینجا انتخاب کردیم توی قسمت دوم اینجا بالاترین نقطه بوده که انتخاب کردیم و توی قسمت سوم که توی این مسیر بوده این قسمت رو انتخاب کردیم در ادامه توضیحات دیگه رو خدمتتون ارائه میدیم.
قواعد چنگال اندرو
وقتی که قیمت پس از نقطه C به سمت خط میانه حرکت میکنه با احتمال 65 درصد پس از برخورد با میانه یا کمی پیش از آن سمت ادامه مسیرش تغییر جهت میده و تغییر میکنه. یعنی اینکه توی شکلی که کشیدیم وقتی که به حدود خط میانه میرسه یا قبل از این که به خط میانه برسه مسیرش تغییر میکنه مثل اینجا که حرکت کرده به سمت خط میانه و قبل از اینکه به اون برسه بازگشت کرده و ادامه مسیر به سمت پایین رو داده نقاط یک و سه در یک فاز هستن اما نقاط دو در فاز مقابل هستن که دقیقا اینجا میبینیم یک و سه در AO پایین هستن و دو در فاز صعودی قرار داره.
از وصل کردن یک به سه و ادامه اون خط ماشه بدست میاد که برای رسم اون کافیه که به این صورت یک رو به سه وصل کنیم و ادامه بدیم که این میشه خط ماشه ما که بعدا توضیحاتش رو خدمتتون میدیم این خط خودش بعنوان یک خط Support & Resistance توی بازار میتونیم ازش استفاده کنیم که دقیقا بصورت حمایت و مقاومت از اونا استفاده میشه برای تنظیم دقیق چنگال کافیه که به یک یا دو فریم پایین تر بریم تا بتونیم نقاط رو تنظیم کنیم.
این به این معناست که در اینجا مثلا در تایم Daily که اینجا یه رسمی رو انجام دادیم و میخوایم که این نقطه ها رو تنظیم کنیم کافیه که به چهار ساعته بریم و اون نقاط مورد نظر رو به تناسب شرایط رسممون تنظیم کنیم که الان این اولین نقطه اس که یک مقدار جابجاست، اون رو به تناسب تنظیم میکنیم و همچنین نقطه یکمون یک یا دو فریم که پایین بریم میتونیم اینا رو منتقل کنیم و میتونیم شکلمون رو بهتر بکشیم بهترین حالتی که هستش اینه که یک خارج نقاط بین دو و سه باشه یعنی در داخل فضای بینشون نباشه و تاثیر اون بیشتر هستش که تو همین مثالی هم که رسم کردیم یک خارج فضای دو و سه هست درصورتی که میتونستیم بعنوان مثال در اینجا یک مسیری رو به این صورت رسم کنیم.
البته این هم داخله ولی میتونستیم به این صورت رسم کنیم چون میخوایم فازهاش درست باشه چون در این تیکه صعود داریم به این وصل میکنیم ولی این قله پایین تر از این هست این چنگال اندروز هم درسته ولی قدرت مناسب رو نداره برای همین باید جوری باشه که به این صورت باشه که نقطه یک سطحی متفاوت نسبت به بالاتر از سطحی بین دو و سه ما باشه برای اطمینان از اینکه نقطه سه رو درست انتخاب کردیم از دو به سه یک فیبوناچی رسم میکنم و باید تا 38.2 اون ریزش انجام بده اگر ریزش انجام شد این نقطه مورد نظر قابل قبول هستش.
بعنوان مثال اینجا که یه چنگال اندرو رو رسم کرده بودیم به این صورت یک دو سه از نقطه دو به سه یک فیبوناچی رسم میکنیم تا ببینیم به چه صورتی ریزش کرده که در اینجا البته چون صعودی هستش به سمت بالا حرکت کرده بوده زمانی برای ما قابل قبول هست این نقطه سه که تا 38.2 به سمت بالا حرکت کنه زمانی که به سمت بالا تو اون نقطه مورد نظر حرکت کرد دیگه از اینجا بعنوان یه نقطه سه یا Pivot میتونیم از این نقطه استفاده کنیم در حالت صعودی محور سیگنال دهی خط پایینیه و در حالت نزولی هم خط بالایی هستش.
مثلا در این Andrew’s Pitchfork که اینجا کشیدیم خط پایینی یعنی این خط محور سیگنال دهیمون هست و اگر Andrew’s Pitchfork رو به سمت پایین بکشیم مثلا در این قسمت با این صورت رسم کرده باشیم محور کارمون خط بالایی یا این خط بعنوان خط سیگنال دهی بوده ادامه مطالب مربوط به چنگال رو در جلسه بعد توضیح خواهیم داد.
دیدگاه شما