مالیات بورس چگونه است
سرمایه گذاری در بازار سرمایه شاخه های متفاوت و وسیعی دارد که در این مقاله به بررسی سرمایه گذارانی که با هدف کسب درآمد سرمایه خود را در بورس سرمایه گذاری کرده اند می پردازیم به علاوه این که مالیات خرید و فروش بورس و سهام و نیز مالیات هایی که سهامداران موظف به پرداخت آن هستند را بررسی می کنیم.
مالیات بورس چگونه است:
در بحث بورس فرابورس، اوراق بهادار و مالیاتی که به آن تعلق می گیرد چالش ها و بحث های فراوانی است. آنچه دولت تحت عنوان مالیات بر بورس تحمیل می کند مربوط به معاملات است و دولت برای اوراق بهادار، مالیات وضع نمی کند و تنها سرمایه گذاران و سهامداران فعال در بورس هستند که وظیفه دارند مالیات بورس را بپردازند. هدف از دریافت مالیات بورس جلوگیری از سفته بازی افرادی است که با این کار به سودهای کلانی در بورس دست پیدا می کنند. دریافت مالیات بورس باعث می شود که انگیزه سوداگران بورس برای افزایش نامتعارف قیمت ها در بورس کاهش پیدا کند.
مطابق مصوبه های قانون تجارت و مالیات مستقیم، شرکت های فعال در بورس که داخل کشور هستند موظف به پرداخت سالانه 25 درصد از سود خود به عنوان مالیات هستند. ناگفته نماند که سهامداران هنگام فروش سهام نیز باید نیم درصد از مبلغ فروش را به عنوان مالیات به دولت پرداخت کنند. به عبارت دیگر نرخ مالیات فروش سهام و حق تقدم آن نیم درصد است.
برای مطالعه مقاله وظایف مالیاتی اشخاص حقیقی می توانید از این لینک استفاده نمایید.
معافیت های مالیاتی بورس:
شاید ندانید که بخشی از فعالیت اقتصادی مربوط به بورس از پرداخت مالیات معاف هستند. سود سهام بورس اوراق بهادار از پرداخت مالیات معاف است؛ زیرا شرکت های سهامی قبل از تقسیم سود سالانه اقدام به پرداخت مالیات آن کرده اند و برای این که دریافت مالیات از سهام داران مضاعف نشود دولت در این مرحله مالیاتی از آنها دریافت نمی کند.
خوب است بدانید شرکت های بورسی از 10 درصد تخفیف مالیاتی هم برخوردار هستند و در صورتی که سهام آزاد شرکتی بیش از 20 درصد کل سهام باشد تخفیف مالیاتی این شرکت عضو بورس، دو برابر خواهد شد.
گروه هایی سرمایه گذار در بورس:
افراد فعال در بورس که مشمول پرداخت مالیات هستند به سه دسته تقسیم می شوند.
- گروه اول: کسانی هستند که به قصد سرمایه گذاری وارد بورس شده اند، هر شخص حقیقی یا حقوقی که با هدف به دست آوردن درامد یا برای راه اندازی کسب و کاری که منتهی به کسب درامد شود پولی را به کسی یا جایی بسپارد سرمایه گذار گفته می شود. آن دسته از افراد که به منظور افزایش درآمد وارد بورس می شوند سرمایه گذاران بورس هستند.
- گروه دوم: این دسته شامل شرکت های کارگزاری و صندوق های سرمایه گذاری در بورس می شود که در واقع نقش واسطه را داشته که مراحل انجام معاملات را ساده تر می کنند یا زمینه انجام معاملات را برای افراد دیگر فراهم می کنند. صندوق های سرمایه گذار نیز موسساتی هستند که وجوه سرمایه گذاری شده را مدیریت می نمایند. این صندوق ها با جمع آوری سرمایه ها و آگاهی از شرایط موجود، امکان سرمایه گذاری با مبالغ کم در سهام شرکت های اوراق بهادار و غیره را فراهم می کنند.
- دسته سوم: شرکت هایی هستند که سرمایه پذیر بورس هستند. این شرکت ها در ازای خدماتی که به مردم می دهند از انها کارمزد دریافت می کنند.
برای مطالعه مقاله مراحل رسیدگی پرونده مالیاتی می توانید از این لینک استفاده نمایید.
مراحل پرداخت مالیات در معاملات بورسی:
پرداخت مالیات در بورس نیز مانند سایر بخش های اقتصادی مشمول ضوابطی است که شرایط و قوانین خاص خود را دارد که به شرح آن می پردازیم.
پرداخت مالیات هنگام خرید سهام:
مالیاتی که خریداران بورس انگیزه دارند هنگام خرید سهام باید پرداخت شود، ربطی به سرمایه گذار ندارد و فروشنده سهام است که باید مالیات نقل و انتقال سهام را پرداخت کند. شاید این کار برای تشوق بیشتر سرمایه گذاران به شرکت در فعالیت های بورسی باشد.
مالیات بر درآمد سود بدست آمده از سهام:
همان طور که گفته شد سود سهام و سهم الشرکه دریافتی توسط سرمایه گذار مشمول پرداخت مالیات نیست، چون شرکت سهامی مالیات خود را قبل از تقسیم خود پرداخت کرده اند بنابراین لزومی به دریاف مالیات از سود گیرندگان نیست. خبر خوب دیگر این است که نه تنها سود سهام از پرداخت مالیات معاف است بلکه جوایز تعلق گرفته به اوراق مشارکت نیز معاف از مالیات است.
مالیات نقل و انتقال سهام:
همان طور که می دانید پرداخت مالیات، هنگام نقل و انتقال سهام به عهده فروشنده سهام است که به ازای هر نقل و انتقال یا فروشی باید به میزان 5./. نیم درصد ارزش فروش سهام را به طور مقطوع به عنوان مالیات پرداخت کند.
مالیات بر سهام اشخاص متوفی:
آنچه از شخص متوفی باقی می ماند تحت عنوان ارث به بازماندگان می رسد و مالیات مربوط به ارث در حوزه قوانین حاکم بر مالیات بر ارث مشمول اموال شخص متوفی می شود.
دریافت مالیات از سپرده های بانکی اوراق مشارکت و سایر اوراق بهادار و سودهای تعلق گرفته به آنها تا تاریخ انتقال به وراث مشمول پرداخت مالیات به میزان 3 درصد است. درباره سهام و سهم الشرکه که از متوفی به جا می ماند، بازماندگان باید ابتدا مالیاتی به نرخ 1.5 برابر نرخ ذکر شده در ماده 143 (مبلغ مذکور گفته شده در ماده 143 نیم درصد است) را پرداخت نمایند تا انتقال صورت پذیرد.
برای مطالعه مقاله مراحل رسیدگی پرونده مالیاتی می توانید از این لینک استفاده نمایید.
تفاوت میان کارمزد و مالیات:
برخی سرمایه گذاران به غلط تصور می کنند که مبلغ نیم درصد ارزش معامله که هنگام خرید و فروش سهام پرداخت کرده اند همان مالیات بر بورس بوده غافل از این که این مبلغ مالیات نبوده و در واقع کارمزدی است که باید هنگام خرید و فروش سهام پرداخت می کردند. البته این نرخ در تمام اوراق بهادار رقم یکسانی ندارد و هر برگ نرخ مخصوص به خود را دارد که طی محاسبات خاصی به دست می آید.
با عرضه خودرو در بورس کالا، سود به چرخه تولید باز میگردد
رئیس سازمان فروش و خدمات پس از فروش گروه بهمن با ترسیم ویژگیهای متمایز بورسی شدن خودرو تاکید کرد: مابه التفاوت قیمت میان بازار آزاد و درب کارخانه میتواند با عرضه خودرو در بورس کالا در قالب سود به چرخه تولید برگردد.
امیر میرمنصف، رئیس سازمان فروش و خدمات پس از فروش گروه بهمن با اشاره اینکه عرضه خودرو در بورس کالا در شرایط کنونی میتواند محاسن زیادی را به دنبال داشته باشد، به کالاخبر اظهار کرد: مابه التفاوت قیمت فروش خودرو در بازار آزاد و درب کارخانه با عرضه در بورس کالا به صنعت و چرخه تولید بر می گردد.
به گفته او در بورس کالا تمامی عوارض، هزینهها به صورت شفاف و بدون هیچ گونه شائبهای پرداخت میشود.
میرمنصف با اشاره به ویژگیهای متمایز عرضه خودرو در بورس کالا گفت: عمده خریداران خودرو در بورس کالا خریداران و مصرف کنندگان نهایی هستند و این در حالی است که مصرف کننده نهایی میتواند با قیمت پایینتر از بازار آزاد، محصول مورد نظر را بخرد و مابه التفاوت قیمت ایجاد شده به خودروساز برمیگردد.
رئیس سازمان فروش و خدمات پس از فروش گروه بهمن درباره محاسن عرضه خودرو در بورس کالا گفت: عرضه خودرو در بورس کالا در یک سازوکار شفاف برای فروش قرار میگیرد که برخلاف قرعهکشیها بدون هیچ گونه شائبه زمینههای رانت، است. عرضه و خرید خودرو در بورس کالا الزامی نیست و این هم برای تولیدکننده و هم برای خریدار میتواند مطلوب باشد.
به گفته میرمنصف رانتگر یا دلال بازار خودرو اساسا با سازوکار بورس کالا رغبت و انگیزه ای برای ورود به فرآیند خرید خودرو در بورس کالا ندارد و اغلب مصرف کننده های نهایی در سازوکار خرید قرار میگیرند.
اوراق سلف استاندارد چیست؟
در ایران بازار سرمایه از بخشهای متنوعی تشکیل شده است که در این میان بورس کالا از ساختار استاندارد و خوبی برخوردار است و بخش بزرگی از معاملات در این بخش از بازار سرمایه رقم میخورد. در بورس کالا ابزارهای مالی و معاملاتی متنوعی توسط فعالان بازار به کار گرفته میشود. هدف اصلی از به کارگیری این ابزارهای مالی هدایت صحیح سرمایه، رشد اقتصادی بازارهای داخلی، جدا شدن از بخش سنتی معاملات در بازار و… است. همانطور که اشاره کردیم در این بازار ابزارهای متنوعی وجود دارد و در این مقاله قصد داریم به اوراق سلف استاندارد بپردازیم که از آن به منظور تامین مالی بخش صنعت استفاده میشود. با ما همراه باشید.
اوراق سلف چیست؟
کلمه سلف به تنهایی به معنی اطاعت کردن یا قبول کردن است. اوراق سلف در اصل نوعی اوراق صکوک محسوب میشوند که نسبت به سایر اوراق در بازار کالای ایران از امنیت بیشتری برخوردارند. سرمایهگذاران یا در اصل خریداران با استفاده از این اوراق صکوک میتوانند نقدینگی مورد نیاز خود را تامین کنند و به نوعی محصول مورد نیاز را از طرف فروشنده پیش خرید کنند.
قرارداد سلف چیست؟
قرارداد سلف در بازار کالای ایران به عنوان ابزاری است که افراد با استفاده از آن محصولات و کالاهای مد نظر خود را با قیمت مشخص در این بازار پیش خرید میکنند. به زبان سادهتر، مالکان محصولات خود را به صورت نقدی پیش فروش میکنند و در روزهای آتی به دست خریدار میرسانند. در این میان یک قرارداد نسیه هم وجود دارد که برعکس قرارداد سلف تلقی میشود. در قرارداد نسیه فروشنده محصول مورد نظر را به خریدار تحویل میدهد و حساب و کتاب آن در روزهای آینده انجام خواهد شد.
پس با این اوصاف قرارداد سلف به قراردادی گفته میشود که فروشندگان با استفاده از آن، محصولات خود را با قیمت مشخص به صورت نقد و بر اساس قرارداد سلف به خریداران پیش فروش و در روز تعیین شده، ارائه کنند. در نظر داشته باشید که قراردادهای سلف در بازار کالای ایران، بازار ثانویه ندارند و همین امر موجب محدودیت نقدینگی در این بازار میشود.
قرارداد سلف موازی استاندارد چیست؟
همانطور که در بخش قبلی اشاره کردیم قراردادهای سلف دارای برخی محدودیتها در روند بازار هستند که برای برطرف کردن این محدودیتها، قرارداد سلف موازی استاندارد طراحی شده است. در واقع هدف از ایجاد این ابزار در بازار کالای ایران این است که شخص خریدار قادر است معادل دارایی پایه خریداری شده را قبل از سررسید، به شخص دیگر واگذار کند. بنا به تعریفی که در این بخش ارائه شد، اوراق سلف موازی استاندارد نوعی ابزار مالی تلقی میشوند که بر اساس قرارداد سلف موازی استاندارد در بازار منتشر میشود.
در این فرآیند ناشر اوراق سلف موازی استاندارد، بدون در نظر گرفتن قیمت دارایی پایه، مقداری سود کم را برای سرمایهگذاران در چهارچوب قرارداد اختیار فروش در سررسید تضمین میکند. در صورتی که قیمت دارایی پایه در این پروسه افزایش پیدا کند، سود مازاد نیز به شخص سرمایهگذار تعلق پیدا میکند. در صورتی که سرمایهگذاران در این زمینه قصد پوشش ریسک اوراق سلف موازی استاندارد را داشته باشند میتوانند از ابزار مالی به نام اختیار خرید و فروش تبعی استفاده کنند.
اختیار خرید و فروش تبعی چیست؟
اختیار خرید تبعی در اصل نوعی اختیار معامله است که به منظور پوشش ریسک در فرآیند معاملات همراه با اوراق سلف موازی از سوی خریدار به فروشنده کالا اعطا میشود. بر اساس آن، اختیار خرید تعداد مشخصی از دارایی پایه را در سررسید و به قیمت اعمال تعیین شده در قرارداد، به عرضه کننده میدهد. از طرف دیگر اختیار فروش تبعی به اختیار معاملهای گفته میشود که باز به همراه اوراق سلف موازی استاندارد از سوی فروشنده به خریدار اعطا میشود و بر اساس آن خریدار اوراق، تعداد مشخصی از دارایی پایه را در سررسید به قیمت اعمال تعیین شده در قرارداد، به عرضه کننده میدهد.
ویژگی داراییهای واجد شرایط برای عقد قرارداد سلف موازی استاندارد
داراییهایی که در بازار کالای ایران واجد شرایط عقد قرارداد سلف موازی استاندارد هستند باید دارای برخی ویژگیها باشند که در این بخش به این عوامل اشاره میکنیم:
- امکان تحویل فیزیکی داریی پایه وجود داشته باشد.
- دارایی پایه قابلیت استانداردپذیری را داشته باشد.
- یک مرجع قیمتی قابل اتکا در فرایند معاملات وجود داشته باشد.
- به منظور نقل و انتقال کالا محدودیتهای قانونی خاصی وجود نداشته باشد.
- یک بازار نقدی قوی به منظور ارائه دارایی پایه وجود داشته باشد.
- قیمتگذاریهای دولتی بر روی کالا وجود نداشته باشد که در اصل به عنوان نوعی محدودیت قیمتی در روند معاملات تلقی میشود.
کاربرد قراردادهای سلف موازی چیست؟
به عنوان نمونه در نظر داشته باشید که برخی تولیدکنندگان ممکن است در فرآیند تولید محصول با کمبود نقدینگی مواجه شوند که دقیقا در همین بازه زمانی با استفاده از اوراق سلف موازی به پیش فروش نقدی محصولات خود در بازار میپردازند و بر همین اساس نقدینگی مورد نیاز آنها برای تولید محصول تامین میشود. بنابراین اوراق سلف موازی در اصل ابزاری به منظور تامین نقدینگی شرکتها یا راهی برای تامین سرمایه شرکتها محسوب میشود.
کاربرد بعدی اوراق سلف موازی استاندارد این است که با استفاده از آن کسری بودجه دولت را میتوان تامین کرد. در این فرایند دولت میتواند با انتشار اوراق سلف برخی از محصولات و تولیدات خود را به مردم پیش فروش کند و در زمان سررسید ارائه محصولات، کالاها را در بازار جهانی به خریداران خود اعطا کند. با این تفاسیر دولت میتواند با این ابزار مالی تا حدودی کسری بودجه خود را تامین کند.
انگیزه اصلی تولیدکنندگان و خریداران در پروسه استفاده از اوراق سلف موازی چیست؟
در معاملاتی که بر اساس اوراق سلف موازی صورت میگیرد، فروشنده کالا و خریداران دارای برخی از اهداف و انگیزههای مالی هستند که در این بخش به این انگیزهها اشاره میکنیم:
انگیزه تولیدکنندگان محصول:
- با استفاده از این اوراق، قادر به تامین مالی برای پروسه تولید محصولات خود هستند.
- با استفاده از این ابزار اطمینان دارند که محصولاتشان پیش از تولید در بازار به فروش میرسد.
- امکان برنامهریزی استاندارد برای تولید و فروش محصولات برای تولیدکنندگان وجود خواهد دارد.
انگیزه خریداران محصول:
- این امکان برای خریداران وجود دارد که برای صنایع پایین دستی، مواد اولیه مورد نیاز را تامین کند.
- با استفاده از این ابزار مالی خریداران نسبت به قیمت مواد اولیه در معامله اطمینان خاطر خواهند داشت.
- امکان ایجاد بستر مناسب به منظور سرمایهگذاری و کسب سود قابل توجه برای خریداران وجود دارد.
اوراق سلف موازی استاندارد دارای چه مزایایی است؟
اوراق سلف موازی استاندارد همانند سایر اوراق موجود در بازار سرمایه داری برخی مزایا است که در بازار بورس قابل استفاده هستند. در این بخش به شرح مزایای اوراق سلف موازی استاندارد میپردازیم:
- تامین مالی برای تولیدکنندگان محصولات و کالاها
- کاهش هزینههای معاملاتی
- افزایش نقدشوندگی بازار
- تضمین نقدشوندگی اوراق به دلیل وجود بازارگردان
- معافیت مالیاتی
- دارای عمر کوتاه مدت یک تا ۲ سال
- کشف قیمت روزانه و لحظهای برای کالاها در چارچوب مکانیسم بازار
- دارای حداقل سود تضمین شده که این سود بر اساس رشد قیمت دارایی پایه تا سقف مشخص میتواند رشد کند
- امکان خرید و فروش قراردادهای سلف موازی در بازار ثانویه
- ریسک پایین
کارمزد اوراق سلف موازی استاندارد
معاملاتی که بر پایه اوراق سلف موازی استاندارد در بازار بورس کالای ایران انجام میشود نهایتا دارای سقف کارمزد 0.000725 به ازای هر قرارداد خرید و فروش خواهد بود. در نظر داشته باشید که در مرحله پذیرهنویسی اوراق سلف، کارمزد خرید و فروش در اصل به عهده ناشر اوراق خواهد بود.
نحوه خرید اوراق سلف موازی استاندارد چگونه است؟
دقت داشته باشید که به منظور خرید اوراق سلف موازی استاندارد در بازار بورس کالای ایران، باید در گام اول از طریق کارگزاریهای بورس، برای ثبت نام و دریافت کد معاملاتی اقدام و در مرحله بعدی درخواست خود را مبنی بر استفاده از اوراق سلف موازی استاندارد ثبت کنید. در نهایت بعد از بررسی درخواست شما، این امکان برایتان فراهم خواهد شد.
سخن آخر
بازار سرمایه یکی از بهترین بسترهای سرمایهگذاری در هر کجای دنیا به شمار میآید. در ایران هم این امکان برای تمام افراد فراهم شده که با استفاده از ابزارهای مالی مختلف به معاملات در این بازار بپردازند و در نهایت کسب سود قابل توجهای داشته باشند. ما در این مقاله به معرفی ابزار پرکاربردی به نام اوراق سلف موازی استاندارد در بازار بورس کالای ایران پرداختیم. نحوه استفاده از آن و ویژگیهای عمده این ابزار مالی و انگیزههایی که برای تولیدکنندگان و خریداران محصول وجود دارد را عنوان کردیم.
تولیدکنندگان محصولات در اصل با استفاده از اوراق سلف استاندارد قادر هستند که محصولات خود را به صورت نقدی در بازار پیش فروش کنند و با استفاده از سرمایهای که برای آنها حاصل میشود امکان مدیریت بهتر پروسه تولید و برنامهریزیهای مالی برای محصولات جدید را داشته باشند. در اصل این ابزار مالی در بازار بورس کالای ایران به عنوان یک راه حل برای تامین سرمایه محسوب میشود که تولیدکنندگان با استفاده از آن به شکل بهتری قادر به ارائه محصولات خود در بازار هستند و در عوض خریداران هم از بعضی مزایا بهرهمند میشوند.
برای اوراق سلف نمیتوان رقم دقیقی را به عنوان نرخ سود اعلام کرد و در هر مورد، هنگام انتشار اوراق رقم سود مشخص میشود. معمولا نرخ سود این اوراق نسبت به سپردهگذاریهای بانکی بیشتر است و از حداقل 18 درصد به بالا برآورد میشود.
عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام چیست؟
آیا می دانید چه عواملی باعث افزایش قیمت سهام می شود و عوامل موثر بر قیمت سهام چیست؟ اگر بخواهیم در مورد عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام صحبت کنیم، موارد بسیاری وجود دارد که حتما باید عنوان شوند، ولی در این مطلب قصد داریم بیشتر به عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام که نقش اساسی تری در روند قیمتی سهام ها در بورس دارند بپردازیم و مهم ترین عوامل موثر در افزایش قیمت سهام را بررسی کنیم، بنابراین اگر در بازار بورس فعالیت دارید و یا علاقه دارید یاد بگیرید که قیمت سهام از چه فاکتورهایی تاثیر می پذیرد، اینجا آموزش داده ایم که عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام چیست و کدام اهمیت و تاثیر بیشتری بر قیمت سهام در بورس دارد.
عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام
عوامل بسیاری بر نوسانات قیمتی در بورس سهام تاثیرگذارند؛ عواملی مانند وضعیت اقتصادی و مالی کشور و شرکت ها که تا حد زیادی قابلیت اندازه گیری دارند ولی بعضی اوقات امکان دارد اتفاقاتی رخ دهد که تاثیر بسیاری بر نوسانات قیمت بازارهای مالی یک کشور بگذارد که از پیش قابل پیش بینی و اندازه گیری نبوده اند. اتفاقاتی همانند جنگ، افزایش یا کاهش شدید نرخ ارز، تحریم و … که به چنین اتفاقاتی که غیر قایل کنترل و اندازه گیری هستند، به اصطلاح ریسک سیستماتیک می گویند.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
اما به صورت کلی برای انتخاب سهام شرکت و سرمایه گذاری در آن باید بدانید کدام سهم ارزش خرید را دارد؟ چه عواملی بر قیمت سهام شرکت ها موثر هستند؟ یکی از نکته هایی که حائز اهمیت می باشد این است که آیا بایستی کل پس انداز خود را به خرید سهام یک شرکت تخصیص دهید؟ معامله سهام از نکات خاصی برخوردار است که باید در زمان سرمایه گذاری به آن ها توجه داشته باشید تا بتوانید سرمایه گذاری موفقی را تجربه کنید. در این مقاله از دو منظر تکنیکال و بنیادی، عوامل موثر بر قیمت سهام در بورس را مورد بررسی قرار داده ایم.
عوامل تکنیکال موثر در قیمت سهم در بورس
تحت شرایطی که تنها عوامل اساسی قیمت سهام را تعیین می کردند، اوضاع ساده تر می شد. عوامل تکنیکال ترکیبی از شرایط خارجی هستند که میزان عرضه و تقاضای سهام شرکت را تغییر می دهند. بعضی از آن ها به شکل غیرمستقیم تاثیر دارد. برای مثال رشد اقتصادی به صورت غیرمستقیم به رشد درآمد کمک شایانی می کند. در این بخش ۶ مورد از عوامل تکنیکال که در قیمت سهام تاثیرگذارند را بیان کرده ایم؛
۱) احساسات بازار : احساسات بازار به طور فردی و جمعی به روانشناسی فعالان بازار اشاره دارد و این عامل می تواند جزو حساس ترین عوامل موثر بر قیمت سهام باشد. احساسات در بازار معمولا ذهنی، طمعکارانه و لجبازی است. برای مثال شما می توانید در مورد چشم انداز رشد سهام یک قضاوت قاطعانه ارائه دهید و حتی این امکان وجود دارد که پیش بینی های شما در آینده درست باشد، ولی در این بین بازار امکان دارد با متمرکز شدن بر روی یک خبر به صورت مصنوعی سهام را بالا و پایین نگه دارد.
۲) تورم : تورم هم از دیدگاه تکنیکال و هم از دیدگاه بنیادی جزو عوامل حائز اهمیت و تاثیرگذار بر قیمت سهام می باشد. از نظر تاریخی، تورم کم موجب ضرب های زیاد و تورم زیاد ضرب های کم می شود. از طرفی تورم به صورت کلی برای سهام مضر است، چرا که بیانگر از دست دادن قدرت قیمت گذاری برای شرکت هاست.
۳) قدرت اقتصادی بازار : بعضی از شرکت های سرمایه گذاری شناخته شده این طور استدلال می کنند که ترکیبی از جنبش های کل بازار در مقابل عملکرد فردی شرکت، اکثریت حرکت سهام را تعیین می کند. تحقیقات ثابت کرده است که عوامل اقتصادی بازار ۹۰ درصد آن را تشکیل می دهند. برای مثال داشتن یک چشم انداز منفی ناگهانی برای یک سهام خرده فروشی معمولا به سهام دیگر خرده فروشی صدمه می زند، به این خاطر که تقاضا برای کل بخش را کم می کند.
۴) معاملات اتفاقی : معاملات اتفاقی در واقع خرید یا فروش سهام است که انگیزه آن به غیر از اعتقاد به ارزش ذاتی سهام است. این معاملات شامل معاملات اجرایی است که معمولا از پیش برنامه ریزی شده یا به وسیله اهداف سهام صورت می پذیرند.
۵) روندها : معمولا سهام ها به سادگی مطابق با روند کوتاه مدت حرکت می نمایند و از طرفی سهامی که در حال صعود است می تواند حرکت را جمع کند، چرا که محبوبیت سهام را افزایش می یابد و از طرف دیگر سهام گاهی در یک روند برخلاف آن رفتار می کند و آنچه را بازگشت به متوسط می نامد انجام می دهد.
۶) نقدینگی : نقدینگی جزو عوامل خیلی مهم برای تاثیرگذاری روی قیمت سهم است که بعضا کم ارزش هستند که به میزان علاقه یک سرمایه گذار خاص از طرفی سرمایه گذاران اشاره دارد. حجم معاملات نه تنها تابع نقدینگی است بلکه، تابعی از ارتباطات شرکتی نیز می باشد. سهام های کلان از نقدینگی بالایی برخوردارند همچنین به خوبی نیز دنبال می شوند و به شدت خرید و فروش می شوند.
عوامل بنیادی موثر در قیمت سهم در بورس
۱) طرح های توسعه شرکت برای آینده : هر اندازه طرح های توسعه ای در یک شرکت بیشتر باشد، بیانگر رشد و پویایی آن شرکت است. لذا وجود طرح های توسعه ای، می تواند یکی از نشانه های ارزنده بودن سهام شرکت باشد. البته بایستی هدف از انجام طرح توسعه ای در شرکت و میزان تاثیر آن در فروش و سوددهی شرکت، به صورت کامل بررسی شود، چرا که همه طرح های توسعه ای به یک اندازه در شرکت موثر واقع نمی شوند، به عنوان مثال طرح هایی که برای تعویض ماشین آلات فرسوده یک شرکت اجرایی می شود، در قیاس با طرح هایی که با هدف راه اندازی خطوط تولید جدید اجرا می شود، تاثیر کمتری در میزان سوددهی شرکت خواهند داشت.
۲) سوددهی شرکت و ثبات آن : بی شک اصلی ترین انگیزه یک سرمایه گذار از خرید سهام شرکت، به دست آوردن سود می باشد. برای یک سرمایه گذار حائز اهمیت است که شرکتی که سهامش را خریداری کرده، بتواند عملکرد مناسبی داشته و سود چشمگیری در پایان سال کسب کند. البته باید در نظر داشت که تداوم روند سوددهی نیز بسیار حائز اهمیت است، به این خاطر که از دید سرمایه گذاران، شرکتی که تنها در یک دوره سود مناسبی به دست می آورد، ولی نمی تواند این روند را حفظ کند، نمی تواند برای سرمایه گذاری گزینه مناسبی به حساب آید.
نکته دیگر این که شرکت ها، در سالیان آغازین فعالیت خود، سوددهی زیادی ندارند و رفته رفته روند سوددهی آن ها بهتر می شود که لازم است سرمایه گذاران این موضوع را در نظر داشته باشند و با دید بلندمدت، سوددی شرکت را مورد بررسی قرار دهند.
۳) میزان شناوری سهم : هر چقدر تعداد بیشتری از مردم، سهامدار یک شرکت باشند، وضعیت آن سهم بهتر خواهد بود، چرا که اولا همیشه خریداران و فروشندگان بسیاری برای سهم وجود دارد و همچنین امکان نقدشوندگی سهم در بورس نیز بیشتر می شود و ثانیا قابلیت دستکاری قیمت سهم به وسیله گروهی خاص از سهامداران، کاهش پیدا می کند. به آن قسمت از سهام شرکت که در اختیـار تعداد زیادی سرمایه گذاران قرار دارد، سهام شناور آزاد می گویند.
۴) ترکیب سهامداران شرکت سهامی : وجود بعضی نهادها و سازمان های بزرگ به عنوان سهامداران عمده یک شرکت، می تواند به عنوان نقطه قوت برای سهام آن شرکت به حساب آید، چرا که سهامداران عمده در شرایط خاص می توانند با حمایت از سهم، مانع از افت قیمت سهام و در نهایت، ضرر و زیان سهامداران شوند. البته باید در نظر داشته باشید که وجود سازمان ها و نهادها در ترکیب سهامداری یک شرکت، الزاما به معنی حمایت آنان از سهم نخواهد بود و می بایست عملکرد گذشته سهامداران عمده در این مورد ارزیابی شود.
۵) نقدشوندگی سهام شرکت : همان طور که گفتیم یکی از قابلیت های یک دارایی خوب، این است که نقدشوندگی بالایی داشته باشد. سهام نیز به عنوان یک دارایی، از این قاعده پیروی می کند و طبیعتا سهامداران انتظار دارند هر زمان که دوست داشتند، بتوانند سهام خود را به فروش برسانند و پول نقد خود را دریافت کنند. در این راستا می توان گفت که هر اندازه حجم معاملات، دفعات معامله و تعداد سهام معامله شده یک شرکت در بورس بیشتر باشد، بیانگر نقدشوندگی بالاتر آن سهم خواهد بود.
۶) وضعیت دارایی و بدهی های شرکت : با بررسی صورت های مالی اساسی شرکت از جمله ترازنامه، می توان به شناخت خوبی از وضعیت مالی شرکت و به ویژه میزان دارایی ها و بدهی های آن رسید. طبیعتا برای سهامدار، به عنوان شخصی که به نسبت سهامش مالک شرکت به حساب می آید، این موضوع بسیار مهم است که شرکت، چه دارایی هایی در اختیار دارد، به چه میزان بدهی دارد و آیا طبق این حجم دارایی و بدهی، سهام شرکت می تواند برای خرید گزینه مناسبی به حساب آید یا خیر؟ با بررسی ترازنامه و سایر صورت های مالی شرکت، میتوان این اطلاعات را مورد بررسی قرار داد.
۷) نسبت قیمت به درآمد سهم یا همان نسبت P/E : نسبت P به E از تقسیم کردن قیمت سهم به سود سالیانه سهم حاصل می شود. به عنوان مثال دو شرکت الف و ب را که هر دو در صنعت ساختمان هستند و در بیشتر شرایط هم با هم یکسان اند، در نظر بگیریـد؛ چنانچه سود سهام هر دو شرکت در پایان سال ۱۰۰ تومان باشد، ولی قیمت سهام شرکت الف در بورس ۵۰۰ تومان و قیمت سهام شرکت ب، ۱۰۰۰ تومان، شما چه نتیجه ای می گیرید؟ طبیعتا نخستین چیزی که به ذهنتان خطور می کند این است که با فرض تداوم روند سوددهی، شرکت “الف” پس از ۵ سال، می خریداران بورس انگیزه دارند تواند اصل سرمایه سهامداران خود را از محل سود سهام، تامین کند و این در حالی است که این مدت در شرکت “ب”، ۱۰ سال خواهد بود، لذا به احتمال زیاد شرکت “الف” در قیاس با شرکت “ب”، وضعیت مناسب تری دارد.
به صورت معمول در شرایط یکسان، هر اندازه نسبت P به E یک شرکت در قیاس با دیگر شرکت های موجود در آن صنعت کم تر باشد، بیانگر ارزنده بودن سهم می باشد. همین طور با بررسی نسبت P به E یک شرکت و قیاس آن با نسبت P به E دیگر شرکت های فعال در آن صنعت، می توان دریافت که آیا قیمتی که هم اکنون برای سهم مذکور در بورس تعیین شده، قیمت مناسبی است یا خیر؟ البته این را نیز نباید از خاطر ببرید که نسبت P به E تنها یکی از معیارهای ارزیابی سهم است و نباید به تنهایی و بدون در نظر گرفتن دیگر معیارها، ملاک تصمیم گیری قرار گیرد.
۸) رقابتی یا انحصاری بودن صنعت : در حقیقت نوع محصول یا خدماتی که به وسیله شرکت ها ارائه می شود هم در سوددهی شرکت بسیار موثر است. بعضی از شرکت ها محصولات انحصاری تولید می کنند و بازار تضمین شده ای دارند، ولی بعضی دیگر برای فروش محصولات و خدمات خود در بازار رقابت می کنند.
شرکت هایی که بازار انحصاری دارند به صورت معمول به منظور فروش محصولات خود با مشکلی روبرو نخواهند بود و سوددهی مناسبی نیز به همراه خواهند داشت. دیگر شرکت ها نیز با توجه به تبلیغات و رقابتی که دارند، می توانند روند سودآوری خود را بهبود ببخشند. بنابراین بررسی نوع رقابت برای فروش محصولات در زمان حال و آینده بسیار حائز اهمیت می باشد.
۹) میزان عرضه و تقاضا برای محصولات : اگر یادتان باشد در سالیان نه چندان دور صنعت مسکن و ساخت و ساز رونق بسیاری داشت و در آن شرایط صنایع مرتبط با بخش مسکن مانند صنعت سیمان و یا کاشی و سرامیک به دلیل تقاضای بالا برای محصولاتشان سوددهی خوبی را به همراه داشتند. در بازه های زمانی گوناگون نیز، بسته به شرایط این امکان وجود دارد که تقاضا برای محصولات صنعت خاصی افزایش پیدا کند و این امر می تواند به افزایش فروش بعضی شرکت ها منجر شود و در نهایت سهام آن ها نیز با افزایش قیمت روبرو شود.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام در بورس ایران را از دو منظور تکنیکال و بنیادی با یکدیگر مورد بررسی قرار دادیم.
اگر به بازار ارزهای دیجیتال نیز علاقه دارید و دوست دارید عوامل تعیین کننده قیمت بیت کوین را نیز یاد بگیرید، از این مطلب بهتر در اینترنت گیرتان نمی آید.
به نظر شما مهم ترین عوامل تاثیر گذار در قیمت سهام در حال حاضر چیست؟
روانشناسی بازار چیست و چه تاثیری در معامله گری دارد؟
موضوع روانشناسی، مطالعه رفتار انسان و فرآیندهای روانی و اهداف قابل پیش بینی، توصیف، تبیین و کنترل است. با توجه به این دو تعریف، وقتی صحبت از روانشناسی بازار می شود، منظور بررسی و تحلیل مکانیسم ها و رفتارهای معامله گران و فعالان بازار مالی است. در روانشناسی بازار ابتدا الگوهای رفتاری معامله گران را بیان می کنیم و سپس براساس توضیحات، رفتار معامله گران را در زمان های مختلف پیش بینی می کنیم.
بسیاری از اعمال نادرست معامله گران که باعث می شود تصمیمات آنها به جای سود منجر به زیان شود، ریشه در شیوه زندگی آنها از کودکی تا نوجوانی دارد. جایگزینی این الگوهای رفتاری نادرست با الگوهای رفتاری جدید و صحیح، مستلزم دانش، آموزش، پایبندی به اصول و نظم و انضباط زیاد از سوی معامله گر است. در این مقاله می خواهیم در مورد روانشناسی بازار و اهمیت آن و همچنین انواع رفتارهای معامله گران بیشتر بدانیم. تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
روانشناسی بازار چیست؟
فرآیندها خریداران بورس انگیزه دارند و موقعیت های ذهنی مختلف، احساسات و انگیزه های متفاوتی را ایجاد می کنند. به عنوان مثال، این واقعیت که یک فرد، سهامی را برای مدت طولانی نگه می دارد، نشان می دهد که او می خواهد از ضرر جلوگیری کند. یکی از تاثیرگذارترین عوامل بازار، رفتار معامله گران است. ورود به روانشناسی بازار و درک رفتار معامله گران تاثیر بسزایی در موفقیت افراد در بازارهای مالی خواهد داشت. در واقع می توان گفت یکی از سه رکن اصلی موفقیت در بازارهای مالی، روانشناسی بازار است. یک معامله گر موفق باید علاوه بر استراتژی های معاملاتی و مدیریت سرمایه، به روانشناسی بازار نیز تسلط داشته باشد.
برای تعریف روانشناسی بازار از اصطلاحات و توضیحات مختلفی استفاده می شود. این تعاریف شامل موارد زیر است:
1. یک احساس عمومی است که بازار در هر لحظه آن را تجربه می کند. عواملی که بر طرز فکر سرمایه گذاری افراد تأثیر می گذارد عبارتند از ترس از امید، طمع، انتظارات و شرایط.
2. یکی از موضوعات اصلی اقتصاد رفتاری است و به این ایده اشاره دارد که موضوع مورد مطالعه، تأثیر متقابل بین حرکات و وضعیت عاطفی اعضای بازار است.
3. یک موضوع بین رشته ای بین اقتصاد و روانشناسی است که به بررسی عوامل موثر بر تصمیمات اقتصادی می پردازد. به عقیده بسیاری از کارشناسان، محرک اصلی حرکت بازارهای مالی، احساسات و نوسانات هیجانی سرمایه گذاران است که چرخه های روانی بازار را ایجاد می کند.
4. به احساساتی اطلاق می شود که بین خریداران و فروشندگان در یک بازار مالی در یک دوره زمانی مشخص حاکم است، همچنین یک نیروی بسیار قدرتمند است که توسط اصول یا رویدادهای خاص تعریف می شود.
تفاوت بین روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری
ما در بالا به تعاریف رایج روانشناسی بازار پرداختیم و بیان کردیم که یک احساس عمومی در بین فعالان بازار است که باعث خرید یا فروش آنها می شود. اما تفاوت روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری چیست؟
همانطور که گفتیم روانشناسی بازار به رفتارها و احساسات غالب فعالان بازار در هر زمان اشاره دارد. این اصطلاح اغلب توسط رسانه های مالی و تحلیلگران برای توصیف حرکات بازار استفاده می شود.
گفتیم که روانشناسی بازار در مورد توصیف رفتار کلی یک بازار تحت تأثیر عوامل عاطفی و شناختی است. اما در روانشناسی معاملهگر ضمن اشاره به همین عوامل عاطفی و شناختی، تنها به یک فرد نگاه میکنیم. به عبارت دیگر، روانشناسی معامله به رفتارها و جنبههای مختلف شخصیت افراد که بر فعالیتهای معامله گری او تأثیر میگذارد، نگاه میکند.
چرا روانشناسی بازار مهم است؟
گاهی اوقات وقتی از نظر فنی به بازار نگاه می کنید، تصحیح اشتباهات آسان است. به عنوان مثال، هنگام بررسی معامله ای که به سرعت از آن خارج شده اید، به سادگی عوامل فنی که شما را متقاعد به خروج از معامله کرده اند، مجددا تحلیل کنید. سپس به سراغ اندیکاتورها و نوسانگرهای مختلف رفته و به مرور زمان نقطه خروج را در مکان بهتری انتخاب کنید. این زمانی است که ما صرفاً از منظر فنی به بازار نگاه می کنیم. اگرچه اغلب حتی داشتن بهترین استراتژی های مالی به موفقیت ما منجر نمی شود و معاملات ما را به معاملات سودآور تبدیل نمی کند. اینجاست که روانشناسی بازار وارد می شود.
روانشناسی بازار به ما می آموزد که هر روند خاص بازار ممکن است منعکس کننده احساسات فعلی بازار باشد تا سود یا زیان قابل توجهی در ارزش سهام. روانشناسی بازار همچنین به ما کمک می کند تا دانش کافی در مورد خود به عنوان سرمایه گذار به دست آوریم. شناخت روانشناسی بازار و شناخت خود به عنوان یک سرمایه گذار به ما این امکان را می دهد تا بررسی کنیم که آیا در مدیریت سرمایه خود به صورت حرفه ای عمل می کنیم یا سرمایه گذار احساسی هستیم.
حل مسائل ذهنی و روانی که مانع موفقیت استراتژی های معاملاتی ما می شوند، آسان نیست. در واقع عمده مشکلات روانی در پشت تعصبات و موارد آشکار پنهان شده و در موقعیت های مهم آسیب زیادی به افراد وارد می کند.
نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که احساسات افراد بر روان آنها اثر می گذارد. بین عواطف، روان افراد و الگوهای رفتاری آنها رابطه نزدیک و مستقیم وجود دارد. پس بدیهی است که اگر انسان احساسات خود را کنترل کند، معامله بهتری نسبت به قبل انجام خواهد داد. به عبارت دیگر می توان گفت که کنترل احساسات نقش موثری در موفقیت معامله گران خواهد داشت.
رفتار سرمایه گذار
سرمایه گذاران مختلف همه می توانند به این سوال که چرا وارد بازارهای مالی شده اند و برای سرمایه گذاری آمده اند، پاسخ یکسانی بدهند: کسب سود بیشتر. اما این تمام پاسخ نیست. دلایل زیادی وجود دارد که افراد را به سمت فعالیت های مختلف سوق می دهد. همین امر در مورد سرمایه گذاری ها و معاملات در بازارهای مالی نیز صدق می کند. خواسته هایی در درون ما وجود دارد که گاهی نه تنها آنها را بیان نمی کنیم بلکه حتی از آنها هم آگاه نیستیم. فعالیتهای ما همیشه معطوف به اهدافمان نیستند، بلکه گاهی در جهت رفع نیازها و احساسات درونی ما هستند.
عدم آگاهی و اشراف به این خریداران بورس انگیزه دارند خواسته ها و خواسته های درونی می تواند ما را دچار اشتباهات مختلفی کند. اگر این اشتباهات روی احساسات ما تأثیر نگذارد، مطمئناً بر وضعیت مالی ما تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، ادامه معاملات ضررده و مشاهده سرمایه گذاری به عنوان یک بازی جذاب. اینکه سهامی را که کاهش قیمت دارند نفروشیم و همچنان امیدواریم قیمت ها بالا برود، اینکه از ترس از دست دادن سرمایه وارد معاملاتی نشویم که ریسک های معقولی دارند و مواردی از این قبیل همگی تصمیمات احساسی هستند.
به طور کلی، رفتارهای سرمایه گذار را می توان به 6 احساس مهم نسبت داد. احساساتی که معامله گر را به اشتباه در تصمیمات و رفتارهای خود سوق می دهد. ترس، طمع، هیجان و اضطراب، امید، ناامیدی و خستگی مجموعه ای از احساسات است که معامله گران را به اشتباه در تصمیم گیری ها و رفتارهای خود در موقعیت های مختلف سوق می دهد. به عنوان مثال، ترس از ضرر بیشتر ممکن است باعث شود معامله گر پس از متحمل شدن زیان، اقدامات غیرقابل پیش بینی، سریع و احساسی انجام دهد که باعث می شود ضرر دیگری متحمل شود. یا در مثالی دیگر می توان به هیجان و اضطراب اشاره کرد که معمولاً بیانگر این است که فرد در موقعیت بدی قرار دارد یا خریداران بورس انگیزه دارند خریداران بورس انگیزه دارند معامله ای را انجام می دهد که به ضرر او است.
روش استفاده سرمایه گذاران از روانشناسی بازار
آگاهی از رفتارهای مختلف و ریشه های عاطفی آنها به فرد این توانایی را می دهد که رفتارهای خود را بهتر تحلیل کند. این تجزیه و تحلیل رفتار شخصی به فرد اجازه می دهد تا تصمیمات بهتری بگیرد و وارد موقعیت های سودآور شود یا در زمان های بهتر از موقعیت های ضررده خارج شود. آگاهی از رفتارهای مختلف و ریشه های عاطفی آنها به فرد این توانایی را می دهد که رفتارهای خود را بهتر تحلیل کند. این تجزیه و تحلیل رفتار شخصی به فرد اجازه می دهد تا تصمیمات بهتری بگیرد و وارد موقعیت های سودآور شود یا در زمان های بهتر از موقعیت های کمبود خارج شود.
یک نگرش کلی در بازار وجود دارد که دقیقا برعکس است. براساس این دیدگاه بهترین فرصت برای خرید زمانی است که اکثر مردم ناامید و در بازار دچار رکود شده اند و برعکس بیشترین ریسک زمانی است که اکثر فعالان بازار بیش از حد خوشبین باشند. چنین نگرش ها و قوانینی است که سرمایه گذاران را تشویق می کند تا احساسات بازار را بهتر درک کنند. اگرچه در عمل شناسایی موقعیتهای بهینه آسان نیست اما در نهایت خواندن و درک احساسات بازار به معاملهگران کمک میکند تا مراحل مختلف چرخههای روانشناختی بازار را راحتتر شناسایی کنند و در درون آنها معامله کنند.
مطالعات روانشناسی بازار
روانشناسی معامله گری ما را با ابعاد مختلف و گسترده ذهن و افکار روبرو می کند. اگر می خواهیم ساختار ذهنی مناسبی برای معامله گر شدن داشته باشیم، باید ابعاد مختلف این سوال را مدام مطالعه و تمرین کنیم. مسائلی مانند زمان مناسب برای معامله و زمان نامناسب آن، زمان مناسب برای ماندن در معامله و زمان مناسب برای خروج از آن و سایر مشکلاتی که معامله گران و فعالان بازار مالی دائما با آن مواجه هستند. همگی موضوعاتی هستند که روانشناسی معاملات به بررسی آنها می پردازد.
اما چگونه و توسط چه کسی نظریه های روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری برای اولین بار مطرح شد؟ اولین کسانی که نظریه بازار متعارف را به چالش کشیدند و مفروضات زمان خود را رد کردند آموس توورسکی (اقتصاددان) و دانیل کانمن (روانشناس) بودند. این دو برنده جایزه نوبل شدند، اولین کسانی بودند که نظریه های رایج را رد کردند که تصمیمات انسانی در بازار همیشه براساس اطلاعات عمومی و اطلاعات قیمت است و توانستند در اقتصاد رفتاری پیشگام باشند.
تئوری های تورسکی و کانمن بر خطاهای سیستماتیکی تمرکز دارند که از سوگیری های شناختی ناشی می شوند. در تعریف سوگیری شناختی می توان گفت که این یک الگوی فکری رایج است که منجر به تصمیم گیری غیرمنطقی انسان می شود. از جمله این خطاهای شناختی، سوگیری تایید است. افراد دارای این خطا بر اطلاعاتی که از باورهای آنها پشتیبانی می کند بیش از حد تأکید می کنند و اطلاعاتی را که با باورهای آنها در تضاد است نادیده می گیرند یا رد می کنند. مطالعات تورسکی و کانمن و نظریههای آنها که بر شناسایی خطاهای سیستماتیک و سوگیریهای شناختی تمرکز دارند، به طور گسترده پذیرفته شدهاند. این تئوری ها برای سرمایه گذاری، کسب و کار و استراتژی های مدیریت پورتفولیو استفاده می شود.
سوالات متداول
روانشناسی بازار به ما چه می آموزد؟
روانشناسی بازار به ما می آموزد که یکی از سه رکن اصلی موفقیت در بازارهای مالی، روانشناسی بازار است. یک معامله گر برای موفقیت باید علاوه بر روش های معاملاتی و مدیریت سرمایه، بر روانشناسی بازار نیز تسلط داشته باشد. زیرا براساس مطالعات روانشناسی بازار، نقش احساسات در تعیین جریان های بازار و همچنین اهمیت کنترل احساسات در موفقیت فعالیت های مالی افراد غیر قابل انکار است.
روانشناسی بازار چگونه می تواند برای معامله گران مفید باشد؟
شناخت روانشناسی بازار و شناخت خود به عنوان یک سرمایه گذار به ما این امکان را می دهد تا بررسی کنیم که آیا در مدیریت سرمایه خود به صورت حرفه ای عمل می کنیم یا سرمایه گذار احساسی هستیم. این به ما به عنوان معاملهگر کمک میکند تا خطاهای شناختی و رفتارهای نادرست خود را اصلاح کنیم و همچنین با درک احساسات فعلی بازار، در مورد فعالیتهای مالی خود تصمیمات بهتری بگیریم.
روانشناسی بازار در کدام بازارها کاربرد دارد؟
روانشناسی بازار برای همه انواع دارایی ها، از سهام و اوراق بهادار گرفته تا فارکس، ارزهای دیجیتال و موارد دیگر کاربرد دارد. می توان گفت از آنجایی که موضوع اصلی روانشناسی مطالعه رفتار و فرآیندهای روانی انسان است و بازیگر اصلی همه بازارها انسان هستند، روانشناسی بازار در همه بازارها مورد استفاده قرار می گیرد.
کلام آخر
برای سرمایه گذاران و معامله گران رایج است که احساسات بر قیمت ها و چرخه های بازار تأثیر می گذارد و هر معامله گر می داند که دانش روانشناسی بازار و همچنین آشنایی با روش های معاملاتی و مدیریت سرمایه راه موفقیت را باز می کند. تأثیر مستقیم و تنبیهی روانشناسی بازار بر سرمایه گذاری افراد در بازارهای مختلف مالی غیرقابل انکار است. به همین دلیل است که تسلط بر روانشناسی بازار می تواند به معامله گران کمک کند تا با مطالعه کتاب ها و آموزش های مرتبط بهترین تصمیم ها را بگیرند.
دیدگاه شما