روند معاملات چه زمان صعودی خواهد شد؟


آشنایی با ۴ نوع گپ قیمت در بازار ارزهای دیجیتال!

طی چند ماه گذشته موضوع بحث جامعه ارزهای دیجیتال حول محور گپ یا شکاف های قیمتی موجود در نمودار قراردادهای آتی بیت کوین CME (بازار بورس شیکاگو) بوده است. بیت کوین به طور شبانه روزی در صرافی های بزرگ مورد معامله قرار می گیرد اما روزهای آخر هفته در CME معامله این ارز دیجیتال صورت نمی گیرد. این موضوع اغلب با شروع مجدد معاملات در CME باعث ایجاد شکاف یا یک فضای خالی در نمودار قراردادهای آتی می شود.

یک جمله معروف در فیزیک وجود دارد که می گوید “طبیعت از خلاء تنفر دارد.” این جمله ای است که به ارسطو نسبت داده شده است، اما بعدا توسط ذره گراهایی نظیر اپیکور و لوکرتیوس مورد انتقاد قرار گرفت که در طبیعت هیچ خلایی وجود ندارد، زیرا طیف چگال تر پیرامون ماده، بلافاصله خلاء موجود را پر می ‌کند. مردم این مفهوم را گسترش داده اند تا جایی که امروزه در بسیاری از جنبه های زندگی از جمله تجارت و تجزیه و تحلیل تکنیکال کاربرد دارد.

شکاف‌ های قیمت یا همان گپ‌ ها یا به تعبیر ژاپنی‌ ها پنجره، یکی از مهم‌ ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. کلاً منظور از گپ ‌های قیمتی این است که در آن حیطه قیمتی هیچ گونه معامله‌ ای توسط معامله‌ گران صورت نگرفته و باعث ایجاد یک ناحیه‌ توخالی در نمودارها شده که هر یک از این GAPZONE ها یا به‌ اصطلاح محدوده ‌ای که معامله ‌ای در آن صورت نگرفته، می ‌تواند معرف یک ‌روند در آن ناحیه باشد. گپ ‌ها به‌ طورکلی به ‌صورت صعودی و نزولی معرفی می‌ شوند.

باید عنوان کرد که گپ یک فضای پر نشده یا فاصله ای در نمودار است که به دلیل نوسان شدید ایجاد می شود. در روند صعودی، گپ قیمت هنگامی ایجاد می‌ شود که بالاترین قیمت یک کندل کمتر از پایین ترین قیمت کندل بعد از خود باشد. برعکس در روند نزولی، گپ قیمت هنگامی رخ می دهد که پایین ترین قیمت یک کندل بیشتر از بالاترین قیمت کندل بعدی باشد.

گپ ها معمولا در بازار، بخصوص بازار سهام رخ می دهند و می توانند اطلاعات و چشم اندازهای خوبی در مورد حرکات اصلی بازار ارائه دهند. یک گپ وقتی بوجود می آید که قیمت بسته روز قبل و قیمت باز روز بعد با هم تفاوت داشته باشد. در زمان هایی که فراریت قیمت زیاد باشد گپ های میان روزی نیز ایجاد می شود.

۴ نوع گپ قیمت وجود دارد که هر کدام به روش های مختلفی مورد معامله قرار می گیرند. ضروری است که سرمایه گذاران بتوانند بین آنها تفاوت بگذارند.

گپ شکست (Breakaway gap): گپ شکست، نوعی گپ یا شکاف قیمتی است که بر روی سطوح حمایت و یا مقاومت بوجود می آید. این گپ هنگامی مشاهده می ‌شود که قیمت از روند بدون تغییر، دارای یک نوسان قوی باشد. این گپ در ترکیب با الگوهای مشخص در نمودارهایی مانند محدوده های معاملاتی یا مثلث های صعودی و نزولی، برای معامله گران بسیار مفید واقع خواهد شد. گپ شکست با حجم معاملات چشمگیر پس از آن، نشانه ای از روند قوی است و پر شدن آن بعید به نظر می‌ رسد.

گپ رایج (Common gap): همانطور که از اسم این گـپ ها پیداست، کاملا عادی هستند و چیز خاصی در خود ندارند. این گـپ ها معمولا زمانی بوجود می آیند که بازار در حالت بغرنج قرار داشته باشد. اندازه گپ های معمولی نیز بزرگ نیست و در اکثر موارد نیز به سرعت پر می شوند. این گپ به نام گپ الگو، گپ معاملاتی و گپ موقت نیز شناخته می‌ شود. معامله گران این نوع گپ را اغلب در محدوده های معاملاتی و طی نوسان sideway یا همان نوسان متراکم مشاهده می ‌کنند. این گپ ها اغلب پر می‌ شوند، اما اطلاعات بسیار کمی در خصوص شرایط قیمت پس از وقوع خود را ارائه می ‌دهند. این گپ به ندرت در الگوی قیمت نمودارها وجود دارد. باید عنوان کرد که این گپ صرفا محدوده ای است که حداقل مقدار معاملات برای پر کردن گپ وجود دارد.

گپ خستگی (Exhaustion gap): گپ خستگی معمولا در انتهای روندهای بزرگ اتفاق می افتد. در این حالت قیمت گپ پایانی را در جهت روند ساخته و سپس قیمت بر می گردد. این گپ، بعد از یک حرکت تند یا طولانی ‌مدت اتفاق می‌ افتد و معمولا قبل از آن شکاف ‌هایی قرار می ‌گیرند و معمولا با افزایش شدید حجم معاملات همراه است. این گپ نشان ‌دهنده‌ پایان روند فعلی است و در حقیقت، معامله‌ گران از روند موجود در بازار خسته شده ‌اند که این امر نیز باعث تشکیل این گپ می‌ شود و در این نوع گپ نیز حجم معاملات به‌ صورت سنگینی افزایش پیدا می کند، بنابراین این نوع شکاف می ‌تواند به‌عنوان یک شکاف ادامه‌ دهنده نیز محسوب شود، ولی دو عامل باعث تشخیص خواهند شد؛ اولا، اینکه در پایان یک‌ روند صعودی یا نزولی است؛ ثانیا، با حجم معاملات سنگین به نسبت میانگین هفته یا روزهای اخیر خود مواجه خواهد بود. این گپ ها، محتمل ترین گپ هایی هستند که باید پر شوند.

گپ اندازه گیری (Measuring gap): به اسم گپ فرار یا گپ ادامه دهنده نیز شناخته می ‌شود. این نوع گپ در میانه الگوی قیمت رخ می ‌دهد و نشانه ای از هجوم خریداران یا فروشندگانی است که عقیده و نظر مشترکی در مورد آینده دارایی ها دارند. گپ های اندازه گیری طی روند بدون تغییر یا محدوده ازدحام رخ نمی ‌دهد، بلکه طی کاهش یا افزایش سریع قیمت رخ می دهند. گپ های فرار معمولاً برای مدت زمان قابل توجهی پر نمی شوند. این نوع از گـپ در طی یک روند رخ می دهد. اگر این گپ در یک روند صعودی رخ دهد، نشان دهنده ادامه حرکت صعودی خواهد بود و اگر در روند نزولی رخ دهد نیز حاکی از وارد شدن فروشندگان بیشتر و ادامه روند نزولی می باشد. البته مشاهده این گـپ ها دلیلی بر ورود بی موقع به بازار نیست، بلکه باید آن را با سایر ابزارهای تکنیکال ترکیب کنید.

توجه به حجم معاملات می ‌تواند به شناخت و تمایز گپ اندازه گیری و گپ خستگی کمک کند. به طور معمول، حجم معاملات زیاد قبل از گپ خستگی رخ می‌ دهد. یکی از اشتباهات رایجی که در خصوص گپ ها رخ می دهد، اشتباه کردن در شناخت گپ اندازه گیری و گپ خستگی است. این موضوع می ‌تواند باعث شود که سرمایه گذار خود را در وضعیت اشتباه قرار دهد و طی نیمه دوم روند صعودی نتواند سود خوبی به دست آورد.

گپ خستگی و گپ اندازه گیری، نوسان قیمت را در جهت های مخالف یکدیگر پیش بینی می‌ کنند، بنابراین شناخت تفاوت های هر کدام بسیار ضرورت دارد. هم‌چنین این نکته قابل ذکر است که به محض پر شدن یک گپ، توقف آن بعید به نظر می‌ رسد، زیرا هیچ محدوده حمایتی یا مقاومتی آنی در این گپ وجود ندارد.

حرف پایانی

احتمال وقوع گپ های اندازه گیری یا گپ های شکست به مراتب کمتر از گپ متداول و گپ خستگی می باشد. درک تفاوت بین انواع گپ ها می تواند به معامله گران و سرمایه گذاران در کسب و کار در هر بازاری کمک کند.

روند بلندمدت معاملات بورس همچنان صعودی خواهد بود؟

یک کارشناس بازار سرمایه گفت: حمایت مقامات اصلی کشور از این بازار نشان‌دهنده این است که به نوعی درگیر این بازار شده‌اند و حواسشان به بهبود معاملات این بازار و سرمایه‌های مردم خواهد بود.

سهام - بورس - اقتصاد

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا، «مهدی آزادواری» تقویت و توسعه بازار سهام را به نفع اقتصاد کشور دانست و افزود: شتاب در افت شاخص بورس در وضعیت کنونی و ایجاد نگرانی در جامعه در زمینه ریزش بازار و اصلاح شدید بازار ناشی از ورود حجم زیادی از سهامداران حقیقی و تازه‌وارد به این بازار است که به دلیل برخی از رفتارهای هیجانی اقدام به خرید و فروش در بورس می‌کنند.

وی با بیان اینکه افرایش حجم خرید و فروش در بورس منجر به عدم تعادل در معاملات این بازار خواهد شد، افزود: سهامداران حقیقی به محض ایجاد کوچکترین اصلاحی، تصمیم به خرید و فروش‌های هیجانی در بازار می‌گیرند که این موضوع واکنش خوبی را در بازار ایجاد نمی‌کند.

  • سرمایه‌گذاری سهامداران تازه‌وارد در صندوق سرمایه‌گذاری

آزادواری اظهار داشت: سهامداران حقیقی و تازه‌وارد بهتر است به منظور سرمایه‌گذاری در این بازار به سمت صندوق‌های سرمایه‌گذاری هدایت شوند و منابع و نقدینگی خود را به این سمت سوق دهند.

این کارشناس اقتصادی افزود: مدیران با تجربه‌ای مدیریت این صندوق‌ها را بر عهده دارند و نسبت به اینکه چه زمانی اقدام به ورود و خروج سرمایه مردم کنند آگاهی دارند.

وی خاطرنشان کرد: اکنون به تناسب ورود نقدینگی و حجم گسترده سهامداران تازه‌وارد با صف‌های فروش طولانی همراه می‌شویم که بازار را به شدت با تصمیمات هیجانی خود تحت شعاع قرار می‌دهند.

آزادواری گفت: افزایش سهامداران حقیقی و نگرانی‌های موجود از سمت این افراد که باعث افزایش فرکانس منفی بازار توسط این افراد می‌شود بر شدت افت این روزهای بازار تاثیرگذار بوده است.

این کارشناس بازار سرمایه گفت: افراد با سابقه اتفاقاتی که اخیرا در بازار رخ داده است را طبیعت بازار می‌دانند و به هیچ عنوان دست به فروش‌های هیجانی در بازار نمی‌زنند.

وی خاطرنشان کرد: سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه به دلیل شفافیتی که در کشور دارد و همچنین نظارت نهادهای مختلف بر روند معاملات این بازار، بسیار بهتر از سرمایه‌گذاری در بازارهای موازی است که بدون دلیل، منطق و شفافیت گاهی اوقات رشد می‌کنند.

این کارشناس بازار سرمایه گفت: پیشنهاد ما این است که سازمان متولی، فرهنگ‌سازی بیشتری را نسبت به سرمایه‌گذاری در این بازار انجام دهد، منابع نقدینگی که باعث عدم تعادل در عرضه و تقاضای بازار می‌شود را کنترل کنند و ورود سهامداران حقیقی را به سمت صندوق‌ها سوق دهد.

  • سهامداران نگران نوسان‌های لحظه‌ای در بازار نباشند

آزادواری با بیان اینکه سهامداران حقیقی بهتر است نگران نوسان‌های لحظه‌ای در بازار نباشند و براساس صف‌های فروشی که در برخی از سهام ایجاد می‌شود تصمیم‌گیری نکنند، گفت: همه سهم‌ها با تحلیل‌هایی همراه هستند، به همین دلیل سرمایه‌گذاران باید با در نظر گرفتن تحلیل‌های موجود و نگاه میان‌مدت تصمیم به سرمایه‌گذاری در این سهم‌ها بگیرند زیرا از این طریق قادر به کسب بازدهی چشمگیر از اکثر سهام شرکت‌های بورسی هستند.

به گفته این کارشناس اقتصادی، پراکندگی و تصمیمات هیجانی برای ورود نقدینگی در بازارهای مختلف باعث کاهش کسب بازدهی در این بازار می‌شود.

  • حمایت دولت از بورس

آزادواری گفت: حمایت مقامات اصلی کشور از این بازار نشان‌دهنده این است که به نوعی درگیر این بازار شده‌اند و حواسشان به بهبود معاملات این بازار و سرمایه‌های مردم خواهد بود.

این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: سهامداران حقیقی گول صف‌های فروش را نخورند و بهتر است طبق روال بازار پیش روند و دست از تصمیم‌گیری‌های هیجانی در این بازار بردارند.

وی اظهار داشت: به نظر می‌رسد با توجه به نگاه دولت به این بازار، ورود شرکت‌های جدید به بورس و نقدینگی به این بازار همچنان روند صعودی بازار و توسعه معاملات بورس ادامه‌دار باشد اما نوسانات شدید در این بازار به دلیل ناآگاهی مردم نسبت به این بازار بوده است.

آزادواری با بیان اینکه بورس با آینده بسیار خوب و توسعه‌ای همراه است و نوسانات آن بیشتر به دلیل ناآگاهی مردم از معاملات این بازار است، افزود: با قاطعیت می‌توان گفت بازار سهام نسبت به سایر بازارهای موازی بازدهی بیشتری را در اختیار فعالان بازار قرار خواهد داد.

این کارشناس بازار سرمایه گفت: بازار سرمایه می‌تواند اثر خود را در اقتصاد کلان و اشتغال داشته باشد اما بازدهی کسب شده در بازارهای دیگر به جیب دلالان همان حوزه می‌رود و تاثیری در اقتصاد کشور نخواهد داشت.

این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه همچنان حمایت دولت از این بازار وجود دارد اما با توجه به اینکه به تازگی وارد این بازار مالی شده باید در تصمیم‌گیری‌ها دقت لازم را داشته باشد، افزود: هر تصمیم غیرکارشناسی سرعت روند معاملات این بازار را تحت تاثیر قرار می‌دهد، حوزه ستاد تنظیم بازار می‌تواند توسط نهادهای حقوقی تحت پوشش ضمن تنظیم معاملات بازار، نظمی را در عرضه و تقاضاهای موجود در بازار ایجاد کند و مانع از رفتارهای هیجانی سهامداران حقیقی شود.

آزادواری اظهار داشت: بهترین بازار برای کسب بازدهی معقول بازار سرمایه است اما نوع به دست‌آورن بازدهی توسط افراد متفاوت است.

آیا روند صعودی تورم به اقتصاد ایران بازخواهد گشت؟

علوی: معاملات کالاهای سرمایه‌ای مانند مسکن و همچنین خودرو هم به نوعی نشانه کاهش گردش پول است.

حسین میرشجاعیان معاون امور اقتصادی وزیر اقتصاد می گوید: آمارهای ما نشان می‌دهد که تورم ممکن است از خرداد ماه به مسیر دو رقمی بازگردد.

همین مقام دولتی افزود:« در نظر داشته باشید که پیش‌بینی ما این بود که در انتهای سال ۱۳۹۵ تورم میانگین به ۹.۶ درصد می‌رسد، ولی در نهایت به ۸.۹ درصد رسید. به این دلیل که مجموع عوامل داخلی و بین‌المللی باعث شد که وضعیت تورم متفاوت از پیش‌بینی ما پیش رود. اکنون نیز پیش‌بینی‌ها بر این است که تورم افزایش یافته و به مسیر دو رقمی برود، ولی باز تاکید می‌کنم که دولت می‌تواند با اقداماتی با افزایش تورم مقابله کند».

او بر این باور است که: «باید به این نکته توجه کنید که سیاست‌های دولت در سال ۱۳۹۶ می‌تواند در کنترل تورم و مقابله با افزایش آن تاثیرگذار باشد. همچنین این امر بستگی دارد که دولت چه سیاست‌هایی را پیش می‌گیرد. چقدر می‌تواند پایه پولی را کنترل کند و برای سرعت گردش پول چه تدابیری می‌اندیشید».

البته باید توجه داشت که میانگین نرخ تورم در ایران در شرایط فعلی چندین برابر میانگین نرخ تورم جهانی است. بنابراین هر چند میانگین نرخ تورم نسبت به چهارسال گذشته- یعنی دوره دولت احمدی نژاد -کاهش داشته اما این امر محصول اصلاحات ساختاری اقتصادی نیست بلکه محصول ترکیبی از رکود اقتصادی و سیاست‌های اقتصادی انقباضی و انظباطی بوده است. با این وجود نرخ تورم کالاهای پرمصرف مانند مواد غذایی هنوز بسیار بالاست.

البته باید توجه داشت که میانگین نرخ تورم در ایران در شرایط فعلی چندین برابر میانگین نرخ تورم جهانی است. بنابراین هر چند میانگین نرخ تورم نسبت به چهارسال گذشته- یعنی دوره دولت احمدی نژاد -کاهش داشته اما این امر محصول اصلاحات ساختاری اقتصادی نیست.

یکی از نشانه‌های وجود تورم بالقوه در ایران نرخ تورم کالاهای پر مصرف مانند مواد خوراکی و غذایی است. بنابراین در صورتی که بخش‌های دیگر اقتصاد مانند کالاهای پر مصرف فعال شود انتظار میرود که نرخ تورم آن بخش‌ها نیز افزایش یابد. البته با تداوم رشد اقتصادی و سرعت یافتن گردش چرخه اقتصاد، نرخ تورم افزایش خواهد یافت. چون برخی از مشکلات اقتصادی اعم از سیاستی( بودجه‌ای و پولی) یا ساختاری منشاء تورم هنوز باقی است.

ریشه‌های نهادینه و ساختاری تورم کدام است؟

مهمترین عامل مستقیم این تورم بالقوه و خفته و- البته نهادینه- که ممکن است مجددا بیدار شود کسر بودجه انباشته و انبوه دولت و در نتیجه تداوم افزایش نقدینگی در اقتصاد است که هنوز جریان دارد.

این کسر بودجه عمدتا به دلیل ناکارآمدی دستگاه دولت، اندازه بزرگ آن، نسبت بالای هزینه‌های جاری، عدم شفافیت نهادهایی که همزمان که مالیات نمی دهند و یا از خوان رانت بودجه‌ای بهره میبرند، میباشد. برای حل این مشکلات باید تدبیری اندیشه شود و الا، روند نرخ تورم دوباره صعودی خواهد شد.

در شرایط فعلی کشور هر چند نقدینگی رشد می کند، ولی همزمان به علت رکود عمیق از سرعت گردش پول کاسته شده است.

در شرایط فعلی کشور هر چند نقدینگی رشد می کند، ولی همزمان به علت رکود عمیق از سرعت گردش پول کاسته شده است. از نشانه‌های این کاهش سرعت گردش پول آماری است که رئیس بانک مرکزی چندی پیش ارائه کرده که بنا به آن نزدیک به ۴۵ درصد از منابع بانکی منجمد است که ۱۵ درصد آن مربوط به مطالبات بانک‌ها از دولت می‌شود.

آمار روند معاملات چه زمان صعودی خواهد شد؟ مربوط به معاملات کالاهای سرمایه‌ای مانند مسکن و همچنین خودرو هم به نوعی نشانه کاهش گردش پول است. بنابراین اثر تورم زائی افزایش نقدینگی با کاهش سرعت گردش پول به دلیل رکود عمیق و همچنین سیاست انقباظی بانکها خنثی شده والا نرخی تورم میبایست بیش از چیزی باشد که شاهد آن هستم.

کدام اقدامات می‌تواند تورم را مدیریت و مهار کند؟

اگر دولت عوامل پولی و مالی به شکل بهینه بکار بگیرد دست کم میتواند در کوتاه مدت مانع بازگشت اَبر تورم شده تورم در سطوح فعلی مهار شود. اهم سیاست هایی که میتوان به این مهم بی‌انجامد جلوگیری از رشد نقدینگی بواسطه کاهش کسر بودجه و محدود کردن هزینه‌های جاری بودجه دولت است. هر چند افزایش درآمدهای مالیاتی راهکار موثری در این مجموعه است اما سیاست‌های افزایش درآمدهای مالیاتی تا کنون چندان موفق نبوده است چون افزایش درآمد مالیاتی در ایران با تنگناهای گوناگونی روبروست و نمی تواند مشکل کسر بودجه را دولت به یکباره حل کند.

بخشی از این تنگنا به فرار مالیاتی نهادهای شبه دولتی مربوط است و بخش دیگری هم معلول نارسایی قانونی و مدیریتی- سازمانی دستگاه مالیاتی است. همزمان باید به یاد داشت در شرایط رکود نمی تواند انتظار داشت که مالیات‌ها رشد زیادی داشته باشد چون با کاهش فعالیت اقتصادی، ظرفیت مالیاتی هم کاهش می یابد. بنابراین در شرایط رکود توصیه میشود، که دولت با یک خانه تکانی دربودجه، مصارف رانتی و امتیازهای سیاسی را کاهش دهد تا از کسری بودجه کاسته به توازن بودجه‌ای دست یابد.

مهمترین عامل مستقیم این تورم بالقوه و خفته و- البته نهادینه- که ممکن است مجددا بیدار شود کسر بودجه انباشته و انبوه دولت و در نتیجه تداوم افزایش نقدینگی در اقتصاد است که هنوز جریان دارد.

بنابراین دولت می بایست ابتداء هزینه‌های جاری خود را کاهش داده و ثانیا درآمدهای بودجه‌ای خود بیشتر کند تا کسر بودجه محدود و مهار شود. توافق وجود دارد که نهادهای رانتی بسیاری از بودجه دولت ارتزاق می کنند بدون اینکه شفاف و پاسخگو و دارای بازده مثبتی باشند. همین از بین رفتن منابع یکی از دلایل کسر بودجه، بدهی کلان دولت و بالاخره ناکارآمدی منابع و عامل بخشی از تورم بالقوه است. تجربه شاهد این مدعاست که دولت بدون چنین اقدامی حتی اگر منابع مالی کلانی هم بدست بیاورد، باز بخش قابل توجهی از آن هدر رفته و توفیق چندانی برای حل مشکلات نخواهد داشت.

رئیس دولت یازدهم با این آرایی که در انتخابات اخیر بدست آورد سرمایه اجتماعی انبوهی را فراهم آورده که میتواند به مثابه کلیدی برای حل مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به کار گرفته شود. آراء دولت میتواند به عنوان تایید خط مشی تنش زدائی و اجتناب از عوامگرائی و پوپولیسیم اقتصادی تلقی شود. بنابراین دولت –دست کم از نظر سیاسی و بالقوه- این امکان را دارد تا با اجرائی برخی از سیاست‌های اصلاح بودجه‌ای و ساختاری هزینه‌های نهادهای رانتی را کاهش داده، سهم این نهادها در اقتصاد را کم و همزمان از آنها مالیات بگیرد.

چنین سیاستی میتواند پاسخگویی و شفافیت اقتصادی را افزایش داده و هم زمان سرمایه اجتماعی دولت یعنی اعتماد عمومی نسبت به دولت را افزایش دهد. چه پاسخگو و شفاف کردن نهادهای کدر اقتصادی دارای پیامدهای مثبتی در عرصه سیاسی و اقتصادی است.

با شفافیت و پاسخگو شدن این نهادها از دخالت آنها در امور سیاسی جلوگیری خواهد شد و این فرصتی تاریخی برای اصلاحات سیاسی است. از سوی دیگر، این اصلاح سیاسی به تعادل بودجه‌ای نیز کمک خواهد که فرصتی برای مهار تورم است. هردوی این مولفه در نهایت اعتماد و سرمایه اجتماعی دولت را افزایش خواهد داد. بنابراین حل مسائل اقتصادی به نوعی به حل مسائل سیاسی وابسته است.

یادداشت‌ها و مقالات، آرای نویسندگان خود را بازتاب می‌دهند و بیانگر دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.

تغییر مسیر بورس و دلار

تغییر مسیر بورس و دلار

قیمت دلار همواره به عنوان یک عامل موجب رشد بورس است. در دوره‌های مختلف افزایش قیمت دلار توانسته روند معاملات بازار سرمایه را تغییر دهد و به نوعی آن را صعودی کند، در حال حاضر قیمت دلار بازار آزاد به بیش از 30 هزار تومان رسیده و در محدوده 32 الی 33 هزار تومان نوسان می‌کند. حال کارشناسان عقیده دارند که افزایش قیمت دلار به عنوان یک محرک می‌تواند روند بازار سرمایه را تغییر دهد و به نوعی آن را صعودی کند.

سعید جعفری، کارشناس بازار سرمایه ضمن تشریح ریسک‌هایی که این بازار با آن رو به رو است به ایسنا گفت: مهم‌ترین مساله بورس اختلاف نرخ دلار در بازار آزاد و سامانه نیما است. مهم‌ترین موضوعی که وجود دارد این است که بین رشد قیمت دلار در بازار آزاد و دلاری که شرکت‌های بزرگ بورسی در سامانه نیما عرضه می‌کنند اختلاف زیادی وجود دارد و این باعث شده است با وجود آنکه شاهد رشد قیمت دلار در بازار آزاد هستیم بازار سرمایه نزولی شده و همانند سایر بازارها با تورم رشد نکند.

وی ادامه داد: شرکت‌های بورسی که از صادرکنندگان بزرگ کشور محسوب می‌شوند ملزم شده بودند به اینکه دلار خود را در سامانه نیما به اختلاف زیاد نسبت به بازار ازاد عرضه کنند و این باعث شده بود که سهام شرکت‌ها نیز تحت فشار باشد. اما دلیل اینکه شاهد صعود چشمگیر بازار در روزهای قبل بودیم این بود که اعلام شد صادرکنندگان می‌توانند دلار خود را با نرخ توافقی بفروشند. یعنی با نرخ‌های بالاتر از نرخ نیما که این باعث شد هیجان خرید در بازار مخصوصا در نمادهای صادراتی و پتروشیمی‌ها ایجاد شود.

این کارشناس بازار سرمایه در ادامه با اشاره به وضعیت بازارهای جهانی اظهار کرد: از طرف دیگر ریسک‌هایی در بازارهای جهانی وجود دارد. ریزش شدید بازار بورس امریکا و احتمال ایجاد رکود گسترده باعث شده است سهامداران در بازار داخلی احتیاط کنند زیرا بسیاری از شرکت‌ها کامودیتی محور و وابسته به قیمت‌های جهانی هستند و اگر رکود در بازار جهانی رخ دهد دامنه آن به کالاها در ایران نیز می‌رسد.

جعفری با اشاره به احتمال قطعی برق صنایع نیز گفت: از طرف دیگر در استانه فصل گرما هستیم و برق برخی واحدهای تولیدی در مقاطعی قطع می‌شود و سرمایه‌گذاران نگران هستند این قطعی برای چند ماه ادامه‌دار باشد و باعث شود شرکت‌ها در گزارش‌ها هم عملکرد خوبی در حوزه تولید و فروش نداشته باشند. همین ریسک باعث احتیاط معامله گران می‌شود. بسیاری انتظار دارند روند بازار سرمایه همسو با تورم رشد کند اما این اتفاق کمرنگ شده است. با این حال من فکر می‌کنم از هفتعه بعد مجددا صعود ملایمی در بازار داشته باشیم.

بورس چاره اقتصاد کشور

علی حسینی، کارشناس اقتصادی گفت: در حال حاضر عمده کالاها اعم از کالاهای اساسی، زراعتی، تولیدی و. به جز نان و دارو که احتمالا به زود ارز ترجیحی آنها نیز حذف خواهد شد، با افزایش قیمت مواجه شده‌اند. افزایش قیمت‌ها، منجر به تورم در سال جاری خواهد شد و این موجبات نارضایتی عمومی را فراهم کرده و بر آن دامن خواهد زد. از سویی تصمیمات سازمان مالیاتی در خصوص مالیات‌هایی که برای اصناف تعیین شده، موجبات نارضایتی در اصناف را فراهم کرده و آنها را به خیابانها کشیده است. از طرفی تمام مولفه‌های اقتصاد در حوزه‌های طلا، ارز، سکه، مسکن و. از رشد قیمتی غیرقابل قبولی برخوردار شده‌اند و با توجه به چسبندگی قیمتها، پایین آوردن این قیمتها سخت بوده و اصلاح 50 تا 100 درصدی آنها امری دور از ذهن است.

وی ادامه داد: با افزایش قیمت‌ها و از جمله نرخ دلار، روز به روز قدرت خرید مردم کاهش می‌یابد. البته بخشی از اتفاقاتی که در این دوسال اتفاق افتاده بخشی به اقدامات دولتی قبلی مربوط است که به هر تقدیر باید حل و مدیریت شوند. در دولت فعلی نمی‌توان همه تقصیرها را برگردن دولت قبلی انداخت چون در حال حاضر دولت فعلی پاسخگوست و باید تمرکز بر حل مشکلات باشد. به اعتقاد من این مساله به راحتی قابل حل است. بهترین راه‌حل، هدایت سرمایه مردم به سمت بورس است. این کارشناس اقتصادی تشریح می‌کند: با شرایط موجود بهترین راه‌حل بازار سرمایه است. دوسال قبل بازار سرمایه با افزایش‌هایی روبرو شد ولی به تدریج شاخصها از 2میلیون و 200 به یک میلیون و سیصد کاهش یافت. در حال حاضر، بورس خیلی عقب‌تر از سایر بازارهاست. سرمایه‌هایی که در قالب سکه، ارز و. در دست مردم است می‌تواند به سمت بازار سرمایه هدایت شود. خبر که بازار سرمایه را می‌تواند حرکت دهد و موتور متحرک آن باشد، بحث واگذاری گروه خودرو است. عموما هر زمان بنا بوده حرکتی در بورس ایجاد شود گروه خودرو توانسته این حرکت را ایجاد کند.

حسینی در ادامه گفت: با توجه به افزایش نرخ ارز، انتظار می‌رفت پتروشیمی، سیمان و فولاد بتوانند با افزایش‌هایی بورس را تکان دهند ولی نتوانستند. خودرو می‌تواند محرک خوبی باشد. وزارت کار، اقتصاد، نفت و صنایع نیز می‌توانند این اقدام را با یک مدیریت مناسب و صحیح صورت دهند. این اتفاق به جای اینکه فرآیندش در چند ماه طی شود، می‌تواند طی حرکتی انقلابی در مدت زمان کوتاهی صورت گیرد. اگر بازار بورس حرکت کند درآمد مردم افزایش می‌یابد. این فارغ از بحث یارانه است. در دولت قبل مردم به سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه دعوت شدند، در حال حاضر از هر 4 نفر یک نفر حداقل در بورس سرمایه دارد. براساس آمار بالای 50 میلیون نفر دارای سهام عدالت هستند.

وی توضیح داد: تا زمانی که بورس روند مثبت نیافته سهام عدالت نباید در بازار خرید و فروش شود و بعد از مثبت شدن روند، این امکان می‌تواند فراهم شود، پس از اینکه روند بازار مثبت شد آزاد شود. در حال حاضر می‌توان گفت 70 یا 80 درصد مردم سهام عدالت دارند. شروع حرکت بازار سرمایه می‌تواند سبب افزایش قیمت سهام عدالت شود. با افزایش این قیمت، درآمد مردم نیز بالا می‌رود و تمایل به سمت بورس افزایش می‌یابد. این کارشناس اقتصادی در پاسخ به سوال شرط موفقیت در این مسیر چیست، اظهار کرد: گروه خودرو محرک و پیشران باشند. تیم قوی از قوه قضاییه و مجلس و وزارتخانه‌های مربوطه بر این مهم نظارت کرده و بازار و تحولات آن را رصد کند، سازمان بورس نیز جلوی فروش حقوقی‌ها در این گروه راه که موجبات صدمه به سهامدار جز را فراهم می‌کنند، به خصوص در آغاز رونق بازار، بگیرند. به زبان دیگر، هرچه زودتر ارزشگذاری خودرو انجام شود و سازمان بورس نیز نظارت لازم و دقیق بر عرضه حقوقی‌ها در این گروه داشته باشد. من به نتایج این اقدام خوشبین هستم و معتقدم به حل مشکلات فعلی اقتصاد کمک خواهد کرد.

وی در نهایت گفت: دولت با اقداماتی که می‌کند می‌تواند باعث رونق بورس شود. اولین کار اصلی و جدی دولت در این خصوص ارزشگذاری زودتر گروه خودرو است، همین یک حرکت سبب سرازیر شدن پول به سمت بورس خواهد شد. دولت خواهد توانست از محل خرید و فروش سهام کسب مالیات و درآمد نماید. از سویی رونق و شور و اشتیاق را نیز برای مردم به ارمغان آورده و از نارضایتی‌ها به تدریج بکاهد. علاوه بر اینکه درآمد مردم افزایش می‌یابد، درآمد خود دولت نیز افزایش خواهد یافت. دولت طبق برآورد من حداقل می‌تواند 30 تا 50 هزار میلیارد تومان از محل مالیات خرید و فروش سهام در بورس کسب کند.

بازار رشد می‌کند؟

آن طور که کارشناسان می‌گویند، در بازار بسیاری از صنایع به کف‌های حمایتی خود رسیده‌اند و کفسازی خوبی در بازار انجام شده است. هم‌اکنون ارزش معاملات خوبی در بازار را شاهد هستیم. تنها نکته نگران‌کننده بازار دست اندازی دولت و تصمیمات شبانه و قبیله‌ای است که بسیاری از مدیران وقت در این بازار انجام می‌دهند. بازار سرمایه در سال ۱۴۰۰ دارای یک حباب منفی بود و واقعا وقتی به سهام نگاه می‌کردیم ارزنده بودند.

اما در ابتدای سال ۱۴۰۱ بازار یک جهش خوبی را تجربه کرد و عمده این مساله به دو خبر باز می‌گشت که یک خبر مربوط به خودرویی‌ها بود و خبر بعدی انتظارات تورمی مردم. مردم دیگر احساس می‌کردند که قیمت سهام به یک جایی رسیده است که دیگر بازار توانایی دیدن این اعداد را ندارد و قرار است قیمت‌های بالاتری را بازار به خود ببیند. همچنین بحث تورم جهانی و احتمال تداوم آن نیز تاثیر خودش را بر قیمت کامودیتی‌ها نشان داده و، چون در بازار ما بسیاری از نماد‌های اصلی بر پایه کامودیتی هستند از تورم جهانی و رشد قیمت‌های جهانی منتفع خواهند شد. به علاوه با توجه به اینکه پیش بینی می‌شود نرخ دلار از قیمت‌های فعلی پایین‌تر نرود، این هم به نوبه خود بر قیمت کامودیتی‌ها تاثیرگذار است؛ بنابراین قیمت‌های جهانی مناسب، نرخ دلار، رشد قیمت محصولات برخی شرکت‌ها، تورم، حذف ارز ۴۲۰۰تومانی با توجه به عقب ماندن بورس از سایر بازارها، حکایت از این دارند که بازار ما در سال جاری مستعد رشد می‌باشد و بهبود آن به مراتب بهتر از دو سال اخیر خواهد بود.

هرچند شاید این رشد سریع و عجول نباشد، اما روند حرکتی منطقی‌ای را با توجه به شواهد می‌تواند در روند معاملات چه زمان صعودی خواهد شد؟ برگیرد. با تمام بی‌اعتمادی‌های اخیر، بهبود این روز‌های بازار، حاکی از این است که نقدینگی‌های در بازار سرمایه، دور خودش را در بازار‌های دیگر زده و اکنون تمرکزش را بر ارزندگی بازار سرمایه قرار داده، ولی باز هم با وجود بهبود حجم معاملات معتقدم پول‌های پارک شده‌ای در بیرون از بازار هست که منتظر شرایط بهتر جهت ورود به بازار هستند. ریسک کنونی بازار موضوع توافقات وین هست که همچنان بازار را در بلاتکلیفی قرار داده و در صورت حل این مشکل دورنمای بسیار بهتری در انتظار بازار خواهد بود همچنین اگر بازار سرمایه از قیمت‌های دستوری نجات یابد، کمک بزرگی به تخصیص بهینه منابع خواهد شد. ضمن اینکه شفافیت قیمت‌ها نیز یکی از خواسته‌های مهم فعالین بازار سرمایه می‌باشد تا بازار از تصمیمات غیرمنطقی درباره تعیین قیمت‌ها در امان باشد.

به اعتقاد کارشناسان چشم‌‌‌‌‌‌‌انداز بازار سهام در سال جاری به عوامل متعددی بستگی دارد. از متغیر‌‌‌‌‌‌‌های کلان می‌توان به عنوان یکی از این عوامل نام برد. اینکه چه اتفاقاتی در موضوع مذاکرات اتمی رخ خواهد داد، درآمد ارزی کشور به چه سمت و سویی میل می‌کند و‌‌‌‌‌‌‌ پارامتر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که وضعیت کسری‌بودجه سال جاری را تعیین خواهند کرد، از مهم‌ترین عواملی محسوب می‌شوند که متغیر‌‌‌‌‌‌‌های کلان کشور را شکل می‌دهند.

انواع روند در تحلیل تکنیکال و ترسیم خطوط روند

انواع روند در تحلیل تکنیکال

در مقالات قبلی در مورد انواع نمودارها و نحوه نمایش تغییرات قیمت در یک بازه زمانی مشخص صحبت کردیم و گفتیم که قیمت را می‌توان با نمودار میله‌ای، کندل‌ استیک و یا خطی نمایش داد. حال می‌خواهیم در مورد انواع روند در تحلیل تکنیکال و نموداری که از کنار هم قرار گرفتن این میله‌ها و کندل‌ها ایجاد می‌شود، بحث کنیم.

قیمت در بازارهای مالی به صورت مستقیم و خطی حرکت نمی‌کند و میله‌ها و کندل‌های ایجاد شده در یک روز، با روز دیگر نسبت مشخصی ندارند. بنابراین وقتی نمودار قیمت در بازه زمانی طولانی با تعداد زیادی کندل یا میله بررسی می‌شود، تغییرات قیمت به صورت زیگزاگی و موج‌های متنوع و پی‌ در پی هست. برآیند این تغییرات موجی ممکن است به صورت صعودی، نزولی و یا خنثی باشد و جهت اصلی بازار را برای تحلیلگران مشخص کند.

در این مقاله سعی داریم انواع روند در تحلیل تکنیکال را بررسی کرده و نحوه ترسیم خطوط روند و کار با آنها را آموزش دهیم. با ما همراه باشید.

انواع روند در تحلیل تکنیکال

روند در واقع جهت حرکت قیمت، در بازارهای مالی را برای تحلیلگران مشخص می‌کند. روند در بازه زمانی بزرگتر از بازه زمانی نمایش نمودار، قابل بررسی است. به عنوان مثال اگر نمودار را در بازه زمانی روزانه نگاه می‌کنید، هر کندل نشان دهنده تغییرات قیمت در یک روز است. اما شما برای تشخیص روند حتما نیاز دارید که چند کندل روزانه در نمودار داشته باشید.

در این حالت می‌توانید طبق مبانی اصولی که در ادامه توضیح داده خواهد شد، روند قیمت را تشخیص دهید و خطوط روند را ترسیم نمایید. انواع روند در تحلیل تکنیکال عبارت است از روند صعودی، نزولی و خنثی. در ادامه نحوه تشخیص و ترسیم هر کدام توضیح داده می‌شود.

انواع روند – روند صعودی

فرض کنید قیمت بیت‌کوین در اول فروردین 30.000 دلار و در آخر اردیبهشت 40.000 دلار می‌باشد. در این حالت در بازه زمانی دو ماهه مورد نظر قیمت بیت‌کوین صعودی بوده و به اندازه 10.000 دلار رشد کرده است. لذا روند قیمتی بیت کوین در این بازه زمانی صعودی بوده است. اما توجه کنید که این به این معنی نیست که در کل این دو ماه قیمت روند رو به رشد داشته است. به عنوان مثال ممکن است قیمت در اواخر فروردین به 35.000 دلار رسیده باشد اما 10 اردیبهشت 32.000 دلار قیمت داشته باشد.

با توجه به این مثال می‌توان روند صعودی، اولین روند از انواع روند در تحلیل تکنیکال را به این صورت تعریف کرد. اگر روند معاملات چه زمان صعودی خواهد شد؟ تغییرات قیمت در بازار به نحوی باشد که کف‌های قیمتی در طی زمان به سمت بالا حرکت کنند، در این حالت بازار، روند صعودی دارد. در صورتی که سقف‌های قیمتی تشکیل شده نیز در طی زمان به سمت بالا حرکت کنند در این حالت روند صعودی قوی خواهد بود.

ترسیم خط روند صعودی

برای ترسیم نیاز هست که نمودار قیمتی حداقل دو کف تشکیل داده‌باشد. (منظور از کف در اینجا پایین‌ترین قیمت در دره‌های ایجاد شده نمودار است.) حتما نیاز است کف دوم قیمت بالاتری نسبت به کف اول داشته باشد. در این حالت خط روند صعودی خواهد بود که این دو کف را به هم وصل می‌کند.

برای این که خط رسم‌شده به نوعی تایید شود و اعتبار آن بیشتر باشد، لازم است که کف بعدی نمودار به این خط رسیده و به آن واکنش دهد. بنابراین هر چقدر تعداد نقاط برخورد کف نمودارها به این خط بیشتر باشد خط روند صعودی اعتبار بیشتری خواهد داشت.

بسیاری از تحلیلگران انتهای سایه کندل‌ها را برای رسم این خط در نظر می‌گیرند. در مقابل عده‌ای دیگر بدنه‌ کندل‌ها را برای رسم انتخاب می‌کنند. در نمایش کندل استیک قیمت‌، بدنه قسمتی است که قیمت شروع و قیمت پایانی در بازه زمانی مورد نظر را مشخص می‌کند. سایه‌ها، خطوط عمودی متصل به بدنه هستند که سایه بالا، بالاترین قیمت و سایه پایین، پایین‌ترین قیمت در بازه زمانی را نشان می‌دهد.

در حالت کلی بهتر است که از سایه‌ها برای ترسیم این خطوط استفاده شود چرا که سایه‌ها در نتیجه معامله معامله‌گران در بازار ایجاد می‌شوند لذا روی آینده قیمت تاثیر دارند. اما در مواقعی که در نظر گرفتن بدنه کندل‌ها به جای سایه باعث ایجاد خط روند بهتری با تعداد نقاط برخورد بیشتری شود، در این حالت می‌توان از سایه‌ها صرف نظر کرد.

خط روند صعودی

نمودار بالا یک روند صعودی و خط روند صعودی را نشان می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید خط روند صعودی از سایه کندل‌ها پس از تشکیل کف دوم رسم شده‌است. قیمت پس از ایجاد سقف دوبار دیگر به این خط برخورد کرده و دوباره روند صعودی خود را ادامه داده‌است. این تعداد برخورد معتبر بودن خط روند رسم شده را نشان می‌دهد.

انواع روند – روند نزولی

حال فرض کنید قیمت اتریوم در اوایل فروردین 3.000 دلار بوده است و در اواخر اردیبهشت این قیمت به 2.000 دلار رسیده است. بنابراین در این دو ماه به طور کلی می‌توان گفت قیمت نزول کرده و به اندازه 1.000 دلار کاهش داشته است. این کاهش قیمت در این مدت نشانگر روند نزولی قیمت در این مدت است. اگرچه ممکن است قیمت در این بین افت و خیزها و یا به عبارت نموداری کف‌ها و قله‌هایی ساخته باشد.

قله‌ها نقاطی در نمودار هستند که اگر از آنها به سمت راست یا چپ حرکت کنیم قیمت کاهش می‌یابد. به عبارتی قله‌ها ماکزیمم قیمت محلی هستند. کف‌ها نقاطی در نمودار هستند که اگر از آنها به سمت راست یا چپ حرکت کنیم قیمت افزایش می‌یابد. بنابراین کف‌ها نشان‌دهنده مینیم قیمت محلی هستند.

با توجه به مثال ذکر شده می‌توان گفت روند نزولی که دومین روند از انواع روند در تحلیل تکنیکال است، روندی است که در آن قیمت در طی بازه زمانی کاهش می‌یابد به نحوی که سقف‌های قیمتی رفته رفته ارتفاع کمتری نسبت به قله‌های قبلی ایجاد می‌کنند. در صورتی که کف‌های قیمتی نیز در طی روند نزول قیمت‌های پایین‌تری تجربه کنند روند نزولی قوی‌تر خواهد بود.

ترسیم خط روند نزولی

برای ترسیم خط روند نزولی نیاز است که دو سقف قیمتی که سقف قیمتی دوم قیمت پایین‌تری نسبت به سقف اول دارد ایجاد شده باشد. در این حالت خطی که دو سقف را به هم وصل می‌کند خط روند نزولی است. برای اینکه خط روند نزولی اعتبار بیشتری پیدا کند حتما نیاز است که سقف بعدی قیمتی در روند نزولی به این خط واکنش نشان داده و دوباره قیمت کاهش یابد.

ترسیم خط روند نزولی نیز همانند خط روند صعودی، بهتر است که از سایه‌ها باشد و فقط در صورتی که ترسیم از بدنه‌ها باعث اعتبار بیشتر خط روند شد، در این حالت می‌توان سایه‌ها را نادیده گرفت.

خط روند نزولی

نمودار بالا یک روند نزولی را نشان می‌دهد که پس از تشکیل سقف دوم با قیمت پایین‌تر از سقف اول رسم شده است. همانطور که مشاهده می‌کنید قیمت پس از مدتی کاهش دوباره روند صعودی داشته اما با رسیدن به خط روند نزولی به آن واکنش نشان داده و دوباره روند نزولی گرفته است. این موضوع نشان‌دهنده اعتبار بالای خط روند رسم شده است.

انواع روند – روند خنثی یا Side

روند سومی که از انواع روند در تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار می‌گیرد، روند خنثی یا ساید است. در روند خنثی بر خلاف روندهای صعودی و نزولی تغیرات قیمت منجر به سقف‌های یا کف‌های بالاتر و یا پایین‌تر نمی‌شود بلکه کف‌ها تقریبا در یک سطح و سقف‌ها نیز در یک سطح قرار دارند و معمولا اختلاف این دو سطح باهم برابر نیست. در این حالت ما یک خط روند نداریم بلکه دو خط در سقف و کف‌ها داریم که قیمت بین این دو خط نوسان می‌کند.

روند خنثی

نمودار بالا یک روند خنثی یا ساید را نشان می‌دهد. همانطور که می‌بینید سقف‌ها و کف‌های تشکیل شده تقریبا با هم ارتفاع برابری دارند و اختلاف بین سقف‌ها و کف‌ها مقدار قابل توجهی نیست.

نکات مهم انواع روند در تحلیل تکنیکال برای معامله‌گران

در مورد انواع روند در تحلیل تکنیکال نکات مهمی وجود دارد که بدون توجه به آنها امکان موفقیت در تحلیلگری وجود ندارد. در این بخش ما سعی می‌کنیم به طور کامل این نکات را به شما عرضه کنیم اما لازم است شما نیز با دقت و حوصله نکات گفته شده را مطالعه کنید تا ملکه ذهنتان شود.

روند بهترین دوست معامله‌گران است

تشخیص انواع روند در تحلیل تکنیکال و ترسیم خطوط روند پایه‌ی بسیاری از تحلیل‌ها و سیستم‌های معاملاتی است. تحلیلگران معمولا پیش از هر کاری در نمودار به این کار می‌پردازند. روند بهترین دوست معامله‌گران است و اکثر افراد با تجربه در بازارهای مالی این نکته را در تمامی تحلیل‌ها و معاملات خود رعایت می‌کنند. معامله بر خلاف روند، معمولا جزو فعالیت‌های پرریسک در بازارهای مالی تقسیم‌بندی می‌شود و به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود معامله‌ای بر خلاف روند بازار انجام شود.

قیمت به انواع روند احترام می‌گذارد

خطوط روند معتبر معمولا خطوطی هستند که قیمت به آنها احترام می‌گذارد. بنابراین تا زمانی که نشانه‌ی مهمی از تغییر روند دیده نشده است فرض بر ادامه روند فعلی است. با تشخیص درست روند می‌‌توان در نقاطی که قیمت به خط روند نزدیک شده است آماده ورود به معامله شد. برخورد سوم معمولا بهترین نقطه برای ورود به معاملات است. نقاط برخورد بعدی هم با بررسی شرایط هر کدام نقطه‌ی مناسبی برای ورود به معامله هستند.

قیمت پایانی، بهترین قیمت برای تشخیص انواع روند

برای ترسیم خطوط روند بهترین قیمت، قیمت پایانی است و اکثر تحلیلگران از این قیمت برای رسم استفاده می‌کنند. در صورت عدم دسترسی به این قیمت می‌توان از قیمت باز شدن کندل‌ها (قیمتی که در اولین معامله آن روز ثبت می‌شود) استفاده کرد. در این صورت معمولا خط روند از وسط کندل‌ها عبور می‌کند.

خطوط روند به همدیگر تبدیل می‌شوند

خط روندها معمولا به همدیگر تبدیل می‌شوند. به این معنی که وقتی روند نزولی شکسته می‌شود همان خط روند نزولی برای قیمت به عنوان حمایت عمل می‌کند. در این حالت، قیمت در روند جدید ایجاد شده نیز می‌تواند به این خط واکنش نشان دهد.

انواع روند در تایم فریم‌های مختلف متفاوتند

روند در تایم فریم‌های مختلف باهم متفاوت است. انواع روند در تحلیل تکنیکال شامل روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی را می‌توانیم درتایم فریم‌های مختلف مشاهده کنیم. به عنوان نمونه خط روندی که در تایم فریم ماهانه رسم می‌شود ممکن است صعودی باشد اما در تایم فریم هفتگی قیمت روند نزولی و اصلاحی داشته باشد. هر چقدر تایم فریم مورد استفاده بلند مدتی باشد، اعتبار خط روند نیز بیشتر است.

معمولا تحلیلگران خط روندها را به صورت چند زمانی ترسیم می‌کنند. به این معنی که در تایم فریم‌های مختلف مثل ماهانه، هفتگی، روزانه و … خطوط روند را ترسیم می‌کنند. نوسانگیرها معمولا از تایم های کوچکتر چند ساعته تا چند دقیقه برای ترسیم خط روند استفاده می‌کنند. آنها با استفاده از خطوط رسم شده،آنی وارد معامله شده با کسب سود از آن خارج می‌شوند.

اگر خط روند ترسیم شده برای مدت زمان بیش از یک سال باشد به آن خط روند بلند مدتی می‌گویند. خط روندی که برای حدود سه ماه رسم می‌شود خط روند میان مدتی است. به خط روندی که برای زمان کمتر از یک ماه رسم شده باشد خط روند کوتاه مدتی می‌گویند. خط روند بلند مدتی در درون خود چند خط روند میان مدتی تشکیل می‌دهد. ممکن است این خطوط در جهت روند بلند مدتی یا خلاف جهت آن باشد. معامله‌گران بسته به شخصیت معامله‌گری خود می‌توانند با استفاده از این خطوط وارد معامله شوند.

خط روند، خط قرمز معامله‌گران است

خط روند، خط قرمز معامله‌گران است به این معنی که عبور قیمت از آن برای معامله‌گران بسیار مهم است. در این حالت معامله‌گران معمولا معامله باز نمی‌کنند. آنها منتظرند تا با دیدن نشانه‌های بیشتر، تغییر شرایط و روند را بررسی کنند. در صورت اطمینان از تغییر روند وارد معامله شوند. برای شکست خط روند حتما نیاز است که حجم بالایی از معامله در آن قسمت انجام شده باشد. اگر قیمت با کندل قدرتمندی از خط رد شد، تاییدیه صادر شده است.

معامله در روندهای خنثی

در روندهای خنثی معمولا معامله‌گران در سقف‌ها وارد موقعیت فروش و در کف‌ها وارد موقعیت خرید می‌شوند. اگرچه توصیه این است که در روندهای خنثی به کل وارد معامله نشد. این مساله در تایم های کوتاه اهمییت بیشتری دارد. باید صبر کنید تا اینکه قیمت یک روند صعودی یا نزولی به خود بگیرد و بعد وارد معامله شوید. بنابراین معامله در انواع روندها باهم متفاوت است و حتما باید به این نکته توجه شود.

جمع‌بندی

در این مقاله انواع روند در تحلیل تکنیکال و نحوه رسم و استفاده از آنها تشریح شد. این مبحث پایه‌ بسیاری از تحلیل‌های پیشرفته است و اکثر تحلیلگران از آن در سایر روش‌های تحلیلی خود استفاده می‌کنند. بنابراین توجه به مطالب ارائه شده در این مقاله می‌تواند کمک شایانی به شما در مسیر تحلیل‌گری کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.