چگونه از الگوهای بازگشتی شمعی در بازار سرمایه استفاده کنیم؟ (بخش اول)
نمودارهای شمعی (کندل استیک) یکی از حالات متداول و بسیار پر کاربرد برای نمایش قیمت ها در بازارهای مالی است. رفتارها و اقدامات خریداران و فروشندگان و جریان عرضه و تقاضا موجب تغییرات قیمتی شده و حرکت قیمت، حالات و الگوهای مختلفی را در نمودارها ایجاد می کند. از سال ها قبل، بررسی این الگوهای ایجاد شده یکی از راه های مرسوم و پر کاربرد برای فهم بهتر و تحلیل وضعیت قیمت، تمایلات خریداران و فروشندگان و ارائه دورنمایی تقریبی از آینده بوده است. بنابراین نخستین گام در تحلیل تکنیکال شناخت این الگوها و استفاده از آنها برای انجام معاملات است.
نمودار شمعی یا candlestick چیست؟
نحوهی رسم نمودارهای شمعی در بازار ایران و بازارهای جهانی قدری باهم تفاوت دارد؛ اما شکل ظاهری آنها با یکدیگر یکسان است. هر شمع از چهار نقطه تشکیل شده است که نشاندهندهی قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت است. در بازارهای جهانی آخرین قیمتی که سهم در آن قرار دارد، بهعنوان قیمت پایانی در نظر میگیرند؛ ولی در بازار ایران قیمت پایانی عبارت است از میانگین تمام قیمتهای معاملهشده در آن روز است. نمودار شمعی روشی از ارائه اطلاعات درباره حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای شمعی یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال است که معامله گر را قادر می سازد تا اطلاعات قیمت را تنها با استفاده از چند شمع، به سرعت تفسیر کند.
رنگ شمعها نیز برای شناسایی شمعها اهمیت زیادی دارد. عموما برای شناسایی شمعها از دو رنگ سبز و قرمز یا سیاه و سفید استفاده میکنند؛ ولی ترکیب رنگهای متنوعتری نیز وجود دارد. این تغییر رنگ به ما نشان میدهد که قیمت بررسی الگوی پوشای صعودی روی نمودار پایانی کمتر از قیمت اولیه بوده است یا بیشتر. بهعنوان مثال، در ترکیب رنگ سبز و قرمز، اگر قیمت اولیه بیشتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع قرمز خواهد بود و اگر قیمت اولیه کمتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.
الگوهای شمع ژاپنی تصویری روانشناختی از ذهنیت معاملهگران در آن زمان به ما میدهد. این تصویر بهوضوح نشان میدهد که عملکرد معاملهگران در زمان مشخص بازار چگونه است. ازآنجاکه تحلیل الگوهای شمعی یکی از انواع تحلیل تکنیکال است، اساس الگوهای شمعی روانشناسی معاملهگران است. یکی از ایدهها برای الگوهای شمعی این است که معاملهگران در زمانهای یکسان رفتار یکسانی از خود بروز میدهند و این رفتار یکسان در نهایت خود را در ظاهر شمعها نمایان میکند.
این قبیل الگوهای شمعی ژاپنی در هر تایم فریم قابل استفاده هستند. شمع برای توضیح عملکرد قیمت در بررسی الگوی پوشای صعودی روی نمودار یک بازه زمانی مشخص استفاده می شود. شمع های ژاپنی با استفاده از قیمت آغازین، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت پایینی دوره زمانی انتخاب شکل می گردد.
- اگر قیمت پایانی بالای قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توخالی کشیده می شود.
- اگر قیمت پایانی زیر قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توپر کشیده می شود.
- بخش توخالی یا توپر شمع بدنه شمع نامیده می شود.
- خطوط باریکی که از بالا و پایین کشیده شده، گستره بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان می دهد، سایه نام دارد.
الگوی بازگشتی چیست؟
الگوهای بازگشتی، در واقع الگوهای شمعی یا کندل هایی هستند که توانایی تغییر در وضعیت موج را دارند. یعنی زمانی که در سقف یا کف با این الگوها مواجه شدید ، احتمال تغییر روند وجود دارد. بدین ترتیب الگوهای بازگشتی یا از نوع صعودی هستند یعنی در بررسی الگوی پوشای صعودی روی نمودار انتهای یک روند نزولی اتفاق میوفتند و باعث تغییر روند به صعودی میشوند، یا الگوی بازگشتی نزولی هستند یعنی در انتهای یک روند صعودی مشاهده میشوند و باعث تغییر روند به نزولی میشوند.
انواع الگوی بازگشتی شمعی
در ادامه مهم ترین الگوهای بازگشتی شمعی را تشریح میکنیم.
الگوی چکش (hammer)
این الگو که به عنوان الگوی بازگشتی صعودی شناخته میشود در انتهای روند نزولی مشاهده میشود و منجر به مثبت شدن روند بازار میشود. این الگو از یک دم بلند کشیده و بدنه ای کوچک و مربعی تشکیل شده است. اندازه شاخ در این الگو بسیار کوچک است یا اصلا شاخ ندارد و اندازه دم باید حداقل دو یا سه برابر اندازه بدنه باشد. رنگ بدنه اهمیتی ندارد و کندل میتواند صعودی یا نزولی باشد، اما طبیعتا اگر بدنه کندل به رنگ سفید باشد، بر میزان قدرت و اعتبار صعودی الگو افزوده خواهد شد.
زمان خرید بر روی الگوی چکش
دقت شود که نباید به محض مشاهده الگوهای برگشتی اقدام به خرید یا فروش کنید بلکه باید منتظر بمانید الگوها به طور کامل تشکیل و تثبیت شوند. الگوی چکش نیز از این قاعده مستثنی نیست. ابتدا باید صبر کنید الگوی چکش تشکیل شود و بعد از بسته شدن آن در کندل بعدی که میبایست بالای سقف کندل چکش تشکیل شود دست به خرید میزنیم. حد ضرر در این الگو میتواند پایین تر از دم کندل باشد.
به طور مثال اگر هر کدام از کندل ها را یک روز معاملاتی در نظر بگیریم، هنگامیکه در روز اول الگوی چکش را مشاهده کردیم و بازار بسته شد در روز معاملاتی بعدی که دومین کندل تشکیل میشود و در این موقعیت قیمت از سقف الگوی چکش بیشتر بود اقدام به خرید میکنیم.
الگوی چکش وارونه (inverted hammer)
این الگو نیز همانند الگوی قبل در انتهای روند نزولی تشکیل میشود و باعث صعودی شدن بازار میشود.
- به جای دم بلند دارای شاخ بلند و کشیده است.
- اندازه شاخ دو یا سه برابر اندازه بدنه کندل است.
- فاقد دم است یا دم کوچک و قابل اغماض دارد.
- رنگ بدنه میتواند سفید یا سیاه باشد اما صعودی بودن کندل در قدرت و اعتبار الگو تاثیر دارد.
- نقطه خرید در سقف این کندل و حد ضرر در کف قیمتی آن است.
الگوی مرد به دار آویخته (hanging man)
این الگو همانند الگوی چکش است با این تفاوت که یک الگوی برگشتی نزولی است یعنی در ادامه یک روند صعودی تشکیل میشود و میتواند منجر به نزولی شدن روند شود. ویژگی های این الگو به شرح زیر است.
- این الگو فقط در سقف به وجود می آید.
- دارای دم بسیار بلند می باشد و اندازه آن عموما دو یا سه برابر اندازه بدنه کندل است.
- رنگ بدنه این الگو مهم نیست.(در صورتی که رنگ بدنه سیاه باشد اعتبار الگو بیشتر می باشد)
- وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی میتواند خاطر نشان کند که روند قبلی ممکن است به پایان برسد.
- این الگو فاقد شاخ یا دارای شاخص بسیار کوچک و قابل اغماض است.
الگوی شهاب سنگ (shooting star)
این الگو نیز یک الگوی بازگشتی نزولی است که شکل آن عکس الگوی مرد به دار آویخته است و شباهت زیادی به الگوی چکش وارونه دارد با این تفاوت که در ادامه روند صعودی دیده میشود. بر خلاف مرد به دار آویخته دم این الگو حذف شده و به جای آن شاخ بلند و کشیده دارد. ویژگی های این الگو به شرح زیر میباشد.
- این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود.
- دارای شاخ بسیار بلند است که حداقل دو یا سه برابر بدنه کندل است. (هرچه شاخ بلند تر باشد قدرت الگو بیشتر است)
- رنگ بدنه کندل مانند سه الگوی قبل اهمیتی ندارد اما اگر کندل نزولی باشد از قدرت بیشتری برخوردار است.
- نقطه فروش پس از تشکیل کامل کندل شهاب سنگ و در کف قیمتی آن است.
چهار الگویی که در بالا گفته شد در شکل زیر به طور خلاصه مقایسه شده اند.
الگوی پوشای صعودی (bullish engulfing)
همانطور که از اسم آن مشخص است، یکی از الگوهای برگشتی صعودی است و در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشود و منجر به صعودی شدن بازار میشود. این الگو از دو کندل تشکیل شده است که مجاور یکدیگر میباشند و اندازه کندل دوم بزگتر از کندل اول است به گونه ای که بدنه دومین کندل کل کندل اول را در بر بگیرد و این نکته شرط لازم برای تشخیص این الگو است.
ویژگی های الگوی پوشای صعودی
- بدنه کندل دوم بزگتر از کندل اول باشد و کل بدنه کندل اول را در بر بگیرد. ( ترجیحا شاخ و دم را هم شامل شود)
- کندل اول نزولی است و کندل دوم صعودی است.
- نقطه خرید پس از تشکیل شدن سومین کندل است یعنی پس از آنکه این الگو به طورکامل تشکیل شد در نقطه ای بالاتر از سقف کندل دوم اقدام به خرید میشود.
الگوی پوشای نزولی (bearish engulfing)
الگویی بازگشتی نزولی است که مانند الگوی قبل از دو کندل متوالی تشکیل شده است و در انتهای روند صعودی مشاهده میشود.
الگوی شمعی پوشاننده صعودی در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی شمعی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern) یک الگوی بازگشتی با دو کندل است. کندل دوم بدون در نظر گرفتن طول سایهها، بدنه (real body) کندل اول را بهطور کامل پوشش میدهد.
الگوی شمعی پوشاننده صعودی در انتهای روند نزولی ظاهر میشود و ترکیبی از یک کندل سیاه رنگ نزولی (Bearish Candle) است که به دنبال آن یک کندل سفید صعودی (Bullish – Hollow Candle) بزرگتر میآید.
در کندل دوم این الگو، قیمت پایینتر از سطح قبلی باز میشود، اما فشار خرید قیمت را به سطحی بالاتر از سطح قبلی سوق میدهد و خریداران بازار را در دست میگیرند.
توصیه میشود وقتی قیمت بالاتر از حد بالای کندل پوشاننده دوم حرکت کرد، به پوزیشن خرید (long) وارد شوید. این عمل را البته زمانی انجام دهید که بازگشت قیمت از روند نزولی تأیید بررسی الگوی پوشای صعودی روی نمودار شود.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد الگوهای نمودار ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «مقدمهای بر الگوهای نمودار در تحلیل تکنیکال» را مطالعه نمایید.
یک الگوی پوشاننده صعودی زمانی میتواند شناسایی شود که یک کندل سیاه کوچک، در کندل بعد توسط یک کندل سفید پوشیده (engulf) شده و روند صعودی را نشان دهد، بدنهٔ آنها بهطور کامل با یکدیگر همپوشانی داشته و بدنهٔ کندل روز قبل بهطور کامل توسط کندل جدید پوشیده میشود.
نکات مهم:
- الگوی شمعی پوشاننده صعودی یک الگوی کندلی میباشدکه وقتی کندل سیاه کوچک (نزولی) در روز بعد توسط یک کندل بزرگ سفید پوشیده میشود، شکل میگیرد. در این حالت بدنهٔ کندل مشکلی بهطور کامل توسط کندل سفید صعودی پوشیده میشود.
- الگوهای پوشاننده صعودی وقتی که بیش از چهار – یا بیشتر – کندل سیاه تشکیل شده باشند، میتوانند برگشت قیمتی را با احتمال بالاتری نشان دهند.
- سرمایهگذاران در حین سرمایهگذاری باید علاوه بر کندلهای تشکیلدهندهٔ این الگو، کندلهای قبلی را نیز مورد بررسی قرار دهند.
یک الگوی پوشاننده چه چیزهایی به شما میگوید؟
یک الگوی شمعی پوشاننده صعودی نباید صرفاً بهعنوان یک کندل سفید که نشاندهندهٔ حرکت صعودی قیمت است، به دنبال یک کندل سیاه که نمایانگر حرکت نزولی قیمت است تعبیر شود.
برای شکلگیری الگوی شمعی پوشاننده صعودی، قیمت در کندل دوم باید در نقطهای پایینتر از قیمت بستهشدهٔ کندل اول باز شود و اگر شکاف قیمتی به سمت پایین (Gap Down) وجود نداشته باشد، بدنهٔ کندل سفید فرصتی برای درگیر کردن بدنهٔ کندل سیاه روز قبل نخواهد داشت.
از آنجا که قیمت در کندل دوم، پایینتر از قیمت بستهشدهٔ کندل اول باز میشود و بالاتر از قیمت بازشدهٔ کندل اول بسته میشود، کندل سفید در یک الگوی شمعی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern) نشانگر روزی است که فروشندگان (bears) فقط در اول بازهٔ کندل قیمت سهام را کنترل میکنند، تا زمانی که خریداران (Bulls) کنترل قیمت را تا اتمام روز برعهده بگیرند.
کندل سفید این الگو، بهطور معمول دارای یک سایهٔ بالاییِ کوچک است. این بدان معناست که قیمت سهام در بالاترین حد خود یا نزدیک آن بسته شدهاند.
این نشان میدهد که صعود قیمت تا زمان بسته شدن قیمت در بازار ادامه داشته است. عدم وجود سایهٔ فوقانی این احتمال را ایجاد میکند که روز بعد کندل سفید دیگری ایجاد شود که در محدودهای بالاتر از الگوی شمعی پوشاننده صعودی بسته شود، اگرچه این احتمال نیز وجود دارد که روز بعد، کندل نزولی ایجاد شود.
از آنجا که الگوهای پوشاننده صعودی تمایل به نشان دادن بازگشت قیمتی روند را دارند، تحلیلگران توجه ویژهای به آنها نشان میدهند.
نمونهای از الگوی پوشاننده صعودی
بهعنوان نمونه، بیایید سهام شرکت فیلیپ موریس (NYSE: PM) را در نظر بگیریم. سهام این شرکت در سال 2011 در یک روند صعودی به حرکت خود ادامه میداد.
اما در سال 2012، سهام در حال عقبنشینی از سقفهای قیمتی سابق خود بود. در تاریخ 13 ژانویه 2012، یک الگوی شمعی پوشاننده صعودی رخ داد.
قیمت سهم در طی آن روز از 76.22 دلار در شروع روز، به 77.32 دلار در پایان روز رسید. با این حال کمی بعدتر، که در عکس زیر نمایش داده شده است، یک کندل صعودی قوی (Bullish Candle) افت روزهای قبلی را جبران کرد و در آنجا قیمت سهام در سطحی بالاتر از روزهای قبلی خود بسته شدند.
این نشانگر این موضوع بود که خریداران هنوز در بازار فعال بوده و ممکن است موج دیگری در روند صعودی رخ دهد.
بازگشتها در الگوی شمعی پوشاننده صعودی چگونه ایجاد میشوند؟
سرمایهگذاران باید علاوه بر توجه به دو کندلی که الگوی شمعی پوشاننده صعودی را تشکیل میدهند، به کندلهای قبلی نیز نگاه کنند.
این باعث ایجاد تصویری بزرگتر و واضحتر از اینکه آیا الگوی شمعی پوشاننده صعودی یک بازگشت روند واقعی را نشان میدهد یا خیر، ارائه میدهد.
الگوهای پوشاننده صعودی هنگام وقوع چهار کندل استیک سیاه یا بیشتر، یک اخطار بازگشت صادر مینماید. هر چه کندل استیکهای نزولی قبلی بیشتر باشد، احتمال ایجاد یک بازگشت قیمتی در روند بیشتر میگردد، که این خود توسط یک کندل استیک سفید دوم که بالاتر از کندل پوشاننده صعودی بسته میشود، تأیید میشود.
چگونه براساس الگوی شمعی پوشاننده صعودی عمل کنیم؟
معاملهگران میخواهند بدانند که آیا الگوی شمعی پوشاننده صعودی نشاندهندهٔ تغییر تمایلات و احساسات بازار (Sentiment) است یا خیر.
اگر حجم به همراه قیمت افزایش یابد، معاملهگران ممکن است در زمانی نزدیک به بسته شدن کندل دوم الگوی شمعی پوشاننده صعودی، خرید خود را انجام داده و انتظار ادامهٔ حرکت روبهبالا را در کندل بعدی داشته باشند.
معاملهگران محافظهکار ممکن است تا روز بعد صبر کنند، و معاملات سودآوری را با اطمینان بیشتر از بازگشت روند در آغاز انجام دهند.
تفاوت بین یک الگوی شمعی پوشاننده صعودی و الگوی شمعی پوشاننده نزولی چیست؟
این دو الگو مخالف یکدیگرند. یک الگوی شمعی پوشاننده نزولی پس از یک روند صعودی قیمت رخ میدهد و حرکت قیمتی رو به پایین را نشان میدهد.
در اینجا کندل اول، در الگوی دو کندلی، یک کندل روبهبالا است. کندل دوم کندل بزرگتری است، با بدنهٔ واقعی که بدنهٔ کندل کوچکتر را کاملاً درگیر میکند.
محدودیتهای استفاده از یک الگوی شمعی پوشاننده صعودی چیست؟
الگوی پوشاننده صعودی میتواند یک سیگنال قدرتمند باشد، بهخصوص هنگامی که با روند فعلی قیمت ترکیب شوند. با این وجود این الگوها بیاشتباه نیستند.
الگوهای پوشاننده بیشتر در حرکت قیمت نزولی مفید هستند زیرا این الگو بهوضوح تغییر حرکت به سمت بالا را نشان میدهد. اگر حرکات قیمتی (Price Action) متلاطم باشد، از صحت و اعتبار الگوی شمعی پوشاننده صعودی خواهد کاست.
کندل دوم یا کندل پوشاننده ممکن است دارای حجم معاملاتی بالا باشد. در صورت تمایل به معامله در این الگو، معاملهگر میتواند از دستور حد ضرر استفاده کند. سود احتمالی این معامله ممکن است ریسک آن را توجیه نکند.
تعیین سود بالقوه با الگوهای پوشاننده میتواند مشکل باشد، زیرا کندل استیکها هدف قیمتی را ارائه نمیدهند. در عوض، معاملهگران برای انتخاب یک هدف قیمتی یا تعیین زمان خروج از یک معاملهٔ سودآور، باید از روشهای دیگری مانند اندیکاتورها یا تحلیلهای روندی استفاده کنند.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
کندل استیک چیست؟
کندل استیک (نمودار شمعی) یک نوع نمودار قیمت است که ابزاری عالی و کارآمد برای بررسی و تخمین وضعیت آینده بازار، در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. آموزش استفاده از کندل استیک، به عنوان یک روش تحلیلی کارآمد، یکی از مهمترین مباحثی است که در دوره تحلیل تکنیکال مجتمع فنی نیاوران، به آن پرداخته می شود.
بطور کلی، در بازار سرمایه اظهار نظر و ارائه پیش بینی درباره هر سهم، نیازمند تحلیل و بررسی قیمت ها است و ارائه این تحلیل ها، تنها با استفاده از نمودارها ممکن می باشد. برای این منظور نمودارهای مختلفی وجود دارد که هر کدام روش و عملکرد خاص خود را دارد.
نمودارهای قیمتی، دارای سه روش نمایش شناخته شده و مشهور، به نام های روش میله ای، روش خطی و روش شمعی هستند. برای آشنایی با نمودار شمعی یا کندل استیک، ابتدا باید شیوه عملکرد دو روش دیگر را بدانید. در ادامه به بررسی و تشریح دو روش میله ای و خطی پرداخته و سپس به نمودار شمعی می پردازیم.
آنچه در این مطلب می خوانید:
روش نمایش میله ای در نمودار قیمت
این روش نمایش، دارای چهار قسمت است که در این قسمت ها، قیمت آغازین یا Open، بیشترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا High، کمترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا Low و قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود.
در این نمودار، اطلاعات روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه به شکل میله های جداگانه، نشان داده می شود و هر یک از میله ها، بیانگر معاملات همان روز، هفته یا ماه مربوط به سهام است. اطلاعات هر میله، شامل اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی می باشد، به نحوی که خط سمت راست میله، قیمت آغازین و خط سمت چپ، قیمت پایانی را نشان می دهد. بیشترین و کمترین قیمت ها نیز در بالا و پایین میله نمایش داده می شود. بدین ترتیب هر گاه که قیمت آغازین از قیمت پایانی کمتر باشد، نمودار صعودی و مثبت بوده و برعکس، هر گاه که قیمت آغازین بیشتر از قیمت پایانی باشد، نمودار نزولی و منفی خواهد بود.
نمودارهای میله ای اگر چه می توانند صعود و نزول قیمت ها را ار ابتدا تا انتها نشان دهند، اما در ارائه الگوهای تغییر قیمت ها ناموفق بوده اند.
روش نمایش خطی در نمودار قیمت
در روش نمایش خطی، تنها قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود و سایر اطلاعات در آن کاربردی ندارد. به همین سبب این روش نمایش، نمی تواند دورنمای مطلوبی از اطلاعات مورد نیاز در بازه معاملاتی ارائه کند و تنها کاربرد مهم آن، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی برای تحلیلگران است.
نمودار شمعی
روش نمایش شمعی، نخستین بار توسط ژاپنی ها مورد استفاده قرار گرفت و از آنجا که شکل نمودارها، شباهت بسیاری به شمع داشت، به آن کندل استیک یا نمودار شمعی گفته می شود. در نمودار شمعی یا کندل استیک، از همان اطلاعات روش میله ای استفاده می گردد، با این تفاوت که بخش دیگری به نام بدنه یا body نیز در آن وجود دارد. بدنه، به شکل یک مستطیل و در قسمتی حد فاصل میان قیمت ابتدایی و نهایی قرار دارد. در اینجا نیز کندل صعودی یا کندل نزولی، با استفاده از اختلاف قیمت آغازین و پایانی مشخص می شود.
ماهیت بصری کندل استیک، به نحوی است که به خوبی می تواند نقاط ضعف و کمبودهای نمودارهای خطی و میله ای را پر کرده و بسیار مورد توجه تحلیلگران قرار گیرد. نمودارهای شمعی دارای آرایش ها و الگوهای مختلفی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد.
اجزای کندل استیک
کندل استیک یا نمودار شمعی، دارای اجزای مختلفی است که در ادامه به بررسی مختصر هریک خواهیم پرداخت. اما یادگیری تخصصی و کامل تجزیه و تحلیل این اجزا و بکارگیری آن ها در تحلیل های بورسی، قطعا مستلزم حضور در دوره های آموزشی تحلیل تکنیکال و دوره های جامع بورس، مانند دوره بورس مجتمع فنی نیاوران است.
رنگ بدنه نمودار شمعی
در نمودارهای شمعی، رنگ بدنه و همچنین سایه پایین و سایه بالا، اهمیت بسیاری دارد و هر کدام از این موارد، بیانگر شرایط ویژه ای است؛ برای مثال هنگامی که یک نمودار شمعی سفید و توخالی، دارای سایه کوتاهی باشد، به معنی صعودی بودن نمودار و بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین است و هنگامی که نمودار شمعی، تو پر و یا به رنگ مشکی باشد، به معنای نزولی بودن نمودار و کوچک بودن قیمت پایانی است.
در واقع بدنه، ابزاری برای نشان دادن منفی یا مثبت بودن نمودار است. در نتیجه کندل استیک های صعودی، دارای بدنه تو خالی و کندل استیک های نزولی، دارای بدنه تو پر هستند. سایه نیز بیانگر حداقل و حداکثر قیمت در یک بازهی معاملاتی است.
اندازه بدنه نمودار شمعی
علاوه بر رنگ بدنه، اندازه بدنه نیز در کندل استیک ها دارای اهمیت است. هر چقدر که بدنه بزرگ تر باشد، نشانگر قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان در بازار بورس خواهد بود.
برای تشخیص این امر که این بدنه بزرگ، بیانگر قدرت بالای خریدار است یا فروشنده، باید مجددا به رنگ بدنه توجه کرد؛ رنگ سفید یا توخالی بدنه نمودار شمعی، نشان دهنده قدرت بالای خریداران می باشد و بر عکس، بدنه توپر یا تیره رنگ و بزرگ، قدرت بالای فروشندگان را نشان می دهد.
کندل سفید در محدوده حمایت و کندل تیره در محدوده مقاومت نیز به ترتیب بیانگر صعود قیمت و افت قیمت ها خواهد بود. بنابراین بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین و صعودی بودن نمودار، منجر به تیره شدن بدنه و قدرت فروشندگان خواهد شد. در مقابل، پایین تر بودن قیمت نهایی از قیمت ابتدایی، منجر به نزولی شدن نمودار و قدرت خریداران خواهد شد.
سایه نمودار شمعی
همانگونه که گفته شد، سایه ها بیانگر بیشترین و کمترین قیمت روز در بورس هستند. بنابراین در صورتی که قیمت ابتدایی سهم و قیمت پایانی، با بیشترین و کمترین قیمت سهم برابر باشند، سایه ای در نمودار تشکیل نخواهد شد.
در کندل استیک، توجه به این نکته که سایه در بالای نمودار قرار دارد یا در پایین، بسیار حائز اهمیت است. سایه های بلند نیز نشان دهنده انجام معاملات سهم در خارج از قیمت ابتدایی و نهایی می باشند. با این اوصاف می توان گفت که اگر سایه بالایی در نمودار شمعی بلند باشد، بیانگر قدرت خریداران است؛ زیرا منجر به افزایش قیمت سهم شده است. با این حال، همچنان می تواند بیانگر فروشندگان خیلی قوی نیز باشد؛ چرا که منجر شده که سهم در محدوده قیمت پایانی بسته شود.
در مقابل، بلند بودن سایه پایینی نیز نشانگر قدرت بالای فروشندگان است؛ زیرا منجر به کاهش قیمت سهم می گردد و همچنان می تواند نشان دهنده خریداران خیلی قوی نیز باشد؛ زیرا قیمت در محدوده ابتدای بسته شده است.
9 الگوی کندل استیک
نمودارهای شمعی دارای دو الگوی کلی ادامه دهنده یا بازگشتی هستند که هر کدام از این دو نیز انواع مختلف دارند. الگوهای ادامه دهنده بیانگر ادامه مسیر بازار سرمایه هستند و تا زمانی که قیمت نهایی بالاتر یا پایین تر بماند، روندها صعودی یا نزولی باقی خواهد ماند.
اما الگوهای بازگشتی، نشان دهنده تغییر در روند بازار سرمایه اند. الگوهای بازگشتی کندل استیک نیز دو نوع خرسی و گاوی دارند که نوع نخست، بیانگر بازگشت روند نزولی و نوع دوم، بیانگر بازگشت روند صعودی است. نمودارهای شمعی با توجه به شیوه آرایش و اندازه اجزای مختلف، دارای نام ها و عملکردهای متفاوتی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد:
1- الگوی کندل استیک مارابوزو
کندل مارابوزو یک الگوی دو شمعی است با بدنه ای بسیار بلند و بدون سایه که به شکل قاطعانه ای، قدرت عاملان صحنه سرمایه گذاری را نشان می دهد. هنگامی که هر دو نمودار شمعی کندل مارابوزو سفید و تو خالی باشند، به آن مارابوزو گاوی گفته می شود و بیانگر قدرت خریداران است. نمودارهای تیره و تو پر نیز بیانگر قدرت فروشندگان بوده و مارابوزو خرسی نام دارد.
2- الگوی کندل استیک دوجی
کندل دوجی دارای سایه های بسیار بلند و بدنه بسیار کوتاه است که نمایشگری برای حالت تعادل و موازنه میان خریداران و فروشندگان در بازار سرمایه می باشد. به عبارت دیگر، این کندل، حالاتی از بی تصمیمی و تردید را در بازار سهم ها نشان می دهد و معمولا در پایان روندها به وقوع می پیوندد.
کندل دوجی صلیب: نمودار دوجی با پایه بلند، نشانگر قدرت خریدار و فروشنده است و شکلی شبیه به یک صلیب دارد.
کندل دوجی سنجاقک: نمودار دوجی سنجاقک، فشار خرید در برابر عرضه سنگین را نشان می دهد و شکلی شبیه به حرف T دارد.
کندل دوجی سنگ قبر: دوجی سنگ قبر، با اشاره به فشار فروش سنگین در برابر تلاش خریداران، شکلی دقیقا بر عکس دوجی سنجاقک را نشان می دهد و به حالت T برعکس می باشد.
کندل دوجی چهار قیمت: دوجی چهار قیمت نیز با شکل یک خط افقی صاف، بیانگر صف خرید یا فروش است و در بازارهای دارای دامنه نوسانات بسیار، به وقوع می پیوندد.
3- الگوی کندل استیک فرفره
نمودار شمعی فرفره نیر مانند نمودار دوجی حکایت از بی تصمیمی در بازار سرمایه دارد، اما بر خلاف نمودار دوجی، دارای بدنه بلندتری است. نمودار فرفره ای، شکلی شبیه به صلیب، با خط افقی پهن تر دارد و رنگ قرمز یا سبز آن، بیانگر منفی یا مثبت بودن نمودار است.
4- الگوی کندل استیک هارامی
این کندل که از دو نمودار با رنگ های متضاد تشکیل میشود، در زبان ژاپنی به معنای باردار است. به همین سبب شمع اول را کندل مادر و شمع دوم را کندل بچه می نامند. از آنجا که مادر آنچه را که باردار باشد به دنیا خواهد آورد، در این الگو نیز شمع دوم (مادر) نشانگر روند پیش رو می باشد.
هارامی اگر چه یک الگوی برگشتی ۱۰۰ درصد نیست و بیشتر به معنای پایان روند حاکم است، اما نتیجه نهایی آن مشخص نبوده و بستگی به بازار سهام دارد. وجود نمودار هارامی در بازار، بیانگر آشفتگی است. در نمودار هارامی، عموما بدنه شمع دوم از بدنه شمع اول کوچک تر می باشد و به نوعی در دل شمع اول قرار می گیرد. در هارامی صعودی، شمع ها دارای رنگ متضاد اند، به نحوی که یکی تیره و دیگری روشن است.
5- الگوی کندل استیک هیکن آشی
این کندل در لغت به معنای کندل میانگین است و عموما برای پیش بینی روند، مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین یک استراتژی میان مدت محسوب می شود. از آنجا که هیکن آشی قیمت میانگین را نشان می دهد، این قیمت عموما با قیمت مبادله در بازار متفاوت است.
در این نمودار، کندل های سبز و بدون سایه پایین، نشان از روند صعودی دارند و در مقابل، کندل های قرمز بدون سایه بالایی، روند نزولی را نشان می دهند.
6- الگوی کندل استیک پوشا مثبت و منفی
الگوی پوشا یکی از الگوهای بازگشتی است که دو بررسی الگوی پوشای صعودی روی نمودار بررسی الگوی پوشای صعودی روی نمودار حالت مثبت و منفی دارد. الگوی پوشا مثبت در پایان روند نزولی واقع می شود و نشان دهنده تغییر روند به سمت صعودی است. در مقابل، الگوی پوشا منفی در انتهای روند صعودی قرار می گیرد و نشان از تغییر روند به سمت روند نزولی دارد. الگوهای پوشا معمولا به عنوان مکمل در کنار سایر الگوها برای تحلیل مورد استفاده قرار می گیرند.
7- الگوی کندل استیک مرد دارآویز
نام گذاری الگوی مرد دارآویز به دلیل شکل ظاهری آن که شبیه به فردی به دار آویخته شده است، انجام شده و یک بدنه مربعی کوچک و سایه بلند پایینی دارد. این الگو نشان دهنده اخطار اتمام روند در روندهای صعودی است. رنگ تیره یا قرمز این الگو، نشان از پایین بودن قیمت پایانی نسبت به قیمت ابتدایی دارد.
8- الگوی کندل استیک چکش
الگوی چکش یکی از الگوهای تک شمعی است که در طی یک روند نزولی ایجاد می شود و یک محدوده حمایتی برای برگشت روند و پایان روند نزولی به وجود می آورد. ساختار این الگو نیز مانند الگوی مرد دارآویز، یک بدنه کوچک در بالا دارد.
9- الگوی کندل استیک ستاره ثاقب
ستاره ثاقب یکی از الگوهای نزولی و از دسته الگوهای دوجی می باشد؛ در حالی که سایه بالایی بسیار بلندی در مقایسه با بدنه دارد. این الگو عموما برگشت را نشان می دهد و حاکی از آغاز ریزش قیمت است.
استراتژی کندل استیک
برای به کارگیری استراتژی کندل استیک در معاملات بورسی، باید بدانید که هر کدام از الگوهای ذکر شده را چگونه در معاملات مورد استفاده قرار دهید. در اینجا به نحوه معامله با هر یک از الگوهای ذکر شده اشاره خواهیم کرد.
الگوی کندلی پوششی (Engulfing) در تحلیل تکنیکال و نحوه تشخیص آن
در تحلیل تکنیکال علاوه بر تحلیل نمودار و استفاده از ابزارهای مختلف، استفاده و بررسی کندلها و الگوهایی که تشکیل میدهند، میتوانند به معامله گران در بررسی و پیش بینی آینده قیمت کمک کند و میتوان از آنها به عنوان یک سیگنال در جهت خرید یا فروش استفاده کرد.
پس در نتیجه اهمیت یادگیری الگوهای کندلی و درک آنها از اهمیت بالایی برخوردار است و معامله گران باید بتوانند از انواع کندلهایی که در بازار ایجاد میشوند، جهت تحلیل درست و انتخاب نقطه مناسب ورود یا خروج از معامله استفاده کنند.
در این مقاله به بررسی یک نوع الگوی دیگر از انواع الگوهای معروف کندل استیک یعنی کندل پوششی ( Engulfing ) اشاره خواهیم کرد. این الگو در تحلیل تکنیکال، توسط معامله گران استفاده زیادی دارد و جزو الگوهای برگشتی میباشد، در ادامه به مشخصات و نکاتی که در مورد این الگو وجود دارد خواهیم پرداخت.
پیشنهاد مطالعه : فارکس
الگوی کندلی پوششی (Engulfing) چیست؟
الگوی کندلی پوششی ( Engulfing ) از دو کندل قیمتی در نمودار تشکیل میشود که خلاف جهت هم دیگر هستند و میتوان از آن به عنوان یک الگوی بازگشتی نام برد. این نوع الگوی کندلی میتواند در هر دو روند صعودی و نزولی تشکیل شود.
همان طور که از نام این الگو میتوان متوجه شد، کندل دوم باید کل کندل قبلی خود را پوشش دهد، همچنین این پوشش ممکن است تا چند کندل قبلی هم ادامه داشته باشه ولی به طور معمول باید حداقل کندل قبل خود را پوشش داده باشد.
به صورت کلی هر چه تعداد کندلهای پوشش داده شده بیشتر باشد، اعتبار و قدرت الگو بیشتر میباشد و نشان از این دارد که معاملهگران آمادگی و قدرت لازم را برای برگشت روند بازار دارند.
پیشنهاد مطالعه : کانال قیمتی یا Price Channel
مشخصات الگوی کندلی پوششی (Engulfing)
به دلیل این که افراد تعاریف مختلفی از این الگو دارند، گاهی اوقات ممکن است که تشخیص آن مشکل باشد.
اما به صورت کلی میتوان گفت که الگوی پوششی باید کل کندل قبل خود را پوشش دهد و در این صورت است که می توان سیگنال قوی تری از این الگو دریافت کرد، اما به طور کل مشخصات این الگو به این صورت است که:
- کندل پوششی دوم باید کل کندل قبلی خود را پوشش دهد.
- هر چه کندل پوششی دوم بزگ تر باشد و تعداد کندل بیشتری را پوشش دهد، اعتبار آن بیشتر می شود.
- اگر بین دو کندل گپ داشته باشد، نشان از کلاسیک بودن این الگو دارد و اعتبار آن افزایش مییابد.
- این الگو زمانی دارای اهمیت است که در نواحی حمایتی و مقاومتی تشکیل شود.
- از آن جا که کندل پوششی یک الگوی بازگشتی است و در هر دو روند صعودی وزولی ممکن است که به وجود بیاید، پس نیاز است که قبل الگو روند صعودی یا نزولی داشته باشیم.
- رنگ بدنه دو کندل با یکدیگر باید تفاوت داشته باشند، به این صورت که رنگ بدنه کندل اول باید همانند رنگ بدنه کندلهای قبلی خود باشد.
پیشنهاد مطالعه : بازار روند دار
مفهوم کندل پوششی (Engulfing)
الگوی پوششی نشان از بازگشت روند دارد و اگر در نواحی مهم حمایتی و مقاومتی تشکیل شود، سیگنال خوبی مبنی بر تغییر روند میباشد.
به طور ساده این طور میتوان بیان کرد که اگر کندل پوششی صعودی در پایین یک روند نزولی تشکیل شود، نشان از افزایش خرید دارد و میتواند هشداری مبنی بر برگشت قیمت را داشته باشد و برعکس این موضوع یعنی اگر کندل پوششی نزولی در بالای یک روند صعودی شکل بگیرد، نشان از فشار فروشندگان دارد میتواند هشداری از بازگشت قیمت و تغییر آن به نزولی باشد.
همچنین دراین الگو بین دو کندل گپ وجود دارد که این گپ برای مثال در الگوی پوششی صعودی به این معنی میباشد که خریداران قیمت سفارشات و اردرهای خود را پایینتر از قیمت بسته شدن کندل قبلی قرار دادهاند و با ایجاد قدرت از طرف خریداران قیمت بالا میرود و این قدرت به اندازهای زیاد است که در یک کندل قیمت تا بالاتر از قیمت باز شدن کندل قبلی نیز پیش میرود و آن کندل را پوشش میده د و همین عملکرد در الگوی پوششی نزولی توسط فروشندگان نیز به وجود میآید.
پیشنهاد مطالعه: روانشناسی بازارهای مالی
جمع بندی نهایی
در این مقاله سعی شد به بررسی کامل الگوی پوششی ( Engulfing ) پرداخته شود و همانطور که پیشتر توضیح داده شد این الگو یک الگو بازگشتی میباشد که توسط دو کندل و در هر دو روند نزولی و صعودی تشکیل میشود و شکل گیری هر یک از این الگوها به معنای اتمام روند است.
همچنین هر اندازه که بدنه کندل دوم بتواند تعداد کندلهای بیشتری از کندلهای روند قبلی را پوشش دهد، اعتبار این الگو بیشتر میشود.
کلام آخر این که معامله گران باید همیشه این نکته را در نظر بگیرند که دانستن این الگوها به تنهایی کافی نیست، بلکه شناسایی و نحوه استفاده از آنها از مهمترین نکات معاملهگری در بازار میباشد و همچنین بهتر است این الگو را همانند سایر ابزارها و الگوها، با دیگر سیگنالها ترکیب کرد تا نتیجه دلخواه را بگیریم.
سوالات متداول
الگوی کندلی پوششی (Engulfing) چیست؟
الگوی کندلی پوششی ( Engulfing ) یک نوع الگوی بازگشتی است که در هر دو روند صعودی و نزولی میتواند تشکیل شود و از دو کندل که خلاف جهت هم دیگر هستند به وجود میآید.
شکل کلی الگوی کندلی پوششی (Engulfing) به چه صورت است؟
در این نوع الگو دو کندل وجود دارد که خلاف جهت یک دیگر میباشند که کندل دوم آن باید کل کندل اول را پوشش دهد و هر چه بدنه این کندل بتواند تعداد الگوی بیشتری پوشش دهد از اعتبار بالاتری برخوردار است.
همچنین یک شکاف قیمتی ( gap ) ب ین این دو کندل وجود دارد، که نشان از این دارد که معامله گران سفارشات خود را از قبل بر روی نمودار تنظیم کردهاند.
آموزش کندل شناسی در تحلیل تکنیکال
کندل شناسی به علم بررسی رفتاری کندلها گفته میشود. هر کندل دارای چهار مشخصه میباشد (قمیت آغازین، قیمت پایانی، بدنه کندل سایه). علاوه برموارد ذکر شده در هر کندل اطلاعاتی به صورت نهان موجود میباشد که در این مقاله به آنها میپردازیم.
کندل شناسی
هر کندل نماینده یک دوره معاملاتی (مثلا یک روز) میباشد در واقع در آن اطلاعاتی بسیار مهمی نهفته میباشد. این اطلاعات شامل رفتار معامله گران و خواستههای آنها از آینده سهم می باشد به مثالهایی زیر توجه نمایید. سهم x در طول معاملات روز، هر بار به صف فروش میرسد قدرت خریدارن بیشتر میشود و باعث خروج سهم از آن ناحیه میشود. این رفتار معامله گران به این معنی است سهم مورد نظر توانایی رشد قابل قبولی دارد و خریداران علاقه دارند این سهم را در قیمتهای ازرانتر بخرند.
به کندل زیر توجه نمایید:
همانگونه که در شکل بالا مشاهده میکنیم در کندل مورد نظر با کم شدن قیمت در روز معاملاتی, خریدارن اقدام به خرید در این سطح قمیت داشتهاند. در واقع توقع معامله گران رشد سهم مورد نظر است که باعث ایجاد کندل فوق شده است. بطورکلی هرگاه سایه کندل ما بسیار بیشتر از بدنه کندل باشد جهت حرکت آینده سهم مخالف جهت سایه میباشد در واقع اگر سایه بلند پایین, ادامه حرکت مثبت و اگر سایه بلند بالا, ادامه حرکت منفی را نشان میدهد.
در شکل فوق همانگونه که مشخص شده هر چقدر سطح قیمتی بالاتر میرود معامله گران تمایل به فروش بیشتری دارند که این تمایل خود را در شکل کندل به نمایش گذاشته است. همانگونه که قبلا گفته شد جهت ادامه روند در جهت عکس سایه کندل میباشد. حال به بررسی کلی الگوهای کندلی میپردازیم. مهمترین ویژگیهای سیستم کندلی تشکیل الگوهای کندلی است که در زیر به بررسی آنها میپردازیم:
نمودارهای شمعی در دسته بهترین نمودارهای مورد علاقه تحلیلگران علم تکنیکال قرار میگیرند. برجستهترین ویژگی شمعها طول بدنهشان است که وضعیت بازار را در آن بازه زمانی به خوبی به تصویر میکشد. از این رو، این نمودارها از زمان پیدایش تاکنون، بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. هر شمع، چهار نقطه از قیمت را نشان میدهد که این نقاط شامل نقطه آغازین قیمت در آن بازه زمانی، نقطه بسته شدن سهم، حداکثر و حداقل قیمت میباشد. هرچقدر فاصله میان نقطه باز شدن و بسته شدن بیشتر باشد، خرید و فروش در آن محدوده زمانی هیجانیتر است چرا که سهم، قیمتها متفاوتی را تجربه کرده است.
دقیقا بر عکس این حالت، یعنی نزدیک بودن قیمت ابتدایی با قیمت پایانی بیانگر این است که خریداران و فروشندگان بر ارزش دارایی توافق دارند و درگیری کمتری با یکدیگر دارند خواهد بود. حداکثر و حداقل قیمت سهم که ممکن است بصورت میلههای باریکی در خارج از بدنه نمایش داده شوند که این میلهها سایه نامیده میشوند. از نظر تحلیلگران ژاپنی، بدنه اهمیت بیشتری نسبت به سایهها دارد. بسته به اندازه بدنه، وجود یا عدم وجود سایه، طول بدنه نسبت به سایه و مثبت (شمع سفید) یا منفی (شمع سیاه) بودن شمعها طی یک الی چند واحد زمانی، نامها و الگوهای متفاوتی برای آنها در نظر گرفته شده است. برخی از این الگوها ماهیتی بازگشتی و برخی دیگر ماهیتی تحکیمی (یا تداوم روند) دارند. الگوهای بازگشتی (الگوهای تغییر روند)، روند سهم را پس از ایجاد الگو تغییر میدهند اما الگوهای تحکیمی، روند پیشین سهم را ادامه خواهند داد.
انواع شمع ها
- Long Days: شمعهایی به بدنههای بلند و سایههای کوتاه.
- فرفره: شمعهایی به بدنههای کوچک و سایههای بلند.
- دوجی: شمعهایی بدون بدنه اما سایههایی بلند.
- Marubozu: شمعهایی که در ابتدا یا انتهای آغاز آن، سایهای وجود ندارد.
انواع آرایش شمعها منجر شد تا در دسته بندیهای مختلف تک شمعی، دو شمعی و سه شمعی قرار بگیرند.
الگوهای تک شمعی
الگوی چکش، چکش برعکس و مرد به دار آویخته
الف) الگوی چکش و چکش برعکس در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشوند و فارغ از این که رنگ شمع چه باشد، نوید آغاز یک روند صعود را به سهم میدهند. البته در صورتی که رنگ شمع سفید باشد، احتمال صعود بیشتر خواهد بود.
ب) الگوی مرد به دار آویخته در انتهای یک روند صعودی تشکیل میشوند و همانند دو الگوی قبلی، فارغ از این که رنگ شمع چه باشد، شروعکننده یک روند نزولی در سهم خواهد بود. در صورتی که رنگ شمع سیاه باشد، احتمال نزول بیشتر میشود.
چکشها و مرد به دار آویخته باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- طول سایه پایینی باید دست کم دو برابر طول بدنه اصلی باشد.
- سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا حداقل بسیار کوچک باشد.
لازم به ذکر است که هر سه الگو، بازگشتیاند.
الگوهای دو شمعی
الگوی پوشای صعودی و نزولی
این الگو از دو شمع با رنگهای متضاد به وجود می آید و جزو الگوهای بازگشتی میباشند.
الف) الگوی پوشای صعودی در حالی به وجود میآید که بازار روندی نزولی را طی میکند تا این که بدنه اصلی یک شمع سفید، کل بدنه اصلی شمع سیاه قبل از خود را میپوشاند. این الگو نشان میدهد که فشار خرید بر فروش غالب شده است.
ب) الگوی پوشای نزولی نیز در شرایطی به وجود میآید که بازار در یک روندی صعودی را قرار دارد اما بدنه اصلی یک شمع سیاه، کل بدنه اصلی شمع سفید پیش از خود را میپوشاند. این الگو نشان میدهد که فشار عرضه بر تقاضا غالب شده است.
لازم به ذکر است که وجود دو فاکتور همراه با الگوی پوشا، اهمیت و احتمال وقوع بازگشت را افزایش میدهد:
- شمع اول در الگوی پوشا بدنه اصلی کوچک و شمع دوم، بدنه اصلی خیلی لندی داشته باشد.
- حجم معاملات روی شمع دوم الگوی پوشا به شدت زیاد باشد.
ابر سیاه و الگوی نفوذی
الگوی ابر سیاه و نفوذی همانند الگوی قبل از دو شمع با رنگهای متفاوت تشکیل میشوند. الگوی ابر سیاه زمانی که در سقف به نوعی تراکم ایجاد میشود، قابل شناسایی است. اولین شمع از این الگو، شمع سفیدی با بدنه بلند است. در بازه زمانی بعد، قیمت بالاتر از بالاترین قیمت روز قبل باز میشود اما پایین تر از ابتدای روز قبل بسته میشود. هرچقدر نفوذ شمع سیاه در شمع سفید بیشتر باشد، استحکام الگو بیشتر است. برخی تحلیلگران نفوذ ۵۰ درصدی شمع سیاه در شمع سفید را، شرط اعتبار این الگو میدانند.
الگوی نفوذی از طرف دیگر، معکوس الگوی ابر سیاه و یک الگوی بازگشتی کف است. قسمت حساس این الگو آن است که انعطاف پذیری در رابطه با نفوذ ۵۰ درصدی شمع بررسی الگوی پوشای صعودی روی نمودار سفید درون شمع سیاه اندکی کمتر است. به عبارت دیگر، شمع سفید حتما میبایست حداقل نیمی از ابر سیاه را بپوشاند در غیر این صورت، الگو میتواند حتی در دسته الگوهای ادامه دهنده یا تحکیمی به شمار رود.
الگوهای سه شمعی
ستاره صبحگاهی و عصرگاهی
ستاره صبحگاهی یک الگوی بازگشتی کف است یعنی در یک بازار نزولی رخ میدهد. به این دلیل نام آن ستاره صبحگاهی نامیده شده که نشانه صعود بررسی الگوی پوشای صعودی روی نمودار قیمت است. این الگو با شمع بلند سیاه شروع شده و شمع بعدی آن بدنه کوچکی دارد که با فاصله از بدنه شمع قبلی تشکیل میشود. شمع سوم یک شمع سفید است با بدنهای در حدود بدنه شمع اول. در حقیقت این الگو به معنای برتری یافتن فشار خرید در بازار است.
ستاره عصرگاهی دقیقا عکس ستاره صبحگاهی، نشانه نزول بازار است. در شکل مطلوب الگوی ستاره عصرگاهی، لازم است بین بدنه شمع اول و بدنه شمع دوم و همچنین بین بدنه شمع دوم و بدنه شمع سوم، شکاف وجود داشته باشد.
این دو الگو همانند الگوهای قبل هستند با این تفاوت که اگر شمع دوم دوجی باشد، این دو الگو اخطار قویتری برای تغییر روند میباشد.
در انتهای یک روند نزولی اگر بعد از یک شمع سیاه قوی، ستاره دوجی با فاصله زیاد از شمع قبل تشکیل بررسی الگوی پوشای صعودی روی نمودار میشود.، زمانی اخطار برگشت تایید میشود که بعد از ستاره دوجی، یک شمع بزرگ سفید که بدنه آن نتواند در شمع سیاه پیشروی کند، ایجاد شود. دراین حالت، اخطار پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی به وجود میآید. این الگو، کودک رها شده صعودی یا سقف نام دارد اما احتمال رخداد آن در بازار معاملات بسیار کم است. عکس این حالت نیز، الگوی کودک رها شده نزولی یا کف نامیده میشود.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اگرچه مطالعه تمامی حالات محتمل برای شمعها لازم است اما تحلیل دانش کندلها به تنهایی کافی نیست و استفاده از خطوط روند، حمایت و مقاومت، کانالها و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال در اولویت اول قرار دارند. از شمعها در قسمتهای حساس سهم به عنوان مهر تاییدی بر پیشبینی آن هم نه در بلند مدت میتوان استفاده نمود.
دیدگاه شما